رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: حالا که علما و روحانیّت، به یک موقعیّتی در عالم سیاست دست پیدا کردهاند، نباید آنچه را تاریخچه ما و سنّت کهن ما است از دست بدهیم.
به گزارش ایسنا، حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای درس خارج روز دوشنبه مورخ دوم بهمنماه، به ذکر حدیثی از امام صادق(ع)، درباره خصوصیات جناب سلمان فارسی پرداختند، که نظر به اینکه این حدیث میتواند الگویی اخلاقی و رفتاری برای نیروهای مؤمن و انقلابی باشد، خط حزبالله برای اولینبار آن را منتشر کرده است:
«عَن مَنصورِ بنِ بَزرَج، قال: قُلتُ لِأَبی عَبدِاللّهِ الصّادِق(ع): ما أَکثَرَ ما أَسمَعُ مِنکَ یا سَیِّدی ذِکرَ سَلمانَ الفارسی» راوی میگوید چقدر من زیاد میشنوم از شما که نام سلمان را میبرید و از او یاد میکنید...[حضرت فرمود] میدانی چرا؟... سه خصوصیّت در سلمان بود که این موجب میشود که من او را زیاد یاد کنم:
۱️⃣ - میل امیرالمؤمنین را بر میلِ خود غلبه میداد
از این معلوم میشود که بیش از یک بار چنین چیزی اتّفاق افتاده که حضرت چیزی را اراده کردند، سلمان چیز دیگری در دل خود و در ذهن خود میخواسته است ولیکن میل و هوای #امیرالمؤمنین را -«هَوی» یعنی میل- بر میل خود ترجیح داده است.
۲️⃣ - فقرا را دوست میداشت
بعضیها از طبقه مستضعف جامعه اصلاً بدشان میآید؛ حاضر نیستند طرف آنها
بروند، نگاه بکنند به آنها! خودشان را برتر از آنها میدانند؛ او نه؛
فقرا را دوست میداشت، آنها را بر اهل ثروت ترجیح میداد... اینها درس
است دیگر. ما طلبهها، ما جامعه روحانیت و علمی، یکی از خصوصیّاتمان از
اوّل همین بوده است که با ضعفا و طبقه ضِعاف نزدیک بودهایم؛ این خیلی
امتیاز بزرگی است... این خیلی چیز مهمّی است؛ این را باید نگه بداریم. حالا
که علما و روحانیّت، به یک موقعیّتی در عالم سیاست دست پیدا کردهاند،
نباید آنچه را تاریخچه ما و سنّت کهن ما است از دست بدهیم.
۳️⃣ - جناب سلمان علم را دوست میداشت، علما را دوست میداشت
این سه خصوصیّت در این بزرگوار، موجب میشود که امام صادقِ با آن جلالت و
عظمت، نسبت به او گرایش پیدا کند، محبّت -یا تجلیل و تعظیم- نسبت به او
بکند.
عصر ایران؛ جعفر محمدی* - نگاهی از سر دردمندی به آنچه در جامعه امروز ایران می گذرد این گزاره را به وجود می آورد که گویا عده ای تعمداً می خواهند مردم را به امور حاشیه ای مشغول کنند تا انرژی جامعه و رسانه ها به جای آن که در مسیر توسعه کشور و نقادی امور اصلی صرف شود، در حواشی به هدر رود.
به موضوعاتی که در چند وقت اخیر در کشور ایران به "مسأله" تبدیل شده اند نگاه کنید:
- ما نمی گذاریم زنان به استادیوم های ورزشی بروند.
- در استان ما اساساً حق ندارید کنسرت برگزار کنید.
- در استان ما می توانید کنسرت برگزار کنید اما زنان حق ندارند نوازندگی کنند.
- این که قلیان در قهوه خانه ها عرضه شود یا نشود محل دعواست.
- چرا آموزش و پرورش بچه های پیش دبستانی و اول و دوم ابتدایی را به مزار شهدا نمی برد؟
- اجازه نمی دهیم فلان فیلم اکران شود.
- فلان بازیگر امروز ممنوع الفعالیت می شود و چند وقت دیگر او آزاد می شود و دیگری ممنوع التصویر.
- دعوا می کنیم و حتی کار را به نماز جمعه می کشیم که نام فلان تیم فوتبال باید بشود مشکی پوشان دیار خراسان!
- فلان رستوران یا بستنی فروشی حق ندارد از فلان نام یا حتی از نام برند خارجی اش استفاده کند.
- فلان شبکه اجتماعی را ببندیم یا باز کنیم؟
- ...
این ها تنها مشتی نمونه خروار هستند و هر روز که می گذرد حواشی جدیدی بر حواشی قبلی افزوده می شود و ملک و ملت درگیر چیزهایی می شوند که اساساً در دنیای امروز، مسأله نیستند و اگر اهالی دنیا بدانند که ما بر سر چه چیزهایی با یکدیگر سر و کله می زنیم، حتماً بر ما خواهند خندید!
طراحان این استراتژی، بازی شان را خیلی هوشمندانه ای چیده اند؛ اگر مردم
و رسانه ها توجهی به این موضوعات مطرح شده نکنند، آنها گام به گام جلوتر
می آیند و محدودیت های جدیدی را بر جامعه تحمیل می کنند و اگر هم توجه کنند
که از امور مهم غافل می مانند یا کمتر بدان می پردازند.
البته بازیکنان این پروژه، الزاماً همان طراحان نیستند. ای بسا افرادی ساده دل که اتفاقاً دغدغه های مقدسی هم دارند ناخواسته در مسیر این استراتژی حرکت می کنند و هزینه های افکار عمومی اش را نیز می پردازند.
حضرت علی علیه السلام آفت حکومت ها را 4 چیز می شمارند که یکی از آنها
این است: تضییع الاصول و التمسک بالفروع (ضایع کردن امور اصلی و پرداختن به
امور فرعی)
حال کمی اندیشه کنیم که آیا کشور ما به طور آشکاری درگیر
امور فرعی نیست؟ آیا این درگیری اتفاقی و موردی است یا به یک اصل دائمی
تبدیل شده است؟ و اگر تبدیل به یک رویه شده، آیا نمی توان نتیجه گرفت که
اراده ای ضد ملّی یا دستکم رویه ای منحرف در کار است که کشور را درگیر
حواشی کند؟
ایران امروز ما درگیر مصائب بزرگی است که بعضاً حتی موجودیت سرزمینی مان
را نیز تهدید می کنند؛ از بحران بسیار بسیار جدی آب گرفته تا کاهش سرمایه
اجتماعی و از گره های هزارتوی اقتصادی تا مشکلات سلامت و ... .
در یک
جامعه طبیعی، هنگام مواجهه با چنین وضعیتی، همه توش و توان مردم و حکومت
صرف مباحثه، عارضه یابی، پیدا کردن راه حل و تمرکز عملیاتی بر روی برون رفت
از مشکل و نهایتاً پیشرفت می شود.
در ایران اما، آنچه درباره مشکلات
اصلی بیان می شود، در حد شعار و فرافکنی و خالی نبودن عریضه است و در
مقابل، حواشی چنان مهم می شوند که نه تنها به مسأله اصلی کشور بدل می شوند
که به اجرا هم می رسند!
تعارفی در کار نیست: با این دست فرمانی که می رویم، مقصدی جز تباهی همگانی نخواهیم داشت مگر آن که "اصول" و "فروع" به جایگاه های خود بازگردند و "تمسک بالاصول" اصل دائمی مردم و حکومت باشد.
*صاحب امتیاز و سردبیر عصر ایران
آیت الله جعفر سبحانی از مراجع تقلید گفت: خشکسالی از پیامدهای پایبند نبودن یک ملت به ارزش های دینی است.
به گزارش عصرایران،
ایرنا نوشت: آیت الله جعفر سبحانی از مراجع تقلید با تاکید بر ضرورت تقویت
بنیه اعتقادی و ارتقاء اخلاقی جامعه در دیدار با وزیر نیرو گفت: مطابق آیه
های قرآنی و روایت های اسلامی میان پاک بودن یک ملت و بارش باران رابطه
نزدیکی وجود دارد. از آنجا که این قاعده از سوی قرآن بیان شده و عالم وحی
نیز فوق همه مسائل مادی و دنیوی است، مشخص کردن علت این رابطه در هیچ
لابراتوار و آزمایشگاهی امکانپذیر نیست.
وی دعوت جامعه به تقوی و
پاکی را ضروری دانست و افزود: این همه ربا که در این بانک ها وجود دارد،
اسمش عقد شرعی است، ولی باطنش رباست، وقتی ربا در جامعه زیاد شد حتی دامن
فردی که پاک است نیز آلوده می شود. به طور حتم اگر پاکی ایجاد کنیم، حق
تعالی نیز دعاهای ما را اجابت خواهد کرد.
این مرجع تقلید در ادامه،
مصرف بی رویه آب توسط شهروندان و استفاده از آن در صنعت و کشاورزی را از
عوامل ایجاد معضل کم آبی در جامعه عنوان کرد و افزود: باید با اصلاح روش
های آبیاری زمین های کشاورزی از جمله به کارگیری روش قطره ای، از اسراف آب
جلوگیری کنیم، که البته وزارت نیرو با ارائه آموزش های لازم به مردم نقش
مهمی در این زمینه دارد.
وی هر گونه مصرف بیش از اندازه آب را مغایر
با ارزش های دینی دانست و گفت: علاوه بر مصرف آب مقوله مصرف برق نیز باید
مورد توجه جدی قرار گیرد.
شغلش سالهای سال نقاشی بوده؛ اتفاقا همین چندماه پیش هم میرود یک
عالمه رنگ میخرد و انبار میکند برای شب عید تا دیوارهای شهر را نقاشی
کند. زمینلرزه اما امان نمیدهد. «سر پل ذهاب» آوار میشود روی سر
اهالیاش. او میرود سراغ انبار رنگهایش؛اما نه برای رنگآمیزی نوروزی
دیوارها بلکه برای رنگ زدن روی کانکسها.
به گزارش ایسنا، محمد
پورکند ۴۳ ساله و نقاش است. شغلش از همان اول آموزش نقاشی بوده و سفارش
نقاشی دیواری هم قبول میکرده است. تمام درآمدش از این راه بوده اما از
وقتی که «سر پل ذهاب» زلزله آمد، قلبش تاب نیاورد و یک چادر بهپا کرد.
شروع کرد به آموزش نقاشی رایگان به بچههای زلزلهزده در یک چادر و اسمش را
گذاشت: «خانه نقاشی». او حالا هم به بچهها نقاشی یاد میدهد و هم رنگ
میپاشد روی دیوار کانکسهای مردم زلزلهزده تا مرهمی باشد بر دلهایشان
داغدیدهشان.
خودش تعریف میکند: «قبل از اینکه سر پل ذهاب زلزله
بیایم، رفتم مقدار زیادی رنگ خریدم؛ چیزی حدود ۱۰ میلیون تومان. میخواستم
برای شب عید روی دیوارها نقاشی بکشم. برای نقاشیهایم هم کلی ایده داشتم
اما متاسفانه نشد. وقتی زلزله آمد، احساس کردم من هم باید به سهم خودم کاری
بکنم. رنگهایم را برداشتم و رفتم سراغ بچهها که با هم نقاشی بکشیم.
کمکم بزرگترها هم آمدند و در یک چادر شروع کردیم به نقاشی کشیدن. بعدها
یک کانکس هم به ما دادند و «خانه نقاشی» در کانکس کارش را ادامه داد.»
او
علاوه بر آموزش نقاشی، روی کانکسها هم با تکنیک آکرولیک نقاشی میکند:
«روی یکی از کانکسها عکس علی دایی را کشیدم. روی یک کانکس دیگر هم تصویر
جواد خیابانی. میخواستم یکجورهایی زحماتشان را جبران کنم. این دو نفر بعد
از زلزله کمکهای زیادی کردند که من خواستم به زبان خودم از آنها تشکر
کنم. یک راننده خیرخواه هم بود که با کامیونش برای زلزلهزدگان کمکها را
میآورد اما یکبار در تصادفی کشته شد. تصویر او هم روی یک از کانکسهاست.
حادثه کشتی سانچی را نیز روی کانکسی دیگر کشیدم.»
البته نقاشیهای
کانکسی محمد پورکند فقط به آدمهای مشهور اختصاص ندارد: «مردم سراسر ایران
کمکهای زیادی به ما زلزلهزدگان کردهاند. مردم از همان لحظات اولیه تا
همین امروز با ما بودهاند. لازم بود از آنها تشکر کنم. برای همین یک نقاشی
متفاوت از نقشه ایران کشیدهام که به زودی تمام میشود.»
خانه محمد پورکند در زلزله کج شده است و باید به زودی خانهاش را
تخریب کنند: «من خودم هم در کانکس زندگی میکنم. نقاشی روی کانکس را اول از
کانکس مادرم شروع کردم. بعد رفتم سراغ کانکس برادرم. کمکم مردم انقدر از
این نقاشیها خوششان آمد که حالا خودشان میگویند که روی کانکس آنها هم
نقاشی بکشم. در این مدت سپاه و ارتش هم خدمت زیادی به مردم زلزلهزده
کردهاند که من دوست دارم برای آنها هم کاری انجام دهم.»
او
میگوید: «من قبل از زلزله هم شغلم نقاشی بود اما برای این کار دستمزد
میگرفتم. حالا اما رایگان این کار را انجام میدهم. وسایل نقاشی را خودم
تامین میکنم. البته از حق نگذریم، مردم هم برای بچهها لوازم نقاشی
آوردهاند. من نه کارمندم و نه بیمه هستم اما از آنجا که روحم با نقاشی
زنده است، این کار را رایگان انجام میدهم. انتظاری هم ندارم جز اینکه
مسئولان ما را ببینند. مسئولان هنری کشور هم میتوانند اینجا بیایند و به
ما سر بزنند.»
رئیس اتحادیه بازرگانان تجهیزات پزشکی ایران گفت: شرکت های تجهیزات پزشکی تولیدی و وارداتی ایران از اسفند سال 92 به میزان حدود سه هزار میلیارد تومان از بیمارستان ها مطالبه معوقه دارند و حدود نیمی از آنان در مرز ورشکستگی هستند.
ابوالفتح صانعی روز جمعه در گفت و گو با خبرنگار سلامت ایرنا افزود: حدود سه هزار شرکت تجهیزات پزشکی در کشور وجود دارد که هزار شرکت آنها فعال تر هستند، این شرکت ها تجهیزات و ملزومات مورد نیاز بیمارستان ها و مراکز درمانی کشور را که با جان انسان ها سر و کار دارد تأمین می کنند و هر گونه وقفه در تامین این تجهیزات می تواند به سلامت مردم آسیب بزند.
وی ادامه داد: به علت تاخیر بیمه ها در پرداخت مطالبات بیمارستان ها که با تاخیر بیش از یکساله مواجه شده است، شرکت های تجهیزات پزشکی در تأمین نقدینگی مورد نیاز برای تأمین تجهیزات پزشکی مورد نیاز بیمارستان ها با مشکل مواجه شده اند.
صانعی گفت: شرکت های تجهیزات پزشکی شرایط و محدودیت های کشور را درک می کنند. پیشنهاد فعالان عرصه تولید و واردات تجهیزات پزشکی این است که حدود 20 درصد از درآمد بیمارستان ها از محل دریافت مطالبات خود از بیمه ها، برای پرداخت مطالبات شرکت های دارویی و تجهیزات پزشکی در صندوقی تحت نظر سازمان غذا و دارو قرار گیرد تا پرداخت مطالبات این شرکت ها تسهیل و تسریع شود و از ورشکستگی آنها جلوگیری شود.
رئیس اتحادیه بازرگانان تجهیزات پزشکی افزود: مشکل دیگر این است که تاخیر در پرداخت مطالبات شرکت های تجهیزات پزشکی از اسفند سال 92 باعث شده که بخش قابل توجهی از پول شرکت های تجهیزات پزشکی نزد بیمارستان ها بماند و اکنون با توجه به افزایش حدود 40 درصدی قیمت دلار، ارزش پول این شرکت ها نسبت به زمانی که خرید کرده اند حدود 40 درصد کمتر شده است.
وی گفت: در واقع این شرکت ها اگر پول خود را در زمان مناسب دریافت می کردند می توانستند با آن پول، کالاهای فروخته شده را جایگزین کنند اما اکنون با این پول 40 درصد کمتر می توانند کالاهای پزشکی از خارج وارد کنند.
صانعی افزود: تا قبل از سال 92 بسیاری از کالاهایی پزشکی که با ارز آزاد وارد می شدند، مشمول قیمت گذاری نبودند اما دولت برای کنترل بازار با شرکت های تجهیزات پزشکی توافق کرد که به شرط پرداخت مطالبات آنها ظرف 45 روز، این کالاها قیمت گذاری و در واقع ارزان شوند اما در عمل بعد از سه ماه از توافق کم کم تأخیر در پرداخت ها شروع شد و اکنون بیش از یکسال عقب ماندگی در دریافت مطالبات شرکت های تجهیزات پزشکی انباشته شده است.
وی گفت: وزارت بهداشت، در سال های اخیر برای کنترل بازار کالاهای
پزشکی را که با ارز آزاد وارد شده اند نیز قیمت گذاری کرده است در حالی که
مطابق قانون، کالاهایی که با ارز آزاد یا مبادله ای وارد می شود نباید قیمت
گذاری دولتی داشته باشند و باید سندیکا با در نظر گرفتن پایه قیمت مورد
نظر دولت با اعمال یک ضریب مشخص، قیمت این کالاها را مشخص کند. در واقع یک
کف و سقف برای قیمت این کالاها در نظر گرفته می شود تا امکان رقابت شرکت ها
فراهم باشد.
رئیس اتحادیه بازرگانان تحهیزات پزشکی ایران افزود:
امیدوارم وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو با همکاری سازمان برنامه و
بودجه و بیمه ها تدبیری اتخاذ کنند که شرکت های تجهیزات پزشکی تولیدی و
وارداتی ایران از این شرایط سخت خارج شوند و دچار ورشکستگی نشوند، زیرا در
این صورت تأمین تجهیزات پزشکی مورد نیاز بیماران و مراکز درمانی با مشکل
مواجه می شود.