انجام ورزش هایی مانند فوتبال یا تنیس در آخر هفته یا اعمال فشار بیش از حد به بدن در باشگاه می تواند با تجربه دردهای عضلانی طی روزهای بعد همراه باشد.
به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "د هلثی"، زمانی که میزان فعالیت بدنی شما بیش از آن چیزی است که بدن به آن عادت دارد، محصولی جانبی به نام اسید لاکتیک تولید می شود که این ماده شیمیایی موجب احساس درد می شود.
دردهای عضلانی پس از انجام ورزش مساله ای غیرعادی نیستند، اما درد باید با گذشت زمان - پس از چند روز یا حداکثر یک تا دو هفته - از بین برود.
اگر دردهای عضلانی بیش از دو هفته ادامه داشته اند، با دردی شدید مواجه هستید یا درد توانایی شما در انجام وظایف روزانه را کاهش داده است، اینها همگی علائمی هستند که باید مورد توجه قرار بگیرند زیرا ممکن است به مساله ای جدی اشاره داشته باشند. در این شرایط بهترین گزینه مراجعه به پزشک برای بررسی دقیق شرایط است.
فیبرومیالژیا یک بیماری عصبی است که موجب درد و حساسیت به لمس در سراسر بدن می شود و از دیگر علائم آن می توان به خستگی و مشکلات خواب اشاره کرد. فیبرومیالژیا موجب الگوهای بسیار خاص درد، از جمله در دو سمت بدن و بالا و پایین کمر می شود.
ممکن است آرتریت را به عنوان شرایطی که بر مفاصل تاثیرگذار است، در نظر بگیرید، اما دردهای عضلانی نیز می توانند به این بیماری اشاره داشته باشند. عملکرد ساده عضلات انقباض و انبساط است. زمانی که درد در یک بخش وجود دارد، عضلات در قالب یک اقدام محافظتی به طور خودکار منقبض می شوند. به عنوان مثال، اگر در شانه خود به آرتریت مبتلا باشید، ممکن است در این بخش اسپاسم های عضلانی دردناک را تجربه کنید.
آیا درمان های خانگی برای تسکین دردهای عضلانی شما بی تاثیر هستند؟ افزون بر این، با قرمزی و التهاب در بخش تحت تاثیر قرار گرفته مواجه هستید و تب دارید؟ پزشک شما در مواجهه با این شرایط احتمال عفونت را مد نظر قرار خواهد داد، به ویژه اگر دلیل مشخصی برای درد عضلانی، مانند آغاز تمرینات ورزشی سنگین وجود نداشته باشد.
با گزش کنه پاسیاه ممکن است باکتری Borrelia Burgdorferi به بدن شما منتقل شود که اغلب موجب شکل گیری راش پوستی شبیه به تخته هدف می شود. اما باید به این نکته توجه داشت که راش پوستی همواره ایجاد نمی شود و باید به علائم اولیه دیگر از جمله تب، خستگی، سفتی گردن و درد توجه داشت. اگر با هر یک از این علائم مواجه هستید و اخیرا در مکانی مستعد آلوده به کنه مانند مسیرهای پیادهروی یا اردوگاه ها حضور داشته اید، برای بررسی دقیق شرایط به پزشک مراجعه کنید.
در حال حاضر، تمرینات ورزشی شدید، مانند کراس فیت، از ترندهای محبوب هستند، اما یک خطر جدی مرتبط با انجام بیش از حد آنها وجود دارد: رابدومیولیز که به اختصار رابدو نیز شناخته می شود. این شرایط به تخریب بافت عضلانی و ترشح پروتئینی به نام میوگلوبین در جریان خون گفته می شود که احتمال آسیب کلیوی را افزایش می دهد. اگر سفتی و دردهای عضلانی شما با ضعف و حساسیت به لمس و ادرار تیره همراه است، در کوتاهترین زمان ممکن برای بررسی دقیق شرایط و درمان به پزشک مراجعه کنید.
اگر بیش از 65 سال سن دارید، پزشک شما ممکن است احتمال ابتلا به شرایط التهابی عضلانی، مانند پلی میالژیا روماتیکا را بررسی کند. این شرایط شامل درد و سفتی در قسمت بالایی دست، گردن، کمر، و ران ها می شود. علائم می توانند طی شب ظاهر شوند و ممکن است به ناگاه با دشواری در لباس پوشیدن یا ناتوانی در ورود یا خروج از خودرو مواجه شوید. دلیل این شرایط نامشخص است و تشخیص آن می تواند دشوار باشد. کورتیکواستروئیدها می توانند به تسکین سفتی عضلانی که می تواند در انجام فعالیت های روزانه اختلال ایجاد کند، کمک کنند.
اگر به آنفلوآنزا مبتلا هستید، ممکن است با تب ناگهانی، دردهای عضلانی، لرز و تعریق، سردرد، خستگی، احتقان و گلودرد مواجه شوید. پروتئین های التهابی به نام سیتوکین ها به تخریب پروتئین های عضلانی مشغول می شوند که افزایش درد را در پی دارد. اگر با خطر بالای ابتلا به آنفلوآنزا مواجه هستید، به عنوان مثال، بیش از 65 سال سن دارید یا باردار هستید، طی 48 ساعت به پزشک مراجعه کنید. پزشک می تواند داروهای ضد ویروس را برای کمک به بهبودی سریعتر تجویز کند.
بیش از 90 درصد افرادی که بیماری خودایمنی لوپوس در آنها تشخیص داده می شود، دردهای عضلانی را تجربه می کنند. تشخیص لوپوس می تواند دشوار باشد زیرا ممکن است شبیه به بسیاری بیماری های دیگر مانند آرتریت روماتوئید، بیماری لایم، و حتی دیابت به نظر برسد. زنانی که در بازه سنی 15 تا 44 سال قرار دارند، احتمال بیشتری دارد به این بیماری مبتلا شوند.
متاسفانه، داروها که قرار است به بهبود شرایط انسان کمک کنند، ممکن است با برخی عوارض جانبی همراه بوده و دلیل احساس ناخوشی ما باشند. به عنوان مثال، مصرف یک داروی کلسترول جدید ممکن است دلیل دردهای عضلانی شما باشد. پزشک می توانند دلایل احتمالی را بررسی کند. اگر داروها بر اساس تاریخچه پزشکی و آزمایشهای انجام شده مقصر اصلی شناخته شوند، پزشک ممکن است دارویی جدید از کلاسی مشابه یا کلاسی دیگر را تجویز کند.
درد عضلانی می تواند با شرایط دردناک دیگری همراهی شود. به طور خلاصه پزشک خود را از هر گونه علائم دیگر که اخیرا تجربه کرده اید یا همزمان با بروز دردهای عضلانی آغاز شده اند، آگاه کنید. از آن جمله می توان به تب، خستگی، سردرد، تعریق شبانه، دشواری در خواب، یبوست، یا اسهال اشاره کرد. درباره هرگونه علائمی که برای شما عادی نیستند با پزشک خود صحبت کنید.
ظاهراً اجارهنشینها اجارهنشینی میکنند چون پول ندارند خانه بخرند. اما در واقعیت، محدودیتهایشان بیشتر از این حرفهاست. آنها مجبورند مرتباً زندگی خودشان را با معیارهای دلبخواهانهای تنظیم کنند که صاحبخانهها وضع کردهاند: اگر بچۀ کوچک دارید، یا مادری مجرد هستید، یا هر چیز دیگری که به مذاقشان خوش نیاید، به شما خانه نمیدهند. یک قومنگاری جدید دربارۀ کسانی که صاحبخانهها در به درشان کردهاند، نشان میدهد فشار اجارهبها، تخلیه، جابهجایی و بیدرکجایی چطور زندگی آنها را تلخ و رنجآور کرده است.
به گزارش عصرایران به نقل از ترجمان علوم انسانی، کاتا پالیت در گاردین نوشت:
اگر کلِ گفتمان غالب امروز دربارۀ فقر سراپا نادرست باشد چه؟ اگر مسئله به عادتهای اخلاقی آدمهای فقیر، تنبلی آنها، بیفکری و فقدان ارزشهای خانوادگی یا نداشتنِ مهارتها و زیرکی متناسب با اقتصاد قرن بیستویکم هیچ ربطی نداشته باشد چه؟ چه میشود اگر بدانیم که موضوع فقط این است که فقر برای گروهی دیگر از انسانها سودآور است؟
اینها پرسشهایی است که متیو دزموند در پژوهش قومنگارانۀ فوقالعاده خود، "دربهدرشده" به آنها پرداخته است. این قومنگاری روی اجارهنشینان کمدرآمدی انجام شده که در شهر متوسط و صنعتزداییشدۀ میلواکی در ایالات ویسکانسین زندگی میکنند.
احتمالاً تصور نمیکنید که پارکینگی مخروبه که محل سکونت خانهبهدوشان شده، یا محلهای سیاهپوستنشین با «خانههای روی هم ساختهشدۀ نیمه ویران، نقاشیهای دیواری و مراکز نگهداری ۲۴ ساعته» قابلیت پولسازی زیادی داشته باشد، اما این تصور چندان درست نیست. تابین چرنی در طول یک سال، ۴۰۰ هزار دلار از ۱۳۱ تریلر مسکونی به دست آورد که برخی از آنها اندکی از یک چادر محقر بزرگتر بودند.
شرنا تارور نیز به عنوان معلم سابق مدرسه، یکی از معدود مالکان زن سیاهپوست شهر است که با اجارۀ خانههای قابل سکونت و اغلب ویرانۀ خود، به اندازۀ کافی پول به جیب میزند تا برای تعطیلات به جامائیکا برود یا در همایشهای املاک و مستغلات شرکت کند.
دزموند سرنوشت درهمتنیدۀ هشت خانواده و شماری از شخصیتهای فرعی را در کتاب خود پی گرفته است. آرلین بل و دورین هینکستون مادران سیاهپوستی که در حاشیۀ پایینی مشاغل کمدرآمد گرفتار شدهاند؛ کریستال و تریشا زنان جوان و آسیبپذیر سیاهپوستی که در خشونت و آشوب بزرگ شدهاند؛ لامار پدری سیاهپوست و مهربان که هر دوتا پایش را در حادثۀ ریزش یک خانۀ متروک از دست داده؛ اسکات پرستارِ سفید پوستی که پس از دزدیدن داروهای آرامبخش از بیمارانش گواهینامۀ کاری خود را از دست داده؛ و لارین که او هم سفیدپوستی است شیرین عقل، با روحیهای مهربان و دلنشین. پیگیری داستان این کتاب گاهی دشوار است و درون متن و خارج از آن در هم تنیده میشود؛ اما این دشواری هیچ اهمیتی ندارد.
نکتۀ مهم این است که دزموند مردمانی را که به طور معمول بیارزش قلمداد میشوند (و حتی ساکن یکی از این تریلرها که اسمش را سوزی هروئین گذاشتهاند) مورد توجه قرار میدهد و انسانیت و مبارزۀ سخت آنها برای حفظ شأن و اصالت انسانی خودشان را در کنار شوخطبعی و مهربانیشان تصویر میکند. مبارزهای که در شرایط دشواری انجام میگیرد که پیوسته در حال پایینتر کشیدن این آدمهاست.
بر اساس استدلال دزموند، عامل اصلی و مانع پیشرفت این افراد اجاره بها است. معیار استاندارد اجارۀ خانه مسکونی این است که نباید از ۳۰ درصد درآمد هر خانواده بیشتر باشد؛ اما این درصد برای فقرا ممکن است به ۷۰ درصد یا حتی بیشتر برسد. لامار پس از پرداخت ۵۵۰ دلار از چک رفاهی خود بابت اجاره، برای بقیۀ ماه فقط ۲ دلار و ۱۹ سنت داشت و زمانی که مجبور به بازپرداخت چکی سنگین شد که به اشتباه در اختیار کسی قرار داده بود، ناچار شد برای تهیۀ اجارۀ عقبافتادهاش کوپنهای غذای خود را به نصف قیمت بفروشد و آپارتمان طبقۀ بالایی را رنگ بزند؛ هرچند که در نهایت این کارها نیز کافی نبود. آدمهایی مثلِ لامار با بدهیهای تلمبارشده به صاحبخانهها زندگی میکنند و به همین دلیل صاحبخانه هر زمان که بخواهد، برای مثال اگر مثل دورین تقاضای تعمیرات خانه را داشته باشند، یا مستأجر بهتری پیدا شود، آنها را پرت میکنند بیرون.
شرنا مایل است خانههای خود را به مشتریان یک آژانس تجاری اجاره بدهد که در ازای دریافت مبلغی، امور اسکان افراد معلولی را بر عهده میگیرد که خود قادر به انجام این کار نیستند. به این ترتیب پول اسکان این افراد از برنامههای دولت برای کمک به فقرا (بودجه رفاهی، حمایت از معلولان و اعتبارات ناشی از مالیات بر درآمد)، مستقیماً وارد جیب صاحبخانه میشود و به نحو کنایهآمیزی موجب افزایش هزینۀ مسکن میگردد. از سوی دیگر، خانههای عمومی و یارانۀ مسکن نیز به ندرت ارائه میشود و از هر چهار فرد نیازمند و واجد شرایط برای دریافت خدمات اسکان، سه نفر هیچ کمکی دریافت نمیکنند.
حتی در دوران رکود بزرگ، تخلیۀ خانهها و بیرونانداختن مستأجران به ندرت اتفاق میافتاد؛ اما در حال حاضر، هر ساله صدها هزار و شاید میلیونها نفر به خیابانها فرستاده میشوند. حتی مستأجری که اجارۀ خانۀ خود را پرداخت میکند نیز ممکن است خانۀ خود را از دست بدهد. آرلین یک آپارتمان را تنها به این خاطر از دست داد که پسرش یوری گلولۀ برفی به یک ماشین در حال عبور پرتاب کرد و رانندۀ عصبانی به در جلویی خانه لگد زد. او آپارتمان دیگری را نیز پس از آنکه پلیس در تعقیب پسرش وارد خانه شد، از دست میدهد.
آن هم به این دلیل که پسرش معلم مدرسهشان را میزند و سپس به خانه فرار میکند. در واقع هر نوع مشکلی که پلیس را وارد ماجرا کند، ممکن است به اخراج مستأجر منتهی شود. به این ترتیب، زنان در صورت مواجهه با خشونت همسر و تماس با شمارۀ ۹۱۱، در معرض بیخانمانی قرار میگیرند. این گونه است که بسیاری از زنان در برابر شریک زندگی خشن خود از پلیس درخواست کمک نمیکنند.
همانطور که دزموند نشان میدهد، قربانیان اصلی اخراج از خانهها زنان هستند؛ اما چرا؟ زنان در مقایسه با مردان برای انجام کاری مشابه دستمزد کمتری میگیرند. به علاوه زنان برای کنارآمدن با صاحبخانه که تقریباً همیشه یک مرد است و انجام کار یدی برای تأمین بخشی از اجاره توانایی کمتری دارند. بااینحال مسئلۀ اصلی این است که زنانی که مادر مجرد هستند، کودکان خود را هم بزرگ میکنند. آنها نهتنها همۀ هزینهها و بار پرورش فرزند را بر دوش دارند، بلکه به آپارتمانهای بزرگتری هم نیاز دارند که به سبب عدم تمایل مالکان به اجارۀ خانه به خانوادههایی با کودکان خردسال، تأمین آن روز به روز سختتر میشود.
به طور مثال، جامعهشناسان دیگری از جمله کاترین اِدین دریافتهاند که مادران مجرد اغلب به صورت پنهان از پدر فرزندان خود پول دریافت میکنند، اما ارلین، دورین و دختر بزرگسال او پاتریس، اغلب در اثر ارتباط با مردانی خشن، معتاد، ناپدیدشده یا زندانی دچار مشکل شدهاند.
لحظههای غمانگیز کتاب فراوانند، در یکی از آنها، ارلین میگوید نگهداری از کودکانش را پذیرفته است تا در برابر صاحبخانۀ آیندهنگر خود باثبات و محترم به نظر برسد. ولی در واقع، هیچچیز نصیبش نشده است.
دزموند در پژوهش خود به نقش محوری فرایند تأمین مسکن در ایجاد و تقویت برتری سفیدپوستان هم اشاره کرده است. در میلواکی، یکی از شهرهای مواجه با مسائل نژادی در ایالات متحده، تمام سیاهپوستان تحت تبعیض مرتبط با مسکن هستند و همۀ سفیدپوستان دستکم تا حدی از برتری نژادی خود سود میبرند.
بهعنوان مثال یکی از صاحبخانهها ملک خود را به سفیدپوستان اجاره میدهد، اما به سیاهان نمیدهد یا برای سفیدها آپارتمانهای بهتری در دسترس است. سیاهپوستها بدترین خانهها را در بدترین محلهها اجاره میکنند و ترس از آدمهای ساکن در تریلرها که همگی سفید هستند، موجب میشود که در نهایت از بخش سیاهپوستنشین شهر سر در بیاورند. بیخانمان شدن به زنان سیاهپوست بیش از همه ضربه میزند و نیمکتهای دادگاههای مسکن که به اختلافات میان صاحبخانهها و مستأجران رسیدگی میکند، پر است از زنان سیاهپوست و فرزندانشان.
در واقع «اگر حکم حبس زندگی مردان محلههای فقیر را تعریف کند، بیخانمانی زندگی زنان این محلات را شکل میدهد. مردان فقیر سیاهپوست در اتاقهای زندان حبس شدهاند و زنان سیاهپوست بیچاره به زندان بزرگ بیخانمانی پرتاب شدهاند».
هزینههای اجتماعی بیخانمانی چیست؟ این شرایط باعث ایجاد تنشی باورنکردنی در خانوادهها میشود و افراد را از پسانداز مناسب برای تثبیت زندگی خود باز میدارد. چنین مردمانی همیشه از صفر شروع میکنند، دارایی خود را در هرجومرج ناشی از بیخانمانی از دست میدهند یا آنها را در انبار میگذارند و در ادامه با ناتوانی در پرداخت هزینههای مرتبط با نگهداری، به ناچار دارایی خود را به مالک انبار واگذار میکنند.
بهعلاوه، یکبار بیرون انداخته شدن از خانه باعث میشود که یافتن آپارتمان بعدی دشوارتر شود. بیخانمانی به کودکان هم آسیب میرساند، چراکه همیشه در حال تغییر مدرسه و ازدستدادن دوستان، اسباببازیها و حیوانات خانگی خود هستند و با خستگی و افسردگی والدینشان روزگار میگذرانند.
در کتاب دزموند تصویری از یوری به ما نشان داده میشود که از برادری بزرگتر، مهربان و حمایتگر به پسری خشمگین و عصبی تبدیل شد که چیزی به اخراجش از مدرسه نمانده بود.
در کنار این موارد، بیخانمانی رسیدن به جلسات ضروری و پرتعداد دادگاهها و سیستم پرپیچوخم رفاهی آمریکا را نیز دشوار میکند. بهعنوان نمونه چندین شخصیت این کتاب مزایای خود را صرفاً به دلیل ارسال به آدرسهای نادرست از دست میدهند. بیخانمانی اجتماعات را نیز نابود میکند؛ چرا که وقتی افراد به طور پیوسته جابجا میشوند، فرصتی برای شکلدهی به پیوندهای اجتماعی و انسجام جمعی، برای حفاظت از گروه و حمایت از هممحلهها باقی نمیماند.
دزموند در پایان نتیجه میگیرد که «در این سرزمین ثروتمند، حجم انبوهی از درد و فقر وجود دارد». بیان چنین سخنی آسان است و بسیاری از کتابهای منتشرشده توسط روزنامهنگاران و دانشگاهیان این کار را انجام دادهاند. با این حال، دزموند با بررسی شهر با لنزی میکروسکوپی و متمرکز بر مسئلۀ مسکن، به ما نشان میدهد که نظام مولد این درد و فقر چگونه ایجاد میشود و به چه شیوه ادامه مییابد.
من شخصاً به یاد نمیآورم که پژوهشی قومشناختی درک مرا از زندگی آمریکایی تا این حد ژرفا بخشیده باشد.
اطلاعات کتابشناختی:
Desmond, Matthew. Evicted: Poverty and profit in the American city. Broadway Books, 2016
پینوشتها:
• این مطلب را کاتا پالیت نوشته است و در تاریخ ۷ آوریل
۲۰۱۶ با عنوان «Evicted by Matthew Desmond review – what if the problem
of poverty is that it’s profitable to other people» در وبسایت گاردین
منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۸ با عنوان
«اجارهنشینی چه حسی دارد؟» و ترجمۀ علی حاتمیان منتشر کرده است.
••
کاتا پالیت (Katha Pollitt) شاعر، منتقد و جستارنویس آمریکایی است. مقالات و
شعرهای او در نیشن، هارپرز، نیویورک تایمز و دیگر مطبوعات منتشر میشود.
آموزش رانندگی و داستانهایی دیگر از زندگی (Learning to Drive: And Other
Life Stories) یکی از کتابهای اوست. پالیت هم برای شعرهایش و هم برای کار
روزنامهنگارانهاش برندۀ جایزههای متعدد شده است.
زمانی که درباره شرایط نامناسب و سلامت ضعیف کبد فکر می کنیم، سیروز کبد به واسطه اعتیاد به الکل معمولا آن چیزی است که در ذهن ما نقش می بندد. اما بیشتر مردم به این نکته واقف باشند که عملکرد کبد حتی در صورت عدم مصرف برخی مواد، مانند الکل، نیز می تواند پایینتر از سطح عادی و مطلوب باشد.
به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "پاور آو پازیتیوی"، کبد اندام سمزدایی بدن انسان است به این معنی که مسئولیت حذف سموم مضر و متابولیت های هورمونی را بر عهده دارد.
امروزه، عملکرد نامطلوب کبد به شرایطی شایع تبدیل شده است که عوامل مختلفی مانند مواد شیمیایی موجود هوا، رژیم غذایی ناسالم، آب آلوده، و آلاینده های دیگر می توانند در این زمینه نقش داشته باشند. برای پرهیز از ابتلا به بیماری کاهش مواجهه با سموم و پشتیبانی از سم زدایی کبد از طریق رویکردهای هدفمند اهمیت دارد.
کبد وظیفه تولید صفرا و نمک های صفراوی را بر عهده دارد که نقش مهمی در گوارش دارند. صفرا به تجزیه چربی ها و همچنین جذب ویتامین های محلول در چربی مانند A، D، E و K کمک می کند. دشواری در گوارش چربی ها ممکن است به واسطه عملکرد نامطلوب کبد رخ دهد که به افزایش ترشح اسید در معده منجر می شود. این می تواند در نهایت موجب بازگشت اسیده معده و مواد غذایی به مری شود که معمولا به نام سوزش سردل شناخته می شود.
یکی از عملکردهای اصلی کبد تجزیه و حذف هورمون های اضافه در بدن است. عملکرد نامطلوب کبد می تواند موجب گردش دوباره این هورمون ها در خون و تبدیل شدن آنها به اشکالی سمیتر شود. این شرایط ممکن است به برخی بیماری ها، مانند سرطان پستان، منجر شود. از علائم یک بی تعادلی هورمونی می توان به فشار خون بالا، نفخ، افزایش وزن، خستگی، بی خوابی، کاهش میل جنسی، سرکوب سیستم ایمنی، هوس های غذایی و مسائل خلقی اشاره کرد.
حتی اگر فردی یک رژیم غذایی سالم را دنبال کند و به طور منظم ورزش کند، کاهش وزن در صورت عملکرد نامطلوب کبد می تواند به دشواری بالا رفتن از کوه باشد. این شرایط به دلیل عدم تنظیم قند خون و بی تعادلی هورمونی رخ می دهد که هر دو مورد موجب افزایش التهاب در سراسر بدن می شوند.
اگر با مشکلات پوستی مواجه هستید، ممکن است این شرایط با عملکرد کبد شما در ارتباط باشد. انباشت سموم در بدن و ناتوانی در سمزدایی مناسب می تواند خود را در قالب راش های پوستی، روزاسه، اگزما، آکنه، سوریازیس و درماتیت نشان دهد.
خستگی بدون دلیلی مشخص علامتی مبهم است که می تواند به دلایل مختلفی شکل بگیرد. عملکرد نامطلوب کبد می تواند یکی از این دلایل باشد. احساس خستگی مداوم به رغم استراحت کافی ممکن است نشانه ای از افت سلامت کبد باشد.
روند گوارش غذا از دهان آغاز می شود، از این رو، بوی بد دهان یا هالیتوسیس و پوشش سفید روی زبان اغلب به مسائلی جدیتر و عمیقتر مانند عملکرد نامطلوب کبد اشاره دارند. این علائم نشان می دهند که غذا به خوبی گوارش نشده است که می تواند موجب رشد بیش از حد باکتری های بیماریزا در روده شود.
سردردها یا تحریک پذیری پس از استشمام برخی عطرها یا محصولات شوینده و پاک کننده و همچنین عدم تحمل الکل می تواند از نشانه های مشخص عملکرد نامطلوب کبد باشد.
هوس های غذایی قوی برای کربوهیدرات های پالایش شده و شکر می تواند به بی تعادل های هورمونی و سطح قند خون اشاره داشته باشد. اختلال در عملکرد کبد اغلب یکی از دلایل ریشه ای این شرایط است.
کیسه صفرا و کبد ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. همانگونه که پیشتر اشاره شد، کبد وظیفه تولید صفرا و نمک های صفراوی را بر عهده دارد که چربی های غذایی را تجزیه می کنند. صفرای تولید شده توسط کبد در کیسه صفرا ذخیره می شود تا در وعده غذایی بعدی استفاده شود. مشکلات زمانی ظاهر می شوند که صفرای کافی توسط کبد تولید نشده باشد. اختلال در عملکرد کیسه صفرا می تواند به علائمی مانند حالت تهوع، سوء هاضمه، نفخ، درد شکم، و/یا عدم تحمل غذاهای چرب منجر شود.
کبد و کیسه صفرا در قسمت بالا سمت راست شکم قرار دارند. عملکرد نامطلوب کبد به افزایش التهاب منجر می شود که می تواند موجب احساس درد در این بخش از بدن شود.
امروزه، افراد بسیاری در معرض سموم و آلاینده های مختلف در هوا قرار دارند. کبد ممکن است توانایی رسیدگی به میزان زیاد آلاینده هایی که روزانه با آنها مواجه هستیم را نداشته باشد. این مواد شیمیایی می توانند در محصولات زیبایی، دود، بنزین، رنگ، محصولات شوینده و پاک کننده خانگی، و بسیاری مکان های دیگر وجود داشته باشند.
همچنین، سموم در غذاها و نوشیدنی ها از جمله موارد زیر پنهان شده اند:
- الکل
- محصولات غیر ارگانیک
- ماهی های پرورشی
- آب
- غذاهای بسته بندی شده
به خاطر داشته باشید که پوست بزرگترین اندام بدن انسان محسوب می شود و می تواند هرچه با آن در تماس باشد را جذب کند. تا حد امکان از محصولاتی که حاوی مواد بحث برانگیز هستند و احساس خوبی برای خوردن یا استفاده از آنها ندارید، پرهیز کنید.
از جمله غذاها و نوشیدنی های مضر برای کبد می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- الکل
- قندهای افزوده
- غذاهای سرخ شده
- نمک
- کربوهیدرات های پالایش شده
- گوشت قرمز
از جمله گزینه های مناسب در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
این گیاه دارویی سرشار از ویتامین B است که به عنوان یک کاتالیزور برای متیلاسیون عمل می کند. متیلاسیون فرآیندی است که امکان سم زدایی را برای بدن فراهم می کند، در نتیجه، از عملکرد مطلوب کبد اطمینان حاصل می شود.
گیاه خار مریم به خوبی مورد مطالعه قرار
گرفته و تاثیر مثبت آن بر شرایط کبد و بهبود بیماری هایی مانند هپاتیت و
بیماری کبد چرب الکلی تایید شده است. خار مریم نه تنها در حذف سموم انباشته
شده نقش دارد، بلکه به احیای سلول های کبد نیز کمک می کند. خار مریم به
اشکال مختلف مانند چای دمنوش و کپسول در دسترس است.
سیر یک ابرماده غذایی است که فهرستی طولانی از فواید سلامت را ارائه می کند که از کاهش فشار خون تا افزایش میکروب های مفید روده و تقویت کبد را شامل می شود. این گیاه دارویی از طریق فعال کردن آنزیم های مسئول تجزیه چربی ها و حذف موفقیت آمیز آنها به بهبود شرایط کبد کمک می کند.
بروکلی، جوانه های بروکلی، جوانه های بروکسل، کلم و گل کلم از سبزیجات گوگردی شناخته شده هستند. آنها حاوی آنتی اکسیدانی قوی به نام گلوتاتیون هستند که مراحل سم زدایی کبد را فعال می کند. برای زنانی که با بی تعادلی های هورمونی مواجه هستند، سبزیجات چلیپایی به کاهش استروژن اضافه در بدن نیز کمک می کنند.
چغندر نیز همانند سیر فعالیت آنزیمی را افزایش داده و کارایی دفع سموم را افزایش می دهد.
شبدر قرمز که به صورت مکمل در دسترس است، یک گیاه دارویی بسیار قوی محسوب می شود. شبدر قرمز می تواند به حذف سموم نه تنها از کبد، بلکه طحال و سیستم لنفاوی نیز کمک کند.
ریشه شفابخش گیاه بورداک یا بابا آدم یک ادرارآور طبیعی است، از این رو، به دفع سموم و فلزات سنگین از طریق افزایش دفع مایع از بدن کمک می کند. این گیاه به تقویت سیستم لنفاوی نیز کمک می کند.
روغن کرچک محصولی شفابخش و مفید است که اغلب نادیده گرفته می شود. این روغن فعالیت سیستم لنفاوی و گردش خون را تحریک می کند که به پاکسازی سموم ناخواسته در بدن کمک می کند. روغن کرچک میزان ارسال خون سرشار از اکسیژن و مواد مغذی به کبد را افزایش می دهد که روند سم زدایی را تسهیل می کند.
در جستجوی سلامت مطلوب، افراد بسیاری شرایط کبد که یکی از مهمترین بخش های بدن است را نادیده می گیرند. این اندام در قسمت بالا سمت راست شکم زیر قفسه سینه قرار گرفته است و وظیفه سنگین سم زدایی و حذف هورمون ها و سموم اضافه از بدن را بر عهده دارد.
در دنیای امروز، مواجهه با سموم اجتناب ناپذیر است. همراه با استرس و برخی عوامل دیگر، کبد ما به سختی در تلاش است تا وظایف ضروری خود را انجام دهد.
انجام اقداماتی مانند کاهش بار سمی و مصرف غذاهای سالم که به سم زدایی کبد کمک می کنند می تواند به بدن ما در پاکسازی مواد مضر و سمی و دستیابی به سلامت مطلوب کمک کند.
عصر ایران؛ حسن ظهوری ــ شایعترین بیماری زندگی در شهرهای بزرگ، افسردگیاست. ۲۳ درصد ۱۵ تا ۶۵ سالههای کشور از یک اختلال روانی رنج میبرند که ۶۱ درصدشان افسردگی دارند. پیشبینی میشود که ۶ و نیم میلیون نفر در ایران به بیماری افسردگی مبتلا باشند که بیشترشان در تهران زندگی میکنند.
اما چرا ساکنین شهرهای بزرگ دچار چنین بحرانهایی میشوند؟ کارشناسان میگویند، زندگی در این شهرها سرشار از روزمرگی، کم تحرکی و از هم گسیختگی خانوادگی است. شهر حجمی از عوامل تهاجمی روانی را دارد که یکی از مهمترین آنها، صداست.
تهران علاوه بر صداهای ناهنجار، مشکلات بزرگ دیگری هم دارد. اعتیاد در این شهر رو به افزایش است. نظام طبقاتی به شدت رو به رشد بوده و تغییر ناگهانی کیفیت زندگی اجتماعی نوسانهای نگران کنندهای دارد که افزایش طلاق یکی از پیامدهای آن است. از طرفی برخی اقدامات کارشناسی نشده در نقاطی از پایتخت منجر به شکلگیری فضاهای بیدفاع شهری شدهاست.
معاون تولیدات دامی جهاد کشاورزی استان خراسان رضوی گفت:در حال حاضر قیمت عسل با کیفیت مطلوب کیلویی 50 هزار تومان است ولی عسلهای تقلبی با قیمت 110 هزار تومان به فروش میرسد.
سعادت علینیا در گفتوگو با ایسنا درباره تشخیص عسل طبیعی از عسل تقلبی ادامه داد: عسلهای تقلبی پارامترهای خاص خود را دارد و متولی برخورد با این عسلهای تقلبی بهداشت و درمان است تا با واحدهای فاقد برند، بستهبندی و شناسنامه برخورد کند.
وی با اشاره به میزان تولید عسل در استان اظهار کرد: در اوایل مهرماه سرشماری کندوهای عسل آغاز میشود و بر طبق آخرین سرشماری در سال 97 در استان خراسان رضوی، 335 هزار زنبور عسل، 97 کلونی و سه هزار و 61 نفر بهرهبردار شناسایی شده است.
وی افزود: در سال 97 حدود دو هزار و 647 تن عسل تولید شده که نسبت به سال گذشته 33 درصد رشد و تعداد کلونیها نیز 30 درصد رشد داشته است.
معاون تولیدات دامی جهاد کشاورزی استان خراسان رضوی بیان کرد: همچنین سال گذشته 396 کیلوگرم ژل رویال با قیمت هر کیلو سه تا چهار میلیون، شش هزار و 473 کیلوگرم گرده گل، 87 تن موم، هزار و 389 کیلوگرم بره موم با قیمت هر کیلو 250 هزار تومان تولید شده است.
علینیا خاطرنشان کرد: استان خراسان رضوی در سال 96 در رتبه 14 میانگین تولیدات عسل قرار داشته که در سال 97 این رتبه به عدد 11 رسیده است.
وی اضافه کرد: به دلیل ارزش اقتصادی 100 برابری گردهافشانی نسبت به تولید عسل، ستاد گردهافشانی استان راهاندازی شده است و قرار است ستادهایی در هر شهرستان فعال شود.
معاون تولیدات دامی جهاد کشاورزی استان خراسان رضوی تصریح کرد: تولید عسل تقریبا در شهرستانهای استان انجام میشود اما قطب تولید عسل در مشهد، چناران، طرقبه و شاندیز، نیشابور، تربتجام، تربتحیدریه، بجستان و تایباد است.
علینیا با بیان اینکه سرانه مصرف عسل در دنیا 225 گرم است، ادامه داد: در سال گذشته 81 هزار و 400 تن عسل در کشور تولید شده است که سرانه مصرف آن 1.1 دهم کیلو است و برای افزایش سرانه مصرف باید بر روی کیفیت و قیمت کار کنیم. در حال حاضر تنها ژل رویال صادر میشود.
معاون تولیدات دامی جهاد کشاورزی استان خراسان رضوی گفت: امسال هویتگذاری کندوهای عسل نیز در دستور کار است و این وظیفه بر عهده اتحادیه مورد نظر است. با شناسنامهدار کردن زنبورداران، تولیدات آنان قابل ردگیری و ساماندهی است.