واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

کشورهای عربی منطقه و تجزیه

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
نگاهی به اخبار خلیج‌فارس و خاورمیانه نشان می‌دهد که هیچ روزنه‌ای از پایان بحران‌ها در این مناطق دیده نمی‌شود. جنگ، ترور، بمباران‌ها و انفجارهای انتحاری، شاکله خبرها از لیبی و مصر تا سوریه، از عربستان تا یمن و از عراق تا افغانستان را نشان می‌دهد. جنایات گروه‌های تروریستی از داعش تا النصره، القاعده و… به صورت مداوم خوراک خبری رسانه‌های غربی برای قدرت‌نمایی آن‌ها شده است، درحالی‌که اخبار موفقیت‌های ارتش و نیروهای مردمی در این رسانه‌ها به خصوص در رسانه بی.بی.سی و در بخش فارسی آن یا منتشر نمی‌شود و یا به صورت گذرا در حد اخباری ضعیف پوشش داده می‌شود، محور تبلیغی و خبری آنها معطوف به اخبار موفقیت‌های گروه‌های تروریستی شده است. کما این که همین روزها، پوشش خبری پیروزی‌ها در منطقه «قلمون» نوار مرزی سوریه و لبنان در رسانه‌های غربی در حاشیه قرار گرفت، درحالی‌که هجوم داعش و تصرف شهر «تدمر» را چنان پوشش خبری دادند که انگار در چند روز آینده «دمشق» سقوط خواهد کرد و «بشار اسد» سرنگون خواهد شد! بی.بی.سی از همکاری ترکیه،‌ قطر و عربستان برای تشکیل «ارتش فتح» چنان خبرسازی کرد که انگار مرحله جدیدی از جنگ در سوریه کلید خورده است و هدف آن سرنگونی «بشار اسد» است. درحالی‌که همین رسانه کمترین پوشش خبری را درباره بمباران‌های سعودی‌ها در یمن دارد و یا در عراق، هجوم داعش به استان «اماره» را شکست بزرگ دولت عراق توصیف می‌کند.

این واقعیت را همه محافل سیاسی مستقل در منطقه اذعان دارند که تنها کشوری که از بحران جنگ فراگیر در منطقه سود می‌برد، رژیم صهیونیستی است. درحالی‌که به صورت برنامه‌ریزی شده صهیونیست‌ها شرایط خط‌سازی خبری و سیاسی را برای رسانه‌های غربی در آمریکا و اروپا فراهم می‌سازند و جهت می‌دهند. مشکل بزرگ در این برهه از زمان که اغلب کشورهای مسلمان گرفتار طوفان‌های جنگ شده‌اند، اختناق خبری از سوی رسانه‌های غربی است تا افکار عمومی در جهان از جنایت‌ها و واقعیت‌های رویدادهای خونبار آگاهی پیدا نکنند که در صدر آن سانسور کثیف خبرها از سوی رسانه‌های غربی درباره فاجعه انسانی در یمن است. خبرنگاران غربی به هر بهانه‌ای نمی‌خواهند در داخل یمن حضور پیدا کنند و از صحنه‌های خونبار و ضدبشری بمباران‌های سعودی‌ها خبر بدهند.

محور برنامه‌ریزی صهیونیست‌ها، تشدید بحران‌ها و زمان‌پذیرسازی آن‌‌ها است. این سیاست از یکسو به نهادینه‌سازی تروریسم و حمایت از انواع گروه‌های تروریستی می‌پردازد و همزمان چنان خط خبررسانی و گزارش‌های سیاسی رسانه‌ها در غرب را جهت می‌دهد که بحران و آشفتگی در خاورمیانه را بی‌انتها نمایان سازد. جالب توجه اینکه، سیاستمداران آمریکایی و اروپایی مدام اعلام می‌کنند که مبارزه با تروریسم در خاورمیانه و به‌خصوص سرکوب داعش سال‌های سال زمان‌پذیر خواهد بود و حداقل یک دهه، سراسر خاورمیانه همچنان در گودال تروریسم باقی خواهد ماند! بسیاری از تحلیلگران سیاسی مستقل در کشورهای عربی معتقدند در بطن این سیاست، تغییر جغرافیایی کشورهای مسلمان و تجزیه آنها نهفته است. آنها معتقدند تمامی این مسیر برای بسترسازی تجزیه شکل گرفته است. چند روز قبل نخست‌وزیر عراق هشدار داد که چند کشور عربی همسایه عراق به دنبال تجزیه این کشورند. به طوری که عراق به سه ناحیه، کُردها، سنی‌ها و شیعه‌ها تقسیم و تجزیه شود. در یمن، تجزیه این کشور به یمن شمالی و یمن جنوبی را در دستور کار دارند و در سوریه بعد از چهار سال جنگ و ویرانی، چاره پایان بخشیدن به بحران را تجزیه این کشور به دو ناحیه تجویز می‌کنند. همین شعار (شعار تجزیه) درباره لیبی و پایان بخشیدن به جنگ داخلی در این کشور نیز داده می‌شود.

این روزها برخی از محافل سیاسی اظهار کرده‌اند که سعودی‌ها در بمباران یمن و جنگ با این کشور حداقل خواهان تجزیه این کشور به شمال و جنوبند! اگر یمن تجزیه شود تا با پذیرش تجزیه در این کشور بحران جنگ پایان پذیرد و مقدمه تجزیه عراق و سوریه فراهم آید. راه‌حل سیاسی برای پایان بخشیدن به بحران‌ها در مسیر تحقق تجزیه کشورها جهت‌گیری پیدا می‌کند. هیچ کشوری در خاورمیانه نیست که تنوع قومی ـ مذهبی نداشته باشد و همواره اختلاف‌های مرزی شاخص بحران‌های سیاسی ـ نظامی در این منطقه بوده است و از اینرو بستر تجزیه از مسیر چنین تضادهایی فراهم می‌آید.

امروز برخی از دولت‌های منطقه در دام چنین دورنمای سیاسی شوم قرار گرفته‌اند. ترکیه هرگونه مذاکره سیاسی با دولت سوریه را رد می‌کند و به جای آن آقای اردوغان در سفر به ریاض و قطر خبر از تشکیل «ارتش فتح» در سوریه را می‌دهد که با دلارهای آمریکایی‌ها برای تشکیل چنین ارتشی و فراهم آوردن تسلیحات و تدارکات به آموزش نظامی افراد می‌پردازد و سوریه و عراق در طراحی تجزیه قرار گرفته‌اند.

خاورمیانه در حساس‌ترین دوران سیاسی ـ نظامی تاریخ خود قرار دارد. تغییر جغرافیای سیاسی این منطقه از مسیر جریان‌سازی‌های تروریستی و در نهایت تجزیه کشورها به مناطق محدود و کوچک از اهداف اصلی رژیم صهیونیستی و حامیان (لابی) آن در آمریکا و اروپا است. آهنگ این خطر از طریق عملیات گروه‌های تکفیری و تروریستی نواخته می‌شود و سرمایه مالی، سیاسی و تبلیغی آن از سوی غرب و رژیم صهیونیستی فراهم می‌‌آید. تا گام به گام بسترسازی تجزیه کشورها تنها راه چاره برای استقرار امنیت در خاورمیانه مورد پذیرش قرار گیرد.

*ابوالقاسم قاسم زاده

نقشه‌ محتمل داعش برای سعودی‌ها

نقشه‌ای که داعش به دقت برای سعودی‌ها کشیده است (از تابناک)

طی دو هفته گذشته، داعش مسئولیت دو حمله انتحاری علیه شیعیان عربستان را در استان شیعه‌نشین الشرقیه بر عهده گرفته است. یکی از این حملات در شهر دمام و دیگری در قطیف انجام شد.

به گزارش «تابناک» و به نقل از بیزینس اینسایدر، این حملات اگر چه احتمالا تاثیری فوری بر امنیت عمومی عربستان سعودی ندارد ولی بخشی از استراتژی بلندمدت داعش برای تضعیف دولت سعودی است و نشان می‌دهد که داعش چه برنامه‌ای برای شبه جزیره عربستان در دست انجام دارد.

برای مثال وقتی که ابوبکر البغدادی خلیفه خودخوانده داعش، ایجاد ولایتی جدید در عربستان و یمن را در نوامبر گذشته اعلام کرد، به هواداران خود دستور داد که هدف قرار دادن شیعیان را در اولویت قرار دهند. وی اشاره‌ای به دولت سعودی نکرد و تنها از طرح شکست خورده حمله به یمن سخن گفت. حملات اخیر بخشی از برنامه داعش برای مشروعیت زادیی از حکومت سعودی است.

داعش با حمله به شیعیان تلاش می‌کند که حکومت سعودی را به عنوان حکومتی معرفی کند که از شیعیان حمایت کرده و یا به آنها امتیاز می‌دهد و این وهابی‌هایی را خشمگین خواهد کرد که از نظر عقیدتی فاصله زیادی با داعش ندارند و مانند داعش، شیعیان را خارج از دین می‌دانند. بنابراین از نظر داعش رفتار جکومت سعودی بعد از حمله اول به شیعیان یک پیروزی برای داعش است.

در پاسخ به حمله انتحاری 22 ماه می در قطیف، ژنرال منصور الترکی سخنگوی وزارت کشور سعودی، هدف این حملات را گسترش فرقه‌گرایی در عربستان دانست و محمد بن نایف ولیعهد سعودی از قطیف بازدید کرد و به مجروحان حمله انتحاری و خانواده‌های قربانیان تسلیت گفت. عبدالعزیز بن عبدالله آل شیخ مفتی اعظم سعودی‌ها نیز این حملات را توطئه‌ای جنایتکارانه نامید.


از نقطه نظر داعش، این رفتارهای سعودی‌ها باید برای حامیان داعش که خود را مومنان واقعی می‌دانند به معنای ریاکاری حکومت سعودی و فاصله گرفتن از اسلام واقعی است. در چنین وضعیتی، داعشی‌ها با ادعای این که خودشان مسلمان واقعی هستند می‌توانند حمایت و نیروهای بیشتری را از بین وهابی‌های عربستان برای خود جذب کنند.

علاوه بر جذب نیروهای جدید، داعش می‌داند که عربستان سعودی همواره کانون تولید نیروهای موسوم به جهادی از سال‌های دهه 1980 به این سوی بوده است. در سه دهه گذشته در همه اتفاقات مهم در افغانستان، چچن، بوسنی، عراق و سوریه، جهادی‌های سعودی نقش زیادی داشته‌اند. مهم‌تر از همه اینها، این که در دهه گذشته، سعودی‌ها بیشترین درصد از افراد شاخه القاعده در عراق را به خود اختصاص می‌دادند و این مساله در باره تحولات سال‌های اخیر در عراق و سوریه نیز صادق است.

از وقتی که داعش در آوریل 2013 وارد صحنه درگیری‌های سوریه شد، همواره تبلیغات ضدسعودی را نیز در دستور کار داشته است. این تبلیغات در قالب سرودهای رسمی داعش، اعلامیه‌های رسمی صادر شده در رقه و دیرالزور سوریه و نیز در تصاویر منتشره از حمایت داخلی در عربستان از داعش نشان داده شده است. هواداران داعش همچنین مسئولیت حمله‌ای در توامبر گذشته برای کشتن شهروندان دانمارکی در ریاض را بر عهده گرفتند.

عده‌ای ممکن است استدلال کنند که حرکت داعش نیز همانند موج حملات القاعده در فاصله سالهای 2002 تا 2006 محکوم به شکست است ولی اگر چه این احتمال را نمی‌توان منتفی دانست ولی شرایط شدیدا با آن دوره متفاوت است. سعودی‌هایی که اکنون با داعش در ارتباط هستند، بسیار بیشتر از اعضای القاعده در ان دوره هستند.

علاوه بر این، هم اکنون داعش در دو سوی مرز عربستان با عراق، پایگاه‌های آموزشی دارد و این مساله با شدتی کمتر در مورد مرز عربستان با یمن نیز صادق است. علاوه بر این داعش، حامیانی کمتر ولی مهم در بحرین دارد، به ویژه به این خاطر که ترکی البینالی از ایدئولوگ‌های داعش، بحرینی است و حکومت منامه نیز به دلیل این که شیعیان این کشور را خطری مهم‌تر برای خود می‌داند چشمش را بر اقدامات داعش بسته است. در نظر گرفتن این پایگاه‌ها بدان معنا است که داعش دارای عمقی استراتژیک در شبه جزیره عربستان است که درگیری با شیعیان آن را بزرگتر هم خواهد کرد.

در سالهای گذشته، در مورد رابطه شیعیان عربستان و بحرین با ایران کمتر تبلیغ شده است و داعش امیدوار است با برجسته کردن این ادعا و نشان دادن ضعف سعودی‌ها، خود را به عنوان حامی اهل سنت منطقه در برابر ایران معرفی کند.

اظهارات برخی گروه‌های مسلح شیعه عراقی در باره حمایت از مردم بحرین، حملات محدود به نهادهای دولتی در بحرین و مداخله عربستان در بحرین به نفع حکومت این کشور برخی از مهم‌ترین تحولات این کشور در دوره اخیر بوده است. ضمن این که شیعیان بحرین با شیعیان شرق عربستان رابطه خانوادگی نیز دارند.


بنابراین اگر داعش به حملات خود به شیعیان عربستان ادامه دهد، اختلافات بین شیعیان و حکومت سعودی در معرض افزایش است و ممکن است انها را به شیعیان خارج از عربستان نزدیکتر کند. این وضعیت سعودی‌ها را د تله خواهد انداخت و انها مجبور خواهند شد یا با بهانه مقابله با مداخله ایران دست به سرکوب بیشتر شیعیان بزنند و یا این که امتیازات بیشتری برای شیعیان در نظر بگیرند. این وضعیتی برد- برد برای داعش است.

این سناریو ممکن است اکنون قدری غیرواقعی به نظر برسد ولی بسیاری پیش از این نمی‌توانستند وضعیت کنونی عراق و رابطه آن با ایران را پیش‌بینی کنند، بنابراین باید به بدترین سناریوهایی که داعش برای عربستان سعودی در نظر گرفته است هم توجه داشت. برخی از شیعیان عربستان از هم اکنون از ضرورت ایجاد حشد الشعبی مشابه عراق سخن می‌گویند. اگر چه چنین گروهی تنها از نظر اسم مشابه گروه‌های قدرتمند شیعه در عراق هستند ولی وهابی‌های تندروی عربستان به این مساله توجهی نخواهند کرد زیرا مدعی این هستند که ایران قصد دارد شیعیان شرق این کشور را تقویت کند.

داعش بر سر رسیدن به سه هدف دست به قمار  [عمل] زده است، ایجاد گروه‌های مسلح در بین شیعیان عربستان و ادعای نزدیک شدن آنها به ایران، افزایش حمایت از داعش در بین وهابی‌ها با ادعای ناتوانی حکومت سعودی در پیروی از اسلام واقعی و جلب توجه اهل سنت عربستان به خود با عنوان مدعیان اسلام واقعی.

داعش مدعی است که می‌تواند رویدادهای آینده را به نفع خود شکل دهد و اولین گام استراتژی این گروه در شبه جزیره عربستان را می‌توان موفق ارزیابی کرد. حملات به شیعیان شرق عربستان، ادامه چهار حمله‌ای بود که در ماه مارس علیه مساجد شیعیان حوثی در صنعا انجام شد.

آن حملات باعث ایجاد واکنش‌های دومینویی شد، حوثی‌ها به عدن حمله کردند، عربستان سعودی حملات خود به یمن را تشدید کرد و نیروهای بیشتری را بر مساله یمن متمرکز کرد . این فضا یک خلا را ایجاد کرد که به انجام حملات داعش در عربستان کمک کرد.


نتیجه نهایی طرح داعش از هم اکنون قابل پیش‌بینی نیست، زیرا در خاورمیانه متغیرهای سیال فراوانی وجود دارد و بسیاری از قواعد پیشین، از سال 2011 به این سوی دیگر درست نیستند.

ولی حداقل از نظر تئوریک، داعش به دنبال بر انداختن حکومت سعودی و به هم ریختن نظم منطقه و حتی جهان است.



وظیفه اصلی علما دعوت به عقل و درایت است

وظیفه اصلی علما دعوت به عقل و درایت است (از تابناک)

آیت الله جوادی آملی، یکی از مراجع تقلید شیعیان با بیان اینکه وظیفه و کار اصلی علما این است که جامعه را به فهم و عقل و درایت دعوت کنند، گفت: جامعه بی عقل پذیرش عدل را ندارد.

به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله العظمی عبدالله جوادی آملی بعد از ظهر سه شنبه در درس تفسیر قرآن کریم اظهار داشت: طلاب حوزه‌های علمیه نباید در تعطیلات تابستان ارتباط خود را با حوزه علمیه و درس و بحث قطع کنند.

وی ادامه داد: در تعطیلاتی که این چند روز وجود دارد مباحثه کنید و به مرور درس‌ها بپردازید زیرا همه به وجود امام زمان(عج) وابسته هستید و شاگردان ایشان هستید.

استاد سطوح عالی حوزه با بیان اینکه وجود مبارک دو کار می‌کنند که یکی مهم و دیگری اهم است اضافه کرد: کار مهم اقامه عدل و داد است که بر عهده مسئولان است و همه ما هم در آن سهیم هستیم ولی کار اهم، آن است که عقل مردم زیاد شود که به مراتب بالاتر از عدل برسند.

جامعه عقل محور، عدل مدار است

وی اظهار داشت: جامعه عقل محور، عدل مدار است و نه بیراهه می‌رود و نه اختلاس می‌کند و این کار اصلی علما است که جامعه را به فهم و عقل و درایت دعوت کنند.

آیت الله جوادی آملی افزود: جامعه را می‌شود عادل کرد اما اول باید عاقل کنیم بنابراین مهمترین کار به دست علماست که کار عوامانه را نه انجام دهیم و نه دیگران را به انجام آن تشویق کنیم.

استاد حوزه علمیه اضافه کرد: به فکر عوام نباشیم که آنان چه می‌خواهند بلکه به آنان بگوییم که چه می‌خواهید.

وی تأکید کرد:  کار حضرت این است که اول جامعه را عاقل و بعد عادل می‌کند؛ حضرت مهدی(عج) با دست الهی عقل مردم را بالا می‌برند زیرا جامعه بی عقل پذیرش عدل را ندارد.

چرا باید از گوگل هراس داشت؟

چرا باید از گوگل هراس داشت؟ (از انسان شناسی و فرهنگ)

کریستین کردلان برگردان آریا نوری

google-puzzle.png

اخیراً در شهر سانفرانسیسکو، گروهی اقدام به تخریب اتوبوس‌های مخصوص شرکت گوگل کرده‌اند. ایشان چرخ‌های این اتوبوس‌ها را پنچر می‌کنند، مسیرهای آن‌ها را مسدود می‌کنند و ... ماشین‌های مخصوصی که شرکت گوگل به‌طور خاص برای جابه‌جایی کارکنان خود در سانفرانسیسکو استفاده می‌کند، به دشمن گروهی از مردم تبدیل‌شده چراکه نشان‌دهنده‌ی تسلط این ابر شرکت بر شهر هستند، شهری که مدت‌هاست اجاره‌بها در آن رشد چشمگیری داشته است.

در طول تنها ۱۵ سال، گوگل به قوی‌ترین شرکت جهان تبدیل‌شده و به‌تدریج تمامی صنعت‌های کلیدی قرن بیست و یکم را در دست خود می‌گیرد. در حال حاضر دلایل بسیاری را ذکر می‌کنند که به‌موجب آن‌ها باید از شرکت گوگل هراس داشت...

گوگل خود را یک قدرت متعالی می‌داند...

شرکت گوگل به دنبال تولید ابر انسان است و در این راستا سه بازار کلیدی را در دست خود گرفته است: در وهله‌ی اول جدال با مرگ (شاخه‌ی کالیکو[1]ی شرکت گوگل به‌تازگی اعلام کرده که تا سال ۲۰۱۵ میلادی متوسط طول عمر انسان را تا بیست سال افزایش خواهد داد)، در وهله‌ی دوم تولید و دست‌کاری DNA و درنهایت صنعت رباتیک (گوگل ۸ شرکت اصلی دنیا که در زمینه‌ی رباتیک فعالیت می‌کنند را خریداری کرده است).

همین حالا هم ماشین‌های هوشمند شرکت گوگل در خیابان‌های کالیفرنیا جولان می‌دهند. ری کورزوی[2]، سردمدار گذار از انسان باوری[3]، به‌تازگی به‌عنوان مدیر توسعه به شرکت گوگل پیوسته است. شرکت گوگل روزانه هزاران دلار صرف بخش توسعه‌ی خود می‌کند. لاری پیج[4]، رئیس این شرکت نیز به‌شدت به مکتب گذار از انسان باوری اعتقاد دارد. مسئولان گوگل دیگر به این مسئله که آیا تغییر در ساختار انسان ازنظر اخلاقی امری پذیرفته‌شدنی است یا خیر و یا اینکه تبدیل کردن انسان به موجوداتی شبه ربات در آینده موردقبول مردم است یا نه توجهی نشان نمی‌دهند.

 

گوگل می‌خواهد به‌جای مردم فکر کند...

شما از خواب بیدار شده‌اید، به تلفن هوشمند خود نگاه می‌کنید و از آن می‌پرسید: آیا باید الآن از تختم بیرون بیایم؟ تلفن نیز به شما پاسخ می‌دهد: خیر، شما می‌توانید ۱۵ دقیقه‌ی دیگر در تختتان بمانید، امروز در مسیر اداره ترافیک نیست! غروب موقع بازگشت به خانه، تلفن هوشمندتان به شما یادآوری می‌کند که باید سر راه پیتزا بخرید و درنهایت اگر کلید منزلتان را گم‌کرده باشید، آن را برای شما پیدا خواهد کرد. نسل جدید موتورهای جست‌وجو به‌زودی این امکان را پیدا خواهند کرد که به کاربر خود بگویند جه کاری را در چه زمانی باید انجام دهد، بدون آنکه نیازی باشد او به اینترنت متصل شود. گویا این موتورها فکر انسان را می‌خوانند!

گوگل مشتریان خود را به کالا تبدیل می‌کند...

قاعده‌ای کلی در دنیای فنّاوری می‌گوید: «اگر دیدید کالایی مجانی است، بدانید که کالا خود شما هستید!» شرکت گوگل با موتور جست‌وجوی معروف خود، در طی سال‌ها توانسته میلیون‌ها اطلاعات را در مورد هرکدام از ما ذخیره کند و بدون کوچک‌ترین احساس شرمی از آن استفاده می‌کند. هیچ‌کس جمله‌ی معروف اریک اشمیت[5]، یکی از موسسان شرکت گوگل را فراموش نمی‌کند: «اگر کاری هست که نمی‌خواهید دیگران از آن اطلاع پیدا کنند، بهتر است اصلاً آن را انجام ندهید.» در نظر اشمیت، تنها مجرمان هستند که به دنبال حفاظت از اطلاعات شخصی خود هستند! گوگل برخی از اطلاعاتی را که ذخیره می‌کند به فروش رسانده و بسیاری از آن‌ها نیز برای بهره‌وری در آینده ذخیره کرده و می‌کند.

گوگل برای کارکنان خود مسکن گروهی می‌سازد...

کارکنان شرکت گوگل در مراکز مختص به این شرکت کار می‌کنند. حتی تا به همین امروز هم کارکنان این شرکت آرایشگاه، بانک، جایگاه دوچرخه‌سواری و ... مخصوص به خود را دارند و پس از پایان ساعت کاری و در طول روز نیز در مراکز مخصوصی که توسط شرکت برای آن‌ها تعبیه‌شده زمان می‌گذرانند. مطابق پیش‌بینی‌ها، کلیه‌ی کارکنان این شرکت به‌زودی در کاشانه‌های مشترکی که در کنار محل کار ایشان ساخته خواهد شد و از بالاترین فناوری روز دنیا بهره می‌برد، مستقر خواهند شد.

گوگل خود را برتر از قانون فرض می‌کند...

مارگارت وستاژه،[6] کمیسر بخش رقابت اتحادیه‌ی اروپا به‌تازگی اعلام کرده که از شرکت گوگل به علت سو استفاده از جایگاه برتر خود شکایت خواهد کرد. در کنار تمامی فعالیت‌های این شرکت، گوگل به‌تازگی شروع به استفاده از سامانه‌ای کرده که به‌واسطه‌ی آن کاربر می‌تواند به مقایسه‌ی قیمت‌های مختلف توسط شرکت‌ها بپردازد، مسئله‌ای که برای بسیاری از شرکت‌های بزرگ و کوچک دردسرآفرین شده است.

گوگل نمی‌خواهد مالیات پرداخت کند...

گوگل هم درست مثل فیس‌بوک با توسل جستن به شیوه‌های خاصی تلاش می‌کند تا از پرداخت مالیات فرار کند، مسئله‌ای که غیراخلاقی به‌حساب می‌آید. متأسفانه کشورهای گوناگون هم به نظر نمی‌رسد که یارای مقابله با گوگل را داشته باشند و بعضاً ابراز ناتوانی می‌کنند! چه مسئله‌ای رخ خواهد داد اگر تمامی شرکت‌های دنیا بخواهند به این شیوه رفتار کنند؟

فناوری دنیا با سرعت بی‌نظیری جلو می‌رود. IBM پس از ۳۵ سال سلطنت بر بازار فناوری دنیا، جای خود را به شرکت مایکروسافت داد و حالا هم مایکروسافت جای خود را به گوگل داده است؛ اما آیا به‌راستی دیگرکسی یا شرکتی یارای برابری با گوگل را خواهد داشت؟ شرکتی که مسئولانش می‌خواهند در هرلحظه و در هر نقطه‌ای از دنیا حضورداشته باشند...

 

[1] Calico

[2] Ray Kurzweil

[3] Trasnshumanisme

[4] Larry Page

[5] Eric Schmidt

[6] Margareth Vestager

پرونده ی آریا نوری در انسان شناسی و فرهنگ: http://www.anthropology.ir/node/24940

الگوی راه و مرام شهدا در زندگی روزمره و جامعه

ابتکاری که در سال 62 در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زده شد تشکیل تیپی بود به نام «تیپ بدر» و در آن مقطع زمانی متشکل از دو گروه احرار و بعد‌ها مجاهدین می‌شد که احرار متشکل از اسیران عراقی بود و مجاهدین نیز افرادی بودند که علیه رژیم بعث و صدام به مبارزه می‌پرداختند.
احرار از میان اسیران عراقی تشکیل می‌شد که به رغم آنکه اسیر بودند، اما به این نتیجه دست یافته بودند که صدام آن‌ها را به زور و با فریب به جبهه کشیده است تا با ایرانی‌ها بجنگند که این دسته از اسیران علاقمند بودند تا در نبرد حق علیه باطل در جبهه حق قرار گیرند و با علاقه و اشتیاق در این گردان با ارتشی که خودشان سال‌ها در آن می‌جنگیدند، در بسیاری از عملیات‌ها توانستند ضربات سنگین و سهمناکی را بر بدنه رژیم بعث وارد کنند و بسیاری از آن‌ها هم به شهادت رسیدند.

بعد از سرنگونی صدام و در پی آن متلاشی شدن حزب بعث و تشکیل دولت مستقل در عراق افرادی که در سپاه بدر سازماندهی شده بودند، نقش مهم و بسزایی را در ایجاد امنیت و استقرار حکومت ایفا کردند و اکنون شاخه نظامی بدر نیز به فرماندهی "هادی‌العامری" مقابل جنایات داعش ایستاده‌ و در پی آزادسازی کل عراق از شر این تروریست‌ها است و شاید یکی از اقدامات مهمی که از این سازمان صورت گرفته‌است آزادسازی آمرلی بود.

تشکیل لشکری از دل دشمن به فرماندهی کسی همچون شهید اسماعیل دقایقی برای اداره این تیپ از اتفاقاتی در دفاع مقدس بود که شاید کمتر به آن پرداخت شده باشد.

اینکه یک ایرانی بخواهد با اسیران عراقی که ظاهرا و یا باطنا از رژیم بعث بیزاری جسته و خواهان پیکار با هم وطنان خود باشند، رابطه برقرار کند و بر آنان فرماندهی نماید و نیز از آنان نیروهایی بسازد که در بدر و خیبر حماسه ها بیافرینند؛ مسئله ساده ای نیست و شاید اگر هر کس دیگری جز دقایقی بود، از این مهم بر نمی آمد.

اخلاق اسلامی و رافت و رحمتی که دقایقی ها داشتند هر سنگی را آب می کرد و آنچه که همه گان و از جمله این عرب زبانان را شیفته او ساخته بود اخلاص و گذشت شهید دقایقی بود. 
پایه گذاری این بخش از سپاه کار را به جایی رسانده است که امروز بعد از 31 سال از تشکیل آن، این سپاه به فرماندهی "هادی‌العامری" در برابر شقی ترین انسان ها یعنی داعش ایستاده است و در عملیات های موفق و چشمگیر توانسته است خود را به اثبات رساند.

هر سازمانی منشا و ریشه ای دارد و ریشه این پیروزی در خاک دفاع مقدس است که متشکلین آن مانند دقایقی ها جز بر مدار اخلاق و ایمان و اخلاص گام بر نمی داشتند ؛ چرا که احرار یعنی اسیران عراقی، چنان او را پذیرفته و شیفته اش شده بودند که گویا اصلا روزگاری در برابرش نمی جنگیدند! 

و اما سوالی که در ذهن متبادر می شود آن است که چرا هر سازمانی که منشا اش دفاع مقدس و بچه های آن دوران باشد ختم به خیر خواهد شد و چرا ما در عرصه های دیگر اینچنین نیستیم؟! 

هر جایی که این ارزشها نبود و یا کمرنگ شد و یا آدمهایی شبیه به باکری ها نداشتیم که از جنازه برادرش هم به واسطه رعایت انصاف و عدالت بین شهدا، گذشت و به عقب نیاورد؛ نتیجه ی برعکس گرفتیم و طعم ذلت و شکست را چشیده ایم.  

هدف نگارنده دعواهای سیاسی و سینه زدن برای شخص خاصی نیست که به نظر خیلی ها ممکن است برسد. نقل یه حقیقت است. حقیقت بچه های جبهه، حقیقت آدم هایی که به فراموشی سپرده شدند، حقیقت آدم هایی که در موزه قرار گرفتند و به فراخور نیازهای مان از ایشان تعریف و تمجید می کنیم. 

می گوییم شهدا ولی خبری از راه و مرام شهدا نیست. فقط قبر می سازیم و مزارهایشان را به تابلوهای مان وصل می کنیم. حالا شهدا چطور زندگی می کردند، چطور کار می کردند، چطور حرف می زدند و چطور مسئولیت قبول می کردند؟ خبری نیست! بعضی اوقات هم طوری از ایشان سخن می گوییم که انگار آنها برای هزاران سال پیش بودند و ارتباطی به ما و امروزمان ندارند!
شاید برای پیروزی های بزرگتر و موفقیت های چشمگیر جای امثالی چون دقایقی و باقری و همت و باکری ها خالی است و شاید هم ما به جای راه آنها فقط اسمشان را نگه داشته ایم.راهی که جز ایثار و شهادت نمی طلبد و خود و منافع خودی و جناحی در آن جایی ندارد و هر چه هست خدا و رضای اوست.