اغلب مردم با نا آشنایان رفتار بهتری دارند تا با نزدیکان خویش.
مردم چگونه با شما رفتار می کنند؟آیا مدام مورد سواستفاده قرار می گیرید؟آیا حس می کنید به عنوان فردی مستقل از احترام کافی برخوردار نیستید؟آیا دوستان و اطرافیانتان در برنامه های گروهی نیازی به مشورت با شما حس نمی کنند؟آیا اغلب بر حسب میل و علاقه دیگران وظایفی که دوست ندارید به شما واگذار می شود؟
دکتر وین دایر میگوید میگوید من از سوی اغلب مراجعینم با شکوه و گله هایی از این دست روبه رو هستم و پاسخ من همواره به آنان چنین بوده است:"این شما هستید که به مردم می آموزید چگونه با شما رفتار کنند."هر وقت حس کردید که اطرافیانتان با گفتار و رفتارشان از شما سواستفاده می کنند از خود بپرسید :"چه کرده ام که به آنان اجازه سواستفاده از خود را داده ام."مادام که خود را در قبال واکنش دیگران خود را مسئول ندانید تردید نکنید که همچنان تحت سیطره و نفوذ اطرافیانتان قرار خواهید داشت.بد نیست که به گفته حکیمانه اپیکتتوس فیلسوف نامدار رومی اشاره کنیم ،وی می گوید:"فردی که شما را آلت دست قرار می دهد به ظاهر به شما اهانت نمی کند بلکه تصویر عملکردش در ذهن شما اهانت آمیز به نظر می رسد.از این رو وقتی از کسی رنجش به دل می گیرید در واقع طرز تلقی شما مسئول ناراحتی شماست." به هر حال ما میخواهیم به این نکته اشاره کنیم که ناراحتی ها،ضررها و صدماتی که از سوی دیگران تحمل می کنید نتیجه رفتار و طرز برخورد نامناسب خودتان است و برای رهایی از این مخمصه تنها باید گفتار و رفتارتان را بررسی کرده و طرز برخورد خود را با دیگران اصلاح کنید.
صدور مجوز: ***
چنانچه گفتیم شما بر حسب انتظار و آنچه مورد قبولتان واقع می شود واکنش دیگران را در قبال خود تعیین میکنید
اگر در برابر سواستفاده از خود مقاومتی نشان ندهید این پیام را به دیگران ارسال میکنید که برای بازیچه شدن آمادگی کامل را دارید.به عکس چنانچه به گفتار و اعمالتان به طرف مقابل القا کنید که سواستفاده برایتان قابل تحمل نیست و برخورد مناسبی با او داشته باشید فرد قربانی کننده را خلع سلاح کرده و مهماتش را از چنگش ربوده اید.هرگونه تردید و تزلزل و مخالفت سطحی و ملایم موید این نکته است که شما فردی سلطه پذیر هستید و با کمی اصرار و پافشاری میتوان شما را قربانی کرد.مثالی می زنیم:
"خانم گیل یکی از مراجعین دکتر دایر با صدایی غمبار و بغض آلود شرح زندگی نابسامان خود را به تفصیل برای دکتر تعریف کرد و گفت که شوهر مستبد سلطه جویش او را به شدت تحت کنترل داشته و برخوردهای ناهنجارش شخصیت او را در حد یک پادری کاهش داده است و فرزندانش نیز تحت تاثیر رفتار شوهرش کمترین احترامی برای او قائل نیستند.دکتر پس از شنیدن سرگذشت زندگی این بانو دریافت که او از اوان کودکی به دیگران اجازه می داده که به جایش تصمیم بگیرند و مقدراتش را تعین کنند.از قرار معلوم پدر خانم گیل فردی سلطه جو و برتری طلب بود و اغلب به جای وی تصمیم می گرفت و حتی سخن می گفت.از آن گذشته او با مردی ازدواج کرد که مانند پدرش سلطه جو بود و به وی هرگز مجال نداد که از مخمصه ای که از کودکی گریبانش را گرفته بود رهایی یابد.خانم گیل خود را فردی بد اقبال می پنداشت،کسی که در تمام عمر با افراد زورگو و سلطه طلب سر و کار داشته است. دکتر به او گفت برای اینکه خود را از زیر بار تیغ سواستفاده بیرون کشد و گریز گاهی بجوید باید بپذیرد که تاکنون از طریق تحمل و پذیرش سواستفاده از دیگران خود را بازیچه کرده است و به او تفهیم کرد که اجتناب از مقابله با دیگران و هراس از تحریک عناد و عداوت آنان و خود را کوچک و حقیر پنداشتن و تحمل هجو و دشنام ،عرصه زندگی را به میدان تاخت و تاز افراد سلطه جو تبدیل می کند.
***با رفتارمان به مردم بیاموزیم و نه با کلمه ها:
فرناندو رویاس ،نویسنده اسپانیایی سال ها پیش گفت:"از کلمه ها کاری ساخته نیست ،تنها به عمل و اقدام تکیه کنید." اگر بکوشید از طریق مباحثه و جدل راه سواستفاده افراد سلطه جو را سد کنید،آنچه عایدتان می شود رد و بدل تعدادی لغت و عبارت است. به علاوه افراد قربانی کننده اغلب از طریق مباحثه های طولانی راه سواستفاده خویش را صاف و هموار می کنند .چه بسا ارتباط دوستانه ای بین شما و طرف مقابل حکمفرما باشد.با وجود این مادام که حراست از حقوق خود را نیاموزید به طعمه مناسبی برای افراد سلطه جو خواهید بود .حتی در مقام مشورت و مصلحت جویی تنها ارائه راه حل کافی نیست.شما می توانید برای رهایی از یک تنگنا ساعت ها به پند و اندرز اطرافیانتان گوش فرا دهید .اما مادام که این کسان با رفتار و عملکردشان شما را حمایت و پشتیبانی نکنند ،یک بازیچه تمام عیار خواهید بود. اقدام ،بزرگترین آموزگار روی زمین است.یک حرکت به جا و مناسب معادل میلیونها کلمه سنجیده شده ارزشمند است(دو صد گفته چون نیم کردار نیست).
بازی بچه ها مملو از صحنه های سلطه جویی و سلطه پذیری است.ببینید که بچه سلطه جو با چه برخوردها و
الفاظی همبازیها و همپایگانش را تحت سلطه خود درمی آورد. اما همین بچه زورگو گاهی اوقات بچه کوچکتر از خودش را حریف نمی شود و ناگزیر است در برابر نفوذ ناپذیری او به اصطلاح کوتاه بیاید و حتی حالت تدافعی در پیش گیرد.او در دل می گوید:"این یکی کسی نیست که بتوانم او را تحت سلطه و نفوذ خود در آورم .بهتر است او را به حال خود گذاشته و به دنبال کسی بروم که نرم و نفوذ پذیر است."بنابراین طرز برخورد شما تنها راهی است که می توانید با توسل به آن به دیگران بیاموزید که به اصطلاح پایشان را از گلیمشان درازتر نکنند و به حقوق شما احترام بگذارند.از یاد نبرید که بنای زندگی بر سلطه پذیری قرار ندارد. این خود ما هستیم که با ندانم کاری ،از اصول و قواعد اجتماع عدول کرده و اسباب سواستفاده از خویش را فراهم می سازیم و زندگی را به کام خود تلخ و ناگوار می کنیم.
اگر مایلید کسی را از انجام کار مثبتی باز دارید،شرایطی را فراهم کنید که او به سخن گفتن بسنده کند.زیرا انسان هرچه بیشتر سخن بگوید ،کمتر ذهن را به عمل متمرکز می کند.هرگاه تصمیم گرفتید که با توسل به کلمه ها طرز برخورد دیگران را نسبت به خود تعیین کنید از خود بپرسید که با این کار چه نتیجه ای عایدتان می شود.آیا فروشنده با شنیدن سخنان شما تغییر موضع می دهد و یا اینکه بدون توجه به نقطه نظرهایتان هدفش را دنبال می کند؟آیا آنچه می گویید مورد قبول فرزندانتان قرار گرفته و یا گفته های شما از یک گوش آنان فرو رفته و از گوش دیگر خارج می شود؟ِ همسرتان آرام و ساکت به سخنان شما گوش فرا داده و یا همچنان سرگرم کاری است که همواره با آنان مخالف بوده اید؟پس روشن است که کلمه ها و عبارت هایی تنها زمانی موثر واقع می گردند که با کار و اقدام و حمایت پشتیبانی شوند.
قاطعیت : ابزاری برای اعمال قدرت
اکثریت قریب به اتفاق مردم بر این باورند که قاطعیت با رفتار خشک و خشونت آمیز مترادف است . حال آن که جدیت یعنی دفاع از حقوق و امتیازات حقه خویش است و اطمینان از بازیچه نشدن توسط دیگران. شما می توانید بدون اینکه فردی منفی یا دردسر ساز و جنجال آفرین باشید به ابزار قاطعیت مجهز شوید و از حقوق و مزایای خود حراست کنید. کوته سخن آن که تنها در پرتوی قاطعیت و جدیت می توان از سوء استفاده شدن خلاصی یافت.
افرادی که بر زندگی خود تسلط آگاهانه دارند، اهداف خود را به رغم دشوار و غیر عملی بودنش تحقق می بخشند و بدون توجه به هر گونه تهدید و ارعاب در موضع خود پافشاری کرده و کمترین ضعفی از خود نشان نمی دهند. چه بسا این افراد شجاع و با شهامت نباشد اما هرگز حاضر نیستند از موضع به حق خود سر سوزنی پس نشینی اختیار کنند. به هر حال شما با سستی و تزلزل زمینه را برای سلطه پذیری خویش فراهم کرده و به دیگران
می آموزید که شما را بازیچه و آلت دست کنند. مثال های زیر صدق گفتار مرا نشان می دهد:
لوئیز هنگام مراجعه به بانک پسر پنج ساله اش را با خود برد، هنگامی که سرگرم گفتگو با تحویلدار بانک بود ، ناگهان پسرش محتاج رفتن به دستشویی شد. لوئیز به تحویلدار بانک گفت : " آیا می توانم از دستشویی بانک استفاده کنم . پسرم باید به توالت برود." تحویلدار بانک با ترشرویی گفت: " ما دستشویی عمومی نداریم." لوئیز به ظاهر دو راه پیش رو داشت : یا این که حرف تحویلدار را بپذیرد و به خیس شدن شلوار بچه اش رضایت دهد و یا این که در مکان دیگری درصدد یافتن توالت باشد. اما او که فرد قاطعی بود بی محابا به سراغ رییس بانک رفته و با جدیت هر چه تمامتر گفت: " پسرم باید به توالت برود و کارمند شما مرا از استفاده از دستشویی بازمی دارد . اگر شما هم چنین نظری دارید آماده ام که حساب جاری ام را در بانک ببندم ." رئیس بانک از استواری شخصیت لوئیز یکه خورد و از بی توجهی کارمندش عذر خواهی و او را به طرف دستشویی هدایت کرد. دیگر بار نتیجه می گیریم که: این شما هستید که به دیگران می آموزید چگونه با شما رفتار کنند.
تدابیر لازم برای این که به دیگران بیاموزیم چگونه با ما رفتار کنند
· برای اینکه مرکز و محور جهان خویش باشید ، در قبال رفتار قربانی کنند ه دیگران خود را مسئول و مقصر بدانید. در واقع این شما هستید که با شیوه رفتار و حالات و حرکات و لحن کلام به دیگران
می آموزید که طعمه خوب و مناسبی برای سود جویی آنان هستید. پس با تغییر طرز تفکر و بالا بردن سطح آگاهی خویش رفتار و گفتاری سنجیده و قاطع در پیش گیرید و عرصه را برای تاخت و تاز و سوء استفاده کننده ها باقی نگذارید.
· با رعایت شماری از اصول و قواعد اخلاقی برای خود یک سنگر بسازید و بدون کوچکترین اهمال و یا تعلل در برابر افراد سلطه جو از آن استفاده کنید برای مثال با خود پیمان ببندید که :
الف ) از این پس به افراد پست و لا یعقل اجازه نمی دهم که از من سوء استفاده کنند. در صورت برخورد اتفاقی با این افراد بیش از چند لحظه با آنان گفتگو نخواهم کرد. همچنین هیچ گاه در اتومبیلی که راننده اش مست باشد نخواهم نشست .
ب ) از توصیف مسائل و تنگناهای زندگیم برای کسانی که تمایلی به شنیدن آن ندارند خودداری می کنم. به مجرد این که حس کنم طرف مقابل برای شنیدن سخنانم آمادگی ندارد لب از سخن فرو می بندم و از ادامه مطلب صرفنظر می نمایم .
این قواعد زمانی کار ساز است که به منصه عمل درآید و اهمیتش برای دیگران محسوس شود. بنابراین چنانچه قصد دارید از رفتن به دنبال دوستان همسرتان و رساندن آنان به زمین گلف خودداری کنید، تنها به گفتگو بسنده نکنید و با تحت کنترل در آوردن افکار و احساسات خویش در این موضع ثابت قدم باقی بمانید.
· به جای استفاده از کلام و سخن، واکنش هایی غیر منتظره و قاطع از خود نشان دهید. با تمرین و ممارست رفتاری در پیش گیرید که افراد سلطه جو به خود آیند و پایشان را از گلیم خود درازتر نکنند.
برای مثال چنانچه پیش از این در برابر سوگند فردی کوتاه می آیید ، این بار خود با استفاده از این روش او را خلع سلاح کنید و به او تفهیم کنید که چون گذشته آلت دست نخواهید شد. اگر کسی نسبت به شما بی حرمتی روا داشت بی درنگ او را ترک کنید.
· برای این که به دیگران بیاموزید جهت گیری تازه ای در زندگی خود ایجاد کرده و دیگر مورد اعمال نفوذ قرار نخواهید گرفت، قاطعیت را سر لوحه رفتار و گفتارتان قرار داده و با حالات و حرکات مناسب راه هر گونه نفوذی را در زندگیتان سد کنید.
· اگر فرزندانتان در قبال مسئولیتها و تعهداتشان کوتاهی می کنند به شکوه و گلایه اکتفا نکنید بلکه با اقدامی بازدارنده در برابرشان بایستید. برای مثال اگر پسرتان به رغم تقاضای مکرر شما از بردن سطل زباله به خارج از منزل امتناع می کند، برایش ضرب الاجل قایل شوید و در صورت تکرار سطل زباله را در رختخوابش خالی کنید. یک اقدام موثر و قاطع از هزاران کلمه خشک و خالی کار ساز تر است.
· کلمه ها و عبارت های گلایه آمیز را از واژه نامه شخصی خود خط بزنید. به جای این که دیگران را به خاطر خطاهای خود به باد ملامت بگیرید و انگشت اتهام به سویشان دراز کنید و بگویید:" این گرفتاری را تو برایم ایجاد کردی ." خود را مقصر و مسئول شناخته و در دل بگویید:" من خود به آنان مجال دادم چنین رفتاری با من در پیش گیرند." این طرز برخورد سبب می شود که الگوهای رفتاری خود را مرور و مواضع ضعیف و قربانی کننده را تصحیح کنید.
· هرگز انتظار نداشته باشید که گذشت زمان سوء استفاده از شما را متوقف کند بلکه با اقدامی مناسب به طرف مقابل بیاموزید که نفوذ نا پذیرید و به اصطلاح بیدی نیستید که با این بادها بلرزید.
· با خود پیمان ببندید که در صورت برخورد با افراد سوء استفاده کننده به هر گونه خطری تن در خواهید داد. جرأت برخورد قاطع با افراد سود جو را در خود تقویت کرده و دستاوردهای حاصل از آن را کانون توجه قرار دهید.
· دست کم یکبار در برابر افراد یکدنده و سمج بایستید و در این راستا سر سوزنی از موضع خود عقب نشینی نکنید . اجازه ندهید که تصمیمات یک گروه خاص شما را با زیچه کند و یا موجب اتلاف وقت و نیروی شما شود . ایستادگی در برابر موقعیت های قربانی کننده و ترس آور در نخستین برخورد دشوار بوده و به تدریج آسان می شود. این نکته را از یاد نبرید که سفرهزار سنگی با نخستین گام آغاز می شود.
· به عنوان تمرین ، در برخوردهای روزانه با فروشنده ها ، پیشخدمت ها ، رانندگان تاکسی و افراد فرودست ، قاطعیت را به لحن کلام ، ژست ها و حرکات خود بیامیزید. عبارت های جدی و قاطع را از پیش در ذهن خود آماده کنید. این کار را بایستی به اندازه ای ادامه دهید که در قالب وجودتان شکل بگیرید و جا بیفتد.
· از به کار بردن کلمه ها و عبارت هایی که شما را کم رو، مفلوک و حقیر معرفی می کند سخت بپرهیزید. به بیانی دیگر با به کار گیری عبارت هایی نظیر:" من که آدم مهمی نیستم." ، " چندان هم با هوش نیستم"،" حسابم قوی نیست ."، " هرگز مسایل حقوقی را به روشنی درک نمی کنم." مجوز بازیچه کردن خود را در اختیار طرف مقابل قرار ندهید. اگر به پیشخدمت رستوران بگویید که در محاسبه ضعیف هستید، این پیام را به او منتقل کرده اید که هر گونه خطا در صورت حساب غذا را متوجه نخواهید شد.
· از انجام کارهایی که از آن بیزارید و وظیفه ای در قبال انجام آن به عهده ندارید بپرهیزید. اگر از کوتاه کردن چمن و یا انباشتن لباسها در ماشین لباسشویی دل خوشی ندارید برای مدتی مثلاً دو هفته از انجام آن صرفنظر کرده و به نتایج آن توجه کنید. برای این منظور می توانید در صورت استطاعت فردی را به خدمت بگیرید و یا هر یک از اعضای خانواده را درباره انجام بخشی از کار منزل مسئول و موظف بشناسید. با این کار نه تنها به افراد خانواده می آموزید که روی پای خود بایستند بلکه بار این زحمت گران را از روی دوش خود بر می بردارید. در غیر این صورت آنان به این نتیجه می رسند که می توانند در حد یک برده از شما استفاده کنند. این استدلال در مورد شرکت ، موسسه و یا محل کارتان نیز صادق است . برای مثال اگر کارهایی از قبیل نوشتن صورتجلسه و یا انجام خدمات شخصی همکارانتان را به عهده دارید صرفاً به این خاطر است که با رفتار و گفتار خویش به آنان آموخته اید که می توانند چنین انتظاری از شما داشته باشند.
· با برخوردهای شدید افراد سود جو نظیر حرکات خشم آلود ، صدای بلند و یا لحن تندشان از موضع خود عقب نشینی نکنید. همچنین به آنان اجازه ندهید که با تطمیع و دادن هدیه و رشوه و جز اینها رفتار قاطع و جدی شما را سست و لرزان کنند . این گونه برخوردها را یک آزمون تلقی کرده و ببینید که تا چه اندازه می توانید از آن سر بلند بیرون آیید.
· بدون توجه به واکنش های طرف مقابل هرگز به فکر تغییر جهت در تصمیم و یا رفتارتان نباشید. یقین بدانید به مجرد این که اطرافیانتان حس کنند جهت گیری تازه ای در زندگی آغاز کرده اید و در رفتار و گفتارتان جدی و ثابت قدم هستید در واکنش های خود تجدید نظر کرده و رفتاری آمیخته با احترام با شما در پیش خواهند گرفت.
· پس از آنکه قاطعیت را سرمشق گفتار و رفتارتان قرار دادید، افرادی که منافع آنان به خطر می افتد ، به اشکال مختلف نظیر دلگیر شدن ، التماس و عجز و لابه و یا ایجاد احساس شرم و گناه در وجودتان می کوشند شما را به الگوهای رفتاری گذشته سوق دهند. در چنین شرایطی با استواری و ثبات قدم در مواضع خود به این کسان بیاموزید که به جز تجدید نظر در روابط و احترام به حقوق شما راهی دیگر ندارند.
· در انجام کارهای شخصی خود را از آزاد و مستقل حس کنید. برای مثال در حین انجام کار در صورت تمایل وقت کوتاهی را برای استراحت خود قایل شوید. به اوقات استراحت و تفریح خویش بها بدهید و تحت هر شرایطی آن را به مرحله اجرا گذارید. چنانچه اطرافیانتان به دفعات سخن شما را قطع می کنند، از تدابیری که پیش از این به آن اشاره شد پیروی کنید .
· از دخالت بیجا در نزاع و مشاجره دیگران به خصوص بین بچه ها به شدت احتراز کنید. به دیگران نشان دهید که ارزشمندی شما از یک مداخله گر بیشتر است . مگر اینکه ضرورت این کار را حس کنید و به عنوان میانجی دو طرف را به مصالحه و سازش هدایت کنید.
· دفعاتی را که به وسیله کلمات و عبارات آلت دست قرار می گیرید یادداشت کنید. برای مثال چنانچه خود را مادری بیچاره حس می کنید ببینید که بچه ها در طول روز چند بار به شما می گویند:" مامان این کار را برای من انجام بده." تعداد دفعاتی که چنین عبارتهایی بکار می رود موید این نکته است که تا چه اندازه توسط فرزندانتان مورد سوء استفاده قرار می گیرید و چقدر در اعمال و رفتارتان باید تجدید نظر کنید.
· در برابر افرادی که به آنان آموخته اید با عصبانی شدن آلت دست قرار می گیرید بر اعصاب و احساسات خود مسلط شوید . اجازه ندهید گفته هایتان از احساسات منفی شما رنگ بگیرد، مراقب باشید صدایتان بلند و لحن کلامتان خشن و طعن آمیز نباشد. از ژستهای خشم آلود مانند گره کردن مشت ، اخم کردن ، گره بر ابرو انداختن و نظایر آن بپرهیزید .
· برای این که قاطعیت خویش را در گفتار و رفتارتان ارزیابی کنید یک مشاور و محرم راز پیدا کنید و درباره تدابیر ، خط مشی و موفقیت و شکستهایی که تا کنون در این زمینه تجربه کرده اید با وی به گفتگو بنشینید . از مشاوره و همفکری او به عنوان عامل پشتیبانی کننده سود برده و توانایی روحی خود را تقویت کنید .
· برای اینکه به دیگران بیاموزید در اندیشه بازی کردن شما نباشند، روشهای مختلفی را در بوته آزمایش قرار دهید . حتی روشها و تدابیر به ظاهر غیر ممکن را در این فهرست جای دهیم و سپس با روش آزمون و خطا بهترین شیوه را برگزیند.