واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

تحلیل حجت الاسلام پناهیان از وقایع جاری و نیاز به دعای فرج

یادداشت استاد پناهیان پس از وقایع اخیر یمن/"فراخوانی برای فریاد استغاثه"  (از سایت بیان معنوی)


همیشه از خودم می‌پرسیدم، با توجه به اینکه روز به روز شاهد اقتدار بیشتر مؤمنان هستیم آیا شاهد مظلومیت و اضطراری بسیار بیشتر از آنچه تاکنون جاری بوده است نیز خواهیم بود؟/تصور می‌کنم امروز آن وضعیت پدید آمده است و ما وارد دوران دشواری‌های تازه‌ای شده‌ایم./ولی با شروع حرکت یمن .../بیایید ...و الا باید شاهد قتل عام‌ها و جنایت‌های بیشمار در کوچه پس کوچه‌های شهرهایمان باشیم.


حجت الاسلام پناهیان پس از وقایع اخیر یمن یادداشتی در پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی منتشر کرد. متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فراخوانی برای فریاد استغاثه

بر اساس آنچه از متون دینی دربارۀ آخرالزمان برداشت می‌شود، فرج در زمانی رخ خواهد داد که دو ویژگی مهم در میان امت اسلامی ایجاد شده باشد: یکی اوج معرفت و اقتدار مؤمنان که ناشی از آمادگی آنان برای یاری ولی خدا و اقامۀ حق است، و دیگری اوج مظلومیت و اضطرار آنان به فرج، که ناشی از دشمنی‌های فراوان نسبت به آنهاست که ایشان را به دعا و تضرع بی‌سابقه وامی‌دارد و موجب نهایت استغاثۀ آنان برای فرج و پیروزی حق علیه باطل می‌شود.

ما از آغاز انقلاب اسلامی بر اساس فرمایشات و پیش‌بینی‌های امام و رهبری انتظار می‌کشیدیم که انقلاب ما سرآغاز بیداری و اقتدار امت اسلامی در جهان گردد، امری که به تدریج تحقق یافته است و فراتر از حد انتظار ناباورانه شاهد آن هستیم. ما هم اکنون بسیار بهتر از اول انقلاب علت دشمنی‌ها و کینه‌توزی‌های استکبار با انقلاب اسلامی ایران را درک می‌کنیم. امروز که امواج بیداری تمام امت اسلامی، به اقتدار مؤمنان منجر شده است، بهتر از هر زمانی می‌شود فهمید چرا هشت سال با ما جنگیدند تا یک ملت را نابود کنند که ریشۀ این بیداری را بخشکانند. اقتدار امروز مؤمنان امید مستضعفان جهان شده است و به اذعان دوست و دشمن طلیعۀ نابودی مستکبران گردیده است.

اما من همیشه از خودم می‌پرسیدم، با توجه به اینکه روز به روز شاهد اقتدار بیشتر مؤمنان هستیم آیا شاهد مظلومیت و اضطراری بسیار بیشتر از آنچه تاکنون جاری بوده است نیز خواهیم بود؟ آیا از این حالت دعای عادی برای فرج، به اوج استغاثه، که تصور می‌شود در آستانۀ ظهور پدید می‌آید، خواهیم رسید؟ چگونه و چه بن‌بست‌هایی ما را به این اوج استغاثه و نهایت مظلومیت خواهد رساند؟ اگرچه طی این سال‌ها، همواره مبارزۀ مومنان، به‌ویژه در دوران دفاع مقدس و سال‌های اخیر، با مظلومیت‌ها و محرومیت‌های فراوان همراه بوده است، اما بدون آنکه بخواهم فال بد بزنم و منفی‌بافی کنم، می‌گفتم مبادا بناست شرایط بسیار سخت‌تری پیش بیاید که بخواهد ما را در اوج اقتدار، به اوج مظلومیت هم برساند.

تصور می‌کنم امروز آن وضعیت پدید آمده است و ما وارد دوران دشواری‌های تازه‌ای شده‌ایم. اگرچه با آغاز جریان بیداری اسلامی و جنایت‌های فراوان تروریست‌های خون‌آشام در منطقه، به‌ویژه در سوریه و عراق، امت اسلامی وارد دور جدیدی از مظلومیت شده بود، ولی با شروع حرکت یمن در نجات از سلطۀ ایادی مستکبران و تجلّی بیش از پیش اقتدار مؤمنان، و آغاز پیروزی‌های چشمگیر مقاومت علیه تروریست‌ها، هرگونه مدارای جبهۀ کفر پایان یافت. به گونه‌ای که امروز شاهد دو عملکرد بی‌سابقه در جبهۀ استکبار هستیم: یکی جنایت‌های آشکار و دیگری خیانت‌های پنهان. امروز حداقل مدارای استکبار با حقوق مردم در جبهۀ حق پایان یافته است، و می‌خواهند حتی کمترین فرصتی به قدرت یافتن حق ندهند. به حدی که حتی حاضر نیستند ظاهر را حفظ کنند و از طریق فشارهای سیاسی عمل کنند و یا جنایات خود را طبق الگوهای پیشین به وسیلۀ جریان‌های تروریستی انجام دهند. می‌بینید که تمامی ایادی استکبار بدون هرگونه توافق ظاهر الصلاح بین‌المللی چگونه بر سر مردم یمن بمب می‌ریزند. گویی یمن را میدان تمرین هجوم همه جانبه علیه جبهۀ حق یافته‌اند.

از سوی دیگر با خیانت‌های پشت پرده و انواع تهدیدها و تطمیع‌ها، جبهۀ مقاومت مردمی مقابل تروریست‌ها را در جبهه‌های عراق و شام به عقب نشینی‌های مظلومانه وامی‌دارند، و جام‌های زهر را از هرسو به سوی افراد ذی‌نفوذ در جبهۀ حق روانه ساخته‌اند. به حدی که هرکجا عقب‌نشینی یا توقّفی در جریان نابودی تروریست‌ها شاهد هستیم، باید آن را ناشی از فشارهای پنهان و پیدای جریان استکبار بدانیم.

این دو وضعیت بی‌سابقه، شامل تهدیدهای آشکار و پنهان بی‌نهایت علیه مؤمنان مقتدر، حاکی از غایت مظلومیت امت اسلامی است؛ و اگر ادامه پیدا کند و لطف خدا مدد نکند و دعای حضرت ولی عصر(عج) نباشد، تمام امیدها را به یأس مبدل خواهد کرد و بازگشتی بسیار خونبار برای جبهۀ حق به دنبال خواهد داشت. در این میان دائماً ایران اسلامی مظلوم را متهم و محکوم می‌کنند، به گونه‌ای که دیگر حتی به دنبال عوام‌فریبی هم نیستند و از رسوایی خود نمی‌هراسند.

از یاوه‌سرایی‌های وابستگان استکبار در منطقه و تهدیدهای آنان علیه ایران اسلامی بوی خون به مشام می‌رسد. پرده‌های نفاق برافتاده است و کینه‌های دیرین روآمده است و دشمنان به عملیات انتحاری علیه جبهۀ حق رو آورده‌اند. دیگر دوران زندگی روزمره و عادی امت اسلامی به پایان رسیده است. هم اکنون این ما هستیم و تقویت اقتدار امت اسلامی از سویی و اضطرار و استغاثه به محضر پروردگار برای ظهور حضرت صاحب الزمان(عج) از سوی دیگر.

جبهۀ باطل در تمامی جبهه‌های نبرد برای شکستن خطوط مقدم و یورش به مرکز انقلاب جهانی اسلام، یعنی ایران اسلامی لحظه شماری می‌کند. ما باید در این لحظه‌های حساس تاریخی با حفظ آمادگی و افزایش روز افزون آن از هر حیث، و کمک به مجاهدان خط مقدم در تمامی جبهه‌ها به هر نحو که می‌توانیم، به استغاثه برای فرج بپردازیم. این استغاثه ما را لایق فتح خواهد کرد و یک ضرورت برای رشد امت اسلامی است. ما می‌توانیم با فریادهای استغاثه تمام اسباب معنوی را برای پیروزی در نهایت غربت و مظلومیت فراهم آوریم. خدا با ماست و اجابت او منتظر به اوج رسیدن دعاهای ماست. اقتدار رزمندگان امت اسلامی نباید ما را مغرور کند، بلکه تنها باید امید و تمنای ما را برای فرج افزایش دهد. مظلومیت‌های فراوان نیز نباید یأس و رعبی در ما ایجاد کند، بلکه باید ایمان و استعانت ما را از درگاه پروردگار عالم روز افزون نماید.

بیایید در محافل مذهبی و مساجدمان، همراه با تبیین آنچه هم اکنون بر امت اسلامی مظلوم می‌گذرد، فراتر از آنچه در رسانه‌های رسمی قابل بیان است، به برگزاری محافل دعا برای فرج اقدام کنیم و رزمندگان جبهۀ حق را با دعاهایمان یاری کنیم و الا باید شاهد قتل عام‌ها و جنایت‌های بیشمار در کوچه پس کوچه‌های شهرهایمان باشیم. همان‌گونه که تحمل و مدارای جبهۀ کفر در برابر کمترین حقوق امت اسلامی مطلقاً به پایان رسیده است و قصد نابودی مطلق امت اسلامی را نموده‌اند، بیایید ما هم تحملمان را برای دوران طولانی غیبت به پایان برسانیم.

 

علیرضا پناهیان

11 /1/ 1394

Three Things About Problem Solving Which Albert Einstein Teaches Us

3 Things About Problem Solving Which Albert Einstein Teaches Us  (از وبلاگ خلاقیت و نوآریها)

June 09, 2014
 

Problem solving has a synonym in the corporate world today – fire fighting. Up to 70% of employees’ time at work is spent fire fighting. Thus they spend more than 6 hours out of 9 in a day grappling with problems which should not exist. What a waste of productivity! Imagine what organizations can achieve if hundreds (or thousands) of employees get these 6 hours daily (or 30 hours weekly) to work on something constructive!l

The concept of problem solving in most companies today is flawed. “If it isn't urgent, worry about it later,” is the mantra. Eventually, the ignored problem becomes so massive that it calls for – you guessed it – fire fighting. This behavior is so deeply entrenched in most organizations that it has become a culture

Many of you may be nodding while reading this. But how should we combat it? Well, here are 3 quotes from Albert Einstein. 3 principles which helped him achieve mammoth levels of success. 3 principles which can help you revamp the way your team functions and addresses problems



No 1. “It’s not that I’m so smart, it’s just that I stay with problems longer” 

We don’t want a problem to stay around for long; we want to get rid of it as soon as possible. Hence most of us jump into resolution mode immediately. Each person – to shine brighter in front of his boss – becomes an expert on solving it. The meeting room echoes with dialogues like “listen to me”, “I know what to do” and “this is how we’ll do it”. But these employees fail to realize that the proposed resolutions are merely quick fixes. The problem will rear its ugly head again. So what should employees do? Well, read on

No 2. “If I had an hour to solve a problem, I’d spend 55 minutes thinking about the problem and 5 minutes thinking about solutions"

This is arguably the best piece of advice Albert Einstein has given us. The more time one spends understanding a problem, the more effective the resolution. Techniques like 5 Whys and Fishbone allow people to get to the root cause of the problem, and take corrective measures to ensure it never occurs again. Ask Paul O’Neill who turned an ailing Alcoa into one of corporate America’s heavyweights by simply addressing one core problem – worker safety. Don’t look for solutions immediately; take time to comprehend the gravity of the issue at hand. Keep redefining the problem until you get to the root cause. The solutions you and your team device will actually save you and your team a lot of fire fighting. And for all you know, the resolutions may open up new business avenues for you. Ask Amazon

No 3. “Logic will get you from point A to point B. Imagination will take you everywhere.”

Edward de Bono points out in Lateral Thinking that too often we spend time measuring how right or wrong a solution is. But you can’t dig a hole at a different location but digging the same one deeper. Be prepared to consider all options, no matter how relevant or irrelevant they are to the current scenario. And this concept isn't only applicable to problem solving. It can be used in designing, engineering and all other fields

I have been in the corporate world long enough to admit that these concepts are not easily accepted. Most employees immediately jump into the fire and end up running in circles. However, when my team has implemented these concepts, they have served us well. I’d also like to hear your thoughts. What do you think can be done to improve problem solving in the corporate world? And how will it help?                   

تا ۲۰ سال آینده ماشین‌های خود-ران و کارمندان روباتیک بسیاری شغلها را تصاحب خواهند کرد

تا ۲۰ سال آینده ماشین‌های خود-ران و کارمندان روباتیک شغل شما را تصاحب خواهند کرد (از فوت و فن)

نویسنده مطلب : عباس واحدی تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۷ منبع خبر : engadget
بر کسی پوشیده نیست که مدتی است کامپیوترها و روبات‌ها در حال بیرون انداختن کارمندان و کارگران از شرکتها و کارخانه‌های بزرگ هستند... اما اگر از خود کامپیوترها بپرسید، در می‌یابید که این موضوع در سالهای اخیر شتاب بیشتری پیدا کرده است.

دانشگاه آکسفورد با استفاده از الگوریتم آموزش ماشینی خود به سراغ اطلاعات موجود در اداره آمار آمریکا رفته و طبق این داده‌ها پیش‌بینی می‌کند طی ۲۰ سال آینده احتمالا ۴۷ درصد مشاغل آمریکایی توسط تکنولوژی جایگزین خواهند شد.  و اکنون این یکی از بزرگترین نگرانی‌های راهبردی  است. ماشین‌های خود-ران یا بدون راننده با چنان سرعتی مسیر پیشرفت و تکامل را می‌پیمایند که به زودی  می‌توانند جایگزین مشاغلی چون راننده تاکسی، راننده کامیون، تراکتورها و حتی کاربران لیفتراکها شوند.
 
خرده فروشی و کسب‌و‌کارها نیز در خطر هستند. زمانی که شرکتها بتوانند اطلاعات کافی و حتی اضافی درباره عادات خرید  شما جمع آوری کنند، به راحتی قادر خواهند بود احتیاجات و خواستهای آینده شما را بسیار بهتر از کارشناسان فروش پیش‌بینی کرده و برای آن برنامه ریزی نمایند.
 
البته این تغییرات در مسیری کوتاه  و زمانی کم اجرایی نخواهند شد.  محققان معتقدند این تکنولوژی هنوز در مرحله گذار از آزمایشات تجربی به ابزار کاربردی واقعی است. اما این تغییرات با سرعت نسبتا بالایی در حال وقوع هستند. البته در این راه هنوز موانع قانونی و دست‌اندازهای تکنیکال بسیار فراوانی به چشم می‌خورد. برای مثال تایید و صدور مجوز استفاده از ماشینهای خود-ران در جاده‌های عمومی همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. 
 
علاوه بر این هنوز هیچ یک از جوامع انسانی آمادگی لازم برای توسعه مشاغل تکنولوژیک در سطح وسیع را ندارند. البته مایکل ازبورن از آکسفورد معتقد است هنوز جایگاه انسان در مشاغل خلاقانه و کارهای اجتماعی به دور از دستبرد رقبای تکنولوژیک قرار دارد. البته مردم بسیاری هم هنوز برای چنین تغییری آموزش ندیده و آماده نیستند.  علاوه بر این هیچ بخشی از تجارت و صنعت هنوز آمادگی چنین طغیانی را ندارد که با سیل عظیم هنرمندان، طراحان یا برنامه‌ریزان استراتژیک روبرو شود.
 
فکر می‌کنید شغل شما هم در خطر است؟ آیا روباتها یا کامپیوترها از پس آن بر خواهند آمد؟

نظر منفی تحلیلگران برجسته آمریکایی نسبت به مداخله نظامی در یمن

تحلیلگران برجسته آمریکایی:



همزمان با حمایت اولیه دولت اوباما از تجاوز عربستان سعودی و چند کشور عربی به یمن، برخی از برجسته‌ترین تحلیل‌گران مسائل منطقه به دولت آمریکا هشدار می‌دهند که دخالت عربستان در مسائل داخلی یمن، چنان عواقب وخیمی برای آمریکا دارد که باید جلوی آن گرفته شود.

به گزارش «تابناک»، کنت پولاک تحلیل‌گر موسسه بروکینگز که در روزهای گذشته در مقاله‌ای مشترک با باربارا والتر در مورد عواقب دخالت در یمن هشدار داده بود، معتقد است که حمله ائتلاف متشکل از عربستان، چند کشور عربی و پاکستان به یمن باید هر آمریکایی را به تامل وا دارد.

وی معتقد است که حتی اگر شیعیان حوثی یمن مورد حمایت ایران باشند، باز هم حمله به یمن اقدام خطرناکی است که نه تنها اوضاع عربستان را بهتر نخواهد کرد بلکه در میان مدت و بلندمدت، عربستان را به بی‌ثباتی خواهد کشید.

حتی حمایت ایالات متحده و کشورهای عربی از اقدام عربستان این ظرفیت را ندارد که شبیه به تحولات عراق و سوریه باعث توقف و شکست داعش شود. کشورهای عربی می‌توانند با حمایت آمریکا آسیب‌های زیادی به حوثی‌ها وارد کنند ولی بعید است بتوانند موازنه قوا در یمن را تغییر دهند. اگر حملات هوایی در رسیدن به اهداف خود ناموفق باشد، که به احتمال زیاد همین گونه هم خواهد شد، آن گاه خطری جدی وجود دارد که همین دولت‌ها وارد درگیری زمینی در یمن شوند که نیروهای عربستانی سهم بیشتری از آن را بر عهده خواهند داشت.

مساله این است که همان گونه که تحقیقات دانشگاهی نشان داده است، دخالت در یک جنگ داخلی به نفع طرف در حال شکست به ندرت به راه حلی سریع از راه مذاکره منجر می‌شود. بلکه معمولا چنین دخالتی به طولانی شدن درگیری، مرگ عده‌ای بیشتر و خرابی گسترده‌تر منجر خواهد شد.

عربستان سعودی رهبر کشورهای عربی، متحد مهم آمریکا و یکی از مهم‌ترین تولیدکنندگان نفت است ولی در عین حال با مشکلات جدی داخلی، مسائل مالی و نیز جابجایی قدرت پس از مرگ ملک عبدالله و جانشینی ملک سلمان مواجه است. این کشور فاقد توانایی نظامی است که سبب دخالت قاطع در درگیری داخلی یمن شود و اگر دخالت نظامی با اعزام نیروهای زمینی فروان را انتخاب کند، محتمل‌ترین نتیجه این کار بن‌بست پرهزینه‌ای است که منابع نظامی، توانایی مالی و اراده سیاسی سعودی‌ها را فرسوده خواهد کرد.

چنین نتیجه‌ای باعث خشم بخش‌هایی از جمعیت عربستان می‌شود: عده‌‌ای از این عصبانی خواهند بود که بعد از این همه هزینه نظامی، کشور توانایی نظامی قابل اعتنایی ندارد و عده دیگری از به کارگیری منابع کشور در یک جنگ بی‌فایده خارجی همزمان با مشکلات جدی داخلی خشمگین خواهند شد.

باید به این هم اشاره شود که مصری‌ها اعلام آمادگی کرده‌اند که در صورت ناکافی بودن حملات هوایی، نیروی زمینی به یمن اعزام کنند و این یادآوری روزهای دردناک دخالت شکست خورده مصر در جنگ داخلی یمن در فاصله سالهای 1961 تا 1967 است. دخالت مصر هم شانس موفقیت را چندان افزایش نخواهد داد به ویژه این که این کشور هم شرایطی شکننده دارد.

در چنین شرایطی ممکن است دلایل زیادی برای حمایت آمریکا از اقدام سعودی‌ها مطرح شود. ممکن است عده‌ای این حمایت را برای محکم شدن روابط دو طرف مفید بدانند یا این که امریکا امیدوار باشد در عراق و سوریه از همراهی بیشتری از جانب کشورهای عربی برخوردار شود، یا این که ممکن است این استدلال مطرح شود که این حمایت باعث می‌شود آمریکا شانس بیشتری برای مقابله با القاعده داشته باشد و از دست رفتن پایگاه هوایی العند به گونه‌ای جبران شود.

ولی به نظر پولاک، همه این دلایل، دلایلی کوته‌بینانه هستند که منافع بلندمدت آمریکا را قربانی منافع زودگذر خواهد کرد. در واقع آمریکا به جای دخالت بیشتر باید، نقش خود در این ماجرا را کاهش دهد. در واقع تنها دلیل منطقی برای مشارکت آمریکا در تحولات یمن این است که از جریان امور اطلاع کافی داشته باشد و مانع از تشدید بحران شود. مساله یمن از جمله مواردی است که ایالات متحده نیاز دارد مانع برخی اقدامات متحدان خود شود.

بررسی دقیق و تاریخی جنگ‌های داخلی نشان می‌دهد که دخالت نظامی بیشتر سعودی‌ها در یمن بعید است که به بهتر شدن شرایط منجر شود و می‌تواند امنیت و ثبات عربستان را هم در میان مدت و طولانی مدت به خطر بیاندازد.

به نظر پولاک خیر سعودی‌ها و ایالات متحده در این است که ایالات متحده سخت‌ترین کار ممکن را انجام دهد: سعودی‌ها را قانع کند که از مداخله دست بکشند و اوضاع را خرابتر نکنند.

تحلیلی از آینده اقتصاد اروپا و اثرش بر آمریکا


به قلم دکتر محمود رضا امینی
روند رشد اقتصادی جهان از سوی موسسات بین المللی، به نحو مکرر و فزاینده ای، منفی و درحال نزول پیش بینی و علت اصلی این مسأله، ناکامی مداوم کشورهای اروپایی، به ویژه اعضای حوزه پولی یورو ارزیابی می شود. 

با ادامه بی ثباتی اقتصادی در منطقه یورو به ویژه در کشورهایی همچون اسپانیا، یونان، فرانسه، قبرس و ایتالیا، نباید انتظار داشت در آینده ای نزدیک شاهد بهبودی وضعیت اقتصادی این منطقه باشیم. شواهد و قرائن اقتصادی، از افت شاخص ها در این منطقه خبر می دهد. بدیهی است که در شرایط کنونی و با وجود به هم پیوستگی زنجیره اقتصادی غرب، مسیر رشد اقتصاد برای کشورهای توسعه یافته پر فراز و نشیب خواهد بود و افق مناسبی در جهت بهبود برای این منطقه پیش بینی نمی شود.

در حال حاضر، منطقه یورو و اقتصاد آن همچنان عامل اصلی نگرانی اقتصاد جهان است. افزایش میزان بیکاری و بدهی های عمومی در کشورهای عضو منطقه یورو، نگرانی شدید و کاهش رشد اقتصادی را در این کشورهای شکننده در پی داشته است. البته می توان به مشکلات سیاسی این منطقه و درگیری های درون کشوری نیز به عنوان علتی قابل تامل اشاره کرد. 

نشست های مشترک صندوق بین المللی پول و بانک جهانی در واشنگتن برای تعیین طرح مشخصی برای خارج کردن اقتصاد آمریکا و اروپا از شرایط رکودی ناکام ماند. ناکامی این نشست ها می تواند مقدمه آغاز زمستان طولانی و شدید برای اقتصاد این کشورها به ویژه با توجه به تحریم های متقابل با روسیه باشد.

در این میان، آمریکا و اروپا نگرانی های مشترکی درباره کاهش رشد اقتصادی خود دارند. آمریکا نگران تاثیر فاجعه آمیز کندی رشد اقتصاد اروپا بر اقتصاد خود است.

از سوی دیگر، سیاست های ریاضت اقتصادی در اروپا باعث کاهش رشد اقتصادی و افزایش میزان بیکاری در این کشورها شده است؛ زیرا این برنامه های ریاضت اقتصادی صرفا سبب می شوند این کشورهای بحران زده قادر به بازپرداخت بهره های کلانی باشند که در قبال وام های سنگین صندوق بین المللی پول، بانک مرکزی اروپا و سایر موسسات وابسته به آنان اخذ نموده اند. این برنامه های ریاضتی سرمایه گذاری دولت در بخش تولید، خدمات عمومی و درآمد اقشار متوسط و کم درآمد جامعه را به شدت کاهش داده است. 

هر چند در درازمدت می توان این نوع برنامه های ریاضتی را در افزایش تولید ناخالص جهانی موثر دانست، اما در کوتاه و میان مدت، اقتصاد این کشورهای بحران زده را از ریل خارج کرده است. در کشورهایی همچون فرانسه و ایتالیا شاهد سقوط شدید شاخص های سرمایه گذاری در بخش تولید و در نتیجه توقف بسیاری از واحدهای تولید از جمله خودروسازان هستیم. در بررسی این نکات نباید از این موضوع غافل شد که آمریکا هر چند از ادامه روند نزولی در بازارهای سهام اروپا و جذب سرمایه در وال استریت بهره می برد، اما در تصاحب بازارهای اروپایی با کالاهایی که یا تحت لیسانس ایالات متحده در کشورهای آسیایی و یا مستقیما در آمریکا تولید می شوند، بهره دو چندان برده است.

بحران مالی اروپا، عاملی برای استقراض بیشتر بانک‌های منطقه یورو از بانک‌های آمریکا شده است. اقتصاد آمریکا در مسیر بازیابی اعتماد از دست رفته خود است که البته این اعتمادزایی، ناشی از اصلاح عملکرد اقتصادی او نبوده، بلکه ناشی از بدتر شدن شرایط موجود جهانی است.

در حقیقت، درخواست وام کشورهای اروپایی از بانک‌های آمریکا، نوعی اعتماددهی دوباره به بانک‌های آمریکایی است؛ افزون بر اینکه این کشور‌ها را بیش از پیش، وامدار ایالات متحده آمریکا می‌سازد. بنابراین، به نظر می‌رسد، آمریکا از ناحیه کشورهایی که به تازگی در بحران مالی شدید قرار گرفته‌اند، می‌تواند فرصت احیای دوباره بازارهای مالی خویش را فراهم آورد.