فیلم
کرهای «اَنگَل»(Parasite) در ادامه موفقیتهای خود در فصل جوایز سینمایی، به عنوان
بهترین فیلم سال از نگاه انجمن ملی منتقدان آمریکا انتخاب شد.
به گزارش ایسنا به نقل از اسکرین، این کمدی درام به کارگردانی «بونگ جون هو» با کسب ۴۴ رای و پشت سر گذاشتن فیلمهای «زنان کوچک» و «روزی روزگاری در هالیوود»، جایزه بهترین فیلم سال را از نگاه جوایز سالانه انجمن ملی منتقدان فیلم از آن خود کرد و در بخش بهترین فیلمنامه نیز برنده نام گرفت.
«اَنگَل» که اولین نمایش جهانی خود را در جشنواره کن امسال تجربه کرد و توانست نخل طلای بهترین فیلم را کسب کند، تاکنون از سوی حلقه منتقدان فیلم نیویورک، هیات ملی نقد فیلم آمریکا، انجمن منتقدان لسآنجلس و تورنتو و ... نیز به عنوان بهترین فیلم خارجی سال ۲۰۱۹ معرفی شده است.
این فیلم در نود و دومین دوره جوایز سینمایی اسکار نیز در دو شاخه بهترین فیلم و بهترین فیلم بینالمللی شانس کسب جایزه دارد.
اما در سایر شاخههای پنجاهوچهارمین دوره جوایز سالانه انجمن ملی منتقدان فیلم آمریکا «گرتا گرویگ» برای فیلم «زنان کوچک» با گذر از «بونگ جون هو» و «مارتین اسکورسیزی» (مرد ایرلندی) برنده جایزه بهترین کارگردانی شد.
جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی و مکمل زن هم به ترتیب به «مری کی پلیس» برای فیلم «دیانا» و «لارا درن» برای بازی در فیلم «داستان ازدواج» رسید و در بخش بازیگری مرد نقش اصلی و مکمل نیز «آنتونیو باندراس» (درد و شکوه) و «برد پیت» (روزی روزگاری در هالیوود) برگزیده شدند.
همچنین «سرمین عسل» نیز در رقابت با «کارخانه آمریکایی» و «آپولو ۱۱» برنده بهترین مستند سال شد.
جوایز انجمن ملی منتقدان فیلم آمریکا، معتبرترین جایزه سینمایی است که از سوی منتقدان در آمریکا برگزار میشود.
جدیدترین قسمت از مجموعه فیلمهای «جنگ ستارگان» مجموع فروش جهانی خود را در روزهای نخست اکران به بیش از ۵۷۰ میلیون دلار رساند.
به گزارش ایسنا، «جنگ ستارگان: خیزش اسکایواکر» به کارگردانی «جی. جی. آبرامز» که سومین و آخرین قسمت از سهگانه جدید و در کل قسمت نهم از سری اصلی فیلمهای «جنگ ستارگان» است، از تاریخ ۲۰ دسامبر همزمان در آمریکای شمالی و گیشه بینالمللی به روی پرده رفت و تا به امروز نزدیک به ۲۹۰ میلیون دلار در آمریکا و ۲۸۲ میلیون دلار در سالنهای سینمای سایر کشورها فروخته تا مجموع فروش آن به ۵۷۲ میلیون دلار برسد.
گرچه قسمت جدید از فیلم «جنگ ستارگان» با بازخوردهای منفاوتی از سوی منتقدان سینمایی همراه بوده اما این فیلم همزمان با روزهای آخر سال میلادی فروش خوبی داشته و امیدوارست در نهایت به فروش جهانی نزدیک یک میلیارد دلار برسد.
اما سینماهای چین که معمولا یکی از بزرگترین منابع فروش فیلمهای «جنگ ستارگان» بودند اقبال بسیار کمی به این فیلم جدید نشان دادهاند و در هفته نخست اکران تنها ۱۲.۱ میلیون دلار و در مجموع تا به امروز کمتر از ۳۰ میلیون دلار برای ساخته «جی.جی آبرامز» فروختهاند.
این در حالی است که «جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد» ساخته «آبرامز» در سال ۲۰۱۵ فروش آغازین ۱۲۴ میلیون دلاری در چین ثبت کرده بود و فیلم «روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان: در سال ۲۰۱۷ هم در هفته نخست اکران ۶۹ میلیون دلار در چین فروش داشت.
انجمن
منتقدان فیلم نیویورک، فهرست برندگان ۲۰۱۹ خود را با اعطای چهار جایزه
اصلی از جمله بهترین فیلم و کارگردانی به «اَنگل» ساخته «بونگ جون هو»
اعلام کرد.
به گزارش ایسنا به نقل از ددلاین، «اَنگل» به کارگردانی «بونگ جون هو» که پیش از این از سوی انجمن منتقدان لسآنجلس و تورنتو به عنوان بهترین سال انتخاب شده بود، از سوی انجمن منتقدان فیلم شیکاگو نیز برگزیده شد و چهار جایزه اصلی بهترین فیلم، کارگردانی، بهترین فیلم خارجی و فیلمنامه اصلی این جوایز را به خود اختصاص داد.
«اَنگل» ساخته «بونگ جون-هو» که اولین نمایش جهانی خود را در جشنواره کن امسال تجربه کرد و توانست نخل طلای بهترین فیلم را کسب کند، تاکنون از سوی حلقه منتقدان فیلم نیویورک و هیات ملی نقد فیلم آمریکا نیز به عنوان بهترین فیلم خارجی سال ۲۰۱۹ معرفی شده است.
این فیلم که نماینده سینمای کرهجنوبی در شاخه بهترین فیلم بینالمللی اسکار ۲۰۲۰ است، در سه شاخه بهترین فیلم خارجی، کارگردانی و فیلمنامه جوایز گلدن گلوب نیز نامزد کسب جایزه معرفی شده است.
در سایر بخشها جوایز سالانه انجمن منتقدان شیکاگو، «آدام درایور» و «لوپیتو نیونگو» به ترتیب برای بازی در فیلمهای «داستان ازدواج» و «ما»، بهترین بازیگر مرد و زن این رویداد نام گرفتند و جایزه نقش مکمل مرد و زن نیز به ترتیب به «برد پیت» (روزی روزگاری در هالیوود) و «فلورنس پو» (زنان کوچک) رسید.
در شاخه بهترین فیلمنامه اقتباسی نیز «گرتا گرویگ» برای فیلم «زنان کوچک» برنده شد و «آپولو ۱۱» نیز جایزه بهترین مستند سال را به خود اختصاص داد و جایزه بهترین انیمیشن نیز به «داستان اسباببازی ۴» رسید.
«راجر دیکینز» برای درام جنگی «۱۹۱۷» برنده شاخه بهترین فیلمبرداری شد و جایزه بهترین تدوین نیز به «تلما شونمیکر» برای فیلم «مرد ایرلندی» رسید.
عصر ایران؛ محسن ظهوری - او یکی از ترسناکترین چهرههای آمریکا بود؛ مردی که ۵۰ سال پس از جنایاتش، داستانش دستمایه فیلم «روزی روزگاری در هالیوود» ساخته «کوئنتین تارانتینو» قرار گرفته. «چارلز منسن» که او را در فارسی «چارلز منسون» هم میگویند، رهبر یک گروه بیرحم بود که نیم قرن پیش شوک بزرگی به مردم آمریکا وارد کرد.
بیشتر بخوانید:
منفورترین چهره تاریخ آمریکا (+عکس)
«تارانتینو» از دهمین و آخرین فیلمش گفت
سال ۱۹۶۹ میلادی؛ در فاصله زمانی کوتاهی جسد ۹ نفر در کالیفرنیا پیدا شد که با گلوله و ضربات چاقو کشته شده بودند. مشهورترین آنها «شارون تیت» بازیگر و همسر «رومن پولانسکی» فیلمساز پرآوازه بود که او را در حالی با چاقو دریده بودند که فرزندش را هشتماهه باردار بود. ضربات ممتد چاقو بر بدن جنازهها نشان میداد این کار برای ایجاد رعب و وحشت صورت گرفته. روی دیوارها کلمه «خوکها» و «مرگ بر خوکها» با خون نوشته شده بود که توجه پلیس را به گروه سیاهپوستان «بلک پانتر» جلب کرد؛ گروهی که پلیسها را بهخاطر رفتار بد با سیاهپوستان، خوک خطاب میکرد. اما برای پلیس مشخص بود که این گروه نقشی در قتلها ندارد.
ماهها گذشت تا سرانجام یکزن باعث لو رفتن قاتلان شد؛ «سوزان اتکینز» که برای سرقت به زندان افتاده بود، برای همبند خود از گروهی گفت که زنان اعضای آن هستند و از فردی پیروی میکنند که به آنها آموزشهای خاص میدهد. «اتکینز» گفته بود که آنها به دستور این فرد به خانه هالیوودیها رفته و آنها را کشتهاند. او نام این فرد را هم برد؛ «چارلز منسن».
پلیس از این طریق توانست به «منسن» ۳۵ ساله برسد. کسی که در اوج دهه شصت و رواج هیپیگری در آمریکا، برای خود گروهی شکل داده بود که گوش به فرمانش بودند. «منسن» خود را مسیح موعود میدانست و از نبردی صحبت میکرد که به زودی رخ میدهد و آمریکا را نابود میکند. او فرقه خود را «هِلتر اِسکِلتر» به معنای «هرجومرج» نامیده و به آنها وعده پیروزی در پایان نبرد داده بود. اعضای این گروه که خود را «خانواده منسن» مینامیدند، در حومه شهر لسآنجلس در کانتینرها زندگی میکردند و از راه سرقت و فروش مواد مخدر روزگار میگذراندند. «تارانتینو» در بخشی از فیلم «روزی روزگاری در هالیوود» نحوه زندگی آنها را بازسازی کرده و یکی از کارهای آنان را راهنمایی گردشگران در منطقه نشان داده.
دستگیری «چارلز منسن» و برخی اعضای گروه او، آمریکا را بهتزده کرد. فرقهای که در زندان به تبعیت از رهبر خود علامت نازیها را بر پیشانی خود حک کردند و طرفدارانشان در بیرون محوطه دادگاه در دفاع از این قتلها دورهم جمع میشدند. آنها به قدری تحتتأثیر «منسن» بودند که همه رفتارهای او را درست میدانستند.
«منسن» با تشکیل این گروه توانسته بود برای خود خانوادهای درست کند. او از کودکی کنار مادری زندگی میکرد که اعتیاد شدید به الکل داشت و به جرم دزدی زندانی شده بود. «چارلز» هم راه او را رفت و در اوایل نوجوانی به جرم سرقت بازداشت شد. او تا ۳۰ سالگی، نیمی از عمر خود را در دارالتأدیبها و زندانها گذرانده بود و حالا توانسته بود با حرفهایش زیر تأثیر مواد مخدر، گروهی بیرحم بسازد که هرکاری او بگوید انجام دهند. پس «منسن» به آنها ماموریت قتل داد.
آنطور که «سوزان اتکینز» گفته، آنها شبانه به خانه «رومن پولانسکی» و «شارون تیت» میروند. پولانسکی در آمریکا نبود و همسرش در خانه مهمان داشت. در فیلم تارانتینو حرکت دسته سه نفری قاتلان به خانه هالیوودیها بازسازی شده. سه قاتلی که طبق دستور «منسن» وارد خانه آنها میشوند و همه را میکشند. گرچه، «تارانتینو» در روایت این ماجرا، شوخطبعی مخصوص به خودش را به کار برده که بهتر است فیلم را ببینید تا بفهمید.
«منسن» و همراهانش در طول محاکمه خبر اول تمام رسانههای آمریکا بودند. آنها نظم دادگاه را به هم میریختند و رفتارشان قابل کنترل نبود. در جریان دادگاه، قانون اعدام در کالیفرنیا حذف شد و به همین دلیل هم «منسن» و سه قاتل گروه با حکم حبس ابد به زندان رفتند. سالها گذشت تا زنان این گروه توانستند از زیر بار تأثیر منسن خارج شوند و پی به حرفهای جنونآمیزش ببرند. اما نام «منسن» همچنان با مصاحبههایش در صدر اخبار ماند و طرفداران زیادی میان نژادپرستان پیدا کرد.
«منسن» در میان دوستداران موسیقی راک هم طرفدارانی داشت؛ او نوازنده گیتار و موسیقیدان بود و در طول دوره زندان چند آلبوم ضبط و منتشر کرد که همه آنها بسیار مشهور شدند. شعرهای او را کسانی چون «مرلین منسن» و «گانزز روزز» هم خواندهاند.
«چارلز منسن» تا زمان مرگش در سال ۲۰۱۷ در زندان ماند و با وجود درخواستهای مکرری که برای عفو داده بود، نتوانست حبس ابد خود را بشکند. دو سال پس از مرگ او، «تارانتینو» تصمیم گرفت تا فیلمی درباره آن قتلها بسازد؛ البته فیلمی به سبک و سیاق خودش و برای گرفتن انتقام از «منسن»، نه روایت واقعی آنچه رخ داده است.
بیشتر ببینید:
راز ترور کندی در «مرد ایرلندی» / فیلم مافیایی اسکورسیزی درباره قتلهای مرموز است (فیلم)
«مارتین اسکورسیزی» به پیشنهاد برخی برای تبدیل فیلم ۲۰۹ دقیقهای «مرد ایرلندی» به یک مینیسریال پاسخ داد.
به گزارش ایسنا، فیلم «مرد ایلندی» جدیدترین ساخته «مارتین اسکورسیزی» پس از چند روز نمایش محدود در سینماها از روز چهارشنبه صورت رسمی از سوی نتفلیکس عرضه شد و در حالی که بخشی از مخاطبان آن را یک شاهکار سینمایی میدانند عدهای دیگر نیز آن را به سبب مدت زمان طولانی سه و ساعت و نیمه اثری کسلکننده توصیف کردهاند و در این میان برخی نیز پیشنهاد دادهاند بهتر بود این فیلم در قالب یک مینیسریال عرضه میشد.
اما «مارتین اسکورسیزی» در گفتگو با نشریه «انترتینمنت ویکلی» گفت که با تبدیل این فیلم بلند سینمایی به یک مینیسریال کاملا مخالف است و تاکنون هرگز به آن فکر نکرده است چرا که نکته فیلم در تماشای آن با مجموع جزئیات است. سریال فوقالعاده است و شما فرصت بیشتری برای توسعه طرح داستان و شخصیتها دارید اما این برای فیلم «مرد ایرلندی» مناسب نیست.
همچنین احتمال ساخت یک مینیسریال با بودجه ۱۷۵ میلیون دلاری بسیار غیرمحتمل است و بخش زیادی از این هزینه صرف فرآیند جوانسازی «رابرت دنیرو» و «آل پاچپنو» در فیلم شده است.
«اسکورسیزی» پیش از این و در گفتگویی با ورایتی عنوان کرده بود تمامی مضامین و پرسشهایی که در تمام زندگیام برایم دغدغه بود در فیلم «مرد ایرلندی» وجود دارد و این فرصت را به من و «دنیرو» داد تا ساختههای قبلی را به نوعی ادامه دهیم و در برههای متفاوت در زندگیمان همکاری کنیم.
«مرد ایرلندی» روایتگر داستان یک قاتل تبهکار اهل فیلادلفیا به نام «فرانک شیرن» (مرد ایرلندی) و نقش مرموز او در قتل «جیمی هوفا» رهبر اتحادیه کارگران آمریکا در سال ۱۹۷۵ است. «استیو زایلیان» که پیش از این در فیلم «دار و دستههای نیویورکی» با «اسکورسیزی» همکاری داشته، فیلمنامه «مرد ایرلندی» را با اقتباس از رمان پرفروش «شنیدم خانهها را رنگ کردی» نوشته «چالز برنت» نوشته است.
فیلم
«مرد ایرلندی» با واکنشهای مثبت اکثر قریب به اتفاق منتقدانی همراه شده
است که آن را شاهکار «اسکورسیزی» و بهترین فیلم در ژانر آثار مافیایی تاریخ
سینما میدانند.
به گزارش ایسنا، فیلم «مرد ایلندی» جدیدترین ساخته «مارتین اسکورسیزی» پس از چند روز نمایش محدود در سینماها از روز چهارشنبه به صورت رسمی از سوی نتفلیکس عرضه شد و تاکنون واکنشهای بسیار مثبتی را برانگیخته است، هر چند برخی به مدت زمان بسیار طولانی این فیلم انتقاد داشتند.
این فیلم سینمایی در سایت متاکریتیک توانسته از میان ۵۴ نقد سینمایی نمره بالای ۹۴ را از آن خود کند و کابران سایت معروف «IMDb» نیز نمره ۸.۴ از ۱۰ را به این فیلم اختصاص دادهاند. پایگاه «روتن تومیتوز» که نقدهای مرتبط با آثار سینمایی را منتشر میکند نیز امتیاز چشمگیر ۹۶ درصد را بر اساس نظرات ۳۲۳ منتقد را به «مرد ایرلندی» داده است.
«کنت توران» از نشریه لسانجلس تایمز درباره « مرد ایلندی» نوشته است: «مرد ایرلندی» فیلمی الهامبخش و بهترین فیلمی است که سال به خود دیده است و به «اسکورسیزی» اجازه داده تا تسلط مورد انتظار خود بر تمامی عناصر سینما را در این فیلم به حد اعلای خود برساند.
تلگراف: رابرت دنیرو در فیلم تاریخساز اسکورسیزی که یک شاهکار مافیایی است، بازی فوقالعادهای داشته است.
امپایر: البته که اسکورسیزی یک فیلم گانگستری درخشان ساخته اما این فیلم درواقع چیزی فراتر از آن است. طعم تک تک ۲۰۹ دقیقه آن را مزه کنید و مطمئنا پشیمان نخواهید شد.
گاردین: هیچکس به جز اسکورسیزی و تیم درخشان بازیگری او نمیتوانستند فیلمی چنین غنی و قدرتمند بسازند و همه ما را متقاعد میکند که همه تصاویر آن هنوز زنده هستند.
تایم: در دو ساعت و نیم ابتدایی، «مرد ایرلندی» فیلمی هوشمندانه و سرگرمکننده است و گمان میکنید تا انتهای فیلم به همین روال ادامه میدهد. اما نیم ساعت پایانی فیلم به شدت تکاندهنده است به طوری که در مخاطب میتند و آنگاه متوجه میشوند که اسکورسیزی برای رسیدن به همه آنها کار کرده است.
ورایتی: «مرد ایرلندی» فیلمی است که فکر میکنم بسیاری از ما دوست داشتیم از اسکورسیزی ببینیم: فیلمی باشکوه، شوم و نفسگیر که بازتابی از ساختههای مافیایی قبلی اسکورسیزی است و در عین حال جایگاه نو و برجستهای به خود اختصاص داده است.
بوستون گلوب: این فیلم شاهکاری است که توسط مردی ساخته شده که همه سالهای حضور خود در سینما را چون دانههای تسبیح مرور کرده است.
شیکاگو سانتایمز: «مرد ایرلندی» بهترین فیلم سال و یکی از بهترین فیلمهای دهه اخیر سینماست.
هالیوود ریپورتر: تصمیم اسکورسیزی برای ساخت یک فیلم بلند سینمایی و عدم تبدیل آن به یک مینیسریال تا حدودی گیجکننده به نظر میرسد و کسانی که امیدوار به پویایی پیشران فیلمهایی چون «رفقای خوب» و «کازینو» هستند ممکن است با دیدن «مرد ایرلندی» ناامید شوند. اما این فیلم از جهات بسیاری قطعهای زیبا و خوشساخت در سینمای برتر محسوب میشود.
«مرد ایرلندی» داستان یک قاتل تبهکار اهل فیلادلفیا به نام «فرانک شیرن» (مرد ایرلندی) و نقش مرموز او در قتل «جیمی هوفا» رهبر اتحادیه کارگران آمریکا در سال ۱۹۷۵ را روایت میکند. «استیو زایلیان» که پیش از این در فیلم «دار و دستههای نیویورکی» با «اسکورسیزی» همکاری داشته، فیلمنامه «مرد ایرلندی» را با اقتباس از رمان پرفروش «شنیدم خانهها را رنگ کردی» نوشته «چالز برنت» نوشته است.
«مرد ایرلندی» که با هزینه ۱۶۰ میلیون دلاری ساخته شده است، یکی از امیدهای اصلی کمپانی نتفلیکس در جوایز اسکار ۲۰۲۰ محسوب میشود.
عصر ایران؛ محسن ظهوری ـ
مافیاییها پس از سالها دوباره دور هم جمع شدهاند؛ «مارتین اسکورسیزی»،
«رابرت دنیرو»، «آل پاچینو»، «جو پشی» و «هاروی کایتل». یک جمع شناختهشده و
پرآوازه، دوباره ما را با «مرد ایرلندی» وارد دنیایی کردهاند که مدتها
فراموش شده بود. دنیایی که با فیلم «پدخوانده» در سال ۱۹۷۲ میلادی به اوج
رسید؛ فیلمی که مافیا را در سینمای جهان پرآوازه کرد. و نه فقط مافیا که
«آل پاچینو» و «رابرت دنیرو» هم آغاز محبوبیتشان را با سری «پدرخوانده»
کلید زدند. دو بازیگری که به سختی نقشهای خود را در این فیلم به دست آورده
بودند.
«پاچینو»ی جوان را گرچه در تئاتر میشناختند، اما در سینما
تازهکار بود. تهیهکننده برای نقش «مایکل» پسر کوچک «دون ویتو کورلئونه»
بازیگری معروف میخواست و «پاچینو» به اصرار «فورد کاپولا» کارگردان
«پدرخوانده» این نقش را گرفت. او در این فیلم درخشید و نامزد جایزه اسکار
شد. «رابرت دنیرو» هم برای بازی در نقش «سانی» پسر بزرگ «کورلئونه» تست
داده بود، اما حریف رقیبش «جیمز کان» نشد. بازی درخشان او در یاد «فورد
کاپولا» ماند تا دو سال بعدش نقش جوانی «ویتو کورلئونه» را در «پدرخوانده
۲» به او بدهد. این نخستین همکاری دو بازیگر مهم سینما در یک فیلم شد که
برای «دنیرو» یک اسکار به ارمغان آورد و برای «پاچینو» یک نامزدی دیگر در
این جایزه.
بیشتر بخوانید:
پاسخ اسکورسیزی به برخی انتقادات درباره «مرد ایرلندی»
درخواست اسکورسیزی از تماشاگران آخرین فیلمش: از طریق تلفن همراه تماشا نکنید
حالا پس از ۴۵ سال دوباره این دو بازیگر کنار هم قرار گرفتهاند؛ در
فیلمی مافیایی به کارگردانی فیلمسازی که مثل دوستش «فورد کاپولا»ی سازنده
«پدرخوانده»ها، فیلمهای ماندگار مافیایی ساخته. «مارتین اسکورسیزی» از
مهمترین فیلمسازان جهان است و فیلمهایش در رده بهترینهای تاریخ هستند.
او حالا در «مرد ایرلندی» داستانی واقعی از مافیای دهه هفتاد روایت کرده؛
بهخصوص روایتی از زندگی و مرگ «جیمی هوفا» که هنوز هم یک معماست. مردی که
پیشتر، زندگی او در فیلم «هوفا» با بازی به یادماندنی «جک نیکلسن» بر پرده
سینماها رفته بود.
«هوفا» از رهبران اتحادیههای کارگری در آمریکا بود
که در دادوستد با مافیا به چهرهای قدرتمند تبدیل شد. او سال ۱۹۷۵ ناپدید
میشود و تا امروز هیچ نشانی از او به دست نیامده. چند سال پیش «ماروین
اِلکایند» راننده یکی از سردستههای مافیای دیترویت، درباره چگونگی مرگ و
محل جنازه «جیمی هوفا» گفت، اما منبع «اسکورسیزی» برای فیلم این مرد نیست،
او رمان «شنیدهام خانهها را رنگ میکنی» نوشته «چارلز بِرَنت» را به فیلم
تبدیل کرده و روایت متفاوتی از «هوفا» ارائه داده که خودتان باید ببینید.
«هوفا»
بیشترین شهرتش را در جدال با «کندی»ها به دست آورد. وقتی «جان اف کندی» به
ریاستجمهوری رسید، برادرش «رابرت» را به سمت دادستان کل ایالات متحده
منصوب کرد و او هم دستگیری «جیمی هوفا» را در رأس کارهایش گذاشت.
«اسکورسیزی» در فیلم «مرد ایرلندی» نکات مهمی درباره این دوره تاریخی به ما
میگوید. اینکه مافیا چه نقشی در انتخاب «کندی» به ریاستجمهوری داشته و
چرا در زمان او ارتشی از چریکهای کوبایی به کاسترو حمله میکنند.
«اسکورسیزی»
به ترور قتل کندی هم در این فیلم اشاره میکند؛ یکی از رازآمیزترین
اتفاقات تاریخ آمریکا که هنوز هم درباره آن تئوریهای مختلفی گفته میشود.
مثل این فیلم از «اولیور استون» که قتل او را کار دستگاههای امنیتی و
اطلاعاتی خود امریکا نشان میدهد. گرچه اشاره «اسکورسیزی» به کسانی که
احتمالا رئیسجمهور آمریکا را ترور کردهاند، باورپذیرتر از چیزی است که
«استون» گفته. «اسکورسیزی» مافیا را از مهمترین متهمان قتل کندی معرفی
کرده و به رابطه آنها با پدر کندی اشاره میکند.
بیشتر بخوانید:
چه کسی «جان اف کندی» را کشت؟
تاکید ترامپ بر انتشار اسناد محرمانه درباره ترور «جان اف کندی»
همین موارد است که «مرد ایرلندی» را به یکی از مهمترین فیلمهای امسال
تبدیل کرده. «اسکورسیزی» در این فیلم دست به یک تاریخنگاری منحصربهفرد در
سینما زده و با انتخاب «رابرت دنیرو» در نقش یک مافیایی کارراهانداز به
عنوان راوی قصه و «آل پاچینو» برای ایفای نقش «جیمی هوفا» یکی از بهترین
بازیهای این دو را در سینما پدید آورده. دو ستاره مشهور سینما که پس از
قسمت دوم «پدرخوانده»، تنها در دو فیلم دیگر کنار هم حضور داشتند؛ در
«مخمصه» ساخته «مایکل مان» که رودرروی هم قرار گرفتند و درامی جنایی و
پرکشش را جلو بردند. و در «قتل عادلانه» ساخته «جان اَوْنِت» که همکار هم
هستند ولی در آخر مجبور میشوند رودرروی هم قرار گیرند.
حالا «مرد ایرلندی» دوباره این دو ستاره بزرگ را کنار هم گذاشته. آن هم در فیلمی جذاب و پر از سکانسهای درخشان و به یادماندنی.
مارتین اسکورسیزی در ویکیپدیا