عصر ایران -
آیا شما نیز جز آن دسته افرادی هستید که حس می کنند تنها در حال سپری کردن
روز هایشان اند؟ اگر این چنین است، احتمالاً رویای آزادی بیشتر، زمان
بیشتر، هیجان بیشتر و حتی عشق بیشتری را در سر می پرورانید.
برای
بهره بردن از عمر و داشتن آرامش - برغم وجود همه مشکلات - این چند پیشنهاد
را جدی بگیرید. یادتان باشد که هر لحظه از زندگی تان که می گذرد قابلیت
بازگشت ندارد و باز یادتان باشد که هنر ما به عنوان انسان این است که می
توانیم در عین داشتن مشکلات فراوان، جزیره زندگی مان را بنا کنیم و آسوده
اش داریم. قبل از خواندن این پیشنهادها، این باور را در خود ایجاد کنید که
شاد بودن حق شماست و شما هم می توانید و باید شاد باشید:
1 - یک
لیست از علاقه مندی های خود تهیه کنید و هر کدام را که به انجام می رسانید
تیک بزنید. برخی از این تیک ها شاید سال ها طول بکشد ولی ارزشش را دارد.
یادتان باشد که نوشتن علاقه مندی ها، باعث تمرکز انرژی و انگیزه بیشتر برای
تحقق آنها می شود.
2 - زندگی خیلی ها مانند رانندگی بی مقصد است. شما این طور نباشید. اهداف تان را مشخص کرده و آن ها را یادداشت کنید. این هدف بندی می تواند ماهانه، 5 ساله، 10 ساله و ... باشد. نقشه راه تان همیشه جلوی چشم تان باشد. نمی شود صبر کرد تا زندگی خودش برای ما مسیرمان را تعیین کند! باید دست به کار شد و هر چه در توان هست را در جهت عملی ساختن ایده ها و هدف ها به کار بست.
3 - برای دیگران زندگی نکنید. مسیر زندگی خود را بنا بر انتظاراتی که دیگران از شما دارند، برنامه ریزی نکنید، فرقی ندارند که منظور از دیگران چه کسانی باشد. در یک پژوهش از سالمندانی که در پایان عمرشان قرار داشتند از حسرت هایشان پرسیدند و اکثرشان در این جمله متفق القول بودند: ای کاش برای دیگران زندگی نمی کردم.
البته که نباید مسیری را نیز انتخاب کنید که سبب صدمه زدن به دیگران شود و این نکته، مرز بین خودخواهی و زندگی برای خود است.
4 - یاد بگیرید که "مسؤولیت صد در صدی" زندگی تان را خودتان بپذیرید. اگر با کسی مشکل دارید، به فکر انداختن تقصیر بر گردن او نباشید. او صد در صد از جانب خودش مقصر است و شما صد در صد از جانب خودتان مسؤول هستید. این را تمرین کنید، آنگاه از غر زدن، فرافکنی و ایفای نقش قربانی رها می شوید و انرژی تان برای مدیریت خودتان متمرکز می شود.
5 - خرچنگ های درون سطل مانع رهایی تان نشوند! خرچنگ ها اگر در یک سطل باشند و یکی از آن ها در حال بیرون رفتن از آن باشد، او را دوباره به داخل می کشند. زمانی که شما نیز نُرم موجود در اطراف تان را می شکنید، از جانب کسانی که دوست تان دارند، عقب کشیده می شوید و این از نظر آنها یک عکس العمل طبیعی است. وقتی راهی متفاوت را معقولانه انتخاب کردید، اجازه ندهید کلیشه های جامعه و ذهنیت های قبلی خودتان و ترس های اطرافیان مانع از حرکت شما شود. شما که نمی خواهید تا ابد داخل سطل زندگی کنید.
6 - از شکست نترسید. کسانی که از شکست می ترسند، اساساً کار جدیدی را آغاز نمی کنند چون ممکن است شکست بخورند. شکست بخشی از روند تکاملی ماست. از آن استقبال کنید.
تحقیقات متعددی ثابت کرده است که افراد درباره چیزهایی می ترسند که در اغلب مواقع، یا اصلاً اتفاق نمی افتد یا خطر و آسیب به حدی که تصور می شده، نیست.
7 - خود را در معرض افکار منفی، سخنان منفی و آهنگ های غم انگیز قرار ندهید. دانشمندان ثابت کرده اند حرف می تواند حتی روی روندهای بدنی هم اثرگذار باشد.
8 - چیز هایی که نمی توانید تغییر دهید را رها کنید ( حتی فکرتان را هم مشغول شان نکنید؛ خب نمی شود دیگر!). انرژی و زمان خود را بر اصلاح و تغییر آن چه می توانید تغییر دهید متمرکز کنید، نه چیز هایی که کاری از دستتان بر نمی آید! گاهی وقت ها بی خیالی ، عین خردمندی است.
9 - از بدن خود محافظت کنید. آب به اندازه کافی بنوشید، غذای سالم بخورید، خواب شبانه کافی و با کیفیت داشته باشید و ورزش را نیز فراموش نکنید. هر کدام از ما فقط یک بدن داریم.
10 - از ذهن خود محافظت کنید. بیشتر کتاب بخواهید. همان طور که اجازه نمی دهید هر اطلاعاتی وارد رایانه تان شود و آن را ویروسی کنید، اجازه ندهید اطلاعات ویروسی هم وارد مغزتان شود. مثلاً چه نیازی هست حتماً صحنه خشونت باری را در یک رسانه ببینید و فکر و روح تان به هم بریزد؟ از 40 سالگی به بعد هم کار فکری مثل حل کردن جدول یادتان نرود تا مغز آمادگی اش را حفظ کند.
11 - زندگی های بسیاری در "حسرت گذشته" و "نگرانی آینده" تباه شده است. برای آینده برنامه ریزی کنید ولی تمرین کنید که در "حال" و "لحظه اکنون" زندگی کنید. "زندگی واقعی" شما درست در "همین ثانیه" ای که در آن هستید جریان دارد.
12 - به کودک درون تان اجازه دهید به زندگی اش ادامه دهد. پدر، مادر، دانشجو، مدیرعامل، کارمند و کاسب شدن، دلیل های موجهی برای یک زندگی عصا قورت داده و خشک نیستند.
13 - با ترس های خود رو به رو شوید. یا آنها را به رسمیت بشناسید یا از بین ببرید. تکلیف تان را با آنها مشخص کنید. هیچ اشکالی ندارد آدم ها از بعضی چیزها بترسند. فقط حواس تان باشد اکثر ترس ها غیر واقعی اند و خطری برای تان ندارند. مثلاً حرف زدن در جمع، خیلی ها را می ترساند اما واقعیت این است که حرف زدن در جمع، تا حالا کسی را نکشته و حتی مجروح هم نکرده و آسیب روحی هم نرسانده است! هر چه بیشتر ترس هایتان را بشناسید و بکوشید یکی یکی از بین شان ببرید، زندگی زیباتر و رهاتری خواهید داشت.
14 - بکوشید چیزهای تازه یاد بگیرید. در دوره های آموزشی شرکت کنید. به ویژه وقتی سن تان بالا می رود، در دوره های آموزشی که به زندگی و کارتان مرتبط نمی شوند شرکت کنید تا مغزتان به چالش کشیده شود و شادابی اش حفظ شود. مثلاً حتی اگر نمی خواهید کافی شاپ بزنید، به یک دوره چند روزه آموزش کافی شاپ بروید. مغز با ورودی های غیرمنتظره، رفرش می شود.
15 - کاری را
انجام دهید که از صمیم قلب دوستش دارید. اگر کارتان را دوست ندارید، ریسک
کنید و تغییرش دهید اما اگر به دلیل مسائل اقتصادی و نظایر آن، امکان تغییر
شغل برای تان میسر نیست، بکوشید با همین کار فعلی تان ارتباط بگیرید،
برایش معنا تعریف کنید و با علاقه انجامش دهید. منظور از معنا بخشیدن به
کار این است که ارزش و نتیجه کار را در نظر بگیرید. اگر مسؤول بایگانی یک
اداره دولتی هستید، فقط به این فکر نکنید که بین یک سری پرونده نشسته اید و
عمرتان را تباه می کنید بلکه به این فکر کنید که حافظ اسناد مردم هستید و
هر جا که نیازشان باشد، این شما هستید که می توانید با در اختیار دادن
مدارک، به آنها و به جریان زندگی شان کمک کنید. واقعیت هم این است که هر
شغلی معنایی دارد که بدون توجه به آن معنا، کسالت بار خواهد شد.
یادتان باشد که شما و شغل تان همنشین هم هستید و اگر رابطه تان را با هم خوب نکنید، فرسوده می شوید.
16 - به پیروزی و موفقیت فکر کنید. خود را برای پیروزی آماده کنید. ذهن تان پیروزی محور باشد. همه ما به صورت ذاتی علاقه به برد داریم اما تنها عده محدودی خود را برای آن آماده می کنند. همیشه به خودتان بگویید پیروز شدن حق من است.
17 - مهربان باشید و عشق بورزید. محققان دریافته اند مهربانی باعث سلامت بیشتر انسان می شود چون مهربانی ترشح هورمون های مفید در بدن را افزایش می دهد. ویژگی هایی مانند حسادت، دشمنی، کینه و ... باعث ترشح هورمون های استرس در بدن هستند.
18 - به والدین خود عشق بورزید و آنها را گرامی بدارید. آنها پشتوانه روحی شما هستند، حتی اگر خودتان پدر و مادر شده اید.
19 - لبخند بخشی از وجودتان باشد. راحت تر از قبل بخندید و برای خندیدن منتظر بهانه های بزرگ نباشید. خنده، حتی اگر الکی هم باشد، مغز را شاد می کند.
20 - زمانی را منحصرا به کارهایی که دوست دارید، اختصاص دهید. اگر از نداشتن فرصت کافی شکایت دارید، در وهله اول باید بدانید که خودتان این شرایط را به وجود آورده اید (مسؤولیت صد در صدی). به روح خود نیز اهمیت دهید. مشغله های روزمره توجیه مناسبی برای نداشتن زمان در جهت انجام کارهایی که آرزویش را دارید نیست. عمرتان دارد می گذرد.
21 - با تنبلی مبارزه کنید که عامل اصلی بسیاری از عقب ماندگی هاست. روش ابتکاری خودتان را برای مبارزه با تنبلی ابداع کنید. یکی از سخنرانان "تد" می گفت هر گاه برای کاری تنبلی می کند، از 5 به یک، شمارش معکوس می کند و خود را ملزم به انجام آن کار می نماید. همین یک راه ساده، زندگی او را متحول کرده است. شما هم راه خودتان را بیابید.
22 - نقاط ضعف خود را بی هیچ تعارفی شناسایی کنید. یکی از سخت ترین کارهای ممکن برای مردم، واقع گرا بودن است آن هم درست هنگامی است که نوبت به ضعف های خودشان می رسد. زمانی که قادر به تشخیص این نقاط ضعف و درک آن ها باشید، می توانید برای بهبود وضعیت تان روی خود کار کنید. مثلاً اگر بدانید نقطه ضعف تان زود از کوره در رفتن است، در موقعیت خشم، مراقبت بیشتری نسبت به خودتان خواهید داشت.
23 - خودتان را برای کارهای خوبی که می کنید، تشویق کنید و منتظر تحسین دیگرتان نباشید.
24 - از پیچیده و مرموز بودن بپرهیزید؛ ساده باشید. هر چه تقلای کمتری برای شاد بودن کنید، شاد تر خواهید بود.
25 - با افرادی معاشرت داشته باشید که دوست دارید آن گونه باشید. گفته می شود هر کس میانگینی از 5 نفر اطرافیان اش است.
26 - نا امیدی را کنار بگذارید. خطر های ناامیدی را به جان نخرید! خیلی از مواقع به هدف خود بسیار نزدیک هستیم اما به دلیل نا امیدی، آن را رها می کنیم بدون آن که بدانیم چقدر نزدیک بوده ایم.
27 - انتقادپذیر باشید.کسانی که ما را نقد می کنند به ما نقاط ضعف مان را نشان می دهند و این بهترین چیز است. به جای مقابله با آن ها و نظراتشان، کمی فکر کنید. شاید واقعا در مسیر اشتباه هستید.
28 - به جای آن که دنبال پول باشید، دنبال خوب کار کردن باشید. تجربه کارآفرینان و ثروت آفرینان بزرگ می گوید که آنها صرفاً روی درست انجام دادن کار تمرکز کرده اند و پول هم البته به دنبالش آمده است. با این روش، شادتر و آسوده تر زندگی خواهید کرد.
29 - ریسک کنید اما نه تمام زندگی تان را. انسان هایی که ریسک نمی کنند، ممکن است سقوط نکنند ولی پرواز هم نخواهند کرد.
30 - سفر بروید. دنیا فقط همین محله و شهر و کشوری نیست که در آن هستید. سفر سرزنده تان می کند.
31 - مهارت های اجتماعی و ارتباطی خود را تقویت کنید. گروه دوستان تان را تقویت کنید و با آنها معاشرت کنید.
32 - کمی
از سرعت کار کردن تان بکاهید و بیشتر به خود، خانواده و دوستان تان برسید.
کار کنید ولی غرق در کار نشوید که از زندگی لذت نخواهید برد.
33 - همه احساسات
تان را سرکوب نکنید. یک محقق استرالیایی که درباره حسرت های انسان ها
تحقیق کرده می گوید که افراد سالمند زیادی به او گفته اند: ای کاش شجاعت آن
را داشتم که احساساتم را با صدای بلند بگویم... ای کاش به او می گفتم:
دوستت دارم.
سومین جلسه از دور ششم گفتوگوهای توسعه با محوریت بررسی اندیشه دکتر فرشاد مومنی، چهارشنبه 23آبان ماه در پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس، برگزار شد.
به گزارش عصر ایران، در این جلسه ذیل جنبههای نظری رویکرد فرشاد مؤمنی، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، خوانش او از مسئله توسعه در ایران و علل و موانع توسعهنیافتگی بررسی شد. لازم به ذکر است، سلسله نشستهای توسعه را اعضای موسسه «پویش فکری توسعه» با دبیری علمی محسن رنانی به پیش میبرند و در این راه به اتکای حمایت و پشتیبانی پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیتمدرس، این نشستها در محل این پژوهشکده برگزار میشوند.
نشستهایی که هدف از آن، تولید، تمرین، انتشار و ارتقای همکاریها و گفتوگوهای توسعهمحور میان متفکران و صاحبنظران دانشهای جامعهشناسی، اقتصاد، انسانشناسی، علوم سیاسی، روانشناسی و... است تا در نهایت از خلال ایجاد نوعی همافزایی گفتمانی، دستیابی به چارچوبی تحلیلی برای توضیح مسئله توسعه در ایران ممکن و راهکارهایی سیاستی و جامعهمحور برای آن تدوین شود. همچنین برگزاری سلسله گفتوگوهای توسعه از شهریورماه سال گذشته شروع شد که در پنج دوره قبلی آن به ترتیب، آرا و نظریات توسعهای محمود سریعالقلم، مقصود فراستخواه، مسعود نیلی، رضا داوریاردکانی و بایزید مردوخی بررسی شده است.
نشست چهارشنبه گذشته این پویش فکری نیز، به واکاوی نظریهها و بنیانهای فکری فرشاد مؤمنی اختصاص داشت که در این میان، علی عربمازار یزدی، علیاصغر سعیدی و علی دینیترکمانی به ارزیابی و نقد آثار این اقتصاددان پرداختند. مؤمنی در این جلسه با تأکید بر اینکه در میان اقتصاددانان توسعهای، پرطرفدارترین رویکرد همانا تقدم امر اجتماعی بر سایر امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است، اظهارکرد: «توسعه، دانشی بینرشتهای است و توسعهیافتگی، امر اجتماعی -در حال حاضر- نسبت به هر دوره تاریخی دیگر، از ضریب اهمیت بیشتری برخوردار است». وی ضمن بسط دیدگاههای خود با محور قراردادن تمهیدات نهادی و در عصر انقلاب دانایی، نقطه آغازین توسعه در ایران را، اصلاح سازههای ذهنی عموم مردمان جامعه و در هر جایگاه و مقام اجتماعی دانست.
وی با مقدم دانستن جایگاه عدالت، نسبت به آزادی، خاطرنشان کرد: «پروبلماتیک علوم انسانی و اجتماعی در قرن بیستویکم از سمت آزادی به عدالت، تغییر جهت داده که بیش از همه تابع تحولات موج سوم انقلاب صنعتی یا همان انقلاب دانایی است». به گفته مدیر مؤسسه مطالعاتی دین و اقتصاد و به نقل از شهید بهشتی، این آزادی است که میوه درخت عدالت است.» مؤمنی در بخش دیگری از صحبتهای خود به تبیین سطوح تحلیلی کلان، خُرد و توسعهایِ طرح شده در علم اقتصاد پرداخت و با تشریح جزئیات سطح تحلیل توسعه، کانون اصلی تمرکز این سطح تحلیل، یعنی روششناسی را توضیح داد.
پژوهشگران هندی ۱۲ حالت ناشناخته از مغز را شناسایی کردند که به عنوان منبع و سرچشمه تمامی فعالیتهای عصبی محسوب میشوند.
به گزارش ایسنا و به نقل از تلگراف، محققان هندی موفق به کشف ۱۲ حالت در مغز شدند که تاکنون شناخته نشده بود و به اعتقاد آنها این نقاط سرچشمهای برای تمامی فعالیتهای مغزی به شمار میآید، از معماهای ریاضی گرفته تا اختلالات عصبی و روانی.
محققان هندی اظهار کردند که هرکدام از این ۱۲ حالت مخفی نشان دهنده الگوهای ارتباطی میان نقاط مختلف در قشر مغز هستند.
قشر مغز لایه نازک از جنس ماده خاکستری است که سطح مغز را می پوشاند. این لایه از سلولهای عصبی مغز تشکیل شده است. ضخامت آن در نواحی مختلف مغز متفاوت است اما تقریبا در همه جا ضخامتی بین ۲ تا ۴ میلیمتر دارد.
این حالات همچنین نقاطی کلیدی در عملکردهای ذهنی عمیق مانند تفکر و حافظه به شمار میآیند.
محققان مرکز ملی تحقیقات مغزی هاریانا به همراه چند موسسه دیگر این پروژه را پیگیری کردند ودر آن از ابزارهای رایانهای و ابزارهای تصویربرداری مغزی استفاده کردند تاهمبستگیهای قشر مغز افراد را بررسی کنند.
افراد داوطلب در این آزمایش با چشمانی بسته در یک اتاق عایق از صدا قرار گرفتند.
این محققان اتصال داخلی میان ۶۸ ناحیه از قشر بیرونی مغز را بررسی کردند و امیدوارند که یافتههای آنها بینش جدیدی از عملکرد پیچیده مغز را برای ما فراهم سازد.
یک محقق در حوزه رایانه نیز در این پروژه شرکت کرد و با استفاده از تکنیک "یادگیری ماشین" به تجزیه و تحلیل اتصالات مغزی پرداخت.
"یادگیری ماشین" یکی از شاخههای وسیع و پرکاربرد "هوش مصنوعی" است که به تنظیم و اکتشاف شیوهها و الگوریتمهایی میپردازد که بر اساس آنها رایانهها و سامانهها توانایی تعلم و یادگیری پیدا میکنند.
بخشی از این درس:
"دن آریلی" ، در کتاب "نابخردی های پیش بینی پذیر" مثال جالبی را ذکر
کرده است؛ او می نویسد که چندی پیش آگهی اشتراک مجله "اکونومیست" را در
اینترنت دیده است. در این آگهی قیمت ها به شرح زیر بوده است:
- اشتراک اینترنتی: 59 دلار
- اشتراک چاپی: 125 دلار
- اشتراک چاپی و اینترنتی 125 دلار
ما در حالت عادی و بر اساس سنجه های درونی مان، واقعاً نمی دانیم که
اشتراک اینترنتی اکونومیست واقعاً 59 دلار می ارزد یا خیر؟ همچنین نمی
دانیم ارزش دارد برای اشتراک چاپی اش 125 دلار بپردازیم یا نه؟
وقتی نمی دانیم که می ارزد یا نه، احتمال این که مشترک هیچ کدام از این دو (اینترنتی و چاپی) نشویم بالاست.
اما
وقتی گزینه سوم را می خوانیم به یک "اطمینان" می رسیم: این یکی بهتر است
چون وقتی چاپی 125 دلار است، لابد وقتی چاپی و اینترنتی را باهم 125 دلار
می دهند، به صرفه تر است.
"آریلی"، این آگهی را بین 100 نفر از دانشجویانش به آزمایش گذاشت، یک بار با گزینه دوم و یک بار بدون گزینه دوم.
نتیجه آزمایش اول (با سه گزینه):
- اشتراک اینترنتی: 16 دانشجو
- اشتراک چاپی: هیچ کس
- اشتراک چاپی و اینترنتی: 84 دانشجو
نتیجه آزمایش دوم (با دو گزینه):
- اشتراک اینترنتی: 68 دانشجو
- اشتراک چاپی و اینترنتی: 32 دانشجو
اکونومیست چه کرده بود؟
طراحان آگهی اکونومیست دوست داشتند
مردم اشتراک 125 دلاری بخرند. بنابراین، دو گزینه 125 دلاری را پیشنهاد
کرده بودند، یکی فقط چاپی و دیگری چاپی+اینترنتی.
اینجاست که قاعده نسبیت گرایی در انسان ها فعال می شود. مخاطبی که نمی تواند به درستی و اطمینان بین دو گزینه چاپی و اینترنتی قضاوت کند که کدام ارزشمندتر است، با اطمینان صد در صدی درباره گزینه "فقط چاپی" و "چاپی+اینترنتی" می گوید که دومی بهتر است چون با همان قیمت چیز بیشتری گیرم می آید.
در واقع، طراحان این آگهی، اشتراک چاپی 125 دلاری را برای این درج نکرده بودند که عده ای آن را بخرند. آنها گزینه دوم را گذاشته اند که کسی آن را نخرد! گزینه دوم صرفاً برای این آمده است که امکان "مقایسه" فراهم شود. به این گزینه ی مقایسه ای که ضعفی آشکار دارد، "طعمه" گفته می شود. وقتی در تله موش، طعمه می گذارند، برای این نیست که موش آن طعمه را بخورد بلکه برای این است که به دام بیفتد... .
برای مطالعه متمرکز و کامل درس از این لینک استفاده کنید:
http://savadezendegi.com/fa/news/224
پژوهشگران آمریکایی با نقشهبرداری از نحوه تصمیمگیری مغز، نشان دادند که افزایش گزینههای انتخابی میتواند مغز را از تصمیمگیری منصرف کند.
به گزارش ایسنا و آورده (به نقل) از ساینسالرت، دانشمندان موفق شدند از نحوه تصمیمگیری در مغز، نقشهبرداری کنند. آنها نشان دادند که اگر مغز گزینههای بسیاری برای انتخاب داشته باشد، از تصمیمگیری منصرف میشود.
انصراف از تصمیمگیری، در پژوهشهای پیشین نیز نشان داده شده بود اما این پژوهش توانست مناطقی را در مغز مشخص کند که به قضاوت برای تصمیم گرفتن یا تصمیم نگرفتن کمک میکنند. مهمترین مناطق مربوط به این فرآیند، "قشر کمربندی قدامی" (ACC) و "جسم مخطط" یا "استریاتوم" (striatum) هستند.
در این بررسی، تصاویر چند چشمانداز به 19 داوطلب ارائه شد تا آنها را روی یک تیشرت یا فنجان چاپ کنند. این کار، فعالیت هر دو ناحیه از مغز را افزایش میدهد. این بررسی نشان داد هر زمان که مغز باید بین بیش از 12 تصویر انتخاب کند، فرآیند تصمیمگیری متوقف میشود.
"کالین کامرر"(Colin Camerer)، یکی از پژوهشگران "موسسه فناوری کالیفرنیا" (Caltech) گفت: این بررسی نشان میدهد که انتخاب از میان 12 تصویر به خوبی پیش میرود اما انتخاب از میان 24 تصویر، پیشرفت خوبی ندارد.
البته این تعداد مشخص، درباره همه موارد صدق نمیکند، بلکه عوامل بسیاری در تصمیمگیری نقش دارند که از آن میان میتوان به ویژگیهای فردی و یا دشواری تغییر انتخابها اشاره کرد.
کامرر، عدد کامل را برای انتخاب، بین هشت تا 15 تخمین میزند و باور دارد هنوز باید پژوهشهای بسیاری در این مورد انجام شوند.
پژوهشگران از سال 2000 در حال بررسی نحوه تصمیمگیری مغز هستند و هنوز هم جزئیات جدیدی در مورد عملکرد مغز کشف میکنند.
این پژوهش، در مجله " Nature Human Behaviour" به چاپ رسید.