در دنیای فیزیک کوانتوم، پدیدههای شگفتانگیزی وجود دارند که درک آنها میتواند ما را به سمت درک عمیقتری از جهان هستی هدایت کند. یکی از این پدیدهها، درهمتنیدگی کوانتومی است که به ارتباط عجیب و غریب میان ذرات در فاصلههای بسیار دور اشاره دارد.
به گزارش ایمنا، این پدیده به ما میآموزد که چگونه ذرات میتوانند بهطور غیرقابلتصوری با یکدیگر در ارتباط باشند و تحت تأثیر یکدیگر قرار گیرند، حتی اگر در فاصلههای قابل توجهی از هم قرار داشته باشند، تصور کنید که از شما خون میگیرند و یک قطره از آن را در دو ظرف شیشهای کوچک قرار میدهند، سپس این قطرات خون را به مدت چند روز در معرض نور و هوا بهطور کامل خشک میکنند تا زمانی که هرگونه فرایند بیولوژیکی در آنها متوقف شود.
یکی از نمونهها را در کلاگنفورت گذاشته و دیگری را به آزمایشگاهی در وین منتقل میکنید، در وین، از یک ترازوی آزمایشگاهی فوقالعاده گرانقیمت استفاده میکنند که میتواند وزن داخل یک استوانه شیشهای را در یک محیط مهر و موم شده با دقتی معادل ۱/۱۰۰۰۰ میلیگرم اندازهگیری کند.
ظرف حاوی قطره خون خشک شده را روی این ترازو قرار میدهند و وزن آن به دقت توسط یک رایانه متصل به مدت یک هفته کنترل و ثبت میشود، پس از چند دقیقه، وزن در مقداری تثبیت میشود که در حال حاضر آن را بیربط در نظر میگیرند.
این مقدار وزن پایه ما خواهد بود، پس از یک هفته، متوجه خواهید شد که این مقدار پایه بدون تغییر باقی میماند در کلاگنفورت، شما بهطور دقیق همان آزمایش را در آزمایشگاه دومی انجام میدهید و بهطور مشابه، هیچ تغییری در وزن مشاهده نمیشود.پس از یک هفته، سه قطره محلول مغذی (که برای کشت رشد باکتری استفاده میشود) به نمونه خون خشک شده روی ترازو اضافه کردند و بدین ترتیب خون را از نظر بیولوژیکی دوباره فعال شد. ظرف حاوی قطره خون در حال حاضر حدود ۰.۱۵ گرم سنگینتر میشود زیرا سه قطره محلول مغذی به آن اضافه شده است.
این وزن جدید را در کلاگنفورت بهعنوان پایه خود دوباره تعریف کردند و مشاهده شد که چه اتفاقی میافتد، برای چند ساعت اول، وزن ثابت میماند. پس از حدود یک روز، وزن در محدوده ۱/۱۰۰۰ میلیگرم شروع به افزایش میکند. با گذشت هر روز، به افزایش خود ادامه میدهد. طبق فیزیک کلاسیک، این اتفاق نباید بیفتد، زیرا این یک سیستم بسته است که هیچ چیزی نمیتواند وارد یا خارج شود.
فیزیک کلاسیک هیچ توضیحی برای این پدیده ندارد، حالا قسمت تماشایی ماجرا اینجاست، وزن قطره خون خشک شده در وین نیز شروع به افزایش میکند، با این حال، در آنجا هیچ چیز فعال نشده است (هیچ محلول مغذی اضافه نشده است) و بهطور کامل دست نخورده باقی مانده است.
هیچکس حتی به استوانه شیشهای نگاه نکرده است؛ وزن در وین بهطور دقیق به همان روشی و همزمان با نمونه کلاگنفورت افزایش پیدا میکند، شگفت انگیز است، کلاوس ولکامر، شیمیدان و فیزیکدان، بهطور دقیق چنین آزمایشهایی را انجام داد.
او وجود ماده ظریف را کشف کرد، که آن را از طریق آزمایشهایی همچون این اثبات کرد، به محض اینکه زندگی شروع به ظهور میکند، به اصطلاح، ماده ظریف به سمت ماده فیزیکی درشت جذب میشود. به عبارت دیگر، ماده ظریف به ماده فیزیکی درشت حیات میبخشد.
این ماده ظریف تمام اطلاعات را حمل میکند و بخشی از آگاهی است، این ماده خود را در کوانتا ساختار میدهد، کوچکترین واحد سلول است، واحد بعدی گروهی از سلولها همچون قلب است و حتی انسانها، زمین یا کهکشان ما واحدهایی از این ظرافت هستند، همه موجودات با هوشیاری به هم متصل هستند.
ارتباط بین این کوانتاهای ظریف با سرعتی میلیونها برابر سریعتر از نور رخ میدهد، از تمام مواد فیزیکی یا خلأ عبور میکند و از قوانین نسبیت انیشتین پیروی نمیکند، اینکه دو قطره خون در کلاگنفورت و وین در فاصلهای بیش از ۳۰۰ کیلومتر با هم ارتباط برقرار میکنند، بهدلیل چیزی است که درهمتنیدگی فیزیکی واحدهای ظریف نامیده میشود.
خود خون، همچون یک اندام، بهخودیخود یک موجودیت است، چه فاصله ۳۰۰۰ کیلومتر باشد چه سه میلیون کیلومتر، نتیجه یکسان خواهد بود، اما داستان ادامه دارد هنگامی که مواد مغذی یا اکسیژن موجود در استوانه شیشهای در کلاگنفورت تمام میشود، قطره خون دوباره «میمیرد» و وزن پایه اولیه بازیابی میشود.
بهطور همزمان، همین اتفاق برای قطره خون «مرده» و دست نخورده در وین میافتد، زیرا ماده ظریف (نیروی حیات) دوباره ناپدید شده است، این یک داستان علمی تخیلی نبود، بلکه شرح یک آزمایش علمیای بود که توسط کلاوس ولکامر انجام شد و توسط مراجع علمی تأیید شد.
چه بر اساس قوانین نیوتن و چه بر اساس نظریههای جذاب اینشتین، همیشه گرانش در حوزه ماده وجود داشته است. هرچند حالا یک مطالعه بحثبرانگیز ادعا میکند که گرانش میتواند حتی بدون جرم وجود داشته باشد. در این حالت باید گفت که توضیح پدیدههای موجود در فضا به ماده تاریک نیاز ندارد. برای یادآوری باید گفت ماده تاریک ماهیتی فرضی و نامرئی دارد و گفته میشود که ۸۵ درصد از جرم جهان را بهخود اختصاص داده است.
به گزارش گجت نیوز، در ابتدا ماده تاریک بهعنوان توضیحی برای حضور کهکشانهای چرخان با سرعت بالا ارائه شد. هرچند پس از گذشت یک قرن هنوز هیچ شخصی نتوانسته است ماده تاریک را بهصورت مستقیم مشاهده کند. با وجود این، دانشمندان حوزه فیزیک همیشه از ماده تاریک برای توضیح پدیدههای مختلف جهان استفاده میکنند. آخرین نظریه در رابطه با ماده تاریک نیز به یک استاد اخترفیزیک از دانشگاه آلاباما تعلق دارد.
به باور ریچارد لو ماده تاریک عامل استحکام کهکشانها و دیگر اجرام آسمانی نیست. بلکه جهان با لایههایی باریک و پوستهمانند از گسلهای توپولوژیک پر شده است. این گسلها میتوانند بدون نیاز به وجود جرم نیروی گرانش را ارائه دهند. لو ابتدا تلاش کرد راهکار دیگری برای معادلات میدان اینشتین پیدا کند، ولی در نهایت به این نظریه عجیب رسید. بهباور اینشتین انحنای بافت فضا-زمان به حضور جرم در یک نقطه مربوط است.
اینشتین در سال ۱۹۱۵ نظریه نسبیت عام را ارائه کرد که در آن گفته میشود جرم یک شیء به انرژی آن بستگی دارد. اینشتین بر این باور بود که اجرام فوقالعاده سنگین میتوانند بافت فضا-زمان را خم کنند.
این خمیدگی بافت فضا-زمان همان چیزی بود که دانشمند آلمانی آن را گرانش مینامید. مفهومی که نسبت به باور نیوتن در قرن هفدهم جذابتر بود. بهباور نیوتن گرانش نیرویی است که بین دو شیء دارای جرم بهوجود میآید.
در هر صورت بهنظر میرسید که بشر گرانش را تابعی از جرم میداند. هرچند بهباور ریچارد لو اخبار علمی جهان با تلاشهای اشتباه پر میشوند؛ زیرا وجود گرانش بدون نیاز به جرم ممکن است. لو ابتدا کار خود را با حل کردن نسخه سادهشدهای از معادلات میدان اینشتین آغاز کرد. نتیجه نهایی اجازه میداد که یک نیروی گرانش محدود در صورت عدم وجود جرم پدید آید.
به باور وی گسلهای توپولوژیک پوستهمانند میتوانند در مناطقی از فضا با تراکم بسیار بالای ماده بهوجود بیایند. این مجموعههای پوستهای متحدالمرکز دارای لایه نازکی از جرم مثبت هستند که درون لایهای باریک از جرم منفی قرار گرفته است. دو لایه جرم همدیگر را خنثی میکنند، بنابراین جرم کلی دقیقا صفر خواهد بود.
هرچند وقتی یک ستاره به یک گسل توپولوژیک نزدیک میشود، نیروی گرانشی وحشتناکی را تجربه میکند که آن را بهسمت مرکز پوسته میکشاند. به باور ریچارد لو تعداد بسیار زیاد کهکشانهای پوسته و حلقهمانند در جهان میتواند نشان دهد که نیرویی متفاوت در جهان هستی حرکت میکند.
اگر نظریه وجود گرانش بدون جرم اثبات شود، دیگر دانشمندان نیاز نیست به تلاش بیپایان خود برای اثبات وجود ماده تاریک ادامه دهند. هرچند که این نظریه راه بسیار زیادی برای رسیدن به این مرحله دارد.
عصر ایران- برخلاف آنچه که همه ما در کلاس علوم دبستان یاد گرفتیم، اکنون معلوم شده که ممکن است گرما برای تبخیر آب لازم نباشد.
دانشمندان موسسه فناوری ماساچوست(MIT) به کشف شگفت انگیزی دست یافتهاند که نشان میدهد نور به تنهایی میتواند آب را تبخیر کند و حتی از وجود گرما در این فرآیند، کارآمدتر است. این یافته میتواند درک ما از پدیدههای طبیعی را بهبود بخشد یا سیستمهای نمکزدایی را تقویت کند.
تبخیر زمانی اتفاق میافتد که مولکولهای آب در نزدیکی سطح مایع، انرژی کافی را جذب میکنند تا به صورت گاز(بخار آب) به هوا فرار کنند. به طور کلی، گرما منبع انرژی است و در مورد چرخه آب زمین، این گرما در درجه اول از نور خورشید میآید.
اما در چند سال اخیر، گروههای مختلف دانشمندان متوجه اختلافاتی در آزمایشهای خود در مورد آب موجود در هیدروژلها شدهاند. به نظر میرسد که آب نسبت به میزان گرمایی که در معرض آن قرار میگیرد، با سرعتی بسیار بالاتر تبخیر میشود که گاهی اوقات بیشینه سرعت از لحاظ نظری را سه برابر میکند.
بنابراین دانشمندان MIT برای این مطالعه جدید، شروع به تحقیق در مورد آنچه ممکن است رخ دهد، کردند. آنها پس از چند آزمایش اساسی مشکوک شدند که نور خود به تنهایی موجب تبخیر اضافی میشود. این ایده تعجب آور است، زیرا آب واقعاً نور را جذب نمیکند، بنابراین اگر آب تمیز باشد میتوانید در صورت تابش نور به آن، تا عمق مناسبی از آن را دید.
دانشمندان برای بررسی واقعی فرضیه خود، یک نمونه هیدروژل را در یک ظرف قرار دادند و آن را به ترتیب در معرض طول موجهای مختلف نور قرار دادند و مقدار جرمی را که در طول زمان در اثر تبخیر از دست داد، اندازه گرفتند. این آزمایش به دقت کنترل میشد و طوری محافظت میشد که از وارد شدن هرگونه گرما به سیستم و به هم ریختن نتایج جلوگیری شود.
در نهایت مشاهده شد که آب با سرعتی بسیار بالاتر از آنچه «حد حرارتی» اجازه میدهد، در حال تبخیر بود. به نظر میرسید درجه تبخیر بر اساس طول موج نور متفاوت است و در طول موج نور سبز به اوج میرسد. این وابستگی به رنگ شواهدی را اضافه میکند که نشان میدهد به گرما مربوط نیست.
سپس پژوهشگران این آزمایش را در تاریکی تکرار کردند و با استفاده از الکتریسیته، همان مقدار گرمایی را به هیدروژل اعمال کردند که در آزمایش نور انجام شد. در نهایت دیده شد که میزان تبخیر آب به خوبی در محدوده حرارتی باقی ماند و آب بسیار کمتر از میزانی که با قرار گرفتن در معرض نور تبخیر شد، بخار شد.
پژوهشگران این پدیده جدید را «اثر فوتومولکولی»(photomolecular effect) نامیدند و فرض کردند که فوتونهای نور میتوانند به طور بالقوه خوشههایی از مولکولهای آب را در نزدیکی سطح مایع جدا کنند.
در حالی که تاکنون فقط تحت شرایط آزمایشگاهی با دقت کنترل شده مشاهده شده است، پژوهشگران میگویند که ممکن است در طبیعت نیز مانند ابرها یا روی سطح دریا این اتفاق رخ دهد. اگرچه در این شرایط گرما هنوز هم احتمالا بیشتر کار را انجام میدهد.
این گروه همچنین پیشنهاد میکند که اثر فوتومولکولی میتواند به طور بالقوه برای بهبود کارایی سیستمهایی مانند نمکزدایی یا خنک کننده تبخیری مورد استفاده قرار گیرد.
پژوهشگران برای مطالعه استفاده از این اثر در نمکزدایی با انرژی خورشیدی کمک مالی دریافت کردهاند. آنها تخمین میزنند که این اثر میتواند کارایی این سیستمها را سه یا چهار برابر افزایش دهد.
آنها همچنین بودجهای برای بررسی اینکه آیا این اثر میتواند مدلهای آب و هوایی را برهم بزند، در اختیار دارند.
این پژوهش در مجله PNAS منتشر شده است.
منبع: ایسنا
عصر ایران - قطره شاهزاده روپرت (Prince Rupert's drop) یک شیشه قطره اشکی با دمی باریک است که شبیه به یک نوزاد قورباغه نیز به نظر می رسد. شکستن بخش دم شیشه قطره شاهزاده روپرت چندان دشوار نیست، اما بخش گرد سر آن به طور باورنکردنی قوی و مستحکم است. قدرت و استحکام این بخش به اندازه ای است که می تواند در برابر ضربات چکش و حتی گلوله مقاومت کند.
هنگامی که یک شیشهساز، مقداری شیشه مذاب را درون آب سرد می ریزد، به شکل قطره اشکی با دم بلند و باریک منجمد می شود. در شرایطی که می توان بخش دم را به راحتی شکست، اما برای تخریب بخش سر ممکن است به سرعت و نیروی یک گلوله نیاز داشته باشید. نکته جالب توجه این است که حتی گلوله نیز در برخورد با شیشه قطره شاهزاده روپرت می تواند از هم بپاشد.
هنگامی که گلوله به قطره شاهزاده روپرت برخورد می کند می توان خط سفیدی را مشاهده کرد که از قسمت دم شیشه به سمت سر آن حرکت می کند. این حرکت موج شوک است. دو عامل استحکام فشاری ایجاد شده در شیشه قطره اشکی طی شکل گیری آن و تنش پسماند ضربه موجب تخریب تقریبا آنی شیشه می شود. در کسری از ثانیه کل قطره اشک روپرت به پودری از ذرات شیشه تبدیل می شود.
گلوله به دلیل آزاد شدن نیروی فشاری از سر شیشه خرد می شود. تکه های گلوله به اطراف پراکنده می شوند.
شیشه در دمای بین 2552 تا 2912 درجه فارنهایت (1400 تا 1600 درجه سلسیوس) ذوب می شود. زمانی که شیشهساز یک قطره شیشه مذاب را درون آب می ریزد، سطح آن به سرعت خنک شده و پوسته ای سخت اطراف بخش مایع داخلی را فرا می گیرد. این شبیه به سفت شدن سریع تر سفیده تخم مرغ نسبت به زرده آن است.
شیشه مذاب در بخش داخلی با سرعت کمتری سرد و منقبض می شود که لایه بیرونی را تا حد امکان به سمت داخل می کشد. هسته داخلی به شدت فشرده می شود که میزان کشش باورنکردنی در قطره را موجب می شود. این نیروی فشاری که لایه ها را به هم متصل نگه می دارد، یک جاذب شوک قوی از جنس شیشه ایجاد می کند. کشش سطحی قطره را یکپارچه نگه می دارد.
ناسا در گزارش خود درباره یوفوها بیان کرده است که هیچ شواهدی مبنی بر وجود «منشاء فرازمینی» برای مشاهدات پدیدههای ناشناخته هوایی(UAP) پیدا نکرده است.
به گزارش ایسنا؛ تیم مطالعه اشیاء پرنده ناشناس (UFO) ناسا اولین گزارش خود را به تازگی منتشر کرده و در حالی که کارشناسان این سازمان فضایی هیچ نشانهای از وجود منشاء فرازمینی برای مشاهدات گزارش شده پیدا نکردهاند، ناسا در حال انتصاب رئیس جدیدی برای مطالعه این پدیده است.
ناسا در سال ۲۰۲۲ یک هیئت مستقل از کارشناسان را به منظور اطلاع خود و سایر سازمانهای دولتی از نحوه جمعآوری و تجزیه و تحلیل بهتر دادهها در تلاش برای درک اشیاء پرنده ناشناس یا پدیدههای ناشناخته هوایی(UAP) که اکنون به آنها اطلاق میشود ایجاد کرد. این هیئت توسط وزارت دفاع ایالات متحده انتخاب شد تا نه تنها اشیاء یا وقایع موجود در هوا را که نمیتوان فورا شناسایی کرد، در بر بگیرد بلکه آنهایی که در زیر آب یا در فضا هستند و یا بین این گسترهها حرکت میکنند را نیز شامل شود.
بیل نلسون، مدیر ناسا در روز پنجشنبه (۱۴ سپتامبر) در حین انتشار این گزارش گفت: برترین نتیجه مطالعه این است که موارد بیشتری برای یادگیری وجود دارد. تیم مطالعاتی مستقل ناسا هیچ مدرکی مبنی بر اینکه پدیدههای ناشناخته هوایی منشا فرازمینی دارد، پیدا نکرده است، اما ما نمیدانیم که آنها چه هستند.
نلسون اعلام کرد که برای بررسی بیشتر، ناسا یک مدیر تحقیقاتی جدید را برای توسعه و نظارت بر تحقیقات پدیدههای ناشناخته هوایی منصوب میکند. او گفت: ما از تخصص ناسا برای همکاری با آژانسهای دیگر برای بررسی پدیدههای ناشناخته هوایی استفاده خواهیم کرد.
اولین گزارش این تیم از مطالعه پدیدههای ناشناخته هوایی ناسا به معمای یوفوها کمک چندانی نمیکند، اما توصیههایی در مورد اینکه چگونه ناسا ممکن است بتواند به پیشبرد موضوع کمک کند، ارائه میدهد.
در نهایت این گزارش استدلال میکند که ناسا میتواند با استفاده از ماهوارههای رصد زمین خود برای کمک به ارائه دادهها و شواهد بهتر از پدیدههای ناشناخته هوایی، به بهترین وجه به این موضوع کمک کند.
در این گزارش آمده است: در حال حاضر، تجزیه و تحلیل دادههای پدیدههای ناشناخته هوایی به دلیل کالیبراسیون ضعیف حسگرها، فقدان اندازهگیریهای متعدد، فقدان ابرداده حسگرها و فقدان دادههای پایه با مشکل مواجه شده است. انجام یک تلاش هماهنگ برای بهبود همه جنبهها حیاتی است و تخصص ناسا باید بهعنوان بخشی از استراتژی جمعآوری دادههای قوی و سیستماتیک به طور جامع مورد استفاده قرار گیرد.
نلسون طی یک کنفرانس مطبوعاتی که در روز پنجشنبه (۱۴ سپتامبر) در مقر ناسا در واشنگتن دی سی برگزار شد، کمبود اطلاعات پیرامون این موضوع را تشریح کرد و افزود که از آنجایی که مشاهده یوفوها اغلب غیرقابل پیش بینی و زودگذر است، مطالعه علمی آنها دشوار است.
نلسون در طول جلسه توجیهی گفت: درباره آن فکر کنید: بیشتر مشاهدههای پدیدههای ناشناخته هوایی به دادههای بسیار محدودی منجر میشود. این امر نتیجه گیری علمی در مورد ماهیت آنها را دشوارتر میکند. بنابراین این تیم مطالعاتی مستقل، تعدادی از دانشمندان برجسته جهان، متخصصان دادهها و هوش مصنوعی و متخصصان ایمنی هوافضا را گرد هم آورده است.
سایر رهبران ناسا نیز این موضوع را تکرار نموده و خاطرنشان کردند که پدیدههای ناشناخته هوایی اغلب تنها به دلیل عدم وجود دادههای واضح جمع آوری شده در مورد آنها ناشناس باقی میمانند.
نیکولا فاکس (Nicola Fox)، معاون مدیر اداره ماموریت علمی این آژانس گف: پدیدههای ناشناخته هوایی یکی از بزرگترین اسرار سیاره ما هستند. در حالی که گزارشها و تصاویر شاهدان عینی متعددی در ارتباط با آنها وجود دارد، آنها پایدار نیستند، جزئیات ندارند، و مشاهدات نظارتی وجود ندارد که بتوان از آنها برای نتیجهگیری علمی قطعی در مورد ماهیت و منشا پدیدههای ناشناخته هوایی استفاده کرد.
در همین حال، دن ایوانز (Dan Evans)، دستیار معاون پژوهشی در اداره ماموریت علمی ناسا، تلاشهای مطالعاتی این آژانس را از نظر ایمنی فضای هوایی ترسیم کرد.
ایوانز گفت: حضور پدیدههای ناشناخته هوایی نگرانیهای جدی در مورد ایمنی آسمان ما ایجاد میکند و این وظیفه این کشور است که تعیین کند آیا این پدیدهها خطرات بالقوهای برای ایمنی فضای هوایی دارند یا خیر. فراموش نکنیم که اولین حرف A در نام ناسا هوانوردی است. بنابراین با درک ماهیت این پدیدههای ناشناخته هوایی، میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که آسمان ما یک فضای امن برای همه باقی میماند.
برای انجام این کار، گزارش این گروه توصیه میکند که ناسا باید از اداره هوانوردی فدرال (FAA) و سیستم گزارشدهی ایمنی هوانوردی خود برای کمک به طراحی شناسایی دادههایی که میتواند به روشن کردن معمای پدیدههای هوایی ناشناس کمک کند، بهره ببرد. این سند همچنین استفاده از هوش مصنوعی را برای کمک به کنترل مجموعه دادههای عظیم برای شناسایی پدیدههای غیرعادی احتمالی توصیه میکند.
این گزارش همچنین شامل چندین تصویر از پدیدههای ناشناخته هوایی است، چه آنهایی که شناسایی شدهاند و چه آنهایی که توضیحی برای آنها وجود ندارد، از جمله تصویری که به نظر میرسد یک جسم فلزی «گوی مانند» را نشان میدهد که بدون روشهای شناخته شده پیشرانهای کنونی پرواز میکند. در این گزارش آمده است: به دلیل اطلاعات محدود، شی ء ناشناس باقی مانده است.
این گزارش استدلال میکند که با نزدیک شدن به موضوع با بررسی جدی علمی، این آژانس میتواند به حذف تابوها و ننگ مرتبط با مطالعه یوفوها که مدتها به عنوان شبه علم تلقی میشد، کمک کند.
همچنین در این گزارش آمده است: مشارکت ناسا در جمعآوری دادههای آینده نقش مهمی در کاهش انگ مرتبط با گزارشدهی پدیدههای ناشناخته هوایی ایفا میکند، که به احتمال زیاد در حال حاضر منجر به کاهش دادهها شده است.
پدیدههای ناشناخته هوایی، در چند سال اخیر به دلیل حضور کادر سابق جامعهی اطلاعاتی و اعضای نظامی ارتش برای به اشتراک گذاشتن آنچه که آنها ادعا میکنند برخورد با اشیاء ناشناس یا پدیدههای غیرعادی در آسمان بوده است، مورد توجه دولت ایالات متحده قرار گرفتهاند.
چندین هوانورد سابق ارتش ایالات متحده در سالهای اخیر در رسانههای خبری و مجموعههای مستند تلویزیونی در مورد مشاهده اشیایی که به نظر میرسد با درک متعارف آیرودینامیک و علم مواد سازگار نیستند صحبت کردهاند.
هیچ مدرک قاطعی برای این ادعاها ارائه نشده است. علیرغم این ادعاها، رئیس سازمان جدید مطالعه یوفو پنتاگون در ماه آوریل ۲۰۲۳ به کمیته خدمات مسلح سنای ایالات متحده گفت که دفتر او تاکنون هیچ مدرک معتبری از موجودات فرازمینی به دست نیاورده است.
برخی از محققان ادعا میکنند که دو «موجود غیرانسانی» که در یک جلسه رسمی در کنگره مکزیک به نمایش گذاشته شدند، ترکیبی از استخوانهای انسان و حیوان هستند که با چسب و پوست تقلبی به هم متصل شدهاند.
به گزارش ایسنا؛ جلسه استماع یوفوها در کنگره مکزیک که با ارائه بقایای موجودات غیرانسانی همراه بود، روز پنجشنبه با واکنش سریع بینالمللی مواجه شد و منتقدان آن را «تقلبی» خواندند، همچنین سؤالاتی توسط مقامات در پرو - جایی که نمونهها برای اولین بار دیده شدند- نیز پرسیده شد.
جیمی مائوسان (Jaime Maussan)، روزنامهنگار مکزیکی و علاقهمند به یوفوها، در جلسه روز سهشنبه دو «جسد» کوچک را به سیاستمداران نشان داد که در جعبه قرار داشتند و هر یک ظاهری با سه انگشت در هر دست و سرهای کشیده داشتند. او ادعا کرد که آنها در سال ۲۰۱۷ در پرو پیدا شدهاند و به هیچ حیات زمینی مربوط نیستند.
مائوسان در گذشته نیز ادعاهای جنجالی مشابهی را مطرح کرده بود.
تصاویر حاصل از جلسه استماع کنگره که اولین نمونه در مکزیک است، کنجکاوی بین المللی و همچنین انتقادات قابل توجهی را برانگیخت.
رایان گریوز (Ryan Graves)، خلبان سابق نیروی دریایی ایالات متحده، که همچنین در جلسه استماع حضور داشت تا تجربه شخصی خود را از مشاهده «پدیدههای ناشناخته هوایی» UAP به اشتراک بگذارد، انتقادات زیادی را در این مورد ارائه کرد.
گریوز در پلتفرم رسانه اجتماعی X (توییتر سابق) گفت: جلسه دیروز یک گام بزرگ رو به عقب برای این موضوع بود. من عمیقا از این بدلکاری بیدلیل ناامید هستم.
گریوز در جلسات استماع کنگره ایالات متحده در مورد پدیدههای ناشناخته هوایی در ماه ژوئیه شرکت کرده و گفته است که مشاهده پدیدههای غیرقابل توضیح در فضای هوایی به شدت کم گزارش شده است.
مائوسان در این ارائه گفت که این نمونهها در نزدیکی خطوط باستانی نازکا در پرو کشف شدهاند و توسط دانشگاه ملی مکزیک تاریخ گذاری کربنی شدهاند و قدمت آنها حدود ۱۰۰۰ سال تخمین زده شده است. او ادعا کرد که آنها به هیچوجه به حیات روی زمین مربوط نیستند.
لسلی اورتیاگا (Leslie Urteaga)، وزیر فرهنگ پرو گفت که هیچ موسسه علمی در این کشور آمریکای جنوبی این بقایا را غیرانسانی تشخیص نداده است و این سؤال را مطرح کرد که چگونه این نمونهها پرو را ترک کردهاند.
اورتیاگا در اواخر روز چهارشنبه با اشاره به مائوسان و همکارانش به خبرنگاران گفت: از سوی وزارت فرهنگ شکایت کیفری علیه برخی از افرادی که با این افراد رابطه داشتهاند طرح شده است.
مائوسان روز پنجشنبه در صحبت با رویترز گفت که منتقدان او هنوز مدرکی برای مقابله با ادعاهای او ارائه نکردهاند. آنچه آنها میخواهند این است که قدرتی را که این کشف به همراه دارد، از بین ببرند، اما فقط با شهادت، با بازجویی و بدون مدرک. ما سالهاست که تحقیقات انجام میدهیم.
در یک کنفرانس مطبوعاتی در روز پنجشنبه، مقامات ناسا در حالی که گزارش خود را در مورد توصیههایی برای کمک به پنتاگون در شناسایی و بررسی پدیدههای ناشناخته هوایی منتشر میکردند، سئوالاتی را در مورد این رونمایی مکزیک مطرح کردند.
دیوید اسپرگل (David Spergel)، رئیس سابق بخش اخترفیزیک دانشگاه پرینستون و رئیس این گزارش گفت که ماهیت نمونهها را نمیداند اما خواستار شفافیت شد.
او گفت: اگر چیز عجیبی دارید، نمونههایی را در اختیار جامعه علمی جهان قرار دهید تا ببینیم چه چیزی وجود دارد.
همچنین یورونیوز در مورد سابقه مائوسان اینگونه نوشته است که او در سال ۲۰۱۷ نیز چنین ادعایی را مطرح کرده بود هرچند دادستانی در گزارشی با رد ادعای او اعلام داشت که اجساد به تازگی ساخته شدهاند و روی آنها با مخلوطی از کاغذ و چسب پوشانده شده تا شبیه به پوست به نظر برسند.
روز چهارشنبه جولیتا فیهرو، محقق مؤسسه نجوم در دانشگاه مستقل ملی مکزیک، نیز از جمله نخستین کسانی بود که در مورد این یافته ابراز تردید کرد و گفت که بسیاری از جزئیات در مورد این اجساد بیمعنی است.
او نیز با رد ادعاهای مدعیان مبنی بر تایید شدن این اجساد توسط دانشگاه مستقل ملی مکزیک گفت کشف فرضی آنها نادرست است و افزود که دانشمندان برای تشخیص این که اجساد به اصطلاح غیرانسانی هستند یا خیر، به فناوری پیشرفتهتری نسبت به پرتو ایکس نیاز دارند.