واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

آیا هارپ سلاح است یا ابزار تحقیقات علمی؟

از هارپ (HAARP) چه می‌دانیم؟ آیا این تکنولوژی مخوف واقعیت دارد؟ دستکاری در آب و هوا تا چه میزان ممکن است؟ آیا هارپ سلاح جدید آمریکا در جنگ‌های غافلگیرانه آتی است؟ برای راز گشایی از این سوالات با گزارش‌های ویژه مشرق همراه شوید....
 
به گزارش مشرق، انستیتو تحقیقات استراتژیک کالج جنگ ارتش آمریکا دارای نشریه‌ای داخلی با نام «انقلاب در امور نظامی» است. به عنوان مقدمه‌ای بر این گزارش بخشی از یکی از مقالات این نشریه بسنده خواهد بود:

«چیزهایی که برای ما اهمیت دارند به مرور زمان تغییر می‌کنند و تکنولوژی با پیشرفت خود به افق‌های جدیدی می‌رسد. در زمان جنگ سرد، تسلیحات و پروژه‌های روانی، مراحل ابتدایی خود را می‌گذراندند. اما در زمان کنونی که علوم الکترونیک و بیوالکترونیک را در دسترس داریم، لازم خواهد بود در قراردادهای اخلاقی و حد و حدود ذهنی خود که از به کارگیری تکنولوژی‌های به بازی گیرنده روح و روان دشمن ممانعت می‌کند؛ تجدید نظر کنیم.

در صورت فراهم شدن این بازنگری، شرکت‌های خصوصی و نیمه خصوصی را تشویق خواهیم کرد که به بهره‌ برداری و توسعه تکنولوژی‌های متناسب با این اهداف بپردازند. در نتیجه خواهیم توانست با به کارگیری انواع تسلیحات جدید مانند میکروبی، روانی و سایر تکنولوژی‌های پیشرفته وارد عمل شده و به اهداف خود برسیم

هارپ سلاحی برای بی ثبات کردن کشورها
«هارپ» به صورت یک فرستنده امواج الکترومغناطیسی عمل می‌کند که هدف آن تاثیرگذاری بر آسمان و الکترون‌های آزاد لایه یونوسفر است. این سیستم، الکترون‌های این لایه را در ارتفاع تقریبا 275 کیلومتری به جنبش وامی‌دارد. در حالت عادی این لایه دارای دمایی معادل 1400 درجه سانتیگراد است که در اثر این تحریک انرژی فراوانی در آن به وجود آمده و در نتیجه دما تا 20درصد افزایش می‌یابد و این ناحیه به حالت انبساطی در می‌آید.

تاثیر گذاری بر آسمان و الکترون‌های آزاد لایه یونوسفر


«زبیگنیو برژینسکی»، مشاور «جیمی کارتر» رئیس جمهوری سابق آمریکا و مشاور کنونی «اوباما» معتقد است که «هارپ» سلاحی برای بی‌ثبات کردن کشورهایی است که با واشنگتن اتحاد و همسویی ندارند. به گفته او «با استفاده از تکنولوژی‌های جدید و روش‌هایی که این تکنولوژی‌ها در اختیار کشورهای بزرگ قرار می‌دهند؛ این کشورها می‌توانند حتی بدون آنکه نیروهای امنیتی خود را در جریان قرار دهند جنگ‌هایی سریع و غافلگیرکننده به راه بیندازند.»

برژینسکی اضافه می‌کند: «اکنون تکنولوژی‌هایی در اختیار ماست که به کمک آنها می‌توانیم تغییراتی در آب وهوا ایجاد کرده و شرایطی مانند خشکسالی و طوفان به وجود آوریم که این امر می‌تواند توانایی‌های دشمنان احتمالی ما را تضعیف کرده و آنها را به پذیرش شرایط ما مجبور کند.»

ممنوعیت تحقیقات نظامی در فضا
بر اساس مصوبات سازمان ملل متحد استفاده از تسلیحات الکترو مغناطیسی و نیز استفاده از فضا برای انجام هرگونه تحقیقات و عملیات نظامی ممنوع می‌باشد، اما دولت‌های خودکامه ای مانند دولت آمریکا همانگونه که بسیاری قطعنامه‌های دیگر سازمان ملل و شورای امنیت را نقض می‌کنند؛ در این زمینه نیز تعهدی نداشته و در نهان فعالیت‌های گسترده ای انجام می‌دهند. هارپ را می‌توان یکی از ده‌ها پروژه مخفی و مخرب دانست که از طرف سیاستمداران آمریکایی حمایت شده و روز به روز به گسترش فعالیت‌ها و نیز توان تخریبی آن افزوده می‌شود.

حفره معروف به حفره هارپ که گاهی در آسمان نقاط مختلف دیده می‌شود.


شدت حوادث کنونی با طبیعت ناهمخوان است
بشر در طول هزاران سال با حوادث و بلایای طبیعی بسیاری دست به گریبان بوده است و همواره این حوادث را جزئی طبیعی از رندگی خود بر روی کره زمین دانسته است. اما در دهه‌های اخیر اتفاقاتی روی داده که با حافظه تاریخی او در مورد طبیعی بودن این حوادث ناسازگار است. بدون شک، فجایع طبیعی در هر دورانی همراه با خساراتی بوده است. اما، آنچه که امروز اتفاق می‌افتد نسبت به گذشته شدت بی سابقه ای دارد.

این درحالی است که بی نظمی‌های بزرگ جوی و حوادثی مانند سیل، توفان، زلزله و فعالیت‌های آتشفشانی همگی عموماً به تأثیرات گازهای گلخانه ای ربط داده می‌شود. ذوب شدن یخ‌های قطبی و دوره‌های گرمایی و سرمایی کاملا بی سابقه و شدید در نقاط مختلف زمین نیز به پدیده گرم شدن کره زمین احاله می‌گردد. اما به اعتقاد برخی از متخصصین و حتی سیاستمداران ردپای تکنولوژی‌های پیشرفته در تولید و هدایت این حوادث با اهداف سیاسی و استعماری کاملا معلوم بوده و نشانه‌های فراوانی از دخالت‌های بشری در آن دیده می‌شود.

اتفاقات عجیب
اتفاقات عجیب فراوانی در سال‌های اخیر روی داده است که به باور دانشمندان غیر از دخالت یک عامل الکترومغناطیسی هدایت شونده چیز دیگری نمی‌تواند مسبب آنها باشد. برای مثال خشکسالی‌های بزرگ، آتش فشان‌ها، زلزله‌ها و سونامی‌های ویرانگر سال‌های اخیر، وقوع سیل‌ها و توفان هایی نظیر توفان کاترینا در نیواورلئان و توفان گانو در عمان، مرگ عجیب هزاران ماهی ساردین در سواحل شیلی، سقوط جنازه‌های سوخته کلاغ‌ها از آسمان سوئد، مرگ صدها هزار ماهی در آرکانزاس، بارش جسد هزاران پرنده سیاه بال قرمز مرده در لوئیزانا و کنتاکی، مرگ دسته جمعی میلیون‌ها ماهی در خلیج «چزاپیک» آمریکا، مرگ صدها تن ماهی در سواحل برزیل و ده‌ها هزار خرچنگ در انگلیس، مرگ ماهی‌ها و دلفین‌های سوخته خلیج فارس، مرگ دسته جمعی نهنگ‌ها در استرالیا هیچ کدام حالت طبیعی نداشته و احتمال می‌رود در اثر آزمایش‌ها و حمله‌هایی در اثر امواج هدایت شونده روی داده باشند.

مرگ دسته جمعی هزاران ماهی در سواحل شیلی

 
دلفین‌های سوخته خلیج فارس

   
جنازه‌های سوخته کلاغ‌ها در سوئد
 
مرگ دسته جمعی دلفین ها

بارش جسد هزاران پرنده سیاه بال قرمز

    
منشا مشکوک این حوادث
در این میان اما گزارش‌های مفصلی منتشر می‌شود که منشا این اتفاقات را طبیعی ندانسته و در نتیجه دخالت هدفمند سیستم‌ها و تکنولوژی‌های پیشرفته ای مانند «هارپ» می‌دانند. تکنولو‍ژی‌هایی که به استناد گفته‌های برژینسکی، مشاور اوباما، می‌توانند توانایی‌های ملت‌هایی را که آمریکا دشمن خود می‌داند تضعیف کرده و آنها را به پذیرش سیاست‌های توسعه طلبانه آمریکایی مجبور کند.

نیروی تزریقی به یونوسفر توسط هارپ، نوسانات موجی فراوانی در این لایه ایجاد می‌کند به طوریکه امواجی با طول موج‌های خاص و فرکانس‌های پایین که بازه‌ای از 40 هرتز تا یک هزارم هرتز را شامل می‌شود؛ به وجود می‌آیند. این فرکانس‌های پایین دارای برد عمیقی تا هزاران کیلومتر بوده و قادرند بر روی زمین به اهداف وسیعی از بدن انسان گرفته تا اعماق دریاها نفوذ کنند.

این پروژه تا کنون مورد توجه افراد فراوانی بوده و اقدامات افشاگرانه‌ی نیز انجام شده است. از جمله می‌توان به دکتر «نیک بگیش» یکی از دو مولف کتاب «فرشتگان این هارپ را نمی‌نوازند» اشاره کرد که در 1997 طی مقاله ای در روزنامه واشنگتن پست اشاره می‌کند که 40 درصد بودجه تجهیزات نیروی هوایی آمریکا مربوط به پروژه‌های مخفی است. این نویسنده مدعی شد که این پروژه‌ها تا جایی امنیتی هستند که حتی کنگره آمریکا نیز از ابعاد و زوایای کامل آن بی خبر است. در این کتاب به زوایای پنهان هارپ به عنوان یک اسلحه پرداخته شده است.


دکتر بگیش هارپ را یک سلاح معرفی می‌کند


نگرانی‌های بین المللی
در این میان هارپ نگرانی برخی از سیاست‌ مداران و کارشناسان تسلیحاتی کشورهای دیگر را نیز باعث شده است. برای مثال نمایندگان پارلمان اروپا در این مورد تحقیقاتی را آغاز کرده‌ و یک کارشناس انرژی به نام «گراتان هیلی» را برای مشاورت در این مورد به کار گرفته‌اند. هیلی هم اکنون درحال جمع آوری اسناد و مدارکی است تا به کمک آنها بتواند راهی برای افشا و درنتیجه خاتمه دادن به این طرح پیدا کند. «مگوا هالووت» که رئیس گروه سبزهای پارلمان اروپاست، مسئولیت پیگیری این پرونده را به عهده دارد. او در حال پیگیری درخواست سبزها برای وادار ساختن پارلمان اروپا به اعمال فشار بر ناتو است تا از دولت آمریکا در مورد هارپ توضیح بخواهد. به نظر هالووت این نوع تسلیحات علاوه بر پیامدهای خطرناک زیست محیطی، آزادی‌های فردی و دموکراسی را نیز به خطر می‌اندازد.

هارپ یک سلاح است
از نظر تاریخی «هارپ» پروژه ای است که در ۱۹۹۳ در ظاهر جهت بررسی و پژوهش درباره لایه یونوسفر جو زمین با استفاده از امواج رادیویی شروع به کار کرد. اما تاریخ شروع تحقیقات بر روی امواج برای بررسی امکان استفاده از آنها به عنوان سلاح‌های مرگبار به دهه‌های قبل برمی‌گردد.

به بیانی می‌توان گفت که سیستم هارپ، نتیجه تلاش‌ها و پژوهش‌های حداقل پنجاه ساله ارتش آمریکاست که کارکرد آن تنها محدود به بررسی و پژوهش درباره لایه یونوسفر نبوده و قادر است برای شناسایی پایگاه‌های مخفی اعماق زمین را جستجو کند، تمامی ارتباطات رادیویی و موجی را متوقف سازد، بر رفتارها و حالت روانی انسان‌ها تأثیر بگذارد، جریانات جوی را تغییر دهد، با متمرکز ساختن امواج بر روی اهداف هوایی مانند هواپیماها و دسته‌های بزرگ پرندگان آن‌ها در آسمان بسوزاند و برشته کند، لرزش‌های شدیدی در لایه‌های مختلف کره زمین ایجاد کرده و زلزله تولید کند و یا انفجارهایی به قدرت بمب‌های هسته‌ای ایجاد کند.

امواج هارپ بر حالت روانی افراد تاثیر منفی دارد


با این توصیف می‌توان هارپ را یک اسلحه عظیم نوین دانست که هزینه‌های آن به طور مشترک از طرف نیروی هوایی و دریایی ارتش آمریکا، آژانس تحقیقاتی پروژه‌های دفاعی پیشرفته ی آمریکا و دانشگاه آلاسکا تامین می‌شود. در واقع «هارپ» یک سلاح تمام عیار آب و هوایی است که با ارسال یک انرژی عظیم به لایه فوقانی اتمسفر، مولکول‌های تشکیل دهنده آن را به جنبش درآورده و به بازتاب قوی انرژی حاصل از این جنبش وادار می‌کند که این انرژی پس از هدایت شدن توسط سیستم هارپ می‌تواند اختلالات گسترده‌ای مانند خشکسالی، بارش برف و باران، سرمای شدید، سونامی، توفان، زلزله و... در نقطه معینی از کره زمین به وجود آورد.

هارپ شامل ده‌ها برج آنتن آلومنیومی بر روی زمینی به مساحت 23 هزار متر مربع در آلاسکا ‌است که امواج مافوق کوتاه تولید کرده و به یونوسفر می‌فرستند. هریک از این آنتن‌ها به فرستنده ای به قدرت یک میلیون وات متصل است. قدرت نهایی این آنتن‌ها با توسعه بیشتر به یک میلیارد وات افزایش یافت که از 360 آنتن به دست می‌آید. فرستنده‌ها توسط 6 توربین به قدرت هریک 3600 اسب بخار تغذیه می‌شوند و به ازای هر روز 95 تن مازوت مصرف می‌کنند.

آنتن‌های هارپ


احتمال بزرگنمایی هدف دار
اما نگاه دیگری نیز وجود دارد که تمامی گفته‌ها در مورد هارپ را یک بزرگنمایی و پروپاگاندای تبلیغاتی از طرف خود آمریکا می‌داند و معتقد است که نه هارپ و نه هیچ تکنولوژی بشری دیگری حداقل با توجه به محدودیت‌های دانش کنونی نمی‌تواند چنین قدرتی داشته باشد و کارهایی با این وسعت انجام دهد. دیدگاه مذکور این تبلیغات را در راستای ترساندن دیگر ملت‌ها از آمریکا و به انقیاد و انفعال کشیدن آنها دانسته و باوری به کارایی هارپ در ایجاد خشکسالی، زلزله، توفان و دیگر اتفاقاتی که به طور مثال ذکر شد ندارد.

برای مثال دکتر ناصر حافظی مقدس، زمین شناس، مهندس زلزله شناسی و استاد دانشگاه در گفتگو با کیهان درباره پدیده هارپ می‌گوید: «پروژه مطالعاتی هارپ درخصوص مطالعه اصول فیزیکی کنترل کننده یونوسفر است که علاوه بر آمریکا چند کشور دیگر نیز در آن مشارکت دارند. هدف اصلی این پروژه بهبود ارتباطات رادیویی بوده است اگرچه ارتش آمریکا در این پروژه بدنبال کنترل و نظارت بر ارتباطات رادیویی است.»

دکتر حافظی مقدس می‌افزاید: «مطرح شده که آمریکا در ادامه پروژه جنگ ستارگان به دنبال نوعی سلاح الکترومغناطیسی جدید است که با فشرده سازی بخشی از یونسفر و انعکاس آن امواج الکترومغناطیسی با فرکانس بالا که قدرت حرارتی زیاد دارند را به مناطق مورد نظر در سطح کره زمین وارد کند. این مطلب فرضیه‌هایی است که مشخص نیست قابلیت اجرایی داشته باشد. » این مهندس زلزله شناسی به ارتباط هارپ و زلزله اشاره می‌کند و می‌گوید: «منشأ شایعاتی که درخصوص ارتباط زلزله با پروژه هارپ وجود دارد شاید از این طریق می‌باشد که زلزله‌های بزرگ همراه با تغییرات وسیع در اتمسفر بالای منطقه کانونی می‌باشند و اغتشاشاتی را در کره یونسفر ایجاد می‌کنند. تلاش‌هایی جهت استفاده از این پدیده برای پیش بینی زلزله نیز در حال انجام است. اما اینکه با هدایت امواج الکترومغناطیس بتوان در یک منطقه زلزله ایجاد نمود توجیه علمی ندارد.»

 

دکتر محمدعلی رحمانی نیا، زمین شناس، کارشناس زلزله شناسی و استاد دانشگاه نیز در تحلیل موضوع هارپ می‌گوید: «در وهله اول باید اشاره کنم که «هارپ» پروژه ای است توسط چند کشور جهان از جمله آمریکا، روسیه، ژاپن، کانادا و... دنبال می‌شود و هدف آنها نیز شناخت لایه آیونوسفر و مطالعه آن است و در واقع پروژه هارپ فقط مختص آمریکا یا یک کشور خاصی نیست، از طرفی هم ارتش آمریکا در بخش نیروهای دریایی و هوایی پروژه ای را درباره جنگ ستارگان دنبال می‌کنند و هدفشان این است که بتوانند امواج الکترومغناطیسی را بر روی زمین برگردانند، که اگر بتوانند این کار را انجام دهند خواهند توانست حرارت زیادی را در نقطه ای از زمین ایجاد کنند.»

دکتر رحمانی نیا در ادامه تصریح کرد: «اگر زلزله طبیعی اتفاق بیافتد در لایه یونوسفر اختلالاتی ایجاد می‌شود و از این اختلالات ایجاد شده در واقع می‌توان وقوع برخی زلزله‌ها را پیش بینی کرد، از همین موضوع آمریکاییان بحث هارپ را پیش کشیده‌اند و در واقع با این اقدام می‌خواهند اذهان عمومی مردم جهان را فریب داده و به نفع خود از آن بهره برداری کنند.»

با توجه به سابقه نظام آمریکا در سوءاستفاده‌های گسترده و غیر انسانی از علوم و دانش‌های گوناگون باید گفت که به نظر می‌رسد «هارپ» که به معنای ساز «چنگ» است؛ این بار توسط جانیان آمریکایی در سمفونی به ویرانی کشیدن کره زمین و تهدید زیستن انسان در آن نواخته می‌شود.

عدالت اقتصادی و توسعه مسئولیت‌های اجتماعی از اهداف دولت‌


وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، عدالت اقتصادی و توسعه مسئولیت‌های اجتماعی را از اهداف اصلی دولت اعلام کرد.

به گزارش ایلنا در کرج، علی ربیعی، عصر امروز در مراسم واگذاری مسکن مهر مددجویان بهزیستی استان البرز گفت: وقف به عنوان یک تعهد اجتماعی شرعی از دیرباز در فرهنگ و آیین کشور ما نهادینه شده است.

ربیعی با اشاره به ضرورت بکارگیری سرمایه‌های اجتماعی و استفاده از ظرفیت خیرین کارآفرین بیان کرد: زمانی نه چندان دور کارآفرینان، تولیدگران  و فعالان اقتصادی این مرزو بوم نقش تاثیرگذاری در آبادانی، دستگیری از همنوعان و شرکای اجتماعی خود داشتند.

وی ادامه داد: امیدواریم با احیای مجدد ارزش‌های بزرگ فراموش شده جامعه  ایرانی – اسلامی‌مان شاهد توسعه مسئولیت‌های اجتماعی و سنگ بنای کار خیر در جامعه باشیم.

وی در ادامه با مذمت خودمحوری در اقتصاد، شخصی‌سازی و سودمحوری صرف اقتصادی خاطرنشان کرد: نمی‌بایست  برخی الگوهای غلط اقتصادی نظام سرمایه‌داری را در جامعه خود پیاده‌سازی کنیم و باید به سمت خیر و صلاح جمعی در اقتصاد حرکت کنیم.

ربیعی با بیان اینکه ثروت به تنهایی نمی‌تواند باعث قوام جامعه باشد گفت: اگر می‌خواهیم فرزندانمان و نسل آینده اجتماع ما آرامش روانی داشته باشند باید به سمت توزیع عادلانه ثروت پیش برویم.

وی با بیان اینکه توسعه به مفهوم ساختمان‌های بلند و صنایع بزرگ نیست گفت: ثروت به تنهایی نمی‌تواند باعث قوام جامعه شود، جامعه‌ای خوشبخت است که در آن همدلی و هم‌زبانی و همچنین مسئولیت اجتماعی برقرار شود.

وزیر کار با بیان اینکه خیر جمعی و دستگیری تنها کمک مالی نیست خاطرنشان کرد: کمک فکری و هم صحبتی را هم می‌توان خیر جمعی و دستگیری از همنوع دانست و بنای کار دولت بر مبنای خیر جمعی‌ست.

وی با بیان اینکه بسیاری از مشکلات و گرفتاری‌های مردم به دلیل اشتباهاتی‌ست که دولت‌ها و مسئولان و حتی خود مردم برای هم به وجود می‎آورند گفت: ما در قبال مشکلات و گرفتاری‌های همنوع خود مسئولیم و موظفیم و می‌بایست متعهد به حل مشکلات  یکدیگر باشیم.

ربیعی با اشاره به تعهد وزارت متبوعش در واگذاری واحدهای مسکن مهر خانوارهای تحت پوشش بهزیستی بیان کرد: در سه ماه اول 94 تعدا قابل توجهی از واحدهای مسکن مهر  واگذار شد که امیدواریم  تا پایان 95 تمامی واحدها به این خانوارها واگذار شود.

وی با بیان اینکه از سیاست‌های اصلی دولت کمک به معلولان، اقشار کم‌درآمد و ضعیف جامعه است، گفت: به زودی لایحه تاسیس صندوق حمایت از معلولان و اقشار آسیب پذیر در مجلس تصویب خواهد شد.

ربیعی با اشاره به اجباری شدن طرح غربالگری نوزادان و کودکان کارکنان ادارات و مؤسسات خاطرنشان کرد: در آینده‌ای نزدیک صدور دفترچه تامین اجتماعی منوط به معاینات غربالگری نوزادان و کودکان خواهد شد.

وضعیت اعتیاد در مدارس


مدرسه همانند اجتماعی کوچک است که ردپای بسیاری از آسیب‌های اجتماعی را می‌توان در آن جست. امروز پای "اعتیاد" که گفته می‌شود یکی از بزرگترین دغدغه‌ها و نگرانی‌های مردم است هم به مدرسه باز شده است و صاحب نظران در عین ابراز نگرانی از پایین آمدن سن اعتیاد، از ظرفیت خوب فضای آموزشی برای پیشگیری از بروز این آسیب سخن می‌گویند و تاکید دارند باید دست از آمارسازی‌های اشتباه برداشت و بر توانمندسازی مربیان پرورشی و دانش آموزان در این خصوص متمرکز شد.

کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی کشور در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه در بحث اعتیاد در مدارس صرف اینکه بخواهیم مدرسه را مبنایی برای شیوع اعتیاد در نظر بگیریم اشتباه است، می‌گوید: مدارس خودشان خروجی خانواده‌ها هستند و کسانی که در مدارس تحت عنوان دانش‌آموز شناخته می‌شوند فرزندانی هستند که شخصیت آنها در خانواده‌ها شکل می‌گیرد و به صورت مجزا نباید درباره اعتیاد در نوجوانان قضاوت کرد.

آمار اعتیاد دانش‌آموزان واقعی نیست

وی می‌افزاید: در واقع همانطور که ممکن است زمینه اعتیاد در مدارس به دلیل وجود همسالان معتاد فراهم شود، ممکن است از بیرون مدرسه هم اعتیاد وارد شود و این یک امر دو سویه است. در این میان موضوع مغفول آن است که در مدرسه اراده و برنامه‌ای مبنی بر آگاهی‌بخشی به دانش‌آموز وجود ندارد.

رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی کشور با بیان اینکه آمار اعلامی از مدارس که حدود یک درصد مصرف کننده مواد را در مدارس نشان می‌دهد نمی‌تواند آمار واقعی باشد، می‌گوید: معتقدیم مصرف مواد بیش از این آمارهاست. باید از آمارهای سطحی که باعث غفلت می‌شود چشم‌پوشی کنیم و به سمت واقعیت‌های موجود جامعه برویم.

محمدی با اشاره به اینکه آمارهای اعلامی نیز بعضا متناقض هستند عنوان می‌کند: به عنوان مثال ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام می‌کند سن اعتیاد تا 10 و 11 سال پایین آمده و این اظهارات به معنای آن است که اعتیاد به سن دانش‌آموزی رسیده، حال چگونه ممکن است آمار اعتیاد این اندازه باشد؟ در واقع آمارها متناقض‌اند و بخشی از زمان متولیان امر صرف آمارپردازی‌ها می‌شود که از پشتوانه کار کارشناسی لازم برخوردار نیست.

وی ادامه می‌دهد: جوانی که در سطح شهر درگیر اعتیاد است، همان فردی است که در مدرسه مشغول تحصیل است و اینکه بگوییم موادمخدر در مدرسه توزیع می‌شود لزوما صحیح نیست و می‌تواند از بیرون به داخل مدرسه بیاید و حتی برعکس.

آموزش و پرورش خطر اعتیاد را سال‌هاست که پذیرفته است

به گزارش ایسنا، منصور کیایی، مدیرکل دفتر مراقبت در برابر آسیب‌های اجتماعی وزارت آموزش و پرورش نیز با بیان اینکه در وزارت آموزش و پرورش همواره با این پرسش روبرو هستیم که آمار و وضعیت اعتیاد به چه صورت است می‌گوید: واقعیت این است که وزارت آموزش و پرورش خطر اعتیاد را سال‌هاست که پذیرفته است و بیشتر آمارها، آمار دقیقی برای جمع بندی در مورد اعتیاد نیست. ما قصد کتمان و انکار اعداد را نداریم اما به دلایل فنی لفظ "اعتیاد" را برای این جامعه آماری قبول نداریم.

وی با تاکید بر اینکه ما حتی نمی‌پذیریم یک دانش آموز اعتیاد داشته باشد می‌گوید: دانش آموزان نزد آموزش و پرورش امانت هستند.

سید حمید صرامی، مشاور دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز درباره آمارهای اعتیاد می‌گوید: ما به موضوع اعتیاد در سطح دانش آموزان معترض هستیم اما این که گفته می‌شود دانش آموز در مدرسه معتاد می‌شود را هیچ کس عنوان نمی‌کند. بر اساس تحقیقات به دست آمده 33 درصد از دانش آموزان یکی از اعضای خانواده‌شان سیگاری بوده، پنج درصد از آن‌ها یکی از اعضای خانواده‌شان مصرف مواد دارند، چهار درصد عنوان کرده‌اند که دوستان حشیشی دارند و هفت درصد نیز گفته‌اند دوستانی دارند که مصرف کننده تریاک هستند.

به موضوع اعتیاد در سطح دانش آموزان معترض هستیم

سید حمید صرامی، مشاور دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز درباره آمارهای اعتیاد می‌گوید: ما به موضوع اعتیاد در سطح دانش آموزان معترض هستیم اما این که گفته می‌شود دانش آموز در مدرسه معتاد می‌شود را هیچ کس عنوان نمی‌کند. بر اساس تحقیقات به دست آمده 33 درصد از دانش آموزان یکی از اعضای خانواده‌شان سیگاری بوده، پنج درصد از آن‌ها یکی از اعضای خانواده‌شان مصرف مواد دارند، چهار درصد عنوان کرده‌اند که دوستان حشیشی دارند و هفت درصد نیز گفته‌اند دوستانی دارند که مصرف کننده تریاک هستند.

وی می‌افزاید: قطعاً در نوجوانان، گروه همسالان یکی از اثرگذارترین افراد در رفتار نوجوانان هستند، لذا وقتی ما می‌گوییم 65 درصد شخصیت افراد در خانواده شکل می‌گیرد زمانی که یکی از اعضای خانواده معتاد باشد قطعاً روی نوجوانان اثر خود را خواهد گذاشت.

مربیان پرورشی توانمندی لازم را برای آگاهی دهی به دانش آموزان ندارند

در کنار طرح مبحث رصد نظام مند وضعیت اعتیاد در سطح کشور و ضرورت اعلام آمارهای صحیح در این خصوص از رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی درباره راهکارهای موجود برای پیشگیری از بروز بحران اعتیاد در مدارس در آینده و اقداماتی که باید در دستور کار مسئولان ذیربط قرار بگیرد نیز پرسیدیم. وی در این باره می‌گوید: این موضوع نیازمند توجه جدی است. پیش از این پیشنهاد کردیم آموزش و پرورش برای مربیان پرورشی خود دوره‌های آموزشی برگزار کند تا آنها به سلاح آموزش و آگاهی‌دهی در این خصوص مجهز شوند.

وی می‌افزاید: همچنین پیشنهاد کردیم مباحث آموزشی در قالب کتب درسی ارائه شوند زیرا دوره‌های فعلی و آموزش‌های حال حاضر، تاثیرگذاری لازم را ندارند و برخورد دانش‌آموزان با آن نیز رفع تکلیفی است.

محمدی با بیان اینکه اساس شکل‌گیری و مبنای فعالیت آموزش و پرورش تربیت صحیح است، می‌گوید: حتی اگر آمار اعتیاد دانش آموزان پایین باشد باز هم برای ما فاجعه است و مربیان ما توانایی و کارایی لازم را برای آموزش مهارت‌های مقابله با اعتیاد و هیجانات این سن ندارند.

دلایل عمده افزایش مصرف مواد مخدر

کیایی، مدیرکل دفتر مراقبت در برابر آسیب‌های اجتماعی وزارت آموزش و پرورش نیز درباره اقدامات انجام شده در این وزارتخانه در خصوص اعتیاد می‌گوید: عوامل و دلایل روانی شامل ویژگی‌های شخصیتی و فردی، دلایل اجتماعی مانند مسائل مربوط به محرومیت و محیط زندگی افراد و دلایل فرهنگی با توجه به گسترش فضای مجازی که در سبک زندگی جوانان خود را نشان می‌دهد از دلایل عمده افزایش مصرف مواد مخدر هستند.

وی در ادامه عنوان می‌کند: برخی از برنامه‌های پیشگیرانه از آسیب‌های اجتماعی در سطح مدارس به صورت سالانه و به طور مستمر اجرا می‌شوند. همچنین برنامه‌هایی هم برای نخستین بار طراحی شده و در دست اجراست. برنامه‌های پیشگیرانه در سطح مدارس شامل سه محور است که نخستین آن شامل برنامه پیشگیری اولیه با تمرکز بر آموزش، پیشگیری برای کودکان و نوجوانان، والدین و کارکنان می‌شود.

کیایی ادامه می‌دهد: محور دوم برنامه‌ها شامل نهضت فرهنگی پیشگیری است که نگاه ما در این زمینه فرهنگی و ترویجی بوده و شامل تولید مجلات پیشگیری و نوین برای دانش‌آموزان، ‌کارکنان و والدین، برگزاری نمایشگاه‌های سیار پیشگیری در مدارس کشور و برگزاری جشنواره نوجوان سالم می‌شود. محور سوم نیز برنامه‌های مراقبت اجتماعی است و تلاش می‌کنیم تا علاوه بر عموم دانش‌آموزان که در سایر محورها به آن‌ها خدمت‌رسانی می‌کنیم، توجه ویژه‌ای به کودکان و نوجوانان در معرض خطر داشته باشیم.

سطح پوشش 8درصدی آموزش‌های پیشگیرانه اعتیاد در مدارس

این در حالی است که صرامی، مشاور دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در خصوص برنامه ریزی‌های این ستاد برای مبازره با مواد مخدر اظهار می‌کند: وزارت آموزش و پرورش یکی از 12 عضو اصلی ستاد است و آنچه در سال‌های اخیر مشاهده می‌کنیم این است که اقدامات آموزش و پرورش در جهت مهارت آموزی و تقویت رفتارهای مروج سلامت افزایش پیدا کرده است اما باید گفت که میزان سطح پوشش متناسب با حجم تهدید نیست. در حال حاضر آمارهای ما میزان سطح پوشش را چیزی در حدود هشت درصد اعلام می کنند.

به گزارش ایسنا، امروز یکی از دغدغه‌ها و نگرانی‌های بزرگ کارشناسان امور اجتماعی تغییر الگوی مصرف مواد مخدر است و گفته می شود بیش از 30 درصد معتادان، مواد مخدر صنعتی مصرف می‌کنند.

نگرانی بزرگ امروز: مصرف، حمل و نگه داری آسان مواد مخدر صنعتی

رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران نیز بر این گفته صحه می‌گذارد و تصریح می‌کند: همه نگرانی ما از این است که الگوی مصرف مواد مخدر تغییر کرده و موادمخدر صنعتی جدید به راحتی در کیف مدرسه جا می‌گیرد و بو و دود ندارد، مصرف آن دشوار نیست و می‌تواند از یک قرص ساده شروع شود و حتی در مواد خوراکی چون پاستیل تعبیه شود. به عنوان مثال شیشه ماده مخدری است که در ابتدا علامت مشخصی مثل موادمخدر سنتی ندارد که بتوان به سرعت از روی ظاهر پی به مصرف آن برد.

محمدی با بیان اینکه نباید در چنین شرایطی خودمان را با آمارسازی‌های اشتباه گول بزنیم می‌گوید: اگر آموزش و پرورش نخواهد با واقعیت روبرو شود، واقعیت آموزش و پرورش را درگیر خواهد کرد. متاسفانه محدودیت‌هایی از سوی آموزش و پرورش در این خصوص وجود دارد و فرار از این واقعیت تنها این معضل را گسترده‌تر و بر عمق آن می‌افزاید و سفیدنمایی آموزش و پرورش دردی را دوا نخواهد کرد.

وی تاکید می‌کند: از سوی دیگر باید پذیرفت آموزش و پرورش جدای از خانواده نیست و باید احساس مسئولیت کند. معتقد نیستم اعتیاد از آموزش و پرورش و مدارس رشد می‌کند بلکه می‌تواند تقویت شود. آموزش و پرورش نباید از قبول مسوولیت‌های خود در این خصوص سرباز بزند.

هزینه‌های تولید به کمتر از نرخ تورم رسید

رشد هزینه‌های تولید بهار امسال به 11.1 درصد رسید. عددی که 4.5 واحد درصد از تورم کل کشور کمتر است. تورم خرداد سال جاری از سوی بانک مرکزی 15.6 درصد اعلام شده است حال آنکه شاخص بهای تولید در کشور 11.1 درصد افزایش یافته است که به مفهوم شتاب کمتر افزایش قیمت‌ها در بخش صنعت است.

به گزارش خبرنگار تابناک اقتصادی، رشد کمتر هزینه‌های تولید در بلندمدت می‌تواند بر کاهش قیمت تمام شده کالاهای مصرفی مردم و به تبع آن کاهش نرخ تورم کل بینجامد. 

بررسی نرخ تورم بخش صنعت از بهار سال 1391 نشان می‌دهد تورم یا افزایش هزینه‌های تولید رد این بخش به 35.5 درصد رسیده بود و در یک سال منهی به بهار این سال با تورمی فزاینده روبرو بوده‌ایم. این نرخ در سه فصل بعد از آن تا حدی کاهش یافت و اعداد 26.5، 24.1 و 29 درصد برای تابستان، پاییز و زمستان 91 برآورد شد.

گزارش‌ها حکایت از آن دارد که در فصل بهار و تابستان سال 92 بیشترین رشد هزینه در بخش صنعت را داشته‌ایم و تورم در این دو فصل به 36.1 و 41 درصد رسید اما از نیمه دوم سال 92 کم کم تورم این بخش رو به کاهش گذاشت و به ترتیب با 35.6 و 28.3 درصد تورم در فصل‌های پاییز و زمستان 92 مواجه بوده‌ایم. 

در سال 93 نیز کاهش نرخ هزینه‌ها روند دو فصل قبل را دنبال کرد و در یک سال منتهی به هر یک از فصل‌های سال 93 تورم این بخش به ترتیب 22.2، 17.2، 16.7 و 16.1 درصد محاسبه شده است. 

افت تورم تا 11.1 درصد نیز در اولین فصل از سال 94 اتفاق افتاد و به این ترتیب هزینه‌های تولید به زیر نرخ تورم کل رسید.

شاخص قیمت تولیدکننده بخش صنعت نسبت به فصل گذشته نیز 2.7 درصد و نسبت به فصل مشابه سال قبل 0.3 درصد افزایش یافت. شاخص قیمت بخش صنایع تولید ذغال سنگ- پالایشگاه‌های نفت با 6.8 درصد افزایش نسبت به فصل قبل و رسیدن به عدد 161.8 بیشترین تاثیر را در افزایش شاخص کل فصل بهار داشته است. 

رشته فعالیت تولید فرآورده‌های نفتی تصفیه شده با 6.8 درصد افزایش نسبت به فصل قبل نیز بیشترین تاثیر را در افزایش شاخص این بخش داشته است.

بحران بیکاری جوانان و تحصیلکردگان


هر چند بررسی‌ها نشان می‌دهد جمعیت ایران با شتابی قابل توجه به سمت سالمندی در حرکت است، اما همچنان درصد بالایی از این جمعیت را جوانان تشکیل داده و کشور ما در پنجره جمعیتی و فرصت طلایی قرار دارد. پنجره طلایی به موقعیتی گفته می‌شود که در آن جوانان آماده به کار که به مراتب راندمان کاری بالاتری نسبت به میان سالان و سالمندان دارند، درصد بالایی از جمعیت را تشکیل می‌دهند. این وضعیت از آنجا یک فرصت طلایی محسوب می‌شود که می‌توان با برنامه‌ریزی درست اقتصادی سود سرشار اقتصادی عاید کشور کند. با وجود این، بررسی‌ها در ایران نشان می‌دهد نه تنها از این فرصت طلایی استفاده نشده که بیکاری بالای جوانان و تحصیلکردگان خود زیان زیادی را متوجه اقتصاد کشور ما کرده است.
 
به گزارش آرمان، هفته جمعیت از 20 تیر در ایران شروع می‌شود. بررسی‌ها در این زمینه نشان می‌دهد اگر رشد جمعیت ایران که در سال‌های اخیر روند کاهشی داشته همچنان روند کاهشی اش ادامه یابد یا اینکه در همین حد باقی بماند، در آینده‌ای نه چندان دور ما دچار بحران سالمندی خواهیم شد. این مساله که معمولا در حوزه جمعیت‌شناسی بررسی می‌شود یک طرف مساله است و مساله دیگر در این زمینه استفاده از پنجره جمعیتی یا همان فرصت طلایی است که وجود میلیون‌ها جوان در کشور برای ما به وجود آورده است. تجربه کشورهای دیگر در این زمینه نشان می‌دهد وقتی آنها در چنین شرایطی بوده‌اند، به نحوی از این مساله استفاده کرده‌اند که در یک دوره به رشد اقتصادی قابل توجهی رسیده‌اند. تعداد بالای جوانان در یک کشور یعنی وجود نیروی کاری که انرژی و انگیزه بالایی دارد. می‌توان با تخصص آموزی به این جوانان گام‌های بلندی در راستای رونق اقتصادی برداشت. در ایران حداقل روی کاغذ این تخصص آموزی هم اتفاق افتاده است، چرا که درصد بالایی از جوانان کشور تحصیلات عالی دارند، اما مشکل اینجاست که جوانانی که می‌توانند با کار کردن، اقتصاد کشور را پویا کنند، مشکلات عدیده‌ای در زمینه کاریابی دارند. آمارهای رسمی نشان می‌دهد نرخ بیکاری جوانان و همچنین نرخ بیکاری تحصیل کردگان به مراتب بالاتر از میانگین بیکاری است. این واقعیت یعنی اینکه بیکاری علاوه بر زیان‌های اجتماعی و روانی، سالانه میلیاردها تومان زیان اقتصادی به دلیل فرصت سوزی و به دلیل اینکه افراد با هزینه‌ای گزاف تحصیل می‌کنند اما بیکار می‌ماند، بر ما تحمیل می‌کند. 

 نرخ بالای بیکاری جوانان و تحصیلکردگان

سونامی بیکاری جوانان؛ این تعبیری آشناست چرا که در سال‌های اخیر بارها آن را شنیده‌ایم و شنیدن آن نشان‌دهنده واقعیتی است که درباره بیکاری در کشور ما وجود دارد. هر چند بنابر آخرین بررسی‌ها نرخ بیکاری در کشور ما حدود 10 درصد است اما سهم جوانان، تحصیلکردگان و زنان از بیکاری به مراتب بیشتر از این است، حال آنکه این اقشار می‌توانند بیشترین راندمان کاری را داشته باشند. در حال حاضر نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۰ سال ۲۱ درصد است، در حالی که نرخ بیکاری کل ما 10.5 درصد عنوان شده است. چندی پیش رئیس مرکز آمار ایران گفت: استانداردها اینگونه می‌گویند: هرگاه نرخ بیکاری جوانان، حداقل دو برابر نرخ بیکاری کلی بود (نرخ بیکاری کلی، ۱۵ تا ۶۴ سال است) شما به نقطه بحران رسیده‌اید، که در حال حاضر ما در چنین وضعیتی قرار داریم. 

البته در زمانی این رقم تا 2.5 برابر هم افزایش پیدا کرد اما اکنون در دو برابر نرخ بیکاری کلی قرار داریم. عادل آذر تصریح کرد: نکته جالب اینجاست که اگر مبنای محاسبات از حداقل یک ساعت به حداقل هشت ساعت افزایش یابد، هیچ‌گونه تغییری در نرخ بیکاری در ایران صورت نمی‌گیرد، اما هنگامی که مبنای محاسبات خود را به ۱۶ ساعت کار در هفته افزایش دهیم، هر میزانی که نرخ بیکاری را اعلام می‌کنیم شما یک درصد به آن اضافه کنید، یعنی در حال حاضر نرخ بیکاری بر اساس ۱۶ ساعت کار در هفته 11.5 درصد است.  از طرف دیگر، عنوان می‌شود بیکاری تحصیل کردگان 42 درصد است یعنی اینکه، حدودا از هر دو جوان تحصیل کرده یک نفر بیکار می‌ماند که با این فرض که سالانه یک میلیون جوان ایرانی فارغ‌التحصیل می‌شوند، چیزی حدود 500 هزار جوان تحصیل کرده ایرانی هر سال به جمعیت میلیونی بیکاران اضافه می‌شود. 

 خسارتی که قابل محاسبه نیست

از آنجا که بیکاری تبعات مختلف اجتماعی، سیاسی، روانی، فرهنگی، اقتصادی و... دارد نمی‌توان خسارت بیکار ماندن یک جوان را صرفا با آوردن عدد و رقم محاسبه کرد. با وجود این، گذشته از زیان‌های دیگر بیکاری، زیان اقتصادی آن مساله‌ای مهم است که بیش از هر چیز ما را به یاد پنجره جمعیتی و فرصت طلایی می‌اندازد؛ پنجره‌ای که بسته مانده و فرصتی که در حال سوختن است. در حال حاضر حدود 30 درصد از جمعیت کشور را جوانان تشکیل می‌دهند یعنی اکنون بیش از 20 میلیون جوان در کشور ما زندگی می‌کنند. نرخ 21 درصدی بیکاری جوانان که البته بر اساس برخی تحلیل‌ها خوشبینانه نیز به حساب می‌آید به این معناست که بیش از پنج میلیون جوان ایرانی بیکار مانده است. تنها اگر فرض کنیم که هر فرد شاغل بتواند در ماه یک میلیون تومان سودآوری داشته باشد بیکاری جوانان ماهانه پنج هزار میلیارد و در سال حدود 60‌هزار میلیارد تومان به زیان کشور تمام می‌شود. حال اگر در این میان به محاسبه زیان اقتصادی بیکاری تحصیل‌کردگان بپردازیم به اعداد عجیب و غریبی می‌رسیم که خود وضعیت نه چندان خوشایند کشور ما در این زمینه را نشان می‌دهد. تحصیل هر فرد در دانشگاه‌های کشور چه تحصیل رایگان و چه تحصیل در دانشگاه‌هایی که شهریه می‌گیرند، هزینه‌های اقتصادی زیادی دارد. 

چندی پیش وزارت علوم درباره زیان اقتصادی خروج نخبگان از ایران عنوان کرد که این خروج سالانه 150 میلیارد دلار به اقتصاد کشور ضرر می‌زند. مبنای این محاسبه این بود که هر دانش‌آموخته مهاجرت کرده، یک میلیون دلار برای کشور زیان اقتصادی دارد. همین عدد را اگر مبنا قرار دهیم حدود 500 هزار تحصیل کرده‌ای که هر سال به جمعیت بیکاران کشور اضافه می‌شود، سالانه 500 میلیارد دلار خسارت اقتصادی برای ما دارند. این خسارت به صورت کلی محاسبه می‌شود و در واقع، پولی است که از جیب مردم و دولت همزمان خارج می‌شود. بررسی‌های فوق نشان می‌دهد پنجره جمعیتی و فرصت طلایی جمعیت در کشور نه تنها برای ما سودی نداشته که زیان‌های زیادی نیز متوجه اقتصاد ما کرده است. این در حالی است که زیان بیکاری تنها اقتصادی نیست و ابعاد اجتماعی، فرهنگی، روانی و... نیز پیدا می‌کند. شاید به همین دلیل است که بررسی‌ها نشان می‌دهد دغدغه اصلی خانواده‌های ایرانی در حال حاضر بیکاری است.