رئیس ستاد اقامه نماز گفت: حفظ قرآن مستحب اما تدبر در آن واجب است.
به گزارش ایسنا؛ حجتالاسلام محسن قرائتی، عصر امروز (۱۸ آذرماه) در همایش روحانیون که در حسینیه اعظم زنجان برگزار شد، اظهار کرد: تدبر در قرآن واجب و حفظ قرآن مستحب است. در شب قدر میگوییم «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» در حالی که در این شب همه مساجد، مراسم عزاداری، سخنرانی و دعای جوشن کبیر دارند اما خبری از تفسیر قرآن نیست.
وی با اشاره به اینکه ما قرآن را علم نمیدانیم بلکه آن را فقط کتابی مقدس قلمداد میکنیم، ابراز کرد: امام صادق (ع) میفرماید: اگر طالب علم هستید، به قرآن مراجعه کنید؛ در حالیکه ما به سادگی از روی آیات قرآن رد میشویم. اگر فقط به آیهای مثل «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» توجه کنیم از چندین بعد میتوانیم آن را بررسی و موشکافی کنیم.
این مفسر قرآن به بهرهگیری از این کتاب الهی در همه ابعاد زندگی روزمره، فعالیتهای علمی و سخنرانیها تأکید کرد و افزود: قرآن ۱۰۰ درصد وحی از طرف خداوند بوده و همه آیات آن حقیقت است. در حالی که پژوهشهای انسانها خطا دارد یا اینکه گفتن تاریخ نمیتواند ۱۰۰ درصد درست باشد؛ چراکه در تاریخ روز دروغ وجود دارد چه برسد به تاریخ گذشتگان، در حالی که قرآن مملو از تاریخهای سالم است.
رئیس ستاد اقامه نماز با اشاره به اینکه یکبار در محضر مقام معظم رهبری عرضه داشتم که ۳۵ روضه را از متون قرآن بیرون کشیدهایم، تصریح کرد: در داستان حضرت موسی میخوانیم که به فرعون گفتند یک زن فرزندی به دنیا میآورد که حکومت تو را زیر و رو خواهد کرد و او دستور داد هر زنی که پسری به دنیا آورد، فرزند او را بکشند. خداوند با چهار قلاب حضرت موسی که نوزاد یک روزه بود را از مادر جدا کرد و جان او را نجات داد.
وی ادامه داد: قلاب اول این بود که خداوند میفرماید: ما وحی کردیم؛ یعنی وصل به غیب شد. قلاب دوم این است که خداوند فرمود: ما قلب مادر را خودمان نگه میداریم. مورد سوم این بود که گفته شد کودک را در آب بینداز ما او را برمیگردانیم و چهارمین مورد خداوند فرمود: او را پیغمبرش میکنیم. در این مقایسه باید دید حضرت علیاصغر را چطور در روز عاشورا گرفتند، در حالی که او طفلی ۶ ماهه بود و با مادر انس و الفت بیشتری داشت. علیاصغر در خون دست و پا میزد در حالی که حضرت موسی در آب بود.
حجتالاسلام قرائتی با تأکید بر اینکه بدنه سخنرانیها باید برگرفته از قرآن باشد، یادآور شد: انسان هر لحظه که قرآن میخواند به ابعاد جدیدتری از آن پی میبرد. همانطور که در این کتاب الهی بیان شده که نشانههایی در آسمان است که انسان از روی آن عبور یا مرور میکند.
این مدرس حوزه به شرایط اصلاح و ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرد و گفت: در این امر سن و آمار شرط نیست و ابتدا باید از نزدیکان و فامیل آغاز شود و بعد هموطن و همه مردم را در بربگیرد. همچنین باید لحن عاطفی باشد و از وجدان فرد کمک بگیرد و لحن آمرانه نداشته باشد. هر نزاعی در جامعه پیدا شد اصلاح آن در قرآن و مبانی آن نهفته است.
رئیس ستاد اقامه نماز با بیان اینکه پیشنمازی شغل نیست و روحانی باید قرآن و حدیث برای مردم بگوید، تصریح کرد: ارزش ما به تکرار ذکر است. از اینرو باید مسائلی برای مردم تبیین شود که دانستن آن برای مردم ضروری است. از قرآن باید قانون استخراج شود. قرآن در همه ابعاد زندگی آیه دارد در حالی که ما به سراغ آن نرفتیم و آن را مهجور گذاشتهایم.
اروپا با وجود اینکه در زمینه تحقیقات هوش مصنوعی حرف اول را میزند اما وقتی سخن از کاربردهای این فناوری در عرصههای صنعتی به میان میآید، نام اروپا بعد از آمریکا و چین قرار میگیرد. به این منظور، پروژه جدید افق ۲۰۲۰ به دنبال کاهش و حذف این شکاف بین تحقیقات هوش مصنوعی و کاربردهای آن در صنایع است.
به گزارش ایسنا، روزنامه «فرهیختگان» در ادامه نوشت: سیستمهای حیاتی ایمنی هوش مشترک(CISC) در قالب این پروژه، بورسیههای تحصیلی را با رویکرد هوش مصنوعی انسان محور اتحادیه اروپا در سطح بالایی به ۱۴ دانشمند در کلاس جهانی ارائه میدهد و مجموعهای از مهارتهای میانرشتهای را برای توسعه سیستمهای اطلاعاتی مشترک و ارتباط تحقیقات با کاربردهای صنعتی ایجاد میکند. درحال حاضر، بسیاری از فناوریهای روز دنیا با استفاده از هوش مصنوعی کار میکنند و نبود این فناوری سرعت انجام و پیشبرد بسیاری از کارها را با کندی مواجه کرده است.
زمانبندی ۹ ساله تا ابرقدرتی در هوش مصنوعی
در یک دهه آینده، هوش مصنوعی در آستانه ایجاد یک اثر دگرگونکننده در حوزه تجاری و اجتماعی است و ملتهای دنیا خواستار آن هستند که بهعنوان کشوری موفق و برتر در زمینه هوش مصنوعی فعالیت کنند و حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشند. در استراتژی ملی هوش مصنوعی انگلیس که به تازگی منتشر شده، محققان بر این اساس درنظر گرفتهاند که انگلیس تا سال ۲۰۳۰ بتواند به ابرقدرت جهانی در حوزه هوش مصنوعی تبدیل شود. این پیشبینی جز با رشد اکوسیستم هوش مصنوعی، گذار به اقتصاد مبتنیبر هوش مصنوعی و گرفتن حق حاکمیت هوش مصنوعی برای محافظت از شهروندان در عین بهبود نوآوری محقق نخواهد شد. «ریشی سوناک» صدراعظم انگلیس همراستا با این استراتژی، بهتازگی یک بسته جدید ۳۴ میلیون پوندی جهت تامین مالی ۲۰۰۰ بورسیه تحصیلی برای دورههای تبدیل کارشناسیارشد هوش مصنوعی و علوم داده برای دانشجویان محروم اعلام کرده است.
سرمایهگذاری عظیم انگلیسیها
استراتژیها چگونه عمل میکنند؟
به نظر میرسد نخستین مرحله از این استراتژی بر جمعآوری دادهها برای اطلاع از سیاستهای آینده هوش مصنوعی متمرکز است. برخی استانداردهای ژئوپلیتیکی هم وجود دارند که پیرامون مقررات هوش مصنوعی در معاملات تجاری است و مشخص میکند که آیا انگلیس میتواند تا این اندازه در صحنه جهانی در این زمینه تلاش کند یا خیر. در این راستا، دولت انگلیس همچنین قرار است طرح ملی نوآوری و پژوهش هوش مصنوعی را بهمنظور هماهنگی و همکاری میان محققان کشور اجرایی کند که از این طریق به تحول توانمندیهای هوش مصنوعی در این کشور کمک خواهد کرد. این طرح، پذیرش فناوریهای هوش مصنوعی در بخش دولتی و تجاری و نیز توانایی آنها برای عرضه به بازار را تقویت میکند. در این مسیر، انگلیس قرار است دفتر مشترک هوش مصنوعی و برنامه تحقیقات و نوآوری انگلیس را با هدف تداوم توسعه این فناوری در بخشهای مستقر در خارج از لندن و جنوب شرق آن راهاندازی کند. این امر بر تجاریسازی ایدهها تمرکز کرده و میتواند شاهد تمرکز دولت بر سرمایهگذاری در این حوزه باشد که پتانسیل بالایی در حوزههای مختلف ازجمله انرژی و کشاورزی دارد. این دولت همچنین یک مرکز استاندارد هوش مصنوعی را برای هماهنگی مشارکت انگلیس در تنظیم قوانین در سطح جهانی راهاندازی کرده و با موسسه آلن تورینگ همکاری میکند تا دستورالعملهای مربوط به اخلاق و ایمنی هوش مصنوعی را در بخش دولتی بهروزرسانی کنند. استراتژی ملی انگلیس برای استارتاپهای فعال در این حوزه نیز شامل برنامهای برای ارزیابی نیازها و چالشهای تامین بودجه خصوصی طی ۶ تا ۱۲ ماه آینده است. در این مسیر، دولت این کشور درنظر دارد طرح ویزای جدیدی را برای جذب برترین استعدادهای دنیا در حوزه هوش مصنوعی به انگلیس جذب کند.
نیاز به همکاری صنعت و دانشگاه
به گزارش timeshighereducation، تمام اینها اخبار خوشایندی هستند اما با وجود این، برای اطمینان از اینکه سرمایهگذاری در پژوهش و آموزش هوش مصنوعی پتانسیل لازم را برای تغییر جوامع و منافع اقتصادها در اختیار دارد، همکاری صنعت و دانشگاه ضروری است. در این میان، با وجود همکاری دانشگاه و صنعت باز هم مشکلاتی پیش روی رویکردهای دولت انگلیس در چنین همکاریهایی وجود دارد. یکی از چالشهای کلیدی، درک محدودی است که صنعت ممکن است از چگونگی مشارکت دانشگاهها داشته باشد. بیشتر دانشگاهها و مراکز آموزشی در انگلیس، فهرستی از فرصتهای همکاری، استخدام فارغالتحصیلان، پروژههای مشترک کارشناسیارشد، مشاوره و پروژههای تامینشده را ارائه میدهند که یکی از نمونههای آن، مشارکت در انتقال دانش است که برای همکاری با یک شرکت، در چالشی که با آن روبهرو میشود، بهصورت پارهوقت از سوی دانشگاه تحت نظارت قرار گرفته و عملیات انتقال دانش را تامین مالی میکند. چنین برنامههایی نهتنها انتقال دانش از دانشگاه به تجارت را امکانپذیر میکند، بلکه دانشگاهیان را هم برای کار روی مشکلات عملی ترغیب میکند. اما حتی اگر این فهرست از امکانات و قابلیتها برای شرکتها ارتقا مییافت، برای اجرای موفقیتآمیز استراتژی هوش مصنوعی ملی، هم صنعت و هم دانشگاه ممکن است برای همکاری نیاز به اتخاذ روشهای جدید و انعطافپذیر پیدا کنند.
موانع موجود بر سر راه دانشگاه و صنعت
یکی از روشهایی که در مسیر همکاری صنعت و دانشگاه باید اتفاق بیفتد گسترش کاربردهای هوش مصنوعی است که برای تحقق این امر، طیف وسیعی از ذینفعان و رشتههای مرتبط با این حوزه باید جمع شوند تا بتوان به شیوهای کاربردی از این حوزه استفاده کرد که نهتنها از نظر فنی مناسب هستند، بلکه الزامات اخلاقی و قانونی را نیز برآورده میکنند. برای این منظور، دانشگاهها باید فعالیتهای میانرشتهای را تشویق کنند که از آن جمله میتوان به ایجاد پیوند میان ریاضیدانان و دانشمندان حوزه کامپیوتر با متخصصان علوم انسانی و اجتماعی بهمنظور تولید سیستمهای قابل اعتماد و مستقلی اشاره کرد که منصفانه و مسئولانه بوده و حریم خصوصی را حفظ میکنند. چند پیشرفت بزرگ در حوزه تعامل هوش مصنوعی و یک رشته متفاوت به تازگی اتفاق افتاده که میتوان به استفاده موفق از هوش مصنوعی برای حل مسائل درازمدت در حوزه زیستشناسی اشاره کرد. شاید دانشگاهها نیز در شرایطی قرار گیرند که مجبور به برداشتن موانع صنعت شوند. فراتر از دسترسی به دانشگاهها و پژوهش، برخی شرکتها ممکن است از دسترسی به منابع دانشگاهی مانند فضای کاری، منابع کتابخانهای، محاسبات با کارایی بالا یا مجموعه سخنرانیهای عمومی نیز بهرهمند شوند. درحال حاضر، نه دانشگاهها و نه شرکتها، هیچ کدام بهطور انحصاری برای این کار راهاندازی نشدهاند.
کاهش حضور دانشجویان در صنعت
مشکل دیگری که در رویارویی دولت انگلیس برای رسیدن به ابرقدرتی در حوزه هوش مصنوعی وجود دارد، عدم حضور کافی فارغالتحصیلان و دانشجویان فعال در این حوزه است و کارشناسان پیشبینی کردهاند که با ورود محققان و مغزهای فعال در حوزه هوش مصنوعی از دانشگاه به صنعت میتوان انتظار داشت این حوزه به مرور و طی چند سال رونق بالایی پیدا کند. شرکتهای فناورانه بزرگ اغلب مجهز به منابع محاسباتی و انسانی هستند که تحقیقات هوش مصنوعی را در مقیاسی مورد ارزیابی قرار داده و امکانپذیر میکند که محاسبات آن برای دانشگاهیان دشوار یا غیرممکن است و همین امر میتواند باعث فرار دانشگاهیان از دانشگاهها شده و اینگونه ممکن است یک شکاف دانشی هوش مصنوعی در دانشگاه ایجاد کند. این درحالی است که دولت باید تلاش کند تا متخصصان هوش مصنوعی را در موسسات آموزشی شامل دانشگاهها نگه دارد؛ متخصصان این حوزه بخش مهمی از اکوسیستم نوآوری این فناوری را تشکیل میدهند. اما بهترین اقدامی که در این میان میتوان انجام داد، برقراری رابطهای قوی میان دانشگاه و صنعت است که به دانشگاهیان اجازه میدهد بهطور نیمهوقت هم در دانشگاه و هم در صنعت مشغول به فعالیت شوند و هر دو حوزه بتوانند از توانمندیهای این متخصصان بهرهمند شوند. این اقدام میتواند اقدامات شرکتها را با استفاده از جدیدترین تحقیقات دانشگاهی بهبود بخشد اما همچنین، ورود تجربه کاری محققان و متخصصان به دنیای واقعی کلاسهای درسی دانشگاهی، به نفع دانشگاه هم تمام میشود و دانشجویان را برای فعالیت در حرفههای مرتبط با هوش مصنوعی آمادهتر میکند.
مشارکت دانشگاه و صنعت در مهارتآموزی به دانشجویان
هوش مصنوعی به سرعت درحال تکامل است و بنابراین، یک هدف متحرک بهشمار میرود. از این رو، متخصصان در قالب دانشگاه باید بهطور مداوم پیشنهادهای ارائه شده را بررسی کرده تا اطمینان حاصل کنند که در قالب همکاری صنعت و دانشگاه، نسل بعدی متخصصان هوش مصنوعی و دانشمندان حوزه داده با مهارتهای موردنیاز برای جامعه و صنعت تربیت میشوند. البته تربیت این گروه از دانشمندان نباید تنها محدود به حوزهها و تخصصهای موجود باشد و باید نیاز جامعه و صنعت را هم درنظر داشت تا بتوان به درستی نیازها را برآورده کرد. بهعنوان مثال، در دانشگاه «کوئین مری»، به تازگی بودجههایی ازسوی شورای تحقیقات بیوتکنولوژی و علوم زیستی برای مشارکت صنعتی جدید با هدف پرکردن شکاف مهارتهای شناخته شده به محققانی تعلق گرفته است که بهطور همزمان مهارتهای محاسباتی عمیق و درک کلیدی دارند. همچنین صنعت و دانشگاه میتوانند از نظر آموزشی بهطور مشارکتی اقدام کنند. صنعت و دانشگاه قادرند سخنرانیها و کل دورههای آموزشی را با همکاری هم طراحی کنند و نهتنها برای تجهیز بهتر دانشجویان فعلی بلکه از طریق دورههای آنلاین رایگان، آنها را برای زندگی آماده کنند و نیز برای الهامبخشیدن به نسل بعدی یا از طریق دورههای توسعه حرفهای مستمر عمل کنند که کارمندان شرکتها را از آخرین پیشرفتهای هوش مصنوعی مطلع میکنند. اگرچه چالشهای زیادی که در مسیر تبدیل شدن انگلیس به ابر قدرت هوش مصنوعی وجود دارد، اما زمان حاضر، مناسبترین زمان برای همکاری صنعت و دانشگاه بهمنظور رفع شکاف مهارتهای هوش مصنوعی و تقویت نوآوریهای تحقیقاتی در سطح جهانی است.
عصرایران - حل ابرچالش "صندوق های بازنشستگی" در کشور یکی از مهم ترین و پیچیده ترین دستورکارهای اقتصادی دولت سیزدهم است. بسیاری از صندوق های بازنشستگی در کشور با بحران عدم تناسب بین دخل و خرج مواجه هستند و اگر حمایت دولتی و یا فروش سرمایه های صندوق نباشد، اکثریت قریب به اتفاق این صندوق ها قادر به پرداخت حقوق بازنشستگان از محل منابع و درآمدهای پایدار و دریافتی های عادی خود نیستند. این بحران به ویژه طی سال های در پیش رو نمود بیشتری خواهد یافت و ضرورت اصلاح سازوکارهای این صندوق ها به منظور رسیدن به تعادلی پایدار در دخل و خرج آنها یکی از ضرورت های اصلی سیاست اقتصادی دولت سیزدهم است.
خبرگزاری قدس در گزارشی که در تیر ماه ۱۴۰۰ منتشر شده، هشدار داده :
"دولت سیزدهم در حالی زمام امور سازمان تامیناجتماعی و صندوقهای
بازنشستگی کشور را به دست میگیرد که ساختارهای کهنه، کاهش ضریب پشتیبانی،
کسری بودجه، عدمسرمایهگذاری مناسب و بهروز نشدن قوانین مربوط، این
نهادها را در مردابی از مشکلات قرار داده است."
موضوع وضعیت صندوقهای بازنشستگی کشور، مدتهاست از سوی کارشناسان به عنوان یک ابر چالش و یکی از تهدیدهای اصلی اقتصادی ایران مطرح شده است. کارشناسان عوامل مختلفی را در شکلگیری بحران صندوقهای بازنشستگی و وابستگی روزافزون و نگرانکننده آنها به منابع دولتی و بودجه عمومی نام بردهاند، که از جمله آن میتوان به کاهش سن بازنشستگی و کاهش منابع ورودی به صندوقها، اقتصاد تورمی و نرخ پایین رشد اقتصادی و نوسانات شدید ارزی، نظام بانکی ناکارآمد، محیط بیثبات و پرریسک کسبوکارها، و وابستگی شدید به دولت و پایین بودن نرخ بهرهوری فعالیتهای اقتصادی در صندوقها اشاره کرد.
در این میان گزارش اخیر معاونت رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در خصوص نظام بازنشستگی و تامین اجتماعی ایران پرده از مشکلات نظام بیمهای و صندوقهای بازنشستگی برداشته است. این گزارش هشدارهای جدی را خصوص سازمان تامین اجتماعی، صندوق بازنشستگی کشوری و سازمان بازنشستگی نیروهای مسلح مطرح میکند، و در این میان تنها یکی از صندوقهای بازنشستگی کشور یعنی صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر در مقایسه با سایر صندوق ها باثبات و پایدار ترسیم شده است.
مرور وضعیت شاخصهایی چون نسبت پشتیبانی در صندوقها و نسبت منابع به مصارف به عنوان عوامل کلیدی موثر در پایداری صندوق میتواند در ارائه تصویری دقیقی از بحران های پیش روی دولت سیزدهم در مواجهه با صندوقهای بازنشستگی موثر خواهد بود.
نسبت پشتیبانی بیانگر نسبت تعداد بیمه پردازان به مستمری بگیران صندوقهای بازنشستگی است و در حالت مطلوب معمولا بین 6 تا 7 و حداقل این نسبت برای جلوگیری از ورشکستگی صندوق ها 3 است. به عبارت دیگر باید نسبت پشتیبانی بیشتر از 3 باشد تا صندوق به منابع خارجی (مانند بودجه دولت) برای حفظ تعادل در منابع و مصارف نیازمند نشود. با توجه به میانگین نسبت پشتیبانی بیمهشدگان کشور، در این گزارش وضعیت اغلب صندوقهای بازنشستگی بحرانی است. به طوریکه بر اساس دادههای پایان سال 1399 نسبت پشتیبانی در سازمان تامین اجتماعی4.51 ، صندوق بازنشستگی کشوری 065 درصد ، سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح 083 درصد و این نسبت تنها در صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر 11.26 بوده است. به عبارت دیگر تنها یک صندوق از مجموعه صندوقهای بازنشستگی زیر مجموعه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به بودجه عمومی وابسته نیست.
در خصوص شاخص نسبت مصارف و منابع نیز که بر اساس گزارش مذکور
میتواند بیانگر وضعیت مالی صندوقها باشد، دادهها نشان می دهد که سازمان
تامین اجتماعی رشدی معادل 250 درصدی را طی سالهای 1398 تا 1400 در مصارف
داشته و سازمان بازنشستگی کشوری نیز رشد 253 درصدی را در تنها سال 1398
تجربه کرده است، روند افزایشی این شاخص در صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان،
روستاییان و عشایر در سال 1398 متوقف شده و حتی در سال 1399 کاهش 7 درصدی
داشته، که دلیل این امر افزایش درآمدهای صندوق در مقایسه با مصارف و
هزینههای آن نسبت به سال 1398 بوده است.
بررسی مختصر همین دو شاخص، در تصویر عمق بحران پیش روی صندوق های بازنشستگی کافی است. اما سوال اینجاست که میتوان با اتخاذ سیاستهای کوتاه مدت وآنی توان تاب آوری صندوق ها را در مواجهه با این بحران ها افزایش داد؟
به نظر میرسد با بررسی گزارشهای عملکرد وصورتهای مالی صندوقهای بازنشستگی کشور میتوان الگویی از اقدامات آنی وعاجل را در مسیر برون رفت از بحران شناسایی کرد. به این منظور در ادامه با رویکردی مقایسه ای عملکرد سازمان تامین اجتماعی به عنوان بحرانی ترین صندوق بازنشستگی کشور وصندوق بیمه روستاییان وعشایر به عنوان صندوق باثبات وپایدار مورد بررسی قرار گرفته اند.
بی تردید پرداختن به ابعاد مختلف عملکرد این دو صندوق در این فرصت
مقدور نیست؛ جوان بودن صندوق بیمه اجتماعی روستاییان وعشایر، ساختار
وتشکیلات و حتی ماهیت ماموریتهای آن از مهمترین دلایل تفاوت صندوق
روستاییان و سازمان تامین اجتماعی است، اما میتوان گفت عملکرد حوزه
سرمایهگذاری و طراحی و اجرایی سیاستهای این نیز میتواند تا حدودی چرایی
تفاوت صندوقها در شاخصهای کلیدی را توضیح دهد، حوزه ای که صندوقهای
بازنشستگی در آن با چالشهای جدی روبرو هستند.
برای مثال، منابع درآمدی سازمان تامین اجتماعی شامل درآمدهای حاصل از دریافت حق بیمه، حق بیمه انتقالی از سایر، کمکهای بلاعوض ومازاد درآمد بر هزینه است. سهم درآمد حاصل از حق بیمه (بدون در نظر گرفتن حساب مازاد درآمد بر هزینه) بالغ بر 91 درصد از کل منابع سازمان در سال 1399 بوده که در مجموع منابع این سازمان نسبت به سال 1398 ، با افزایش دو برابری مواجه بوده است و حتی افزایش حدود 100 درصدی ناشی از عرضه دارایی های سازمان در بورس نیز قادر به تامین رشد 250 درصدی هزینه های سازمان طی دو سال اخیر نخواهد بود.
اما نکته قابل تامل آنجاست که به باور کارشناسان فروختن اموال برایِ
تامین هزینههایِ جاری در بزرگترین تامین کنندهی خدمات اجتماعی کشور، خود
یک فاجعه است. علی حیدری کارشناس تامین اجتماعی در مصاحبه با ایلنا با
بیان اینکه اموال سازمان تامین اجتماعی جزء ذخایر بیمهشدگان است، هشدار
داد باید در مورد نحوه مصارف وفروش آنها حتما "پاسخگویی" وجود داشته باشد،
گفته این نگرانی وجود دارد که مدیران آن هرچه بیشتر وبیشتر با ارزشترین
داراییهای بیمهشدگان در سازمان را که پشتوانهی قابل اعتمادی برای 3
میلیون و300 هزار بازنشسته است، بفروشند ومنابع به دست آمده را صرف
هزینههای جاری کنند.
در مقابل گزارش عملکرد صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر (که بر روی سایت آن در دسترس عموم قرار گرفته) اظهار می دارد، که این صندوق با اصلاح نظام سرمایهگذاری که با تغییر بهینه پرتفوی سرمایهگذاری و کاهش درصد وجوه سپرده در سال 1398 و هدایت آن به سمت سهامهای بنیادی همراه بوده است، طی مدتی مشابه رشد 543 و 560 درصدی را به ترتیب در ارزش سبد سرمایهگذاری و ارزش سبد بورسی خود (از ابتدای 1398 تا اول شهریور1400 ) رقم زده است.
همچنین با بررسی دادههای منتشر شده در سایت شستا نیز تفاوت عملکرد دو سازمان در حوزه سرمایهگذاری بار دیگر نمایان میگردد. چنانکه در سال 1398 بر اساس دادههای گزارشهای موجود، سبد بورسی شستا با ارزش 470630 هزار میلیارد تومان، تقریبا 4 برابر صندوق بیمه روستاییان و عشایر بوده، در حالی که با اقدامات صورت گرفته، طی دو سال گذشته این فاصله چنان کاهش یافته که نسبت ارزش سبد بورسی شستا و صندوق بیمه روستاییان در شهریور 1400 به حدود یک و نیم برابر رسیده است( ارزش روز سبد بورسی شستا در شهریور 1400 حدود 162 هزار میلیارد تومان بوده و این شاخص در صندوق بیمه روستاییان حدود 92 هزار میلیارد تومان بوده است.)
به این ترتیب، رشد در دو شاخص ارزش سبد سرمایهگذاری وارزش سبد بورسی در کنار، مدیریت مصارف و در نتیجه کاهش آن از سال 1398 تا کنون، چشم انداز روشنی را در برابر روستاییان و عشایر عضو این صندوق برای گذران دوران بازنشستگی و سالمندی ترسیم کرده است و صندوق بیمه روستاییان را به پایدارترین و با ثباتترین صندوق بازنشستگی کشور بدل نموده است.
در پایان لازم به یادآوری است که امروز تمامی کارشناسان مدعی هستند
که یکی از مسیرهای برون رفت صندوقهای بازنشستگی کشور حکمرانی خوب است که
از مسیر شفافیت وانتشار اطلاعات می گذرد، بنابراین انتخاب اصل شفافیت در
برابر ناظران و به ویژه اعضای صندوق بی شک در بهبود حکمرانی و عملکرد صندوق
ها موثر است. موضوعی که در صندوق بیمه اجتماعی روستاییان وعشایر به دلیل
ماهیت اختیاری آن ولزوم ارائه عملکرد به جامعه هدف خود، بدل به اصلی اساسی
شده وعنوان شفاف ترین صندوق را میان دستگاه های اجرایی زیر مجموعه وزارت
تعاون، کار ورفاه اجتماعی برای آن به همراه آورده است. این التزام وتعهد به
پاسخگویی که با انتشار گزارشهای عملکرد مالی وبیمهای لحظهای، ماهانه
وسالانه در صندوق بیمه اجتماعی روستاییان وعشایر ونیز گزارشهای حسابرسی
وانتشار صورتهای مالی همراه بود، می تواند عامل کلیدی تفاوت در عملکرد این
صندوق با سازمان تامین اجتماعی وحتی دیگر صندوقهای بازنشستگی باشد.
حال باید دید، دولت سیزدهم در مواجهه با این ابر چالش به کدام سو خواهد رفت؟ آیا اقدامات عاجل وآنی در تامین اجتماعی میتواند این سازمان را از بحران برهاند؟ آیا صندوق بیمه روستاییان میتواند الگوی برون رفت از بحران در صندوقهای بازنشستگی باشد؟