واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

شناخت بیشتر استرس در گفتار یک کارشناس ارشد روانشناس بالینی

یک کارشناس ارشد روانشناس بالینی گفت: علت ابتلا به اضطراب تا حدود ۵۰ درصد ممکن است مربوط به ژنتیک و وراثت باشد، مثلاً بیماران اعصاب و روان و یا اسکیزوفرنی ممکن است از طریق ژن‌های خود اختلال اضطراب را به فرزند خود انتقال دهند.

فاطمه رسولی در گفت و گو با خبرنگار ایسنا در خصوص استرس گفت: استرس انواع مختلفی دارد و ممکن است دلایل متفاوتی از جمله سندرم پس از حوادثی مانند زلزله، جنگ و اتفاقات این چنینی یا از دست دادن و فوت عزیزان منجر به استرس‌هایی در سطح بالا شود البته اتفاقات روزمره نیز ممکن است باعث ایجاد استرس در شخص شود.

کمی استرس خوب است

وی افزود: استرس در حد نرمال و معمول برای هر فردی لازم است و عاملی پیش‌برنده برای شخص است برای مثال اگر ما استرس تصادف با ماشین را نداشته باشیم هرگز هنگام عبور از خیابان به آنها توجه نداریم و بی مهابا در آن حرکت می‌کنیم، البته اگر استرس فرد در هر زمینه ای بیش از یک ماه مداوم ادامه داشته باشد، استرس از حد معمول خود خارج و تبدیل به اختلال اضطراب می‌شود.

رسولی برخی استرس و اضطراب‌ها را ژنتیکی و ارثی دانست و اظهار کرد: علت ابتلا به اضطراب تا حدود ۵۰ درصد ممکن است مربوط به ژنتیک و وراثت باشد، مثلاً بیماران اعصاب و روان و یا اسکیزوفرنی ممکن است از طریق ژن‌های خود اختلال اضطراب را به فرزند خود انتقال دهند.

وی در ادامه در خصوص علائم اختلال استرس و اضطراب گفت: افرادی که استرس و در سطوح بالاتر اضطراب دارند علائمی مانند گوش به زنگ بودن دائمی، مترصد اتفاق بد بودن، ضربان قلب بالا، تنگی نفس، کاهش کیفیت و ریتم خواب، پرخوری‌های عصبی یا کاهش اشتها و معده دردهای عصبی در خود حس می‌کنند.

محیط خانه و مدرسه باید آرام باشد

این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی ادامه داد: البته علائمی مانند درد در قفسه سینه، مشکل در گوارش و حتی مشکل در دفع هم ممکن است منشأ در روان داشته باشد، حتی بیماری ام‌اس هم ریشه در استرس و اضطراب‌های ما دارند.

کارشناس ارشد روانشناس بالینی محیط پیرامون را دارای تاثیر بسیار زیاد بر فرد دانست و اظهار کرد: محیط خانه و خانواده بسیار بر روان و سطح استرس فرد تاثیر گذار است در محیطی که پدر و مادر افراد استرسی هستند فرزند هم تحت تاثیر رفتار و کنش‌های والدین خود قرار می‌گیرد. البته خانواده تنها محیط تاثیر گذار نیست، مدرسه هم محیط دیگری است که تا حد زیادی تاثیرگذار است.

وی ادامه داد: متاسفانه این سطح از استرس باعث شده است افراد نتوانند در جامعه به خوبی و به نحو احسن اعلام حضور کنند و ما شاهد افراد گوشه گیر و کم رو هستیم که استرس ناشی از تمسخر باعث عدم حضور ِآنها درجامعه می‌شود. نکته مهم و قابل توجه این است که باید در انتخاب محیط‌هایی که در آنها قرار داریم توجه لازم را داشته باشیم و با افراد دارای صلاحیت رابطه برقرار کنیم.

رسولی در ادامه وضعیت کنونی جامعه را نیازمند اصلاح دانست و افزود: ما برای هر بیماری که به آن مبتلا می‌شویم به مطب متخصص رفته و از آنها کمک می‌گیریم اما متاسفانه درباره مسئله مهمی به نام فرزند پروری هیچگاه چنین کاری را نمی‌کنیم و والدین آموزش‌های لازمه در این خصوص را ندیده و نمی‌بینند، ما برای داشتن جامعه‎‌ای سالم نیازمند پیشگیری هستیم، بهتر است قبل از وقوع اتفاقی ناخوشایند با داشتن مهارت و اطلاعات لازم از آن پیشگیری کنیم.

تنفس شکمی راهی برای کاهش استرس

کارشناس ارشد روانشاس بالینی در خصوص راهکارهایی برای کاهش استرس گفت: تغذیه و سبک زندگی سالم تاثیر قابل توجهی بر استرس فرد دارد، تغذیه در دوران بارداری اهمیت و تاثیرات فراوانی بر جنین و مادر دارد که یکی از این تاثیرات تاثیر بر روان و استرس است که با رعایت تغذیه می‌توان این مرحله را به سلامت پشت سر گذاشت.

وی در ادامه به راهکارهای جسمی کاهش استرس اشاره کرد و گفت: تنفس شکمی یکی از راهکارهای معروف و جهانی کاهش استرس است البته اگر همین تنفس به طرز صحیح صورت نگیرد خود باعث ایجاد استرس می‌شود مثلاً برخی تصور می‌کنند که تنفس‌های سریع و پی در پی باعث کاهش استرسشان می‌شود درحالی که تنفس سریع باعث افزایش ضربان قلب و این افزایش سبب ایجاد استرس بیشتر می‌شود.

رسولی در خصوص روش صحیح تنفس گفت: روش صحیح تنفس به این صورت است که اکسیژن را ظرف مدت چهار ثانیه از بینی خود داخل کنید، سپس چهار ثانیه اکسیژن را نگه دارید و پس از آن به آرامی و در عرض چهار ثانیه از راه دهان خارج کنید.

وی راهکار بعدی را فعالیت‌های بدنی و در کنار آن تن‌آرامی یا ریلکسیشن عنوان کرد و گفت: فعالیت بدنی همان تاثیری را بر بدن دارد که داروهای ضد افسردگی دارد، البته تن آرامی یا همان ریلکسیشن به صورت روزانه قبل و بعد از خواب می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد، به این صورت که در ۱۵ ثانیه اندام‌های خودرا منقبض سپس در آرامش کامل و عرض ۱۵ ثانیه عضلات خود را منبسط کنید.

رسولی افزود: اگر به افرادی که یوگا کار می‌کنند توجه کنیم عموما افرادی آرام و به دور از استرس هستند، بسیاری از حرکات یوگا برای رفع استرس و کاهش آن موثر است، البته باید به این نکته توجه داشت که ما نباید با یک بار انجام دادن این حرکات معجزه رخ بدهد و استرس ما به طور کامل ریشه کن شود بلکه این حرکات و تنفس صحیح باید جزو برنامه‌های روتین روزانه ما باشد.

داروهای اعصاب و روان اعتیادآور نیست

رسولی در خصوص درمان‌های دارویی و تفکر غلط درباره آنها گفت: باور غلطی در خصوص داروهای اعصاب و روان وجود دارد که تصور می‌شود این داروها اعتیاد آورند در صورتی که اگر زیر نظر متخصص مصرف شود هیچ علائمی از اعتیاد به دارو در شخص به وجود نمی‌آورند.

وی توضیح داد: زمانی که فرد دچار استرس می‌شود هورمون های بدن تغییر می‌کند و برای بازگشت به حالت قبل نیازمند مصرف دارو درکنار مشاوره‌های روانشناسی است، نکته قابل توجه در این باره همزمانی مصرف دارو و شرکت در جلسات مشاوره است که همزمانی این دو می‌تواند فرد را به حالت نرمال برساند.

نگهداشت کودکان از دیدن تصاویر خشن؛ بچه ها را با خودمان به جنگ نبریم

درباره یکی از تکان‌دهنده‌ترین عکس‌های جهان
این دختر اسمش ترسکا بود. اهل لهستان. در جنگ‌جهانی دوم و بعد از بمباران ارتش نازی، خانه‌شان ویران و خودش هم زخمی شد.

عصرایران، احسان محمدی – این دختر اسمش ترسکا بود. اهل لهستان. در جنگ‌جهانی دوم و بعد از بمباران ارتش نازی، خانه‌شان ویران و خودش هم زخمی شد. تراسکای چهارساله و خواهر۱۴ساله‌اش جادویگا، سه هفته در تلاش بودند تا با پای پیاده به جای امنی برسند. زخمی، ترسیده و گرسنه.

سه‌سال بعد از جنگ وقتی در یک مدرسه نگهداری کودکان بازمانده از جنگ، از او خواستند «خانه» را نقاشی کند، این خط‌خطی‌ها را کشید. خانه در ذهن هفت‌ساله او یعنی این خطوط درهم برهم و پیچیده. دیوید سیمور این عکس را گرفت و به نمادی از جنگ جهانی دوم تبدیل شد.

جنگ برای تراسکا هیچوقت تمام نشد. وقتی در میانه سی‌سالگی بود در آسایشگاه به طرز غم‌انگیزی مُرد: در حین خوردن تکه‌ای سوسیس که از یک بیمار دیگر دزدیده بود دچار خفگی شد.

بچه ها را با خودمان به جنگ نبریم

در دو هفته گذشته دهها و صدها عکس و ویدئو از عملیات نظامی ترکیه علیه کردهای سوریه در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. بسیاری از ما که حتی صدای آن گلوله‌ها را نمی‌شنیدیم هم با دیدن صحنه‌های رنج‌آور زنان و کودکان گریان و ترس‌خورده، زخمی شدیم. گیرم که خونش را ندیدیم اما روحمان جراحت برداشت.

ما که در خاورمیانه زندگی می‌کنیم و «جنگ» کلیدواژه آشنایی برایمان است هم به آن عادت نمی‌کنیم. اصلاً مگر می‌شود به مرگ و خون خو کرد؟ می‌گویند یکی از رسالت‌های هر نسلی این است که نسل بعد از خود را شادمان‌تر و در آرامش بیشتری بزرگ کند. یعنی برایشان دنیای امن‌تری بسازد.

این روزها جنگ فقط در میدان های مبارزه و پشت خاکریزها نیست، در گوشی‌های تلفن همراه هم گلوله شلیک می‌شود، آدم کشته می‌شود، اینجا را هم برای بچه‌ها امن کنیم. قرار نیست آنها را در گلخانه بار بیاوریم اما لزومی ندارد یک کودک چنین تصاویری را ببیند. بچه‌ها چریک نیستند، مبارز نیستند، سلحشور عرصه نبرد نیستند، فقط بچه‌اند.

به اسم آشنایی کودک با تکنولوژی، تفریح بخشیدن یا دست به سرکردن، آنها را در فضای مجازی رها نکنیم. گلوله می‌خورند، زخمی می‌شوند و بعد ممکن است مثل تراسکا، خط‌های بی‌معنی بر دیوار روحشان بکشند.

این فقط فضای مجازی نیست که پر از گلوله و خون شده، بخش‌های خبری تلویزیون هم خون‌چکان هستند. گاهی برای همدردی با قربانیان و نکوهش عمل حمله‌وران، صحنه‌هایی در تلویزیون پخش می‌شود که قلب بزرگسالان را هم متلاشی می‌کند چه رسد به کودکی که هنوز فرق میان دوست و دشمن را نمی‌داند، ایدئولوژی نمی‌فهمد و کاری به نبردهای سیاسی ندارد.

نگران آگاهی بچه ها نباشیم. خیلی زود بزرگ می‌شوند و دنیا هم به این جنونش آنقدر ادامه می‌دهد تا آنها هم اندازه کافی خشم و خون و جنگ و گلوله ببینند. اما فعلاً مهمترین وظیفه ما این است که در خانه‌هایمان سنگر بسازیم تا بچه‌ها گلوله نخورند. از گلوله‌هایی که در فضای مجازی شلیک می‌شوند زخمی نشوند، از ترکش‌هایی که از تلویزیون به سمت آنها روانه می‌شود ... به چشم‌های تراسکا و خط خطی‌هایش نگاه کنید. خانه این است؟

احساس مسؤولیت مان را متناسب کنیم!

از پربیننده های "سواد زندگی"
اگر احساس مسؤولیت های خود را به "قدرتی که داریم" محدود کنیم، اثر فوری آن را در کاهش استرس هایمان خواهیم دید. ما مسؤول خیلی چیزها نیستیم، واقعاً نیستیم.
سواد زندگی؛ توسعه توانمندی های فردی/ جعفر محمدی - چرا استرس داریم؟ هیچ کس پاسخ جامعی برای این پرسش ندارد؛ ریشه استرس را می توان از دلایل فیزیولوژیک گرفته تا عوامل محیطی، جست و جو کرد.

در این درس، می خواهیم به یکی از عوامل بسیار مهم استرس بپردازیم که پدید آورنده طیف وسیعی از استرس هاست : عدم تطابق بین "قدرت" و "احساس مسؤولیت". 

همه ما، کم یا زیاد، از احساس مسؤولیت برخورداریم:
- به عنوان پدر یا مادر در برابر آینده فرزندان مان
- به عنوان مدیر در قبال شرکت و همکاران مان
- به عنوان یک تاجر درباره آینده مالی کسب و کارمان
- به عنوان یک شهروند در خصوص فردای کشورمان
- به عنوان یک انسان درباره وضعیت انسان ها در جهان
- ...

این فهرست را می توانیم شخصی سازی کنیم و احساس مسؤولیت های خاص خودمان را لیست کنیم.
حالا مقابل هر کدام از احساس مسؤولیت های خود، میزان قدرتی را که برای محقق کردن خواسته مان داریم در نظر بگیریم.

مثلاً به عنوان والدین، در برابر آینده اخلاقی، تحصیلی و شغلی فرزندان مان احساس مسؤولیت داریم ولی آیا به اندازه مسؤولیتی که احساس می کنیم قدرت و اختیار هم داریم؟ مثلاً آیا این قدرت را داریم که تضمین کنیم فرزندان مان بهترین تحصیلات را خواهند داشت یا اخلاقی متعالی خواهند داشت و حتماً شغلی آبرومند و پردرآمد و موفق خواهند داشت؟ معلوم است که نه!

احساس مسؤولیت مان را کم کنیم!
یا اگر صاحب کسب و کاری هستیم و خواهان آینده مالی موفقی برای مجموعه تجاری مان و احساس مسؤولیت هم می کنیم، آیا معنایش این است که حتماً قدرت و اختیار کافی هم برای تحقق خواسته هایمان داریم؟ و مطمئن هستیم که می توانیم نوسانات مالی ناگهانی یا تغییر قوانین و رقبا و تکنولوژی و ...  را صد در صد پیش بینی کنیم و بر همه چالش ها غلبه کنیم؟ باز هم معلوم است که نه!

استرس دقیقاً از جایی آغاز می شود که ما احساس مسؤولیت هایی داریم که در قبال آنها قدرت و اختیار کافی نداریم. 

راهکار چیست؟
باید بین احساس مسؤولیت و قدرتی که داریم توازن ایجاد کنیم. مثلاً درباره احساس مسؤولیت پدری یا مادری در قبال فرزندان مان، باید بدانیم که ما تنها وظیفه داریم در حد توان خودمان مراقب شان باشیم و تربیت شان کنیم؛ بعد از آن، دیگر در دایره اختیارات ما نیست و نیازی نیست به بیش از آن حتی فکر کنیم.

ما به عنوان مدیر یک کسب و کار، موظفیم بهترین روش های مدیریتی را در حال حاضر به کار ببریم و تا حد امکان، آینده پژوهی و تدبیر کنیم؛ ولی این که واقعاً در آینده چه اتفاقی می افتد و ورشکست می شویم یا توسعه می یابیم  در حوزه قدرت و اختیار ما نیست و نباید نگرانش باشیم.

ما به عنوان یک شهروند خوب تنها می توانیم اصول شهروندی و قوانین را رعایت کنیم و در حد خودمان برای بهتر شدن جامعه مان کاری کنیم؛ ولی هیچکدام از ما توانایی آن را نداریم که یک تنه به مبارزه با همه نارسایی های کشورمان برویم و معجزه کنیم.

ما به عنوان انسان، از این که در جهان امروز، جنگ و نابرابری و فقر وجود دارد ناخرسند هستیم؛ ولی اگر برای ایجاد صلح و عدالت در جهان احساس مسؤولیت می کنیم، آیا برای تحقق آن، واقعاً قدرت داریم؟

ما اغلب از تغییر دادن رفتار اعضای خانواده مان نیز عاجزیم چه رسد به تغییر جهان؟! پس چرا باید در قبال چیزی که بر آن تسلطی نداریم احساس مسؤولیت کنیم و دچار استرس شویم؟

همان طور که گفته شد بخش عمده ای از استرس های ما، ناشی از "احساس مسؤولیت های نامتوازن با قدرت" است. بنابراین اگر همین الان احساس مسؤولیت های خود را به "قدرتی که داریم" محدود کنیم، اثر فوری آن را در کاهش استرس هایمان خواهیم دید. ما مسؤول خیلی چیزها نیستیم، واقعاً نیستیم.

یادمان باشد تنها چیز و تنها کسی که روی آن اختیار داریم "خودمان" هستیم، تازه آن هم نه به طور مطلق. بنابراین سطح و عمق احساس مسؤولیت مان را کم کنیم و تنها روی چیزهایی تمرکز کنیم که بر آنها قدرت و اختیار داریم. 
کاهش احساس مسؤولیت در قبال دنیای پیرامون و در واقع، حذف احساس مسؤولیت های نامتوازن، بهترین کمک به خودمان و جهان پیرامون ما است؛ چون هر اندازه استرس کمتری داشته باشیم، انسان سالم تری هستیم و انسان سالم تر بودن، هم برای خودمان بهتر است، هم برای اطرافیان و جهان.

پس بیایید، احساس مسؤولیت مان را هرس کنیم، درست مانند بریدن شاخه های اضافی درختان که به رشد بهتر آنها می انجامد.

ریشه علمی موفقیت در مغز انسان: چگونه فیلتر مغزمان را عوض کنیم؟

ریشه علمی موفقیت در مغز انسان
RAS فیلتری برای تقریبا هشت میلیون بیت اطلاعاتی است که مدام و به صورت ناخودآگاه به سوی مغز جریان می یابند. حتی این سیستم می تواند سر و صداهای مزاحم ذهن ما را از میان بردارد. هنگامی که یک پیام از فیلتراسیون RAS گذر می کند، وارد مخ شده و در آن جا به افکار و احساسات خودآگاه و یا هر دوی آنها تبدیل می شود.



سواد زندگی؛ توسعه توانمندی های فردی- در درس امروز یکی از بخش های مغز را خواهیم شناخت تا بر اساس آن، بتوانیم تحولی واقعاً جدی و مثبت در زندگی مان پدید آوریم.

شبکه ای بزرگ از مدارهای عصبی در حد فاصل ساقه مغز و تالاموس وجود دارد که یکی از مهم ترین اجزای بدن انسان است؛ نام این شبکه "تشکیلات مشبک" است که به اختصار "
RAS" نامیده می شود.

RAS  فیلتری برای تقریبا هشت میلیون بیت اطلاعاتی است که مدام و به صورت ناخودآگاه به سوی مغز جریان می یابند. حتی این سیستم می تواند سر و صداهای مزاحم ذهن ما را از میان بردارد.
هنگامی که یک پیام از فیلتراسیون
RAS گذر می کند، وارد مخ شده و در آن جا به افکار و احساسات خودآگاه و یا هر دوی آنها تبدیل می شود؛ پس RAS  به طور مختصر دروازه ورود اطلاعات به مخ است.

چگونه فیلتر مغزمان را عوض کنیم؟ / RAS چه نقشی در سرنوشت مان دارد؟


Rubén González نویسنده کتاب "شجاعت موفقیت" در این باره می گوید: مخ انسان بدون دریافت مجوز از RAS به هیچ پیامی پاسخ نمی دهد. از این رو می توان گفت که RAS درست مانند گوگل است؛ میلیون ها وب سایت وجود دارند که شما تنها با تایپ یک کلید واژه خاص، انواع ناخواسته را فیلتر می کنید.

سوال مهم این است که چه پیام هایی توسط RAS دریافت و تجزیه و تحلیل می شوند و اجازه می یابند تا به مخ بروند؟
و پاسخ مهم تر این است: فقط مواردی که 
RAS تشخیص دهد برای شما اهمیت زیادی دارند.

اما RAS از کجا تشخیص می دهد که چه مواردی برای شما مهم هستند؟ پاسخ به این سوال بسیار حیاتی و کاربردی است: RAS به طور مستمر، شما را زیر نظر دارد و دقت می کند که شما به چه چیزهایی توجه و تمرکز می کنید و خودش هم نسبت به آنها حساس می شود و جذب شان می کند.

به عنوان مثال وقتی به دنبال خرید خودروی خاصی هستید، بیش از همیشه آن را در خیابان ها می بینید چرا که وقتی RAS  متوجه می شود که فلان خودرو برایتان اهمیت دارد، آن را نادیده نمی گیرد در حالی که قبلاً نادیده می گرفت و شما اصلاً متوجه وجود آن خودرو در خیابان ها نمی شدید.
برای آن که بتوانید عملکرد دقیق و ارزشمند این سیستم را بررسی کنید، می توانید یک آزمایش ساده انجام دهید: همین الان بر رنگ آبی متمرکز شوید و مغز شما بدون آن که متوجه شوید و یا حتی تلاش خاصی نیاز باشد، در هر کنجی به دنبال آیتم هایی هرچند جزئی با رنگ آبی خواهد بود! 

بنابر این اگر در حال آماده شدن برای یک سخنرانی مهم هستید RAS تنها در حالتی اقدام به فیلتراسیون مطالب مرتبط می کند  که عمده تمرکزتان را روی همین موضوع حفظ کرده باشید.
در واقع به هر چیزی که بیشتر فکر کنید، RAS آن را مهم تر قلمداد و توجه بیشتری بدان می کند.

Rubén González می گوید: هرچه بیشتر بر اهداف خود متمرکز شوید، ضمیر ناخودآگاه نیز تلاش سخت گیرانه تری برای دست یابی شما به آنها انجام می دهد. دقیقا به همین علت است که نوشتن اهداف به صورت روزانه، تجسم نتیجه مورد انتظار و تمرکز ذهنی منظم بر آنها بسیار اثرگذار خواهد بود چرا که RAS  را درگیر می کند.

چگونه فیلتر مغزمان را عوض کنیم؟ / RAS چه نقشی در سرنوشت مان دارد؟

مثبت نگری و منفی نگری از فیلتر RAS

اگر تصور می کنید فردی منفی نگر هستید، دلیل این موضوع تمرکز بیشتر شما بر اطلاعات منفی است. یعنی RAS از میان انبوه اطلاعات پیرامونی تان تنها قطعات منفی از پیام های ورودی را گزینش کرده و به فکر یا احساس تان تبدیل می کند.
در مقابل اگر بیشتر زمان خود را به تفکر در مورد موضوعات مثبت اختصاص می دهید یا اصطلاحاً به نیمه پر لیوان نگاه می کنید
RAS  به صورت ناخودآگاه هنگام بروز مشکلات نیز هزاران راه حل کاربردی پیش روی تان قرار می دهد.

 RAS بر اساس پارامترهای فردی فیلتر می کند 

در صورتی که به جست و جوی بدی ها، موانع و مشکلات باشید، RAS هیچ گاه نمی تواند شما را به اهداف مثبت تان نزدیک کند. در واقع با تفکرات منفی با دستان خودتان از رسیدن به آینده ای روشن جلوگیری می کنید.

روند فیلتراسیون اطلاعات، کیفیت زندگی هر فرد تا پایان عمر او را شکل می دهد و تمام بخش های اساسی حیات را به تسخیر خود در می آورد. به عنوان مثال وضعیت اقتصادی را در نظر بگیرید: چرا برخی افراد با وجود تلاش زیادی که می کنند، به موفقیت مالی قابل توجهی دست نمی یابند؟  عمده این افراد در اعماق ناخودآگاه خود، ایمان و باور دارند که نمی توانند تبدیل به شخصی ثروتمند شوند. از این رو، RAS  هم موقعیت های مناسب برای پیشرفت را نادیده می گیرد و به مخ راه نمی دهد.
البته منکر واقعیت های بیرونی نیستیم و در این درس، صرفاً موضوع را از منظر RAS  بررسی می کنیم.

باید بدانیم که ما خودمان سازنده محدودیت هایی هستیم که در زندگی تجربه می کنیم . همانطور که گفته شد این محدودیت ها با افکاری که در ناخودآگاه ذهن نهادینه می شوند، ساخته خواهند شد و RAS نیز آنها را مرتبا تایید خواهد کرد. به همین دلیل اگر به دنبال یک زندگی توام با آرامش و موفقیت هستیم، باید سیستم RAS را تحت کنترل خود درآوریم. نحوه این کار نیز بسیار ساده است! تنها لازم است روی مسائلی متمرکز شویم که می خواهیم به آنها برسیم.
 
RAS سیستمی تمرین پذیر است و نمی توان انتظار داشت که ظرف مدت زمان یک شب، این بخش از مغز حیاتی منحصر به فرد را برای شما رقم بزند. باید به مرور تمرین پذیری RAS را افزایش دهید و کمی در این مسیر صبور باشید.

"هر چیزی که آن را به طور ثابت در ذهن خود نگه دارید، دقیقا تبدیل به همان تجربیات شما در زندگی می شوند" این جمله ای معروف از آنتونی رابینز اسطوره انگیزه، نویسنده، سخنران و مربی آمریکایی است.

زمانی که این کار را به طور مداوم و طی مدت زمانی طولانی انجام دهید، کم کم فیلترهای قدیمی RAS مغز خود را با فیلترهایی بسیار قوی تر جایگزین خواهید کرد که می توانند موفقیت شما در مراحل مختلف زندگی را تضمین کنند.

بر اساس مطالعات
Michael Merzenich عصب پژوه آمریکایی با 30 ساعت تمرین مشخص طبق تکنیک های عصب شناسی، می توان به حافظه، عملکردهای شناختی، الگوهای کلامی، خوانش و حتی قابلیت های RAS قوت بخشید. بنابراین کافی است یک ساعت در روز به مدت یک ماه مسیر زیر را دنبال کنید. قطعاً بعد از کسب نتایج حیرت انگیز این تمرین ها، آنها را تا آخر عمر ادامه خواهید داد و لذت خواهید برد:

- مدیتیشن و یوگا : حتماً در یک کلاس ثبت نام کنید یا اگر دسترسی ندارید بکوشید با استفاده از اینترنت یا کتاب های معتبر، مدیتیشین و یوگا را بیاموزید و انجام دهید.

- تغذیه حاوی مقادیر مناسب از امگا 3 و اسیدهای چرب ضروری: سرچ کنید و ببینید چه غذاهایی حاوی این مواد هستند.

- نوشتن واژه ها، عبارات و جملات مثبت مرتبط با اهداف شخصی: دفترچه ای داشته باشید و در آن اهداف و توانمندی هایتان را با جملات کاملا مثبت بنویسید و مدام بروز کنید و بخوانید.

- تکرار کلامی هدف هر روز صبح و شب:  هر روز، اهداف تان را بر زبان بیاورید.

- خواب مناسب بین 6.5 تا 8 ساعت: این درس را بخوانید (کلیک کنید).

- دوری از محیط های پرتنش: هر چند سخت است ولی تا حد امکان این کار را بکنید. مثلاً چرا باید ویدئویی که حاوی صحنه های دلخراش است را تماشا کنید؟

- تصویر پردازی: خود را در جایی که می خواهید بدان برسید تصور کنید.

- خواندن کتاب های انگیزه بخش:  بسیاری از انسان های موفق، هر روز چند صفحه مطلب الهام بخش می خوانند. بی هیچ شعاری، واقعاً موثر است.
برچسب ها: موفقیت ، RAS

چند فایده چرت زدن

5 دلیل برای چرت زدن

یک استراحت کوتاه در طول روز می تواند برای سلامت قلب شما مفید باشد.

حتی در بهترین روزها، ممکن است با احساس خستگی مواجه شوید. اگر با کمبود انرژی در میانه روز مواجه می شوید، چرت زدن روشی سالم برای احیای سطوح انرژی و جبران کمبود خواب است.

5 دلیل سالم برای چرت زدن!

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "لیو استرانگ"، به هر دلیل که خواب خوب شبانه را تجربه نکرده باشید، چرتی کوتاه در روز بعد می تواند به بهبود شرایط خلق و خو و سطوح انرژی شما کمک کند.

البته اگر معمولا هنگام شب در به خواب رفتن با دشواری مواجه هستید یا به بی خوابی مبتلا هستید، چرت روزانه می تواند علیه شما وارد عمل شود. چرت روزانه می تواند احتمال خواب آلودگی هنگام شب را کاهش دهد، از این رو، باید به چرخه ای معیوب سلام کنید!

چرت زدن همانند یک حرفه ای

اجازه دهید این گونه در نظر بگیریم که چرت زدن برای شما خوب است. در همین راستا، چرت 20 تا 30 دقیقه ای برای شما کفایت می کند و چرت طولانی‌تر ممکن است موجب احساس سستی و بی حالی در شما شود.

در صورت امکان، هر روز زمانی یکسان را برای چرت زدن انتخاب کنید، از این رو، مغز می داند چه زمانی انتظار خواب و بیداری را داشته باشد. برنامه ریزی چرت روزانه پیش از ساعت دو بعد از ظهر حالت ایده آل است زیرا در خواب شبانه اختلالی ایجاد نمی کند.

البته چرت زدن به معنای آن نیست که لزوما مجبور به خوابیدن باشید. در واقع، مجبور کردن خود به خوابیدن در زمانی مشخص گاهی اوقات می تواند احساس فشار بیش از حد را در انسان ایجاد کند. در عوض، به اتاقی تاریک رفته، دستگاه های خود را خاموش کنید، کفش های خود را درآورید، در وضعیتی راحت دراز بکشید، چشم های خود را ببندید و درباره چیزی دلپذیر و آرامش بخش فکر کنید. اگر به خواب رفتید که فوق العاده است و اگر این گونه نشد، همچنان می توانید از فواید یک استراحت خوب بهره‌مند شوید. در اصل، مهم نیست که چه اتفاقی در این مدت رخ می دهد زیرا در هر صورت با یک بازی برد برد مواجه هستید و احتمالا پس از آن پر انرژی به فعالیت های خود ادامه می دهید. این ذهنیت روشی خوب برای چرت زدن و به طور کلی خوابیدن است.

محافظت از قلب

یک استراحت کوتاه در طول روز می تواند برای سلامت قلب شما مفید باشد. یک مطالعه که در سپتامبر 2019 در نشریه Heart منتشر شد، به بررسی شرایط بیش از 3,600 نفر پرداخت و مشخص شد خطر تجربه یک حمله قلبی یا سکته مغزی در افرادی که یک یا دو بار در هفته چرت می زدند، تقریبا نصف آنهایی بود که هرگز این کار را انجام نمی دادند. پژوهشگران این فرضیه را مطرح کردند که چرت زدن های گاه به گاه می تواند به کاهش استرس کمک کند که این شرایط نیز خطر مواجهه با مشکلات قلبی را کاهش می دهد.  

تقویت سیستم ایمنی

آیا پس از یک دوره خواب ناکافی با احساس ابتلا به بیماری مواجه هستید؟ چرت زدن می تواند برای شما مفید باشد. در مطالعه ای کوچک که در مارس 2015 در نشریه The Journal of Clinical Endocrinology & Metabolism منتشر شد، 11 مرد سالم تنها به دو ساعت خواب شبانه محدود شدند. روز بعد، آنها یا 30 دقیقه هنگام صبح یا بعد از ظهر چرت می زدند یا از این کار منع می شدند. پژوهشگران دریافتند که اگرچه کمبود خواب تاثیر منفی بر برخی نشانگرهای زیستی مرتبط با استرس و عملکرد سیستم ایمنی داشته است، اما چرت زدن می تواند به بازگشت سطوح آنها به شرایط عادی کمک کند.

تیز نگه داشتن ذهن  

مطالعه ای که در فوریه 2019 در نشریه Journal of Sleep Research منتشر شد، نشان داد که چرت زدن پس از یادگیری به مغز در تفسیر بهتر اطلاعات کمک می کند. اساسا، افراد پس از بیدار شدن از بینش و بصیرت بیشتری برخوردار بودند که یک ابزار حل مساله قدرتمند محسوب می شود و ممکن است به کسب آگاهی و رسیدن به نتایجی بهتر کمک کند.

تقویت حافظه

در میان فواید شناختی چرت زدن، تقویت مغز و حفظ اطلاعات از جایگاه بالایی برخوردار است. طی مطالعه ای که در ژانویه 2019 در نشریه Sleep منتشر شد، بزرگسالان جوان اطلاعات آموزشی را فرا گرفته و پس از چرتی یک ساعته یا وقت استراحتی کوتاه به مطالعه ادامه دادند. پژوهشگران دریافتند که چرت زدن به تقویت حافظه کمک کرده است. همچنین، آنهایی که چرت زده بودند، هوشیاری بهتر در ادامه روز را گزارش کردند که به افزایش بهره‌وری آنها منتج شده بود.

تقویت استقامت بدنی

مشخص شده است که چرت زدن نه تنها برای فرایندهای ذهنی مفید است، بلکه اثر مثبتی بر استقامت و عملکرد بدن نیز دارد. طی مطالعه ای در سال 2007 که در نشریه Journal of Sports Sciences منتشر شد، 10 مرد سالم یک سری دوی سرعت را پیش و پس از 30 دقیقه چرت پس از ناهار انجام دادند. رکوردهای زمانی آنها پس از چرت زدن بهتر شده بود. به گفته پژوهشگران، چرت زدن ممکن است بخشی مهم از رژیم ورزشکارانی باشد که طی تمرینات و مسابقات با محدودیت هایی در زمینه خواب مواجه می شوند.