واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

دایره راحتی چیست و چطور باید از آن خارج شد؟

دایره راحتی چیست و چطور باید از آن خارج شد؟

فرامرز صحرائی

احتمالا تا به حال بارها در مورد دایره‌ی راحتی شنیده‌اید. تقریبا همه‌ی افراد، به دیگران توصیه می‌کنند که از این دایره بیرون بمانند. اما اهمیت خروج از این دایره چیست؟ آیا خروج از آن همیشه بهترین استراتژی ممکن است؟ تصویر زیر ماجرا را تا حدودی برای ما مشخص می‌کند


برای درک بهتر موضوع، ابتدا باید مفهوم دایره‌ی راحتی را به درستی شناخت. یکی از گویاترین تعریف‌های علمی در خصوص این پدیده، آن را با سطح اضطراب افراد مرتبط می‌داند. قرار گرفتن در دایره‌ی راحتی در واقع هر گونه رفتاری را شامل می‌شود که در آن میزان اضطراب فرد در پایین‌ترین سطح خود نگه دارد. هر کاری می‌تواند در این مفهوم بگنجد. از پخت و پز و شستشوی ظروف گرفته تا ارتباطات کاری یا تماشای تلویزیون. هر فعالیتی که با انجام آن سطح اضطراب فرد به حداقل برسد و فرد به آن فعالیت تمایل داشته باشد یا عادت کند، در دایره‌ی راحتی او قرار می‌گیرد

اغلب افراد سعی می‌کنند با انجام کارهایی خارج از این دایره، از آن بگریزند. هر چیزی که بتواند اندکی سطح اضطراب را افزایش دهد، خارج از مرزهای دایره‌ی راحتی فرد انگاشته می‌شود. برای مثال اگر رفتن به سر کار و قرار گرفتن در معرض ترافیک و شلوغی مترو منجر به افزایش اضطراب شما می‌شود و حس راحتی را در شما کاهش می‌دهد، این فعالیت، خارج از محدوده دایره‌ی راحتی شما به حساب می‌آید

البته با اینکه اضطراب چیزی نیست که کسی تمایلی به کسب کردنش داشته باشد، اما مقدار کمی از آن به طرز شگفت‌انگیزی موثر و مفید است. در بسیاری مواقع ما به اندکی اضطراب نیاز داریم تا بتوانیم خود را به انجام کاری ترغیب کنیم. بدین‌ترتیب کارایی ما بهبود میابد. در مطالعه‌ای که در سال ۱۹۰۸ بر روی موش‌ها انجام شد مشخص شد که با تفویض وظیفه‌ای بسیار بسیار ساده، کارایی افزایش یافته و متعاقبا سطح اضطراب نیز مقداری رشد می‌کند. سخت‌تر شدن وظایف، افزایش نسبی اضطراب و در نتیجه بهبود عملکرد را نشان داده و نهایتا با تخصیص وظایفی بسیار پیچیده، سطح اضطراب به حدی افزایش میابد که کارایی به صفر می‌رسد


دایره‌ی راحتی معمولا به شکل بالا تصویر می‌شود. دایره‌ی راحتی در دایره‌ی یادگیری محصور شده و دایره‌ی یادگیری در محاصره‌ی دایره‌ی ترس است. جایی که سطح اضطراب به حد نهایی می‌رسد. با کمک تصویر بالا می‌توان فهم بهتری از مثال آزمایش بر روی موش‌ها داشت. وقتی وظیفه‌ای بسیار ساده بوده، موش‌ها در دایره‌ی راحتی‌شان به راحتی به آن پرداخته‌اند. بدون اینکه احساس اضطراب خاصی داشته باشند. با افزایش سطح اضطراب موش‌ها به محدوده دایره‌ی یادگیری وارد شده و حتی عملکرد بهتری از خود نشان داده‌اند. اما هنگامی‌که وظیفه‌ای سخت به آنها محول شده، با اندکی افزایش سطح اضطراب، به دایره‌ی ترس وارد شده‌اند و سطح کارایی به حداقل و حتی صفر رسیده است

با شک و تردید چه باید کرد؟

بخش اعظمی از اضطراب ما ناشی از شک در خصوص میزان سادگی یا پیچیدگی کارهایی است که باید انجام دهیم. کارهایی که ما را از دایره‌ی راحتی‌مان بیرون می‌کنند. دلیل این مساله این است که کارهای روتین و ساده‌ای مثل تماشای سریال یا پختن ظرف‌ها اصلا برای ما مسایلی مهم و پیچیده به حساب نمی‌آیند. چرا که به خوبی با هر یک از آنها آشنایی کافی داریم. اما نتیجه فکر کردن به انجام کارهایی مثل رانندگی برای اولین بار، چتربازی یا هر کار جدیدی که در خصوص انجام آن نسبت به آن کار و خودمان شک داریم، افزایش اضطراب است

نتیجه‌ی شک به هر کاری بروز احساسات و نمود تجربیات منفی است. نتیجه‌ی مطالعه‌ای در همین رابطه نشان داده زمانی که شرکت‌کنندگان در آزمایش در برابر موقعیت‌های تازه که در مورد آنها تردید داشته‌اند قرار گرفته‌اند، بدبینی و اضطراب در آنها افزایش یافته است. در مقابل، شرایطی که از نتیجه‌ی آن مطلع بوده‌اند میزان کمتری از نشانه‌های منفی را در آنها بروز داده است

ما به طور کلی در مقابل موقعیت‌ها یا چیزهای تازه، واکنش‌های منفی بروز می‌دهیم. «برنِی براون» -محقق- در این باره می‌گوید موقعیت‌های اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی جدید همیشه در ما تردید ایجاد کرده و دایره‌ی راحتی ما را کوچک‌تر می‌کنند. و هر چه میزان تردید و ترس ما از قرار گرفتن در موقعیت‌ها تازه بیشتر شود، بیرون آمدن از دایره‌ی راحتی برای ما سخت‌تر و پیچیده‌تر خواهد شد

آشنایی با موقعیت‌ها و چیزهای تازه به ما احساس راحتی و حتی لذت می‌دهد. اما گارد گرفتن‌های اولیه در مقابله با چنین موقعیت‌هایی چندان هم عجیب نیست. با نگاه از زاویه روند تکامل، ما احساس امنیت بیشتری در مقابل شرایطی که با آنها آشنا هستیم داریم و رفتارهای مثبت و منفی ما در موارد متفاوت ناشی از همین حس غریزی است. تصور ذهنی‌مان به ما می‌گوید: «قبلا در موقعیت مشابه زنده ماندم، پس امتحان آن این بار هم مشکلی ایجاد نمی‌کند و در امان خواهم بود»

از طرفی، امتحان کردن چیزهای جدید انرژی زیادی نیاز دارد. پس وقتی که احساس خستگی و بی‌حالی داشته باشیم، بیشتر به پرداختن به عادت‌های قدیمی و معمول‌مان تمایل داریم و ریسک‌های کمتری را می‌پذیریم. همین مساله ما را -حداقل تا بازیابی دوباره‌ی انرژی- در دایره‌ی راحتی‌مان نگه می‌دارد

اما آیا واقعا باید از دایره‌ی راحتی خارج شد؟ آیا نتیجه‌ی انجام این کار مفید است؟ پاسخ علم به این سوالات -در اغلب موقعیت‌ها- مثبت است. ما هم به پیدا کردن یک نقطه‌ی امن و مطلوب در دایره‌ی یادگیری تمایل داریم، اما در واقع بخاطر نگرانی ناخودآگاه در خصوص ورود به دایره‌ی ترس، از دایره‌ی راحتی‌مان هم خارج نمی‌شویم. در ادامه چند مزیت برای خروج از دایره‌ی راحتی و تلاش برای بهبود آستانه‌ی تحمل در صورت افزایش اضطراب آمده است

کمک به پیشرفت

مقدار اندکی اضطراب و تردید، زمانی مفید است که با احساس موفقیت همراه شود. در این صورت رشد شخصی و شخصیتی را نتیجه خواهد داد. به همین دلیل است که برخی ماجراجویی‌های خارج از محیط تکراری خانه -مثل کوهنوردی، چتربازی و حتی دوچرخه‌سواری- می‌تواند هیجان مثبت در ما ایجاد کند. چنین فعالیت‌هایی سطح اضطراب را تا حدی امن و مثبت افزایش می‌دهند و پس از پایان آنها و بازگشت به خانه، احساسات مثبتی همچون کسب یک دستاورد مفید و اعتماد به نفس در ما ظاهر شده یا افزایش پیدا می‌کنند.

گسترش دایره‌ی راحتی

اگر دایره‌ی راحتی شما کوچک است، تعداد چیزهایی که می‌توانید بدون اضطراب به انجام برسانید هم کم خواهد بود. در این صورت اغلب اوقات -بخاطر ناتوانی در انجام بسیاری از کارها- مضطرب هستید و به‌علاوه پیشرفت‌های کمتری را هم تجربه خواهید کرد. با خروج مکرر از دایره‌ی راحتی، شما می‌توانید تعداد عادت‌ها و کارهای مفید بیشتری را به دایره‌ی راحتی خود بیاورید.

انجام کارهای جدید و کمک به یادگیری چیزهای بیشتر

ماجراجویی‌های بیشتر منجر به ترشح  دوپامین می‌شود. دوپامین نقشی اساسی در ایجاد انگیزه در ما بازی می‌کند و هیجان‌های تازه، میزان آن را افزایش می‌دهد. به‌علاوه هیجان بیشتر، بهبود حافظه و افزایش یادگیری را هم نتیجه می‌دهد.

«دنیل اچ. پینک» (Daniel H. Pink) نویسنده کتاب Drive: The surprising Truth About What Motivates Us می‌گوید ایده‌آل‌ترین چیزی که می‌توانیم برای به دست آوردن انگیزه‌ی بیشتر نیاز داشته باشیم، محیطی با متعادل‌ترین میزان راحتی برای بیشترین سطح بازدهی است. به گفته‌ی او اگر شما زیادی احساس راحتی کنید، کارایی کمتری دارید. اگر احساس راحتی در شما زیادی کم است، باز هم میزان کارایی پایینی دارید.

سعی کنید که سطح میانه را برای خود پیدا کنید. جایی که میزان اضطراب شما در سطح کنترل شده‌ای باشد که در کنار استفاده از آن برای ایجاد انگیزه، توانایی‌تان برای مدیریت امور را هم از دست ندهید. هر گاه این شرایط به سطح متعادل و معقول رسید، سعی کنید با گسترش مسوولیت‌ها را -تا آنجا که اضطراب شما را تا دوباره تا حد معقول و آستانه‌ی تحمل‌تان بالا می‌برد- افزایش دهید. در این صورت در کنترل میزان اضطراب و گسترش دایره‌ی راحتی خود موفق عمل کرده‌اید

اگر قصد گسترش مرزهای دایره‌ی راحتی خود را دارید و در عین حال نمی‌دانید از کجا باید شروع کنید، می‌توانید با کمک این ابزار آنلاین، مرزهای دایره‌ی راحتی خود را بازشناسی کنید. با استفاده از این ابزار، می‌توانید با پاسخ‌گویی به چند سوال در خصوص سبک زندگی و میزان هیجان‌هایی که تجربه می‌کنید، به عددی برسید که نشان می‌دهد دایره‌ی راحتی شما چقدر کوچک یا بزرگ است. به علاوه می‌توانید با مطالعه پیشنهادها و توصیه‌هایی که پس از سوالات به شما می‌شود، نسبت به بهبود اوضاع اقدام کنید. اینکه تا چه حد می‌خواهید مرزهای دایره‌ی راحتی خود را گسترش دهید، کاملا به شما و مسیری که برای خود در زندگی ترسیم کرده‌اید بستگی دارد. نکته مهم در اینجا، ایجاد تعادل بین راحتی، امنیت، سلامت و البته میزان هیجان‌هایی است که می‌خواهید تجربه کنید.

موفق و پیروز باشین

فرامرز صحرائی

منبع: دیجی کالا مگ

اختلالات روانی که با مرگ زودرس همراهند/چگونه اختلال روان منجر به بیماری جسم می شود؟

اختلالات روانی که با مرگ زودرس همراهند/چگونه اختلال روان منجر به بیماری جسم می شود؟

 

نوروسافاری | خطر مرگ زودرس در مبتلایان به بیماری های روانی دو تا سه برابر بیشتر از سایر افراد است.

خطر مرگ زودرس در مبتلایان به بیماری های روانی ۲ تا ۳ برابر بیشتر از سایر افراد است. درصد کمی از این خطر به دلیل احتمال خودکشی و قتل در میان این افراد است، اما بخش عمده این اختلاف ناشی از ابتلا به سرطان و بیماری های قلبی- عروقی است.

مطالعات نشان می دهند که خطر ابتلا به سرطان در کسانی که از اختلالات روانی مانند افسردگی، اختلال دو قطبی و اسکیزوفرنی رنج می برند، ۲٫۶ برابر بیشتر از سایرافراد است.

به گزارش نوروسافاری به نقل از وبسایت دانشگاه جان هاپکینز، در تحقیق دیگری مشخص شد که مبتلایان به بیماری های روانی، ۵۰ درصد بیشتر از سایرین به دلیل صدمات مختلف به بخش اورژانس بیمارستان ها مراجعه می کنند و بیشتر در بیمارستان بستری می شوند. همچنین خطر مرگ و میر این بیماران در اثر صدمات، ۴٫۵ برابر بیشتر از افراد دیگر است.

این مطالعه همچنین نشان داد که خطر مرگ زودرس در مبتلایان به بیماری های روانی ۲ تا ۳ برابر بیشتر از سایر افراد است.

درصد کمی از این خطر به دلیل احتمال خودکشی و قتل در میان این افراد است، اما بخش عمده این اختلاف ناشی از ابتلا به سرطان و بیماری های قلبی- عروقی است.

در این تحقیق که در مریلند انجام شد، ۳۳۱۷ داوطلب مبتلا به اسکیزوفرنی، اختلال دو قطبی و افسردگی با میانگین سنی ۴۲ تا ۴۳ سال و در فاصله سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴ مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاکی از این بود که در این بیماران خطر سرطان ریه ۴٫۵ برابر، سرطان روده بزرگ ۳٫۵ برابر و سرطان سینه ۳ برابر بیشتر از افراد عادی است.

محققان معتقدند که استعمال دخانیات یکی از دلایل افزایش احتمال سرطان ریه است، زیرا اغلب این بیماران سیگار می کشند.

در مورد سرطان سینه، این افزایش خطر به این دلیل است که زنان مبتلا به اختلالات روانی کمتر بچه دار می شوند.

همچنین برخی داروهای عصبی موجب افزایش هورمون پرولاکتین می شوند که یکی از عوامل ایجاد سرطان سینه است سرطان روده بزرگ معمولا به شیوه زندگی این بیماران از جمله عدم فعالیت فیزیکی، مصرف سیگار و مصرف ناکافی میوه ها و سبزیجات مربوط می شود.

در بخش دیگر این مطالعه گروهی از افراد در فاصله سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۱ مورد بررسی قرار گرفتند.

نتایج نشان داد که در این بازه زمانی ۷ ساله، ۴۳ درصد از افراد مبتلا به اختلالات روانی به دلیل صدمات مختلف به بیمارستان به ویژه بخش اورژانس مراجعه داشته اند.

شایع ترین صدمه در میان این بیماران شامل آسیب های سطحی، زخم های باز، پیچ خوردگی، سوختگی و مسمومیت به دلایل عمدی و غیر عمدی بود.

این صدمات اغلب به دلیل خشم و پرخاشگری، سوء مصرف مواد (مواد مخدر و الکل) و وضعیت اقتصادی اجتماعی نامطلوب از جمله مسکن و بهداشت نامناسب در میان این افراد است. متخصصان توصیه می کنند که باید به شیوه زندگی مبتلایان به افسردگی، اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی توجه بیشتری نمود.

لینک منابع:

People with schizophrenia more likely to develop cancer
Physical illness in people with mental disorders
Physical illness in patients with severe mental disorders. I. Prevalence, impact of medications and disparities in health care
Cancer and Injuries More Likely in People with Serious Mental Illness – 07/18/2012
A cohort study on mental disorders, stage of cancer at diagnosis and subsequent survival | BMJ Open

منبع: سیمرغ

7 راهکار برای کنار آمدن با استرس های کاری


از هر پنج آمریکایی، فقط یک نفر اظهار داشته که به هنگام کار استرس نداشته‌ است. در اینجا به اینکه 80 درصد بقیه چطور با این مساله کنار می‌آیند اشاره می‌کنیم. درآمد پایین، رفت و آمد‌های طولانی و میزان کار بالای غیرمعقولانه از دلایلی هستند که موجب استرس 80 درصد کارمندان آمریکایی در محیط کار می شود. آنها نگران امنیت شغلی خود و قطع شدن مزایای شغلی خود هستند. همچنین با پروژه‌های گوناگون و زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند و درست زمانی که بر کارشان متمرکز می‌شوند، چندان طولی نمی‌کشد که تمرکز خود را از دست می‌دهند: کارمندان بطور متوسط 7 بار در ساعت وقفه در کارشان ایجاد می‌شود.

بازسازی شرکت، مذاکرات پی در پی و فشار از جانب رؤسا در این مشکل دخیل هستند. به سادگی می‌توان دید که چرا کارمندان استرس دارند و خیلی سخت می‌توان راهی برای مقابله با آن یافت. برخی استرس‌های مرتبط به کار اجتناب ناپذیرند، اما می‌توانید تصمیم بگیرید که در آن لحظه چگونه با آن روبرو شده و شرایط را تحت کنترل خود درآورید. در اینجا هفت راه برای به حداقل رساندن اثرات منفی اضطراب در حین کار معرفی می شود. در ادامه این مطلب با اسکیل ما همراه باشید.


1. تکنیک‌‌های تنفس را تمرین کنید

تحقیقات کلینیک کلیولند نشان داده که تنفس عمیق بطور چشمگیری از استرس می‌کاهد. تمرینات تنفسی تولید هورمون‌های استرس زای مضر را کم می‌کند.

استر استرنبرگ، پزشک و نویسنده، واکنش تنفس بدن را با رانندگی مقایسه می کند: " وقتی استرس دارید، انگار پایتان را روی پدال گاز گذاشته و تا ته فشار می‌دهید. اما وقتی خود را آرام می کنید و نفس‌های عمیق می کشید، این کار منجر به ترمز گرفتن می‌شود."


2. مشکلات‌تان را با دوستان‌تان در میان بگذارید

صحبت با یک دوست در مورد مشکلات کاری راه بسیار خوبی برای بیرون ریختن و کاستن از فشار موجود است. علاوه بر پایین آوردن میزان استرس، صحبت کردن راجع به مشکلات کاری با یک دوست می‌تواند راه حل هایی پیش پای شما گذارد که تا قبل از آن به فکرتان خطور نکرده بود.


3. نگرانی‌هایتان را با رئیس‌‌تان عنوان کنید

متاسفانه، بسیاری از کسانی که در محیط کار استرس دارند، شجاعت کافی برای به گفتگو نشستن با رئیس خود را ندارند. با این حال، توصیه می‌شود که عیب یابی بخشی از کار شماست! اگر دلیل استرس کاری خود را یافتید، درخواست جلسه‌ای داشته باشید تا در آن راجع به راه‌های بالقوه برای کاستن مشکل به بحث بنشینید. شاید مساله در میان گذاشتن کار زیاد، مرخصی گرفتن یا روشن کردن بعضی مسائل راجع به یک پروژه باشد.


4. روزتان را پربازده برنامه‌ریزی کنید

تقریبا این باور همه‌گیر شده که یک روز کاری باید شامل هشت تا نه ساعت کامل در یک اتاقک باشد. خوشبختانه، این حقیقت ندارد. نشستن در یک محیط ثابت در این مدت زمان منجر به بازدهی نمی شود. بدون توانایی لازم برای تمرکز بر پروژه‌هایی که به شما محول شده، تنها استرس شما بیشتر می‌شود. در نتیجه، خسته به منزل بازگشته و هیچ انرژی برای خانواده یا دوستان و دیگر علایق‌تان نخواهید داشت.

وقفه‌هایی دوره‌ای خارج از اتاق خود بچینید. به پیاده‌روی بروید، به قدر کافی آب بنوشید، تمرینات کششی انجام دهید، ناهاری میل کنید و تمرینات تنفسی انجام دهید تا بر کارتان تمرکز داشته باشید.


5. الویت‌های خود را مشخص کنید

کارهای ضرب‌العجلی و تلنبار شده معمولا استرس ایجاد می‌کنند. اگر احساس می‌کنید پروژه‌هایتان زیاد شده، بهتر است الویت‌های اصلی خود را در هر روز مشخص کنید.

قبل از همه چیز، نقش خود را در سازمان پا بر جا کنید. سپس، الویت‌های استراتژیک شرکت را مشخص کنید. و در آخر، اهداف شخصی خود را تعیین کنید. از این نقطه، می‌توانید لیستی تهیه کنید که بر مهم‌ترین اهدافی که با جنبه‌های شخصی و کاری هم راستا است، تاکید دارد.


6. الگوی خواب و رژیم غذایی سالمی داشته باشید

افرادی که بیش از حد سرشان شلوغ است یا استرس دارند، از مهم‌ترین اجزای یک زندگی متعادل غافلند: رژیم غذایی سالم و الگوی خواب منظم. غذای ناکافی سیستم بدن انسان را دچار استرس می‌کند، که شما را در محیط کار نه تنها ناخوش، بلکه سست و بی‌بازده می‌کند. خواب هم به همان میزان برای روند بازیابی مغز حیاتیست. خواب ناکافی در مدت زمان طولانی منجر به بیماری و کاهش عملکرد مغز می‌شود.


7. زمان شخصی‌تان را برای خودتان نگه دارید

زمانی را تنها برای "خودتان" اختصاص دهید. استرس‌های کاری خیلی راحت می‌تواند به زندگی‌تان راه پیدا کند. این مساله می‌تواند بر روابط شما و توانایی‌تان برای جدا شدن از محیط کار اثر داشته باشد. اگر دل کندن از کار برایتان سخت است، ساعاتی پس از کارتان را به فعالیت‌هایی اختصاص دهید که کاملا شما را از حال و هوای کار جدا کرده تا شما را به دل کندن از کار عادت دهد. حالا که صحبت از دل کندن شد، زمانی که از محیط اداری به دور هستید، از دکمه "خاموش" یا حالت "مزاحم نشوید" گوشی همراه خود استفاده کنید.

توجه به اولین نشانه‌های استرس کاری برای یافتن راهی برای مقابله با آن حیاتی است. بر اهداف اصلی خود تمرکز کنید، کارهایتان را به درستی سازماندهی کنید، و روال آرام‌ بخشی برای خود ایجاد کنید تا اضطراب را تحت کنترل خود درآورید.

 


 منبع: www.entrepreneur.com

 بازنشر و استفاده از مقالات اسکیل ما، به هر شکلی تنها با ذکر نام "اسکیل ما" در بخش منابع و ارائه هایپرلینک مجاز می باشد.



کلمات کلیدی :

پسرانی که ازدواج نکردند، دخترانی‌ که مجرد ماندند


افزایش سن ازدواج یا هرگزازدواج‌نکردن برای دختران و پسران ایرانی نگران‌کننده شده‌است. بسیاری از دختران بی‌مسئولیتی و خصوصیات اخلاقی مردان را دلیلی برای مجرد ماندن و ازدواج نکردن خود می‌دانند


سن یک میلیون و 300 هزار مجرد در کشور از حد متعارف ازدواج گذشته است. این آمار در حالی است که تنها 320 هزار نفر از مجردان را مردان مابقی یعنی 980 هزار نفر را زنان مجرد تشکیل می دهند. بنابراین تعداد زنان هرگز ازدواج‌ نکرده بالای سن متعارف و قبل از تجرد قطعی سه برابر مردان است.

به گزارش خبرآنلاین، سال ۱۳۹۰ آغاز دهه تجرد در ایران بود. تجردی که گرچه در دهه‌های پیش نیز در ایران دیده می‌شد اما به واسطه تعداد زیاد دهه شصتی‌ها که حالا در دهه نود جوانانی در سن ازدواج بودند، این آمار رو به فزونی گذاشت. آماری که در سال ۹۰ حکایت از زندگی مجردی و تک نفره 7.1 درصد خانواده‌های ایرانی داشت.

زندگی مجردی اما تنها در یک سطح یا در یک جنسیت در ایران باقی نماند. ارقامی که وزارت ورزش و جوانان در سال 1391 اعلام کرد، از زندگی مجرد حدود ۲۵ درصد دختران خبر داد. گرچه هم در ابتدای دهه ۹۰ و هم در سال ۹۵ آمار دقیقی از زندگی مجردی دختران و پسران ایرانی وجود ندارد اما به استناد سخنان وزیر ورزش و جوانان در سال ۹۱ 30 درصد جوانان در شش کلانشهر تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به تنهایی زندگی می‌کنند.

اما دلیل این انفجار چه بود؟


زندگی مجردی در ایران که به گفته بسیاری از جامعه‌شناسان به دلیل گذر از کشوری سنتی به صنعتی و سر درگمی جوانان بین باورهای سنتی درست و غلط و فشار دهکده جهانی که فضای مجازی و رسانه‌های فراملی ایجاد کرده، به وجود آماده اما فارغ بر اینها اگر بخواهید علت اصلی زندگی مجردی را در ایران جست‌وجو کنید باید سری به آمارهای کاهشی ازدواج و افزایشی طلاق در ایران و پیامد‌های منفی این امر بزنید. متأسفانه در سال‌های اخیر آمار ثبت ازدواج با روند کاهشی روبه‌رو شده، به طوری که از سال ۱۳۹۰ با رشد منفی ۹.۱ درصد و پس از آن در سال ۱۳۹۱ با رشد منفی ۱.۵ درصد و در سال ۱۳۹۲ منفی ۷.۶ درصد که در ۹ ماهه سال ۱۳۹۳ به منفی ۲.۷ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبلش رسیده است.

افزایش آمار طلاق و پیامدهای این اتفاق در ایران باعث شده بسیاری از جوانان به ازدواج بی‌رغبت شوند و آمار تجرد قطعی را در ایران بالا ببرد. به گفته اصغر نورالله زاده، مدیر عامل صندوق کارآفرینی امید در سال ۹۴ ، ۱۱ میلیون و ۲۴۰ هزار نفر در ایران مجرد مانده‌اند. او همچنین از روند افزایش آمار زنان مجرد در کشور ابراز نگرانی کرده و گفته: سهم زنان نسبت به مردان در تجرد بیشتر است. او میانگین سن ازدواج در مردان را ۲۸ سال و زنان را ۲۳.۵ سال عنوان کرده و گفته است: قریب به ۴ میلیون نفر مجرد دارای تحصیلات بالایی هستند که در این میان سهم زنان تحصیل کرده ازدواج نکرده بیشتر است.

دختران مجرد شهری رقیب دختران مجرد روستایی

شاید باورتان نشود اگر بدانید که دختران روستایی بیش از دختران شهری در معرض تجرد قطعی قرار دارند. براساس سرشماری سال ٩٠، تعداد دختران هرگز ازدواج نکرده در مناطق روستایی در همه گروه‌های سنی بیش از دو‌میلیون و ٦٥٠‌هزار نفر بوده است.

اگر این عدد را در مقابل ٣١١‌هزار و ٥٠٦ دختر سه گروه سنی فوق در نقاط شهری قرار دهیم متوجه می‌شویم که جمعیت دختران هرگز ازدواج نکرده روستایی قابل مقایسه با دختران هرگز ازدواج نکرده شهری نیست. این مقایسه می‌تواند یکی از نشانه‌های جمعیت عظیم مهاجرت مردان روستاها به شهرها باشد که فرصت ازدواج را از دختران روستایی گرفته است. در این میان استان تهران با دارا بودن یک‌میلیون و ٥٤٨‌هزار و ٦٧٣ زن هرگز ازدواج نکرده در میان دختران ١٠ تا ٥٠ سال و بالاتر در صدر این آمار قرار دارد. بعد از تهران استان‌های خراسان‌رضوی، خوزستان، فارس و اصفهان به ترتیب بیشترین تعداد دختران هرگز ازدواج نکرده را دارند. البته تعداد مردان هرگز ازدواج نکرده نیز در تهران با یک‌میلیون و ٩٨١‌هزار ٧٧٦ نفر بالاترین آمار را داشته است. البته باید توجه داشت که آمار ارائه شده مربوط به چهار سال قبل است و این امید و احتمال بسیار زیاد است که دختران این گروه‌های سنی در آستانه تجرد قطعی فرصت ازدواج را یافته و از تقسیم‌بندی هرگز ازدواج‌نکرده‌ها خارج شده باشند.

چرا آمار تجرد زنان افکار عمومی را می‌ترساند؟


طبق آمار علی‌اکبر محزون، مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال، یک‌میلیون و ۳۰۰ هزار مرد بالای ۳۵سال و زن بالای ۳۰ سال در کشور داریم که ۳۲۰ هزار نفر آنها پسر و ۹۸۰ هزار نفرشان دختر هستند. هرچند که زندگی و روابط انسان‌ها مثل این آمار خشک و بسته نیست و احتمال زیادی وجود دارد که این حدود یک‌میلیون دختر مجرد در فاصله سرشماری ٩٠ تا ٩٥ ازدواج کرده باشند، اما مسئله مهم، زنگ خطری است که به صدا درآمده است. اما چرا آمار زنان مجرد بیش از مردان مجرد برای مسئولان مورد توجه قرار گرفته  است؟ زن و مادر شدن به هم وابسته‌اند. زنان به واسطه ماهیت وجودیشان، یک وظیفه نانوشته در جامعه و جمعیت دارند که آن همین تعهد طبیعی فرزندآوری است.

تا پیش از این مادربزرگ‌هایمان میانگین ٦ تا ١٢ فرزند را تجربه می‌کردند و مادران ما تجربه میانگین داشتن ٣ تا ٦ فرزند را داشتند اما زنان این دوره گرچه که انتظار می‌رود که تعهد خود را با کاهش متناسب دوره‌شان ادامه دهند اما تعداد قابل توجهی از آنها در سن تجرد قطعی قرار دارند. بنابراین بسیاری از کارشناسان نگرانند تا در صورت ادامه ‌نیافتن چرخه متناسب فرزندآوری نرخ باروری در کشور با افت چشم گیری روبه‌رو شود.  

در تعریف علمی به تعداد فرزندانی که هر خانم در طول دوران بالقوه باروری خود (١٥ تا ٤٩ سال) به دنیا می‌آورد را نرخ باروری می‌گویند که استناد به این تعریف می‌توانید تعداد دختران مجرد ازدواج‌نکرده اطرافتان را مرور کوتاهی کنید و ببینید که این نگرانی چقدر می‌تواند بزرگ باشد.

چرا دختران ایرانی ازدواج نمی‌کنند؟


گرچه مجرد ماندن دختران همانند مجرد ماندن پسران به دلایل بسیاری از جمله دلایل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بستگی دارند و زنان همانند مردان ممکن است فردی هم‌سطح خود پیدا نکنند اما جامعه بیشتر به زنان انگ می‌زند. این زنان مجرد هستند که از سنی به بعد با عنوان‌هایی نظیر «ترشیدگی» مواجه هستند و حتی بسیاری از خانواده‌ها برای فرار از همین انگ، دخترانشان را به هر نوع ازدواجی مجبور می‌کنند. معمولا زنان هرگز ازدواج ‌نکرده با این انگ مواجه هستند که «اگر ایرادی نداشت حتما باید ازدواج می‌کرد». با این حال دختران امروزی سعی می‌کنند با این تفکرات مبارزه کنند. برخی از دختران بی‌مسئولیتی و خصوصیات اخلاقی مردان را دلیلی برای مجرد ماندن و ازدواج نکردن خود می‌دانند

فهیمه آزادی دختر 30 ساله ایرانی یکی از دخترانی است که در گفت‌وگو با روزنامه لس‌انجلس تایمز در تشریح علل مجرد ماندن خود گفته ‌است که «مردهای ایرانی برای ازدواج به اندازه کافی خوب نیستند!» او دختری است که پس از قطع شدن چندین رابطه، به تنهایی در آپارتمانی در جنوب تهران زندگی می‌کرد و اعتقاد داشت که به علت توسعه آموزش عالی، انتظارات زنان بیشتر شده است. او گفته: شما نمی توانید با یک مرد معمولی ایرانی ازدواج کنید که شما را محدود می کند و می گوید "کار نکن، بیرون نرو." این روزها پیدا کردن یک مرد روشنفکر ایرانی واقعا سخت است، آنها عقبتر از ما هستند. او توضیح داد که مدتی با مردی تقریبا ثروتمند که در ارمنستان تحصیل کرده بود زندگی می‌کرده اما بعد از مدتی از او جدا شده است، پس از آن مادر و پدرش از تصمیمش برای اینکه مجرد بماند حمایت کردند. خواهر بزرگتر فهیمه هم وکیلی است که یک فرزند 10 ساله دارد و از شوهر خود طلاق گرفته؛ شوهرش مخالف این بوده که این وکیل به سفرهای کاری برود.

آزادی همچنین گفته که در طول این سال ها با مردهای زیادی آشنا شده است، اما هیچ کدام از آن ها به قدر کافی مسولیت پذیر نبودند تا با آنها ازدواج کند یا بچه دار شوند: «مردهای پیرتر زنان جوان تر از من را ترجیح می دهند و جوان‌ترها هم فقط رابطه جنسی می خواهند چون فکر می کنند من قصد ازدواج ندارم و می توانم سهم پول خودم را در کافی شاپ ها بدهم!»

چرا پسران ازدواج را دوست ندارند؟


بی‌پولی، بیکاری، نداشتن خانه شخصی و تورم از یک طرف و بالا بودن مهریه و توقعات دختران ایرانی از سوی دیگر مردان را از ازدواج فراری می‌دهد. اتفاقی که به راحتی هم دختران را در تجرد قطعی قرار می‌دهد و هم پسران را.

دندان‌گرد شدن ‌دختران ایرانی پاسخی از سوی پسران مجرد به اتهام «خوب نبودن و بی‌مسئولیتی مردهای ایرانی» است. مهرداد یکی از مردان مجردی است که در آستانه ٣٧سالگی با وجود موقعیت خوب مالی و تحصیلی ازدواج نکرده. او فوق‌لیسانس زبان دارد و رئیس یکی از شعب بانک‌های دولتی ایران است. او درباره دلیل ازدواج‌نکردنش و همچنین خوب یا بدبودن دختران و پسران  می‌گوید: «به نظرم، نه دختران و نه پسران دیگر خوب نیستند، مهم‌ترین مشکل هم شاید این است که از مسئولیت قبول‌کردن فرار می‌کنند، حتی آنهایی هم که قبول می‌کنند ازدواج کنند، از مسئولیت‌هایشان در برابر طرف مقابل فرار می‌کنند، این مسئله هم درباره دختران و هم پسران صدق می‌کند و پس در هر دو سمت پیداکردن گزینه مناسب برای ازدواج کار سختی به نظر می‌رسد.» او درباره دلیل ازدواج‌نکردنش نیز می‌گوید: «در همه این سال‌ها توقعم بالا رفته، ضمن اینکه حوصله‌ام هم کم شده و برای خودم پیله تنهایی درست کرده‌ام.»

زنان در تقابل با مردان


«شبکه‌های اجتماعی مقصرند، مجردی بهتر از متاهلی است، دختران از پسران متنفرند و پسران از دختران، خانه پدری بهتر از بی‌خانمانی دو نفره و ازدواج تنها به شرط پول» اینها تنها بخشی از نظرات و واکنش‌های مخاطبان به دلایل مجرد ماندن دختران و پسران ایرانی است. عده‌ای با ارسال نظر به خبرآنلاین به افرادی چون فهیمه آزادی و مهرداد توصیه کرده‌اند که ازدواج را برای ادامه زندگی انتخاب نکنند. عده‌ای دیگر شبکه‌های اجتماعی را مقصر اصلی این تفکرات و پذیرش زندگی مجردی در جوانان دانسته‌اند و گفته‌اند: «شبکه های اجتماعی سبک زندگی رو تغییر دادن، و خانواده ها هم در آموزش کم میذارن. الان هیچ کسی درک درستی از ازدواج نداره در کل هیچ کدوم از دخترا و پسرا طاقت تحمل همدیگرو ندارن و فکر میکنن فقط حرف خودشون باید حرف اول و آخر باشه.»

پذیرش زندگی مجردی از سوی افکار عمومی اما یکی دیگر از خواسته‌هایی و نقدهایی است که بسیاری از مخاطبان آن را با دیگران در میان گذاشته‌اند. یکی از مخاطبان نوشته است: مخاطب دیگری که خود یک دختر مجرد است، به شرایط سخت زندگی دختران مجرد در ایران اشاره کرده و نوشته است: «من زندگی مجردی دارم. کاملا شرایطش رو لمس میکنم. الان مشکل ما این نیست که چرا ازدواج نکردیم مشکل اینجاست که چرا بدون ازدواج نمیتونیم زندگی کنیم.»

مجرد ماندن نگرانی دارد؟


ازدواج‌نکردن نمی‌تواند به خودی خود نگران‌کننده باشد اما وقتی یک دختر رخ‌ندادن آن را در کنار همه محدودیت‌ها، موانع، مشکلات، کمبودها و نگرانی‌هایش می‌گذارد، اوضاع کاملا تغییر می‌کند. واقعیت این است که نگرانی درباره آینده و ترس از تنهایی تبدیل به یکی از موارد اصلی بحث میان دختران ازدواج‌نکرده یا حتی زنان مطلقه و تنها شده است و بسیاری از زنان برای فرار از این نگرانی و ترس، راه‌های مختلف، پرهزینه و حتی خطرناک را در پیش می‌گیرند. البته همین موارد برای مردان نیز صادق است. از آنجایی که جامعه ما با عرف و رفتارهایی اجتماعی عجین شده و براساس همین رفتارها و عرف‌ها مردان فرصت، امکان و راه‌های بیشتری برای تأمین نیازهای خود دارند.

عدم ارتقای کاری یکی از پیامدهای مجرد ماندن مردان است. اتفاقی که به عنوان یکی از ابزارهای قهرآمیز که نتیجه اش تشویق مردان مجرد به ازدواج است در ایران مورد استفاده قرار گرفته؛ ابزاری که کمتر زمانی به نتیجه مورد نظر دست پیدا کرده است. محمدناصر نیک‌بخت، استاندار همدان از جمله کسانی است که به این اقدام قهرآمیز روی آورده و ضمن اعلام این خبر که 5000 کارمند مجرد در دستگاه های اجرایی فعالیت می کنند، گفته است: در تعجب هستم که کارکنان دستگاه‌های اجرایی با وجود شاغل بودن چرا از امر ازدواج اجتناب می‌کنند؟! بنابراین از این پس کارمندان مجردی که قراردادی هستند را پیمانی نخواهیم کرد و اگر پیمانی باشد رسمی نمی‌شوند.

 مجرد ماندن برای هر دو گروه یک بحران روحی، روانی و حتی جسمانی است. با این حال در جامعه کنونی ما دختران نگرانی بیشتری نسبت به مجرد ماندنشان دارند. به ‌عبارتی بیشتر دختران به‌خصوص آنهایی که تصمیم به زندگی منفک از خانواده خود را می‌گیرند، فارغ از انواع عارضه‌های جسمی و روحی و روانی نوعی نگرانی از آینده و ترس از تنهایی دارند که نمی‌توانند با آن کنار بیایند و ممکن است همین نگرانی و ترس در آنها تبدیل به بیماری‌های دیگری شود.

ترس‌هایی که به گفته ناهید خداکرمی، رئیس کارگروه بهداشت معاونت زنان و خانواده ریاست‌جمهوری و رئیس انجمن مامایی بین دختران کم ‌سن‌ و سال تنها و دختران و زنانی که از سن ازدواجشان گذشته مشترک است. او می‌گوید این حس بین آقایان تنها و ازدواج‌نکرده هم وجود دارد.

علت چیست؟ چه باید کرد؟


او مسئله عدم ازدواج، گسترش روابط غیر از ازدواج، کاهش فرزندآوری، افزایش سن ازدواج و تمایل‌نداشتن به آن و بسیاری از مشکلات دیگر را زنجیره‌وار به هم متصل دانسته و بیان کرده است: باید بدانیم همه اینها به اشتغال و بیکاری و تحصیلات و میزان محدودیت‌ها و آزادی‌های جوانان در جامعه ربط داشته و دارد. او می‌گوید مهاجرت‌ها و مسائل مالی خانواده‌ها و امید و ناامیدی بین جوانان را باید در نگاه آنها به آینده بررسی کرد. بسیاری از جوانان به‌دلیل همین نداشتن امید به آینده و نداشتن برنامه‌ای برای آینده خود را وارد رفتارها و اقداماتی پرخطر و پرهزینه می‌کنند و برایشان نتایج این اتفاقات مهم نیست و این نگران‌کننده‌ترین اتفاق درباره جوانان یک کشور است. او به نتایج بررسی‌های جهانی اشاره می‌کند و می‌گوید: در جوامعی که شادی و نشاط اجتماعی و فردی بالاست و امید به آینده فرد و خانواده تا حد زیادی وجود دارد، تمایل به ازدواج بیشتر و نرخ باروری هم بالاست و بالعکس در جوامعی که مشکلات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و... وجود دارد، این شاخص‌ها هم افت می‌کند.

خداکرمی در رابطه با تجرد و احساس ترس در مردان نیز گفته: افزایش سن ازدواج یا هرگزازدواج‌نکردن درباره مردان هم نگران‌کننده است اما از آنجایی که مردان از نظر عرفی و اجتماعی و البته جسمی فرصت بیشتری برای دامادشدن دارند نگرانیشان کمتر است. درعین‌حال جامعه ما از شدت نگرانی درباره ازدواج‌نکردن در سنین بالاتر دچار هیجان ازدواج دختران و پسران در سنین کمتر از سن ازدواج شده است و به‌همین‌دلیل شاهد افزایش ازدواج‌های کمتر از ٢٠ساله‌ها هستیم که همین موضوع خود شروع یک اتفاق ناگوار دیگر است.

رئیس کارگروه بهداشت معاونت زنان و خانواده ریاست‌جمهوری تأکید دارد ارگان‌های مسئول در امر سلامت جسم و روان و نیز ارگان‌های متولی درباره مسائل اشتغال و شادی و نشاط و تحصیل و... همراه با هم مدیریت کنترل اجتماعی را اجرا کنند که البته مبنای آن نباید اقدامات قهری باشد. او گفته است که باید سیاست‌های جداسازی دختران و پسران در سن ازدواج از یکدیگر را اصلاح کنیم و بدانیم که بهتر است دختران و پسران قبل از ازدواج با یکدیگر آشنا شوند. در این شرایط است که آنها می‌توانند اولا اقدام به انتخاب کنند و درعین‌حال با خصوصیات جنس دیگر آشنا شوند.

قلب انسان “مغز” و "خودآگاهی" دارد؟!

قلب انسان “مغز” دارد؟!

نوروسافاری | یک پژوهش جدید نشان می‌دهد که بر خلاف باورهای رایج، مغز احتمالا تنها مرکز هوشیاری کل بدن نبوده و قلب نیز ممکن است که نقش مهمی در روند هوشیاری ایفا می‌کند.

به گزارش نوروسافاری به نقل از یونیورسیتی هرالد، نوروکاردیالوژی Neurocardiology یک رشته نوظهور در طب در بیش از یک دهه گذشته بوده که تمرکز اصلی آن بر روی چگونگی ارتباط مغز و قلب از طریق سیستم عصبی است.

تحقیقات اخیر در این زمینه نشان می‌دهد که قلب، احتمالا دارای یک “مغز منحصر به خود” است به این معنی که قلب نیز دارای یک مرکز بوده که اطلاعات را حمل و دریافت می‌کند.






“مغز قلب”، قلب را قادر می سازد تا عملکردهایی نظیر یادگیری، یادآوری و تصمیم گیری را جدا از قشر مخ انجام دهد.

تحقیقات بیشتر نشان می‌دهد که قلب همچنین می‌تواند با ارسال مداوم سیگنال‌های مربوط به ادراک، شناخت و احساسات، مغز را تحت تاثیر قرار دهد.

دانشمندان در موسسه HeartMath بر این باورند که قلب احساسات مثبت مانند شادی، عشق و یا تقدیر را احساس کرده و یک پیام خاص را ایجاد می‌کند. به گفته آنها، قلب بزرگترین میدان الکترومغناطیسی را در بدن تولید کرده که آنها قادر به دریافت اطلاعات گسترده از آن هستند. البته اثبات این تئوریها نیاز به تحقیقات بیشتر دارد.






به گفته دکتر رولن  مک کارتی، مدیر موسسه HeartMath ، این میدان الکترومغناطیسی دارای اطلاعات عاطفی بوده که توسط قلب فرستاده می‌شود. اگر ما تغییری در احساسات خود ایجاد کنیم، در واقع کد داخل میدان الکترومغناطیسی را تغییر داده‌ایم؛ در نتیجه بر افراد اطراف خود تاثیر خواهیم گذاشت.

این تئوری توضیح می‌دهد که چرا برخی از مردم با وجود مشکلات بسیار، هنوز هم دارای آرامش درونی و احساس شادی هستند.

گذشته از آن، این دانشمندان همچنین دریافتند که هم قلب و هم مغز دارای شهود هستند به این معنی که اتفاقات را قبل از وقوع دریافت کرده و به آن پاسخ می‌دهند.







آنچه باعث شگفتی می‌شود این است که قلب این اطلاعات را در اولین بار و حتی زودتر از مغز دریافت می‌کند.



 

منابع:

New Research Shows That The Heart Has Its Own ‘Consciousness’ : Academics : University Herald
The Heart Has Its Own ‘Brain’ and Consciousness : In5D Esoteric, Metaphysical, and Spiritual Database

ترجمه و نشر: ایسنا (با جرح و تعدیل از طرف نوروسافاری منتشر گردید.)