واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

گزارش پژوهشهایی درباره شناسایی ویروسهای حیوانی درگیر کننده انسان، دربرگیرنده آبله موش

نگرانی دانشمندان درباره شیوع آبله موش
دانشمندان حدود ۲۵۰ بیماری انسانی را شناسایی کرده‌اند که با جهش یک ویروس حیوانی از مانع گونه‌ای به وجود آمده‌اند. برای مثال اچ‌آی‌وی از شامپانزه‌ها شیوع پیدا کرد و منشا شیوع ویروس جدید کرونا نیز از خفاش‌ها بود.

شاید فناوری یادگیری ماشینی را به عنوان فناوری که در شناسایی چهره‌ها مهارت دارد، بشناسید اما اخیرا عملکرد این فناوری در حوزه پزشکی نیز درخشان بوده به طوری که گروهی از محققان در حال استفاده از این فناوری برای شناسایی و نابودی ویروس‌ها هستند.

به گزارش ایسنا و به نقل از نیویورک تایمز، "کولین کارلسون"(Colin Carlson) زیست‌شناس دانشگاه جورج تاون آمریکا اخیرا نگرانی‌هایی در مورد بیماری آبله موش(mousepox) پیدا کرده است. این ویروس که در سال ۱۹۳۰ کشف شد، در بین موش‌ها پخش می‌شود و آنها را بسیار بی‌رحمانه می‌کشد. اما دانشمندان هرگز آن را یک تهدید بالقوه برای انسان در نظر نگرفته‌اند. اکنون دکتر کارلسون، همکارانش و رایانه‌هایشان چندان در این باره مطمئن نیستند و فکر می‌کنند شاید آبله موش برای انسان نیز خطرناک باشد.

محققان با استفاده از روشی به نام یادگیری ماشینی، چند سال گذشته را صرف برنامه‌نویسی برای رایانه‌ها کرده‌اند تا به آنها درباره ویروس‌هایی که می‌توانند سلول‌های انسان را آلوده کنند، آموزش دهند. رایانه‌ها اطلاعات زیادی در مورد زیست‌شناسی و بوم‌شناسی میزبان‌های حیوانی آن ویروس‌ها می‌دانند و ژنوم و سایر ویژگی‌های خود ویروس‌ها را نیز مورد بررسی قرار داده‌اند. با گذشت زمان، رایانه‌ها عوامل خاصی را شناسایی کردند که می‌توانند پیش‌بینی کنند که آیا یک ویروس پتانسیل سرایت به انسان را دارد یا خیر.

هنگامی که رایانه‌ها توانایی خود در مورد ویروس‌هایی که دانشمندان قبلا به شدت آنها را مطالعه کرده بودند ثابت کردند، دکتر کارلسون و همکارانش از آنها برای بررسی موارد ناشناخته استفاده کردند و در نهایت فهرست کوتاهی از ویروس‌های حیوانی با پتانسیل پرش از "مانع گونه‌ای"(species barrier) و ایجاد شیوع بیماری انسانی را ایجاد کردند. در آخرین آزمایش‌ها، الگوریتم‌ها به‌طور غیرمنتظره ویروس آبله موش را در رده‌های بالای پاتوژن‌های خطرناک قرار دادند.

دکتر کارلسون و همکارانش به جستجو و پیدا کردن موارد بیشتر پرداختند که ناگهان آنها با اسنادی از یک شیوع فراموش شده در سال ۱۹۸۷ در روستاهای چین مواجه شدند. طی شیوع یک بیماری دانش آموزان مدرسه‌ای در آنجا به عفونتی که باعث گلودرد و التهاب در دست‌ها و پاهایشان شده بود مبتلا شده بودند.

سال‌ها بعد، گروهی از دانشمندان آزمایش‌هایی را روی سواب‌های گلو که در طول شیوع آن بیماری جمع‌آوری و در انبار ذخیره شده بود، انجام دادند. این نمونه‌ها همانطور که محققان در سال ۲۰۱۲ گزارش کردند، حاوی دی.ان.ای آبله موش بودند. اما توجه چندانی به مطالعه آنها نشد و تا یک دهه بعد و هم اکنون نیز آبله موش همچنان برای انسان تهدیدی محسوب نمی‌شود.

اگر عملکرد رایانه برنامه‌ریزی شده توسط دکتر کارلسون و همکارانش درست باشد، این ویروس می‌بایست مجددا مورد بررسی قرار گیرد. دانشمندان حدود ۲۵۰ بیماری انسانی را شناسایی کرده‌اند که با جهش یک ویروس حیوانی از مانع گونه‌ای به وجود آمده‌اند. برای مثال اچ‌آی‌وی از شامپانزه‌ها شیوع پیدا کرد و منشا شیوع ویروس جدید کرونا نیز از خفاش‌ها بود.

در حالت ایده آل، دانشمندان دوست دارند ویروس همه گیر بعدی را قبل از اینکه شروع به آلوده کردن افراد کند، بشناسند. اما ویروس‌های حیوانی بسیار زیادی وجود دارد که ویروس شناسان باید آن‌ها را مطالعه کنند. دانشمندان بیش از ۱۰۰۰ ویروس را در پستانداران شناسایی کرده‌اند، اما این به احتمال زیاد کسر کوچکی از تعداد واقعی آنچه که وجود دارد، است. برخی از محققان گمان می‌کنند که پستانداران حامل ده‌ها هزار ویروس هستند، در حالی که برخی دیگر این تعداد را صدها هزار می‌پندارند.

برای شناسایی عوامل جدید، محققانی مانند دکتر کارلسون از رایانه‌ها برای شناسایی الگوهای پنهان در داده‌های علمی استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، این ماشین‌ها می‌توانند ویروس‌هایی را که به‌طور خاص ممکن است به بیماری‌های انسانی منجر شوند، شناسایی کنند و همچنین می‌توانند پیش‌بینی کنند که کدام حیوانات به احتمال زیاد حامل ویروس‌های خطرناکی هستند که ما هنوز درباره آن‌ها اطلاعاتی نداریم.

"باربارا هان"(Barbara Han) بوم شناس بیماری‌ها در موسسه مطالعات اکوسیستم کری در میلبروک، نیویورک که با دکتر کارلسون همکاری می‌کند، گفت: به نظر می‌رسد که شما یک مجموعه چشم جدید دارید. "شما نمی‌توانید به همان اندازه که یک مدل می‌تواند ابعاد را ببینید.

دکتر هان برای اولین بار در سال ۲۰۱۰ با یادگیری ماشینی آشنا شد. دانشمندان کامپیوتر چندین دهه در حال توسعه این تکنیک بودند و شروع به ساخت ابزارهای قدرتمند با آن کردند. این روزها، یادگیری ماشینی رایانه‌ها را قادر می‌سازد تا برخی موارد تقلبی را شناسایی کرده و چهره افراد را نیز تشخیص دهند.

اما تعداد کمی از محققان از یادگیری ماشینی برای بیماری‌ها استفاده کرده بودند. دکتر هان فکر کرد که آیا می‌تواند از آن برای پاسخ دادن به سؤالات بازی مانند اینکه چرا کمتر از ۱۰ درصد از گونه‌های جوندگان دارای پاتوژن‌های شناخته شده برای آلوده کردن انسان هستند، استفاده کند یا خیر. او اطلاعات مربوط به گونه‌های مختلف جوندگان را از یک پایگاه داده آنلاین به رایانه‌ای متقل کرد. سپس رایانه به دنبال ویژگی‌های جوندگانی گشت که تعداد زیادی از پاتوژن‌های جهش یافته گونه‌ها را در خود جای داده بودند.

هنگامی که رایانه یک مدل را ایجاد کرد، او آن را بر روی گروه دیگری از گونه‌های جوندگان آزمایش و مشاهده کرد که چقدر می‌تواند حدس بزند که کدام یک مملو از عوامل بیماری زا هستند. در نهایت دقت مدل کامپیوتر به ۹۰ درصد رسید.

سپس دکتر هان به بررسی جوندگانی پرداخت که هنوز درباره پاتوژن‌های عامل بیماری آنها اطلاعی نداشت و سپس فهرستی از گونه‌های با اولویت بالا در شیوع بیماری را تهیه کرد. دکتر هان و همکارانش پیش‌بینی کردند که گونه‌هایی مانند ول کوهی(Microtus montanus) و موش ملخ‌خوار شمالی از غرب آمریکای شمالی احتمالا حامل پاتوژن‌های نگران‌کننده هستند.

از بین تمام صفاتی که دکتر هان و همکارانش به رایانه خود ارائه دادند، یکی از مواردی که بیش از همه مهم بود طول عمر جوندگان بود. گونه‌هایی که در جوانی می‌میرند، حامل پاتوژن‌های بیشتری هستند، علت این امر نیز شاید به این دلیل است که تکامل، منابع بیشتری از آنها را، به جای ایجاد یک سیستم ایمنی قوی، برای تولید مثل به کار می‌برد.

این نتایج شامل سال‌ها تحقیق پر زحمت بود که در آن دکتر هان و همکارانش پایگاه‌های اطلاعاتی زیست‌محیطی و مطالعات علمی را به دنبال داده‌های مفید جستجو کردند. اخیرا، محققان این کار را با ساختن پایگاه‌های اطلاعاتی که به صراحت برای آموزش رایانه‌ها درباره ویروس‌ها و میزبان‌های آنها طراحی شده‌اند، سرعت بخشیده‌اند.

به عنوان مثال در ماه مارس دکتر کارلسون و همکارانش از یک پایگاه داده دسترسی آزاد به نام "VIRION" رونمایی کردند. در این پایگاه داده نیم میلیون اطلاعات در مورد ۹۵۲۱ ویروس و ۳۶۹۲ میزبان حیوانی آنها جمع‌آوری شده است. اطلاعات آن نیز همچنان در حال افزایش است.

پایگاه‌های داده‌ای مانند VIRION اکنون امکان پرسیدن سوالات متمرکزتر در مورد همه‌گیری‌های جدید را فراهم می‌کند. زمانی که همه گیری کووید شیوع پیدا کرد، سریع مشخص شد که ویروس جدیدی به نام کروناویروس سندرم حاد تنفسی ۲ باعث ایجاد آن شده است. دکتر کارلسون، دکتر هان و همکارانشان برنامه‌هایی را برای شناسایی حیواناتی که به احتمال زیاد پناهگاه کروناویروس جدید هستند ایجاد کردند.

کروناویروس سندرم حاد تنفسی ۲ متعلق به گروهی از گونه‌ها به نام بتاکروناویروس‌ها (betacoronaviruses) است که شامل ویروس‌هایی است که باعث همه‌گیری سارس و مرس در بین انسان‌ها شده‌اند. در بیشتر موارد، بتاکروناویروس‌ها خفاش‌ها را آلوده می‌کنند. زمانی که کروناویروس سندرم حاد تنفسی ۲ در ژانویه ۲۰۲۰ کشف شد، ۷۹ گونه خفاش حامل آنها شناخته شدند. اما دانشمندان به طور سیستماتیک تمام ۱۴۴۷ گونه خفاش را برای بررسی بتاکروناویروس جستجو نکرده‌اند و تکمیل چنین پروژه‌ای سال‌ها طول می‌کشد.

دکتر کارلسون، دکتر هان و همکارانشان با ارائه داده‌های بیولوژیکی در مورد انواع مختلف خفاش‌ها و رژیم غذایی آنها، طول بال‌هایشان و غیره در رایانه‌شان مدلی را ایجاد کردند که می‌تواند پیش‌بینی‌هایی درباره خفاش‌های حامل ویروس ارائه دهد. آنها بیش از ۳۰۰ گونه را پیدا کردند که با این شرایط سازگار بود.

از آن پیش‌بینی در سال ۲۰۲۰، محققان در واقع بتاکروناویروس‌ها را در ۴۷ گونه خفاش پیدا کرده‌اند که همه آنها در فهرست‌های پیش‌بینی ایجاد شده توسط برخی از مدل‌های رایانه‌ای که برای مطالعه خود ساخته بودند، قرار داشتند.

"دنیل بکر"(Daniel Becker) بوم شناس بیماری در دانشگاه اوکلاهاما که همچنین روی مطالعه بتاکرونا ویروس مطالعه می‌کرد، گفت اینکه ویژگی‌های ساده مانند اندازه بدن می‌تواند منجر به پیش بینی‌های قدرتمند در مورد ویروس‌ها شود، شگفت انگیز است.

دکتر "پراناو پاندیت"(Pranav Pandit) همه‌گیر شناس دانشگاه کالیفرنیا در دیویس، نظر داد که این مدل‌ها بسیار در حال پیشرفت هستند و وقتی روی ویروس‌هایی که به خوبی مطالعه شده‌اند آزمایش شوند، به طور قابل‌توجهی بهتر از مواقع تصادفی عمل می‌کنند، ولی او گفت: در مرحله‌ای نیستیم که بتوانیم به آن نتایج تکیه کنیم و هشداری دهیم و به دنیا بگوییم این یک ویروس مشترک بین انسان و حیوان است.


"ناردوس مولنتز"(Nardus Mollentze ) ویروس شناس محاسباتی در دانشگاه گلاسگو و همکارانش روشی را ایجاد کرده‌اند که می‌تواند دقت مدل‌ها را به طور قابل توجهی افزایش دهد. مدل‌های آنها به جای نگاه کردن به میزبان‌های ویروس، به ژن‌های آن نگاه می‌کند. می‌توان به رایانه آموزش داد که ویژگی‌های ظریف ژن‌های ویروس‌هایی را که می‌توانند انسان را آلوده کنند، تشخیص دهد.

دکتر مولنتز و همکارانش در اولین گزارش خود در مورد این تکنیک، مدلی را توسعه دادند که می‌توانست ویروس‌های آلوده کننده انسان را به درستی در بیش از ۷۰ درصد مواقع تشخیص دهد. به گفته او سلول‌های ما می‌توانند ژن‌های خارجی را تشخیص دهند و زنگ خطر را به سیستم ایمنی بدن ارسال کنند. ویروس‌هایی که می‌توانند سلول‌های ما را آلوده کنند ممکن است توانایی تقلید دی.ان.ای خود را به عنوان نوعی استتار ویروسی داشته باشند. هنگامی که آنها این مدل را برای ویروس‌های حیوانی به کار بردند، فهرستی از ۲۷۲ گونه در معرض خطر بالای همه گیری را ایجاد کردند.

"امی د ویت"(Emmie de Wit) ویروس شناس آزمایشگاه Rocky Mountain در همیلتن مونتانا که بر تحقیقات بر روی ویروس کرونا جدید، آنفلوآنزا و سایر ویروس‌ها نظارت می‌کند، گفت که او و همکارانش باید راهی برای شناسایی بدترین ژنها در میان ویروس‌های حیوانی بیابند.

دکتر مولنتز برای پیگیری مطالعه اولیه خود با دکتر کارلسون و همکارانش برای ادغام داده‌های مربوط به ژن‌های ویروس‌ها با داده‌های مربوط به زیست‌شناسی و بوم‌شناسی میزبان‌ها کار می‌کند. محققان نتایج امیدوارکننده‌ای از این رویکرد به دست آورده‌اند.

انواع دیگر داده‌ها ممکن است پیش بینی‌ها را حتی بهتر کنند. به عنوان مثال یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های ویروس، پوشش مولکول‌های قند روی سطح آن است. ویروس‌های مختلف در نهایت با الگوهای متفاوتی از مولکول‌های قند ایجاد می‌شوند و این ترتیب می‌تواند تاثیر زیادی بر موفقیت آنها داشته باشد. برخی از ویروس‌ها می‌توانند از این روکش مولکولی برای پنهان شدن از سیستم ایمنی میزبان خود استفاده کنند. در موارد دیگر، ویروس می‌تواند از مولکول‌های قند خود برای اتصال به سلول‌های جدید استفاده کند و باعث ایجاد عفونت جدید شود.

در این ماه، دکتر کارلسون و همکارانش مطالعه‌ای را به صورت آنلاین منتشر کردند که در آن تاکید کردند که یادگیری ماشینی ممکن است بینش‌های زیادی از پوشش قندی ویروس‌ها و میزبان‌های آنها به دست آورد. دکتر کارلسون گفت: حس اصلی من این است که ما خیلی بیشتر از آنچه فکر می‌کنیم اطلاعات داریم.

او خاطرنشان کرد که مدل‌ها تاکنون عمدتا بر روی پتانسیل یک پاتوژن برای آلوده کردن سلول‌های انسانی تمرکز کرده‌اند. قبل از ایجاد یک بیماری جدید انسانی، یک ویروس نیز باید از فردی به فرد دیگر سرایت کند و در طول مسیر علائم جدی ایجاد کند. او منتظر نسل جدیدی از مدل‌های یادگیری ماشینی است که بتواند آن پیش‌بینی‌ها را نیز انجام دهد.

او گفت: آنچه ما واقعا می‌خواهیم بدانیم لزوما این نیست که کدام ویروس می‌تواند انسان را آلوده کند، بلکه این است که کدام ویروس می‌تواند باعث شیوع بیماری شود. بنابراین این واقعا گام مهم بعدی است که ما باید آن را کشف کنیم.

نگهداری از گربه در دوران کودکی و پیوند آن با خطر ابتلا به روان پریشی در بزرگسالی

قرار گرفتن در معرض T. gondii یک عامل خطر احتمالی برای اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روان پریشی در آینده هستند.

عصر ایران - تحقیقات جدید نشان می دهند که نگهداری از گربه به عنوان حیوان خانگی در دوران کودکی با افزایش ریسک ابتلا به اختلالات روحی- روانی مانند روان پریشی در بزرگسالی مرتبط است! البته لازم به ذکر است که چنین ارتباطی بیشتر در جنس مذکر دیده شده است و در خصوص گربه هایی صدق می کند که به محیط بیرون از خانه رفت و آمد دارند.

بر اساس مطالعاتی که نتایج آنها توسط وب سایت ارائه دهنده اطلاعات پزشکی به متخصصان تحت عنوان مد اسکیپ منتشر شده است، پسر بچه های صاحب "گربه‌ های بیرون رو" در مقایسه با همتایان خود که در دوران کودکی گربه نداشتند و یا گربه آنها تمام زمان خود را در محیط خانه حضور داشته، ریسک تجربه اختلالات روانی بیشتری را در بزرگسالی از خود نشان دادند.

نگهداری از گربه در دوران کودکی و ارتباط آن با خطر ابتلا به روان پریشی در بزرگسالی!

البته مقصر اصلی این داستان خود گربه ها نیستند، بلکه قرار گرفتن در معرض انگل اجباری درون سلولی توکسوپلاسما گوندی (T. gondii) مسبب همه چیز است. توکسوپلاسما انگلی است که به طور معمول توسط جوندگان حمل و گاهی اوقات در مدفوع گربه ها نیز یافت می شود.

پژوهش های انجام شده به شواهد مختلفی استناد می کنند که قرار گرفتن در معرض T. gondii را یک عامل خطر احتمالی برای اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روان پریشی در آینده معرفی کرده اند.

بر اساس مقاله ای که از طریق مجله تحقیقات روانپزشکی در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است، هرچند موارد مذکور در مجموع شواهد محدودی را شکل می دهند اما باز هم ممکن است به عنوان بخشی از ترکیب عوامل خطرساز منجر به وخامت بیشتر روان پریشی شوند.

در واقع حتی اگر میزان خطر در سطح فردی کم باشد، گربه‌ ها و توکسوپلاسما گوندی در تمام ابعاد جامعه ما حضور دارند و همین موضوع می تواند احتمال و دفعات برخورد را افزایش دهد.

انگل T. gondii حدود 30 درصد از جمعیت انسان ها را آلوده می کند و معمولا توسط گربه ها منتقل می شود. بیشتر عفونت ها بدون علامت هستند، اما این انگل می تواند باعث بیماری عفونی توکسوپلاسموز در انسان شود که با افزایش خطر اسکیزوفرنی، اقدام به خودکشی و اخیرا هم اختلالات شناختی خفیف در ارتباط است.

اگرچه برخی از مطالعات ارتباط بین مالکیت گربه و افزایش خطر ابتلا به بیماری های روانی را خصوصا در آقایان نشان می دهند، اما همچنان به بررسی های علمی بیشتری در این حیطه نیاز است.

مطالعه

در یکی از مطالعات به منظور تجزیه و تحلیل ارتباط مد نظر، 2206 فرد 18 تا 40 ساله تحت ارزیابی روانشناختی با هدف جمع آوری اطلاعات در مورد مالکیت گربه در هر زمانی بین تولد تا سن 13 سالگی و شکارچی (گربه هایی که اجازه بیرون رفتن وشکار جوندگان را داشتند) و غیرشکارچی (گربه هایی که منحصرا در داخل خانه زندگی می کردند) بودن گربه ها قرار گرفتند. 

همچنین از شرکت کنندگان در مورد تعداد جابجایی های محل زندگی بین تولد تا سن 15 سالگی، تاریخ و محل تولد، سابقه ضربه به سر در تمام طول زندگی و همچنین سابقه مصرف دخانیات سوال شد.

مالکیت گربه شکارچی در مقایسه با نداشتن گربه یا گربه غیرشکارچی، با خطر روان پریشی بالاتر در شرکت کنندگان مذکر مرتبط بود. هنگامی که محققان ضربه به سر و جابجایی محل سکونت را به مالکیت گربه های شکارچی اضافه کردند، خطر روان پریشی در هر دو دسته مردان و زنان افزایش یافت.

مستقل از مالکیت گربه، سن کمتر، بیش از سه بار سابقه تغییر محل سکونت در دوران کودکی، تجربه ضربه به سر و سیگاری بودن نیز همگی با خطر روان پریشی بیشتر مرتبط بودند.

دکتر سوزان کینگ، استاد روانپزشکی دانشگاه مک گیل در توضیح تفاوت های جنسیتی در زمینه ابتلا به روان پریشی صاحبان گربه های شکارچی اشاره می کند: بر اساس بررسی مدل های حیوانی به نظر می رسد که اثرات عصبی زیست‌ شناختی قرار گرفتن در معرض انگل، در آقایان شدیدتر باشد. به همین علت ریسک روان پریشی در دوران بزرگسالی در پسر بچه هایی که گربه شکارچی داشته اند، بالاتر از دختر بچه ها گزارش شده است.

این مطالعه از آن جهت جالب و مورد توجه است که برای اولین بار قرار گرفتن در معرض گربه های بیرون رو یا همان شکارچی و گربه های کاملا خانگی را به صورت جداگانه از یکدیگر بررسی می کند و همانطور که تفسیر شد، نتایج فقط برای گربه های شکارچی مثبت بود. البته این پژوهش محدودیت هایی هم داشت، از جمله طراحی گذشته نگر آن و استفاده از پرسشنامه خود گزارش دهی برای ارزیابی تجربیات روان پریشی در بزرگسالی.

در هر صورت با وجود یافته های ضد و نقیض و لزوم طراحی و اجرای مطالعات دقیق تر، مرکز کنترل و پیشگیری بیماری آمریکا توصیه می کند که هر روز جعبه خاک گربه را مجددا با خاک جدید پر کنید تا خطر عفونت T. gondii را کاهش دهید.

همچنین لازم است به گربه ها تنها غذاهای کنسرو شده، خشک تجاری و یا گوشت هایی که به خوبی پخته شده اند داده شود. تغذیه آنها با گوشت خام یا نیم پز می تواند حضور T. gondii را در مدفوع گربه افزایش دهد.

توجه به این نکته ضروری است که مدفوع گربه تنها منبع عفونت T. gondii نیست. انسان می تواند از طریق مصرف گوشت های نپخته یا آلوده و در عین حال نوشیدن آب آلوده به این انگل مبتلا شود.

ویروس‌های منتقل شده توسط حشرات مانند زیکا و تب دنگی می‌تواند همه گیری جهانی بعدی باشد

سازمان جهانی بهداشت معتقد است ویروس‌های منتقل شده توسط حشرات می‌تواند همه گیری جهانی بعدی باشد؛ پاتوژن‌هایی مانند ویروس زیکا توسط بندپایانی مانند پشه‌ها و کنه‌ها پخش می‌شوند.

روسای جهانی بهداشت هشدار دادند که ویروس‌های حشرات مانند زیکا و تب دنگی می‌توانند عامل همه‌گیری بعدی باشند.

به گزارش بهداشت نیوز به نقل از دیلی‌میل، روسای جهانی بهداشت هشدار دادند که ویروس‌های حشرات مانند زیکا و تب دنگی می‌توانند عامل همه‌گیری بعدی باشند.

 ببر آسیایی (پشه آئدس) عامل انتقال ویروس تب دِنگی به انسان

پشه آئدس عامل ویروس تب دنگی

تب دِنگی نام یک بیماری ویروسی که این بیماری از طریق پشه‌ای به نام پشه آئدس به انسان منتقل می‌شود.

این پشه که به ببر آسیایی مشهور شده‌ در مناطق استوایی جهان به‌ویژه آسیای جنوب شرقی از جمله مالزی وجود دارد.

این بیماری اخیراً گسترش زیادی یافته‌ و تلفات انسانی زیادی برجای گذاشته‌ است. علائم این بیماری سردرد، کمردرد و پشت درد، تب معمولاً شدید و در برخی موارد خارش و جوش در قسمت‌های مختلف بدن است. 

ویروس زیکا نام یک ویروس از خانواده فلاوی‌ویریده است و از پشه به انسان منتقل می‌شود.

ابتلا به این ویروس بیشتر در نقاطی از آفریقا و آسیای جنوب شرقی دیده شده‌است.

پشۀ عامل انتقال ویروس زیکا به انسان

پشه ناقل ویروس زیکا

سازمان جهانی بهداشت معتقد است ویروس‌های منتقل شده توسط حشرات می‌تواند همه گیری جهانی بعدی باشد؛ پاتوژن‌هایی مانند ویروس زیکا توسط بندپایانی مانند پشه‌ها و کنه‌ها پخش می‌شوند.

کارشناسان به دنبال ایجاد استراتژی‌هایی برای جلوگیری از تکرار کووید-۱۹ هستند.

سیلوی برایاند، مدیر تیم آمادگی جهانی برای خطرات عفونی در  سازمان جهانی بهداشت می‌گوید: «ما دو سال از همه‌گیری کووید-۱۹ را پشت سر گذاشته‌ایم و به سختی آموخته‌ایم که آمادگی کافی برای رویدادهای پرتأثیر چقدر مهم است».

از سال ۲۰۱۶ بیش از ۸۹ کشور با شیوع زیکا مواجه شده اند، در حالی که خطر ابتلا به تب  دنگی از اوایل دهه ۲۰۰۰ در حال افزایش بوده است.

جهان باید منتظر ظهور سویه‌های خطرناک‌تر کرونا باشد

واکسیناسیون و این واقعیت که مشخص شده امیکرون یک سویه بسیار کم‌ خطرتر است، روایت خطرناکی را ایجاد می‌کند که همه‌گیری پایان یافته است.

مدیرکل سازمان جهانی بهداشت هشدار داد که همه‌گیری کووید-۱۹ هنوز به پایان نرسیده است و احتمال بروز انواع جدید ویروس کرونا وجود دارد.

به گزارش ایرنا از پایگاه اینترنتی بیزینس اینسایدر، «تدروس آدهانوم گبریسوس»، به شرکت کنندگان در کنفرانس امنیتی مونیخ در آلمان گفت که واکسیناسیون و این واقعیت که مشخص شده امیکرون یک سویه بسیار کم‌ خطرتر است، روایت خطرناکی را ایجاد می‌کند که همه‌گیری پایان یافته است.

به کانال عصر ایران در تلگرام بپیوندید

آدهانوم افزود: اما این گونه نیست؛ این روایت در زمانی که هفته ای ۷۰ هزار نفر از یک بیماری قابل پیشگیری و قابل درمان جان خود را از دست می دهند، صادق نیست. اعلام پایان همه گیری برای زمانی که ۸۳ درصد از مردم آفریقا هنوز تنها یک دز واکسن کرونا دریافت کرده اند و زمانی که نظام های سلامتی همچنان تحت فشار و شکست سنگین شمار زیاد مبتلایان به این بیماری قرار دارند و نیز زمانی که یک ویروس بسیار قابل انتقال تقریباً کنترل نشده در گردش است و نظارت بسیار کمی برای ردیابی تکامل آن وجود دارد، درست نیست.

وی همچنین هشدار داد که جهان باید برای رویارویی بالقوه با ظهور سویه های بیشتر آماده شود. در واقع، شرایط برای ظهور انواع خطرناک‌تر و قابل انتقال‌تر کرونا ایده‌آل است.

براساس داده‌های جمع‌آوری‌شده توسط دانشگاه جان هاپکینز، بیش از ۶۵ درصد از کل جمعیت آمریکا به طور کامل در برابر ویروس کرونا واکسینه شده‌اند، یعنی یا دو دز واکسن فایزر یا مدرنا و یا یک دز واکسن جانسون و جانسون دریافت کرده اند.

مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری آمریکا، تزریق واکسن کووید-۱۹ را برای سنین پنج سال به بالا توصیه می کند.

سویه امیکرون نوع جدید کرونا برای اولین بار  آذر ماه در آفریقای جنوبی مشاهده شد که اکنون در سراسر قاره ها ظاهر شده است.

پنجاه و هشتمین کنفرانس امنیتی مونیخ (MSC) ۲۰۲۲  روز جمعه ۱۸ فوریه (۲۹ بهمن ۱۴۰۰) با حضور بیش از ۳۰ رئیس کشور، ۱۰۰ وزیر و روسای اتحادیه اروپا، ناتو و سازمان ملل متحد، در  مونیخ شروع به کار کرد و امروز ۲۰ فوریه ۲۰۲۲ (اول اسفند ۱۴۰۰) به کار خود پایان می دهد.



بیل گیتس: یک همه‌گیری جدید خواهیم داشت


گروه علمی: بیل گیتس در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ با بیان اینکه سویه اومیکرون نوعی واکسن قوی کرونا محسوب می‌شود، گفت: "ما یک بیماری همه‌گیر جدید خواهیم داشت و دفعه بعد یک "پاتوژن" متفاوت خواهد بود؛ ما ابزاری برای ریشه‌کنی این پاتوژن نداریم!
"بیل گیتس" بنیان گذار شرکت مایکروسافت روز جمعه در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ سخنانی را درباره ویروس اومیکرون و آینده ویروس کرونا داشته و ویروس اومیکرون را نوعی واکسن دانست که مصونیت گسترده‌ای ایجاد خواهد کرد.او در این نشست گفت: "خود ویروس، به‌ویژه گونه‌ای به نام «اومیکرون»، نوعی واکسن است یعنی هم ایمنی سلول B و هم سلول T در بدن مبتلایان ایجاد می‌کند و نسبت به ما و واکسن‌ها، مصونیت بهتری در جمعیت مردم جهان ایجاد کرده است."

بیل گیتس همچنین درباره راه‌های درمانی انجام شده تصریح کرد: مایه تاسف است که ما در زمینه درمانی کار بزرگی انجام ندادیم؛ فقط دو سال بعد درمان خوبی داریم؛ واکسن‌ها دو سال طول کشید تا به مازاد عرضه برسد؛ امروزه تعداد واکسن‌ها بیشتر از تقاضا برای واکسن است و این مناسب نیست. وی در مورد به وجود آمدن همه‌گیری دیگر گفت: ما یک بیماری همه‌گیر دیگر(جدید) خواهیم داشت و دفعه بعد یک "پاتوژن" ـ عامل بیماری‌زا ـ متفاوت خواهد بود؛ ما ابزاری برای ریشه‌کنی این پاتوژن نداریم و می‌خواهیم نسل جدیدی از واکسن‌های مناسب داشته باشیم؛ در حالت ایده‌آل، ما از شر خانواده‌ ویروس‌های تنفسی از جمله خانواده آنفلوآنزا و خانواده کرونا خلاص می‌شویم.

بیل گیتس یادآور شد: بنابراین ما بازگشت‌هایی خواهیم داشت اما آن‌ها سطوح معمولی‌تری از آنفوآنزای فصلی خواهند بود که البته معمولاً همه چیز را تعطیل نمی‌کنیم؛ اگرچه در آینده احتمالاً درجاتی از پوشیدن ماسک را داشته باشیم اما ما سطح مرگ و میر را در سطح حاد امروزی نخواهیم داشت.


محققان: آنتی‌بادی‌ برجای مانده از ویروس کرونا به بافت‌های سالم حمله می‌کند

همان جهش در گونه دلتای کرونا نیز شناسایی شد و مطمئناً همان جهش در سویه اومیکرون نیز وجود دارد که نشان می‌دهد ممکن است آنها اثرات مشابهی بر سیستم ایمنی داشته باشند.

یافته‌های جدید تحقیقاتی نشان می‌دهد، بهبودیافتگان کرونا ماه‌ها پس از بهبودی از عفونت SARS-CoV-۲، حتی اگر به شدت بیمار نشده باشند، سطوح بالایی آنتی‌بادی‌ در بدن خود دارند که می‌توانند به اشتباه به اندام‌ها و بافت‌های سالم حمله کنند.

به گزارش ایرنا به نقل از پایگاه اینترنتی رویترز، در این گزارش خلاصه‌ای از چند مطالعه در مورد کووید-۱۹ آورده شده است. این مطالعات شامل تحقیقاتی است که مستلزم بررسی‌های بیشتر برای تأیید یافته‌های آنها است. 

یکی از این مطالعات روی ۱۷۷ کارمند مراقبت‌های بهداشتی که همگی قبل از دسترسی به واکسن‌های کرونا، از عفونت‌های تایید شده این ویروس بهبود یافته بودند، انجام شد. این مطالعات نشان داد همه این افراد دارای اتوآنتی‌بادی‌های پایدار بودند، از جمله اتوآنتی بادی‌هایی که می‌توانند باعث التهاب مزمن و آسیب به مفاصل، پوست و سیستم عصبی شوند.

«سوزان چنگ» از موسسه قلب Cedars-Sinai Smidt در لس آنجلس گفت: معمولاً انتظار نداریم چنین مجموعه متنوعی از افزایش اتوآنتی بادی‌ها را در این افراد مشاهده کنیم و متوجه شویم که سطوح آنها تا ۶ ماه پس از بهبودی کامل همچنان بالا باشد.

محققان در مجله Translational Medicine گزارش دادند که الگوهای اتوآنتی بادی‌های بالا میان مردان و زنان متفاوت است.

چنگ گفت: هنوز نمی‌دانیم که این آنتی بادی‌ها تا چه مدت بیش از ۶ ماه یا بیشتر بالا می‌مانند یا اینکه به بروز علائم بالینی مهم منجر می‌شوند.

این محققان در حال بررسی این موضوع هستند که آیا افزایش اتوآنتی بادی با علایم پایدار در افراد با ابتلا به کووید طولانی مدت مرتبط است یا خیر. آنها در نظر دارند که سطوح اتوآنتی بادی پس از عفونت با انواع جدیدتر این ویروس را نیز مورد مطالعه قرار دهند.

اثرات سلول‌های B ضعیف شده اما مغلوب اومیکرون نشده است 

محققان معتقدند اثرات آنتی‌بادی‌های تولید شده توسط «سلول‌های B حافظه» سیستم ایمنی در برابر سویه اومیکرون ویروس کرونا، اگرچه ضعیف است، اما همچنان می‌تواند قابل توجه باشد.

سلول‌های B حافظه، لنفوسیت‌هایی از سیستم ایمنی بدن هستند که در مقابل پاتوژن‌هایی مثل ویروس‌ها آنتی بادی تولید می‌کنند.

هنگامی که بدن پس از عفونت به کرونا یا پس از تزریق واکسن‌های کرونا یاد می‌گیرد که SARS-CoV-۲ را تشخیص دهد، در صورتی که آنتی‌بادی‌های کافی در خون وجود نداشته باشد که بتواند این ویروس را خنثی کند، سلول‌های B ، آنتی‌بادی‌های تازه‌ای را علیه این ویروس تولید می‌کنند.

در مطالعه‌ای که در نشریه bioRxiv گزارش شده است، محققان قدرت بیش از ۳۰۰ آنتی‌بادی تولید شده توسط سلول‌های B حافظه داوطلبان واکسینه‌شده، از جمله برخی که قبلاً عفونت SARS-CoV-۲ داشتند را تجزیه و تحلیل کردند.

محققان اظهار داشتند: به نظر می‌رسد که اومیکرون از مجموعه سلول‌های B حافظه فرار می‌کند. آنها افزودند به نظر می‌رسد هنوز این سویه توسط ۳۰ درصد از کل آنتی‌بادی‌ها و نزدیک به ۱۰ درصد از کل آنتی‌بادی‌های قوی خنثی‌کننده، به گونه موثری شناسایی می‌شود. 

آنها حدس می زنند که توانایی قوی سلول های B حافظه برای تکثیر و تولید آنتی بادی ممکن است «در کمتر از دو روز»، اثر کاهش یافته آنتی بادی ها را جبران کند.

این محققان گفتند که در ترکیب با سایر اجزای سیستم ایمنی، به ویژه سلول‌های تی، اثرات سلول‌های B، احتمالاً به توضیح این موضوع کمک می‌کند که چرا اکثر افراد واکسینه شده که به اومیکرون آلوده می‌شوند به حدی بیمار نمی‌شوند که نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشند.

فعالیت گونه‌های ویروس کرونا در سلول‌ها آنها را موثرتر می‌کند

محققان متوجه شده اند که همراه با بروز جهش‌ها در پروتیین اسپایک ویروس کرونا که به نفوذ این ویروس به سلول‌های بدن کمک می‌کند، جهش‌هایی که نحوه رفتار ویروس را در داخل سلول‌ها تغییر می‌دهند نیز عامل بزرگی در این زمینه است که چرا برخی از گونه های ویروس کرونا قابلیت انتقال بیشتری دارند.

«نوان کروگان» از دانشگاه کالیفرنیا در سانفرانسیسکو گفت: یافته‌های این مطالعه که در مجله Nature منتشر شده است، نشان می‌دهد محققان باید بررسی جهش‌های ویروس کرونا را در خارج از پروتیین اسپایک نیز آغاز کنند. پروتیین اسپایک تاکنون تمرکز اصلی برای ساخت واکسن‌ها و داروهای آنتی‌بادی بوده است.

این محققان با مطالعه گونه آلفا، جهشی را در یک جای غیر از پروتیین اسپایک پیدا کردند که باعث می‌شود سلول‌های آلوده تولید پروتئینی به نام Orf۹B را افزایش دهند.

محققان گفتند: Orf۹b به نوبه خود پروتئینی به نام TOM۷۰ را غیرفعال می کند که سلول ها از آن برای ارسال سیگنال به سیستم ایمنی استفاده می کنند. وجود سطوح بالاتر Orf۹B که TOM۷۰ را غیرفعال می کند، باعث می شود که سیستم ایمنی به خوبی پاسخ ندهد و ویروس بهتر بتواند از شناسایی شدن فرار کند.

با این حال کروگان درباره افزایش پروتئین Orf۹B گفت: به ندرت پیش می‌آید که جهش‌ها پروتئینی را به وجود آورند.

وی گفت: همان جهش در گونه دلتای کرونا نیز شناسایی شد و مطمئناً همان جهش در سویه اومیکرون نیز وجود دارد که نشان می‌دهد ممکن است آنها اثرات مشابهی بر سیستم ایمنی داشته باشند.

این اطلاعات جدید می تواند باعث ابداع داروهایی شود که تعامل دو پروتئین Orf۹b و TOM۷۰ را هدف قرار می دهند.