عصر ایران - شهابالدین یحیی سهروردی، معروف به شیخ اشراق، در سال ۵۴۹ هجری قمری (۱۱۵۴ میلادی) در روستای سهرورد در نزدیکی شهر زنجان به دنیا آمد. او از همان کودکی استعداد فوقالعادهای در یادگیری علوم مختلف نشان داد. خانوادهاش او را برای تحصیل به مراغه فرستادند، جایی که نزد استادان بزرگی مانند مجدالدین جیلی علوم دینی، فلسفه، و منطق را آموخت. سهروردی از همان جوانی به فلسفه و عرفان علاقهمند شد و شروع به مطالعه آثار فیلسوفان بزرگ یونانی مانند افلاطون و ارسطو کرد.
سهروردی پس از تکمیل تحصیلات مقدماتی، به شهرهای مختلفی سفر کرد تا دانش خود را گسترش دهد. او به اصفهان رفت، که در آن زمان یکی از مراکز مهم علمی و فرهنگی جهان اسلام بود. در اصفهان، نزد فیلسوفان و عالمان بزرگی مانند ظهیرالدین قاری درس خواند و به عمق بیشتری در فلسفه و عرفان دست یافت. پس از آن، به حلب در سوریه رفت. در آنجا با ملک ظاهر پسر صلاح الدین ایوبی (سردار معروف مسلمانان در جنگهای صلیبی) دیدار کرد. ملک ظاهر که دوستدار صوفیان و دانشمندان بود، مجذوب این حکیم جوان شد و از وی خواست که در دربار وی در حلب ماندگار شود. سهروردی نیز که از شام خوشش آمده بود پیشنهاد ملک ظاهر را پذیرفت و در حلب ماندگار شد و در حالی که فقط 33 سال داشت، کتاب مهم حکمةالاشراق را نوشت. با این حال نمی دانست که ماندن در شام به قیمت جانش تمام می شود.
جایگاه والا و بایسته این حکیم جوان در نزد ملک ظاهر و دانش او در مناظرات، حسادت بسیاری از علمای وقت شام را برانگیخت. سهروردی در برخی از آثار خود به فقها و متکلمان زمان خود انتقاد کرد و معتقد بود که آنها از درک عمیق حقیقت عاجز هستند.
او در فلسفه خود از اندیشههای فیلسوفان یونانی مانند افلاطون و ارسطو،
و همچنین از سنتهای عرفانی شرقی تأثیر پذیرفته بود. این تأثیرپذیری برای
برخی از علمای زمان مشکوک بود و آنها او را متهم به ترویج عقاید غیراسلامی
کردند. همچنین اشارات و استنادات او به حکمت ایرانی قبل از اسلام،، مورد مخالفت روحانیون تندرو قرار گرفت. (در دوران جدید اندیشمندانی مانند غلامحسین ابراهیمی دینانی گفته اند که اندیشههای سهروردی برگرفته از ایران باستان و حکمت ایرانی بوده است. سهروردی را همچنین احیا کننده حکمت خسروانی ایران باستان می نامند.)
مجموع
این عوامل باعث شد تا تندروها او را معارض با شریعت اسلام بخوانند و اعلام
کنند که سهروردی کافر شده است! گو این که این وجه مشترک همه تندروها در
تمام تاریخ است که خود را حق مطلق می پندارند و مخالفت با خود را ضدیت با
حقیقت می نامند.
آنها از ملک ظاهر خواستند که سهروردی را به قتل برساند؛ ملک ظاهر که سهروردی را دوست می داشت، زیر بار نرفت. از این رو، علمای تندرو به صلاح الدین ایوبی شکایت بردند و خون او را مباح شمردند.
صلاحالدین ایوبی که بعد از پیروزی در جنگ های صلیبی، به تازگی بر شام مسلط شده بود، نیاز به حمایت روحانیون داشت و ناچار و از روی سیاست زدگی، در برابر خواست آنها تسلیم شد و از ملک ظاهر خواست که حکم علمای افراطی را اجرا کند!در نهایت، تحت فشار مخالفان، صلاحالدین دستور دستگیری سهروردی را صادر کرد. سهروردی در حلب دستگیر شد و به زندان افتاد. در زندان، از او خواسته شد که از عقاید خود تبری بجوید، اما سهروردی حاضر به این کار نشد. او معتقد بود که عقایدش بر اساس حقیقت است و نمیتواند از آنها دست بردارد: چون مذهب و اعتقاد پاک است مرا / از طعنه نااهل چه باک است مرا ؟
در مورد نحوه مرگ سهروردی روایتهای مختلفی وجود دارد، اما مشهورترین روایت این است که او در زندان به قتل رسید. برخی منابع تاریخی میگویند که سهروردی در زندان گرسنگی کشید و به دلیل سوءتغذیه و شرایط سخت زندان درگذشت. برخی دیگر معتقدند که او به دستور مستقیم صلاحالدین ایوبی اعدام شد.
روایت دیگری نیز وجود دارد که میگوید سهروردی را در زندان خفه کردند یا به او سم دادند تا به طور پنهانی به قتل برسد.
در هر صورت، مرگ سهروردی در 5 رجب سال ۵۸۷ هجری قمری - دوشنبه 14 مرداد 570 خورشیدی -و در سن ۳۸ سالگی اتفاق افتاد.
مرگ
سهروردی به عنوان یکی از تلخترین رویدادهای تاریخ فلسفه اسلامی ثبت شده
است. او در سن جوانی و در اوج شکوفایی فکری خود به قتل رسید. با این حال،
اندیشههای سهروردی پس از مرگش به حیات خود ادامه داد و تأثیر عمیقی بر
فلسفه و عرفان اسلامی گذاشت.
شاگردان و پیروان سهروردی، مانند قطبالدین شیرازی و ملاصدرا، به ترویج و گسترش اندیشههای او پرداختند. امروزه، سهروردی به عنوان یکی از بزرگترین فیلسوفان و عارفان جهان اسلام شناخته میشود و آثار او مورد مطالعه و پژوهش قرار میگیرد.
سهروردی با تأسیس مکتب "حکمت اشراق"، نظام فلسفیای را پایهگذاری کرد که ترکیبی از عقلگرایی فلسفی و شهود عرفانی است. در ادامه، هر یک از اصول فلسفی او را به زبان ساده توضیح میدهیم:
سهروردی معتقد بود که برای درک حقیقت، فقط استفاده از عقل و استدلال کافی نیست. او میگفت که حقیقت را باید از طریق "اشراق" یا "روشنشدن درونی" دریافت
کرد. اشراق به معنی این است که گاهی حقیقت به طور ناگهانی و بدون استدلال
به انسان الهام میشود، مانند وقتی که یک شاعر ناگهان شعری زیبا میسراید
یا یک دانشمند ناگهان به کشف بزرگی دست مییابد.
سهروردی این روش را
"حکمت اشراق" نامید، که ترکیبی از فلسفه و عرفان است. او معتقد بود که
فیلسوف باید هم از عقل استفاده کند و هم به تجربههای باطنی و روحانی توجه
داشته باشد. به عبارت دیگر، فلسفه بدون عرفان ناقص است، همانطور که عرفان
بدون فلسفه میتواند گمراهکننده باشد.
سهروردی بر این باور بود که فلسفه بدون تجربه باطنی و شهود ناقص
است. او معتقد بود که فیلسوف باید علاوه بر استفاده از عقل، به تجربههای
درونی و روحانی نیز توجه کند. به گفته او، فقط با ترکیب عقل و شهود میتوان
به حقیقت کامل دست یافت. این ایده باعث شد که فلسفه سهروردی از فلسفههای
صرفاً عقلگرا متمایز شود. سهروردی میگفت که تجربه باطنی مانند چراغی است
که راه را به فیلسوف نشان میدهد و بدون آن، فلسفه مانند راهرفتن در
تاریکی است. به عبارت دیگر، عقل مانند نقشهای است که راه را نشان میدهد،
اما شهود مانند چراغی است که روشنایی لازم برای دیدن راه را فراهم میکند.
سهروردی جهان را به عنوان سلسلهای از نورها توصیف میکند. او معتقد بود که همه چیز در جهان از نور ساخته شده است و منشأ همه این نورها، یک نور مطلق به نام "نورالانوار" است. نورالانوار مانند خورشیدی است که همه نورهای دیگر از آن سرچشمه میگیرند. سهروردی میگفت که هرچه به نورالانوار نزدیکتر شویم، به حقیقت نزدیکتر میشویم. در مقابل، ظلمت نماد عدم و نیستی است. به عبارت ساده، نور نماد وجود، زندگی و حقیقت است، در حالی که ظلمت نماد مرگ، تاریکی و نادانی است. سهروردی معتقد بود که هدف نهایی انسان این است که از ظلمت طبیعت به نور حقیقت پرواز کند.
سهروردی به وجود عالمی میان عالم مادی (جهانی که با حواس خود میبینیم) و
عالم معقول (جهانی که فقط با عقل میتوانیم درک کنیم) معتقد بود. او این
عالم را "عالم مثال" یا "عالم خیال" نامید.
در
این عالم، چیزهایی وجود دارند که نه کاملاً مادی هستند و نه کاملاً مجرد.
مثلاً، وقتی شما در خواب چیزی را میبینید، آن چیز در عالم مثال وجود دارد.
سهروردی معتقد بود که این عالم، پلی است که میتواند ما را از جهان مادی
به جهان معقول برساند. به عبارت دیگر، عالم مثال مانند یک دنیای میانی است
که به ما کمک میکند تا مفاهیم مجرد و معنوی را بهتر درک کنیم. این ایده
به ما کمک میکند تا بفهمیم که چگونه چیزهایی مانند زیبایی، عشق، یا عدالت،
که نمیتوانیم آنها را با حواس خود ببینیم، در عین حال واقعی و مهم هستند.
سهروردی معتقد بود که فیلسوف یا عارف میتواند با حقیقت متحد شود. به عبارت دیگر، وقتی کسی به درک عمیقی از حقیقت میرسد، بین او و حقیقت فاصلهای وجود ندارد. این اتحاد، هدف نهایی سلوک فلسفی و عرفانی است.
سهروردی
این ایده را از افلاطون گرفته بود، اما آن را با مفاهیم عرفانی ترکیب کرد.
او میگفت که این اتحاد، تنها از راه شهود و اشراق ممکن است. به زبان
ساده، وقتی کسی به درک کامل و عمیقی از حقیقت میرسد، دیگر بین او و حقیقت
جدایی وجود ندارد.
این اصول فلسفی، هسته اصلی نظام فکری سهروردی را تشکیل میدهند. او با ترکیب عقل و شهود، فلسفه و عرفان، و سنتهای شرقی و غربی، توانست تحولی بزرگ در فلسفه اسلامی ایجاد کند. فلسفه سهروردی نه تنها در جهان اسلام، بلکه در غرب نیز مورد توجه قرار گرفته است. او به عنوان یکی از پیشگامان فلسفه تطبیقی، راه را برای گفتوگوی میان فرهنگها و اندیشهها هموار کرد.
۱. ابهام در مفاهیم: برخی منتقدان معتقدند که مفاهیم فلسفی سهروردی مانند "نور" و "عالم مثال" به اندازه کافی واضح و روشن نیستند.
۲. تأکید بیش از حد بر شهود: برخی فیلسوفان عقلگرا معتقدند که سهروردی بیش از حد به شهود و تجربه باطنی تکیه کرده و از روشهای استدلالی فاصله گرفته است.
سهروردی 38 سال زندگی کرد و 47 کتاب و رساله (مقاله) نوشت ؛ از این رو اندیشمندی پرکار به شمار می رفت و شاید یکی از علل حسادت علمای تندروی تن پرور به او همین امر بوده است. مهم ترین آثار او که در بازار نشر ایران نیز موجودند، عبارتند از:
حکمتالاشراق
شرح عقل سرخ
صفیر سیمرغ
لغت موران
روزی با جماعت صوفیان
بیگانگی در باختر زمین
عقل سرخ
آواز پر جبرئیل
رساله فی حقیقه العشق یا مونس العشاق
پرتونامه سلیمانشاهی و بستان القلوب
هیاکل النور
فی حقیقه العشق
سرالاسرار
رساله فی حالة الطفولیه
التلویحات اللوحیه و العرشیه
مجموعه مصنفات شیخ اشراق
هشت رساله ی سهروردی
1. فلسفه بدون عرفان، مانند پرندهای است که یک بال دارد.
2. از هیچ چیزی شگفتزده نمیشوی هنگامی که بدانی بخشش خداوند پایانناپذیر است.
3. پیوسته
بپرید و هیچ آشیانه معین مگیرید ، که همه مرغان را از آشیانه ها گیرند و
اگر بال ندارید که بپرید ، به زمین خیزید چندان که جای بدل کنید (در جست و
جوی حقیقت، به یک باور خاص محدود نمانید و همچون مرغان از آشیانه - منطقه
امن - خود پرواز کنید و اگر بال پرواز ندارید، خزیدن که می توانید تا جای
خود را تغییر دهید)
4. حقیقت، مانند خورشید است؛ هرچند ابرها آن را بپوشانند، اما همیشه وجود دارد.
5. هان تا سر رشته خرد گم نکنی خود را ز برای نیک و بد گم نکنی
رهرو تویی و راه تویی، منزل تو هشدار که راه خود به خود گم نکنی
رئیس جمهور گفت: حضرت علی (ع) صدای بلند عدالت بود و در راه اجرای عدالت به شهادت رسید.
به
گزارش ایرنا، مسعود پزشکیان، جمعه شب در مراسم احیای شب قدر بیست و یکم
ماه مبارک رمضان و شب شهادت مولای متقیان علی (ع) در حرم مطهر امام راحل،
با ابراز امیدواری به اینکه همه بتوانیم دستور امام را پیاده کنیم و راه
امام را طی کنیم، به قرائت فرازهایی از وصیت امیر مومنان علی (ع) پرداخت و
افزود: حضرت امیر(ع) همه را به گفتن حق، دشمنی با ظالم و یار و یاور
مظلومان بودن وصیت کرده است.
رئیس جمهور با بیان اینکه در شب های
قدر باید تصمیم بگیریم انسان دیگری باشیم و تغییر کنیم، افزود: باید ببخشیم
و پناه بی پناهان باشیم، همه دعاها و مناجات ها برای تغییر رفتار من و شما
و درخواست از خدا برای عفو و بخشش است، پس خود ما هم باید ببخشیم و
عفوکنیم و یار و یاور گرفتاران و درماندگان باشیم.
پزشکیان ادامه
داد: حضرت علی (ع) ما را به تقوا وصیت میکند و میفرماید به دنبال دنیا
راه نیفتید حتی اگر دنیا به دنبال شما راه بیفتد. اگر در دنیا چیزی از دست
دادید، نسبت به آن تاسف نخورید، حق را بگویید و برای اجر و نتیجه عمل کنید و
یار و یاور مظلومان باشید.
پزشکیان تاکید کرد: امیرالمومنین به
نقل از پیامبر اکرم میفرمایند که اگر سالها نماز و روزه بخوانید اما با
یکدیگر اختلاف و درگیری داشته باشید، بی فایده است. ایشان نسبت به ایتام و
همسایگان سفارش میکنند. نسبت به عمل کردن به قرآن توصیه میکنند و این
پرسش را مطرح میکنند که آیا ما به قرآن عمل میکنیم و وصیت میکنند که
دیگران در عمل به قرآن از ما سبقت نگیرند.
وی با اشاره به بخشهای
دیگری از وصیتنامه امیرالمومنین (ع) اظهار داشت: ایشان وصیت میکنند که به
یکدیگر بذل و بخشش کنید و مبادا به یکدیگر پشت کنید و ارتباطات خود را با
یکدیگر قطع کنید.
رئیس جمهور نوروز را موسم رفتن، دیدن و کنار
گذاشتن اختلافات دانست و تاکید کرد: این نگاه و این باور برای ما به عنوان
یک مسلمان دستور العمل است، ما در این شب قدر دعای جوشن کبیر میخوانیم،
میگوییم خداوند حق و صادق است، خداوند مجیب، طبیب، غفور، صبور، شکور،
ودود، قدوس، رزاق و .. است. وقتی میگوییم خداوند پشتیبان انسانهاست، غفور
و رحیم است، خداوند فریاد رس است و حق و عدالت را میخواهد و یار و یاور
است.
پزشکیان با اشاره به فرازهایی از دعای جوشن کبیر، اظهار داشت: وظیفه
مسلمانان اخلاق و رفتار درست و گذشت است، دعا برای تغییر رفتار است و نه
صرفا برای خواندن، دعا میخوانیم که به عنوان یک مسلمان در زندگی به اندازه
وسع خود رحیم، غفور، صادق، دوست، حمید باشیم و حق بگوییم و پناه بی پناهان
باشیم.
رئیس جمهور تاکید کرد: ما لیله القبر هستیم باید تا جایی
پیش برویم که تبدیل به لیلهالقدر شویم. ملائکه و روح در قدر به زمین نزول
میکنند، وقتی که تکانی نخوریم و تغییری ایجاد نکنیم لیله القبر هستیم و
باید حرکت کنیم تا لیله القدر شویم.
وی افزود: حضرت علی در خطبه
۱۰۸ آینده را تصویر میکنند و میفرمایند شما را همچون شبح میبینم، روحی
در شما نیست، و یا روح دارید و خوب حرف میزنید اما جسمی ندارید که باورها و
اعتقادات شما را عملی کند، عابدانی هستید که اصلاح از شما سر نمیزند،
عبادت میکنید اما تغییری ایجاد نمیشود، بینندگان کور، شنوندگان کر و
ناظرانی غایب هستید.
پزشکیان با تاکید بر اینکه این دعاها برای عمل
است، تاکید کرد: در شب قدر باید تصمیم بگیریم که تغییر کنیم، با دیگران به
مهر رفتار کنیم، پناه بی پناهان باشیم. هر کس در جایی که قرار گرفته است
باید اینگونه عمل کند.
رئیس جمهور تصریح کرد: اگر میتوانیم
فریادرس کسی باشیم و به داد کسی برسیم باید به دادش برسیم. ما دلمان
میخواهد که خداوند نسبت به ما گذشت کند اما مگر میشود که خداوند عفو کند
اما ما عفو نکنیم، مگر میشود که خداوند پشتیبان ما باشد اما ما پشتیبان بی
پناهان نباشیم.
وی گفت: باید در شب قدر انسانِ دیگری شویم، باید جور دیگری ببینیم، به
عنوان یک کشور مسلمان و شیعه علی باید تا سال دیگر «قدر» خود را تعیین
کنیم، دعا کنیم که درست شویم، ماه مبارک رمضان ماه تزکیه ماست، یعنی باید
رفتار، گفتار و ارتباط خود با دیگران را تغییر دهیم.
پزشکیان
افزود: نمیشود که مسلمانان با هم دعوا کنند و رژیم صهیونیستی با ۲ میلیون
جمعیت، تمام کشورهای مسلمان را اسیر خود کند! خداوند عالم، خالق، مصور،
رحیم و قادر است و منِ مسلمان که به سمت خداوند میروم باید عالم، قادر و
توانمند باشم و در مقابل ظلم و زور ، ستم و نامرادی سر خم نکنم. اگر تصمیم
بگیریم که اینگونه باشیم، سرنوشت ایران را جور دیگری رقم خواهیم زد.
رئیس جمهور اظهار داشت: ایران ما زمانی درست خواهد شد که ما تغییر کنیم،
بدون تغییر «ما» و «من» تغییری ایجاد نخواهد شد. اگر مثل گذشته فقط دعا
بخوانیم و برویم هیچ تغییری ایجاد نخواهد شد، عابدانی هستیم که هیچ تغییری
در زندگیمان ایجاد نخواهد شد.
وی افزود: در این شبهای قدر باید
تصمیم بگیریم که در جهت خداوند تغییر ایجاد کنیم، مثل کسانی نباشیم که
خداوند و خودشان را هم فراموش کردند، روح خداوند در ما دمیده شده است و ما
خلیفه الله هستیم، باید خداگونه شویم و خداگونه شدن یعنی رحیم، راستگو،
عادل، مهربان، پناه بی پناهان بودن و تمام آن چیزی است که در دعا
میخوانیم. باید یکبار دیگر به مضامین دعاها بازگردیم، باید تغییر پیدا
کنیم و اگر تغییر کنیم ملت و جامعهای میسازیم که همه حسرت آنرا بخورند.
پزشکیان
اظهار داشت: وقتی دعا میکنیم در حقیقت خود را به یاد میآوریم که روح
خداوند در ما دمیده شده است، صفات خداوند را میخوانیم و باید آن صفات را
در خود تقویت کنیم.
وی تاکید کرد: باید دعا کنیم و تصمیم بگیریم که طور دیگری مملکت خود را
بسازیم، طور دیگری خانواده و محله خود را بسازیم، به عنوان یک مسلمان با
چشم رحمت و گذشت به خود، همسایگان و دوستانمان نظر کنیم. در شب قدر ملائکه و
روح به زمین میآیند و در اختیار قدر ما قرار میگیرند، ما هم که لیله
القبر هستیم باید برویم تا لیله القدر شویم و محل روحی باشیم که نازل شده
است تا به بلندایی برسیم که به دنبال آن هستیم و آن قدری باشیم که باید
باشیم.
رئیس جمهور گفت: تغییر در نگاه، تغییر در رفتار، انسجام و
راستی آن چیزی است که از خداوند طلب میکنیم، اینکه صادق، راستگو و پناه
یکدیگر باشیم. شما هم برای ما دعا کنید که شرمنده شهدا و ملت عزیزمان
نباشیم. برای همه مشکلات راه حل وجود دارد و ما نیز تلاش خواهیم کرد که
مشکلات را پشت سر بگذاریم.
پزشکیان افزود: اگر دست به دست هم دهیم،
اگر به سمت خدا حرکت کنیم و در این مسیر پشت به پشت هم داشته باشیم، قادر
خواهیم بود که مشکلات را حل کنیم؛ ابتدا باید خودمان را پیدا کنیم، ما
مسلمانان از هیچکس کمتر نیستیم، کافی است برای رسیدن تلاش کنیم.
رئیس
جمهور قدر ملت ایران را بسیار بالاتر دانست و تاکید کرد: باید به قدر
خودمان برسیم، باید بهترین باشیم، خداوندی که عبادت میکنیم برترین و
بالاترین و غفورترین است و ما نیز باید به آن سو برویم در این مسیر باید
تلاش کنیم.
عصر ایران - در ادامه بررسی اندیشه های فلسفی، به نام پرآوازه "برتراند آرتور ویلیام راسل" می رسیم. او در ۱۸ مه ۱۸۷۲ در انگلستان، در یک خانوادهی اشرافی و سیاستمدار به دنیا آمد. خانوادهی او از نظر فکری بسیار برجسته بودند؛ پدربزرگش، جان راسل، نخستوزیر بریتانیا بود. اما زندگی در همان اول کار، روی ناخوش خود را به راسل کوچولو نشان داد و مادر و خواهرش در 2 سالگی او به دلیل دیفتری فوت کردند و کمی بعد، پدرش نیز از دنیا رفت. پس از این، او تحت سرپرستی مادربزرگ محافظهکار و مذهبیاش قرار گرفت.
با وجود محیط مذهبی خانه، راسل از همان نوجوانی شروع به شک کردن به باورهای مسیحیت کرد. او در یادداشتهایش نوشته که دوران نوجوانیاش پر از احساس تنهایی و افسردگی بوده، اما علاقهی شدیدش به ریاضیات و فلسفه باعث شد که در ذهنش دنیایی تازه بسازد. مطالعهی آثار افلاطون، کانت و لایبنیتس، او را به فلسفه علاقهمند کرد. در سن ۱۸ سالگی، به دانشگاه کمبریج رفت و در آنجا به مطالعهی منطق و ریاضیات پرداخت.
در کمبریج، او با آلفرد نورث وایتهد آشنا شد و این دو، یکی از بزرگترین کتابهای تاریخ فلسفه و ریاضیات یعنی "اصول ریاضیات" (Principia Mathematica) را نوشتند. این اثر، پایههای جدیدی برای منطق ریاضی گذاشت و تلاش کرد تمام مفاهیم ریاضی را بر اساس منطق محض تعریف کند.
اما زندگی راسل فقط به فلسفه و منطق محدود نشد. او فردی بسیار فعال در
سیاست بود. در دوران جنگ جهانی اول، به دلیل مخالفتش با جنگ، از دانشگاه
اخراج شد و حتی مدتی را در زندان گذراند.
پس از جنگ،
او سفرهای زیادی کرد و به تدریس و نویسندگی ادامه داد. در جنگ جهانی دوم،
گرچه در ابتدا با جنگیدن مخالفت میکرد، اما با دیدن خطر فاشیسم، نظرش
تغییر کرد. او همچنین در دوران جنگ سرد، یکی از بزرگترین منتقدان تسلیحات
هستهای شد و برای صلح جهانی فعالیت کرد.
راسل در طول زندگی خود چهار بار ازدواج کرد و تا آخرین روزهای عمرش، ذهنی فعال و پرسشگر داشت. در سال ۱۹۵۰، به پاس فعالیتهایش در زمینهی فلسفه و حقوق بشر، جایزهی نوبل ادبیات را دریافت کرد. در سن ۹۷ سالگی، در سال ۱۹۷۰ درگذشت، اما ایدههایش همچنان در دنیای فلسفه و علم زندهاند.
برتراند راسل یکی از پایهگذاران فلسفه تحلیلی بود. اصول فلسفی او بر پایه عقلانیت، منطق و تحلیل دقیق مفاهیم استوار است. اگر می خواهید اصول فلسفی او را بدانید ادامه این مطلب برای شماست:
راسل معتقد بود که ریاضیات و منطق از یک جنس هستند و میتوان تمام مفاهیم ریاضی را به مفاهیم منطقی تقلیل داد. او تلاش کرد تا نشان دهد که ریاضیات بر پایه اصول منطقی بنا شده است و نیازی به مفاهیم مستقل ریاضی ندارد.
در کتاب "Principia Mathematica" (که با همکاری آلفرد نورث وایتهد نوشته شد)، راسل تلاش کرد تا نشان دهد که حتی سادهترین مفاهیم ریاضی مانند اعداد را میتوان با استفاده از منطق تعریف کرد. این ایده به ما کمک میکند تا بفهمیم که چگونه مفاهیم پیچیده ریاضی از اصول سادهتر و منطقیتر نشأت میگیرند. این رویکرد در علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی نیز کاربرد دارد، جایی که منطق پایه بسیاری از الگوریتمها است.
راسل بر اساس تجربیات فردی و ادبی به این نتیجه رسیده بود که بسیاری از مشکلات فلسفی ناشی از ابهامات زبانی هستند. او معتقد بود که با تحلیل دقیق زبان و ساختار جملات، میتوان این ابهامات را برطرف کرد و به درک بهتری از مسائل فلسفی رسید.
این ایده در فلسفه زبان و تحلیل متون بسیار مفید است. برای مثال، در حقوق یا سیاست، تحلیل دقیق زبان میتواند به جلوگیری از سوءتفاهمها و تفسیرهای نادرست کمک کند.
راسل به شدت به عقلانیت و علم باور داشت و معتقد بود که انسانها باید با استفاده از عقل و منطق، مشکلات خود را حل کنند. او مخالف خرافات و باورهای غیرمنطقی بود و همواره بر اهمیت تفکر انتقادی تأکید میکرد.
این ایده در آموزش و پرورش بسیار مهم است. آموزش تفکر انتقادی به دانشآموزان کمک میکند تا به جای پذیرش بدون سؤال اطلاعات، آنها را تحلیل کنند و به درک بهتری از جهان برسند.
راسل به عنوان یک رئالیست، معتقد بود که جهان خارجی مستقل از ذهن انسان وجود دارد و ما میتوانیم از طریق علم و منطق به درک آن برسیم. او مخالف ایدهآلیسم بود که معتقد است جهان تنها در ذهن ما وجود دارد.
راسل استدلال میکرد که حتی اگر همه انسانها ناپدید شوند، جهان فیزیکی همچنان وجود خواهد داشت. این ایده بر پایه علم فیزیک و مشاهدات تجربی استوار است.
راسل نه تنها یک فیلسوف نظری بود، بلکه به مسائل اخلاقی و اجتماعی نیز علاقهمند بود. او به شدت مخالف جنگ و خشونت بود و معتقد بود که انسانها باید با استفاده از عقل و گفتوگو، اختلافات خود را حل کنند.
راسل در طول جنگ جهانی اول به دلیل مخالفت با جنگ زندانی شد. او بعدها نیز در جنبش ضد جنگ ویتنام و جنبش ضد سلاحهای هسته ای فعال بود.
راسل معتقد بود که شکگرایی سالم میتواند به پیشرفت فکری کمک کند. او از مردم میخواست که به جای پذیرش کورکورانه اطلاعات، همیشه سؤال کنند و به دنبال شواهد و استدلالهای محکم باشند.
راسل در کتاب "مسائل فلسفه" به خوانندگان یادآوری میکند که حتی سادهترین باورها، مانند وجود جهان خارجی، نیاز به بررسی و تردید دارند. او استدلال میکرد که این شکگرایی به ما کمک میکند تا به درک عمیقتری از واقعیت برسیم.
هر چند راسل به معنای واقعی کلمه، زندگی خود رابه بطالت نگذراند ولی
کتاب معروفی دارد به نام " در ستایش بطالت" ، عنوانی که حتماً نگاه شما را
در کتابفروشی به خود جلب می کند.این کتاب در سال ۱۹۳۵ منتشر شد و راسل در
آن به نقد سیستمهای کاری مدرن و تأثیر آنها بر زندگی انسانها میپردازد.
او استدلال میکند که جامعهی صنعتی و سرمایهداری بیش از حد بر کار و
تولید متمرکز شده است و این موضوع باعث شده تا انسانها از زندگی لذتبخش و
معنادار محروم شوند. در ادامه، اندیشههای اصلی راسل در این کتاب را به
زبان ساده توضیح میدهم:
۱. کار بیش از حد، زندگی را نابود میکند
راسل معتقد بود که جامعهی مدرن بیش از حد بر کار تأکید دارد و مردم مجبورند ساعتهای طولانی کار کنند تا فقط نیازهای اولیهی خود را برآورده کنند. او استدلال میکرد که این سیستم باعث میشود مردم وقت کافی برای استراحت، تفریح و رشد شخصی نداشته باشند.
راسل اشاره میکند که در گذشته، مردم زمان بیشتری برای استراحت و لذت بردن از زندگی داشتند، اما در جامعهی صنعتی، کار به یک اجبار تبدیل شده است.
۲. تقسیم ناعادلانۀ کار
راسل به این موضوع اشاره میکند که کار در جامعه به طور ناعادلانه تقسیم شده است. برخی افراد ساعتهای طولانی و سخت کار میکنند، در حالی که برخی دیگر کار کمی انجام میدهند یا اصلاً کار نمیکنند. او معتقد بود که اگر کار به طور عادلانهتری تقسیم شود، همه میتوانند ساعتهای کمتری کار کنند و زمان بیشتری برای زندگی داشته باشند.
راسل می گوید که اگر همه فقط ۴ ساعت در روز کار کنند، بیکاری کاهش مییابد و مردم وقت بیشتری برای فعالیتهای خلاقانه و لذتبخش خواهند داشت.
۳. بطالت به معنای تنبلی نیست
راسل تأکید میکند که بطالت (Idleness) به معنای تنبلی یا بیکاری نیست، بلکه به معنای داشتن زمان آزاد برای انجام کارهایی است که واقعاً به آنها علاقه داریم. او معتقد بود که انسانها باید وقت بیشتری برای تفکر، خلاقیت و لذت بردن از زندگی داشته باشند.
راسل میگوید بسیاری از پیشرفتهای بزرگ علمی و فرهنگی در تاریخ، نتیجهی زمان آزاد و تفکر افراد بوده است، نه کار سخت و طاقتفرسا.
4. بطالت به عنوان راهی برای صلح
راسل همچنین معتقد بود که کاهش ساعت کار و افزایش زمان آزاد میتواند به کاهش تنشهای اجتماعی و جنگها کمک کند. او استدلال میکرد که بسیاری از جنگها ناشی از رقابتهای اقتصادی و تلاش برای کنترل منابع هستند. اگر مردم زمان بیشتری برای تفکر و همکاری داشته باشند، احتمال درگیریها کاهش مییابد.
اگر بخواهیم خیلی مختصر و مفید بگوییم راسل در این کتاب به ما یادآوری میکند که کار نباید تنها هدف زندگی باشد. او معتقد است که انسانها باید زمان بیشتری برای استراحت، تفکر و لذت بردن از زندگی داشته باشند. راسل پیشنهاد میکند که با کاهش ساعت کار و تقسیم عادلانهتر آن، میتوانیم به جامعهای برسیم که در آن مردم شادتر، خلاقتر و صلحطلبتر باشند.
این کتاب نه تنها یک انتقاد تند به سیستمهای کاری مدرن است، بلکه دعوتی
است به بازنگری در ارزشهای جامعه و اولویتدادن به زندگی معنادار و
لذتبخش.
البته که مشخص است در جامعه ای که با چند شیفت کار هم نمی شود
نیازهای اولیه زندگی را تامین کرد، این اندیشه راسل، محلی از اعراب ندارد؛
در واقع شاید روی سخن راسل سیاستگذاران جوامع است که باید شرایطی را فراهم
کنند که انسان ها با حداقلی از کار بتوانند حداکثر لذت از زندگی را ببرند.
کاهشگرایی: برخی منتقدان معتقدند که رویکرد راسل به فلسفه، به ویژه در مورد منطقگرایی، بیش از حد کاهشگرایانه است. آنها استدلال میکنند که نمی توان تمام مفاهیم فلسفی و ریاضی را به مفاهیم منطقی ساده تقلیل داد.
عدم توجه به تجربه گرایی: برخی فیلسوفان، مانند جان دیویی، معتقدند که راسل به اندازه کافی به نقش تجربه و احساسات در شکل گیری دانش توجه نکرده است. آنها بر این باورند که فلسفه راسل بیش از حد بر عقلانیت و منطق متمرکز است و از جنبه های دیگر تجربه انسانی غافل شده است.
انتقادات مذهبی: راسل به دلیل انتقادات تندش از مذهب، مورد انتقاد قرار گرفته است. برخی معتقدند که او نتوانسته است به درستی به جنبه های مثبت و معنوی مذهب توجه کند و بیش از حد بر جنبه های منفی آن تمرکز کرده است.
راسل، نویسنده ای پرکار بود و نگاهی به عناوین کتاب هایش موید این مدعاست:
آرمانهای سیاسی
آزادی و سازمان: پیدایش و سیر تکوین سوسیالیسم، لیبرالیسم، رادیکالیسم، ناسیونالیسم
اخلاق و سیاست
امیدهای نو
پژوهشی در معناداری و صدق
تاثیر علم بر اجتماع
تاریخ فلسفه غرب
جهانبینی علمی
تحلیل علمی ـ فلسفی از اصول مارکسیسم ماتریالیسم
پیروزی سفید
زناشوئی و اخلاق
حقیقت و افسانه
جهانبینی علمی
شاهراه خوشبختی
زمینههای فلسفه
علم و مذهب
عمل و تئوری بلشویسم
قدرت
درک تاریخ
جنایات جنگ در ویتنام
مرجع قدرت و فرد
آینده بشر
اخلاق و سیاست در جامعه
تحلیل ذهن
تسخیر خوشبختی
چرا مسیحی نیستم
مفهوم نسبیت انشتین و نتایج فلسفی آن
ماده و یاد: رهیافتی به رابطه جسم و روح
زندگینامه برتراند راسل به قلم خودش
مقدمهای بر فلسفه ریاضی
جهانی که من میشناسم
آموزش و زندگی بهتر
عرفان و منطق
تکامل فلسفی من
تحلیل ذهن
اتمیسم منطقی
اصول نوسازی جامعه
قدرت و فرد
مسائل فلسفه
در ستایش بطالت
پژوهشی در معناداری و صدق
مسئله چین
بلشویسم از تئوری تا عمل
1 . ترس منبع اصلی خرافات است و یکی از بزرگترین منابع ظلم.
2 . مشکل دنیا این است که احمقها بیش از حد مطمئن هستند و عاقلان پر از تردید.
3 .علم چیزی است که شما می دانید، فلسفه چیزی است که شما نمی دانید.
4 . آزاد اندیشی یعنی آمادگی برای تغییر عقیده در برابر شواهد جدید.
5. هرگز از ابراز عقیدهی خود نترسید، حتی اگر تنها کسی باشید که آن را باور دارد.
بیشتر بخوانید:
«سهروردی» به زبان ساده : فیلسوف ایرانگرایی که تندروها تکفیر و اعدامش کردند
«هانا آرنت» به زبان ساده : هیچ چیز خطرناکتر از این نیست که مردم فکر نکنند
«رنه دکارت» به زبان ساده : می اندیشم، پس هستم
«فردریش نیچه» به زبان ساده : خدا مرده است و ما او را کشته ایم!
توصیههای علم روانشناسی برای جوان ماندن جسم و روح، عنوان موضوعی است که در این پست به آن خواهیم پرداخت.
صنعت ضد پیری در حال رشد چشمگیری است، اما چه میشود اگر راز جوانتر به نظر رسیدن نه در محصولات گرانقیمت یا روشهای درمانی پیچیده، بلکه در عادات ساده روزمره ما نهفته باشد؟
به گزارش فرارو به نقل از هک اسپریت، رفتارها و عادتهای روزانه ما میتوانند تأثیر قابل توجهی بر ظاهر و احساس ما داشته باشند. این موضوع فراتر از نوشیدن آب کافی یا استفاده از ضد آفتاب است. کلید اصلی در ایجاد عاداتی است که نه تنها سلامت جسمی، بلکه ذهنیت مثبت و رفاه روانی را تقویت میکنند. یک فرد شاد و آرام، هالهای از جوانی و نشاط از خود ساطع میکند که هیچ محصول آرایشی یا کرم ضد پیری نمیتواند آن را ایجاد کند.
حتی جوانترین افراد نیز اگر با خلق و خوی بد روز خود را شروع کنند، مسنتر به نظر میرسند. در مقابل، افرادی که شاد و مثبتنگر هستند، سن بیولوژیکی خود را پشت سر میگذارند. احساسات و نگرشهای ما تأثیر عمیقی بر ظاهر فیزیکی ما دارند.
استرس مزمن و احساسات منفی روند پیری را تسریع میکنند، در حالی که احساسات مثبت این روند را کند میکنند. بنابراین، اولین عادت مهم این است: روز خود را با یک نکته مثبت شروع کنید. این میتواند گوش دادن به موسیقی انرژیبخش، خواندن یک جمله الهامبخش، مدیتیشن یا حتی لذت بردن از یک فنجان قهوه باشد. هر کاری که حال شما را خوب میکند و به شما کمک میکند روز خود را با ذهنیتی مثبت آغاز کنید، ارزش انجام دادن دارد. به یاد داشته باشید، مثبتاندیشی نه تنها برای روح، بلکه برای پوست نیز مفید است.
شاید این توصیه را بارها شنیده باشید، اما نوشیدن آب کافی تنها یک شعار سلامتی نیست. این یک روش اثباتشده برای داشتن پوستی صاف، شاداب و جوان است. با نوشیدن آب به میزان کافی، نه تنها پوست شما ظاهر بهتری پیدا میکند، بلکه احساس انرژی و تمرکز بیشتری نیز خواهید داشت. اگر نوشیدن آب کافی هنوز بخشی از عادتهای روزانه شما نیست، بهتر است آن را در اولویت قرار دهید.
ورزش نه تنها برای سلامت عمومی و تناسب اندام، بلکه برای پوست نیز مفید است. زندگی مدرن پر از مشغله است و پیدا کردن زمان برای ورزش گاهی دشوار به نظر میرسد. اما اگر میخواهید جوانتر به نظر برسید، باید فعالیت بدنی خود را افزایش دهید. ورزش جریان خون را بهبود میبخشد و اکسیژن و مواد مغذی را به طور مؤثرتری به سلولهای پوست میرساند.
این فرآیند به سلامت پوست کمک کرده و درخشندگی جوانی را به آن بازمیگرداند. نکته مهم این است که نیازی به انجام ورزشهای سنگین مانند دویدن ماراتن یا ساعتها تمرین در باشگاه ندارید. حتی یک پیادهروی سریع در اطراف خانه یا یک جلسه کوتاه یوگا نیز میتواند تأثیر قابل توجهی بر ظاهر و روحیه شما بگذارد.
«ما همان چیزی هستیم که میخوریم.» این جمله شاید کلیشهای به نظر برسد،
اما حقیقت دارد. پوست، به عنوان بزرگترین عضو بدن، بازتابی از عادات غذایی
ماست. مصرف غذاهای فرآوریشده، قندها و چربیهای ناسالم میتواند باعث
التهاب و استرس اکسیداتیو شود و روند پیری را تسریع کند. از سوی دیگر، یک
رژیم غذایی سرشار از میوهها، سبزیجات، پروتئینهای بدون چربی و چربیهای
سالم میتواند معجزهای برای پوست باشد.
این مواد غذایی سرشار از آنتیاکسیدانها و مواد مغذی هستند که با آسیبهای ناشی از رادیکالهای آزاد مبارزه کرده و سلامت پوست را تقویت میکنند. بنابراین، عادت مهم بعدی این است: به آنچه در بشقاب خود میگذارید دقت کنید و به دنبال یک رژیم غذایی متعادل و متنوع باشید. تغذیه سالم به معنای محدودیت نیست، بلکه سرمایهگذاری بر روی ظاهر و سلامت شماست.
در طول خواب، بدن وارد فاز ترمیم و بازسازی میشود. سلولها بازسازی میشوند، هورمونها متعادل میشوند و سموم از بدن دفع میگردند. این فرآیند برای حفظ ظاهری جوان و شاداب ضروری است. مطالعات نشان دادهاند افرادی که خواب کافی ندارند، در مقایسه با کسانی که خواب باکیفیتی دارند، پیرتر و خستهتر به نظر میرسند. بنابراین، هر شب ۷ تا ۹ ساعت خواب بدون وقفه را هدف قرار دهید. این عادت نه تنها بر پوست، بلکه بر سلامت کلی شما تأثیر شگفتانگیزی خواهد داشت.
شاید این عادت در نگاه اول غیرمنطقی به نظر برسد، اما شاید مهمترین نکته در این مسیر باشد: یاد بگیرید خودتان را همانطور که هستید بپذیرید و دوست داشته باشید. در جستوجوی جوانتر به نظر رسیدن، گاهی فراموش میکنیم که هر چروک و خط خنده نشاندهنده تجربیات و خاطرات زندگی ماست. این نشانهها نماد هر لبخند، هر اخم و هر لحظه شادی و اندوهی هستند که پشت سر گذاشتهایم. پذیرش خود نقش مهمی در سلامت روانی دارد و زمانی که از نظر ذهنی در آرامش هستیم، این موضوع در ظاهر فیزیکی ما نیز منعکس میشود.
قرار گرفتن در معرض نور خورشید یکی از اصلیترین عوامل پیری زودرس پوست است و میتواند منجر به چین و چروک، لکههای پوستی و حتی سرطان پوست شود. بنابراین، هر روز از ضد آفتاب با حداقل SPF 30 استفاده کنید، حتی در روزهای ابری. اگر زمان زیادی را در فضای باز میگذرانید، هر دو ساعت یک بار ضد آفتاب خود را تجدید کنید. همچنین، پوشیدن لباسهای محافظ مانند کلاههای لبهدار و عینک آفتابی را فراموش نکنید.
به یاد داشته باشید که تغییرات بزرگ از قدمهای کوچک آغاز میشوند. نوشیدن یک لیوان آب بیشتر، انتخاب سالاد به جای غذاهای سرخکرده یا حتی انجام چند دقیقه ورزش در روز، همگی سرمایهگذاریهایی برای آینده شما هستند. با خودتان صبور باشید و بدانید که نتایج پایدار به زمان نیاز دارند. هر قدم کوچک شما به سمت سلامتی و جوانی، ارزشمند است.
****************************************************************************************
میلاد با سعادت والاترین بانوی جهانیان،
حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها
اسوه فداکاری و معرفت و مهر
شکوفه دختر پیام آور رحمت (ص)
فهیم همسر امیر مؤمنان (ع)
مهربان مادر پیشوایان مؤمنان (ع)
بر همه دوستداران ایشان
مبارک باد
****************************************************************************************
مرتبط:
(مقدمه واحد برای نوشتارها، مباحث و مطالب معرفتی)
- تفاسیری از لیله قدر برمبنای روایاتی ناظر به بطون قرآن
8177783292