واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا: باید برای یک درگیری بین المللی آماده شویم

حمله روسیه به اوکراین نه تنها صلح و ثبات اروپا را، بلکه صلح و ثبات جهانی را که والدین من و نسل‌های آمریکایی برای دفاع از آن سخت جنگیدند، متزلزل می‌کند.

رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در سخنان خود در جلسه استماع کمیته فرعی تخصیص بودجه سنا در مورد بودجه دفاعی این کشور، مدعی شد که پتانسیل درگیری بین قدرت‌های بزرگ در حال افزایش است.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سی ان ان، «مارک میلی» رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا امروز سه شنبه اعلام کرد که جهان شاهد «بزرگترین تهدید برای صلح و امنیت اروپا و شاید جهان» در چند دهه اخیر به دلیل تهاجم روسیه به اوکراین است.

میلی در این باره گفت: حمله روسیه به اوکراین نه تنها صلح و ثبات اروپا را، بلکه صلح و ثبات جهانی را که والدین من و نسل‌های آمریکایی برای دفاع از آن سخت جنگیدند، متزلزل می‌کند.

وی همچنین گفت که آمریکا «در یک نقطه عطف ژئواستراتژیک بسیار حساس و تاریخی» قرار گرفته است و این جایی است که ارتش ایالات متحده باید همزمان «آمادگی خود را حفظ کند و برای آینده مدرن شود».

رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا افزود: چنانچه این کار را انجام ندهیم، امنیت نسل‌های آینده را به خطر می‌اندازیم.

وی امروز سه شنبه در بیانیه افتتاحیه خود در جلسه استماع کمیته فرعی تخصیص بودجه سنا در مورد بودجه دفاعی این کشور به سناتورهای کنگره گفت که جهان در حال بی ثبات تر شدن است.

میلی گفت: پتانسیل درگیری عمده بین‌المللی بین قدرت‌های بزرگ در حال افزایش است، نه کاهش.


واقع‌گرا یا اخلاق‌گرا؟/ عباس عبدی

دفاع از صلح، حقوق بشر، محیط زیست و دیگر ارزش‌های جهانی فقط در ذیل دیدگاه اخلاق‌گرا ممکن است، پس چرا باید به رویکرد واقع‌گرا یا به تعبیر دقیق‌تر قدرت‌گرا تن بدهیم؟
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: در پی یادداشت دیروز با عنوان «نقد مشترک نیروهای سیاسی» یکی از دوستان پرسید که خودم کدام مبنا را قبول دارم؟ آیا پذیرش رویکرد واقع‌گرا، تن دادن بر ظلم و ستم و زورگویی نیست؟ آیا تأیید آنچه که می‌گذرد و مورد پذیرش نیست تلقی نمی‌شود؟ آیا در میان این دو رویکرد بهتر نیست که به جای تأیید ظلم و زور، حداقل دیدگاه اخلاق‌گرا را بپذیریم؟ دفاع از صلح، حقوق بشر، محیط زیست و دیگر ارزش‌های جهانی فقط در ذیل دیدگاه اخلاق‌گرا ممکن است، پس چرا باید به رویکرد واقع‌گرا یا به تعبیر دقیق‌تر قدرت‌گرا تن بدهیم؟ 
 
در پاسخ عرض می‌کنم که بنده در یادداشت مذکور توصیه نکرده‌ام که رویکرد واقع‌گرا را بپذیرید و یا حتی نگفته‌ام که خودم نیز طرفدار این رویکرد هستم. هدف آن یادداشت اثبات این نکته بود که نمی‌توانیم در موضوعات مشابه به صورت دلبخواهی یک بار از رویکرد واقع‌گرا و یک بار هم از رویکرد اخلاق‌گرا استفاده کنیم. در همه حالات مشابه باید به یک رویکرد متعهد و ملتزم بود. باید از دوگانگی رویکردی پرهیز کرد. 
 
بنابراین مسأله اصلی غلبه معیارهای دوگانه است که پذیرفتنی نیست. ما نمی‌توانیم، در برابر حمله ایالات متحده به عراق، حتی با جعل اخبار دروغ سکوت کنیم، یا حکومت متجاوز را دموکراتیک بدانیم، ولی نوبت حمله به اوکراین که می‌رسد، ارزیابی متفاوتی ارائه کنیم. این دوگانگی تحلیلی و رویکردی راه را برای هر گونه تفاهمی می‌بندد. 
 
فارغ از این نکته، کدام رویکرد به صواب نزدیک‌تر است که باید از آن دفاع کرد؟ به نظر من رویکرد ترکیبی جوابگو است. به این معنی که در مقام توصیف و فهم رفتارهای، باید رویکرد واقع‌گرا را مبنای توصیف قرار داد ولی در مقام تجویز و ارزش، رویکرد اخلاق‌گرا را ترویج کرد. 
 
اجازه دهید مثالی داخلی زده شود. در مقام توصیف می‌فهمیم که با افزایش فقر و نابرابری، جرایم مالی و سرقت افزایش پیدا می‌کند. ولی در مقام تجویز به کسی نمی‌گوییم که اگر فقیر شدی دزدی کن، حتماً این کار را ضد ارزش می‌دانیم و توصیه به انجام آن نمی‌کنیم، بلکه پرهیز هم می‌دهیم. 
 
یکی از علل رشد گرایش به سرقت می‌تواند ریخته شدن قبح دزدی و یا مشروع معرفی کردن آن باشد. ما با رویکرد اخلاق‌گرا هزینه عبور فرد از زشتی دزدی را زیاد می‌کنیم. همان طور که با استناد به رویکرد اخلاق‌گرا در روابط بین‌الملل، هزینه جنگ و تجاوز را بیش‌تر می‌کنیم، در عین حال باید توجه داشته باشیم که اگر کسانی نابرابری ایجاد می‌کنند یا فقر را بیش‌تر می‌کنند، باید منتظر باشند که سرقت هم افزایش یابد. 
 
ما سرقت را مشروع و عادی نمی‌کنیم، ولی می‌دانیم که ریشه آن در نابرابری و فقر گسترده و فقدان تعلق خاطر فرد به جامعه است و کسانی هستند که این وضع را به وجود آورده‌اند و آنان نیز مسئولیت مهمی در پدیده سرقت دارند. بنابراین حکومت‌هایی که موازنه قوا را به شکل خطرناکی به هم می‌زنند در شکل‌گیری رفتار واقع‌گرا و جنگ مسئولیت مستقیم دارند. 
 
از سوی دیگر اتکا به رویکرد اخلاق‌گرا بدون توجه به رویکرد واقعگرا ممکن است در مواردی منجر به جنگ شود. در واقع باید گوشه چشمی به رویکرد واقع‌گرا در وصف رفتار حکومت‌ها داشت، چون همیشه کسانی هستند که براساس این رویکرد عمل می‌کنند، پس کنار گذاشتن آن در مقام عمل خطرناک است. هیچ اخلاقی، بدون موازنه قدرت و تضمین کافی، پایدار نخواهد ماند. پس رویکرد واقع‌گرا از این جهت نیز بر رویکرد اخلاق‌گرا برتری عملی دارد. 
 
انتزاعی و اخلاقی کردن امور واقعی مثل قدرت و پول، ممکن است نتایج منفی داشته باشد و حتی اخلاق را زایل کند. ولی بدون رویکرد اخلاقی نیز نمی‌توان زندگی کرد. در هر حال همه نسبت به وضع موجود معترض هستیم. آن را ناعادلانه و غیر اخلاقی می‌دانیم، پس باید حامل و مُبَلًِغ ارزش‌های برتر اخلاقی هم باشیم. 
 
ولی اجازه ندهیم که عده‌ای واقع‌گرا خود را پشت شعارهای رویکرد اخلاق‌گرا پنهان کنند. کاری که امروز غربی‌ها در ماجرای اوکراین به وفور انجام می‌دهند.

وزیر دفاع فرانسه: جنگ به دروازه‌های اروپا رسیده است

پارلی به سهم فرانسه در این تلاش‌های دفاعی از طریق اعزام سرباز به رومانی، پرسنل نظامی به استونی و پرواز جنگنده‌های این کشور در حریم هوایی رومانی، لهستان و کشورهای بالتیک اشاره کرد.

وزیر دفاع فرانسه تاکید کرد که جنگ به دروازه‌های اروپا رسیده است.

به گزارش ایلنا به نقل از آناتولی، «فلورانس پارلی»، وزیر دفاع فرانسه امروز -دوشنبه- در جریان سفر به رومانی و بازدید از یک پایگاه نظامی در رومانی که نیروهای ناتو و سربازان فرانسوی در آن مستقر هستند، با بیان اینکه جنگ به دروازه های اروپا رسیده است، خواستار جلوگیری از ورود آن به سرزمین‌های اروپایی شد.

پارلی که به همراه «کلاوس یوهانیس»، رئیس‌جمهوری رومانی از این پایگاه دیدن کرد، بر لزوم مشارکت کشورهای عضو ناتو با همان عزم و اراده برای حفاظت از قاره اروپا در چنین روزهای غبار آلود و مبهمی تاکید کرد.

وی افزود: «ما از طریق تلاش‌های دفاعی مشترک، وحدت تزلزل ناپذیر خود را به روسیه نشان می‌دهیم».

پارلی به سهم فرانسه در این تلاش‌های دفاعی از طریق اعزام سرباز به رومانی، پرسنل نظامی به استونی و پرواز جنگنده‌های این کشور در حریم هوایی رومانی، لهستان و کشورهای بالتیک اشاره کرد.

وی افزود: «جنگ به دروازه های اروپا رسیده است و ما نباید اجازه دهیم که وارد سرزمین ما شود».

ماکرون: جنگ به اروپا بازگشته است /جنگ در اوکراین طولانی خواهد بود

دولت "طرح پایداری" را برای مقابله با عواقب اقتصادی این بحران آماده می‌کند. این بحران برای کشاورزی نیز عواقبی خواهد داشت.

رئیس‌جمهور فرانسه هشدار داد که جنگ در اوکراین طول خواهد کشید و باید برای آن آماده شد.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری فرانسه، امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه در افتتاحیه نمایشگاه بین‌المللی کشاورزی در پاریس گفت: جنگ به اروپا بازگشته است. جنگ اوکراین طول خواهد کشید و ما باید برای آن آماده شویم. 

وی گفت: دولت "طرح پایداری" را برای مقابله با عواقب اقتصادی این بحران آماده می‌کند. این بحران برای کشاورزی نیز عواقبی خواهد داشت.

جامعۀ رنجور ایران؛ پدرانی که خانه را ترک می‌کنند

این آسیب تازه که نشانه آن با نام "ترک پدران از خانه" بروز کرده است مانند سیل می ماند. یعنی بحران آنقدر جدی شده است که مانند سیل می آید تا بخش بزرگی از جامعه را تحت تاثیر قرار دهد.

عصر ایران؛ سجاد بهزادی- آسیب های اجتماعی در جامعه ایران بیش از هر زمان دیگری نمود عینی یافته است. در جدیدی ترین نوع این آسیب که ریشه در فقر و فلاکت دارد بی‌سرپناه شدن خانواده‌ها در مواجهه با مشکلات اقتصادی و ترک خانواده توسط مردان است.

در همین ارتباط مدتی قبل نیز یکی از اعضاء اتاق بازرگانی ایران و عضو سابق شورای شهر تهران که مدیر یک موسسه خیریه نیز هست، در صفحه اینستاگرام خود نوشت: "مراجعه زنان با فرزندان‌شان به این موسسه به دلیل ترک همسران آن‌ها در ماه‌های اخیر بیشتر شده است، چراکه همسران آن‌ها به دلیل فقر و بیکاری نمی‌توانستند هزینه‌های خانواده خود را تامین کنند، به همین دلیل آن‌ها را ترک کردند".

وقتی اجزاء یک سیستم کارکرد خود را در بخش های مختلف از دست می دهد فشارها بر روی جامعه تشدید می شود.امروز پدر خانواده در ایران خود را در معرض تحمل فشارهای مضاعفی می بیند که این وضعیت ذاتا از ابتدا برای او تعریف نشده بود.بعنوان مثال ایجاد امنیت روحی و روانی در جامعه وظیفه حکومت ها و دولت هاست.

وقتی یک سرپرست خانوار خود را در معرض ناامنی های مختلف می بیند و امنیت شغلی و ایجاد یک کار شرافتمندانه برای او از دسترس خارج شده است، فشار مضاعفی بر خانواده وارد می شود و در نهایت تلخ ترین و بحرانی ترین آسیب، یعنی "ترک پدر از خانه" رخ می دهد. در این وضعیت بزرگ ترین آفتی که یک جامعه را تهدید می کند تجزیه شدگی اجزاء آن است.

وقتی یک پدر به خاطر مشکلات اقتصادی و ساختارهای ویران شده، خانه را ترک می کند، خطر تجزیه خانواده بسیار بیش تر می شود.

وقتی رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس انقلابی می گوید " ساختار اقتصادی کشور باید اصلاح شود زیرا که حدود ۴۰ میلیون نفر از جمعیت کشور نیاز به کمک فوری و آنی دارند؛" این عبارت به معنای تشدید فشارهای روحی و روانی بر پدر و سرپرست خانواده است.

این آسیب تازه که نشانه آن با نام "ترک پدران از خانه" بروز کرده است مانند سیل می ماند. یعنی بحران آنقدر جدی شده است که مانند سیل می آید تا بخش بزرگی از جامعه را تحت تاثیر قرار دهد.

مسعود نیلی از صاحبنظران اقتصادی کشور به تازگی گفته است" از نظر تورم، هیچ زمانی را به اندازه امروز خطرناک نمی‌بینم. سرنوشت ۸۵میلیون نفر در گرو نحوه مدیریت پولی و مالی کشور است؛ سیل می‌تواند همه ما را از بین ببرد. در کوتاه‌مدت در خطر هستیم نه در چند سال آینده. متوقف کردن روند تورم، در گرو اتخاذ تصمیمات سخت و محبوبیت‌زداست."


امروز نهاد خانواده در وضعیت بحران قرار دارد و پدر خانواده رنجور تر از همیشه روزگار را سپری می کند. انواع خشونت در ساختار خانواده کم بود که خشونت تازه ای به نام "ترک پدر از خانه وکاشانه" هم گریبان گیر خانواده است.

امروز بسیاری از مردان و پدران در جامعه ایران، قربانی خشونتی هستند که حاصل ناامنی و ساختارهای غلط در سیستم است. دامنه این خشونت فراتر از خشونت فیزیکی است و در نهایت چون سیل همه را خواهد برد.

وضعیت اجتماعی، اقتصادی امروز جامعه، خود به تنهایی مولد خشونت هست و نشانه های آن در ساخت اجتماعی جامعه روشن است. کمترین عوارض این خشونت دوری از انسجام، طغیان ونابردباری عمومی در بخش وسیعی از جامعه است.اجازه ندهیم که این آسیب برای پدران به صورت جهش یافته بروز کند و نهادینه شود.

خانواده یک واحد سازنده در جامعه است. اگر پدر خانواده رنجور و نابردبار باشد، مرگی ناپیدا روح جامعه را می خراشد.هستیم ولی در حقیقت نیستیم.جامعه پر از مردانی می شود با ظاهری خنثی ، ساکت و غمگین ودرونی خشمگین و طغیان گر.

به قول مرام المصری شاعر و نویسنده اهل سوریه:

مردى که دهان دارد
اما حرف نمى زند.

لب دارد
اما نمى بوسد.

مردى که با بینى اش
هیچ چیزى را نمى‌بوید.

با گوش‌هایش چیزى را نمى شنود.

مردى با چشمانِ غمگین و بازوانِ بلند
که نمى‌داند چگونه به آغوش بکشد ...