معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، از دستگیری عامل جنایت بلوار پروین در منطقه شرق تهران خبر داد که حدود یک ماه پیش به قصدسرقت اقدام به ارتکاب جنایت کرده بود.
به گزارش عصر ایران سرهنگ علی ولیپور گودرزی در توضیح این خبر گفت: در 21 آبان کشف جسد متعلق به خانمی 50 ساله در محل سکونتش به کلانتری 144 جوادیه تهرانپارس اعلام شد.
با حضور مأمورین در محل و تأیید خبر اولیه ، موضوع به اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد . در همان اقدامات اولیه ی صورت گرفته در محل جنایت مشخص شد که مقتوله به علت اصابت گلوله به پیشانی به قتل رسیده است ؛ طبق اظهارات دختر مقتوله که پس از مراجعه به محل سکونت مادرش با جسد وی روبرو شده بود ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتوله دارای مقدار قابل توجهی پول و طلاجات بوده که تماما سرقت شده است .
دختر مقتوله در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: از روز گذشته چندین نوبت با تلفن منزل و گوشی تلفن همراه مادرم تماس گرفتم اما او پاسخگوی تماس های من نبود تا اینکه تصمیم گرفتم تا به منزل مادرم رفته و از سلامت وی اطمینان پیدا کنم اما زمانیکه وارد خانه شدم با جسد مادرم روبرو شدم که روی زمین افتاده بود.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در ادامه ی تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که از حدود یک ماه پیش و پس از انجام یک عمل جراحی بر روی مقتوله و به پیشنهاد اعضای خانواده اش ، امور مربوط به نظافت منزل توسط یک کارگر خدماتی انجام می شد ؛ در تحقیقات از دختر مقتوله مشخص شد که آخرین بار قرار بوده تا این شخص یک روز قبل از کشف جسد و به قصد انجام نظافت منزل به محل سکونت مقتوله مراجعه نماید که پس از آن دیگر اطلاعی از وی وجود نداشت.
کارآگاهان با شناسایی این کارگر خدماتی به نام امید . م ( 20 ساله ) اطلاع پیدا کردند که او همزمان با وقوع جنایت از کشور خارج و به کشور ترکیه رفته است . در ادامه رسیدگی به این پرونده ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که امید . م پس از گذشت نزدیک به 15 روز مجددا به ایران مراجعت کرده است که بلافاصله اقدامات پلیسی جهت شناسایی مخفیگاه وی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.
سرانجام با شناسایی مخفیگاه امید . م در منطقه میدان رهبر در شرق تهران ، کارآگاهان اداره دهم در ساعت 14 روز گذشته سه شنبه 18 دی ماه موفق به دستگیری وی شدند و در همان بازرسی اولیه از مخفیگاه متهم ، یک قبضه اسلحه کمری مورد استفاده در جنایت نیز کشف شد.
امید . م در همان تحقیقات اولیه صراحتا به ارتکاب جنایت با انگیره سرقت اعتراف کرد و به کارآگاهان گفت : چند ماه پیش بود که در فضای مجازی اقدام به انتشار آگهی جهت کار در منزل کرده بودم که مقتوله با من تماس گرفت ؛ زمانیکه برای اولین بار به منزل مقتوله رفته بودم ، متوجه شدم که او به تنهایی زندگی می کند و هر از گاهی دخترش به او سرکشی می کند.
هر هفته یک بار به منزل مقتوله می رفتم و امور مربوط به نظافت خانه را انجام می دادم و در همین مدت متوجه شدم که وی مقدار قابل توجهی طلاجات دارد.
با اطلاع دقیق از وضعیت زندگی مقتوله، تصمیم به سرقت گرفتم؛ به یکی از دوستانم در غرب کشور تماس گرفته و او برای من یک سلاح کمری خریداری کرد؛ پس از رسیدن اسلحه به دستم ، منتظر ماندم تا مقتوله همچون روال همیشگی با من تماس گرفته تا برای نظافت به خانه اش بروم تا اینکه تماس گرفت و من برای نطافت به خانه مقتوله رفتم . زمانیکه وارد خانه شدم ، اطمینان پیدا کردم که او تنهاست و شخص دیگری در خانه نیست ؛ زمانیکه مقتوله به داخل اتاقش رفته بود ، به سراغش رفتم و گلوله ای به سر وی شلیک کردم . با اطلاع از محل نگهداری پول و طلاجات ، اقدام به سرقت تمامی پول و طلاجات کرده و از خانه خارج شدم ؛ با فروش طلاجات ، در مجموع نزدیک به 70 میلیون تومان پول به دست آورده بودم ؛ تصمیم گرفتم تا از ایران خارج شده و به ترکیه بروم و همین کار را هم کردم اما پس از چندین روز خوشگذرانی و پایان پول مجبور شدم تا به تهران بازگردم که پس از گذشت چند روز دستگیر شدم .
سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی ، معاون مبارزه با جرایم جنایی
پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : با توجه به اعتراف صریح
متهم ، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه 27 تهران
صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس
آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است .
گفت و گو از: نیما نوربخش
عصر ایران
– زلزلۀ کلیدواژۀ مشترک ایرانیان در دو سه سال اخیر است. از شبکه های
اجتماعی تا رسانه های جمعی و حتی کوچه و خیابان همه مردم از کابوس زلزله
میگویند و ترس از دست دادن جان و مالشان. البته حق هم دارند در سال های
اخیر زلزله های کوچک و بزرگ بسیاری به وقوع پیوسته که برخی از آنها همچون
زلزله سرپل ذهاب با خسارات جانی و مالی فراوان کشور را در سوگ فرو برد.
خاطرات زلزله ورزقان و بم و منجیل هم از یادها نرفته است. اما گهگاه شایعاتی هم شنیده می شود مبنی بر اینکه زلزلههای اخیر در ایران مرتبط با آزمایشهای تسلیحاتی داخلی و یا فعالیتهای پروژه هارپ امریکا در ایران است.
از سوی دیگر برخی کارشناسان معتقدند خطرناکترین زلزله ای که در پیش خواهد بود زلزلۀ احتمالی تهران است که قابلیت وقوع تا هشت ریشتر را هم دارد.
تهران، زلزله خیز است و گسل های بسیاری دارد اما راه مقابله با این پدیده طبیعی چیست؟ آیا اصولا تعدد این همه زمین لرزه در کشورمان طبیعی است؟ و آیا راه گریزی از این اتفاق نامبارک وجود دارد یا خیر؟
پرسش هایی از این دست را در گفت وگو با دکتر امیر ساعدی داریان عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی و دارای مدرک فوق دکتری عمران-سازه مطرح کردیم.
جالب است بدانید دکتر ساعدی داریان از المپیادهای جهانی عمران، 5 مدال طلا و نقره دریافت کرده است. او هم اکنون عضو انجمن مهندسی زلزله ایران و مشاور عالی سازمان سوانح طبیعی کشور است و به تازگی از سوی کمیسیون شهرسازی شورای شهر تهران برای مشاوره در رفع بحران هایی از این دست دعوت به همکاری شده تا دانش و تجربه اش را در این راه به کار ببندد. مشروح گفت و گو از این قرار است:
* طی یکی دو سال اخیر در ایران
با زلزله های متعددی مواجه بودیم که خیلی روی افکار عمومی تاثیر گذاشته،
واقعا چرا این همه زمین لرزه رخ می دهد؟ مردم در کوچه و خیابان از هم می
پرسند که آیا یک پدیده خاصی در حال وقوع است که این همه زلزله رخ می دهد؟
-ابتدا
به ساکن باید توجه داشت که کشور ما روی کمربند لرزه ای قرار دارد و
کشورهایی که چنین وضعیتی دارند رخداد زلزله در آنها امری کاملاٌ محتمل و
طبیعی است و جای تعجب ندارد.
ولی در مورد این مساله که چرا طی چند
وقت اخیر بخصوص یک سال اخیر و بالاخص بعد از زلزله ۲۱ آبان ماه کرمانشاه
اینقدر تعداد زلزله ها زیاد شده ، دو سه مورد هست که باید روشن بشود. نکته
اول اینکه بعد از هر زلزله بزرگی تا ماه ها پس لرزه داریم و این اصلا چیز
عجیبی نیست.
زلزله کرمانشاه با بزرگی 7.3 در مقیاس ریشتر زلزله
شدیدی است و گسلی که در آن منطقه فعال شده موجب تحریک گسل های اطراف شده و
در نتیجه تا ماه ها نه تنها پس لرزه های گسل اصلی را داریم بلکه زلزله های
ناشی از تحریک گسل های اطراف را نیز شاهد هستیم.
نکته دوم بحث زلزله هایی است که در نقاط دیگر کشورمان اتفاق افتاده. در مورد این مساله باید یک توضیحی بدهم.
ببینید فضای مهندسی یک فضای آماری، احتمالاتی و علمی است. بر اساس این
علم ما می توانیم در هر محدوده جغرافیایی یک تعداد احتمال رخداد لرزه در
بازه های زمانی مشخصی را متصور شویم. به عنوان مثال پیش بینی ما این است که
در هر ۱۰ سال دو زلزله بالای ۷ ریشتر در کشور داشته باشیم پس ما از سال ۷۷
تا ۹۷ می بایست چهار زلزله بالای ۷ ریشتر داشته باشیم.
طبق آمار و
احتمال در حالیکه این اتفاق نیفتاده ما فقط دو زلزله بالای ۷ ریشتر داشتیم.
یا از سوی دیگر تصور ما این است که در هر دوره یکساله چیزی حدود ۲۰۰ زلزله
بین ۴ تا ۶ ریشتر اتفاق بیافتد در حالی که ما در سال های اخیر آمار رخداد
زلزله های مان بسیار پایین تر از این روند هست. وقتی شما بیاید و بررسی
کنید می بینید در چند سال اخیر تعداد زلزله های رخ داده در کشورمان بسیار
پایین تر از تعداد زلزله هایی بوده که می بایست بوقوع می پیوست.
در
نتیجه وقتی که تعداد زلزله هایی که در کشورمان ظرف ۲۰ سال اخیر اتفاق
افتاده بسیار کمتر از زلزله های محتمل بوده می شود به صورت ساده این را گفت
که ما در بیست سال اخیر، کمبود رخداد زلزله داشتیم. پس انتظار می رود
وقتی۲۰ سال در کشورمان کمتر از میانگین مورد انتظار زلزله رخ داده در طول
سال های بعد در سراشیبی وقوع زلزله های بیشتر باشیم که آن کمبود ۲۰ سال اول
را جبران نماید. زلزله در حقیقت تخلیه انرژی ذخیره شده در پوسته می باشد.
با
وقوع هر زلزله بخشی از انرژی نهفته تخلیه می شود. پس الان بواسطه ۲۰ سال
کسر وقوع زلزله ما با یک انرژی انباشته مواجهیم که این انرژی انباشته در
سال های آینده کم کم باید با وقوع زلزله ها تخلیه بشود. در این صورت هیچ
چیز غیرعادی اتفاق نیفتاده است. یعنی اگر ۵۰ سال دیگر کسی بیاید شرایط
ایران را بررسی کند فکر نمی کند که اتفاق عجیبی افتاده است و آمار 50 ساله
احتمالا با پیش بینی رخداد زلزله مورد انتظار در ایران همخوانی خواهد داشت.
*
پس باید برای مردم این خبر بد را داشته باشیم که نهایتا طی ۲۰ الی ۳۰ سال
آینده با زلزله های بیشتری مواجه خواهیم شد اگرچه برای مقابله با خسارات آن
تمهیداتی نیاندیشیده ایم؟
نمی شود گفت که تمهیداتی
نیندیشیده اند . در واقع یک کارهایی شده ولی باید برنامه ریزی های بیشتری
داشت چون زلزله تهران از رگ گردن به ما نزدیکتر است.
*
آیا موضوعاتی مثل هارپ یا انفجارهای هسته ای که عامل انسانی باعث وقوع
آنهاست صرفا شایعه است و عامل زلزله های بزرگ کشورمان نیستند؟
دقیقا.
بحث هایی مثل هارپ و اینها بحث هایی هستند که بی خود و بی جهت وارد فضای
اخبار علمی کشور می شوند و هیچ پایه و اساسی در وقوع زلزله ندارند.
پدیده
هارپ و سایر پدیده هایی که منشا انسانی دارند هیچ وقت نمی تواند بیش از
چند صد متر در لایه های زمین نفوذ کند بخاطر همین در کشوری مثل ایران که
زلزله های عمیق داریم (اعماق 5 ، 10 و 20 کیلومتر و گاه پایین تر) چنین
اعماقی نه توسط هارپ می تواند ایجاد بشود نه توسط سیستم های انفجار و بمب
اتم. چون آن آزمایش های اتمی هم که اتفاق می افتد در فاصله چند صد متری عمق
زمین است و این حرف ها و شایعات غیرعلمی است.
*
با توجه به اینکه کارشناس عالی کمیته شهرسازی شورای شهر تهران هم هستید می
خواهم بدانم آیا شهر تهران آمادگی مقابله با زلزله های ۶ و۷ ریشتری را
دارد؟
ببینید این زلزله احتمالی که در موردش صحبت
کردیم صددرصد اتفاق می افتد و احتمال رخدادش خیلی بالاست. این جمله ای که
می گویم کاملا علمی ولی احتمالی است.
انتظار این است که حدود هر 170
سال یک بار در شعاع ۵۰ کیلومتری تهران زلزله بالای هفت ریشتر اتفاق بیفتد.
آخرین زلزله بالای هفت ریشتر که در تهران اتفاق افتاده در سال ۱۸۳۰ میلادی
بود که بیش از 180 سال از وقوعش می گذرد. این زلزله از گسل مشا اتفاق
افتاد و با توجه به اینکه در سال ۱۸۳۰ جمع آوری اطلاعات آماری بسیار ضعیف
بود حدس زده شده بیش از چهل هزار تن کشته داده بود.
در سال های بعد
از آن دیگر زلزله بالای هفت ریشتر در شعاع ۵۰ کیلومتری تهران نداشتیم و
قطعاُ یک چنین زلزله ای در تهران احتمال رخدادش بالاست و بایستی در سال های
اخیر منتظر چنین رخدادی باشیم.
باید توجه داشته باشید که آیین نامه
های ساختمانی کشور ما چه در بحث طراحی سازه فولادی و بتنی (مبحث ۹ و ۱۰
مقررات ملی ) و آیین نامه 2800 طراحی سازه ها در برابر زلزله، آیین نامه
های مترقی و مناسبی هستند و ساختمان هایی که بر اساس آنها ساخته شده باشد
رفتار مناسبی در برابر زلزله خواهند داشت.
نگرانی عمده ما در خصوص
بافت های فرسوده و ساختمان های ساخته شده با مصالح بنایی ( ساختمان های
کلنگی بدون اسکلت فولادی یا بتنی صرفا با دیوارهای حمال) است. این ساختمان
ها توان زلزله های بزرگ را ندارند. بررسی ها در تهران نشان می دهد که دراین
شهر حدود ۱۵ درصد بافت فرسوده داریم و این ۱۵ درصد بافت فرسوده تهران ۵۰
درصد جمعیت پایتخت را در خود جای داده که این قسمت اصلی نگرانی هاست.
*آیین نامه زلزله ای که عنوان کردید چند سال هست که در کشور اجرایی شده و آیا نظارتی بر حسن اجرایش وجود دارد؟
ویرایش
اول این آیین نامه بهمن سال 66 منتشر شد و مهر 67 به دستگاه ها ابلاغ شد
ولیکن عملا بعد از زلزله رودبار و منجیل سال 69 مورد توجه قرار گرفت.
ویرایش
دوم آن سال 78 منتشر و ابلاغ شد. ویرایش سوم سال 86 ابلاغ شد و ویرایش
چهارم سال 93 . برخلاف ویرایش اول و دوم ، دو ویرایش بعدی آیین نامه های
بسیار قوی و کاربردی هستند.
در خصوص بخش دوم سوال باید بگویم عملا
از سال ۸۰ به بعد با جدی شدن و پر و بال گرفتن سازمان نظام مهندسی ساختمان
استان در کشور ما مقررات سفت و سختی برای طراحی و نظارت ساختمان ها اجرا
شده است. یعنی به طور خلاصه ساختمان های بعد از این تاریخ بخاطر اینکه
براساس این آیین نامه ها ساخته شدند و نظارت خوبی هم بر آنها بوده ساختمان
های خوبی هستند و نگرانی چندانی از بابت آنها نیست.
+ دقیقا گسل های تهران کدام بخش ها از شهر را در برمی گیرند؟
تهران
سه گسل اصلی دارد.گسل شمال تهران، گسل ری ، گسل شرق تهران (مشا) که هر سه
گسل بسیار مهم هستند و پتانسیل رخداد زلزله های بالای 6.5 ریشتر را دارند.
هر سه گسل هم نواحی مهمی از تهران را دربر می گیرند و هر سه خطرناک اند شخص
بنده بین اینها گسل مشا را خطرناک تر می دانم.
*
از کارشناسان حوزه زلزله شنیدم که گسل محدوده شهرری چون روی خاک نرم و
جاهایی که سطح آب زیر زمینی اش بالاست واقع شده برای خیلی از آپارتمان هایی
که بین ۶ تا ۱۲ طبقه هستند احتمالا تلفات جانی بالایی در بر خواهد داشت.
می خواهم بدانم مگر شهرداری یا نهادهای ذیربط این را نمی دانند که به این
مناطق مجوز می دهند؟ ِآیا هیچ چشم اندازی برای این اتفاقات وجود ندارد؟
بعضی
وقت ها یک سری صحبت هایی حالا در فضای مجازی یا رسانه ای ترند می شود و
همه دوستان سعی می کنند نظر بدهند که مثلاً می گویند در حریم گسل ها چرا
ساخت و ساز می شود؟ فلان قسمت تهران چرا ساخت و ساز شده خاکش خوب نبوده!
اگر
قرار بر این باشد که بواسطه خطرناک بودن نواحی مختلف ساخت و ساز ممنوع
بشود ما باید اصلاً در تهران چیزی نسازیم بخاطر اینکه الان سه گسل اصلی و
حدود ۶۹ گسل ریز هم داریم و شما هر کجای تهران را دست بگذاری به حریم یکی
از این گسل ها می رسید.
ذهنیت باید ذهنیت دومی باشد که در مقررات و
آیین نامه ها وجود دارد و در همه کشورهای دنیا همین کار را می کنند. بعنوان
مثال در آیین نامه کشورمان هیچ جا ذکر نشده که در حریم گسل ها هیچ گونه
ساخت و سازی نشود بلکه تنها چیزی که ذکر شده این است که در حریم گسل های
اصلی ساختمان هایی که ویژگی خاصی دارند ساخته نشود.
مثلاُ کارخانه
های تولید مواد شیمیایی خطرناک یا پایگاه های نظامی خاص و برج هایی که
تعداد سکنه آنها یا ارتفاع آنها از حد مشخصی بالاتر است و ... پس یعنی یک
ساختمان چهارطبقه براساس آیین نامه محدود نشده در حریم گسل ساخته نشود. بحث
این است که ما باید متناسب با شرایط ساختگاه الزامات ویژه برای ساخت و ساز
تحمیل کنیم نه اینکه بگویند ساخت و ساز نشود.
چون همین صحبت ها باعث می شود جو غلطی در مورد قیمت ساخت و ساز و املاک
ایجاد بشود. بعنوان مثال الان یک آیین نامه ای هست بنام آیین نامه
کالیفرنیا که این آیین نامه نحوه ساخت و ساز در حریم گسل ها را ارایه می
دهد. بحث ساخت و ساز در حریم گسل ها بحث جدیدی است این طور نیست که فکر
کنید که باقی کشورها در این زمینه خیلی مترقی اند، باید الزامات ویژه
درجاهایی که خطر بالاتر دارند گذاشته شود.
*خب
اگر از زاویه دیگر به موضوع مقاومت ساختمان ها نگاه کنیم آیا برای افزایش
مقاومت در برابر زلزله فرقی هست بین ساختمان هایی که اسکلت بتنی یا اسکلت
فلزی دارند؟
اسکلت بتنی و اسکلت فولادی در زلزله
هیچ فرقی با هم ندارند. بخاطر اینکه آیین نامه وقتی یک ساختمان و نحوه ساخت
و سازش را به شما تکلیف می کند همه اینها را در نظرگرفته. برای ساخت و ساز
معمولی شما چه ساختمان را فولادی بسازی و چه بتنی هیچ فرقی ندارد فقط باید
بر اثر ضوابط آیین نامه ای ساخته شود.
*
من از زبان یک متخصص عمران درباره زلزله اخیرتهران این جمله را شنیدم که
در سازه های فلزی پایه ها و تیرها با استفاده از جوش های کارگاهی به هم
متصل می شوند که این امر منجر به کم شدن اعتبار بین اتصالات می شود.
بنابراین انتظار نمی رود که سازه های فلزی مقاومت بیشتری داشته باشند و
شهرداری باید وارد عمل شده و جلوگیری کند. شما این حرف را تایید می کنید؟
ببینید
ساختمان چه فولادی و چه بتنی باید با نظارت دقیق ساخته شود. نظارت بر جوش
های کارگاهی نیز یکی از این بخش هاست. جوش کارگاهی با نظارت کافی ایرادی
ندارد ولی همان جوش بدون نظارت حادثه آفرین خواهد بود.
*
پیشتر گفته بودید حوادثی که بعد از زلزله احتمالی تهران در شهر اتفاق می
افتند بیش از خود زلزله تلفات خواهند داشت. در مورد این حوادث احتمالی بعد
از زلزله برای ما بگویید؟
خب هر کدام از حوادث
طبیعی بزرگ که اتفاق می افتد بعد از آن یکسری اتفاقات زنجیره ای داریم مثل
آتش سوزی بالاخص در شهرها یا کشورهایی که استفاده از گاز در آنها شایع است
مثل ایران.
زلزله ای که در تهران اتفاق بیفتد صد درصد یکی از
بزرگترین مشکلاتی که داریم آتش سوزی های گسترده پس از آن است. آتش سوزی بعد
از زلزله در بسیاری از زلزله هایی که در دنیا اتفاق افتاده عامل اصلی مرگ و
میر بوده است. در زلزله سال ۱۹۰۶ سانفرانسیسکو کل شهر بخاطر آتش سوزی بعد
زلزله از بین رفت.
در تهران ما هم قطعاً بعد از زلزله احتمالی آتش
سوزی های متعدد داریم که تلفات جانی بسیاری بر جای می گذارد و یک مساله
بسیار مهم دیگر بحث امداد رسانی بعد از زلزله است. خدارا شکر در سال های
گذشته زلزله هایی که در کشور ما اتفاق افتاده اکثراً در مناطقی اتفاق
افتاده که شهری نبوده اند ولی همان هم مکافات زیادی داشته برای آواربرداری.
مثلاُ ساختمان پلاسکو که ریخت یک ساختمان که هم از نظر ارتفاع هم
از نظرسطح اشغال از بسیاری از ساختمان های امروزی کوچک تر بود یک شهر جمع
شد ۹ روز طول کشید تا آواربرداری کند.
در زلزله احتمالی شهر تهران
اصلاً نباید روی امدادرسانی بعد از زلزله حساب کرد. کوچه ها تنگ هستند و
طرح تفصیلی در خیلی از مناطق بد اجرا شده اند و بد تعریف شده اند.
امدادرسانی را نه اینکه کنار بگذاریم ولی بیشتر باید به مسائل پیش از زلزله
توجه کنیم یعنی افزایش مقاومت ساختمان ها و مسائل مرتبط با آن.
*این
تصویری که شما از زلزله احتمالی تهران نشان می دهید تصویر خطرناکی است
واقعاُ هیچ بحث پیشگیری یا مقاوم سازی فوری نمی شود در برابرش داشت؟
چند
وقت قبل برای برنامه ریزی ۵ ساله سوم شهر تهران درحوزه شهرسازی، در شورای
شهر تهران و کمیسیون شهرسازی جلسه ای برگزار شده بود. یکی از اولویت هایی
که سازمان برنامه ریزی شهرداری تعیین کرده بود بحث بافت های فرسوده است.
در
نتیجه این طور نیست که بگوییم دست روی دست گذاشته شده کار انجام نمی شود.
خیر، کار دارد انجام می شود ولی سرعت کار پایین است و حجم کار هم زیاد.
بهسازی بافت فرسوده کار ساده ای نیست و باید به شهروندان این مناطق بسته
های تشویقی ارائه شود تا با شهرداری و سازمان های ذیربط همکاری کنند.
*اما پرسش دیگر اینکه دستگاه های هشدار زلزله چقدر کاربرد دارند؟ آیا قابلیت اجرا در ساختمان های مسکونی را هم دارند؟
ببینید
زلزله ناشی از انتشار امواج است. دو موج اصلی زلزله موج های S و P هستند.
موج P یا همان موج اولیه نسبت به موج S سرعت بیشتری دارد ولی حامل محتوی
انرژی بالایی نیست و خرابی ایجاد نمی کند.
دستگاه های هشدار زلزله
این موج را آشکار می کنند . همان علایمی که حیوانات نیز پیش از زلزله احساس
می کنند. فاصله این دو موج نسبت به هم کمتر از یک دقیقه است. لذا عملا این
دستگاه ها کاربرد چندانی برای عموم ندارند. ولی در حوزه های خاص برای
سازمان هایی مثل گاز و آب و مدیریت بحران و ... می توانند مفید باشند.
* نگفتید که آیا امکان نصب به صورت انبوه در ساختمان های معمول مسکونی و تجاری را هم دارند؟
همانطور
که گفتم بیش از آنکه کاربرد عمومی داشته باشند کاربرد خاص دارند و لیکن
چند وقت پیش آقای هاشمی رئیس شورای شهر تهران گفتند که یک تعداد خریداری می
کنند و مثل زمان جنگ که قبل از موشک باران یک آژیری در شهر پخش می شد
درسطح شهر یک تعداد را راه اندازی کنند تا توسط آن بتوانند قبل وقوع زلزله
به مردم هشدار بدهند.
پیشرفته تر از آن یک سری سیستم های جامع هست
که در کشورهایی مثل ژاپن پیاده سازی می شود که آن یک شبکه اطلاعاتی است که
احتیاج به زیرساخت های متعدد و هزینه های بسیار دارد ولی می تواند زودتر و
دقیق تر محل را تشخیص بدهد. به این سیستم می گویند سیستم هشدار سریع که یک
کارعلمی بسیار قوی می خواهد. ما هم تلاش مان این است که بتوانیم این سیستم
را در کشورمان راه اندازی کنیم.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا؛ هفتم دی ماه 97 پروندهای از کلانتری 130 نازیآباد در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
شاکی این پرونده در شکایت خود عنوان کرده بود که سارق در زمان عدم حضور وی و همسرش در منزل و در حالیکه دختر هشت ساله آنها در خانه به تنهایی حضور داشته، وارد خانه شده و علاوه بر سرقت بیش از 20 میلیون پول و طلاجات داخل خانه، دختر آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده و نهایتاً با بستن دست و پای دختر هشت ساله و قرار دادن وی داخل یکی از اتاقها از محل متواری شده است.
پس از طرح این شکایت تیمی از کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ برای شناسایی و بازداشت متهم دست به کار شده و پروندههای مشابه دیگری در مناطق مختلف خانیآباد، نازیآباد، منیریه، فلاح و مولوی مطرح و به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد.
در تمام پروندههای دیگر نیز شخصی به شیوهای یکسان و با اطمینان از غیبت پدر و مادر داخل خانه، ضمن معرفی خود به عنوان دوست خانوادگی، اعتماد کودکان پنج تا 13 ساله را جلب کرد و در ادامه علاوه بر سرقت طلا و پول از خانهها، کودکان را نیز مورد آزار و اذیت قرار داده و در تمام سرقتهای منجر به آزار و اذیت و در زمان ترک محل سرقتها، دست و پای کودکان را بسته و از خانه شکات متواری شده بود.
در نهایت با بهرهگیری از تصاویر دوربینهای مداربسته، انجام چهرهنگاری، بهرهگیری از بانک اطلاعات مجرمان سابقهدار و دیگر اقدامات پلیسی، یکی از مجرمان سابقهدار به نام امیر ( متولد1365) شناسایی و در ساعت 22 روز چهارشنبه مورخ 12 دی 97 بازداشت شد.
تحقیقات اولیه از امیر نشان داد وی در ساعات مختلف شبانهروز (صبح و بعدازظهر) با موتورسیکلت، دوچرخه یا با پای پیاده به محل وقوع جرم رفته و در زمان وقوع برخی از جرمها نیز از کلاهگیس استفاده کرده است.
امیر پیش از ظهر امروز در جمع خبرنگاران درباره نحوه سرقت و آزار و اذیت کودکان، گفت: هر روز به منازل بسیاری ( حدود 2 تا 3 هزار منزل) مراجعه میکردم و زنگ خانهها را میزدم، با پرسش از بچهها اطمینان پیدا میکردم که پدر و مادر یا بزرگتری داخل منزل نیست و به این بهانه که برای پدر خانواده پول آوردهام، وارد خانه شده و طلا و پول سرقت میکردم.
این متهم که در جریان آزار و اذیت کودکان از سلاح سرد نیز استفاده کرده، میگوید 10 سال اعتیاد به شیشه دارد و در کودکی پدر و مادرش را از دست داده، پدرش در یک دعوا کشته شده و پس از آن با مادربزرگ و پدربزرگش زندگی کرده است.
امیر که 32 سال سن دارد و از سن 15 سالگی مرتکب اعمال مجرمانه شده، میگوید: زمانیکه وارد خانه میشدم، دست و پای بچهها را با طناب یا روسری میبستم و با تهدید چاقو آنها را مورد اذیت و آزار قرار میدادم.
این شیطانصفت در جریان یکی از سرقتها وارد یک مهدکودک شده و با میلهگرد، زن جوانی را مورد ضرب و شتم قرار داده است.
تا امروز تعداد شاکیان این متهم به حدود 20 مورد رسیده و با انتشار چهره بدون پوشش متهم، تلاش برای شناسایی دیگر شکات ادامه دارد.
اخیرا فیلم هایی در فضای مجازی منتشر شده که افرادی برای تفریح اقدام به آتش زدن افراد در مکان های عمومی می کنند. در واکنش به این اتفاق عجیب و بی سابقه، پلیس تهران از تشکیل تیم ویژه ایی برای دستگیری این افراد خبر داد.
به گزارش عصر ایران مرکز اطلاع رسانی پلیس نیز از تمامی شهروندانی که از این افراد اطلاع دارند درخواست کرد که اطلاعات خود را به نزدیک ترین واحد پلیس گزارش دهند.
رئیس
پلیس آگاهی تهران بزرگ ، از دستگیری مرد آتش افروزی خبر داد که صرفا برای
خوشگذرانی و تفریح با مراجعه به پارک ها و فضاهای سبز در مناطق جنوب شهر
تهران اقدام به آتش زدن آنها کرده است .
به گزارش خبرنگار عصر ایران
سردار علیرضا لطفی در توضیح این خبر گفت : در پی انتشار تصاویر مختلف در
فضای مجازی که در آنها جوانی حدودا 30 ساله در حین استراحت کردن افراد در
فضاهای سبز شهر تهران اقدام به آتش زدن آنها کرده ، موضوع برابر دستور
سردار حسین رحیمی ، رئیس پلیس پایتخت به صورت ویژه در دستور کار پلیس های
تخصصی قرار گرفت .
همزمان با آغاز تحقیقات پلیسی ، تماس های متعدد با مرکز فوریت های
پلیسی 110 و همچنین پیام گذاری در فضای مجازی از سوی تعداد زیادی از
شهروندان تهرانی که طی آن ضمن معرفی یکی از مجرمین سابقه دار در زمینه
ارتکاب جرایم مختلف ، درخواست دستگیری سریع این شخص را از پلیس داشتند .
با
شناسایی "مهدی . ع" ( 33 ساله ) به عنوان فرد آتش افروز ، متهم توسط تیم
عملیاتی پلیس پیشگیری در مخفیگاهش دستگیر و جهت ادامه تحقیقات در اختیار
اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت . در همان تحقیقات اولیه ،
دو همراه مهدی که او را در ارتکاب جرایمش همراهی کرده بودند نیز به نام های
اکبر
(متولد 1376) و محمود ( متولد 1379 ) نیز شناسایی و متعاقبا دستگیر شدند .
بررسی سوابق "مهدی . ع" نشان داد که وی از مجرمین سابقه دار در زمینه قدرت نمایی و آزار و اذیت بویژه آزار و اذیت جنسی است که پیش از این بارها دستگیر و روانه زندان شده است ؛ بررسی پرونده جرایم این متهم حکایت از آن داشت که وی اولین بار در تهران سال 1385 به اتهام ضرب و جرح عمدی دستگیر و روانه زندان شده و در ادامه مجددا در سال 1385 به اتهام "ضرب و جرح عمدی " ، سال 1386 به اتهام "سرقت" ، سال 1387 به اتهام "تخریب و قدرت نمایی با چاقو و ورود به عنف به منزل" ، سال 1379 به اتهام "سرقت مقرون به آزار و اذیت" ، سال 1389 به اتهام "جرح عمدی" ، سال 1395 به اتهام "سرقت مقرون به آزار" ، سال 1396 به اتهام "ضرب و جرح و سرقت مقرون به آزار" و نهایتا آخرین بار به اتهام "تخریب عمومی و اخلال در نظم و آرامش عمومی" دستگیر و روانه زندان شده است .
با
آغاز تحقیقات از متهم و انتشار خبر اولیه ی دستگیری متهم ، احدی از
شهروندان با مراجعه به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با طرح شکایت
از متهم عنوان داشت که "مهدی . ع" به قصد قدرت نمایی و انتقام گیری ، او را
به همراه دو تن دیگر به بیابان های اتوبان تهران – قم منتقل و در آنجا با
تهدید چاقو مورد آزار و اذیت قرار داده است ؛ شاکی پرونده ی اخیر در ادامه
اظهاراتش به کارآگاهان گفت : مهدی در زمان آزار و اذیت اقدام به فیلمبرداری
کرد و تصاویر آنرا بین تعدادی از افراد محل منتشر کرده است .
سردار علیرضا لطفی ، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر عنوان داشت : متهم با قرار قانونی صادره از سوی بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه 33 تهران ، جهت انجام تحقیقات تکمیلی و شناسایی دیگر جرایم ارتکابی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارد .
معاون اجتماعی و فرهنگ ترافیک پلیس راهور ناجا گفت: موتورسواران در رتبه دوم حوادث قرار دارند.
به گزارش ایسنا، سرهنگ عینالله جهانی در اولین یادمان قربانیان حوادث ترافیک شهری، اظهار کرد: موتورسواری در شهرها به یک معضل جدی تبدیل شده است و هماکنون موتورسواران در رتبه دوم حوادث قرار دارند.
وی با اشاره به اینکه اغلب کشتهشدگان موتورسواری، جوانان هستند، تصریح کرد: بیشتر این افراد کسانی هستند که از کلاه ایمنی استفاده نمیکنند.
این مسئول در ادامه با اشاره به اینکه سالانه ۱۶ هزار و ۲۰۰ نفر در تصادفات، جان خود را از دست میدهند که با وجود روند کاهشی، آمار بالایی است، افزود: البته آمار تلفات جادهای در کشور سیر نزولی یافته است و این آمار نشان از بهبود وضعیت رانندگی در کشور دارد.
جهانی با بیان اینکه ۳۴۰۰ نقطه حادثهساز برونشهری در کشور شناسایی شده است، خاطرنشان کرد: با وجود تلاشها همچنان نقاط حادثهخیز در کشور وجود دارد که باید تلاش شود نواقص برطرف شود.
در ادامه این برنامه، شهردار زنجان نیز با اشاره به اینکه تخلیه وسایل موتوری از هسته مرکزی شهر از برنامههای شهرداری زنجان است، تاکید کرد: باید بپذیریم هسته مرکزی شهر ظرفیت خیل زیادی از وسایط نقلیه را ندارد و باید برای رفع این مشکل، برنامهریزی دقیق و طرحهای جدید را ارائه دهیم.
مسیحالله معصومی با اشاره به تلاش شهرداری برای بهبود ترافیک شهری در زنجان، بیان کرد: اقدامات شهرداری در راستای کاهش آسیبهای اجتماعی در هسته مرکزی است.
وی با اشاره به تلاش مجموعه شهرداری برای کاهش تصادفات درونشهری، اظهار کرد: این تلاش از طریق یک کار فرهنگی و فرهنگسازی رانندگی در زنجان انجام میشود.