واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس با عنوان "تدبیر اقتصاد کشور در شرایط تحریم"

مرکز پژوهش‌های مجلس ضمن تاکید بر این موضوع که بنا بر دلایل مختلف احتمال رفع واقعی و نه صرفا کاغذی تحریم ایران توسط آمریکا، بسیار اندک است، اعلام کرد: تدبیر و برنامه‌ریزی میان‌مدت و چه‌بسا بلندمدت اقتصاد کشور باید با فرض ماندگاری تحریم انجام شود.

مرکز پژوهش‌های مجلس ضمن تاکید بر این موضوع که بنا بر دلایل مختلف احتمال رفع واقعی و نه صرفا کاغذی تحریم ایران توسط آمریکا، بسیار اندک است، اعلام کرد: تدبیر و برنامه‌ریزی میان‌مدت و چه‌بسا بلندمدت اقتصاد کشور باید با فرض ماندگاری تحریم انجام شود.

گروه اقتصادی-رجانیوز: مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی با انتشار گزارشی با عنوان «تدبیر اقتصاد کشور در شرایط تحریم: 1. ضرورت برنامه ریزی اقتصاد ملی با فرض ماندگاری تحریم ها» با تاکید بر اینکه بنا بر دلایل مختلف احتمال رفع واقعی و نه صرفا کاغذی تحریم ایران توسط آمریکا، بسیار اندک است، اعلام کرد: تدبیر و برنامه‌ریزی میان‌مدت و چه‌بسا بلندمدت اقتصاد کشور باید با فرض ماندگاری تحریم انجام شود.

 

رهایی از تحریم بدون مقاوم شدن در مقابل آن امکان‌پذیر نیست

به گزارش رجانیوز، در ابتدای بخش «خلاصه مدیریتی» گزارش بازوی کارشناسی مجلس آمده است: «پس از شروع هر موج تحریمی علیه جمهوری اسلامی ایران و به‌موجب صعوبت‌ها و دشواری‌های ناشی از آن، مسئولان و مدیران کشور به‌صورت آشکار یا ضمنی به دنبال پاسخ به این سؤال هستند که «تحریم تا چه زمانی پابرجاست؟». همچنین تلقی ضمنی در برخی سطوح مدیریتی و در برخی بخش‌ها، این است که با توجه به موقتی بودن تحریم، کافی است تصمیماتی گرفته شود که برای مدت کوتاهی اقتصاد کشور «دوام بیاورد» تا پس از آن و متعاقب رفع تحریم، مجدداً به روال سابق بازگردیم. در گزارش حاضر، برپایه مستندات، ادله و شواهد نشان داده شده است که:

 

ـ اولاً، رهایی از تحریم متوقف است بر مقاوم شدن در مقابل آن،

 

ـ ثانیاً، رفع تحریم ایران (به‌صورت واقعی و واجد اثر عینیِ اقتصادی) اساساً جایگاهی در دکترین اقتصادی ـ نظامی آمریکا ندارد،

 

ـ ثالثاً، نقش بستن انگاره «کوتاه‌مدت بودن تحریم» ملازم خواهد بود یا سیاستگذاری‌های اقتضایی و تشدیدکننده شکنندگی‌های اقتصادی».

 

در گزارش این مرکز پژوهشی این گزاره کلیدی که «چرا باید سامان اقتصادی و سیاسی کشور، با فرض ماندگاری تحریم، مورد تدبیر قرار گیرد»، ذیل سه بخش اصلی مورد بحث قرار گرفته است. دو بخش اول، از دریچه ساختار حقوقی و دکترین اقتصادی ـ نظامی آمریکا به مقوله تحریم می‌نگرد و محور بعدی، تحریم را از منظر آسیب‌پذیری ساختارهای اقتصادی ایران مورد بررسی قرار می‌دهد.

 

رفع تحریم‌ها خیلی پیچیده است و بهره‌مندی از این ناحیه بسیار پیچیده‌تر

در بخش اول این گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس با عنوان «رفع تحریم؛ پیچیدگی حقوقی و انتفاع اقتصادی؟!» آمده است: «تحلیل کلان اسناد تحریمی آمریکا علیه ایران و همچنین بررسی سیاستگذاری‌های چندین‌ساله آمریکا در حوزه تحریم نشان از آن دارد که مقوله «رفع تحریم» اگرچه در ظاهر، سهل و آسان جلوه می‌کند، اما در عمل، واجد پیچیدگی‌های فراوان بوده که فهم این پیچیدگی‌ها متوقف است بر طراحی و ساخت تصویری جامع از تحریم‌ها. نکته مهم و اساسی آن است که انتفاع اقتصادی و بهره‌مندی عینی و حقیقی از ناحیه رفع تحریم‌ها بسیار پیچیده‌تر و پُراصطکاک‌تر از خودِ «رفع تحریم‌ها»ست. در این بخش، براساس خوانش ثانویه اسناد تحریمی آمریکا، توضیح داده می‌شود که رفع تحریم‌های آمریکا علیه ایران، برخلاف تلقی برخی سیاستگذاران، از منظر حقوقی بسیار دشوار و پُراصطکاک بوده و پیچیدگی‌های خاص خود را دارد.

 

پیچیدگی‌های حقوقی رفع تحریم‌های ایران، ذیل سه محور قابل بیان است:

1. تکمیل زیرساخت‌های حقوقی مرتبط با تحریم و ماهیت غیرزمان‌دار آنها: بررسی اسناد قانونی مرتبط با تحریم، نشان از آن دارد که تحریم بخش‌های اصلی اقتصادی ایران، مستند به قوانین ایالات ‌متحده آمریکاست؛ در نظام حقوقی این کشور، با توجه به قوانین وضع شده در این حوزه، وضع تحریم بدون زمان و غیرمشروط در نظر گرفته شده و تعلیق تحریم زمان‌دار و مشروط است. به‌نظر می‌رسد چه در دوره برجام، چه در آینده، پدیده‌ای تحت عنوان لغو تحریم‌های ایران، اساساً در دستور کار ایالات ‌متحده قرار نداشته و نخواهد داشت بلکه در مقابل، در صورت وجود اراده در کشور تحریم‌کننده، حداکثر آن است که تحریم‌های ایران در بازه‌های زمانی مشخص تعلیق می‌شوند نه لغو؛ درنتیجه، همواره خطر اعمال مجدد تحریم‌ها وجود خواهد داشت.

 

2. درهم‌تنیده شدن تحریم‌های هسته‌ای و غیرهسته‌ای و قاعده‌گذاری در جهت تفکیک‌ناپذیری تحریم‌های مرتبط با ایران: هم‌زمان با خروج آمریکا از برجام و وضع مجدد تمامی تحریم‌های تعلیق شده هسته‌ای، راهبرد جدیدی تحت عنوان «دیوار تحریم (Sanction Wall)» در دستور کار تیم وقت سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران قرار گرفت. در این راهبرد جدید، بخش‌ها، سازمان‌ها و نهادهای اقتصادی ایرانی که پیش‌تر در چارچوب مسائل هسته‌ای ادعایی ایالات‌متحده تحریم شده بودند این بار مبتنی بر وجوه ادعایی دیگر نظیر حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر، اشاعه سلاح‌های کشتارجمعی و ثبات‌زدایی منطقه‌ای تحت تحریم قرار گرفتند. نتیجه این درهم‌تنیدگی آن است که حتی اگر تحریم‌های به‌اصطلاح هسته‌ای رفع شوند، باز هم بخش‌ها، نهادها و سازمان‌های اصلی ایرانی از تور تحریمی آمریکا نجات نخواهند یافت و به‌اصطلاح سایر اتهامات تحریمی همچنان پابرجا خواهند ماند.

 

3. اذعان رسمی و دوحزبی مقامات آمریکا مبنی‌بر ضرورت انعقاد توافق جامع با ایران: سردمداران آمریکایی به‌صراحت بیان می‌کنند که اگر نظام ایران خواهان پایان دادن به فشارهای اقتصادی است باید به‌طور کامل و جامع (نه گزینشی) در راهبردهای امنیتی و سیاست خارجی خود تجدیدنظر کند».

 

ابزارهای متعدد آمریکا برای مانع تراشی در مسیر بهره‌مندی ایران از رفع کاغذی تحریم‌ها

سپس بازوی کارشناسی مجلس این سوال مهم را مطرح کرده که «با همه پیچیدگی‌های حقوقی، چنانچه ایالات ‌متحده، اقدام به رفع تحریم‌های ایران کند، آیا امکان بهره‌مندی از آنها برای اقتصاد ایران فراهم است؟» و در پاسخ به این سوال اعلام کرده است: «در ادامه و ذیل چند محور توضیح داده خواهد شد که ایالات‌ متحده، حتی در صورت اقدام به رفع تحریم‌ها بر روی کاغذ، ابزارهای متعددی در اختیار دارد که می‌تواند با به‌کارگیری آنها، مانع از بهره‌مندی حقیقی اقتصاد ایران از ناحیه رفع تحریم‌ها شود.

 

1. امکان ایجاد اختلال در یکی از حلقه‌های زنجیره تعامل برون‌مرزی اقتصاد ایران: تعامل و مبادله اقتصادی بخش‌ها و شرکت‌های ایرانی با طرف‌های تجاری خارج از کشور و انتفاع از این تعاملات، متوقف بر فعالیت بی‌عیب‌ونقص زنجیره گسترده‌ای از اجزای اقتصادی (نظیر نقل‌و‌انتقال مالی، لجستیک و حمل‌ونقل، خدمات بیمه‌ای، تأمین نیازهای فناورانه مرتبط با تولید و...) است. حال چنانچه یک حلقه از این زنجیره، سُست یا معیوب باشد یا به‌واسطه دیگر تحریم‌ها (نظیر تحریم بانک مرکزی، شبکه بانکی، گروه کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و... به اتهام حمایت از تروریسم) قابلیت استفاده نداشته باشد، انتفاع اقتصاد ایران از ناحیه رفع تحریم‌ها کاملاً غیرمحتمل است.

 

 

معافیت یا تخفیف تحریمی، تکمیل‌کننده پازل «فشار حداکثری» آمریکا علیه ایران

2. امکان بزرگنمایی امتیازهای حداقلی (رفع نمایشی برخی تحریم‌ها) و امتیازنمایی ضدامتیازها: یک نکته مهم که معمولاً در تحلیل‌ها و گاه در روندهای مذاکراتی مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد تفاوت جنس تعهدات ایران و طرف‌های مقابل در برجام است؛ تعهدات ایران در حوزه هسته‌ای، همگی فنی و فیزیکی بوده و درنتیجه کاملاً ملموس و رصدپذیر هستند؛ اما تعهدات طرف مقابل ماهیتاً غیرملموس و غیرکمی‌اند و فاصله بین تعلیق تحریم تا انتفاع اقتصادی از آن بسیار بیشتر از «آن»ی است که تصور می‌شود. ازاین‌رو، به‌نظر می‌آید که ظرفیت استفاده از دو حربه برای آمریکا کاملاً فراهم است:

 

الف) رفع نمایشی برخی محدودیت‌ها و تحریم‌های غیرمهم؛ توضیح اینکه چنین اقداماتی، در نسبت با کلیت اقتصاد ایران، حد و وزن بسیار ناچیزی دارند و اساساً در حدی نیستند که آنها را بتوان «امتیاز»ی از طرف آمریکا محسوب کرد.

 

ب) اعطای معافیت‌های موردی و زمان‌مند به‌جای لغو تحریم‌ها؛ توضیح اینکه بعضی از مسئولان بر این باورند که صدور چنین مجوزهایی، نشان‌دهنده شکست راهبرد تحریمی آمریکا علیه ایران در حوزه‌ای خاص است و اشخاص خارجی ذی‌نفع در تجارت با ایران، به آمریکا فشار آورده و در حوزه‌های خاص، مجوز تعامل با ایران را دریافت کرده‌اند. نگاه دیگر آن است که صدور هر مجوز یا لحاظ کردن تخفیف در اجرای تحریم‌ها، جزئی از پازل تحریم‌های آمریکا علیه ایران است و باید در آن فضا تحلیل شود. شناخت صحیح دشمن و رجوع به تجربه گذشته کشور نشان می‌دهد که نگاه دوم، قرابت بیشتری با واقعیت بیرونی دارد. درحقیقت، این فهم و ادراک باید در داخل کشور ایجاد شود که هر معافیت یا تخفیف تحریمی، تکمیل‌کننده پازل «فشار حداکثری» آمریکا علیه ایران است. علاوه بر این، چه معافیت‌های عمومی و چه معافیت‌های موردی، هرکدام، برپایه مجموعه‌ای از قواعد الزام‌آور صادر می‌شوند، به‌طوری ‌که پیاده‌سازی و به‌کارگیری آنها، بیش از آنکه عایدی اقتصادی برای کشور حاصل آورند زمینه را برای فشارهای آتی فراهم می‌کنند.

 

3. امکان بالا بردن ریسک سیاسی و اقتصادی تعامل با ایران از طریق لفاظی‌های رسمی، هجمه‌های رسانه‌ای و فشارهای غیررسمی».

 

رفع تحریم‌ها جایی در راهبردِ کلانِ جهانیِ آمریکا ندارد

در بخش دوم گزارش این مرکز پژوهشی، آینده تحریم‌های ایران در سایه دکترین اقتصادی/ امنیتی آمریکا مورد بررسی قرار گرفته و آمده است: «توضیح آنکه برخی در داخل کشور برپایه اظهارات مقامات دولت جدید آمریکا درخصوص بازگشت به برجام، به ‌اشتباه تصور می‌کنند که چنین اظهاراتی به‌معنای رفع تحریم‌ها و متعاقب آن، ایجاد گشایش در اقتصاد داخلی درنتیجه تحولات حوزه سیاست خارجی است. این در حالی است که به‌نظر می‌رسد آمریکا نه فقط به‌سبب سیاست‌ها و برنامه‌های منطقه‌ای خود، بلکه به‌دلیل الزامات کلان خود (اعم از پارادایم اقتصادی ـ تجاری حاکم و کشمکش با قدرت‌های رقیب در عرصه جهانی) خواهان حفظ تنش‌ها در منطقه غرب آسیاست و با این نگاه، ذیل دو محور اقتصادی ـ تجاری و دفاعی ـ امنیتی می‌توان نشان داد که اساساً تنش‌زدایی غیرتاکتیکی و بلندمدت، جایی در راهبردِ کلانِ جهانیِ آمریکا ندارد.

 

آمریکا با ابزار تحریم راحت‌تر توانست بازارهای فروش انرژی ایران را تسخیر کند

1. در بُعد اقتصادی ـ تجاری، بررسی‌ها حاکی از آن است که طی سال‌های اخیر دستگاه حاکمه ایالات‌ متحده آمریکا، طی یک توافق دوحزبی، حمایت از اقتصاد داخلی را در دستور کار خود قرار داده است؛ اقدام آمریکا به خروج از برجام و وضع مجدد تحریم‌های ایران را می‌توان هم‌راستا با سیاست تجاری آمریکا ارزیابی کرد. با وضع تحریم به‌ویژه در بخش نفت و گاز، آمریکا بازار صادراتی نفت و گاز ایران را تصاحب نمود. درواقع در چند سال اخیر، آمریکا خود به صادرکننده نفت و گاز بدل شده و در این میان، تحریم ایران فرصتی را برای آمریکا پدید آورد که راحت‌تر بازارهای فروش انرژی ایران را تسخیر کند. نکته قابل توجه آنکه ایالت‌های مختلفی در زمینه تولید گاز و نفت فعال هستند و از صادرات این محصولات منتفع می‌‌شوند. برخی از این ایالت‌ها نقش مهمی در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا ایفا می‌کنند و به‌نظر می‌آید که از ناحیه رفع تحریم‌‌های ایران و به‌تبع، افزایش صادرات نفت و گاز ایران متضرر خواهند شد. حتی اگر دستگاه حاکمه آمریکا، زمانی، تصمیم به تعلیق تحریم‌های نفتی ایران بگیرد این اقدام را باید از دریچه رویکرد منفعت‌گرایانه آن کشور مورد تحلیل و بررسی قرار داد؛ به این معنا که احتمالاً، تحریم‌های نفتی ایران، زمانی تعلیق می‌شوند که منافع بخش نفت آمریکا اقتضا کند. به بیان دیگر، رفع تحریم‌های ایران و به‌طور خاص تحریم صادرات نفت، علاوه بر متغیرهای سیاسی، متوقف بر پارامترهای اقتصادی متعددی است که یک نمونه آن، منفعت شرکت‌های آمریکایی تولیدکننده نفت و گاز است؛ لذا این انتظار که متعاقب گفتگویی چندجانبه و پس از آن، یک تصمیم سیاسی می‌توان نفت و گاز کشور را مجدداً وارد مدار تجارت جهانی کرد انگاره‌ای شدیداً خوش‌بینانه و البته غیرواقع‌گرایانه است.

 

چشم انداز رفع عملی و نه صرفا کاغذی تحریم ایران، بسیار دور از واقع است

2. از طرف دیگر، استراتژی دفاعی ـ امنیتی ایالات ‌متحده آمریکا (که خود، منبعث از توافق دوحزبی بوده و طی ادوار مختلف، دولت‌های حاکم بر ایالات ‌متحده، به اصول استراتژی منتخب پایبند بوده و تنها در به‌کارگیری ابزار و استفاده از روش‌ها، با یکدیگر تفاوت داشته‌اند) واجد دلالت‌های مهمی در موضوع ثبات و ماندگاری تحریم‌های ایران است. بررسی مکتوبات پژوهشی و اسناد رسمی ایالات ‌متحده آمریکا نشان از آن دارد که دو حزب اصلی این کشور، توافق دارند که اکنون، آمریکا در حوزه دفاعی ـ امنیتی باید تمرکز اصلی خود را بر کشور چین و روسیه گذاشته و بیش از این، خود را درگیر رویدادها و چالش‌های منطقه غرب آسیا نکند. تحلیل‌گران دفاعی آمریکا با پی بردن به خطای راهبردی خود در تمرکز بر مبارزه با به‌اصطلاح تروریسم در دهه دوم قرن 21 میلادی، مسیر جدیدی را در راهبرد دفاعی آمریکا آغاز نمودند؛ از ابتدای دهه دوم قرن 21، تمرکز آمریکا بر چین (و تا حدودی روسیه) به‌عنوان اصلی‌ترین تهدید بین‌المللی، تبدیل به چالش اصلی امنیت ملی آمریکا شد، اما با این حال، منطقه غرب آسیا از دو جهت محل نگرانی مقامات آمریکاست: آنها از یک‌سو نگران قدرت گرفتن چین و روسیه در منطقه و ازسوی دیگر نگران متحدان خود در منطقه هستند.

 

راه‌حلی که در اسناد ملی آمریکا برای حل مسئله منطقه غرب آسیا و درعین‌حال، تمرکز بر چین و روسیه اشاره شده است، ایجاد پیمان‌‌ها و مشارکت متحدان آمریکا در هزینه‌های نظامیِ محافظت از منطقه و همچنین تضعیف کشورهای متخاصم است. براساس این راه‌حل، منطقه غرب آسیا نباید تحت سلطه هیچ قدرت متخاصم با آمریکا قرار گیرد. به‌عبارت ‌دیگر، آمریکا که به‌دلیل محدودیت‌های خود، امکان حضور مستقیم در منطقه غرب آسیا را ندارد گسترش ناامنی و بی‌ثباتی در منطقه مذکور را به‌عنوان راهبرد خود برگزیده است. تحریم و ایجاد تنش‌های متعاقب آن ازجمله مهم‌ترین ابزارهای در اختیار آمریکا برای تزریق بی‌ثباتی در منطقه است و آمریکا چنین ابزاری را به‌راحتی کنار نخواهد گذاشت. در چنین شرایطی و با توجه ‌به اینکه آمریکا بر این مسئله تأکید می‌‌کند که اجازه تسلط بر منطقه غرب آسیا را به کشورهای متخاصم نخواهد داد و ازسوی دیگر روابط اقتصادی ایران و چین نیز برای آمریکا نگران‌کننده است، لذا این چشم‌انداز که ایران، رفع تحریم (به‌معنای واقعی کلمه و نه فقط بر روی کاغذ) را تجربه کرده و متعاقب آن، گشایش و انبساط در اقتصاد ایران پدید خواهد آمد بسیار دور از واقع است».

 

تا زمانی که کشور تحت تحریم، آسیب‌پذیر باشد در معرض خطر بازگشت تحریم‌هاست

در بخش سوم گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، کاهش و رفع آسیب‌پذیری اقتصادی به‌عنوان مهم‌ترین راهبرد مقابله فعالانه با تحریم مورد بررسی قرار گرفته و آمده است: «نفیو در کتاب هنر تحریم‌ها، تصریح می‌کند که آمریکا اگر بخواهد راهبرد تحریمی موفقی را علیه کشورهای متخاصم پیاده‌سازی کند، باید نقاط آسیب‌پذیری اقتصاد کشور هدف، منابع درآمدی و میزان آمادگی اقتصاد آن کشور در جذب و خنثی‌سازی فشارهای اقتصادی را شناسایی کرده و به‌طور دقیق، کارآمد و با روشی اصولی، فشار اقتصادی را بر نقاط آسیب‌پذیر کشور هدف افزایش دهد و همچنین از تحمیل تحریم بر سایر نقاط {نقاط تاب‌آور و مقاوم} اجتناب کند. دلالت توصیه سیاستی نفیو آن است که تا زمانی که کشور تحت تحریم، آسیب‌پذیری خود را رفع نکند و مشخصاً از محدوده تحریم‌‌پذیری خارج نشود، همواره در معرض خطر بازگشت تحریم‌ها (به همان بهانه‌های سابق یا حتی به بهانه‌های جدید) قرار دارد».

 

تاثیرات نامطلوب مهم مفروض انگاشتن رفع تحریم‌ها بر اقتصاد کشور

در بخش پایانی گزارش بازوی کارشناسی مجلس هم به این سوال مهم که «مفروض انگاشتن رفع تحریم‌ها چه نسبتی با شکل‌گیری روندهای مخرب در حوزه سیاستگذاری اقتصاد کشور خواهد داشت»، پاسخ داده شده و آمده است: «چشم‌انداز ایجاد انبساط در فضای سیاست خارجی و مفروض انگاشتن رفع تحریم‌ها، قطعاً دلالت‌های اساسی در حوزه سیاستگذاری خواهد داشت و چنانچه برداشته شدن تحریم‌ها، در ذهن مسئولان و سیاستگذاران کشور، بدیهی فرض شود آنگاه تحقق یا تداوم روندهای مخرب در حوزه‌های زیر دور از انتظار نیست:

 

1. در حوزه مالیه عمومی، از یک ‌طرف، رویه‌های اجرایی و تقنینی، به‌سمت سیاست‌های انبساطی گرایش پیدا خواهد کرد بدون آنکه تبعات این سیاست‌های انبساطی بر روی شکنندگی‌ها و آسیب‌پذیری‌های اقتصاد مورد دقت قرار گیرد و از طرف دیگر، همانند سال‌های اخیر، حتی اقدامات ابتدایی به‌منظور اصلاح ساختار بودجه (که البته ربطی به شرایط تحریم و غیرتحریم ندارد و اقدام به آن، در هر موقعیتی، ضروری است) مورد غفلت قرار خواهد گرفت.

 

2. بسیار محتمل است که در حوزه مالی و تجاری (داخلی و خارجی)، اقدامات آسیب‌زا و غیرمنطبق با اقتضائات تحریمی کشور در دستور کار قرار گیرد. اقداماتی نظیر سیاستگذاری ارزی غیرمتناسب با شرایط تحریمی کشور، به تعویق انداختن اصلاحات ترازنامه‌ای در شبکه بانکی و درنهایت، تضعیف شبکه‌ها و کانال‌های غیررصدپذیر و مقاومِ بین‌المللی در حوزه نقل‌وانتقال وجوه.

 

3.  وابسته کردن روندهای اقتصاد داخلی به تحولات سیاست خارجی که باعث خواهد شد اقتصاد، شرطی شده و مشخصاً کنشگران، مصرف و سرمایه‌گذاری خود را تا زمان شکل‌گیری تغییرات اساسی در شرایط سیاست خارجی کشور به تعویق بیندازند. درواقع در چنین حالتی با به تعویق انداخته شدن تقاضای کالاهای بادوام خانوارها و سرمایه‌گذاری بنگاه‌ها، اقتصاد به ‌احتمال زیاد با مشکل کمبود تقاضای مؤثر روبه‌رو خواهد شد. تجربه نیز مؤیدی بر گزاره فوق است».

 

برنامه هفتم توسعه با فرض ماندگاری تحریم تدوین شود

جمله پایانی بخش «خلاصه مدیریتی» این گزارش این مرکز پژوهشی عبارتست از: «دلالت سیاستی گزارش حاضر آن است که تدبیر و برنامه‌ریزی میان‌مدت و چه‌بسا بلندمدت اقتصاد کشور باید با فرض ماندگاری تحریم انجام شود. گزاره فوق با توجه به در پیش بودن تدوین برنامه هفتم توسعه، اهمیتی دوچندان می‌یابد».

بدهی چندهزار میلیاردی دولت به فروشندگان کوچک برق؛ نیروگاه‌های کوچک در آستانه ورشکستگی هستند (فیلم)

بدهی وزارت نیرو، نیروگاه‌های کوچک را به مرز ورشکستگی و تعطیلی کشانده است. از سوی دیگر قیمت نرخ برق با نرخ تورم تناسب ندارد

عصر ایران؛ زینب رحیمی ــ دولت ۲۰۰۰ میلیارد تومان به نیروگاه‌های کوچک مقیاس بدهکار است بعضی از این طلب ها از سال ۹۸ هم تسویه نشده‌اند. این وضعیت تعدادی از نیروگاه ها را در آستانه ورشکستگی قرار داده است.

از سوی دیگر قیمت نرخ برق تعیین شده توسط وزارت نیرو با نرخ تورم تناسب ندارد، همچنین با اینکه طبق قانون، نیروگاه ها امکان فروش مستقیم برق را به صنایع و مشترکان پرمصرف و حتی صادرات آن را دارند، اما هنوز این امر محقق نشده است.

با اینکه بر اساس قانون وزارت نیرو باید ناظر بر خرید و فروش برق باشد، همچنان خریدار اصلی برق نیروگاه هاست و همین هم مانعی است برای رشد و رونق بازار برق ایران.

نیروگاه های کوچک مقیاس که مالکان آن اشخاص غیردولتی و خصوصی هستند، به دلیل وصول نشدن طلب هایشان، شرایط نامساعدی را سپری می کنند و احتمال ورشکستگی این تولیدکنندگان خرد برق وجود دارد.

گزارش ویدیویی پیش رو، مسایل و مشکلات مالی و بروکراسی های اداری دامن گیر نیروگاه‌های کوچک را بیان کرده است، همچنین در این گزارش، نماینده شرکت توانیر هم این فرصت را داشته که درباره نکاتی توضیحات مدنظر این شرکت را ارایه دهد.

چه تصوری از خودتان در ۱۰ یا ۲۰ سال آینده دارید؟

آن آدم ۲۰ سال آینده «من» نیستمچه تصوری از خودتان در ۱۰ یا ۲۰ سال آینده دارید؟ معمولاً وقتی درباره آینده‌مان فکر می‌کنیم، آدمی ثروتمند، خوشبخت، سالم و معروف را می‌بینیم. گویی قرار است در سال‌های آینده تحولی بنیادین پیدا کنیم، ناگهان درهای بخت به رویمان باز شود و حتی صورت جسمانی‌مان را بهتر و زیباتر کند. در واقع، تصویر ما از آینده خودمان چنان از پیوندهای امروزین شخصیت‌مان جداست که گویی داریم یک بیگانه، یک آدم‌ناشناس را خیال‌پردازی می‌کنیم. چرا؟

روزنامه «جوان» در ادامه نوشت: فیلسوف انگلیسی «درک پارفیت» در کتاب «دوران‌سازش دلایل و اشخاص» دیدگاهی شدیداً تقلیل‌گرایانه درباره هویت فردی ارائه می‌دهد: هویت وجود ندارد حداقل نه در آن معنایی که ما معمولاً آن را در نظر می‌گیریم. طبق استدلال پارفیت، ما آدمیان هویتی واحد نیستیم که در طول زمان پیش می‌رود، بلکه زنجیره‌ای از خویشتن‌های متوالی هستیم که هر یک با خویشتن‌های قبلی و بعدی مماس می‌شود و در عین حال از هر دو متمایز است. درباره پسری که شروع به سیگار کشیدن می‌کند به رغم اینکه می‌داند، ممکن است که چند دهه بعد بر اثر این عادت دچار رنج و بیماری شود، نباید قضاوت‌های سخت‌گیرانه کرد، زیرا از دیدگاه پارفیت «این پسر خود را با خویشتن آینده‌اش یکی نمی‌داند. نگرش او به این خویشتن آینده از جهاتی مانند نگرش او به دیگران است.»

دیدگاه پارفیت حتی بین فیلسوفان نیز مناقشه‌انگیز بوده است، اما روانشناسان اندک اندک دارند به این حقیقت پی می‌برند که شاید این دیدگاه دقیقاً نگرش ما را نسبت به تصمیم‌گیری‌های خودمان توصیف می‌کند: واقعیت این است که ما به خویشتن آینده خود همچون یک بیگانه می‌نگریم. اگرچه ما به طرزی گریزناپذیر در سرنوشت فردی شریک خواهیم بود که یک دهه بعد، یک ربع قرن بعد یا بیشتر به آن تبدیل خواهیم شد، اما این فرد برای ما ناشناخته است. این امر توانایی ما را در انجام انتخاب‌های خوب از طرف آن خویشتن‌ها که البته از طرف خودمان است، سلب می‌کند. آن تصمیم‌های امیدبخش و درخشان را در آغاز سال نو در نظر بگیرید. اگر شما کاملاً خود را در فراموش‌کردن آن تصمیم‌ها محق می‌دانید، شاید بدین دلیل باشد که احساس می‌کنید آن تصمیم‌ها را کس دیگری گرفته است.

هال هرشفیلد، استادیار دانشکده کسب‌وکار استرن در دانشگاه نیویورک می‌گوید: «این نوعی تصور عجیب و غریب است. ما در سطح روانشناختی و عاطفی واقعاً به خویشتنِ آینده خود چنان می‌نگریم که گویی فردی دیگر است.»

هرشفیلد و همکارانش با استفاده از «اف. ام. آر. آی» * به مطالعه تغییرات فعالیت مغز در مواقعی پرداختند که آدم‌ها وضعیت کنونی خود را در نظر می‌گیرند و به آینده خود می‌اندیشند. آن‌ها به مطالعه دقیق دو ناحیه از مغز به نام‌های کورتکس پیش‌پیشانی میانی و کورتکس سینگولیت دمی قدامی پرداختند که بیشتر هنگامی فعال هستند که فرد درباره خودش می‌اندیشد، تا هنگامی که به فردی دیگر می‌اندیشد. آن‌ها دریافتند این دو ناحیه هنگامی‌که افراد به وضعیت امروز خودشان می‌اندیشند، در مقایسه با هنگامی‌که به خودشان در آینده می‌اندیشند با شدت بیشتری فعال می‌شوند. خویشتن آینده آن‌ها مانند کسی دیگر احساس می‌شود. افرادی که بیشترین تغییر فعالیت مغزی را هنگام صحبت درباره خویشتن آینده خود نشان می‌دهند آن‌هایی هستند که با کمترین احتمال، سود مالی بلندمدت فراوان را بر سود فوری اندک ترجیح می‌دهند. امیلی پرونین، روانشناس دانشگاه پرینستون، در پژوهش‌هایش به نتایجی مشابه دست یافته است. پرونین و تیمش در مطالعه‌ای در سال ۲۰۰۸ به دانشجویان می‌گویند، قرار است در آزمایشی درباره نفرت شرکت کنند که در آن باید معجونی ساخته شده از سس گوجه‌فرنگی و سس سویا را بنوشند. آن‌ها به دانشجویان می‌گویند هرچه آنان، خویشتن‌های آینده آنان یا دیگر دانشجویان بیشتر از این معجون مصرف کنند، بیشتر به سود علم خواهد بود.

دانشجویانی که به آن‌ها گفته می‌شود باید این معجون نفرت‌انگیز را همان روز بنوشند، متعهد می‌شوند که دو قاشق سوپ‌خوری مصرف کنند، اما دانشجویانی که خویشتن‌های آینده خود (در ترم بعد) یا دیگر دانشجویان را متعهد به شرکت در آزمایش می‌کنند، می‌پذیرند که به‌طور میانگین نیم فنجان بنوشند. پرونین می‌گوید ما به خویشتن آینده خود چنان می‌اندیشیم که به دیگران می‌اندیشیم: به‌صورت سوم شخص.

گسستگی بین خویشتن کنونی ما و خویشتن آینده ما پیامدهایی جدی برای چگونگی تصمیم‌گیری‌هایمان دارد. ممکن است اهمال‌کاری را انتخاب کنیم و بگذاریم نسخه‌ای دیگر از خویشتن ما از پس مسائل یا کارها برآید. یا می‌توانیم، همانند مثال پارفیت درباره پسر سیگاری، بر آن نسخه‌ای از خویشتن خود تمرکز کنیم که لذت می‌برد و خویشتنی را که هزینه می‌پردازد، نادیده بگیریم، اما اگر اهمال‌کاری یا مسئولیت‌ناپذیری می‌تواند از پیوند سست شما با خویشتن آینده خودتان سرچشمه بگیرد، شاید تقویت این پیوند راهکاری مؤثر برای این مشکل باشد. این دقیقاً شگردی است که برخی پژوهشگران دارند در پیش می‌گیرند. آنه ویلسون، روانشناس دانشگاه ویلفرد لوریر کانادا، ادراک افراد از زمان را دستکاری می‌کند: او جداولی زمانی را به آزمایش شوندگان ارائه می‌کند که طوری مرتب شده‌اند که باعث می‌شود رخدادی آتی، نظیر تاریخ تحویل یک مقاله، یا بسیار نزدیک به نظر برسد یا بسیار دور. ویلسون می‌گوید: «استفاده از جدول زمانی طولانی‌تر باعث می‌شود که افراد پیوند بیشتری با خویشتن آینده خودشان احساس کنند.» این امر، به نوبه خود، دانشجویان را برمی‌انگیزد تا تکالیف خود را زودتر انجام دهند، و خویشتن پایان‌ترم خودشان را از استرس انجام کار در دقیقه ۹۰ نجات دهند.

هرشفیلد بیشتر رویکردی مبتنی بر فناوری‌های پیشرفته را برگزیده است. او و همکارانش، با الهام از کاربرد تصاویر برای برانگیختن افراد به انجام کمک‌های خیرخواهانه، آزمایش‌شوندگان را به یک اتاق واقعیت مجازی می‌برند و از آن‌ها می‌خواهند به یک آینه نگاه کنند. آزمایش‌شوندگان یا خویشتن کنونی خود را می‌بینند یا تصویری از پیری خودشان که به روش دیجیتالی ترسیم شده است. هنگامی‌که از اتاق بیرون می‌آیند، از آن‌ها می‌پرسند که چگونه هزار دلار را خرج خواهند کرد. آن‌هایی که تصویر پیری خودشان را می‌بینند، در مقایسه با کسانی که تصویر کنونی خویش را می‌بینند، می‌گویند که دو برابر در حساب بازنشستگی خود پس‌انداز می‌کنند. شاید این خبر مهمی برای بخشی از مؤسسات مالی باشد. آلیانتس، غول صنعت بیمه، هزینه پروژه‌ای آزمایشی را در غرب میانه امریکا می‌پردازد که در آن تیم هرشفیلد هنگامی که کارمندان دولتی بخشی از حقوق خود را به مستمری بازنشستگی اختصاص می‌دهند، تصویر پیری‌شان را به آن‌ها نشان می‌دهند.

مریل اِج، واحد کارگزاری آنلاین بانک امریکایی مریل لینچ، این رویکرد را، به‌روش آنلاین با خدمتی به نام بازنشستگی چهره پیش گرفته است. تک‌تک تصاویر دهه به دهه فرد در آینده با پیش‌بینی‌های تکان‌دهنده هزینه زندگی و پیشنهادهایی برای سرمایه‌گذاری در سال‌های طلایی عمر فرد همراه است. هرشفیلد هم‌اکنون دارد درباره این امر پژوهش می‌کند که آیا تصاویر شبیه‌سازی شده می‌تواند به افراد کمک کنند تا وزن خود را کاهش دهند یا خیر.

البته، شیوه برخورد ما با خویشتن آینده خودمان ضرورتاً منفی نیست: از آنجا که ما به خویشتن آینده خودمان به‌سان فردی دیگر می‌اندیشیم، تصمیم‌گیری ما درباره او چگونگی برخورد ما با دیگران را بازتاب می‌دهد. هرچند پسر سیگاری مثال پارفیت بدون هیچ فکری سلامت خویشتن آینده خودش را به خطر می‌اندازد، دیگران ممکن است به‌روشی متفاوت عمل کنند. هرشفیلد می‌گوید: «حقیقت این است که ما همیشه، در روابط انسانی‌مان یا در ازدواج‌هایمان، برای دیگران ازخودگذشتگی می‌کنیم.» بنابراین، جنبه مثبت گسستگی ما از خویشتن آینده خودمان آن است که این امر دلیلی دیگر برای تمرین خوبی‌کردن به دیگران است. یکی از این دیگران هم ممکن است شما باشید.

پی‌نوشت:

* «اف. ام. آر. آی» : تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی: در این روش تصاویری متناوب از مغز در حال فعالیت و سپس در حال استراحت گرفته می‌شود. سپس این تصاویر با یکدیگر مقایسه می‌شوند تا نواحی درگیر در یک فعالیت مغزی به‌طور فیزیولوژیکی مشخص شوند.

نقل از: وبسایت ترجمان با اندکی تلخیص / نوشته آلیسا اُپار / ترجمه علی برزگر / مرجع: نوتیلوس

رابطه مسیحیت با اسلام شیعی

رابطه جامعه مسیحیت با اسلام شیعی قدمت هزار و اندی ساله دارد...

آیت‌الله دکتر سیدمصطفی محقق داماد، در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت:‌ «رابطه جامعه مسیحیت با اسلام شیعی قدمت هزار و اندی ساله دارد. حرّان (کران) شهری بسیار کهن در بین‌النهرین است که اکنون در استان شانلی‌اورفه ترکیه قرار دارد. گفته می‌شود که حران، منزل حضرت ابراهیم(ع) بوده و به ویژه به عنوان مرکز عمده صابئین و دین آنها نامدار است. شهرت جاودانی این شهر به سبب فلاسفه و دانشمندانی است که در دوران اسلامی‌از آن برخاسته‌اند.

قرائن تاریخی نشان می‌دهد که این شهر مسیحی‌نشین در قرن دوم ارتباط نزدیکی با پیشوایان شیعه از جمله حضرت امام صادق (ع) داشته و از این رهگذر مسلمان به قرائت اسلام شیعی بوده‌اند.

یکی از نامدارترین اهالی حران، محدث عالی‌قدر، ابن‌شعبه حرانی، در قرن چهارم هجری است که مجموعه‌ای تحت عنوان «تُحَفُ العُقول فیما جاءَ مِنَ الحِکَمِ ‌وَ الْمَواعظ مِنْ آل‌ِ الرّسول» تألیف کرده است با هدف جمع‌آوری بخشی از احادیث اهل بیت(ع) همراه با به‌جامانده‌هایی از پیامبران الهی با محوریت مواعظ و حکمت‌ و اندرز. وی در آغاز این کتاب گفته است از آنجا که دانشمندان شیعه درباره حلال و حرام و فرائض و سنن از گفتار ائمه(ع) کتاب فراهم کرده‌اند ولی درباره حکمت‌ها و اندرزهای پیامبر(ص) و ائمه(ع) و سایر پیامبران خاصه کلمات قصار آنها، کتابی تألیف نکرده‌اند، او دست به این کار زده است.

با کمال تأسف، حرّانی - طوری که خود می‌گوید - در تألیف کتاب برای رعایت ایجاز و نیز به این سبب که بیشتر این کلمات و سخنان از زمره آموزش‌ها و حکمت‌هایی هستند که خود گواه درستی خودند و به این دلیل که آنها را برای شیعیان فراهم کرده است که تسلیم امامان‌اند، از ذکر اسناد احادیث کتاب اجتناب کرده است. همین موضوع باعث شده که فقیهان بزرگ روایات فقهی آن را مرسل بدانند. آیت‌الله خویی (ره) ضمن اعتراف به فضل و ورع و ممدوح‌بودن حرّانی، روایات کتاب را مُرسل دانسته و از نظر فقهی، برای استناد با مشکل روبه‌رو می‌داند.

ناگفته پیداست که بحث ارسال، یک مشکل کاملا فقهی است و ربطی به مواعظ و اندرزها ندارد. به دیگر سخن، برخورد فقیهان در موضوع احکام شریعت با روایات سنن و مواعظ متفاوت است. در مورد دسته اول، شرایط بسیار سخت و سنگینی برای استحکام آنها قائلند؛ در حالی که در دسته دوم به قاعده «تسامح» باور دارند.

موضوع ایمان مسلمانان به انبیای الهی به تصریح قرآن مجید یکی از ارکان ایمان است. قرآن فرموده است:

آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلَائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ (۲۸۵بقره)

این پیامبر به آن چه از [سوی] پروردگارش به سوی او فروفرستاده‏‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‏‌هایش و پیامبرانش ایمان دارند [و می‌گویند] میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‏‌نهیم و می‏‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش تو را [می‏‌جوییم] و بازگشت [هر چیز] به سوی توست.

ابن‌شعبه حرّانی بر آن بوده که در کنار مواعظ اهل بیت(ع)، اندرزهای سایر انبیاء(ع) را نیز قرار دهد و این که مؤمنین با رهنمودهای سایر انبیاء آشنا شوند، یک سنت حسنه و جاریه شود. جالب این که در این کتاب، یک فصل به مواعظ حضرت عیسی مسیح(ع) اختصاص یافته است. مواعظ مزبور از قول امام صادق (ع) نقل شده‌اند. مطالعه این بخش و مقایسه آن با متون آمده در انجیل نشان می‌دهد که منقولات کاملا با یکدیگر منطبق‌اند.

این مقایسه و این متون که در سایر کتب حدیث کمتر دیده می‌شوند، نشان می‌دهند که رابطه جامعه مسیحیت در دوران امام صادق (ع) با پیشوایان شیعه کاملا تنگاتنگ بوده و هر چند ابن‌شعبه حرانی، سلسله سند روایات را نقل نکرده ولی به احتمال قوی از همان حرانیانی که به محضر امام (ع) شرفیاب می‌شده‌اند، شنیده است؛ حرانیانی که در محیط مسیحی‌نشین بزرگ شده بودند، طبعا تسلط امام (ع) بر مواعظ انبیای پیشین به‌ویژه اناجیل معتبر موجب شگفتی آنان بوده است.

این روزها پیشوای مسیحیان کاتولیک، عالیجناب پاپ فرانسیس، عازم عراق است و حسب اطلاع با مرجع بزرگوار شیعه آیت‌الله العظمی‌ سیستانی دامت برکاته دیدار خواهد کرد. لازم دانستم که از این فرصت حسن استفاده کنم و این سطور را قلمی‌سازم.

پاپ فرانسیس تا آنجا که نگارنده آشنایی دارد در مقایسه با اسلافش، بسیار متواضع است. او از همان روز نخست که به این سمت برگزیده شد، به جایگاه پر تشریفات پاپ‌های قبل در واتیکان نرفت و دفتر کار ساده‌ای برگزید. نگارنده به‌ خاطر دارد در یکی از همایش‌هایی که مهمان او بودم، همواره سعی داشت هنگام غذاخوردن، میان مهمانان باشد. فراموش نمی‌کنم که شبی بعد از شام، برای من از خاطرات زندگی خود داستان‌های بسیار جالب و آموزنده نقل کرد.

ایشان درباره دین مقدس اسلام مطالعه دارد و احترام بسیار زیادی قائل است و در یکی از تألیفات خود، بحث مفصلی در مورد اسلام و تعلیمات قرآن مجید نگاشته است. در حالی که سلف ایشان، جملات ناموزونی از سر بی‌اطلاعی درباره اسلام گفت. اینجانب طی نامه‌ای اعتراض خود را مبتنی بر مستندات تاریخی و شواهد علمی‌ برای ایشان اعلام کردم و سرانجام در نشست سینود در واتیکان، پس از سخن اینجانب، اظهار تمایل کرد که در مورد اسلام بیشتر مطالعه و کسب اطلاع کند.

پاپ فرانسیس نسبت به شرایط زیست‌محیطی و آفات و آسیب‌هایی که زمین و هوای پاک را تهدید می‌کند، دغدغه دارد و بر آن است که از اهرم تعلیمات دینی برای حل آن استفاده کند. در این رابطه نشست‌های گوناگونی در واتیکان با دعوت از عالمان ادیان تشکیل داده‌ است که در ماه اکتبر آینده هم نشست بسیار مهمی‌ خواهند داشت و اینجانب نیز از طریق وزارت امور خارجه، دعوتنامه و برنامه آن جلسات را دریافت کرده‌ام.

ایشان از درد و سختی مردم همه اقوام رنج می‌برد لذا به دنبال عریضه اینجانب و درخواست تذکر و اعتراض به رئیس‌جمهوری سابق ایالات متحده نسبت به تحریم‌های ضد حقوق بشر علیه ایران، پاسخ بسیار مهربانانه‌ای حاوی همدلی با ملت ایران و وعده تلاش برای حل این مشکل از سوی ایشان به من واصل شد.

ایشان به گفت‌وگوی ادیان بسیار اهتمام دارد. گفت‌وگوی ادیان برنامه‌ای است که قرآن مجید آغاز فرموده:

قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَی کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ أَلا نَعْبُدَ إِلا اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (۶۴ آل عمران)

بگو: ای اهل کتاب! بیایید از آن کلمه‏‌ای که پذیرفته ما و شماست پیروی کنیم: آن که جز خدای را نپرستیم و هیچ چیز را شریک او نسازیم و بعضی از ما بعضی دیگر را سوای خدا به پرستش نگیرد. اگر آنان رویگردان شدند، بگو! شاهد باشید که ما مسلمان هستیم. (۶۴)

گفت‌وگوی ادیان ابراهیمی‌ و توافق بر کلمه «سواء» اقدامی‌ است برای اتحاد در مقابل جبهه انکار و ناسپاسی پروردگار جهان. پیش‌قدم این اقدام، قرآن و جامعه اسلامی‌است. با امعان نظر در آیه شریفه فوق کاملا روشن می‌شود که پیشنهاد قرآن هرگز احتجاج و غلبه بر خصم نیست و صرفا گفت‌وگو، تعامل و توافق بر مشترکات است. لذا ما مسلمانان در پیروی از این سنت حسنه قرآن مجید، چندان موفق نبوده‌ایم.

به هر حال این دیدار را به فال نیک می‌گیریم و باشد که ثمرات پربارش نصیب جامعه مؤمنان ادیان در جهان شود و صبح دولت روشنی‌بخشش، دنیای تاریک ظلم و ستم را منور سازد، کین هنوز از نشانه سحر است. به یقین مرجعیت معظم شیعه و رهبر کاتولیک‌های جهان درباره مسلمانان و مسیحیان مظلومی‌ که تحت ستم و ظلم گروه نژادپرست صهیونیست قرار دارند یا در گوشه و کنار جهان گرفتار قدرت‌های تمامیت‌خواه و سلطه‌جویی هستند که حقوق انسانی و کرامت بشری را پایمال کرده و می‌کنند، گفت‌وگو خواهند کرد و دنیای ادیان را به جانبداری از حق، عدالت و احیای ارزش‌های اصیل اخلاقی فرا می‌خوانند.

والسلام»

کادر درمان را دریابید/ عباس عبدی

عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: تصور کنید که جنگ است، با نیروهای خط مقدم چه رفتاری باید داشت؟ روشن است که با تمام توان برای آرامش خاطر و دسترسی آنان به امکانات کوشش می‌کنیم. حالا اگر آنان را درگیر کاغذبازی و امور پیش پا افتاده نماییم نتیجه چه خواهد شد؟ 
 
کادر درمان را دریابید/ عباس عبدی
 
قضیه از این قرار است که در یک سال گذشته کادر بهداشت و درمان کشور در خط اول مبارزه با ویروس کرونا هستند. هر چند در مقاطعی از فشار کار کم شده است، ولی بیش‌تر این مدت را در مبارزه بوده‌اند. حتی آنان که در خط مقدم این مبارزه، یعنی اتاق‌های آی.سی.یو. و بخش‌های کرونایی نبوده‌اند، به نحو دیگری در خطوط دوم و سوم درگیر این پدیده بوده‌اند. 
 
مطب‌ها و بیمارستان‌ها باید خدمات درمانی بدهند و این امر خطر ابتلا را زیاد می‌کند، به همین علت آنان برای باز ماندن این مراکز بالاترین احتیاطات را به کار گرفته‌اند. از جمله فاصله‌گذاری میان بیماران، فاصله انداختن میان ویزیت‌ها و معاینات و... که موجب طولانی شدن زمان باز بودن مطب‌ها شده است و بسیاری از پزشکان پس از ساعت 9 از مطب خود خارج می‌شوند. 
 
نه فقط از مطب که در تمامی بیمارستان‌ها پزشکان برخی از شب‌ها را آنکال و گوش به زنگ هستند تا اگر ساعت 2 بعد از نیمه شب هم زنگ زدند، خود را به بیمارستان برساند. بسیاری از آنان شب‌هایی که آنکال هستند اتاق خود را جدا می‌کنند تا بر اثر صدای زنگ تلفن دیگر اعضای خانواده دچار مشکل و بیداری نشوند. 
 
از طرف دیگر وزارت بهداشت برای کاهش اپیدمی، مقرر کرده است که از ساعت 9 شب به بعد ترددها در سطح شهر غیر مجاز تلقی شود، مگر در موارد ضروری. برای حل این مسأله شماره خودروهای پزشکان را در اختیار راهنمایی و رانندگی قرار داده‌اند که جریمه نشوند، ولی آنان همچنان این خودروها را جریمه می‌کنند. برای رفع آن باید مراجعه چند ساعته به مراکز مربوط کرد سپس نامه از بیمارستان یا دیگر مراجع گرفت که آقا یا خانم دکتر آنکال بوده یا... و این فرآیند برای انجام کاری که اصولاً برای پزشکان نیازی نیست، بسیار ناراحت‌کننده و توان‌فرسا است. 
 
دولت و وزارت بهداشتی که نمی‌تواند مسایلی به این سادگی را در این شرایط اضطراری حل کند، چگونه انتظار دارد که نیروهای خط مقدم این مبارزه با طیب خاطر به انجام وظیفه اصلی خود مشغول باشند؟ شاید از نظر یک مقام مسئول این مشکل موضوع چندان مهمی نباشد. ولی چنین نیست، همین امور کوچک است که در ابعاد گسترده موجب شکل‌گیری احساس و نگرش افراد نسبت به خود، نسبت جامعه و نسبت به حکومت می‌شود. 
 
من اگر یک پزشک باشم، می‌فهمم که اگر لازم باشد، ساعت‌ها در آی.سی.یو با وجود وخیم‌ترین بیماران فعالیت کنم و آنان را درمان نمایم، این کار نوعی وظیفه‌شناسی است و احساس رضایت ایجاد می‌کند. ولی امکان ندارد که بفهمم که در شرایط کنونی که همه چیز الکترونیک شده و شماره خودروی من وجود دارد، چرا باید برای بیدار شدن در ساعت دو بعد از نیمه شب و رفتن به بیمارستان جریمه شوم و یک نیم روز را صرف حل آن کنم و به دادگاه حل اختلاف و پلیس رفته و نامه مجوز بیمارستان را ببرم، آن هم یک بار نخواهد بود، هر از گاهی اتفاق خواهد افتاد. 
 
بیدار شدن ساعت 2 و رفتن به بیمارستان هر چند سخت است ولی انجام وظیفه و لذت‌بخش است و رضایت خاطر ایجاد می‌کند، در حالی که دویدن دنبال حذف جریمه 200 یا 500 هزار تومانی توهین است و هیچ چیز دیگری نیست. 
 
متأسفانه مقامات رسمی متوجه این واقعیت نیستند که باارزش‌ترین سرمایه‌های این مملکت که نیروهای متخصص باشند در حال رفتن از کشور است حداقل این ایده به ذهن آنان آمده است. کمیت آن محل بحث و گفتگو است. 
 
از آنجا که در این کشور موضوعات این‌چنینی به بحث و گفتگو و نیز پژوهش گذاشته نمی‌شود نمی‌توان اظهار نظر قطعی کرد، ولی شواهد فراوانی وجود دارد که این موج مدت‌ها است آغاز شده است. لطفاً با سیاست‌های نادرست این فرآیند خروج را تسریع نکنید. این نحوه مقابله با کرونا نیست.