دانشمندان وجود آب و مواد آلی را در نمونهی کوچکی از یک سیارک به نام "ایتوواکا" کشف کردند.
به گزارش ایسنا و به نقل از "اینترستینگ اینجینیرینگ"، دانشمندان به وجود آب و مواد آلی در یک نمونه کوچک از سیارک ایتوواکا که در سال ۲۰۱۰ طی ماموریت "هایابوسا ۱ " از آن بازدید شد پی برده اند.
این اولین باری است که چنین موادی بر روی یک سیارک یافت میشود و این نتایج میتواند به تحقیقات آینده در مورد نمونههای سیارکها کمک کند.
همانطور که "ایندیپندنت" به آن اشاره کرد، محققان دانشگاه رویال هالووی(Royal Holloway) لندن میگویند شاید این سیارک طی سالها حرکت در فضا موادی را جمعآوری کرده باشد و تکامل یافته باشد. این مطالعات همچنان نشان داد رایجترین سیارکهایی که به زمین میآیند از نوع s هستند که میتوانند حاوی ترکیبات ضروری برای حیات باشند. جامعهی علمی پیش از این بر روی سیارکهای غنی از کربن یعنی نوع c به عنواع منبع تشکیل حیات تمرکز داشتند.
ماموریتهای "هایابوسا" توسط یک فضاپیمای رباتیک ساختهی آژانس کاوش هوافضای ژاپن انجام میشود و نمونههایی از سیارات کوچک نزدیک به زمین به سیارهی ما میفرستد تا مورد تجزیه و تحلیل دقیق قرار گیرند. "ایتوواکا" هدف اولین ماموریت بود.
در ماه دسامبر گذشته ماموریت "هایابوسا-۲" نمونهای بزرگ از یک سیاره دیگر به نام "ریوگو"(Ryugu) به زمین آورد.
دکتر کوئینی چان(Queenie Chan) از دپارتمان علوم زمین در دانشگاه رویال هالوی در بیانیهای گفت: پس از بررسی دقیق این نمونه توسط گروهی از محققان در یک دانه کوچک ۱۰ میکرونی(۱ هزارم سانتیمتر) مواد آلی اولیه(گرم نشده) و فرآوری شده(گرم شده) مشاهده شد. مادهی آلی گرم شده نشان میداد که این سیارک بیش از ۶۰۰ درجه سانتیگراد در گذشته گرم شده است و وجود مواد آلی گرم نشده در فاصلهی نزدیک نشان میدهد که پس از خنک شدن سیاره مواد آلی بر روی آن سقوط کردهاند.
دکتر چان میگوید این یافتهها بسیار هیجانانگیزند زیرا جزئیاتی از تکامل سیارات و نقش اجرام آسمانی در تشکیل جهان در اختیار ما میگذارند.
محققان تاکید کردند که با توجه به یافتههایشان نحوه تکامل "ایتوواکا" شباهت زیادی به تکامل زمین پیش از حیات دارد.
محققان امیدوارند نتایج کارهای آنها به بررسی دقیقتر نمونهها در آینده کمک کند. آنها در حال حاضر در حال بررسی نمونهای هستند که توسط "هایابوسا-۲" به خوبی به زمین منتقل شده است.
الوین لویس تافلر یکی از مشهور ترین آینده پژوهان تاریخ جهان در کتاب " موج سوم " خویش از سه حرکت عمده در سیر تاریخ تحول زندگی بشری نام می برد که هرکدامشان ، به مثابه یک موج نیرومند، مرحله قبلی را از سر راه برداشته و مرحله جدیدی را در حیات بشری برقرار کرده است.
" موج اول " انقلاب کشاورزی که به مرحله شکارگری پایان داد ، "موج دوم" ، انقلاب صنعتی با مشخصات و مختصاتی که می دانید و " موج سوم " که به اعتقاد تافلر از دهه ۱۹۵۰ آغاز شده و به ورود جامعه صنعتی به عصر فراصنعتی منجر گردیده است.
اما به نظر نگارنده ی این سطور ، تافلر جبر تاریخی را عامل موثر بر " ایجاد تغییر " در سبک زندگی بشر و جوامع بشری می دانست نه " تهدید " یا تهدیدات به وقوع پیوسته یا احتمالی آینده را ، چنانکه او در کتاب موج سوم که در 1980 منتشر شد ، می نویسد :
" در پیشرفت بسوی نظام تولیدی جدید ، توانایی بالقوه ای برای تحول اجتماعی نهفته است که دور نمایی آنچنان هراسناک دارد که کمتر کسی مایل است به معنای واقعی با آن مواجه شود ، زیرا چیزی نمانده که حتی فضای داخلی خانه های مان را هم از بنیان دگرگون سازد.
... این نظام جدید می تواند میلیون ها انسان را از کارخانه و ادارات زندان مانند موج دوم آزاد کند و به ماوای اصلی شان که از ابتدا بدان تعلق داشته اند ، یعنی خانه ، باز گرداند . اگر قرار است چنین چیزی اتفاق افتد ، در اینصورت تمام موسسات و نهاد ها ، از خانواده گرفته تا مدرسه و شرکت ، باید دگرگون شوند ... "
حال چنانکه اینجانب بدان باور دارم ، اگر بپذیریم که " عامل تهدید " می تواند سبک زندگی در جوامع بشری را دستخوش دگرگونی نماید چنانکه کرونا با جهانگیری سریع و قدرتمندش و تبدیل شدن به یک تهدید جهانی توانست شیوه زندگی بشر را طی تنها چند ماه تغییر دهد ، باید عامل تهدید را بیش از پیش جدی بگیریم .
به نظر می آید از جمله تهدیداتی که زین پس جوامع بشری به منظور پیشگیری از آن می باید هوشیارانه آن را مورد رصد و توجه جدی داشته باشند ، خطر زایش یا نوزایی پاندمی هایی ویروسی یا میکروبی نظیر کرونا است و از آن مهمتر و سهمگین تر تهدید وقوع تغییرات گسترده اقلیمی در نتیجه کاهش ذخایر آب شیرین در جهان .
تهدید دوم که مدتی است در ایران ما نیز آغاز شده است و متاسفانه مسئولان امر در حوزه سیاستگذاری هنوز بدان توجهی چندانی نشان نداده اند ، موج مهاجرت به استان های خوش آب و هوای ایران است.
این تهدید بسیار جدی با موج مهاجرت جمعیت کثیری از مردم ایران به چیزی در حدود 8 استان کشور که دارای ذخایر آبی مطمئن و پایدار تری هستند ، آغاز خواهد شد که البته بهتر است بگوییم مدتی هست که آغاز شده است و با در نظر گرفتن داشتن هوای بدون ریزگرد و مطبوع و دمای مناسب نه چندان سرد یا گرم در استان های هدف سکونت جدید ، به صورت ویژه بر سه استان شمالی گیلان ، مازندران و گلستان متمرکز خواهد بود و در نهایت بخش وسیعی از ایران را خالی از سکنه و حدود 8 استان کشور و نقاطی لکه ای در ایران را با انباشت و تراکم جمعیت مواجه خواهد ساخت.
از جمله پیامد های دهشتناک وقوع چنین تهدیدی فارغ از همه چرا و چگونه
هایی که باید برای هر کدام شان پاسخی یافت ، فقر غذایی و وابستگی غذایی به
خارج از مرز های ایران به دلیل تبدیل زمین های قابل کشت در گام اول سه
استان سرسبز شمالی ایران به سکونتگاه خواهد بود.
فقر و وابستگی غذایی ای
که همین حالا هم زنگ خطرش با روند رو به رشد و شتابان تبدیل زمین های
حاصلخیز و زراعی در 3 استان گیلان ، مازندران و گلستان به سکونتگاه هایی
برای غیر بومیان به گوش می رسد اما هنوز در مقام چاره جویی و سیاستگذاری
توجه جدی ای بدان نمی شود !
از یاد نبریم که سبز شدن این تعداد سکونتگاه و استراحتگاه در مزارع برنج ، باغات چای و مرکبات ، کوهپایه ها و دشت های حاصلخیز گیلان و مازندران و گلستان پیامد تلخی جز نابودی باریکه سبز موثر در حفظ استقلال غذایی کشور که وظیفه تولید عمده محصولات استراتژیک لبنی و دامی و کشاورزی ایران همچون : برنج ، گندم ، چای ، مرکبات ، بادام زمینی ، زیتون ، فندق ، سیب زمینی و ... را بر عهده دارند ، نخواهد داشت و در نهایت گرسنگی جمعیت ایران و وابستگی غذایی به خارج از مرز های ایران را در پی خواهد داشت.
لذا لازم است مسئولان و متولیان امر در کشور تا دیر نشده فکر چاره باشند و در گام نخست با اجرای بسیار سختگیرانه و نظارت بسیار دقیق نقطه به نقطه بر حسن اجرای قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها علاج واقعه را قبل از وقوع نمایند.
میزان گرمترشدن ایران طی نیمقرن گذشته، عدد درشت و هولناکی است. سریعترشدن تبخیر دریاچهها و منابع آبی، تخریب خاک و کاهش کیفیت محصولات و از بین رفتن برخی گونههای جانوری، تصویری آخرالزمانی از آن چیزی است که انتظارمان را میکشد.
روزنامه جام جم نوشت: «زمستان گرم» ترکیب متناقضی است. کنار هم قرارگرفتن این دو واژه، مخالف آن کلیشه ذهنی است که حداقل چند نسل از ما به یاد دارند. زمستان برای این نسلها مترادف با برف و سرما و لباسهای زمستانی و پناهبردن به بخاری و آتش و گرماست و میانهای با حال و روز زمستان امسال ندارد که گرمایش حتی باعث روشنشدن کولرها شده است! گرچه روند گرمشدن زمستان در چند سال اخیر شدت پیدا کرده اما این موضوع در زمستان امسال بیشتر به چشم آمده و آن طور که کارشناسان این حوزه گفتهاند بهمن امسال یک رکورد منفی عجیبی هم در این باره از خود به جا گذاشته و یکی از روزهای این ماه به عنوان گرمترین روز زمستان ۳۰ سال اخیر بوده است. اما گرمشدن زمستانها چه دلایلی دارد و مهمتر این که چه پیامدی برای ما خواهد داشت؟ بر هم خوردن نظام طبیعی روند فصلها تنها برفبازی کودکانه ما را به نوستالژی بدل میکند یا در شیوه زیستی ما هم تاثیرات سوئی به جا میگذارد؟ آن چه مشخص است این که گرمای زمستان امسال یک نشانه است؛ علامتی که نشان میدهد از بین رفتن نوستالژی کودکیمان با کوتاهشدن زمستانها کمترین پیامد ممکن در فهرست عواقب این پدیده است. آن طور که یک اقلیمشناس میگوید، فهرست این عواقب بسیار طولانیتر از دلایل پیدایی این اتفاق است. مدیر کل پیشبینی مرکز هواشناسی نیز میگوید، میزان گرمترشدن ایران طی نیمقرن گذشته، عدد درشت و هولناکی است. سریعترشدن تبخیر دریاچهها و منابع آبی، تخریب خاک و کاهش کیفیت محصولات و از بین رفتن برخی گونههای جانوری، تصویری آخرالزمانی از آن چیزی است که انتظارمان را میکشد.
دریاچههای خشک و زمین ترک خورده
زمستان امسال با برف و باران اندک در حال سپریشدن است و آن طور که حالا کارشناسان این حوزه میگویند این روند ادامه هم خواهد داشت. مهم این است که حالا با آبرفتن زمستانها چه عواقبی در پیش داریم؟ محمد موسوی، اقلیمشناس، معتقد است این افزایش دمای زمستانه پیامدهای بسیاری به همراه دارد که یکی از مهمترین آنها کمبود منابع آبی است، آن هم در کشوری مثل ایران که روی کمربند خشکسالی قرار دارد و از دیرباز با مشکل کمآبی روبهرو بودهاست. او میگوید: «به عنوان نمونه به جز دریاچه ارومیه در حال حاضر ۲۰۰ دریاچه در سراسر دنیا به همین سرنوشت دچار شدهاند. به این مفهوم که هم دچار تبخیر شدید آب به واسطه افزایش دما شدهاند و هم در ورودی آب به دریاچه به علت بارش کم مشکل دارند. همه اینها را بگذارید کنار استفاده بیشتر از منابعی همچون آب که دلیلی بر کمبود این منبع مهم است.»
مدیر کل پیشبینی مرکز هواشناسی هم باور دارد گرمشدن دما در زمستان باعث ذوب بیشتر برف میشود و ذوب برف بیشتر به مفهوم ذخیره برفی کمتر برای فصل خشکسالی یعنی بهار و تابستان است. او به ما میگوید: «علاوه بر تشدید ذوب، خود برف هم کمتر میشود، ضمن این که بارندگی و بارشهای ما امسال تاکنون کمتر از حد نرمال بودهاست. بارش کم و دمای بالا باعث افزایش شدت تبخیر از سطح خاک میشود و خشکتر شدن سطح خاک را رقم میزند. همین عامل برای کشاورزی شرایط نامساعدی را پیش میآورد.»
پیامدی به نام از بین رفتن ذخیره برفی را در میانه گفتههای محمد موسوی، اقلیمشناس، هم میتوان یافت. او هم معتقد است با تداوم این شرایط، برف ذوبشده از حالت ذخیره منجمد خارج و دسترسی موثرمان در زمان نیاز از بین میرود.
او همچنین به پیامدهای بلندمدت این اتفاق اشاره دارد و به ما میگوید: «طبیعت در یک شرایط معمولی پیامش را به انسانها میرساند. به این مفهوم که وقتی هوا سرد میشود گیاهان و برخی گونههای جانوری به خواب میروند و با گرمشدن هوا شکوفایی گیاهان و بیداری این گونهها آغاز میشود. اما وقتی این چرخه طبیعی دچار بینظمی میشود در نظام زیستی این گونهها و گیاهان هم تاثیر مخربی میگذارد؛ چرا که این گونهها با گرمشدن به طور غریزی بیدار میشوند اما وقتی با یک دوره موقت سرمای شدید رو به رو شوند، این نظام زیستی آسیب میبیند و بخش قابل توجهی از گیاهان را از بین میبرد. اگر هم باعث از بین رفتن کامل آنها نشود کیفیت این محصولات را کاهش میدهد.»
زمستانی که آب رفت
روند فصلها تغییر پیدا کرده است. این که در بهار شاهد برف باشیم و در زمستان چشممان به آسمان سیاه شود، برای ذهنیت ما طبیعی نیست. دیگر چهارفصل بودن این سرزمین به رویایی میماند و ترتیب فصلها انگار به هم خورده است. "احد وظیفه" اما معتقد است این تصور اشتباهی است که گمان کنیم حالا شاهد جابهجایی فصلها هستیم. او میگوید: «باید بگوییم طول تابستانهای ما افزایش پیدا میکند و به دنبال آن زمستانهای ما کوتاهتر میشود. در گذشته فصل بارشها تا حدود خرداد ادامه داشت اما خرداد امسال در بسیاری از مناطق دیگر شاهد بارش نبودیم. از سوی دیگر بارندگیها معمولا از مهرماه آغاز میشد اما حالا شاهد این هستیم که با گذشت چند ماه از مهر هنوز شاهد بارشها نیستیم. استناد به همان دادههای ۵۰ساله نشان میدهد طول تابستان حدود یک ماه افزایش پیدا کرده و از سه به چهار ماه رسیده و طول زمستان هم حالا از سه به دو ماه رسیدهاست.»
محمد موسوی هم معتقد است زمستان دیگر ماهیت خود را از دست داده است. او ادامه میدهد: «یکی از پیشفرضها در شرایط کنونی همین است که دیگر زمستان ماهیت خودش را از جهت کاهش دما از دست داده و دیگر تفکیک فصلها به معنای سابق آن مصداق ندارد. اکنون در میانه زمستان هستیم؛ در حالی که دمای هوا در هیچ ساعتی از شب به صفر درجه نرسیده. به همین دلیل است که وقتی در دی و بهمن یک سیستم ابری وارد میشود به جای این که شاهد برف باشیم شاهد بارندگی هستیم. بارندگی به جای بارش به مفهوم این است که رطوبت نمیتواند به مرحله انجماد برسد و تبدیل به برف شود.»
زمستان داغ
وقتی از زمستان گرم حرف میزنیم، از چه میگوییم؟ آن چه کارشناسان این حوزه به آن باور دارند این است که به طور کلی زمستان امسال گرمتر از حد طبیعی بوده است. به این مفهوم که اگر تغییرات دمایی کشور را از ابتدای سال آبی که اول مهر باشد تا امروز بررسی کنیم، متوجه میشویم دمای هوا در پاییز در نیمه غربی کشور بیش از حد نرمال بوده اما در نیمه شرقی این عدد کمتر از حد طبیعی بوده است. برای فهم این موضوع احد وظیفه، مدیر کل پیشبینی مرکز هواشناسی معتقد است باید ابتدا سیمای پاییزه دمای هوای کشور را توضیح داد.
مدیر کل پیشبینی مرکز هواشناسی میگوید: «دمای هوا در پهنه غربی کشورمان شامل استانهایی مثل ایلام، چهارمحال و بختیاری و کردستان بیشتر از نرمال بوده است. به این مفهوم که دمای پاییزه این پهنه نسبت به دمای میانگین بلندمدت پاییز در این نقاط بیشتر از نرمال بوده اما دمای هوا در نیمه شرقی کشور و استانهایی همچون سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و کرمان در پاییز کمتر از نرمال بودهاند. میانگین اعداد در هر دو پهنه کشور اما نشان میدهد دمای کشور تفاوت چندانی با وضعیت نرمال ندارد.»
اما وضعیت زمستان حداقل در روزهای پایانی ماه دوم آن به شکل دیگری است؛ شکلی که کارشناسان این حوزه از آن به عنوان یک نشانه یاد میکنند.
پیامدهای بینظمی فصلی
در زمستان امسال دمای کشور به طور کلی حدود یکدرجه بالای مقیاس معمول بود. اما این ماجرا باز در نیمه شرقی کشور تقریبا در شرایط نرمال با گرایش به زیر نرمال بوده، در حالی که در نیمه غربی ایران این عدد بالای نرمال است. احد وظیفه میافزاید: «با ورود به ماه بهمن بیهنجاری مثبت دما (آنومالی) برجستهتر شد و دمای بهمن در مقایسه با بلندمدت حدود ۲.۶درجه سلسیوس بیشتر از نرمال است که این یک عدد قابل توجه است.»
معنای گفته او این است که زمستان امسال در مجموع بیش از ۲.۵درجه گرمتر از میانگین دمای زمستان نیمقرن گذشته است؛ عددی که هر چند برای مخاطب عام کم به نظر بیاید اما در باور این کارشناسان یک علامت آشکار و البته ناگوار است. ضمن این که این روند نشان از آن دارد که تا پایان سال هم بالاتر از نرمال بودن دما در زمستان را شاهد خواهیم بود. این گزاره به مفهوم این نیست که هوا سرد نخواهد شد اما اگر همواره میانگین بگیریم این دمای هوا به طور متوسط نسبت به آن چه در بلندمدت در زمستانها رخ میداده است بالاتر خواهد بود.
محمد موسوی، اقلیمشناس و عضو هیات علمی دانشگاه زنجان، معتقد است اتفاقا این بینظمی فصلی باعث بروز روزهای بسیار سرد هم خواهد شد. او به جام جم میگوید: «یکی از ویژگیهای بینظمی این سیستم موجود روزهایی بسیار بسیار سرد اما موقت در زمستان هم خواهد بود. این یکی از علائم سیستمهایی است که دچار نابهنجاری شدهاند.»
ایران داغتر شده است
اقلیم، تنها آب و هوا نیست اما آب و هوا سنجه مناسبی برای تغییرات اقلیمی است. دلیل گرمشدن زمستانها هم همین تغییرات اقلیمی است و تنها محدود به ایران نیست. اما تغییرات اقلیمی یک ترکیب کلی است و به طور مشخص چه دلایلی باعث گرمشدن زمستان شده است؟
احد وظیفه معتقد است امسال به طور نسبی بارندگی کمتر بوده است. او میگوید: «سیستمهای بارانزایی که از غرب حرکت میکنند و کل خاورمیانه را تحت تاثیر قرار میدهند و ایجاد بارش میکنند، در کشور ما امسال به دلایل مختلف کمتر از حد نرمال بوده است. وقتی سیستمهای بارانزا وارد نمیشوند یعنی ابری هم در آسمان ظاهر نمیشود و به تبع آن ابرناکی کمتر، تابش آفتاب بیشتری به همراه دارد. از سوی دیگر ساختار جو به گونهای بود که نفوذ هوای گرمِ عرضهای جنوبی بیشتر از حد طبیعی بوده و مجموعه این عوامل سبب شده زمستان امسال گرمتر از حد معمول باشد.»
اگر دمای ۵۰سال گذشته را رصد کنیم متوجه میشویم بر خلاف نوسانهایی در این بازه زمانی همواره حرکات در مسیر گرمترشدن پیش رفته است. بر اساس این دادهها میتوانیم عنوان کنیم در نیمقرن گذشته دمای ایران حدود دو درجه افزایش پیدا کرده است. البته که این گزاره تنها محدود به ایران نیست و کشوری مانند سوئیس هم گرمتر شدهاست و این نشان میدهد تغییر اقلیم یک موضوع جدی است. توجه داشته باشیم دو درجه گرمترشدن در مقیاسهای تخصصی آن طور که احد وظیفه میگوید: «عدد درشتی است و نباید آن را با دمای یک اتاق مقایسه کرد!»
رویای ترسالی یا کابوس خشکسالی؟
اگرچه زمستان گرم امسال را باید به عنوان یک نشانه مهم در تغییرات اقلیمی پیش رو به حساب بیاوریم اما بارندگیهای دو سال اخیر را هم برخی کارشناسان نشانهای از ورود ایران به دوره ترسالی میدانند. البته که این نظر همه کارشناسان این حوزه نیست و بر خلاف این عده برخی معتقدند بارندگیهای فراتر از نرمال دو سال گذشته نه نشانهای از ورود به ترسالی که به دلیل پیامدهای تغییر اقلیمی است و خوشباورانه است فکر کنیم به واسطه این بارندگیها ایران وارد دوره ترسالی شده است. این نوسانهای بارندگی هم دلیلی بر ادعای این دسته از کارشناسان است. در حالی که سال آبی ۹۷- ۹۶ یکی از کمبارشترین سالهای نیمقرن اخیر بوده که سال آبی ۹۸ -۹۷ پربارشترین سال آبی نیمقرن اخیر لقب گرفته است.
ورود به ترسالی یا خشکسالی را اگر علامت تغییرات اقلیمی بدانیم، این تغییرات در چه بازه زمانی بررسی میشود که بارندگی پیاپی دوساله را نشانهای از آن بدانیم؟ کارشناسان این حوزه معتقدند زمانی که میخواهیم تغییرات اقلیمی را بررسی کنیم باید یک دوره زمانی حداقل ۳۰ ساله را در نظر بگیریم. صادق ضیاییان، دبیر مرجع ملی هیات بینالدولی تغییر اقلیم به ایسنا میگوید: «در مورد وضعیت بارشها در ایران باید گفت بارشهای خوب دو سال اخیر نشاندهنده پایان خشکسالیها یا ورود به ترسالی نیست. در طول سالهای اقلیمی گذشته، ما در کشور سالهای خشک و ترسالی را تجربه کردهایم و بر اساس آن یک میانگین عددی بارش برای ایران در نظر گرفتهایم. بنابراین صرف این که بارشها طی دو سال اخیر بیشتر از حد میانگین بوده است نمیتوان گفت اقلیم ما عوض شده و وارد دوره ترسالی شدهایم.»
آیا رصد ۳۰ ساله برای فهم ترسالی یا خشکسالی را میتوانیم به پیشبینی بارشهای سال آینده تعمیم بدهیم؟ به این مفهوم که اصلا امکان پیشبینی وضعیت بارشها در سال آینده امکانپذیر است؟ احد وظیفه میگوید، چیزی به نام پیشبینی بارشها در سال آینده هیچ استناد علمی ندارد. او میگوید: حتی پیشبینیهای فصلی با همه امکانات موجود با ضریب درستی ۶۰ تا ۷۰درصد صورت میگیرد و اگر حرفی از وضعیت بارشها در یک سال آینده مطرح باشد، نام آن را نباید پیشبینی بگذاریم و تنها به واسطه آمارهای سالهای گذشته میتوان آن را «چشمانداز» بارشها در سال آینده نامید.»