فرد زود رنج در مقابل یکسری برخوردها که با روحیات و شخصیت آن سازگار نیستند، آزرده خاطر می شود
درمان حساسیت وزود رنجی شدید
پایین بودن اعتماد به نفس ، فرد را حساس و زود رنج می کند
گردآوری:بخش روانشناسی پارس20
منابع:
namnak.com
mscenter.ir
mardoman.net
به گزارش خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان، بی تردید یکی از سوالاتی که ذهن منتظران ظهور را به خود مشغول کرده، نحوه اداره جامعه توسط امام زمان(عج) در دولت کریمه مهدوی است که به تصریح روایات تداوم حکومت علوی خواهد بود.
از این رو و به منظور بررسی وجوه اشتراک حکومت علوی با دولت کریمه مهدوی با مسعود دریس، پژوهشگر مهدوی و مدیر هماهنگی امور استان های ستاد اقامه نماز کشور به گفت و گو پرداخته ایم که مشروح آن را می خوانید:
با توجه به آنکه اهل بیت علیهم السلام کلهم نورُ واحد اند و سیره و کلام آنها یک هدف غایی را دنبال می کند، آیا می توان بین حکومت علوی در صدر اسلام با دولت کریمه مهدوی در آخرالزمان شباهت هایی یافت؟
حکومت امیرالمومنین امام علی(ع) خصوصیاتی داشت که مطمئنا در زمان امام مهدی (عج) این رفتار و خصوصیات سیاسی و اجتماعی در اداره جامعه رعایت و پیاده خواهد شد، برخی از این خصوصیات عبارتند از: ایمان و تقوای حاکم، توجه به معاد و قیامت، ساده زیستی، دوری از هواهای نفسانی، خوشرویی و تواضع با مردم، عدم اسراف و تبذیر و نیز جدایی از پول پرستی و دنیاطلبی.
شباهت دیگر در الهی بودن حاکمان تبلور دارد، مدیریت شایسته در تشخیص ضرورت های سیاسی و اجتماعی، آبادانی شهرها و همچنین انتخاب مشاوران و همکارانی عادل و متقی برای اداره شهرها از جمله این شباهت ها خواهد بود. شباهت دیگر این دو حکومت، عدالت و میانه روی است؛ کیاست کارگزاران هم از دیگر شباهت هایی حکومت علوی و مهدوی محسوب می شود.
از دیگر اشتراکات، عامل و متخصص بودن کارگزاران است که با نگاه به تاریخ و عبرت از گذشتگان و مردم شناسی از آن یاد می شود. در نهایت حکومت مهدوی دارای تجربه و عملکرد مناسب سیاسی هم خواهد بود که به عنوان پرهیز از کارهای ناشایست و شهرت عملی نیک از آن تعبیر شده است.
مجموعه این ویژگی ها از دیدگاه امام علی (ع) باید در حاکم وجود داشته باشد و در زمان حکومت جهانی امام مهدی(عج) نیز مردم شاهد آن در رفتار و عملکرد حاکمان خواهند بود.
به عدالت به عنوان یکی از مهمترین ویژگی های مشترک بین حکومت علوی و دولت کریمه مهدوی اشاره کردید، این جنس از عدالت چه مختصاتی دارد؟
امیرالمومنین امام علی(ع) حاکمی بودند که خود را از مردم و مردم را از خود می دانستند و در پیاده کردن عدالت و احکام الهی در جامعه هیچ هراسی نداشته و عقیده داشتند که عدالت در راس همه برنامه ها است. ایشان معتقد بودند که اگر این عدالت از میان برداشته شود، سودجویان به دستگاه حکومت راه یافته و فساد و تباهی حکومت را فرا می گیرد. امام علی(ع) رهبری بودند که دین خدا را در جامعه پیاده کردند و بجز خواست خدا در حکومت چیزی را دنبال نمی کردند. در سیره و روش امام مهدی(عج) نیز چنین است و در اجرای عدالت و احکام الهی به سیره امیرالمومنین (ع) عمل خواهند کرد.
کدام آرمان های علوی به دلیل کارشکنی و انحراف مردم در زمان ولایت ایشان محقق نشد که در عصر ظهور تحقق می یابد؟
تحلیل نادرست شرایط و اوضاع سیاسی جامعه از سوی عوام و توده مردم و انحراف خواص و نخبگان از اصول بنیادین و ارزش های الهی، دو عاملی بودند که نگذاشتند آرمان های الهی در حکومت علوی به ثمر بنشیند. به عبارت بهتر، در جامعه اسلامی از یک زمان به بعد، اندیشه دنیاطلبی میان مردم آنچنان اوج گرفت که ارزش ها به ضدّارزش ها تبدیل شدند، لذا امام علی(ع) هشدار می دادند که وضعیت امروز شما همانند روزی است که خداوند پیامبرش(ص) را برای شما مبعوث کرد؛ چراکه بودند نخبگان و افرادی که در جنگ و مبارزه در رکاب پیامبر(ص) شمشیر زدند اما بعد از ایشان هرکدام به طریقی از مسیر عدل و عدالت منحرف شدند.
برای مثال در آن زمان برخی اصحاب از امیرالمومنین(ع) خواسته هایی داشتند و چون به مال و مقام مورد انتظارشان نرسیدند یا از اردوگاه امام علی(ع) فاصله گرفتند و اینچنین افرادی مثل طلحه، زبیر و ابوموسی اشعری و دهها نفر دیگر به مخالف تبدیل و از امام (ع) جدا شدند و سه جنگ جمل، صفین و نهروان را در کمتر از پنج سال به حضرت امیر(ع) تحمیل کردند. لذا منشاء بسیاری از فتنه ها و آشوب ها در حکومت علوی، دنیاخواهی و رفاه طلبی در خواص جامعه است.
علاوه بر این، بسیاری از اختلافات که پس از رحلت پیامبر(ص) در اسلام به وجود آمد ریشه در خودخواهی، حفظ منافع شخصی و قدرت طلبی و سودجویی عده ای دنیاطلب داشت؛ یعنی علی رغم آنکه تشکیل حکومت دینی، بزرگترین آرمان انبیاء و اولیای الهی از حضرت آدم(ع) تا پیامبر خاتم(ص) بود اما به دلیل بی بصیرتی خواص که منجر به انحراف عوام می شدند، عمر حکومت الهی امیرالمومنین(ع) کوتاه بود!
آیا در زمان تشکیل دولت کریمه مهدوی نیز بی بصیرتی خواص و انحراف عوام مانع تراشی خواهد کرد؟
خیر، زیرا در حکومت امام زمان(عج) به دلیل بلوغ فکری و اندیشه ای و نبوغ سیاسی و اجتماعی جامعه، مردم دارای بصیرت و قادر به تحلیل وقایع و اقدام و عمل به موقع خواهند بود و این مهم زمینه تحقق آرمان بزرگ اولیاء و انبیاء را فراهم می کند؛ مهم آنکه آرمان های حکومت امام علی(ع) که به دلیل سنگ اندازی ها محقق نشده بود در این دوره اجرا شده و به مرحله عمل می رسد.
واحد: یک دلیل اصلی که در این گفتگو به آن اشاره نشد در عدم تداوم حکومت علوی و شهادت خود امام علی علیه السلام، این بود که مسلمانی با قرائتهای بنی امیه ای و خوارجی و ... با سردمدارانی از آدمهای مورد قبول و پسند همان عوام دین ناشناس عرصه را بر شناخت اصیل اسلام تنگ کرد و بعضاً با پولها و منصبها و دنیا، دنیاخواهان را به جبهه خود کشید، تا جایی که بخش بزرگی از کار و وقت و توان امام (ع) به جنگهای ناگزیر داخلی صرف شد (با وجودیکه در عرصه تحقق عدالت و احقاق حقوق اقتصادی و اجتماعی و دینی و فرهنگی و ... هم نتایج خوب و منحصر به فردی بدست آوردند) و نهایتاً هم ایشان در همین عرصه در مقابلِ به ظاهر مسلمانانِ دور از ایمانِ حقیقی به عدم پیروزی ظاهری در جنگ و سپس شهادت رسیدند. در زمان ائمه بعدی علیهم السلام نیز همین مشکلِ اسلامِ ابزار در دستِ خلفای جور، عوام و خواصِ دنیاطلب و بنده دنیا را در برابر ائمه و پیروان ایشان قرار داد و مانع آنها و عامل شهادتشان گشت. برای ظهور امام (عج) و تحقق و تداوم دولت ایشان نیز نیاز است گروهی از مسلمانان با شناختِ هدایت یافتۀ نسبی، با تعداد و توان مناسب وجود داشته باشند (نسبت به کل جمعیت موسوم به مسلمان در جهان) تا زمینه حرکت و عمل امام (ع) ایجاد شود که همان فلسفه انتظار ظهور است ان شاء الله.
در بخش نظرات پاسخی به نظر خواننده ای محترم داده شده است که تکمیل کننده این مطلب است
فرد زود رنج در مقابل یکسری برخوردها که با روحیات و شخصیت آن سازگار نیستند، آزرده خاطر می شود
درمان حساسیت وزود رنجی شدید
پایین بودن اعتماد به نفس ، فرد را حساس و زود رنج می کند
گردآوری:بخش روانشناسی پارس20
منابع:
namnak.com
mscenter.ir
mardoman.net
نهادینه شدن سادهزیستی در جامعه به عنوان یکی از ارزشهای اخلاقی، نیاز به فراهم شدن بستر و زمینه مناسب دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
۱. سادهزیستی مسئولان جامعه: یکی از عواملی که در سادهزیستی مردم مؤثّر است، بیپیرایه بودن زندگی رهبران و کارگزاران و الگوهای جامعه است. مدل برداری از زندگی کسانی که نقش هدایت و راهنمایی را بر دوش دارند و الگوگیری از آنان، موضوعی است که در آموزههای دینی و روانشناسی، مورد توجّه قرار گرفته است. از امام علی(ع) نقل شده است که فرمودند:
«مردم به حاکمان خود شبیهترند تا به پدرانشان.»
آن حضرت با مطرح کردن روش زندگی پیامبر(ص) به عنوان برجستهترین الگوی تربیتی، مردم را به ساده زیستی دعوت کرده و فرمودند:
«برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پیامبر اسلام(ص) را الگو قرار دهی.»۱
آن حضرت در جایی دیگر، زندگی خود را که نمونه عالی بیرغبتی به دنیا و ساده زیستی است، به عنوان الگو معرفی میکنند و میفرمایند:
«بدانید که هر پیروی را امامی است که او را الگوی خود میشناسد و از نور دانشش روشنی میگیرد. بدانید که امام شما از دنیای خود به دو پاره تن پوش و از خوردنیهایش به دو قرص نان بسنده کرده است.»۲
۲. دنیاشناسی: سادهزیستی، با نحوه نگرش انسان به دنیا ارتباطی مستقیم دارد. کسی که دنیا را همه چیز و منتهای آمال و آرزوهای خود میپندارد، نمیتواند ساده زیست باشد. در جهت اصلاح همین نگرش است که امام علی(ع) میفرمایند: «از فرزندان آخرت باشید؛ نه از فرزندان دنیا.»۳
۳. خودشناسی: یکی از روشهایی که در تقویت ارزشهای اخلاقی، به ویژه ساده زیستی مؤثّر است، توجّه دادن انسان به منزلت خویش است. کسی که بداند دنیا ابزاری بیش نیست، هرگز خود را به دنیای پست و زودگذر نمیفروشد و اسیر مظاهر دنیوی نمیشود.
۴. فرهنگسازی: فطرت انسانها به سمت و سوی خوبیها گرایش دارد. پس مهم آن است که ساده زیستی به عنوان یک ارزش معرفی گردد. دستگاههای تبلیغاتی، به ویژه صدا و سیما با ساخت برنامههای گوناگون، میتوانند ساده زیستی را در جامعه به عنوان یک فرهنگ ترویج کنند و مردم را به تهاجم فرهنگی دشمن که در جهت دگرگونی ارزشها قدم بر میدارد، متوجّه سازند.
••• آثار سادهزیستی
سادهزیستی، آثار فراوانی دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
۱. آسودگی
همه اضطرابها و نگرانیها از دنیا و مظاهر آن است که با سادهزیستی، میتوان آنها را برطرف کرد و به آسودگی دست یافت. امام علی(ع) میفرمایند:
«الرَّغْبَةُ مِفْتَاحُ النَّصَب ِ وَ مَطِیَّةُ التَّعَبِ؛۴
شیفتگی دنیا، کلید دشواری و مرکب گرفتاری است.»
امام صادق(ع) نیز میفرمایند: «شیفتگی در دنیا، مایه غم و اندوه است و زهد در دنیا، آسایش جسم و جان را در پی دارد.»۵
ممکن است تصوّر شود که ساده زیستی، ملتزم نوعی ریاضت و به زحمت انداختن جسم است؛ در حالی که چنین نیست. راحتی و آسایش روحی در زندگی، آسان و ساده به دست میآید. امام علی(ع) گنجی را بینیاز کنندهتر از قناعت و مالی را بابرکتتر از بسنده کردن به روزی روزانه نمیدانند.۶
زندگی پرهزینه و تجمّلی است که خاطر انسان را به خود مشغول میکند؛ زیرا لازمه این زندگی، درآمد بالاست که تحصّل آن، سعی خستگیناپذیر میخواهد و همین تلاش بیوقفه، استراحت و لذّتبردن از زندگی را از انسان سلب میکند.
از طرفی، خواستههای انسان، نامحدود و تمام ناشدنی است. از این رو، در هیچ مرحلهای از زندگی، رضایت کامل حاصل نمیشود. عدم رضایت از زندگی و قید و بندی که با تجمّل و تشریفات پدید آمده، آسودگی را از انسان سلب میکند. از این جهت، بعضی برای رهایی از تجمّلات، به هیپیگری رو میآورند.
۲. موفّقیت در زندگی
یکی از آثار ساده زیستی، کامیابی و توفیق در زندگی است. این سخن نیاز به استدلال ندارد. تجربه نشان داده است که بیشتر مخترعان، مکتشفان و نخبگان جامعه که به بشر خدمت کردهاند، از قشر محروم یا متوسّط بودهاند.
۳. سرمایهگذاری
سادهزیستی، یک نوع سرمایهگذاری است. با توجّه به زندگی محدود و نیازهای گوناگون بشر، باید انسان برای نیازهای ماندگار خود، سرمایهگذاری کند. در سیر الی الله که هدف نهایی، خلقت انسان است، بهترین زاد و توشه، سبکبالی است؛ زیرا هرچه آدمی، خود را وابسته کند، از طیّ طریق باز میماند. امام علی(ع) میفرمایند:
«تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا؛۷
سبکبار شوید تا زودتر برسید.»
شخصی که خود را در این جهان پهناور چون مسافری میبیند که سفری طولانی در پیش دارد، سعی میکند زندگی ساده و بیآلایشی داشته باشد تا از آن هدف باز نماند. او میداند برای پیمودن راه درازی که در پیش دارد، باید امکانات و سرمایه لازم را فراهم کند و عاقلانهتر آن است که چیزی را برگزیند که کموزنتر و پرارجتر باشد و این کاری است که هر انسان عاقل و دوراندیشی انجام میدهد.
تکمیل مطلب از واحد: از جمله سرمایه گذاریهایی که با ساده زیستی امکان تحقق پیدا می کند و مهمترین سرمایه گذاری واقعی یک انسان در طول حیاتش است؛ «سرمایه گذاری بر خود و وجود خود» است. همانطور که گفتند هدف انسان سیر الی الله است و تنها از این جهان خواهد رفت و در پیشگاه خداوند حاضر خواهد شد، آن گاه هیچ داشته ای جز داشته های وجودی همراه انسان نیست، او به شکل آنچه "شده است" خواهد بود، پس مهمترین سرمایه گذاریش باید بر خود و برای تبدیل خود به یک وجود تعالی یافته و قابل قبول خداوند باشد. از جمله داشته های مهم وجودی انسان، هم در طول زندگیش و هم پس از زندگی دنیایی، "عقل" است. با آن در طول زندگیش صلاح خود را شناخته و دنبال می کند و وجود خود را تعالی می دهد. ساده زیستی امکان تعالی عقلی را به انسان می دهد و البته شرط کافی نیست؛ باید با کار فکری و جستجوی معانی و درخواست هدایت خداوندی به مجهز شدن و توانا شدن عقل خود همت کند. ساده زیستی فرصتها و انرژیها و ذهن را برای پرداختن به این امور آزاد می کند. بسیار کسان را می بینیم که داشته های مادی بسیاری دارند ولی به دلیل صرف وقت و انرژی و تمرکز ذهنی خود در کسب آن داشته ها و یا خوب خوردن و ... نتوانسته اند به تعالی عقلی خود بپردازند و دارای عقول ناقص و بلاهتهای بسیارند. ساده زیستی هم یک نشان از این تشخیص و هم یک شرط لازم برای ادامه این تکامل وجودی است.
۴. قدرت
امام علی(ع) راز قدرتمندی، تصمیم و اراده رسولان خدا را در ساده زیستی و بیپیرایگی آنان میدانند و میفرمایند:
«وَ لَکِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ رُسُلَهُ أُولِی قُوَّةٍ فِی عَزَائِمِهِمْ وَ ضَعَفَةً فِیمَا تَرَى الْأَعْیُنُ مِنْ حَالاتِهِمْ مَعَ قَنَاعَةٍ تَمْلَأُ الْقُلُوبَ وَ الْعُیُونَ غِنًى وَ خَصَاصَةٍ تَمْلَأُ الْأَبْصَارَ وَ الْأَسْمَاعَ أَذًى؛۸
لکن خدای سبحان، فرستادگان خود را در اراده و تصمیمهایشان نیرومند و توانا گردانید و در حالاتشان که به چشم دیگران میآید، ضعیف و ناتوان قرارشان داد؛ با قناعتی که دلها و چشمها را از بینیازی پر میکرد و با تنگ دستی و فقری که چشمها و گوشها را از رنج پر مینمود.»
حضرت موسی(ع) در سایه همین ساده زیستی به این قدرت روحی دست یافت که با آن لباس پشمی و عصای چوبی، در مقابل فرعونی میایستد که ادّعای خدایی دارد و با صلابت با او سخن میگوید. امام علی(ع) میفرمایند: «موسی با برادرش هارون بر فرعون وارد شدند؛ در حالیکه لباسهای پشمین بر تن داشتند و در دست هر کدام عصایی بود. با او شرط کردند که اگر تسلیم فرمان پروردگار شوی، حکومت تو باقی میماند و عزّت و قدرتت دوام مییابد.»۹
۵. آزادگی
نیاز و وابستگی به دنیا، انسان را برده و مطیع خود میسازد؛ زیرا قید و بندها و تعلّقات مادی و تجمّلگرایی، آزادی عمل را میگیرد. امام علی(ع)می فرمایند:
«الدُّنْیَا دَارُ مَمَرٍّ إِلَى دَارِ مَقَرٍّ وَ النَّاسُ فِیهَا رَجُلَانِ رَجُلٌ بَاعَ نَفْسَهُ فَأَوْبَقَهَا وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَهَا؛۱۰
دنیا گذرگاه است؛ نه ایستگاه. مردم در این دنیا دو دستهاند: برخی خود را میفروشند و برده دنیا میشوند و خود را تباه میسازند و برخی خویشتن را میخرند و آن را آزاد میکنند.»
استاد مطهری(ره) دلبستگی نداشتن به دنیا را شرط لازم برای آزادی میداند؛ امّا میگوید: این شرط کافی نیست. عادت به حدّاقل برداشت از نعمتها و پرهیز از عادت به برداشت زیاد، شرط دیگر آزادگی است.۱۱
مانع ساده زیستی
آنچه با روحیه ساده زیستی سازگاری ندارد و مانع تحقّق آن میشود، تجمّلگرایی است. فرهنگ رفاهزدگی و تجمّلگرایی، پیامدهای مخرّب و نگران کنندهای دارد که به برخی از آنها میپردازیم.
••• آثار تجمّلگرایی
۱. گسترش فساد: با گرایش به زندگی تجمّلی، هزینههای مصرف بالا میرود و طبیعی است که راههای مشروع، کفایت نمیکند؛ بنابراین مردم برای دست یابی به خواستههای روزافزون خود، از شیوههای نامشروع مانند چاپلوسی، رانت خواری، ربا و... بهره میجویند.
پیامبر اکرم(ص) در گفتوگو با ابوذر از این نوع گرایش، ابراز نگرانی کرده و میفرمایند: «به زودی مردمی از امّت من خواهند بود که در دامن نعمتها تولّد مییابند. همّتشان غذاها و نوشیدنیهای گوناگون و رنگارنگ است و مورد ستایش نیز قرار میگیرند. ایشان بدترین افراد امّت من هستند.»۱۲
ابن خلدون، متفکّر و جامعهشناس مسلمان، تجمّل و رفاهزدگی را دشمن شهرنشینی میداند و میگوید: تجمّلخواهی و ناز پروردگی برای مردم، تباهیآور است. چه در نهاد آدمی، انواع بدیها و فرومایگیها و عادات زشت، پدید میآورد و خصال نیکی را که نشانه و راهنمای کشورداری است، از میان میبرد و انسان را به خصال مناقض نیکی متّصف میکند.۱۳
۲. سقوط و نابودی: «قرآن کریم»، خوشگذرانی را عامل سقوط میشمارد و میفرماید:
«وَ کَمْ أَهْلَکْنا مِنْ قَرْیَةٍ بَطِرَتْ مَعیشَتَها؛۱۴
چه بسیار قریهها را از میان بردیم که از زندگی خود گرفتار سرمستی بودند!»
در آیهای دیگر، خداوند متعال اتراف و ترفه را باعث سقوط و نابودی شمرده است:
«وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمیرا؛۱۵
و چون اراده کردیم که جمعیت و دیاری را نابود کنیم، توانگران خوشگذران را وادار به فساد میکنیم و وقتی به فسق پرداختند، سزاوار عذاب میشوند. آنگاه آنجا را زیر و زبر میکنیم و نابودشان میسازیم.»
این آیه به یکی از سنّتهای قطعی پروردگار درباره هلاکت مردم و ارتباط آن با رفاهزدگان و تجمّلگرایان اشاره دارد.
همیشه اشراف و مرفّهان بیدرد، نخستین کسانی بودهاند که با پیامبران و منادیان عدالت، مخالفت کردهاند. قرآن مجید میفرماید:
«وَ ما أَرْسَلْنا فی قَرْیَةٍ مِنْ نَذیرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُون؛۱۶
ما به هیچ جمعیت و دیاری پیامبری [انذار کننده ای] نفرستادیم؛ مگر آنکه اشراف و خوشگذرانان آن جامعه گفتند: ما به آنچه شما مأمور شدهاید، کافریم.»
۳. انحطاط اخلاقی: امام علی(ع) از رفاه زدگی به سکر نعمت، یعنی مستی ناشی از تجمّل و رفاه یاد میکنند که متأسّفانه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، امّت اسلامی به آن مبتلا شد. آن حضرت میفرمایند:
«ثُمَّ إِنَّکُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ أَغْرَاضُ بَلَایَا قَدِ اقْتَرَبَتْ فَاتَّقُوا سَکَرَاتِ النِّعْمَةِ وَ احْذَرُوا بَوَائِق؛۱۷
شما مردم عرب، هدف مصائبی هستید که نزدیک است. همانا از مستیهای نعمت بترسید و از بلای انتقام بهراسید.»
در این شرایط است که امام(ع) میفرمایند: «در زمانی هستید که خیر، همواره واپس میرود و شر به پیش میآید و شیطان، هر لحظه بیشتر به شما طمع میبندد. آیا جز این است که یا نیازمندی میبینی که با فقر خود دست و پنجه نرم میکند یا توانگری کافر نعمت یا کسی که امساک حقّ خدا را وسیله ثروت اندوزی قرار داده است یا سرکشی که گوشش به اندرز بدهکار نیست. کجایند نیکان و شایستگان شما؟ کجایند آزادمردان و جوانمردان شما؟ کجایند پارسایان شما در کار وکسب؟»۱۸
۴. اسراف: بسیاری از مخارج و مصارف، بر اساس میلها و نیازهای واقعی صورت نمیگیرد. یکی از نتایج دوری از ساده زیستی و تجمّلگرایی، ابتلا به اسراف و زیادهروی است و دلیلش عادات ناپسند، چشم و همچشمیها و تقلید کورکورانه از فرهنگ بیگانه و... میباشد. و این همان چیزی است که اسلام، آن را حرام کرده است. قرآن مجید میفرماید: «بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خدا اسراف کنندگان را دوست ندارد.»۱۹ و در جای دیگر، اسرافکاران را از اصحاب آتش دانسته است.۲۰
بدیهی است که با ساده زیستی و قناعت میتوان از اسراف و ریخت و پاشهای بیهوده و خرجهای اضافی جلوگیری کرد و نیازمندان را از فقر و نداری نجات داد. اسراف علاوه بر ضربه زدن به نظام اقتصادی جامعه، خسارت بزرگ معنوی محسوب میشود. رسول اکرم(ص) میفرمایند: «آنکه بخورد و بپوشد و سوار شود، از روی لذّت و اشتهای نفسانی، خداوند بر او نظر نمیافکند تا جان دهد یا ترک نماید.»۲۱
۵. کمرنگ شدن ارزشها و سنّتها: یکی از آثار تجمّلگرایی در جامعه، متروک شدن سنّتهای الهی و آداب اسلامی است. وجود تشریفات زائد و رسوم و آداب گوناگون باعث شده است ازدواج که سنّت پیامبر اعظم(ص) است و موجب آرامش خانواده و سلامت روح و روان افراد و عفّت عمومی در جامعه میشود، به تأخیر افتد و جوانان عزیز، نتوانند در وقت مناسب تشکیل خانواده دهند؛ در حالی که با حذف تشریفات و رو آوردن به ساده زیستی که اسلام به ویژه در امر مهمّ ازدواج، خواهان آن است، میتوان اسباب ازدواج بسیاری از جوانان را فراهم کرد.
نمونه دیگر از آثار تجمّلگرایی، کمرنگ شدن روابط عاطفی، دید و بازدید و صله رحم و اکتفا به ارتباط از راه دور و روابط سرد و خاموش از طریق تلفن، نامه یا اینترنت و... میباشد. بدیهی است علاوه بر مشغلههای روزمرّه، مهمترین عامل این اثر را باید در تجمّلگرایی و به تکلّف افتادن خانوادهها جستوجو کرد.
پینوشتها:
۱. «نهج البلاغه»، خطبه ۱۶۰.
۲. همان، نامه ۴۵.
۳. همان، خطبه ۴۲.
۴. همان، قصار ۳۷۱.
۵. «بحارالأنوار»، ج۷۸، ص۲۴۰.
۶. «نهج البلاغه»، قصار ۳۷۱.
۷. «نهج البلاغه»، خطبه ۲۱.
۸. همان، خطبه ۱۹۲.
۹. «نهج البلاغه»، خطبه ۱۹۲.
۱۰. «نهج البلاغه» صبحی صالح، ص۴۹۳.
۱۱. «سیری در نهج البلاغه»، ص۲۳۴.
۱۲. «الحیاه»، ج۳، ص۲۸۸.
۱۳. «مقدمه ابن خلدون»، ج ۱، ص۳۲۰.
۱۴. سوره قصص، آیه ۵۸.
۱۵. سوره اسراء، آیه ۱۶.
۱۶. سوره سبأ، آیه ۳۴.
۱۷. «نهج البلاغه»، خطبه ۱۵۱.
۱۸. همان، خطبه ۱۲۹.
۱۹. سوره انعام، آیه ۱۴۱.
۲۰. سوره غافر، آیه ۴۳.
۲۱. «الحیاه»، ج۴، ص۲۰۵.
منبع: معارف اسلامی
http: //rasekhoon. net/article/show/127908/سادهزیستی/
- گلیم موسی و هارون به از مال و زر قارون
- وظیفه اصلی علما دعوت به عقل و درایت است
- شرط دوستی خدا، تبعیت و زهد در دنیاست
7740764515