واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

تحلیل نایب رئیس سابق اتاق ایران: از برای کرونا، سال 99 می‌تواند سال هولناکی برای اقتصاد کشور باشد

به گزارش روزنامه تعادل؛ نبض تجارت همچنان کند می‌زند. تحلیل آمار تجاری کشور نشان از این دارد که تا پایان سال 98 که صادرات با ارزشی معادل 41 میلیارد و 370 میلیون دلار از نظر ارزشی افت بیش از 7 درصدی داشته اما به لحاظ وزنی رشد حدود 14 درصدی را نسبت به سال 97 تجربه کرده است.

در مقابل، میزان واردات کالا در سال گذشته به 43 میلیارد و 735 میلیون دلار گزارش شده که از نظر ارزشی و وزنی رشد را تجربه کرده است؛ این یعنی کسری تجاری 2 میلیارد و 365 میلیون دلاری در 98. حال با ورود به سال 99 تجارت کشور در ماه نخست نیز روند کاهشی را در پیش گرفته است. تحلیل آمارها گویای این است که بازهم صادرات از واردات جامانده تا تراز تجاری منفی 279 میلیون دلاری را به ثبت برساند. یعنی صادرات یک میلیارد و 652 میلیون دلاری در مقابل واردات یک میلیارد و 931 میلیون دلار.

اما چرا روند تجارت کشور میل به کاهش دارد؟ فاکتورهای مداخله‌گر به ویژه در افت صادرات کدامند؟ چه آینده‌ای برای صادرات کشور می‌توان متصور بود؟ برای پاسخ به این پرسش‌ها به سراغ «پدرام سلطانی» نائب رییس سابق اتاق بازرگانی اتاق ایران رفتیم تا کارنامه صادراتی ایران را با این فعال اقتصادی ورق بزنیم. این فعال اقتصادی، در گفت‌وگو با ما از دلایل روند کاهشی صادرات می‌گوید. به گفته او، دلایل این کاهش تجاری را می‌توان به «همه‌گیری ویروس کرونا و اثرآن بر تجارت واعمال محدودیت‌ها در مرزهای تجاری» ربط داد. سلطانی با ابراز نگرانی از این شوک تاریخی به تجارت، تاکید کرد که زنگ هشدار سقوط صادرات در کشور به صدا درآمده است.

چراکه برآوردهای اولیه سازمان تجارت جهانی حاکی از این است که تجارت در عرصه جهانی در سال 2020 بین 13 تا 32 درصد کاهش پیدا می‌کند. سلطانی با استناد به همین پیش بینی و با درنظر گرفتن افت قیمت نفت و محصولات پتروشیمی، معتقد است که کاهش صادرات در اقتصاد ایران به سمت 32 درصد میل پیدا کند؛ چراکه 70 درصد سبدصادراتی کشور را این اقلام در بر می‌گیرند. ازسوی دیگر، به دلیل شرایط خطیر ارزی، سال 99 می‌تواند سال هولناکی برای اقتصاد کشور باشد، بنابراین ممنوعیت‌های صادراتی باید برچیده شود و متولیان امراجازه دهند صادرات به هرشکل و شیوه‌ای انجام شود تا از سقوط صادرات جلوگیری شود. او سه ایراد هم به شیوه رفع تعهد ارزی صادراتی وارد کرد و گفت: در شرایطی که بانک مرکزی ارزی ندارد تا به بازار تزریق کند، باید جلوی اختصاص دلار 4200 تومانی به واردات گرفته شود.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

*پرسش: پاندمی کرونا ویروس با ورودش به کشور، با اقتصاد در این چند ماهه اخیر چه کرد؟

با ورود ویروس کرونا به کشور، فضای جدیدی بر کشور حاکم شد که تمامی کسب وکارها را به نوعی مختل کرد، به ویژه فعالیت بخش‌های اقتصادی که با مشتریان ارتباط رو در رو و ترددهای اجتماعی بالا داشتند. بسیاری از مشاغل، تعطیل یا به حالت نیمه‌تعطیل درآمدند، اما شیوع کرونا ویروس دامنه نگرانی‌ها در کشور را گسترده‌تر کرد. هرچند با رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی و اجرای پروتکل‌های بهداشتی، کسب وکارهای ضروری و با ریسک کمتر آلودگی به صورت گام به گام بازگشایی شدند، اما به دلیل کندتر شدن چرخ اقتصاد کشور، جریان درآمد از سمت بنگاه‌ها با افت شدید مواجه شد وهمین امر کافی بود تا صاحبان کسب وکارهای آسیب دیده اقدام به تعدیل نیرو کنند. کسب وکارهایی هم که باقی ماندند، به دلیل کاهش درآمد و نگرانی از تعدیل نیروی کارشان رفتار انقباضی در پیش گرفتند. همه این موارد موجب شد تا حجم تقاضا در بازار کاهش چشمگیری پیدا کند و خود این امر، اثر مضاعف بر روی درآمد بنگاه‌های تولیدی وخدماتی که تقاضا برای کالاها و خدماتشان بیش از پیش کاهش پیدا کرده بود، گذاشت.

*پرسش: این پاندمی چه اثری بر روند تجارت کشور به ویژه در عرصه صادرات بر جای گذاشت؟

بیماری کووید 19 یک شوک بزرگ به تجارت خارجی کشور هم در عرصه واردات و هم صادرات به دلیل بسته شدن برخی مرزهای تجاری، محدودیت‌های شدید در برخی از مرزها و طولانی شدن فرایندهای تجاری در باقی گمرکات و مرزهای تجاری، وارد کرد و موجب شد تا تجارت خارجی روند کاهشی در پیش بگیرد...

به‌طوریکه آمار اسفندماه نشان از افت 17 درصدی صادرات از نظر حجمی دارد. علاوه بر بسته شدن یا کنترل شدید مرزها، عاملی دیگری که به تجارت کشور ضربه وارد کرد این بود که شیوع کرونا در کشورهای همسایه سبب شد تا از سطح تقاضای بازار آنها هم کاسته شود. هرچند محدودیت‌های مرزی تا حدی مرتفع شد اما دیگر تقاضای سابق برای کالای ایرانی وجود نداشت. شوکی که کرونا به اقتصاد جهانی وارد کرد، در کنار اتفاقاتی که در بازار نفت رخ داد، اوضاع را وخیم‌تر کرد. جنگ نفتی بین عربستان و روسیه باعث شد که ارزش نفت به‌شدت افت پیدا کند و به دنبال آن ارزش فرآورده‌های نفتی، پتروشیمی و معدنی نیز با تأثیر‌پذیری از جنگ نفتی و جهان‌گیری کرونا سقوط کند. این در شرایطی است که تجارت خارجی کشور بیشتر به این اقلام وابسته است. به عبارتی دیگر، نزدیک به 80 درصد صادرات کشور یا محصولاتی با پایه نفت و گاز یا وابسته به انرژی ارزان است یا مواد خام و با فرآوری کم. برهمین اساس با همه‌گیری این بیماری، بیشترین ضربه به این بخش صادراتی کشور به دلیل کاهش تقاضای جهانی و کند شدن نرخ رشد اقتصاد جهانی وارد شد.

*پرسش: هنوز برخی از کشورها مرزهای تجاری خود را بر روی کالاهای ایرانی باز نکردند و از طرفی شاهد قرنطینه در بعضی از مرزهای تجاری در دنیا هستیم؛ آیا اعمال این نوع محدودیت‌ها شیوه درستی است و باید تداوم یابد؟

آن‌چیزی که مسلم و مهم است این است که کشورها باید تجارت خارجی شان را با مساله کرونا منطبق کنند. برهمین اساس، در گام نخست پروتکل‌های بهداشتی و قرنطینه در مرزهای تجاری و بنادر کشور، باید تطبیق پیدا کند. البته تغییراتی در این زمینه رخ داده و حتی در ادامه با بهتر شدن شرایط کرونا نباید به حالت قبل بازگردد؛ چرا که پیش بینی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد، بین یک تا 2 سال با این ویروس درگیر هستیم. بنابراین فرآیندهای تجاری ایران و دیگر کشورها باید آماده برگشت مجدد یا موج‌های بعدی کرونا باشد و برای اینکه تجارت خارجی دچار شوک شدیدی مثل مرحله اول (این اتفاقی که در این دوماهه اخیر افتاد) نشود، نباید سطح آمادگی خودش را به دوران پیش از کرونا بازگرداند. از این رو، سطح رفتارهای قرنطینه و بهداشتی باید در سطح مطمئنی تنظیم شود. البته این را هم نباید از نظر دور داشت که افزایش مراقبت‌های بهداشتی، برای بنادر و مرزهای تجاری ما و دیگر کشورها هزینه بر است و این هزینه جدیدی است که به تجارت جهانی اضافه می‌شود.

*پرسش: با توجه به سقوط قیمت نفت وکاهش درآمدهای ارزی، یکی از راه‌های کسب درآمد ارزی برای دولت، تمرکز بر صادرات غیرنفتی است، حال جدا از مساله تحریم‌ها، اقتصاد کشور با مساله کرونا هم دست به گریبان است، در چنین شرایطی آیا امکان افزایش درآمدهای ارزی سال 99 آنهم از طریق صادرات امکان‌پذیر است؟

امسال سالی نیست که نه ایران و نه هیچ کشوری بتواند صادراتش را رونق دهد. رونق به این معنا است که بتوانیم از پایه کنونی آن را به پایه بالاتری برسانیم. در واقع پرسش اینجاست، آیا اقتصادی که صادرکننده کالاهایی با ارزش افزوده پایین است و در مقایسه با سایر کشورها، صادرات کالای خام می‌کند و با توجه به شرایط دشواری که کشور با آن روبرو است؛ رونق صادرات اساسا امکان‌پذیر است؟ پاسخش قطعا خیر است.

اگر به آمار گمرک هم نگاه کنید، می‌بینید که متوسط ارزش کالای صادراتی کشور یک چهارم کالای وارداتی است؛ یعنی متوسط ارزش کالای صادراتی چیزی در حدود 300 دلار است، این در حالی است که متوسط ارزش کالای وارداتی، چیزی حدود 1200 دلار است. پس ما داریم کالای خام و کالاهایی با ارزش افزوده پایین صادر می‌کنیم. اصولا در شوک‌های اقتصادی نوسان قیمت کالاها هر چقدر که ارزش افزوده آنها پایین‌تر باشد یا به اصطلاح خام‌تر باشد، شدید‌تر است. حال چه به بحران کنونی نگاه کنید و چه به بحران سال 2008 یا بحران‌های دیگر می‌بینید که قیمت کالاهایی مانند «نفت، مواد معدنی، فلزات، پتروشیمی، فرآورده‌های نفتی، سنگ آهن و فرآورده‌های خام دیگر» که عموما هم در بورس قیمت‌گذاری و معامله می‌شوند، میزان افت قیمتشان بسیار شدید‌تر بوده است تا مثلا کاهش قیمت خودرو، ماشین آلات تجهیزات و کالاهایی که ارزش افزوده بالاتری دارند یا فناوری پیچیده‌تری در تولیدشان وجود دارد. بنابراین فکر کردن به رونق صادرات برای سال 99 یک رویاپردازی است. تلاشی که باید صورت بگیرد این است که از سقوط صادراتمان جلوگیری کنیم تا افت آن بسیار فاحش نباشد و آن را به سمت بدتر شدن سوق ندهیم.

*پرسش: با این اوصاف می‌توان پیش بینی کرد که صادرات در سال جاری افت شدیدی را تجربه کند؟

برآوردهای اولیه سازمان تجارت جهانی حاکی از این است که ارزش تجارت جهانی در سال 2020 بین 13 تا 32 درصد کاهش پیدا می‌کند. با استناد به همین پیش‌بینی، به نظر می‌رسد، در اقتصاد ایران این کاهش به سمت 32 درصد میل پیدا کند. اما این روند کاهشی در اقتصادهایی که کالاهایی با ارزش افزوده بالاتر صادر می‌کنند و همچنین قدرت پولی و مالی دولت‌هایشان در حفظ بنگاه‌ها و حمایت از واحدهای تولیدیشان بالاتر است، به سمت حدود 10 تا 12 درصد سوق پیدا خواهد کرد. حال اگر بخواهیم کمی خوش‌بینانه نگاه کنیم افت تجارت ما بین 25 تا 35 درصد در نوسان خواهد بود. چنانچه بخواهم با استناد با عدد و ارقام روند را نشان دهم، باید بگویم که پیش‌بینی میانگین قیمت نفت در سال 2020 در مقایسه با 2019 تقریبا نصف است. از آنسو، قیمت محصولات پتروشیمی تنها در همین 2 ماهه اخیر حدود 30 درصد کاهش پیدا کرده است.

قیمت فرآورده‌های نفتی که در سبد صادراتی کشور جزو صادرات غیرنفتی طبقه‌بندی می‌شوند مثل «انواع روغن‌ها، پارافین‌ها، حلال‌ها وحامل‌های سوختی و...» متناسب با کاهش قیمت نفت در همین بازه زمانی دو ماهه 50 درصد کاهش را تجربه کرده‌اند. حال اگر به سبد صادراتی کشور هم نگاهی بیندازید متوجه می‌شوید که 70 درصد اقلام صادراتی را همین موارد در بر می‌گیرد، که بین 30 تا 50 درصد کاهش ارزش پیدا کرده اند؛ یعنی با فرض اینکه صادرات کشور از نظر وزنی در سال 99 کاهش نداشته باشد، اما قطعا از نظر ارزشی افت 30 درصدی را تجربه خواهد کرد. با علم به این موضوع، باید تلاش کرد که روند کاهشی را به کمتر از 30 درصد تقلیل داد. اگر این کار انجام شود؛ یعنی در حمایت از صادرات نسبتا درست عمل کرده‌ایم.

*پرسش: لازمه حفظ صادرات حداقل در سطح فعلی چیست؟

به نظربنده، سال 99 سال ممنوعیت صادراتی نیست. دولت بعضی از ممنوعیت‌های صادراتی را در سال گذشته با هدف افزایش تولید وضع کرد؛ در حالی که اقتصاد کشور با بحران مواجه است؛ بنابراین اعمال این نوع سیاست‌گذاری‌ها برای اقتصادهای همراه با ثبات، روش صحیحی است، اما حاصل این نوع سیاست‌گذاری‌های غلط در اقتصادی بی‌ثبات مثل ایران موجب شده تا سود یکسری شرکت های خصولتی در سال گذشته به‌شدت افزایش پیدا کند، اما ظرفیت تولیدی به آن معنا ایجاد نشود. به دلیل اینکه اصولا در چنین شرایطی سرمایه‌گذاری ثابت و نرخ رشد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص منفی است. این منفی بودن هم نشان از این دارد که سرمایه‌گذاری در احداث ابنیه و خرید ماشین آلات، حتی از استهلاک سنواتی سرمایه‌گذاری‌های قبلی پایین‌تر است. در چنین حالتی ما خیلی ظرفیت‌سازی تولید نمی‌کنیم. پس ما باید تلاش کنیم تا اقتصادمان را از این گرداب نجات دهیم. راه نجات هم در این است که سال 99 با هر روشی و تاجایی که امکان دارد، باید اجازه دهیم صادرات صورت بگیرد و گرنه به‌طور قطع در سال جاری با یک تراز تجاری منفی 10 تا 12 میلیارد دلاری روبرو خواهیم بود. در شرایطی که بانک مرکزی هم به ذخایر ارزی خود دسترسی ندارد تا این شکاف را پر کند، پس سال 99 می‌تواند سال هولناکی برای اقتصاد ایران شود.

*پرسش: با تشریح چنین وضعیتی، سیاست‌های تجاری کشور باید برچه اساسی تنظیم شود؟

همان‌طور که پیش‌تر عرض کردم، سال 99 نباید سال ممنوعیت و محدودیت صادرات باشد و سیاست‌های تجاری باید بر مبنای تشویق صادرات تنظیم شود. بعضی از صنایع هم که پشتیبان مبارزه با کرونا هستند، امسال می‌توانند رشد خوبی داشته باشند؛ مثل صنایع تولید تجهیرات پزشکی و لوازم بهداشتی « به‌طور مثال برای تولید ماسک، دستکش، لباس و...». خوشبختانه تولید مواد اولیه این اقلام نیز در کشور وجود دارد و جای نگرانی نیست. بنابراین کشور ظرفیت صادراتی این اقلام را در سال 99 به کشورهای همسایه دارد. هرچند ممکن است به تعبیر دولت در ماه‌های آینده وضعیت کرونا در خیلی از شهرها سفید اعلام شود، اما نباید این را فراموش کنیم که بازگشت بیماری وجود دارد و ما باید تولید داخلی را در رابطه با این لوازم تقویت کنیم که نیازمان به واردات این اقلام کمتر شود و هم آنقدر تولید داشته باشیم که بتوانیم به کشورهای همسایه و کشورهایی که امکان تولید ندارند، صادر کنیم.

*پرسش: حال که قائل به صادرات به هر شکلی هستید؛ آیا شیوه رفع تعهد ارزی می‌تواند مانعی بر سر راه صدور کالاهایی ایرانی به بازارهای جهانی باشد؟

مساله‌ای که در اینجا وجود دارد این است که بانک مرکزی به این نکته توجه نکرده، که در چند ماه پایانی سال گذشته نرخ بیشتر کالاهای صادراتی ایران کاهش چشمگیری پیدا کرده است. تصور بانک مرکزی این است که چون نرخ کالاهای صادراتی کشور در سال 97 و اوایل سال 98 تعدیل شده، پس الان نرخ کالاهای صادراتی به نرخ واقعی رسیده است.

در حالی که آن تعدیل مربوط به افزایش جهشی نرخ ارز سال 97 بود، اما کاهش دوباره قیمت‌های صادراتی مربوط به «کاهش تجارت جهانی، کاهش تقاضا برای سبد کالاهای ایران و کاهش قیمت نفت و فرآورده‌های نفتی» است که آشکار ومشخص است. بنابراین مسلم است که نرخ‌هایی که در اظهارنامه‌های صادراتی قید می‌شود، امسال برای بسیاری از کالاهای ما قابل تحقق نیست و باید با یک نگاه کارشناسی این مساله مورد بررسی قرار گیرد.

نکته دوم که به نظرم مهم‌تر از نکته اول است اینکه ضرب الأجل 31 تیرماه هم منطبق بر واقعیت نیست. چون ضربه‌ای که به تجارت خارجی کشور در بازه زمانی اسفند 98 وفروردین 99 وارد آمده، تسویه تعهدات صادرکنندگان را با خریدارانشان دچار مشکل کرده است. شما فرض کنید صادرکننده دراین فضای کرونایی کالایی را به اروپا، آسیا و آفریقا یا هر کشوری صادر کرده، خریدار آن کالا هم در بحران کرونایی قرار گرفته و نتوانسته کالا را از گمرک ترخیص کند. حتی اگر فرض بگیریم که کالاهای وارداتی از ایران را ترخیص کرده باشد، اما به مانند ایران، بازار کشش اینکه بتواند کالایش را به موقع بفروشد عملا وجود نداشته است.

طبیعتا خیلی از اینها در پرداخت هایشان به طرف ایرانی تعلل و تاخیر خواهند داشت. متاسفانه نظام تجارت خارجی کشور از اعتبارات اسنادی هم خارج شده، که بگویم صادرکننده ایرانی «ال سی» دارد و بانک پولش را پرداخت می‌کند. بلکه باید منتظر بماند تا هروقت خریدار اراده کرد پولش را پرداخت کند. پس این ضرب الأجل هم درست نیست و حداقل باید 2 ماه به تاخیر بیفتد. نکته سوم هم اینکه سهمیه‌بندی که برای برگشت ارز صادراتی لحاظ شده، اساسا قابلیت اجرایی ندارد؛ اینکه چند درصد ارز حاصل از صادرات به سامانه نیما واریز شود و چند درصد دیگر به شکل اسکناس و واردات در مقابل صادرات بازگردد؛ چراکه ما به واسطه تحریم‌ها و به واسطه تشدید تنگناهای بانکی به دلیل ورود به لیست سیاه FATF، ارز صادراتیمان را با زحمت بسیار بیشتری جابه‌جا می‌کنیم و بانک‌ها به تراکنش‌هایی که مربوط به ایران است خیلی حساس شده‌اند. بنابراین بانک مرکزی باید اجازه بدهد تا صادرکننده به هر شیوه‌ای و با هر میزانی که می‌تواند ارز را به کشور بازگرداند. یک صادرکننده ممکن است بتواند ارز صادراتی‌اش را به صورت 100 درصد نقدی به کشور بازگرداند. اما یک صادرکننده دیگر ممکن است مجبور باشد که 100درصد واردات در مقابل صادرات انجام دهد و امکان اینکه ارز را از کشوری که به آن کالا صادر کرده، به داخل برگرداند، برایش فراهم نباشد وناچار باشد کالا خریداری کرده و واردات انجام دهد. بنابراین سهمیه‌بندی هم اساسا کار اشتباهی است.

*پرسش: جناب سلطانی برخی بر این باورند که نرخ دلار با توجه به متغیرهای اقتصادی از جمله تورم واقعی نیست وبه منظور افزایش صادرات، نرخ دلار باید بالاتر رود؛ آیا اقتصاد کشور کشش اینکه نرخ دلار افزایش یابد را دارد؟

نمی شود خیلی راحت قضاوت‌های کمّی کرد. آنچه در همه این سال‌ها شاهد آن بوده‌ایم این است که نرخ ارز جهش پیدا می‌کند، تورم بالا می‌رود و دو رقمی می‌شود و بعد از 2 تا 3 سال اثر آن جهش نرخ ارز عملا از بین می‌رود، چون قیمت تمام شده به واسطه تورم در داخل کشور افزایش پیدا می‌کند. جهش ارزی هم که در سال 97 در کشور اتفاق افتاد، به این دلیل بود که طی سال های97 و 98 در مجموع یک تورم تقریبا 70 تا 75 درصدی داشتیم و امسال هم پیش بینی تورم بالای 35 درصدی می‌شود که اگر آن را هم لحاظ کنیم؛ در مجموع تورم سه ساله کشور به بالای 100 تا 120 درصد می‌رسد. مساله دیگری که وجود دارد این است که تورم قیمت کالای صادراتی ما به مراتب بیش از این است؛ یعنی اثر اهرمی نرخ ارز موجب افزایش قیمت سبد کالاهای صادراتی کشور به میزان بیشتری می‌شود؛ البته تا جایی که کشش بازارها وجود دارد. با این حال در سال جاری مساله ما این نیست که صادراتمان در این قیمت‌ها از رقابت افتاده یا رقابتی نیست، بلکه مساله‌ای که وجود دارد این است که صادرات به واسطه توضیحاتی که داده شد کاهش پیدا می‌کند. کاهش صادرات هم درآمدهای ارزی کشور را پایین می‌آورد و تقاضا را برای ارز افزایش می‌دهد. چراکه نیاز کشور به ارز برای واردات حداقل 10 میلیارد دلار بیشتر از آن چیزی است که می‌توانیم صادر کنیم. حال، برای اینکه تراز ارزی کشور در تعادل جدیدی قرار بگیرد به ناچار قیمت ارز باید بالا برود. به عبارتی هم واردات مقداری تعدیل شود و هم مقداری صادرات تشدید شود. اگر غیر از این اتفاق بیفتد، بانک مرکزی باید ارز به بازار تزریق کند که ندارد. حال که ارزی برای تزریق به بازار وجود ندارد، ناچار جریان عادی تجارت خارجی کشور نرخ ارز را به سمت بالاتری سوق می‌دهد.

*پرسش: با توجه به اینکه اقتصاد کشور اکنون در تنگنای ارزی قرار دارد، آیا سیاست تخصیص دلار 4200تومانی باید همچنان تداوم داشته باشد؟

بخش خصوصی همواره در این سال‌ها مخالف اختصاص ارز یارانه‌ای برای واردات بوده و هست؛ چون نه تنها یک انحراف جدی در تجارت خارجی کشور رقم می‌زند، بلکه به تولید داخلی کالاهایی که با دلار 4200 تومانی وارد می‌شوند، نیز لطمه می‌زند. از سوی دیگر می‌تواند موجبات سوءاستفاده برخی را از این فضای رانتی و یارانه‌ای فراهم کرده و سبب خروج ارز از کشور شود. برهمین اساس سیاست ارز یارانه‌ای سیاست غلطی است.

*پرسش: هرچند دایره ارزی 4200 تومانی اختصاص یافته محدود شده، اما خبرها حاکی از این است که ارز دولتی برای کالاهای اساسی و دارو همچنان پابرجا است؛ آیا اعطای یارانه ارزی به این نوع کالاها را در شرایط کنونی، سیاست درستی می‌دانید؟

ما این را بارها گفته‌ایم که به جای اینکه ارز یارانه‌ای به آنها داده شود، یارانه مصرفی به مصرف‌کنندگان این نوع کالاها داده شود. یعنی همان دارو با ارز آزاد وارد شود، اما مصرف‌کنندگان دارو (چه بیمه‌شدگان و چه کسانی که بیمه نیستند) یارانه مصرف دارو روی دفترچه بیمه آنها یا روی مکانیزم‌های حمایتی که می‌تواند به صورت هوشمند در سامانه‌هایی که برای این کار طراحی شده، تعریف شود، تا از این طریق یارانه دریافت کنند. این کار از یکسو باعث کاهش مصرف کاذب دارو در کشور می‌شود و از سوی دیگر، قاچاق خروجی دارو را کاهش می‌دهد. دارو با ارز دولتی وارد کشور می‌شود اما به صورت قاچاق به افغانستان و عراق فرستاده می‌شود. با پایان دادن به این سیاست نادرست، هم منطق اقتصادی تخلفات از بین می‌رود، هم تقاضا و عرضه متعادل می‌شود. از همه مهم‌تر امسال دولت ارزی در اختیار ندارد که بخواهد دلار 4200 تومانی به واردات اختصاص بدهد. شنیده‌ها هم حاکی از این است که 43 درصد از تخصیص‌های دلار 4200 تومانی کاسته خواهد شد؛ یعنی برخی از کالاها از سبد تخصیص دلار 4200 تومانی خط خورده و خارج می‌شوند. اما به نظر بنده شرایط خیلی خطیرتر از آن است که دلار 4200 به واردات هر نوع کالایی اختصاص یابد. از این رو، همه کالاها باید با ارز آزاد وارد کشور شوند، اما مکانیزم حمایتی از مصرف‌کنندگان به صورت پرداخت‌های نقدی برقرار شود.

کرونا گاهی ذات الریه خاموش درست می کند

ذات الریه خاموش یکی از بزرگترین مشکلاتی است که به واسطه کروناویروس جدید شکل می گیرد. این شرایط زمانی رخ می دهد که افراد هیچ مشکلی در تنفس خود احساس نمی کنند اما میزان اکسیژن دریافتی آنها به مرور کمتر شده و سطوح اکسیژن در خون آنها بسیار پایین می آید.

کروناویروس جدید که مسئول همه گیری بیماری کووید-19 است، کل جهان را با شوکی بزرگ مواجه کرده است. طیف گسترده علائم این بیماری اغلب تشخیص این که فردی به ویروس آلوده شده است یا خیر را دشوار می سازد. یکی از این دشواری ها حول نشانه ای به نام ذات الریه خاموش گردش می کند.

کرونا و مشکل ذات الریه خاموش

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "استپ تو هلث"، ذات الریه خاموش به معنای آن است افرادی که با ویروس آلوده شده اند، تنگی نفس را احساس نمی کنند، اگرچه بدن آنها اکسیژن کم و کمتری دریافت می کند. این یک خطر بزرگ است زیرا تشخیص عفونت را دشوارتر می کند.

عفونت کروناویروس چیست؟

کروناویروس ها خانواده ای از ویروس ها هستند و SARS-CoV-2 عضو جدید این خانواده است که در دسامبر 2019 در شهر ووهان چین شناسایی شد. این ویروس از یک جهش ایجاد شده است. از این رو، به رغم تمام پژوهش هایی که اخیرا انجام شده است، دانشمندان همچنان باید پژوهش های بسیار بیشتری درباره آن انجام دهند تا با ابعاد مختلف این ویروس آشنا شوند.

کروناویروس جدید از طریق قطرات تنفسی که به واسطه سرفه، عطسه یا حتی تنفس و صحبت کردن پخش می شوند، گسترش می یابد. این قطرات می توانند از فردی به فردی دیگر منتقل شده و یا برای مدتی روی سطوح باقی بمانند و تماس با این سطوح می تواند به انتقال ویروس به میزبان جدید منجر شود.

آنچه کروناویروس جدید را خطرناک ساخته بسیار مسری بودن آن است. در شرایطی که برخی افراد آلوده به این ویروس ممکن است هیچ نشانه ای نداشته باشند، اما نرخ مرگ و میر در افراد مسن یا افرادی با سیستم ایمنی ضعیف بسیار بالا است.

ذات الریه خاموش چیست؟

ذات الریه خاموش یکی از بزرگترین مشکلاتی است که به واسطه کروناویروس جدید شکل می گیرد. این شرایط زمانی رخ می دهد که افراد آلوده شده به ویروس هیچ مشکلی در تنفس خود احساس نمی کنند اما میزان اکسیژن دریافتی آنها به مرور کمتر شده و سطوح اکسیژن در خون آنها بسیار پایین می آید.

به طور معمول، فردی که دارای سطوح پایین اکسیژن است یا برای کمک به تنفس خود باید به دستگاه تنفس مصنوعی متصل شود، در یک وضعیت شوک قرار دارد. در این مواقع، دشواری در تنفس یا فعال شدن مکانیزم هایی برای محافظت از خود توسط بدن عادی است.

با این وجود، در ذات الریه خاموش، عکس این شرایط صادق است. در برخی بیمارستان ها در آمریکا و برزیل، پزشکان با بیماران بسیاری مبتلا به ذات الریه خاموش که حال عمومی آنها خوب به نظر می رسید، مواجه شده اند. این در شرایطی بود که آزمایش سطوح اکسیژن خون یا تصویربرداری پرتو اکس از سینه به شناسایی بیماری در این افراد کمک کرده بود.

هیپوکسی (افت اکسیژن خون) بدون این که بیمار از آن آگاه باشد می تواند پیشرفت کند و این مساله ای جدی است. در نتیجه، افراد بسیاری به طور ناگهانی با مرگ ناشی از عفونت کروناویروس مواجه شده اند.

توضیح چیست؟

متاسفانه، پزشکان و دانشمندان همچنان توضیحی برای ذات الریه خاموش نیافته اند. برخی پزشکان بر این باورند که کروناویروس جدید با حمله به سلول های ریه موجب برخی تغییرات خاص می شود که ریه ها را همچنان قادر به دفع دی اکسید کربن ساخته، اما دریافت اکسیژن را دشوار می کند.

غلظت بالای دی اکسید کربن است که موجب احساس کمبود هوا توسط مغز می شود. زمانی که دی اکسید کربن نسبتا به طور عادی دفع می شود، مغز نیز هیچ پیامی از کمبود اکسیژن دریافت نمی کند.

فرضیه دیگر این است که هر فردی سطح تحمل متفاوتی برای سطوح اکسیژن خون دارد. این می تواند به معنای آن باشد که تشخیص پایین بودن اشباع اکسیژن به طور طبیعی در برخی افراد تا زمانی که به سطوحی خطرناک رسیده باشد، ممکن نیست. کارشناسان حتی فکر می کنند این ممکن است با توانایی ویروس برای ایجاد ترومبوز (لخته خون) مرتبط باشد.

به هر ترتیب، نکته مهم این است که به خاطر داشته باشید ذات الریه خاموش وجود دارد.

اگر نسبت به ابتلا به کروناویروس جدید مشکوک هستید، اندازه گیری سطوح اشباع اکسیژن خون توسط پزشک و حتی تصویربرداری پرتو اکس مواردی هستند که توصیه می شوند. اگر با فردی که به بیماری مبتلا بوده یا افرادی که در معرض خطر بیشتری برای ابتلا قرار دارند، در تماس بوده اید، انجام این آزمایش ها از اهمیت بیشتری برخوردار می شود.

------------------------------------

وزیر بهداشت: در پاییز و زمستان هجمه نسبتا سنگین کرونا و آنفلوآنزا را خواهیم داشت

وزیر بهداشت: در پاییز و زمستان هجمه نسبتا سنگین کرونا و آنفلوآنزا را خواهیم داشتوزیر بهداشت گفت: برآورد ما این است که در پاییز و زمستان شاهد هجمه نسبتاً سنگین همزمان کرونا و آنفلوآنزا باشیم.

به گزارش عصرایران به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، سعید نمکی در نشست معاون اول رییس جمهور با معاونین و مدیران ارشد وزارت بهداشت، اظهار داشت: در مدیریت کرونا با وجود مضایقی که در تحریم‌های ظالمانه و گرفتاری‌هایی که در انتقال تجهیزات از کشور‌های دنیا داشتیم، یک رکورد جدید در تاریخ افتخارات کشور ثبت شد که از یاد هیچ کس نخواهد رفت. شاید هر یکی دو قرن یکبار شاهد پاندمی در سطح جهان باشیم و تا زمانی که آمریکا و اروپا، گرفتار این ویروس نشده بودند، شاید کسی عمق حرکت عظیم مردم ایران را درک نمی‌کرد.

دریافتی از یک میلیارد یورو صندوق توسعه ملی نداشته ایم
او افزود: وقتی کشور‌هایی که با درآمد‌های سرانه چند ده برابری نسبت به ایران، به ویروس کرونا گرفتار شدند و سرمایه گذاری وسیعی برای مهار ویروس کرونا کردند را با ایران که از یک میلیون یورویی که مقام معظم رهبری موافقت کردند هنوز چیزی نصیب مان نشده، مقایسه می‌کنیم به ارزش کار ایران در مدیریت بیماری کرونا پی می‌بریم و همواره به همکاران و دوستان می‌گویم که همت والا، لطف الهی، دل‌های پر از مهربانی، دست‌های پر از همت و غیرت باعث شد که رکورد تاریخی را برای کشور، ثبت کنیم.


بیشتر بخوانید....

آیا کرونا ارتباطی به طلبه‌های چینی و قم داشت؟ (فیلم)

وزیر بهداشت: چگونگی برگزاری نماز جماعت در مناطق سفید/ وضعیت کنکور/ تا مطمئن نشویم زیارتگاه ها باز نمی‌شوند

وزیر بهداشت: توانسته‌ایم شیوع کرونا را مهار کنیم/ممکن است به پیک وحشتناک برگردیم


وزیر بهداشت یادآور شد: هر روز ابعاد جدیدی از این ویروس، شناخته می‌شود. تا چند روز پیش، ادعا می‌شد که کودکان علائم چندانی از بیماری ندارند و بدحال نمی‌شوند، اما انگلیس دیروز گزارش کرد که تعدادی از کودکان در این کشور با استفراغ شدید و التهابات شدید در بخش مراقبت‌های ویژه، بستری شده اند و به احتمال قوی، مربوط به کووید ۱۹ است؛ بنابراین هر روز افق‌های جدیدی در مورد این بیماری باز می‌شود و پیشنهاد ما این است که در حوزه تحقیقات، بودجه مناسبی در نظر گرفته شود.

راه اندازی برج دیده‌بانی بیماری‌ها
نمکی افزود: کاری که ما به دنبال آن هستیم، ایجاد CDC یا مرکز مراقبت و کنترل بیماری‌ها است که تا امروز در کشور چنین ساختاری وجود نداشته، اما برج دیده بانی برای بیماری‌ها در کشور نداریم و به شدت به دنبال ایجاد این مرکز هستیم که در آن هم تحقیقات در مورد بیماری‌های واگیر و غیرواگیر انجام شود و هم اینکه تیم‌های مراقبتی به محض روشن شدن شعله آتش بیماری بتوانند آن را خاموش کنند.

وی تاکید کرد: طرح بسیج ملی مبارزه با کرونا، بار سنگین بر روی بیمارستان‌ها را برداشت. درست است که در طرح تحول نظام سلامت تخت‌های بیمارستانی فراوانی ایجاد کردیم، اما تعداد تخت بیمارستانی در ایران به ازای هر هزار نفر جمعیت، ۱.۶ است در حالیکه این شاخص در فرانسه ۷.۷ و در بدترین شرایط در کشور‌های اروپایی ۵ تا ۷ برابر ما تخت بیمارستانی و ۳ تا ۴ برابر ما پرستار و نیروی کمکی به ازای هر تخت بیمارستانی دارند، اما آنچه به کمک ما آمد، اجرای این طرح بود.

رمزگشایی ابعاد پنهان کرونا نیازمند بودجه قابل توجه
وزیر بهداشت گفت: ویروس کرونا هنوز برای جهان ناشناخته است و ابعاد پنهان زیادی دارد که رمزگشایی از هر بخش آن نیازمند تحقیقات گسترده است و کشور باید برای این کار، بودجه قابل توجهی اختصاص دهد. هر قدر بتوانیم از این ویروس رمزگشایی کنیم و رفتارهای آن را شناسایی کنیم، در مقابله با آن موفق تر خواهیم بود.

نمکی افزود: طرح بسیج ملی مبارزه با کرونا فقط در ایران اجرا شد آن هم به واسطه تجاربی که از طرح بسیج ملی کنترل فشارخون داشتیم و بستر اصلی اجرای این طرح نیز پرونده الکترونیک سلامت بود که سال گذشته در وزارت بهداشت ایجاد شد. ریل اصلی کار ما، پرونده الکترونیک سلامت بود. در این طرح شاهد کاهش قابل توجه مرگ و میر‌های کووید ۱۹ در کشور بودیم و بار بیمارستان‌ها کاهش یافت.

وزیر بهداشت، شناسایی در مراحل اولیه بیماری، ایزوله و جدا کردن افراد مبتلا از سایرین و شکستن زنجیره انتقال کرونا را از اهداف طرح بسیج ملی مبارزه با کرونا دانست و گفت: در کشور ۱۲۰۰ مرکز ۱۶ ساعته سرپایی برای پذیرش افراد مشکوک و تشخیص بیماری در مراحل اولیه با حدود ۴۰۰ هزار نیروی انسانی ایجاد شد و به طور مداوم با مردم در ارتباط بودند و در این طرح، حدود ۹۰۰ هزار نفری که به این مراکز دعوت شدند، ۹ هزار نفر معادل یک درصد به بیمارستان‌ها ارجاع شدند و فقط ۰.۶۷ درصد از آن‌ها بستری شدند.

وی تاکید کرد: در همه کشور‌های دنیا، اقتصاد به حمایت از سلامت می‌آید و به وزیر بهداشت می‌گویند که بخش‌های اقتصادی پشتیبان شما ست، اما در ایران، وزارت بهداشت از اقتصاد حمایت کرد. همه جای دنیا، اقتصاد خانوار دیرتر از اقتصاد کلان آسیب می‌بیند، اما در ایران، اولین جایی که آسیب می‌بیند، اقتصاد خانوار و کسبه و مشاغل مختلف است.

برای وزیر بهداشت بهترین حالت، تعطیلی مشاغل است

نمکی گفت: برای وزیر بهداشت بهترین حالت، تعطیلی مشاغل است، اما در کشور ما ۷۰ نفر به صورت شبانه روزی برای مشاغل مختلف، پروتکل بهداشتی تهیه کردند و این طرح، برای اولین بار در دنیا اتفاق افتاد که مشاغل به کم خطر، با خطر متوسط و پرخطر تقسیم شدند و برای همه آنها، پروتکل‌های بهداشتی تهیه و تدوین شد.

وزیر بهداشت اظهار داشت: در مدت شیوع کرونا در کشور، هیچ بیماری معطل تخت بیمارستانی و پزشک نبود و هیچ اولویت سن، گروه و یا جنسیتی برای بیماران قائل نشدیم در این مدت، زن و مرد ۱۰۸ و ۹۲ ساله در بیمارستان‌ها بهبودی یافتند و ترخیص شدند و از طرفی بیماران غیرکرونایی نیز پشت در بیمارستان‌ها نماندند.

همزمانی کووید ۱۹ و آنفلوآنزا در پاییز و زمستان

نمکی خاطرنشان کرد: کرونا، ویروسی نیست که بتوانیم در مورد آینده آن قضاوت کنیم. برآورد ما و همکاران مان این است که در پاییز و زمستان شاهد هجمه نسبتا سنگین همزمان کووید ۱۹ و آنفلوآنزا باشیم و باید برای آن زمان خودمان را به شدت آماده کنیم. سال گذشته ۳۰۰ هزار دوز واکسن آنفلوآنزا برای گروه‌های پرخطر وارد کردیم.

وزیر بهداشت در پایان تاکید کرد: برای امسال نیازمند ذخیره استراتژیک واکسن آنفلوآنزا، دارو، تجهیزات پزشکی، بیمارستان‌های آماده و تقویت نیروی انسانی هستیم. باید ذخیره کافی از لوازم حفاظت فردی برای پرسنل وزارت بهداشت در انبار‌ها داشته باشیم و در مورد استخدام نیروی پرستاری و نیروی بهداشتی باید توجه ویژه‌ای از سوی دولت شود.

بیل گیتس: زندگی به این زودی به شرایط عادی بازنخواهد گشت

گیتس وعده داد، بنیاد خیریه او و همسرش "ملیندا" حاضر است بودجه تولید انبوه میلیاردها واکسن کرونا ویروس را تامین کند.

"بیل گیتس" مدیر عامل مستعفی شرکت مایکروسافت و دومین فرد ثروتمند جهان گفته است با وجود ویروس کرونا زندگی عادی در کره زمین ممکن نخواهد بود و بازگشت زندگی انسان‌ها به روال سابق زمان خواهد برد.

به گزارش عصرایران ، این کارآفرین آمریکایی در مصاحبه‌ای با نشریه فایننشال تایمز بریتانیا، بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا را به یک جنگ جهانی تشبیه کرده با این تفاوت که در این جنگ همه مردم دنیا در یک جبهه قرار دارند.

بیل گیتس با تاکید بر اینکه هنوز زمان زیادی می‌برد تا زندگی انسان‌ها به روال سابق بازگردد گفت؛ این مساله ارتباط مستقیمی به توسعه انجام آزمایش‌های تست کرونا از سویی و پیشرفت در ساخت واکسن کرونا از سوی دیگر دارد و مادامی که واکسن این بیماری و تست ارزان و آسان آن در اختیار انسان‌ها نباشد، وضعیت به حالت عادی بازنخواهد گشت.

بیل گیتس/ عکس آرشیوی/ خبرگزاری فرانسه

بیل گیتس: زندگی به این زودی به شرایط عادی بازنخواهد گشت/ همه سرمایه‌ام را برای مبارزه با کرونا گذاشته‌ام

گیتس در این مصاحبه با تاکید بر اینکه "متاسفانه با شیوع ویروس کرونا بزرگ‌ترین کابوس زندگی من به تحقق پیوست" وعده داد اگر واکسن کرونا ویروس جدید (کووید 19) کشف شود بنیاد خیریه او و همسرش "ملیندا" حاضر است بودجه تولید انبوه میلیاردها واکسن را تامین کند.

گیتس تاکید کرد بنیاد خیریه بیل و ملیندا گیتس پس از پاندمی کرونا ویروس جدید، تمام سرمایه 40 میلیارد دلاری خود را صرف مبارزه با این پاندمی خواهد کرد.

بنیاد خیریه بیل و ملیندا گیتس ثروتمندترین بنیاد خیریه در جهان محسوب می‌شود.

گیتس در این مصاحبه تاکید کرد نگرانی او این است که در صورت ادامه دار شدن بحران کرونا ویروس اقتصاد جهانی ضرری دهها تریلیون دلاری متحمل شود.

او گفت: شما پس از این سال‌ها اقتصادهایی خواهید داشت که سطح فعالیت آن به شدت کاهش یافته است.. به طور قطع ده‌ها تریلیون دلار ضرر اقتصاد جهانی است. اگر 6 ماه پیش از من سؤال می‌کردید، من حتی فکر نمی‌کردم چنین چیزی امکان پذیر باشد. "

گیتس تاکید کرد بنیاد خیریه او و هسمرش تا اینجای کار 250 میلیون دلار برای مبارزه با ویروس کرونا صرف کرده است.

مدیر عامل مستعفی مایکروسافت در ادامه از "سازمان بهداشت جهانی" در برابر حملات ترامپ دفاع کرد و گفت: " این سازمان اهمیت بسیار زیادی دارد و باید در دوران شیوع جهانی بیماری "کووید 19" از حمایت بیشتری برخوردار شود."

او همچنین در مصاحبه دیروز (یکشنبه) با برنامه "فرید زکریا" در شبکه سی‌ان‌ان، در  واکنش به اصرار ترامپ برای بازگشایی هر چه زودتر کسب و کارها در آمریکا گفت: این مساله تابعی است از امکان انجام تست‌های پرشمار از شهروندان آمریکا و مادامی که امکان تست از جمعیت قابل توجهی از شهروندان آمریکا نباشد، بازگشایی کامل کسب و کارها خطرناک است.

_____________________

بیشتر بخوانید:

"بیل گیتس" کیت‌های خانگی تست کروناویروس را ارائه می‌دهد

ادعای مشاور سابق ترامپ: شیوع کرونا کار "بیل گیتس" است

بیش از ۳۰ درصد بیماران مبتلا به کرونا علائم عصبی نیز دارند

بیش از ۳۰ درصد بیماران مبتلا به کرونا علائم عصبی دارندنتایج نهایی طرح‌های پژوهشی محققان مرکز مطالعات علم و فناوری دانشگاه تربیت مدرس حاکی از آن است که بیش از ۳۰ درصد بیماران مبتلا به کرونا ویروس علایم عصبی دارند.

به گزارش ایسنا، دکتر سعید سمنانیان، رییس مرکز مطالعات علم و فناوری دانشگاه تربیت مدرس ضمن بیان این مطلب به نتیجه مطالعات پژوهشی در خصوص عوارض کرونا ویروس اشاره کرد و گفت: بیماری کووید ۱۹ که ناشی از آلودگی انسان توسط نوعی کرونا و ویروسی به نام سارس کووید ۲ است، معمولا با علائمی نظیر تب، سرفه‌های خشک، گاهی مشکلات تنفسی شناخته می‌شود، اما تحقیقات اخیر تنفسی نشان داده است که در بیش از ۳۰ درصد بیماران علاوه بر سیستم تنفسی، عفونت در سیستم عصبی نیز ایجاد می‌شود.

به گفته وی، ساختارهای ویژه‌ای از سیستم اعصاب مرکزی، به‌ویژه مغز، در مقابل عفونت‌های ویروسی محافظت می‌کنند، با این حال ویروس کرونا می‌تواند از راه‌هایی که به درستی شناخته نشده‌ است، خود را به سیستم عصبی برساند که یکی از این محتمل‌ترین راه‌ها از طریق بینی است.

رییس سابق دانشگاه تربیت مدرس، ادامه داد: در بخش فوقانی بینی لایه مخاطی وجود دارد که حاوی سلول‌های گیرنده بویایی است، این سلول‌ها مستقیما با سلول‌های عصبی مسیر بویایی در ارتباط بوده و از این طریق پیام بویایی را به مغز می‌رسانند، بنابراین اگر فردی در محیطی آلوده قرار گیرد ویروس کرونا به دنبال استنشاق وارد بینی می‌شود، این احتمال وجود دارد که ویروس از طریق مخاط بویایی خود را به سیستم اعصاب مرکزی رسانده و عفونت‌های مغزی را ایجاد کند.

به گفته این پژوهشگر، یکی از مهم‌ترین نواحی مغز که به وسیله این دسته از ویروس‌ها دچار عفونت می‌شود، ناحیه‌ای در قسمت پایین مغز به نام "بصل‌النخاع" است. این ناحیه حاوی نورون‌هایی است که در کنترل عملکرد سیستم تنفس و قلب و عروق نقش دارد.

رییس مرکز مطالعات علم و فناوری دانشگاه تربیت مدرس، اظهار کرد: ایجاد عفونت و در نتیجه اختلال در عملکرد نورون‌ها می‌تواند مشکلات تنفسی بیماری مبتلا به کرونا را تشدید کند، از طرفی دیگر در نتیجه آسیبی که ویروس‌ها به سیستم تنفسی وارد می‌کنند، کارایی این سیستم برای تبادل گازهای تنفسی کاهش یافته و به دنبال آن میزان اکسیژن خون کم می‌شود.

وی تاکید کرد: کمبود اکسیژن خون می‌تواند منجر به اختلال در عملکرد مغز شود، از جمله علائم ناشی از آسیب سیستم عصبی در بیماران مبتلا به کووید ۱۹ شامل سردرد، اختلال در هوشیاری، سرگیجه، تشنج، کاهش حس‌های چشایی و بویایی، گزگز اندام‌ها و اختلالات عروق مغزی می‌شود.

سمنانیان خاطر نشان کرد: اختلال در کارکرد سیستم عصبی و مغز ممکن است اثراتی درازمدت به دنبال داشته باشد و این آثار حتی پس از بهبود نشانه‌های بیماری در فرد دیده می‌شود، به همین جهت توصیه می‌شود هنگام شیوع ویروس کرونا و به هنگام حضور در محل‌های آلوده از ماسک استفاده شود تا علاوه بر حفاظت سیستم تنفسی جلوی مهم‌ترین مسیر ویروس به سیستم عصبی مرکزی نیز گرفته شود.

8268270318