همزمان با میلیونها نفری که در کل کشور به خیابانها آمدهاند و صدای خود را در پاسخ به قتل جورج فلوید و مساله جاری بیعدالتی قضایی بلند کردهاند؛ خیلی از افراد درباره چگونگی استفاده از این فرصت برای ایجاد تغییرات واقعی میپرسند.
اعتمادآنلاین نوشت: باراک اوباما در یادداشتی گفت:
با اینکه نهایتا شکل دادن به استراتژیهای روزآمد برعهده نسل جدید فعالان است؛ من فکر میکنم چند درس اساسی از تلاشهای گذشته ارزش یادآوری و بهخاطر سپردن را دارند:
اول اینکه، امواج اعتراض که کل کشور را در برگرفته، نماینده سرخوردگی مشروع و صادقانه از دههها شکست تلاشها برای اصلاح عملکرد پلیس و مساله کلیتر سیستم قضایی کیفری در آمریکاست. اکثر قریب به اتفاق معترضین شجاع، مسالمتجو، مسئول و الهامبخش هستند. آنها مستحق حمایت و احترام و نه محکومیت هستند. این، امری است که پلیس در برخی شهرها مانند فلینت و کمدن به نحو تحسینبرانگیزی درک کرده است.
اما در طرف دیگر، اقلیت کوچکی از افراد که به انحای مختلف دست به خشونت میزنند نیز وجود دارند. خواه اینکه این خشونت برخاسته از خشم صادقانه یا فرصتطلبی باشد باعث ایجاد خطر برای افراد بیگناه، خرابی مناطقی که اغلب کمتر برخوردار از خدمات و سرمایهگذاری و در حال از دست دادن سرمایه خود به دلایل دیگر هستند، میشود. من مصاحبه پیرزنی سیاهپوست که با چشمانی اشکبار از نابودی تنها فروشگاه بزرگ مواد غذایی در منطقه خود میگفت را شاهد بودم. بر اساس تجربه تاریخی، دههها طول خواهد کشید تا آن فروشگاه به آن منطقه برگردد.
بنابراین، دست به توجیه خشونت و دلیلتراشی و مشارکت در آن نزنیم. اگر ما خواهان آن هستیم که دستگاه قضایی کیفری و جامعه آمریکا با استانداردهای اخلاقی بالاتری کار کنند، ناگزیر باید الگوی آن استاندارد باشیم.
دوم اینکه، من از اینکه عدهای میگویند مساله تکراری نابرابرینژادی در سیستم قضایی کیفری ما اثبات میکند که تنها اعتراضات خیابانی و عمل مستقیم توانایی تغییر دادن شرایط را داشته و رای دادن و سیاستورزی انتخاباتمحور وقت تلف کردن است، آگاهم.
من با این عده بسیار مخالفم. نکته و هدف اصلی اعتراضات آگاهیبخشی عمومی و پاشیدن نور به بیعدالتی و سلب آسایش از قدرتمندان است. در واقع، در تاریخ آمریکا تنها پس از اعتراضات و نافرمانی مدنی توجه سیستم حاکم به جامعههای بهحاشیه راندهشده جلب شده است. اما در نهایت درخواستها باید به قوانین و رفتارهای نهادینه مشخص تبدیل شوند. در یک دموکراسی، این اتفاق فقط با انتخاب مسئولین دولتی پاسخگو به مطالبات ما محقق میشود.
به علاوه، این بسیار مهم است که بدانیم کدام سطح از حاکمیت بزرگترین اثر را روی سیستم قضایی کیفری و پلیس ما دارد. بسیاری از ما زمانی که به سیاست میاندیشیم، فقط بر ریاستجمهوری و دولت فدرال تمرکز میکنیم. و بله، ما باید برای داشتن رییسجمهور کنگره و وزارت دادگستری و قوهقضاییهای که نقش غیرسازنده و جاری نژادپرستی در جامعه را درک کرده و اراده برخورد با آن را داشته باشند، بجنگیم.
اما مقامات منتخبی که بیشترین تاثیر را در مورد اصلاح دستگاه پلیس و دستگاه قضای کیفری دارند، در سطح محلی کار می کنند. این شهرداران و مقامات اجرایی شهرستانها هستند که روسای پلیس محلی را تعیین میکنند و با اتحادیه کارکنان پلیس به چانهزنی میپردازند. این دادستانهای محلی و دادستانهای ایالتی هستند که تصمیم میگیرند آیا سوءاستفادههای پلیس را مورد پیگرد قانونی قرار دهند یا خیر. همه این مقامات انتخابی هستند. در بعضی نقاط کشور هیأتهای ناظر بر عملکرد پلیس که توانایی نظارت بر پلیس را دارند نیز انتخابیاند.
متاسفانه درصد مشارکت در این انتخابات محلی به نحو غمانگیزی بخصوص
در میان جوانان پایین است. این عدم مشارکت با توجه اثر مستقیم مقامات محلی
نامبرده شده در مباحث مربوط به عدالت اجتماعی دارند، اصلا معنی ندارد. لازم
به ذکر است که برنده و بازنده اینگونه انتخابات، معمولا با چندهزار یا
حتی چندصد رای تعیین میشود.
بنابراین، حداقل میتوان چنین گفت: اگر ما میخواهیم تغییر واقعی به ارمغان بیاوریم، انتخاب بین اعتراض خیابانی یا سیاستورزی صندوق رای محور نیست. ما باید هر دو را انجام دهیم. ما باید اعتراض کنیم تا آگاهیبخشی کنیم و ما باید سازماندهی کنیم و جوری رای دهیم تا کاندیداهایی که اصلاحات را به انجام میرسانند، انتخاب شوند
در نهایت اینکه هرقدر مطالبات خود در مورد عدالت سیستم قضایی کیفری و رفتار پلیس مشخصتر مطرح کنیم، این برای مقامات منتخب سختتر خواهد بود که تنها به لفاظی در مورد ریشههای مشکل بپردازند و وقتی که اعتراضات خاموش شد، به رفتار عادی همیشگی بازگردند.
مشخصات اصلاحات در مناطق مختلف و جوامع مختلف متفاوت خواهد بود. یک شهر بزرگ به یک مجموعه از اصلاحات احتیاج دارد، اما همزمان یک منطقه حاشیهای یا روستایی به مجموعه دیگری از اصلاحات محتاج است. برخی نهادها احتیاج به اصلاحات اساسی دارند و مشکلات برخی دیگر با اصلاحات جزیی حل خواهد شد.
هر نهاد اعمال قانون باید سیاستهای روشن که شامل برپایی نهادهای
ناظر مستقل برای تحقیقات در مورد اتهامات سوءاستفاده از قدرت باشد، داشته
باشد. طراحی اصلاحات برای هر جامعهای احتیاج به مشارکت فعالان محلی و
نهادهای محلی برای تحقیقات و آموزش بهترین راهبردها به شهروندان در جامعه
موردنظر دارد.
من درک میکنم که در چند ماه گذشته شرایط روحیهشکن ترس، غم، عدم قطعیت، و سختی ناشی از یک بیماری دنیاگیر با یک یادآوری تراژیک در مورد تعصب و نابرابریای که هنوز بر زندگی بسیاری از مردم در آمریکا حاکم است، ترکیب شدهاند. اما تماشای فعالیت جوانانی از تمام نژادها و طبقات در هفتههای اخیر من را امیدوار کرده است. با حرکت بیشتر رو به جلو ما میتوانیم خشم قابلدرک خود را به عمل سیاسی مسالمتآمیز پایدار و موثر تبدیل کنیم. آنگاه این زمان بعنوان یک نقطه عطف در سفر بلندملت ما به سمت بالاترین ایدهآلها تبدیل خواهد شد؛ پس، بیایید سر کار خود برگردیم!
امید خزانی
دخترک و همراه جوانش در حاشیۀ کمعمق
رودخانه هوس میکنند پایی به آب بزنند یا دستی بشویند اما دخترک سُر
میخورد و رودخانۀ کمعمق ولی خروشان او را با خود میبرد. همراه جوانش خود
را به آب میزند اما از پس آب بر نمیآید و هر دو را بی جان کیلومترها
دورتر مییابند.
این حکایت تلخ ما آدمها هم هست در جامعۀ کنونی که
خروش و سرعت آن بر درک ما از عمق آن چیره شده و ما آدمهای معمولی حتی اگر
اهل شنا و تفرج هم نباشیم با اندک حاجتی سُر میخوریم در بستر خروشان
انحطاطی که در کمین است.
ما محصول محیط و پیرامونمان هستیم . ما آدمهای معمولی بیآنکه مثل خواص، رمان " انسان وحشی"
امیل زولا را خوانده باشیم خود را در هیأت همان انسان وحشی مییابیم که
جامعۀ پرشتاب، بقایش را در بیرحمی، کمفروشی و حرص ترسیم کرده است.
معمولیهایمان
در صف دلار و بورس و خودرو و سکه در تقلا و تنازعی بیپایاناند و
معمولیترهایمان که همیشه میدوند و نمیرسند و دست آخر انبانشان را پر
میبینند از تنفر انباشته از نابرابری و تبدیل میشوند به شعلهای متحرک از
خشم و پرخاش و تنفر که جلوۀ هر روز شهرمان را با نزاعهای خیابانی و
فریادهایی از عمق وجودشان سیاهتر میکنند.
برای ما که آدمهای
معمولی هستیم اخلاق و اخلاقیات الزاماً از نوع مکارم اخلاقی نیستند. خیلی
از ما فارغ از سطح تحصیلات وشغل و منصبی که داریم آدم هایی معمولی هستیم با
آستانۀ فشار و تحمل معمولی.
برخیمان خیلی معمولی هستیم بعضی کمتر
معمولی. شاید خیلی از ما مادام که در خلوت خود و در اتاق شیشهای افکارمان
هستیم قبول نداشته باشیم سوپرمن اخلاق و معرفت نیستیم ولی تا پایمان را به
جامعه بگذاریم که متلاطم است درک میکنیم که معمولی هستیم.
تفاوت
نمیکند پزشک باشیم یا معلم، کشاورز باشیم یا مهندس، راننده باشیم یا
استاد دانشگاه. غالب ما آدمهایی معمولی هستیم با ظرفیتی محدود از
اخلاقمداری در وجود خود.
ما آدممعمولیها ملغمهای از عواطف و
احساسات و عقلانیت و محاسباتایم و جامعۀ پیرامونمان، ما را به شکل خودش
درمیآورد. اگر بیثبات و متلاطم باشد ما را نیز آشفته و بیثبات میکند و
امان از روزی که این محاسبات ولو از نوع دراز مدت بر مسیر اخلاق نخواند.
ما
آدمهای معمولی در مناسبت ها دعا میکنیم و مطالب اخلاقی برای هم
میفرستیم. از سرنوشت شوم شخصیتهای حریص و زیادهخواه و مغرور و کینهجوی
سریالهای تلویزیونی متاثر میشویم و گاهی برای پایان تلخ شأن اشک میریزیم
اما همین که از فضای درام به فضای جامعۀ پرتلاطم پای مینهیم ناخودآگاه
تبدیل میشویم به یکی از آن کاراکترها که بر پایان غمنگیزش اشک ریخته
بودیم. میشویم والتر وایت سریال بریکینگ بد!
از آدم معمولیها که سرعت افزایش نرخ رهن منزلشان دهها برابر نرخ رشد درآمدشان است چه انتظاری باید داشت؟
از فرزندانی که بارها تحقیر پدرشان را در جامعۀ پرشتاب کنونی دیدهاند آیا میشود حرکت بر مدار اخلاق انتظار داشت؟
از آدم معمولیهایی که با پسران و دختران پا به سن گذاشتهشان در آپارتمانی کوچک سر میکنند چه انتظاری میشود داشت؟
از کسی که هر سال از جوانک املاکی عبارت "برو پایین پایین ها دنبال خانه بگرد" را میشنود چه انتظاری است؟
چندین
سال پیش که هنوز جامعه در شکاف معیشتی عمیق فرو نرفته بود؛ آدمربایی سه
جوان که همگی دانش آموختۀ مقطع فوق لیسانس دانشگاههای معتبر بودند همگان
را متحیر کرده بود. اما آن جوانها جامعه را متهم میکردند مثل " من متهم
میکنم " امیل زولا! و واقعا جامعه هم دستکم به اندازۀ خود آنها متهم بود و هست.
ساختارجوامع بشری را قاطبۀ انسان های معمولی تشکیل میدهند و در این ساختار اندکی خواص شرور و اندکی خواص و از ابرار هستند.
جامعۀ سالم جامعهای است که مراقب آدمهای معمولی خود باشد و بستری فراهم نکند که آدمهای معمولی اش سُر بخورند.
دست کم استاد و هنرمند و فرهیخته اش نباید در صف دلار و خودرو باشند و کودکانش با تلاطم های ارزی آشفته شوند!
نبی رحمت فرمود که "کاد الفقر ان یکون کفرا" . پس اگر تنگنای اقتصادی میتواند نور ایمان را خاموش کند قطعا ریشه مرام و مروت و معرفت و اخلاق و راستی و انسانیت را برخواهد کند. بزرگان و خواصی که دغدغۀ اخلاق و سلامت جامعه را دارند تذکار نبی رحمت را به یاد آورند که در تنگنای معیشت نه ایمان خواهد بود و نه اخلاق، نه هنر و نه انسانیت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام سید محمدمهدی میرباقری استاد حوزه و مدرّس دروس خارج فقه و اصول و عضو مجلس خبرگان رهبری در بیانی با تأکید بر اینکه «ایران بعد از اسلام، از مسیر تمدنسازی خارج نشد، بلکه در ریلِ تمدنسازیِ جدید و اسلامی قرار گرفت» گفت: برخی منورالفکرها میگفتند: ایران بعد از اسلام، از مدار تمدنسازی خارج شد! به اعتقاد بنده، اینطور نیست.
وی افزود: جامعه ایران بعد از اسلام در مسیری قرار گرفت و به تمدنی رجوع کرد که بر محور اسلام شکل بگیرد و نماد آن، کعبه و کربلا باشد؛ البته هویت ملّی ما هم حذف و صفر نمیشود، بلکه در ذیل هویت دینی معنا و جایگاه پیدا میکند. ما میتوانیم هویّت ملّی را به بستری برای برتری تمدنی در موازنه جهانی تبدیل کنیم.
استاد دروس خارج فقه و اصول خاطرنشان کرد: نقشی که ایران با رجعت خود و تمدنسازی جدید ایفا میکند، نقشی مؤثر و فعال نسبت به عصر ظهور است. تمدنهای رقیب که مسیر خود را تغییر ندادند، در عصر ظهور نقشی نخواهند داشت، بلکه مانعِ حرکت تکاملیِ تاریخ بهسمت ظهور میشوند.
«تلقی من آن است که اکنون، آن تلاش بیش از هزار سالۀ جامعه شیعه ـ که قطب شیعه، ایران بوده است ـ در ایجاد یک تمدن جدید و یک زندگی و راه جدید، بهتدریج در حالِ به ثمر نشستن است.»
حجتالاسلام میرباقری با بیان مطلب فوق تصریح کرد: مجلسِ تراز مجلسی است که برای حرکت کشور به سمت تمدن اسلامی ریلگذاری کند. مجلس تَراز مجلسی است که در مأموریت اصلی خودش ـ که ریلگذاری برای حرکت کلّ دستگاههای نظام است ـ بتواند بهنحوی قانونگذاری کند که مبتنی بر فقاهت اسلام و مبتنی بر یک عقلانیت فعّال و کارآمد و در جهت پیشرفت اسلامی باشد؛ یعنی باید بهگونهای جهتگیری کند که حرکت اجتماعی را در بستر سیر به سمت تمدّن اسلامی سامان دهد.
وی اضافه کرد: البته جامعه باید مراحلی را پشت سر بگذارد تا به تمدن اسلامی برسد، طبیعتاً دستگاه قانونگذاری باید این مراحل را برای گذار بشناسد و متناسب با هر مرحله، قوانین را بهگونهای طراحی کند که با صلابت و آرامش، این مراحل را پشت سر بگذاریم و به تمدن اسلامی نزدیک شویم.
بسم الله الرحمن الرحیم
سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ منزهى تو اى که نیست معبودى جز تو ، فریاد فریاد بِرَهان ما را از آتش اى پروردگار من
(و در بلد الا مین است که در اوّل هر فصل بِسْمِ اللّهِ بگوید و درانتها : سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ یا ذَاالْجَلالِ وَالاْکْرامِ یا أرْحَمَ الرّاحِمینَ
منزهى تو اى که نیست معبودى جز تو ، فریاد فریاد درود فرست برمحمد و آلش و بِرَهان ما را از آتش اى پروردگار من اى صاحب جلال و بزرگوارى اى مهربانترین مهربانان)( 1 ) اللَّهُمَّ
إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا
کَرِیمُ یَا مُقِیمُ یَا عَظِیمُ یَا قَدِیمُ یَا عَلِیمُ یَا حَلِیمُ یَا
حَکِیمُ (سُبْحَانَکَ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ)
خدای من همانا می خواهم از تو به نامت ای خدای بخشنده و مهربان، ای بزرگوار، ای برپا دارنده بزرگ ، ای قدیم ای دانا اى بردبار اى فرزانه (تو معبود منزهی از آتش دوزخ به تو پناه میبرم که پناه دهنده بی پناهانی ) یا (منزهى تو اى که معبودى جز تو نیست فریاد فریاد بِرَهان ما را از آتش اى پروردگار من)
( ۲
) یَا سَیِّدَ السَّادَاتِ یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ یَا رَافِعَ
الدَّرَجَاتِ یَا وَلِیَّ الْحَسَنَاتِ یَا غَافِرَ الْخَطِیئَاتِ یَا
مُعْطِیَ الْمَسْأَلاتِ یَا قَابِلَ التَّوْبَاتِ یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ
یَا عَالِمَ الْخَفِیَّاتِ یَا دَافِعَ الْبَلِیَّاتِ
اى
آقاى آقایان اى اجابت کننده دعاها اى بالا برنده مرتبه ها اى صاحب هر نیکى
اى آمرزنده گناهان اى دهنده خواسته ها اى پذیرنده توبه ها اى شنونده صداها
اى داناى اسرار پنهانى اى برطرف کننده بلاها
( ۳
) یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ یَا خَیْرَ الْفَاتِحِینَ یَا خَیْرَ
النَّاصِرِینَ یَا خَیْرَ الْحَاکِمِینَ یَا خَیْرَ الرَّازِقِینَ یَا
خَیْرَ الْوَارِثِینَ یَا خَیْرَ الْحَامِدِینَ یَا خَیْرَ الذَّاکِرِینَ
یَا خَیْرَ الْمُنْزِلِینَ یَا خَیْرَ الْمُحْسِنِینَ
اى
بهترین آمرزندگان اى بهترین گشایندگان اى بهترین یاران اى بهترین حاکمان
اى بهترین روزى دهان اى بهترین ارث بران اى بهترین ستایشگران اى بهترین
یادکنندگان اى بهترین فرو فرستندگان اى بهترین احسان کنندگان
(۴) یَا مَنْ لَهُ الْعِزَّةُ وَ الْجَمَالُ یَا مَنْ لَهُ الْقُدْرَةُ وَ
الْکَمَالُ یَا مَنْ لَهُ الْمُلْکُ وَ الْجَلالُ یَا مَنْ هُوَ الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ یَا مُنْشِئَ السَّحَابِ الثِّقَالِ یَا مَنْ هُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ یَا مَنْ هُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ یَا مَنْ هُوَ شَدِیدُ الْعِقَابِ یَا مَنْ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ یَا مَنْ عِنْدَهُ أَمُّ الْکِتَابِ
اى
که عزت و زیبایى از آن توست اى که نیرو و کمال از آن توست اى که پادشاهى و
جلال از آن توست اى که بزرگ و برتر تنها توئی، اى پدید آرنده ابرهاى سنگین
اى مکافات کننده ای حساب کش اعمال ما ای کیفردهنده سخت و پاداش دهنده خوب
ای خداوند قلم و اندیشه
( ۵ ) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ یَا دَیَّانُ یَا بُرْهَانُ یَا سُلْطَانُ یَا رِضْوَانُ یَا غُفْرَانُ یَا سُبْحَانُ یَا مُسْتَعَانُ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الْبَیَانِ
خدای من همانا می خواهم از تو به نامت که مهرپیشه اى نعمت بخشى پاداش دهنده اى دلیل و راهنمائى سلطانى خوشنودى آمرزنده اى منزهى یاورى صاحب نعمت و اهل بیانی
( ۶
) یَا مَنْ تَوَاضَعَ کُلُّ شَیْءٍ لِعَظَمَتِهِ یَا مَنِ اسْتَسْلَمَ
کُلُّ شَیْءٍ لِقُدْرَتِهِ یَا مَنْ ذَلَّ کُلُّ شَیْءٍ لِعِزَّتِهِ یَا
مَنْ خَضَعَ کُلُّ شَیْءٍ لِهَیْبَتِهِ یَا مَنِ انْقَادَ کُلُّ شَیْءٍ
مِنْ خَشْیَتِهِ یَا مَنْ تَشَقَّقَتِ الْجِبَالُ مِنْ مَخَافَتِهِ یَا
مَنْ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ بِأَمْرِهِ یَا مَنِ اسْتَقَرَّتِ الْأَرَضُونَ
بِإِذْنِهِ یَا مَنْ یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ یَا مَنْ لا
یَعْتَدِی عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِهِ
اى
که هر چیزى در برابر عظمت وجودت فروتن هست ای که هر چیز در برابر قدرت تو
تسلیم گردیده است ای که هر چیزى در برابر عزت و شوکتت ناچیز گشته است ای که
هر چیز در برابر هیبتت خاضع گردیده ، اى که هر چیزى در برابر قدرتت
فرمانبردار و مطیع گردیده، اى که قدرت تو کوهها را از دل زمین بیرون کشیده
است اى که به امر تو آسمانها برپا گشته است و کرات به اذن تو در مدار خود
مستقر گشته ، اى که رعد تسبیح و حمد تو کند، اى که بر اهل مملکت خود (مخلوقات خود)
هیچ ستمی نکند.
(۷ )
یَا غَافِرَ الْخَطَایَا یَا کَاشِفَ الْبَلایَا یَا مُنْتَهَى
الرَّجَایَا یَا مُجْزِلَ الْعَطَایَا یَا وَاهِبَ الْهَدَایَا یَا رَازِقَ
الْبَرَایَا یَا قَاضِیَ الْمَنَایَا یَا سَامِعَ الشَّکَایَا یَا بَاعِثَ
الْبَرَایَا یَا مُطْلِقَ الْأُسَارَى
اى
آمرزنده خطاها اى برطرف کننده بلاها اى منتهاى امیدها اى دهنده بزرگ عطاها
اى بخشنده هدیه ها اى روزى ده فرازه ها اى برآورنده آرزوها اى شنونده
شکایتها اى برانگیزنده مردمان اى رهاننده اسیران
( ۸
) یَا ذَا الْحَمْدِ وَ الثَّنَاءِ یَا ذَا الْفَخْرِ وَ الْبَهَاءِ یَا
ذَا الْمَجْدِ وَ السَّنَاءِ یَا ذَا الْعَهْدِ وَ الْوَفَاءِ یَا ذَا
الْعَفْوِ وَ الرِّضَاءِ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الْعَطَاءِ یَا ذَا الْفَصْلِ
وَ الْقَضَاءِ یَا ذَا الْعِزِّ وَ الْبَقَاءِ یَا ذَا الْجُودِ وَ
السَّخَاءِ یَا ذَا الآلاءِ وَ النَّعْمَاءِ
اى
صاحب ستایش و ثناء اى داراى فخر و زیبایى اى صاحب مجد و بزرگى اى صاحب عهد
و وفا، اى داراى گذشت و رضا اى دارنده نعمت و عطاء ، اى که در دست توست
فصل خصومات و داورى ، اى داراى عزت و پایندگى اى صاحب جود و بخشش اى صاحب
دهشها و نعمت ها
( ۹ ) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مَانِعُ یَا دَافِعُ یَا رَافِعُ یَا صَانِعُ یَا نَافِعُ یَا سَامِعُ یَا جَامِعُ یَا شَافِعُ یَا وَاسِعُ یَا مُوسِعُ
خدای من همانا می خواهم از تو به نامت - اى مانع- اى برطرف کننده - اى بالا برنده - اى سازنده - اى سود رسان -اى شنوا - اى گردآورنده - اى شفاعت پذیر- اى فراخ رحمت - اى وسعت بخش
(
۱۰) یَا صَانِعَ کُلِّ مَصْنُوعٍ یَا خَالِقَ کُلِّ مَخْلُوقٍ یَا رَازِقَ
کُلِّ مَرْزُوقٍ یَا مَالِکَ کُلِّ مَمْلُوکٍ یَا کَاشِفَ کُلِّ مَکْرُوبٍ
یَا فَارِجَ کُلِّ مَهْمُومٍ یَا رَاحِمَ کُلِّ مَرْحُومٍ یَا نَاصِرَ
کُلِّ مَخْذُولٍ یَا سَاتِرَ کُلِّ مَعْیُوبٍ یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
اى سازنده هر ساخته -
اى آفریننده هر آفریده - اى روزى ده هر روزى خور- اى مالک هر مملوک - اى
غم زُداى هر غمزده - اى دلگشاى هر اندوهگین - اى رحمت بخش هر رحمت خواه - اى
یاور هر بى یاور - اى عیب پوش هر معیوب - اى پناه هر آواره
(11) یَا عُدَّتِی عِنْدَ شِدَّتِی یَا رَجَائِی عِنْدَ مُصِیبَتِی یَا
مُونِسِی عِنْدَ وَحْشَتِی یَا صَاحِبِی عِنْدَ غُرْبَتِی یَا وَلِیِّی
عِنْدَ نِعْمَتِی یَا غِیَاثِی عِنْدَ کُرْبَتِی یَا دَلِیلِی عِنْدَ
حَیْرَتِی یَا غَنَائِی عِنْدَ افْتِقَارِی یَا مَلْجَئِی عِنْدَ
اضْطِرَارِی یَا مُعِینِی عِنْدَ مَفْزَعِی
اى
ذخیره من هنگام سختى من اى امید من در برابر پیش آمدهاى ناگوارم اى همدم من
هنگام ترس و وحشتم اى رفیق من در غربتم اى صاحب اختیار من در نعمتم اى
فریادرس من در غم و اندوهم اى دلیل و راهنمایم هنگام سرگردانىم اى توانگرى من
هنگام نداریَم اى پناه من هنگام درماندگىم اى کمک کارم در بیچارگى و پریشانىم
(12) یَا عَلّامَ الْغُیُوبِ یَا غَفَّارَ الذُّنُوبِ یَا سَتَّارَ
الْعُیُوبِ یَا کَاشِفَ الْکُرُوبِ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ یَا طَبِیبَ
الْقُلُوبِ یَا مُنَوِّرَ الْقُلُوبِ یَا أَنِیسَ الْقُلُوبِ یَا مُفَرِّجَ
الْهُمُومِ یَا مُنَفِّسَ الْغُمُومِ
اى
بخوبى داناى بر هر نادیدنى اى بسیار آمرزنده گناهان اى پرده پوش بر عیوب
اى غمزداى غمها اى گرداننده دلها اى طبیب دلها اى نوربخش دلها اى
همدم دلها اى زداینده اندوهها اى غمگشاى غمها
(13) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا جَلِیلُ یَا جَمِیلُ یَا وَکِیلُ یَا کَفِیلُ یَا دَلِیلُ یَا قَبِیلُ یَا مُدِیلُ یَا مُنِیلُ یَا مُقِیلُ یَا مُحِیلُ
خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى بزرگوار اى زیبا اى کارگزار اى عهده دار اى راهنما اى پذیرنده اى دولت دهنده اى عطا بخشنده اى درگذرنده اى نیرودهنده (تغییر دهنده)
(14) یَا دَلِیلَ الْمُتَحَیِّرِینَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ یَا
صَرِیخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ یَا جَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ یَا أَمَانَ
الْخَائِفِینَ یَا عَوْنَ الْمُؤْمِنِینَ یَا رَاحِمَ الْمَسَاکِینِ یَا
مَلْجَأَ الْعَاصِینَ یَا غَافِرَ الْمُذْنِبِینَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ
الْمُضْطَرِّینَ
اى
راهنماى سرگردانان اى فریادرس فریادخواهان اى دادرس دادخواهان اى پناه پناه
جویان اى امان بخش ترسندگان اى کمک مؤمنان اى رحم کننده مسکینان اى پناه
عاصیان اى آمرزنده گناهکاران اى اجابت کننده دعاى درماندگان
(15) یَا ذَا الْجُودِ وَ الْإِحْسَانِ یَا ذَا الْفَضْلِ وَ الامْتِنَانِ
یَا ذَا الْأَمْنِ وَ الْأَمَانِ یَا ذَا الْقُدْسِ وَ السُّبْحَانِ یَا
ذَا الْحِکْمَةِ وَ الْبَیَانِ یَا ذَا الرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ یَا
ذَا الْحُجَّةِ وَ الْبُرْهَانِ یَا ذَا الْعَظَمَةِ وَ السُّلْطَانِ یَا
ذَا الرَّأْفَةِ وَ الْمُسْتَعَانِ یَا ذَا الْعَفْوِ وَ الْغُفْرَانِ
اى
داراى بخشندگى و احسان اى صاحب فضل و نعمت اى مایه امن و امان اى داراى
پاکى و پاکیزگى اى صاحب فرزانگى و بیان اى صاحب رحمت و خوشنودى اى داراى
حجت و دلیل و برهان اى خداوند دارنده عظمت و سلطنت اى دارنده رأفت و اى یاور
فرازگان اى صاحب بخشندگى و آمرزش
(16)یَا مَنْ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ إِلَهُ کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ صَانِعُ کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ بَعْدَ کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ فَوْقَ کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ عَالِمٌ بِکُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ قَادِرٌ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ هُوَ یَبْقَى وَ یَفْنَى کُلُّ شَیْءٍ
اى
که پروردگار هر چیز او است اى که معبود هر چیز او است اى که آفریننده هر
چیز او است اى که سازنده هر چیز او است اى که او پیش از هر چیز بوده و اى
که او پس از هر چیز خواهد بود و اى که او برتر از هر چیز است اى که او به
هر چیز دانا است اى که او به هر چیزى توانا است اى که تنها او بماند و هر
چیز دیگر فانى گردد
(17)اللَّهُمَّ
إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مُؤْمِنُ یَا مُهَیْمِنُ یَا مُکَوِّنُ
یَا مُلَقِّنُ یَا مُبَیِّنُ یَا مُهَوِّنُ یَا مُمَکِّنُ یَا مُزَیِّنُ
یَا مُعْلِنُ یَا مُقَسِّمُ
خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى امان ده اى مسلط بر هر چیز اى وجود آرنده اى یاد دهنده اى آشکار کننده اى آسان کننده اى امکان ده در کارها اى زیوربخش اى آشکار کننده اى تقسیم کننده
(18) یَا مَنْ هُوَ فِی مُلْکِهِ مُقِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی سُلْطَانِهِ قَدِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی جَلالِهِ عَظِیمٌ یَا مَنْ هُوَ عَلَى عِبَادِهِ رَحِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصَاهُ حَلِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجَاهُ کَرِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی صُنْعِهِ حَکِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی حِکْمَتِهِ لَطِیفٌ یَا مَنْ هُوَ فِی لُطْفِهِ قَدِیمٌ
اى
که در فرمانروایى پابرجا است اى که در سلطنت و پادشاهیش قدیم و دیرینه است
اى که در جلالت و شوکت بزرگى اى که بر بندگان خویش مهربانى اى که به هر
چیز دانایى اى که نسبت به نافرمان خود بردبارى اى که به امیدوار خود بخشنده
و بزرگوارى اى که در آفرینش و ساختنت فرزانه اى (یا محکم کارى) اى که در
عین فرزانگى (یا محکم کارى) مهربانى (یا نرمکارى) اى که در لطف خود
دیرینه اى
(19)
یَا مَنْ لا یُرْجَى إِلّا فَضْلُهُ یَا مَنْ لا یُسْأَلُ إِلّا عَفْوُهُ
یَا مَنْ لا یُنْظَرُ إِلّا بِرُّهُ یَا مَنْ لا یُخَافُ إِلّا عَدْلُهُ یَا
مَنْ لا یَدُومُ إِلّا مُلْکُهُ یَا مَنْ لا سُلْطَانَ إِلّا سُلْطَانُهُ یَا
مَنْ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَتُهُ یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ
غَضَبَهُ یَا مَنْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمُهُ یَا مَنْ لَیْسَ
أَحَدٌ مِثْلَهُ
اى که
امیدى نیست جز به نیکى او اى که درخواست نشود جز گذشتش اى که چشم داشتى
نیست جز به نیکى او اى که ترسى نیست جز از عدل او اى که جاوید نمى ماند جز
فرمانروایى و ملک او اى که سلطنت و قدرتى نیست جز سلطنت او اى که رحمتش همه
چیز را فراگرفته اى که رحمتش بر خشمش پیشى جسته اى که علمش بر همه چیز
احاطه کرده اى که مانندش هیچکس نیست
(20) یَا فَارِجَ الْهَمِّ یَا کَاشِفَ الْغَمِّ یَا غَافِرَ الذَّنْبِ یَا
قَابِلَ التَّوْبِ یَاخَالِقَ الْخَلْقِ یَا صَادِقَ الْوَعْدِ یَا
مُوفِیَ الْعَهْدِ یَا عَالِمَ السِّرِّ یَا فَالِقَ الْحَبِّ یَا رَازِقَ
الْأَنَامِ
اى دلگشاى
اندوه اى غمزداى اى آمرزنده گناه اى توبه پذیر اى آفریننده اى راست وعده اى
وفادار پیمان اى داناى اسرار نهان اى شکافنده دانه اى روزى ده مردمان
(21) اللَّهُمَّ
إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا عَلِیُّ یَا وَفِیُّ یَا غَنِیُّ یَا
مَلِیُّ یَا حَفِیُّ یَا رَضِیُّ یَا زَکِیُّ یَا بَدِیُّ یَا قَوِیُّ یَا
وَلِیُّ
خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى والا اى با وفا اى توانگر اى بى نیاز مطلق اى مهربان اى پسندیده (یا دوستدار) اى پاکیزه اى پدید آرنده اى نیرومند اى سرپرست
(22)یَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ یَا مَنْ سَتَرَ الْقَبِیحَ یَا مَنْ
لَمْ یُؤَاخِذْ بِالْجَرِیرَةِ یَا مَنْ لَمْ یَهْتِکِ السِّتْرَ یَا
عَظِیمَ الْعَفْوِ یَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ یَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ یَا
بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ یَا صَاحِبَ کُلِّ نَجْوَى یَا
مُنْتَهَى کُلِّ شَکْوَى
اى
که کار نیک را آشکار کنى و اى که کار زشت را پنهان کنى اى که کسى را به
گناه نگیرى اى که پرده کس ندرى اى بزرگ گذشت اى نیکو درگذر اى پهناور آمرزش
اى گشاده دو دست (فضلش ) به رحمت اى مطلع از سخن سرى و راز اى منتهاى هر
شکایت
(23)یَا ذَا النِّعْمَةِ السَّابِغَةِ یَا ذَا الرَّحْمَةِ الْوَاسِعَةِ
یَا ذَا الْمِنَّةِ السَّابِقَةِ یَا ذَا الْحِکْمَةِ الْبَالِغَةِ یَا ذَا
الْقُدْرَةِ الْکَامِلَةِ یَا ذَا الْحُجَّةِ الْقَاطِعَةِ یَا ذَا
الْکَرَامَةِ الظَّاهِرَةِ یَا ذَا الْعِزَّةِ الدَّائِمَةِ یَا ذَا
الْقُوَّةِ الْمَتِینَةِ یَا ذَا الْعَظَمَةِ الْمَنِیعَةِ
اى
صاحب نعمت فراوان و اى داراى رحمت پهناور اى صاحب احسان پیشین اى داراى
حکمت رسا اى داراى نیروى کامل اى صاحب برهان و دلیل قاطع (برنده) اى صاحب
بزرگوارى هویدا اى صاحب عزت جاویدان اى صاحب نیروى محکم اى داراى عظمت
ارجمند
(24)یَا بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ یَا جَاعِلَ الظُّلُمَاتِ یَا رَاحِمَ
الْعَبَرَاتِ یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ یَا سَاتِرَ الْعَوْرَاتِ یَا
مُحْیِیَ الْأَمْوَاتِ یَا مُنْزِلَ الْآیَاتِ یَا مُضَعِّفَ الْحَسَنَاتِ
یَا مَاحِیَ السَّیِّئَاتِ یَا شَدِیدَ النَّقِمَاتِ
اى
پدید آرنده آسمانها اى قرار دهنده تاریکیها اى ترحم کننده به اشکهاى دیده
ها اى درگذرنده لغزشها اى پرده پوش بر عیبها اى زنده کننده مردگان اى فرو
فرستنده آیات اى دو چندان کن حسنات اى محو کننده بدیها اى سخت گیرنده
انتقامها
(25) اللَّهُمَّ
إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مُصَوِّرُ یَا مُقَدِّرُ یَا مُدَبِّرُ
یَا مُطَهِّرُ یَا مُنَوِّرُ یَا مُیَسِّرُ یَا مُبَشِّرُ یَا مُنْذِرُ یَا
مُقَدِّمُ یَا مُؤَخِّرُ
خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى صورت آفرین اى اندازه گیر اى تدبیر کننده اى پاک کننده اى روشنى بخش اى آسان کننده اى مژده ده اى بیم ده اى پیش انداز اى پس انداز
(26)یَا رَبَّ الْبَیْتِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الشَّهْرِ الْحَرَامِ یَا
رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ یَا رَبَّ
الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ
الْحِلِّ وَ الْحَرَامِ یَا رَبَّ النُّورِ وَ الظَّلامِ یَا رَبَّ
التَّحِیَّةِ وَ السَّلامِ یَا رَبَّ الْقُدْرَةِ فِی الْأَنَامِ
اى
پروردگار خانه محترم (کعبه) اى پروردگار ماه حرام اى پروردگار شهر محترم
(مکه) اى پروردگار رکن و مقام اى پروردگار مشعرالحرام اى پروردگار مسجد
الحرام اى پروردگار قسمت حل و حرم (در سرزمین حجاز) اى پروردگار روشنى و
تاریکى اى پروردگار تحیت و سلام اى پروردگار نیرو در خلق
(27) یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ یَا أَعْدَلَ الْعَادِلِینَ یَا أَصْدَقَ
الصَّادِقِینَ یَا أَطْهَرَ الطَّاهِرِینَ یَا أَحْسَنَ الْخَالِقِینَ یَا
أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ یَا أَبْصَرَ
النَّاظِرِینَ یَا أَشْفَعَ الشَّافِعِینَ یَا أَکْرَمَ الْأَکْرَمِینَ
اى
داورترین داوران اى دادرس ترین دادگران اى راستگوترین راستگویان اى پاکیزه
ترین پاکان اى بهترین آفرینندگان اى سریعترین حساب رسان اى شنواترین
شنوایان اى بیناترین بینندگان اى بهترین شفیعان اى بزرگوارترین کریمان
(28)یَا عِمَادَ مَنْ لا عِمَادَ لَهُ یَا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ یَا
ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ یَا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ یَا غِیَاثَ
مَنْ لا غِیَاثَ لَهُ یَا فَخْرَ مَنْ لا فَخْرَ لَهُ یَا عِزَّ مَنْ لا
عِزَّ لَهُ یَا مُعِینَ مَنْ لا مُعِینَ لَهُ یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ
لَهُ یَا أَمَانَ مَنْ لا أَمَانَ لَهُ
اى
پشتیبان کسى که پشتیبان ندارد اى پشتوانه آن کس که پشتوانه ندارد اى ذخیره
آن کس که ذخیره ندارد اى پناه آن کس که پناهى ندارد اى فریادرس آنکس که
فریادرس ندارد اى افتخار آن کس که مایه افتخارى ندارد اى عزت آنکس که عزتى
ندارد اى کمک آنکس که کمکى ندارد اى همدم آنکس که همدمى ندارد اى امان بخش
آنکس که امانى ندارد
(29) اللَّهُمَّ
إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا عَاصِمُ یَا قَائِمُ یَا دَائِمُ یَا
رَاحِمُ یَا سَالِمُ یَا حَاکِمُ یَا عَالِمُ یَا قَاسِمُ یَا قَابِضُ یَا
بَاسِطُ
خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى نگهدار اى پابرجا اى جاویدان اى رحم کننده اى سلامت بخش اى حاکم اى دانا اى تقسیم کننده اى تنگ گیر اى گشایش بخش
(30)یَا
عَاصِمَ مَنِ اسْتَعْصَمَهُ یَا رَاحِمَ مَنِ اسْتَرْحَمَهُ یَا غَافِرَ
مَنِ اسْتَغْفَرَهُ یَا نَاصِرَ مَنِ اسْتَنْصَرَهُ یَا حَافِظَ مَنِ
اسْتَحْفَظَهُ یَا مُکْرِمَ مَنِ اسْتَکْرَمَهُ یَا مُرْشِدَ مَنِ
اسْتَرْشَدَهُ یَا صَرِیخَ مَنِ اسْتَصْرَخَهُ یَا مُعِینَ مَنِ
اسْتَعَانَهُ یَا مُغِیثَ مَنِ اسْتَغَاثَهُ
اى
نگهدار کسى که نگهداریش خواهد اى رحم کننده کسى که ترحمش خواهد اى آمرزنده
کسى که از او آمرزش خواهد اى یاور کسى که از او یارى طلبد اى نگهدار کسى
که از او نگهدارى خواهد اى اکرام کننده کسى که از او بزرگوارى خواهد اى
راهنماى کسى که از او ره جوید اى دادرس کسى که از او دادرسى خواهد اى کمک
کار کسى که کمکش خواهد اى فریاد رس کسى که به فریادرسیش خواند
(31)یَا عَزِیزاً لا یُضَامُ یَا لَطِیفاً لا یُرَامُ یَا قَیُّوماً لا
یَنَامُ یَا دَائِماً لا یَفُوتُ یَا حَیّاً لا یَمُوتُ یَا مَلِکاً لا
یَزُولُ یَا بَاقِیاً لا یَفْنَى یَا عَالِماً لا یَجْهَلُ یَا صَمَداً لا
یُطْعَمُ یَا قَوِیّاً لا یَضْعُفُ
اى
عزیزى که ذلت نپذیرد اى لطیفى که دست انداز کسى واقع نگردد اى پاینده که
خواب ندارد اى جاویدانى که از دست نرود اى زنده اى که نمیرد اى پادشاهى که
سلطنتش زوال ندارد اى ماندگارى که نیستى ندارد اى دانایى که نادانى ندارد
اى بى نیازى که خوراک نخواهد اى نیرومندى که سستى نپذیرد
(32) اللَّهُمَّ
إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا أَحَدُ یَا وَاحِدُ یَا شَاهِدُ یَا
مَاجِدُ یَا حَامِدُ یَا رَاشِدُ یَا بَاعِثُ یَا وَارِثُ یَا ضَارُّ یَا
نَافِعُ
خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى یکتا اى یگانه اى گواه اى بزرگوار اى ستوده اى رهنما اى برانگیزنده اى ارث برنده اى زیان بخش اى سودرسان
(33)یَا أَعْظَمَ مِنْ کُلِّ عَظِیمٍ یَا أَکْرَمَ مِنْ کُلِّ کَرِیمٍ یَا
أَرْحَمَ مِنْ کُلِّ رَحِیمٍ یَا أَعْلَمَ مِنْ کُلِّ عَلِیمٍ یَا أَحْکَمَ
مِنْ کُلِّ حَکِیمٍ یَا أَقْدَمَ مِنْ کُلِّ قَدِیمٍ یَا أَکْبَرَ مِنْ
کُلِّ کَبِیرٍ یَا أَلْطَفَ مِنْ کُلِّ لَطِیفٍ یَا أَجَلَّ مِنْ کُلِّ
جَلِیلٍ یَا أَعَزَّ مِنْ کُلِّ عَزِیزٍ
اى
بزرگتر از هر بزرگى اى بزرگوارتر از هر بزرگوارى اى مهربانتر از هر
مهربانى اى داناتر از هر دانا اى فرزانه تر از هر فرزانه اى جلوتر از هر
قدیمى اى بزرگتر از هر بزرگ اى با لطف تر از هر لطف دارى اى والاتر از هر
والایى اى عزیزتر از هر عزیزى
(34)یَا کَرِیمَ الصَّفْحِ یَا عَظِیمَ الْمَنِّ یَا کَثِیرَ الْخَیْرِ یَا
قَدِیمَ الْفَضْلِ یَا دَائِمَ اللُّطْفِ یَا لَطِیفَ الصُّنْعِ یَا
مُنَفِّسَ الْکَرْبِ یَا کَاشِفَ الضُّرِّ یَا مَالِکَ الْمُلْکِ یَا
قَاضِیَ الْحَقِّ
اى
بزرگوار چشم پوش اى بزرگ نعمت بخش اى پر خیر اى دیرینه بخشش اى جاوید لطف
اى دقیق صنعت اى زداینده اندوه اى برطرف کننده گرفتارى اى فرمانرواى عالم
هستى اى حاکم بر حق
(35)یَا مَنْ هُوَ فِی عَهْدِهِ وَفِیٌّ یَا مَنْ هُوَ فِی وَفَائِهِ قَوِیٌّ یَا مَنْ هُوَ فِی قُوَّتِهِ عَلِیٌّ یَا مَنْ هُوَ فِی عُلُوِّهِ قَرِیبٌ یَا مَنْ هُوَ فِی قُرْبِهِ لَطِیفٌ یَا مَنْ هُوَ فِی لُطْفِهِ شَرِیفٌ یَا مَنْ هُوَ فِی شَرَفِهِ عَزِیزٌ یَا مَنْ هُوَ فِی عِزِّهِ عَظِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی عَظَمَتِهِ مَجِیدٌ یَا مَنْ هُوَ فِی مَجْدِهِ حَمِیدٌ
اى
که در پیمانش وفادار و اى که در وفا کردن به پیمانش نیرومند است اى که در
نیرومندیش بلند مرتبه است اى که در عین بلند مرتبه اى نزدیک است اى که در
عین نزدیکى با لطف است اى که در عین لطف شریف (بزرگ و بلند مرتبه) است اى که در عین شریفى
با عزت است اى که در عین عزت با عظمت است اى که در عین عظمتش برجسته است اى
که در عین برجستگى ستوده است
(36)اللَّهُمَّ
إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا کَافِی یَا شَافِی یَا وَافِی یَا
مُعَافِی یَا هَادِی یَا دَاعِی یَا قَاضِی یَا رَاضِی یَا عَالِی یَا
بَاقِی
خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى کفایت کننده اى شفا دهنده اى وفادار اى تندرستى بخش اى رهنما اى خواننده اى داور اى راضى اى والا مرتبه اى باقى
***
(37) یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ خَاضِعٌ لَهُ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ خَاشِعٌ لَهُ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ کَائِنٌ لَهُ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ مَوْجُودٌ بِهِ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ مُنِیبٌ إِلَیْهِ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ خَائِفٌ مِنْهُ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ قَائِمٌ بِهِ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ صَائِرٌ إِلَیْهِ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ یَا مَنْ کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلا وَجْهَهُ
اى که هر چیز در برابرش سر تعظیم فرود آورد اى که هر چیز در برابرش رام گشته اى که هر چه در عالم موجود است از آن اوست اى که هر چه هست بوجود او موجود است اى که هر چیزى بسوى او بازگردد اى که هر چیزى از او اندیشه دارد اى که هر چیزى به او پایدار است اى که هر چیزى بسوى او برگردد اى که هر چیز به ستایش او تسبیح گوید اى که هر چیز نابود شود جز ذات او
(38) یَا مَنْ لامَفَرَّ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا مَفْزَعَ إِلا إِلَیْهِ
یَا مَنْ لا مَقْصَدَ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا مَنْجَى مِنْهُ إِلا
إِلَیْهِ یَا مَنْ لا یُرْغَبُ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا حَوْلَ وَ لا
قُوَّةَ إِلا بِهِ یَا مَنْ لا یُسْتَعَانُ إِلا بِهِ یَا مَنْ لا
یُتَوَکَّلُ إِلا عَلَیْهِ یَا مَنْ لا یُرْجَى إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُعْبَدُ إِلا هُوَ
اى
که گریزگاهى نیست جز بسوى او اى که پناهگاهى نیست جز بسوى او اى که مقصدى
نیست جز درگاهش اى که راه نجاتى از (عذاب و قهر) او نیست جز خود او اى که
رغبت و اشتیاقى نباشد جز به درگاه او اى که جنبش و نیرویى نیست مگر بوسیله
او اى که کمک نجوید جز به او اى که توکل نشود جز بر او اى که امیدوار نتوان
بود جز به او اى که پرستش نشود جز او
(39) یَا خَیْرَ الْمَرْهُوبِینَ یَا خَیْرَ الْمَرْغُوبِینَ یَا خَیْرَ
الْمَطْلُوبِینَ یَا خَیْرَ الْمَسْئُولِینَ یَا خَیْرَ الْمَقْصُودِینَ
یَا خَیْرَ الْمَذْکُورِینَ یَا خَیْرَ الْمَشْکُورِینَ یَا خَیْرَ
الْمَحْبُوبِینَ یَا خَیْرَ الْمَدْعُوِّینَ یَا خَیْرَ الْمُسْتَأْنِسِینَ
اى بهترین کسى که خلق
از او ترسند اى بهترین مایه شوق و آرزو اى بهترین جویا شدگان اى بهترین
خواسته شدگان اى بهترین مقصود خلق اى بهترین یاد شدگان اى بهترین سپاس
شدگان اى بهترین دوستان اى بهترین خوانده شدگان اى بهترین همدمان
(40) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا غَافِرُ یَا سَاتِرُ یَا قَادِرُ یَا قَاهِرُ یَا فَاطِرُ یَا کَاسِرُ یَا جَابِرُ یَا ذَاکِرُ یَا نَاظِرُ یَا نَاصِرُ خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى آمرزنده اى پرده پوش اى توانا اى قاهر اى آفریننده اى شکننده اى بهم پیوند دهنده اى یادآورنده اى بیننده اى یارى دهنده
(41) یَا مَنْ خَلَقَ فَسَوَّى یَا مَنْ قَدَّرَ فَهَدَى یَا مَنْ یَکْشِفُ
الْبَلْوَى یَا مَنْ یَسْمَعُ النَّجْوَى یَا مَنْ یُنْقِذُ الْغَرْقَى
یَا مَنْ یُنْجِی الْهَلْکَى یَا مَنْ یَشْفِی الْمَرْضَى یَا مَنْ
أَضْحَکَ وَ أَبْکَى یَا مَنْ أَمَاتَ وَ أَحْیَا یَا مَنْ خَلَقَ
الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثَى
اى
که آفرید و بیاراست اى که اندازه گرفت و راهنمایى کرد اى که برطرف کند
گرفتارى را اى که بشنود سخن درگوشى را اى که نجات دهد غریق را اى که برهاند
هلاک شده را اى که شفا دهد بیمار را اى که بخنداند و بگریاند اى که
بمیراند و زنده کند اى که آفرید دو جفت نر و ماده
(42)یَا مَنْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ سَبِیلُهُ یَا مَنْ فِی الْآفَاقِ
آیَاتُهُ یَا مَنْ فِی الْآیَاتِ بُرْهَانُهُ یَا مَنْ فِی الْمَمَاتِ
قُدْرَتُهُ یَا مَنْ فِی الْقُبُورِ عِبْرَتُهُ یَا مَنْ فِی الْقِیَامَةِ
مُلْکُهُ یَا مَنْ فِی الْحِسَابِ هَیْبَتُهُ یَا مَنْ فِی الْمِیزَانِ
قَضَاؤُهُ یَا مَنْ فِی الْجَنَّةِ ثَوَابُهُ یَا مَنْ فِی النَّارِ
عِقَابُهُ
اى که هم در
خشکى و هم در دریا راه رسیدن به او هست اى که در سراسر گیتى نشانه هاى او
هست اى که در این نشانه ها برهان او موجود است اى که در مردن نشانه قدرت او
است اى که در گورها پند او است اى که در روز قیامت نیز سلطنت او است اى که
در حساب آن روز هیبت دارد اى که در پاى میزان حکم و داورى او است اى که در
بهشت پاداش نیک او است اى که در دوزخ شکنجه او است
(43) یَا مَنْ إِلَیْهِ یَهْرُبُ الْخَائِفُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَفْزَعُ
الْمُذْنِبُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَقْصِدُ الْمُنِیبُونَ یَا مَنْ
إِلَیْهِ یَرْغَبُ الزَّاهِدُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَلْجَأُ
الْمُتَحَیِّرُونَ یَا مَنْ بِهِ یَسْتَأْنِسُ الْمُرِیدُونَ یَا مَنْ بِهِ
یَفْتَخِرُ الْمُحِبُّونَ یَا مَنْ فِی عَفْوِهِ یَطْمَعُ الْخَاطِئُونَ
یَا مَنْ إِلَیْهِ یَسْکُنُ الْمُوقِنُونَ یَا مَنْ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ
الْمُتَوَکِّلُونَ
اى
که به سویش گریزند ترسناکان اى که به او پناه برند گنهکاران اى که او را
مقصود قرار دهند بازآیندگان اى که بسوى او روند پارسایان اى که بدو پناه
برند سرگردانان اى که به او همدم شوند خواستاران اى که به دوستیش افتخار
کنند دوستان اى که در گذشت او طمع دارند خطاکاران اى که به ذکر او آرامش
پذیرد دل یقین داران اى که بر او توکل کنند توکل کنندگان
(44) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا حَبِیبُ یَا طَبِیبُ یَا قَرِیبُ یَا رَقِیبُ یَا حَسِیبُ یَا مَهِیبُ [مُهِیبُ] یَا مُثِیبُ یَا مُجِیبُ یَا خَبِیرُ یَا بَصِیرُ خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى محبوب دلها اى طبیب دردها اى نزدیک اى مراقب کار فرازگان اى حساب نگهدار اى با هیبت اى پاداش نیک دهنده اى اجابت کننده اى آگاه اى بینا
(45)یَا أَقْرَبَ مِنْ کُلِّ قَرِیبٍ یَا أَحَبَّ مِنْ کُلِّ حَبِیبٍ یَا
أَبْصَرَ مِنْ کُلِّ بَصِیرٍ یَا أَخْبَرَ مِنْ کُلِّ خَبِیرٍ یَا أَشْرَفَ
مِنْ کُلِّ شَرِیفٍ یَا أَرْفَعَ مِنْ کُلِّ رَفِیعٍ یَا أَقْوَى مِنْ
کُلِّ قَوِیٍّ یَا أَغْنَى مِنْ کُلِّ غَنِیٍّ یَا أَجْوَدَ مِنْ کُلِّ
جَوَادٍ یَا أَرْأَفَ مِنْ کُلِّ رَءُوفٍ
اى
نزدیکتر از هر نزدیک اى محبوبتر از هر محبوب اى بیناتر از هر بینا اى آگاه
تر از هر آگاه اى شریفتر از هر شریف اى برتر از هر بلند مرتبه اى
نیرومندتر از هر نیرومند اى توانگرتر از هر توانگر اى بخشنده تر از هر
بخشنده اى مهربانتر از هر مهربان
(46)
یَا غَالِبا غَیْرَ مَغْلُوبٍ یَا صَانِعا غَیْرَ مَصْنُوعٍ یَا خَالِقا
غَیْرَ مَخْلُوقٍ یَا مَالِکا غَیْرَ مَمْلُوکٍ یَا قَاهِرا غَیْرَ
مَقْهُورٍ یَا رَافِعا غَیْرَ مَرْفُوعٍ یَا حَافِظا غَیْرَ مَحْفُوظٍ یَا
نَاصِرا غَیْرَ مَنْصُورٍ یَا شَاهِدا غَیْرَ غَائِبٍ یَا قَرِیبا غَیْرَ
بَعِیدٍ
اى پیروزى که
هرگز مغلوب نگردد اى سازنده اى که مصنوع کسى نیست اى آفریننده اى که کسى او
را نیافریده اى مالکى که مملوک کسى نیست اى چیره شکست ناپذیر اى بلند
مرتبه که بلندى را کسى به او نداده اى نگهدارنده اى که نگهدارى ندارد اى
یاورى که کسش یارى نکند اى حاضرى که پنهانى ندارد اى نزدیکى که دور نشود
(47) یَا نُورَ النُّورِ یَا مُنَوِّرَ النُّورِ یَا خَالِقَ النُّورِ یَا
مُدَبِّرَ النُّورِ یَا مُقَدِّرَ النُّورِ یَا نُورَ کُلِّ نُورٍ یَا
نُورا قَبْلَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا بَعْدَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا فَوْقَ
کُلِّ نُورٍ یَا نُورا لَیْسَ کَمِثْلِهِ نُورٌ
اى
روشنى نور این روشنى ده نور اى خالق نور و روشنى اى تدبیر کننده نور اى
اندازه گیر نور اى روشنى هر نور اى روشنى پیش از هر نور و اى روشنى پس از
هر نور اى روشنى بالاى هر نور اى نورى که مانندش نورى نیست
(48) یَا مَنْ عَطَاؤُهُ شَرِیفٌ یَا مَنْ فِعْلُهُ لَطِیفٌ یَا مَنْ
لُطْفُهُ مُقِیمٌ یَا مَنْ إِحْسَانُهُ قَدِیمٌ یَا مَنْ قَوْلُهُ حَقٌّ
یَا مَنْ وَعْدُهُ صِدْقٌ یَا مَنْ عَفْوُهُ فَضْلٌ یَا مَنْ عَذَابُهُ
عَدْلٌ یَا مَنْ ذِکْرُهُ حُلْوٌ یَا مَنْ فَضْلُهُ عَمِیمٌ
اى
که عطا و بخشش شریف و ارجمند است اى که کارش دقیق است اى که لطفش پایدار
است اى که احسانش دیرینه است اى که گفتارش حق است اى که وعده اش راست است
اى که گذشتش فضل است اى که کیفرش از روى عدل است که ذکرش شیرین است اى که
فضلش عمومى است
(49)اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مُسَهِّلُ یَا مُفَصِّلُ یَا مُبَدِّلُ یَا مُذَلِّلُ یَا مُنَزِّلُ یَا مُنَوِّلُ یَا مُفْضِلُ یَا مُجْزِلُ یَا مُمْهِلُ یَا مُجْمِلُ خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى هموار کننده راهها اى جدا کننده اى تبدیل کننده اى خوار کننده اى فرود آرنده اى جایزه ده اى فزون بخش اى بزرگ عطا بخش اى مهلت ده اى نیکوبخش
(50)یَا مَنْ یَرَى وَ لا یُرَى یَا مَنْ یَخْلُقُ وَ لا یُخْلَقُ یَا مَنْ
یَهْدِی وَ لا یُهْدَى یَا مَنْ یُحْیِی وَ لا یُحْیَى یَا مَنْ یَسْأَلُ
وَ لا یُسْأَلُ یَا مَنْ یُطْعِمُ وَ لا یُطْعَمُ یَا مَنْ یُجِیرُ وَ لا
یُجَارُ عَلَیْهِ یَا مَنْ یَقْضِی وَ لا یُقْضَى عَلَیْهِ یَا مَنْ
یَحْکُمُ وَ لا یُحْکَمُ عَلَیْهِ یَا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ
لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا أَحَدٌ
اى
که ببیند ولى دیده نشود اى که بیافریند ولى کسى او را نیافریده اى که
راهنمایى کند ولى راهنمایى نشود اى که زنده کنى ولى زنده نشده اى که
بازخواست کند ولى کسى از او بازخواست نکند اى که بخوراند ولى خورانده نشود
اى که پناه دهد ولى کسى او را پناه ندهد اى که قضاوت کنى ولى قضاوت بر تو
نشود اى که حکم کنى ولى کسى بر تو حکم نکند اى که نزاید و نه زائیده شده و
نیست برایش همتایى هیچکس
(51)یَا نِعْمَ الْحَسِیبُ یَا نِعْمَ الطَّبِیبُ یَا نِعْمَ الرَّقِیبُ
یَا نِعْمَ الْقَرِیبُ یَا نِعْمَ الْمُجِیبُ یَا نِعْمَ الْحَبِیبُ یَا
نِعْمَ الْکَفِیلُ یَا نِعْمَ الْوَکِیلُ یَا نِعْمَ الْمَوْلَى یَا نِعْمَ
النَّصِیرُ
اى نیکو
حسابکش اى نیکو طبیب اى نیکو نگهبان اى نیکو نزدیک اى نیکو پاسخ ده اى نیکو
دوست اى نیکو عهده دار اى نیکو وکیل اى نیکو سرور اى نیکو یاور
(52) یَا سُرُورَ الْعَارِفِینَ یَا مُنَى الْمُحِبِّینَ یَا أَنِیسَ
الْمُرِیدِینَ یَا حَبِیبَ التَّوَّابِینَ یَا رَازِقَ الْمُقِلِّینَ یَا
رَجَاءَ الْمُذْنِبِینَ یَا قُرَّةَ عَیْنِ الْعَابِدِینَ یَا مُنَفِّسَ
عَنِ الْمَکْرُوبِینَ یَا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُومِینَ یَا إِلَهَ
الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ
اى
مایه دلشادى عارفان اى آرزوى محبان اى همدم خواستاران اى دوستدار توبه
کنندگان اى روزى ده ناداران اى امید گنهکاران اى نورچشم پرستش کنندگان اى
برطرف کننده اندوه اندوهناکان اى غمزداى غمزدگان اى معبود پیشنیان و
پسینیان
(53) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا رَبَّنَا یَا إِلَهَنَا یَا سَیِّدَنَا یَا مَوْلانَا یَا نَاصِرَنَا یَا حَافِظَنَا یَا دَلِیلَنَا یَا مُعِینَنَا یَا حَبِیبَنَا یَا طَبِیبَنَا خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى پروردگار ما اى معبود ما اى آقاى ما اى سرور ما اى یاور ما اى نگهدار ما اى راهنماى ما اى کمک کار ما اى محبوب ما اى طبیب ما
(54) یَا رَبَّ النَّبِیِّینَ وَ الْأَبْرَارِ یَا رَبَّ الصِّدِّیقِینَ وَ
الْأَخْیَارِ یَا رَبَّ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ یَا رَبَّ الصِّغَارِ وَ
الْکِبَارِ یَا رَبَّ الْحُبُوبِ وَ الثِّمَارِ یَا رَبَّ الْأَنْهَارِ وَ
الْأَشْجَارِ یَا رَبَّ الصَّحَارِی وَ الْقِفَارِ یَا رَبَّ الْبَرَارِی
وَ الْبِحَارِ یَا رَبَّ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا رَبَّ الْأَعْلانِ وَ
الْأَسْرَارِ
اى
پروردگار پیمبران و نیکوکاران اى پروردگار راستگویان و برگزیدگان اى
پروردگار بهشت و دوزخ اى پروردگار کوچک و بزرگ اى پروردگار حبوبات و میوه
جات اى پروردگار نهرها و درختان اى پروردگار دشت و هامون اى پروردگار
صحراها و دریاها اى پروردگار شب و روز اى پروردگار پیدا و نهان
(55) یَا مَنْ نَفَذَ فِی کُلِّ شَیْءٍ أَمْرُهُ یَا مَنْ لَحِقَ بِکُلِّ
شَیْءٍ عِلْمُهُ یَا مَنْ بَلَغَتْ إِلَى کُلِّ شَیْءٍ قُدْرَتُهُ یَا
مَنْ لا تُحْصِی الْعِبَادُ نِعَمَهُ یَا مَنْ لا تَبْلُغُ الْخَلائِقُ
شُکْرَهُ یَا مَنْ لا تُدْرِکُ الْأَفْهَامُ جَلالَهُ یَا مَنْ لا تَنَالُ
الْأَوْهَامُ کُنْهَهُ یَا مَنِ الْعَظَمَةُ وَ الْکِبْرِیَاءُ رِدَاؤُهُ
یَا مَنْ لا تَرُدُّ الْعِبَادُ قَضَاءَهُ یَا مَنْ لا مُلْکَ إِلا
مُلْکُهُ یَا مَنْ لا عَطَاءَ إِلا عَطَاؤُهُ
اى
که در هر چیز دستورش نفوذ کرده اى که علمش به هر چیزى تعلق یافته اى که
قدرت و توانائیش به هر چیزى رسیده اى که فرازگان شماره نعمتهایش را نتوانند
اى که خلائق از عهده شکرش برنیایند اى که عقول درک عظمت و جلالش نتوانند
اى که اوهام و خیالات به کنه ذاتش نرسند اى که عظمت و بزرگى لباس او است اى
که فرازگان از حکم او سرپیچى نتوانند اى که سلطنتى جز سلطنت او نیست اى که
بخششى جز بخشش او نیست
(56) یَا مَنْ لَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَى یَا مَنْ لَهُ الصِّفَاتُ
الْعُلْیَا یَا مَنْ لَهُ الْآخِرَةُ وَ الْأُولَى یَا مَنْ لَهُ
الْجَنَّةُ الْمَأْوَى یَا مَنْ لَهُ الْآیَاتُ الْکُبْرَى یَا مَنْ لَهُ
الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى یَا مَنْ لَهُ الْحُکْمُ وَ الْقَضَاءُ یَا مَنْ
لَهُ الْهَوَاءُ وَ الْفَضَاءُ یَا مَنْ لَهُ الْعَرْشُ وَ الثَّرَى یَا
مَنْ لَهُ السَّمَاوَاتُ الْعُلَى
اى
که از آن اوست عالى ترین مثالها (که حجج الهیه باشند) اى که خاص اوست
برترین اوصاف اى که از آن اوست دنیا و آخرت اى که از آن او است بهشت آن
جایگاه آسایش اى که براى اوست نشانه هاى بس بزرگ اى که براى او است نامهاى
نیکو اى که براى او است فرمان و داورى اى که از آن او است هوا و فضا اى که
از آن او است عرش و فرش اى که از آن او است آسمانهاى بلند
(57) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا عَفُوُّ یَا غَفُورُ یَا صَبُورُ یَا شَکُورُ یَا رَءُوفُ یَا عَطُوفُ یَا مَسْئُولُ یَا وَدُودُ یَا سُبُّوحُ یَا قُدُّوسُ خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى درگذرنده اى آمرزنده اى شکیبا اى سپاس پذیر فرازگان اى مهربان اى توجه کننده اى مورد توجه و درخواست فرازگان اى مهرورز اى منزه اى پاکیزه
(58) یَا مَنْ فِی السَّمَاءِ عَظَمَتُهُ یَا مَنْ فِی الْأَرْضِ آیَاتُهُ
یَا مَنْ فِی کُلِّ شَیْءٍ دَلائِلُهُ یَا مَنْ فِی الْبِحَارِ
عَجَائِبُهُ یَا مَنْ فِی الْجِبَالِ خَزَائِنُهُ یَا مَنْ یَبْدَأُ
الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَرْجِعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ
یَا مَنْ أَظْهَرَ فِی کُلِّ شَیْءٍ لُطْفَهُ یَا مَنْ أَحْسَنَ کُلَّ
شَیْءٍ خَلَقَهُ یَا مَنْ تَصَرَّفَ فِی الْخَلائِقِ قُدْرَتُهُ
اى
که در آسمان آثار عظمتش هویدا است اى که در زمین نشانه هایش آشکار است اى
که در هر چیز برهانهاى او موجود اى که در دریا آثار شگفت انگیز دارد اى که
در کوهها است گنجینه هایش اى که خلق را پدید آورد سپس بازگرداند اى که به
سویش همه امورات بازگردد اى که در هر چیز لطف و مهرش را آشکار ساخته اى که
خلقت هر چیز را نیکو ساخته اى که تصرف کرده در همه خلایق قدرت او
(59) یَا حَبِیبَ مَنْ لا حَبِیبَ لَهُ یَا طَبِیبَ مَنْ لا طَبِیبَ لَهُ
یَا مُجِیبَ مَنْ لا مُجِیبَ لَهُ یَا شَفِیقَ مَنْ لا شَفِیقَ لَهُ یَا
رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ یَا مُغِیثَ مَنْ لا مُغِیثَ لَهُ یَا
دَلِیلَ مَنْ لا دَلِیلَ لَهُ یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ یَا
رَاحِمَ مَنْ لا رَاحِمَ لَهُ یَا صَاحِبَ مَنْ لا صَاحِبَ لَهُ
اى
دوست آنکس که دوستى ندارد اى طبیب آن کس که طبیبى ندارد اى پاسخ ده آن کس
که پاسخ ده ندارد اى یار دلسوز آن کس که دلسوزى ندارد اى رفیق آن کس که
رفیق ندارد اى فریادرس آن کس که فریادرسى ندارد اى راهنماى آنکه راهنمایى
ندارد اى مونس آنکس که مونسى ندارد اى ترحم کننده آن کس که ترحم کننده اى
ندارد اى همدم آن کس که همدمى ندارد
(60)یَا کَافِیَ مَنِ اسْتَکْفَاهُ یَا هَادِیَ مَنِ اسْتَهْدَاهُ یَا
کَالِیَ مَنِ اسْتَکْلاهُ یَا رَاعِیَ مَنِ اسْتَرْعَاهُ یَا شَافِیَ مَنِ
اسْتَشْفَاهُ یَا قَاضِیَ مَنِ اسْتَقْضَاهُ یَا مُغْنِیَ مَنِ
اسْتَغْنَاهُ یَا مُوفِیَ مَنِ اسْتَوْفَاهُ یَا مُقَوِّیَ مَنِ
اسْتَقْوَاهُ یَا وَلِیَّ مَنِ اسْتَوْلاهُ
اى
کفایت کننده آن کس که از او کفایت خواهد و اى رهنماى کسى که از او
راهنمایى خواهد اى نگهبان کسى که از او نگهبانى خواهد اى مراعات کننده کسى
که از او رعایت خواهد اى بهبود دهنده کسى که از او بهبودى خواهد اى داور
کسى که از او داورى جوید اى بى نیاز کننده کسى که از او بى نیازى خواهد اى
وفا کننده کسى که از او وفا خواهد اى نیرو ده آن کس که از او نیرو خواهد اى
سرور کسى که او را به سرورى خواهد
(61) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا خَالِقُ یَا رَازِقُ یَا نَاطِقُ یَا صَادِقُ یَا فَالِقُ یَا فَارِقُ یَا فَاتِقُ یَا رَاتِقُ یَا سَابِقُ [فَائِقُ] یَا سَامِقُ خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى آفریننده اى روزى ده اى گویا اى راستگو اى شکافنده اى جدا کننده اى باز کننده اى پیوست دهنده اى سبقت جوینده اى بلندمرتبه
(62) یَا مَنْ یُقَلِّبُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ یَا مَنْ جَعَلَ
الظُّلُمَاتِ وَ الْأَنْوَارَ یَا مَنْ خَلَقَ الظِّلَّ وَ الْحَرُورَ یَا
مَنْ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ یَا مَنْ قَدَّرَ الْخَیْرَ وَ
الشَّرَّ یَا مَنْ خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَاةَ یَا مَنْ لَهُ الْخَلْقُ
وَ الْأَمْرُ یَا مَنْ لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا وَلَدا یَا مَنْ
لَیْسَ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ یَا مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ
الذُّلِّ
اى که جابجا
کنى شب و روز را اى که مقرر ساختى تاریکیها و نور را اى که آفریدى سایه و
گرما را اى که مسخر خود کردى مهر و ماه را اى که مقدر کردى خیر و شر را اى
که آفریدى مرگ و زندگى را اى که آفریدن و فرمان از او است اى که نگرفته است
براى خود همسر و فرزندى اى که شریکى در فرمانروایى ندارد اى که نیست برایش
سرپرستى از خوارى
(63) یَا مَنْ یَعْلَمُ مُرَادَ الْمُرِیدِینَ یَا مَنْ یَعْلَمُ ضَمِیرَ
الصَّامِتِینَ یَا مَنْ یَسْمَعُ أَنِینَ الْوَاهِنِینَ یَا مَنْ یَرَى
بُکَاءَ الْخَائِفِینَ یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ یَا مَنْ
یَقْبَلُ عُذْرَ التَّائِبِینَ یَا مَنْ لا یُصْلِحُ عَمَلَ
الْمُفْسِدِینَ یَا مَنْ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ یَا مَنْ لا
یَبْعُدُ عَنْ قُلُوبِ الْعَارِفِینَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِینَ
اى
که مى داند خواسته دل هر خواهنده را اى که آگاه است از نهاد خاموشان اى که
مى شنود ناله خسته دلان اى که مى بیند گریه ترسناکان اى که دارد خواسته
هاى خواستاران را اى که بپذیرد عذر توبه کنندگان اى که اصلاح نکند کار
مفسدان را اى که از بین نبرد پاداش نیکوکاران اى که دور نباشد از دل عارفان
اى بخشنده ترین بخشندگان
(64) یَا دَائِمَ الْبَقَاءِ یَا سَامِعَ الدُّعَاءِ یَا وَاسِعَ
الْعَطَاءِ یَا غَافِرَ الْخَطَاءِ یَا بَدِیعَ السَّمَاءِ یَا حَسَنَ
الْبَلاءِ یَا جَمِیلَ الثَّنَاءِ یَا قَدِیمَ السَّنَاءِ یَا کَثِیرَ
الْوَفَاءِ یَا شَرِیفَ الْجَزَاءِ
اى
همیشه باقى اى شنواى دعا اى وسیع بخشش اى آمرزنده خطا و لغزش اى پدید
آرنده آسمان اى نیک آزمایش اى زیبا ستایش اى دیرینه والا اى زیاد وفادار اى
ارجمند پاداش
(65) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا سَتَّارُ یَا غَفَّارُ یَا قَهَّارُ یَا جَبَّارُ یَا صَبَّارُ یَا بَارُّ یَا مُخْتَارُ یَا فَتَّاحُ یَا نَفَّاحُ یَا مُرْتَاحُ خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى پوشاننده اى آمرزنده اى با قهر و سطوت اى باجبروت و عظمت اى صبر پیشه اى نیک بخش اى مختار در کارها اى کارگشا اى پرجود و عطا اى فرح بخش
(66) یَا مَنْ خَلَقَنِی وَ سَوَّانِی یَا مَنْ رَزَقَنِی وَ رَبَّانِی یَا
مَنْ أَطْعَمَنِی وَ سَقَانِی یَا مَنْ قَرَّبَنِی وَ أَدْنَانِی یَا مَنْ
عَصَمَنِی وَ کَفَانِی یَا مَنْ حَفِظَنِی وَ کَلانِی یَا مَنْ أَعَزَّنِی
وَ أَغْنَانِی یَا مَنْ وَفَّقَنِی وَ هَدَانِی یَا مَنْ آنَسَنِی وَ
آوَانِی یَا مَنْ أَمَاتَنِی وَ أَحْیَانِی
اى
که مرا آفریدى و آراستى اى که روزیم دادى و پروریدى اى که مرا خوراندى و
نوشاندى اى که پیش خود برده و نزدیکم کردى اى که مرا نگهداشته و کفایت کردى
اى که محافظت و نگهداریم کردى اى که به من عزت بخشید و توانگرم ساخت اى که
به من توفیق داده و راهنمایى کرد اى که با من انس گرفته و جایم داد اى که
مرا بمیراند و زنده کند
(67) یَا مَنْ یُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ یَا مَنْ یَقْبَلُ
التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ یَا مَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ
یَا مَنْ لا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلا بِإِذْنِهِ یَا مَنْ هُوَ
أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ یَا مَنْ لا مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ
یَا مَنْ لا رَادَّ لِقَضَائِهِ یَا مَنِ انْقَادَ کُلُّ شَیْءٍ
لِأَمْرِهِ یَا مَنِ السَّمَاوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ یَا مَنْ
یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ
اى
که حق را بوسیله کلماتش پابرجا کرد اى که توبه را از فرازگانش بپذیرد اى
که میان انسان و دلش حائل گردد اى که سود ندهد شفاعت و میانجیگرى جز به اذن
او اى که او داناتر است به کسى که از راهش گمراه گردد اى که کاونده و پى
جویى براى حکمش نیست اى که بازگردانى براى قضایش نیست اى که هر چیز دربرابر
امرش مطیع و منقاد گشته اى که آسمانها بدست قدرتش بهم پیچیده اى که فرستد
بادها را نویدى در پیشاپیش رحمتش
(68) یَا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ مِهَادا یَا مَنْ جَعَلَ الْجِبَالَ
أَوْتَادا یَا مَنْ جَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجا یَا مَنْ جَعَلَ الْقَمَرَ
نُورا یَا مَنْ جَعَلَ اللَّیْلَ لِبَاسا یَا مَنْ جَعَلَ النَّهَارَ
مَعَاشا یَا مَنْ جَعَلَ النَّوْمَ سُبَاتا یَا مَنْ جَعَلَ السَّمَاءَ
بِنَاءً یَا مَنْ جَعَلَ الْأَشْیَاءَ أَزْوَاجا یَا مَنْ جَعَلَ النَّارَ
مِرْصَادا
اى که زمین
را گهواره قرار داده اى که کوهها را میخهاى (زمین ) قرار داد اى که خورشید
را چراغى تابناک کرد اى که ماه را نوربخش قرار داد اى که شب را پوشش نهاد
اى که روز را براى تحصیل معاش مقرر ساختى اى که خواب را مایه آرامش قرار
داد اى که آسمان را ساختمانى قرار داد اى که چیزها را جفت آفرید اى که آتش
را در کمین (کفار و دوزخیان ) قرارداد
(69)اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا سَمِیعُ یَا شَفِیعُ یَا رَفِیعُ یَا مَنِیعُ یَا سَرِیعُ یَا بَدِیعُ یَا کَبِیرُ یَا قَدِیرُ یَا خَبِیرُ [مُنِیرُ] یَا مُجِیرُ خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى شنوا اى شفیع اى بلند مرتبه اى والامقام اى سریع در کارها اى پدید آرنده اى بزرگ اى توانا اى آگاه اى پناه ده
(70)یَا حَیّا قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ یَا حَیّا بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ یَا حَیُّ
الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ حَیٌّ یَا حَیُّ الَّذِی لا یُشَارِکُهُ حَیٌّ
یَا حَیُّ الَّذِی لا یَحْتَاجُ إِلَى حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی یُمِیتُ
کُلَّ حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی یَرْزُقُ کُلَّ حَیٍّ یَا حَیّا لَمْ یَرِثِ
الْحَیَاةَ مِنْ حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی یُحْیِی الْمَوْتَى یَا حَیُّ
یَا قَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ
اى
زنده پیش از هر موجود زنده اى زنده پس از هر موجود زنده اى که نیست مانندش
زنده اى ، اى زنده اى که شریکش نیست هیچ زنده اى ، اى زنده اى که نیازمند
نیست به هیچ زنده اى ، اى زنده اى که بمیراند هر زنده اى را اى زنده اى که
روزى دهد هر زنده اى را اى زنده اى که ارث نبرد زندگى را از زنده اى ، اى
زنده اى که زنده کند مردگان را، اى زنده پاینده اى که او را چرت و خواب
نگیرد
(71) یَا مَنْ لَهُ ذِکْرٌ لا یُنْسَى یَا مَنْ لَهُ نُورٌ لا یُطْفَى یَا
مَنْ لَهُ نِعَمٌ لا تُعَدُّ یَا مَنْ لَهُ مُلْکٌ لا یَزُولُ یَا مَنْ
لَهُ ثَنَاءٌ لا یُحْصَى یَا مَنْ لَهُ جَلالٌ لا یُکَیَّفُ یَا مَنْ لَهُ
کَمَالٌ لا یُدْرَکُ یَا مَنْ لَهُ قَضَاءٌ لا یُرَدُّ یَا مَنْ لَهُ
صِفَاتٌ لا تُبَدَّلُ یَا مَنْ لَهُ نُعُوتٌ لا تُغَیَّرُ
اى
که یادش فراموش نشدنى است اى که نورش خاموش نشدنى است اى که نعمتهایش
بشمار درنیاید اى که فرمانروائیش زوال نپذیرد اى که مدح و ثنایش نتوان
شمردن اى که چگونگى بزرگى و جلالتش نتوان گفتن اى که کمالش قابل درک نباشد
اى که فرمان قضایش بازگشت ندارد اى که صفاتش تبدیل نپذیرد اى که اوصافش
تغییر نکند
(72) یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ یَا مَالِکَ یَوْمِ الدِّینِ یَا غَایَةَ
الطَّالِبِینَ یَا ظَهْرَ اللاجِینَ یَا مُدْرِکَ الْهَارِبِینَ یَا مَنْ
یُحِبُّ الصَّابِرِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ
الْمُتَطَهِّرِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ یَا مَنْ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ
اى
پروردگار جهانیان اى فرمانرواى روز جزا اى مقصد نهایى جویندگان اى پشت و
پناه پناهندگان اى دریافرازه گریختگان اى که دوست دارد شکیبایان را اى که
دوست دارد توبه کاران را اى که دوست دارد پاکیزگان را اى که دوست دارد
نیکوکاران را اى که داناتر است به راه یافتگان
(73)اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا شَفِیقُ یَا رَفِیقُ یَا حَفِیظُ یَا مُحِیطُ یَا مُقِیتُ یَا مُغِیثُ یَا مُعِزُّ یَا مُذِلُّ یَا مُبْدِئُ یَا مُعِیدُ خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى مهربان اى رفیق اى نگهدارنده اى احاطه دار بر همه اى توانا اى فریاد رس اى عزت بخش اى خوار کننده اى آغازنده اى بازگرداننده
(74) یَا مَنْ هُوَ أَحَدٌ بِلا ضِدٍّ یَا مَنْ هُوَ فَرْدٌ بِلا نِدٍّ یَا مَنْ هُوَ صَمَدٌ بِلا عَیْبٍ یَا مَنْ هُوَ وِتْرٌ بِلا کَیْفٍ یَا مَنْ هُوَ قَاضٍ بِلا حَیْفٍ یَا مَنْ هُوَ رَبٌّ بِلا وَزِیرٍ یَا مَنْ هُوَ عَزِیزٌ بِلا ذُلٍّ یَا مَنْ هُوَ غَنِیٌّ بِلا فَقْرٍ یَا مَنْ هُوَ مَلِکٌ بِلا عَزْلٍ یَا مَنْ هُوَ مَوْصُوفٌ بِلا شَبِیهٍ
اى
یکتاى بى ضد اى که او یگانه اى است که مانند ندارد اى که او بى نیازى است
بى عیب اى که او تنهایى است و چگونگى ندارد اى که او حاکمى است که ستم در
حکمش نیست اى که او پروردگارى است بدون وزیر اى که او عزیزى است بى ذلت اى
که او دارایى است که ندارى ندارد اى که او پادشاهى است که معزول نشود اى که
او توصیف شده اى است بى شبیه
(75) یَا مَنْ ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاکِرِینَ یَا مَنْ شُکْرُهُ فَوْزٌ
لِلشَّاکِرِینَ یَا مَنْ حَمْدُهُ عِزٌّ لِلْحَامِدِینَ یَا مَنْ طَاعَتُهُ
نَجَاةٌ لِلْمُطِیعِینَ یَا مَنْ بَابُهُ مَفْتُوحٌ لِلطَّالِبِینَ یَا
مَنْ سَبِیلُهُ وَاضِحٌ لِلْمُنِیبِینَ یَا مَنْ آیَاتُهُ بُرْهَانٌ
لِلنَّاظِرِینَ یَا مَنْ کِتَابُهُ تَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقِینَ یَا مَنْ
رِزْقُهُ عُمُومٌ لِلطَّائِعِینَ وَ الْعَاصِینَ یَا مَنْ رَحْمَتُهُ
قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ
اى
که ذکر او موجب شرافت ذکرکنندگان او است اى که سپاسگزاریش مایه سعادت
سپاسگزاران است اى که ستایشش عزتى است براى ستایش کنندگان اى که طاعتش
وسیله نجات مطیعان است اى که دَرِ رحمتش باز است به روى رحمت خواهان اى که
راه بسوى او آشکار است براى بازآمدگان اى که آیات و نشانه هایش دلیل روشنى
است براى بینندگان اى که کتابش سبب پند و تنبیه است براى پرهیزکاران اى که
روزى او همگانى است براى فرمانبرداران و نافرمانان اى که رحمتش نزدیک است
به نیکوکاران
(76)یَا مَنْ تَبَارَکَ اسْمُهُ یَا مَنْ تَعَالَى جَدُّهُ یَا مَنْ لا
إِلَهَ غَیْرُهُ یَا مَنْ جَلَّ ثَنَاؤُهُ یَا مَنْ تَقَدَّسَتْ
أَسْمَاؤُهُ یَا مَنْ یَدُومُ بَقَاؤُهُ یَا مَنِ الْعَظَمَةُ بَهَاؤُهُ
یَا مَنِ الْکِبْرِیَاءُ رِدَاؤُهُ یَا مَنْ لا تُحْصَى آلاؤُهُ یَا مَنْ
لا تُعَدُّ نَعْمَاؤُهُ
اى
که نامش بزرگ است اى که اقبال او بلند است اى که معبودى جز او نیست اى که
برجسته است ثنا و مدحش اى که پاکیزه است نامهایش اى که بقایش همیشگى است اى
که عظمت جلوه او است اى که بزرگى در بر او است اى که نیکیهایش به حساب
درنیاید اى که نعمتهایش شماره نشود
(77) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مُعِینُ یَا أَمِینُ یَا مُبِینُ یَا مَتِینُ یَا مَکِینُ یَا رَشِیدُ یَا حَمِیدُ یَا مَجِیدُ یَا شَدِیدُ یَا شَهِیدُ خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى یاور اى امان بخش اى آشکار کننده اى استوار و ثابت اى پابرجا اى راهنما اى ستوده اى گرامى اى سخت نیرو اى گواه
(78)یَا ذَا الْعَرْشِ الْمَجِیدِ یَا ذَا الْقَوْلِ السَّدِیدِ یَا ذَا
الْفِعْلِ الرَّشِیدِ یَا ذَا الْبَطْشِ الشَّدِیدِ یَا ذَا الْوَعْدِ وَ
الْوَعِیدِ یَا مَنْ هُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ یَا مَنْ هُوَ فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ یَا مَنْ هُوَ قَرِیبٌ غَیْرُ بَعِیدٍ یَا مَنْ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ یَا مَنْ هُوَ لَیْسَ بِظَلامٍ لِلْعَبِیدِ
اى
صاحب عرش با شوکت اى صاحب گفتار محکم اى صاحب کار مستحکم اى صاحب حمله سخت
اى صاحب نوید و تهدید اى که او است صاحب اختیارى ستوده اى که او است کننده
هر چه را خواهد اى که او است نزدیکى که دورى ندارد اى که او بر هر چیز
گواه باشد اى که او ستمکار بر فرازگان نیست
(79)یَا مَنْ لا شَرِیکَ لَهُ وَ لا وَزِیرَ یَا مَنْ لا شَبِیهَ [شِبْهَ]
لَهُ وَ لا نَظِیرَ یَا خَالِقَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ الْمُنِیرِ یَا
مُغْنِیَ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ یَا رَازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ یَا
رَاحِمَ الشَّیْخِ الْکَبِیرِ یَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْکَسِیرِ یَا
عِصْمَةَ الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ یَا مَنْ هُوَ بِعِبَادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ یَا مَنْ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
اى
که برایش شریک و وزیرى نیست اى که برایش شبیه و نظیرى نیست اى آفریننده
مهر و ماه تافرازه اى بى نیاز کننده بینواى درمانده اى روزى ده کودک خردسال
اى مهرورز پیر کهن سال اى جوش ده استخوان شکسته اى نگهدار ترسان پناهنده
اى که به حال فرازگانش خبیر و بینا است اى که او بر هر چیز قادر و تواناست
(80)
یَا ذَا الْجُودِ وَ النِّعَمِ یَا ذَا الْفَضْلِ وَ الْکَرَمِ یَا
خَالِقَ اللَّوْحِ وَ الْقَلَمِ یَا بَارِئَ الذَّرِّ وَ النَّسَمِ یَا ذَا
الْبَأْسِ وَ النِّقَمِ یَا مُلْهِمَ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ یَا کَاشِفَ
الضُّرِّ وَ الْأَلَمِ یَا عَالِمَ السِّرِّ وَ الْهِمَمِ یَا رَبَّ
الْبَیْتِ وَ الْحَرَمِ یَا مَنْ خَلَقَ الْأَشْیَاءَ مِنَ الْعَدَمِ
اى
صاحب جود و نعمت اى صاحب بخشش و بزرگوارى اى آفریننده لوح و قلم اى پدید
آرنده ذرات و انسان اى داراى عذاب و انتقام اى الهام بخش عرب و عجم اى
برطرف کننده رنج و الم اى داناى راز و قصدهاى نهان اى پروردگار کعبه و حرم
اى که آفریدى موجودات را از نیستى و عدم
(81)اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا فَاعِلُ یَا جَاعِلُ یَا قَابِلُ یَا کَامِلُ یَا فَاصِلُ یَا وَاصِلُ یَا عَادِلُ یَا غَالِبُ یَا طَالِبُ یَا وَاهِبُ خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى کننده (هر کار) اى مقرر کننده (امور) اى پذیرنده اى کامل اى جدا کننده اى پیوست دهنده اى دادگر اى چیره اى جوینده اى بخشنده
(82)
یَا مَنْ أَنْعَمَ بِطَوْلِهِ یَا مَنْ أَکْرَمَ بِجُودِهِ یَا مَنْ جَادَ
بِلُطْفِهِ یَا مَنْ تَعَزَّزَ بِقُدْرَتِهِ یَا مَنْ قَدَّرَ
بِحِکْمَتِهِ یَا مَنْ حَکَمَ بِتَدْبِیرِهِ یَا مَنْ دَبَّرَ بِعِلْمِهِ
یَا مَنْ تَجَاوَزَ بِحِلْمِهِ یَا مَنْ دَنَا فِی عُلُوِّهِ یَا مَنْ عَلا
فِی دُنُوِّهِ
اى که
نعمت بخشید به فضل خود اى که کرم کرد به بخشش خود اى که جود کرد به لطف خود
اى که عزیز باشد به نیروى خود اى که اندازه گیرد به حکمت خویش اى که حکم
کند به تدبیر خود اى که تدبیر کرد به دانش خود اى که بگذرد به بردبارى خویش
اى که نزدیک است در عین بلندى و اى که بلند است در عین نزدیکى
(83)یَا مَنْ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ یَا مَنْ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ یَا مَنْ
یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُعَذِّبُ
مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُعِزُّ مَنْ
یَشَاءُ یَا مَنْ یُذِلُّ مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُصَوِّرُ فِی
الْأَرْحَامِ مَا یَشَاءُ یَا مَنْ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ
اى
که مى آفریند هر چه را خواهد اى که انجام دهد هر چه خواهد اى که راهنمایى
کند هر که را خواهد اى که گمراه کند هر که را خواهد اى که عذاب کند هر که
را خواهد اى که بیامرزد هر که را خواهد اى که عزت بخشد به هر که خواهد اى
که ذلت دهد به هر که خواهد اى که نقش فرازد در میان رحم ها هر طور که خواهد
اى که مخصوص به رحمت خویش گرداند هر که را خواهد
(84) یَا مَنْ لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا وَلَدا یَا مَنْ جَعَلَ
لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا یَا مَنْ لا یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَدا یَا مَنْ
جَعَلَ [مِنَ الْمَلائِکَةِ] الْمَلائِکَةَ رُسُلا یَا مَنْ جَعَلَ فِی
السَّمَاءِ بُرُوجا یَا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارا یَا مَنْ خَلَقَ
مِنَ الْمَاءِ بَشَرا یَا مَنْ جَعَلَ لِکُلِّ شَیْءٍ أَمَدا یَا مَنْ
أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْما یَا مَنْ أَحْصَى کُلَّ شَیْءٍ عَدَدا
اى
که نگرفته است همسر و فرزندى اى که قرار داد براى هر چیز اندازه اى اى که
شریک نکرده در حکم خویش احدى را اى که قرار داد فرشتگان را پیام آور اى که
در آسمان برجها قرار داد اى که زمین را قرارگاه کرد اى که آفرید از آب بشر
را اى که قرار داد براى هر چیز مدت و دورانى اى که دانشش به هر چیز احاطه
کرده اى که عدد هر چیز را شماره کرده
(85) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا أَوَّلُ یَا آخِرُ یَا ظَاهِرُ یَا بَاطِنُ یَا بَرُّ یَا حَقُّ یَا فَرْدُ یَا وِتْرُ یَا صَمَدُ یَا سَرْمَدُ خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى آغاز اى انجام اى ظاهر اى نهان اى نیکوکار اى برحق اى یکتا اى بى همتا اى بى نیاز اى ابدى
(86) یَا خَیْرَ مَعْرُوفٍ عُرِفَ یَا أَفْضَلَ مَعْبُودٍ عُبِدَ یَا
أَجَلَّ مَشْکُورٍ شُکِرَ یَا أَعَزَّ مَذْکُورٍ ذُکِرَ یَا أَعْلَى
مَحْمُودٍ حُمِدَ یَا أَقْدَمَ مَوْجُودٍ طُلِبَ یَا أَرْفَعَ مَوْصُوفٍ
وُصِفَ یَا أَکْبَرَ مَقْصُودٍ قُصِدَ یَا أَکْرَمَ مَسْئُولٍ سُئِلَ یَا
أَشْرَفَ مَحْبُوبٍ عُلِمَ
اى
بهترین شناخته شده به نیکى اى برترین معبودى که پرستش شده اى بهترین سپاس
شدگان اى عزیزترین یادشدگان اى والاترین ستوده شده اى پیش ترین موجودى که
جویایش شده اند اى برترین موجودى که مورد توصیف واقع شده اى بزرگتر مقصودى
که قصد او کرده اند اى بزرگوار کسى که از او درخواست شده اى ارجمندترین
دوستى که توان یافت
(87) یَا حَبِیبَ الْبَاکِینَ یَا سَیِّدَ الْمُتَوَکِّلِینَ یَا هَادِیَ
الْمُضِلِّینَ یَا وَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ یَا أَنِیسَ الذَّاکِرِینَ یَا
مَفْزَعَ الْمَلْهُوفِینَ یَا مُنْجِیَ الصَّادِقِینَ یَا أَقْدَرَ
الْقَادِرِینَ یَا أَعْلَمَ الْعَالِمِینَ یَا إِلَهَ الْخَلْقِ
أَجْمَعِینَ
اى دوست
گریانان اى آقاى توکل کنندگان اى رهنماى گمراهان اى سرور مؤ منان اى همدم
یاد کنندگان (او) اى پناه ستمدیدگان اى نجات دهنده راستگویان اى مقتدرترین
قدرت داران اى داناترین دانایان اى معبود تمامى آفریدگان
(88)
یَا مَنْ عَلا فَقَهَرَ یَا مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَ یَا مَنْ بَطَنَ
فَخَبَرَ یَا مَنْ عُبِدَ فَشَکَرَ یَا مَنْ عُصِیَ فَغَفَرَ یَا مَنْ لا
تَحْوِیهِ الْفِکَرُ یَا مَنْ لا یُدْرِکُهُ بَصَرٌ یَا مَنْ لا یَخْفَى
عَلَیْهِ أَثَرٌ یَا رَازِقَ الْبَشَرِ یَا مُقَدِّرَ کُلِّ قَدَرٍ
اى
که از برترى بر همه قاهر است اى که فرمانروا است و نیرومند اى که در درونى
و از درون آگاه اى که پرستندش و او بدان پاداش دهد اى که نافرمانیش کنند و
بیامرزد اى که در فکرها نگنجد اى که دیده اى او را درنیابد اى که هیچ کارى
بر او پنهان نماند اى روزى ده بشر اى اندازه گیر هر اندازه
(89) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا حَافِظُ یَا بَارِئُ یَا ذَارِئُ یَا بَاذِخُ یَا فَارِجُ یَا فَاتِحُ یَا کَاشِفُ یَا ضَامِنُ یَا آمِرُ یَا نَاهِی خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى نگهدار اى پدید آرنده اى آفریننده اى والامقام اى غمزدا اى کارگشا اى برطرف کننده اندوه اى ضامن فرازگان اى فرمان ده اى قدغن کن از کارهاى بد
(90) یَا مَنْ لا یَعْلَمُ الْغَیْبَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یَصْرِفُ السُّوءَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یَخْلُقُ الْخَلْقَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یَغْفِرُ الذَّنْبَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُتِمُّ النِّعْمَةَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُقَلِّبُ الْقُلُوبَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُدَبِّرُ الْأَمْرَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُنَزِّلُ الْغَیْثَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یَبْسُطُ الرِّزْقَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُحْیِی الْمَوْتَى إِلا هُوَ
اى
که نمى داند غیب را جز او اى که باز نگرداند بدى را جز او اى که نیافریند
خلق را جز او اى که نیامرزد گناه را جز او اى که به پایان نرساند نعمت و
احسان را جز او اى که دگرگون نکند دلها را جز او اى که تدبیر نکند کارها را
جز او اى که فرو نفرستد باران را جز او اى که نگستراند روزى را جز او اى
که زنده نکند مردگان را جز او
(91)یَا مُعِینَ الضُّعَفَاءِ یَا صَاحِبَ الْغُرَبَاءِ یَا نَاصِرَ
الْأَوْلِیَاءِ یَا قَاهِرَ الْأَعْدَاءِ یَا رَافِعَ السَّمَاءِ یَا
أَنِیسَ الْأَصْفِیَاءِ یَا حَبِیبَ الْأَتْقِیَاءِ یَا کَنْزَ
الْفُقَرَاءِ یَا إِلَهَ الْأَغْنِیَاءِ یَا أَکْرَمَ الْکُرَمَاءِ
اى
کمک کار ناتوانان اى رفیق دور از وطنان اى یار دوستان اى چیره بر دشمنان
اى بالا برنده آسمان اى مونس برگزیدگان اى دوست پرهیزکاران اى گنجینه
بینوایان اى معبود توانگران اى کریمترین کریمان
(92)یَا کَافِیا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ یَا قَائِما عَلَى کُلِّ شَیْءٍ یَا
مَنْ لا یُشْبِهُهُ شَیْءٌ یَا مَنْ لا یَزِیدُ فِی مُلْکِهِ شَیْءٌ یَا
مَنْ لا یَخْفَى عَلَیْهِ شَیْءٌ یَا مَنْ لا یَنْقُصُ مِنْ خَزَائِنِهِ
شَیْءٌ یَا مَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ یَا مَنْ لا یَعْزُبُ عَنْ
عِلْمِهِ شَیْءٌ یَا مَنْ هُوَ خَبِیرٌ بِکُلِّ شَیْءٍ یَا مَنْ وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ کُلَّ شَیْءٍ
اى
کفایت کننده از هر چیز اى نگهبان بر هر چیز اى که چیزى مانندش نیست اى که
چیزى به فرمانروائیش نیفزاید اى که چیزى بر او پوشیده نیست اى که کم نشود
از گنجینه هایش چیزى اى که نیست همانندش چیزى اى که پنهان نماند از دانش او
چیزى اى که او خبیر و آگاه است به هر چیز اى که رحمتش فراگیرد هر چیز را
(93)اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مُکْرِمُ یَا مُطْعِمُ یَا مُنْعِمُ یَا مُعْطِی یَا مُغْنِی یَا مُقْنِی یَا مُفْنِی یَا مُحْیِی یَا مُرْضِی یَا مُنْجِی خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى اکرام کننده اى طعام دهنده اى نعمت بخشنده اى عطا ده اى ثروت ده اى سرمایه ده اى فانى کننده اى زنده کننده اى خشنود سازنده اى نجات بخش
(94)یَا أَوَّلَ کُلِّ شَیْءٍ وَ آخِرَهُ یَا إِلَهَ کُلِّ شَیْءٍ وَ
مَلِیکَهُ یَا رَبَّ کُلِّ شَیْءٍ وَ صَانِعَهُ یَا بَارِئَ کُلِّ شَیْءٍ
وَ خَالِقَهُ یَا قَابِضَ کُلِّ شَیْءٍ وَ بَاسِطَهُ یَا مُبْدِئَ کُلِّ
شَیْءٍ وَ مُعِیدَهُ یَا مُنْشِئَ کُلِّ شَیْءٍ وَ مُقَدِّرَهُ یَا
مُکَوِّنَ کُلِّ شَیْءٍ وَ مُحَوِّلَهُ یَا مُحْیِیَ کُلِّ شَیْءٍ وَ
مُمِیتَهُ یَا خَالِقَ کُلِّ شَیْءٍ وَ وَارِثَهُ
اى
آغاز و انجام هر چیز اى معبود و مالک هر چیز اى پروردگار و سازنده هر چیز
اى پدید آرنده و آفریننده هر چیز اى بست و باز کننده هر چیز اى پدید آرنده و
بازگرداننده هر چیز اى بوجود آورنده و اندازه گیر هر چیز اى بود کننده و
تبدیل کننده هر چیز اى زنده کننده و میراننده هر چیز اى آفریننده و وارث هر
چیز
(95)یَا خَیْرَ ذَاکِرٍ وَ مَذْکُورٍ یَا خَیْرَ شَاکِرٍ وَ مَشْکُورٍ یَا
خَیْرَ حَامِدٍ وَ مَحْمُودٍ یَا خَیْرَ شَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ یَا خَیْرَ
دَاعٍ وَ مَدْعُوٍّ یَا خَیْرَ مُجِیبٍ وَ مُجَابٍ یَا خَیْرَ مُونِسٍ وَ
أَنِیسٍ یَا خَیْرَ صَاحِبٍ وَ جَلِیسٍ یَا خَیْرَ مَقْصُودٍ وَ مَطْلُوبٍ
یَا خَیْرَ حَبِیبٍ وَ مَحْبُوبٍ
اى
بهترین یادآور و یاد شده اى بهترین سپاسگزار و سپاس شده اى بهترین ستاینده
و ستوده شده اى بهترین گواه و گواهى شده اى بهترین خواننده و خوانده شده
اى بهترین اجابت کن و اجابت کرده شده اى بهترین انیس و مونس اى بهترین رفیق
و هم نشین اى بهترین مقصود و مطلوب اى بهترین دوست و محبوب
(96) یَا مَنْ هُوَ لِمَنْ دَعَاهُ مُجِیبٌ یَا مَنْ هُوَ لِمَنْ أَطَاعَهُ حَبِیبٌ یَا مَنْ هُوَ إِلَى مَنْ أَحَبَّهُ قَرِیبٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنِ اسْتَحْفَظَهُ رَقِیبٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجَاهُ کَرِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصَاهُ حَلِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی عَظَمَتِهِ رَحِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی حِکْمَتِهِ عَظِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی إِحْسَانِهِ قَدِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ أَرَادَهُ عَلِیمٌ
اى
که براى خواننده اش اجابت کند اى که به مطیع و فرمانبردارش دوست است اى که
به هر که دوستش دارد نزدیک است اى که براى هرکس که از او نگهبانى خواهد
نگهبانست اى که نسبت به هر کس به او امید داشته باشد کریم است اى که نسبت
به نافرمانش بردبار است اى که در عین عظمت و بزرگیش مهربان است اى که در
حکمت خود عظیم است اى که در احسان و عطابخشى دیرین است اى که به هر کس که
او را بطلبد دانا است
(97) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مُسَبِّبُ یَا مُرَغِّبُ یَا مُقَلِّبُ یَا مُعَقِّبُ یَا مُرَتِّبُ یَا مُخَوِّفُ یَا مُحَذِّرُ یَا مُذَکِّرُ یَا مُسَخِّرُ یَا مُغَیِّرُ خدای من همانا می خواهم از تو به نامت اى سبب ساز اى رغبت ده اى زیر و رو کن اى پى جو اى ترتیب ده اى بیم ده اى ترساننده اى یادانداز اى مسخر کننده اى تغییر دهنده
(98) یَا مَنْ عِلْمُهُ سَابِقٌ یَا مَنْ وَعْدُهُ صَادِقٌ یَا مَنْ
لُطْفُهُ ظَاهِرٌ یَا مَنْ أَمْرُهُ غَالِبٌ یَا مَنْ کِتَابُهُ مُحْکَمٌ
یَا مَنْ قَضَاؤُهُ کَائِنٌ یَا مَنْ قُرْآنُهُ مَجِیدٌ یَا مَنْ مُلْکُهُ
قَدِیمٌ یَا مَنْ فَضْلُهُ عَمِیمٌ یَا مَنْ عَرْشُهُ عَظِیمٌ
اى
که دانشش پیش است اى که وعده اش راست است اى که لطفش آشکار است اى که
فرمانش بر همه غالب است اى که کتابش محکم است اى که حکم و قضایش حتمى است
اى که قرآنش مجید و گرامى است اى که فرمانروائیش قدیم است اى که فضل و بخشش
همگانى است اى که عرش او عظیم است
(99)
یَا مَنْ لا یَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ یَا مَنْ لا یَمْنَعُهُ فِعْلٌ
عَنْ فِعْلٍ یَا مَنْ لا یُلْهِیهِ قَوْلٌ عَنْ قَوْلٍ یَا مَنْ لا
یُغَلِّطُهُ سُؤَالٌ عَنْ سُؤَالٍ یَا مَنْ لا یَحْجُبُهُ شَیْءٌ عَنْ
شَیْءٍ یَا مَنْ لا یُبْرِمُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ یَا مَنْ هُوَ غَایَةُ مُرَادِ الْمُرِیدِینَ یَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى هِمَمِ الْعَارِفِینَ یَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى طَلَبِ الطَّالِبِینَ یَا مَنْ لا یَخْفَى عَلَیْهِ ذَرَّةٌ فِی الْعَالَمِینَ
اى
که سرگرم نکند او را شنیدنى از شنیدنى دیگر اى که بازش ندارد کارى از کارى
اى که مشغولش نکند گفتارى از گفتارى دگر اى که به اشتباهش نیندازد پرسشى
از پرسشى اى که حجاب نشود او را چیزى از چیزى اى که به ستوهش نیاورد
پافشارى اصرار ورزان اى که او منتهاى مقصود جویندگان است اى که او سرحد
نهایى وجهه همت عارفان است اى که او آخرین مرحله خواسته خواستاران است اى
که بر او ذره اى در تمام جهانیان پنهان نیست
(100)
یَا حَلِیما لا یَعْجَلُ یَا جَوَادا لا یَبْخَلُ یَا صَادِقا لا یُخْلِفُ
یَا وَهَّابا لا یَمَلُّ یَا قَاهِرا لا یُغْلَبُ یَا عَظِیما لا یُوصَفُ
یَا عَدْلا لا یَحِیفُ یَا غَنِیّا لا یَفْتَقِرُ یَا کَبِیرا لا یَصْغُرُ
یَا حَافِظا لا یَغْفُلُ سُبْحَانَکَ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْغَوْثَ
الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ
اى
بردبارى که شتاب نکند اى بخشنده اى که بخل ندارد اى راست وعده اى که خلاف
وعده نمى کند اى بخشنده اى که خسته نمى شود اى چیره اى که شکست نپذیرد اى
بزرگى که در وصف نگنجد اى دادگرى که در حکمش ستم نکند اى توانگرى که درویش
نشود اى بزرگى که کوچک نشود اى نگهبانى که غفلت نکند منزهى تو اى خدایى که
نیست معبودى جز تو فریاد فریاد نجات ده ما را از آتش دوزخ اى پروردگار
8270911968
سواد زندگی؛ توسعه توانمندیهای فردی- هیچ فقری بدتر از فقر ذهنی نیست. انسانی که ازنظر ذهنی فقیر است، احساس بیارزشی میکند. او ترسو و منفعل است. از اظهارنظر میترسد، از پذیرش مسئولیت، از ریسک کردن و به دنبال پاسخ بودن هراسناک است و کلاً ترجیح میدهد گوسفندی میان گله باشد تا بتواند از مزایای همگن بودن بهره ببرد. شاید شما در پیرامون خود چنین افرادی را بشناسید. کسانی که مدام خود را قربانی میدانند و دنبال جلب ترحم دیگران هستند. این افراد ممکن است ازلحاظ مالی وضع خوبی داشته باشند ولی مدام از بیپولی از نداشتن مینالند و به خوشیهای سادهٔ دیگران حسادت میکنند و از آن در رنجند. اینها دچار فقر ذهنی هستند.
مشخصههای فقر ذهنی
عادتهایی که ذهن ما را فقیر میکنند با نگرش
ما به زندگی ارتباط بسیاری دارند. یک ذهن فقیر نمیتواند فراتر از ظواهر زندگی را
ببیند. برای این افراد همهچیز در منفعتهای کوچک آنها خلاصه میشود و طبعاً
دیگران را نیز بر همین اساس قضاوت میکنند. تحقیقاتی که روانشناسان درزمینهٔ فقر
ذهنی انجام دادهاند وجود 5 عامل را در این افراد به اثبات رسانده و نشان داده که
با تغییر این عادتهای ذهنی میتوان از شر فقر ذهنی خلاص شد. فقری که به شما امکان
رشد نمیدهد، روابط شما را محدود میکند، و طعم زندگی واقعی را از آن دریغ میکند.
درواقع عاداتی وجود دارند که گاه بی آنکه بخواهیم در ما تثبیت میشوند و زمینه فقر
ذهنی ما را فراهم میسازند.
در ادامه این پنج عادت را برمیشماریم با توصیههایی
برای رها شدن از آن:
1. ترحم به خود
مهمترین چیزی که میتواند ذهن ما را فقیر کند، داشتن نگرش (پیشفرض) فقیر بودن نسبت به خود است. وقتی ما خود را قربانی میدانیم و رفتارهای قربانی را از خود بروز میدهیم در دام فقر ذهنی گرفتاریم. این نگرش باعث میشود تا هر رفتار خود، حتی رفتارهای مخرب را توجیه کنیم و مسئولیت اعمالمان را بر عهده نگیریم.
2. وسواس در صرفهجویی
وسواس در صرفهجویی عادت دومی است که
مبتلایان فقر ذهنی با آن دست به گریباناند. پسانداز کردن و ولخرج نبودن صفت خوبی
است اما اگر منجر به آن شود که از برآوردن نیازهای ضروری و رفاهی خود سرباز زنید
بدانید که دچار فقر ذهنی شدهاید. برخی افراد دچار این وسواس میشوند که از خرج
کردن یا مصرف برای خود و خانوادهشان با این استدلال که ما فقیریم و باید پسانداز
کنیم سرباز میزنند. اگر با درآمد متوسط بیش از 10 درصد درآمد واقعیتان را پسانداز
میکنید یا از خوشیهای کوچک برای خود و خانواده به بهانه صرفهجویی سرباز میزنید،
یا افرادی که بر سر هر خریدی مدتها چانه میزنند یا وقت زیادی را صرف مقایسه قیمتها
میکنند درحالیکه ازنظر درآمدی در مضیقه نیستند، بدانید که دچار فقر ذهنی هستید.
توصیه: از نزدیکان مورد اعتماد خود برای این رفتارها راهنمایی بخواهید. گاهی بیدلیل برای اعضای خانواده هدیه بخرید و شادیهای پنهان در خوشیهای کوچکی مثل خرید کردن یا کافه رفتن با دوستان را تجربه کنید.
3. ارزش بیحد به مادیات
سومین مشخصه فقر ذهنی در افراد، مقایسه همهچیز با پول و مادیات است. این افراد مدام در حال مقایسه و تقلیل امور به شاخصهای مادی هستند و هر چیزی را از زاویه قیمت و ارزش مادی آن میسنجند. عادت اندازهگیری همهچیز ازنظر پولی یکی از عادتهایی است که بهوضوح ذهن شما را فقیرمی کند و موجب میشود که شادیهای زندگی و مسائل انسانی و معنوی رنگ ببازند. این افراد معمولاً دچار استرس و بیقراری بوده و مدام حس از دست دادن چیزی را دارند.
اگر از آنها سؤال کنید، به شما خواهند گفت که آنها مادیگرا نیستند. اما اگر به نحوه عملکرد آنها توجه کنید، خواهید دید که واقعیت ندارد. نگرانیهای آنها همیشه مربوط به پول است. آنها همیشه در مورد حقوق خود و اینکه افراد دیگر چقدر درآمد دارند فکر میکنند. رؤیاهای آنها همیشه در مورد داشتن بیشتر است. آنها چیز دیگری برای گفتن ندارند.
توصیه: بهترین راهحل برای کاهش و تضعیف این عادت توجه به مرگ است. گاهی به قبرستانها بروید و در آنچه آن افراد از مال دنیا با خود بردهاند تأملکنید. ادبیات بخوانید و گاهی فکر کنید اگر امروز آخرین روز عمر شما باشد چه خواهید کرد؟ با قرار دادن خود در این موقعیت درک عینی را از بیارزشی دنیای مادی تجربه خواهید کرد.
4- ولخرجی
شاید ابتدا اینطور به نظر نیاید اما افرادی که مدام در حال خرید کردن هستند نیز بهگونهای دیگر به مادیات چسبیدهاند و دچار فقر ذهنیاند. این نوع افراد تقریباً همیشه به فکر پول و خرید کردن هستند. هزینه کردن به آنها لذت زیادی میبخشد، حتی اگر با مشکلات مالی روبرو شوند.
هزینهٔ بیشتر از درآمد ذهن شمارا فقیر میکند. به این دلیل که روالی در زندگی شما ایجاد میشود که پول در آن نقش بازیگر نقش اول را بازی میکند و اینگونه محور نگرانیهای شما به بدهی، فروش و تخفیفها محدود خواهد شد.
توصیه: برای خود برنامه مالی تدوین کنید و هزینه کردن را بر اساس اولویت انجام دهید. همچنین موجودی همراه خود را در بیرون از منزل محدود کنید تا عملاً امکان ولخرجی از شمت سلب شود.
5- انجام کارهایی که دوست ندارید انجام دهید
و بالاخره محققان دریافتند عامل پنجمی که در فقر ذهنی مؤثر است متعلق به افرادی است که وقت خود را صرف انجام کارهایی میکنند که از آن لذت نمیبرند و بدین ترتیب زندگی خود را تلف میکنند. آنها فراموش میکنند که زمان ما روی زمین کوتاه است و استفاده از آن به عهده ماست. در این نوع نگرش، افراد همیشه چشمانتظار اتفاقی هستند تا شرایط را تغییر دهد. آنها امیدوار هستند که چیزی بیاید و آنها را از بدبختی کار کردن بر روی چیزی که دوست ندارند، خلاص کند و همین امر آنها را منفعل و ناشاد میکند..
در دنیای امروز، کار بخش مهمی از زندگی است. در حقیقت، ما بیش از هر چیز دیگری، زمان بیشتری را در محل کار میگذرانیم. بنابراین، داشتن کاری که دوست دارید انجام دهید معادل خوشبختی در زندگی است.
توصیه: هنگام انتخاب کار به علاقه خود توجه کنید و اگر کار شما کاری است که آن را دوست ندارید تا فرصت هست نسبت به تغییر آن اقدام کنید. در غیر این صورت بکوشید با ایجاد تنوع و تغییر نگاه به کاری که انجام میدهید از آن لذت ببرید. هر کاری را میتوان به طرق مختلفی انجام داد، مهم طرز نگرش ما به آن است.