به گزارش «تابناک» وب سایت Net-Security گزارش داده که یک تیم تحقیقاتی در دانشگاه «بن گوریون» در سرزمین های اشغالی، اقدام به طراحی و تولید بد افزاری کرده اند با نام BitWhisper که به هیچ وجه شبیه به بد افزارهایی که معمولا کاربران با آنها سر و کار دارند نیست. این بد افزار یکی از عجیب ترین بد افزارهایی است که به عنوان ابزار هک از آن استفاده میشود.
متن گزارش Net Security را از اینجا میتوانید بخوانید.
کار این بد افزار به این ترتیب است که دستگاه های آلوده به آن میتوانند داده ها را با استفاده از گرمایی که تولید میکنند منتقل سازند. برای مثال فرامین و دستورات میتوانند با ایجاد مدولاسیون یا نوسان حرارتی از یک سیستم به سیستم دیگر منتقل شوند. به این ترتیب دستگاه یا سیستم هدف، با استفاده از سنسورهای حرارتی خود این فرامین را دریافت کرده و واکنش تعریف شده را نشان میدهد. از طریق این مکانیزم همچنین میتوان میزان داده های کوچک همچون گذرواژه ها را نیز منتقل ساخت:
شاید در ابتدا این سیستم و مکانیزم چندان برای هک رایانه ها کاربردی به نظر نرسد، اما زمانی که به اهداف اصلی این بد افزار یعنی BitWhisper واقف شویم میزان جدیت کار آن را درک میکنیم. این بد افزار بیش از هر چیز مخصوص به سیستم های شکاف هوایی یا Air-Gapped طراحی شده است. یعنی رایانه هایی که برای حفظ امنیت آنها، هیچ گونه ارتباط وایرلس یا کابل با شبکه وجود ندارد.
حدس زدن اینکه چه سیستم هایی به یک چنین ساز و کار امنیتی مجهز هستند کار چندان سختی نیست: سیستم های حساس دولتی، تجهیزات نظامی – همچون موشک ها – و رایانه های کنترل تجهیزات رآکتورهای هسته ای. سیستم هایی که تنها از طریق پروژه های پیچیده میتوانند به بد افزار آلوده شوند.
اکنون بد افزار BitWhisper مخصوص به آلوده ساختن این سیستم ها طراحی شده است و اینکه با کندی قادر به رد و بدل کردن اطلاعات است، هیچ اهمیتی ندارد، زیرا جایگزینی برای آن که به سادگی بتواند همین میزان اطلاعات را نیز تبادل کند، وجود ندارد.
اما در این مورد که این بد افزار از ابتدا چگونه قادر به ورود به رایانه هدف است، میتوان سناریو های مختلفی در نظر آورد. یکی از این راه ها Pre-Load کردن این بد افزار در حافظه رایانه است و راه دیگر آن مسیر همیشگی یعنی Flash USB است. اگر بخاطر آوریم که چگونه بد افزار استاکس نت در تجهیزات اتمی ایران جای گذاری شد، میتوان حدس زد که برای ورود این بد افزار به رایانه ها میتوان راه های مختلفی را در نظر آورد.
ویدئوی زیر به خوبی نحوه کار این بد افزار را نشان میدهد. رایانه سمت چپ دستوراتی را به رایانه سمت راست – که کنترل شبیه ساز شلیک موشک را دارد - منتقل میکند و...:
به گزارش «تابناک» بنیانگذار شرکت Oculus «پالمر لوکی» تنها 22 سال دارد. وقتی هنوز یک نوجوان بود اولین دستگاه واقعیت مجازی خود را در پارکینگ خانه ساخت و زمانی که به 19 سالگی رسیده بود این دستگاه یک استارت آپ شناخته شده و معتبر بود.
مجله فوربس تخمین زده است که تا کنون و در پی توافق لوکی با فیسبوک برای فروش این استارت آپ به بهای 2 میلیارد دلار، سرمایه خالص وی اکنون به چیزی در حدود 500 میلیون دلار رسیده است. اما نکته جالب در اینجاست که این سرمایه هنگفت منجر به آن نشده که این جوان 22 ساله چندان تجملاتی زندگی کند. البته هنوز!
نشریه «بیزینس اینسایدر» نگاهی انداخته است به زندگی لوکی طی یکسال گذشته یعنی از زمانی که فیسبوک شرکت وی را خریداری کرده است.
لوکی در حال حاضر در محله «آترون» در سیلیکون والی زندگی می کند. محله ای که سرشناسانی نظیر اریک اشمیت مدیر عامل گوگل و مگ وایتمن مدیر عامل HP در آن زندگی می کنند. اما لوکی به همراه هفت تن از دوستان خود در خانه ای زندگی می کند که نام آن را «The Commune» گذاشته و اوقات بیکاری خود را با دوستان به بازی های رایانه ای مشغول است. خانه وی چیزی شبیه به این خانه است.
وی در طول روز مدت زمان زیادی را در مقر اصلی فیسبوک در «منلو پارک» می گذراند، اما در دفتر فیسبوک هنوز چندان شناخته نیست. وی به مجله فوربس گفته بود: اینجا افراد زیادی هستند که همه چیز را در مورد Oculus میدانند اما نمیدانند من چه کسی هستم.
لوکی بیش از هر چیز با تیپ غیر رسمی خود شناخته میشود. وی معمولا یک تی شرت برتن دارد و با یک جفت صندل قدم میزند. اما خود میگوید که دوست دارد پا برهنه باشد: ما کفش را اختراع کردیم تا پاهای خود را از آسیب های محیطی امن نگه داریم. اما زندگی در کالیفرنیای امروز کاملا امن هست. اگر صندل های خود را از پا درآورم هم مشکلی پیش نمی آید.
یکی از بزرگترین ولخرجی های وی بعد از قرارداد با فیسبوک این بوده است که یکی از خودروهای شرکت Tesla را به بهای 120 هزار دلار خریداری کرده است. وی در این باره گفته است: «الون ماوسک» - مدیر عامل Tesla – فردی است که لیاقت و شایستگی پول من را دارد:
اما معمولا با ون GMC خود که مدل 1986 است و گفته می شود که کف آن یک قالیچه قرمز پهن شده رانندگی می کند. وی یک سال گذشته را بیش از همه وقف سفر و آشنایی با مهندسان مختلف برای نشان دادن دستگاه واقعیت مجازی خود کرده است.
این جوان میلیونر 22 ساله طبع شوخی نیز دارد و اغلب مانند یک شومن نمودار می شود. سال قبل در جریان کنفرانسی در کالیفرنیا برای معرفی Rift وی تی شرت های مزین به آرم Oculus را اینگونه تقدیم حضار کرد.
در ماه اکتبر سال گذشته میلادی بنیاد Smithsonian جایزه نبوغ و ابتکار را به وی برای اختراع Oculus Rift اهدا کرد.
و در ژانویه سال جاری مجله فوربس وی را به عنوان مهمترین سی نفر زیر سی سال به انتخاب خود معرفی کرد و تصویر وی بر روی جلد این مجله نقش بست.
اما با این همه و در حالی که مشغولیت و شهرت پالمر لوکی روز به روز در حال افزایش است، چندان علاقه ای به چهره شدن ندارد. وی خود در مورد اختراع و کار خود می گوید: این موضوعی مربوط به من نیست. موضوعی مربوط به چیزی بسیار بزرگتر است. شاید بزرگتر از همه ما.
چرا چینیها در سه سال بیشتر از یک قرن آمریکا سیمان مصرف کردند؟! (از تابناک)
مصرف سیمان چین در فاصله سالهای 2011 تا 2013، بیشتر از مجموع مصرف سیمان ایالات متحده در تمام قرن بیستم بوده است.
به گزارش «تابناک» و به نقل از واشنگتن پست، این آمار چنان شگفتانگیز بوده که حتی واکنش بیل گیتس را در پی داشته است. ولی آیا این آمار میتواند درست باشد یا خیر و اگر درست است چگونه؟
بله؛ اقتصاد چین با سرعتی غیرعادی رشد کرده است و این کشور جمعیتی چهار برابر جمعیت ایالات متحده دارد. ولی قرن بیستم دوره توسعه شدید ایالات متحده هم بوده است؛ در این قرن بود که تقریبا همه جادهها و پلهای آمریکا، شبکه ارتباطی بین ایالات، سد هوور و بسیاری از بلندترین آسمانخراشهای دنیا ساخته شدند. چین و ایالات متحده از نظر اندازه جغرافیایی هم نزدیک به هم هستند و به ترتیب سومین و چهارمین کشورهای بزرگ دنیا هستند.
آمار فوق به نظر باورنکردنی هستند ولی بنا به منابع دولتی و صنعتی به نظر میرسد که دقیق هستند. بررسی این آمار واقعیتهای جالبی را در باره تفاوتهای دو کشور و نیز سیر تحولات در چین نشان میدهد.
منبع آمار اعلام شده توسط بیل گیتس، مورخی به نام واسلاو اسلیم است که سیمان را مهمترین ماده با حجم انبوه مورد استفاده در تمدن ما میداند. اسلیم این آمار را از منابعی آمریکایی (U.S. Geological Survey) استخراج کرده است که مصرف سیمان در ایالات متحده را به صورت زیر نشان میدهد.
این نمودار واقعیات مهمی از جمله کاهش مصرف سیمان در دوره رکود بزرگ بین دو جنگ جهانی، در دوره جنگ جهانی دوم و نیز دوره رکود در دهه 1980 میلادی را نشان میدهد. مجموع مصرف سیمان ایالات متحده در قرن بیستم، حدود 4.4 میلیارد تن بوده است.
در مقابل؛ چین در دوره سه ساله 2011 تا 2013 حدود 6.4 میلیارد تن سیمان مصرف کرده است. منبع آمار مربوط به چین، نشریهای صنعتی و مستقر در لندن است که آمار آن در باره مصرف سیمان در ایالات متحده مشابه آماری است که مرکز آمریکایی که در بالا به آن اشاره شد، اعلام کرده است. به گفته هندریک فون اوس متخصص کالاهای اساسی معدنی در موسسه USGS، مصرف سیمان چین در دوره 2010 تا 2012، چهل درصد بیشتر از مجموع مصرف سیمان در ایالات متحده در قرن بیستم بوده است.
سوال این است که چینیها چگونه این حجم عظیم سیمان را مصرف کردهاند؟
مساله اول رشد شهرنشینی در چین با نرخی تاریخی است، یعنی بیشتر از چیزی که در قرن بیستم در ایالات متحده اتفاق افتاد. هر سال بیش از بیست میلیون چینی به شهرها نقل مکان میکنند که بیشتر از مجموع افرادی است که در سه شهر نیویورک سیتی، لس انجلس و شیکاگو زندگی میکنند. این تغییر عظیم طی کمتر از پنجاه سال صورت پذیرفته است. در سال 1978، کمتر از یک پنجم جمعیت چین شهرنشین بودند ولی پیشبینی میشود در سال 2020، این میزان به شصت درصد برسد.
شهرهای چین باید متناسب با ایجاد فضای مسکونی برای چنین سیل جمعیتی تغییر کنند. تخمینها نشان میدهد که نیمی از زیرساختهای چین از سال 2000 به بعد ساخته شده است که شامل شبکه جدید راه اهن، راههای بین شهرها، سدها، فرودگاهها و نیز مجتمعهای عظیم مسکونی در سراسر کشور میشود. برای مثال، تصویر زیر تغییر در بخشی از مناطق شرقی شانگهای در فاصله سالهای 1987 تا 2013 را نشان میدهد.
شگفتانگیزتر از تغییر شانگهای، رشد دلتای رود مروارید (Pearl River Delta) ابرشهری در چین و نزدیک به منطقه هنگکنگ است. طبق گزارش بانک جهانی، این قطب صنعتی چین در سال 2010، جمعیتی برابر با 42 میلیون نفر را در خود جای میداده است. اگر همه این منطقه را یک شهر در نظر بگیریم – که به نظر کاری منطقی میآید- آن گاه، دلتای رود مروارید پرجمعیتترین و وسیعترین شهر دنیا خواهد بود.
علاوه بر این شهرهای عظیم، مسالهای که باید به آن توجه داشت، تعداد شگفتانگیز شهرهایی ظاهرا کوچکتر چین است که اسمی از آن هم شنیده نشده است. در سال 2009، چین دارای 221 شهر با جمعیت بیش از یک میلیون نفر بوده است و این در حالی است که همه قاره اروپا 35 شهر با چنین جمعیتی دارد. حتی شهرهای گمنامی مانند ژنگ ژو و جینان بیشتر از لسانجلس و شیکاگو جمعیت دارند.
علاوه بر رشد شدید شهرنشینی در چین، چند عامل دیگر نیز در مصرف عظیم سیمان در چین موثر هستند. همان گونه که گلدمن ساکس به آن اشاره کرده است، اگر چه جمعیت فعلی چین حدود چهار برابر جمعیت آمریکا است ولی 15 برابر جمعیت آمریکا در ابتدای قرن بیستم و نه برابر جمعیت آمریکا در سال 1950 است.
دنیا همیچنین شاهد تغییر در نوع استفاده از مواد ساختمانی بوده است. در سال 1950، تولید فولاد و سیمان در جهان تقریبا برابر بوده است ولی تا سال 2010، در حالی که تولید فولاد تقریبا هشت برابر شده، تولید سیمان 25 برابر شده است. ضمن این که در چین به علت کمبود الوار استفاده از چوب در بخش ساختمان کمتر است. برعکس ایالات متحده، در چین بیشتر مردم در ساختمانهای کوچک و بزرگ سیمانی زندگی میکنند.
عامل موثر دیگر، این است که صنعت سیمان چین بزرگتر از چیزی است که باید باشد. بسیاری از صنایع سیمان چین دولتی هستند و از حمایتهای دولتی و نیز سرمایه ارزان برخوردار هستند. همانند دیگر صنایع بیشتر از نیاز چین، مانند آلومینیوم، فولاد و کشتیسازی، صنعت سیمان چین هم دورهای از رشد شدید بدون توجه به کیفیت و سوددهی را پشت سر گذاشته است.
این صنعت بزرگ سیمان، آسیبهای فراوانی را هم به محیط زیست وارد کرده است. به عقیده دانشمندان، صنعت سیمان پنج درصد تولید دی اکسید کربن جهان را به خود اختصاص داده و چین نیمی از صنعت سیمان جهان را در اختیار دارد.
مساله دیگر این است که کیفیت پایین سیمان چین باعث میشود که بعضی از ساختمانهای چین بعد از بیست یا سی سال از بین برود. طبق آمار گلدمن ساکس، یک سوم از سیمان مصرفی چین، کیفیتی پایین دارد که در دیگر کشورها قابل استفاده نیست.
بیل گیتس در وبلاگ خود در مطلبی در باره مصرف عظیم سیمان در چین به نقش مواد اولیه در کمک به فقیرترین مردم در بهبود وضعیت زندگی خود اشاره کرده است، استفاده از سیمان در جادهسازی به کشاورزان امکان رساندن محصولاتشان به بازار را فراهم کرده، کودکان را به مدرسه نزدیکتر کرده و باعث شکوفایی اقتصادی میشود. در چین هم سرعت گرفتن ساخت و ساز، باعث رشد اقتصادی شده و صدها میلیون نفر را از فقر خارج کرده است.
روی دیگر صنعت سیمان چین، هدر رفتن منابع در اقتصادی دستوری و آلودگی محیط زیست است که میتواند در آینده مسائل جدیدی را پیش بیاورد.