این شیرابهها آنقدر سمی هستند که میتوانند آبزیان دریا را مسموم کنند. آبزیانی که خیلی از آنها صید میشوند و روی سفره ایرانیهای میآیند.
از طرفی قرار گرفتن این سایت دپو زباله در کنار ساحل، جان گردشگران به خصوص کودکان را به شدت تهدید میکند و میتواند انواع مسمومیتها را به همراه داشته باشد.
بسیاری از فعالان محیط زیست، کارشناسان و مدیران شهری و حتی نماینده مردم محمودآباد در مجلس شورای اسلامی، درباره این اقدام خطرناک اخطار دادهاند اما به نظر میرسد شنیده نمیشود.
این گزارش را ببینید تا با یکی از خطرناکترین اقدامات ممکن در حوزه محیط زیست ایران آشنا شوید.
یک گردشگر 53 ساله بریتانیایی هنگامی که برای تعطیلات به کشور مغرب رفته بود، از سوی یک گربه گاز گرفته شده و در نتیجه ابتلا به ویروس "هاری" جان خود را از دست داد.
به گزارش روزنامه بریتانیایی مترو این مرد پس از آنکه گربه گازش گرفت به بیماریهاری مبتلا شد و سیستم عصبی بدنش تخریب شد. آنچه مرگ این شهروند بریتانیایی را تسریع کرد، اشتباه پزشکان در تشخیص حال او بود.
این مرد که دچار خارش پوستی شدید شده بود به پزشک مراجعه کرد ولی پزشکان معالج به او کرمهای ضد خارش دادند. چند هفته بعد علائم هاری در این مرد خود را نشان داده و او را دچار تشنج عضلانی کرد؛ موضوعی که نشان میداد برای اقدامات درمانی دیر شده است.
دارین سالتر، قاضی بریتانیایی که مسئولیت رسیدگی به مرگ این شهروند را بر عهده گرفته، گفت که پزشکان در تشخیص حالت بیمار و احتمال ابتلای او به بیماری هاری دچار اشتباه شدهاند و این موضوع بسیار نادر و غمانگیز است.
به گزارش روزنامه مترو این گربه مراکشی علاوه بر گردشگر بریتانیایی، شش نفر دیگر را نیز گاز گرفته و زخمی کرد که یکی از آنها پسر جوانی بود که مدتی بعد درگذشت.
عصر ایران - در بخش "یک برش دانایی" که به برش هایی از کتاب ها می پردازد، امروز قسمتی از کتاب "ذهن زیبا" را خواهیم خواند.
این کتاب را مجتبی لشکر بلوکی و وحید شامخی نوشته اند و نشر رسا منتشر کرده است.*
تبلیغات
تلویزیونی را نگاه می کنید. تبلیغ مایع دستشویی، ماکارونی، تن ماهی و یا
یک اپلیکیشن موبایل است؛خانواده ای را نشان می دهد یک پسر و یک دختر به
همراه پدر و مادر.
حالا به مختصات دقت کنید: تمام اعضای خانواده پنج
ویژگی دارند: زیبا، خوش اندام، خوش پوش، خندان و با انرژی. خانه ای که در
تبلیغ نشان می دهند روشن، زیبا، با طراحی مدرن و بزرگ.
این ها هیچ
ربطی به کیفیت و ارزندگی محصول ندارد. اما ذهن ما فریب می خورد. یک ارتباط
بی مورد بین خوشحالی، خوش تیپی و خوش پوشی اعضای خانواده خیالی با کیفیت تن
ماهی یا اپلیکیشن موبایل به ذهن ما تزریق می شود.
همزمانی و هم مکانی
این مولفه ها (خانه بزرگ و شیک و خانواده زیبا و آرمانی) با نشان دادن مایع
دستشویی یا ماکارونی باعث می شود که یک «ارتباط توهمی» شکل بگیرد.
چرا؟
مغز
ما ماشین ارتباط دهنده است. دوست دارد اشیاء، موضوعات و ... را به هم ربط
دهد و از آن داستان و روایت بسازد. بگذارید مثال دیگری بزنم:
به یک
سایت خرید لباس مراجعه می کنید. لباسی را می بینید که یک مدل یا مانکن
پوشیده است. لبخند، زیبایی، اندام برازنده مدل، باعث می شود که شما خرید
کنید. اما آیا می دانید چه چیزی را دارید می خرید؟
مطمئنا شما لباس
را نمی خرید بلکه دارید یک حس خوب خوش پوشی و برازندگی را می خرید. لباس
را با پیک تحویل می گیرد. آن را می پوشید روبروی آیینه می روید و آن جاست
که می فهمید لباس آن قدرها که فکر می کردید زیبا نبود.
به همین خاطر
است که لباس هایی که بر تن یک مدل پوشانده می شود فروش بیشتری دارند تا
لباس هایی که صرفا به تنهایی نشان داده می شوند. جالب اینجاست که ما بارها و
بارها فریب می خوریم.
تجویز راهبردی
اگر
این توهم ارتباطی فقط در حد خرید لباس باشد، اشکالی ندارد. اما مشکل آنجا
پیدا می شود که یک خانواده تمام پول خود را در یک موسسه مالی سپرده گذاری
می کند به خاطر ارتباط توهمی شیک بودن شعب یا برخورد مناسب رییس شعبه یا
شیک بودن کاتالوگ ها یا عظمت ساختمان موسسه! یا یک شرکت نیمی از منابع خود
را بر روی یک پروژه سرمایه گذاری می کند به خاطر آبی بودن چشم
پیشنهاددهندگان (کنایه از خارجی بودن) و به خاطر حرفه ای بودن اسلایدهای
پاورپوینت و گزارشهای مربوطه.
بارها در جلسات دیده ام که تعامل و
ارایه حرفه ای، گزارش هایی که به صورت رنگی با کیفیت چاپ شده اند جایگزین
کیفیت خود تصمیم (مثلا سرمایه گذاری در یک پروژه) شده اند. این توهم
ارتباطی بسیار خطرناک است. سرنوشت یک خانواده، یک سازمان و یا یک کشور ممکن
است به خاطر همین مساله به خطر بیفتد. چه می توان کرد؟
تنها راه چاره اش ورزش تفکیک ذهنی
است. به عضلات برجسته ورزشکاران نگاه کنید. آن ها روز اول که اینگونه
نبودند. با ورزش عضلات تقویت می شوند. ذهن نیز ورزش هایی دارد. تکرار و
تمرین یک موضوع برای یک مدت خاص می تواند یک عضله ذهنی را در شما تقویت
کند. برای مقابله با توهم ارتباطی باید با تفکیک ذهنی، ذهن خود ورزش داد و
ورزیده کرد. چگونه؟
تا مدتی وقتی می خواهیم در مورد پدیده ها/پیشنهادها/گزینه ها تصمیم گیری کنیم یک سوال کوتاه را از خود بپرسیم:
خود آن پدیده/پیشنهاد/گزینه ها فارغ از چیزهایی که به آن چسبیده اند چقدر
می ارزد؟ اگر همین پیشنهاد را فرد دیگری به شیوه ای دیگری معرفی می کرد من
انتخابش می کردم؟
بگذارید چند مثال بزنم:
1- اگر همین پیشنهاد سرمایه گذاری یا سپرده گذاری را یک جوان 20 ساله با شلوار خانگی معرفی می کرد بازهم آن را می پذیرفتم؟
2- اگر همین ماکارونی را یک فرد زشت و غمگین معرفی می کرد، باز هم می خریدم؟
3- دست تان را روی صورت و سر مانکن بگذارید تا لبخندش را نبینید، باز هم آن لباس زیباست؟
نکته طلایی اینجاست در
تفکیک ذهنی سعی می کنیم، اموری را که جزو اصلی پدیده/پیشنهاد/گزینه نیست
را حذف کنیم تا آنچه باقی می ماند را به درستی ارزیابی کنیم. با تفکیک ذهنی، ارتباط توهمی را می شکنیم و هوشمندتر می شویم.
*این متن از روی کانال مجتبی لشکربلوکی اقتباس شده که با آنچه در کتاب آمده، اندکی تفاوت دارد.