واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

فواید استفاده از شیشه رنگی پنجره و ارتباط آن با ضد افسردگی

رپرتاژ آگهی

محیط اطراف ما اگر عاری از شیشه بود چه می شد و چه کار می توانستیم بکنیم؟ امروزه به هر جایی که نگاه کنیم به نوعی موادی از جنس شیشه را خواهیم دید. زندگی بدون لپ تاپ ها و صفحه های کامپیوتر و و شیشه های رنگی دیگر غیر ممکن است.

شیشه به این علت در زندگی کاربرد گسترده ای پیدا کرده است که نور را بازتاب می دهد و موجب روشنایی خانه و یا اداره و محل کار شده و قلب ها را جلا می دهد. انسان ذاتا به نور علاقه داشته و از تاریکی گریزان است. نور است که ما انسان ها را دور هم جمع می کند و باعث شاد شدن ما می شود. تصور کنید جهان مدام تاریک بود و هیچ نوری در آن وجود نداشت، آن وقت چه اتفاقی می افتاد؟ انسان ها برای زندگی شان مکان هایی ساختند که پنجره داشته باشد و از آنجا که پنجره یعنی دیدن بیرون و دید داشتن به بیرون، این پنجره ها باید از موادی ساخته می شد که به بیرون خانه دید داشته و به دلیل اینکه شیشه رنگی تمام این ویژگی ها را دارد، از شیشه به عنوان ماده قرار گیرنده در پنجره ها استفاده شد.

فواید استفاده از شیشه رنگی پنجره و ارتباط آن با ضد افسردگی

بارزترین ویژگی شیشه رنگی

هنگامیکه روش های تولید شیشه رنگی کشف شد، انفجاری از تجربه، آزمون و خطا شروع شد. هدف، کشف موادی بود که رنگ خاصی به شیشه بدهد. اولین تولیدات شیشه ای، فنجان ها، بطری ها و زیورآلات بودند.

مجامع مذهبی از جمله تشکیلات بودند که به صنعتگران اولیه شیشه رنگی انگیزه می دادند. پنجره ها با شیشه های رنگی از محبوبیت زیادی در کلیساها و مساجد در هزار سال اخیر برخوردار شدند. هنرمندانی که این پنجره ها را می سازند نیازمند پالت (جعبه رنگ) کاملی از شیشه های رنگی با رنگ های واقعی می باشند. این جستجو جهت یافتن پالت کامل شیشه رنگی سبب بوجود آمدن شیشه ها با طیف وسیعی از رنگ ها شد.

مواد مورد استفاده در ساخت شیشه رنگی

ترکیب اکسید فلزاتی چون منگنز و آهن جهت به وجود آوردن شیشه رنگی، برای اوّلین بار به احتمال قوی به صورت تصادفی صورت گرفته است ، ولی استفاده از اکسید فلزات دیگری چون مس، سرب، کبالت و سنگ سرمه باید به صورت ارادی و دانسته صورت گرفته باشد .

یکی از مهمترین عوامل در شیشه گری دستی نحوه ساخت رنگ های شیشه و یا به اصطلاح شیشه گران نحوه بار بندی است ، چرا که تنوع رنگ ها موجب زیبایی بیشتر فرآورده های شیه ای می شود و معمولا شیشه گران برای تهیه رنگ های مورد نیاز از اکسیدهای فلزات که به صورت پودر در بازار وجود دارد استفاده می کنند . این اکسید ها به اندازه مورد نیاز با خرده شیشه یا سیلیس می باید مخلوط گردد و سپس جهت ذوب شدن به مدت 8 ساعت در داخل کوره با حرارت 1050 تا 1200 درجه سانتی گراد قرار گیرد.

در صورتی که مقدار سیلیس موجود در ماده اولیه زیاد باشد به همان نسبت درجه حرارت بیشتری جهت ذوب لازم است. کوره باید در تمام طول شبانه روز روشن باشد و شیشه در حالت مذاب نگهداری شود. در غیر این صورت به شیشه لطمه وارد می شود.

دوام رنگ شیشه رنگی

بعد از آن، مشکل دیگری به وجود آمد. اغلب شیشه های رنگی مدت زیادی را در مقابل اشعه های خورشید مقاومت نمی کردند و در نتیجه زیبایی شیشه رنگی از بین می رفت. برخی از رنگ ها طی گذشت زمان تیره می شدند و یا تغییر می کردند و برخی به کل محو می شدند.

قرمز، مهمترین رنگ مورد استفاده در شیشه های رنگی، از جمله رنگ هایی بود که به سرعت از بین می رفت. صنعتگران در کشورهای مختلف سعی کردند شیشه قرمز رنگی بسازند که طی سالیانی که در معرض تابش مستقیم نور خورشید قرار می گیرد، رنگ خود را حفظ کند. به صورت اتفاقی، با افزودن مقدار کمی طلا به شیشه، رنگ قرمز پایداری ایجاد شد. این عمل باعث بالا رفتن قیمت شیشه قرمز رنگ شد اما بالاخره شیشه رنگی قرمز مقاوم ساخته شد. حتی امروزه شیشه های قرمز رنگ گران تر از سایر انواع شیشه های رنگی می باشند.

فواید استفاده از شیشه رنگی پنجره و ارتباط آن با ضد افسردگی

فواید استفاده از شیشه رنگی پنجره

با برخورد نور به شیشه نقاشی شده، رنگ ها در فضا جاری می شوند و زیبایی و شادابی را به ارمغان می آورند. گروهی از روانشناسان بر این باورند رنگ و نور دو عنصر کلیدی جهت ایجاد محیطی پر نشاط بوده و تا حد زیادی مانع از بروز افسردگی می شود.

همانطوری که می دانید ایرانیان در گذشته از شیشه های رنگی در ساخت در و پنجره های مشبک و ارسی برای منزل و اماکن عمومی و مذهبی استفاده زیادی می کردند. در مناطق کویری ایران به دلیل شدت نور زیاد و تنوع رنگی بسیار کمی که در طبیعت وجود دارد، استفاده از شیشه‌ های رنگی رواج بیشتری داشته است. از دیگر فواید استفاده از شیشه های ویترای می توان به محدود کردن دید از بیرون به داخل منزل بدون کاهش نور محیط داخلی و دفع حشرات (شیشه‌ های رنگی با ایجاد نورهای رنگارنگ باعث دور شدن و خارج شدن حشرات مزاحم از فضا می شوند) اشاره کرد.

رنگ و نور دو عنصر ضد افسردگی

همانطور که می دانید یکی از انواع افسردگی؛ افسردگی فصلی است که به دلیل تاریکی و ابری بودن هوا در فصل‌ های پاییز و زمستان شایع بوده و استفاده درمانی از رنگ‌ها را می توان جزء درمان‌ های جایگزین برای آن عنوان کرد. استفاده از رنگ‌ های زرد و نارنجی در قالب نورهای رنگی، نور زیاد خورشید و حتی نور مصنوعی، به مدت چند ساعت در روز معادل دارو در رفع افسردگی نقش دارد.

فواید استفاده از شیشه رنگی پنجره و ارتباط آن با ضد افسردگی



شرکت ایران لاکوبل با بکارگیری  تجهیزات به روز و بکارگیری پرسنل مجرب تلاش دارد تا به عنوان یک واحد تولیدی نقش مثبتی را در حوزۀ انواع شیشه و آینه ایفا نماید. مجموع پرسنل مجرب توسعه پایدار گروه با هدف تکمیل سبد محصولات، حضور موفق و رو به رشد در بازارهای داخلی و بین المللی و سرآمدی و پیشتازی در کیفیت و تکنولوژی چشم انداز آینده ماست.

اهمیت شکرگزاری و قدرشناسی در روابط اجتماعی از نگاه قرآن و حدیث

اهمیت قدرشناسی در روابط اجتماعی از نگاه قرآن و حدیث

فردی که دارای روحیه قدرشناسی نیست، در قبال نعمات خداوند نیز این توانایی را نخواهد داشت.

اهمیت قدرشناسی در روابط اجتماعی از نگاه قرآن و حدیث

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، یکی از ویژگی‌های بندگان صالح خدا ارزشی به نام «شکرگزاری» است. از نگاه آموزه‌های دین و ارزش‌های انسانی اگر کسی خدمتی به شما کرد، نباید آن را از یاد برد و این خدمت را روزی جبران کرد. گاه انسان نمی‌تواند جبران کند، یا به خاطر اینکه توانایی او کم است و یا خدمتی که به او شده به قدری زیاد است که قابل جبران نیست، در این صورت حداقل باید با زبانش تشکر کند در غیر این صورت کفران نعمت کرده و مستحق زوال نعمت است. حال این شکر و تقدیر ممکن است در قبال نعمات بی‌منتهای خداوند متعال و یا تشکر در قبال لطف دیگران و در قالب شکر عملی یا لسانی باشد.

امام رضا(ع) در روایتی درباره اهمیت تشکر از دیگران آمده است: «کسى که شکرگزارى ولی‌ّنعمت خود از خلق خدا نکند شکرگزارى از خدا نکرده است؛ مَنْ‏ لَمْ‏ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.» (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص24) اینگونه برخورد به خصلت نهفته در این دست افراد باز می‌گردد؛ چرا که عمدتاً فردی که دارای روحیه قدرشناسی نیست، در قبال نعمات خداوند نیز این توانایی را نخواهد داشت. بدتر اینکه دسته‌ای دیگر از افراد هستند که نه تنها در صدد جبران نعمات خداوند و نیز لطف دیگران نیستند و یا حتی با زبان آن را ابراز نمی‌کنند بلکه این نعمات و الطاف نسبت به خود را وظیفه آن‌ها قلمداد می‌کنند و یا آن محبت را به حساب دیگری می‌گذارند.

نحوه برخورد با افراد بی‌تفاوت

چنین افرادی معمولاً از نگاه روانشناسیِ رفتاری افراد خنثایی محسوب می‌شوند که دارای روحیه بی‌تفاوتی‌اند؛ این افراد معمولاً افرادی‌اند که نه تنها خیری به دیگران ندارند بلکه ممکن است رفتار منفی از خود بروز دهند و موجبات رنجش سایرین را فراهم آورند تا جایی که این ضرب‌المثل جایگاه پیدا می‌کند که «مرا به خیر تو اُمید نیست، شر مرسان». این یک ویژگی شخصیتی یا اخلاقی است که انسان در برخورد با آن‌ها باید مدارا و صبوری بیشتری به خرج دهند و مقابله به مثل انجام ندهند و همچنان که خداوند بنای بر تکریم انسان‌ها دارد، باید کرامت آن‌ها را حفظ کرد و این کمبود اخلاقی را با صبوری برایشان اصلاح کرد. اولین گام اصلاح نیز توقع‌زدایی از خود است؛ به این معنا که نباید در قبال خوبی کردن به دیگران توقع سپاس داشت. معمولاً والدین جزو آن دسته افرادی‌اند که بیشتر در معرض اینگونه بی‌مهری‌ها از سوی فرزندان قرار می‌گیرند که البته عمده این چالش به سهل‌انگاری در تربیت معنوی فرزند باز می‌گردد. به این ترتیب اینچنین فرزندانی در برخوردهای اجتماعی ممکن است دچار این چالش رفتاری شوند و در مسئله مهمی مثل ازدواج این رفتار را در روابط همسری تسرّی داده و زمینه معضلات بعدی را فراهم آورند.

باید توجه داشت همان طور که عنوان شد «شاکر» بودن از ویژگی بارز صالحان است. خداوند وقتی قصد معرفی ابراهیم(ع)‌ را دارد، او را شاکر نعمات خود معرفی می‌کند و می‌فرماید او «شاکِراً لِأَنْعُمِه‏» است و به فراخور آن در ادامه آیه می‌فرماید: «اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیم‏؛‌ خداوند او را برگزید و مجتبی قرار داد و او را به صراط مستقیم هدایت کرد« (121 نحل) اهمیت این صفت به قدری والاست که حتی خداوند ویژگی شکر را در آیات متعدد به صورت مبالغه به خود نسبت می‌دهد به این معنا که خداوند خود در اوج شاکرین است؛ عبارات «إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُور»،  «إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُور» و  «إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ» از جمله این آیات است.

آثار و پیامدهای شکر

درباره آثار شکر باید گفت خداوند حداقل دو پیامد را معرفی می‌کند که شامل  زیادی نعمت و دفع بلاست؛ بر اساس قرآن، شکر ظرفیت دریافت نعمت را در انسان زیاد و او را آماده دریافت نعمت‌های بزرگتری می‌کند آنجا که خداوند فرمود: «وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ؛ و (همچنین به خاطر بیاورید) هنگامى را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسى کنید، مجازاتم شدید است» (آیه7 سوره ابراهیم(ع)) همچنین پیامد دیگر شکر دفع بلا از انسان یا جامعه است. خداوند در آیه147 سوره نساء می‌فرماید: «ما یَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِکُمْ‏ إِنْ شَکَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ وَ کانَ اللَّهُ شاکِراً عَلیماً؛ اگر شما سپاس‏گزارِ [ نعمت‌هاىِ بى‏‌شمارِ حق ] باشید و ایمان آورید، خدا را با عذاب شما چه کار؟ خدا همواره پاداش دهنده و داناست.»‌

در هر صورت شکر چه کم و یا چه زیاد دارای ارزش فراوانی است. امام صادق علیه‌السلام در روایتی درباره کم‌ترین حد شکر فرمود: «کمترین (حد) شکر این است که نعمت را از خدا بدانی، بی آنکه قلب تو مشغول به آن نعمت شود و خدا را فراموش نکنی، و همچنین راضی بودن به نعمت او و اینکه نعمت خدا را وسیله عصیان او قرار ندهی، و دستورات او را با استفاده از نعمتهایش زیر پا نگذاری» (سفینة البحار، ج 1، ص 710) و نیز فرمود: «شُکرُ النِّعْمَةِ اجتِنابِ المَحَارِم ؛ شکر نعمت آن است که از گناهان پرهیز شود». (تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 529)

فرمول ساده "عزت نفس" و 4 راه عملی برای افزایش آن (+ پرسشنامه سنجش عزت نفس)

سواد زندگی؛ توسعه توانمندی های فردی - قبل از هر چیز باید بدانیم "عزت نفس" یعنی چه؟

خلاصه اش این است:
قضاوتی که خودم از خودم دارم + احساسی که نسبت به خودم دارم = عزت نفس

بنابراین اگر قضاوت مثبتی به خودم (مثلاً به توانمندی هایم) داشته باشم و احساسم نیز به خودم در اکثر مواقع و موارد مثبت باشم، عزت نفس بالایی دارم و برعکس.
 وقتی عزت نفس ما بالا است نه تنها در مورد خودمان احساس خوبی داریم بلکه در ارتباط با دیگران نیز انعطاف بیشتری داریم (آدم هایی که بیش از حد سختگیر یا حسود هستند عمدتاً عزت نفس پایینی دارند).
 
مطالعات اسکن مغز نشان می‌دهد وقتی عزت نفس ما بالا است در مواجهه با مشکلات و چالش‌های عاطفی چون  شکست یا طرد شدن، کمتر آزرده می‌شویم و سریع تر می‌توانیم به زندگی عادی برگردیم.

متن کامل را اینجا بخوانید.

خدا عاقبت ما انسانهای ناتوان را ختم به خیر کند

یادمان نرود که هر کدام از ما می‌توانیم آدم بکشیم. با گلوله، با کلمه‌هایمان. حتی ما که موقع راه رفتن مراقب هستیم روی مورچه‌ها پا نگذاریم.

عصرایران؛ احسان محمدی- معلم عربی‌مان کوتاه قد و تندخو بود. علی را بلند کرد و پرسید: «دیک» چی میشه؟ علی، مرغ و خروس را قاطی کرد. چشم‌های آقای معلم مثل کروکودیلی که ببیند پای آهوی نوبالغی توی گِل کنار برکه گیر کرده، برق زد. آرام آمد طرفش برای شکنجه مورد علاقه‌اش.

خودکار می‌‌گذاشت لای انگشت‌های باریک بچه‌ها و آنقدر فشار می‌داد تا ولو شوند کف کلاس. اما این بار تنوع به خرج داد. موهای شقیقه علی را از دو طرف سرش گرفت و از زمین بلندش کرد. پسرک لاغری که به زحمت سی کیلو می‌شد، جیغ می‌کشید...

بعدها تنبیه‌بدنی دانش‌آموزان ممنوع شد. یکی از کسانی که این ماجرا را جدی پیگیری کرد وزیر وقت آموزش و پرورش دولت هاشمی‌رفسنجانی بود. اسمش؟ محمدعلی نجفی!

محمدعلی نجفی که حالا حتماً  گوشه سلول نشسته و دارد فکر می‌کند به مسیر پرپیچ و خم زندگی‌اش؛ به اینکه چه دانش‌آموز درسخوانی بود.

کسب رتبه دوم امتحانات نهایی سال ششم دبیرستان‌های ایران

کسب رتبه اول کنکور ورودی دانشگاه صنعتی شریف

کسب رتبه اول مسابقات ریاضی دانشجویان سراسر کشور

کسب رتبه اول در میان فارغ‌التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف

کسب نمره A+ در تمام دروس در دانشگاه M.I.T آمریکا

به وزیر آموزش و پرورش و علوم شدن. به شهردار تهران شدن. به رئیس سازمان میراث و رئیس سازمان برنامه و بودجه شدن. به تحسین‌ها، مدال‌ها، افتخارها، به روزی که فسادهای مالی شهرداری را فاش کرد، به روزی که استعفا کرد، به روزی که سرش را گذاشت روی پای میترا استاد و رو به دوربین گوشی او سلفی گرفت. با لبخندی که انگار پوزخند می‌زد به تمام آنها که زندگی را، پست و مقام و موی سفید را جدی گرفته‌اند.

... این خلاصۀ راه‌ِ رفته‌ی مردی است که حالا در خلوتش از شاملو زمزمه می‌کند: "هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زندگی نشستم! "...

او آدم کُشته است. رفتاری که قابل دفاع نیست، حتی اگر محمدعلی نجفی شهردار خوش‌پوش تهران بوده باشی. حتی اگر توجیه کنی که «با نقشه آمده بود زندگی من را به هم بریزد. می‌خواست رازهایم را فاش کند». چه رازی که فاش شدنش از این بدتر بود؟ که حالا شاید وزیر سابق را ببرد پای چوبه‌دار؟ امان از الاکلنگ روزگار!

نمی‌دانم چرا از تمام کتاب «ملت عشق» این بخش عجیب توی ذهنم مانده است. امروز وقتی خبر قتل میترا استاد توسط محمدعلی نجفی را شنیدم رفتم سراغش. الیف شافاک می‌نویسد: «راستش را بخواهید برای همه، بدون استثنا، لحظه‌ای می‌رسد که می‌توانند یکی را بکشند، اما این را اکثر آدم‌ها نمی‌دانند. نمی‌خواهند بپذیرند. تا وقتی حادثه‌ای غیرمنتظره باعث می‌شود خون جلو چشمشان را بگیرد. چقدر هم مطمئنند که دستشان هیچ‌وقت به خون آلوده نمی‌شود و جان کسی را نمی‌گیرند. حال آنکه همه‌چیز به تصادفی بند است. گاهی حرکت چشم و ابرو کافی است تا خون کسی به جوش بیاید. از کاه، کوهی بسازد و سر هیچ و پوچ دعوا و کتک‌کاری راه بیندازد. راستش حتی در زمان و مکان اشتباه بودن کافی است برای آنکه حیوان درون آدم‌های پاک و تمیز و باشرف یک‌دفعه آشکار شود. همه می‌توانند آدم بکشند».

از «ملت عشق» تا قاتل شدن «نجفی»

فارغ از کار خودشونه گفتن‌ها، اینکه حقش بود یا نه؟ اینکه باید اعدام بشود یا نه؟ اینکه چرا خونسرد چای می‌نوشد و بعد مثل یک بازدید اداری از کلانتری دست می‌دهد، لبخند می‌زند و جوری مقابل دوربین در مورد جنایت حرف می‌زند که انگار گزارش افتتاح یک پل را می‌دهد، اینکه آلت قتاله دست خبرنگار تلویزیون چه می‌کند و آیا پخش اعتراف قانونی است و ... همه به کنار.

همه اینها به کنار، بگذاریم به حساب دادگاه و محکمه و اولیای دم. فقط یادمان نرود که هر کدام از ما می‌توانیم آدم بکشیم. با گلوله، با کلمه‌هایمان. حتی ما که موقع راه رفتن مراقب هستیم روی مورچه‌ها پا نگذاریم. فقط خدا کند لحظه‌اش نرسد. ثانیه‌اش نرسد و اینکه از رنج و درد دیگران شادی نکنیم، تسویه حساب سیاسی نکنیم و یادمان باشد که هرکس به زخم دیگری خندید، روزگار کنار اسمش تیک زد و یک‌روز، یک‌وقت و یک‌جا به او زخمی زد تا دیگران بخندند. به دردش. به رنجش. 

میترا استاد حالا در سردخانه خوابیده. توی همان کیسه‌هایی که زیپش را می‌کشند و هُلت می‌دهند داخل یک کشوی کوچک. آنقدر تنگ است که نمی‌توانی سلفی بگیری. این پایان قصه زنی شد که می‌گفت او و نجفی عاشق هم هستند و دیگران حسودی می‌کنند.

حالا آسوده از قضاوت‌ها خوابیده است، خبرها را نمی‌خواند، توئیت‌ها را نمی‌بیند، نگران به هم ریختن آشپزخانه‌اش نیست و البته هیچ زنی به او حسودی نمی‌کند.

دارم با صدای بلند شجریان گوش می‌دهم: جهان پیر است و بی بنیاد/ از این فرهادکُش فریاد/ که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم...

به عکس و لبخندها و سلفی های سرخوشانه دیگران حسادت نکنیم، خیلی هم باورشان نکنیم، فقط دعا کنیم خدا کند آن لحظه شوم را نرساند، آن لحظه ای که خشم ارباب مغزت شود.

استرس مزمن چگونه رشد سلول‌های سرطانی را افزایش می‌دهد؟ و نقش مثبت ویتامین C

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، مطالعات نشان داده‌اند استرس مزمن با اختلال ادراک و شناخت، افزایش ریسک بیماری‌های قلبی و مشکلات گوارشی مرتبط است. پژوهش‌های پیشین نیز نشان داده بودند قرار گرفتن در معرض استرس می‌تواند رشد سرطان را سرعت بدهد و بر فعالیت ژن‌ها اثر بگذارد.
اکنون محققان چینی با همکاری سایر محققان از سراسر دنیا به مکانیسمی کلیدی دست پیدا کرده‌اند که استرس مزمن به واسطه‌ی آن می‌تواند رشد سلول‌های سرطانی را که تشکیل دهنده‌ی تومور هستند تغذیه کند.  

محققان این مکانیسم را روی موش‌های دچار سرطان سینهمورد مطالعه قرار داده‌اند. یافته‌های آن‌ها حاکی از دخالت هورمون اپی نفرین است.

به گفته‌ی سرپرست این پژوهش، شما می‌توانید تمام سلول‌های یک تومور را نابود کنید؛ اما اگر سلول‌های بنیادی یا سلول‌های مادر باقی بمانند و نابود نشوند، تومور رشد خواهد کرد و متاستاز خواهد داد. این یکی از اولین مطالعاتی است که استرس مزمن را به طور بخصوص به رشد سلول‌های بنیادی سرطان سینه مربوط می‌داند.

یافته‌ها نشان می‌دهند ویتامین C ممکن است عامل درمان کننده‌ی مؤثر و جدیدی برای درمان بیمارانی باشد که تحت استرس مزمن قرار دارند

استرس، تغذیه‌کننده‌ی رشد تومور

محققان برای اینکه ببینند استرس چگونه بر رشد سلول‌های سرطانی در موش‌ها اثر می‌گذارد، تمام آن‌ها را به مدت یک هفته در فضایی محدود قرار دادند و سپس آن‌ها را به دو گروه تقسیم کردند و سپس یک گروه را در فضایی بزرگ و راحت قرار دادند تا استرس‌شان ادامه پیدا نکند، این موش‌ها به عنوان گروه کنترل بودند. گروه دیگر موش‌ها نیز به مدت 30 روز دیگر در همان فضای تنگ و محدود ماندند.

دانشمندان مشاهده کردند موش‌های تحت استرس نه تنها دچار تغییرات رفتاری شدند که بیانگر استرس و اضطرابشان بود بلکه نسبت به گروه کنترل، تومورهای سرطانی بزرگ‌تری نیز داشتند. ضمناً این تومورها با سرعت بیشتری رشد کرده بودند و به طور کلی موش‌های تحت استرس، تعداد بیشتری سلول بنیادی سرطانی داشتند (نسبت به گروه کنترل).

اما شبکه سیگنال دهی مستقیم بین مسیرهای استرس و سیستم رشد سرطان، تقریباً ناشناخته باقی ماند.

به گفته‌ی سرپرست این پژوهش، درک و فهم بهتری از این بیوشیمی که استرس منجر به رشد سلول‌های سرطانی می‌شود، می‌تواند پژوهشگران را به سمت کشف دارویی مؤثر سوق بدهد.

مقصر اپی نفرین است نه کورتیزول

با بررسی فاکتورهای گوناگون فیزیولوژیکی تغییر یافته در موش‌های دچار استرس مزمن، محققان روی هورمونی به نام اپی نفرین دقیق شدند. موش‌های تحت استرس نسبت به موش‌های گروه کنترل، اپی نفرین خیلی بیشتری داشتند. همچنین، در میان موش‌های تحت استرس آن‌هایی که داروی مهارکننده‌ی ADRB2 مصرف می‌کردند، تومورهای سرطانی کوچک‌تر بود و تعداد سلول‌های بنیادی سرطانی‌شان نیز کمتر بوده است.

وقتی صحبت از استرس می‌شود بیشتر افراد تصور می‌کنند این کورتیزول است که سیستم ایمنی را سرکوب می‌کند؛ اما جالب این است که یافته‌ها نشان داد میزان کورتیزول بعد از یک ماه استرس کاهش یافته بود.

اپی نفرین چگونه به رشد سلول‌های سرطانی کمک می‌کند؟ دانشمندان توضیح می‌دهند وقتی این هورمون با ADRB2 جفت می‌شود، این تعامل باعث افزایش میزان لاکتات دهیدروژناز می‌شود. لاکتات دهیدروژناز، آنزیمی است که به طور نرمال در شرایط خطر، انرژی به عضلات تزریق می‌کند. این اتفاق به فرد اجازه می‌دهد در مواجهه با خطر، فرار کند یا بجنگد.

یکی از فرآورده‌های جانبی این افزایش انرژی، تولید ترکیبی ارگانیک به نام لاکتات است. در افرادی که سرطان دارند، سلول‌های سرطانی با این ترکیب تغذیه می‌شوند و در نتیجه انرژی بیشتری از آن‌ها می‌گیرند. یعنی کسی که استرس مزمن دارد، لاکتات دهیدروژناز زیادی در سیستم خود دارد. در نتیجه ژن‌های مربوط به رشد سرطان فعال شده و به این سلول‌های خطرناک اجازه‌ی بقا و رشد می‌دهند.

آیا ویتامین C کمکی می‌کند؟

محققان برای اعتبار دادن به نتایج خود، میزان اپی نفرین را در خون 83 فرد مبتلا به سرطان سینه بررسی کردند. آن‌ها دریافتند افرادی که میزان اپی نفرین در خونشان بالا بوده، دارای لاکتات دهیدروژناز زیادی در تومورهای سرطانی خود نیز بودند. دانشمندان از طریق نمونه‌های بیوپسی به این اطلاعات دست یافتند.
ضمناً افرادی که سطح استرس‌شان بالاتر بود در مقایسه با آن‌هایی که اپی نفرین خونشان کمتر بوده، بیشتر در معرض این بودند که نسبت به درمان، کمتر جواب بدهند. سپس دانشمندان سعی کردند ببینند آیا می‌توانند به روشی برای مهار اثرات مخرب اپی نفرین بر سیستم دست پیدا کنند. در تست‌های لابراتواری که روی سلول‌های سرطان سینه انجام شد، اثرات چند مواد غذایی و داروهای تائید شده بر تولید لاکتات دهیدروژناز مورد بررسی قرار گرفت.

مؤثرترین ماده‌ی غذایی که معلوم شد می‌تواند تولید لاکتات دهیدروژناز را در نمونه‌های آزمایشگاهی مهار کند، ویتامین C بوده است. وقتی محققان این رویکرد را روی موش‌ها آزمایش کردند، به همین نتایج رسیدند: موش‌های تحت استرس که به آن‌ها ویتامین C تزریق شده بود، رشد تومور سرطانی‌شان مهار شد.

این یافته‌ها نشان می‌دهند ویتامین C ممکن است عامل درمان کننده‌ی مؤثر و جدیدی برای درمان بیمارانی باشد که تحت استرس مزمن قرار دارند.

منبع:تبیان