واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

فاجعه در محمودآباد مازندران: دپوی زباله در 20 متری ساحل/ ورود شیرابه‌های سمی به دریای خزر (فیلم)

گردشگرانی که شنا می‌کنند، نمی‌دانند در چند متری آنها شیرابه‌های سمی وارد آب می‌شود... وقتی به آنها خبر دادیم، به سرعت محل را ترک کردند.
عصر ایران؛ حسن ظهوری - همواره دپو زباله در شهرهای شمالی ایران، با مشکلاتی همراه بوده و هیچگاه به صورت استاندارد انجام نشده‌است. ولی حالا در شهر محمودآباد مازندران، دپو زباله درست در ۲۰ متری دریا انجام می‌شود و هر روز مقدار زیادی شیرابه سمی وارد آب‌های دریای خزر می‌شود.

این شیرابه‌ها آنقدر سمی هستند که می‌توانند آبزیان دریا را مسموم کنند. آبزیانی که خیلی از آن‌ها صید می‌شوند و روی سفره ایرانی‌‌های می‌آیند.

از طرفی قرار گرفتن این سایت دپو زباله در کنار ساحل، جان گردشگران به خصوص کودکان‌ را به شدت تهدید می‌کند و می‌تواند انواع مسمومیت‌ها را به همراه داشته باشد.

بسیاری از فعالان محیط زیست، کارشناسان و مدیران شهری و حتی نماینده مردم محمودآباد در مجلس شورای اسلامی، درباره این اقدام خطرناک اخطار داده‌اند اما به نظر می‌رسد شنیده نمی‌شود.

این گزارش را ببینید تا با یکی از خطرناک‌ترین اقدامات ممکن در حوزه محیط زیست ایران آشنا شوید.

جامعه در اضطراب/ صادق زیبا کلام

روزنامه آرمان ملی؛ صادق زیبا کلام

بعید است کسی تردید داشته باشد که وضعیت جامعه امروز بحرانی است. درست است که ما قبلا هم شرایط سخت و تنگناهای سیاسی و اقتصادی همچون دوران جنگ تحمیلی داشته‌ایم، اما این امید وجود داشت که وضعیت بهتر می‌شود. به عبارت دیگر در اوج مشکلاتی که در نتیجه جنگ به‌وجود آمده بود شامل کمبودها و... این امید بود که بالاخره جنگ تمام می‌شود و امید به پایان جنگ وجود داشت.

مشکلی که در حال حاضر به‌وجود آمده این است که امید داشتن سخت شده است. ضمن آنکه در دوران بعد از جنگ هیچ زمانی این وضعیت به‌وجود نیامده که مردم نسبت به آینده نگرانی داشته باشند و بپرسند که بالاخره چه خواهد شد. در 8 سال زمان مرحوم آیت‌ا... هاشمی و یا در 8 سالی که دوران اصلاحات بود و حتی در 8 سال احمدی‌نژاد منهای سال‌های آخر آن، اینکه چه خواهد شد و چه قرار است بشود چنین احساسی وجود نداشت.

هر چند مشکلات و انتقادات در زمان مرحوم آیت‌ا... هاشمی و دوره دولت اصلاحات و دوران احمدی‌نژاد هم وجود داشت، اما وضعیتی که به‌وجود آمده این است که زمانی که به هر کجا و در هر جمعی می‌روید اولین سوالی که افراد از یکدیگر می‌پرسند این است که بالاخره اوضاع چه می‌شود؟ این سوالی است که همه از یکدیگر می‌پرسند و هیچ پاسخی هم برای آن وجود ندارد. این مساله را می‌توان به شکل دیگری دید.

گفته می‌شود ظرف دو سال گذشته (96، 97 و حتی 98) حدود 30 تا 40 میلیارد دلار پول‌از کشور توسط ایرانی‌هایی که وضعیت مالی خوبی داشته‌اند خارج شده و بااین پول در کشورهایی همچون امارات، گرجستان، ترکیه و... سرمایه‌گذاری کرده و با این سرمایه‌ها ملک، آپارتمان خریده و یا در بانک‌های خارجی پس‌انداز کرده‌اند.

این مساله بسیار هولناک است. به‌دلیل آنکه این پول معادل یک سال درآمد نفتی کشور است آن هم در شرایطی که وضعیت عادی باشد و تحریم وجود نداشته باشد. این پولی است که باید در صنعت، کشاورزی، حمل و نقل و جهانگردی و... سرمایه‌گذاری شده و باعث رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال و صادرات می‌شد. اما آنهایی که تا حدودی توان مالی بهتری دارند، امیدی به آینده ندارند، و برای همین سرمایه‌های خود را به خارج از کشور منتقل کرده‌اند.

در سوی دیگر هجوم و فشاری که برای رفتن به خارج از کشور وجود دارد، تا آنجایی که به‌خاطر دارم، سابقه نداشته است. به‌گونه‌ای که حتی بعد از انقلاب و یا زمانی که جنگ بود تا این میزان تمایل به مهاجرت و رفتن به بیرون از کشور در میان اقشار و لایه‌های جوان جامعه و تحصیل‌کرده جامعه وجود نداشت.

تمایل زیاد برای مهاجرت از ایران نشان دهنده آن است که نسل جوان آینده روشن و تابناکی نمی‌بیند و متاسفانه نمی‌توان مردم را در این مسائل مقصر دانست. سوالی که مطرح می‌شود این است که چرا مردم هند، نروژ، ژاپن و یا حتی مردم عراق نمی‌پرسند فردا چه می‌شود؟ چرا مردم ما یکی دو سال است که احساس ناامنی می‌کنند و این سوال مدام مطرح می‌شود که آیا میان ایران و آمریکا درگیری خواهد شد، یا نخواهد شد؟

متاسفانه هر روز هم یک اتفاقی می‌افتد که آن نگرانی و اضطراب را بیشتر می‌کند. یک روز مساله نفتکش‌ها در خلیج فارس و روز دیگر مساله‌ای جدید مطرح می‌شود. این مسائل باعث نگرانی و تردید در میان مردم می‌شود. خیلی تاسف انگیز است که تا این میزان در بلاتکلیفی و استرس چه از نظر روحی و روانی و چه از نظر اقتصادی به سر ببرند و کسی هم حاضر نیست در داخل کشور سرمایه‌گذاری کند.

گربه هار دو نفر را کشت و 5 نفر دیگر را زخمی کرد

یک گردشگر 53 ساله بریتانیایی هنگامی که برای تعطیلات به کشور مغرب رفته بود، از سوی یک گربه گاز گرفته شده و در نتیجه ابتلا به ویروس "هاری" جان خود را از دست داد.

به گزارش روزنامه بریتانیایی مترو این مرد پس از آنکه گربه گازش گرفت به بیماری‌هاری مبتلا شد و سیستم عصبی بدنش تخریب شد. آنچه مرگ این شهروند بریتانیایی را تسریع کرد، اشتباه پزشکان در تشخیص حال او بود.

این مرد که دچار خارش پوستی شدید شده بود به پزشک مراجعه کرد ولی پزشکان معالج به او کرم‌های ضد خارش دادند. چند هفته بعد علائم هاری در این مرد خود را نشان داده و او را دچار تشنج عضلانی کرد؛ موضوعی که نشان می‌داد برای اقدامات درمانی دیر شده است.

دارین سالتر، قاضی بریتانیایی که مسئولیت رسیدگی به مرگ این شهروند را بر عهده گرفته، گفت که پزشکان در تشخیص حالت بیمار و احتمال ابتلای او به بیماری هاری دچار اشتباه شده‌اند و این موضوع بسیار نادر و غم‌انگیز است.

به گزارش روزنامه مترو این گربه مراکشی علاوه بر گردشگر بریتانیایی، شش نفر دیگر را نیز گاز گرفته و زخمی کرد که یکی از آنها پسر جوانی بود که مدتی بعد درگذشت.

هشدار اسنودن در مورد جاسوسی گوگل، آمازون و فیس بوک

«ادوارد اسنودن» پیمانکار سابق سازمان اطلاعات و امنیت مرکزی آمریکا (سیا) که به دلیل افشای اطلاعات محرمانه این هشدار اسنودن در مورد جاسوسی گوگل، آمازون و فیس بوکسازمان تحت تعقیب دولت آمریکا است، در مورد مقاصد شوم ابرشرکت‌های اینترنتی که حجم بسیار گسترده‌ای از اطلاعات کاربران خود را ذخیره کرده اند، به کاربران هشدار داد.

به گزارش ایرنا، وی یکشنبه شب در گفتگو با شبکه دو تلویزیون آلمان (زد. د. اف) گفت این شرکت‌ها زندگی خصوصی و تمام اطلاعات شخصی کاربران را ثبت و ضبط کرده و با فروش آن‌ها به دولت‌ها و سرویس‌های اطلاعاتی پول به دست می‌آورند.

افشاگر ۳۶ ساله آمریکایی که در روسیه زندگی می‌کند، تاکید کرد نمی‌توان با جزئیات و به دقت گفت که این شرکت‌ها چه اطلاعاتی را می‌دانند تا از درز آن‌ها جلوگیری شود.

انتشار مصاحبه‌های اخیر «ادوارد اسنودن» با رسانه‌های آلمانی و ابراز تمایل وی به دریافت پناهندگی از برلین، به بحث‌ها در مورد موافقت و یا مخالفت این کشور با این درخواست دامن زده است.

به گزارش نشریه «دی ولت» در حالی که مقامات احزاب سوسیال دموکرات، سبز‌ها و چپ‌ها رویکرد مثبتی در این خصوص داشته اند، اما احزاب مسیحی و لیبرال‌ها به مخالفت با وی برخاسته اند.

پیمانکار سابق سیا که به خاطر افشای اطلاعات محرمانه این سازمان از سوی دولت آمریکا تحت تعقیب بوده و ۶ سال گذشته را در روسیه به سر برده است، به تازگی در مصاحبه با دی ولت و اشپیگل بی عملی و بی تفاوتی کشور‌های اروپایی را علت پناهندگی اجباری خود به روسیه عنوان کرده است.

در حمایت از اسنودن، «آنتون هوفرایتر» رئیس فراکسیون سبز‌ها در پارلمان آلمان وضعیت کنونی وی را ناشی از «فقر دموکراتیک» کشور‌های غربی دانست و گفت که به خاطر این نقص، او به سلطه روسیه و «ولادیمیر پوتین» تن داده است.

با این حال احزاب حاکم و لیبرال آلمان با چنین اقداماتی مخالف هستند به طوری که «یورگن هارت» سخنگوی فراکسیون دموکرات مسیحی در پارلمان آلمان، اقدام اسنودن در افشای اطلاعات محرمانه را به زیان کشورش ارزیابی کرد و گفت چنین اتفاقی ممکن است برای دیگر کشور‌ها نیز بیافتد.

به گفته وی چنین اطلاعاتی می‌تواند به قیمت امنیت کشور و یا جان افراد لو رفته تمام شود و از این رو نباید از اسنودن مانند یک قهرمان یاد شود.

«ولفگانگ کوبیکی» معاون رئیس حزب دموکرات آزاد نیز معتقد است که آلمان نمی‌تواند به اسنودن پناهندگی بدهد، زیرا وی نه تنها به خاطر جرم سیاسی بلکه به خاطر قانون شکنی از سوی ایالت متحده تحت تعقیب است و این فرد باید برای پاسخ به اتهاماتش به این کشور بازگردانده شود.

ادوارد اسنودن در جدیدترین مصاحبه خود با یک رادیو فرانسوی ابراز امیدواری کرده که این کشور اروپایی به وی پناهندگی بدهد.

وی با اشاره به رویکرد مستقل «امانوئل مکرون» در مقابل سیاست‌های آمریکا گفته است اگر رئیس جمهوری فرانسه چنین پیشنهادی به وی بدهد، با کمال میل آن را می‌پذیرد.

چگونه مغزمان ما را فریب می دهد؟ یا بهتر است بگوییم چگونه دیگران مغز ما را فریب می دهند؟

یک برش دانایی / "ذهن زیبا"
تمام اعضای خانواده زیبا، خوش اندام، خوش پوش، خندان و با انرژی اند. خانه ای که در تبلیغ نشان می دهند روشن، زیبا، با طراحی مدرن و بزرگ.

عصر ایران - در بخش "یک برش دانایی" که به برش هایی از کتاب ها می پردازد، امروز قسمتی از کتاب "ذهن زیبا" را خواهیم خواند. 
این کتاب را مجتبی لشکر بلوکی و وحید شامخی نوشته اند و نشر رسا منتشر کرده است.*چگونه مغزمان ما را فریب می دهد؟ یا بهتر است بگوییم چگونه دیگران مغز ما را فریب می دهند؟
تبلیغات تلویزیونی را نگاه می کنید. تبلیغ مایع دستشویی، ماکارونی، تن ماهی و یا یک اپلیکیشن موبایل است؛خانواده ای را نشان می دهد یک پسر و یک دختر به همراه پدر و مادر.

حالا به مختصات دقت کنید: تمام اعضای خانواده پنج ویژگی دارند: زیبا، خوش اندام، خوش پوش، خندان و با انرژی. خانه ای که در تبلیغ نشان می دهند روشن، زیبا، با طراحی مدرن و بزرگ.

این ها هیچ ربطی به کیفیت و ارزندگی محصول ندارد. اما ذهن ما فریب می خورد. یک ارتباط بی مورد بین خوشحالی، خوش تیپی و خوش پوشی اعضای خانواده خیالی با کیفیت تن ماهی یا اپلیکیشن موبایل به ذهن ما تزریق می شود.
همزمانی و هم مکانی این مولفه ها (خانه بزرگ و شیک و خانواده زیبا و آرمانی) با نشان دادن مایع دستشویی یا ماکارونی باعث می شود که یک «ارتباط توهمی» شکل بگیرد.

چرا؟

مغز ما ماشین ارتباط دهنده است. دوست دارد اشیاء، موضوعات و ... را به هم ربط دهد و از آن داستان و روایت بسازد. بگذارید مثال دیگری بزنم:
به یک سایت خرید لباس مراجعه می کنید. لباسی را می بینید که یک مدل یا مانکن پوشیده است. لبخند، زیبایی، اندام برازنده مدل، باعث می شود که شما خرید کنید. اما آیا می دانید چه چیزی را دارید می خرید؟

مطمئنا شما لباس را نمی خرید بلکه دارید یک حس خوب خوش پوشی و برازندگی را می خرید. لباس را با پیک تحویل می گیرد. آن را می پوشید روبروی آیینه می روید و آن جاست که می فهمید لباس آن قدرها که فکر می کردید زیبا نبود.
به همین خاطر است که لباس هایی که بر تن یک مدل پوشانده می شود فروش بیشتری دارند تا لباس هایی که صرفا به تنهایی نشان داده می شوند. جالب اینجاست که ما بارها و بارها فریب می خوریم.

تجویز راهبردی

اگر این توهم ارتباطی فقط در حد خرید لباس باشد، اشکالی ندارد. اما مشکل آنجا پیدا می شود که یک خانواده تمام پول خود را در یک موسسه مالی سپرده گذاری می کند به خاطر ارتباط توهمی شیک بودن شعب یا برخورد مناسب رییس شعبه یا شیک بودن کاتالوگ ها یا عظمت ساختمان موسسه! یا یک شرکت نیمی از منابع خود را بر روی یک پروژه سرمایه گذاری می کند به خاطر آبی بودن چشم پیشنهاددهندگان (کنایه از خارجی بودن) و به خاطر حرفه ای بودن اسلایدهای پاورپوینت و گزارشهای مربوطه.

بارها در جلسات دیده ام که تعامل و ارایه حرفه ای، گزارش هایی که به صورت رنگی با کیفیت چاپ شده اند جایگزین کیفیت خود تصمیم (مثلا سرمایه گذاری در یک پروژه) شده اند. این توهم ارتباطی بسیار خطرناک است. سرنوشت یک خانواده، یک سازمان و یا یک کشور ممکن است به خاطر همین مساله به خطر بیفتد. چه می توان کرد؟
تنها راه چاره اش ورزش تفکیک ذهنی است. به عضلات برجسته ورزشکاران نگاه کنید. آن ها روز اول که اینگونه نبودند. با ورزش عضلات تقویت می شوند. ذهن نیز ورزش هایی دارد. تکرار و تمرین یک موضوع برای یک مدت خاص می تواند یک عضله ذهنی را در شما تقویت کند. برای مقابله با توهم ارتباطی باید با تفکیک ذهنی، ذهن خود ورزش داد و ورزیده کرد. چگونه؟

تا مدتی وقتی می خواهیم در مورد پدیده ها/پیشنهادها/گزینه ها تصمیم گیری کنیم یک سوال کوتاه را از خود بپرسیم: خود آن پدیده/پیشنهاد/گزینه ها فارغ از چیزهایی که به آن چسبیده اند چقدر می ارزد؟ اگر همین پیشنهاد را فرد دیگری به شیوه ای دیگری معرفی می کرد من انتخابش می کردم؟
بگذارید چند مثال بزنم:
1- اگر همین پیشنهاد سرمایه گذاری یا سپرده گذاری را یک جوان 20 ساله با شلوار خانگی معرفی می کرد بازهم آن را می پذیرفتم؟

2- اگر همین ماکارونی را یک فرد زشت و غمگین معرفی می کرد، باز هم می خریدم؟

3- دست تان را روی صورت و سر مانکن بگذارید تا لبخندش را نبینید، باز هم آن لباس زیباست؟

نکته طلایی اینجاست در تفکیک ذهنی سعی می کنیم، اموری را که جزو اصلی پدیده/پیشنهاد/گزینه نیست را حذف کنیم تا آنچه باقی می ماند را به درستی ارزیابی کنیم. با تفکیک ذهنی، ارتباط توهمی را می شکنیم و هوشمندتر می شویم.


*این متن از روی کانال مجتبی لشکربلوکی اقتباس شده که با آنچه در کتاب آمده، اندکی تفاوت دارد.