واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

کتابخانه و کتاب‌خوانی به شیوه‌ای نوین

نویسنده: مریم اصلانی دوشنبه, 03 شهریور 1393 ساعت 15:55  
کتابخانه ای با طرحی نوکتابخانه ای با طرحی نو

 آموزش و تشویق کودکان به مطالعه از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که آنان آینده سازان یک کشورند. اما شیوه‌ی جلب توجه و علاقمند کردن آنها به کتاب و کتابخوانی نیز مهم و حائز اهمیت است. در این مطلب به سراغ راه کاری جالب می‌رویم که کتاب خواندن را برای کودکان به فعالیتی شاد و سرگرم کننده تبدیل کرده، در مرور این مطلب با ما همراه باشید.

یکی از شاخص‌های مهم در روند پیشرفت یک کشور، اِشاعه و ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در میان عموم مردم است. این امر همچنین یکی از شاخص‌های توسعه یافتگی یک کشور به شمار آمده و از این روی از زوایای متعددی  قابل تأمل و بررسی است.

در اولین قدم نمی‌توان  از نقش مهم و تاثیرگذار خانواده به سادگی غفلت کرد. طرز برخورد و نظر والدین پیرامون مطالعه و کتاب‌خوانی، کتب و مجلاتی که در دسترس کودک قرار دارند، همچنین وضعیت فرهنگی و اقتصادی خانواده هر یک به نوبه‌ی خود تأثیری بسزا در شکل‌گیری این عادت پسندیده در وجود کودک خواهند  داشت. اما در کنار تمامی این عوامل تبدیل کردن این کار به فعالیتی سرگرم کننده و تفریحی، میل کودک به کتاب خواندن را به شکلی قابل توجه افزایش خواهد داد. این همان کاری است که استودیوی Playoffice در اسپانیا به انجام آن همت گمارده و طرحی جالب را در این راستا پیاده کرده است.

تشویق کودکان به مطالعه با کمک طراحی نوین کتابخانه ها

اینجا یک کتابخانه‌ی کوچک خانوادگی است که با یک شبکه‌ی توری ملقب به شبکه‌ی مطالعه، حال و هوایی دیگر پیدا کرده و به کودکان نشان می‌دهد  مطالعه هم می‌تواند فعالیتی سرگرم کننده و جالب توجه باشد. راهی هوشمندانه برای سرگرم کردن کودکان و در واقع پلی ارتباطی بین زمین بازی و فضای کتابخانه.

تشویق کودکان به مطالعه با کمک طراحی نوین کتابخانه ها

تشویق کودکان به مطالعه با کمک طراحی نوین کتابخانه ها

تشویق کودکان به مطالعه با کمک طراحی نوین کتابخانه ها

واقعیت این است کودکان به جهان از دریچه‌ای کاملاً متفاوت از یک فرد بزرگسال می‌نگرند، برای آنها دیوارها به معنای صفحاتی بزرگ برای نقاشی، مبلمان وسیله‌ای برای کوهنوردی و وان حمام استخری برای شنا کردن است. در مجموع می‌توان گفت برای کودک در این جهان رنگارنگ هیچ چیز غیرممکن نبوده و محدودیتی وجود ندارد. شاید به همین دلیل است که این شبکه‌ی توری تا این اندازه  جالب توجه است، چرا که می‌توان نشست، دراز کشید و حتی آویزان شد و در کنار تمام این کارها، صفحات رنگارنگ کتاب‌ها را نیز ورق زده و سرگرم شد.

تشویق کودکان به مطالعه با کمک طراحی نوین کتابخانه ها

تشویق کودکان به مطالعه با کمک طراحی نوین کتابخانه ها

تشویق کودکان به مطالعه با کمک طراحی نوین کتابخانه ها

محققان MIT می‌گویند که انسان‌ها تا حدودی از ربات‌ها دستورپذیری خواهند داشت

نویسنده: مسعود آموزگار دوشنبه, 03 شهریور 1393 ساعت 18:10 
همکاری انسان ها و روبات هاهمکاری انسان ها و روبات ها

تحقیقات جدیدی که توسط دانشمندان آزمایشگاه علوم کامپیوتری و هوش مصنوعی MIT صورت پذیرفته، بصورت علمی نشان می‌دهد که در گروه‌های کاری سه نفره که از دو انسان و یک روبات تشکیل شده باشد، ما انسان‌ها که از گوشت و پوست و استخوان ساخته شده‌ایم تا حدودی فضا را برای عملکرد بهتر روباتها و تسلط آن‌ها بر روی کار فراهم می‌کنیم.

 در زمانه‌ای که از همه‌ی ما می‌خواهند که کاملا به سیستم‌های اتوماتیک اعتماد کنیم و در عین حال بی‌کاری ناشی از به کار گیری روبات‌ها رو به فزونی است، پروژه‌ای که توسط متیو گامبولی هدایت می‌شود تلاش کرده متوجه شود که در عالم عمل، روباتها و انسان‌ها چگونه در کنار یکدیگر به شکل بهتری کار خواهند کرد. گامبولی در بیانیه‌ی خبری خود می‌گوید:

در تحقیقات صورت گرفته توسط ما، به دنبال یافتن پاسخی برای این مساله بوده‌ایم که نیروی کار انسانی در چه جایگاهی در کنار ماشین به رضایت خواهد رسید و در عین حال سطح کاری مناسب خود را حفظ خواهد کرد. ما چنین کشف کردیم که پاسخ در حقیقت در دادن اختیار و استقلال بیشتر به ماشین نهفته است! و وجود یک روبات بعنوان هم‌تیمی می‌تواند کمک می‌کند تا افراد به شکل روان‌تری به همکاری با یکدیگر بپردازند.

محققان در این مطالعه، افراد را با یکدیگر جفت کرده و آن‌ها را در گروه‌های مختلفی قرار داده‌اند. در این میان یک گروه کاملا متشکل از انسان‌ها، گروه دیگری به کلی ساختار یافته از روباتها، و گروهی نیز با حالت ترکیبی شکل گرفت که در گروه سوم یک انسان وظیفه‌ی انجام عملکرد خاصی را می‌پذیرد و روبات نیز وظیفه‌ی دیگری را عهده‌دار می‌شود. در صورتی که هنوز حدس نزده‌اید، لازم به ذکر است که گروه تمام روباتیک در این میان بهترین و پربازده‌ترین عملکرد را داشته است.

دانلود ویدیو

در هر حال این مساله بدان معنی نیست که روباتهای نابودگر T-800 در آینده‌ی اجتناب ناپذیر ما حضور خواهند داشت. در این مطالعه، روباتها به دلیل الگوریتم انسانی در ارائه‌ی عملکرد حرکتی مناسب، بهتر بوده‌اند اما تنها قادرند قطعات مورد نیاز را برداشته و به دست همکار انسانی خود برسانند چراکه خوشبختانه هنوز ما انسان‌ها در انجام وظایف با جزئیات بالا عملکرد بسیار بهتری داریم. این تیم تحقیقاتی امید دارد سرانجام با به بلوغ رساندن الگوریتم مذکور، باعث بهبود در هماهنگی انسان-به-انسان نظیر بهینه‌سازی برنامه‌های شلوغ بیمارستان‌ها شود یا به بهبود هرچه بیشتر ارتباط کاری میان انسان و ماشین کمک کند.

ریشه مشکلات ما:‌ همدیگر را دوست نداریم

ریشه مشکلات ما:‌
جعفر محمدی


- در شیرهای پرچرب، روغن پالم که برای سلامتی مضر است می ریزند و به مردم می فروشند.

- در اکثر تن ماهی ها ، روغن نباتی را به جای روغن ماهی می ریزند و به مردم می فروشند.

- قبل از زدوده شدن سموم کشاورزی از روی میوه ها ، آنها را می چینند و به مردم می فروشند.

- دو میلیون خودرو و سه میلیون موتورسیکلت معاینه فنی ندارند.

- 15 میلیون پرونده مفتوح قضایی در محاکم کشور در جریان است.

- از اول فرودین تا آخر دی سال گذشته ، فقط در تهران، ‌90 هزار نفر به دلیل نزاع به پزشکی قانونی تهران مراجعه کرده اند. آمار کل کشور بیشتر است.

- در تعطیلات عید فطر که جاده های شمال به دلیل کثرت مسافران قفل شد، برخی فروشندگان بین راهی، یک بطری آب معدنی را تا 10 هزار تومان به مسافران مانده در راه فروختند.

- ... .

این لیست را می توان همچنان ادامه داد اما واقعیت این است که با فهرست کردن رنج هایی که می بریم ، کاری از پیش نمی رود.
پس چه باید کرد؟

شاید بهتر باشد کارخانه هایی که لبنیات آلوده به پالم به مردم می دهند را پلمپ کنیم و تولید کنندگان متقلب تن ماهی را به مجازات های نقدی سنگین ( نه! خیلی سنگین) محکوم نماییم.

شاید بهتر باشد از همین امروز، علاوه بر پارکینگ های شهر، بیابان های اطراف شهرها را هم تبدیل به پارکینگ کنیم و همه خودروها و موتورسیکلت های فاقد معاینه را به پارکینگ های شهری و بیابانی منتقل کنیم.

شاید یکی از راهکارهای لازم برای کاهش تعداد پرونده های قضایی این باشد که تعداد قضات بیشتری در دستگاه قضایی استخدام شوند یا شعبات پزشکی قانونی را برای تسریع در کار مراجعه کنندگان بیشتر کنیم.

گرانفروشانی که آب معدنی را چندین برابر قیمت فروختند حتماً باید به تعزیرات معرفی شوند. شاید بد نباشد که از این به بعد، نهادهایی مانند هلال احمر در شرایط مشابه ، آب و غذا به مسافران برساند.

همه این ها راهکارهایی هستند که می شود درباره شان فکر کرد، برایشان همایش گذاشت، مصوبه و بودجه گرفت و عملیات اجرایی شان را محقق ساخت اما واقعیت این است که در کنار همه این کارهای اجرایی - که در جای خود لازم اند - باید به سراغ "ریشه مشترک" همه این مشکلات رفت.

اما به نظر می رسد ریشه مشترک ریختن روغن پالم در شیر و گران فروختن آب به مسافران جاده چالوس و نزاع های خیابانی ، این است که "ما همدیگر را دوست نداریم".
اگر مدیر فلان کارخانه تولید لبنیات، مردم را دوست می داشت، با خود می گفت که درست نیست آنها با خوردن لبنیات کارخانه من دچار چربی اضافه و بیماری شوند.

آن کشاورزی که میوه های آلوده به سم تحویل مردم می دهد،‌ اگر همنوعان خود را دوست داشت، با خود می گفت که درست نیست خانواده ها به هوای این که دارند میوه های پر از ویتامین می خورند، ذره ذره سم بخورند و در دراز مدت به انواع سرطان ها دچار شوند.

آن مغازه داری که فرصت در راه ماندگی مردم را برای گرانفروشی مغتنم دانست،‌اگر مردم را دوست داشت ،‌به آنها به چشم شکار نگاه نمی کرد و ... .

چرخه "دوست نداشتن همدیگر"‌ ، در حالی همه ما را می بلعد که هر کس فکر می کند در حال زرنگی و برنده شدن است و به این نمی اندیشد که اگر من امروز آب معدنی را به 10 برابر قیمت بفروشم، فردا خودرویی سوار می شوم که کارگر خط تولیدش چون مردم را دوست ندارد، فلان پیچش را محکم نبسته است و آن کارگر هم شیر پالم دار می خورد تا زودتر سکته کند و و رئیس کارخانه لبنیات هم سر یک چهار راه با یک راننده  تاکسی سر بوق زدن دعوا می کند و مصدوم می شود و آن راننده تاکسی هم به پست تعمیرکاری می خورد که روغن تقلبی به ماشین اش می ریزد و این قصه همچنان ادامه می یابد و هر کدام از ما ، دیگری را قربانی می کنیم و قربانی دیگری می شویم.

"همدیگر را دوست بداریم" ؛ این کلید حل معماست و راهگشای بسیاری از معضلات اجتماعی است که درگیرش هستیم.

 اگر به همان اندازه که به لایه های رویی مشکلات می پردازیم،‌ به ریشه مشترک شان توجه کنیم و آن گاه از خود بپرسیم چرا دوست نداشتن همدیگر،‌ این همه فراگیر شده است و سپس به همین یک سوال و پاسخش بپردازیم، جامعه ایران ،‌جای بسیار بهتری برای زندگی خواهد بود.

پی نوشت1:

این عکس ، یکی از زیباترین عکس هایی است که دیده ام. کسی که این کاغذ را روی در خانه اش چسبانده ،‌ حتماً انسان مهربانی است و مردم را دوست دارد. 

همدیگر را دوست نداریم

ای کاش همه ما این گونه بودیم و البته می توانیم این گونه باشیم زیرا مهربانی در ذات بشر است. 
حتی اگر از منظر نفع گرایانه هم به موضوع بنگریم، نهایتاً این مهربانی ها به نفع خودمان است.  

پی نوشت 2:
برای مهربان بودن با یکدیگر ، منتظر نباشید دولت بیاید و فرهنگ سازی کند تا ما همدیگر را دوست داشته باشیم. از همین امروز به اصالت انسانی خویش برگردیم، انسان ها را دوست بداریم و رفتار مهربانانه تری داشته باشیم،‌به همین سادگی. باور کنید زندگی خودمان هم راحت تر می شود.

معنویت در کسب و کار چیست؟ (همراه منابع مطالعاتی)

از سایت thecoach.ir  نویسنده امیر مهرانی

 تاریخ شهریور ۳م, ۱۳۹۳ 

دسته بندی رشد سازمانیرشد فردیسازمان توانمند


عبارت معنویت در کسب و کار شاید مفهوم جدیدی باشد که کمتر به گوشمان خورده است. به همین دلیل فکر کردم که در این‌باره توضیح بیشتری بدهم و منابعی را به اشتراک بگذارم که کمک کند با مفاهیم این بحث آشنا شوید.

۱- معنویت چیست؟

خیلی وقت‌ها صحبت از معنویت که می‌شود ذهن ما می‌رود به سمت مذهب. در گذشته این مفهوم چنین بود. یعنی معنویت را بیشتر تحول فردی در جهت ایده‌آل دین مطرح می‌کردند. شاید هنوز نتوان تعریف شفاف و واحدی برای معنویت در نظر گرفت و نمی‌توان بین دین و معنویت خط مشخصی کشید. اما آنچه که مشخص است ورود حوزه‌های علمی به بحث معنویت و تحقیقات گسترده‌ای که دراین زمینه انجام شده نشان می‌دهد که جنبه روحانی، معنایی و اثربخش زندگی بیشتر در حوزه معنویت دسته‌بندی می‌شود. معنویت بیشتر انسان‌ها را به سمت پیدا کردن معنای زندگیشان نه در تعریف چیستی زندگی بلکه در تعریف این‌که رسالت من در زندگی چیست هدایت می‌کند و کمک می‌کند تا با رشد فردی و بلوغ ادراکی به تاثیرگذاری، شادی و رضایت عمیق و بالایی در زندگی دست‌پیدا کنند.

۲- چرا باید به معنویت توجه کرد؟

شاید تجربه کرده باشید که با وجود تلاش فراوان برای بهبود شرایط کار و زندگی، درمقطعی از خودتان می‌پرسید که همه این دویدن‌ها برای چه بود؟ آخرش که چی؟ اگر این کارها را انجام ندهم اتقاقی می‌افتد؟

معمولا همه ما در طول زندگی گرفتار این سوالات می‌شویم. پرسش‌هایی که پاسخ‌های مخرب دارند و می‌توانند هرفردی را از حرکت بازبدارند. توجه به معنویت کمک می‌کند تا با آگاهی از احساسات خود، روش‌های خودانگیختگی را دریابیم، امیدوارتر زندگی کنیم، شادی در زندگی را عمیق درک کنیم، غم‌ها و مشکلات را بشناسیم و در آنها گرفتار نشویم و کیفیت بهتری را در ابعاد مختلف زندگی تجربه کنیم. معنویت به‌شکل مستقیم با روح ما ارتباط دارد. در یک کلام معنویت یعنی شخصیتی قدرتمند در زندگی.

معنویت دمیدن روح درزندگی فرد است. قابلیت و گرایشی است که برای هر فرد ، فطری و منحصر به فرد می‌باشد. این گرایش معنوی افراد را بسوی معرفت، عشق، معنا، آرامش، تعالی، پیوند، شفقت، خوبی و یکپارچگی سوق می‌دهد. زندگی معنوی به معنای داشتن نگرشی به عالم و آدم است که به انسان آرامش، شادی و امید بدهد.

انسان ها به دو شیوه در جست و جوی شناخت حقییقت پیرامون خود هستند: شناخت علمی و شناخت شهودی یا معنوی. علم و معنویت هردو در جست و جوی حقیقت هستند اما با استفاده از ابزارهای متفاوت. در واقع می توان گفت: علم (عینیت) و معنویت( ذهنیت)، دو ابزار شناخت حقیقت هستند که مکمل یکدیگرند و در کنار هم معنا می یابند.  (نقل از سایت معنویت در کسب و کار)

۳- تاثیر معنویت در کسب و کار چیست؟

علاوه بر هوش ریاضی(IQ) و هوش هیجانی (EQ)، هوش سومی نیز به عنوان هوش معنوی (Spiritual Intelligence – SQ)، برای انسان ها شناسایی شده است که امکان استفاده بهینه از این دو هوش را فراهم می کند. معنویت، نمادی بیرونی از هوش معنوی می باشد. معنویت در ارتقای رشد فردی و رشد کسب و کار به عنوان عاملی مؤثر و مثبت ارزیابی شده است. برخی از افراد رشد شخصی را به عنوان معنویت درونی قلمداد می کنند.

با وجود این تعریف رهبران سازمان‌ها با گسترش معنویت می‌توانند قدرتمندتر در کسب و کار خود حضور داشته باشند. از طرفی دیگر کارکنان سازمان تنها دیگر سرمایه دانشی نیستند، بلکه سرمایه‌روانشناختی هم می‌باشند، یعنی سلامت روانی کارکنان سازمان رابطه مستقیمی با کیفیت عملکرد سازمان دارد. یکی از عواملی که باعث رشد سرمایه‌روانشناختی سازمان می‌شود توجه به توانمندی‌ها و شکوفایی کارکنان سازمان است. در این مسیر افرادی که به افزایش هوش معنوی توجه می‌کنند و در این زمینه آموزش می‌بینند کیفیت بالاتری را در رشد شغلی خود تجربه می‌کنند.

۴- برای یادگیری بیشتر از چه منابعی می‌توانم استفاده کنم؟

مقالات زیر به‌شما کمک می‌کند تا درک بهتری از مفاهیم اولیه داشته باشید:


هوش معنوی و کسب و کار – نوشته دکتر ایمانی راد و رامش حقیق

هوش معنوی و کسب و کار، بررسی در یک سازمان ایرانی – متاسفانه نویسنده یا نویسندگان این مقاله مشخص نیست.

هوش معنوی در کسب و کار و نقش آن در بهبود رفتار شهروندی سازمانی – دکتر علی اکبر فرهنگی، مهدی فتاحی و بهاره واثق

 

معنای زندگی

معنای زندگی

نغمه پروان


روزگار ما روزگاری است که فاجعه ای بزرگ در آن روی داده است. فاجعه ای که آن را از دست رفتن معنا نامیده اند. فقدان معنایی برای ادامة زیستن که اضطرابی شدید، تنشی فرسایش گر، و از دست دادن یکپارچگی، کلیت و هدف را برای بشر امروز به ارمغان آورده است. تردیدی نیست که بشر امروزی، برای دست و پنجه نرم کردن با این بی معنایی، علاوه بر آماده ساختن زندگی بیرونی خویش، بیش از پیش، نیازمند برخوردار بودن از چیزی خاص است که آن را “نگرش به زندگی” می نامند. نگرشی که تنها از عهدة خود فرد برخواهد آمد و حاصل این است که او چه میزان به خود، ظرفیت ها و آرمان های خویش معرفت دارد. ریشة بسیاری از بی معنایی هایی که در زندگی بروز می کند، در نوع نگرش افراد به زندگی جستجو می شود و بی سبب نیست که برای یافتن “معنای زندگی” باید زندگی را شناخت و از این رو، به یقین می توان گفت اصل زندگی کردن “نگرش به زندگی” است. این نوع نگرش ما به زندگی است که می تواند به آن معنا و عظمت و ارزش بخشد.
در دو دفتر پیشین معنای زندگی تلاش شد تا خاستگاه های شکل گیری بی معنایی در زندگی انسان و  عواملی که سبب شد پرسش از معنای زندگی برای انسان مبدل به پرسشی غامض گردد، مورد بررسی قرار گیرد. در دفتر حاضر، که سومین دفتر معنای زندگی به شمار می آید، به برخی از عناصری پرداخته شده است که فرآیند مواجهه و اندیشیدن به آنها در مسیر زندگی، ساختار “نگرش به زندگی” فرد را بنا می کند. شاید به گونه ای بتوان ادعا کرد که کلیت مجموعة پیش رو تا اندازه ای ملموس تر از بحث های صرفا انتزاعی است و در آن علاوه بر نگاهی از بعد روانشناسی به مسئلة بی معناشدن انسان، به مسائل جزئی تر زندگی انسانی، همچون، نقش کامیابی، رنج در  معنادار کردن زندگی و وقفه های ناگهانی زندگی در اثر این بی معنایی نیز نگریسته شده است.
به جهت رابطة تنگاتنگ فلسفه و روانشناسی، خصوصا در بحث از معنای زندگی، گفتگوی این دفتر معنای زندگی را به بررسی معنای زندگی از دیدگاه روانشناسی، با حضور دکتر علیرضا شیری اختصاص داده ایم. مدرسی یونگ شناس، که علاوه بر داشتن مطالعاتی در زمینة عرفان و فلسفه، مواجهه های زیادی را با درمانجوهایی داشته است که هریک به نحوی درد بی معنایی را بواقع در زندگی خویش لمس کرده اند. 
معنای زندگی به قلم سوزان ولف، به مسائلی همچون جاودانگی، پوچی، و رابطة معنا و مرگ در زندگی می پردازد و معناداری را از دو جنبة عینی و ذهنی مورد ملاحظه قرار می دهد. لورنس جیمز در کامیابی و غایتمندی زندگی در پی اثبات این ادعاست که زندگی ای که توام با برخی کامیابی ها باشد در بطن خود بسیار معنادارتر از زندگی بدون هیچ گونه کامیابی است و بیان می کند که چرا کامیابی ها در معنا بخشی به زندگی دخیل می باشند. دین به زندگی معنا می بخشد مقاله ایست از لوئیس پل پویمن که نویسنده در آن قصد دارد نشان دهد یک زندگی مبتنی بر خداباوری هشت اصل حیاتی را در خود جای می دهد که سبب معنادار شدن این نوع زندگی خواهد شد. در مقاله ای از جان ککس بی معنایی زندگی انسان هایی بررسی می شود که برنامة زندگی آنها نه برنامه ای بی حاصل، نه مخرب و نه پیش پا افتاده است، اما با این حال آنان نیز طعم تلخ بی معنایی را در زندگی چشیده و از پی گیری برنامه های خویش باز می مانند. ککس در این مقاله که تنها بخشی از آن در این دفتر به چاپ رسیده است پاسخی را که دو رهبرد دینی و اخلاقی به این نوع بی معنایی می دهند توصیف می کند. مسئله رنج انسان در کتاب ایوب، به قلم مهدی ابوطالبی یزدی، برگرفته از کتاب سه فلسفة زندگی پیتر کریفت (Peter Kreeft)، با مد نظر قرار دادن کتاب ایوب و بررسی مسئلة رنج، بدون پاسخگویی به مسئلة رنج، دیدگاه و احساس درست و نادرست در مورد مسئله رنج و مفهوم زندگی را مورد کنکاش قرار می دهد.  بررسی مسئله تعارض اشتیاق به مرگ با معنای زیستن در مثنوی معنوی، نوشته ای است از  سیده زهرا حسینی که در آن نوع نگاه به مرگ را از نوع نگرش به زندگی، و نگرش به زندگی را برخاسته از نظام جهان بینی و الهیاتی فرد توصیف می کند و روش کشف این عوامل را توجه به کاربردهای زبانی و دایره واژگان هر شخص می داند و از این رو وارد زبان مولوی در رابطه با مرگ خواهی او می شود.
در انتهای کلام لازم به ذکر است که بی تردید، نمی توان انکار کرد عناصری که بر معناداری یک زندگی مؤثرند، دارای آن چنان طیف گسترده ای هستند که شاید انسان هیچگاه نتواند تمامی معادلات آکنده از مجهول آن را بواقع حل کند و بحث و اندیشه ورزی پیرامون این موضوع تا زندگی هست بقوت خود باقیست. اما در این میان ذکر این نکته ارزشمند است که:
هرگاه اعتماد به امر نهایی متعالی و اخلاقی زیستن با آگاهی پیوند خورده است، ارزش هایی بی بدیل به زندگی بخشیده است. آگاهی توان ارزشمند ساختن و معنادار کردن زندگی را دارد. با آگاهی می توان به رخدادها، اشخاص، اشیاء و دستاوردها ارزش اعطاء کرد و این آگاهی از تفاوت های فردی ما نشأت می گیرد. تفاوت هایی که می تواند در برنامه های معنابخشی که قصد پی گیری آنها را داریم نقش اساسی را ایفاء کنند. بنابراین با توجه به منش ها و شرایط مختلف، حتی در چارچوب اراده ی خداوند و اصول اخلاقی، معنای زندگی نمی تواند برای همة افراد یکسان باشد. هر فرد موظف است زندگی خود را در هماهنگی کامل با برنامه هایش که برحسب ظرفیت ها، علائق و ترجیحاتش است معنادار سازد تا بتواند به خودشکوفایی (self-actualization) و شادکامی(happiness) که هدف غایی نیل به یک زندگی معنوی است دست یابد. به یاری خداوند در نظر داریم در امتداد بحث معنای زندگی با اختصاص دفتری به بحث شادکامی این امر خطیر و بسیار تأثیرگذار در زندگی انسان را هرچه بیشتر مورد بررسی قرار دهیم.