واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

بیل گیتس: آماده فجایع بیو تروریسم باشید

بیل گیتس: آماده فجایع بیو تروریسم باشید

بیل گیتس: آماده فجایع بیو تروریسم باشید
گروه بین الملل: بنیان‌گذار مایکروسافت از دولت‌ها خواسته است تا بودجه‌ای چند میلیارد دلاری به تحقیق و توسعه برای پیشگیری از همه‌گیری‌های آینده و "بیو تروریسم" اختصاص دهند.
 بیل گیتس، هشدار داد که رهبران جهان باید با هر هزینه‌ای شده، آماده فجایعی مانند "حملات تروریستی آبله" باشند و خواستار تشکیل یک کارگروه همه‌گیری چند میلیارد دلاری جدید در سازمان جهانی بهداشت شد. او این هشدار و پیشنهاد اختصاص بودجه را در مصاحبه‌ اندیشکده "تبادلات سیاسی" با رئیس کمیته منتخب سلامت و جرمی هانت، وزیر بهداشت سابق انگلیس بیان کرد. گیتس گفت گرچه این تحقیقات ممکن است پرهزینه باشد، اما می‌تواند به نوآوری‌های دیگری مانند ریشه‌کن شدن آنفلوانزا و سرماخوردگی نیز منجر شود.
او گفت که کشورهایی مانند آمریکا و انگلیس باید "ده‌ها میلیارد دلار" برای تأمین مالی این تحقیقات هزینه کنند.


دستگیری عاملان سرقت های خونبار خودرو در بزرگراه های مشهد

با دستگیری سرکرده باند، مشخص شد که آنان خودروهای سرقتی را در حاشیه شهرک رضویه و جاده میامی اوراق می کنند و قطعات و لوازم آن را در بازار به فروش می رسانند.

عاملان سرقت های خونین خودرو در بزرگراه های مشهد در حالی به دام افتادند که برخی از رانندگان را با ضربات قمه راهی بیمارستان کرده بودند.

به گزارش ایلنا، از حدود یک ماه قبل، پرونده زورگیری های خودرو در بزرگراه های مشهد در حالی رو به افزایش گذاشت که بررسی های پلیس نشان می داد سارقان خطرناک، هنگام ارتکاب جرم به رانندگان خودروهای عبوری ترحم نمی کنند و در صورت مقاومت راننده برای جلوگیری از سرقت خودرو، دست به قداره می برند و به طور وحشیانه ای اورا هدف ضربات چاقو و قمه قرار می دهند.

این گزارش حاکی است در پی وقوع چندین فقره سرقت از رانندگان عبوری در بزرگراه، پرونده های مذکور به پلیس آگاهی خراسان رضوی ارسال شد تا ماجرای سرقت های خونبار خودرو، به طور تخصصی مورد رسیدگی قرار گیرد. بنابراین به دستور سرهنگ جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی) گروه زبده ای از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ «جواد میش مست» (رئیس دایره مبارزه با جرایم خشن) وارد عمل شدند و به تحقیق در این باره پرداختند.

بررسی محتویات پرونده های مذکور نشان می داد سارقانی که راننده یک دستگاه خودرو ال 90 را در بزرگراه نماز مجروح کرده اند با دزدانی که پرایدی را در بولوار بهمن منطقه خواجه ربیع به سرقت برده اند، مشابهت هایی دارند و از شگرد یکسانی در سرقت ها استفاده کرده اند.

به همین دلیل تحقیقات غیرمحسوس کارآگاهان با بازبینی دوربین های مدار بسته ادامه یافت تا این که سرنخ هایی از یک دستگاه خودروی پراید به دست آمد که در صحنه های هر دو سرقت دیده می شد. پیگیری این ماجرا بیانگر آن بود که خودروی پراید مذکور نیز در بزرگراه غدیر و با شگرد دستبرد خونبار، سرقت شده است.

بنابراین عملیات های اطلاعاتی و ردیابی های کارآگاهان در این باره متمرکز شد و بالاخره سرنخ هایی از اعضای یک باند خطرناک سابقه دار به دست آمد که در شهرک قلعه خیابان و جاده میامی لانه کرده بودند.

این گونه بود که کارآگاهان با هدایت و نظارت سرهنگ علی بهرامزاده (جانشین پلیس آگاهی خراسان رضوی) و با کسب مجوزهای قضایی موفق شدند مخفیگاه سارقان را شناسایی کنند و به محاصره درآورند.

با دستگیری سرکرده باند، مشخص شد  که آنان خودروهای سرقتی را در حاشیه شهرک رضویه و جاده میامی اوراق می کنند و قطعات و لوازم آن را در بازار به فروش می رسانند.

با به دست آمدن این اطلاعات، بلافاصله کارآگاهان در چند عملیات جداگانه مراکز اوراق خودروها را بازرسی کردند و دو خودروی پراید و یک دستگاه ال 90 در حالی کشف شد که برخی از قطعات آن ها باز شده بود اما در بازرسی های بیشتر قطعات تعداد دیگری از خودروهای سرقتی به دست آمد که برای شناسایی مال باختگان به مقر انتظامی انتقال یافت.

با دستگیری سه عضو دیگر باند قداره بندهای خطرناک که بین 19 تا 23 سال دارند، مشخص شد که هر چهار عضو این باند سرقت دارای سابقه کیفری و معتاد هستند. متهمان این پرونده که مورد بازجویی های فنی و تخصصی قرار گرفته اند تاکنون به پنج فقره زورگیری خودرو از رانندگان در بزرگراه های مشهد اعتراف کرده اند.

بررسی های پلیس درباره شگرد اعضای این باند مخوف نشان داد آنان خودروها را هنگام خلوت بودن بزرگراه تعقیب می کردند و زمانی که راننده به مکان خلوت می رسید ناگهان او را متوقف می کردند و با قمه و چاقو به سمت راننده وحشت زده هجوم می بردند.

در همین حال اگر راننده ای مقاومت می کرد، بی رحمانه هدف ضربات قمه قرار می گرفت و خون آلود نقش بر زمین می شد. همچنین ادامه تحقیقات بیانگر آن بود که دزدان خطرناک از پراید سرقتی در ارتکاب جرایم زورگیری استفاده می کردند تا شناسایی نشوند.

بنابراین گزارش، تحقیقات از اعضای این باند که هم محله ای هستند برای کشف سرقت های احتمالی دیگر آنان همچنان در دایره مبارزه با جرایم خشن پلیس آگاهی خراسان رضوی ادامه دارد.

هشدار دانشمندان: ادامه گرمایش زمین، یک سوم انسان‌ها را آواره می‌کند

شاید منصفانه‌ترین خواسته از نشست گلاسکو این باشد که بار دیگر از کشورهای ثروتمند بخواهیم که به صورت مستقیم، بودجه مبارزه با تغییرات آب‌وهوایی را تامین کنند

 مجمع جهانی اقتصاد هم زمان با برگزاری نشست اقلیمی گلاسکو، به نقل از دانشمندان هشدار داده که در صورت ادامه افزایش دمای زمین ناشی از تغییرات آب و هوایی، نزدیک به یک سوم انسان های روی زمین وادار به ترک خانه هایشان و آوارگی برای مهاجرت به سوی نقاط خنک تر خواهند شد.

به گزارش روز شنبه ایرنا از تارنمای مجمع جهانی اقتصاد (WEF)؛ اما خبر امیدوارکننده این است که بخش بزرگی از این اثرات زیانبار با موفقیت و پیشرفت در کاهش تغییرات اقلیمی توسط انسان به نصف میزان کنونی  یا کاهش تاثیرهای زیانبار آن، قابل پیشگیری است.

تازه ترین ارزیابی گروهی از دانشمندان جهان درباره آوارگی احتمالی سه میلیارد و ۵۰۰ میلیون انسان در ۵۰ سال آینده در پی تغییرات آب و هوایی، همه پیش بینی های پیشین را تحت الشعاع قرار می دهد. بانک جهانی در سپتامبر ۲۰۲۱ این شمار را ۲۱۶ میلیون تَن اعلان کرده بود.

این دانشمندان می گویند: حتی اگر گرم شدن دمای زمین به ۲ درجه سانتیگراد محدود شود که نیم درجه بالاتر از هدف تعیین شده در پیمان اقلیمی ۲۰۱۵ پاریس خواهد بود، بازهم نزدیک به یک میلیارد و ۵۰۰ هزار تن از ساکنان بخش های گرم تر زمین، وادار به ترک خانه هایشان خواهند شد که بیشتر در کم برخوردارترین و فقیرترین بخش های جهان اقامت دارند.

به نوشته روزنامه ال اکونومیستا اسپانیا،هفته نخست از اجلاس بین‌المللی اقلیمی موسوم به کاپ۲۶ (COP۲۶) در گلاسکوی اسکاتلند با امضای 2 قرارداد بزرگ چند میلیون دلاری به پایان رسید: از یک طرف تاسیس صندوق ۱۰۰ میلیارد دلاری توافق شده توسط کشورها به پیشنهاد آلمان و کانادا و دیگری صندوق ۱۳۰ میلیارد دلاری موسسات مالی و سرمایه گذاران نهادی. به این مبلغ می‌بایست قراردادهای دوجانبه و چندجانبه میان کشورهای توسعه یافته و اقتصادهای نوظهور به ارزش ۳۵ میلیارد دلار را اضافه کردکه تنها نقطه آغاز واقع‌بینانه این مسئله خواهد بود که مدیریت فرآیند انتقال «سبز» در مقیاس جهانی تا چه میزان هزینه خواهد داشت. این ارقام اگر چه به طور چشمگیری بالا است اما همچنان از آنچه تا پیش از آغاز گلاسکو انتظار می‌رفت، کمتر است.

جف بزوس، بنیانگذار میلیاردر آمازون که اخیراً به فضا پرواز کرده نیز قول داد ۲ میلیارد دلار برای بازسازی زیستگاه های طبیعی و تغییر سیستم های غذایی سرمایه گذاری کند. او همچنین گفت که آمازون قصد دارد تا سال ۲۰۲۵ فعالیت های خود را با انرژی های تجدیدپذیر تقویت کند.  

تنش بر سر پول در حالی ادامه خواهد داشت که کشورهای فقیرتر خواستار کمک بیشتر از سوی کشورهای ثروتمندتر هستند؛ چرا که بر این باورند که بخش زیادی از افزایش دمای زمین بر عهده کشورهای ثروتمندتر است. هند خواستار تعهد یک‌تریلیون دلاری کشورهای ثروتمند برای کمک به توسعه کشورهای ضعیف‌تر و گذار آنها از سوخت فسیلی به سوخت‌های تجدیدپذیر شده است.

خبرگزاری افه اسپانیا نیز به تازگی در گزارشی نوشت: شاید منصفانه‌ترین خواسته از نشست گلاسکو این باشد که بار دیگر از کشورهای ثروتمند بخواهیم که به صورت مستقیم، بودجه مبارزه با تغییرات آب‌وهوایی را تامین کنند و سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار در اختیار کشورهای با درآمد پایین که با کمک به آن‌ها در توافق پاریس موافقت شده است، بگذارند.  

کاپ ۲۶ زنگ خطر را به صدا درآورد که جهان با هدف محدود کردن افزایش متوسط دمای جهانی به ۱.۵ درجه سانتیگراد یا ۲.۷ درجه فارنهایت تا پایان این قرن در مقایسه با آغاز قرن جدید فاصله زیادی دارد. این آستانه دمایی است که فراتر از آن شدیدترین تأثیرات آب و هوایی به طور قابل توجهی محتمل تر می شود.

در حال حاضر، حتی اگر همه کشورها به برنامه‌های اقلیمی داوطلبانه خود دست یابند، میانگین دمای کره زمین به مراتب از افزایش ۱.۵ درجه‌ای فراتر می‌رود و چشم‌انداز موج‌های گرما، آتش‌سوزی و سیل‌های شدیدتر و بزرگتر را افزایش می‌دهد.  اجلاس آب وهوایی گلاسکو تا ۲۱ آبان ادامه خواهد داشت.

دربارۀ بررسی فلسفی مصلحت و دروغ، و در فضای مجازی

اگر تا دیروز مشتی نویسنده و سیاستمدار و خطیب در عرصۀ عمومی دروغ می‌گفتند، امروزه دیگر همۀ مردم می‌توانند در عرصۀ عمومی دروغ بگویند و دروغشان به اطلاع هزاران و بلکه میلیون‌ها نفر می‌رسد.

هومان دوراندیش

پیامبر گرامی اسلام فرموده است: «مؤمن هر صفتی تواند داشت مگر دروغ و خیانت.» نیز از آن حضرت است که «از شرک و دروغ بپرهیزید.» در قرآن هم که به یک معنا کتابی است علیه شرک، "ویل للمکذبین" از قلم نیفتاده است. پس اینکه پیامبر فرموده است از شرک و دروغ بپرهیزید، به ‌خوبی نشان می‌دهد دروغ در عالم رذیلت تا چه حد بلندپایه است.

با این حال بین دروغ و شرک تفاوتی هست. شرک در اسلام مطلقا ممنوع و چیزی همردیف انکار نبوت پیامبر است. یعنی شرک با هیچ حیله و توجیهی از هیچ در و پنجره‌ای وارد "خانۀ اسلام" نمی‌شود اما دروغ گاهی موجه است.

سال‌ها پیش یکی از دوستانم بیکار شده بود ولی هر روز صبح از خانه خارج می‌شد و به‌ دروغ به زنش می‌گفت: «خداحافظ؛ من رفتم سر کار!» بنده‌خدا هر روز صبح از هشت صبح تا دو بعد از ظهر در پارک می‌نشست و بعد به خانه بازمی‌گشت. در پارک هم صفحات آگهی روزنامۀ همشهری را زیر و رو می‌کرد بلکه کار تازه‌ای پیدا کند. خلاصه، قصدش از دروغ گفتن و فریفتن همسرش این بود که مبادا او هول کند که شوهرم بیکار شده و کرایه‌خانه و خرج زندگی را چه کنیم؟

دوستم البته دین چندانی نداشت ولی بر اساس عقل و شهودش عمل می‌کرد. یعنی دروغ می‌گفت برای حفظ آرامش و خشنودی همسرش. همۀ ما هم احتمالاً دروغ گفتن برای آشتی دادن این و آن را کم و بیش تجربه کرده‌ایم. کسانی هم که در جبهۀ جنگ بوده‌اند، خوب می‌دانند در مواجهه با دشمن، دروغ گفتن گاهی از نان شب واجب‌تر است. اسیری که بخواهد از درِ راستگویی درآید، چه بسا بسی از دوستانش را به باد فنا بدهد!

دربارۀ ضرورت پرهیز از دروغ، فیلسوفان اخلاق هم آرای متفاوتی دارند. کانت که رأس و رئیس "وظیفه‌گرایان اخلاقی" بود، دروغ گفتن را مطلقا ناروا می‌دانست. اما نیازی نبود که "پیامدگرایان اخلاقی" از راه برسند و رأی خشک کانت را نقد کنند؛ آدمیزاد با عقل سلیم و با تکیه بر شهود اخلاقی و تجربۀ زیسته‌اش درمی‌یابد که گاهی دروغ گفتن بهتر از راست گفتن است.

"فضلیت‌گرایان اخلاقی" هم که "فاعل" را مهم‌تر از "فعل" می‌دانند، دروغ گفتن را بسته به اینکه از چه کسی سر زده باشد، روا یا ناروا قلمداد می‌کنند. از منظر فضیلت‌گرایان، فردی که مجمع‌الفضائل است یا دست کم فضایل بسیاری در وجودش نهادینه شده، در بزنگاه‌های دشوار زندگی، پاسخ به سؤال «چه باید کرد؟» را از مشی و منش خودش استخراج می‌کند، نه از معیارهای اخلاقی متعارف و متداول. بنابراین چنین فردی ممکن است گاهی دروغ بگوید و به‌هیچ‌وجه هم دچار احساس آلودگی روحی نشود.

فیلم «لینکلن»، اثر استیون اسپیلبرگ، داستان تلاش آبراهام لینکلن برای برانداختن برده‌داری در آمریکاست. لینکلن و یارانش برای "ممنوع ساختن برده‌داری در آمریکا" دروغ گفتند و تهدید کردند و رشوه هم دادند. اینکه آیا آن‌ها حق داشتند برده‌داری را با دروغگویی لغو کنند یا نه، سؤالی است که قطعاً با پاسخ منفی جان لاک و کانت و پاسخ مثبت جان استوارت میل و جرمی بنتام روبرو می‌شود؛ چراکه لاک و کانت فقط به وظایف اخلاقی انسان توجه داشتند ولی میل و بنتام غایت عمل را مهم‌تر از ماهیت آن می‌دانستند و در واقع اخلاق را خادم انسان می‌خواستند نه مخدوم او.

در قرن بیستم، سِر ویلیام دیوید راس سعی کرد با امتزاج وظیفه‌گرایی و پیامدگراییِ اخلاقی به این نزاع تئوریک خاتمه دهد. مطابق فلسفۀ اخلاق راس، در مواردی که چند ارزش اخلاقی در تقابل با هم قرار می‌گیرند، باید در همان سیاق خاص بسنجیم که کدام ارزش‌ها مهم‌ترند و جانب کفۀ سنگین‌تر ترازو را بگیریم. مطابق این نگاه، لینکلن و یارانش حق داشتند دروغ بگویند تا برده‌داری لغو شود و میلیون‌ها برده از استثمار وارهند.

بنابراین جدا از استثنائات وارد شده در روایات دینی و همچنین دلالت عملی فضیلت‌گرایی اخلاقی و همین طور شهود اخلاقی بقال و دستفروش و من و شما، فلسفۀ اخلاق مهم و معتبر ویلیام راس نیز دروغ گفتن را گاهی موجه می‌داند.

در کتاب «چرا سیاستمداران دروغ می‌گویند؟»، اثر جان جی مرشایمر، موارد متعددی از دروغگویی سیاستمداران نقل و واکاوی شده است. جان کلام این کتاب، به یک معنا، این بیت مشهور حافظ است: «رند عالم‌سوز را با مصلحت‌بینی چه کار؟/ کار مُلک است آن که تدبیر و تأمل بایدش».

شاید یک انسان منزوی فقط با منافع خودش سر و کار داشته باشد ولی سیاستمدار صرفاً حافظ منافع خودش نیست. سیاستمداری که برای منافع شخصی خودش دروغ می‌گوید و قول و گفتارش معطوف به تأمین مصلحت عمومی نیست، حسابش با کرام‌الکاتبین است اما سیاستمداری را که برای حفظ مصالح عمومی ناچار می‌شود دروغ بگوید، نمی‌توان به سادگی با برچسب‌های اخلاقی منفی از میدان مقبولیت و وجاهت بیرون راند.

عنوان فرعی کتاب مرشایمر «حقایقی دربارۀ دروغ‌پردازی در سیاست بین‌الملل» است. کافی است دروغگویی جرج بوش برای حمله به عراق را با دروغگویی احمد قوام برای جدا نشدن آذربایجان از ایران مقایسه کنیم. بوش برای توجیه حملۀ آمریکا به عراق، به دروغ مدعی شد رژیم صدام سلاح اتمی دارد؛ دروغی که بعدها با هیچ استدلالی موجه نشد.

اما قوام برای اینکه ارتش شوروی از آذربایجان خارج شود و کمونیست‌ها و تجزیه‌طلبانِ ایرانی به پشتوانۀ ارتش استالین، آذربایجان ایران را از ایران جدا نکنند، به دروغ به استالین گفت در صورت خروج ارتش سرخ از آذربایجان، دولت ایران امتیاز استخراج نفت شمال را به روس‌ها واگذار خواهد کرد. استالین‌ها هم که به انگلیسی‌ها غبطه می‌خورد بابت امتیاز استخراج نفت جنوب، حرف قوام را پذیرفت و ارتش شوروی را از آذربایجان ایران خارج کرد.

آندره فونتن در کتاب «تاریخ جنگ سرد» نوشته است که قوام با این دروغش چنان کلاهی بر سر استالین گذاشت که هیچ کس تا آن موقع نتوانسته بود چنان کاری کند و بعدها هم نتوانست. اما به نظر می‌رسد تفاوت دروغ‌پردازی قوام و بوش در سیاست بین‌الملل روشن باشد. دروغ بوش نزد آمریکایی‌ها و ناظران بین‌المللی موجه نشد ولی دروغ قوام نزد ایرانی‌ها و مورخان موجه شد. و «توجیه چیزی است که ذهن از آن آرامش می‌یابد.»

باری، قوام در مقام نخست‌وزیر ایران فقط حافظ منافع شخصی خودش نبود و برای تأمین مصلحت یک ملت دروغ گفت و امروزه کمتر کسی دروغگویی او را غیر اخلاقی می‌داند.

دکتر بشیریه در کتاب «احیای علوم سیاسی»، با عنوان فرعی «گفتاری در پیشۀ سیاستگری»، مفهوم "تفکر سیاسی" را پیش می‌کشد و آن را به عنوان چیز متمایز از تفکر حقوقی یا تفکر تاریخی و تفکر اخلاقی مطرح می‌کند. نه اینکه تفکر سیاسی به کلی با تفکر اخلاقی و حقوقی و تاریخی بیگانه باشد، ولی به هر حال این نکته مهم است که تفکر سیاسی منطق و مختصات خودش را دارد و همین امر موجب می‌شود دروغ مصلحت‌آمیز خردمندانه‌تر از راست فتنه‌انگیز به نظر آید.

با توسعۀ اینترنت در جهان و ظهور شبکه‌های اجتماعی گوناگون، آنچه این روزها دغدغه‌برانگیز شده، دسترسی عموم مردم به تریبون‌هایی پرمخاطب است. و وقتی چنین تریبون‌هایی در کار باشد، امکان نشر دروغ در فضای عمومی جامعه بیشتر می‌شود؛ چراکه اگر تا دیروز مشتی نویسنده و سیاستمدار و خطیب در عرصۀ عمومی دروغ می‌گفتند، امروزه دیگر همۀ مردم می‌توانند در عرصۀ عمومی دروغ بگویند و دروغشان به اطلاع هزاران و بلکه میلیون‌ها نفر می‌رسد.

این دغدغه البته فی‌نفسه مهم است؛ چنانکه عده‌ای نیز در غرب نگران تاخت‌وتاز داعش و القاعده در فضای مجازی‌اند. اما اولاً تاریخ به عقب برنمی‌گردد و ما در "عصر اینترنت" به سر می‌بریم؛ بنابراین اینکه در گوشه‌ای بنشینیم و دائماً مثل پیرمردها غر بزنیم که عجب دنیای بدی شده و جهان قبلاً چه جای بهتری بود، عملاً بی‌فایده است.

ثانیاً چنین دغدغه‌ای ناشی از این فرض اساسی است که در جهان انسانی، شُرور بر خیرات غلبه دارند و حال که همه صاحبِ تریبون شده‌اند، دیر یا زود بدی پشت خوبی را به خاک می‌مالد. اما این مفروض لیبرالیستی را باید جدی گرفت که «انسان موجودی نیک‌طبع است.»

نیک‌طبعی انسان به معنای آلوده نبودنش به بدی و رذیلت نیست، بلکه یعنی وجود آدمی غالباً محل رویش و پرورش خوبی‌هاست تا بدی‌ها. بله، انسان شیشه‌خرده هم دارد ولی آیا فقط شیشه‌خرده دارد یا عواطف مثبت و عقلانیت مفید هم دارد؟

به زبان دینی، باید گفت که در قرآن آمده است «قل اعوذ برب الفلق من شرّ ما خلق». انسان هم جزو مخلوقات خداست و قطعا آلوده به شرارت است و ما آدم‌ها باید از شر یکدیگر به خداوند پناه ببریم؛ اما همین خدایی که پشت و پناه ما در برابر شُرور همنوعانمان است، به فرشتگان دستور داده که در برابر انسان سجده کنند. حتی وقتی فرشتگان، مثل مخالفان امروزی لیبرالیسم، بر بدی‌های آدمی انگشت تأکید نهادند، خدای‌تعالی فرمود: «انّی اعلمُ ما لا تعلمون».

چیزی که خدا می‌دانست و فرشتگان نمی‌دانستند چه بود؟ الله اعلم؛ ولی شاید آن نکته همین بوده باشد که کاروان بشریت در مجموع در طریق تکامل و پیشرفت و بهروزی و نیکی حرکت می‌کند و چنگیز و هیتلر و بمباران اتمی ژاپن نباید ما را به ورطۀ این خطا بیندازد که به آدمی هیچ امیدی نیست.

بله، قرن بیستم هیتلر و بمب اتمی داشت ولی پزشکی مدرن و حقوق بشر هم داشت. سطح رفاه و میانگین طول عمر انسان در قرن بیستم به میزان چشمگیری افزایش یافت و این تحول نیکو به دست موجودی که بدی‌اش بر نیکی‌اش غلبه می‌کند، رقم نخورده است.

کسانی که با نیک‌طبعی انسان مخالفت بنیادی دارند، اصلاً با چه امیدی در عرصۀ عمومی فعالیت می‌کنند؟ وانگهی، اگر واقعاً باور داریم «انّا لله و انّا الیه راجعون»، چرا این قدر علیه حرکت کلی بشر در سیر تاریخی خودش منبر می‌رویم و آیۀ یأس می‌خوانیم؟

انّا لله و انّا الیه راجعون یعنی بشریت و کل عالم هستی در حال حرکت به سوی خداوند است. خداوند هم که خیر مطلق است. فرمان هدایت تاریخ بشر هم از دست خدا خارج نشده و نخواهد شد. پس زیاد نگران مسیر تاریخ نباشیم و مدام افسوس از دست رفتن گذشته را نخوریم. کسی که چنین روحیه‌ای داشته باشد، حتی اگر به قرن‌های قبل بازگردد، باز طالب پس‌روی است و خواهان برگشتن به قرن‌های قبل‌تر می‌شود!

ثالثاً این دغدغه که چرا در عصر اینترنت همۀ مردم می‌توانند آرای خودشان را مکتوب کنند و به سمع و نظر دیگران برسانند، ریشه در نوعی "اشرافیت فکری" دارد. گوهر اشرافیت "تمایز" است. تا همین چند قرن پیش که اشراف هنوز جزو نیروهای اجتماعی مؤثر جوامع اروپایی بودند، اشرافیت به لایه‌های گوناگونی تقسیم می‌شد که مهم‌ترین انقسامات آن عبارت بودند از اشرافیت زمین‌دار و تجاری و فکری.

سرمایۀ اصلی اشرافیت فکری "سواد و قلم" بود. دانایی و نگارش به افرادی که اشرافیت فکری را تشکیل می‌دادند، قدرت می‌بخشید و متمایزشان می‌کرد از دیگران. روحانیت در جهان قدیم مهم‌ترین مصداق اشرافیت فکری بود. در جهان جدید هم روشنفکران و اهل قلم کم و بیش از همان منزلت اشرافیت فکری جهان قدیم برخوردار بوده‌اند.

طنز ماجرا اینجاست که امروزه، علاوه بر سنت‌گرایانِ مدافعِ جهان قدیم، پاره‌ای از میراث‌خوارانِ روشنفکران و فیلسوفان و دانشمندانی که چندصد سال قبل به روحانیان انتقاد می‌کردند که چرا فقط شما باید از حق گفتن و نوشتن برخوردار باشید، اکنون خودشان از گفتن و نوشتنِ دیگرانی شاکی هستند که تا دیروز فاقد تریبون بودند.

گفتن و نوشتن و تریبون داشتن در عصر اینترنت به امکانی عمومی بدل شده است. اگر صدای ما در روزگار کنونی چنانکه باید به گوش خلق‌الله نمی‌رسد، شاید یک علتش هم این باشد که ما حرف چندان مهم و جذابی نداریم و صدایمان فقط در بی‌صداییِ دیگران مشتری پیدا می‌کند.

اگر در عرصۀ عمومی بساط خفقان اکثریت و چهچهه زدن اقلیت جمع (برچیده) شد و همه امکان حرف زدن پیدا کردند و صدای ما همچنان به گوش رسید، آن وقت است که می‌توانیم به خودمان ببالیم که اقبال ما ناشی از ادبار دیگران نبوده است.

انصاف، حاقّ دموکراسی است و به حکم انصاف، همگان باید از حق گفتن و نوشتن در عرصۀ عمومی برخوردار باشند. عصری که اقلیتی قلیل در نشریات می‌نوشتند و مردم چیزی برای خواندن نداشتند مگر نوشته‌های آن اقلیت، سپری شده است.

نوشته‌های اقلیتِ صاحب قلمِ دهه‌های قبل نیز چندان خالی از گزاره‌های کاذب نبود. کافی است نشریات دهه‌های شصت و هفتاد شمسی را تورق کنیم تا ببینیم در آن دوران نیز اسب دروغ به‌تاخت می‌تاخت و تازه دروغگویانِ مهم و مؤثر به سرعت و سهولت دوران کنونی رسوا نمی‌شدند.

رابعاً این دغدغه که اینترنت امکان انتشار گستردۀ "دروغ" را فراهم کرده، نباید ما را از این حقیقت مهم غافل کند که اینترنت امکان توزیع گستردۀ "حقیقت" را هم مهیا کرده است. الان امکان نظارت افکار عمومی بر گفتار و کردار مقامات سیاسی و چهره‌های شاخص اجتماعی و فرهنگی به مراتب بیشتر شده است.

در چنین فضایی، راست و دروغِ سخنِ افرادِ تاثیرگذار در جامعه، سریع‌تر از قبل معلوم می‌شود. در دورانی که اینترنتی در کار نبود، سال‌ها باید می‌گذشت تا عاقبت معلوم شود نامۀ چارلی چاپلین به دخترش صحت ندارد ولی الان جعلی بودن چنین نامه‌ای ظرف بیست‌وچهار ساعت معلوم می‌شود.

پیامبر اسلام فرموده است" «حسبُک مِن الکذبِ ان تُحَدِّثَ بکلِّ ما سَمِعتَ» (در دروغگویی تو همین قدر بس که هرچه شنیده‌ای نقل کنی). منتقدین اینترنت آزاد می‌گویند فضای مجازی عرصۀ تبادل و تکثیر چنین نقل قول‌هایی است. بله، ولی چنین خصلتی در ما آدم‌ها نوظهور نیست. در دهه‌های شصت و هفتاد هم در محافل خانوادگی و دوستانه، در صف نان و مرغ، داخل تاکسی و اتوبوس، شنیده‌های ناموثق زیاد رد و بدل می‌شد.

اصلاً رسانۀ "شایعه" در ایران و در کل جهان، محصول "تمایل آدمی به نقل شنیده‌ها" بود؛ شنیده‌هایی که بعضی از آن‌ها طبیعتا کاذب بودند. امروزه که اینترنت در دسترس اکثر مردم جهان قرار دارد، گزاره‌های کاذب در گستره‌ای وسیع‌تر پراکنده می‌شوند اما گزاره‌های صادق هم با شدت و وسعت بیشتری در جهان توزیع می‌شوند.

اینترنت اسبی نیست که فقط به دروغگویان سواری بدهد؛ راستگویان را هم به کار می‌آید. در قیاس با عصر حجر و عصر قجر، امروزه ماه زودتر از پشت ابر بیرون می‌آید. مهم نحوۀ استفاده از رسن اینترنت است. اینترنت تنها طنابی نیست که با آن قومی درونِ چَه شده‌اند.

خامساً اگرچه حساسیت به دروغ‌پردازی عامۀ مردم حساسیتی نیکو است، ولی آیا دروغ‌پردازی فقط حق قدرتمندان است؟ همین دو دهه قبل، فلان روزنامۀ مشهور جریان راست رادیکال برای افشای "نیمۀ پنهان" زندگی روشنفکران و هنرمندان این دیار مستمراً دروغ‌پردازی می‌کرد.

کسانی که امروز نسبت به دروغ‌پردازی خواسته یا ناخواستۀ مردم علیه نهادهای رسمی انتقاد دارند، آیا زمانی که نشریاتِ همسو با این نهادها علیه افرادِ فاقدِ مقام و مسند دروغ‌پردازی می‌کردند، این قدر به دروغ گفتن حساسیت داشتند؟

آیا انتقاد از فراگیر شدن دروغ در جامعه در اثر دسترسی روزافزون مردم به اینترنت، نوعی اعتراض به خارج شدن انحصار دروغگویی از دست جریان سیاسی و فرهنگی غرب‌ستیزِ این کشور نیست؟

اگرچه نقد غالباً نیکوست ولی چون "نقد صوفی نه همه صافیِ بی‌غش باشد"، هیچ بد نیست که مدافعان محدودیت اینترنت در ایران، پاسخ این سؤال را برای افکار عمومی روشن کنند که خمپارۀ دروغ کلاً بد است یا فقط وقتی بد است که به سمت علائق و منافع آن‌ها هدف‌گیری شده باشد؟

هشدارسازمان‌های اطلاعاتی آمریکا: تغییر اقلیم باعث تنشهای جهانی خواهد شد

تغییر اقلیم باعث تنش جهانی خواهد شد

تغییر اقلیم باعث تنش جهانی خواهد شد
گروه بین الملل: سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا در یک ارزیابی اخطار داده اند که تغییر اقلیم به تنش‌های فزاینده بین المللی منجر خواهد شد.گزارش برآورد دستگاه‌های اطلاعاتی درباره تغییر اقلیم که اولین گزارش از این نوع است تاثیر شرایط اقلیمی بر امنیت ملی تا سال ۲۰۴۰ را بررسی می‌کند.
براساس این گزارش تغییر اقلیم باعث جدال میان کشورها در مورد چگونگی واکنش دادن به این تغییرات خواهد شد و می‌گوید که کشورهای کم درآمدتر بیش از دیگران تاثیر آن را احساس خواهند کرد.این گزارش همچنین در مورد خطرات به کارگیری فناوری‌های مهندسی زمین در آینده به طور یکجانبه از سوی برخی کشورها هشدار می‌دهد.این ارزیابی ۲۷ صفحه ای دیدگاه جمعی کلیه ۱۸ سازمان اطلاعاتی آمریکاست. این اولین بار است که این سازمان‌ها تاثیر تغییر اقلیم بر امنیت ملی را بررسی می‌کنند.
این گزارش تصویری از عدم همکاری کشورها که به رقابت و بی ثباتی خطرناک منجر خواهد شد ترسیم می‌کند. این گزارش در آستانه اجلاس اقلیمی کاپ ۲۶ گلاسگو که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، در آن شرکت خواهد کرد منتشر می‌شود. هدف این اجلاس که در پایان ماه اکتبر شروع می‌شود جلب همکاری بین المللی برای مقابله با گرمایش است.
این سازمان‌ها هشدار می‌دهند که برخی کشورها ممکن است در برابر میل به اقدام مقاومت کنند، و در این میان بیش از ۲۰ کشور هستند که برای بیش از ۵۰ درصد درآمد صادراتی خود به سوخت‌های فسیلی تکیه دارند.این گزارش می‌گوید: افت درآمد سوخت‌های فسیلی، کشورهای خاورمیانه را بیش از پیش تحت فشار قرار خواهد داد، درحالی که پیش بینی می‌شود این کشورها با آثار شدیدتر تغییر اقلیم مواجه باشند.آنها هشدار می‌دهند که تاثیر تغییر اقلیم به زودی در اطراف جهان احساس خواهد شد.
سازمان‌های اطلاعات امنیتی آمریکا ۱۱ کشور و دو منطقه را به عنوان نقاطی که به خصوص انرژی، غذا، آب و سلامتی در آنها در معرض خطر است فهرست می‌کند. اینها عمدتا کشورهای فقیرتر هستند که توانایی کمتری برای انطباق با شرایط تازه دارند، که خطر بی ثباتی و مناقشه داخلی را در آنها بیشتر می‌کند. موج‌های گرما و خشکسالی‌ها باعث فشار بیشتر بر خدماتی مثل برق رسانی خواهد شد.پنج عدد از این کشورها در جنوب و شرق آسیا قرار دارند - افغانستان، میانمار، هند، پاکستان و کره شمالی - و چهار کشور در آمریکای مرکزی و کارائیب هستند - گواتمالا،‌هائیتی، هندوراس و نیکاراگوئه. کلمبیا و عراق دیگر کشورهای این فهرست هستند. آفریقای مرکزی و کشورهای کوچک در اقیانوسیه هم مناطق در معرض خطرند.براساس این گزارش خطر سرریز شدن بی‌ثباتی به خصوص به شکل سیل پناهجویانی که می‌تواند مرز جنوبی آمریکا را تحت فشار بگذارد وجود دارد.
قطب شمال احتمالا یکی از نقاط بالقوه تنش زاست، چون با کاهش یخ‌ها دسترسی به آن آسانتر می‌شود. با ذوب یخ‌ها امکان ایجاد مسیرهای جدید کشتیرانی و دسترسی به منابع ماهی در آنجا وجود دارد اما همین می‌تواند خطر سوءمحاسبه و درگیری نظامی‌را افزایش دهد.این گزارش می‌گوید دسترسی به آب هم مشکل زا خواهد بود. در خاورمیانه و آفریقای شمالی، حدود ۶۰ درصد سطح منابع آبی فرامرزی است. پاکستان و هند از دیرباز بر سر منابع آب اختلاف داشته اند. در همین حال حوضه آبریز مکونگ می‌تواند باعث ایجاد اختلاف میان چین، کامبوج و ویتنام شود.
خطر بالقوه دیگر این احتمال است که برخی کشورها راسا تصمیم به استفاده از مهندسی زمین برای مقابله با تغییر اقلیم بگیرند.این شامل استفاده از فناوری‌های آینده مثل پراکندن ذرات انعکاسی در لایه‌های بالایی جو یا پخش ذرات برای خنک کردن اقیانوس در یک ناحیه خاص می‌شود که می‌تواند تاثیری خنک کننده داشته باشد.اما اگر یک کشور تصمیم بگیرد تنها عمل کند می‌تواند باعث ایجاد مشکل در مناطق دیگر شود و خشم سایر ملل که نمی‌توانند خود در این زمینه کاری کنند را برانگیزد.
محققان در چندین کشور از جمله استرالیا، چین، هند، روسیه، بریتانیا و آمریکا و همچنین اعضای اتحادیه اروپا مشغول بررسی این فناوری‌ها هستند اما هنوز نظم و مقرراتی برای استفاده از آنها وجود ندارد.این گزارش می‌گوید که راه‌هایی برای پرهیز از این آینده تیره وجود دارد. فناوری‌های پیشرفته، از جمله استفاده قابل قبول از مهندسی زمین، از جمله اینها هستند. یک سناریوی دیگر، بروز یک فاجعه اقلیمی است به طوری که کشورها را به همکاری وادارد.این گزارش نشان می‌دهد که موضوع اقلیم اکنون بخشی محوری از محاسبات امنیتی است و نه فقط مشکلات جاری را تشدید خواهد کرد بلکه دردسرهای تازه ای ایجاد خواهد کرد.
ارین سیکورسکی مدیر مرکز اقلیم و امنیت گفت: دولت‌ها بیش از پیش تشخیص می‌دهند که تغییر اقلیم به شکلی بی سابقه درحال عوض کردن منظره امنیت ملی است.ملاحظات اقلیمی را نمی‌توان از سایر نگرانی‌های امنیتی مثل رقابت با چین جدا دانست. این کشور با خطرات پیچیده اقلیمی روبروست، از بالا آمدن سطح دریاها که بر زندگی میلیون‌ها نفر در شهرهای ساحلی تاثیر خواهد گذاشت تا سیل در نواحی داخلی که زیرساخت‌های انرژی را تهدید می‌کند و بیابان زایی و مهاجرت ماهی‌ها که امنیت غذایی اش را به خطر خواهد انداخت. یک استراتژی امنیت ملی که این فاکتورها را در نظر نگیرد پاسخ‌های غلطی به سوالات مهم درباره رفتار چین خواهد داد.
این ارزیابی تازه اطلاعاتی، مشکلات فاحش آینده را تشریح می‌کند. اما سوال واقعی این است که سیاستگذاران در آمریکا درباره هشدار سازمان‌های جاسوسی خود چه خواهند کرد.






هشدار یک نهاد اطلاعاتی آمریکا:

خشکسالی‌ مکرر در ایران به جابه‌جایی جمعیت منجر خواهد شد

گروه جامعه: یک نهاد وابسته به دفتر اداره‌کننده اطلاعات ملی ایالات متحده در گزارش جدید خود از تغییرات اقلیمی در کشورهای مختلف، با اشاره به بروز خشکسالی‌ مکرر در ایران گفته است در دهه‌های آینده ایران با خطر بی‌ثباتی، درگیری‌های محلی و آوارگی جمعیت مواجه خواهد شد.
خشکسالی‌ مکرر در ایران به جابه‌جایی جمعیت منجر خواهد شد
در این گزارش تاکید شده است که ایران با موج‌های گرمایی شدید و افزایش بیابان‌زایی مواجه است و از مدیریت ضعیف منابع آب، کاهش تولید مواد غذایی و افزایش هزینه‌های واردات، به عنوان دیگر مشکلات مرتبط با این بحران نام برده شده است. در گزارش این مرکز همچنین پیش‌بینی شده است که تغییرات آب‌ و هوایی در سطح جهانی نیز به تنش‌های ژئوپولتیکی بیشتری منجر خواهد شد و پیامدهای ناشی از این بحران پس از سال ۲۰۳۰ در نقاط مختلف جهان بیشتر دیده خواهد شد. این نهاد همچنین تاکید کرده است که سیاست‌ها و تعهدات فعلی کشورها برای تحقق اهداف توافق‌نامه پاریس کافی نیست. در یک گزارش تحقیقی نیز که روز ۲۴ شهریور امسال منتشر شد، یک موسسه علمی گزارش داد که تقریبا هیچ‌یک از کشورها اقدامات ضروری بر اساس توافق‌های بین‌المللی برای مهار تغییرات اقلیمی را انجام نمی‌دهند و فقط کشور کوچک گامبیا در قاره آفریقا، اقدامات ضروری را برای کاهش انتشار گازهای آلاینده انجام می‌دهد. کاهش گازهای آلاینده در سراسر جهان یکی از محورهای اصلی توافق اقلیمی پاریس در سال ۲۰۱۵ برای مهار گرمایش زمین در حد ۱.۵ درجه سانتیگراد بالاتر از دوران ماقبل صنعتی است.