واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

همه مردم حتی در فضای باز هم ماسک بزنند

رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری تأکید کرد: تا زمانی که شرایط به ثبات واقعی نرسیده و همچنان مرگ و میرها ادامه دارد همه افراد ماسک را حتی در فضای آزاد نیز استفاده کنند.

ماسک

به گزارش ایسنا، دکتر طبرسی با تأکید بر اینکه مردم باید پروتکل‌های بهداشتی را جدی بگیرند و همچنان رعایت کنند گفت: امیدواریم با پوشش گسترده تر واکسیناسیون شاهد اخبار امیدوارکننده تری در آینده باشیم.

وی با بیان اینکه جهش ویروس کرونایی قدرت انتقال را بیشتر کرده است افزود: وجود ذرات معلق کرونا در هوا و انتقال آن در فضاهای بسته از همان ابتدای شیوع این بیماری مطرح بود. خیلی افراد با اینکه همه جا ماسک می‌زنند و مهمانی هم نرفتند اما به دلیل استفاده از آسانسور کرونا گرفتند.

رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری درمورد انتقال ویروس از سطوح به انسان گفت: اگر دست افراد به محیط و سطوح آلوده به ویروس برخورد داشته باشد باید مرتبا دستها را شسته و ضدعفونی کنند و دست به چشم و دهان نزنند و در عین حال از ماسک هم استفاده کنند.

وی در گفت‌وگویی رادیویی عنوان کرد: اگر این ویروس از تاریخ ویروسهای دیگر تبعیت کند بعد از دو سال چرخش و انجام واکسیناسیون احتمالا و تا یک سال دیگر از چرخش خواهد افتاد.

محققان: کرونا حجم ماده خاکستری مغز را تغییر می‌دهد

براساس مطالعه جدیدی که توسط محققان دانشگاه ایالتی "جورجیا" و موسسه فناوری جورجیا انجام شده است حجم ماده خاکستری مغز در بیماران مبتلا به کووید-۱۹ که تحت روش اکسیژن درمانی قرار گرفته و تب را تجربه کرده‌اند در لوب پیشانی مغز کاهش یافته است.

محققان: کرونا حجم ماده خاکستری مغز را تغییر می‌دهد

به گزارش ایسنا و به نقل از مدیکال اکسپرس، یافته‌های این مطالعه نشان داد که کاهش حجم ماده خاکستری مغز با میزان وخامت حال بیماران مبتلا به کووید-۱۹(حتی شش ماه پس از ترخیص از بیمارستان) ارتباط دارد.

ماده خاکستری برای پردازش اطلاعات در مغز حیاتی است و غیرطبیعی بودن حجم ماده خاکستری ممکن است بر عملکرد و ارتباط نورون‌ها تأثیر بگذارد. این مطالعه نشان می‌دهد ماده خاکستری در شبکه قدامی می‌تواند یک منطقه اصلی برای درگیری مغز در اثر ابتلا افراد به کووید-۱۹ باشد.

محققان این مطالعه اسکن توموگرافی کامپیوتری، سن، جنسیت و بیماری ۱۲۰ بیمار دارای علائم عصبی از جمله ۵۸ بیمار مبتلا به کووید-۱۹ حاد و ۶۲ فرد که به کووید-۱۹ مبتلا نبودند را تجزیه و تحلیل کردند. آنها از تحلیل مورفومتری مبتنی بر منبع استفاده کردند.

"کوایکوآی دوان"(Kuaikuai Duan) اولین نویسنده این مطالعه گفت: علم نشان داده است که ساختار مغز بر عملکرد آن تأثیر می‌گذارد و غیر طبیعی بودن بخش‌هایی از مغز که در تصویربرداری مشخص می‌شود، به عنوان یکی از تاثیرهای اصلی کووید-۱۹ شناخته شده است.

تجزیه و تحلیل‌ داده‌ها نشان داد ماده خاکستری مغز بیمارانی که حال آنها در اثر ابتلا به این بیماری بسیار وخیم بوده است، کاهش یافته است. گفتنی است حجم ماده خاکستری در بیمارانی که تحت اکسیژن درمانی قرار گرفته بودند نیز در مقایسه با بیمارانی که اکسیژن درمانی دریافت نکرده بودند، نیز به میزان قابل توجهی کاهش یافته بود. ماده خاکستری مغز بیمارانی که تب داشتند نیز در مقایسه با بیمارانی که تب را تجربه نکرده بودند، به طور قابل توجهی کاهش یافته بود. نتایج نشان می‌دهد کووید-۱۹ ممکن است از طریق تب یا کمبود اکسیژن بر شبکه پیشانی- گیجگاهی تأثیر بگذارد.

یافته‌ها نشان داد که تغییرات ماده خاکستری در ناحیه پیشانی مغز ممکن است زمینه ساز ظهور اختلالات خلقی باشد که این موارد نیز معمولاً در بیماران مبتلا به کووید-۱۹ مشاهد می‌شود.

ساختارِ چاپلوسی در جهانِ سوم

نوشتاری از دکتر محمود سریع القلم
92 درصد مردم ژاپن برای بخش خصوصی کار می‌کنند. این در حالی است که معاش و زندگی اقتصادی 77 درصد مردم کوبا در بخش دولتی است.

عصرایران؛ دکتر محمود سریع القلم ( استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی و پژوهشگر توسعه) - چاپلوسی در ذاتِ بشر است؟ بررسی جوامعی مانند کرۀ جنوبی، دانمارک، سنگاپور و سوئیس شکی به جای نمی‌گذارد که انسان ها چاپلوسی را می آموزند.ساختارِ چاپلوسی در جهانِ سوم

شاید چاپلوسی با دروغ، حیله گری، اغراق، ترس و عصبانیت فرقی نداشته باشد زیرا که عموم این ویژگی‌های منفی را انسان‌ها در ساختارهایی که زندگی می‌کنند، می‌آموزند، به آن عادت می‌کنند، در ناخودآگاهشان به طور خودکار وارد می‌نمایند و سپس به نسل‌های بعدی منتقل می‌کنند.

از این رو، اگر بخواهیم ساختار چاپلوسی را واکاوی کنیم ضرورتاً باید محیطی را مطالعه کنیم که انسان‌ها در آن پرورش یافته و این عادت را درونی می‌کنند. تعریفِ استاندارد چاپلوسی (Sycophancy)، بزرگ نشان دادن، خاص معرفی کردن و موفق جلوه دادن یک مقام دولتی یا معروف برای کسبِ امتیاز است.

هرچند امتیاز می‌تواند شامل موارد مختلفی باشد ولی انتهای چاپلوسی، دسترسی به پول و امکانات مادی است. اگر هدفِ اولیه چاپلوسی را به قدرت رسیدن وسِمَت پیدا کردن تلقی کنیم، خودِ سِمت و مقام نیز به پول، امکانات و تسهیلات منتهی می‌شوند. به نظر می‌رسد چاپلوسی را می‌توان در دو علتِ زیر واکاوی کرد:

الف: ساختار اقتصادی یک کشور

تقریباً عموم کشورهای جهانِ سوم دارای اقتصاد دولتی هستند. به این معنا که فرصت‌های ثروتمند شدن، سرمایه‌گذاری، دسترسی به امکانات و تضمین معاش در زندگی با نوعی ارتباط با دستگاه دولتی آمیخته است.

اگر شهروندی در نروژ، آلمان، ژاپن و کره جنوبی، که کشورهای توسعه یافته قلمداد می‌شوند، بخواهد ثروتمند شده یا از امکانات مالی و تضمین معاش بهره‌مند شود، ضروری است که خود به تاسیس و مدیریت یک بنگاه اقتصادی مبادرت ورزد. دولت و حاکمیت در این کشورها، قانونگذار و مجری قانون و ناظر بر مقررات هستند و ثروت توزیع نمی‌کنند.
اما در نیجریه، اردن یا بولیوی، ثروت و امکاناتِ کشور در اختیار دستگاه دولتی است. اقتصادِ دولتی و گسترۀ وسیع امکانات دولتی در ذات خود، چاپلوسی را پرورش می‌دهند.

اتفاقاً دولت‌های جهان سوم به خوبی متوجه شده اند که آبراهام مازلو سخن دقیقی می‌گوید که اولین و فوری‌ترین نیاز انسان‌ها به پول، اشتغال، مسکن و غذا است. اگر دولتی این نیازهای اولیه را به دست گیرد و کنترل و شدت و ضعف تامین این نیازها در اختیار دستگاه‌های دولتی باشد به راحتی می‌تواند جامعه را تحت قیمومیت خود در آورد.

این ساختار اقتصادی به عنوان مثال در کوبا، تفاوت‌های کهکشانی با ژاپن دارد که هزاران کارآفرین فکر می‌کنند، نوآوری می‌کنند و در بنگاه‌های خود، ده‌ها هزار نفر را به موجب مهارت و تخصص استخدام می‌کنند به طوری که 92 درصد مردم ژاپن برای بخش خصوصی کار می‌کنند.
این در حالی است که معاش و زندگی اقتصادی 77 درصد مردم کوبا در بخش دولتی است. کرۀ جنوبی هم‌اکنون یکی از رقابتی‌ترین، حرفه‌ای‌ترین و تخصصی‌ترین کشورها در جهان محسوب می‌شود. بی دلیل نیست که 90 درصد مردم آن برای بخش خصوصی کار می‌کنند.

در آلمان و آمریکا نیز حدود 87 درصد مردم در استخدامِ بخش خصوصی هستند. البته این تحلیل به آن معنا نیست که در سوئیس، آلمان یا کرۀ جنوبی، چاپلوسی تعطیل است بلکه فرهنگ و رفتارِ مسلط نیست (Mainstream) و درصدِ قابل توجهی از مردم می‌آموزند و در ناخودآگاه آن‌ها ثبت می‌شود که معیشت و امکانات در زندگی، نتیجۀ کار، زحمت و رقابتِ فکری است.

سرنوشتِ ملت‌ها با فرهنگ، خُلقیات و اندیشه‌های اکثریت آن‌ها شکل می‌گیرد. در همه کشورها، متقلب، حیله‌گر، فاسد، چاپلوس، دروغگو، قانون شکن، ناجوانمرد و بی پِرنسیپ وجود دارد اما سوال این است که آیا این گروه 80 درصد جامعه است یا 10 درصد جامعه؟ طبعاً با 80 درصد حیله‌گر نمی‌توان جامعه ای سالم بنا کرد.

چاپلوسی

ب: فرصت‌های شهرت و کسب اعتبار

اگر فرصت شهرت و اعتباریابی در هنر، علم، نویسندگی، ادبیات و هر نوع فعالیتِ اجتماعی و مدنی با نظارت، امکان‌یابی و منابع مالی انحصاری نهادهای دولتی آمیخته شده باشد خود به خود در ذات خود درجه‌ای از تمجید‌های بی‌پایه، استفاده از واژگان اغراق آمیز و چاپلوسی را به همراه خواهد داشت.

موقعیتِ ملی و جهانیِ فیلسوف آلمانی یورگن هابرماس، ارتباطی به دولت آلمان ندارد. موقعیت بازیگر سینما آنتونی هاپکینز، ارتباطی به دولت انگلستان یا آمریکا ندارد. موقعیت رمان نویس ژاپنی‌ها روکی موراکامی، ارتباطی به دولت ژاپن ندارد. توماس فریدمن اعتبار روزنامه نگاری خود را از دولت آمریکا اخذ نکرده است. دولت انگلستان در شوکتِ تاریخی آلفرد هیچکاک نقشی ایفا نکرد.

اگر در ناخودآگاه جامعۀ هنرمندان، نویسندگان، دانشگاهی‌ها و حرفه‌ای‌های دیگر رسوب کرده باشد که راهِ دستیابی به پول و شهرت از طریق ارتباطات دولتی است، خود به خود توجیه‌های اغراق‌آمیز، موفق خطاب کردن مدیران ناکارآمدِ دولتی، نادیده گرفتن Fact ها، تحریفِ آمار، طرح ارادت‌های غیر واقعی و تایید بی‌پایۀ مدیران دولتی، به فرهنگ عمومی تبدیل می‌شود. افراد می‌آموزند که پله‌های ترقی را با استفاده از واژگان پر طمطراق و تعظیم و قیام در برابر مدیران، می‌توان راحت و بی هزینه طی نمود.

در کشورهای جهان سوم که نهادِ دولت بر هر نوع ارتقایی تسلط و نظارت دارد، این فرهنگ به تدریج عمومی شده و شهروندان با محافظه کاری و لطیفه گویی از آن عبور می‌کنند. در دستگاه‌ها و وزارت‌خانه‌هایی که منابع مالی قابل توجه و ارزهای خارجی در اختیار دارند، صنعتِ چاپلوسی پیشرفته‌تر شده و غلظتِ فریب و میزانِ تمجید پیچیده تر می‌شوند. متملق مثلاً مدیر را در خواب می‌بیند یا موفقیت‌هایی را به او نسبت می‌دهد که اصلاً وجود خارجی ندارند. بعد از مدتی، متملق و دریافت کنندۀ تملق هر دو در توهم زندگی می‌کنند.

این در حالی است که خانم مِرکل با مدیریتی آرام و محاسبه شده‌ای در شرایط بحرانی اعم از سیاسی و اقتصادی اروپا، در معرض چنین تملقاتی قرار نگرفته است. مردم آلمان بر اساس وظایف قانونی، خانم مرکل را ارزیابی می‌کنند و معمولاً در جامعه ای مانند آلمان، متملق طرد می‌شود.

چند نکته: چاپلوسی محصول ساختارهای ناکارآمد و متمرکز است. به میزانی که در یک جامعه، امکانات، منابع و فرصت‌ها متمرکز و نزد دولت باشند، به همان میزان می‌توان انتظار داشت چاپلوسی در فرهنگ، عمومی گردد.

تمرکز در ذات خود، بی عدالتی می‌آورد؛ چه این تمرکز نزد دولت باشد چه تمرکزِ ثروت نزد یک درصدِ جامعه. از این رو برای اندازه گیری پیچیدگی و غلظتِ چاپلوسی، فهمِ ساختارِ اقتصادی یک جامعه، قدمِ اولِ شناخت است.

متملق به یک امیدی تملق می‌کند: یا می‌خواهد به سمت و مقام و قدرت برسد یا در نهایت به پول و امکانات و ثروت و منابع ارزی و حقِ ماموریت. در هر دو صورت، چاپلوس می‌خواهد نیازهای خود را برآورد کرده و احیاناً به امکانات و قدرت بیشتر، طمع دارد.

در عین حال، در کشورهای جهانِ سوم که تمرکز ثروت و قدرت وجود دارد، یک اتفاقِ تعیین کنندۀ دیگری نیز شکل می‌گیرد: ظهورِ یک اکثریتِ ضعیف با اعتماد به نفس بسیار پایین. چاپلوس در عین اینکه طمع دارد و محتاج است از مناعت طبع و شخصیت والا برخوردار نیست. حاضر است به هر رفتاری تن دهد، تا سمت خود را حفظ کند و به رقم‌های بالاتری برسد. چاپلوس آگاهانه دروغ می‌گوید و حیله به کار می‌برد. چاپلوس و دریافت کنندۀ چاپلوسی، هردو محصولِ یک ساختار معیوبِ اقتصادی و فرهنگی هستند.

یک نظامِ اقتصادی سالم، شهروندانِ سالم به ارمغان خواهد آورد. اقتصادِ سالم، ثبات سیاسی نیز به همراه می‌آورد. عدالت اجتماعی نیز در سایه اقتصادی سالم به دست می‌آید. مادامی که کشورهای جهان سوم، پارادایم حکمرانی خود را بر تمرکز ثروت، قدرت و رانت بنا کرده باشند نه تنها نمی‌توان در انتظارِ شهروندانِ مدنی نشست، بلکه اهدافی مانند آزادی فکری و دموکراسی نیز رویایی بیش نخواهند بود.

کارِ لازم فرهنگی در جهان سوم این است که تملق و فرصت طلبی در فرهنگ عمومی مذموم شناخته شوند. اما کلیدِ تقابل با چاپلوسی، سالم سازی ساختار اقتصادی از یک طرف و اعتباریابی اشخاص از طریق زحماتِ خود آنها از طرف دیگر است.

بحران انباشت سرمایه؛ پایدارترین بحران/ عباس عبدی

در باره بحران‌های هر جامعه باید به چند نکته بسیار مهم توجه کرد. اول پایداری بحران است. کرونا یک بحران جهانی است. حدود ۱۶ ماه طول کشیده و احتمالاً تا پایان سال جاری نیز کمابیش در همین ابعاد باشد ولی در هر صورت و به احتمال قوی با افزایش استفاده از واکسن، این بحران حل یا از شدت آن بسیار کم خواهد شد. 
بحران انباشت؛ پایدارترین بحران/ عباس عبدیعباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: هر جامعه‌ای در برخی از مقاطع تاریخی خود با بحران مواجه می‌شود. عبور از این بحران‌ها هدف اصلی سیاست‌گذاران خواهد بود. مشروط بر اینکه در درجه اول به اصل وجود آن پی ببرند، و سپس راه‌حل مناسب آن را پیدا کرده و مردم را به پیمودن آن راه قانع و همراه کنند. 
 
در باره بحران‌های هر جامعه باید به چند نکته بسیار مهم توجه کرد. اول پایداری بحران است. کرونا یک بحران جهانی است. حدود ۱۶ ماه طول کشیده و احتمالاً تا پایان سال جاری نیز کمابیش در همین ابعاد باشد ولی در هر صورت و به احتمال قوی با افزایش استفاده از واکسن، این بحران حل یا از شدت آن بسیار کم خواهد شد. 
 
در مقابل گرم شدن هوا، یک بحران به نسبت پایدار است و گمان نمی‌رود که در کوتاه‌مدت تغییری کند و باید برنامه‌های به نسبت طولانی‌مدت برای آن تدوین و اجرا کرد.
 

گستره بحران

 
ویژگی دوم، گستره بحران است. بحران سیل سال ۱۳۹۸ بسیار جدی و عمیق بود ولی گستره آن نه بین‌المللی بود و نه حتی کشوری، چند استان را درگیر خود کرد. در حالی که کرونا هم بین‌المللی است و هم فراگیر ملی، و هیچ نقطه‌ای از کشور مصون از آن نخواهد بود.
 

زنجیره بحران‌ها

 
ویژگی سوم زنجیره بحران‌ها است. گرم شدن آب و هوا یک اثر یک‌نواخت بر زندگی بشر دارد و در شرایط عادی موجب بحران‌های دیگر نمی‌شود. ولی کرونا فرق دارد. به سرعت موجب فقر و بیکاری می‌شود و این مشکلات خود نیز بحران‌های جدیدی هستند و ممکن است به منشاء شکل‌گیری زنجیره بحران‌های جدید ختم شوند. 
 
برخی از کشورها قدرت کافی برای جلوگیری از انتقال بحران را دارند. کشورهای با اقتصاد قدرتمند، می‌توانند برای مدتی مانع از شکل‌گیری فقر در اثر کرونا شوند و اجازه ندهند که بحران بیکاری و فقر نیز به کرونا اضافه شود ولی بسیاری از کشورها قادر نیستند که مبارزه موثری با بحران کرونا داشته باشند، بدون اینکه تن به بحران فقر و بیکاری بدهند، در نتیجه با شکل‌گیری زنجیره‌ای از بحران‌ها مواجه خواهند شد.
 
ویژگی بعدی، وجود تعدد و تلاقی بحران‌های مستقل از یکدیگر است. مثل جامعه‌ای که با کرونا مواجه باشد، هم‌زمان فقر و بیکاری نیز در وضعیت قرمز باشد، یا دچار بحران اجتماعی و بی‌اعتمادی یا فقدان انسجام سیاسی و اجتماعی یا تحریم و مشکل روابط خارجی نیز باشد و...
 
بحران کرونا

جامعه ما با مجموعه‌ای از بحران‌ها مواجه است

 
با این مقدمه طولانی باید گفت که جامعه ما با مجموعه‌ای از بحران‌ها مواجه است که از یک سو متعدد هستند و یکدیگر را تشدید می‌کنند. از سوی دیگر عدم حل هر کدام منجر به بحران‌های دیگر می‌شود. به علاوه بحران‌هایی هستند که سراسری بوده و گستره بزرگی را درگیر می‌کنند ولی از حیث پایداری تا حدی متفاوت هستند. 
 
هدف این یادداشت معرفی بحرانی است که از همه پایدارتر و دارای اثرات عمیق‌تر و ایجادکننده زنجیره‌ای از بحران‌های دیگر است. این بحران چیزی نیست، جز بحران انباشت سرمایه. که با توجه به شرایط فعلی و عمومی کشور در کوتاه‌مدت قابل حل نیست، و نیز همه ابعاد زندگی مردم و جامعه را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. سرعت و قدرت انتقالش به زمینه‌ها و زنجیره بحران‌های دیگر بسیار بالا است. 
 
در حقیقت اگر بخواهیم چند شاخص مهم برای توصیف یک جامعه معرفی کنیم، به طور قطع یکی از آنها شاخص پس‌انداز و سرمایه‌گذاری است. شاخصی که نشان‌دهنده کیفیت سلامت اقتصادی جامعه، امید به آینده و کارکرد درست اقتصاد نیز هست. شاخصی که حداقل مقدار آن برای جبران استهلاک لازم است تا جامعه در وضعیت رشد صفر حفظ شود. 
 
جامعه‌ای که نرخ انباشت سرمایه و سرمایه‌گذاری آن حتی نتواند استهلاک را جبران کند به قهقرا میل خواهد کرد. به طور معمول نرخ استهلاک را در بیش‌تر موارد حدود ۱۰ درصد منظور می‌کنند.
 
اگر بخواهیم رشد اقتصادی متعارفی داشته باشیم به طوری که رشد جمعیت را پوشش دهد و سالانه به طور متوسط تا ۵ درصد نیز به بهبود وضع مردم کمک کند، باید دو اقدام اساسی را انجام داد. اول بالا بردن پس‌انداز یا سرمایه‌گذاری، دوم بالا بردن بهره‌وری. 
 
اکنون در وضعی هستیم که این دو شاخص در مسیر عقب‌گرد هستند. برخی معتقدند که در سطح جبران استهلاک نیز نیستیم. برای تحقق این دو هدف نیازمند تغییرات بزرگ در سیاست خارجی، مدیریت اقتصادی و حکمرانی داخلی هستیم. اینها هم انجام شود سال‌ها طول خواهد کشید که مسأله انباشت سرمایه در مسیر درست قرار گیرد و جامعه از بحران آن خارج شود. 
 
در غیر این صورت آثار این بحران هر روز عمیق‌تر شده و به سایر حوزه‌ها نیز سرایت کرده و آنها را عمیق‌تر می‌کند. یکی از اهداف توافق با چین حل این بحران است. در حالی که با توجه به وضعیت موجود و فقدان چشم‌اندازی در تغییر، این توافق اگر هم به نتیجه برسد می‌تواند یک آرام‌بخش موقتی باشد و بحران را تشدید کند.

اوضاع کرونا، ترسناک تر از آن است که تصور می شود

کودکان ناقل های بسیار خطرناکی هستند چون ممکن هست در بسیاری از آنها حتی علامت سرماخوردگی نیز وجود نداشته باشد.

جمع بندی ۵ ساعت گفتگوی متخصصین در کلاب هاوس دکتر سیامک قاسمی بدون هیچ گونه سانسور

۱_ راه حل قطعی واکسیناسیون گسترده

۲_ اگر همین امروز ۱۴۰ میلیون دوز مورد نیاز جمعیت ایران وارد بشود، در بهترین حالت تزریق ۵۰۰ هزار دوز روزانه به مردم ۲۸۰ روز نیاز هست تا مردم بصورت کامل واکسینه بشوند

۳_ با توجه به شرایط تحریمی، عدم خرید واکسن، عدم تصمیم گیری های درست، تعویض دولت در ۱۴۰۰ و ... حداقل تا سال ۱۴۰۲ این وضعیت ادامه خواهد داشت.

۴_ هر ۷ روز تمامی مقادیر مرتبط با کرونای انگلیسی دوبرابر خواهد شد. از کشته شدگان تا مبتلایان بستری و سرپایی

۵_راه حل فعلی با توجه به شرایط فقط قرنطینه با محدودیت بالا هست که دولت توانایی انجام آنرا ندارد.

اوضاع کرونا

۶_ نگرانی از فروپاشی سیستم بهداشتی به شدت بالاست به همین خاطر فقط در خانه بمانید و تمام برنامه های حاشیه ای را لغو نمایید.

۷_ در حال حاضر ابتلای خانوادگی به شدت زیاد میباشد و مهمترین زمان آن هم هنگام غذا خوردن هست که افراد نمیتوانند ماسک بزنند.

۸ _با توجه به شرایط، نوع واکسن در حال حاضر اهمیتی ندارد.

۹_ ایران به دلیل عدم تصمیم گیری بموقع ۱۶ میلیون دز واکسنهای مورد تایید سبد کواکس را از دست داد.

۱۰_ اطلاع رسانی جهت لغو کلیه جلسات، همایشها، مراسم های مذهبی و .... توسط خود مردم صورت پذیرد.

۱۱_هر نوع علامت سرماخوردگی، کرونا لحاظ میشود و از خود درمانی پرهیز نمایید و زمان طلایی ۳ روز اول جهت تجویز دارو را از دست ندهید.

۱۲_ تعداد مبتلایان در حال حاضر بسیار فراتر از اعداد اعلامی میباشد بدلیل اینکه روزانه حدود ۸۰ هزار تست بیشتر گرفته نمیشود

۱۳_ در حال حاضر جوان ها بیشتری ابتلا و فوتی ها را شامل میشوند.

۱۴_کودکان مبتلا میشوند ولی درصد فوت بسیار بسیار پایین است اما کودکان ناقل های بسیار خطرناکی هستند چون ممکن هست در بسیاری از آنها حتی علامت سرماخوردگی نیز وجود نداشته باشد.

۱۵_در خانه بمانید، ماسک بزنید و از هر گونه تجمع خودداری کنید.

۱۶_ درصورت تداوم این وضع و عدم تصمیم گیری بموقع به شرایط انتخاب بیمار خواهیم رسید و متاسفانه بسیاری از مردم در خیابانها و پیاده رو ها و خانه ها فوت خواهند کرد

۱۷_ شرایط اکسیژن بیمارستانها بسیار بحرانیست.