واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

بایستگی (لزوم) اصلاح عملکرد ملی کشور

 عصر ایران؛ جعفر محمدی* - آنچه در پایان پاییز 1396 در تهران رخ داد، تصویری تمام عیار از وضعیتی بود که ما مردم ایران برای خود ساخته ایم: آسمان، پر از دود بود و مردم در پی یک زمین لرزه 5.2 ریشتری، از بیم جان به خیابان ها ریخته بودند و تن شان می لرزید که مبادا زمین لرزه ای شدیدتر از راه برسد و هستی شان را فنا کند.

چرا شب را بیرون از خانه ماندیم و هوای آلوده تنفس کردیم؟/ بی دخالت آمریکا و اسرائیل، می ترسیم و خفه می شویم/ «هوا» و «بنا»، معدل عملکرد ملی یک کشور است

رنگ آسمان را می توان معدلی از عملکرد ملی کشور دانست؛ سوخت غیراستاندارد، خودروهای فرسوده و فقدان زیرساخت های حمل و نقل عمومی، هر چند عوامل این آلودگی اند اما خود، معلول یک جریان ناکارآمد، غیرعقلانی یا حتی خیانت بار مدیریتی هستند.

گاهی اوقات، مشکلی وجود دارد که تا پیش از آن در هیچ جای جهان سابقه نداشته است و باید اندیشید و آزمون و خطا کرد تا شاید به حل مسأله رسید. اما آلودگی هوا، پدیده ای است که دهها سال در دنیا سابقه دارد و راه حل هایش نیز دقیقاً تعریف شده اند؛ ایرانی ها هم می دانند که راه گذر از این بحران مرگبار ملی چیست؛ اما چرا سال به سال، هوای مان آلوده تر می شود؟
چون سیستم ها ناکارآمد هستند، چون بسیاری از کسانی که این سیستم ها را هدایت می کنند، رسماً دزد هستند یا در خوشبینانه ترین حالت، نالایق.

وقتی به خاطر وجود رشوه و تبانی سیستماتیک، مثلاً ساخت یک پالایشگاه برای تولید بنزین استاندارد، 2 برابر حد معمول هزینه و زمان بر می دارد ، معلوم است که در تولید بنزین مناسب، عقب می مانیم. وقتی به دلیل سیاست های نادرست خارجی، با دشمن تراشی راه های ارتباطی مان با دنیا را قطع می کنیم، معلوم است که برای انجام یک تراکنش ساده و معمولی بانکی، باید چند برابر بیش از بقیه دنیا هزینه کنیم و کلی معطل شویم و پروژه هایمان عقب بمانند.

خودروی نامناسب هم محصول تصمیم هیأت مدیره یک کارخانه نیست بلکه نتیجه فرایند فاسدی است که می خواهد از یک بازار انحصاری، برای همیشه ارتزاق کند. مگر می توان بدون مشارکت مجلس و دولت، 80 میلیون ایرانی را محکوم کرد که باید بخش عمده خودروهای خود را از دو خودروساز خاص و با چند برابر قیمت جهانی بخرند و صدایشان هم در نیاید؟!

وقتی در شهرداری ها، سیستم به حدی آلوده به رشوه، سند سازی و اختلاس شده است که بخش عمده ای از منابع درآمدی شهرها به جیب باندهای فاسد می رود، مگر پولی می ماند که زیرساخت حمل و نقل عمومی را درست کنند؟

زمین لرزه نیز حکایت مشابهی دارد؛ از ژاپن نمی گویم که بسیار پیشتر از ما در مسیر توسعه قرار گرفته است اما در همین کره جنوبی که زمانی آرزویشان رسیدن به جایگاه ایران بود، زلزله های بالای 7 ریشتر اساساً اتفاق خاصی محسوب نمی شود ولی در ایران، مردم پایتخت، تن و بدن شان می لرزد که نکند سقف بالای سرمان، بر سرمان آوار شود! چرا؟ چون نه شهرداری ها و دولت ها آنقدر وجدان و مردم دوستی داشته اند که اجازه ندهند روی گسل ها خانه سازی شود، نه بسیاری از مهندسان آنقدر شرافت داشته اند که خانه های محکم بسازند، نه اغلب تولید کنندگان مصالح ساختمانی به فکر تولید مصالحی بوده اند که مستحکم باشند، نه نظارت کنندگان درست به وظیفه خود عمل کرده اند و ... نتیجه نیز این شده است که از هر لرزه کوچکی می ترسیم و شب تا صبح را ترسان و سرگردان در خیابان ها سر می کنیم.

تعارف را بگذاریم کنار؛ همه مان مقصر هستیم؛ فرقی هم نمی کند دولت تدبیر و امید باشد یا دولت مهرورزی یا اصلاحات یا سازندگی یا ... وضعیت زمین و آسمان مان محصول عقل گریزی جمعی همه ما مردم ایران است با همه دولت هایمان؛ پس ناراحت نشویم و برنخورد، اگر کسی زل بزند به چشم مان و بگوید حق تان است این همه مصیبت و ترس!

راهی که می رویم بی هیچ تردیدی به نابودی ملت و مملکت می انجامد بی آن که نیازی به حمله آمریکا یا توطئه اسرائیل و دسیسه انگلیس باشد؛ ما خودمان داریم با دست خودمان، خودمان را نابود می کنیم.

مدیران ارشد کشور که آینده ایران، مردم و نظام برای شان مهم است، باید رویکردهای نوینی برای کشور چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی تعریف کنند؛ ایران هنوز آنقدر توان دارد که بتواند خود را بسازد و به شکوهی که شایسته اش است برسد؛ اما یادمان نرود که هر لحظه که دیرتر تصمیم به تحول گرفته شود، هم هزینه های اصلاح کشور بالا می رود و هم در رقابت بین المللی عقب تر و عقب تر می افتیم.

وقتی هوای شهرهایمان همیشه پاک باشد و مردم از ترس زلزله، آواره خیابان ها نباشند، آنگاه بدانید که کشور اصلاح شده است چرا که "هوای پاک و بنای ایمن"، خروجی یک سیستم منزه و کارآمد است و برعکس.

*صاحب امتیاز و سردبیر

از خسارتهای «فرار مغزها (نخبگان)» به کشور

ما سال به سال در مقابله با بحران ها و حل مسایل و مشکلات کشور کم توان‌تر خواهیم شد؛ چون بخش مدیریت و بدنه کارشناسی کشور مدام تحلیل می رود و مغزهای نخبه می روند و ...

عصر ایران؛ مجتبی قفقازی- "1.5 میلیون ایرانی در تدارک مهاجرت از کشور هستند."

این مطلب را هفته گذشته رییس اتاق بازرگانی تهران گفته و تاکید کرده وضع فساد اقتصادی در کشور روزبه روز وخیم‌تر شده است.

بنا به گفته "مسعود خوانساری" در سومین همایش مبارزه با فساد:" در حال حاضر 1.5 میلیون نفر در حال مهاجرت از کشور هستند که عمدتا افراد نخبه و تحصیل‌کرده کشور را در‌برمی‌گیرد... عمده این افراد مهاجر، خبره و تحصیل‌کردگانی هستند که خروج‌شان برای کشور مناسب نیست..." عین این آمار را دکتر حسین عبده تبریزی هم ارایه داده است.

ما در اینجا البته با بحث فساد کاری نداریم و تنها به همین مساله ارایه آمار 1.5 میلیون فرد تحصیل‌کرده و  نخبه می‌پردازیم.

هر چند منبع دقیق این آمار اعلام نشده - چون موضوع قصد مهاجرت است - ولی باور آن چندان سخت و دشوار نیست چون کشور ما بر اساس آمارهای مختلف جهانی رتبه بالایی در زمینه مهاجرت مغزها دارد.

آمارهای پیشین می گوید ایران در زمینه پدیده مهاجرت مغزها (یا همان واژه تحقیرآمیز فرار مغزها) رتبه نخست را در جهان دارد. بر اساس آمارهایی که بارها تکرار شده سالانه حدود 180 هزار نفر ایرانی که غالب آنها جوان و تحصیل‌کرده هستند، از کشور کوچیده و رحل اقامت را در گوشه ای دیگر از دنیا (اروپا، آمریکا، استرالیا و در مواردی حتی برخی کشورهای همجوار و آسیایی) می‌افکنند.

با این آمار، کشور ما تبدیل به کارگاه پرورش نخبه برای کشورهای توسعه یافته شده است. شاید زیان مادی و معنوی این مهاجرت و فرار مغزها برای کشور ما در طی نزدیک به 4 دهه گذشته از میزان فروش نفت و گازی که در طی این 4 دهه داشته ایم، بیشتر بوده باشد. 

 اما نکته اصلی از این همه مقدمه بافی ها و شرح ماوقع اشاره به یک نکته ظریف و خسارت فاجعه بار ناشی از خروج میلیون ها ایرانی از کشور در طی نزدیک به 4 دهه گذشته است و آن ضرری است که به بدنه مدیریتی کشور وارد می شود.

اگر آمار مهاجرت سالانه  180  هزار نفر از کشور در طی سال ها و حتی دهه های گذشته از کشور را در نظر بگیریم و این مساله را نیز در نظر بگیریم که غالب این افراد از تحصیل‌کردگان، متخصصان و نخبه‌های کشور بوده اند و در یک جامعه نرمال، این افراد هستند که مدیریت بخش های مختلف کشور را بر عهده دارند.

این بدان معناست که بدنه مدیریتی کشور ما سال به سال کم بنیه تر خواهد شد و از وجود نخبگان با "آی کیو و ذهن برتر" تهی خواهد ماند. به بیان دیگر ما سال به سال در مقابله با بحران ها و حل مسایل و مشکلات کشور کم توان‌تر خواهیم شد؛ چون بخش مدیریت و بدنه کارشناسی کشور روز به روز تحلیل می رود و مغزهای نخبه می روند و انسان های کم مهارت، کم سواد و حتی بی سواد بر مسند تصمیم گیری ها و کارشناسی های مختلف می مانند.

این نکته بدین معناست که کشور ما سال به سال و ماه به ماه و هفته به هفته و روزبه روز تحلیل می رود و به مدد تهی شدن "مغز مدیریتی کشور" از ذهن های برتر، تصمیمات اشتباه‌تر شده و برای حل چالش ها و مشکلات آینده امکان پیش‌بینی، برنامه‌ریزی و آمادگی کمتری وجود دارد، چون نخبه ها و ذهن های برتر و قوی تر به مرور - و یا متاسفانه حتی به کُرور-  می کوچند ومی روند. مغزهایی که قرار است بدنه مشاغل و مدیریت های مختلف از وزارت و سیاست گرفته تا مشاغلی چون آموزگاری و پزشکی و ... را پُر کنند.

  زیان این روند اگر متوقف نگردد مثل زیان ویروس "اچ آی وی" به ساختار ایمنی بدن است که در نهایت در صورت بازنایستادن ممکن است با از بین بردن سیستم ایمنی کشور به بیماری مهلک "ایدز" تبدیل شود.




خسارت اقتصادی «فرار مغزها» به کشور: هر نخبه مهاجر یک میلیون دلار به کشور میزبان می‌برد

«جامعه مدرن ایرانی- امریکایی و ارزش بالای تحصیلات در فرهنگ ایرانی‌ها و خانواده‌های آن‌ها، یکی از دلایلی است که اجتماع آنها در امریکا، روز به روز قوی‌تر می‌شود.» زمانی که اعلام شد دارا خسروشاهی، مدیری از نسل اصیل‌ترین کارآفرینان ایران به‌عنوان مدیرعامل «اوبر»، با ارزش‌ترین استارتاپ جهان انتخاب شده است، مجله فوربس چنین توصیفی از وضعیت ایرانی‌های مهاجر در امریکا ارائه داد.

ایران نوشت: فعالیت مهاجران نخبه ایرانی در دنیا به اندازه‌ای خیره‌کننده است که همان زمان یک خبرگزاری معتبر حوزه تکنولوژی نیز گزارشی مفصل درباره آنها تهیه و با این تیتر منتشر کرد: «چرا رشد ایرانی- امریکایی‌ها در تکنولوژی، سورپرایزکننده نیست؟»

همه گزارش‌ها نشان می‌دهد مهاجران و خانواده آن‌ها، تاریخی طولانی در راه‌اندازی کسب و کارهای امریکایی دارند. گزارشی که توسط فورچون در سال 2011 منتشر شد، نشان می‌داد 45 درصد از کمپانی‌های های تک (با تکنولوژی بالا) در امریکا به دست مهاجران یا فرزندان آنها راه‌اندازی شده‌اند. در این میان ایرانیان حتی سهمی بالاتر از بقیه مهاجران دارند. پی یر امیدیار، مؤسس eBay از خانواده‌ای ایرانی متولد شده و اوراسل باب ماینر، بنیانگذار کمپانی اوراسل نیز ایرانی بوده است. آرش فردوسی، بنیانگذار سایت دراپ باکس نیز یک ایرانی است و نشریه «بیزینس اینسایدر» او را جزو ۱۰۰ چهره شاخص سیلیکون ولی (منطقه تکنولوژی در امریکا) دانسته است.مسأله مهاجرت از ایران، بخصوص مهاجرت نخبگان در چند روز گذشته پس از صحبت‌های حسین عبده تبریزی اقتصاددان دوباره در مرکز توجه قرار گرفته است.

عبده تبریزی گفته بود: «اطلاعاتی که دارم نشان می‌دهد ۱.۵ میلیون ایرانی درصف مهاجرت به استرالیا و کانادا هستند و این عدد ترسناک است. خروج نیروهای کارشناسی و نیروهای ورزیده به اقتصاد ملی آسیب می‌زند و یکی از دلایل تهیدست شدن ایرانیان مهاجرت نیروهای نخبه است.» مسعود خوانساری، رئیس اتاق بازرگانی تهران نیز به تازگی گفته است: «درحال حاضر بیش از ۳.۵ میلیون نفر بیکار در کشور وجود دارد که اکثر آنها قشر تحصیلکرده هستند. در حال حاضر نیز ۱.۵ میلیون نفر در حال مهاجرت از کشور هستند که عمده آنان افراد نخبه و تحصیلکرده کشورند.»


مهاجرت چقدر برای اقتصادهزینه دارد؟

در سال ۱۳۸۸ وزارت علوم ایران اعلام کرد از ابتدای انقلاب در سال ۱۳۵۷، از میان ۱۲ هزار دانشجویی که با هزینه دولت به کشورهای مختلف رفتند ۴۰۰ نفر بازنگشته‌اند و همچنین۶۰ هزار دانشجوی ایرانی در خارج از ایران تحصیل می‌کنند. بر اساس آمارهای رسمی نسبت خروج فارغ‌التحصیلان از ایران به تعداد کل این افراد، ۱۵ درصد است. مهاجرت نخبگان چنان رواج داشته است که در چند سال گذشته صندوق بین‌المللی پول، ایران را از این نظر در رتبه نخست جهان قرار داد.

سازمان ملل نیز ایران را در جایگاه نخست فرار مغزها قرار داده است. برخی آمارها نیز نشان می‌دهد که سالانه 180 هزار نفر متخصص در این قالب از کشور مهاجرت می‌کنند که مهم‌ترین علت آن سوء مدیریت در استفاده از نخبگان کشور است. برآورد کمیسیون آموزش عالی مجلس نیز نشان می‌دهد که هزینه سالانه مهاجرت نخبگان، حدود 4 میلیارد دلار است که حتی از بودجه عمومی کشور هم بیشتر می‌شود.

فرجی دانا، وزیر علوم دولت یازدهم نیز با تأیید خروج از کشور ۱۵۰ هزار نفر از نخبگان در سال، گفته بود: «با مهاجرت مغزها، ایران سالانه ۱۵۰ میلیارد دلار ضرر می‌دهد، زیرا برای آموزش هر نفر یک میلیون دلار هزینه کرده است.» در سال 94 نیز عباس زراعت، رئیس دانشگاه کاشان به تعبیری دیگر اعلام کرده بود که سالانه 1500 میلیون دلار برای خروج نخبگان از کشور هزینه می‌شود. او گفته بود: «جای تأسف است از ۱۲۵ نفر المپیادی و نخبه در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی سال ۹۰ تا ۹۳ از کشورمان ۹۰ نفر به امریکا و کانادا سفر کرده‌اند. همچنین ۹۲ درصدی المپیادی های کشورمان طی ۱۴ سال اخیر به کشورهای توسعه یافته مهاجرت کرده‌اند که ۱۵۰ میلیارد دلار بابت آنها هزینه شده است.» بررسی‌های دیگر نیز نشان می‌دهد که به طور میانگین برای تربیت هر متخصص حدود ۳۰۰ میلیون تومان هزینه می‌شود و ترک کشور توسط آنها این هزینه را غیر بازگشت می‌کند.

کمک 386 میلیون دلاری نخبگان ایرانی به اقتصاد امریکا

‌بر اساس گزارش پژوهشکده مطالعات فناوری با عنوان «بررسی تطبیقی وضعیت کشور در مهاجرت و جابه‌جایی بین‌المللی افراد تحصیلکرده» که در اسفند ١٣٩٥ منتشر شده است، کشورهای عضو سازمان همکاری‌ اقتصادی و توسعه (OECD) به‌عنوان کشورهای توسعه‌ یافته، تاکنون میزبان بیش از ٩٠ درصد مهاجران متخصص و تحصیلکرده دنیا بوده‌اند؛ در همین گزارش آمده است، این کشورها اصلی‌ترین مقصد مهاجرت ایرانیان هستند، هرچند نام ایران در میان ٢٠ کشور مبدأ اول مهاجران جدید به کشورهای OECD در سال ٢٠١١ نیست.

در زمانی که فرمان لغو ویزای مهاجرتی از سوی ترامپ صادر شده بود، رسانه‌های امریکایی گزارش‌های مختلفی از تأثیرات اقتصادی مهاجران بخصوص ایرانی‌ها بر اقتصاد امریکا منتشر کردند. نیویورک تایمز در یکی از این گزارش‌ها آورده بود: «بیشتر جمعیت مردم ایران، سوریه و لیبی در امریکا معلم، مدیر و مهندس هستند. میانگین درآمد آن‌ها، نزدیک به متوسط درآمد امریکایی‌ها و حتی از آنها نیز بالاتر است. سومالیایی‌ها و سودانی‌ها اما در مشاغل یقه آبی فعالیت می‌کنند و درآمدشان کمتر از میانگین درآمد کل جمعیت امریکاست.» بر این اساس درآمد ایرانی‌ها در امریکا به حدود 65 هزار دلار در سال می‌رسد در صورتی که درآمد خود امریکایی‌ها، 54 هزار دلار است. همچنین مهاجران حاضر در امریکا بخصوص ایرانی‌ها و گروه کوچکی از لیبیایی‌ها، تحصیلاتی بالاتر از سایر امریکایی‌ها دارند.همچنین طبق گزارش سال 2016 انستیتو بین‌المللی آموزش امریکا حضور دانشجویان ایرانی در این کشور386 میلیون دلار به اقتصاد امریکا کمک کرده است.

روایت رییس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری از وضعیت محیط زیست و بحرانهای منطقه ای

رییس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری گفت: انتظار می‌رود محیط زیست تدریجاً به منزله موضوع امنیتی غالب کشورها در غرب آسیا به رسمیت شناخته شود.

به گزارش ایسنا، حسام الدین اشنا در سمینار حکمرانی و امنیت منطقه‌ای در غرب آسیا که در تالار حنانه دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد، اظهار کرد: گردهم‌آیی استادان، دانشجویان و محققان در کنفرانس امنیتی تهران، فرصتی مناسب برای طرح برخی یافته­‌های یک برنامه پژوهشی راهبردی در مورد آینده­‌ محتمل منطقه در افق ۱۴۰۰ است که با هدایت مرکز بررسی­‌های استراتژیک ریاست جمهوری و با مشارکت بیش از ۱۰۰ پژوهشگر داخلی انجام شده‌است.

وی ادامه داد: «امنیت منطقه‌ای در غرب آسیا؛ چالش‌ها و روندهای نوظهور» نه تنها یکی از تامل برانگیزترین موضوعاتی است که دانشگاهیان را به مطالعات بیشتر دعوت می‌کند، بلکه رهبران را در سراسر منطقه و فراسوی آن به چالش های سیاستگذاری فرامی‌خواند.

آشنا یادآور شد: حکمرانی در سرآغاز قرن بیستم درست مانند سده‌های قبل از اصول ساده سرکوب مخالفان توسط حاکمان و به زنجیر کشیدن ضعفا توسط اقویا پیروی می­‌کرد؛ امروز برخلاف سده‌های قبل، دوران حکمرانی‌های ساده به پایان رسیده‌است. پیشرفت در فناوری ارتباطات انسان‌های بیشتری را به پیوند با یکدیگر فرامی­‌خواند؛ فلسفه حقوق رعایا را دعوت می‌کند تا به شهروندانی صاحب رای و قدرت و البته مسئولیت تبدیل شوند؛ توزیع عادلانه تر ثروت در جهان، مردم و کشورها را تا حدی به دانش و قدرت مجهز کرده است و خودآگاهی سیاسی خواستار پیوند دادن همه این دستاوردها با کرامت انسانی و حق تعیین سرنوشت، امنیت و بهروزی برای همه ملت هاست.

وی ادامه داد : منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا (وانا: WANA) حداقل در یک دهه گذشته تجربیات دردناکی را به بهای جان میلیون ها نفر پشت سرگذاشته و احتمالا تجربه‌های به مراتب بدتری را انتظار می‌کشد. خیزش افراط گرایی، تضعیف مردم‌سالاری و بحران هویت ملی در بسیاری از کشورهای این منطقه شایع است. افزایش نامتعادل جمعیت، نگرانی‌هایی را در خصوص توانایی دولت‌های ناکارآمد در پیشبرد توزیع عادلانه ثروت، گشودگی فضای سیاسی و تامین رفاه اجتماعی تحمیل می‌کند.

مشاور رئیس جمهور گفت: مشروعیت بسیاری از حکومت‌های این منطقه به­ طرز بی سابقه‌ای کاهش یافته است. فضای مجازی نقش تعیین کننده‌ای در جهت گیری انتظارات قشر جوانان و طبقه متوسط ایفا می‌کند. منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا پیشتاز رشد مصرف کنندگان شبکه های اجتماعی در جهان هستند.

وی با اشاره به نقش فضای مجازی در سیاست منطقه ای گفت: با توسعه دسترسی های مخاطبان به مسیرهای ارتباطی متنوع در شبکه‌سازی‌های اجتماعی، فرآیندهای ارتباطی یک سویه تبلیغات سیاسی دولت‌ها امکان تاثیرگذاری گسترده خود را از دست داده است. شبکه‌سازی در بستر رسانه‌های اجتماعی قدرتی به کاربران داده است که می توانند اطلاعات را از طریق مسیرهای گوناگون به دست بیاورند و در برابر تبلیغات سیاسی پرحجم ایمن شوند. استفاده از قدرت تاثیرگذاری های مردم بر مردم به جای استفاده از قدرت تاثیرگذاری نظام سیاسی بر مردم در تبلیغات سیاسی، از نتایج مهم رشد این شبکه ها در منطقه بوده است. همین موضوع به کاهش قدرت اقناع دولت های منطقه منجر شده است. این دگرگونی­‌ها نشان می­‌دهد قدرت نرم­‌افزاری و کیفیت حکمرانی نسبت به وجه خشونت و سخت­‌افزاری نقش مؤثرتری در بقا و ارتقای حکومت‌ها ایفا می­‌کند.

آشنا تصریح کرد: در کنار سایر چالش‌های این منطقه، یکی از مهمترین روندهای محیط زیستی و اقتصادی آن، بحران کمبود آب است. تا امروز در مواجهه با این بحران، برخی از دولت‌های منطقه از دیگران موفق‌تر بوده‌اند. میزان موفقیت در غلبه بر این چالش، راهنمای خوبی برای نشان دادن ژئوپولیتیک جدیدی است که بر اساس برتری مجموعه‌ای از کشورها در منابع آب نسبت به دیگران شکل گرفته است.

وی در همین راستا گفت: اعمال کنترل سرزمینی بر منابع فراسرزمینی آب، نقشه راه کشورهایی است که در ورای بحران آب بقای خود را جستجو می کنند؛ البته آگاهان می­‌دانند که این نقشه راه احتمالا نه تنها بقای کسی را تضمین نمی‌کند، بلکه وقوع جنگ آب را قطعی می­‌سازد. بحران آب، چه بسا پایه های تمدن را در جوامعی که با بیشترین شدت کم آبی رو به رو هستند، متزلزل می‌کند.

مشاور رئیس جمهور ادامه داد: روند افزایش جمعیت به همراه صنعتی شدن اغلب جوامع این منطقه و همینطور ناکارآمدی دولت‌ها در سازگار کردن نیازها، تولید و مصرف با ظرفیت‌های اکولوژیکی، فشار بی سابقه‌ای را به محیط‌زیست منطقه غرب آسیا وارد خواهد کرد. بحران‌های زیست محیطی به شکل کاهش منابع آب و شیوع بیماری و قطحی در مناطق گرم و بیابانی، نابودی جنگل‌ها و از میان رفتن گونه‌های زیستی ظاهر می‌شود که مجموعاً تعادل حیات را به صور گوناگون تهدید می‌کند، لذا انتظار می‌رود که محیط زیست تدریجاً به منزله موضوع امنیتی غالب کشورها در غرب آسیا به رسمیت شناخته شود.

وی افزود: این بحران‌ها و به هم ریختگی‌های ناشی از عدم کارآیی دولت‌ها در برآورده ساختن انتظارات مردم، توأم با اوج گرفتن قوم‌گرایی و فرقه‌گرایی در سراسر منطقه، می‌تواند متضمن منازعات گسترده‌ای پیرامون نظم سیاسی، کنترل منابع زیستی و حاکم کردن ایدئولوژی‌های جایگزین با درون مایه تنش‌های فزاینده سیاسی باشد. بدون وجود رژیم های بین المللی که همکاری میان کشورها به هدف مدیریت فشارهای زیست محیطی را نهادینه کند، با استعداد سرریز به نواحی مجاور، به سرحد بحرانی خواهند رسید.

رییس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری یادآور شد: به استثنای آفریقای زیر صحرا، هیچ منطقه‌ای از جهان به اندازه غرب آسیا، مستعد متبلور کردن شرورانه‌ترین عملکردها در پاسخ به تضعیف مرزها و حکومت‌ها نیست. به همین دلیل در سال‌های آینده، منطقه پیرامونی ایران بیش از هر جای دیگری، ملجاء گروه‌های تبهکار با گرایشهای اسلام گرایی افراطی و یا حتی گروه‌هایی خواهد بود که صرفاً در سایه فقدان اقتدارهای فراگیر و کارآمد، فرصت را برای تحصیل درآمد از طریق آدم ربایی، قاچاق مواد مخدر، کالا و تسلیحات مناسب تشخیص می‌دهند.

وی ادامه داد: از نقطه نظر امنیتی، نه تنها در غرب آسیا، بلکه در سراسر مناطق پیرامونی ایران، تا جایی که دستیابی به امنیت، مشروعیت و ثبات سیاسی به راحتی مقدور نباشد همواره وسوسه حمایت از تداوم این آشفتگی ها محتمل است. تشدید رقابت‌ها و به ویژه نبردهای نیابتی به‌گونه‌ای که امکان شکل گیری یک موازنه قدرت اطمینان بخش و پایدار را منتفی کند، احتمال دارد که برخی از مهمترین کشورهای منطقه را به سمت تولید و یا خرید تسلیحات بیشتر یا حتی تسلیحات هسته ای سوق دهد.

مشاور رییس جمهور افزود: در خوشبینانه ترین سناریو، ادامه انبار کردن تسلیحات، علاوه بر آنکه خطرات ناشی از بدست گرفتن کنترل کشورهای منطقه از سوی گروه های افراطی را تشدید می کند، با دامن زدن به جنگ سرد جدیدی در این منطقه، باعث اتلاف سرمایه هایی می شود که برای اداره مشکلات رو به تزاید این جوامع ضروری است. نهایتاً ممکن است این احتمال که غرب آسیا و شمال آفریقا در آینده ای نزدیک به پناهگاه گروه های تبهکار تبدیل شود، مبالغه آمیز نباشد ، این منطقه با تهدید فروپاشی از درون در آینده ای نزدیک روبرو است، مگر آن­که راه حلی پیدا شود که حکومت ها، مرزها و جوامع را یکبار دیگر مستقر و پابرجا کند.

آشنا همچنین گفت: کشورها در این منطقه در یک دهه آینده ممکن است بواسطه نیروهای مرکز-گریز چنان به چالش گرفته شوند که بقای آنان مستلزم بازبینی در مرزها، فلسفه حکومت و شیوه های مدیریت سرزمینی باشد اما همزمان باید انتظار داشت که به دنبال درخواست شهروندان برای احیای اقتدار دولت ها، رفع اضطراب های جمعی و بازگرداندن امنیت با رویه محافظه کارانه تری تجدید حیات بیابند. چه در کشورهایی که ساختار سازمانی و فلسفی ملت متزلزل می شود و چه در کشورهایی که تلاش برای احیای آن تشدید می یابد، بی ثباتی سیاسی، منازعات اجتماعی، جنگ های داخلی و درگیری های بینا مرزی، صورت غالب این تکاپوها خواهد بود.

وی افزود: جابه جایی های جمعیتی توأم با بیداری سیاسی و انتشار تکنولوژی اطلاعات، احتمال برخوردهای بین فرهنگی را افزایش می دهد. بدون وجود یک حکمرانی موثر منطقه­‌ای، معلوم نیست که گفت‌وگوها مثمر ثمر بوده و برخوردها از جانب دولت های منفرد، قابل کنترل باشند. غلبه بر خطرات جدید برخاسته از فضای سایبری به رژیم های بین المللی نوینی نیاز دارد که همگام با توسعه تکنولوژی ارتباطات مجازی، قادر به دفع تهدیدات علیه امنیت ملی باشد. بدون مقرراتی که فضای سایبری را ضابطه مند کند، آسیب پذیری کشورها به دنبال حملات تروریستی سایبری که از سوی کشورها و یا گروه های غیرکشوری انجام می شود، افزایش خواهد یافت.

وی در ارتباط با ضرورت توجه به مردم سالاری در منطقه گفت: با به میان آمدن هرچه بیشتر شهروندان در حکمرانی بواسطه بیداری سیاسی و احیای هویت خواهی، کشورهایی که قادر به سازگاری با این مشخصه جدید باشند، توانایی بالاتری را برای ایجاد رونق، ثبات و امنیت نشان خواهند داد و کشورهایی که نتوانند با این واقعیت کنار بیایند، سرمنشاء بی ثباتی و عدم امنیت برای خود و احتمالا همسایگانشان خواهند بود.

وی با بیان اینکه «هیچکدام از این دشواری ها، راه حل های ساده ای ندارد» ادامه داد: کشورهای این منطقه در اقدامات یکجانبه تنها قادر به دستیابی به شمار اندکی از اهداف خود خواهند بود؛ در حالیکه رسیدن به اهداف بزرگتر صلح و ثبات بین المللی و اداره مشترکات منطقه ای، نیازمند همکاری های بیشتری است.

آشنا در بخش دیگری از این سخنرانی یادآور شد که هر گونه راه حلی برای مشکلات منطقه باید متکی به اقدامات و پیشرفت های دسته جمعی و دوری جستن از یکجانبه گرایی، انحصار طلبی و اصرار بر برد خود و باخت دیگران باشد.

وی ادامه داد: وقتی از بی معنا بودن بازی برد- باخت در دنیای امروز سخن می گوییم باید در نظر داشته باشیم که این اصل در مورد تعدد و تکثر هویت های مذهبی و فرهنگی و قومی نیز صدق می‌کند. بازی برد- برد بین هویت ها بدین معناست که چیرگی واقتدار هویت و وحدت ملی به معنای تضعیف وحذف هویت های متکثر مذهبی، قومیتی، فرهنگی و زبانی نیست؛ بلکه در تلاقی و تعاطی فرهنگ ها وهویت های متکثری است که آموخته اند در کنار یکدیگر مسالمت آمیز زندگی کنند.

آشنا در پایان گفت: کمک به بهبود حکمرانی بدون نیاز به براندازی آن دسته از نظام های سیاسی که هنوز می توانند با اصلاح رویه های ناکارآمد، خود را با دنیای جدید تطبیق بدهند و تقویت زمینه های همکاری های مشترک منطقه ای در مقابله با مشکلاتی که بنا به سرشت خود مستلزم خویشتن داری و چندجانبه گرایی هستند، باید ستون های راهبرد منطقه­‌ای در این آینده نامطمئن باشند. تنها از این طریق است که می توانیم بجای نابود کردن زیستگاه و فرصت­های مشترک مان ، یک نظم منطقه ای پایدار و مستقل را ایجاد کنیم و منطقه قوی تری را برای فرزندانمان برجا بگذاریم.

منبع: ایسنا

مناطق زلزله‌خیز و امن ایران/ خطرناک‌ترین گسل‌های ایران (+ نقشه)

«زلـــزله ۷.۳ریشتری کرمـــانشاه»، «زلزله ۴.۲ریشتری ارومیه»، «زلزله ۴.۸ریشتری لنگرود»، « زلزله ۶.۱ریشتری کرمان» اینها تنها تعدادی از زلزله‌های مهمی است که در روزهای اخیر مناطق مختلفی از ایران را از جنوب تا شمال و از شرق تا غرب به لرزه درآورده است.

همشهری در ادامه نوشت: زمین‌لرزه‌های متعدد روزهای اخیر باعث ترس و وحشت همه مردم شده است و همین مسئله دلیلی شده تا بازار پیش‌بینی و شایعات درباره زلزله در کشور داغ شود، اما قرار گرفتن کشورمان روی کمربند زلزله علت وقوع زمین‌لرزه‌های متعدد است و بیشتر شهرهای کشور در مناطقی قرار دارند که خطر وقوع زلزله با قدرت بالا در آنها زیاد است اما در پهنه جغرافیایی کشورمان مناطقی هم هستند که کم‌خطرتر از دیگر نقاط زلزله‌خیز محسوب می‌شوند و می‌توان از آنها به‌عنوان «مناطق سفید» زلزله نام برد؛ مناطقی که احتمال وقوع زلزله‌هایی با قدرت بالای ۶ ریشتر در آنها در بازه زمانی حتی هر سه هزار سال یک‌بار است و از این مناطق می‌توان به‌عنوان مناطقی برای سرمایه‌گذاری‌های صنعتی یا انتقال پایتخت و مراکز حساس کشور به آنها نام برد.

 مناطق زلزله‌خیز و امن ایران/ خطرناک‌ترین گسل‌های ایران (+ نقشه)

 

مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله با اشاره به اینکه مناطق کم‌خطر از نظر زلزله در کشورمان عمدتا مناطقی هستند که کسی در آنها زندگی نمی‌کند، گفت: منطقه کویر لوت یا کویر مرکزی ایران جزو مناطقی هستند که لرزه خیزی کمی دارند و کسی هم در آنجا زندگی نمی‌کند. اما نوار سنندج - سیرجان ناحیه‌ای است که شامل استان اصفهان، سنندج، اراک و همدان می‌شود که از لرزه‌خیزی پایینی برخوردار است، همچنین ناحیه جنوب اهواز به سمت آبادان و خرمشهر نیز همین وضعیت را دارد اما بقیه مناطق ایران جزو مناطق پرلرزه هستند.

اما چرا به این مناطق، مناطق سفید از نظر زلزله گفته می‌شود؟ به گفته زارع این مناطق، مناطق کم‌لرزه هستند چرا که مثلا در اصفهان هر دو تا سه هزار سال یک زلزله ۶.۵تا ۷ریشتر و هر ۸هزار سال یک زلزله بالای ۷ریشتر اتفاق می‌افتد اما در منطقه‌ای مثل جنوب البرز که تهران هم در آن جای گرفته هر ۲۰۰سال انتظار زلزله‌ای با قدرت ۶.۵تا هفت ریشتر و هر سه هزار سال انتظار وقوع زمین لرزه با قدرت ۷.۵ریشتر را داریم. به همین دلیل به منطقه البرز منطقه خطرناک از نظر زلزله گفته می‌شود و منطقه اصفهان منطقه کم‌خطر و سفید است. زارع ادامه داد: به همین دلیل است که گفته می‌شود حوالی شهر گلپایگان و نوار سنندج - سیرجان که پیش از این از شهرهای آن را نام بردم، منطقه خوبی برای سرمایه‌گذاری درازمدت و توسعه کشور محسوب می‌شوند چرا که از لرزه خیزی کمتری برخوردارند.

به گفته زارع، در نقشه ایران، ۷۸درصد شهرها را شهرهای «لرزان» با خطر نسبی بالا تشکیل می‌دهند که در مناطق با ریسک خطر زیاد هستند. با وجود این خطر زلزله در این شهرها هم متفاوت است؛ مثلا ممکن است در یک منطقه، زلزله ۶ریشتری تعداد کشته و خرابی بالایی داشته باشد اما در منطقه دیگری زلزله هفت ریشتری تعداد کشته و خرابی کمتری به بار بیاورد.

زارع در پاسخ به این سؤال که چه تعداد گسل فعال در ایران وجود دارد؟‌ گفت:‌ ۱۲۰گسل خطرناک در کل ایران وجود دارند. همچنین چند سامانه گسلی در کشور داریم که یک سامانه گسلی از مرز ایران و عراق در مریوان آغاز می‌شود و تا شمال بندرعباس ادامه پیدا می‌کند که طولانی‌ترین سامانه گسلی کشورمان است. گسل بعدی گسل مکران است که در ساحل دریای عمان و در جنوب شرقی کشورمان واقع شده و زلزله‌های هشت ریشتری در آن اتفاق می‌افتد (۷آذر ۱۳۲۴وقوع زلزله ۸.۲ریشتری)که احتمال وقوع زلزله‌ای با شدت ۹ریشتر هم در آن وجود دارد. گسل بعدی گسل قطر - کازرون است که دارای چند قطعه ازجمله گسل‌های برازجان، کنارتخته، کازرون و دناست که این گسل تغییراتی را در کف خلیج‌فارس ایجاد کرده است.

زارع درخصوص تاب آوری شهرها در زمان وقوع زلزله نیز گفت: تاب‌آوری شهرها در زمان وقوع زمین‌لرزه‌ها مشخص نیست و فقط می‌دانیم که مثلا شهرهای تهران، تبریز و مشهد در زمان وقوع زلزله ریسک و خطرپذیری بالاتری نسبت به دیگر شهرها دارند چرا که هم جمعیت بیشتر و هم لرزه‌خیزی بالاتری دارند. در عین حال اصفهان لرزه‌خیزی کمتری نسبت به این شهر دارد اما اگر مثلا در ۵۰کیلومتری اصفهان زمین لرزه بزرگی اتفاق بیفتد نمی‌دانیم چه اتفاقی در این شهر می‌افتد. سلسله جبال البرز هم با توجه به سابقه لرزه‌های قبلی ازجمله زلزله منجیل و زلزله سال ۱۸۳۰  شمیرانات و زلزله سال ۱۸۶۵    البرز، محل فوق‌العاده خطرناک و لرزه‌خیزی است.

امضای تفاهمنامه با ایتالیایی‌ها درخصوص راه‌اندازی سیستم هشدار سریع زلزله

معاون پژوهش و تحصیلات تکمیلی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله از امضای تفاهمنامه با ایتالیا درخصوص نصب و راه‌اندازی سیستم‌های هشدار سریع زلزله به همشهری خبر داد و گفت: ‌این سیستم‌ها توانایی این را دارند که بسته به فاصله موقعیت مکانی زمین لرزه، از چند ثانیه قبل از وقوع زمین لرزه، با تعیین موقعیت و بزرگی، هشدار لازم را ارسال کنند. این هشدار برای قطع بعضی از شریان‌های حیاتی چون سیستم گاز شهری، آب و برق بسیار مؤثر و کارآمد هستند و نقش بسیار زیادی در کاهش خسارات و تلفات جانی ناشی از وقوع زمین لرزه‌های بزرگ دارند.

دکتر محمد تاتار به همشهری گفت: درصورت فاصله زیاد چشمه زمین لرزه از شهرها و مناطق مسکونی، زمین‌لرزه‌هایی که در مناطق اقیانوسی و مناطق زلزله خیز روی می‌دهند، امکان اطلاع‌رسانی به مردم از طریق به صدا درآوردن آژیر یا ارسال پیام هشدار روی تلفن‌های همراه نیز میسر است. در زمین‌لرزه اخیر مکزیکوسیتی که ۱۸مهرماه سال‌جاری با بزرگی ۷.۱ریشتر اتفاق افتاد، عملکرد خوب سیستم هشدار سریع زلزله دیده شد که نزدیک به ۲۰ثانیه قبل از رسید امواج مخرب زمین لرزه به شهر، موجب به صدا درآمدن آژیر‌ها شده بود و این موضوع در کنار ساخت‌وساز ایمن، از مهم‌ترین عوامل کاهش تلفات این زمین‌لرزه مهیب و مخرب به‌حساب می‌آمد.

تاتار با اشاره به اجرای این طرح در کشور گفت:‌ این سیستم ابتدا در شهر تهران و به‌صورت پایلوت راه‌اندازی می‌شود و سپس به سایر نقاط لرزه‌خیز، تأسیسات حساس و یا شهرهای پر خطر کشور تعمیم داده می‌شود. البته این سیستم به تنهایی نمی‌تواند از میزان تلفات کم کند؛ آموزش مردم و میزان آشنایی و آمادگی آنها برای عملکرد صحیح قبل، هنگام و پس از وقوع زمین‌لرزه، نقش حائز اهمیتی در کاهش تلفات و صدمات ناشی از وقوع زلزله‌های بزرگ دارد.

معاون پژوهش و تحصیلات تکمیلی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی گفت: ایران پس از آمریکا، ژاپن، مکزیک، ایتالیا و ترکیه وارد این حوزه شده است. چنین سامانه‌هایی جهت توقف قطارهای مترو، توقف سریع کارکرد شبکه‌های گاز، آب، و برق، همچنین متوقف کردن فعالیت نیروگاه‌ها، پالایشگاه‌ها و سایر تأسیسات حساس، کلیدی و مهم چند ثانیه قبل از رسید امواج مخرب زمین‌لرزه کارایی بسیار مؤثری دارند.
وی درخصوص نحوه اطلاع‌رسانی در زمان زلزله گفت: اگر سامانه‌های هشدار روی گسل‌های اطراف تهران نصب و راه‌اندازی شود، پس از وقوع زلزله و پیش از رسیدن امواج برشی به شهر که مخرب هستند، اطلاعات لازم به‌صورت رادیویی به تهران ارسال خواهند شد که می‌توانند با اتصال به شبکه‌های شریان‌های حیاتی منجر به توقف بلافاصله آنها و یا اطلاع‌رسانی به مردم شود. البته با توجه به فاصله نه‌چندان زیاد گسل‌های فعال در گستره تهران، این هشدار حداکثر می‌تواند  ۱۰  تا ۱۵   ثانیه زودتر از رسیدن امواج زلزله اعلام شود.

وی با اشاره به زلزله اخیر سرپل‌ذهاب در استان کرمانشاه گفت: در زلزله اخیر که از لحاظ بزرگی در یکی، دو دهه اخیر بی‌سابقه بوده است، به‌رغم وسعت خرابی خیلی زیاد، خوشبختانه زمین‌لرزه با تلفات کمی همراه بوده است. مطابق بررسی‌های میدانی همکاران ما در پژوهشکده مدیریت بحران این پژوهشگاه، وقوع یک پیش لرزه قبل از زمین لرزه اصلی و آموزش‌های همگانی که در زمینه زلزله و از طریق برگزاری مانور زلزله یا در کتاب‌های درسی به دانش‌آموزان داده شده و از طریق آنها به خانواده‌ها منتقل شده است، نقش بسیار مؤثری در کاهش تلفات داشته است.

وی درخصوص اینکه مطالب منتشره در کانال‌های تلگرامی در مورد پیش‌بینی زلزله چقدر واقعیت دارند، گفت: مطالب مندرج در کانال تلگرامی مربوط به پیش‌بینی زلزله اصلاً مبنای علمی نداشته و به هیچ عنوان صحت ندارد. گردانندگان این کانال‌ها دارای هیچ‌گونه تحصیلات دانشگاهی یا سابقه فعالیت در این زمینه‌ها نیستند. از برخی از ایشان بارها جهت حضور در پژوهشگاه و بحث راجع به ادعاهای ایشان دعوت به‌عمل آمده است، ولی هیچ‌گاه دعوت پژوهشگاه را لبیک نگفته‌اند که دلیل آن مشخص است. زلزله پدیده‌ای طبیعی اما بسیار پیچیده است و ده‌ها سال تحقیقات انجام گرفته در معتبرترین دانشگاه‌های دنیا نیز هنوز به پیش‌بینی موفقیت‌آمیز زمین لرزه منجر نشده است. انجام کارهای آماری روی کاتالوگ‌های موجود یا ادعای الهام از نیروهای ماورای طبیعی، اجرام آسمانی و امثالهم هیچ‌کدام پیش‌بینی زمان وقوع زمین لرزه را میسر نمی‌سازد. مردم هم باید اطلاعات مربوط به زلزله را فقط از طریق مجاری قانونی و علمی، چون سایت پژوهشگاه و یا وبگاه شبکه لرزه‌نگاری کشوری دنبال کنند.

رفتار گسل‌های تهران چگونه خواهد بود؟

مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی درخصوص مناطق پرخطر تهران در زمان وقوع زلزله گفت: بسته به اینکه کدام‌یک از گسل‌های تهران فعال شود میزان خرابی در مناطق متفاوت است اما به‌دلیل بافت سنتی و قدیمی این مناطق و سطح بالای آب‌های زیرزمینی، بافت فرسوده و تراکم جمعیت بیشتر که در مناطق ۹ تا ۲۰ تهران شاهد هستیم این مناطق جزو مناطقی هستند که ریسک آسیب‌پذیری و خطرپذیری بیشتری در زمان وقوع زلزله دارند. این استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی گفت: گسل‌های تهران در پهنه شمالی و جنوبی تهران بیشتر واقع شده‌اند. گسل مشا در فاصله ۳۵کیلومتری شمال تهران در روستای کلان از توابع لواسان است که با گسل شمال تهران تلاقی دارد و این منطقه یک منطقه خطرناک برای زمان وقوع زلزله است.

در ۱۰کیلومتری این گسل شهر پردیس را داریم که ساخت و سازهای زیادی در آن انجام شده و جمعیت زیادی هم دارد که در این پهنه احتمال تکان‌های شدید و از هم گسیختگی سطح زمین بیشتر است. اما نکته‌ای که نباید به آن بی‌توجه بود این است که در تهران ساختمان‌ها و برج‌ها در روی گسل شمال تهران بنا شده‌اند و در زمان وقوع لرزش در این گسل با خرابی‌های زیاد مواجه خواهیم بود. گسل شمال به‌دلیل برج‌سازی‌‌های فراوانی که در این منطقه انجام شده و کوچه‌ها هم تنگ است احتمال اینکه ماشین‌های آتش‌نشانی و اضطراری نتوانند خودشان را وارد کوچه‌ها کنند، هست. با وجود اینکه تراکم در این منطقه کم است ولی برج‌سازی‌ زیاد است. گسل جنوب هم به‌دلیل بافت فرسوده آن مورد توجه است به‌خصوص در منطقه۱۶ نازی‌آباد زیرا تقاطع گسل مشا و جنوب است. گسل مشا هم گسلی است که از سمت شرق می‌آید و زلزله فیروزکوه متصل به این گسل بود. زارع درخصوص میزان تخریب هر یک از این گسل‌ها نیز گفت: تخریب و آسیب‌های بعد از زلزله بستگی به‌شدت، محلی که زلزله در آن واقع شده و همچنین ساعت وقوع زلزله دارد. پس امکان پیش‌بینی میزان تخریب برای هر گسل به‌صورت مجزا وجود ندارد، اما مثلا می‌توانیم بگوییم که گسل شمال تهران با توجه به تراکم جمعیت و گسل جنوب تهران با توجه به بافت فرسوده و جمعیت بالا خطرناک‌ترین گسلها در تهران هستند. با این حال گسل‌های مشا، ایوانکی، پیشوا، کهریزک و رباط کریم و جنوب کرج و حتی گسل الموت و طالقان هر کدام می‌توانند لرزه خیزی بالای ۶ ریشتر داشته باشند که به تهران آسیب جدی وارد کنند. همینطور گذر گسل پردیسان از بزرگراه همت که ساخت و سازها و برج‌های زیادی ازجمله برج میلاد در آن واقع شده درصورت فعال شدن می‌تواند خرابی زیادی را به بار بیاورد.

خطرناک‌ترین گسل‌های ایران

۱-البرز - مشا، ایوانکی، کهریزک، پیشوا، رباط کریم
۲-تبریز - شمال تبریز
۳-گسل کوه خضر - از میان بخشی از شهر قم عبور می‌کند
۴-گسل اصلی جوان زاگرس - از کنار شهر مریوان عبور می‌کند
۵-گسل غربی فروافتادگی دریاچه ارومیه - از کنار شهر ارومیه عبور می‌کند
۶-گسل بافران - از جنوب شهر نایین عبور می‌کند
۷-گسل هیرمند - از نزدیکی شهر زاهدان عبور می‌کند
۸- گسل مکران - از نزدیکی شهرهای جاسک و چابهار عبور می‌کند
۹- گسل ساحلی بندرعباس - از شهر بندرعباس عبور می‌کند

روبات کارگر 2 روزه خانه می‌سازد

تماشا کنید: روبات کارگر 2 روزه خانه می‌سازد
بزودی بسیاری از کارهایی که امروز برای بشر فعالیتی برای کسب درآمد محسوب می‌شود حذف خواهد شد. کارگران اولین قشری هستند که شغل خود را از دست خواهند داد. ویدیویی که در ادامه می‌بینید نمونه ای از این مورد است. در آینده نه کارگر ساختمانی داریم نه بنا نه گچ‌کار نه ... فقط یک روبات داریم.

شرکت کاترپیلار با همکاری شرکت هادریان ایکس روباتی ساخته است که توانایی جایگذاری 1000 آجر در دقیقه را دارد. این روبات قادر است ساخت یک خانه را در مدت 2 روز به اتمام برساند.