واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

"امگا ۳ " از بدن در برابر تنش (استرس) نگهداری می کند

ویتامینی که قاتل استرس است

گروه علمی: محققان دانشگاه ایالتی اوهایو دریافتند که مصرف روزانه مکمل‌های حاوی ۲.۵ گرم امگا ۳ بهترین کمک به بدن برای مقاومت در برابر اثرات مخرب استرس است.تحقیقات جدید نشان می‌دهد که مصرف مکمل امگا ۳ ممکن موجب افزایش محافظت در سطح سلولی مغز شده و نتیجتا استرس را کاهش دهد.
امگا ۳ با سرکوب آسیب و افزایش محافظت در سطح سلولی در طول و بعد از یک رویداد استرس زا، به کند کردن اثرات پیری کمک کند. محققان دانشگاه ایالتی اوهایو دریافتند که مصرف روزانه مکمل‌های حاوی ۲.۵ گرم امگا ۳ بهترین کمک به بدن برای مقاومت در برابر اثرات مخرب استرس است.

در آزمایشی که بدین منظور ترتیب داده شد، شرکت‌کنندگانی که مکمل‌های امگا ۳ مصرف می‌کردند، هورمون استرس زای کورتیزول و سطوح پایین‌تری از پروتئین پیش‌التهابی را طی یک رویداد استرس‌زا در آزمایشگاه تولید کردند.امگا ۳ به فرایندی که محققان آن را «انعطاف‌پذیری استرس» می‌نامند کمک کردند. کاهش آسیب در هنگام استرس و پس از استرس حاد، فعالیت ضد التهابی پایدار و محافظت از اجزای سلولی که در نتیجه پیری، کوچک‌تر می‌شوند.
یافته‌ها نشان می‌دهند که مکمل‌های امگا ۳ تغییر نسبتاً ساده‌ای است که افراد می‌توانند ایجاد کنند، به گونه‌ای تأثیر مثبتی در شکستن زنجیره بین استرس و اثرات منفی سلامتی داشته باشد.مکمل‌های امگا ۳ نسبت مصرف اسید‌های چرب را به گونه‌ای تغییر می‌دهند که به حفظ بخش‌های کوچک DNA در گلبول‌های سفید خون کمک می‌کند.

در ادامه‌ی آزمایش یاد شده، پس از چهار ماه استفاده از مکمل‌ها، ۱۳۸ شرکت‌کننده در تحقیق، ۴۰ تا ۸۵ ساله، آزمایشی ۲۰ دقیقه‌ای را انجام دادند که ترکیبی از یک گفتار و یک تکلیف تفریق ریاضی است که به طور قابل اعتمادی پاسخ استرس التهابی ایجاد می‌کند.

نتایج حاصل از نمونه‌های خون شرکت‌کنندگان نشان داد که امگا ۳ از هرگونه تغییر در سطح تلومراز یا پروتئینی که التهاب را در دو ساعت پس از تجربه استرس حاد شرکت‌کنندگان کاهش می‌دهد، جلوگیری می‌کند. اما افرادی که به جای امگا ۳ قرص‌های دارونما استفاده کرده بودند، مکانیسم‌های ضد استرسی خود را از دست دادند.

به گفته محققان با کاهش التهاب ناشی از استرس، امگا ۳ ممکن است به مختل کردن ارتباط بین استرس مکرر و علائم افسردگی کمک کند. تحقیقات قبلی نشان داده است که افرادی که واکنش التهابی بالاتری نسبت به یک عامل استرس زا در آزمایشگاه دارند ممکن است در طول زمان علائم افسردگی بیشتری داشته باشند.

هرکسی که افسرده است التهاب تشدید شده ندارد، تقریباً یک سوم از افراد افسرده اینگونه هستند. این امر به توضیح اینکه چرا مکمل امگا ۳ همیشه منجر به کاهش علائم افسردگی نمی‌شود کمک می‌کند. اگر التهاب شدید ندارید، امگا ۳ ممکن است مفید نباشد. اما برای افرادی که افسردگی دارند، نتایج نشان می‌دهد که امگا ۳ مفیدتر است.دوز ۲.۵ گرمی امگا ۳ بسیار بالاتر است از آن چیزی که اکثر مردم به طور روزانه استفاده میکنند، اما شرکت کنندگان در مطالعه هیچ نشانه‌ای از مشکل داشتن با این اندازه از مکمل‌ها را نشان ندادند.

تحلیل دکتر ناصر فکوهی از ریشه های بحران‌های اجتماعی کنونی

سوء مدیریت در تقریبا همه زمینه‌ها چنان وضعیتی را در ایران ایجاد کرده است که افراد "احساس می‌کنند" بدترین شرایط را در کل جهان و در کل دوره‌های تاریخ تجربه می‌کنند و دایما نیز این وضعیت بدتر خواهد شد.


ناصر فکوهی - استاد دانشگاه تهران و مدیر موسسه انسانشناسی و فرهنگ

یکی از بحث‌هایی که در هفته‌‎های اخیر بارها موضوع مناقشه و گاه سردرگمی بوده است اینکه: در شرایط کمابیش وخیمی که کشور ما در یکی دو سال اخیر تجربه می‌کند (بحران کرونا، سوء مدیریت‌ها، بحران‌‌های اجتماعی، گرانی و....) آیا هنوز جایگاهی هم برای فکر و اندیشه باقی می‌ماند؟ اصولا در چنین شرایطی می‌توان در آرامش فکر‌کرد و اگر هم اندیشه خود را بر موضوعی متمرکز کرد، چقدر می‌توان اطمینان داشت که مقطعی نیاندیشیده‌ایم؟ و یا تحت تاثیر فشار جوّ اجتماعی، پیرامون ِ سطحی‌نگر و ... تمرکز، جامعیت و اعتدال را در اندیشه و بیان خود از دست نداده‌ایم؟ شاید این یادداشت بتواند کمک کوچکی در پاسخ به این سئوال به همراه داشته باشد.

ابتدا از یک بحث معروف حرکت می‌کنم که به گمانم اکثر خوانندگان آن را بشناسند: قضیه‌ای با عنوان «هرم سلسله مراتبی مازلو». آبراهام مازلو(1908-1970) یک روانشناس آمریکایی بود. یکی از مباحث مهمی که او مطرح کرده و تا امروز بعد از ده‌ها سال هنوز کسی نتوانسته است به طور کامل آن را زیر سئوال ببرد، این است که انسان‌ها بر اساس یک نظام سلسله مراتبی از نیازهایشان، عمل می‌کنند. بنابراین چون «زیستی» بودن، مهم‌ترین موقعیت انسان است، ابتدا باید نیازهای زیستی‌ خود مثلا غذا و آب و حرکت و غیره خویش را تامین کند، تا سپس به نیازهای دیگر برسد. در این هرم، هر انسانی به باور مازلو، پس از رفع نیاز‌های رده‌های پایینی به نیازهای رده بالایی هدایت می شود، و اگر در میانه راه باز هم نیازهای اولیه دچار کاستی شوند، نیازهای رده بالا را به سود آن‌ها کنار می‌گذارد. بنابراین، پس از نیازهای زیستی بلافصل، مسئله نیازهایی چون امنیت و سرپناه داشتن، یعنی جلوگیری از خطراتی که موجودیتش را تهدید می‌کنند مطرح می‌‌شود؛ و سپس به نیازهای اجتماعی و عشق و علاقه دیگران نسبت به خود و خود نسبت به دیگران می‌رسد. و تنها در نهایت است که می‌تواند به شکوفایی فردی، خلاقیت و در یک کلام، به تاثیر‌گذاریِ ِفکری و کلامی و هنری برسد.

نظریه مازلو، گرچه مورد انتقادات شدید قرار گرفته و بسیاری از موارد تاریخی و معاصر آن را رد کرده‌اند، اما درباره اکثریتِ جوامع و اکثریت آدم‌های یک جامعه صادق است.

تنها چند مثال کوچک می تواند به جا بودن انتقادات بر این نظریه را نشان دهد: اگر باورها و اعتقادات دینی و یا عقیدتی را در نظر بگیریم، می‌بینیم که امروز برای بسیاری از انسان‌ها، این اعتقادات، یا حتی سلایق هنری‌شان، پیش از حتی نیازهای زیستی‌شان قرار می‌گیرند مثلا حاضرند غذای کمتری بخورند اما کتاب مورد علاقه‌شان را بخرند و غیره. و نوع دوستی و عشق به دیگران نیز چنین است؛ اما نه در همه جوامع و همه دوره‌ها و شرایط. تاریخ به ما نشان می‌دهد که درست برعکس آنچه مازلو می‌گوید، خلاقیت‌ها و شکوفایی‌های فردی به ویژه در هنر و اندیشه در دوره‌هایی شکوفا بوده‌اند و به فرازهایی خارق‌العاده رسیده‌اند که گاه بحران‌های بزرگی جوامع و کنشگرانشان را تهدید می‌کرده است.

در فرهنگ خود ما وضعیت حافظ و سعدی و مولوی و بسیاری دیگر تا امروز چنین بوده و هست. در اروپا پس از قرون وسطا و تفتیش عقاید و طاعون، هیچ دوره‌ای به سیاهی قرن بیستم، قرن اردوگاه‌های مرگ و توتالیتاریسم‌های راست و چپ وجود نداشته است. اما همین قرن آکنده از بالاترین ثمرات زیبایی فکر و هنر انسان در موسیقی و نقاشی و همه اندیشه های فلسفی هم بوده است.

حال اگر به وضعیت خود برسیم؛ دلیل آنکه ما در چنین بحرانی قرار گرفته‌ایم، که بسیاری از آدم‌ها احساس می‌کنند بالاتر از سیاهی رنگی نیست، به باور من، دست کم همان اندازه که به خود واقعیت ارتباط دارد، به احساس و بازتاب این واقعیت در ذهنیت افراد نیز مربوط است.

مثالی ساده بیاوریم؛ فقر و موقعیت شکننده مالی و محرومیت از نیازهایی اساسی، نظیر بهداشت و آموزش و گرانی در ایران یک واقعیت است که با بحران کرونا به مراتب بدتر شده است. اما کسی که جهان را بشناسد یا دست کم از طریق رسانه‌ها مسئله فقر و بحران‌های طبیعی و اجتماعی را دنبال کند به سرعت می‌تواند بفهمد که کشورهای آمریکای مرکزی و برخی از کشورهای آمریکای جنوبی، برخی از کشورهای آفریقای سیاه و آسیا (به ویژه هندوستان و منطقه اصلی سرزمین شرقی چین) و همین‌طور خاور‌میانه وضعیتی به مراتب بدتر از ایران دارند. نگاهی به افعانستان، لبنان و سوریه بیاندازیم تا به این واقعیت پی ببریم. اما سوء مدیریت در تقریبا همه زمینه‌ها چنان وضعیتی را در ایران ایجاد کرده است که افراد "احساس می‌کنند" بدترین شرایط را در کل جهان و در کل دوره‌های تاریخ تجربه می‌کنند و دایما نیز این وضعیت بدتر خواهد شد.

این باور به خودی خود نادرست نیست که اگر فکری به حال مشکلات نکنیم وضعیت ما می‌تواند بسیار بدتر از آنچه هست بشود، اما خوشبختانه می‌توان با تدبیرهایی مهم و البته جسورانه و ریشه‌ای این وضعیت را تغییر داد.

وقتی ما با بحران تحریم روبرو هستیم و یک جنگ اقتصادی تمام عیار، وقتی با بحران کرونا روبرو هستیم و اکثریت بزرگ جوانان تحصیلکرده‌ای که با شرایط اشرافی‌گری نولیبرالی، حتی دیگر نمی‌توانند طرف ازدواج بروند؛ در این شرایط چگونه و چرا انتظار داریم افراد دچار فشار عصبی نشوند و به گونه‌ای خود را در یک خطر آنی زیستی نبینند؟ و حال وقتی به روشنفکران و اهل فکر و هنر و قلم می‌رسیم، باز در شرایطی که با سوء‌مدیریت‌های بی‌شمار در طول ده‌ها سال همه این گروه‌ها شاهد آن بوده‌اند که تنها عده‌ای خاص که نامشان را «سلبریتی» گذاشته‌اند، از همه چیز برخوردارند و حتی نمی‌دانند با پول های بادآورده خود چه کنند، اما آن‌ها برای آنکه آبروی خود را حفظ کنند و بتوانند یک زندگی ساده داشته باشند، باید به زمین و زمان بزنند. و وقتی در کشوری که در آن ده‌ها میلیون نفر تحصیلات دانشگاهی دارند، از مردم بخواهیم که فراموش کنند جزو ده کشور ثروتمند جهان هستند، اما به دلایل سیاسی و عقیدتی و ایدئولوژیک باید شرایطی بدتر از بنگلادش را تحمل کنند، در این شرایط چطور انتظار داریم که حتی نخبگان فکری و هنرمندان، بتوانند آرامشی را داشته باشند که بدون آن بستر، نمی‌توان خلاقیتِ اندیشه و هنر را متصوّر شد.

دانشگاه، صحنه‌های نمایش، پهنه‌های خیالپردازی شاعرانه و ادبی و ... باید فارغ از دغدغه‌هایی چون ترس از فشار سیاسی، فشار پول و شهرت و زیر ضربه تبرهای مضحک کژاندیشی باشند تا بتوانند این خلاقیت‌ها را از وضعیت بالقوه به وضعیت بالفعل در بیاورند. در این حال است که می‌بینیم «احساس ناامنی و بیچارگی و فقر و سقوط اجتماعی» از خود این واقعیت‌ها در جامعه بیشتر است. راه حل در این میان آن نیست که دنبال مقصر بگردیم و با متهم کردن این و آن فرد به انتقام فکر کنیم و این تصوّر را داشته باشیم که انتقام گیری مشکلات را حل خواهد کرد و یا با چند تغییر در آدم‌ها و مدیران و روابط قانونی و غیر قانونی، معجزه‌ای اتفاق می‌افتد و همه چیز به وضعیت عادی باز خواهد گشت. مسئله در آن است که شجاعت پذیرش اشتباه‌های گذشته را داشته باشیم، دست از شعار دادن‌های بی‌معنا بکشیم و با هدف حفظ استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی که اهداف اصلی انقلاب بوده‌اند، سعی در آشتی همه مردم با هم داشته باشیم. وقتی می‌گوییم آشتی، منظور آن نیست که افراد هر عقیده‌ای را بپذیرند و هیچ کسی عقیده و باور و شیوه زندگی خود را نداشته باشد. اما باید بپذیریم که اگر در جهان قرن بیست و یکم هنوز از «شرق» و «غرب» خیالین صحبت شود و هنوز در این فکر باشیم که نظریه‌هایی را که حتی در قرن بیستم، پایه‌های مستحکمی نداشتند را برای خود به غذای توجیه وضعیت نابسامان و به هم ریخته اجتماعی و فرهنگی و سقوط اجتماعی تبدیل کنیم، مشکل هیچکس را حل نخواهد کرد. هیچ راه حلی جز تحمل دیگری و داشتن انعطاف و پرهیز از خشونت و تمایل به سلطه در برابر تفاوت وجود ندارد و خط سیر کنونی که دقیقا همه راه‌حل‌ها را به رویکرد سلبی خلاصه می‌کند، نزدیکترین راه، نه برای رسیدن به صلح و آسایش اجتماعی، بلکه برای بالا رفتن هر‌چه بیشتر احساس نگونبختی و دامن زدن هر‌چه بیشتر به مهاجرت و انفعال ذهنی و اجتماعی است که به همان میزان نیز سبب خواهد شد، فکر افراد از کار بیافتد.

برای جلوگیری از این وضعیت دست‌کم گروهی باید آن میزان شجاعت و جسارت داشته باشند که بتوانند در میانه بحران، به بحران بیاندیشند و راه‌حل هایی ولو کوچک برای برون رفت بیابند.

بیل گیتس: آماده فجایع بیو تروریسم باشید

بیل گیتس: آماده فجایع بیو تروریسم باشید

بیل گیتس: آماده فجایع بیو تروریسم باشید
گروه بین الملل: بنیان‌گذار مایکروسافت از دولت‌ها خواسته است تا بودجه‌ای چند میلیارد دلاری به تحقیق و توسعه برای پیشگیری از همه‌گیری‌های آینده و "بیو تروریسم" اختصاص دهند.
 بیل گیتس، هشدار داد که رهبران جهان باید با هر هزینه‌ای شده، آماده فجایعی مانند "حملات تروریستی آبله" باشند و خواستار تشکیل یک کارگروه همه‌گیری چند میلیارد دلاری جدید در سازمان جهانی بهداشت شد. او این هشدار و پیشنهاد اختصاص بودجه را در مصاحبه‌ اندیشکده "تبادلات سیاسی" با رئیس کمیته منتخب سلامت و جرمی هانت، وزیر بهداشت سابق انگلیس بیان کرد. گیتس گفت گرچه این تحقیقات ممکن است پرهزینه باشد، اما می‌تواند به نوآوری‌های دیگری مانند ریشه‌کن شدن آنفلوانزا و سرماخوردگی نیز منجر شود.
او گفت که کشورهایی مانند آمریکا و انگلیس باید "ده‌ها میلیارد دلار" برای تأمین مالی این تحقیقات هزینه کنند.


با این خوراکی‌ها بی حالی را فتیله پیچ کنید!


برای اینکه بی حالی و کسالت های بی دلیلتان را رفع کنید فورا به سراغ یخچال بروید و شروع به خوردن میوه کنید مخصوصا میوه های قرمز، همچنین شکلات نیز نشاط آور می باشد. شکلات میزان سروتونین و اندروفین خون را زیاد می کند و این دو هورمون باعث شادمانی می شود. سعی کنید گاهی شکلات بخورید، تا این احساس در شما تقویت شود.  تحقیقات نشان داده که شکلات باعث می شود حالات و روحیات افراد تغییر کند.

بی حالم و مدام خمیازه می کشم، هر چقدر هم بخوابم تاثیری ندارد! برای رفع کسالت و بی حالی و اینکه خستگی دست از سرمان بردارد باید چند توصیه طب سنتی را در رابطه با خوردن،خوابیدن و حتی استحمام کردن را انجام دهیم.

بدانیم که چه بخوریم و چه زمانی بخوابیم یا حتی کی استحمام کنیم تا خستگی و کسالت همیشگی بدن رفع شود.

تمام راه های موثر برای درمان و رفع کسالت و بی حالی را برایتان خواهیم گفت.

 

برای رفع کسالت و بی حالی چی بخوریم؟

خوردنی ها و آشامیدنی هایی که طبع سرد دارند مانند ماست، خیار و عدس باعث کسالت و خواب آلودگی می شود درحالی که به و سیب، از میوه های شادی بخشی هستند که توصیه می شود به صورت میوه تازه، مربا، خورش و آب میوه از آن ها استفاده شود.

زرده تخم مرغ عسلی، گوشت گوسفندی و نخود نیز با داشتن طبع گرم باعث افزایش جریان خون لطیف در بدن و به دنبال آن احساس نشاط و شادابی می شوند ولی تمام آنچه در لیست غذاها و خوردنی های نشاط آور خواهیم گفت این نیست و ادامه دارد.

 

خوردنی‌های که انرژی را افزایش داده و موجب رفع کسالت و بی حالی می‌شود

برای اینکه به خواب آلودگی و کسالت نیمروز دچار نشوید، اولین اقدام خوردن صبحانه ای با کیفیت بالاست، مقدار انرژی دریافتی در صبحانه برای خانم ها 300 تا 400 کالری و در آقایان حدود 500 کالری است. برای صبحانه این منوها پیشنهاد می شود:

1 - غذاهایی که از غلات (گندم، جو و..) تهیه شده و با شیر مصرف می شوند که البته شیر باید کم چرب باشد.

2 - کلوچه خانگی، املت، نان و پنیر کم چرب

3 - نان سبوس دار، کره بادام زمینی و موز

4 - یک لیوان آبمیوه یا یک عدد میوه تازه هم پیشنهاد خوبی است.

شما برای ادامه فعالیت در طول روز به کربوهیدرات ها احتیاج دارید؛ چون سوخت اصلی مغز و عضلات به حساب می آید. اما تحقیقات نشان می دهد افزودن پروتئین به کربوهیدرات، تمرکز را افزایش می دهد و از نظر ذهنی و جسمی احساس بهتری پیدا می کنید.

حالا ممکن است فکر کنید چون صبحانه کافی مصرف شده پس می توان از خیر ناهار گذشت یا به یک ظرف سالاد اکتفا کرد و معمولاً دلیل آن نداشتن وقت کافی یا کاهش وزن ذکر می شود. این بزرگترین اشتباه ممکن است، چون سالاد حاوی پروتئین نیست و افت انرژی و کسالت در بعد از ظهر به سراغتان می آید. اگر هم مایلید برای ناهار سالاد میل کنید، حتماً در آن از تخم مرغ، حبوبات یا مرغ خرد شده استفاده کنید.

برای ناهار از غذاهای پرچرب بپرهیزید؛ چون مدت زیادی در دستگاه گوارش می مانند تا هضم شوند و احساس پُری به شما دست می دهد. این غذاها اگرچه پرکالری هستند اما باز هم حس می کنید انرژی کافی ندارید چون آنقدر حس پُری و سنگینی آنها زیاد است که شما را کسل و بی حال می کند.

برای رفع کسالت و بی حالی میوه های قرمز رنگ بخورید

میوه هایی بارنگ قرمز در بین میوه ها از خواص ویژه ای برخوردارند که از جمله سلامت قلب و افزایش توانایی مغز برخی از این خاصیت های بی نظیر است. یکی از این میوه های قرمز رنگ آلو است که می توان آن را معدنی از خواص و ویژگی دانست که به برخی از آنها در این بخش اشاره می شود.

آلو دارای طبع خنک است و مقدار زیادی قند و هیدرات کربن دارد و خواص زیادی دارد؛ سرشار از ویتامین های A , B , C و آهن و کاروتن است. همچنین، مقوی برای ورزشکاران و دارای فسفر، کلسیم، پتاسیم و پروتئین است.

برای رفع کسالت و بی حالی شکلات بخورید

شکلات میزان سروتونین و اندروفین خون را زیاد می کند و این دو هورمون باعث شادمانی می شود. سعی کنید گاهی شکلات بخورید، تا این احساس در شما تقویت شود. تحقیقات نشان داده که شکلات باعث می شود حالات و روحیات افراد تغییر کند.

 

توصیه های طب سنتی برای رفع کسالت و بی‌حالی

رفع کسالت و بی حالی با خواب کافی و با کیفیت:

در طب سنتی کیفیت خواب وبیداری افراد متناسب با سن، موقعیت، مزاج و جنس افراد تعریف می شود؛ برای مثال جوانی که می خواهد روز بانشاطی را سپری کند باید حداقل شش ساعت خواب شبانه مفید داشته باشد.

دقت داشته باشید که با کیفیت ترین خواب مربوط به ساعات 9 شب الی 1 نیمه شب است، به طوری که جالب است بدانید هر یک ساعت خواب در این ساعات معادل دو ساعت خواب بعد از نیمه شب است.


ورزش مهم ترین توصیه برای رفع کسالت و بی‌حالی:

فعالیت حرکتی منظم مثلاً سه روز در هفته، هر بار 20 دقیقه پیاده روی باعث افزایش کیفیت زندگی و پیش گیری از ابتلا به انواع بیماری ها می شود.

 

رفع کسالت و بی حالی با ازدواج به موقع:

ازدواج به موقع و داشتن روابط زناشویی سالم و متعادل باعث افزایش نشاط و شادابی می شود و بالا رفتن سن ازدواج و افراط وتفریط در رابطه جنسی موجب کسالت و افسردگی می شود.

 

رفع و درمان کسالت و بی حالی با استحمام مناسب:

حمام کنید ، بعد از شنا کردن در دریا احساس جوانی می کنید. برای این که احساس طراوت را در روزها و شب های پاییزی پیدا کنید کافی است یک فنجان نمک داخل وان حمام بریزید و آن را با آب گرم پر کنید. با شمع های معطری که در کنار وان می گذارید، آرامش خاصی پیدا خواهید کرد.

استشمام رایحه های شادی آفرین بخاطر رفع کسالت و بی‌حالی:

رایحه های شادی آفرین رفع کسالت و بی حالی می کنند. بعضی از بوها برای تغییر احساس انسان شامل:گل رز، بابونه، شمعدانی معطر، لیمو و بالنگ هستند. این رایحه ها را به عنوان خوشبو کننده و معطرکننده هوا و فضا مورد استفاده قرار دهید.

منبع: برترین ها

"دراز نشست" انجام ندهید

این تمرین سالهاست منسوخ شده و در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی آن را از برنامه های ورزشی خود حذف و یا آن را اصلاح کرده اند.
فیزیوتراپیست هیات پزشکی ورزشی کرمانشاه از ورزشکاران خواست تا از انجام حرکت دراز نشست پرهیز کنند.
 
نگین قربانی در گفت و گو با ایسنا، از حرکت درازنشست به عنوان یکی از اشتباهات رایج در تمرینات ورزشی یاد کرد و افزود: دراز نشست یکی از پرطرفدارترین حرکات ورزشی است که بسیاری از ورزشکاران آن را برای تقویت عضلات شکمی و کوچک کردن شکم انجام می دهند، درحالیکه این تمرین سالهاست منسوخ شده و در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی آن را از برنامه های ورزشی خود حذف و یا آن را اصلاح کرده اند.
 
این فیزیوتراپیست هیات پزشکی ورزشی کرمانشاه با اشاره به مشکلاتی که حرکات دراز نشست برای ستون فقرات ورزشکاران ایجاد می کند، گفت: شکل اصلاح شده این تمرین دیگر مشکلی برای ستون فقرات ورزشکاران ایجاد نمی کند و حتی تاثیرات بهتری نیز به همراه دارد.
 
وی از حرکت انقباض عضلات شکم به عنوان یکی از تمرینات جایگزین دراز نشست یاد کرد و گفت: در این حرکت ورزشکار حین راه رفتن و حتی نشستن، عضلات شکم خود را سفت نگه می دارد که تداوم این حرکت به تقویت عضلات شکم و کوچک شدن شکم کمک زیادی می کند.
 
 
قربانی ادامه داد: در حرکت دیگری که جایگزینی برای دراز نشست است، ورزشکار درحالت دراز کشیده قرار می گیرد و پای راست خود را حدود 30 درجه بلند کرده، بگونه ای که عضلات چهار سر ران و شکم را نیز همزمان سفت نگه دارد و به مدت 20 ثانیه در این حالت قرار گیرد و پس از آن پای راست را زمین بگذارد و همین حرکت را روی پای چپ نیز انجام دهد.
 
 
وی از حرکت پلانک نیز به عنوان یکی از حرکات جایگزین دراز نشست یاد کرد و گفت: این حرکت علاوه بر تاثیری که روی تقویت عضلات شکم دارد، تمرین مناسبی برای افزایش ثبات ناحیه مرکزی بدن ورزشکاران، بویژه در ورزشکاران رشته هایی مانند رزمی و کشتی  است که به واسطه ضربات بالا نیاز به حفظ تعادل در ناحیه مرکزی بدن دارند.
 
 
فیزیوتراپیست هیات پزشکی ورزشی کرمانشاه در ادامه افزود: در یک حرکت دیگر فرد به حالت تاق باز دراز کشیده و سپس پاهای خود را در حالت 90 درجه قرار می دهد و شروع به زدن حرکت دوچرخه می کند.
 
وی یادآورشد: هرچه فرد در انجام این حرکت حرفه‌ای تر شود، نیاز است که پاهای خود را از تنه دورتر کند تا تمرین سنگین‌تر شود.