واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

نقش سلامتی به عنوان اولین و مهمترین ابزار موفقیت

سلامتی اولین و مهمترین ابزار موفقیت (از سایت یادبگیر)

 نوشته: علی یزدی مقدم

سلامتی و موفقیت

در هر مقاله و مبحثی درباره موفقیت معمولاً پر تلاش بودن و سخت کوشی مورد تاکید قرار می گیرد همیشه از کار مداوم و خستگی ناپذیر صحبت می شود و افراد زیادی را به عنوان نمونه ذکر می کنند که با کار خستگی ناپذیر و طولانی مدت توانسته اند کار های خارق العاده ای انجام دهند و طعم موفقیت را بچشند. اما در این میان یک نکته فراموش می شود همه یا غریب به اتفاق این افراد سلامتی خود را بخاطر کسب موفقیت از دست نداده اند و اگر سلامت خود را برای کسب آن هدف از دست داده اند شاید نتوانیم آنها را انسان موفقی بدانیم. ولی من امروز حرف دیگری دارم اگر بخاطر رسیدن به موفقیت سلامتی خود را به خطر بیندازید موفقیت را هم بدست نخواهید آورد یا اگر آنرا بدست بیاورید از آن لذت نخواهید برد. اما آیا می توان هم به موفقیتی بزرگ دست یافت و هم سلامتی خود را حفظ کرد؟

 ما انسان ها قدر آنچه را که داریم نمی دانیم تا زمانیکه آن را از دست بدهیم سلامتی جسمی و روحی هم یکی از این داشته هاست و بهتر است بگویم یکی از ارزشمند ترین آنها. اما گاه آنچنان سلامتی را در میان اهداف بزرگ خود گم می کنیم و از آن غافل می شویم که فقط هنگامی که درد و بیماری به سراغ ما می آید متوجه می شویم چه گوهر ارزشمندی را از دست داده ایم.

سلامتی روح، سلامتی بدن

سلامتی فقط به سلامت جسمی محدود نمی شود بلکه شامل سلامت روان هم هست. برای داشتن روان سالم به استراحت و تفریح نیاز دارید به یک رابطه عاطفی سالم نیاز دارید باید با دوستان و اطرافیان ارتباط برقرار کنید و در این میان خانواده نقش اساسی در دست یافتن به سلامت روان افراد دارد. اگر بخاطر دست یافتن به هدف والای خود خانواده خود را از دست بدهید موفقیت را لمس نخواهید کرد. حتی زمانیکه به آن هدف می رسید احساس خوبی نخواهید داشت به عبارت دیگر سلامت روحی خود را به خطر انداخته اید منظور از از دست دادن خانواده دور شدن از آنها و وقت نداشتن برای آنهاست. همه افراد پر کار همیشه با این مشکل در گیر هستند و مدام باید تلاش کنند بین کار و زندگی خانوادگی خود تعادل برقرار کنند. این حقیقتی است که باید قبول کنیم اگر موفقیت بزرگی می خواهید مجبور هستید قسمتی از وقتی را که باید برای خود و خانواده تان بگذارید صرف کار بیشتر کنید. اما نباید از خود و خانواده خودتان غافل شوید. راه رسیدن به موفقیت یک مسیر طولانی است و نیاز به زمان زیادی دارد، باید بتوانید مدت طولانی با انگیزه بمانید، باید توان جسمانی بالایی داشته باشید، باید آرامش فکری داشته باشید و در یک کلام یک مدیر قدرتمند در تمامی جنبه های زندگی خود باشید و بتوانید همه جانبه مدیریت کنید. البته ساده نیست ولی این گونه تلاش کردن ارزشمند است.

هر از چند گاهی ترمز کنید!

اگر رسیدن به موفقیت را یک سفر طولانی برای مقصدی زیبا و دلپذیر بدانیم و شما راننده خودرو باشید به عنوان راننده مسئول جان خود و سرنشینان خودرو هستید. طبیعی است که پس از مدتی رانندگی هم شما و هم سرنشینان خودرو (که همان خانواده شما هستند) به استراحت نیاز خواهند داشت و باید هر از چند گاهی خودروی خود را متوقف کنید استراحت کنید و از مناظر زیبا لذت ببرید تا توان رانندگی با تمرکز دقت و ایمنی بالا را داشته باشید. به خاطر داشته باشید سفر موفقیت سفری بسیار طولانی است و باید به خود فرصت بیشتری بدهید تا بتوانید تا تجدید قوا کنید و درست تصمیم بگیرید و توان ادامه مسیر را داشته باشید.

سلامتی را یک هدف بزرگ قرار دهید.

اگر می خواهید همیشه سلامتی خود را حفظ کنید باید تکلیف خود را با آن مشخص کنید. باید آنرا یک هدف مهم بدانید هیچگاه نگویید: «مگه من چقدر می خوام عمر کنم!» ارزشمند ترین چیزی که دارید سلامتی شما و این فرصت زندگی است فرصتی که دوباره به شما داده نمی شود باور کنید عمر بسیار کوتاه است بسیار کوتاه تر از آنی که فکرش را می کنید این فقط حرف من نیست این سخن بسیاری از بزرگان است. خاطرم هست که چند سال پیش دوره ای آموزشی را زیر نظر استادی می گذراندم که سالها تجربه کاری داشت وقتی صحبت می کردیم خاطراتی از اروپا، آفریقا، خاورمیانه، کشور های عربی، ایران عزیزمان، چین و … نقل می کرد اما جمله ای که او در 76 سالگی مرتب تکرار می کرد این بود که زندگی کوتاه است بسیار کوتاه من همیشه او را به چشم فردی موفق می دیدم که تجربیات ارزشمندی دارد اما همیشه این حرف او مرا به فکر وا می داشت در آن لحظه که این جملات را می گفت یک پیام هم در چشمانش بود گویی با چشمانش می گفت که شما هم زودتر از آن که فکر می کنید متوجه می شوید که به سن من رسیده اید! من آن موقع 30 سال سن داشتم با خود فکر می کردم چقدر زود 30 ساله شدم آیا 30 سال بعدی هم به همین زودی می گذرد؟ آیا در آن زمان می توانم مانند او سرپا باشم و به مهندسان جوان مهارت هایم را بیاموزم؟

اما وقتی که با شور و شوق مشغول کار هستیم همه این حرف ها را فراموش می کنیم و به همین دلیل است که باید برای سلامتی خود هم باید هدف داشته باشیم هدف سلامتی هر یک از ما می تواند این باشد که طولانی عمر کنیم و تا آخر عمر سلامت باشیم. خوب عمر طولانی چقدر است؟ 90 سال 100 سال 120؟ یا بیشتر این را خود می دانید اما بهتر است یک عدد در ذهن خود داشته باشید و برای مثلاً صد سال زندگی موفق و سلامت برنامه ریزی و تلاش کنید.

راهکار های حفظ سلامتی و رسیدن به موفقیت:

  • اولویت اول خود را سلامتی قرار دهید سلامتی فقط سلامتی جسمی نیست سلامتی روحی هم هست

  • برنامه زمانی داشته باشید و در این برنامه برای استراحت، ورزش و تفریح زمان کافی در نظر بگیرید.

  • برنامه ورزشی منظمی داشته باشید یک برنامه ورزشی که به سلامتی شما کمک کند نه اینکه آنرا به خطر بیندازد.

  • یک روز از هفته را به خانوداه خود اختصاص دهید با فرزندان به گردش بروید یک برنامه پیاده روی، کوه نوردی رفتن به سینما یا باغ وحش می تواند در روحیه و سلامتی شما و خانواده شما نقش بزرگی داشته باشد.

  • هر از چند گاهی به کار های خانه مانند آشپزی بپردازید و سعی کنید خوراک مورد علاقه خود را بپزید. آشپزی می تواند یک تفریح باشد و در عین حال قوه ابتکار شما را تقویت کند. سعی کنید طعم خاص خود را به غذا هایی که می پزید بدهید آن موقع خواهید دید که آشپزی لذت بخش خواهد شد!

  • به اندازه کافی استراحت کنید. برنامه خواب منظم داشته باشید خوابیدن مانند شارژ کردن باتری بدن است. افراد که خواب نامنظم دارند بیشتر بیمار می شوند و عمر کوتاه تری دارند.

  • زمانی را برای صحبت کردن و درد و دل کردن با افراد خانواده اختصاص دهید به حرف های آنها گوش دهید و با آنها صحبت کنید به این ترتیب سوء تفاهم ها برداشته می شود و همه اعضای خانواده بهتر با هم همکاری می کنند. و با آرامش فکری بیشتر می توانید

  • از خانواده خود کمک بخواهید همه افراد خانواده باید در مورد مشکلات خانواده احساس مسئولیت کنند. همانطور که به مشکلات آنها رسیدگی می کنید باید از آنها هم بخواهید در وقت آزاد خود با شما همکاری کنند. این یک رابط سالم و سودمند برای دوطرف است. به این ترتیب وقت آزاد بیشتر خواهید داشت و با همکاری خانواده خود در مسیر درستی به سمت موفقیت گام برمی دارید.

  • زمانی را برای فکر کردن اختصاص دهید یکی از دلایلی که بسیاری خود را فراموش می کنند این است که با چشمان بسته فقط تلاش می کنند بدون اینکه به اندازه کافی فکر کنند آنها بیشتر خسته می شوند و کمتر وقت آزاد دارند و نتیجه کمتری هم می گیرند. پس زمانی را برای مرور کار های خود داشته باشید از تجربه های خود استفاده کنید و فکر کنید و راندمان خود را بالا ببرید تبر خود را تیز کنید بعد ضربه بزنید!

  • برنامه غذایی سالم داشته باشید و از پر خوری بپرهیزید شما می خواهید بیش از 100 سال سالم زندگی کنید پر کار و پر تلاش باشید به دیگران کمک کنید برای آنها الگو باشید و از این همه لذت ببرید به عبارت دیگر می خواهید زندگی کنید آیا باز هم می خواهید با پر خوری این فرصت ها را به خطر بیندازید؟

  • مثبت فکر کنید ارتباطی قوی بین مثبت فکر کردن و سلامت روحی و جسمی وجود دارد همچنان که مثبت فکر کردن به با شما کمک می کند با انگیزه بیشتری تلاش کنید و موفقیت را لمس کنید به آرامش فکری و روحی شما هم کمک می کند.

البته من نمی گویم اگر کسی سلامتی خود را از دست بدهد دیگر نمی تواند انسان موفقی باشد ولی راه رسیدن به موفقیت کار کردن تا حد به خطر انداختن سلامتی خود نیست! با این هدف که کمی زودتر به هدف خود برسید ارزشمند ترین چیزی را که خداوند به شما ارزانی کرده است را به خطر نیندازید.

سلامت و موفق باشید

نوشته: علی یزدی مقدم

مطالب مرتبط:

آسیب شناسی وایبر با نظر دکتر پرویز رزاقی، روانشناس و مشاور

نگاهی به اسیبهای فضای مجازی

آسیب شناسی وایبر (از سایت استاد محمد شجاعی)

شبکه های اجتماعی تلفن همراه روزبه روز همه گیر تر می شوند اما یکی از اولین و معروف ترین این شبکه ها وایبر است که افراد زیادی از دوست و آشنا گرفته تا اقوام و فامیل های دور و نزدیک را در آنها می بینیم، اما حضور در این شبکه ها چندان هم ایمن نیست و مشکلاتی را ایجاد می کند. دکتر پرویز رزاقی، روانشناس و مشاور به شما می گوید که وایبر برای سلامت روحی تان چه آسیب هایی دارد و چطور باید از این خطرات در امان بمانید.

 

دوری از خانواده ها

یکی از دلایل حضور افراد برای عضویت در گروه های مختلف وایبر این است که با حضور در این فضای مجازی می توانند با افراد بیشتری در تعامل باشند، ارتباطات اجتماعی شان را گسترده تر کنند، به مسافرت بروند و دسته ای از کمبود های شان برطرف شود. گاهی اوقات هم شرایط زندگی به گونه ای است که فرصتی برای معاشرت با افراد و دوستان باقی نمی ماند و ناچاریم برای آگاهی از حال و احوال اطرافیان به فضای مجازی پناه ببریم. به طور مثال فردی که از صبح سر کار می رود، بیشتر اوقات روز در محیط های بسته کار می کند و دایره ارتباطات محدودی دارد، چنین فردی از راه برقراری ارتباطات در شبکه های اجتماعی می تواند تبادلات اجتماعی بیشتری داشته باشد اما این موضوع همیشه هم بی عیب و نقص نیست.

مشکل زمانی پیش می آید که افرادخانواده زمان زیادی درگیر حضور در شبکه های اجتماعی مختلف می شوند و به این ترتیب از حضور و صحبت با خانواده دور می مانند. حتما شما هم این روزها افرادی را دیده اید که در خانه، رستوران، مهمانی های دوستانه و خانوادگی و حتی در مراسم عزاداری و عروسی هم از گوشی تلفن همراه و شبکه های اجتماعی جدا نمی شوند و هر لحظه می خواهند به روز باشند، اما این موضوع آسیب هایی را به همراه دارد و باعث غفلت از اعضای خانواده و بی توجهی به نیازهای آنها می شود. شاید افراد خانواده نتوانند این موضوع را به راحتی بپذیرند و هضم این ارتباطات مجازی برای شان مشکل باشد، درنتیجه گروه بازی باید در زمان مناسب انجام شود تا اعتراض شدید افراد مختلف خانواده را به دنبال نداشته باشد.

 

وابستگی روانی به وایبر

مشکل دیگری که با عضویت در گروه های وایبر پیش می آید، وابستگی روانی به این گروه هاست. بسیاری افراد از نظر روانی طوری به گروه وابسته می شوند که نمی توانند یک لحظه هم از آن دست بکشند، بنابراین در موقعیت های مختلف به دنبال این هستند که خودشان را به گروه برسانند و تبادل نظرات را از دست ندهند، در چنین شرایطی زندگی عادی فرد مختل شده و مشکلاتی برایش پیش می آید.

 

درماندگی در فضای مجازی

گروه های وایبر برای بعضی افراد که اعتمادبه نفس پایین دارند مانند سم و آسیب است، درواقع شمشیر دولبه ای است که هم می تواند برای این افراد مفید باشد و در مواردی ممکن است سبب بروز آسیب هایی شود. از آنجا که این افراد نمی توانند در فضای واقعی خشم و ناراحتی شان را اعلام کنند ممکن است برای بروز این احساسات به فضای مجازی پناه ببرند، درنتیجه هر بار که مشکلاتی برایشان پیش می آید به فضای مجازی اکتفا می کنند که بار منفی دارد چون در این فضا قرار می گیرند و نمی توانند در دنیای واقعی با آدم ها روبه رو شوند. به این ترتیب فردی با اعتمادبه نفس پایین به دلیل اینکه نمی تواند مسائلش را بیان کند دچار درماندگی می شود.

 

رعایت نشدن حریم های خانوادگی

 

در بعضی گروه ها حریم های شخصی و خانوادگی رعایت نمی شود که این موضوع در زندگی مشترک مشکلاتی ایجاد کرده و سبب از هم پاشیدگی نظام خانواده می شود. از سوی دیگر احتمال دارد سوءتفاهم های جدی و شدیدی هم پیش بیاید. شاید خانمی متوجه شود همسرش در این گروه ها هنگام صحبت با خانمی دیگر از کلمات محبت آمیز استفاده می کند و این موضوع را زنگ خطری برای زندگی اش احساس کند.

درمجموع برای پیشگیری از بروز مشکلات در وایبر به زوج ها توصیه می شود در گروه هایی عضو شوند که از نظر بار علمی و ارزش های اخلاقی اطلاعات خوبی در اختیارشان قرار دهد یا با اطلاع رسانی از زمان و مکان برگزاری سمینار ها به غنی شدن زندگی شان کمک کند. توصیه دیگر این است که زوج ها از به کار بردن کلمات خودمانی درون خانواده در گروه ها پرهیز کرده و در مجموع هوشیارانه تر و محتاط تر رفتار کنند. بعضی گروه ها ارزشمند نیستند و بهتر است با مشاهده نامناسب بودن شرایط، گروه را ترک کنید تا مشکلات جدی برای تان پیش نیاید و به اختلاف با همسر و از هم پاشیدگی زندگی خانوادگی منجر نشود.

 

آسیب برای نوجوانان

وایبر می تواند برای گروه های سنی مختلف پرخطر باشد اما ممکن است به نوجوانان آسیب بیشتری وارد کند. شاید نوجوانان وارد دنیا و ارتباطی شوند که دلخواه پدر و مادر نیست و در این گروه ها تصاویر، جوک، جملات و حرف هایی رد و بدل شود که برای یک نوجوان مناسب نیست. از این رو در مورد نوجوانان عضویت در گروه های وایبر را پرخطر می دانیم و این موضوع می تواند با بدآموزی هایی همراه باشد.

 

بی خوابی در کمین وایبربازها

اگر به تلفن همراه هوشمند معتاد هستید شاید برای تان پیش آمده که در کنار این یار همیشگی به خواب رفته باشید. این اتفاق فقط برای شما پیش نمی آید؛ تحقیقات نشان می دهد ۴۴ درصد از صاحبان تلفن همراه در کنار این ابزار هوشمند به خواب می روند. تلفن های همراه، تبلت ها، تلویزیون و گجت هایی که صفحه ال ای دی دارند از خودشان پرتوهایی ساطع می کنند که می تواند هورمون ملاتونین را تحت تاثیر قرار داده و در روند خواب شما اختلالاتی ایجاد کند.

این ابزارها نور آبی رنگی دارند، طول موج این نور شبیه نور زردی است که در طول روز می بینیم. از این رو بدن ما شب ها در کنار صفحات آبی رنگ گوشی ها ممکن است به اشتباه تصور کند که هنور روز است، درنتیجه چرخه خواب مان به هم می خورد و دچار بی خوابی می شویم. درواقع نور آبی رنگی که در صفحه کامپیوتر وجود دارد چرخه خواب و بیداری را به هم می زند و احتمال بروز بی خوابی را افزایش می دهد. پس شب ها دو ساعت قبل از خواب این ابزارها را در فاصله ای دورتر از خود قرار دهید.

بررسی ها نشان می دهد اعتیاد به اینترنت با اختلالات خواب هم در ارتباط است. در یک تحقیق دیگر گروهی از کودکان چینی و آمریکایی مورد بررسی قرار گرفتند، نتایج این تحقیق نشان داد افرادی که از کامپیوتر زیاد استفاده می کنند دیرتر به خواب می روند و در طول شبانه روز کمتر می خوابند.

توصیه متخصصان برای رفع این مشکل این است که برای تنظیم ساعت خواب تان شب ها دو ساعت قبل از خواب، گوشی تلفن همراه و لپ تاپ را در فاصله ای دورتر از خودتان قرار دهید یا آنها را به طور کامل خاموش کنید. بهتر است زمان مشخصی از روز را به گروه بازی در وایبر اختصاص دهید و از صبح تا شب به اینترنت گوشی متصل نباشید، در این صورت آرامش بیشتری دارید زیرا هر لحظه منتظر دریافت پیام های تازه ای نیستید.

اگر برای انجام کارهای روزمره باید به اینترنت متصل باشید تنظیمات گروه ها را طوری تغییر دهید که نوشته های ارسال شده با بوق معروف وایبر به شما یادآوری نشود و به اصلاح وایبر را بی صدا کنید، درنتیجه با هر پیام جدید از جای تان نمی پرید و به سمت گوشی پرواز نمی کنید.

براساس یک مطالعه علمی جدید مشخص شد فصل تولد روی شخصیت آدمها تأثیر می‌گذارد

طالع‌بینی آن‌قدرها هم خرافات نیست؛ فصل تولد روی شخصیت شما تأثیر می‌گذارد (از خبرآنلاین)

دانش > پزشکی - تحقیقات دانشمندان نشان می‌دهد افرادی که در تابستان به دنیا می‌آیند، در مقایسه با متولدان فصل‌های دیگر بیشتر احتمال دارد که دمدمی‌مزاج باشند.

نسیبه خانلرزاده: گروهی از پژوهشگران می‌گویند نوزادانی که در تابستان به دنیا آمده‌اند، در مقایسه با نوزادانی که در زمستان به دنیا می‌آیند، به احتمال بیشتری دمدمی‌مزاج خواهند شد.

به گزارش دیلی تلگراف، این گروه پژوهشگران 400 نفر را مورد بررسی قرار داده و تیپ شخصیتی آن‌ها را با ماهی از سال که در آن به دنیا آمده‌اند، مطابقت دادند. به ادعای آن‌ها، متولدان روزهایی از سال که دما بیشتر از مواقع دیگر بوده، دچار نوعی دمدمی‌مزاجی هستند.

این پژوهشگران اهل بوداپست، دلیل این امر را این می‌دانند که فصل‌ها روی برخی نوروترنسمیترهای (انتقال‌دهنده‌های عصبی) به‌خصوص همچون دوپامین و سروتونین که رفتار را کنترل می‌کنند تأثیر می‌گذارند، هرچند تحقیقات بیشتری موردنیاز است تا چرایی این تاثیر آشکار شود.

آن‌ها کشف کرده‌اند تعداد افراد «ادواری خو» که حالت‌های روحی آن‌ها به‌سرعت بین ناراحتی و شادی تغییر می‌کنند؛ به‌طور قابل‌توجهی در متولدان فصل تابستان بیشتر است. هم‌چنین افرادی با رفتارهای هیجان‌زده (که عمدتاً تمایل به بیش‌ازاندازه مثبت بودن دارند) به‌طور قابل‌توجهی در متولدین فصل‌های تابستان و بهار بیشتر یافت می‌شوند.

این پژوهش همچنین نشان می‌دهد آن‌هایی که در فصل پاییز به دنیا می‌آیند، در مقایسه با دیگران کمتر افسرده‌اند و آن‌هایی که در فصل زمستان به دنیا می‌آیند، به‌احتمال کمتری زودرنج خواهند بود.

ژنیا گوندا، استادیار دانشگاه و رهبر این پژوهش می‌گوید: «پژوهش‌های زیست‌شیمیایی نشان می‌دهد فصلی که در آن به دنیا می‌آیید بر روی انتقال‌دهنده‌های عصبی خاصی همچون دوپامین و سروتونین تأثیر دارد که حتی در زندگی بزرگ‌سالی هم قابل‌تشخیص است. این امر سبب شد که به این فکر بیفتیم شاید فصل تولد اثر درازمدتی داشته باشد. در این تحقیق، 400 نفر را مورد مطالعه قرار دادیم و فصل تولد این افراد را با نوع شخصیت آن‌ها در زندگی بزرگ‌سالی تطبیق دادیم. اساساً این‌طور به نظر می‌رسد که فصل تولد شما، شانس‌تان را در ابتلا به اختلالات رفتاری افزایش یا کاهش دهد. ما هنوز نمی‌توانیم راجع به مکانیسم‌های مؤثر در این پدیده چیزی بگوییم. اکنون در حال بررسی این هستیم که آیا نشانه‌هایی ژنتیکی وجود دارند که به فصل تولد و اختلال در حالات روحی وابسته باشند یا خیر».

شاید این پژوهش سرنخی باشد برای فهم این‌که چرا برخی از معروف‌ترین شخصیت‌ها خلق‌وخوی خوبی دارند، درحالی‌که بقیه عصبانی‌تر هستند.

دوشس کمبریج (جدیدترین عضو خانواده سلطنتی انگلیس و ملکه احتمالی چند دهه آینده این کشور) در فصل زمستان و در روز 20 دی به دنیا آمد و در صورت صحت این پژوهش، احتمال کمتری خواهد داشت که زودرنج و عصبانی باشد، در حالی روی کین، فوتبالیست اسبق تیم منچستریونایتد که بسیار خشن بود در آگوست / مرداد (اوج تابستان) به دنیا آمده بود، یعنی همان وقتی از سال که به گفته این پژوهشگران متولدین آن احتمال بیشتری برای دمدمی‌مزاج بودن دارند.

به‌رغم این‌که هر دو عامل ژنتیک و محیط در خلق‌وخوی انسان دخیل هستند، حالا ما می‌دانیم که فصل تولد هم در این رابطه ایفای نقش می‌کند.

این پژوهش در مجمع سالیانه اروپایی نوروسایکوفارموکولوژی (ECNP) در برلین آلمان ارائه شده است.

شایان ذکر است تاکنون تحقیقات متعددی در مورد درستی یا نادرستی ادعاهای طالع‌بینی انجام شده و حاصل تمام آن‌ها بر بی‌ارتباط بودن ادعاهای طالع‌بینی با سرنوشت افراد است. 

چرا اشخاص مضطرب نمی توانند مشکلات خود را حل کنند/ 5 گام اساسی حل مشکل چیست؟

چرا اشخاص مضطرب نمی توانند مشکلات خود را حل کنند/ 5 گام اساسی حل مشکل چیست؟ (از خبرآنلاین)

جامعه > سلامت - فارس نوشت:

یک روانشناس بالینی با بیان اینکه حل مسأله نیاز به داشتن راه‌حل‌های مختلف دارد، گفت: شناخت، بارش افکار، تصمیم‌گیری، اجرایی کردن تصمیمات و بازخورد 5 گام اصلی مهارت حل مسأله هستند.

عبدالله امیدی با بیان اهمیت یادگیری مهارت حل مسأله به عنوان یکی از مهارت‌های زندگی، گفت: مهارت حل مسأله به سازگاری فرد کمک می‌کند تا بتواند بهتر از پس زندگی بر آید این مهارت الزاماً همان چیزی نیست که در کارگاه‌ها و کلاس‌ها آموزش داده می‌شود.

او گفت: مهارت حل مسئله که در کارگاه‌ها آموزش داده می‌شود نیاز به تفکر همگرا و در واقع یک نوع تفکر مشخص دارد اما این مهارت به معنای واقعی مستلزم داشتن تفکری واگرا است که شامل افکار و راه‌حل‌های مختلف می‌شود.


* گام اول؛ شناخت مسأله

این متخصص حوزه بهداشت روان گفت: بیشتر اوقات افراد با استرس مواجه هستند اما مسأله و مشکل را دقیقاً نمی‌دانند بنابراین گام اول در داشتن مهارت حل مسأله شناخت مشکل است.

یکی از مراجعان در جلسه مصاحبه تشخیصی از ابتلا به تب مالت شاکی بود و آن را علت بروز اضطراب و افسردگی خود می‌دانست بررسی‌های بیشتر نشان داد که قبولی وی در دانشگاه و جدایی‌اش از خانواده در حالی که او به شدت به آنها وابسته بود موجب اضطراب و افسردگی‌اش شده بود بنابراین نقش شناخت مسأله در حل آن اهمیت فراوانی دارد.

عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی کاشان اظهار داشت: گاهی مشکلات مبهم و در هم تنیده هستند و پیدا کردن مشکل اصلی نیاز به مهارت دارد. در این مواقع فرد باید اولویت‌بندی کرده تا فرد بداند کدام مشکل را باید ابتدا حل کند.

او گفت: فردی را در نظر بگیرید که از نظر اقتصادی به خانواده‌اش وابسته است و در عین حال برای تصمیم‌گیری نیاز به استقلال دارد. این فرد در صورتی که بخواهد مستقل شود باید خود را به لحاظ مالی تأمین کند.


* چه کسانی نمی‌توانند مسائل را حل کنند؟

این متخصص حوزه بهداشت روان گفت: مهارت حل مسأله نیاز به کنترل و مدیریت احساسات دارد فردی که نمی‌تواند هیجانات خود را مدیریت کند و رفتار تکانشی و عجولانه نشان می‌دهد یا کسانی که زود تصمیم می‌گیرند نمی‌توانند وارد حل مسأله شود؛ بنابراین حل مسأله نیاز به مهار تکانه‌ها دارد.

او ادامه داد: همچنین فرد برای حل مسأله باید خودآگاهی داشته باشد و حد و مرز خود را بشناسد و پس از آن وارد حل مسأله شود زیرا بخشی از حل مسأله به توانمندی‌های فرد بستگی دارد چنانچه فردی نمی‌تواند مسائل خود را حل کند باید از اطرافیان و مشاوران کمک بگیرد زیرا همانطور که اشاره شد حل مسأله مستلزم تفکر واگرا و استفاده از راه‌حل‌های مختلف است.


* گام دوم؛ بارش افکار

امیدی گفت: گام دوم در حل مسأله بارش افکار و راه‌حل‌های موجودی است که حاصل ذهن فرد و دیگران است. لازم است برای اجرای این مرحله ذهن را آزاد بگذاریم تا بتوانیم به راه‌حل‌های مختلف فکر کنیم. خلاقیت در اینجا نقش مؤثری دارد و افکار خلاق می‌توانند به راه‌حل‌های مختلفی فکر کنند.


* گام سوم؛ تصمیم‌گیری

او گفت: مرحله سوم در حل مسأله این است که فرد از بین راه‌حل‌های موجود یکی را انتخاب کند بنابراین تصمیم‌گیری اهمیت زیادی دارد زیرا انتخاب‌های ما در هر مرحله از زندگی‌مان سرنوشت‌ساز است.


* گام چهارم؛ اجرایی کردن تصمیمات

او گفت: گام چهارم در حل مسأله اجرایی کردن تصمیمی است که فرد گرفته است نکته مهم در اینجا نظارت و کنترل کیفی است تا فرد بتواند جنبه‌های مثبت و منفی تصمیم خود را بررسی کند تا بتواند در آینده از آنها استفاده کند.


* گام پنجم؛ بازخورد

این متخصص حوزه بهداشت روان گفت: مرحله پنجم در حل مسأله گرفتن بازخورد بدون پیشداوری و تعصب است وقتی فرد نتیجه نمی‌گیرد نباید دیگران را مقصر بداند بنابراین برای گرفتن بازخورد منطقی باید بدون تعصب و پیش‌داوری رفتار کند.

 


 

مطالب مرتبط

چرا بازیگران مشهور زودتر می‌میرند؟

چرا بازیگران مشهور زودتر می‌میرند؟ (از خبرآنلاین)

جامعه > سلامت - هفته نامه همشهری تندرستی نوشت:

آدم‌‌های مشهور از دور خوشبخت و شاد و بی‌دغدغه به نظر می‌رسند اما در زندگی آنها مسائل و مشکلاتی هست که در زندگی آدم‌های عادی کمتر به چشم می‌خورد؛ مشکلاتی که حتی باعث می‌شود عمر آنها کوتاه شود! دکتر محمد‌رضا خدایی، روانپزشک، این ماجرا را تحلیل می‌کند
فرضیه اول: استرس
به طور کلی سبک زندگی شخصیت‌های معروف از جمله بازیگران فوتبالیست‌ها، خواننده‌ها تا حد زیادی با افراد معمولی جامعه متفاوت است؛ چراکه جامعه انتظار بیشتری از این افراد دارد و همین موضوع استرس فرد مشهور را افزایش می دهد. البته استرس‌ها به سه گروه بد، خوب و خنثی تقسیم می‌شوند؛ به عنوان مثال استرس ناشی از مرگ عزیزان جزو استرس‌های بد‌قرار می‌گیرد اما شنیدن خبر وقوع زلزله در یکی از شهر‌های کشور با‌وجودی که به طور مستقیم به خود فرد مربوط نمی‌شود اما یک استرس خنثی ایجاد می‌کند. از طرفی استرس همیشه به دلیل بروز عوامل ناخوشایند به‌وجود نمی‌آید؛ مثلا قبولی در کنکور یا برنده شدن در یک قرعه‌کشی استرسی را ایجاد می‌کند که به آن استرس خوب می‌گوییم. شهرت هم می‌تواند موجب بروز این نوع استرس شود و تنظیمات فیزیولوژیکی بدن فرد را به هم بریزد. بعضی از افراد حتی افراد مشهور از نظر شخصیتی آسیب‌پذیر‌ترند و بیش از حد معمول دچار استرس می‌شوند اما قادر به کنترل آن هستند؛ در صورتی که برخی دیگر قدرت مدیریت استرس را ندارند و این استرس می‌تواند سلامت‌‌شان را به خطر بیندازد.
سال گذشته «ماریو موروسینی» بازیکن ایتالیایی هنگام دیدار تیم‌های لیورنوو بیسکارا درست اواسط بازی روی زمین افتاد و تلاش پزشکان بی‌نتیجه ماند و این بازیکن جوان جان باخت. البته به گفته پزشکان با وجود استرس بازی‌های جام و به دنبال آن افزایش فشار خون، مرگ این فوتبالیست خیلی هم دور از نتظار نبوده است.
فرضیه دوم: خواب و خوراک نامنظم

بد‌خوابی و بد‌خوراکی بین افراد مشهور یک اصل جا افتاده و عادی است. بسیاری از این ستاره‌ها به دلیل فشرده بودن برنامه‌های کاریشان تغذیه مناسب و خواب منظم و درستی ندارند. آنها عادت دارند شب‌ها تا دیر وقت بیدار بمانند و به جای آن روز بخوابند. این در حالی است که براساس پژوهش‌های معتبر، خواب روزانه به اندازه یک خواب شبانه با کیفیت آرامش بخش‌نیست و بررسی‌های پژوهشگران دانشگاه کلیفرنیا نشان می‌دهد افرادی که خواب خوب شبانه دارند در مقایسه با دیگران از طول عمر بیشتری برخوردار خواهند بود.
آگاتاکریستی خالق 66 رمان جنایی از جمله هرکول پوآرو و خانم مارپل 20 روز قبل از خود‌کشی اعلام کرده بود که به شدت افسرده است و از اختلالات خواب به ویژه کابوس‌های شبانه و بی اشتهایی عصبی رنج می‌برد.
فرضیه سوم: اختلال‌های شخصیتی
من از همه بهترم!
بدون شک به تعداد آدم‌‌های روی کره زمین، شخصیت‌های متفاوت وجود دارد. البته بعضی‌ها از نظر شخصیتی شباهت‌های بسیار زیادی با هم دارند اما شخصیت، یک ویژگی منحصر‌به‌فرد است که هم ذاتی است و هم تحت تاثیر عوامل محیطی شکل می‌گیرد؛ به عنوان مثال بعضی‌ها از نظر شخصیتی گوشه‌گیر هستند اما برخی دیگر ناسازگار و گروهی محافظه‌کارند در این بین افراد هستند که قدرت تنوع‌طلبی و ریسک‌پذیری زیادی دارند، به آنچه دارند قانع نیستند و همیشه به فکرتغییر و پیشرفت و شرایط ثابت را نمی‌پسندند این گروه از معروف شدن بدشان نمی‌آید و اتفاقاً دست به هر کاری می‌زنند تا در جامعه مطرح شوند. حالا اگر فرد از نظر روانی آمادگی مشهور شدن و معروف شدن را داشته باشد، هیچ مشکلی ایجاد نخواهد شد؛ همان طور که بسیاری از بازیگران مشهور ایرانی در کنار شهرت هنری زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی باثباتی هم دارند. در مقابل افرادی که به ویژه در سنین پایین و یا بدون داشتن ظرفیت‌های روانی کامل به شهرت می‌رسند، دچار تبعات و حاشیه‌های شهرت خواهند شد؛ به عنوان مثال دچار خود‌شیفتگی یا به اصطلاح نارسیسیسم می‌شوند؛ به این معنی که احساس عمیق خود بزرگ‌بینی و نوعی بی‌نظیر بودن پیدا می‌کنند.
شاید برایتان جالب باشد بدانید «تام کروز» بازیگر مطرح هالیوود در جشن تولد 45 سالگی‌اش اعلام کرد در دهه سوم زندگی دچار خود‌شیفتگی شده بود و اگر کمک همسر و روانپزشکش نبود، همچنان با این مشکل روانی دست‌وپنجه نرم می‌کرد. آقای کروز اعتراف می‌کند که شهرت دردسر و بلای جان است و باید به صورت منطقی با آن کنار آمد چراکه در غیر این صورت زندگی ستاره‌ها را به خطر می‌اندازد.
فرضیه چهارم: روابط خانوادگی ناموفق
سبک زندگی خطرناک
در اینکه شهرت، فرد را وادار به تغییر سبک زندگی می‌کند شکی نیست اما اصولاً شخصیت‌های معروف، افراد متفاوتی هستند که به دلیل همین متفاوت بودن‌شان، تصمیم به مشهور شدن گرفته‌اند. گاهی این متفاوت بودن و میل به تنوع‌طلبی روی زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی فرد تاثیر‌گذار است و در بسیاری از مواقع می‌بینیم که فلان بازیگر یا خواننده چندین ازدواج ناموفق دارد و بعد از گذشت سال‌ها همچنان از مشکلات خانوادگی رنج می‌برد. همانطور که می‌دانیم بخش مهمی از امید به زندگی و طول عمر با کیفیت در روابط خانوادگی منسجم نهفته است و نداشتن خانواده به معنی واقعی کلمه می‌تواند به مرگ زودرس شما منجر شود.
هیث لجر، بازیگر استرالیایی نقش ژوکر در «شوالیه تاریکی» نمونه بارز یک شخصیت مشهور است که شهرت کار دستش داد، تا جایی که از همسرش جدا شد و به دلیل مصرف بیش از حد مواد مخدر مرد و بعد‌ها پزشکان علت مرگش را مسمومیت دارویی اعلام کردند.
وایسا دنیا، من می‌خوام پیاده شم!
بهداشت روان، بهداشت جسم و بهداشت معنا سه ضلع مثلث زندگی را تشکیل می‌دهند، بدین صورت که اگر مراقب سلامتی جسمی‌تان باشید، از روان‌تان محافظت کنید و به معنای زندگی که همان رسیدن به آرزو‌ها و در نهایت کمال است، پی ببرید، طول عمر با کیفیتی خواهید داشت تعدادی از ستاره‌ها در سنین پایین به همه خواسته‌هایشان می‌رسند و در واقع دچار نوعی پوچی می‌شوند و امیدشان را به زندگی از دست می دهند چراکه آرزویی ندارند که برای رسیدن به آن تلاش کنند. گاهی نیز این آرزو به حدی عجیب و دست‌نیافتنی است که به افسردگی و حتی خودکشی فرد منجر می‌شود. بعد از اقدام به خود‌کشی بسیاری از ستاره‌ها این سئوال برای مردم جامعه مطرح می‌شود که چرا فلان شخصیت مطرح با آن همه موفقیت، پول موقعیت اجتماعی و... امیدی برای زندگی کردن نداشت؟
جیم‌کری، هنر‌پیشه و کمدین آمریکایی در سال 2004 میلادی برای اولین بار در برنامه تلویزیونی «60 دقیقه» اعلام کرد که به افسردگی شدید مبتلاست. همچنین جی کی رولینگ، خالق هری‌پاتر در سال 2010 میلادی جدایی از همسرش و مهاجرت را مهم‌ترین دلیل ابتلا به افسردگی دانست و گفت: «این افسردگی موجب شده حتی به خود‌کشی فکر کنم اما به کمک روانپزشکم موفق شدم تا بیماری‌ام را کنترل و تا حدی درمان کنم.»