بسمه تعالی
چند وقتی است که غذا دادن به سگ و گربه های خانگی یا غیرخانگی میان بخش بزرگی از مردم کشور ما ایران گسترش یافته است و کاری معمول و مرسوم شده است. برخی که از دید(نظر) مالی تواناتر هستند و حیوان خانگی سگ یا گربه دارند، برای حیوان خود غذاهای گوشتی ویژه مانند مرغ و ... درست می کنند به گونه ای که ترکیب ویژه ای دارد زیرا چشایی آن حیوان (بخاطر عادت) شکل دیگر گوشت و غذا را نمی پسندد! وقتی را صرف آشپزی می کنند و گوشتی را به حیوان می دهند که بسیاری خانواده های مستضعف (ضعیف نگاه داشته شده یا به ضعف افکنده شده) توان خرید و خوردن آن را حتی در یک ماه ندارند، خانواده هایی که بچه های در سن رشد دارند و نیاز به مواد غذایی گوناگون از جمله انواع گوشت دارند. یا بیمار دارند و نیاز به تقویت او هست. به حیوانی گوشتِ با کیفیت می دهند که به گونه ای ساخته (خلق) شده است که آشغال گوشت و استخوان را می تواند به آسانی بخورد و گوارش (هضم) کند و بیمار هم نشود حتی اگر خام و کثیف بخورد. چه اندازه پول هزینه می شود برای خوراک سگ و گربه، ولی بسیاری از همین آدمها هنگامی که نیازمندی از ایشان درخواست کمک می کند دریغ می کنند. البته برخی از ایشان، مهربان هستند هم نسبت به انسانها و هم حیوانات و این خوب است.
پرسش من اینجاست که آیا برای مهربان بودن با حیوانات نیاز است به آنها بهترین و گرانترین غذای انسان را بدهیم تا برای انسانهای دیگر در رقابتِ بازار، قیمت آن خوراکها بالا برود و چه بسا از دسترس آنها دور شود؟ یا می توان به حیوان گوشتخوار، ضایعات گوشتی و استخوانی داد و خوراک خوب را برای انسانها نگاه داشت؟
همچنین آیا نمی توان همین پولهای هدر شونده برای پرداخت قیمت گوشت گران برای حیوانات اینچنینی را به کارهای بهتری داد تا رشدی فرهنگی و عقلی (خردی) و علمی (دانشی) در جامعه ایجاد کند؟ مثلا کمک به مدارس، انتشار سایتها و کتابهای خوب یا کمک به سازمانهای مردم نهاد خیریه واقعی، یا رساندن به نیازمندان از راه آشنایان قابل اعتماد؟
ممکن است برخی انسانهای خوب این کارها را نیز می کنند ولی در همان حال برای حیوانات نیز غذای گران فراهم می کنند. خوب آیا نمی توانند همین بخش را نیز به آن بخش بدهند و خوراک ارزان را جایگزین کنند. به نظرم می رسد خود آن حیوانات هم اگر ازشان بپرسیم احتمالا حاضر به این فداکاری هستند!
در خیابان و بوستان (پارک) ها که گام برمی داریم گربه های چاق و چله با چندین مامان (!) (یعنی خانمهایی که قربون صدقه آنها می روند و گربه ها و یا سگ خانگی خویش را مامان صدا می زنند گویی بچه ایشان است) می بینیم. و این یک جَوّ شده است و بسیاری از مردم هم به دنبال گرفتن آن جَوّ رایج.
درست است که بسیار پولها بدست دستهای گوناگون بد هزینه می شود و نابود می شود ولی آیا هر یک از ما هم باید چنین کنیم (هدر دادن پول و مال و امکانات و وقت و انرژی و دغدغه و اعصاب. یعنی اسراف و تبذیر) یا ما باید خرد بیشتری داشته باشیم از کسانی که از دید ما نادرست کار می کنند.
باید بدانیم که خداوند اسراف و تبذیر کنندگان، یعنی زیاده روان و دور ریزندگان، را دوست ندارد، و انتظار دارد نعمتهایی که به افراد یا مردمی داده است را به درستی مصرف و بهره برداری کنند. خداوند مهربانی را ارزشمند می داند و خود را مهربان معرفی می کند، و در آموزه های دینی خویش همیشه انسان را به مهربانی به هم نوع یا دیگر انواع و آفریده ها سفارش فرموده است، ولی همچنین فرموده است که هر کاری راهی دارد و هرچیزی جایگاهی دارد که باید در جایگاه خویش گذاشته شود و باشد (تعریف عدالت) و برون رفتِ یک چیز از جایگاهش ستم (ظلم) است زیرا خراب می کند آن نظم کلی حکیمانه را.
امیدوارم مردم ما راههای بهتری برای هزینه و سرمایه گذاری امکانات خویش؛ امکانات وجودی خویش یا در اختیار خویش، جستجو کنند و بیابند و در کار بگیرند (عمل کنند).
8333679968
دانشمندان منبع غذایی شگفتانگیزی کشف کردهاند که میتواند جان تعداد زیادی از انسانها را پس از جنگ فاجعهبار هستهای نجات دهد: جلبک دریایی.
به گزارش فرادید، جنگ هستهای اگر اتفاق بیافتد سیاره ما را در یک زمستان عمیق هستهای و چیزی شبیه آنچه در فیلمهای آخرالزمانی میبینیم فرو خواهد برد. در بدترین حالت، تبادل هستهای میان ایالات متحده و روسیه (که با هم نزدیک به ۹۰ درصد سلاحهای هستهای جهان را در اختیار دارند) میتواند تا ۱۶۵ میلیون تن (۱۵۰ میلیون تن متریک) دوده را وارد جو زمین کند و دمای سطح را ۹ درجه سانتیگراد کاهش دهد، در نتیجه تولید کالری جهانی تا ۹۰ درصد کاهش مییابد.
اما دانشمندان در یک مطالعه جدید، دریافتند طی ۹ تا ۱۴ ماه پس از جنگ هستهای، میتوان مجموعههای وسیعی از گیاه جلبک دریایی یا «کتانجک» پرورشیافته روی طناب را در خلیج مکزیک و سراسر سواحل شرقی برداشت کرد و به تغذیه ۱.۲ میلیارد انسان کمک کرد.
مزارع جلبک دریایی، در بالاترین میزان خود، جایگزین ۱۵ درصد غذای مصرفی انسان میشوند، در حالی که ۵۰ درصد از سوخت زیستی کنونی و ۱۰ درصد خوراک حیوانات را نیز تامین میکنند. محققان یافتههایشان را ۹ ژانویه در مجله Earth's Future منتشر کردند.
شریل هریسون، استادیار اقیانوسشناسی و علوم ساحلی و از نویسندگان این تحقیق، میگوید: «بیش از ۲ میلیارد نفر پس از جنگ هستهای بالقوه میان هند و پاکستان و ۵ میلیارد نفر پس از جنگ هستهای میان ایالات متحده و روسیه در خطر گرسنگی خواهند بود. بنابراین، کاوش درباره غذاهای جایگزین ضروریست.»
آنیترین اثر جنگ هستهای، دستکم برای کسانی که در منطقه هدف قرار دارند، سوختن پس از مسمومیت با تشعشعات است. این اثرات وحشتناک از زمانی که ایالات متحده در ۶ اوت ۱۹۴۵ بمب اتمی «پسر کوچولو» را در شهر هیروشیمای ژاپن پرتاب کرد، شناختهشده است.
خود این بمب که قدرت انفجاری آن پنج برابر کمتر از بمبهای گرماهستهای در زرادخانههای موجود است، حدود ۱۴۰۰۰۰ نفر را در عرض پنج ماه کشت و بیش از ۶۰۰۰۰ ساختمان از حدود ۹۰۰۰۰ ساختمان شهر را ویران کرد.
با این حال، به طور بالقوه کشندهترین نتیجهی حتی یک جنگ هستهای در مقیاس کوچک، تأثیری است که روی کشاورزی خواهد گذاشت. در سناریوی پایان جهانی «زمستان هستهای»، غبار و دود رادیواکتیو بخش قابلتوجهی از نور خورشید را مسدود میکند. این امر موجب کاهش دما میشود و بسیاری از محصولات زراعی جهان را از بین میبرد و احتمالاً قحطی جهانی به بار میآید که به موجب آن، ممکن است میلیاردها نفر کشته شوند.
عکس هوایی از مزرعه جلبک دریایی در اندونزی
در مطالعات گذشته، محققان پیامدهای آخرالزمانی یک جنگ هستهای را مدلسازی کردند. اکنون، برای بررسی چگونگی زنده نگهداشتن برخی از مردم، دانشمندان رشد محصول را در محیطهایی که شاهد کاهش شدید دما نبودند (اقیانوسهای استوایی) مدلسازی کردند.
«اقیانوس و به طور کلی آب، گرمای ویژه بالاتری نسبت به خشکی دارد، بنابراین گرمای بیشتری را ذخیره میکند و گرم شدن و خنک شدن آن سختتر است. به همین دلیل است که رادیاتورها بسیار خوب کار میکنند، چون گرما را ذخیره میکنند و آن را به مرور زمان تابش میکنند. بنابراین، اقیانوس مکان بسیار خوبی برای تولید مواد غذایی جایگزین است، برخلاف گلخانههای روی زمین که زمان کمبود سوخت، به گرمایش زیادی نیاز دارند.
مدلسازی دانشمندان نشان داد مزارع کتانجک نه تنها دوام میآورند، بلکه با کاهش دمای سطح، رشد کرده و گسترش مییابند. دلیلش این است که هوای سردتر، آب سطحی را مجبور به فرورفتن بیشتر میکند و گردش آب غنی از مواد مغذی را از اعماق بالا میبرد تا جایگزین آن شود.
به گفته محققان، از آنجا که ید موجود در جلبک دریایی در مقادیر زیاد میتواند برای انسان سمی باشد، استفاده از کتانجک کشتشده در مزارع در درجه اول غیرمستقیم است. اما با استفاده از آن برای تغذیه حیوانات و تولید سوختهای زیستی، زمینهای زراعی باقیمانده برای محصولات دیگر آزاد میشود. این راهحل میتواند به انسان کمک کند زمستان هستهای را پشت سر بگذارد تا اینکه چند دهه بعد آب و هوا بهبود پیدا کند.
کتانجک مخصوص زمستان هستهای نیست بلکه میتواند به دنبال فجایع دیگر در سیستمهای غذایی جهانی، مانند برخوردهای عظیم سیارکها یا فورانهای آتشفشانی غولپیکر نیز راه نجات باشد. برای نمونه، فوران کوه تامبورا در اندونزی در سال ۱۸۱۶ منجر به خرابی محصولات و کمبود مواد غذایی در سراسر نیمکره شمالی شد، اتفاقی که به «سال بدون تابستان» معروف شد.
در طول تاریخ، فورانهای بزرگ سبب قحطی در مناطق و جهان شدند. در هر صورت، ما به برنامهای نیاز داریم تا خودمان را در این سناریوهای کاهش ناگهانی نور خورشید، تغذیه کنیم».