اینترنت،
در کنار همه مزایایی که دارد ممکن است به دلیل استفاده نادرست، منشأ
مشکلاتی نیز شود که خودافشایی بیحدوحصر، جزو آن موارد است. محققان کشورمان
در مطالعهای پژوهشی، نقش شناخت عوامل روانی را در پیشبینی افرادی که در
معرض چنین خطری هستند، بررسی کردهاند.
به گزارش ایسنا، اینترنت در
بسیاری از کشورها، به وسیله مهمی برای ارتباطات نزدیک بین دوستان تبدیل
شده است و اکثر جوانان از آن برای حفظ روابط دوستی و سهیم کردن افکار و
احساسات یکدیگر بهره میگیرند. بررسیها نشان میدهند که فضای مجازی نقش
بسزایی بر جوانان و دانشجویان دارد و تأثیر این فضا میتواند مثبت یا منفی
باشد.
یکی از موضوعات مهم در حیطه فضای مجازی، خودافشاییِ برخط یا
همان آنلاین است. خودافشایی، به کمیت و کیفیت اطلاعاتی اطلاق میشود که یک
فرد در اختیار دیگری یا دیگران قرار میدهد و درواقع، رفتاری است که فرد
در ارتباطات، اطلاعات شخصی خود را برای دیگری آشکار میکند.
خودافشاییِ
برخط با مهارت آغاز دوستیابی، حمایت اجتماعی، رضایتمندی از نیازهای
روانشناختی اساسی و کیفیت دوستی مرتبط است. اما این پدیده یعنی خودافشایی
در فضای مجازی که میتواند مرزها را در هم شکند، باعث مشکلات گستردهای
برای بسیاری از جوانان شده است. برای مثال گاهی پخش شدن تصاویر در فضای
مجازی، باعث مسائل ریز و درشتی برای فرد و خانوادهها،میشود.
با
توجه به این موضوع، برخورداری از روشی که بتواند میزان بروز خودافشایی در
افراد مختلف را پیشبینی کند و ازاینرو در کمک به آنها و پیشگیری از
لطمات احتمالی مؤثر واقع شود، اهمیت زیادی خواهد داشت. در این خصوص،
محققانی از دانشگاه محقق اردبیلی و دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، پژوهشی را
انجام دادهاند که در آن نقش دو عامل مهم روانشناختی، یعنی «خود دلسوزی» و
«ابرازگری هیجانی» در پیشبینی خودافشاییِ برخط مورد بررسی علمی قرار
گرفته است.
ابرازگری را بهعنوان نمایش بیرونی هیجان، بدون توجه به
ارزش (مثبت یا منفی) یا شیوه تجلی آن (چهرهای، کلامی و حالتهای بدنی یا
رفتاری) تعریف میکنند و سه بعد مختلف آن، شامل ابراز هیجان مثبت، ابراز
صمیمیت و ابراز هیجان منفی هستند.
دلسوزی به خود، یکی دیگر از
متغیرهای مهم و تأثیرگذار در روابط بین فردی است. این خصیصه با رفتار
حمایتی در روابط بین فردی نزدیک همراه است و مؤلفههای آن شامل مهربانی به
خود، قضاوت از خود، مروت یا وجه مشترک انسانی، ذهن آگاهی، انزوا و
همانندسازی بیشازحد هستند.
این پژوهش توصیفی با مشارکت 324 نفر از
دانشجویان استفادهکننده از فضای مجازی در دانشگاه محقق اردبیلی انجامشده
که با استفاده از پرسشنامههای استاندارد طراحیشده، به سؤالاتی در خصوص
خود دلسوزی، ابرازگری هیجانی و خود افشاییِ برخط پاسخ دادند.
یافتههای
این پژوهش نشان میدهد که از بین مؤلفههای خود دلسوزی، خود داوری،
همانندسازی بیشازحد و انزوا، رابطه مثبتی با خود افشاییِ برخط دارند.
همچنین بر اساس این نتایج، خودمهربانی و ذهن آگاهی رابطهای منفی با
خودافشاییِ برخط نشان میدهند.
نیلوفر میکائیلی، دانشیار گروه
روانشناسی دانشگاه محقق اردبیلی و همکارانش در این پژوهش، در تببین این
یافتهها میگویند: «میتوان چنین مطرح کرد که دلسوزی به خود، مستلزم این
است که فرد در زمانهایی که آسیب میبیند، شکست میخورد، یا احساس
بیکفایتی میکند، بهجای آنکه رنجی را که متحمل شده نادیده بگیرد یا خود
را به باد انتقاد بگیرد، نسبت به خودش مهربان باشد و خود را درک کند. این
خودمهربانی در مقابل رویکرد خود داوری قرار میگیرد که در آن، فرد خود را
به خاطر مشکلات کلی زندگی قضاوت و سرزنش کند، بهجای آنکه بهطور فعال،
تسکیندهنده و آرامشبخش خود در زمان آشفتگیها باشد».
این محققان
میافزایند: «درواقع انسانهایی که نسبت به خود، دلسوزی دارند، درک میکنند
که کامل نبودن و شکست خوردن و تجربه سختیهای زندگی، غیرقابلاجتناب است.
بنابراین، زمانی که با تجارب سخت زندگی مواجه میشوند، بهجای آنکه از
نرسیدن به ایده آلهای خود عصبانی شوند، تمایل دارند با خود با مهربانی
رفتار کنند».
به گفته محققان فوق، متغیر مهم دیگر، انزوا است که نقش
مهمی در خودافشاییِ برخط دارد. اغلب افراد هنگام توجه به معایب شخصی خود،
احساس تنهایی و دور بودن از دیگران میکنند. به همین دلیل، این افراد ممکن
است برای احساس نزدیکی کردن، به سمت فضای مجازی بروند. در این پژوهش نیز
نشان داده شد که انزوا با خودافشایی رابطه مثبت دارد.
یافتههای این
پژوهش حاکی از آن هستند که افراد خود دلسوز، چون میدانند فضای مجازی محیط
امنی برای در میان گذاشتن خواستههای آنان نیست، کمتر رمز و راز زندگی خود
را در فضای مجازی بازگو میکنند و به همین خاطر، با خودآگاهی نسبت به
ارائه اطلاعات شخصی و خصوصی خود اقدام میکنند.
همچنین، افرادی که
ذهن آگاهی بالایی دارند، به دلیل باخبر بودن مداوم از هیجانات و احساسات
خود، اطلاعات خود را بهصورت بیمارگونه در فضای مجازی منتشر نمیکنند. این
افراد نیز میدانند وقتی دچار مشکلاتی مانند تنهایی و مشکلات هیجانی هستند،
فضای مجازی جای مناسبی برای تبادل احساسات و مسائل شخصی و خصوصی نیست.
بنابراین، کمبود خود دلسوزی، زمینه قربانی شدن در فضای مجازی را فراهم
میکند.
یافتههای دیگری از این تحقیق، نشان داد که ابراز هیجان
مثبت و صمیمت، رابطه منفی و ابراز هیجان منفی، رابطه مثبت با خودافشاییِ
برخط در فضای مجازی دارد.
میکائیلی و همکارانش در این پژوهش، اعتقاد
دارند: «افرادی که هیجانات خود را بروز میدهند، خیلی کمتر دچار اختلالات
روانشناختی میشوند. وقتی محیط برای فرد ناشناخته است و فرد توانایی ابراز
هیجان مثبت را دارد، کمتر به خودافشایی در فضای مجازی روی میآورد. ولی
افرادی که بیمحابا به ابراز هیجان روی میآورند یا ابراز هیجان منفی
دارند، احتمال اینکه در فضای مجازی نیز این رفتار خود را ادامه دهند،
افزایش مییابد».
این محققان ادامه میدهند: «اگر افراد یاد بگیرند
بهصورت مثبت و صحیح هیجانات خود را بروز دهند، کمتر درگیر خودافشایی در
فضای مجازی میشوند و سوءاستفاده از این افراد نیز کاهش مییابد. بروز منفی
هیجانات، باعث کاهش سلامت روان افراد شده و درنهایت سبب میشود بهطور
بیمارگونه مسائل شخصی خود را در این فضا ابراز کنند».
با توجه به
یافتههای این پژوهش که در مجله «فرهنگ در دانشگاه اسلامی» متعلق به
پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در
دانشگاهها منتشر شده، باید به نقش ابرازگری هیجانی و خود دلسوزی،
بهعنوان پیشبینی کننده خودافشاییِ برخط توجه ویژهای داشت.
این
یافتهها نشان از آن دارند که مسئولین امر، لازم است با برگزاری کارگاهها و
اطلاعرسانی به دانشجویان و افراد دیگر، کمک کنند تا از میزان خودافشایی
در فضای مجازی کاسته شود.
ابتلا به بیماری آلزایمر یا اشکال دیگر زوال عقل، حداقل اگر عمری طولانی داشته باشید، ممکن است اجتناب ناپذیر به نظر برسد. در شرایطی که آمار و ارقام ابتلا به زوال عقل هشدار دهنده هستند، اما اقدامات بسیاری را می توانید انجام دهید تا خطر ابتلا به این شرایط را کاهش دهید.
به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "پریونشن"، عامل کلیدی که باید مد نظر قرار دهید بر پایه یک سبک زندگی سالم شکل می گیرد. اگرچه ژن های شما به احتمال زیاد نقشی مهم در ابتلا به زوال عقل - مجموعه ای از علائم که شامل از دست دادن حافظه و دشواری در صحبت کردن یا نوشتن به روشی یکپارچه، شناختن افراد و مکان های آشنا، و انجام وظایف روزانه می شوند - یا عدم ابتلا به آن ایفا کنند، مراقبت از خود نیز عاملی کلیدی است.
در ادامه هشت عامل خطرآفرین که برای کاهش خطر ابتلا به شرایط کشنده زوال عقل باید از آنها پرهیز کنید، معرفی شده اند.
افزایش وزن
اگر وزن شما به طور پیوسته در حال افزایش است باید این روند را متوقف کنید. بنابر نتایج مطالعه ای که در نشریه پزشکی Alzheimer’s & Dementia منتشر شد، افرادی که از شاخص توده بدنی (BMI) بیشتر برخوردار هستند، نسبت به آنهایی که وزن عادی دارند، احتمال بیشتری دارد به زوال عقل مبتلا شوند. هر پنج واحد افزایش در شاخص توده بدنی، خطر ابتلا به زوال عقل را به میزان یک سوم افزایش می دهد.
افزایش قند خون
دیابت نوع 2 کنترل نشده دیر زمانی است که با ابتلا به زوال عقل پیوند خورده است، زیرا قند خون افزایش یافته به تمام اندام های بدن انسان، از جمله مغز، آسیب وارد می کند. اما حتی افزایش اندک در قند خون نیز می تواند مشکل آفرین باشد. نتایج مطالعه ای که در دانشگاه هاروارد انجام شد و در نشریه New England Journal of Medicine منتشر شد، نشان داد، افرادی که میانگین قند خون آنها 115 میلی گرم در دسی لیتر - محدوده پیش دیابت - بود، نسبت به افرادی که قند خون عادی داشتند، 20 درصد احتمال بیشتری داشت تا به زوال عقل مبتلا شوند.
افزایش اندک در سطح قند خون می تواند با التهاب همراه باشد، که به مغز آسیب وارد می کند. اگر بیش از 45 سال سن دارید، برای حصول اطمینان از این که در محدوده پیش دیابت یا دیابت قرار ندارید، هر ساله قند خون خود را آزمایش کنید. اگر اضافه وزن دارید یا با عوامل خطر آفرین دیگر مواجه هستید، این کار را از سنین پایینتر آغاز کنید.
کم تحرکی
ورزش موجب می شود تا سطوح فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF)، پروتئینی که از مرگ سلول های مغزی موجود پیشگیری کرده و به تولید سلول های جدید کمک می کند، افزایش یابد. نتایج مطالعه ای که توسط پژوهشگران دانشگاه بوستون انجام شد و در نشریه JAMA Neurology منتشر شد، نشان داد، افرادی که بالاترین سطوح BDNF را دارند، کمترین میزان ابتلا به زوال عقل را تجربه می کنند.
اگر کم تحرک هستید، نگران نشوید زیرا هیچگاه برای آغاز مسیر افزایش فعالیت جسمانی دیر نیست. بنابر مطالعه دانشگاه بوستون، افرادی که بیش از 50 سال سن داشته و مشکلات حافظه را گزارش کردند، اما حدود 9,000 گام در هفته پیادهروی می کردند، هم از نظر حافظه و هم توانایی شناختی نسبت به گروه کنترل بهبود بیشتری را نشان دادند. شما می توانید تنها با 30 دقیقه ورزش با شدت متوسط تا شدید (مانند پیاده روی سریع) در روز از فواید تحرک بدن در مقابله با زوال عقل بهرهمند شوید.
مصرف ناکافی از مواد غذایی حاوی چربی
مصرف چربی لزوما موجب چاق شدن شما نمی شود و حتی ممکن است از بدن و مغز شما نیز محافظت کند. افرادی که یک رژیم غذایی با محتوای چربی زیاد را دنبال می کنند به طور معمول کربوهیدرات ، به ویژه کربوهیدرات های پالایش شده، کمتری مصرف می کنند. مصرف کربوهیدرات می تواند موجب التهاب و در نهایت زوال عقل شود. نتایج مطالعه ای که در سال 2012 توسط کلینیک مایو انجام شد، نشان داد، افرادی که چربی بیشتری مصرف می کنند - یک سوم از کل کالری های دریافتی - در مقایسه با آنهایی که سهم چربی در رژیم های غذاییشان کمتر از یک چهارم بود، 42 درصد احتمال کمتری داشت اختلال شناختی را تجربه کنند.
کمتر از 50 درصد از کل کالری های دریافتی خود را از مصرف کربوهیدرات ها تامین کنید و بر چربی های سالم، دوستدار قلب و تقویت کننده مغز مانند آنهایی که در روغن زیتون، بذر کتان، مغزهای خوراکی و ماهی های چرب یافت می شوند، متمرکز شوید.
کمبود ویتامین D
افراد بسیاری به میزان کافی ویتامین D دریافت نمی کنند و این در شرایطی است که نیاز به این ماده مغذی با افزایش سن بیشتر نیز می شود. مقدار مصرف توصیه شده روزانه برای این ویتامین 600 واحد بین المللی برای افراد کمتر از 70 سال و 800 واحد بین المللی برای افراد پیرتر است. ویتامین D برای طیف گسترده ای از فعالیت های بدن نیاز است و سلامت مغز نیز در میان آنها قرار دارد.
نتایج مطالعه ای که در نشریه Neurology منتشر شد، نشان داد که خطر ابتلا به زوال عقل در افرادی که از کمترین سطوح ویتامین D برخوردار هستند، نسبت به شرکت کنندگانی با بیشترین میزان این ویتامین 53 درصد بیشتر بوده است. و میزان خطر برای افرادی که به شدت با کمبود ویتامین D مواجه بودند تا 125 درصد افزایش داشت.
مصرف نوشیدنی های رژیمی
نتایج مطالعه ای که توسط دانشگاه بوستون انجام شد و در نشریه Stroke منتشر شد، نشان داد، افرادی که روزانه حداقل یک نوشیدنی شیرین شده با شیرین کننده های مصنوعی را مصرف می کنند، در مقایسه با افرادی که از مصرف این نوشیدنی ها پرهیز می کنند، تقریبا سه برابر احتمال بیشتری دارد طی یک دهه به بیماری آلزایمر مبتلا شوند. مصرف روزانه نوشیدنی های شیرین معمولی یا رژیمی با حجم مغز کوچکتر پیوند خورده است.
نوشیدنی های شیرین (چه دارای شکر یا شیرین کننده مصنوعی باشند) به نظر می رسد محرک التهابی است که به مغز آسیب می زند. همچنین، آنها ممکن است زمینه ساز ابتلا به بیماری هایی مانند بیماری قلبی و دیابت نوع 2 شوند که خطر زوال عقل را افزایش می دهند.
زندگی در اماکن شلوغ
ساکنان شهرها باید هوشیار باشند، زیرا بنابر نتایج مطالعه پژوهشگران کانادایی که در نشریه Lancet منتشر شد، افرادی که در فاصله 50 متری از جاده هایی با ترافیک زیاد زندگی می کنند، در مقایسه با آنهایی که در فاصله بیش از 300 متری ساکن هستند، هفت درصد احتمال بیشتری دارد به زوال عقل مبتلا شوند. پژوهش های پیشین پیوندی بین آلودگی هوا و بیماری قلبی را نشان داده بودند، از این رو پژوهشگران معتقدند که آلودگی هوا وارد جریان خون شده و موجب التهاب می شود، که بر قلب و مغز انسان تاثیرگذار است.
تنهایی
بنابر نتایج مطالعه ای که در نشریه Journal of Neurology Neurosurgery & Psychiatry منتشر شد، خطر ابتلا به زوال عقل در افراد مجرد نسبت به همتایان متاهل خود 42 درصد بیشتر است. افراد مجرد ممکن است بیشتر احساس تنهایی و افسردگی را تجربه کنند، که از عوامل خطرآفرین برای زوال عقل محسوب می شوند.
البته برای فرار از تنهایی تنها گزینه موجود ازدواج نیست، بلکه با برقراری ارتباطات اجتماعی نیز می توانید خطر ابتلا به زوال عقل را کاهش دهید. در همین راستا، با دوستان خود وقت بگذارنید یا در جلسات گروه های پشتیبان شرکت کنید و به طور کلی در جامعه حضور داشته باشید. از این طریق نه تنها شانس بیشتری برای تقویت مغز و ذهن خود دارید، بلکه شادتر نیز خواهید بود.
به گفته محققان، داشتن مغز سالم برای یک زندگی سالم تر و پربارتر ضروری است.
به گزارش مهر، انجمن قلب آمریکا هشدار می دهد افزایش نرخ ابتلا به فشارخون بالا، دیابت و چاقی تهدیدی برای حفظ سلامت مغز است.
طبق اعلام این انجمن، یک فرد از هر سه فرد بزرگسال مبتلا به فشارخون بالاست که بیش از نیمی از این تعداد مبتلا به فشارخون کنترل نشده هستند.
مشکل چاقی هم وضعیتی بهتر ندارد و نرخ چاقی در زنان بیش از مردان است.
موارد ابتلا به دیابت هم در حال افزایش است بطوریکه نرخ افراد مبتلا به دیابت در سال ۲۰۱۴ در مقایسه با سال ۱۹۸۰ چهار برابر شده است.
به گفته محققان، همه این موارد قابل کنترل هستند و کاهش این فاکتورهای پرخطر می تواند از بروز بیماری های مهم مغزی نظیر سکته و دمانس (زوال عقل) تا حد زیادی پیشگیری نماید.
متخصص مغز و اعصاب گفت: اضطراب ناشی از قرار گرفتن در معرض اخبار منفی، به طور مداوم فشار خون در بدن را افزایش داده و میتواند سبب بروز سکته مغزی شود.
فرهاد عصارزادگان در گفتوگو با فارس، در ارتباط با تأثیر استرس و اخبار منفی بر سلامت مغز و اعصاب اظهار داشت: افزایش استرس، فشار خون را در بدن بیشتر کرده و این مسأله یک عامل برای سکته مغزی به شمار میرود. از طرفی بیماریهایی همچون MS نیز بدون ارتباط با استرس نیست.
وی افزود: بر اساس برخی از تحقیقات، مشخص شده بیماران مبتلا به MS در زمانی که دچار استرس حاد هستند، حملات آنها عود میکند. از طرفی این اختلال میتواند سبب بیخوابی در افراد شده و این موضوع در مبتلایان به صرع سبب برانگیختهتر شدن وضعیت تشنج خواهد شد.
این متخصص مغز و اعصاب، بیان داشت: البته استرس به میزان کم برای بدن بد نیست، بهطورمثال فردی که قصد انجام امتحانی را دارد، اگر استرس نداشته باشد و بیخیال و بیتوجهی از خود نشان دهد، قطعاً نتیجهای از امتحان نخواهد برد. بنابراین مشکل زمانی ایجاد میشود که حجم استرس بالا و حاد باشد.
عصارزادگان بیان داشت: استرس اختلال عملکردی در بدن ایجاد کرده و شخص را از تصمیمگیری مناسب بازمیدارد. همچنین سردرد، افزایش فشار خون از دیگر عوارض استرس حاد است که در معرض اخبار منفی قرار گرفتن این وضعیت را تشدید میکند.
وی در پایان توصیه کرد: خانوادهها خود و فرزندانشان را کمتر در معرض اخبار منفی قرار داده و از مزایای اخبار مثبت و تأثیر آن بر بدن غافل نشوند.
حتی اگر اکسیری برای تجربه زندگی بیش از 100 سال وجود نداشته باشد، اما بخش قابل توجهی از قدرت سن همچنان در دستان شما قرار دارد.
به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "تودی"، احتمالا نخستین چیزی که برای تجربه عمر طولانی در ذهن شما نقش می بندد، تغذیه سالم است، که البته یکی از کلیدیترین عوامل محسوب می شود. اما بررسی ها نشان داده اند که در کنار تغذیه، سالمترین افراد آنهایی هستند که زندگی معناداری داشته و به آن متعهد هستند. این افراد به سختی کار می کنند، به خانواده خود اهمیت می دهند و روابط نزدیک، پایدار، و مسئولانه را شکل می دهند.
در همین راستا، برای تجربه عمر طولانیتر می توانید برخی تغییرات در سبک زندگی خود را مد نظر قرار دهید که در ادامه به موثرترین آنها اشاره می شود.
از صندلی خود فاصله بگیرید
شواهد علمی بسیاری نشان داده اند که فعالیت جسمانی یکی از عوامل کلیدی برای عمر طولانی است، اما برای تحقق این هدف نیازی به حضور مداوم در باشگاه یا دویدن در مسابقات ماراتن نیست.
حتی انجام ورزش حرفه ای و رسمی ضروری نیست، اما اگر به این کار علاقمند هستید می توانید به آن ادامه دهید. در حقیقت، فعال نگه داشتن بدن یا افزایش سطح فعالیت جسمانی عامل کلیدی محسوب می شود. بر همین اساس، حتی پیاده روی های منظم روزانه و پرهیز از یک سبک زندگی کم تحرک نیز می توانند به شما در تجربه عمری طولانیتر کمک کنند.
از چالش در محیط کار و فراتر از آن لذت ببرید
افراد بسیاری فکر می کنند برای دستیابی به سلامت خوب باید زندگی را آسان بگیرند، از سخت کار کردن پرهیز کنند و زمان زیادی را در تعطیلات و سفرهای تفریحی سپری کنند، اما کشفیات پژوهشگران عکس این شرایط را نشان می دهد.
افرادی که به سختی کار می کنند و به موفقیت های بسیاری دست می یابند - افراد متعهد و موفق - از بسیاری جهات شکوفا می شوند. این باور وجود دارد که استرس روزانه چیز بدی است و این نوع نگرانی ناسالم است. اما باید به این نکته اشاره داشت که اختلال فیزیولوژیکی مزمن مشابه با چیزی مانند سخت کار کردن، چالش های اجتماعی یا شغل های چالش برانگیز نیست.
حضور در شغلی چالش برانگیز در محیطی که از شما پشتیبانی می شود و دسترسی به ابزارهای مناسب وجود دارد می تواند بسیار سالم نیز باشد. اما اگر در یک فضای کاری خصمانه با توانایی محدود در انجام وظیفه خود گرفتار شده اید، ممکن است زمان تغییر شغل فرا رسیده باشد.
با دیگران در ارتباط باشید
هنگامی که موضوع جوان باقی ماندن مطرح می شود، فعال باقی ماندن تنها به جنبه جسمانی محدود نمی شود، بلکه جنبه های اجتماعی زندگی را نیز در بر می گیرد. در ارتباط بودن با اعضای خانواده که پشتیبان شما هستند، انجام برخی کارها به همراه دوستان و کمک به دیگران، چه در محل کار یا در قالب فعالیت های داوطلبانه، می توانند در تجربه عمری طولانیتر موثر باشند.
ازدواج را مد نظر قرار دهید
افرادی که رابطه ای پایدار و رضایت بخش با همسر خود دارند، به طور معمول سالمتر هستند.
اما زنانی که از یک رابطه ضعیف و ناخوشایند با همسر خود خارج می شوند و ازدواج نمی کنند شرایط بهتری را تجربه می کنند. این حالت برای زنان بیوه نیز صادق است.
اما چرا زنان پس از طلاق یا بیوه شدن از طول عمر بالایی برخوردار هستند؟ روابط اجتماعی خوب، به طور معمول با زنان دیگر یا گروه های اجتماعی یا فرزندان، عامل کلیدی در این زمینه است.
با افراد سالم دوست باشید
یکی از بهترین روش ها برای این که یک زندگی سالم و طولانی را تجربه کنید این است که با افرادی سالم، فعال و متعهد در زندگی خود در ارتباط باشید. پیوستن به گروه های اجتماعی و حضور در فعالیت های تفریحی یا سفرهای کوتاه شما را به سمت فعالیت های سالم دیگر هدایت خواهد کرد.
اختلال افسردگی ماژور (MDD) یک بیماری روانپزشکی شایع و یکی از دلایل عمده ناتوانی در جهان محسوب می شود. بین 20 تا 25 درصد بزرگسالان ممکن است حداقل یک بار در برهه ای از زندگی خود افسردگی ماژور را تجربه کنند. کودکان، نوجوانان و سالمندان نیز می توانند از این شرایط رنج ببرند.
به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "پاور آو پازیتیویتی"، افسردگی ماژور یا افسردگی بالینی با خلق و خوی افسرده و گرفته در بیشتر طول روز، گاهی اوقات به طور ویژه هنگام صبح، و از دست دادن علاقه فرد به انجام فعالیت ها و روابط عادی بروز می کند، که علائم حداقل به مدت دو هفته هر روز ادامه دارند.
بنابر DSM-5، راهنمایی که برای تشخیص اختلالات سلامت روانی مورد استفاده قرار می گیرد، از دیگر نشانه های اختلال افسردگی ماژور می توان به موارد زیر اشاره کرد:
خستگی یا فقدان انرژی تقریبا در هر روز
احساس بی ارزشی یا گناه تقریبا در هر روز
ناتوانی در تمرکز، تردید
بی خوابی یا هایپرسومنیا (خواب بیش از حد) تقریبا در هر روز
از دست دادن علاقه یا رضایت برای انجام فعالیت های مختلف تقریبا در هر روز (این نشانه به طور قابل توجهی توسط دیگران قابل گزارش است)
بی قراری یا احساس کرختی
تفکرات عودکننده مرگ یا خودکشی
کاهش یا افزایش چشمگیر وزن
به رغم تلاش های صورت گرفته برای بررسی و مطالعه لایه های مختلف افسردگی، از جمله دلایل اختلال افسردگی ماژور، درک دانشمندان از افسردگی همچنان محدود باقی مانده است. انجام مطالعات در اندازه های کوچک، زیر مجموعه های بسیار افسردگی، روش های درمان مختلف، و جمع آوری و تفسیر مختلف از داده ها امکان نتیجه گیری های یکسان و یکپارچه را دشوار کرده اند.
برای غلبه بر محدودیت های پژوهش های پیشین، دانشمندان طی مطالعه ای که در نشریه Molecular Psychiatry منتشر شده است، از یک متا-آنالیز استفاده کرده که داده های 15 مطالعه مختلف را ترکیب کرده است. پژوهشگران این مطالعه بر این باورند که یافته های آنها نشان دهنده دقیقترین نتایج تاکنون هستند، زیرا با دلایل و اثرات نوروبیولوژی افسردگی مرتبط هستند.
تیم پژوهشی از 8,927 اسکن مغزی انجام شده توسط دستگاه MRI استفاده کرده اند. 7,199 اسکن به افراد سالم و 1,728 اسکن به بیماران مبتلا به اختلال افسردگی ماژور تعلق داشتند.
یافته های اصلی پژوهشگران به طور خلاصه شامل موارد زیر می شوند:
1. بیماران مبتلا به اختلال افسردگی ماژور از حجم هیپوکامپ به طور قابل توجهی کمتر نسبت به افراد سالم برخوردار بوده اند.
هیپوکامپ بخشی از سیستم لیمبیک مغز است و نقش های مهمی در ترکیب اطلاعات از حافظه کوتاه مدت و بلند مدت، و در حافظه فضایی که ناوبری را امکان پذیر می سازد، ایفا می کند.
هیپوکامپ بیماران مبتلا به اختلال افسردگی ماژور تقریبا 11.2 درصد کوچکتر از افراد سالم بوده است.
2. بیماران مبتلا به اختلال افسردگی ماژور دارای آمیگدال مغز کوچکتری نیز بوده اند.
آمیگدال بخشی بادامی شکل از نورون ها در عمق لوب گیجگاهی میانی مغز است، که نشان داده است نقش مهمی در پردازش احساسات ایفا می کند.
آمیگدال بیماران مبتلا به اختلال افسردگی ماژور تقریبا چهار درصد کوچکتر از افراد سالم بوده است.
3. بیماران مبتلا به اختلال افسردگی ماژور بزرگ شدن بطن های جانبی مغز را نشان داده اند.
بطن های مغز شبکه ای ارتباطی از حفره های پر شده با مایع مغزی نخاعی (CSF) هستند. بزرگ شدن بطن های جانبی با کاهش حجم مغز پیوند خورده است.
اسکن های مغزی تفاوت حدود سه درصدی در اندازه بطن های جانبی بین دو گروه از افراد مورد مطالعه را نشان داده اند.
4. کوچک شدن مغز در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی ماژور که نشانه های بیماری در آنها پیش از سن 21 سالگی پدیدار شده بود، چشمگیرتر بوده است.
5. تشخیص زودهنگام اختلال افسردگی ماژور ممکن است برخی اثرات تغییر دهنده مغز را مهار کند.
سخن پایانی
درک اثرات افسردگی فرصتی برای درمان هدفمندتر را فراهم می کند.
همچنین، اثرات افسردگی بر مغز با درمان مناسب قابل بازگشت هستند. اخیرا دانشمندان دانشکده پزشکی هاروارد و بیمارستان مک لین دریافتند که درمان های غیر دارویی، از جمله استفاده از تمرینات شناختی، به بهبود حافظه، عملکرد اجرایی و سرعت پردازش در بیماران مبتلا به افسردگی کمک می کنند.