واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

بفرمایید سم! هر ایرانی سالانه 400 گرم سم با محصولات کشاورزی مصرف می کند

بفرمایید سم!
هر ایرانی سالانه 400 گرم سم با محصولات کشاورزی مصرف می کند؛

بفرمایید سم!

پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: هر ایرانی سالانه چیزی نزدیک به نیم‌کیلوگرم سم با محصولات کشاورزی مصرف می‌کند. براساس آماری که منابع مختلف اعلام کرده‌اند، سرانه مصرف سم همراه محصولات کشاورزی برای هر ایرانی بین ۴٠٠ تا ۴۵٠گرم است. حالا گرچه وزارت بهداشت به آمار هشداردهنده باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی اصرار دارد، اما وزارت کشاورزی کمتر زیر بار این آمار رفته و بارها تأکید کرده است که ایران کمتر از میانگین جهانی درمزارع خود سم استفاده می‌کند. با این حال دیروز بهمن امیری‌لاریجانی مدیرکل دفتر ترویج سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی به فارس اعلام کرده، براساس تفاهمنامه‌ای که با سازمان استاندارد به امضا رسیده، از این پس همه محصولات کشاورزی پس از تأیید کلینیک‌های گیاه‌پزشکی کد استاندارد می‌گیرند تا امکان رهگیری از تولید تا توزیع وجود داشته باشد. به گفته او، قبل از نصب آرم استاندارد، کد  ١۶  رقمی ازسوی سازمان حفظ نباتات روی محصول درج می‌شود که کلینیک‌های گیاه‌پزشکی با نمونه‌گیری از محصول و انجام آزمایش‌های مختلف ازجمله باقیمانده سموم آن را تأیید خواهند کرد. پس از تأیید آزمایشگاه‌های گیاه‌پزشکی، محصول وارد فرآیند استاندارد می‌شود و اگر بتواند رده‌های بالای استاندارد را هم طی کند، گواهینامه ارگانیک را هم دریافت خواهد کرد. این موضوع درحالی رخ می‌دهد که علی‌ هادی‌زاده‌معلم رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق ایران چندان به این اتفاق خوشبین نیست و به «شهروند» می‌گوید: در اقتصاد ایران بی‌شمار تفاهمنامه‌هایی است که درحد کاغذ مانده‌اند و هرگز اجرایی نشده‌اند.

پایانی بر مناقشه وزارت بهداشت و جهاد

اما درحالی براساس ماده ٢٨ قانون حفظ نباتات در زمینه امحای محصولات غیرمجاز، اگر محصولی سموم درون آن ازحد مجاز بالاتر باشد، وزارت بهداشت موظف است با همکاری شهرداری آن محصول را امحا کرده و از توزیع آن نیز جلوگیری کند که به گفته مسئولان وزارت بهداشت چنین امکانی برای این دستگاه وجود ندارد. هدایت حسینی مدیرکل نظارت بر فرآورده‌های غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت دراین‌باره بارها اعلام کرده است؛ به دلیل این‌که درکشور امکان ردیابی محصولات کشاورزی وجود ندارد، بنابراین امکان شناسایی سرمنشأ برای امحای محصولات دارای مشکل نیز وجود ندارد. ضمن این‌که درهیچ جای دنیا کسی با محصول نهایی مبارزه نمی‌کند و معمولا از منبع تولید، اصلاحات لازم انجام می‌شود.او همچنین درپاسخ به این انتقاد که چرا وزارت بهداشت در آزمایش‌های خود از مزارع برای نمونه‌برداری استفاده نمی‌کند تا مشکل از سرمنشأ حل شود، گفته است: امکان چنین کاری برای وزارت بهداشت میسر نیست، زیرا مطابق آمار وزارت جهاد کشاورزی ١٠٠‌میلیون تن محصولات کشاورزی درکشور تولید می‌شوند که اگر ما تمامی امکانات خود را هم بسیج کنیم، باز نمی‌توانیم چنین کاری را انجام دهیم و بنابراین ما از سیستم رندوم‌چک (نمونه‌برداری تصادفی) و آن هم از سطح بازار‌های میوه و تره‌بارداستفاده می‌کنیم.

اتفاق کاغذی!

اما حالا با امضای این تفاهمنامه صدور کد استاندارد برای محصولات کشاورزی گویا قرار است که پرونده مناقشه میان سازمان غذا و دارو، استاندارد و مسئولان وزارت جهاد کشاورزی که ریشه در سال‌های دور دارد، بسته شود اما علی‌ هادی‌زاده‌معلم رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق ایران چندان به این اتفاق خوشبین نیست و معتقد است که تفاهمنامه‌ها ارزشی فراتر از ثبت درکاغذ ندارند و ازطرفی زیرساخت‌های اجرای چنین طرحی فراهم نیست. او با بیان این‌که این تفاهمنامه‌ها معمولا خیلی درکشور ما جدی گرفته نمی‌شوند، به «شهروند» می‌گوید: امیدوارم این تفاهمنامه چیزی فراتر از یک کاغذ و چند امضا باشد؛ چراکه تفاهمنامه‌هایی در این دست که هیچ‌گاه اجرایی نشده‌اند، در اقتصاد ایران بسیار یافت می‌شوند و اگر واقعا بتوانیم این تفاهمنامه را عملی کنیم، قدم بسیار ارزشمندی برای سلامتی مردم کشور برداشته‌ایم.به گفته معلم، عملی‌شدن این طرح بیش از هرچیزی نیاز به آزمایشگاه‌ها و کلینیک‌های مخصوصی دارد که اداره و تأسیس آنها کار هرکسی نیست. هرشهر و شهرستانی باید به تعداد کافی از این لابراتورها با حمایت بخش دولتی داشته باشد. کلینیک‌های گیاه‌پزشکی حال حاضر در ایران، خیلی متعدد و مجهز نیستند و اگر این تفاهمنامه در این حالت امضا و اجرایی شود، درحد یک اتفاق کاغذی باقی خواهد ماند.گفتنی است؛ درحال حاضر تنها حدود ‌هزار کلینیک گیاه‌پزشکی درسطح کشور مشغول ارایه خدمات به بهره‌برداران بخش کشاورزی هستند که درصورت اجرایی‌شدن این طرح و نهادینه‌شدن فرهنگ استفاده ازخدمات این مراکز دربین بهره‌برداران بخش، ضرورت دارد که تعداد آنها به چند برابر برسد.

داستان از کجا شروع شد

اوایل ‌سال ٩٣ بود که اجرای طرحی به نام «پی‌ام‌سی»، ازسوی وزارت بهداشت و با همکاری سازمان جهاد کشاورزی برای بررسی وجود سموم درمحصولات پرمصرف کشاورزی کلید خورد. طرحی که نتایج نگران‌کننده‌ای داشت؛ ٧ محصول پرمصرف کشاورزی، آلودگی بالایی دارند و این، خطر بزرگی است که ٨٠‌میلیون ایرانی را تهدید می‌کند.دراین طرح، ۴ محصول شامل خیار، گوجه‌فرنگی، سیب درختی و برنج ازنظر آفت‌کش‌ها و باقیمانده سموم و ٣ محصول سیب‌زمینی، پیاز و کاهو از نظر باقیمانده کودهای شیمیایی شامل نیترات و فلزات سنگین مورد بررسی قرار گرفت که مطابق این بررسی‌ها ١٠‌درصد ازنمونه‌های مورد آزمایش از نظر باقیمانده سموم کشاورزی بالاتر ازحد معمول بوده است.آن‌طور که هدایت حسینی مدیرکل نظارت بر فرآورده‌های غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو اعلام کرده بود، از نمونه‌های مورد ارزیابی در این محصولات کمترین عدم انطباق با استاندار‌های لازم در برنج با زیر ٢‌درصد و بیشترین مورد در سیب درختی با ١٠‌درصد دیده شد. گوجه‌فرنگی و خیار نیز به ترتیب بعد از سیب درختی بالاترین سموم باقیمانده درخود را دارا بوده‌اند.این درحالی بود که محمدعلی باغستانی رئیس سازمان حفظ نباتات کشور در واکنش به مطالب مطرح‌شده ازسوی وزارت بهداشت مبنی بر باقیمانده سموم کشاورزی در ٧ محصول پرمصرف باغی و زراعی شامل خیار، گوجه‌فرنگی، سیب درختی، سیب‌زمینی، کاهو، پیاز و برنج برخی از آزمایش‌های انجام‌شده ازسوی وزارت بهداشت را نادرست دانسته و در ادامه به ضرورت حمایت دولت و اختصاص بوجه مناسب در زمینه مبارزه با سموم و آفت‌کش‌های غیرمجاز درمحصولات کشاورزی تأکید کرد.
او میزان مصرف سموم کشاورزی درکشور را کمتر از میانگین جهانی ذکر کرد و گفت: میزان مصرف سموم درمحصولات کشاورزی درکشور ۵٠ تا ۶٠‌درصد متوسط دنیاست.هرچند که رئیس سازمان حفظ نباتات به روند اجرایی این آزمایش‌ها انتقاداتی وارد کرده است، ولی موضوع آن‌قدر مهم بوده که سازمان تعزیرات حکومتی نیز خواستار تشکیل جلسه‌ای به منظور بررسی این موضع شده و ازتمامی مسئولان مرتبط خواسته شده تا به منظور رفع مشکل در این جلسه شرکت کنند.آن‌طور که حسین رستگار رئیس آزمایشگاه مرجع سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت گفته بود؛ «طبق بررسی‌های انجام‌شده درحال حاضر مصرف بیش ازحد سموم مجاز و همچنین استفاده از سموم قاچاق در برخی از مزارع وجود دارد که ضرورت نظارت و کنترل این آفت‌کش‌ها را به‌عنوان اولویت مهم وزارت بهداشت و جهاد کشاورزی قرار داده است».

سرانه هر فرد در مصرف سم‌های کشاورزی ۴٠٠ گرم است

براساس اعلام منابع مختلف میزان سمی که هر ایرانی سالانه با محصولات کشاورزی مصرف می‌کند، اندکی کمتر از نیم‌کیلوگرم در ‌سال است. اعدادی که منابع مختلف برای سرانه مصرف سم محصولات کشاورزی در ایران اعلام کرده‌اند، چیزی بین ۴٠٠ تا ۴۵٠گرم است. عین‌اللهی قائم‌مقام دانشکده علوم پزشکی بقیه‌الله به این آمار صحه گذاشته و به مهر گفته است؛ سرانه مصرف هرفرد درمصرف سم‌های کشاورزی، ۴٠٠ گرم است و اعلام کرد که به گفته او، آمار مبتلایان به سرطان درمناطقی که استفاده از سموم و کودهای شیمیایی بالا بوده، افزایش نشان می‌دهد.او با بیان این‌که مصرف سالانه کود‌های شیمیایی درکشاورزی کشور حدود ۵,۴‌میلیون تن است که این رقم طی ١٠‌سال گذشته دوبرابر شده، افزود: میزان مصرف اوره درحدود ۵.٢‌میلیون تن در‌ سال است و فسفات در رده دوم قرار دارد.
عین‌اللهی با یادآوری این‌که ٩٠‌درصد سرطان‌های گوارشی در مناطقی ازکشور قرار دارد که ۵٠‌درصد کودهای شیمیایی در آنجا مصرف می‌شود، اظهار داشت: گلستان و مازندران ازجمله این مناطق هستند.وی با اشاره به این‌که طی چند ماه اخیر رتبه اول سرطان معده را کسب کرده‌ایم، افزود: روند سرطان‌های گوارشی درکشور رو به افزایش است که حداقل یک‌سوم آن به خاطر مصرف کودهای شیمیایی درکشاورزی است.

منبع: روزنامه شهروند

زلزله تهران چقدر نزدیک است؟

بعد از زلزله ایتالیا نوبت تهران است؟!
در گزارش «اکسپرس» هشدار داده شد:

بعد از زلزله ایتالیا نوبت تهران است؟!

ایتالیا درهفته گذشته زمین‌لرزه‌ای مرگبار را از سر گذراند، زلزله‌ای ٦,٢ ریشتری که تا لحظه نگارش این گزارش ٢٨١ تن را کشته است. مثل هربار پس از هر زلزله، باز هم ناقوس خطر به صدا درآمده. «تهران، استانبول و لس‌آنجلس در نوبت بعدی زلزله مرگ‌آور هستند.»

پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: ایتالیا درهفته گذشته زمین‌لرزه‌ای مرگبار را از سر گذراند، زلزله‌ای ۶,٢ ریشتری که تا لحظه نگارش این گزارش ٢٨١ تن را کشته است. مثل هربار پس از هر زلزله، باز هم ناقوس خطر به صدا درآمده. «تهران، استانبول و لس‌آنجلس در نوبت بعدی زلزله مرگ‌آور هستند.» خبرگزاری اکسپرس در تازه‌ترین گزارش‌اش دست روی تهران گذاشته و از زلزله‌ای حرف زده که بی‌برو و برگرد، بیخ گوش این شهر است.

زمین‌شناسان و متخصصان زلزله‌شناسی، بارها از زلزله‌خیزبودن این سرزمین گفته‌اند و پوسته ضعیف فلات ایران که هنوز به پایداری نرسیده و با حرکت صفحه‌های عربستان، هند و اوراسیا، گاه و بیگاه می‌لرزد، حتی در نقشه جهانی زلزله، نقاط زلزله‌خیز با رنگ سرخ نشان داده شده است و ایران در این نقشه به شکل نگینی سرخ بر صفحه جهان دیده می‌شود. زلزله‌شناسان معتقدند؛ «زمین‌لرزه قبلا اتفاق افتاده، پس باز هم اتفاق می‌افتد.» همین است که هربار با لرزیدن مختصر پوسته کره‌زمین، هراس زلزله به جان آدم‌ها می‌افتد. این خطر درکمین بسیاری از شهر‌های ایران است و‌ درصد بلاخیزی‌اش چنان که مطالعات نشان داده، برای تهران بیشتر است.
گزارش اکسپرس از تهران
تازه‌ترین گزارش «اکسپرس» که «فارس» دیروز آن را منتشر کرده،‌ بعد از زلزله ایتالیا، از خطری نوشته که درکمین سه شهر بزرگ جهان است. «لس‌آنجلس که روی گسل سن آندرس قرار گرفته و زلزله در آن عجیب نیست» و «کارشناسان ناسا معتقدند که بخشی از فشار زمین‌لرزه‌های قبلی تا آوریل‌ سال ٢٠١٨ به زمین لرزه در لس‌آنجلس خواهد انجامید.» و قدرتش «۶,١ تا ۶.٣ درجه در مقیاس ریشتر» خواهد بود.

استانبول در ترکیه هم گزینه دیگر است. در این گزارش زمین‌لرزه‌های کوچک و بزرگ قرن بیستم یادآوری شده که جان نزدیک به صد‌هزار نفر را در این شهر گرفته و تحقیقی در‌سال ٢٠٠٠ که نشان داده که «احتمالا ۶٠‌درصد این شهر تا‌ سال ٢٠٣٠ در زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ٧ ریشتر را تجربه خواهد کرد.» نویسنده این گزارش، با استناد به مطالعات پیشین از احتمال وقوع زلزله در تهران هم اینچنین نوشته است: «این شهر در نزدیکی ٣ گسل بزرگ ساخته شده است.»

گزارش اکسپرس به جمعیت مهاجر تهران و ساختمان‌سازی‌های گسترده بدون رعایت موارد ایمنی زلزله هم اشاره کرده است. همچنین به گفته‌های بهرام عکاشه، زلزله‌شناس ایرانی در گفت‌وگو با رویترز پرداخته که درباره تهران گفته است؛ «احتمال وقوع زلزله با قدرت حداقلی ۶ ریشتر طی ۵٠‌سال آینده ٩٠‌درصد است.» در ادامه این گزارش همچنین آمده است: «درحال حاضر جنوب‌شرق آسیا، آمریکای جنوبی و اخیرا نیز، با زلزله مهلک در مرکز ایتالیا، اروپا درحال حس کردن تأثیرات این مسأله است. برهمین اساس نگرانی‌هایی نسبت به احتمال وقوع زمین‌لرزه‌های مهلک‌تر در برخی نقاط جهان که به از بین رفتن کل یک شهر منجر شود، گسترش یافته است. از این نظر سه شهر در جهان با بیشترین احتمال وقوع زلزله بعدی لس‌آنجلس، تهران و استانبول هستند.»
تهران و سه گسل خطرناکش
اما پیش از این هم مطالعاتی درباره زمین لرزه نشان می داد که «تهران در کنار توکیو، استانبول، لس آنجلس، اوزاکا و جاکارتا یکی از شش کلانشهر مهم جهان است که در معرض ریسک بالای زلزله قرار دارد.» رخدادی که با وقوع در کلانشهرها به مرگ هزاران تن خواهد انجامید. مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله خطر پیش رو را «فاجعه ای بین المللی» می داند و به «شهروند» می گوید:«این مطالعه تازه ای نیست اما از واقعیت هم به دور نیست. زمین لرزه مهمی که هر بار بعد از زلزله از آن صحبت می شود، ابعاد گسترده ای خواهد داشت.» به گفته او تهران سه عامل آسیب زای زلزله را دارد:«خطر بالا، آسیب پذیری زیر ساخت ها و جمعیت قابل توجه.» زارع ادامه می دهد: «تفاوت شهرهای نام برده در این مطالعات این است که لس آنجلس، توکیو و اوزاکا توسعه یافته اند و تهران و کراچی و جاکارتا در کشورهای در حال توسعه قرار گرفته اند.

همین مسئله باعث می شود جمعیت و کیفیت زیرساخت ها در این شهرها متفاوت باشد.»اینطور که این زلزله شناس می گوید، اگرچه هیچ منطقه ای در ایران از خطر زلزله به دور نیست اما ٢١ گسل زیر پای تهرانی‌هاست که از این میان سه گسل بیش از بقیه، فعالند، «گسل شمال تهران، که معروف ترین گسل فعال پایتخت است و در ١٠ هزار سال گذشته ٢ زلزله مهم را از سر گذرانده و هر روز زلزله های کوچک متعددی در آن رخ می دهد.

به طوری که در ٧ سال اخیر، حداقل ١٠ زلزله بیش از ٣,۵ ریشتری داشته است.» ،«گسل مُشا، که از ٣۵ کیلومتری تهران می گذرد.»، «گسل چیتگر یا طرشت» و از سوی دیگر گسل هایی در جنوب پایتخت که «گسل کهریزک، ری و پیشوا» از مهمترین آنها هستند. اگرچه جمعیت بالا، خطر طبیعی زلزله و آسیب پذیری زیرساخت ها و بافت فرسوده تهرانی ها را تهدید می کند به گفته این استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی، اما «همه این عوامل در جنوب تهران گسترده تر است» و هنوز فکری به حال بافت فرسوده نشده و ساخت و ساز در حریم پهنه گسل ها متوقف نشده است.

منبع: شهروند

ارتباط خشکسالی با بروز رفتارهای خشونت‌آمیز

ارتباط خشکسالی با بروز رفتارهای خشونت‌آمیز

خبرگزاری فارس: ارتباط خشکسالی با بروز رفتارهای خشونت‌آمیز/ افزایش اضطراب با تشدید بحران آب

اخبار تلخ خشک‌شدن تالاب‌ها، خالی‌شدن سدها و سفره‌های زیرزمینی و خطرات ناشی از آن نظیر بروز خشکسالی و تخلیه روستاها، به تشدید بحران‌های روانی، اضطراب و در نهایت خشونت می‌انجامد.

خبرگزاری فارس ـ گروه آیین و اندیشه: اگر دمای دره مرگ آمریکا را در سال 1913 در نظر نگیریم، با تایید سازمان جهانی هواشناسی دمای کویت و دمای چند روز قبل بصره به ترتیب گرم‌ترین نقاط جهان در طول تاریخ می‌شوند.

یک تحقیق در سال 2015 نشان داده بود که «گرمایش جهانی» ممکن است تا آخر قرن قسمت‌هایی از خاورمیانه را غیر قابل سکونت کند. همچنین شفیعی، معاون اداره محیط زیست قم، تایید کرده که 11 روستا در نزدیکی دریاچه نمک قم، خالی از سکنه شده‌اند. وی معتقد است که در صورت عدم مدیریت صحیح ، مشکلات دریاچه قم، از جمله شوری آب و ریزگردها، به استان‌های همجوار هم خواهد رسید.

براساس نمودار پژوهشی ترسیم شده اخیر توسط پژوهشگران روند رشد خشونت و تروریسم در خاورمیانه با روند خشکسالی انطباق دارد. ایران، عراق و شمال شبه‌جزیره عربستان این روزها (تابستان 95) در حال تجربه کردن شرایط دمایی هستند که فقط می‌توان آن را با استفاده از تعریف موج گرمایی تابستانی توضیح داد. همچنین بسیاری از جنگ‌ها در طول تاریخ به دلیل دستیابی به آب صورت گرفته است.

*مشکل آب به بحران تبدیل شده است

رضا داوری اردکانی، رییس فرهنگستان علوم درباره بحران آب می‌گوید: مشکل آب، مساله تازه‌ای نیست، اما اخیراً این مشکل به بحران تبدیل شده است. مشکل آب نه تنها در دنیا بحرانی است، بلکه ما همیشه با این مشکل در کشور مواجه بوده‌ایم. آب فقط مسأله دانشمندان نیست، بلکه مسأله همه مردم است البته در حل مشکل آب باید دولت کار کند منتها بدون کمک مردم نمی‌شود رسانه‌ها هم باید به نقد بپردازند.

وی در ادامه افزود: تکنولوژی موهبتی بوده که از دیگران به ما رسیده و ساده‌ترین و کوچک‌ترین آن هم حفر چاه است. وقتی چاه توسط حفاران، حفر می‌شد آنها به این موضوع آگاه نبودند که ایجاد چاه در منطقه و محل زندگی‌شان چه مصیبتی را برای آنها به همراه دارد. مردم وقتی متوجه مصیبت شدند که قنات خشک شد. در هر چیزی باید تعادل داشته باشیم، در حالی که بر اثر عدم تعادل بی‌آب بودیم و اکنون بی‌آب‌تر شده‌ایم.

داوری اردکانی همچنین می‌گوید:  ما در منطقه خشک جهانی قرار داریم و قرن‌ها با شرایط کم آبی روبه‌رو بوده‌ایم،‌ به این شرایط عادت کرده‌ایم و حالا هم با این شرایط می‌سازیم اما اکنون باید چاره‌ای بیاندیشیم.

*مصرف منابع انرژی را مدیریت کنیم

اندیشمندان درحالی درباره بحران آب صحبت می‌کنند که حمید چیت‌چیان، وزیر نیرو نیز از مردم برای مدیریت مصرف آب و برق کمک می‌طلبد و می‌گوید: با توجه به اینکه ایران در یک منطقه خشک و نیمه خشک قرار گرفته آمارهای نگران کننده‌ای در حوزه آب دیده می‌شود به طوری که بارش ایران یک سوم متوسط بارش کل سرزمین‌های کره خاکی است.

وی در این باره می‌افزاید: وجود خشکسالی‌های 15 ساله، تغییر اقلیم، تغییر نوع بارش‌ها، افزایش تبخیر و میزان بارش‌ها از جمله دلایلی است که موجب فقر منابع آبی ایران شده است. بنابراین باید به عنوان یک اصل کلی بپذیریم که اگر بخواهیم وضعیت پایداری داشته باشیم باید مدیریت مصرف را پیشه کار خود کنیم.

وزیر نیرو تأکید می‌کند که مدیریت صحیح باید در تمام اقشار مردم و سازمان‌ها به صورت فراگیر باشد. پیگیری همکاران این حوزه در وزارت نیرو موجب شده که از نظر آمادگی ایستگاه‌های پمپاژ، دستگاه تصفیه آب و استفاده حداکثری از منابع آب وضعیت بسیار خوبی داشته باشیم. در نهایت با توجه به وضعیت بحرانی منابع آب انتظار می‌رود که مردم صرفه جویی بیشتری را درزمینه استفاده بهینه از آب داشته باشند.

*تأثیر خشکسالی و بحران آب بر بروز رفتارهای خشونت‌آمیز

در ادامه بحران و کمبود آب و به تبع آن خشکسالی بررسی می‌کنیم که به گفته روانشناسان و جامعه‌شناسان، بر اخلاقیات و بروز رفتارهای خشونت‌آمیز مؤثر است.

مجید ابهری، جامعه‌شناس در این باره می‌گوید: از نگاه رفتار شناسی دو عامل بر رفتار و روان انسان‌ها تأثیر می‌گذارد، عوامل درونی مثل مسائل ارثی، تغذیه، شرایط جسمی و عصبی و دوم عوامل محیطی مثل سرما و گرما، روشنایی و تاریکی، خشکی یا سرسبزی محیط زندگی. براساس همین اصل افراد ساکن مناطق کوهستانی مردمی رزم جو ، دلیر و شجاع و ساکنان کنار جنگل‌ها و دریاها افرادی آرام، خوش قول و دوری گزین از درگیری و در نهایت ساکنان کویر مردمی سخت کوش، خشن و جدی هستند.

وی می‌افزاید: براساس همین مختصات است که شرایط محیطی مثل خشکسالی، کم آبی، کمبود بارندگی به دو شکل بر روح و روان مردم اثر می‌گذارد یکی ایجاد اضطراب و نگرانی نسبت به آینده و وحشت از کمبودها و کاستی‌ها در زندگی پیش رو و دیگری اضطراب و نگرانی و وحشت از فقر و تهی دستی و از دست دادن استعدادهای کشاورزی و باغداری و اجبار به مهاجرت از سرزمین مادری.

ابهری اظهار می‌کند: بنابراین باید الگوهای مصرف جامعه براساس صرفه جویی و پرهیز از تشریفات‌گرایی تهیه و ارائه شود نه اینکه بعضی‌ها استخرهای پرآب خود را برای سرگرمی داشته باشند فضای سبز خانه‌شان را آبیاری کنند و عده‌ای دیگر در حسرت آب آشامیدنی یا آب برای تن شویی باشند. برخی از ما ایرانیان خیلی اسراف کار هستیم و با زندگی مومنانه و اقتصادی آشنا نیستیم.

وی می‌افزاید: اخبار تلخ خشک شدن دریاچه نمک و خطرات ناشی از آن، دریاچه ارومیه، هامون و بختگان جز اضطراب و نگرانی برای مردم نتیجه‌ای ندارد و کاری از دست مردم بر نمی‌آید اما زیاده روی و اسراف در زندگی ما ایرانیان را رکورددار در جهان کرده است مثلا نمک شش برابر استاندارد جهانی ، نوشابه چهار برابر استاندار سرانه جهانی، سوخت شش برابر، لوازم آرایش دوازده برابر و ضایعات نان هشت برابر و در مورد اقلام دیگر نیز وضع بهتر از این نیست.

ابهری می‌گوید: تغییر الگوی مصرف ناشی از تغییر سبک زندگی یعنی همان اشاراتی که مقام معظم رهبری از سال 68 به طور مرتب به ما گوشزد کرده‌اند تا سبک زندگی ما به روش زندگی اصیل اسلامی ـ‌ ایرانی برگردد.

*محیط‌های خشک فضای خشونت را شدت می‌دهد

همچنین محمدمهدی لبیبی،‌ جامعه‌شناس نیز دراین باره می‌گوید:‌ یکی از نظریات مهم جامعه شناسی زیستی این بوده که محیط بر روی رفتار انسان‌ها تأثیر مستقیم و غیر مستقیم دارد یعنی رفتارهای اجتماعی و فرهنگی انسان‌ها تحت تأثیر اکولوژی قرار می‌گیرد اولین کسی که این نظریه را مطرح کرد ابن خلدون بود وی مقایسه انسان‌های شهرنشین و بادیه نشین انجام داده و گفته که خصلت‌هایی از شهرنشینان در بین بادیه‌نشینان نیست و برعکس.

وی در ادامه می‌گوید:‌ خود این نظریه مقدمه‌ای شد تا بعدها این امر در جامعه شناسی مطرح شود که محیط بر رفتار موثر است تحقیقات بعدی نشان داد که محیط‌های بسیار گرم و بسیار سرد می‌تواند انسان‌ها را دارای شرایط خاصی کند مثلا شواهدی مثل اینکه اگر چنگیز خان با چنین جنایاتی پیدا شد ناشی از شرایط زندگی سخت مغولستان است درحالیکه در مناطق خوش آب و هوا و معتدل این فضا نوع دیگری می‌شود مثلا برخی معتقدند بیشتر شعرا و نویسندگان و موسیقی دان‌ها در مناطق سرسبز و مکان‌های خوش آب و هوا زندگی می‌کنند.

بنابراین این منطق غلط نیست که محیط‌های خشن و کم آب می‌تواند روحیه افراد را تغییر دهد و فضای خشونت را شدت دهد کما اینکه گرمای خیلی زیاد افراد را کم حوصله تر می‌کند در خود تهران هم اگر نگاه کنیم وقتی دمای هوا بالا می‌رود حوصله افراد کم می‌شود و احتمال پرخاشگری و برخورد با دیگران هم بیشتر می‌شود در دیگر کشورهای خشک و گرم نیز همینطور است بهترین دما زمانی است که نیاز به پوشش کم یا زیاد نداریم منتها در بیشتر مواقع ما این دما را نداریم و این روزها گرما در حال تشدید است.

لبیبی می‌افزاید: بنابراین اصل موضوع به لحاظ پزشکی، روانشناسی و اکولوژی و سابقه تاریخی تأیید شده است اما نمی‌توانیم این را به عنوان یک قانون عام مطرح کنیم ما در همان فضای کویری خشک بدون آب هم انسان‌های لطیف و شاعر و مهربان داریم پس این قاعده نیست.

وی درباره نقش مردم و دولت‌ها در رفع مشکل کم آبی یا مدیریت آن می‌افزاید: در مسئله آب بیشتر از اینکه ما با مردم روبه رو باشیم با مسئولین روبه رو هستیم امکاناتی باید فراهم کنیم برای ذخیره بیشتر آب الان آمار می‌گوید حدود 30 درصد  هدررفت آب داریم در خیلی مناطق ایران هنوز آب شرب و شستشو از هم جدا نیست ، تسهیلات لازم هم برای استفاده از شیرآلات مناسب به مردم نمی‌دهیم و در نهایت در خود کشور ما شاید بالای 40 ـ 50 درصد کنترهای آب درست عمل نمی‌کند و مصرف واقعی آب را نشان نمی‌دهد همینطور ما هیچ زمان افرادی که از استخرها و آبیاریهای باغ زیاد استفاده می‌کنند شناسایی نمی‌کنیم جریمه نمی‌کنیم و برخورد جدی نکردیم.

این مدرس جامعه‌شناسی یادآور می‌شود: پس درست است که فرهنگ سازی چیز خوبی است اما در کنار فرهنگ سازی باید قانون هم باشد زمانی ما آبیاری مناسب نداریم هدررفت آب زیاد داریم نمیتوانیم از مردم چیزی بخواهیم ما جاهای اصلی را رها کردیم دنبال فرهنگ سازی با افرادی رفتیم که شاید نقش انچنانی در این کار ندارند. آمارها نشان می دهد در دو دهه آینده از لحاظ اکولوژی کشور وارد شرایط خاصی می‌شود، خیلی جنگل‌ها و قنات‌ها را از دست می دهیم و بحران آب بحران معمولی نیست جدی است و می‌تواند ثبات سیاسی کشور را تغییر دهد بنابراین اگر این خطر احساس بشود ما همینطور که برای چیزهای دیگر سرمایه گذاری می‌کنیم سرمایه بیشتر دراین قسمت بگذاریم در کنارش از مردم هم صرفه جویی بخواهیم.

لبیبی توضیح می‌دهد: شهرداری سال‌ها پیش در لندن مخازنی در منازل مردم به طور مجانی نصب کرد ناودان خانه‌ها را به این مخزن آب وصل و از این مخزن آب شیر گذاشت تا به محض اینکه بارندگی در لندن شروع می‌شود تمام آب پشت بام در این مخزن جمع شود این باران در فصل تابستان به مصارف آبیاری باغچه‌ها و شستشوی خانه و سایر مصارف شست و شویی می‌رسد یعنی افراد از آب لوله‌کشی شده برای این مصارف  استفاده نمیکنند کجا ما چنین کارهایی انجام داده‌ایم؟ یک مقدار باید در این حوزه‌ها مدیریت بیشتری داشته باشیم با صرف برخی هزینه‌ها از هزینه‌های ناشی از مشکلات بحران آب در آینده بکاهیم.

وقتی چاه‌ها خشک می‌شوند


مطالعات جدید جهانی نشان می‌دهد که وابستگی رو به رشد جوامع به استفاده از منابع آب شیرین تجدیدناپذیر، ذخایر آب زیرزمینی را خالی و توانایی جوامع را برای رویارویی با کمیابی آب در دنیایی که رو به گرم‌شدن دارد تضعیف می‌کند.
وقتی چاه‌ها خشک می‌شوند
موضوع کاهش ذخایر آب شیرین در بخش‌های مختلف جهان، نه فقط از نظر علمی مورد توجه واقع شده است، بلکه دغدغه عمیق اجتماعی نیز به شمار می‌آید. گزارش‌های مختلفی که درباره خالی‌شدن آبخوان‌ها و کاهش تراز آب رودخانه‌ها و دریاچه‌ها منتشر می‌شود، شواهد قانع‌کننده‌ای مبنی بر عبور بهره‌برداری آب شیرین از ظرفیت منابع تجدیدپذیر است. با این همه، کمّی‌کردن منابع و مصارف آب شیرین در سطح جهان یک چالش فنی اساسی است. دو محقق به نام‌های Yoshihide Wada و Marc Bierkens در یکی از جامع‌ترین تحلیل‌های صورت‌گرفته تاکنون که در «پژوهش‌نامه زیست‌محیطی» انتشار یافته است، منابع و مصارف آب شیرین را از ۱۹۶۰ تا ۲۰۹۹ برآورد کرده‌اند. آنان هم از داده‌های تاریخی و هم پیش‌بینی‌های آینده که شامل تغییرات جمعیتی و اقلیمی مورد انتظار در این قرن است استفاده کرده‌اند. تحلیل‌ آنان حاکی از افزایش تدریجی بهره‌برداری از منابع آب شیرین تجدیدناپذیر در بخش‌هایی از جهان است و از این رو باید دغدغه جدی جهانیان باشد.
در حال حاضر آبیاری، هفتاد درصد برداشت جهانی آب شیرین را به خود اختصاص داده است. انقلاب سبز در نیمه قرن گذشته که به شکل چشمگیری تولید غذا را افزایش داد، به طور مشخص در ایالات متحده و آسیا، عمدتاً بر پایه گسترش اراضی آبی تحقق یافت. چون با آبیاری، آب شیرین برداشت‌شده از آبخوان‌ها، رودخانه‌ها و دریاچه‌ها دوباره در سطح زمین توزیع می‌شود، توازن منطقه‌ای آب با افزایش استفاده مصرفی آب شیرین در اثر تبخیرتعرق تغییر می‌کند.
آبیاری گسترده می‌تواند منابع آب شیرین را کاهش دهد. میزان خالی‌شدن رودخانه‌ها و دریاچه‌هایی که به وسیله بارش‌های امروزی دوباره پر می‌شوند، با توجه به حجم محدودشان (حدود ۹۳۰۰۰ کیلومتر مکعب در سطح جهان) و اثرات قابل رؤیت استفاده بیش از حد، با محدودیت روبرو است. در مقابل، بهره‌برداری بسیار زیاد و تجدیدناپذیر از منابع آب زیرزمینی که حاصل چندین سال تا چند دهه و در برخی موارد چندین قرن بارش هستند، به دلیل حجم عظیم و همه‌جا پراکنده آنها (حدود ۱۰۵۰۰۰۰۰ کیلومتر مکعب) و این واقعیت که اثرات استفاده بیش از حد تا اندازه زیادی قابل رؤیت نیست امکان‌پذیر می‌شود. مطالعه این دو محقق پیشرفت قابل ملاحظه‌ای نسبت به مطالعات پیشین به شمار می‌آید، چرا که به صراحت میزان استفاده تجدیدناپذیر آب زیرزمینی و آب سطحی را به حساب آورده‌اند.
این دو پژوهشگر با استفاده از طیف وسیعی از منابع، تفصیلی‌ترین برآوردها درباره مصارف کشاورزی، صنعتی و خانگی آب شیرین در سرتاسر جهان را گردآوری کرده‌اند. نکته قابل ذکر آن است که در این برآوردها، جریان برگشتی آبیاری و نیز بازچرخانی آب در برداشت‌های صنعتی و خانگی به حساب آمده است. آنان ابتدا استفاده انسانی از آب شیرین را با برآوردهای ذخیره آب شیرین (بر اساس مدل هیدرولوژیکی جهانی و سهم نمک‌زدایی در مناطق ساحلی) مقایسه کردند. همچنین پیش‌بینی‌های آتی موجودی آب شیرین را با احتساب اثرات تغییر اقلیم انجام دادند. سپس با مقایسه موجودی آب شیرین و استفاده آب شیرین، نسبتی از استفاده مصرفی را که از برداشت تجدیدناپذیر آب زیرزمینی و برداشت بیش از حد از آب سطحی حاصل می‌شود مشخص کردند. منظور از برداشت تجدیدناپذیر آب زیرزمینی ، میزان استفاده آب زیرزمینی اضافه بر میزان تغذیه، و برداشت بیش از حد آب سطحی، مقدار جریان زیست‌محیطی تعریف می‌شود که به خاطر استفاده مصرفی، در اختیار اکوسیستم‌های آبی قرار نمی‌گیرد.
مطالعه Wada و Bierkens آشکار می‌کند که استفاده تجدیدناپذیر از منابع آب شیرین در سطح جهان، از سال ۱۹۶۰ تا سال ۲۰۱۰، عمدتاً در نتیجه گسترش آبیاری در ایالات متحده، چین، هند، پاکستان، مکزیک، عربستان سعودی و ایران، ۵۰ درصد افزایش یافته است. این افزایش عمدتاً به برداشت‌های تجدیدناپذیر آب زیرزمینی نسبت داده می‌شود (شکل۱). در نتیجه، برآورد می‌شود اکنون ۵۰ درصد برداشت جهانی آب شیرین را آب زیرزمینی تشکیل می‌دهد. پیش‌بینی‌های آتی حاکی از آن است که تغییر اقلیم، استفاده تجدیدناپذیر آب شیرین را در مدیترانه، جنوب افریقا، ایالات متحده، مکزیک و خاورمیانه تشدید خواهد کرد. در سطح جهان، استفاده تجدیدناپذیر آب شیرین پیش‌بینی می‌شود تا انتهای قرن بیست و یکم تا ۳۰ درصد افزایش می‌یابد و ۴۰ درصد مصرف آب انسان را تشکیل خواهد داد. پیش‌بینی می‌شود این میزان افزایش تا اندازه زیادی با برداشت تجدیدناپذیر ‌ از آب زیرزمینی تأمین خواهد شد.
افزایش استفاده از این منابع، ذخیره آب زیرزمینی را خالی می‌کند و به اکوسیستم‌های آبی آسیب وارد می‌سازد. علاوه بر این، خالی‌شدن آب زیرزمینی در برخی مناطق مهم کشاورزی جهان اکنون تولید جهانی غذا را تهدید می‌کند. کاهش جبران‌ناپذیر آب زیرزمینی، ظرفیت رویارویی جوامع را با کمیابی آب (در اثر افزایش تقاضا)، و نیز گرم‌شدن زمین تضعیف می‌کند. در جهانی که در حال گرم‌شدن است، بارش تشدید می‌شود، یعنی بارندگی‌های کمتر ولی سنگین‌تر پدید خواهد آمد. تأثیر خشکسالی‌های طولانی‌تر و نوسان بیشتر در میزان دبی رودخانه، اتکای جوامع را به ذخیره آب زیرزمینی تشدید خواهد کرد، آن هم در شرایطی که این منبع در برخی مناطق رو به اُفت دارد.
ما باید ذخیره موجودآب زیرزمینی و پاسخ‌های تغذیه به تشدید بارندگی در اثر تغییر اقلیم را بهتر بشناسیم. همچنین باید وابستگی انسان به آب شیرین تجدیدناپذیر را از طریق ارتقای کارآیی مصرف آب، به ویژه در آبیاری، و با مبادله «آب مجازی» کاهش دهیم. اگر به مسیر کنونی خود ادامه دهیم، «زمانی ارزش آب را خواهیم فهمید که دیگر چاه‌ها خشک شده‌اند.»

مأخذ اصلی:
Richard Taylor. When wells run dry. Nature, Vol ۵, December ۲۰۱۴

بحران پیش روی آب: شمارش معکوس برای نابودی کامل آبخوان‏‌ها

وضعیت فعلی آب ایران مرحله بحران را طی کرده و می‌توان از این شرایط به عنوان فرابحران نام برد؛ در این بین شرایط آبخوان‌ها بسیار ناگوار است. بر همین اساس برخی از کارشناسان حوزه آبی معتقدند که مرگ کامل آبخوان‌ها بسیار نزدیک است.

داریوش مختاری، کارشناس آب در گفت و گو با ایسنا، با بیان اینکه اقدامات دولت و بهره‌‏برداران برای نجات بقایای آبخوان‏ها کافی نیست، اظهار کرد: چنانچه بقایای آبخوان‏‌ها نجات داده نشود، امکان جابجایی‎های بزرگ جمعیتی در ایران دور از انتظار نیست.

به گفته وی از دیدگاه تاریخی، مساله کم‏‌آبی به نابودی کامل تمدن‏های جیرفت کرمان و شهر سوخته سیستان انجامید و در همان حال در سال ۱۲۵۰ هجری شمسی از جمعیت ۱۰ میلیون نفری ایران، پنج میلیون نفر درگذشتند و در سال ۱۲۹۸ هجدی شمسی بحران بی‏‌آبی و خشکی، عملا شیرازه نظام سیاسی قاجار را متلاشی کرد و نیمی از جمعیت ۲۰ میلیونی ایران در گذشتند.

این کارشناس حوزه آب ادامه داد: اکنون با توجه به گسترش بی‏‌رویه کلان شهرها و تجمیع جمعیت در یک محدوده از زیست‏‌بوم‌‏ها، دامنه خطرات ناشی از کمبود آب به مراتب افزون‌تر از گذشته است. دست درازی بی حد و مرز به ذخایر راهبردی آبخوان‏‌ها و منابع آب‏های فسیلی، نشان از خالی از سکنه‏ شدن زودهنگام مناطقی که به این منابع وابسته‏‌اند، دارد.

مختاری با بیان اینکه اکنون بحث نسل‏های آینده در پرتو مباحث توسعه پایدار مطرح نیست گفت: خطر بی‏‌آبی، کم‏‌آبی و خشکی در یک قدمی ساکنان فعلی کشور است. در همین حال، اقدامات دولت و بهره‏‌برداران از نظر زمانی و منابع اعتباری برای نجات بقایای آبخوان‏ها کافی نیست.

وی تصریح کرد: از دیدگاه راهکارها، تنها بسته جدی دولت برای نجات بقایای آبخوان‏ها "پروژه‏‌های ۱۵ گانه طرح‏ تعادل‏‌بخشی منابع آب زیرزمینی" است که این طرح تنها به حل بخش جزیی از مساله بحران آب می‏‌انجامد. به ویژه آنکه زمان زیادی برای پیاده‏‌سازی این طرح‏‌ها نیاز است.

به گفته این کارشناس حوزه آب، سازماندهی مالکان چاه‌‏های آب در قالب پروژه تشکل‏‌های آب‏‌بران بنا به اقدامات موجود دست کم به ۴۰ سال زمان نیاز دارد، مگر اینکه بودجه هنگفتی فقط برای این ردیف اعتباری تخصیص یابد. ظرف اعتباری موجود این طرح با آنچه برای نجات آبخوان‏ها مورد نیاز است بسیار محدود است.

مختاری ادامه داد: افزون بر آن، بندهای ۱۵ گانه این طرح‏ها، کل حل مساله را پوشش نمی‏‌دهد، به طوری که حذف زودهنگام کشاورزی در فضای باز و گسترش کشاورزی در فضای بسته (کشت‏‌های گلخانه‏‌ای) راهکاری است که به ظرف بازار مربوط می‏‌شود و متولی آن، مجموعه وزارت جهاد کشاورزی و بانک کشاورزی است که این دو دستگاه اجرایی، کماکان به همان روال پیش یعنی حمایت‏‌های فنی و اعتباری از کشاورزی در فضای باز ادامه می‌‏دهند. برنامه‏‌های مربوط به توسعه مکانیزاسیون و خرید و واردات و توزیع ماشین‏ آلات کشاورزی، از جمله اقدامات فعلی و فراگیر این دستگاه‏‌ها است.

وی با بیان اینکه به طور مثال در استان فارس برای گذار از بحران آب و پیشگیری از خالی از سکنه‏ شدن روستاها و شهرها و کلانشهر شیراز، در یک بازه زمانی بسیار کوتاه (پنج ساله) نیاز به یک بسته اعتباری معادل 6000 میلیارد تومان است، گفت:در همین استان، برابر محاسبات انجام‏ شده برای گذار دشت ارسنجان فارس از بحران آب به تنهایی به ۱۲۵ میلیارد تومان اعتبار نیاز است.

به گفته این کارشناس برای نجات بقایای آبخوان‏های دشت‏های جم و ریز در استان بوشهر نیز به یک بسته اعتباری در حدود ۱۲۴ میلیارد تومان نیاز است. بخشی از این منابع اعتباری را می‏توان از محل پس ‏اندازهای جزیی بهره‏ برداران و در ظرف بازار، تامین کرد و در همان حال، منابع اعتبار عمرانی و تسهیلات بانکی دولت خیلی زود می‏باید یاریگر جامعه بهره‏ برداران برای ساماندهی بازار و گسترش کشاورزی در فضای بسته و اجرای بندهای ۱۵ گانه طرح تعادل‏بخشی منابع آب زیرزمینی باشد.

از ایسنا