واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

"خستگی تصمیم" چیست؟ و چگونه از آن در امان باشیم؟ (سواد زندگی)

(زمان تقریبی برای مطالعه کل مطلب: 5 دقیقه)

 سواد زندگی؛ جعفر محمدی - همان گونه که عضلات ما بعد از کار کردن زیاد خسته می شوند، مغز نیز بعد از تصمیم گیری های متعدد در طول روز، دچار خستگی می شود که به آن، "خستگی تصمیم" (Decision fatigue) می گویند.

 


ما مدام در حال تصمیم گیری هستیم و با هر تصمیمی، یک قدم به "خستگی تصمیم" نزدیک می شویم. هر چند همه تصمیم ها بزرگ و حیاتی نیستند ولی هر کدام شان، به سهم خود بخشی از انرژی مغزمان را می گیرند: از انتخاب بین دو نوع خمیردندان برای مسواک صبحگاهی و تصمیم گیری درباره این که امروز چه بپوشم و انتخاب درجه حرارت بخاری یا کولر ماشین و انتخاب موسیقی برای شنیدن و برداشتن یک نوع پینر از قفسه پنیرهای سوپرمارکت تا تصمیم گیری درباره نحوه برخورد با خطای فرزند و انتخاب بین چند گزینه برای سرمایه گذاری و مهاجرت و ... همه و همه تصمیم گیری هستند.

 نکته جالب توجه این که ما بعضی تصمیم گیری ها را عرفاً تصمیم گیری نمی دانیم. مثلاً برای بالا رفتن از یک برج که دارای 3 آسانسور است، وقتی دکمه یکی از آنها را می فشاریم، در واقع، تصمیم گرفته ایم، هر چند که آن را در زمره تصمیمات روزانه نیاوریم.

 افرادی که کار و زندگی شان به گونه ای است که باید مدام تصمیم بگیرند، بیش از بقیه در معرض خستگی تصمیم قرار دارند. در یک تحقیق در آمریکا، تعدادی قاضی که باید درباره عفو زندانیان تصمیم گیری می کردند، مورد بررسی قرار گرفتند. مشخص شد که آنها در ابتدای روز، پرونده ها را بهتر بررسی می کنند و افراد بیشتری را مشمول عفو می دانند ولی هر چه به پایان روز نزدیک می شوند،
افراد کمتری را عفو می کنند. پرونده ها کما بیش یکسان بودند و قضات نیز ثابت. آنچه در ساعات پایانی روز تغییر کرده بود، پدیدار شدن حالت "خستگی تصمیم" بود که هنگام صبح وجود نداشت.

 رولف دوبلی در کتاب "هنر خوب زندگی کردن" می گوید: وقتی مغز به خاطر تصمیم گیری های متعدد خسته می شود، معمولاً سر راست ترین تصمیمات را می گیرد که عمدتاً هم بدترین است.

 5 راهکار عملی برای در امان ماندن از "خستگی تصمیم":
چه کنیم؟

1 - وقتی از "مارک زاکر برگ" بنیانگذار و مدیر "فیس بوک" پرسیدند چرا همیشه یک نوع تی شرت می پوشی پاسخ داد: نمی خواهم هر روز صبح درگیر تصمیم گیری درباره این که کدام لباس را بپوشم.

او با این کار در واقع، یکی از تصمیمات صبحگاهی اش را حذف و انرژی آن را برای تصمیم گیری های مهم تر کاری، ذخیره می کند.
خانم "آنگلا مرکل" صدر اعظم آلمان هم از این روش استفاده می کند و اکثراً یک نوع لباس می پوشد. استیو جابز نیز همین گونه بود.



برای این که خستگی تصمیم دیرتر رخ بدهد، تا حد امکان خود را در معرض تصمیم گیری های کم اهمیت قرار ندهیم. راهش این است که درباره برخی چیزها، یک تصمیم ثابت بگیریم. به عنوان مثال، به جای این که هر روز تصمیم بگیریم امروز چه غذایی درست کنیم، یک برنامه هفتگی یا ماهانه تدوین کنیم و از قید تصمیمات روزمره خلاص شویم و انرژی مغزمان را ذخیره کنیم.

یا یک مدیر می تواند جلسات خود را فقط در روزهای چهارشنبه برگزار کند و هر که از او وقت بخواهد، به جای این که فکر کند و درباره زمان جلسه با او تصمیم بگیرد، روز چهارشنبه را با او وعده کند. یا یک پدر روز خاصی را در هفته، برای بیرون بردن بچه ها در نظر بگیرد و ... . ( هر کسی می تواند به فراخور زندگی اش، چند مورد را مشمول یک تصمیم واحد کند و از تصمیم گیری های متعدد راحت شود.)

2 - تصمیمات مهم را صبح بگیریم. یادمان باشد که هر چه از روز می گذرد، به "خستگی تصمیم" بیشتر نزدیک می شویم.

3 - وقتی گزینه های قابل انتخاب برای تصمیم گیری زیادتر باشد، "خستگی تصمیم" نیز بیشتر می شود.
اگر برای خرید کاغذ دیواری به خیابانی که بورس کاغذ دیواری است برویم، در دهها فروشگاه، صدها طرح می بینیم و تعدد گزینه ها ما را سردرگم می کند. در واقع ما بعد از دیدن دهها طرح اولیه، دچار خستگی تصمیم می شویم و بعد از مدتی یکی از طرح ها را نه از سر شوق و علاقه که به خاطر خستگی تصمیم و گریز از ادامه این روند انتخاب می کنیم.

یکی از راه های مواجهه منطقی با تعدد گزینه ها، این است که به جای آن که مثلاً 12 گزینه را یک جا بررسی کنیم و به یکی برسیم، آنها را به چند گروه کوچک تر تقسیم کنیم و سه تا سه تا بررسی کنیم تا به انتخاب نهایی برسیم.

4 - وقتی دچار خستگی تصمیم هستیم، تصمیم نگیریم؛ فرصتی به مغز دهیم تا خود را بازسازی کند. کمی استراحت و خوردن اندکی غذا که گلوکز مغز را تأمین کند، می تواند خستگی تصمیم را کاهش دهد. نیم ساعت خواب در وسط روز، می تواند در جلوگیری از خستگی تصمیم مؤثر باشد.

5 - انسان های کمال گرا که می خواهند بهترین خروجی را داشته باشند، بیش از بقیه دچار خستگی تصمیم می شوند. بهتر است به یک گام جلوتر بسنده کنیم و راحت تر و سریع تر تصمیم بگیریم. کش دادن تصمیم گیری، انرژی زیادی از مغز می گیرد.


_________________________________________________


"سواد زندگی"، مدرسه آموزش های دانش پایه عصر ایران است. همه رسانه ها می توانند از مطالب این سایت استفاده کنند. اما خواهش می کنیم برای سهیم شدن در گسترش دانایی، با لینک سواد زندگی منتشر فرمایید: 
http://www.savadezendegi.com/
*پیشنهاد می کنیم هر روز 5 الی 10 دقیقه سواد زندگی بخوانید: سرمایه گذاری برای عمر.
*دعوت می کنیم عضو کانال "سواد زندگی" شوید:    
t.me/savadzendegi

33 پیشنهاد برای یک زندگی بهتر، شاد و پر از آرامش

33 پیشنهاد برای یک زندگی شاد و پر از آرامش

در یک پژوهش از سالمندانی که در پایان عمرشان قرار داشتند از حسرت هایشان پرسیدند و اکثرشان در این جمله متفق القول بودند: ای کاش برای دیگران زندگی نمی کردم.

عصر ایران - آیا شما نیز جز آن دسته افرادی هستید که حس می کنند تنها در حال سپری کردن روز هایشان اند؟ اگر این چنین است، احتمالاً رویای آزادی بیشتر، زمان بیشتر، هیجان بیشتر و حتی عشق بیشتری را در سر می پرورانید. 

برای بهره بردن از عمر و داشتن آرامش - برغم وجود همه مشکلات - این چند پیشنهاد را جدی بگیرید. یادتان باشد که هر لحظه از زندگی تان که می گذرد قابلیت بازگشت ندارد و باز یادتان باشد که هنر ما به عنوان انسان این است که می توانیم در عین داشتن مشکلات فراوان، جزیره زندگی مان را بنا کنیم و آسوده اش داریم. قبل از خواندن این پیشنهادها، این باور را در خود ایجاد کنید که شاد بودن حق شماست و شما هم می توانید و باید شاد باشید:
33 پیشنهاد برای یک زندگی شاد و پر از آرامش
1 - یک لیست از علاقه مندی های خود تهیه کنید و هر کدام را که به انجام می رسانید تیک بزنید. برخی از این تیک ها شاید سال ها طول بکشد ولی ارزشش را دارد. یادتان باشد که نوشتن علاقه مندی ها، باعث تمرکز انرژی و انگیزه بیشتر برای تحقق آنها می شود.

2 - زندگی خیلی ها مانند رانندگی بی مقصد است. شما این طور نباشید. اهداف تان را مشخص کرده و آن ها را یادداشت کنید. این هدف بندی می تواند ماهانه،  5 ساله، 10 ساله و ... باشد. نقشه راه تان همیشه جلوی چشم تان باشد. نمی شود صبر کرد تا زندگی خودش برای ما مسیرمان را تعیین کند! باید دست به کار شد و هر چه در توان هست را در جهت عملی ساختن ایده ها و هدف ها به کار بست.

3 - برای دیگران زندگی نکنید. مسیر زندگی خود را بنا بر انتظاراتی که دیگران از شما دارند، برنامه ریزی نکنید، فرقی ندارند که منظور از دیگران چه کسانی باشد. در یک پژوهش از سالمندانی که در پایان عمرشان قرار داشتند از حسرت هایشان پرسیدند و اکثرشان در این جمله متفق القول بودند: ای کاش برای دیگران زندگی نمی کردم.

 البته که  نباید مسیری را نیز انتخاب کنید که سبب صدمه زدن به دیگران شود و این نکته، مرز بین خودخواهی و زندگی برای خود است.

4 - یاد بگیرید که "مسؤولیت صد در صدی" زندگی تان را خودتان بپذیرید. اگر با کسی مشکل دارید، به فکر انداختن تقصیر بر گردن او نباشید. او صد در صد از جانب خودش مقصر است و شما صد در صد از جانب خودتان مسؤول هستید. این را تمرین کنید، آنگاه از غر زدن، فرافکنی و ایفای نقش قربانی رها می شوید و انرژی تان برای مدیریت خودتان متمرکز می شود.

5 - خرچنگ های درون سطل مانع رهایی تان نشوند! خرچنگ ها اگر در یک سطل باشند و یکی از آن ها در حال بیرون رفتن از آن باشد، او را دوباره به داخل می کشند. زمانی که شما نیز نُرم موجود در اطراف تان را می شکنید، از جانب کسانی که دوست تان دارند، عقب کشیده می شوید و این از نظر آنها یک عکس العمل طبیعی است. وقتی راهی متفاوت را معقولانه انتخاب کردید، اجازه ندهید کلیشه های جامعه و ذهنیت های قبلی خودتان و ترس های اطرافیان مانع از حرکت شما شود. شما که نمی خواهید تا ابد داخل سطل زندگی کنید.

6 - از شکست نترسید. کسانی که از شکست می ترسند، اساساً کار جدیدی را آغاز نمی کنند چون ممکن است شکست بخورند. شکست بخشی از روند تکاملی ماست. از آن استقبال کنید.

تحقیقات متعددی ثابت کرده است که افراد درباره چیزهایی می ترسند که در اغلب مواقع، یا اصلاً اتفاق نمی افتد یا خطر و آسیب به حدی که تصور می شده، نیست.

7 - خود را در معرض افکار منفی، سخنان منفی و آهنگ های غم انگیز قرار ندهید. دانشمندان ثابت کرده اند حرف می تواند حتی روی روندهای بدنی هم اثرگذار باشد.

8 - چیز هایی که نمی توانید تغییر دهید را رها کنید ( حتی فکرتان را هم مشغول شان نکنید؛ خب نمی شود دیگر!). انرژی و زمان خود را بر اصلاح و تغییر آن چه می توانید تغییر دهید متمرکز کنید، نه چیز هایی که کاری از دستتان بر نمی آید! گاهی وقت ها بی خیالی ، عین خردمندی است.

9 - از بدن خود محافظت کنید. آب به اندازه کافی بنوشید، غذای سالم بخورید، خواب شبانه کافی و با کیفیت داشته باشید و ورزش را نیز فراموش نکنید. هر کدام از ما فقط یک بدن داریم.

10 - از ذهن خود محافظت کنید. بیشتر کتاب بخواهید. همان طور که اجازه نمی دهید هر اطلاعاتی وارد رایانه تان شود و آن را ویروسی کنید، اجازه ندهید اطلاعات ویروسی هم وارد مغزتان شود. مثلاً چه نیازی هست حتماً صحنه خشونت باری را در یک رسانه ببینید و فکر و روح تان به هم بریزد؟ از 40 سالگی به بعد هم کار فکری مثل حل کردن جدول یادتان نرود تا مغز آمادگی اش را حفظ کند.

11 - زندگی های بسیاری در "حسرت گذشته" و "نگرانی آینده" تباه شده است. برای آینده برنامه ریزی کنید ولی تمرین کنید که در "حال" و "لحظه اکنون" زندگی کنید. "زندگی واقعی" شما درست در "همین ثانیه" ای که در آن هستید جریان دارد. 

12 - به کودک درون تان اجازه دهید به زندگی اش ادامه دهد. پدر، مادر، دانشجو، مدیرعامل، کارمند و کاسب شدن، دلیل های موجهی برای یک زندگی عصا قورت داده و خشک نیستند.

13 - با ترس های خود رو به رو شوید. یا آنها را به رسمیت بشناسید یا از بین ببرید. تکلیف تان را با آنها مشخص کنید. هیچ اشکالی ندارد آدم ها از بعضی چیزها بترسند. فقط حواس تان باشد اکثر ترس ها غیر واقعی اند و خطری برای تان ندارند. مثلاً حرف زدن در جمع، خیلی ها را می ترساند اما واقعیت این است که حرف زدن در جمع، تا حالا کسی را نکشته و حتی مجروح هم نکرده و آسیب روحی هم نرسانده است! هر چه بیشتر ترس هایتان را بشناسید و بکوشید یکی یکی از بین شان ببرید، زندگی زیباتر و رهاتری خواهید داشت.

14 - بکوشید چیزهای تازه یاد بگیرید. در دوره های آموزشی شرکت کنید. به ویژه وقتی سن تان بالا می رود، در دوره های آموزشی که به زندگی و کارتان مرتبط نمی شوند شرکت کنید تا مغزتان به چالش کشیده شود و شادابی اش حفظ شود. مثلاً حتی اگر نمی خواهید کافی شاپ بزنید، به یک دوره چند روزه آموزش کافی شاپ بروید. مغز با ورودی های غیرمنتظره، رفرش می شود.

15 - کاری را انجام دهید که از صمیم قلب دوستش دارید. اگر کارتان را دوست ندارید، ریسک کنید و تغییرش دهید اما اگر به دلیل مسائل اقتصادی و نظایر آن، امکان تغییر شغل برای تان میسر نیست، بکوشید با همین کار فعلی تان ارتباط بگیرید، برایش معنا تعریف کنید و با علاقه انجامش دهید. منظور از معنا بخشیدن به کار این است که ارزش و نتیجه کار را در نظر بگیرید. اگر مسؤول بایگانی یک اداره دولتی هستید، فقط به این فکر نکنید که بین یک سری پرونده نشسته اید و عمرتان را تباه می کنید بلکه به این فکر کنید که حافظ اسناد مردم هستید و هر جا که نیازشان باشد، این شما هستید که می توانید با در اختیار دادن مدارک، به آنها و به جریان زندگی شان کمک کنید. واقعیت هم این است که هر شغلی معنایی دارد که بدون توجه به آن معنا، کسالت بار خواهد شد.
یادتان باشد که شما و شغل تان همنشین هم هستید و اگر رابطه تان را با هم خوب نکنید، فرسوده می شوید.

16 - به پیروزی و موفقیت فکر کنید. خود را برای پیروزی آماده کنید. ذهن تان پیروزی محور باشد. همه ما به صورت ذاتی علاقه به برد داریم اما تنها عده محدودی خود را برای آن آماده می کنند. همیشه به خودتان بگویید پیروز شدن حق من است.

17 - مهربان باشید و عشق بورزید. محققان دریافته اند مهربانی باعث سلامت بیشتر انسان می شود چون مهربانی ترشح هورمون های مفید در بدن را افزایش می دهد. ویژگی هایی مانند حسادت، دشمنی، کینه و ... باعث ترشح هورمون های استرس در بدن هستند.

18 - به والدین خود عشق بورزید و آنها را گرامی بدارید. آنها پشتوانه روحی شما هستند، حتی اگر خودتان پدر و مادر شده اید.

19 - لبخند بخشی از وجودتان باشد. راحت تر از قبل بخندید و برای خندیدن منتظر بهانه های بزرگ نباشید. خنده، حتی اگر الکی هم باشد، مغز را شاد می کند.

20 - زمانی را منحصرا به کارهایی که دوست دارید، اختصاص دهید. اگر از نداشتن فرصت کافی شکایت دارید، در وهله اول باید بدانید که خودتان این شرایط را به وجود آورده اید (مسؤولیت صد در صدی). به روح خود نیز اهمیت دهید. مشغله های روزمره توجیه مناسبی برای نداشتن زمان در جهت انجام کارهایی که آرزویش را دارید نیست. عمرتان دارد می گذرد.

21 - با تنبلی مبارزه کنید که عامل اصلی بسیاری از عقب ماندگی هاست. روش ابتکاری خودتان را برای مبارزه با تنبلی ابداع کنید. یکی از سخنرانان "تد" می گفت هر گاه برای کاری تنبلی می کند، از 5 به یک، شمارش معکوس می کند و خود را ملزم به انجام آن کار می نماید. همین یک راه ساده، زندگی او را متحول کرده است. شما هم راه خودتان را بیابید.

22 - نقاط ضعف خود را بی هیچ تعارفی شناسایی کنید. یکی از سخت ترین کارهای ممکن برای مردم، واقع گرا بودن است آن هم درست هنگامی است که نوبت به ضعف های خودشان می رسد. زمانی که قادر به تشخیص این نقاط ضعف و درک آن ها باشید، می توانید برای بهبود وضعیت تان روی خود کار کنید. مثلاً اگر بدانید نقطه ضعف تان زود از کوره در رفتن است، در موقعیت خشم، مراقبت بیشتری نسبت به خودتان خواهید داشت.

23 - خودتان را برای کارهای خوبی که می کنید، تشویق کنید و منتظر تحسین دیگرتان نباشید.

24 - از پیچیده و مرموز بودن بپرهیزید؛ ساده باشید. هر چه تقلای کمتری برای شاد بودن کنید، شاد تر خواهید بود.

25 - با افرادی معاشرت داشته باشید که دوست دارید آن گونه باشید. گفته می شود هر کس میانگینی از 5 نفر   اطرافیان اش است.

26 - نا امیدی را کنار بگذارید. خطر های ناامیدی را به جان نخرید! خیلی از مواقع به هدف خود بسیار نزدیک هستیم اما به دلیل نا امیدی، آن را رها می کنیم بدون آن که بدانیم چقدر نزدیک بوده ایم.

27 - انتقادپذیر باشید.کسانی که ما را نقد می کنند به ما نقاط ضعف مان را نشان می دهند و این بهترین چیز است. به جای مقابله با آن ها و نظراتشان، کمی فکر کنید. شاید واقعا در مسیر اشتباه هستید.

28 - به جای آن که دنبال پول باشید، دنبال خوب کار کردن باشید. تجربه کارآفرینان و ثروت آفرینان بزرگ می گوید که آنها صرفاً روی درست انجام دادن کار تمرکز کرده اند و پول هم البته به دنبالش آمده است. با این روش، شادتر و آسوده تر زندگی خواهید کرد.

 29 - ریسک کنید اما نه تمام زندگی تان را. انسان هایی که ریسک نمی کنند، ممکن است سقوط نکنند ولی پرواز هم نخواهند کرد.

30 - سفر بروید. دنیا فقط همین محله و شهر و کشوری نیست که در آن هستید. سفر سرزنده تان می کند.

31 - مهارت های اجتماعی و ارتباطی خود را تقویت کنید. گروه دوستان تان را تقویت کنید و با آنها معاشرت کنید.

32 - کمی از سرعت کار کردن تان بکاهید و بیشتر به خود، خانواده و دوستان تان برسید. کار کنید ولی غرق در کار نشوید که از زندگی لذت نخواهید برد.

33 - همه احساسات تان را سرکوب نکنید. یک محقق استرالیایی که درباره حسرت های انسان ها تحقیق کرده می گوید که افراد سالمند زیادی به او گفته اند: ای کاش شجاعت آن را داشتم که احساساتم را با صدای بلند بگویم... ای کاش به او می گفتم: دوستت دارم.

گزینه‌های زیاد، مغز را از تصمیم‌گیری منصرف می‌کند

پژوهشگران آمریکایی با نقشه‌برداری از نحوه تصمیم‌گیری مغز، نشان دادند که افزایش گزینه‌های انتخابی می‌تواند مغز را از تصمیم‌گیری منصرف کند.

به گزارش ایسنا و آورده (به نقل) از ساینس‌الرت، دانشمندان موفق شدند از نحوه تصمیم‌گیری در مغز، نقشه‌برداری کنند. آنها نشان دادند که اگر مغز گزینه‌های بسیاری برای انتخاب داشته باشد، از تصمیم‌گیری منصرف می‌شود.

انصراف از تصمیم‌گیری، در پژوهش‌های پیشین نیز نشان داده شده بود اما این پژوهش توانست مناطقی را در مغز مشخص کند که به قضاوت برای تصمیم‌ گرفتن یا تصمیم نگرفتن کمک می‌کنند. مهم‌ترین مناطق مربوط به این فرآیند، "قشر کمربندی قدامی" (ACC) و "جسم مخطط" یا "استریاتوم" (striatum) هستند.

در این بررسی، تصاویر چند چشم‌انداز به 19 داوطلب ارائه شد تا آنها را روی یک تی‌شرت یا فنجان چاپ کنند. این کار، فعالیت هر دو ناحیه از مغز را افزایش می‌دهد. این بررسی نشان داد هر زمان که مغز باید بین بیش از 12 تصویر انتخاب کند، فرآیند تصمیم‌گیری متوقف می‌شود.

"کالین کامرر"(Colin Camerer)، یکی از پژوهشگران "موسسه فناوری کالیفرنیا" (Caltech) گفت: این بررسی نشان می‌دهد که انتخاب از میان 12 تصویر به خوبی پیش می‌رود اما انتخاب از میان 24 تصویر، پیشرفت خوبی ندارد.

البته این تعداد مشخص، درباره همه موارد صدق نمی‌کند، بلکه عوامل بسیاری در تصمیم‌گیری نقش دارند که از آن میان می‌توان به ویژگی‌های فردی و یا دشواری تغییر انتخاب‌ها اشاره کرد.

کامرر، عدد کامل را برای انتخاب، بین هشت تا 15 تخمین می‌زند و باور دارد هنوز باید پژوهش‌های بسیاری در این مورد انجام شوند.

پژوهشگران از سال 2000 در حال بررسی نحوه تصمیم‌گیری مغز هستند و هنوز هم جزئیات جدیدی در مورد عملکرد مغز کشف می‌کنند.

این پژوهش، در مجله " Nature Human Behaviour" به چاپ رسید.

روش‌هایی برای حفظ انگیزه

روش‌هایی برای حفظ انگیزه

حفظ انگیزه برای انجام کار، گاهی از به دست آوردن آن سخت‌تر است؛ به‌خصوص وقتی شرایط دشوار می‌شود. برای این منظور ۸ نکته کاربردی پیشنهاد می‌کنیم.

اگر کارآفرین یا صاحب کسب و کار باشید، قطعا هرروز حجم زیادی از استرس را بر خود تحمیل می‌کنید؛ چرا که باور دارید در نهایت این شمایید که برای موفقیت یا شکست کسب و کار مسئول هستید. موفقیت شما در کار، نیازمند داشتن انگیزه و حفظ آن به‌طور مدام است؛ چیزی که به شما کمک می‌کند هرروز برای برداشتن گام‌های تازه در راه رسیدن به هدف بیشتر تلاش کنید.

انگیزه‌ی شخصی به شما کمک می‌کند بر اهداف خود متمرکز بمانید و کارآفرین بهتری باشید. اما برای حفظ انگیزه چه باید کرد؟ با زومیت همراه شوید تا ۸ راهی که می‌توانید انگیزه‌ خود را بدون توجه به موانع و چالش‌هایی که با آن‌ها مواجه می‌شوید حفظ کنید، نشان دهیم.

۱. هرروز جملات انگیزشی را با خود تکرار کنید

دلیل اینکه بسیاری از حساب‌های معروف اینستاگرامی روزانه یک تا چند بار پست‌ها و نوشته‌های انگیزشی می‌گذارند، چیست؟ گاهی خواندن مدام یک جمله انگیزشی می‌تواند بر روند تفکر مثبت ذهن شما تأثیرگذار باشد.

می‌توانید آن‌ها را چاپ کنید و به دیوار محل کار خود نصب کنید. می‌توانید حساب‌های انگیزشی اینستاگرام را دنبال کنید یا ایمیل‌های روزانه حاوی ازاین‌دست جملات را در صندوق پستی خود دریافت کنید. این یک راه ساده است برای آن‌که از دلسرد شدن شما جلوگیری کند.

انگیزه

۲. برنامه خود را بنویسید

بدون داشتن نقشه و برنامه، هیچ راهی نیست تا بتوانید اهداف کوچکی را که به شما برای دستیابی به هدف بزرگ یاری می‌رسانند، شناسایی کنید. مثلا می‌گویید من می‌خواهم یک محصول موفق بسازم. اما پیش از دستیابی به این هدف بزرگ، باید اهداف و برنامه‌های کوچک‌تری داشته باشید و یک به یک آن‌ها را به دست آورید تا بتوانید به‌سوی جلو و برای رسیدن به هدف نهایی گام بردارید.

نوشتن نقشه و برنامه به شما کمک می‌کند یک تصویر کلی از هدف خود ببینید و با دیدن نقشه‌ی راه، یک مسیر منطقی برای آن پیدا کنید.

۳. اطرافیان خود را از کسانی انتخاب کنید که طرز فکر کارآفرینی دارند

توان و انرژی شما را کسانی که در اطراف شما قرار دارند تغذیه می‌کنند. یک فرد منفی نگر کافی است تا همچون سرطان، همه‌ی تمرکز و انگیزه شما را از بین ببرد.

اگر می‌خواهید برنده باشید باید اطراف شما را برنده‌ها پر کرده باشند؛ نه کسانی که با زندگی و دستاوردهای سطح متوسط خود راضی و خشنودند. اگر به دنبال منابع تازه‌ای برای انگیزه و الهام هستید، با شرکت در برنامه‌هایی که افراد را به هم متصل می‌کنند تا اهداف و اندیشه‌هایشان را به اشتراک بگذارند، چنین افرادی را پیدا کنید.

هر کسی می‌تواند از چنین شبکه‌سازی‌هایی بهره ببرد. سعی کنید شما هم از آن‌ها غافل نشوید.

۴. همیشه مثبت باقی بمانید

به‌عنوان یک کارآفرین باید بدانید و بپذیرید که کارها همیشه آسان پیش نخواهند رفت و شکست‌ها و مشکلات سر راه شما قرار خواهند گرفت.

اگر کارآفرینی آسان بود، همه می‌توانستند آن را انجام دهند. یاد بگیرید که چطور به سختی‌ها اجازه ندهید روی شانه‌های شما سنگینی کنند و همچون باری بر دوش شما قرار گیرند. انباشته شدن این سختی‌ها روی هم، در نهایت روزی به سقوط شما منتهی خواهد شد.

positive mind

۵. با رسیدن به هر مرحله به خودتان جایزه بدهید

وقتی به یک مرحله‌ی خاص از کار و برنامه‌ی خود دست‌ یافتید، به خودتان جایزه بدهید. لازم نیست یک هدیه‌ی خیلی خاص، گران‌قیمت یا حتی به‌یادماندنی باشد.

یک هدیه‌ی ساده مانند خوردن ناهار در رستورانی که دوست دارید یا خریدن یک جفت کفش تازه یا هر چیز دیگری که به شما برای تلاش بیشتر، انگیزه و رضایت کافی بدهد. عبور کردن از هر مرحله حس خوبی دارد؛ چرا که می‌دانید که به هدف نهایی نزدیک‌تر شده‌اید. 

هدیه‌ها و جایزه‌های کوچک مانند سوخت رساندن برای ادامه‌ی مسیر هستند.

reward

۶. یک روال روزانه داشته باشید

وقتی یک روال و برنامه‌ی روزانه مرتب داشته باشید و آن را با تمام توانایی‌های خود دنبال کنید، بازدهی و کارایی بیشتری خواهید داشت. وقتی بدانید کارهایی را همیشه باید انجام دهید، زمان تلف‌شده کمتری خواهید داشت؛ زیرا به‌خوبی می‌دانید گام بعدی که باید بردارید و کار بعدی که باید انجام دهید چیست.

مثلا اگر برنامه‌ی خود را چنین تنظیم کنید که در روز ۳ بار ایمیل‌های خود را بخوانید و به آن‌ها پاسخ دهید، در این صورت وقت‌های تلف‌شده‌ی دیگری در طول روز برای انجام این کار نخواهید داشت. حالا می‌توانید آن زمانی که پیش از این برای ایمیل‌ها تلف می‌کردید در بخش دیگری از کسب و کار خود و به شکلی بهینه‌تر مورد استفاده قرار دهید.

۷. از مرخصی و سفر برای انرژی گرفتن بهره بگیرید

همه‌جا صحبت از این است که «برای کار خود وقت بگذارید» و حتی اگر لازم است ۱۸ ساعت در روز کار کنید. البته این درست است و برای موفق بودن، گاهی لازم است بیش از اندازه کار و تلاش کنید؛ اما به این معنی نیست که همیشه در محل کار خود بمانید و آنجا زندگی کنید.

گاهی مرخصی بگیرید و از محل کار خود دور شوید. به سفر بروید و کاملا از فضای کسب و کار و تجارت دور شوید تا فرصتی به دست آورید و به تقویت روحیه و انرژی بخشیدن به خودتان بپردازید. بیشتر وقت‌ها شما با ایده‌ها و انگیزه‌های بیشتر از سفر بازمی‌گردید و قطعا نتایج بهتری به دست خواهید آورد.

vacation

۸. هرروز زمانی به خودتان اختصاص دهید

اگر می‌خواهید هرروز ورزش کنید، برای آن زمان بگذارید. برنامه‌ی کاری و زمانی خود را طوری تنظیم کنید که یک ساعت قبل یا بعد از کار بتوانید ورزش کنید. یا آن را با ساعت ناهار خود هماهنگ کنید.

مهم نیست چه زمانی از روز باشد؛ باید حتما هرروز «زمانی برای خودتان» در نظر بگیرید. اگر این کار را نکنید، اثر مستقیم آن را بر کار خود خواهید دید؛ اثری که قطعا خوشایند نیست. اگر متأهل هستید، خانواده و همین‌طور دوستانتان را نیز در این برنامه روزانه شرکت دهید. برقراری تعادل بین کار و زندگی کلید موفقیت و حفظ انگیزه است.


منبع inc

آشتی مایکروسافت و لینوکس با عرضه SQL سرور نسخه 2017

رایورز - به‌تازگی شرکت مایکروسافت SQL سرور نسخه ۲۰۱۷ خود را به‌ صورت رسمی عرضه کرده است؛ ضمن اینکه این سیستم، مدیریت پایگاه داده‌ها با قابلیت اجرا بر روی سیستم‌های لینوکسی را به‌عنوان کاندیدای نخست این غول آمریکایی در خود جای داده است.

به گزارش وب‌سایت خبری تحلیلی theregister، سیستم مدیریت پایگاه داده‌های SQL سرور یکی از محبوب‌ترین گزینه‌های موجود جهان در این زمینه است که بسیاری از کاربران و برنامه‌نویسان از آن استفاده می‌کنند.

به‌تازگی مایکروسافت SQL سرور نسخه ۲۰۱۷ این سامانه را عرضه کرده است که این نسخه از این سامانه مدیریت پایگاه داده‌ها قرار است، با همان قدرتی بر روی دستگاه‌های لینوکسی عرضه شود که بر روی سایر سیستم‌های عامل بزرگ جهان ارائه شده است.

مایکروسافت در بیانیه‌ رسمی خود ضمن تائید این موضوع اعلام کرده است که کاربران لینوکس می‌توانند در استفاده از SQL سرور نسخه ۲۰۱۷ از مزایایی مشابه با کاربران ویندوزی بهره‌مند باشند و بدین ترتیب دیگر از محدودیت‌های پیشین خبری نخواهد بود.

بیانیه مایکروسافت در زمینه عرضه SQL سرور نسخه ۲۰۱۷ برای لینوکس به این شرح است:

«SQL سرور نسخه ۲۰۱۷ برای لینوکس، در دسترس بودن راهکارهای مختلف را در سطحی مشابه با ویندوز سرور به همراه خواهد داشت. این امر شامل گروه‌های همیشه فعال جاسازی شده و سازگار شده با خوشه‌های راهکاری بومی لینوکس مانند Pacemaker نیز خواهد بود.»

 

 

از دیگر مزایای موجود در SQL سرور نسخه ۲۰۱۷ برای لینوکس می‌توان به وجود تائید هویت به روش Active Directory اشاره کرد که موجب می‌شود تا کاربران ویندوز یا لینوکس بتوانند از اعتبار دامنه‌ای خود برای ورود و لاگین شدن به SQL سرور استفاده کنند.