واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

نکته هایی و ویژگی هایی برای داشتن مهارت رهبری کارآمد

بدون این ویژگی هرگز رهبر خوبی نخواهید شد
نداشتن صبر و تحمل از نشانه‌های بارز رهبری ضعیف است که باعث کاهش خلاقیت، همکاری و بهره‌وری در محیط کار می‌شود.

رهبری مؤثر تنها به داشتن عنوان مدیریتی محدود نمی‌شود؛ بلکه در رفتار، تصمیم‌گیری و تعامل با دیگران نمود پیدا می‌کند.

یکی از نشانه‌های کلیدی که می‌تواند ضعف در رهبری را آشکار کند، کمبود صبر و شکیبایی است که تأثیر منفی عمیقی بر عملکرد تیم‌ها و محیط کاری دارد. گاهی اوقات، تشخیص رهبری ضعیف چندان آسان نیست. همه رهبران ناکارآمد به وضوح سمی یا مستبد نیستند.

بلکه، ضعف در رهبری می‌تواند در لحظات کوچک روزمره خود را نشان دهد: در نحوه صحبت با تیم، مدیریت اشتباهات، یا نحوه برخورد با دیگران زمانی که کسی نظاره‌گر نیست. برای تشخیص رهبری ضعیف، نیازی به فهرست طولانی از ویژگی‌ها ندارید. یک علامت ساده می‌تواند تفاوت بین یک رهبر مؤثر و فردی که فقط عنوان رهبری را یدک می‌کشد را آشکار کند.

نشانه‌ای آشکار از رهبری ضعیف: کمبود صبر

یکی از مشخصه‌های کلیدی که می‌تواند ضعف در رهبری را به سرعت آشکار کند، کمبود صبر است. رهبرانی که تحمل کافی ندارند، در برابر تفاوت‌های دیگران بی‌تابی نشان می‌دهند و معمولاً بر اساس نیاز‌ها و انتظارات ایده‌آل خود تصمیم‌گیری می‌کنند، بدون اینکه انعطاف‌پذیری لازم را داشته باشند.

 چنین رهبرانی، به جای تشویق همکاری و تعامل سازنده، بر تصمیم‌گیری‌های خود اصرار می‌ورزند و به سختی از دیدگاه‌های دیگران استفاده می‌کنند. آنها گاهی بدون مشورت با تیم، مسیر خاصی را پیش می‌برند و نظرات متفاوت را نادیده می‌گیرند. این رفتار می‌تواند تأثیر مخربی بر روحیه تیم داشته باشد و مانع از شکوفایی خلاقیت و بهره‌وری شود.

تأثیر صبر بر رهبری مؤثر

در کتاب رهبری انسانی: با عشق رهبری کنید و یک مدیر فوق‌العاده باشید، تأثیر شگرف صبر در اثربخشی رهبری بررسی شده است. شاید در محیط‌های پرشتاب و پرفشار، صبر یک ویژگی غیرضروری به نظر برسد، اما تحقیقات نشان می‌دهند که صبر می‌تواند تحول بزرگی در محیط کاری ایجاد کند.

 مطالعه‌ای که دیوید اسلوس در دوران قرنطینه کووید-۱۹ روی ۵۷۸ کارمند تمام‌وقت در ایالات متحده انجام داد، نشان داد که صبر در رهبری باعث افزایش خلاقیت، همکاری و بهره‌وری کارکنان می‌شود. در مطالعه دیگری در سال ۲۰۰۷، پروفسور سارا اشنیتکر از کالج فولر و رابرت امونز از دانشگاه کالیفرنیا، دیویس، رابطه بین صبر و سلامت روان را بررسی کردند.

 این تحقیق نشان داد که افراد صبور کمتر دچار افسردگی و احساسات منفی می‌شوند و توانایی بهتری در مقابله با استرس و شرایط دشوار دارند. همچنین، این افراد احساس قدردانی بیشتری دارند، بیشتر به جامعه و جهان پیرامون خود احساس تعلق می‌کنند و حس فراوانی بیشتری در زندگی خود دارند.

تحقیقات نشان می‌دهند که وجود رهبران صبور در سازمان‌ها تأثیر مستقیمی بر رفاه کارکنان دارد. در یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۸، ۲۲۴۸ کارمند از شرکت‌های تکنولوژی معروف مانند آمازون، اپل، گوگل، فیسبوک و اوبر شرکت کردند و به این سوال پاسخ دادند که بدترین ویژگی یک مدیر چیست. ویژگی «مدیری که بیش از حد جزئیات را کنترل می‌کند» رتبه اول را کسب کرد و بلافاصله پس از آن، «مدیر بی‌صبر» قرار گرفت.

این مسئله برای کارمندان سطح مبتدی حتی ناراحت‌کننده‌تر بود، به طوری که ۲۰٪ آنها اذعان داشتند که مدیرانشان بیش از حد بی‌صبر هستند. رهبران سطح بالا تأثیر قابل توجهی بر فرهنگ سازمانی دارند. زمانی که این افراد صبوری را در رفتار خود نشان دهند، سایر اعضای تیم نیز به سمت این مهارت متمایل می‌شوند. بنابراین، برای ایجاد یک فرهنگ کاری مثبت، ضروری است که رهبران سازمانی صبر را در عملکرد روزانه خود به نمایش بگذارند.

اگر می‌خواهید یک رهبر مؤثر باشید و از ایجاد جوی متشنج و پراسترس جلوگیری کنید، تمرین صبر باید بخشی از رویکرد مدیریتی شما باشد. در اینجا چند راهکار برای تقویت این ویژگی آورده شده است:

۱. درک کنید که نتایج فوری همیشه بهترین نتایج نیستند

رهبران بی‌صبر معمولاً به دنبال پاسخ‌های سریع و نتایج فوری هستند. اما در بسیاری از موارد، بهترین تصمیمات، آنهایی هستند که با دقت بررسی شده و از دیدگاه‌های مختلف بهره برده‌اند. قبل از تصمیم‌گیری عجولانه، کمی مکث کنید، اطلاعات بیشتری جمع‌آوری کنید و به تیم خود فرصت دهید تا پیشنهادهایشان را مطرح کنند.

۲. روی مهارت گوش دادن فعال تمرکز کنید

یکی از راه‌های کلیدی برای نشان دادن صبر در رهبری، تقویت مهارت گوش دادن فعال است. به جای اینکه بلافاصله در میان صحبت‌های دیگران مداخله کنید یا نتیجه‌گیری‌های سریع انجام دهید، با دقت به صحبت‌های تیم خود گوش دهید و به آنها نشان دهید که نظرشان برای شما ارزشمند است.

۳. تصمیم‌گیری مشارکتی را در اولویت قرار دهید

رهبران بی‌صبر اغلب تصمیمات را به‌تنهایی و بدون در نظر گرفتن نظرات تیم اتخاذ می‌کنند. در مقابل، رهبران صبور از فرآیند‌های مشارکتی استفاده می‌کنند و به کارکنان خود فرصت می‌دهند که در تصمیم‌گیری‌ها نقش داشته باشند. این کار نه‌تنها باعث ایجاد حس مسئولیت پذیری در میان کارکنان می‌شود، بلکه موجب افزایش بهره‌وری و تعهد کاری نیز خواهد شد.

۴. در برابر اشتباهات واکنش هیجانی نشان ندهید

رهبران صبور می‌دانند که اشتباهات بخشی از فرآیند یادگیری و رشد است. به جای سرزنش یا واکنش هیجانی، از هر اشتباه به عنوان فرصتی برای آموزش و بهبود استفاده کنید. رویکرد صبورانه نسبت به خطا‌ها باعث می‌شود که تیم شما اعتماد بیشتری به شما داشته باشد و احساس امنیت بیشتری در محیط کار کند.

۵. تمرین ذهن‌آگاهی و مدیریت استرس

صبر یک مهارت است که با تمرین قابل بهبود است. تمرینات ذهن‌آگاهی، مدیتیشن و تکنیک‌های مدیریت استرس می‌توانند به شما کمک کنند تا در شرایط پرفشار، آرامش خود را حفظ کنید. زمانی که احساس می‌کنید تحت فشار هستید، چند نفس عمیق بکشید و روی لحظه حال تمرکز کنید.

رهبری اثربخش تنها به مهارت‌های فنی و تصمیم‌گیری‌های سریع وابسته نیست، بلکه شامل توانایی مدیریت احساسات، تعامل مثبت با دیگران و ایجاد محیطی حمایتی برای تیم نیز می‌شود. کمبود صبر می‌تواند نشانه‌ای آشکار از رهبری ضعیف باشد و تأثیرات مخربی بر عملکرد تیم داشته باشد.

در مقابل، رهبرانی که صبور هستند، فضا را برای رشد، خلاقیت و همکاری باز می‌کنند و محیط کاری سالم‌تری را رقم می‌زنند. با تمرین صبر و اتخاذ رویکردی متعادل، می‌توان به یک رهبر مؤثر و الهام‌بخش تبدیل شد که نه‌تنها نتایج بهتری برای سازمان به ارمغان می‌آورد، بلکه موجب افزایش رضایت و انگیزه کارکنان نیز می‌شود. در نهایت، رهبری موفق یعنی توانایی هدایت دیگران با درک، حوصله و حمایت.

منبع: اینک

آداب برگزاری جلسات هیات مدیره شرکتهای سهامی خاص

ثبت دادمهر - حد نصاب تشکیل جلسات هیات مدیره
جلسه هیئت مدیره یکی از مهم‌ترین ارکان تصمیم‌گیری در شرکت‌های سهامی است که به‌طور منظم یا بر اساس نیازهای خاص شرکت برگزار می‌شود. در این جلسات، موضوعات کلیدی مربوط به سیاست‌گذاری، بودجه و برنامه‌های استراتژیک شرکت بررسی و تصویب می‌شوند. 

در این مقاله، به بررسی ابعاد مختلف جلسات هیات مدیره پرداخته می‌شود. از جمله مباحث مهم، می‌توان به نحوه دعوت به جلسه، شرایط تشکیل، وظایف افراد حاضر و چگونگی مستندسازی و ثبت تصمیمات اشاره کرد. 

آیین نامه برگزاری جلسات هیات مدیره

آیین‌نامه برگزاری جلسات هیئت مدیره مجموعه‌ای از قوانین و دستورالعمل‌هایی است که نحوه تشکیل، برگزاری و اداره جلسات هیئت مدیره شرکت را تعیین می‌کند. این آیین‌نامه معمولاً در اساسنامه شرکت یا به‌صورت جداگانه توسط هیئت مدیره تصویب می‌شود و به‌منظور تضمین نظم، شفافیت و کارآمدی در جلسات هیئت مدیره طراحی شده است.

آیین‌نامه شامل جزئیاتی مانند نحوه دعوت به جلسه، زمان و مکان برگزاری جلسات، حد نصاب لازم برای تشکیل جلسه، و روند تصویب تصمیمات است. همچنین، این آیین‌نامه می‌تواند به موضوعاتی نظیر چگونگی تنظیم صورت‌جلسات، نحوه رأی‌گیری، و الزامات مربوط به حضور فیزیکی یا غیرحضوری اعضا در جلسات بپردازد. رعایت این آیین‌نامه باعث می‌شود که جلسات هیئت مدیره به‌صورت منظم و قانونی برگزار شود و تصمیمات گرفته‌شده از اعتبار قانونی برخوردار باشند.

شرایط دعوت به جلسه هیات مدیره

دعوت به جلسه هیات مدیره باید بر اساس مقررات و آیین‌نامه‌های داخلی شرکت، و معمولاً طبق شرایط تعیین‌شده در اساسنامه، انجام شود. یکی از اصول مهم در دعوت به جلسه، اطلاع‌رسانی به‌موقع و رسمی به تمامی اعضای هیات مدیره است. دعوتنامه جلسه هیئت مدیره باید شامل زمان، مکان، و دستور جلسه باشد تا اعضا از موضوعات مورد بحث و زمان برگزاری جلسه مطلع شوند.

در بیشتر شرکت‌ها، رئیس هیات مدیره مسئول دعوت به جلسات است، اما در صورت غیاب یا عدم اقدام او، دیگر اعضای هیات مدیره نیز می‌توانند با توافق، اقدام به دعوت از سایرین برای تشکیل جلسه کنند. معمولاً یک بازه زمانی مشخص برای ارسال دعوت‌نامه وجود دارد، به‌طوری‌که باید چند روز پیش از جلسه، به اعضا اطلاع داده شود تا امکان برنامه‌ریزی برای حضور فراهم شود.

رعایت این شرایط برای رسمیت یافتن جلسه و اتخاذ تصمیمات قانونی ضروری است. عدم اطلاع‌رسانی به موقع یا عدم دعوت رسمی از تمامی اعضا می‌تواند منجر به باطل شدن تصمیمات جلسه یا حتی تعویق آن شود.

سمت های حاضر در جلسه هیئت مدیره

در جلسات هیئت مدیره، هر یک از سمت‌های مشخص‌شده نقش‌های کلیدی دارند که به مدیریت و نظم‌دهی جلسه کمک می‌کنند. برخی از این سمت‌ها، بسته به قوانین داخلی شرکت و اساسنامه، الزامی و برخی دیگر اختیاری هستند. در ادامه به سمت‌های مربوط به جلسه هیئت مدیره و الزامی یا اختیاری بودن آن‌ها اشاره می‌شود:

۱- رئیس جلسه (الزامی)

رئیس هیئت مدیره که مسئولیت اداره و هدایت جلسه را بر عهده دارد. وجود رئیس جلسه برای برگزاری قانونی جلسه و مدیریت بحث‌ها الزامی است.

۲- دبیر جلسه (الزامی)

دبیر جلسه مسئول ثبت صورت‌جلسه، مستندسازی تصمیمات و پیگیری مصوبات است. وجود دبیر برای ثبت قانونی تصمیمات الزامی است.

۳- ناظران جلسه (اختیاری)

ناظر یا ناظران بر صحت برگزاری جلسه و رعایت قوانین نظارت می‌کنند. حضور ناظران بیشتر در موارد حساس یا در اساسنامه‌های خاص الزامی است، اما به‌طور کلی اختیاری هستند.

حدنصاب تشکیل جلسات هیات مدیره

حد نصاب تشکیل جلسات هیات مدیره طبق قانون تجارت، به حداقل تعداد اعضایی اشاره دارد که باید در جلسه هیئت مدیره شرکت حضور داشته باشند تا آن جلسه به‌طور قانونی رسمیت پیدا کند. برای تشکیل جلسات هیات مدیره برخلاف جلسات مجامع عمومی، ملاک، میزان سرمایۀ اعضای هیات مدیره نیست و اعضا بدون توجه به میزان سرمایه، حق حضور و رأی دارند.

این حد نصاب معمولاً در اساسنامه شرکت تعیین می‌شود، اما به‌طور کلی برای تشکیل جلسات هیات مدیره، حضور بیش از نصف اعضای (اکثریت مطلق عددی) هیات مدیره الزامی است. به‌عنوان مثال، اگر هیئت مدیره یک شرکت شامل ۵ عضو باشد، حداقل حضور ۳ عضو برای رسمیت یافتن جلسه ضروری است. اعضای هیئت‌مدیره می‌توانند وکیل یا نماینده خود را در جلسات هیات مدیره اعزام کنند. اما نماینده و وکیل در نصاب رسمیت جلسات محاسبه نمی‌شوند و حق رأی نخواهند داشت.

حدنصاب تصمیم جلسات هیات مدیره

حد نصاب تصمیم جلسات هیئت مدیره به تعداد آرائی اشاره دارد که برای تصویب تصمیمات در جلسه هیئت مدیره لازم است. به‌طور معمول، حدنصاب تصمیم جلسات اعضای هیات مدیره اکثریت آرای حاضران (اکثریت مطلق) است. به عنوان مثال، اگر ۵ عضو هیئت مدیره در جلسه شرکت کنند، برای تصویب یک تصمیم، حداقل ۳ رأی موافق نیاز است.

برخی اساسنامه‌ها ممکن است برای تصمیمات خاص یا حساس، حد نصاب بیشتری مانند دو سوم آراء را در نظر بگیرند، اما به طور کلی اکثریت مطلق ملاک تصویب تصمیمات در جلسات هیئت مدیره است. این سیستم اطمینان می‌دهد که تصمیمات بر اساس مشارکت اکثریت اعضا اتخاذ شده و از نظر قانونی معتبر است.

تعداد جلسات هیات مدیره در سال

تعداد جلسات هیات مدیره در سال معمولاً بر اساس نیازهای شرکت و در چارچوبی که در اساسنامه یا قوانین داخلی شرکت تعیین شده، مشخص می‌شود. در بسیاری از شرکت‌ها، برگزاری جلسات هیات مدیره به‌صورت منظم و حداقل چند بار در سال الزامی است تا اعضای هیات مدیره بتوانند بر امور شرکت نظارت داشته و تصمیمات مهم را اتخاذ کنند. تعداد دقیق جلسات ممکن است به نوع شرکت و فعالیت‌های آن بستگی داشته باشد، اما برخی اساسنامه‌ها یا قوانین ممکن است حداقل تعداد جلسات سالانه را مشخص کنند.

در شرکت‌های سهامی خاص، ممکن است هیات مدیره بسته به نیاز و شرایط، جلسات فوق‌العاده‌ای نیز برگزار کند. این جلسات می‌توانند در مواقع بحرانی یا برای بررسی موضوعات فوری تشکیل شوند. هدف از برگزاری منظم جلسات، اطمینان از عملکرد صحیح شرکت و هماهنگی اعضای هیات مدیره در تصمیم‌گیری‌های کلیدی است.

حق حضور در جلسات هیات مدیره

هزینه حق حضور در جلسات هیات مدیره مبلغی است که به اعضای هیات مدیره برای شرکت در جلسات پرداخت می‌شود و هدف آن جبران زمانی است که اعضا برای مشارکت در تصمیم‌گیری‌های شرکت صرف می‌کنند. این هزینه به طور مستقیم به تعداد جلسات برگزارشده و حضور فعال اعضا مرتبط است و می‌تواند به شکل ثابت یا بر اساس تعداد جلسات تعیین شود.

شرکت‌ها معمولاً در اساسنامه یا مصوبات مجمع عمومی، میزان دقیق این هزینه را تعیین می‌کنند تا شفافیت و نظم در پرداخت‌ها حفظ شود. پرداخت هزینه حق حضور به اعضای هیات مدیره، انگیزه آن‌ها را برای شرکت منظم و مؤثر در جلسات تقویت کرده و باعث می‌شود که تصمیم‌گیری‌های کلیدی با مشارکت کامل اعضا صورت گیرد.

وظایف رئیس هیات مدیره در جلسه هیات مدیره

وظایف رئیس هیئت مدیره در برگزاری جلسات هیات مدیره، شامل مجموعه‌ای از مسئولیت‌ها است که برای اطمینان از برگزاری منظم و کارآمد جلسات و اتخاذ تصمیمات قانونی و موثر طراحی شده‌اند. برخی از مهم‌ترین وظایف رئیس هیئت مدیره عبارتند از:

دعوت به جلسه

یکی از وظایف اصلی رئیس هیئت مدیره، برنامه‌ریزی و دعوت اعضای هیات مدیره به جلسات است. او باید به موقع زمان، مکان، و دستور جلسه را به اطلاع تمامی اعضا برساند تا امکان حضور آن‌ها در جلسه فراهم شود.

تعیین دستور جلسه

رئیس هیئت مدیره مسئول تنظیم و ارائه دستور جلسه است. او باید با در نظر گرفتن اولویت‌ها و مسائل کلیدی، موضوعات مورد بحث را مشخص کرده و به اعضا اطلاع دهد تا جلسه به صورت هدفمند و کارآمد برگزار شود.

مدیریت جلسه

در طول برگزاری جلسه، رئیس هیات مدیره نقش مدیریت و هدایت بحث‌ها را بر عهده دارد. او باید مباحث را به شکلی منظم پیش ببرد و از انحراف از موضوعات جلوگیری کند تا تمامی موارد در دستور جلسه به‌درستی بررسی شوند.

رأی‌گیری و تصویب تصمیمات

رئیس هیئت مدیره وظیفه دارد فرآیند رأی‌گیری درباره تصمیمات را مدیریت کند. او باید مطمئن شود که تمامی اعضا فرصت ارائه نظرات خود را دارند و در نهایت، بر اساس قوانین و مقررات شرکت، تصمیمات به رأی‌گیری گذاشته شوند.

حفظ نظم و انسجام جلسه

یکی از وظایف کلیدی رئیس، حفظ نظم جلسه و جلوگیری از بروز اختلافات یا بحث‌های غیرمرتبط است. او باید اطمینان حاصل کند که جلسه به‌طور مؤثر پیش می‌رود و تمامی اعضا نقش خود را ایفا می‌کنند.

وظایف دبیر جلسات هیئت مدیره

دبیر جلسات هیئت مدیره نقش کلیدی در سازماندهی و هماهنگی جلسات دارد و مسئولیت‌های متعددی بر عهده اوست. یکی از مهم‌ترین وظایف دبیر، تنظیم و آماده‌سازی دستور جلسه است. او باید با هماهنگی رئیس هیئت مدیره و سایر اعضا، موضوعات مهم را برای بحث و تصمیم‌گیری در جلسه مشخص کرده و در قالب دستور جلسه به اعضا اطلاع‌رسانی کند.

همچنین، ثبت و مستندسازی تصمیمات یکی از وظایف اساسی دبیر است. او موظف است صورت‌جلسه‌های دقیق از مباحث مطرح‌شده و تصمیمات نهایی گرفته‌شده تهیه کرده و آن‌ها را برای مراجعات بعدی به‌طور کامل و منظم بایگانی کند. از دیگر وظایف دبیر، پیگیری مصوبات جلسه است، به این معنا که او وظیفه دارد اطمینان حاصل کند که تصمیمات اتخاذشده به‌درستی اجرا می‌شوند و گزارش‌های پیشرفت آن‌ها را به هیئت مدیره ارائه دهد.

حضور بازرس در جلسات هیئت مدیره

در تشکیل جلسات هیات مدیره طبق قانون تجارت، حضور بازرس الزامی نیست. بازرسان به‌طور معمول عضو هیات مدیره نیستند و وظیفه آن‌ها نظارت بر فعالیت‌های مالی و عملکرد هیات مدیره است. با این حال، حضور بازرس در جلسات هیات مدیره می‌تواند اختیاری باشد و به شفافیت و نظارت بیشتر بر تصمیمات کمک کند. بازرس در صورتی که لازم بداند یا دعوت شود، می‌تواند در جلسات شرکت کند و نظرات یا گزارش‌های خود را ارائه دهد.

بازرس می‌تواند در جلسات هیئت مدیره شرکت کند تا از نزدیک بر تصمیمات نظارت داشته و در صورت مشاهده هرگونه نقص یا انحراف از قوانین، گزارش‌های خود را به سهامداران و مجامع عمومی ارائه دهد. حضور بازرس به‌ویژه در موارد حساس یا موضوعات مالی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند، اما طبق قانون تجارت، شرکت در جلسات هیات مدیره برای بازرس اجباری نیست.

درصورتی‌که رئیس هیات مدیره به وظایف خود در مورد دعوت از هیات مدیره عمل نکند، چه می‌شود؟

یا اینکه عده‌ای از اعضای هیات مدیره برای تصمیم‌گیری لازم بدانند که هیات مدیره را تشکیل دهند، می‌توانند هیات مدیره را دعوت کنند. طبق این ماده، حداقل یک‌سوم اعضای هیات مدیره می‌توانند هیات مدیره را با دو شرط ذیل دعوت نمایند:

- از تشکیل آخرین جلسه هیات مدیره حداقل یک ماه گذشته باشد.
- با ذکر دستور جلسه هیات مدیره

دعوت از هیات مدیره توسط برخی از اعضا به دلیل جلوگیری رئیس هیئت‌مدیره، هنگام سوءاستفاده از موقعیت خود است.

نامه دعوت به جلسه هیئت مدیره

نامه دعوت به جلسه هیئت مدیره یک سند رسمی است که به‌منظور اطلاع‌رسانی به اعضای هیئت مدیره برای شرکت در جلسه‌ای خاص تهیه می‌شود. این نامه باید به‌طور شفاف و دقیق تهیه شده و شامل اطلاعات ضروری باشد تا اعضا بتوانند برای حضور در جلسه برنامه‌ریزی کنند. نکات کلیدی که باید در دعوتنامه جلسه هیئت مدیره رعایت شوند عبارتند از:

۱- تاریخ، زمان و مکان جلسه

یکی از مهم‌ترین بخش‌های نامه دعوت، مشخص کردن دقیق تاریخ، زمان و مکان جلسه است تا اعضا بتوانند برنامه‌ریزی مناسبی داشته باشند.

۲- دستور جلسه

در این نامه باید فهرستی از موضوعات و مسائل مهمی که قرار است در جلسه مورد بحث قرار گیرند، به‌صورت خلاصه ارائه شود. این دستور جلسه به اعضا کمک می‌کند تا از پیش آمادگی لازم برای مشارکت در مباحث داشته باشند.

۳- امضای دعوت‌کننده

دعوتنامه جلسه هیئت مدیره معمولاً توسط رئیس هیئت مدیره یا دبیر جلسه امضاء می‌شود و به عنوان یک سند رسمی به اعضا ارسال می‌گردد.

۴- روش ارسال

نامه دعوت می‌تواند از طریق ایمیل، پست، یا سایر ابزارهای ارتباطی رسمی که در اساسنامه شرکت تعیین شده است، به اعضای هیئت مدیره ارسال شود. ارسال به‌موقع و مطابق با مقررات اهمیت زیادی دارد.

نحوه نوشتن صورت جلسه هیئت مدیره

نوشتن صورت جلسه هیئت مدیره یک فرآیند مهم و رسمی است که تمامی مباحث و تصمیمات اتخاذ شده در جلسه را به‌صورت مستند ثبت می‌کند. صورت جلسه باید به‌طور دقیق و منظم تهیه شود تا به عنوان سند قانونی در آینده مورد استفاده قرار گیرد. برای تنظیم صحیح صورت جلسه، مراحل زیر باید دنبال شود:

۱- ثبت مشخصات جلسه

در ابتدای صورت جلسه، باید تاریخ، زمان، و مکان برگزاری جلسه به همراه اسامی کامل اعضای حاضر و غایب ذکر شود. همچنین، سمت هر یک از اعضا (رئیس، دبیر، ناظران) نیز باید مشخص شود.

۲- دستور جلسه

فهرستی از موضوعاتی که در جلسه مورد بحث قرار گرفته، به‌عنوان دستور جلسه باید در متن ذکر شود. این موضوعات می‌تواند شامل مسائل مالی، تصمیمات استراتژیک، و هر موضوع دیگری باشد که در دستور کار قرار گرفته است.

۳- تصمیمات و مصوبات

در ادامه، تمامی تصمیمات و مصوبات جلسه باید به‌طور دقیق ثبت شود. همچنین، نتیجه رأی‌گیری هر یک از موضوعات و تعداد آراء موافق، مخالف، و ممتنع نیز باید ذکر شود.

۴- امضاء و تایید

در انتها، صورت جلسه باید توسط رئیس جلسه، دبیر، و سایر اعضای حاضر به امضاء برسد تا به‌عنوان یک سند رسمی و قانونی معتبر شود.

نمونه صورت جلسه هیئت مدیره

شماره ثبت شرکت: ……………….. سرمایه ثبت شده: ……………….. ریال شناسه ملی: ………………..
جلسه هیات مدیره شرکت ……………….. (سهامی خاص) ثبت شده به شماره ……………….. در تاریخ ……………….. ساعت ……………….. با حضور کلیه اعضاء در محل قانونی تشکیل و نسبت به الف: تعیین سمت مدیران ب: تعیین وضعیت حق امضاء تصمیمات ذیل اتخاذ گردید.

الف) تعیین سمت مدیران:
۱- آقای ……………….. به شماره ملی ……………….. به سمت مدیرعامل (خارج از اعضا و سهامداران)
۲- خانم ……………….. به شماره ملی ……………….. به سمت رئیس هیئت مدیره و عضو هیئت مدیره
۳- خانم ……………….. به شماره ملی ……………….. به سمت نایب رئیس هیئت مدیره و عضو هیئت مدیره
۴- خانم ……………….. به شماره ملی ……………….. به سمت عضو هیئت مدیره
۵- آقای ……………….. به شماره ملی ……………….. به سمت عضو هیئت مدیره
برای مدت دو سال انتخاب شد.

ب) تعیین وضعیت حق امضاء: کلیه اسناد و اوراق بهادار و تعهدآور شرکت از قبیل چک، سفته، بروات، قراردادها و عقود اسلامی و اوراق عادی و اداری با امضاء مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره متفقا همراه با مهر شرکت معتبر می باشد.

محل امضاء اعضای هیات مدیره: ………………..





مطلب 2: نحوه دعوت و تشکیل جلسات هیئت مدیره

نحوه دعوت و تشکیل جلسات هیئت مدیره و نصاب لازم برای رسمیت جلسه و اتخاذ تصمیم در مواد ۱۲۱ و ۱۲۲ و ۱۲۳ لایحه اصلاحی در این خصوص تعیین تکلیف شده است. در متن زیر به توضیح تخصصی در زمینه اقدامات پس از ثبت شرکت خواهیم پرداخت که راهنمای شما عزیزان در این زمینه خواهد بود. با مجتمع ثبتی پایش همراه باشید و برای پاسخ به سوالات خود با کارشناسان تماس بگیرید.

ماده ۱۲۲ لایحه اصلاحی در این خصوص مقرر می دارد:

«ترتیب دعوت و تشکیل جلسات هیأت مدیره را اساسنامه تعیین خواهد کرد ولی در هر حال عده ای از مدیران که اقلا یک سوم اعضاء هیأت مدیره را تشکیل می دهند می توانند در صورتی که از تاریخ تشکیل آخرین جلسه هیأت مدیره حداقل یک ماه گذشته باشد با ذکر دستور جلسه هیأت مدیره را دعوت نمایند. بنابراین طبق ماده ۱۲۲ ترتیب دعوت به جلسات هیأت مدیره و ترتیب تشکیل جلسات آن از قبیل زمان تشکیل، مکان تشکیل، دستور جلسه و غیره توسط اساسنامه تعیین می شود و لایحه اصلاحی در این خصوص مطلبی ندارد.

در این ماده غیر از رئیس هیأت مدیره، مدیران اقلیت نیز طی شرایطی می توانند هیأت مدیره را دعوت نمایند و بنظر می رسد که با توجه به مفهوم ماده ۱۲۲ بایستی حداقل ماهی یک بار جلسه هیأت مدیره تشکیل شود.

ماده ۱۲۳ لایحه اصلاحی در خصوص ضرورت تنظیم صورتجلسه و محتویات آن می باشد. برای هر یک از جلسات هیأت مدیره باید صورتجلسه ای تنظیم و لااقل به امضاء اکثریت مدیران حاضر در جلسه برسد.

ترتیب تنظیم صورت جلسه هیئت مدیره

در صورت جلسات هیأت مدیره نام مدیرانی که حضور دارند یا غایب می باشند و خلاصه ای از مذاکرات و همچنین تصمیمات متخذه در جلسه با قید تاریخ در آن قید می گردد. هریک از مدیران که با تمام یا بعضی از تصمیمات مندرج در صورتجلسه مخالف باشند، نظر او باید در صورتجلسه قید شود.» یکی از موارد دیگری که نظرات عضو هیات مدیره باید در صورتجلسه هیات مدیره درج شود، ماده ۲۴۷ لایحه اصلاحی است. بنابراین مندرجات صورتجلسه هیأت مدیره شامل موارد زیر است:

  • نام مدیران حاضر و غایب در جلسه
  • امضاء صورتجلسه حداقل توسط اکثریت مدیران حاضر در جلسه
  • خلاصه ای از مذاکرات در جلسه
  • کلیه تصمیمات متخذه در جلسه
  • مورخ بودن صورتجلسه
  • قید نظر مدیران مخالف با تصمیمات اتخاذ شده در جلسه

علت الزامی بودن قید نظرات مدیران مخالف با تصمیمات هیأت مدیره شاید به این علت باشد که اولا در صورت ورود خسارت به شرکت در اثر تصمیمات هیات مدیره، مدیر مخالف بتواند عدم تقصیر خود را اثبات نموده و خود را از زیر بار مسئولیت رها نماید. ثانیا: مدیر مخالف می تواند با درج نظر مخالف خود، مسوولیت جزایی را از خود رفع نماید. (ماده ۲۴۷ لایحه اصلاحی)

نحوه دعوت و تشکیل جلسات هیئت مدیره

نصاب لازم برای رسمیت جلسه و اتخاذ تصمیم

ماده ۱۲۱ لایحه اصلاحی نصاب لازم برای رسمیت یافتن جلسات هیأت مدیره و نصاب لازم برای اتخاذ تصمیم اعضاء هیأت مدیره را بیان می نماید:

«برای تشکیل جلسات هیأت مدیره حضور بیش از نصف اعضاء هیأت مدیره لازم است. تصمیمات باید به اکثریت آراء حاضرین اتخاذ گردد مگر آنکه در اساسنامه اکثریت بیشتری مقرر شده باشد.»

حد نصاب نفرات حاضر در جلسه

بنابراین برای رسمیت جلسات هیأت مدیره حضور بیش از نصف اعضاء هیأت مدیره لازم است یعنی اگر شرکت دارای ۵ نفر مدیر باشد بایستی ۳ شخص برای رسمیت جلسه حاضر باشند.

نصاب اتخاذ تصمیم، موافقت اکثریت آراء حاضرین در جلسه رسمی است. یعنی نصف به علاوه یک آراء حاضر در جلسه رسمی بایستی با تصمیمات موافق باشند. در مثال فوق بایستی حداقل دو نفر از مدیران با تصمیمات موافق باشند. و إلا تصمیمات مزبور معتبر نبوده و طبق ماده ۲۷۰ لایحه اصلاحی می توان بطلان تصمیمات مزبور را از دادگاه تقاضا نمود.

حد نصاب سهام اعضاء حاضر در جلسه

حداقل نصاب رسمیت و اتخاذ تصمیم مندرج در ماده ۱۲۱ آمره می باشد و نمی توان اکثریت مزبور را کاهش داد. ولی طبق قسمت اخیر ماده ۱۲۱ مؤسسین و سهامداران می توانند در اساسنامه شرکت اکثریت بیشتری را مقرر نمایند و اصولا بهتر است.

تعداد مدیران شرکت بهتر است فرد باشد. (۳ یا ۵ یا ۷ یا ۹) چون در غیر این صورت ممکن است هیچگاه جلسات هیأت مدیره رسمیت نیافته و در صورت رسمیت یافتن به هیچ وجه اتخاذ تصمیم واقع نشود.

رویه عملی شرکت ها نیز این است که تعداد مدیران فرد می باشد. تصمیماتی که به امضای کلیه مدیران رسیده باشد. دارای اعتبار تصمیماتی خواهد بود که در جلسه هیات مدیره اتخاذ شده باشد.

جهت ثبت تصمیمات هیئت مدیره در اداره ثبت شرکت ها حتماً با کارشناسان ما در مجتمع ثبتی پایش تماس بگیرید.




پس از ثبت شرکت، این امکان فراهم خواهد شد تا هیئت مدیره شرکت تشکیل شود. هیئت مدیره به عنوان یکی از ارکان اصلی شرکت ها و موسسات غیر تجاری به گروهی از مدیران اطلاق می گردد که تعداد آنها را قانون گذار تعیین نموده است و مسئولیت راهبری و اداره امور شرکت را برای مدت محدود یا نامحدود (بر اساس نوع شرکت و اساسنامه تنظیم شده) برعهده دارند. برای هر جلسه هیئت مدیره باید یک صورتجلسه تنظیم و به امضاء اکثریت مدیران جلسه برسد(طبق اساسنامه عمل شود و حتماً دستورات جلسه هئیت مدیره رعایت شود) . پرداختن به ثبت صورتجلسه هیئت مدیره امری مهم تلقی می شود. بنابراین قصد داریم تا در ادامه این مقاله از موسسه ثبت شرکت فکر برتر به تنظیم و ثبت صورتجلسه هیئت مدیره شرکت بپردازیم. پس برای کسب اطلاعات در این زمینه بهتر است در ادامه با ما همراه باشید.

اعضای هیات مدیره 

هیات مدیره که لایحه اصلاح قانون تجارت به مسامحه آن را مکرراَ "مدیران" نیز می نامد، رکن اداره کننده شرکت سهامی بوده و دارای اعضای اصلی و علی البدل می باشد و تعداد آنها را اساسنامه تعیین می کند؛ ولی به تصریح عبارت اخیر ماده 107 لایحه مزبور، عده اعضای (اصلی) هیات مدیره در شرکت سهامی عام، نباید از پنج نفر کمتر باشد.

در باره تعداد نفرات اعضای شرکت سهامی خاص، لایحه اصلاح قانون تجارت بیانی ندارد. لیکن با اعتناء بر این امر که هیات مدیره هر شرکت سهامی باید یک رئیس و یک نایب رییس داشته باشد، باید گفت که عده اعضای اصلی هیات مدیره شرکت سهامی خاص نباید از دو نفر کمتر باشد.

عضویت شخص حقوقی در هیات مدیره

اعضای هیات مدیره شرکت سهامی از بین سهامداران انتخاب می شوند. شخص حقوقی نیز می تواند سهامدار شرکت باشد. طبق ماده 110 لایحه اصلاح قانون تجارت، اشخاص حقوقی را می توان به مدیریت شرکت انتخاب نمود. در این صورت به بیان ماده 110، شخص حقوقی همان مسوولیت های مدنی شخص حقیقی را داشته و باید یک نفر را به نمایندگی دائمی خود جهت انجام وظایف مدیریت معرفی کند. چنین نماینده ای به تصریح ماده ی مذکور، مشمول همان شرایط و تعهدات و مسوولیت های مدنی و جزایی عضو هیات مدیره و از جهت مدنی با شخص حقوقی، که او را به نمایندگی تعیین نموده است "مسوولیت تضامنی" خواهد داشت.

موارد و ترتیب جانشینی اعضای علی البدل

در صورتی که بر اثر فوت یا استعفا یا سلب شرایط از یک یا چند نفر از اعضای اصلی هیات مدیره، تعداد آن ها از حداقل مقرر کمتر شود، اعضای علی البدل به ترتیب تعیین شده در اساسنامه، والا به ترتیب مقرر توسط مجمع عمومی عادی، جای آنان را خواهند گرفت و در صورتی که عضو علی البدل تعیین نشده باشد یا تعداد آن کافی برای تصدی محل های خالی در هیات مدیره نباشد، اعضای باقیمانده هیات مدیره باید بلافاصله مجمع عمومی عادی را جهت تکمیل اعضای هیات مدیره دعوت نمایند. هرگاه اعضای مزبور از دعوت مجمع عمومی خودداری کند، هر ذی نفع حق دارد از بازرس یا بازرسان شرکت بخواهد که به دعوت مجمع عمومی عادی جهت تکمیل اعضای هیات مدیره با رعایت تشریفات لازم اقدام کنند و بازرس یا بازرسان مکلف به انجام چنین درخواستی می باشند. در صورتی که سمت تمام یا بعضی از اعضای هیات مدیره طی مدتی زاید بر شش ماه بلاتصدی بماند، هر ذی نفع می تواند انحلال شرکت را از دادگاه درخواست نماید.

انتخاب هیات مدیره و مدت مدیریت

انتخاب هیات مدیره در صلاحیت مجمع عمومی عادی است. ولی اولین هیات مدیره را در بدو تاسیس شرکت، مجمع عمومی موسس انتخاب می کند. چون در شرکت سهامی خاص، تشکیل مجمع عمومی موسس الزامی نیست، لذا هر گاه در شرکت مزبور مجمع مذکور تشکیل نشود اولین هیات مدیره توسط سهامداران انتخاب می شود. اعضای هیات مدیره را اعم از اصلی و علی البدل، مجمع عمومی عادی از بین سهامداران و مجمع عمومی موسس از بین خریداران سهام انتخاب می نمایند. انتخاب با اکثریت نسبی به عمل می آید.

در مورد انتخاب اعضای هیات مدیره، تعداد آراء هر رای دهنده در عدد مدیرانی که باید انتخاب شوند، ضرب می شود و حق رای هر رای دهنده، برابر حاصلضرب مذکور خواهد بود.رای دهنده می تواند آراء خود را به یک نفر بدهد یا آن را بین دو یا چند نفری که مایل باشد تقسیم کند. مدت مدیریت در اساسنامه تعیین می شود. لیکن،به تصریح قانون این مدت نباید از دو سال تجاوز کند. اعضای هیات مدیره پس از انتخاب شدن باید کتباَ قبول سمت نمایند.قبول سمت به خودی خود دلیل بر این است که مدیر،با علم به تکالیف و مسوولیت های سمت خود، عهده دار آن گردیده است.

کلیه اعمال و اقدامات مدیران شرکت سهامی در مقابل اشخاص ثالث نافذ و معتبر است و نمی توان به عذر عدم اجرای تشریفات مربوط به طرز انتخاب آنها اعمال و اقدامات آنان را غیر معتبر دانست. یادآوری می شود در مواردی که تصمیمات مجمع عمومی عادی متضمن انتخاب اعضای هیات مدیره است، باید یک نسخه از صورتجلسه مجمع جهت ثبت به مرجع ثبت ارسال گردد (مستنداَ به ماده 106 لایحه اصلاح قانون تجارت).

عزل هیات مدیره

هیات مدیره کلاَ یا بعضاَ قابل عزل می باشد. عزل هیات مدیره کلاَ یا عزل احد یا تعدادی از اعضای آن، حتی اگر به وسیله مجمع عمومی موسس انتخاب شده باشند در صلاحیت مجمع عمومی عادی است. در موردی دادگاه نیز می تواند به عزل هر یک از اعضای هیات مدیره اقدام کند. توضیح این که به موجب قانون برخی از اشخاص از عضویت در هیات مدیره ممنوع هستند. حال اگر از اشخاص ممنوع کسی به عضویت هیات مدیره انتخاب شود یا شخصی پس از انتخاب شدن به علت تحقق شرایط، مشمول ممنوعیت مزبور گردد، دادگاه به تقاضای هر ذی نفع حکم عزل وی را صادر می کند.

انتخاب مجدد اعضای هیات مدیره

بر اساس ماده ی 109 لایحه اصلاح قانون تجارت، انتخاب مجدد مدیران بلامانع است.یعنی هر یک از اعضای اصلی و علی البدل هیات مدیره می تواند به طور مکرر و متوالی به عضویت اصلی و علی البدل یا بالعکس انتخاب شود.اگر خدمات و مدیریت عضو هیات مدیره موجبات رضایت سهامداران را فراهم آورده و خود وی مجدداَ داوطلب عضویت هیات مدیره شود و ممنوعیت قانونی نیز برای این امر وجود نداشته باشد در چنین حالتی که "مقتضی موجود و موانع مفقود است"، قانون منطقاَ انتخاب مجدد وی را به عضویت مزبور بلامانع اعلام کرده است (ولی این امر متاسفانه ممکن است در مواردی تالی دیگری داشته و عملاَ فرد یا افرادی را به مدیران مادام العمر شرکت تبدیل کند).

تنظیم و ثبت صورتجلسات هیات مدیره

دعوت و ریاست جلسات هیات مدیره بر عهده رئیس هیات مدیره و در غیاب او، بر عهده نایب رئیس هیات مدیره می باشد. رسمیت جلسات با حضور بیش از نصف اعضای هیات مدیره حاصل می شود. تصمیمات باید در جلسه رسمی با اکثریت مطلق آراء حاضران در جلسه اتخاذ گردد، مگر آن که در اساسنامه اکثریت بیشتری پیش بینی شده باشد. ترتیب دعوت و تشکیل جلسات هیات مدیره را اساسنامه تعیین می کند. ولی در هر حال عده ای از اعضای هیات مدیره که دست کم یک سوم اعضای هیات مدیره را تشکیل دهند، می توانند با ذکر دستور جلسه، هیات مدیره را دعوت نمایند؛ مشروط بر این که حداقل یک ماه از تاریخ تشکیل آخرین جلسه هیات مدیره گذشته باشد.

برای هر یک از جلسات هیات مدیره باید صورتجلسه ای تنظیم شود. این صورتجلسه باید لااقل به امضای اکثریت حاضران در جلسه برسد. در تمام صورتجلسه های هیات مدیره باید نام مدیرانی که در جلسه حضور دارند و یا غایب می باشند و نیز خلاصه ای از مذاکرات و همچنین تصمیمات متخذ در جلسه با قید تاریخ آن ذکر گردد. نظر هر یک از مدیران حاضر در جلسه که با تمام یا بعضی از تصمیمات مندرج در صورتجلسه مخالف باشد باید در صورتجلسه نوشته شود.

نمونه صورتجلسه مجمع عمومی سالیانه یا عادی بطور فوق العاده برای انتخاب مدیران و بازرسین روزنامه و تصویب تراز در شرکت های سهامی خاص

بسمه تعالی

نام شرکت: .............................

شماره ثبت شرکت: .................                         سرمایه ثبت شده: .....................

صورتجلسه مجمع عمومی عادی سالیانه (یا عادی بطور فوق العاده) شرکت .............. سهامی خاص ثبت شده به شماره ..................... در تاریخ ................. ساعت .................... با حضور کلیه / اکثریت سهامداران در محل قانونی شرکت (اگر جلسه در محل دیگری غیر از محل قانونی شرکت تشکیل شده آدرس آن محل نوشته شود) تشکیل گردید.

الف: در اجرای ماده 101 لایحه اصلاحی قانون تجارت:

1- خانم / آقای ................................ به سمت رییس جلسه

2- خانم / آقای ............................... به سمت ناظر جلسه

3- خانم / آقای ............................. به سمت ناظر جلسه

4- خانم / آقای ............................. به سمت منشی جلسه انتخاب شدند.

ب: در خصوص دستور جلسه 1- انتخاب مدیران 2- انتخاب بازرسین 3- انتخاب روزنامه کثیرالانتشار 4- تصویب ترازنامه حساب سود و زیان به شرح ذیل اتخاذ تصمیم شد.

ب-1- اعضای هیات مدیره عبارتند از خانم / آقای ............... خانم / آقای ................. خانم / آقای ............... برای مدت دو سال انتخاب و با امضاء ذیل صورتجلسه قبولی خود را اعلام می دارند. مجمع تصویب نمود در اجرای ماده 124 لایحه اصلاحی قانون تجارت می تواند رئیس هیات مدیره و مدیر عامل یک نفر باشد.

ب- 2- با رعایت ماده 147 لایحه اصلاحی قانون تجارت خانم / آقای ................. به سمت بازرس اصلی خانم / آقای.......... به سمت بازرس علی البدل برای مدت یک سال مالی انتخاب شدند.

ب- 3- روزنامه کثیرالانتشار .................... جهت نشر آگهی های شرکت انتخاب شد.

ب- 4- پس از قرائت گزارش بازرس قانونی ترازنامه و حساب سود و زیان شرکت منتهی به سال ............. مورد تصویب قرار گرفت.

ح: به خانم / آقای...................احدی از سهامداران یا احدی از مدیران یا وکیل رسمی شرکت وکالت داده می شود که ضمن مراجعه به اداره ثبت شرکت ها نسبت به ثبت صورتجلسه و پرداخت حق الثبت و امضاء ذیل دفاتر ثبت اقدام نماید.

امضاء هیات رییسه: رئیس جلسه .......................... ناظر جلسه .......................... منشی جلسه .................................

امضاء اعضای هیات مدیره:

1- .................................... 2- ................................ 3- ...................................4- ................................

امضاء بازرسین:

بازرس اصلی                                                بازرس علی البدل

نمونه صورتجلسه در خصوص کاهش / افزایش تعداد اعضای هیات مدیره در شرکت های با مسئولیت محدود

بسمه تعالی

مجمع عمومی فوق العاده شرکت ........................ و شناسه ملی ................... با مسئولیت محدود به شماره ثبت ...................... مورخ .......................... ساعت ...................... با حضور کلیه / اکثریت سهامداران در محل قانونی شرکت تشکیل گردید و تصمیمات ذیل اتخاذ گردید.

آقای / خانم ................................... دارنده ............................ ریال سهم الشرکه

آقای / خانم ................................... دارنده ............................ ریال سهم الشرکه

آقای / خانم ................................... دارنده ............................ ریال سهم الشرکه

آقای / خانم ................................... دارنده ............................ ریال سهم الشرکه

آقای / خانم ................................... دارنده ............................ ریال سهم الشرکه

دستور جلسه:  کاهش / افزایش تعداد مدیران و اصلاح ماده اساسنامه

تعداد اعضای هیات مدیره به ......... نفر کاهش / افزایش یافت و ماده مربوطه اساسنامه اصلاح گردید.

به آقای / خانم .................... احدی از شرکاء وکالت داده می شود تا ضمن مراجعه به اداره ثبت شرکت ها نسبت به ثبت صورتجلسه و پرداخت هزینه های قانونی و امضاء ذیل دفاتر ثبت اقدام نماید.

نکات مهم در تنظیم صورتجلسه

_ کلیه صورتجلسات می بایست روی سربرگ شخصیت حقوقی مربوطه بعد از امضای اشخاص ذی سمت و با مهر شخصیت حقوقی تهیه و ارسال شود.

_در صورتی که جلسه با حضور اکثریت شرکا/سهامداران تشکیل شده رعایت تشریفات دعوت وفق اساسنامه شرکت یا قانون تجارت با ارائه مستندات الزامی است.

_تمام شرکاء ذیل صورتجلسه و تمام صفحات را امضاء نمایند.

_در شرکت های محدود شرکاء اصالتاَ،وکالتاَ یا ولایتاَ نام خود را همراه با ذکر سمت و میزان سهم الشرکه در صورتجلسه نوشته و امضاء نمایند.

_کلیه ی اقدامات پذیرش صورتجلسات از طریق سامانه اینترنتی اداره ی ثبت شرکت ها به نشانی irsherkat.ssaa.ir صورت می گیرد.

_صورتجلسه در سه نسخه تنظیم و کلیه صفحات به امضاء و یک نسخه از آن ظرف مدت سه روز پس از پذیرش نهایی در سامانه از طریق پست به اداره ثبت شرکت ها ارسال و سپس بارکد پستی در سیستم درج گردد.

_جهت دسترسی به کلیه اطلاعیه ها و بخشنامه ها و آخرین راهنمایی های مربوط به چگونگی پذیرش و ثبت درخواست تاسیس و تغییرات اینترنتی و علاوه بر مراجعه به راهنمای سایت فوق می توان از پایگاه اطلاع رسانی ثبت شرکت ها به آدرس https://sherkat.ssaa.ir/  نیز جهت بهره برداری لازم استفاده نمود.

از همراهیتان سپاسگزاریم.

"موسسه ثبتی و حقوقی فکر برتر افتخار دارد با بهره گیری از کارشناسان متخصص و مجرب و با چندین دهه تجربه ی موفق، آمادگی خود را جهت ارائه ی کلیه ی خدمات در زمینه های حقوقی و ثبتی نظیر ثبت شرکت، ثبت برند، ثبت اختراع و ثبت طرح صنعتی اعلام نماید".

با ارائه خدماتی نوین در خدمت شما عزیزان هستیم.

جهت کسب اطلاعات بیشتر به یکی از طرق ذیل ارتباط برقرار فرمایید:

  • شماره تماس:42143-021
  • سامانه ی پیامکی: 100042143
  • تماس با متخصصین فکر برتر از طریق شماره های مندرج در سامانه
  • سامانه ی تخصصی ثبت شرکت فکر برتر https://companyregister.ir/
  • پست الکترونیکی به نشانی info@companyregister.ir

آدرس: خیابان ولیعصر، تقاطع نیایش، بلوار اسفندیار، پلاک 90

بر بلنداى اهداف نرسد، مگر کسى که دارای تهذیب و مجاهدتها باشد

دانستن و اندیشیدن روی فرموده ای ارزشمند از امیرالمؤمنین امام علی (ع) و بهره گرفتن از آن:


أمیر المؤمنین امام علی علیه‌السلام:                      

 ذُروَةُ الغایاتِ لا یَنالُها إلاّ ذَوُو التَّهذیبِ وَ المُجاهَداتِ؛  

بر بلنداى اهداف نرسد، مگر کسى که دارای تهذیب (پاکیزگی و وارستگی) و مجاهدتها (تلاشها) باشد.

غررالحکم: حدیث ۵۱۹۰




می توانیم فارسی تر (پارسی تر) و همچنین درستتر بنویسیم و بگوییم!

به نام خدا

8320176868

آغاز نوشته   140109

ویرایش کنونی  14011007

"می توانیم فارسی تر (پارسی تر) بنویسیم و بگوییم"، یعنی از واژه های فارسی بجای لغات دیگر زبانها (شامل عربی) هرچند رایج در زبان فارسی، بهره بگیریم (استفاده کنیم). برتری (مزیت) چنین کاری این است که به دلیل دریافتنی (مفهوم) بودن ریشه واژه ها، یک دریافت (فهم) زودتر (سریعتر) در ذهنِ فارسی زبان پدید می آید (واقع می شود). همچنین کمک می کند به بیشتوانبخشی (بیش-توان-بخشی) (توان افزایی، تقویت) زبان فارسی و زندگی (حیات) پویای آن. زیرا واژه ها با توان بیشتر و در بسامد (فرکانس) بیشتر بکار گرفته می شوند و ترکیبات و مشتقات (واژه گیریهای، واژه سازیهای) بیشتری از آنها ساخته و بکار گرفته می شود و در گذر زمان ذهن فارسی زبان را زودتر و بهتر به راه و به کار خواهد انداخت.

 البته نباید دچار وسواس شد در بکارنگرفتن لغات عربی یا زبان دیگر؛ زیرا برخی واژه های زبانهای دیگر در فارسی رایج کنونی بسیار جا افتاده است و جایگزینی آن با واژه های ریشه دار ولی نامعمول فارسی هم در کاربرد سخت (مشکل) است و هم دیگری (مخاطب) آن را به آسانی (راحتی) درنمی یابد (نمی فهمد).

همچنین می بینیم در یک رسم که ظاهرا از دوران قاجار و پیش از آن و به ویژه در نوشتار (انشاء) بجا مانده است، گمان می کنند اگر از واژه های (لغات) عربی بهره گیرند (استفاده کنند) نشان باسوادتر بودن و به اصطلاح با کلاس و شیکتر بودن است زیرا از گفتار همگانی (عامه) مردم دورتر (فاصله دارتر) است، گفتاری که اتفاقاً با واژه های ریشه دار (اصیل) فارسی انجام می شود و معمول نیز هست.  برای نمونه بکارگیری واژه های زیر و برابر عربی آنها:

"انتها"  بجای "تَه" . ما در واژه های "سر و ته" ، "ته مانده"، "ته دیگ" و ... بکارگیری طبیعی این واژه را می بینیم ولی هنگامی (وقتی) که کسی می خواهد بگوید "تَهِ خیابان یا کوچه " شاید گمان می کند گفتار (حرف زدن) عامیانه است و پرهیز می کند و بجایش "انتها"  را بکار می برد.

همچنین است واژه های "کنار"و"پهلو" در فارسی و برابر عربی آنها مانند"جنب" یا "مجاور"، و "تو" (فارسی) و "داخل" (عربی) ...

برای "تو" و "داخل" نگاه کنیم به کاربرد طبیعی و آسان-فهمِ "تو" و به ویژه در ترکیباتی مانند "تو در تو" ، "هزار تو" ، "تو دار" و ... بکار می رود ولی فرد عامه یا غیرعامی (مثلا تحصیلکرده) شاید در نوشتن یا گفتن رسمی گمان می کند گفتن "داخل" بهتر است و نشان باسوادی!

در نزدیک به پایان این نوشته برخی واژه های اینچنینی، فهرست شده است و در آینده  بیشتر فهرست خواهد شد ان شاء الله، تا پیشنهادی برای کاربرد بهتر باشد.


همچنین گاهی گفته می شود که "دایره لغات وسیعتر" (دامنه واژگان گسترده تر) ذهن را فعالتر (کاراتر، پرکارتر) می کند.

از دید من چنین نیست که بکارگیری واژگان غیرضروری فراوان چیز سودمندی (مفیدی) باشد، بلکه مانعی برای جابجایی (تبادل) آسان معنا میان دو نفر یعنی گوینده و شنوندۀ معمول می شود، و البته دانستن واژگان رایج برای دریافتِ درستِ گویندگان و نویسندگانِ آن ها لازم (بایسته) است ولی نیازی نیست ما نیز چنان بنویسیم، بلکه ما می توانیم فارسی تر (پارسی تر) بنویسیم و بگوییم، و پایه گفتار را بر واژه های شُسته رُفته و سودمند و بجا بگذاریم، تا کمک به گسترده تر شدن این روش کنیم و زبان خویش را کمک کنیم. همچنین نیاز نیست از تکرار واژه ای فارسی بپرهیزیم و بجایش واژه های دیگر بکار ببریم که مبادا لغت تکرار شود و شنونده از تکرار لغت خسته شود. من هیچ ضرورت (بایستگی) در پرهیز اجباری از بازگویی (تکرار) واژه ها نمی بینم؛ چرا که اگر در سخن نیاز به گفتن تکراری یک معنا یا مطلب یا واژه هست آیا خجالت و شرمندگی دارد؟ یا زشت است؟ مگر تنها برای قشنگی سخن می گوییم و هدف ما معنای آن نیست؟ اگر چنین است بیشتر آن سخنها بی پایه و افزونگی (زیاده) و گاهی یاوه است و می توان نگفت. (سخن گفتن برای هنر و احساسهای شاعرانه و زیبایی شناسانه و اینچنین را جدا می کنم که در جای خود خوب است). شنونده و سلیقه آن نیز بهتر است عادت به توجه کافی به معنا کند بجای آنکه عادت به ظواهر و قشنگی ظاهری ولی توخالی داشته باشد.


موضوع دیگر پیوند (ارتباط) زبان عربی و دین اسلام، و همچنین زبان انگلیسی و دانش و فناوری دنیای مدرن است. از دید من هر کدام محترم و با ارزش است و در جای خود فرد ایرانی یا فارسی زبان (یا دَری) می تواند و باید آشنا به ساختار و واژه های آن زبانها باشد تا پیوند خود با آن دریاهای ارزشمندِ معنا و دانش را نگاه دارد، ولی دلیل بر این نیست که بخواهد حتماً برپایه آنها گفتگوی روزمره  کند یا بنویسد. یا در ترکیب غیرضروریی (نابایسته ای) از زبانها سخن بگوید. این یک آشفتگی گفتاری در میان افراد می سازد و نمی گذارد افراد سخن یکدیگر را به درستی دریابند و پیوسته دچار بد-برداشتی (سوءتفاهم) شوند.


برپایه چنین نگاه و اندیشه ای، ما در این وبلاگ تلاش خواهیم کرد بیشتر از واژه های فارسی در اندازه ای که سخن را گنگ (مبهم) نکند بهره بگیریم. و گاهی با بکارگیری واژه های برابر (معادل) در پرانتزها، بکارگیری آسانتر و به جای واژه های فارسی را، در اندازه ای شایسته (حدی مناسب) نشان دهیم.

***

فهرست برخی لغات و واژه های برابر و بهتر:

استفاده کردن یا مصرف کردن یا میل کردن غذا ==> خوردن غذا یا خوردن خوراک

استفاده کردن  ==> بهره گرفتن، بکارگرفتن

لذا ==> بنابراین

علی ای حال==> به هر حال==> به هر روی

مواجهه یعنی مواجه شدن ==> روبرو شدن

ذیل، تحت ==> زیر

لغایت ==> تا

نصب کردن==> کارگذاشتن

محل==> جا

صحبت کردن، حرف زدن ==>گفتن، گفتگو کردن، سخن گفتن

مناسب==> شایسته

متناسب==> درخور، شایسته، هماهنگ

حد==> اندازه، مرز

مقدار==> اندازه

ضرس قاطع!==>به یقین ==> بی گمان

حدود و ثغور==>مرزها

قریب==>نزدیک

غریب==>بیگانه، ناآشنا

اکثر==>بیشتر

حداقل==>دست کم

تردد، عبور و مرور==>رفت و آمد، آمد و شد

ارسال کردن==>فرستادن

طریق==>راه، رَوِش

==>==>

***

همچنین گاهی می بینیم بسیاری نویسندگان حتی در نوشته های تحلیلی و گزارشی و خبری یا حتی نوشتار دانشگاهی، برخی نادرستیهای (اشتباهات) بدجور و آشکار (فاحش) دارند که گرچه در شبکه های اجتماعی و نوشتار عامیانه رایج شده است، ولی از یک فرد دانش آموخته (تحصیل کرده) یا کسی که با نوشتن در رسانه ها سروکار دارد ناشایست است. مانند:

- نادرستها (غلطها، اشتباهات):                                                                                                                                    

 - توجیح  (ظاهرا در ذهن نویسنده با شکل لغت "ترجیح" قاطی شده است)             درست:   توجیه (از ریشه وجه، هم خانواده با توجه، مواجه، مواجهه، مُوَجَّه)

 - حاظر  (ظاهرا در ذهن نویسنده با شکل لغت "خاطر" قاطی شده است)             درست:   حاضر (از ریشه حضر، هم خانواده با حضور)



- کاربرد "چنانچه" و "چنانکه" به جای یکدیگر. "چنانچه"یعنی "اگر"، ولی "چنانکه"یعنی "به این گونه که" یا "به این شکل که".



مرتبط (در پیوند):

- بی‌سوادی یک خوبی (حُسن، فضیلت) نیست





«ضدِ دانش» یعنی جفنگیات جذاب! (+ اصلاح جزیی مطلب)

مقدمه واحد برای نوشتارها، مباحث و مطالب معرفتی



«ضدِ دانش» یعنی جفنگیات جذاب
پدیدۀ فراگیر و مدرن و روزافزون "ضدِ دانش"، معمولا در گفتار یا نوشتاری به افکار عمومی عرضه می‌شود که ظاهرا متخصصانه است ولی در واقع چیزی جز تراکم نادانی و طرح مدعیات بدون دلیل و شاهد و مدرک نیست.

عصر ایران؛ ماهو شیروانی - در جهان کنونی، ادعاها و گزاره‌های زیادی در رسانه‌ها، کتاب‌ها، سخنرانی‌ها و ... دربارۀ موضوعات گوناگون مطرح می‌شوند که ظاهرا قرار است آگاهی مردم را دربارۀ این موضوعات بیشتر کنند ولی در حقیقت کارکردی جز گمراهی مردم و به خطا افکندن مردم ندارند. دانشمندان چنین گزاره‌ها و مدعیاتی را "ضد دانش" نام نهاده‌اند.  

ضد دانش معمولا در گفتار یا نوشتاری به افکار عمومی عرضه می‌شود که ظاهرا متخصصانه است ولی در واقع چیزی جز تراکم نادانی و طرح مدعیات بدون دلیل و شاهد و مدرک نیست.

منظور از دانش در این بحث البته نه Knowledge بلکه Science یا علم است. در جهان جدید مراد از علم همین "علم تجربی جدید" است. علم تجربیِ طبیعی یا انسانی.



شیمی و فیزیک و زیست‌شناسی مصداق علوم تجربی طبیعی‌اند و جامعه‌شناسی و روانشناسی و علم سیاست نیز مصداق علوم تجربی انسانی یا اجتماعی.

ضد دانش آموزه‌ای است که علم تجربی آن را رد می‌کند. چه علمی از علوم تجربی طبیعی، چه علمی از علوم تجربی اجتماعی یا انسانی.

کارل پوپر، فیلسوف علم برجسته در قرن بیستم، بر این رأی بود که نظریه‌ها هنگامی به علم تبدیل می‌شوند که از تلاش‌های ما برای ابطال‌شان جان سالم به در ببرند.

مطابق نگرش پوپر، درستیِ یک نظریه را نمی‌توان از طریق مشاهده استنباط کرد اما می‌توان از طریق مشاهدۀ فکت‌های مخالف آن یا با نشان دادن اینکه هیچ فکتی برای حمایت از آن وجود ندارد، آن را ابطال کرد.

در قرن بیست و یکم در اثر فراگیر شدن استفاده از اینترنت، شارلاتان‌ها یا شبه دیوانگان زیادی توانسته‌اند دروغ‌ها یا "جفنگیات" خود را به عنوان دانش به خورد مردم دهند.

هری فرانکفورت، فیلسوف دانشگاه پرینستون، مقاله‌ای دارد به نام "پیرامون جفنگیات". او در این مقاله به این نکته می‌پردازد که بسیاری از مروجان ضد دانش، دروغگو نیستند؛ به این معنا که دروغ نمی‌گویند بلکه جفنگ می‌گویند. او در مقالۀ مذکور نوشته است: «غیرممکن است کسی دروغ بگوید در حالی که از حقیقت مطلع نیست.»

بنابراین ضد دانش فقط از سوی شارلاتان‌ها یا حقه‌بازان ترویج نمی‌شود بلکه از سوی جفنگ‌گویان یا شبه دیوانگان نیز مطرح می‌شود.

مروجان توطئه‌اندیشی، قطعا جزو تولیدکنندگان ضد دانش در حوزه‌‌‌‌‌‌های گوناگون حیات بشری‌اند. در 11 سپتامبر 2001 برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک با حملۀ تروریستی گروه القاعده فرو ریختند و تصاویرش بارها و بارها منتشر شده است، اما برخی از توطئه‌اندیشان مدعی‌اند آن تصاویر اصالت نداشته و اصلا برجی در روز 11 سپتامبر در نیویورک فرو نریخته است!

«ضدِ دانش» یعنی جفنگیات جذاب

این مدعا به راحتی قابل ابطال است و ابطال هم شده است ولی عده‌ای در جهان همچنان آن را قبول دارند. اما چرا؟ چون ضد دانش حاوی گزاره‌ها و مدعیات عجیبی است که مرز بین واقعیت و خیال را از بین می‌برند و برخی افراد زیستن در چنین جهانی را ترجیح می‌دهند.

و یا با یک درجه تخفیف، برخی از توطئه‌اندیشان مدعی‌اند دولت جرج دبلیو بوش در حملۀ انتحاری به برج‌های دوقلوی نیویورک نقش داشته است. اگر مدعای قبلی از طریق نشان دادن "فکت‌های مخالف" ابطال می‌شد، برای این مدعا هیچ "فکت مویدی" وجود ندارد.

کاهش شدید "استانداردهای اثبات حقیقت" یکی ازعلل رشد ضد دانش در افکار عمومی است. ضد دانش در بسیاری از موارد چیزی نیست جز مشتی "اطلاعات مشکوک" که بخش اعظم آن‌ها را افراد ساده‌لوحی که فاقد "تفکر انتقادی"اند، می‌پذیرند.

مثلا دربارۀ کرونا، انبوهی از مدعیات و اطلاعات مشکوک در سه سال گذشته مطرح و منتشر شدند که افراد زودباوری که ادعاهای گوناگون را با تیغ "تفکر انتقادی" جراحی نمی‌کنند، آن‌ها را پذیرفتند.

در دی ماه 1398 که کرونا در چین فراگیر شده بود، دولت چین مدعی شد که ارتش آمریکا عامل نشر این ویروس در چین بوده است. طبیعتا بسیاری از دوستداران چین هم این مدعا را پذیرفتند و به دولت و ارتش آمریکا بد و بیراه گفتند.

اما در سال 1399 که وضع چین در برابر ویروس کرونا بهتر شده بود (به دلیل قرنطینۀ سخت‌گیرانه در این کشور) و کرونا دامن‌گیر ایالات گوناگون آمریکا شد و تلفات زیادی در این کشور به بار آورد، دونالد ترامپ مدعی شد این ویروس از آزمایشگاهی در چین به بیرون درز کرده و دولت چین عمدی در این کار داشته و با این اقدامش در صدد ضربه زدن به اقتصاد دائما رو به رشد ایالات متحدۀ آمریکا بوده است.

«ضدِ دانش» یعنی جفنگیات جذاب

هر دوی این مدعیات، چه حرف چینی‌ها چه حرف ترامپ، به شدت مشکوک بودند و فقط از سوی کسانی پذیرفته شدند که برای "استانداردهای اثبات حقیقت" (یا دست کم "تایید حقیقت") تره هم خرد نمی‌کردند.

در واقع حزب کمونیست چین و دونالد ترامپ، در مواجهه با بحران کرونا دست به دامن تولید "ضد دانش" شدند تا بتوانند دشمن خارجی را علت بحران موجود قلمداد کرده و از خودشان رفع مسئولیت کنند. در این زمینه البته ادعاهای مکرر ترامپ رسواتر از ادعای چینی‌ها بود.

شاخۀ دیگری از ضد دانش، "طب جایگزین" نام دارد. رسانه‌های پرمشتری اما نامعتبری (به لحاظ حرفه‌ای) از تجارت ناشی از "طب جایگزین" در سراسر دنیا، بویژه در کشورهای مرفه یا نسبتا مرفه، سود می‌برند.

کارشناسان تغذیۀ فاقد صلاحیت علمی، ادعاهایی دربارۀ ویتامین‌های مکمل و "ابرغذاها" دارند که هیچ دانشمندی آن‌ها را تایید نمی‌کند ولی این مکمل‌های غذایی به ضرب و زور تبلیغات رسانه‌های زرد به حلق مردم ریخته می‌شود و جیب دست اندر کاران "طب جایگزین" را پر می‌کنند.

"داروهای جایگزین" و "غذاهای معجزه‌آسا" به عنوان داروها و غذاهای ضد سرطان (یا سایر بیماری‌ها) فروخته می‌شوند و بدتر از همه اینکه، نوعی "سلامت‌هراسی" را ترویج می‌کنند.

«ضدِ دانش» یعنی جفنگیات جذاب

برخی از محققان دریافته‌اند که در بریتانیا طی سال‌های اخیر شکل عجیبی از "سلامت‌هراسی" رشد کرده است که مبتنی است بر ارائۀ اطلاعات کذب به مردم، در خصوص بیماری اوتیسم.

در نتیجۀ این وضع، هزاران پدر و مادر از زدن واکسن‌های سه گانه (ثلاث) (اوریون، سرخک، فلج) به فرزندان خود امتناع کرده‌اند تا فرزندانشان دچار اوتیسم نشوند. بی‌اعتمادی به "طب متعارف" در لایه‌هایی از جامعۀ بریتانیا در دهۀ اخیر، موجب افزایش خطر اپیدمی سرخک در این کشور شد.

وقتی "طب متعارف" به عنوان دانش واقعی طرد می‌شود، افراد ساده‌لوح به‌ ناچار به "طب جایگزین" روی می‌آورند. در طب جایگزین راه حل‌هایی قلابی برای نزدن واکسن‌های  سه گانه، واکسن‌هایی که به دروغ زمینه‌ساز اوتیسم معرفی شده‌اند، مطرح می‌شوند. این راه حل‌های جایگزین چیزی نیستند جز خرید مشتی داروی بی‌مصرف.

در واقع برای اینکه داروهای بی‌مصرف (و نه لزوما زیانبار) طب جایگزین فروخته شوند، ابتدا باید مردم را با ترویج اطلاعات مشکوک یا غلط، از مراجعه به طب متعارف بازداشت.

طب متعارف و طب جایگزین در ذهن برخی از مردم، هر دو در دایرۀ علم پزشکی‌‌ جا می‌گیرند؛ با این تفاوت که طب جایگزین مصداق "آخرین دستاوردهای علم پزشکی" قلمداد می‌شود و جمع قابل توجهی از مردم را به سمت خود جلب می‌کند.

اما چرا طب جایگزین چنین توفیقی بدست می‌آورد؟ برای اینکه بسیاری از مردم (ولو که اکثر مردم نباشند) چندان متکی به "عقل سلیم" نیستند و امر نوی جذاب را به امر تکراری ترجیح می‌دهند و طب متعارف در قیاس با طب جایگزین چنگی به دلشان نمی‌زند.

در واقع این افراد فکر می‌کنند که چون ما در جهان مدرن زندگی می‌کنیم، نوگرایی همواره به کهنه‌گرایی ترجیح دارد؛ و به همین دلیل در پزشکی نیز بدون نظر متخصصان واقعی، نوگرایی پیشه می‌کنند!

مشکل دیگر، البته ناتوانی در تشخیص متخصص واقعی از متخصص قلابی است. تا نهادهای قانونی و مسئول در این زمینه مداخله کنند و فریب‌خوردگان تولیدات ضد دانش در عرصۀ پزشکی را از دام شارلاتان‌های سودجو برهانند، معمولا عده‌ای به گونه های گوناگون قربانی می‌شوند.

ضد دانش در حوزۀ پزشکی، در کشورهای توسعه‌نیافته خسارت بیشتری به بار می‌آورد. در سال 2009 رهبران اسلامی در نیجریه فتوایی صادر کردند مبنی بر اینکه واکسن فلج اطفال توطئۀ آمریکا برای ابتر کردن مسلمانان است. فلج دوباره به نیجریه بازگشت و زائران آن را به مکه و یمن بردند.

«ضدِ دانش» یعنی جفنگیات جذاب

در ژانویه 2007 والدین 24000 کودک در پاکستان به پزشکان اجازه ندادند که کودکانشان را واکسینه کنند. آن‌ها آموزه‌های ضد علمی روحانیان پاکستانی را باور کرده بودند و احساس می‌کردند دست‌های پشت پرده در صدد برآمده‌اند که با این واکسن‌ها کلاه بزرگی بر سر آن‌ها بگذارند!

تئوری توطئه، ایده‌ای غربی است. یعنی توطئه‌اندیشی در غرب پدید آمده است و به قول داریوش شایگان، فیلسوف ایرانی، "توطئه" شکلِ سکولارِ "تقدیر" است. اما توطئه‌اندیشی، نسخه‌های اسلامی هم دارد که مبدعان و مروجان آن روحانیان غرب‌ستیزی هستند که اساسا آگاهی کمی هم دارند.

ماجرای واکسن فلج اطفال (و اوریون و سرخک) در نیجریه و پاکستان، ناشی از باور به خرافات قرون وسطایی نبود. مردم پاکستان و نیجریه واکسن‌های زندگی‌بخش را به این دلیل که طب مدرن را رد می‌کنند، پس نزدند؛ بلکه آن‌ها به نسخه‌های اسلامی تئوری توطئه باور داشتند؛ نسخه‌هایی که توسط روحانیان پاکستانی و نیجریه‌ای صادر شده بود.

اصولا در کشورهای جهان سوم، ضد دانش مبتنی است بر نوعی دشمنی دیرینه با نخبگان سیاسی و علمی و روشنفکران، که اکثرا در غرب تحصیل کرده‌اند یا غربگرا هستند. به همین دلیل ضد دانش در این کشورها اندیشه‌های ضد آمریکایی و ضد غربی را ترویج می‌کند. این وضع در کشورهای اسلامی شدیدتر از سایر کشورهای جهان سوم است.

اما فراتر از کشورهای اسلامی، در سال 2003 یکی از ارشدترین کاردینال‌های واتیکان به نام آلفونزو لوپز تروجیلو در پیامی اعلام کرد که ویروس ایدز به راحتی از کاندوم‌های لاتکسی عبور می‌کند.

«ضدِ دانش» یعنی جفنگیات جذاب

چنین ادعایی ظاهرا علمی است و آموزه‌های کلیسای کاتولیک در خصوص غیراخلاقی بودن استفاده از کاندوم را تقویت می‌کند ولی نهایتا ادعایی مرگ‌آور است؛ چراکه مردان و زنان مبتلا به ایدز را دعوت می‌کند که با همسرانشان روابط جنسی محافظت نشده داشته باشند.

و یا رهبر کلیسای کاتولیک در موزامبیک در همین قرن بیست‌ویکم مدعی شد کاندوم‌های ساخت اروپا به ویروس ایدز آلوده است و برخی از داروهای ضد ویروس، که به آفریقا ارسال می‌شوند، برای "از بین بردن مردم آفریقا" تهیه شده‌اند.

این مدعیات نه فقط ذاتا ضد دانش بودند، بلکه مرجع صادر کنندۀ آن‌ها نیز نهادی غیرعلمی بود. چنین مدعیاتی از سوی نهادهای علمی ذیصلاح و ذیربط مطرح نمی‌شود اما مردمی که سواد و آگاهی کمتری دارند، به دلیل اعتمادشان به یک مقام ارشد کلیسای کاتولیک، چنین مدعیاتی را می‌پذیرند و خواستار ارائۀ شواهد و مدارک نمی‌شوند.

در واقع همان کاهش "استانداردهای اثبات حقیقت" در این جا نیز معضلی است که با تولید ضد دانش به‌مثابه "آگاهی کاذب" این و آن را به کام مرگ یا مصیبت می‌کشاند.

ضد دانش گاهی محصول دروغگویی است ولی معمولا اطلاعات کاذب و به‌اصطلاح جفنگیاتی است برآمده از توطئه‌اندیشی، سودجویی نامشروع و یا میل به خودنمایی و جلب توجه در محافل خانوادگی و مجامع عمومی.

کسانی که در کار تولید ضد دانش‌اند، فرضی اساسی در کارشان نهفته است و آن اینکه، عده‌ای اندک‌شمار در جهان وجود دارند که از "حقایق" باخبرند ولی این حقایق را از مردم مخفی کرده‌اند؛ بنابراین ما باید حقیقت را به اطلاع مردم برسانیم.

همین که اطلاعاتی با کوبیدن بر طبل "افشاگری" مطرح می‌شود، انگار علتی می‌شود که برخی افراد زودباور دربارۀ صحت و سقم این اطلاعات چندان فکر نکنند و ادعای "افشاگری" را دال بر صحت "اطلاعات" ارائه شده از سوی گوینده نیز بدانند.

مثلا در ژوئن 2007 یک سایت توطئه‌اندیش به نام "در جست‌وجوی حقیقت" این دو ادعا را مطرح کرد: « ایدز کشتار جمعیِ ساختۀ دست پنتاگون است» و «یک بازیگر از 1975 تا 1978 نقش پاپ پل ششم را بازی می‌کرد.»

«ضدِ دانش» یعنی جفنگیات جذاب

از این دو ادعا، ادعای نخست قابلیت بیشتری برای فریب افکار عمومی دارد؛ چراکه ادعای بزرگ‌تری است و معطوف به یک اقدام مخوف و جنایتکارانه است، ضمنا سرشتی هالیوودی نیز دارد.

بنابراین به نظر می‌رسد که ضد دانش تا حدی نیز میل به‌ خواندن قصه‌ای با جذابیت ویژه و سرگرم شدنِ توام با هیجان را در مخاطب ارضا می‌کند. اگرچه رمان‌ها یا فیلم‌های جنایی و پلیسی جذاب بسیاری منتشر و تولید می‌شوند، ولی همۀ مردم حوصلۀ رمان خواندن و فیلم دیدن ندارند. اگر هم حوصله داشته باشند، می‌دانند که نهایتا دارند یک کتاب می‌خوانند یا یک فیلم می‌بینند.

اما ضد دانش مدعی بیان حقیقت است. یعنی وقتی کسی می‌گوید ایدز ساختۀ پنتاگون است، مدعی است که واقعیتی مخفی شده را به اطلاع مردم می‌رساند. ضمنا این حقیقت جذاب را در چند جمله یا نهایتا در یک مقاله یا سخنرانی بیان می‌کند و شنیدن یا خواندن حرف‌های او زمان چندانی نمی‌برد.

او در واقع قصه‌ای جذاب و کوتاه و تکان‌دهنده برای مخاطبانش تعریف می‌کند و انگار در ازای لذتی که به آن‌ها بخشیده، از ارائۀ دلایل محکم و متقنی که از بوتۀ نقد کارشناسان به سلامت برون آید، معاف می‌شود.

جهان واقعی پس از مدتی به دلایل گوناگون ممکن است جذابیت چندانی برای بسیاری از مردم نداشته باشد؛ بنابراین ضد دانش می‌تواند این "جذابیت از دست رفته" را با ارائۀ داستان‌های غالبا علمی و سیاسی و تاریخی برای مردم "ملول از واقعیت" احیاء کند.

به همین دلیل ما در کنار دانش راستین، که اگر خطایی هم در کارش باشد، "خطای روشمند" است، با "دانش جعلی" مواجه می‌شویم که در عصر اینترنت و کسب‌وکارهای شخصی، سریعا تکثیر می‌شود و افکار عمومی را آلوده می‌کند.

ساختن انبوه ویدئوهای سرشار از اطلاعات غلط یا به شدت مشکوک و انتشار آن‌ها از طریق یوتیوب، گاه کسب‌وکاری پردرآمد است که دانش جعلی یا همان ضد دانش را رواج می‌دهد.

اطلاعات گمراه کننده با تکیه بر اصل "آزادی بیان" منتشر می‌شوند و تا کسی آدمی با اهمیت دونالد ترامپ نشده باشد، مدیران رسانه‌های اینترنتی به راحتی مانع انتشار اطلاعات گمراه کننده از سوی او نمی‌شوند.

با این حال ضد دانش همچنین محصول نوعی فقر فکری یا کوته‌فکری است. مدعیات نادرستِ یک کوته‌فکر را به راحتی می‌توان نقد کرد و پنبه‌شان را زد. این کار فی‌نفسه دشوار نیست؛ اگرچه زمان‌بر و وقت‌گیر است و حوصله می‌خواهد.

صرف وقت و حوصله در نقد گزاره‌ها و مدعیاتی که مصداق ضد دانش‌اند و مایۀ گمراهی و خطااندیشی مردم می‌شوند، کاری است که یکایک دوستداران دانش و حقیقت در عصر فراگیری اینترنت، ناگزیر از انجام آنند.

در آینده دربارۀ وجوه و ابعاد دیگری از پدیدۀ فراگیر و روزافزون "ضد دانش" خواهیم نوشت.