واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

اکونومیست:هشدار به آمریکا درباره جنگ علیه ایران / جنگ با ایران یعنی درگیری در کل خاورمیانه

احتمالا آمریکا روسیه را از ایران جدا خواهد کرد
مجله اکونومیست بریتانیا نسبت به هرگونه جنگ علیه ایران هشدار داد و مدعی شد: ایران به دنبال ایجاد "هلال شیعی" شامل بغداد، دمشق و بیروت است و مقابله با این امر نیازمند یک اقدام نظامی است اما آمریکا به دنبال راهی جایگزین برای اقدام نظامی می‌باشد.

به گزارش عصرایران، مجله اکونومیست بریتانیا طی یادداشتی به تحلیل شیوه‌های مناسب پیش‌روی دولت جدید آمریکا برای مقابله با ایران پرداخت و از وقوع هر گونه جنگ میان ایران و آمریکا هشدار داد.

به ادعای این منبع تحلیلی انگلیسی زبان، هرگونه جنگ علیه ایران سراسر منطقه خاورمیانه را درگیر خواهد ساخت.

اکونومیست نوشت: دلایل زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد ایران تا چه اندازه از کاهش تحریم‌ها و آزاد شدن ثروت‌ 100 میلیارد دلاری در پی توافق هسته‌ای (برجام)، برای عرض اندام در منطقه استفاده کرده است.

این مجله مدعی شد، پس از برجام، ایران حمایت‌های خود از بشار اسد را افزایش داد، سلاح سنگین برای حزب الله لبنان ارسال کرد، از گروه‌های عراقی حمایت کرد که با شکست نیروهای داعش در موصل، عراق نیز از آن ایران خواهد شد، در یمن نیز ایران از حوثی‌ها (جنبش انصارالله) حمایت می‌کند و برای آنها سلاح ارسال می‌کند.

هفته نامه اکونومیست تاکید کرد: هشدار آمریکا به ایران ابهام بسیار دارد؛ زیرا مقابله با ایران باید بدون جنگ صورت بگیرد.

به گزارش این مجله بین‌المللی، آمریکا می‌تواند مقررات سختی درباره گردش‌های مالی ایران و ارتباط سپاه پاسداران با نهادهای تجاری وضع کند. هرچند ایران برای ایجاد "هلال شیعی" شامل بغداد، دمشق و بیروت تلاش می‌کند و مقابله با ایران در این راستا نیازمند اقدام نظامی است اما آمریکا از وزیر دفاع جدید خواسته است که در جهت یافتن جایگزین عمل کند.

مجله اکونومیست در ادامه به اقدامات احتمالی آمریکا برای مقابله با ایران اشاره کرد و نوشت: احتمالا آمریکا روسیه را از ایران جدا خواهد کرد و به آن پیشنهاد فعالیت مشترک برای مبارزه با داعش خواهد داد و در صورتی که این پیشنهاد رد شود، آمریکا نیروهای زمینی خود در منطقه را افزایش خواهد داد.

این گزارش مهمترین چالش پیش‌رو را مربوط به عراق دانست و تاکید کرد که "جیمز متیس" وزیر دفاع آمریکا آگاه است که اگر نیروهای آمریکایی در عراق وجود نداشته باشند پس از آزادسازی موصل از داعش، ایران یک دولت نزدیک به خود را بر سر کار خواهد آورد.

اکونومیست در پایان آورده است: متیس و "رکس تیلرسون" وزیر خارجه آمریکا باید برنامه محدود ساختن ایران بدون هرگونه درگیری احتمالی که ممکن است منجر به جنگ در خاورمیانه شود را مشخص کنند.

اکونومیست هفته‌نامه خبری و بین‌المللی انگلیسی زبان چاپ لندن است. این مجله در سال 2008 از قدرت یافتن مجدد روسیه در جهان خبر داده بود که تحلیل آن به واقعیت تبدیل شد.

زلزله بزرگ و ساختمانهای شل؛ بزرگترین فاجعه انسانی قرن در کمین تهرانی‌ها

تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۲
متاسفانه شهرداری‌ها دقت لازم را درباره سازه‌ها ندارند، عموما شهرداری‌ها به تایید نقشه‌ها از سوی مهندسان اکتفا می‌کنند؛ ولی با توجه به فاجعه‌ای که در ساختمان پلاسکو رخ داد، مشاهده می‌شود که این ادعای شهرداری‌ها صحیح نیست.
  ناطقی الهی، فریبرز - بر اساس آمارهای موجود، تهران حدود یک میلیون و 200 هزار بنا دارد که 4 درصد از این میزان در هر سال یا مورد بازسازی قرار می‌گیرند و یا دوباره‌سازی می‌شوند.

این امر نشان می‌دهد که بسیاری از ساختمان‌های تهران قدیمی هستند، بسیاری از این سازه‌ها مشکل دارند؛ چراکه بیشتر این ساختمان‌ها در دهه‌های گذشته ساخته شده است و چون در آن زمان الزام قانونی برای رعایت ضوابط زلزله نبوده است؛ از این رو بیشتر ساختمان‌ها فاقد استانداردهای لازم برای زلزله هستند و یا اگر ضوابط رعایت شده باشند، شرایط لازم را ندارند.

درواقع 96 درصد از ساختمان‌های کشور می‌توانند مشکل سازه‌ای داشته باشند، در حال حاضر تنها 4 درصد از سازه‌ها بازسازی و نوسازی می‌شوند و از سوی دیگر ما با حجم زیادی از سازه‌های فاقد استانداردهای لرزه‌ای مواجه هستیم که می‌تواند در زمان زلزله احتمالی تهران بحران‌ساز در سطح جهانی باشند.

پیش‌بینی می‌شود که زلزله احتمالی تهران زلزله‌ای با بزرگای بیش از 7 ریشتر باشد، زلزله تهران به بزرگترین فاجعه انسانی در قرن اخیر تبدیل خواهد شد؛ از این رو باید به سازه‌ها توجه بیشتری صورت داشته باشیم.

پس از زلزله بزرگ رودبار و منجیل، فعالیت‌هایی در زمینه سازه‌ها شروع شد؛ ولی متاسفانه بعد از مدتی به تناسب اینکه مساله تبدیل به یک امر سودآور و درآمدزا شد، از چارچوب اصلی، خارج و به بازاری برای افراد سودجو تبدیل شد. این افراد ادعای مقاوم‌سازی سازه‌ها را داشتند و مشکل کشور در این زمینه ابتر ماند.

پس از زلزله رودبار و منجیل علم زلزله‌شناسی در ایران پیشرفت کرد، با اقداماتی که در پژوهشگاه زلزله انجام شد، امروزه ایران در سطح جهانی در زمینه زلزله مطرح است و حرف‌هایی برای گفتن دارد؛ ولی تا تبدیل شدن نتایج تحقیقات این پژوهشگاه به الزامات اجرایی در سطح شهرداری‌ها و نظام‌های مهندسی فاصله زیادی داریم.

متاسفانه شهرداری‌ها دقت لازم را درباره سازه‌ها ندارند، عموما شهرداری‌ها به تایید نقشه‌ها از سوی مهندسان اکتفا می‌کنند؛ ولی با توجه به فاجعه‌ای که در ساختمان پلاسکو رخ داد، مشاهده می‌شود که این ادعای شهرداری‌ها صحیح نیست.

شیوه ساخت سازه‌ها یک مساله ملی است؛ از این رو لازم است دفاتری برای بررسی تخصصی سازه‌ها ایجاد شود، ولی متاسفانه همواره پای افراد سودجو در این مسایل باز می‌شود؛ از این رو نیاز است تا چارچوب‌های مورد نیاز در این زمینه تغییر کند.

بعد از بازدید یک ساختمان بلندمرتبه دولتی، به شهردار منطقه اعلام کردم که این ساختمان خواهد ریخت؛ ولی ترتیب اثر داده نشد و این در حالی است که در صورت ریزش این ساختمان علاوه بر از دست رفتن منابع مالی، موجب بروز بحرانی همانند فاجعه پلاسکو خواهد شد.

مدیریت بحران کشور فاجعه است و بر اساس ضوابط فنی که در دنیا انجام می‌شود، نیست. مدیریت بحران ما با مدیریت بحرانی که در 50 سال گذشته در دنیا انجام می‌شد، اداره می‌شود و این در حالی است که امروزه مدیریت بحران در دنیا تغییر کرده است.

از 20 سال گذشته ما به این درک رسیدیم که مدیریت بحران کشور مبحث بسیار وسیعی است، در سال 1375 که نخستین کتاب مدیریت بحران را منتشر کردم، مجلس شورای اسلامی بر اساس الگویی که برای مدیریت بحران تعریف شده بود، طرحی را تصویب کرد؛ ولی افرادی که برای این امر به اشتغال گرفته شدند، از سرداران جنگ بودند.

این درحالی است تمام کشورها به این نتیجه رسیده‌اند که مدیریت بحران با رویکرد جنگ دو مقوله متفاوت است، ما به جز در مسائل لجستیکی و حفظ امنیت شهر بحران‌زده، از نیروهای ارتشی نباید استفاده کنیم؛ چون دیدگاه آنها دیدگاهی است که به ضرورت ساماندهی شهر در بعد از بحران فکر می‌کنند. نگاه اساسی به مدیریت بحران این نیست و بیشتر توجه‌ها به مدیریت قبل از بحران است. این گفته به این معنی است که مسوول مدیریت بحران کشور باید یک فرد فنی باشد و برای بخش‌های لجستیکی افراد برجسته گماشته شود. برخورد با سوانح طبیعی متفاوت از سوانح انسان‌ساز مانند جنگ و تروریسم است.

تحلیل آقای شکوری راد از چگونگی آینده حضور روسیه در سوریه

عصر ایران؛ مهسا صفایی- علی شکوری راد پزشک و سیاستمدار اصلاح طلب، دبیرکل حزب اتحاد ملت و یکی از چهره هایی است که همواره حامی دولت یازدهم بوده و با اعتقاد به توانمندی و قابلیت روحانی، ادامه حیات دولت اعتدال برای 4 سال بعد را برای کشور مطلوب و در جهت اجرای سیاست های مورد نظر رهبری می داند. او چندی پیش در صفحه شخصی خود صحبتی در مورد مخالفین خارجی روحانی کرد که همان بهانه ای برای گپ و گفتی مفصل با او در مورد تحولات اخیر منطقه و ارزیابی سیاست خارجی رئیس جمهور روحانی شد.

*تحلیل و ارزیابی شما از تحولات اخیر منطقه چیست؟ سود و زیان حضور در سوریه برای ایران چه بوده است؟ همچنین نقش روسیه در غیاب حضور استراتژیک آمریکا را چگونه می بینید؟

- با توجه به اینکه ایران کشور بزرگی در منطقه است، باید دید منافع ملی ایران حول کدام یک از مولفه ها شکل می گیرد؟ گاهی این مولفه اقتدار و امنیت ایران است وگاهی رفاه مردم و بعضی اوقات نقش آفرینی ایران است که در اولویت قرار دارد.

منافع عقیدتی هم بحث دیگری است؛ ایران کشوری مسلمان است و مساله چالش برانگیز و تاثیرگذار در مناسبات منطقه، عدول از هویت اسلامی انقلاب و تعریف تعهدات در قالب یک کشور شیعی است. منافع ملی بسته به اولویت ممکن است، تغییر کند؛ آن چه از نظر من باید در اولویت توجه قرار گیرد این است که مردم با رنج و مشقت کمتری روبه رو شوند، ضمن آن که از نظر گرایش های فکری خود را یک کشور اسلامی تعریف و مناسباتمان را هم در همین زمینه لحاظ کنیم.

شکوری راد: به زودی روسیه بر سر رفتن بشار اسد رضایت می دهد

 با در نظر گرفتن این مباحث ارزیابی ها از خیر و شر حضور ما در سوریه و تحولات منطقه متفاوت است. انقلاب ایران یک تحول اسلامی بود و خط بطلانی کشید بر انقلاب های پیش از خود که به اسم سوسیالیسم و مارکسیسم اتفاق می افتاد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دوره انقلاب های کمونیستی به پایان رسید و باعث شد یک هویت اسلامی قدرتمند برای مسلمانان اعم از شیعه و سنی بخصوص در منطقه ما معنا پیدا کند و پس از آن وحدت نسبی جهان اسلام را به دنبال داشت. همچنین فارغ از دستاورد داخلی در عرصه بین الملل هم مزیت خوبی برای ما ایجاد می کرد.

یکی از منافع ملی ما در چنین شرایطی تقویت این هویت وکمک به افزایش همبستگی بین کشورهای اسلامی بوده است.38 سال از انقلاب گذشته و ما نتوانستیم جایگاه زمان ابتدای انقلاب را به آن صورت حفظ کنیم.

جدای از هر دلیل گرفتاری ما در بحران سوریه، مبهم بودن خروجی نهایی این اتفاقات است. تشدید مشکلات سوریه توسط کشورهای غربی و عربی منطقه باعث شد که نسبت به منافعمان احساس خطر و در مساله سوریه ورود پیدا کنیم.
این ورود حمایتی اگر به حفظ و پایداری دولتمردان فعلی در سوریه منجر شود احتمالا می تواند منافع ملی ما در رقابت با قدرت های منطقه ای و جهانی را تامین کند اما در صورتی که دولت سوریه تغییر پیدا کند، شانس ارتباط و اتحاد با دولت جایگزین را تا حد زیادی کمرنگ کرده ایم.

روسیه هم در این بحران وارد شد با این تفاوت که علاوه بر حمایت از بشار اسد با معارضین سوریه هم بی ارتباط نیست و برخلاف ما، تعصب خاصی به حفظ اسد و دولتش ندارد.

بنابراین چنانچه به توافقی برسند که اسد از قدرت برکنار شود ما جایگاه و پایگاهی در سوریه نداریم و هزینه های ما سوخت می شود اگر چه تاکنون حاصل هزینه ها حفظ بشار اسد بوده، اما بقای آن نامشخص است.

*منظور شما این است که قطعا نوع ورود و دخالت ما راهبرد استراتژیکی غلطی بود؟

البته ما در منطقه با سوریه اتحاد استراتژیکی داریم چه در دوران جنگ که سوریه اتحاد جهان عرب علیه ایران را می شکست و این برای ما مغتنم بود و چه در محور مقاومت. یک تعریف ایدئولوژیک دیگر هم ضدیت ایران با اسرائیل و جنبه اعتقادی این مساله است که ما را در صف مقدم قرار می دهد، اگر چه دفاع از ملت فلسطین یک بحث عمومی بین المللی است اما برای ما مفهوم عمیقتری دارد، سوریه هم این جنبه را برای ما داشت.

اما سوریه به لحاظ پتانسیل های ملی و سیاسی یکی از ضعیفترین کشورهای منطقه است هم از لحاظ اقتصادی و هم سیاست تک حزبی حاکم بر کشور و بطور کلی نقاط قوت چندانی ندارد و تنها در بازی هایی که در عرصه دیپلماتیک می توانست انجام دهد برای خودش موقعیت آفرینی می کرد.
  اگر نقش ایران در این تشنج ، واسطه گری تا حد تعدیل دولت و تحقق مطالبات مردم سوریه باقی می ماند، بدون شک بهتر و خیال ما هم از جهت تغییر دولتمردان فعلی سوریه راحت تر بود، چرا که هر مجموعه ای غیر از بشار اسد هم اگر به قدرت می رسید بعید بود که اتحاد استراتژیک با ایران را نقض کند.

البته امکان نقش افرینی مثبت ایران بعنوان میانجی تا قبل از پیدایش داعش وجود داشت که بتواند جلوی شعله ور شدن اعتراضات داخلی را بگیرد ولی از زمانی که داعش پدیدار شد ماهیت جنگ تغییر کرد و دیگر معارضین سوری نبودند که علیه اسد مبارزه می کردند بلکه گروه های غیر سوری به جنگ با اسد وارد شدند.

از اینجا به بعد ممکن است حمایت نظامی از اسد توجیه پیدا کند به دلیل اینکه جبهه مقابل دولت حاکم بر سوریه از پشتوانه و حمایت بعضی از کشورهای منطقه و غرب برخوردار بود و نقش صرف مستشاری، تا یک حدی کارآیی و تاثیرگذاری داشت.
حفظ بشار اسد در حالی که جبهه بزرگی برای سقوط او تشکیل شده بود یک دستاورد است. اما پس از این دستاورد چه؟ ضمن اینکه در اتحاد قرار گرفتن ما با روسیه تبعات منفی زیادی دارد؛ اگر ما موقعیت خود را در شرایطی قرار دهیم که در بین قدرت های جهانی مناسبات یکسویه نداشته باشیم، نقش افرینی بهتری داریم زمانی که ما به یک سمت خاص، تمایل و غش کنیم بخصوص اگر همسایه و قدرتمند باشد، در چارچوب سیاست های او قرار می گیریم و این به ضرر استقلال سیاسی ماست.

* نقش روسیه در توازن قوای منطقه ای و به ویژه در ارتباط با تنش ایران و عرستان چگونه است و تاثیر گذاری های مثبت و منفی این نقش، برای ایران با چه رویکرد و پیامدهایی در آینده همراه خواهد بود؟

- روسیه سوابق خوبی در روابطش با ایران ندارد. علیرغم قدرتمندی، دارای ظرفیت های بالایی هم نیست و نمی تواند اهداف و پیوندهای استراتژیک خودش را تا انتها دنبال کند. یعنی اساسا در رابطه استراتژیک با روسیه قرار گرفتن همیشه خطرناک است چون نشان داده که در عرصه بین الملل پراگماتیسیمی عمل می کند و هر جا منافعش بیشتر تامین شود به همان سمت می چرخد. بنابراین حساب باز کردن روی روسیه برای نقش افرینی مثبت مسائل مربوط به ایران ممکن است، کار اشتباهی باشد البته منظور من، به هیچ وجه در تضاد قرار گرفتن با روسیه نیست اما نباید در بازی های روسیه شرکت یا به پیامدهای آن امیدوار باشیم.

به عنوان نمونه، پس از آزادی حلب که تشریک مساعی ایران و روسیه در آنجا بارز بود بلافاصله روسیه مسیر خود را تغییر و وارد تعامل با ترکیه شد و به ایران یک نقش فرعی در مناسبات داده می شود. برخی از افراد در داخل کشور می گویند که بدون حضور ما کسی نمی تواند کاری انجام دهد ممکن است که آنها نقش برهم زننده برای ایران قائل باشند اما برای نقش اثباتی ایران محل اعرابی قائل نشدند، روسیه و ترکیه توافقنامه دو جانبه امضا می کنند، ترکیه به نمایندگی معارضین و روسیه هم که مدعی نمایندگی سوریه شده است؛ ایران وسط می ماند و در حقیقت فقط با لطف روسیه جایگاهی برای ایران در نظر گرفته می شود. دولت سوریه حاضر به امضا قراردادی شد که در خاک خود به مدت 35 سال پایگاه نظامی در اختیار روسیه قرار می دهد اما تاکنون به خاطر تعاملاتش پای هیچ قراردادی را با ایران امضا نکرده است.

*بنابراین روسیه نمی تواند نقش برجسته ای در حل اختلافات ایران و عربستان داشته باشد؟

- ببینید پس از پیروزی انقلاب، و شکل گیری احساس دوستی تمام مسلمانان در جهان نسبت به تحول اسلامی که در کشور ایران رقم خورد ما می توانستیم برای اصلاح رفتار و عملکرد دولت های اسلامی حاکم در سایر کشورها، تعامل مثبتی برقرار و به اصلاح روش های آنها کمک کنیم تا هم دموکراسی آنها را تهدید نکند و هم انقلاب.

اما به دلیل جبهه بندی و خطاهای استراتژیکی که ما در برهه هایی از زمان انجام دادیم، این تعامل محقق نشد. اگر بخواهیم منفعت اسلام را تامین کنیم خودمان باید به یک گفتگوی سازنده با کشور عربستان دست پیدا کنیم و اگر باب این گفتگو باز شود، تاثیرگذاری و امیدواری بیشتری در جهان اسلام شکل می گیرد.
در زمان ملک عبدالله بهترین فرصت برای این منظور وجود داشت ولی عملا دولت احمدی نژاد این فرصت ها را سوزاند و فعلا با حکومت ملک سلمان این احتمال کمتر شده است.
با این حال مساله همچنان قابل حل است و بهبود روابط با کشورهای اسلامی منطقه ما را از منفعت ملی و اسلامی بیشتری بهره مند می کند.

*در بین مسؤولین سیاسی ما بعد از آقای هاشمی فرد دیگری که پتانسیل برقراری این گفتگو را داشته باشد، هست؟

- رابطه آقای هاشمی و ملک عبدالله یک رابطه شخصی بود؛ نه در دولت عربستان و نه ایران پس زمینه ای برای ارجاع این رابطه شخصی وجود نداشت ، اما بله باز هم افراد تاثیر گذاری هستند که شاید به قدرت سابق نباشد اما بالقوه شرایط تعامل و تفاهم بین دو کشور وجود دارد و باید به عینیت رسانده شود.

* با توجه به اینکه ترامپ معتقد به معامله با روسیه است و توصیه کیسینجر به وی هم این بود که "با تفاهم بر مساله کریمه به تنش سوریه پایان دهد"، فکر می کنید روس ها در قبال سوریه چه خواهند کرد؟

- اگر روسیه بتواند بحران اکراین را به نفع خود در یک تعامل بین المللی پایان دهد، سوریه از دایره اهمیت و اولویت برای او خارج می شود یک قراداد 35 ساله ای هم که از سوری ها در اختیار دارد، از طرف دیگر ترامپ هم نیاز به دستاورد دارد و مناسباتش با پوتین هم خوب است در نتیجه چنین بده بستانی بین آنها، دور از ذهن نیست.

*روابط روس ها و اعراب مخالف اسد بعد از پایان معضل سوریه را چگونه پیش بینی می کنید؟

- برای کشورهای عربی، روسیه چندان موضوعیت ندارد که بخواهند نسبت به آن مستقلا جهت گیری کنند. تعاملات و به تعبیری پشتوانه اصلی کشورهای عربی آمریکاست. پس زمانی که ترامپ سیاست تنش زدایی با پوتین را دنبال می کند و از ابتدا بر اساس تعامل با او گام بر می دارد، کشورهای عربی انگیزه ای برای در تضاد قرار گرفتن با روسیه ندارند و حتی اگر بتوانند همزمان با روسیه و امریکا مناسبات خوبی برقرار می کنند.

اما بشار اسد همیشه برای سایر کشورهای عرب به عنوان مزاحم تلقی می شده، که در حال حاضر روسیه و ایران مانع حذف اسد و تحقق خواسته آنها شده اند. من فکر می کنم به زودی روسیه بر سر رفتن اسد و جایگزینی یک دولت جدید در سوریه به توافقی خواهد رسید و احتمال اینکه به دنبال برگزاری انتخابات ازاد در سوریه باشند هم زیاد است.به نظرم در مورد رفتن اسد معامله ای صورت خواهد گرفت و در آنجا اگر به تنهایی قصد حمایت از بشار اسد داشته باشیم، وارد چالش های جدیدی و پر هزینه ای می شویم. البته احتمال تجزیه شدن سوریه هم وجود دارد.

*فرضیه تجزیه چقدر محتمل است؟

- در توافقی که درباره سوریه صورت بگیرد یا یک نظام فدراتیو بر سر کار می آید یا تجزیه می شود. البته شاید جامعه بین الملل خیلی از تجزیه استقبال نکند، اما اگر به توافق نرسند احتمال تجزیه هست.

*انتخابات 96 و استراتژی که که دولت جدید باید در سیاست خارجی خود دنبال کند را چگونه ارزیابی می کنید؟

- باید توجه داشت که اصول دیپلماسی ایران توسط دولت ها تعیین نمی شود که با تغییر دولت ها این اصول هم تغییر کند اما طبیعتا عملکردها عوض می شود.

ببینید ما یک سری مناسبات بین المللی داریم که در طول زمان بر اساس منافع ملی ما شکل گرفته است و به راحتی از بین نخواهد رفت. به نظرم فرآیند مطلوب، ادامه دولت آقای روحانی است چون سیاست های مورد نظر رهبری را به بهترین نحو می تواند، تداوم ببخشد.

برخی از اصول اساسی و استراتژیک کشور بسته به تدبیر رهبری است و با تغییر دولت فقط ممکن است در ظاهر عملکرد، تغییراتی ایجاد شود البته منظور من عدم تاثیر دولت ها نیست، تفاوت بین دولت احمدی نژاد و روحانی هم گواه این ادعا است. برجام که بزرگترین دستاورد دولت فعلی است یقینا با نظر رهبری به نتیجه رسید و تعامل بین المللی جزو همین مبانی و اصول مورد تشخیص رهبری بود، دولت روحانی تسهیلگر خوبی برای سریعتر شدن روند این مساله بود. اینکه در دولت روحانی تعاملات با اروپا توسعه پیدا کرد، هنر دولت یازدهم است برای احمدی نژاد هم راه باز بود اما قابلیت و توانمندی لازم را نداشت.

*فکر می کنید دیدگاه کشورهای منطقه به عملکرد و  دیپلماسی ظریف-روحانی، چگونه است؟ آیا مایل به عوض شدن سیاست خارجی از طرف ایران هستند یا خیر؟

به دلیل عقلانیتی که دولت یازدهم دارد، تفاهم برای سایر دولت ها راحت تر است. تا حدی که اگر این دولت در حالت تخاصم هم با جایی قرار بگیرد باز هم برای طرف مقابل رضایت بیشتری از جهت خصم عقلانی حاصل می شود تا اینکه روبه روی یک فرد غیرقابل پیش بینی و بدون چارچوب قرار بگیرند. یعنی اگر موضع تخاصم هم شفاف باشد فرآیند مناسب تری برای حل مساله طی می شود بنابراین روی کار بودن یک دولت معقول در ایران برای کشورهای دیگر هم بهتر است.

*یک توییت در صفحه شخصی شما است که اشاره داشته اید؛ «دکتر روحانی علاوه بر داشتن مخالفین داخلی، مخالفین خارجی هم دارد که باید نگران آنها بود» منظور شما چه بود؟

بعضی از کشورهایی که با ما درتعامل هستند، فکر می کنند اگر اوضاع آشفته تری داشته باشیم منافع آنها بهتر تامین می شود. این صحبت من هم بر همین اساس بود. من از نزدیکی روابط روسیه با ایران احساس نگرانی می کنم و البته این فقط حس و حرف من نیست، به نظر من می رسد که دولت روحانی هم در این مورد احتیاط هایی دارد و روسیه نیز متوجه این موضوع است که برخی نسبت به او خوشبین و گروهی هم با بدبینی مواضعش را دنبال می کنند.
در ذهن دسته ای هم که ورود ما را به سوریه یک جهاد اعتقادی می دانند از اینکه روسیه و پوتین در طرف ما و روبه روی معارضین قرار دارد، تقدیس می شود و این موجب خوش بینی افراطی شده که بعضا شنیده می شود و این تلقی از پوتین با توجه به سیاست های روسیه خطرناک است .

شدیدترین غضب الهی برای مظلومی است که جز خدا یاری ندارد

30 بهمن 1395


ستم نسبت به بندگان خداوند زشت و ناروا است، ولی اگر کسی بتواند از حق خود دفاع کند و دست بر سینه ی ظالم بزند، کمتر آسیب می بیند؛ ولی اگر کسی نتواند از حق خود دفاع کند و کسی را نداشته باشد که یاری اش نماید، ستم در حق او بدترین نوع ستم است و خداوند یارِ مظلومِ بی یاور است.

نبی اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: «اشتَدَّ غَضَبُ اللّه ِ عَلى مَن ظَلَمَ مَن لا یَجِدُ ناصِرا غَیرَ اللّه= خشم خداوند بر کسى که ستم مى کند برکسی که یاورى جز خدا ندارد، سخت است». یعنی هر چقدر طرف مقابل ضعیف تر باشد و شما به او ظلم کنید، شدت غضب خدا بیشتر است. یعنی عکس العمل شدیدی را از خداوند تبارک و تعالی دریافت می کنید.

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «مَا مِنْ مَظْلِمَةٍ أَشَدَّ مِنْ مَظْلِمَةٍ لَا یَجِدُ صَاحِبُهَا عَلَیْهَا عَوْناً إِلَا اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ= هیچ ستمی سخت تر از آن نیست که ستم دیده در قبال آن ظلم، یاوری جز خدای عزوجل نداشته باشد».

در زندگی ما افرادی هستند که باید مراقب باشیم به آنها، ظلم نکنیم. از خانواده شروع می شود تا همسایگان و دیگر افراد جامعه که دائما مورد امتحان شدید الهی قرار می گیرید. مثلا پدر و مادر تا زمانی که جوان هستند، انسان به آنها تکیه دارد، اما وقتی پیر و فرتوت می شوند، به شدت در همه ی جهات به فرزندان شان وابسته می شوند و مورد ظلم آنها قرار می گیرند. گاهی هم پدر و مادرها به بچه های خود که هیچ کسی را جز آنها ندارند، ظلم می کنند.

همچنین موارد زیادی است که ما به خاطر خودشیفتگی و خودخواهی های مان، فشارهای بیش از حد به اطرافیان وارد می کنیم. مثل مردی  که توقع زیادی از زنش دارد که در توان او نیست یا زن از شوهرش توقع کارهایی دارد که برای او سخت است یا توان تهیه آنها را ندارد. همه اینها به نوعی ظلم محسوب می شود.

خدا بانو دباغ را رحمت کند. ایشان می فرمودند: زمانی که من در پاریس  بودم برای امام مهمانی که می آمد، از آنها پذیرایی می کردم. یک شب مهمان ها زیاد بودند. امام هم مهمان ها را تا دیر وقت راه انداختند و بعد دیدم که ایشان به آشپزخانه آمدند و گفتند: امشب مهمان زیاد بود و ظرف هم خیلی دارید. من به کمک شما آمدم.

ظلم های دیگری هم در اجتماع وجود دارد. مثل ظلم هایی که مردها سر مهریه به زن ها می کنند؛ یا گاهی زن ها به همسران شان ظلم های مالی می کنند. انسان باید خیلی دقت کند؛ چون این ظلم ها عواقب سختی هم در دنیا و هم در آخرت دارد.  

نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «إنّ العَبدَ إذا ظُلِمَ فلَم یَنتَصِرْ، و لَم یَکُن لَهُ مَن یَنصُرُهُ، و رَفَعَ طَرفَهُ إلى السَّماءِ فَدَعا اللّهَ، قالَ اللّهُ: لَبَّیکَ أنا أنصُرُکَ عاجِلاً و آجِلاً= هرگاه به آدمى ستمى شود و انتقام نگیرد و کسى را نداشته باشد که یاریش رساند، چون نگاهش را به آسمان بردارد و خدا را بخواند، خداوند فرماید: لبّیک، من در دنیا و آخرت تو را یارى مى رسانم».

متأسفانه آنقدر شرک بر زوایای وجودی ما غلبه دارد که در زمان مورد ظلم قرار گرفتن، اول سراغ بندگان خدا می رویم و هیچ کمک و یاری از خداوند نمی طلبیم.

ظالم ترین فرد کیست!

اعراض از تذکّرات الهی، بالاترین ظلم و جرم به خود و جامعه است و مجرم در معرض انتقام الهی قرار دارد.

خداوند در پاسخ به این سؤال که چه کسی از بقیه مردم ستمکارتر است، می فرماید: «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنْتَقِمُونَ= و کیست ستمکارتر از کسی که به آیات پروردگارش تذکّر داده شود، ولی از آنها اعراض نماید؟ البتّه ما از مجرمان انتقام می گیریم». (سوره سجده/ آیه 22)

 آیات یعنی نشانه های خدا. نشانه ی خدا یعنی هر چیزی که رنگ خدا دارد، یعنی آیه ای از آیات الهی، حدیثی، مسئله شرعی و...

دامنه ی «روی بر گرداندن از آیات الهی» خیلی وسیع است. گاهی در حیطه مسائل شریعت است. یعنی مسائل فقهی. گاهی در حیطه طریقت و گاهی هم در حوزه اخلاق است.

ظالم ترین انسان ها کسی است که وقتی یک امر صحیحی را به او تذکر دهند، بدش بیاید و ناراحت شود. مثلا اگر به شخص بگویند؛ قرائت نمازت اشتباه است یا رکوعت درست نیست یا وضویت غلط است... اگر ناراحت شد، جزو مجرمین است.

همان طور که مهم است وقتی بیرون می روید، ظاهرتان مرتب باشد. اگر کسی به شما گفت: یک لکه روی صورتت یا لباست است، خوشحال می شوید یا ناراحت؟ مسلماَ خوشحال می شوید و تشکر می کنید. اما انسان مستکبر نمی پذیرد و زیر بار حق نمی رود.

البته نحوه گفتن مهم است. گاهی انسان حرف بد می زند یا تحقیر و سرزنش می کند که آن خوب نیست. تذکر باید همراه با مهربانی باشد.

وقتی سیدالشهدا علیه السلام و حضرت مجتبی علیه السلام می بینند پیرمردی وضویش غلط است. برای فهماندن او خیلی زیبا می گویند: آقا ما می خواهیم وضو بگیریم و اختلاف داریم. شما نگاه کنید ببینید وضوی کدام یک از ما درست است. هر دو وضوی کامل می گیرند. پیرمرد می فهمد و می گوید: وضوی شما درست است و وضوی من غلط است.

بنابراین، اگر می خواهید به کسی تذکری بدهید، نباید تحقیرش کنید و دلش را بشکنید. حتی حق ندارید با دیدن فرد گناهکار در نزد خدا احساس پاکی کنید. این روحیه خیلی خطرناک است.

اگر به شما بگویند: رفتارت با شوهرت درست نیست، رفتار با بچه ات درست نیست، رفتارت با عروست غلط است؛ اگر بتوانید مقاومت خودتان را در مقابل حق به صفر برسانید، رشد می کنید.

 شما به میزان مقاومت هایی که در مقابل حق دارید، زیر بار حق نمی روید. آیات الهی را توجیه می کنید یا از آن فرار می کنید. اگر انسان نتواند این مقدار مقاومت را با توبه و جبران در خودش بشکند، ظلم خیلی بزرگی مرتکب شده است و عذاب دارد.

 در روایت نقل است که آدم های متکبر را در قیامت حتی برای محاسبه هم تحویل شان نمی گیرد.

در حیطه ی اخلاق و طریقت هم ظلم های زیادی صورت می گیرد. گاهی شخص می داند حسادت نوعی ظلم است، ولی اصرار بر این کار دارد. اعراض این گونه است که انسان در اثر حب و بغض های بیجا، از حق  دوری می کند.

در ادامه آیه می فرماید: «البتّه ما از مجرمان انتقام می گیریم». حرف بزرگی است. انتقام یعنی مهر به قلب می خورد. در روایت داریم اگر کسی بفهمد که باید چکار کند و نکند، خدا ۷۰ بلا به سرش می آورد. کمترینش این است که لذت مناجات را از او می گیرد.

در سیستم تکوینی انتقام سریع گرفته می شود. یعنی اگر شما سم بخورید، درجا شما را می کشد. در نظام تشریع، یعنی آنجایی که شما اختیار دارید و یک سلسله دستورالعمل ها به شما داده اند که انجام دهید. همین که اعراض و مخالفت کنید، به سمتی می روید که همان لحظه انتقام گرفته می شود. مثل تاریکی دل، جدایی از خانواده آسمانی و به ویژه امام زمان علیه السلام.

ظالم ترین فرد کسی است که نسبت به امام زمانش بی توجه باشد

اگر کسی مظلومی را ببیند و کمکش نکند، ظالم است. گاهی شخصی آنقدر قساوت قلب پیدا می کند که اصلا دلش تکان نمی خورد که امام زمانش تنهاست. مگرشوخی است که امام زمان علیه السلام هر روز بگوید: «هل من ناصر ینصرنی» و قلب شما هیچ تکانی نخورد و ناراحت نشوی. او جزو ظالم ترین انسان هاست.

اعراض کردن، جرم است.  انتقام خدا هم این گونه نیست که حتما تو مریض شوی، تصادف کنی، سرطان بگیری، فقیر شوی، مشکل مالی پیدا کنی  و... نه این طور نیست. بلکه اعراض، جنایت با قلب است، یعنی قلب و نفس جنایت می کند؛ پس انتقام هم در قلبت صورت می گیرد. یعنی نمی توانی ذکر بگویی، تسبیح بگویی، صلوات بفرستی، نماز خوب بخوانی و ... این مقاومت ها در خود ماست؛ چون روش غلط را انتخاب کرده ایم.

شناسه مطلب : 6137

کلیدواژه

دستگیری زورگیران شکنجه گر در مشهد

معاون دادستان عمومی و انقلاب مشهد در امور جرائم خاص گفت: زورگیران شکنجه گر که طعمه های خود را به شدت مورد آزار و اذیت قرار می دادند در این شهر دستگیر شدند.

حجت الاسلام سید جواد حسینی شامگاه پنجشنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: این باند خطرناک با طعمه قراردادن یک زن جوان، مردان میانسال را به خانه ای در منطقه گلشهر مشهد می کشاندند و پس از عریان کردن، آنها را به شکل فجیعی شکنجه و از این صحنه ها به قصد اخاذی فیلمبرداری می کردند.

وی ادامه داد: طبق تحقیقات اولیه زنی 25 ساله با دادن پیشنهاد ازدواج موقت به طعمه ها آنها را به محل مورد نظر می کشاند و سپس اعضای این باند خطرناک افراد در دام افتاده را به شکلی وحشتناک با تیغه چاقو و قمه داغ می کردند و با ریختن آب جوش روی نقاط حساس بدن، آنان را مورد آزار قرار می دادند. 

معاون دادستان عمومی و انقلاب مشهد در امور جرائم خاص خاطرنشان کرد: افراد این باند پس از شکنجه، از طعمه های خود با تهدید به آتش زدنشان اخاذی می کردند.

وی افزود: این پرونده هم اکنون سه شاکی دارد که یکی از آنها به علت شدت شکنجه در بیمارستان بستری است.

حجت الاسلام حسینی ادامه داد: در جریان رسیدگی به این پرونده تاکنون یک مرد جوان تبعه خارجی به همراه یک زن دستگیر شده اند و از محل فعالیت آنها انواع ابزار شکنجه خون آلود نظیر تیغ، قمه، چاقو و چوب کشف و ضبط شده است.

این مسئول یاد آور شد: برخی شاکیان بدلیل مطرح بودن بحث ازدواج موقت و طعمه شدن از این طریق، از مراجعه برای شکایت خودداری کرده اند ؛ تحقیقات برای تکمیل این پرونده و دستگیری همدستان احتمالی باند ادامه دارد.
منبع: ایرنا