واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

تفاسیری از لیله قدر برمبنای روایاتی ناظر به بطون قرآن

رابطه حضرت زهرا سلام الله علیها با شب قدر (از والشمس)

(بسم الله الرحمن الرحیم)

حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ ام الائمه و برترین زن جهان از اولین آن ها تا آخرین است. «سیده النساء العالمین من الاولین و الآخرین»[۱] در روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ است که ایشان در مورد آیه اوّل سوره قدر فرمودند: «لیله» فاطمه است. علاوه بر این در تأویل آیه اول سوره دخان «لیله مبارکه» که عموم مفسران آن را شب قدر می دانند، فاطمه ـ سلام الله علیها ـ به عنوان «لیله مبارکه» ذکر شده است. به نظر می رسد با توجه به موارد ذکر شده و با توجه به این که فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ به عنوان ام الائمه (که همه خیرات از ناحیه آن ها و به فیض وجود آن ها بر بندگان نازل می شود) منشأ هر خیری است لذا «لیله» را «لیله القدر» فاطمه ـ سلام الله علیها ـ دانسته اند.
در تفسیر فرات کوفی حدیثی از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده است، که در این حدیث آمده است: «انا انزلناه فی لیله القدر[۲]» لیله «فاطمه» و القدر «الله» فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیله القدر…»[۳]در آیه «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم» منظور از لیله (شب) فاطمه و منظور از قدر «الله» است. پس هر کس فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را آن گونه که حق شناخت ایشان است بشناسد فیض لیله القدر را درک کرده است.
علاوه بر این علامه مجلسی می نویسد: در تاویل آیه «حم و الکتاب المبین انا انزلناه فی لیله المبارکه» وارد شده که کتاب مبین امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ و لیله المبارکه فاطمه ـ سلام الله علیها ـ می باشد.[۴]
این قبیل روایات در واقع تفسیر بطون قرآن و تأویل آیات قرآن است. علامه مجلسی نیز می نویسد: «اما تاویل حضرت صادق ـ علیه السلام ـ «لیله القدر» را به «فاطمه» این بطنی از بطون آیه است. و تشبیه حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ به لیله (شب) یا به خاطر ستر و عفاف فاطمه است یا به خاطر آن ظلم وجوری است که ایشان را فرا می گیرد و می پوشاند.»[۵]
علامه در جای دیگربا توجه به آیه «
حم و الکتاب المبین انا انزلناه فی لیله مبارکه[۶]» می نویسد: «این تعبیر از فاطمه به لیله به اعتبار عفاف و مستوریت ایشان از خلایق از جهت صورت و رتبه (شأن و مقام) است. علاوه بر این خیر (خوبی، رحمت) از آن حضرت بدون واسطه صادر می شود.»[۷] سپس می نویسد: این بطن آیه است که ظاهر آیه نیز به آن دلالت دارد. زیرا نزول قرآن در شب قدر، هدایت خلق و ارشاد آن ها به شرایع دینی و ثبات آن ها بر حق تا انقضاء دنیا، جز با وجود امامی که تمامی حوائج مردم را می داند امکان پذیر نیست. و این امر به نصب حضرت امیر ـ علیه السلام ـ و قرار دادن ایشان به عنوان مخزن علم قرآن ـ هم از جهت لفظ و معنی و هم از جهت ظاهر و باطن، محقق شد. تا مصداق «کتاب مبین» شود و این امر هم چنین با ازدواج آن حضرت با سید النساء (فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ ) محقق شد تا از آن دو وجود، ائمه اطهار تا روز قیامت دوام داشته باشد.»[۸]
نتیجه گیری: با توجه به روایاتی که عمدتاً از حضرت صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده ایشان لیله یا لیله قدر را حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ ذکر کرده اند. بدون شک این روایات تأویل و بطنی از بطون قرآن می باشد که ائمه اطهار ـ سلام الله علیها ـ با علم بی پایان خویش به این تأویلات آگاه بودند. «و ما یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم» و این تأویل یا به خاطر ستر و عفاف و پوشش حضرت می باشد و یا به این خاطر که آن حضرت به واسطه این که ام الائمه است (و هر چه فیض و برکت در عالم است به واسطه ایشان و ائمه اطهار است) در حقیقت ایشان ریشه و منشأ خیر و برکت هستند.
نکته دیگری نیز می توان دوباره افزود و آن این که، خداوند در قرآن از حضرت زهرا به کوثر تعبیر می کند کوثر یعنی خیر کثیر که دائماً در حال جاری شدن است، از این جهت که فرزندان حضرت زهرا در جهان هستی از جایگاه ویژه برخوردارند و خیر و برکات در دنیا با توجه به وجود آن ها در جریان است و مردم از آن بهره مند هستند شاید به خاطر آن، حضرت را معادل لیله القدر دانسته اند. چون تمام برکات معنوی و مادی از ناحیه او متوجه بشریت است.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱-جلوه های رفتاری حضرت زهرا، نوشته؛ عذرا انصاری،
۲-   رنج های زهرا ـ سلام الله علیها ـ سید جعفر مرتضی
۳-     فاطمه زهرا شادی دل مصطفی ،رحمانی همدانی ،ترجمه دکتر سپهری.

[۱] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء، ۱۴۰۴، ج۴۳، ص ۲۶٫
[۲] . قدر / ۱٫
[۳] . کوفی، فرات بن ابراهیم بن فرات، تفسیر فرات کوفی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، (۱۴۱۶ ـ ۱۳۷۴)، چاپ دوم، ص ۵۸۱٫
[۴] . مجلسی، محمد باقر، پیشین، ج۲۵، ص ۹۹٫
[۵] . همان، ج۲۵، ص ۹۹٫
[۶] . دخان / آیات ابتدایی.
[۷] . علامه مجلسی، پیشین، ج۴۸، ص ۹۰٫
[۸] . همان.

مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم

  اللهـــم عــجـل لـولـیــک الـفـــرج


رابطه شب قدر با امام عصر ارواحنا فداه

(بسم الله الرحمن الرحیم)

قائم از فرزندان من است اسم او اسم من «محمد» و کنیه او، کنیه من «ابوالقاسم» و سیمای او سیمای من و سنت او سنت من است، دین و آیین و ملت و شریعت مرا در بین مردم بر پا می‌دارد و آنان را به کتاب خدای عزوجل فرامی‌خواند. کسی که او را طاعت کند، مرا پیروی ‌کرده و کسی که او را نافرمانی کند، مرا نافرمانی کرده است.

خداوند متعال در چهارمین آیه سوره مبارکه قدر می‌فرماید: تنزّل الملائکه و الرّوح فیها بإذن ربهّم من کلّ أمرٍ؛ فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هر کاری) فرود آیند. (۱)

فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تکرار و بقاء «لیله القدر» دارد، و در آیات سوم و چهارم سوره دخان نیز: فیها یفرَق کلّ أمرٍ حکیم(۲) ؛ در آن شب، هر فرمانی، بر حسب حکمت صادر می‌شود.

دلالت بر تجدد و دوام دارد. زیرا هیأت نحوی باب «تفعّل» دلالت بر پذیرش یا تکلف یا هر دو می‌نماید. ظاهر این فعل‌ها، خبر از تفریق و تنزل امر در لیلة القدرهای آینده می‌دهد.

این امر که در زمان رسول خدا به آن حضرت نازل می‌شده‌است، و در هر شب قدر دیگر، باید بر کسی نازل و تبیین و تحکیم یا کشف شود که به افق نبوت نزدیک و پیوسته باشد.

قبول اصل وصایت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امامت، ناشی از این معنی و مبتنی بر همین اساس است.

امام سجاد علیه السلام فرموده‌اند: ای گروه شیعه، با سوره «انا انزلناه فی لیله القدر» با مخالفین امامت ائمه معصومین علیهم السلام مخاصمه و مباحثه (و اتمام حجت) کنید تا کامیاب و پیروز شوید، به خدا که آن سوره، پس از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله حجت خدای تبارک و تعالی است بر مردم، و آن سوره آقای دین شماست و نهایت دانش و آگاهی ماست. ای گروه شیعه، با «حم و الکتاب المبین؛ انا انزلناه فی لیلة مبارکة انا کنا منذرین» مخاصمه و مناظره کنید، زیرا این آیات مخصوص والیان امر امامت بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است.

کسی که قرآن را به عنوان کلام خدا پذیرفت به این معنی است که همه سوره‌ها و آیات آن را پذیرفته است و یک مسلمان واقعی هم کسی است که تسلیم همه آیات قرآن باشد، پس هر مسلمانی الزاماً باید سوره قدر، و از آن سوره، شب قدر، و استمرار آن را تا قیامت بپذیرد و لازمه پذیرفتن آن، آیه (تنزّل الملائکه…) که هر فرد با ایمانی ناگزیر از قبول آن است. باید بپذیرد که در شب قدر فرشته‌ها و روح از جانب پروردگار با هر امری فرود می‌آیند و این امر یک متولی و ولیّ می‌خواهد که متولی و ولیّ آن امر باشد. این که خداوند در آیات سوم و چهارم سوره دخان می‌فرماید:

در آن شب هر فرمانی، بر حسب حکمت صادر می‌شود. فرمانی از جانب ما، و ما همواره فرستنده آن بوده‌ایم.

دلالت بر تکرار و تجدید و ارسال در آن شب دارد و به این معنا که آن شب، فرشتگان و روح، در هر سال، دائماً نازل می‌شوند؛ پس باید به طور مدام شخصی به عنوان «ولیِّّ» این امر باشد که به سوی او نازل و ارسال گردند که او همان ولیّ جهان و جهانیان خواهد بود؛ و هم اوست که اطاعتش بر همگان واجب است.

به همین سبب، هر کس ادعا کرد که من ولیّ امر هستم، باید ثابت کند که این امر توسط فرشتگان و روح بر او نازل شده و می‌شوند، و چون هیچ کس جز پیامبر و اوصیاء معصوم علیهم السلام نمی‌توانند مدعی این امر باشند و اساساً هم نیستند، باید از اوصیاء و پیامبر همواره کسی باشد که در شب قدر توسط روح و فرشتگان از جانب یزدان هر امری بر او نازل شود.

 آیه مورد بحث، یکی از مستدل‌ترین آیات قرآن کریم بر ضرورت وجود همیشگی یک ولی امر از جانب خداست که امین بر حفظ و اجزاء و اداء امر الهی باشد، و آن همان امام معصوم است.

و هر کس نزول پیوسته فرشتگان و روح را در شب قدر بپذیرد که اگر به قرآن ایمان دارد باید بپذیرد، ناگزیر باید ولی امر را هم بپذیرد وگرنه کافر به بعضی از آیات قرآن خواهد بود، که در آن صورت چنین کسی بنابر بیان خود قرآن کریم کافر واقعی است.

از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است، که به اصحابشان فرموده‌اند: به شب قدر ایمان بیاورید، زیرا آن شب برای علی بن ابی‌طالب علیه السلام و یازده نفر از فرزندان او پس از من خواهد بود.

چنان که خداوند در آیات ۱۵۰ و ۱۵۱ سوره نساء می‌فرماید: “إنّ الّذین یکفرون بالله و رسله و یریدون ان یفرّقوا بین الله و رسله و یقولون نؤمن ببعض و نکفر ببعض و یریدون أن یتّخذوا بین ذلک سبیلاً ٭ أولئک هم الکافرون حقّاً و أعتدنا للکافرین عذاباً مهینا؛ کسانی که به خدا و پیامبران خدا کافر شده‌اند و می‌خواهند بین خدا و رسولانش جدایی اندازند و می‌گویند به برخی ایمان می‌آوریم و به بعضی کافر می‌شویم و می‌خواهند در این میان (بینابین) اتخاذ کنند، اینان حقاً کافرند و ما برای کفرکیشان عذاب خوارکننده‌ای مهیا کرده‌ایم.

و می‌بینید که خداوند، کسانی را که پاره‌ای از آیات خدا را بپذیرند و برخی را نپذیرند، کافر حقیقی می‌داند.

بنابراین مؤمن حقیقی کسی است که هم استمرار لیلةالقدر را تا قیامت پذیرا باشد و هم وجود حجت زمان و ولیّ امر، و امام معصومی که امر الهی را دریافت می‌کند و امین بر آن در جهت پاسداری، به ‌کار بستن و اداء باشد، قبول کند؛ یعنی همان بزرگواری که در زمان وجود مقدس بقیةالله الاعظم حضرت مهدی(عج) می‌باشد و به همین سبب پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله بنابر آنچه شیعه و سنی از آن حضرت نقل کرده‌اند، فرمودند: “من أنکر المهدی فقد کفر (۳) ؛ کسی که وجود مهدی را انکار کند، رهسپار دیار کفر شده است.”

و در کتب شیعه، از این قبیل احادیث فراوان است، و از آن جمله، از امام صادق علیه السلام و آن حضرت از پدر ارجمندشان و از آن طریق از جدّ عالیقدرشان و از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرموده‌اند:

“القائم من ولدی اسمه إسمی و کنیته کنیتی و شمائله شمائلی و سنّته سنتی یقیم النّاس علی ملتّی و شریعتی و یدعوهم إلی کتاب الله عزّوجلّ، من أطاعه أطاعنی و من عصاه عصانی، و من أنکره فی غیبته فقد أنکرنی، و من کذبه فقد کذّبنی، و من صدّقه فقد صدّقنی، إلی الله اشکو المکذّبین لى فى أمره، و الجاهدین لقولی و المضلّین لأمتّی عن طریقته و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلبٍ ینقلبون(۴)؛

قائم از فرزندان من است اسم او اسم من «محمد» و کنیه او، کنیه من «ابوالقاسم» و سیمای او سیمای من و سنت او سنت من است، دین و آیین و ملت و شریعت مرا در بین مردم بر پا می‌دارد و آنان را به کتاب خدای عزوجل فرامی‌خواند. کسی که او را طاعت کند، مرا پیروی ‌کرده و کسی که او را نافرمانی کند، مرا نافرمانی کرده است و کسی که او را در دوران غیبتش انکار کند، تحقیقاً مرا انکار کرده و کسی که او را تکذیب کند هر آینه مرا تکذیب کرده و کسی که او را تصدیق کند، هر آینه مرا تصدیق کرده است. از آنها که مرا درباره او تکذیب کرده و گفتار مرا در شأن او انکار می‌کنند و امت مرا از راه او گمراه می‌سازند، به خدا شکایت می‌برم. به‌ زودی آنها که ستم کردند، می‌دانند که بازگشتشان به کجا است و سرنوشتشان چگونه است (چگونه در دگرگونی‌ها، مجازات ستمگری‌های خود را در دنیا و آخرت خواهند دید.)

در این حدیث شریف انکار و تکذیب امام عصر، اروحنا فداه، انکار و تکذیب پیامبر به حساب آمده است، و در نتیجه همه پیامبران را انکار کرده، که همان رهسپاری به وادی کفر خواهد بود.

علی بن ابراهیم قمی در تفسیری درباره نزول فرشتگان و روح، در شب قدر می‌گوید:  فرشتگان و روح القدس، در شب قدر، بر امام زمان(عج) نازل می‌شوند و آنچه را از مقدرات سالانه بشر، نوشته‌اند، به او تقدیم می‌دارند.

و همین محدث مورد وثوق از حضرت امام باقر علیه السلام نقل کرده، که وقتی از حضرتش پرسیدند: آیا شما می‌دانید که لیلة القدر کدام شب است؟ حضرت فرمودند: چگونه ندانیم، و حال آن‌که در شب قدر فرشتگان بر گِرد ما طواف می‌کنند. (۵)

از حضرت صادق علیه السلام نقل شده که فرموده‌اند: «ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم»، «شب قدر» فاطمه و «قدر» خداست، پس کسی که فاطمه(علیهاالسلام) را آنگونه که باید، بشناسد، شب قدر را درک کرده است.

حضرت امام سجاد علیه السلام، در این باره، می‌فرمایند: همانا سال به سال در شب قدر تفسیر و بیان کارها، بر ولی امر (امام زمان) فرود می‌آید.

 و نیز آن حضرت فرموده‌اند: ای گروه شیعه، با سوره «انا انزلناه فی لیله القدر» با مخالفین امامت ائمه معصومین علیهم السلام مخاصمه و مباحثه (و اتمام حجت) کنید تا کامیاب و پیروز شوید، به خدا که آن سوره، پس از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله حجت خدای تبارک و تعالی است بر مردم، و آن سوره آقای دین شماست و نهایت دانش و آگاهی ماست. ای گروه شیعه، با «حم و الکتاب المبین؛ انا انزلناه فی لیله مبارکه انا کنا منذرین» مخاصمه و مناظره کنید، زیرا این آیات مخصوص والیان امر امامت بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است.

همچنین از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است، که به اصحابشان فرموده‌اند: به شب قدر ایمان بیاورید، زیرا آن شب برای علی بن ابی‌طالب علیه السلام و یازده نفر از فرزندان او پس از من خواهد بود.

از آنچه که نگارش یافت، استفاده می‌شود که شب قدر تا قیامت باقی است و در هر شب قدر هم ولی امر و صاحب امری هست که آن امر را دریافت دارد، که در زمان ما صاحب آن امر صاحب بزرگوار ما حضرت حجة بن الحسن المهدی، ارواحنا فداه است و برای آن‌ که بهتر بدانیم که لیلة القدر بیانگر مقام شامخ ولایت اهل بیت علیهم السلام و امامت آنان تا روز رستاخیز می‌باشد؛ حدیثی را هم که در بخش فضیلت‌های حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام است، ملاحظه می‌کنیم که در آن به طور کنایه از آن بانوی عظیم القدر تعبیر به لیله القدر شده است و آن در تفسیر فرات بن ابراهیم از حضرت صادق علیه السلام نقل شده که فرموده‌اند:  «ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم»، «شب قدر» فاطمه و «قدر» خداست، پس کسی که فاطمه (علیهاالسلام) را آنگونه که باید، بشناسد، شب قدر را درک کرده است.

و این اشاره به مقام ولایت آن بانوی معصوم نیز دارد.

و از طرفی، همان‌گونه که در شب قدر امر حق بر امام به حق فرود می‌آید، نزول‌گاه نور پاک امامان معصوم نیز وجود مقدس فاطمه زهرا علیهاالسلام است؛ که حقیقتاً هر کس آن بانو را شناخت و به عظمت مقام فرزندان معصومش و همسر مظلوم و معصومش پی‌ برد، شب قدر را درک کرده است.

 

  اللهـــم عــجـل لـولـیــک الـفـــرج

 


پی‌نوشت‌ها:

۱- برگرفته از تحقیقی درباره لیله القدر و رابطه آن با امام عصر ارواحنافداه، صص ۱۴۹ ـ ۱۳۲، با تلخیص .

۲- سوره دخان (۴۴)، آیه ۴٫

۳- علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۵۱ / منتخب الاثر، فصل ۱۰، ب ۱، جز ۱، ص ۴۹۲٫

۴- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۳ / منتخب الاثر، فصل۲، ب ۳، ح ۴ ، ص ۱۸۳٫

۵- امراء هستی، ص ۱۹۰/ تفسیر القمی، ص ۷۳۱/ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۱۴، جز ۲۳٫

 


مراد از شب قدر

(بسم الله الرحمن الرحیم)

مقدمه
برای جواب به این سوال ابتدا کلمه قدر را باید معنی کنیم.
قدر در لغت، به معنی اندازه گیری، و تعیین می باشد.[۱] استاد شهید مطهری در تعریف قدر می فرماید: قدر به معنی اندازه و تعیین است، حوادث جهان از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانی و زمانی آن تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهی است.[۲]
اما این که چرا به این شب خاص لیله القدر گفته شده است دلائلی را از کلام معصومین و قرآن می توان استفاده کرد.
۱ـ شب قدر یعنی شب بزرگ و با عظمت، زیرا در قرآن کریم قدر به معنی شرافت و بزرگی هم آمده است. و گفته شده که شب قدر یعنی شب شریف و شب بزرگ، وقتی که می گوید (رجل له قدر عند الناس) یعنی فردی که نزد مردم شرافت و منزلت و بزرگی دارد، در قرآن در سوره قدر آیه دوم آمده است: لیله القدر خیر من الف شهر، یعنی شب قدر بهتر از هزار ماه است.
دلیل عظمت آن هم این است که شب قدر ظرف برای نزول قرآن به عنوان معجزه آسمانی گردیده است در قرآن آمده: انا انزلناه فی لیله القدر (ما این قرآن را در شب قدر نازل کردیم) و به جهت بیان عظمت آن، به دنبال آن می فرماید: و ما ادراک ما لیله القدر (تو چه می دانی که شب قدر چیست؟) یعنی تو چه گونه می توانی ادارک کنی که دارای چه عظمت و شرافت و مقامی می باشد!
۲ـ لیله القدر یعنی شبی که شب تقدیر و اندازه گیری است، و خداوند متعال حوادث یک سال آینده را در شب قدر مقدّر می نماید، این حوادث از قبیل مرگ و حیات، روزی و … می باشد، چنان که این مطلب از آیه سوم سوره دخان استفاده می شود (فیها یفرق کلّ امر حکیم امراً من عندنا، انّا کنّا مرسلین).
یعنی: در آن شب هر امری بر اساس حکمت (الهی) تدبیر و جدا می گردد. (آری نزول قرآن) فرمانی بود از سوی ما که به عنوان رحمت، آن را فرستادیم ـ امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید. التقدیر فی الیله القدر تسعه عشر و الابرام فی لیله احدی و عشرین و الامضاء فی لیله ثلاث و عشرون یعنی (تقدیر امور (سرنوشت ها) در شب نوزدهم، و تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضای آن در شب بیست و سوم صورت می گیرد.) بر اساس این روایت مرحله آخر تقدیر حتمی در اشیاء، در شب ۲۳ است که بنابر مقتضای بعضی از روایات شب قدر می باشد.[۳]

و اما خصوصیات شب قدر:
۱ـ شبی است که مربوط به انسان کامل یعنی امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ است، بر اساس روایات: در این شب ملائکه بر ولیّ خدا نازل می شوند و مقدرات عالم را عرضه می کنند. امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند: انّه ینزّل فی لیله القدر الی ولی الامر تفسیر الامور سنه سنه یؤمر فی امر نفسه بکذا و کذا و فی امر الناس بکذا و کذا، در شب قدر به ولی امر امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ تفسیر کارها و حوادث نازل می شود وی در مورد خویش و مردمان مأمور به دستوراتی می شود.[۴]
۲ـ شبی است که سراسر رحمت و سلامت است تا صبح: سلام هی حتی مطلع الفجر[۵] (این شب رحمت و سلامت است تا صبحگاه) (سوره قدر آیه آخر) یعنی خداوند عنایات خاصه خود را در حدّ وسیع، برای مؤمنان قرار می دهد.
۳ـ شبی است بسیار خجسته و مبارک، برای اهل ایمان، انا انزلنا فی لیله مبارکه، (دخان، آیه۳) (ما قرآن را در شب مبارکی فرو فرستادیم (که شب قدر است.))
۴ـ شبی است که از زمان های گذشته نیز وجود داشته است، لقد خلق له تعالی لیله القدر اول ما خلق الدنیا و لقد خلق فیها… (خداوند شب قدر را در آغاز جهان آفرینش بیافرید و در آن اولین پیامبر و نخستین وصی را هستی بخشید…)[۶]
۵ـ شبی است که انسان باید برای بدست آوردن برکات و عنایات خاص الهی تلاش و کوشش کند و از او بخواهد که سال آینده را به بهترین شکل برای او ترسیم کند، که با اراده و اختیار خود به بالاترین کمالات و سعادت ها نائل شود. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: «من قام لیله القدر ایمانا و احتساباً غفر له ما تقدّم له فی ذنبه» (کسی که از روی ایمان و اخلاص برخیزد و در شب قدر عبادت کند، گناهان گذشته او آمرزیده می شود.)[۷]
شخصی نزد امام باقر ـ علیه السلام ـ رسید و گفت: منظور از این آیه که (شب قدر بهتر از هزار ماه است) چیست؟ فرمودند: کار شایسته در آن شب ها مانند نماز و زکات و انواع کارهای نیک بهتر است از کاری که در هزار ماهی که در آن شب قدر نیست انجام گیرد و اگر خداوند پاداش حسنات مومنان را مضاعف نمی کرد به کمال فضیلت و ثواب نمی رسیدند ولی خداوند جزاء نیکی های آنان را مضاعف می کند.[۸]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱ـ بیست گفتار شهید مطهری.
۲ـ پرسش و پاسخ ها، شماره ۹، گروه مولفان.
۳ـ هزار و یک نکته، آیت الله حسن زاده آملی.
۴ـ المراقبات، حاج میرزا جواد آقای ملکی تبریزی.
——–
[۱] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، ج۵، ص ۲۴۶ ـ ۲۴۷٫
[۲] . استاد مطهری، انسان و سرنوشت، انتشارات صدرا، ص ۵۲٫
[۳] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، انتشارات جامعه مدرسین، جلد۲، صفحه ۳۳۳٫
[۴] . کافی، جلد۱، ص ۲۴۸٫
[۵] . قدر / آخر آیه.
[۶] . بحار الانوار، جلد ۲۵، ص ۷۳٫
[۷] . شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، انتشارات اسماعیلیه، ج۷، ص ۲۶۳٫
[۸] . اصول کافی، جلد۴، ص ۱۵۸٫

مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم

  اللهـــم عــجـل لـولـیــک الـفـــرج 

ماهنامه موعود، ش ۵۷ ، علی‌اکبر رضوانی .


مرتبط:

- القدر، البینه، الدخان
- ظهور باید در شب قدر تقدیر شود/راز میان لیلة القدر و امام مهدی(عج)
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد