واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

روش عجیب هک: هک رایانه از طریق گرمای منتشره اش

معمولا برای رایانه ها گرما یک موضوع دردسر ساز و اساسا یک مشکل است. اما اکنون به غیر از بلند شدن دود از CPU یا GPU رایانه باید نگران یک موضوع مهم دیگر در خصوص گرما نیز بود. تیمی تحقیقاتی در یکی از دانشگاه های اسرائیل راهی برای نفوذ به رایانه ها و هک آنها از طریق گرما یافته اند.

به گزارش «تابناک» وب سایت Net-Security گزارش داده که یک تیم تحقیقاتی در دانشگاه «بن گوریون» در سرزمین های اشغالی، اقدام به طراحی و تولید بد افزاری کرده اند با نام BitWhisper که به هیچ وجه شبیه به بد افزارهایی که معمولا کاربران با آنها سر و کار دارند نیست. این بد افزار یکی از عجیب ترین بد افزارهایی است که به عنوان ابزار هک از آن استفاده میشود.

متن گزارش Net Security را از اینجا میتوانید بخوانید.

کار این بد افزار به این ترتیب است که دستگاه های آلوده به آن میتوانند داده ها را با استفاده از گرمایی که تولید میکنند منتقل سازند. برای مثال فرامین و دستورات میتوانند با ایجاد مدولاسیون یا نوسان حرارتی از یک سیستم به سیستم دیگر منتقل شوند. به این ترتیب دستگاه یا سیستم هدف، با استفاده از سنسورهای حرارتی خود این فرامین را دریافت کرده و واکنش تعریف شده را نشان میدهد. از طریق این مکانیزم همچنین میتوان میزان داده های کوچک همچون گذرواژه ها را نیز منتقل ساخت:

چگونه اسرائیلی ها رایانه ها را از طریق گرما هک میکنند؟

شاید در ابتدا این سیستم و مکانیزم چندان برای هک رایانه ها کاربردی به نظر نرسد، اما زمانی که به اهداف اصلی این بد افزار یعنی BitWhisper واقف شویم میزان جدیت کار آن را درک میکنیم. این بد افزار بیش از هر چیز مخصوص به سیستم های شکاف هوایی یا Air-Gapped طراحی شده است. یعنی رایانه هایی که برای حفظ امنیت آنها، هیچ گونه ارتباط وایرلس یا کابل با شبکه وجود ندارد.

حدس زدن اینکه چه سیستم هایی به یک چنین ساز و کار امنیتی مجهز هستند کار چندان سختی نیست: سیستم های حساس دولتی، تجهیزات نظامی – همچون موشک ها – و رایانه های کنترل تجهیزات رآکتورهای هسته ای. سیستم هایی که تنها از طریق پروژه های پیچیده میتوانند به بد افزار آلوده شوند.

اکنون بد افزار BitWhisper مخصوص به آلوده ساختن این سیستم ها طراحی شده است و اینکه با کندی قادر به رد و بدل کردن اطلاعات است، هیچ اهمیتی ندارد، زیرا جایگزینی برای آن که به سادگی بتواند همین میزان اطلاعات را نیز تبادل کند، وجود ندارد.

اما در این مورد که این بد افزار از ابتدا چگونه قادر به ورود به رایانه هدف است، میتوان سناریو های مختلفی در نظر آورد. یکی از این راه ها Pre-Load کردن این بد افزار در حافظه رایانه است و راه دیگر آن مسیر همیشگی یعنی Flash USB است. اگر بخاطر آوریم که چگونه بد افزار استاکس نت در تجهیزات اتمی ایران جای گذاری شد، میتوان حدس زد که برای ورود این بد افزار به رایانه ها میتوان راه های مختلفی را در نظر آورد.

ویدئوی زیر به خوبی نحوه کار این بد افزار را نشان میدهد. رایانه سمت چپ دستوراتی را به رایانه سمت راست – که کنترل شبیه ساز شلیک موشک را دارد - منتقل میکند و...:


دانلود

تحلیلی از آینده اقتصاد اروپا و اثرش بر آمریکا


به قلم دکتر محمود رضا امینی
روند رشد اقتصادی جهان از سوی موسسات بین المللی، به نحو مکرر و فزاینده ای، منفی و درحال نزول پیش بینی و علت اصلی این مسأله، ناکامی مداوم کشورهای اروپایی، به ویژه اعضای حوزه پولی یورو ارزیابی می شود. 

با ادامه بی ثباتی اقتصادی در منطقه یورو به ویژه در کشورهایی همچون اسپانیا، یونان، فرانسه، قبرس و ایتالیا، نباید انتظار داشت در آینده ای نزدیک شاهد بهبودی وضعیت اقتصادی این منطقه باشیم. شواهد و قرائن اقتصادی، از افت شاخص ها در این منطقه خبر می دهد. بدیهی است که در شرایط کنونی و با وجود به هم پیوستگی زنجیره اقتصادی غرب، مسیر رشد اقتصاد برای کشورهای توسعه یافته پر فراز و نشیب خواهد بود و افق مناسبی در جهت بهبود برای این منطقه پیش بینی نمی شود.

در حال حاضر، منطقه یورو و اقتصاد آن همچنان عامل اصلی نگرانی اقتصاد جهان است. افزایش میزان بیکاری و بدهی های عمومی در کشورهای عضو منطقه یورو، نگرانی شدید و کاهش رشد اقتصادی را در این کشورهای شکننده در پی داشته است. البته می توان به مشکلات سیاسی این منطقه و درگیری های درون کشوری نیز به عنوان علتی قابل تامل اشاره کرد. 

نشست های مشترک صندوق بین المللی پول و بانک جهانی در واشنگتن برای تعیین طرح مشخصی برای خارج کردن اقتصاد آمریکا و اروپا از شرایط رکودی ناکام ماند. ناکامی این نشست ها می تواند مقدمه آغاز زمستان طولانی و شدید برای اقتصاد این کشورها به ویژه با توجه به تحریم های متقابل با روسیه باشد.

در این میان، آمریکا و اروپا نگرانی های مشترکی درباره کاهش رشد اقتصادی خود دارند. آمریکا نگران تاثیر فاجعه آمیز کندی رشد اقتصاد اروپا بر اقتصاد خود است.

از سوی دیگر، سیاست های ریاضت اقتصادی در اروپا باعث کاهش رشد اقتصادی و افزایش میزان بیکاری در این کشورها شده است؛ زیرا این برنامه های ریاضت اقتصادی صرفا سبب می شوند این کشورهای بحران زده قادر به بازپرداخت بهره های کلانی باشند که در قبال وام های سنگین صندوق بین المللی پول، بانک مرکزی اروپا و سایر موسسات وابسته به آنان اخذ نموده اند. این برنامه های ریاضتی سرمایه گذاری دولت در بخش تولید، خدمات عمومی و درآمد اقشار متوسط و کم درآمد جامعه را به شدت کاهش داده است. 

هر چند در درازمدت می توان این نوع برنامه های ریاضتی را در افزایش تولید ناخالص جهانی موثر دانست، اما در کوتاه و میان مدت، اقتصاد این کشورهای بحران زده را از ریل خارج کرده است. در کشورهایی همچون فرانسه و ایتالیا شاهد سقوط شدید شاخص های سرمایه گذاری در بخش تولید و در نتیجه توقف بسیاری از واحدهای تولید از جمله خودروسازان هستیم. در بررسی این نکات نباید از این موضوع غافل شد که آمریکا هر چند از ادامه روند نزولی در بازارهای سهام اروپا و جذب سرمایه در وال استریت بهره می برد، اما در تصاحب بازارهای اروپایی با کالاهایی که یا تحت لیسانس ایالات متحده در کشورهای آسیایی و یا مستقیما در آمریکا تولید می شوند، بهره دو چندان برده است.

بحران مالی اروپا، عاملی برای استقراض بیشتر بانک‌های منطقه یورو از بانک‌های آمریکا شده است. اقتصاد آمریکا در مسیر بازیابی اعتماد از دست رفته خود است که البته این اعتمادزایی، ناشی از اصلاح عملکرد اقتصادی او نبوده، بلکه ناشی از بدتر شدن شرایط موجود جهانی است.

در حقیقت، درخواست وام کشورهای اروپایی از بانک‌های آمریکا، نوعی اعتماددهی دوباره به بانک‌های آمریکایی است؛ افزون بر اینکه این کشور‌ها را بیش از پیش، وامدار ایالات متحده آمریکا می‌سازد. بنابراین، به نظر می‌رسد، آمریکا از ناحیه کشورهایی که به تازگی در بحران مالی شدید قرار گرفته‌اند، می‌تواند فرصت احیای دوباره بازارهای مالی خویش را فراهم آورد.


اینفوگرافی: جنبش انصارالله یمن در یک نگاه

اینفوگرافی: انصارالله در یک نگاه (از تابناک)
انصارالله جنبشی دینی، فرهنگی، سیاسی و مسلح است که مرکز آن، صعده در شمال یمن است


«پالمر لوکی» جوان ۲۲ ساله‌ای که فیس بوک شرکتش را ۲ میلیارد دلار خرید


تقریبا حدود یک سال از زمانی می‌گذرد که فیس بوک رسما اعلام کرد که استارت آپ Oculus VR را به بهای ۲ میلیارد دلار خریداری کرده است؛ شرکتی که در حوزه واقعیت مجازی فعال است و اخیرا نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما بنیانگذار ۲۲ ساله این شرکت که اکنون به بهای ۲ میلیارد دلار فروخته شده، چگونه زندگی می‌کند؟

به گزارش «تابناک» بنیانگذار شرکت Oculus «پالمر لوکی» تنها 22 سال دارد. وقتی هنوز یک نوجوان بود اولین دستگاه واقعیت مجازی خود را در پارکینگ خانه ساخت و زمانی که به 19 سالگی رسیده بود این دستگاه یک استارت آپ شناخته شده و معتبر بود.

مجله فوربس تخمین زده است که تا کنون و در پی توافق لوکی با فیسبوک برای فروش این استارت آپ به بهای 2 میلیارد دلار، سرمایه خالص وی اکنون به چیزی در حدود 500 میلیون دلار رسیده است. اما نکته جالب در اینجاست که این سرمایه هنگفت منجر به آن نشده که این جوان 22 ساله چندان تجملاتی زندگی کند. البته هنوز!

نشریه «بیزینس اینسایدر» نگاهی انداخته است به زندگی لوکی طی یکسال گذشته یعنی از زمانی که فیسبوک شرکت وی را خریداری کرده است.

جوان 22 ساله ای که فیسبوک شرکتش را 2 میلیارد دلار خرید

لوکی در حال حاضر در محله «آترون» در سیلیکون والی زندگی می کند. محله ای که سرشناسانی نظیر اریک اشمیت مدیر عامل گوگل و مگ وایتمن مدیر عامل HP در آن زندگی می کنند. اما لوکی به همراه هفت تن از دوستان خود در خانه ای زندگی می کند که نام آن را «The Commune» گذاشته و اوقات بیکاری خود را با دوستان به بازی های رایانه ای مشغول است. خانه وی چیزی شبیه به این خانه است.

جوان 22 ساله ای که فیسبوک شرکتش را 2 میلیارد دلار خرید

وی در طول روز مدت زمان زیادی را در مقر اصلی فیسبوک در «منلو پارک» می گذراند، اما در دفتر فیسبوک هنوز چندان شناخته نیست. وی به مجله فوربس گفته بود: اینجا افراد زیادی هستند که همه چیز را در مورد Oculus میدانند اما نمیدانند من چه کسی هستم.

جوان 22 ساله ای که فیسبوک شرکتش را 2 میلیارد دلار خرید

لوکی بیش از هر چیز با تیپ غیر رسمی خود شناخته میشود. وی معمولا یک تی شرت برتن دارد و با یک جفت صندل قدم میزند. اما خود میگوید که دوست دارد پا برهنه باشد: ما کفش را اختراع کردیم تا پاهای خود را از آسیب های محیطی امن نگه داریم. اما زندگی در کالیفرنیای امروز کاملا امن هست. اگر صندل های خود را از پا درآورم هم مشکلی پیش نمی آید.

جوان 22 ساله ای که فیسبوک شرکتش را 2 میلیارد دلار خرید

یکی از بزرگترین ولخرجی های وی بعد از قرارداد با فیسبوک این بوده است که یکی از خودروهای شرکت Tesla را به بهای 120 هزار دلار خریداری کرده است. وی در این باره گفته است: «الون ماوسک» - مدیر عامل Tesla – فردی است که لیاقت و شایستگی پول من را دارد:

جوان 22 ساله ای که فیسبوک شرکتش را 2 میلیارد دلار خرید

اما معمولا با ون GMC خود که مدل 1986 است و گفته می شود که کف آن یک قالیچه قرمز پهن شده رانندگی می کند. وی یک سال گذشته را بیش از همه وقف سفر و آشنایی با مهندسان مختلف برای نشان دادن دستگاه واقعیت مجازی خود کرده است.

جوان 22 ساله ای که فیسبوک شرکتش را 2 میلیارد دلار خرید

این جوان میلیونر 22 ساله طبع شوخی نیز دارد و اغلب مانند یک شومن نمودار می شود. سال قبل در جریان کنفرانسی در کالیفرنیا برای معرفی Rift وی تی شرت های مزین به آرم Oculus را اینگونه تقدیم حضار کرد.

جوان 22 ساله ای که فیسبوک شرکتش را 2 میلیارد دلار خرید

در ماه اکتبر سال گذشته میلادی بنیاد Smithsonian جایزه نبوغ و ابتکار را به وی برای اختراع Oculus Rift اهدا کرد.

جوان 22 ساله ای که فیسبوک شرکتش را 2 میلیارد دلار خرید

و در ژانویه سال جاری مجله فوربس وی را به عنوان مهمترین سی نفر زیر سی سال به انتخاب خود معرفی کرد و تصویر وی بر روی جلد این مجله نقش بست.

جوان 22 ساله ای که فیسبوک شرکتش را 2 میلیارد دلار خرید

اما با این همه و در حالی که مشغولیت و شهرت پالمر لوکی روز به روز در حال افزایش است، چندان علاقه ای به چهره شدن ندارد. وی خود در مورد اختراع و کار خود می گوید: این موضوعی مربوط به من نیست. موضوعی مربوط به چیزی بسیار بزرگتر است. شاید بزرگتر از همه ما.

جوان 22 ساله ای که فیسبوک شرکتش را 2 میلیارد دلار خرید


چینی‌ها در سه سال بیشتر از یک قرن آمریکا سیمان مصرف کردند

چرا چینی‌ها در سه سال بیشتر از یک قرن آمریکا سیمان مصرف کردند؟! (از تابناک)


مصرف سیمان چین در فاصله سالهای 2011 تا 2013، بیشتر از مجموع مصرف سیمان ایالات متحده در تمام قرن بیستم بوده است.

به گزارش «تابناک» و به نقل از واشنگتن پست، این آمار چنان شگفت‌انگیز بوده که حتی واکنش بیل گیتس را در پی داشته است. ولی آیا این آمار می‌تواند درست باشد یا خیر و اگر درست است چگونه؟

بله؛ اقتصاد چین با سرعتی غیرعادی رشد کرده است و این کشور جمعیتی چهار برابر جمعیت ایالات متحده دارد. ولی قرن بیستم دوره توسعه شدید ایالات متحده هم بوده است؛ در این قرن بود که تقریبا همه جاده‌ها و پل‌های آمریکا، شبکه ارتباطی بین ایالات، سد هوور و بسیاری از بلندترین آسمانخراش‌های دنیا ساخته شدند. چین و ایالات متحده از نظر اندازه جغرافیایی هم نزدیک به هم هستند و به ترتیب سومین و چهارمین کشورهای بزرگ دنیا هستند.

چرا چینی‌ها در سه سال بیشتر از یک قرن آمریکا سیمان مصرف کردند؟!

آمار فوق به نظر باورنکردنی هستند ولی بنا به منابع دولتی و صنعتی به نظر می‌رسد که دقیق هستند. بررسی این آمار واقعیت‌های جالبی را در باره تفاوت‌های دو کشور و نیز سیر تحولات در چین نشان می‌دهد.

منبع آمار اعلام شده توسط بیل گیتس، مورخی به نام واسلاو اسلیم است که سیمان را مهم‌ترین ماده با حجم انبوه مورد استفاده در تمدن ما می‌داند. اسلیم این آمار را از منابعی آمریکایی (U.S. Geological Survey) استخراج کرده است که مصرف سیمان در ایالات متحده را به صورت زیر نشان می‌دهد.

این نمودار واقعیات مهمی از جمله کاهش مصرف سیمان در دوره رکود بزرگ بین دو جنگ جهانی، در دوره جنگ جهانی دوم و نیز دوره رکود در دهه 1980 میلادی را نشان می‌دهد. مجموع مصرف سیمان ایالات متحده در قرن بیستم، حدود 4.4 میلیارد تن بوده است.

در مقابل؛ چین در دوره سه ساله 2011 تا 2013 حدود 6.4 میلیارد تن سیمان مصرف کرده است. منبع آمار مربوط به چین، نشریه‌ای صنعتی و مستقر در لندن است که آمار آن در باره مصرف سیمان در ایالات متحده مشابه آماری است که مرکز آمریکایی که در بالا به آن اشاره شد، اعلام کرده است. به گفته هندریک فون اوس متخصص کالاهای اساسی معدنی در موسسه USGS، مصرف سیمان چین در دوره 2010 تا 2012، چهل درصد بیشتر از مجموع مصرف سیمان در ایالات متحده در قرن بیستم بوده است.

سوال این است که چینی‌ها چگونه این حجم عظیم سیمان را مصرف کرده‌اند؟

مساله اول رشد شهرنشینی در چین با نرخی تاریخی است، یعنی بیشتر از چیزی که در قرن بیستم در ایالات متحده اتفاق افتاد. هر سال بیش از بیست میلیون چینی به شهرها نقل مکان می‌کنند که بیشتر از مجموع افرادی است که در سه شهر نیویورک سیتی، لس انجلس و شیکاگو زندگی می‌کنند. این تغییر عظیم طی کمتر از پنجاه سال صورت پذیرفته است. در سال 1978، کمتر از یک پنجم جمعیت چین شهرنشین بودند ولی پیش‌بینی می‌شود در سال 2020، این میزان به شصت درصد برسد.

شهرهای چین باید متناسب با ایجاد فضای مسکونی برای چنین سیل جمعیتی تغییر کنند. تخمین‌ها نشان می‌دهد که نیمی از زیرساخت‌های چین از سال 2000 به بعد ساخته شده است که شامل شبکه جدید راه اهن، راه‌های بین شهرها، سدها، فرودگاه‌ها و نیز مجتمع‌های عظیم مسکونی در سراسر کشور می‌شود. برای مثال، تصویر زیر تغییر در بخشی از مناطق شرقی شانگهای در فاصله سالهای 1987 تا 2013 را نشان می‌دهد.


شگفت‌انگیزتر از تغییر شانگهای، رشد دلتای رود مروارید (Pearl River Delta) ابرشهری در چین و نزدیک به منطقه هنگ‌کنگ است. طبق گزارش بانک جهانی، این قطب صنعتی چین در سال 2010، جمعیتی برابر با 42 میلیون نفر را در خود جای می‌داده است. اگر همه این منطقه را یک شهر در نظر بگیریم  که به نظر کاری منطقی می‌آید- آن گاه، دلتای رود مروارید پرجمعیت‌ترین و وسیع‌ترین شهر دنیا خواهد بود.

علاوه بر این شهرهای عظیم، مساله‌ای که باید به آن توجه داشت، تعداد شگفت‌انگیز شهرهایی ظاهرا کوچک‌تر چین است که اسمی از آن هم شنیده نشده است. در سال 2009، چین دارای 221 شهر با جمعیت بیش از یک میلیون نفر بوده است و این در حالی است که همه قاره اروپا 35 شهر با چنین جمعیتی دارد. حتی شهرهای گمنامی مانند ژنگ ژو و جینان بیشتر از لس‌انجلس و شیکاگو جمعیت دارند.

علاوه بر رشد شدید شهرنشینی در چین، چند عامل دیگر نیز در مصرف عظیم سیمان در چین موثر هستند. همان گونه که گلدمن ساکس به آن اشاره کرده است، اگر چه جمعیت فعلی چین حدود چهار برابر جمعیت آمریکا است ولی 15 برابر جمعیت آمریکا در ابتدای قرن بیستم و نه برابر جمعیت آمریکا در سال 1950 است.

دنیا همیچنین شاهد تغییر در نوع استفاده از مواد ساختمانی بوده است. در سال 1950، تولید فولاد و سیمان در جهان تقریبا برابر بوده است ولی تا سال 2010، در حالی که تولید فولاد تقریبا هشت برابر شده، تولید سیمان 25 برابر شده است. ضمن این که در چین به علت کمبود الوار استفاده از چوب در بخش ساختمان کمتر است. برعکس ایالات متحده، در چین بیشتر مردم در ساختمان‌های کوچک و بزرگ سیمانی زندگی می‌کنند.

عامل موثر دیگر، این است که صنعت سیمان چین بزرگتر از چیزی است که باید باشد. بسیاری از صنایع سیمان چین دولتی هستند و از حمایت‌های دولتی و نیز سرمایه ارزان برخوردار هستند. همانند دیگر صنایع بیشتر از نیاز چین، مانند آلومینیوم، فولاد و کشتی‌سازی، صنعت سیمان چین هم دوره‌ای از رشد شدید بدون توجه به کیفیت و سوددهی را پشت سر گذاشته است.

این صنعت بزرگ سیمان، آسیب‌های فراوانی را هم به محیط زیست وارد کرده است. به عقیده دانشمندان، صنعت سیمان پنج درصد تولید دی اکسید کربن جهان را به خود اختصاص داده و چین نیمی از صنعت سیمان جهان را در اختیار دارد.

مساله دیگر این است که کیفیت پایین سیمان چین باعث می‌شود که بعضی از ساختمان‌های چین بعد از بیست یا سی سال از بین برود. طبق آمار گلدمن ساکس، یک سوم از سیمان مصرفی چین، کیفیتی پایین دارد که در دیگر کشورها قابل استفاده نیست.

بیل گیتس در وبلاگ خود در مطلبی در باره مصرف عظیم سیمان در چین به نقش مواد اولیه در کمک به فقیرترین مردم در بهبود وضعیت زندگی خود اشاره کرده است، استفاده از سیمان در جاده‌سازی به کشاورزان امکان رساندن محصولاتشان به بازار را فراهم کرده، کودکان را به مدرسه نزدیک‌تر کرده و باعث شکوفایی اقتصادی می‌شود. در چین هم سرعت گرفتن ساخت و ساز، باعث رشد اقتصادی شده و صدها میلیون نفر را از فقر خارج کرده است.

روی دیگر صنعت سیمان چین، هدر رفتن منابع در اقتصادی دستوری و آلودگی محیط زیست است که می‌تواند در آینده مسائل جدیدی را پیش بیاورد.