واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

سه روش برای گذر از شکست به موفقیت

همه می دانند که درمسیر موفقیت شکست ها و ناکامی هایی وجود دارد که نمیتوان ازهمه آنها جلوگیری کرد. در حقیقت اگر به عقب برگشته و به اتفاقات غیر قابل کنترلی که در مسیر کسب و کار خود با آنها مواجه شده اید نگاه کنید، پیروزی شما دلنشین تر خواهد بود. اگر در این مسیر حداقل ذره ای طعم شکست را نمی چشید، ممکن است به اندازه کافی در حال تلاش نباشید.

در ادامه این مقاله با اسکیل ما همراه باشید تا با سه مورد از بهترین روشهایی آشنا شوید که می توان آموخت و به تیم خود منتقل نمود تا با کمک آن با قدرت و مقاومت با شکست ها مقابله نمود، از اشتباهات درس گرفت و در نهایت پیروز شد.


ثبات ذهنی ایجاد کنید

یک ذهن قوی نقشی حیاتی درتوسعه طرز فکر فرد برنده ایفا می کند. همه رهبران بزرگ برای توسعه و بهبود هوش هیجانی خود ترس را مدیریت می کنند و ندای انرژی بخش در زمان های بحرانی هستند.

انعطاف پذیری مؤلفه ای کلیدی در بهبود و پیشرفت ثبات ذهنی است. با اتخاذ ریسک های برنامه ریزی شده و اجازه دادن به وقوع شکست میتوانیم فرصت های یادگیری موثری فراهم کنیم که منجر به رشد شود.

وقتی عاجزانه تلاش میکنیم که شکست نخوریم خود را محدود به زندان عادی بودن خواهیم کرد بدون آنکه امیدی برای رهایی داشته باشیم. شکست مقابل پیروزی نیست اما پله بزرگی در جهت رسیدن به آن است.

ذهن همانند دیگر عضلات بدن میتواند پرورش داده شود، تقویت شود و به مهمترین ابزار در جعبه ابزارموفقیت تبدیل شود. اما ثبات ذهنی هزینه ای دارد. باید موقعیت های سخت راپذیرفت و با آن همراه شد. ثبات ذهنی از به استقبال رفتن موانع اجتناب ناپذیرو دردهای همراه آن نشأت  می گیرد و سپس این تجربه ها را به مسیری برای رشد مبدل می سازد.


از اول صبح به دنبال چالش ها باشید

دستورالعمل موفقیت موضوع سربسته ای نیست که کتابهای بسیاری در دنیای بیرون بخواهند آن را به نمایش بگذارند. رمز و رازی برای موفقیت وجود ندارد. موفقیت در نتیجه آمادگی، سخت کار کردن و یادگیری از شکست است.

یکی از مشکلاتی که ممکن است در انجام درست کارها داشته باشید این است که تشخیص جاهایی که همه چیز را درست انجام داده اید و جاهایی که اشتباه کرده ولی به خاطر "پیروزی" آن اشتباه مخفی گشته، مشکل میباشد.

به جای آنکه اشتباه را شکست بدانیم، باید به آنها برچسب یادگیری بزنیم. این یعنی اگر خود را برای پیشرفت تعدیل نکنیم، اشتباهات مشابه را بارها و بارها مرتکب خواهیم شد. اینجاست که این اشتباهات به عنوان شکست تلقی می شود. اما اگر از شکست بترسیم، زمانی که باید تصمیم گیری کنیم و رو به جلو حرکت کنیم، فلج می شویم و باز می ایستیم.

باید با چالش ها به راحتی روبرو شد. هرچه بیشتر در این راه تلاش کنیم با چالش های مشابه کمتری روبرو خواهیم شد.




محدودیت ها را بپذیرید

محدودیت به ما و تیم کاری ما این فرصت را میدهد تا خلاقانه تفکر کنیم و نسبت به مواقع معمول کاردان تر شویم. محدودیت به گونه های بسیاری وجود دارد و فقط این نیست که از تیم بخواهیم با کمترین امکانات بیشترین استفاده را ببرند. محدودیت ها میتوانند موهبتی شگفت انگیز باشند و به ما این امکان را بدهند تا وسیع تر فکر کنیم و راه حل ها را بهبود بخشیم که میتواند به مقیاس پذیری عظیمی منجر شود.

جنگجویان بسیاری وجود داشتند که با جراحت هایی به خانه خود برمی گشتند. سفر موفقیت آسان نیست اما این جنگجویان طرز نگاه مبارز خود را حفظ می کردند و به محدودیت ها این اجازه را نمی دادند تا مسیر زندگی آنها را هدایت کند. 

این سه روش را تمرین کنید و تیم خود را تشویق کنید تا این روش ها را به کار بندند. توانایی و مثبت بودن خیلی زود به دنبال آن بوجود می آید. و متعاقبا رشد خواهید کرد. 





منبع: www.forbes.com



کلمات کلیدی :

چهار علت برای رد شدن ایدۀ شما. چگونه «نه» را به «آری» تبدیل کنیم؟ ***

اگر تاکنون به عنوان یک کارآفرین پاسخ منفی دریافت نکرده‌اید به خاطر آنست که چیزی درخواست نکرده‌اید. مؤسسین جواب‌های منفی بسیاری دریافت می‌کنند. حال این به خود ما بستگی دارد که آن جواب رد را شخصی تلقی کنیم و اجازه دهیم تا آرزوهای ما را نابود کند و یا از آن به عنوان ابزاری برای به جلو راندن خود استفاده کنیم. بله، قطعاً این امکان وجود دارد که شخصی که به وی پیشنهاد کاری داده‌اید واکنش اشتباهی به ایدۀ شما نشان دهد، ولی در 95% مواقع، این پاسخ «نه» شخصی نیست و تنها به کسب‌وکار مربوط است. کاری که نباید انجام دهید درونی کردن این پاسخ منفی و انحراف از مسیر است. در ادامه این مطلب در اسکیل ما به برخی از دلایل شنیدن پاسخ منفی و نیز استراتژی‌هایی می‌پردازیم که می‌توانید برای غلبه بر آنها استفاده کنید.


1.   این قبیل اشخاص بسیار پرمشغله هستند

تعداد متوسط ایمیل‌هایی که روزانه توسط یک شخص معمولی ارسال و دریافت می‌شوند حدوداً 121 عدد است که تا سال 2018 احتمالاً تا 140 عدد افزایش می‌یابد. این درحالی است که برخی از مدیران ارشد اجرایی دو برابر این میزان ایمیل دریافت می‌کنند. ما تعداد جلسات بسیار زیادی برگزار می‌کنیم که مقدار آن تنها در ایالات متحده برابر با 11 میلیون است. لذا احتمال بسیار زیادی وجود دارد که شخص مورد نظرتان یادداشت شما را ندیده باشد و یا پرمشغله‌تر از آن بوده باشد که به شما پاسخ بدهد و یا زمان لازم برای تماس با شما را نداشته باشد. حال این هنر شماست که چگونه از میان انبوه‌ مشغله‌های وی راهی پیدا کرده و به نتیجه برسید. آیا ایمیلتان موجز و مختصر بود؟ آیا عنوان آن به قدر کافی قانع‌کننده بود؟ برای حصول نتیجه، من دوبار پیگیری یک هفته در میان را پیشنهاد می‌کنم. البته راه‌های دیگری نیز وجود دارند؛ مثل استفاده از دستیار یا همکار. به‌هرحال پشتکار زیادی باید به خرج دهید.


2.      شخص یا شرکت مناسبی را انتخاب نکرده‌اید

گاهی نیز به این دلیل پاسخ رد می‌شنوید که به شخص یا شرکت اشتباهی پیشنهاد همکاری داده‌اید. با انجام تحقیقات لازم از تلف کردن وقت خود و آنها اجتناب کنید. صِرف علاقه به کار کردن با شرکت x به معنای مناسب بودن آنها برای شما نیست. از طرف دیگر، جمع کردن یک لیست پروپوزال عمومی و مراجعه به تک‌تک شرکت‌ها به امید اینکه شاید یکی از آنها جواب مثبت بدهند نیز کارساز نیست. باید ببینید که آنها در گذشته با چه کسانی شراکت کرده و در چه حوزه‌هایی سرمایه‌گذاری کرده‌اند تا دریابید که آیا ایدۀ شما با جهت و استراتژی برند آیندۀ آنها همخوانی دارد یا خیر. این پاسخ «نه» در جای دیگر می‌تواند به «بله» بهتری تبدیل شود.


3.      باید بیشتر روی ارائه خود کار کنید

50% از پروسۀ گرفتن جواب مثبت به محصول و 50% بقیه نیز به قدرت ارائۀ شما بستگی دارد. آیا ایدۀ خود را به طور واضح و مختصر بیان کرده‌اید؟ آیا تمامی پرسش‌های آنها را از روی دانش و آگاهی پاسخ گفته‌اید؟ آیا طرح تجاری شما به قدر کافی قانع‌کننده بوده است؟ آیا توانسته‌اید فرضیات خود را مورد پشتیبانی قرار دهید؟ اگر ارائۀ شما در مسیر دلخواهتان حرکت نکرده، نگاهی صادقانه به آیتم‌های پیشنهادی‌تان انداخته و سعی کنید دوستان و مشاوران قابل اعتمادی داشته باشید که بازخوردهای لازم را به شما بدهند. مهارت‌های ارائۀ خود را با تمرین چندین بارۀ پروپوزال خود (چه تنها و چه با همکاران) ارتقا دهید تا جایی که احساس کنید می‌توانید هرچیزی را که به سوی شما نشانه گرفته می‌شود کنترل کنید. عملکرد خود را صادقانه ارزیابی کنید و به قدری آماده باشید که بتوانید از عهدۀ ارائه بعدی برآیید.


4.      ایدۀ شما عملی نیست

اگر بارها و بارها با شما مخالفت شده و نتوانسته‌اید کشش لازم را به سمت پیشنهاد خود ایجاد کنید، شاید زمان آن رسیده که مجدداً روی ایدۀ خود کار کنید. در هر جلسۀ ارائه به دنبال بازخورد باشید و انتقادات را صادقانه ارزیابی کنید. مردم چه چیزهایی را در مورد محصول شما می‌پسندند و چه چیزهایی را نمی‌پسندند؟ آیا الگویی در حال ظهور است؟ چه کارهایی می‌توانید برای بازبینی و به‌روزرسانی پروپوزال خود انجام دهید؟  نیازی نیست آن را شکست بنامید چرا که در جایی همچون سیلیکون‌ولی، کارآفرینان مدام با این پدیده روبرو می‌شوند و نامش را  نیز چرخش گذارده‌اند.


گاهی نیز به دلایلی خارج از کنترل با جواب منفی مواجه می‌شویم. مثلاً می‌بینیم که ایده خوب است و تمامی کارها نیز درست انجام شده‌اند ولی باز هم نتیجۀ خوبی عایدمان نمی‌شود. این موضوع خصوصاً در مورد جمع‌آوری سرمایه مصداق دارد. به هر حال در این مورد تنها نیستیم. به طور مثال فقط 7 درصد از سرمایه‌گذاران بزرگ را زنان تشکیل می‌دهند و مؤسسین زن تنها 4 درصد از سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر را به خود اختصاص داده‌اند. حمایتی که زنان رنگین‌پوست دریافت می‌کنند از این نیز مقدار نیز کمتر است. با این حال، داستان‌های بیشماری می‌توان از بنیان‌گذارانی مثال زد که سالها زحمت کشیدند تا به نتیجه رسیدند. از پاسخ‌های منفی دلسرد نشوید. اگر به ایدۀ خود ایمان دارید از آن پشتیبانی کنید. به قول یکی از بنیان‌گذاران توئیتر، بیز استون: «زمان‌بندی، پشتکار و ده سال تلاش بالاخره شما را همانند میلیونر یک‌شبه نشان خواهد داد».


نکته یا نظر خاصی برای به اشتراک گذاشتن با ما دارید؟ آن را در قسمت کامنت‌ها برایمان ارسال کنید.  



منبع: www.forbes.com



کلمات کلیدی :

آیا خیلی زود کارتان را به خاطر یک ربات با هوش مصنوعی از دست خواهید داد؟

ایلان ماسک:به زودی ماشین های دارای هوش مصنوعی، انجام مشاغل انسان ها را بر عهده می گیرند

ایلان ماسک:ربات‌ها شغلتان را می گیرند، از دولت حقوق می‌گیرید

ایلان ماسک چهره شناخته شده دنیای فناوری که بارها در مورد آینده فناوری اطلاعات پیش بینی هایی داشته می گوید به زودی ماشین های دارای هوش مصنوعی، انجام مشاغل انسان ها را بر عهده می گیرند.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سی ان بی سی، وی که مدیریت شرکت تسلا سازنده خودروهای برقی و خودران بر  عهده دارد می گوید: «زمانی که به علت پیشرفت فناوری اکثر شغل ها به محصولات فناوری واگذار شوند، مردم حرفه های کمتری خواهند داشت و در نهایت برای تداوم حیات به پرداخت های دولتی وابسته می شوند.»

وی که علاوه بر تسلا شرکت های سولارسیتی و اسپیس ایکس را هم برای تسهیل استفاده از انرژی خورشیدی و انجام مسافرت های فضایی تجاری تاسیس کرده اتکای انسان ها به یک درآمد پایه در سطح جهان برای زندگی و واگذار کردن اکثر امور به ماشین ها و دستگاه های هوشمند را امری مطلوب دانسته و می افزاید: «من نمی دانم در این شرایط انسان ها چه کارهایی انجام می دهند ولی فکر می کنم این چیزی است که در آینده اتفاق می افتد.»

اظهارات الون ماسک در شرایطی رخ می دهد که این ایده به تازگی در جریان برگزاری یک همه پرسی در سوئیس رد شد. مردم این کشور چند ماه قبل با ایده پرداخت ۲۵۰۰ فرانک سوییس به عنوان درآمد پایه ماهیانه مخالفت کردند و خواستار دریافت حقوق متفاوت بر مبنای فعالیت های انجام شده خود شدند.

اوباما رییس جمهور آمریکا در تابستان امسال این ایده را در گفتگو با مدیر آزمایشگاه رسانه ای دانشگاه ام آی تی مطرح کرده بود و تصریح کرده بود این بحث و منازعه ای است که دنیا ظرف ۱۰ تا ۲۰ سال آینده با آن مواجه خواهد شد.

به هر حال کارشناسان تردیدی ندارند که در جهان آینده به واسطه پیشرفت فناوری بسیاری از مشاغل توسط دستگاه های خودکار انجام می شود و با این تحول نیروی کار به شکل کنونی چندان معنا نخواهد داشت. به عنوان مثال، بسیاری از خودروها و کامیون ها بدون نیاز به راننده قادر به حرکت خواهند بود و بنابراین رانندگی به عنوان یک شغل به حاشیه رانده خواهد شد و تنها به تعدادی اپراتور برای کنترل کامیون های هوشمند در حال حرکت نیاز خواهد بود.

الون ماسک معتقد است در چنین شرایطی افراد فرصت بیشتری برای انجام امور پیچیده تر و هیجان انگیزتر خواهند داشت و اوقات فراغتشان هم بیشتر می شود. اما اینکه افراد کار مهمی برای انجام در طول روز نداشته باشند ممکن است از نظر عاطفی و روانی پیامدهای منفی در برداشته باشد.

افرادی که خارج از رشته تحصیلی خود کار می کنند با احتمال بیشتری کارآفرین می شوند



نویسنده : عصمت بغدادی

بعد از هزینه کردن پول و زمان زیاد برای تحصیلات دانشگاهی، چرا افراد حاضر به انتخاب شغلی می شوند که مرتبط با تحصیلات شان نیست؟ حداقل چیزی که بسیاری از افراد در این زمینه تصور می کنند این است که در منطقه ای که زندگی می کنند شغل مرتبط با تحصیلاتشان یافت نمی شود و مجبور به انتخاب شغل های نامرتبط می شوند. اما همه داستان به همین دلیل خلاصه نمی شود. دلیل دیگری که مطرح می شود این است که شرایط بازار کار مهم است. اما حتی در رشته های پایه از جمله فناوری و مهندسی که نرخ بیکاری پایین است بسیاری از افراد که به خوبی آموزش دیده اند، خارج از تحصیلات دانشگاهی شان کار می کنند.

چرا کارکنان حاضر به چنین انتخابی می شوند؟ این انتخاب ها چه پیامدهایی بر درآمد، رضایت شغلی و چشم اندازهای حرفه ای بلند مدت شان دارد؟ چرا چنین عدم انطباقی رایج شده است؟ اینها سوالاتی است که برای کارفرمایان، کارکنان و سیاست گذاران مهم است.

این مقاله نتایج یک پژوهش دانشگاهی است که در ژورنال "علوم سازمانی" چاپ شده و داده های آن برگرفته از بنیاد ملی علوم آمریکا می باشد. در این پژوهش پاسخ های بیش از 25 هزار آمریکایی که دارای مدارک کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در رشته های علوم و مهندسی بودند مورد ارزیابی قرار گرفت. از جمله نتایج این پژوهش این است که بیش از 10 درصد از افراد نمونه، شغل و رشته تحصیلی شان مرتبط نیست، 30 درصد تا حدودی شغل و رشته تحصیلی مرتبط دارند و نتایج جالب دیگری که می توانید در ادامه این مطلب در اسکیل ما به آنها پی ببرید.


برخی افراد قادر نیستند شغل مرتبط خود را پیدا کنند

تنها 22 درصد از افرادی که شغل و رشته شان همخوانی نداشت دلیل آن را عدم یافتن شغل مرتبط عنوان کردند. پس تقریبا سه چهارم افراد به صورت داوطلبانه وارد شغل متفاوت از تحصیلات خود شده بودند. بنابراین این واقعیت می تواند تا حدودی پاسخگوی چرایی این عدم همخوانی باشد.

برای افرادی که به طور داوطلبانه شغل متفاوتی را انتخاب کردند احتمال اینکه کارآفرین شوند و  کسب و کار شخصی  خود را راه اندازی کنند 50 درصد بیشتر می باشد. 

 شاید شغل نامرتبط آنقدر هم که به نظر می رسد بد نیست.


دلایل انتخاب داوطلبانه شغل های نامرتبط

دانشمندان و مهندسان ممکن است به دلیل اینکه علاقه خود را به رشته تحصیلی خود از دست داه اند، شغل نامرتبطی را انتخاب کنند. حتی اگر حقوق و مزایای آن به اندازه شغل اصلیشان نباشد رویارویی با چالش های جدید و دستاوردهای جدید برایشان لذت بخش می باشد.  همچنین کارکنان ممکن است شغل نامرتبط را به دلیل مسائل خانوادگی یا به خاطر اینکه مکان خاصی را ترجیح می دهند انتخاب کنند. در این مطالعه 31 درصد افراد به خاطر مسائل پرداخت و ارتقا، 24 درصد برای تغییرشغل، 7 درصد به خاطر مکان خاص، 6 درصد برای شرایط کاری بهتر، 6 درصد به خاطر مسائل خانوادگی و 4 درصد به دلایل دیگر این انتخاب ها را انجام داده اند.

افرادی که به طور داوطلبانه شغل نامرتبطی را انتخاب کردند به طور میانگین حقوق و رضایت شغلی بالاتری نسبت به افرادی دارند که قادر به پیدا کردن شغل مرتبط نبودند. 


داشتن شغل نامرتبط می تواند مفید باشد

این مطالعه نشان داد افرادی که شغل نامرتبط دارند بهتر قادر به کسب مهارت های جدید و یادگیری می باشند. کارکنانی که به دلایل شغلی، حقوق و شخصی شغل نامرتبطی دارند با احتمال بیشتری به فعالیت هایی غیر از تحقیق و توسعه مانند مالی، بازاریابی و مدیریت مشغول می شوند. اماکسانی که شغلشان مرتبط است با احتمال بیشتر بر روی مسائل تحقیق و توسعه  تمرکز می کنند.


 داشتن شغلی نامرتبط برای کارآفرین شدن مفید می باشد

جالب توجه است که پژوهش های قبلی نیز استدلال کرده اند که داشتن طیف گسترده ای از مهارت های فنی و مدیریتی ممکن است منافعی برای کارآفرینی داشته باشد. کارآفرینان باید همه فن حریف باشد تا بتواند از پس وظایف متفاوت راه اندازی یک کسب و کار جدید برآید حتی اگر روزی شرکایش برخی از کارها را انجم دهند. بنابراین افرادی که داوطلبانه شغل نامرتبط دارند ممکن است مهارت های جدید و مختلفی را توسعه دهند که همین امر باعث می شود برای کارآفرین شدن بهتر تجهیز شوند.   

کسانی که شغل نامرتبط دارند با احتمال بیشتری شغل خود را ترک کنند و آنهایی که دواطلبانه شغل نامرتبط دارند با احتمال بیشتری به سمت کارآفرینی پیش می روند. دلیل دیگر برای نرخ بالای کارآفرینی، هزینه فرصت می باشد. با حقوق و رضایت شغلی پایین با کارآفرین شدن افراد چیز کمتری برای از دست دادن دارند.


 پیامدهای مهم برای مدیران و سیاست گذاران

این پژوهش بر ارزش استخدام کردن کارکنان در رشته های پایه براساس سوابق تحصیلی شان تاکید می کند چرا که کارکنان دارای شغل نامرتبط با احتمال کمتری از شغلشان راضی هستند و با احتمال بیشتری به شرکت های دیگر می روند یا کسب و کاری برای خودشان راه می اندازند. چنین تغییر شغلهایی می تواند پیامدهای منفی برای کارفرمایان فعلی شان داشته باشد.

اما شغلهای نامرتبط ضرورتا برای اقتصاد بد نیست. نتایج این پژوهش برای سیاست گذارانی که به دنبال تشویق کارآفرینی در حوزه تکنولوژی در میان مهندسان و دانشمندان هستند، حاوی اطلاعات مفیدی می باشد. افرادی که خارج حوزه علوم پایه فعالیت می کنند ممکن است کمتر مورد توجه قرار گرفته باشند. ولی به طور معمول، دانشمندان و مهندسانی که شغل مرتبط دارند، مهارت های تخصصی خاص خود را دارند و ممکن است مهارت های متنوعی که برای راه اندازی یک کسب و کار موفق ضروری باشد را نداشته باشند. شاید دانشگاه ها باید برنامهِ آموزش دادن مهارت های غیر فنی را به دانشجویان رشته های پایه گسترش دهند چرا که این برنامه ها به طور خاص برای کارآفرینی خیلی با ارزش است.


در نهایت

این اطلاعات ممکن است برای دانشجویان آینده نگر رشته های پایه که می خواهند به شرایط بازار کار و درک تقاضای بازار کار آگاهی یابند مهم باشد چرا که با این اطلاعات می توانند رشته تحصیلی خود را انتخاب کنند. ضمنا براساس این پژوهش دانشجویانی که در موقع ثبت نام به درستی انتخاب رشته می کنند حقوق، مزایا و رضایت شغلی بهتری در مقایسه با کسانی دارند که بعد از فارغ التحصیلی زمینه شغلی خود را تغییر می دهند. 



منبع:  hbr.org

 


کلمات کلیدی :