واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

دولت حجیم همه درآمدها را مصرف می کند و برای عمران چیزی نمی ماند

امیدواریم توانایی این را داشته باشیم و پیش بینی کنیم که در قانون خدمات کشور طی یک دوره زمانی دریافتی بازنشستگان را به درصد قابل توجهی از حقوق دریافتی شاغلین برسانیم.
معاون اول رئیس جمهور با انتقاد از حجم بزرگ دولت اظهار کرد: در سال جاری میزان نقدی درآمدهای دولت از میزان هزینه های جاری کشور مبلغ خیلی بالاتری نیست به همین دلیل اینکه تصور کنیم از محل بودجه دولت می توانیم عمران را توسعه دهیم و به توسعه دست یابیم خیلی نقطه روشنی وجود ندارد.

به گزارش ایسنا، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور، در یازدهمین دوره بزرگداشت روز خانواده و تکریم بازنشستگان که در تالار وحدت برگزار شد با بیان اینکه خانواده مهم ترین و تاثیر گذارترین نهاد کشور است اظهار کرد: خانواده نقش بسیار مهم و تاثیر گذاری در توسعه و پیشرفت کشور بر عهده دارد.

وی اظهار کرد: خوشبختانه در ایران کانون خانواده یکی از مستحکم ترین کانون هایی است که با وجود تلاش ابزارهای مدرن برای ایجاد فاصله، هنوز مستحکم باقی مانده است.

معاون اول رئیس جمهور در ادامه صحبت های خود تکریم از بازنشستگان را، تکریم از کسانی دانست که گذشته خود را برای انجام خدماتی مهم و کسب تجربیاتی ارزشمند صرف کرده اند.

وی خاطر نشان کرد: اگر امروز می گوییم که کشور به درجه ای از توسعه و امنیت رسیده است، بدین معناست که در گذشته عده ای این افتخارات را آفریده و امروز به جوانان سپرده اند.

جهانگیری اظهار کرد: باید از گنجینه نیروی انسانی مجرب و صاحب دانش که امروز به افتخار بازنشستگی نائل شده اند به نحوی مطلوب استفاده کنیم.

به گزارش ایسنا، معاون اول رئیس جمهور در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به حضور دولت در بخش‌های مختلف امور اقتصادی اظهار کرد: تقریبا امروز دولت در همه ابعاد کشور حضور دارد، همچنین در امور اقتصادی نیز نقش بسیار پر رنگی دارد. در همین راستا اعمال تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی دولت را با مشکلات جدیدی روبرو ساخت.

وی خاطر نشان کرد: زمانی که در پایان سال گذشته قصد داشتیم بودجه سال 95 را بنویسیم تصورمان بر این بود که برجام اجرایی شده و میزان فروش نفت‌مان افزایش و در نهایت بودجه سال 95 بودجه خوبی خواهد بود. در همین راستا مبنای بودجه 95 را بیش از 2 میلیون بشکه نفت قرار دادیم. برنامه‌ریزی کردیم که دولت نیز از خود هنر نشان دهد و خود را مجهز نماید و همچنین تولید نفت را به بالاترین سقف برساند و مشتریانی پیدا کند تا 2 میلیون بشکه نفت خود را بفروشد.

وی با بیان این‌که «پیش‌بینی ما این بود که حدود 265 هزار میلیارد تومان در سال 95 درآمد خواهیم داشت» خاطرنشان کرد: ما در دولت این میزان بودجه را به تصویب رساندیم و لایحه را تقدیم مجلس کردیم مجلس محترم نیز 30 هزار میلیارد تومان رقم درآمدهای بودجه 95 را افزایش و در نهایت 295 هزار میلیارد تومان تصویب کرد.

معاون اول رئیس جمهور با تاکید بر این‌که «رقم بودجه مصوب سال 95 بطور کامل تحقق پیدا نمی‌کند» ادامه داد: در روزهای ابتدایی سال 95 زمانی که در دولت درباره بودجه بحث و بررسی می‌کردیم به این نتیجه رسیدیم که با توجه به کاهش شدید قیمت نفت و با توجه به درآمدهای مالیاتی و سایر درآمدهای دولت، دولت قادر است 210 میلیارد تومان درآمد داشته باشد که در نهایت با در نظر گرفتن رقمی برای اوراق مشارکت، به این نتیجه رسیدیم که برای سال جاری دولت قادر نیست بیش از 240 میلیارد تومان بودجه داشته باشند.

وی با انتقاد از حجم بزرگ دولت اظهار کرد: در سال جاری در شرایطی که بیش از 2میلیون بشکه نفت صادر شده است و همچنین درآمدهای مالیاتی نیز به نسبت سال گذشته افزایش یافته است، میزان نقدی درآمدهای دولت از میزان هزینه های جاری کشور مبلغ خیلی بالاتری نیست به همین دلیل اینکه تصور کنیم از محل بودجه دولت می توانیم عمران را توسعه دهیم و به توسعه دست یابیم خیلی نقطه روشنی وجود ندارد. بزرگی دولت به قدری رسیده است که هر چه درآمد کسب می کنیم باید صرف هزینه های جاری نماییم.

به گزارش ایسنا، وی در ادامه به وضعیت صندوق های بازنشستگی کشور اشاره و اظهار کرد: همواره یکی از مباحث مطرح در بودجه دولت، کمک به صندوق های بازنشستگی بوده است.

جهانگیری با انتقاد از وابستگی کامل برخی صندوق های بازنشستگی به بودجه دولت ادامه داد: ورودی و خروجی برخی از صندوق های بازنشستگی بسیار نامتعادل است همچنین صد در صد پرداختی صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح و نیز 75 درصد پرداختی صندوق بازنشستگی کشوری از بودجه دولت پرداخت می شود.

وی تاکید کرد: با وجود همه محدودیت های دولت، دولت متعهد است که به هیچ وجه نگذارد در هیچ کدام از صندوق های بازنشستگی کشوری بازنشسته ای در انتظار پرداخت پول از صندوق خود بماند.

وی با اعلام اینکه قانون دائمی خدمات کشوری در حال اصلاح است و تا هفته های آتی جهت تصویب به مجلس ارائه می شود اظهار کرد: در حال حاضر قانون خدمات کشوری در مرحله اصلاح قرار دارد و ما مصمم هستیم که طی هفته های آتی لایحه دائمی قانون خدمات کشوری ر ا به مجلس بفرستیم.

معاون اول رئیس‌جمهور همچنین با اشاره به جزئیات مربوط به بازنشستگان در یکی از سرفصل های قانون مدیریت خدمات کشوری خاطر نشان کرد: امیدواریم توانایی این را داشته باشیم و پیش بینی کنیم که در قانون خدمات کشور طی یک دوره زمانی دریافتی بازنشستگان را به درصد قابل توجهی از حقوق دریافتی شاغلین برسانیم.

وی همچنین با تاکید بر لزوم استمرار ارتباط بازنشستگان با سیستم اداری کشور گفت: باید راهکارهایی بیاریم که این ارتباطات حداقل از جنبه عاطفی حفظ شود. این موضوع و پیشنهادات مربوط به این موضوع حتما در کمیسیون اجتماعی دولت مطرح و مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

وی ادامه داد: در این رابطه حتما به گونه ای عمل خواهد شد که برای رئسای صندوق های بازنشستگی در استان داری ها دفاتری تخصیص پیدا کرده و ارتباط تشکیلاتی منظم تری با بازنشستگان برقرار شود.

جهانگیری تصریح کرد:  در برنامه ششم توسعه نیز سر فصل مربوط به صندوق های بازنشستگی از جمله سرفصل های اصلی مورد توجه است.

وی همچنین در بخش دیگری از صحبت های خود طرح سلامت را یکی از موفق ترین طرح های دولت عنوان و خاطر نشان کرد: موضوع سلامت نه تنها برای بازنشستگان بلکه برای همه مردم دارای اهمیت ویژه ای است به همین دلیل در دولت تلاش می کنیم که نگذاریم سلامت به دغدغه اصلی مردم تبدیل شود.

با همین روند نابودی جنگل‌های ایران قطعی است

طی ۱۱ سال اروپا سبز تر و ایران خشک تر شده و این مسئله آینده تاریکی را برای ایران رقم می زند.
به گزارش مشرق، قاره اروپا در نیم‌کره شمالی قرار گرفته و پس از اقیانوسیه، دومین قاره کوچک جهان است. قاره اروپا با قاره آسیا در یک پهنه خشکی قرار گرفته‌اند و با یک‌دیگر اوراسیا را تشکیل می‌دهند.مساحت اروپا حدود ۱۰ میلیون کیلومترمربع است و بیش از ۷۳۰ میلیون نفر جمعیت دارد که یازده درصد از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند. اروپا پس از آسیا دومین قاره جهان از نظر تراکم جمعیت است. این قاره در اصل شبه جزیره‌ای در شمال غرب اوراسیا و در شمال قاره آفریقا است.


اروپا که به دلیل قرار گرفتن در منطقهٔ معتدل شمالی به قاره سبز معروف است  یکی از متفاوت ترین مناطق زمین را پدید آورده به طوری که یک‌سوم از زمین‌های این قاره قابل کشاورزی است که این درصدی بسیار بالاتر از دیگر قاره‌های جهان می باشد. در اروپا هیچ بیابانی وجود ندارد و نزدیک به ۴۰ درصد این قاره جنگل های پهن برگ و سوزنی برگ است واز همین رو لقب قاره سبز را بر دوش می کشد.
سبز بودن قاره اروپا دلیلی بر این که دولت به فکر جنگل کاری نباشد نیست و دولت های اروپایی عزمی جدی برای جنگل کاری دارد از همین رو از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۵، ۳۳ درصد به جنگل های اروپا اضافه شده و اروپای سبز سبز تر از گذشته به حیات خود ادامه می دهد. کشور آلمان با کاشت ۱۲۰۰ هکتار جنگل کاری ظرف مدت ۱۴ سال توانسته است مقام نخست را کسب کند و از همین رو در پاکسازی هوای اروپا نقش بسیار تاثیرگذاری داشته است. اگر وضعیت اروپا را با ایران مقایسه کنیم خواهیم دید ایران به عنوان یک کشور خشک و نیمه خشک نه تنها برنامه حساب شده ای برای جنگل کاری نداشته بلکه بسیاری از پوشش گیاهی خود را ظرف مدت ۱۴ سال از دست داده است.
 
ایران از خشک‌ترین کشورهای جهان است که ۲۰ درصد از خاک این سرزمین توسط بیابان ها اشغال شده است. وسعت بیابان‌های ایران ۳۲.۵ میلیون هکتار است که در ۱۸ استان ایران پراکنده هستند. کانون‌های بحرانی و فرسایش بادی بیابان‌های ایران نزدیک به ۱۸۹ کانون است. فعالیت‌های بیابان‌زدایی در ایران از سال ۱۳۴۵ آغاز شده و هنوز ادامه دارد. البته اقداماتی علیه این بیابانی شدن صورت گرفته و تعداد جنگل‌های دست‌کاشت کم نیست. کویر لوت و دشت کویر از بیابان‌های اصلی و بزرگ ایران‌ هستند.
 
بیابان‌زایی فرآیندی است که نه تنها ایران که کل جهان را تحت تاثیر خود قرار داده؛ اما سهم ایران از بیابان‌زایی در مقایسه با سایر کشورهای جهان به طور میانگین بیشتر است. سرانه بیابان در کشور بیش از دو برابر سرانه جهانی است؛ یعنی بیش از ۲۰ درصد مساحت کشور را اراضی بیابانی تشکیل می‌دهد. آمار دقیقی از میزان بیابان زایی در ۵۰ سال گذشته ایران وجود ندارد، اما آنچه به وضوح مشاهده می‌شود کمبود آب، پیشروی بیابان در مراتع و مناطق شهری و طوفانهای شن است. طبق آمارهای منتشر شده بیش از ۶۰ درصد جنگل های ایران تخریب شده و یا در مرز نابودی قرار دارند که این روند،بازتاب اقدامات سازمان جنگلها و سیاست های اتخاذ شده دولت های مختلف پس از دوران دفاع مقدس بوده است. این در حالی است که قوانین هم ناکارآمد هستند و برای متخلفان بازدارنده نیستنند؛ مثلا برای قطع  درختی که بیش از ۱۰۰ دلار ارزش دارد، تنها جریمه ۲۵۰ هزار تومانی در نظر گرفته شده است!
 
پدیده بیابانی شدن یکی از آسیب‌های جدی محیط‌زیستی است که سالانه خسارت یک هزار میلیارد تومانی به کشور وارد می‌کند. توقف این روند، هزینه زیادی در بردارد و برای هر هکتار بیابان زدایی، دو میلیون تومان اعتبار نیاز است؛ بنابراین مساحتی که می توان بیابان زدایی کرد، بستگی کامل به میزان اعتبارات دارد. طبق تصاویر ماهواره ای در چند سال گذشته به طور متوسط روزانه ۴۰ هکتار جنگل زدایی در جنگل های شمال کشور صورت گرفته که مازندران سهم بیشتری از این جنگل‌زدایی را به خود اختصاص داده است. جالب است بدانید که جنگل زدایی بیشتر در مناطق بالا دست و نقاطی که جاده احداث شده، رخ داده است. قطع بی‌رویه درختان، الگوی نامناسب کشاورزی و فرسایش خاک، احداث سد، هدررفت آب و بی‌توجهی به بحران کم‌آبی و چرای غیراصولی دام از دلایل عمده بیابان‌زایی در ایران است.
 
سرعت بیابان‌زایی در کشور آنقدر بالاست که می‌توانیم از الان نگران روزی باشیم که کل ایران تبدیل به یک بیابان بزرگ شود! سطح کل زمین کشور حدودا ۱۶۴ میلیون هکتار است که ۱۲.۴ میلیون هکتار یعنی حدود ۷.۶ درصد از کل آن را جنگل، ۲۰ درصد را بیابان و ۵۵ درصد را هم مرتع تشکیل می دهد.
 
طبق گزارش  منتشر شده توسط مرکز پژوهش های مجلس، امروزه در مقایسه با دهه های پیش مساحتی معادل ۶۰ درصد از جنگل های ایران تخریب شده است! همچنین سالانه رقمی بالغ بر ۴۰۰ هزار هکتار از اراضی حاصلخیز کشور دستخوش فرسایش می شود. در سه دهه گذشته تاکنون در اثر تخریب، جنگل های کشور از حدود ۱۸.۳ میلیون هکتار به حدود ۱۲.۴ میلیون هکتار تقلیل یافته است که از این میزان، حدود ۱.۹ میلیون هکتار در منطقه البرز شمالی واقع است. با یک حساب سرانگشتی می‌توان برآورد کرد که در آینده‌ای نه چندان‌دور، این جنگل‌زدایی به یک بحران جدی تبدیل خواهد شد؛ درواقع اگر این روند ادامه پیدا کند، در ۳۱ سال آینده دیگر چیزی به عنوان مرتع و جنگل در کشور نخواهیم داشت!
 
متاسفانه هیچ برنامه ای برای احیای جنگل ها و مبارزه با قاچاق چوب وجود ندارد و یکی از خاص ترین نقاط سبز جهان درکمتر از ۵۰ سال نابود خواهد شدجنگل های هیرکانی ایران طی دو دهه گذشته مورد هجوم بی سابقه یی قرار داشته اند و با وجود اعتراض های گسترده تشکل های زیست محیطی، دانشجویان رشته جنگل و محیط زیست، کارشناسان دلسوز، استادان و خبرنگاران و همچنین مردم بومی، به طور مستمر مورد بهره برداری های سنگین و تغییر کاربری قرار گرفته اند. این در حالی است که حتی گستردگی پیامد هایی نظیر سیل، رانش زمین، توفان، خشکسالی های مکرر و جنگل سوزی های وسیع، کوچک ترین اثری در تغییر نگرش مسوولان اداره کشور در حفاظت جدی از این جنگل ها نداشته است.
 
نگاه به جنگل های باستانی به عنوان کارخانه تولید چوب در حقیقت ادامه سیاست های بهره برداری در قالب طرح های جنگلداری است که در دو سال اخیر نیز به شدت ادامه داشته و اگرچه بنا به ادعای مسوولان سازمان جنگل ها، بهره برداری ها از دو میلیون متر مکعب در سال به کمتر از یک میلیون متر مکعب کاهش پیدا کرده است ولی باید به دو نکته اشاره کرد؛ آمارهایی که از سوی سازمان جنگل ها در مورد میزان بهره برداری ها ارائه می شود، هرگز از سوی ارگان های دیگر نظارت و تایید نشده است.

اگر بر فرض کاهشی نیز در میزان بهره برداری ها وجود داشته باشد نه به دلیل تغییر سیاست سازمان جنگل ها بلکه به دلیل کاهش دهشتناک سطح این جنگل ها به ویژه کاهش درختان کهنسال بوده است یا به قول جنگل تراشان؛ کاهش درختان صنعتی، براساس آخرین آمار سازمان جنگل ها و مراتع و آبخیزداری، بیش از یکصد مجری طرح های جنگلداری در آخرین باقی مانده های جنگل های باستانی شمال مشغول بهره برداری اند به تعبیر دیگر ۱۰۰ حوضه آبخیز از مهم ترین و حیاتی ترین حوضه های آبخیز کشور از غرب تا شرق ارتفاعات البرز در تصاحب این ۱۰۰ مجری است که به نام طرح های جنگلداری به قلع و قمع درختان باستانی این جنگل ها کمر بسته اند.

به عنوان مثال بیش از ۳۵۰ هزار هکتار از جنگل های مازندران و گیلان تنها در اختیار دو کارخانه چوب و کاغذ مازندران و نکاچوب است که خوراک چوب تنها همین دو کارخانه، طبق اعلام خودشان بالغ بر ۴۰۰ هزار متر مکعب از پرارزش ترین درختان جنگل های باستانی در سال است. در نموداری که کارخانه چوب و کاغذ مازندران در نمایشگاه بین المللی محیط زیست ارائه داد، نشان داده شده است که در فاصله ۱۱ سال هر سال حداقل ۲۰۰ هزار اصله درخت قطع شده است که در مجموع تا شش ماهه اول سال  کارخانه چوب و کاغذ مازندران بالغ بر دو میلیون و ۵۰۰ هزار اصله درخت را قطع کرده است. این مقایسه کوچک نشان می دهد که اروپای سبز سبز تر و ایران خشک تر از گذشته شده است و این درحالی است که هیچ تدبیری برای جلوگیری از آن اتخاذ نشده است.

 
منبع: تیترشهر

بیکاری و مشکلات اقتصادی از دلایل فروش غذا در خودرو


معاون فنی معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی شیراز از توقیف ۴۰ خودرو فروشنده غذاهای خانگی در شیراز خبر داد.
به گزارش عصرفارس، محمد جواد مرادیان ظهر چهارشنبه در مراسم معرفی رستوران ها و غذاخوری های دوستدارسلامت در شیراز، گفت: عرضه غذاهای خانگی در کنار خیابانها غیر بهداشتی است و ما با این موضوع برخورد می کنیم.

وی ادامه داد: تاکنون ۴۰ خودرو شخصی که در صندوق عقب و یا صندلی های خود غذاهای مختلف در ظروف یکبار مصرف را عرضه می کردند شناسایی و توقیف شدند.

معاون فنی معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی شیراز با اشاره به فرهنگ سازی در این راستا گفت: برخورد ما با اینگونه خودروها نیز در حد توان است زیرا نمی شود با ۵ هزار خودرو چنین برخوردی را داشته باشیم بنابر این مردم باید این موضوع را متوجه شوند.

مرادیان بیکاری و مشکلات اقتصادی را از جمله دلایل این روند حرکتی و فروش غذا در خودرو دانست و گفت: اینکه برخی به دلیل مشکلات مالی چنین می کنند درست است همانگونه که در یک مورد زن و مرد دارای مدرک کارشناسی ارشد بودند.

وی ادامه داد: داشتن مشکلات اقتصادی دلیلی برای به خطر انداختن سلامت مردم نمی شود.

معاون فنی معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی شیراز تاکید کرد: اینگونه غذاها در مکانهای مشخص و تحت نظر پخت نمی شود و نمی توانیم سلامت آنها را تائید کنیم.


منبع:شیرازه

پیشبینی پیامبر (ص) از رواج رشوه خواری در جامعه های اسلامی

پیشبینی پیامبر (ص) از رواج رشوه خواری در جامعه ما / ماجرای کلاه شرعی با حوضچه هاى ساحلى!

تراز: در نهج البلاغه مى‏ خوانیم که على (ع) از پیامبر (ص) چنین نقل می‏ کند: روزى فرا مى رسد که مردم به وسیله اموالشان آزمایش مى شوند...

پایگاه خبری تحلیلی تراز: در آیات ۱۶۳ تا ۱۶۵ سوره اعراف به سرنوشت قومی اشاره می شود که حکم الهی در خصوص ماهی نگرفتن در روز شنبه را زیر پا گذاشتند. البته مطابق روایات این قوم برای کارشان متوسل به حیله یا همان کلاه شرعی شدند! مجازات و کیفر الهى که با شدت درباره این گروه جارى شد، نشان مى دهد که چهره واقعى گناه هرگز با دگرگون ساختن ظاهر آن و به اصطلاح کلاه شرعى درست کردن، دگرگون نمى گردد، حرام، حرام است، خواه صریحا انجام گیرد، یا زیر لفافه‏ هاى دروغین و عذرهاى واهى.
آنها که تصور مى‏ کنند، گناه را مى‏توان با تغییر چهره صورى تبدیل به یک عمل مجاز کرد در حقیقت خود را فریب مى دهند، و بدبختانه این کار در میان بعضى از بی خبرانى که خود را به دین منتسب مى کنند، فراوان دیده مى شود و همانست که چهره مذهب را در نظر افراد دور افتاده سخت بدنما کرده است.
«و (اى پیامبر!) از آنان درباره‏ى (مردم) آن آبادى که کنار دریا بود سؤال کن! آن گاه که (به قانون،) در روز شنبه تجاوز مى‏ کردند، هنگامى که روز تعطیلى (شنبه)، ماهى‏ ها (به روى آب در) کناره‏هاى دریا به نزد آنان مى‏ آمدند، و (لى) روزى که تعطیل نبودند، ماهیان آشکار نمى‏ شدند. ما این گونه آنان را به خاطر تجاوز و فسقشان آزمایش مى‏ کردیم.» (اعراف، آیه ۱۶۳)
                                                                                             ***
سه نکته:
* ماجرای کلاه شرعی بوسیله حوضچه هاى ساحلى چه بود!؟

گروهى از بنى اسرائیل (مردم ایله) که در ساحل دریا زندگى مى کردند، به فرمان خدا در روزهاى شنبه صید ماهى براى آنها ممنوع بود، امّا در همان روز، ماهى‏هاى دلخواه آنان جلوه‏گرى بیشترى مى‏کردند و مردم را بیشتر وسوسه مى‏کردند! که این خود آزمایش الهى بود. این قوم، قانون الهى را مزوّرانه شکستند و با ساختن حوضچه هاى ساحلى و بستن راه فرار و خروج ماهى هایى که روزهاى شنبه به آن وارد مى شدند، روز یکشنبه به راحتى آنها را صید مى‏کردند و ادّعا مى کردند که از فرمان الهى تخلّف نکرده و روز شنبه صید نکرده اند.


** آزمایش سخت الهی
گاهى آزمایش الهى، در صحنه هایى است که تمایلات انسان به اوج مى رسد، چنان که در این آیه منع از صید و آزمایش در حالى است که ماهیان بیشتر خود را نشان مى‏دهند، «تَأْتِیهِمْ حِیتانُهُمْ» یا در آیه ۹۴ سوره‏ مائده که سخن از تحریم شکار در حالت احرام است، مى‏ خوانیم: «لَیَبْلُوَنَّکُمُ اللَّهُ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الصَّیْدِ تَنالُهُ أَیْدِیکُمْ وَ رِماحُکُمْ» آنجا که شکار، در دسترس و در تیررس است، منع صید در آن حالت، یک آزمایش الهى است.

 

*** پیشبینی پیامبر (ص) از رواج رشوه خواری در جامعه ما
در نهج البلاغه مى‏خوانیم که على (ع) از پیامبر (ص) چنین نقل مى ‏کند:
"روزى فرا مى رسد که مردم به وسیله اموالشان آزمایش مى شوند، بر خدا منت مى گذارند که دیندارند، و در عین حال در انتظار رحمت اویند و از مجازات او خود را در امان مى بینند.
یستحلون حرامه بالشبهات الکاذبة و الاهواء الساهیة فیستحلون الخمر بالنبیذ و السحت بالهدیة و الربا بالبیع.
"حرام خدا را با شبهات دروغین و خیالات واهى حلال مى شمرند، شراب را تحت عنوان نبیذ و رشوه را به عنوان هدیه (و حق و حساب) و ربا را به نام بیع، براى خود حلال می پندارند"
(نهج البلاغه آخر خطبه ۱۵۶).

عصر حاضر عصر انفجار اطّلاعات

نظریه پردازان، بلندگوها و همه دستگاه تبلیغاتی، با بمباران اطلاعات ، عصر امروز را عصر «انفجار اطلاعات » می خوانند. رادیوها، تلویزیونها ، ماهواره ها و صدها شبکه کامپیوتری ، هر روزه میلیونها کلمه از اطلاعات پراکنده ، سطحی و بی بنیاد را بر ذهن و روان مردمان آوار می کنند و ذهنشان را در چنبره آن اسیر می سازند.

 

بدین ترتیب دیگر، هیچ فرصتی برای اندیشیدن و هیچ رخصتی برای تفکر درباره آنچه که در جهان پیرامون می گذرد باقی نمی ماند و انسان ، در ساده اندیشی عجولانه چنان غوطه می خورد که در نمی یابد:
در کجای زمین سیر می کند؟
برای چه آمده است ؟
به کجا می رود؟
و چه عواملی در ورای پرده های رنگین شبکه های اطلاعاتی و روزنامه ها برای او برنامه ریزی می کنند؟
بی سوادی دهشتناک عصر حاضر، در هاله ای از مدرکها و اعتبارها مانده و امر را بر همگان مشتبه ساخته است تا مردمان خود را در زمره دانایان به شمار آرند و در جهل عارض شده همه نادانی را به فراموشی سپارند.
انفجار همه غفلتها ، انفجار بی خبری انسانی است که نمی داند به کجا می رود. بهتر بگویم ، نمی داند به کجا باید برود. گمان سیاه «برپای خود ایستادن » همه را از پایه های چوبین و پنهان برنامه ریزان استعمارگر غافل ساخته است. ساکنان سرزمینهای غربی، در زمره ساده اندیش ترین و عوام زده ترین مردمان کره خاکند چه ; بمباران اطلاعات فرصتهای اندیشیدن را و اشتغال غفلت زا، حضور آگاهانه در عرصه هستی را از آنان دور ساخته است.
زنجیرهای طلایی عصرحاضر، سخت ترا از هر یوغ ، پاهای این بردگان را در خود گرفته است.
بردگانی که به سیاهچال خو گرفته اند و هر زمان خود بر خفقان این زندان رنگین می افزایند.
چنان می نماید که ماندن در بند و زنجیر را افتخار خویش می دانند و سالهای اسارت را مایه مباهات همه دوران حیات خویش; که چنین در مدح زنجیر و سیاهچال به سرودن شاعرانه ها مشغول آمده اند.
هیهات که بمباران اطلاعات بی بنیاد، بر لایه های جهل می افزاید و بیشتر از پیش باطن وقایع را می پوشاند.
هیهات که جرقه های انفجار اطلاعات ، استعداد پاره کردن پرده های افتاده بر حقیقت هستی را ندارند.
هیهات که آدمی ، ماندگاری در اسارت را ارج می نهد و آن همه را در زمره سالهای نور و روشنایی به حساب می آورد.
هیهات که ...صدای هولناک انفجار اطلاعات، گوشها را بسته و برق آن چشمها را فرا گرفته، آن سان که دیگر مجالی برای بازگشت و نگریستن به همه آنچه رفته باقی نمانده است .
و تاریخ ; به خاطره دوری می ماند که اجزاء آن از هم پراکنده اند.
گذشته ای که روشنای جرقه های انفجار، بر سطح آن می تابد و حقیقت آن را مکتوم می دارد.
و آینده; تصویر مبهمی است از آنچه بشر خود را در آن مفلوک می بیند و دست بسته مانده است تا انفجاری دیگر آن را باز بنماید. بن بست کوری که آوارگان عصر اطلاعات را در درک «حال » گرفتار می سازد.
ساکن سرزمین جرقه ها، بسان خرگوشی ، در برابر فوران دهان اژدهای اطلاعات مانده است.
اژدهای بی رحمی که راه گریز را می بندد تا شکار خود را در گلوگاه گرفتار آورد.
انسان امروز، گرفتار آمده در زنجیره درخشان ، حتی قادر به شناسایی خورنده خود نیست.
او خود را ، تمامیت هستی را و همه گذشته و آینده را وا می نهد تا شاید خود را در خیل ساکنان کوی اژدهای آدمیخوار جای دهد و از رنجش برهد.
خرگوش وامانده ای است که مسحور اژدهای آدمخوار شده و راه گریزی برایش نیست. گردانندگان پنهان دستگاههای سیاسی و اطلاعاتی همه تلاش خود را مصروف آن می دارند تا به این انسان القاء کنند:
- از همه آدمهایی که در طول تاریخ بر کره خاک آمده اند خوشبخت تر است و از همه آنان نیز داناتر چه او امروز، تعداد اتمهای هسته اورانیوم را می شناسد.
گلبرگهای گلها را می شمارد و رنگیزه هایش را تجزیه می کند.
پس او داناترین و در عین حال برحق ترین انسان همه تاریخ حیات بر عرصه خاک است اما; هیچگاه نمی خواهند انفجاری در درون ، او را متوجه آن کند که با همه اطلاعاتش ، جاهل ترین انسان ساکن در زمین بلکه همه تاریخ گذشته است.
انسانی که همه بودن ، ماندن و شدن برای او بی معنی است و چشمان واقع بین و سطحی نگرش ، چشمان درون و بصیرت او را از بین برده است.
او خود را با اعتباری مضحک ، صاحب همه دانایی و اعتبار می داند.
همه وقایع و حوادث را از برابر دیدگاه آدمیان دور می سازد.
همه تاریخ را و گذشته عالم و آدم را پنهان می دارد.
همه آینده محتوم و حتی مرگ را دگرگون جلوه می دهد تا آدمی;
همه خونهای ریخته بر فرش زمین را و همه خنجرهای کین و عصیان را از یاد ببرد.
همه دشمنیهای ریشه دار را،قاتلین هابیل ، یحیی ، علی و حسین را،مصلوب کننده عیسی مسیح را،از یاد ببرد.
صدای مهیب این انفجار ، همه صدا را در گلو خفه می کند و بر گوشها پرده می کشد تا همه ناله ها و فریادها را نشنود.
همه صداهای طنین افکنده در هستی .
همه دعوتها و همه مویه های غریبانه را .
دیگر صدایی نیست.
دیگر انسان صدایی نمی شنود.
نه مویه های غریبانه علی،نه ندای هل من ناصر حسین رانه ندبه های شبانه آن مضطر را که گمشده خویش می جوید و بانگ برمی آورد:
«این الطالب بدم المقتول بکربلا...»
«این هادم ابنیة الشرک و النفاق »
گویی صدایی نیست و دعوتی .
نه صفیر تازیانه های فرود آمده بر اندامهای برهنه،نه ضجه های دردناک مانده در زنجیرنه صدای گریه های طفلان گرسنه خانه همسایه و نه پاسخ آن اجابت کننده را.
غوغای اطلاعات همه آیتهای محکم خداوندی را به سخره می گیرد.
چنین می نمایاند که یک قانون بر پهنه هستی بیش نیست:
«دو ضرب در دو مساوی است با چهار» و دیگر هیچ .
چنین می نماید که ابلیس در ساز خویش دمیده و یا دجال بر خرمراد همه پهنه هستی را در نوردیده .
آری ،انفجار اطلاعات ، رنگها را هم در چشم آدمی دگرگون ساخته است.
دیگر هیچ سرخی سرخ و هیچ سپیدی سپید نیست.