واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

فرونشست و فروچاله‌ها: زلزله خاموش در کمین شهروندان

زلزله خاموش در کمین شهروندان

بررسی دلایل گسترش فرونشست و فروچاله‌ها:

زلزله خاموش در کمین شهروندان

پایگاه خبری تحلیلی آب ایران:

سیل، زلزله، توفان، بهمن و خشکسالی… فهرست مخاطرات طبیعی، فهرست بلندبالایی است؛ فهرستی هراس‌آور و هشداردهنده که از وقوع بحران‌هایی بزرگ خبر می‌دهد! از لحظه‌ای که مرگ روی سر جمعیت زیادی آوار می‌شود. سهم کشور ما از این فهرست، سهم کمی نیست و طبق آمارهای موجود، ایران با 32 مخاطره طبیعی در ردیف پرمخاطره‌ترین کشورها قرار گرفته است؛ بلایایی طبیعی که کسی از زمان وقوع‌شان خبر ندارد.

این اما همه ماجرا نیست. اگر در ماه‌های گذشته، خبرهای داغ رسانه‌های نوشتاری و دیجیتال را دنبال کرده باشید، حتما از فرونشست‌های متعدد زمین در گوشه گوشه کشور خبر دار شده‌اید؛ فرونشست‌هایی 3 تا 36 سانتی‌متری که وقتی در کنار فروچاله‌های چندمتری اخیر پایتخت قرار می‌گیرند، هراس جدیدی به دل شهروندان می‌اندازند. هراس از وقتی که زمین زیر پای آدم‌های از همه جا بی‌خبر، دهان باز کند و هرچیزی را که آن بالاست، ببلعد. خمیازه‌هایی ناگهانی که خیلی‌ها را نگران کرده و این اتفاق را در زمره مخاطرات جدید و بحران‌زای کشور ما قرار داده است؛ بهانه‌ای که باعث می‌شود با کارشناسان و مسئولان مختلف صحبت کنیم و از دلایل تکرار این حادثه در کشور بگوییم؛ اتفاقی که به زلزله خاموش تعبیر می‌شود و به گفته بسیاری از کارشناسان، خسارت‌های ناشی از زلزله را دوچندان می‌کند.


متهم ردیف اول؛ برداشت آب‌های زیرزمینی

برداشت بیش از اندازه آب‌های زیرزمینی؛ اگر برای فرونشست‌های سریالی زمین در نقاط مختلف کشور دنبال مقصرمی گردید، روی این عامل بیشتر از بقیه عوامل فکر کنید. این اعتقاد مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین‌شناسی، زیست‌محیطی و مهندسی سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور است؛ مسئولی که انگشت اتهامش را به سمت برداشت بیش از اندازه آب‌های زیر زمینی گرفته و معتقد است، مهم‌ترین عامل بروز این پدیده در همه استان‌های کشور همین موضوع است.

امیر شمشکی البته حرف‌های جالب‌تری هم دارد. او از توافقی بین سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی وقت و سازمان زمین‌‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور در سال 84 خبر می‌دهد. طبق این توافق باید طی دوره‌هایی پنج‌ساله، ابعاد مختلف فرونشست در هر کدام از استان‌های کشور مطالعه و بررسی می‌شد؛ مطالعه‌ای که در حال حاضر هم استان‌های تهران، کرمان، فارس، همدان و خراسان رضوی در حال انجام است.

نتایج این مطالعه وقتی اهمیت پیدا می‌کند که بدانیم براساس آمارها در دشت‌های بحرانی کشور سالانه به‌طور متوسط 15 سانتی‌متر فرونشست وجود دارد که در برخی دشت‌ها، میزان آن به 20 تا 35 و در برخی نقاط دیگر تا 50 سانتی‌متر نیز می‌رسد؛ پدیده‌ای که شیوعش با توجه به بافت و جنس خاک متفاوت است.

پیامدهای شیوع این پدیده اما دوست‌داشتنی نیست. شمشکی همین جا به بایر ماندن و غیرقابل استفاده شدن زمین‌های بسیاری در گوشه و کنار کشور اشاره می‌کند؛ اتفاقی که زیان‌های زیادی به دنبال دارد. آسیب به خطوط نفت، گاز و ریل کشور، تبعات منفی دیگری است که شمشکی به آن اشاره می‌کند؛ حادثه‌هایی که با گذشت زمان هرکدام به تنهایی می‌توانند بحرانی بزرگ و حادثه‌ای تلخ در ابعاد وسیع به وجود بیاورند؛ اتفاقی که پیشگیری از آن احتیاج به همکاری همه‌جانبه نهادهای مختلف دارد. مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین‌‌شناسی با اشاره به همین موضوع می‌گوید: در این زمینه، همه دستگاه‌هایی که در ارتباط با پدیده فرونشست فعالیت می‌کنند، با اشتراک اطلاعاتشان در سازمان زمین‌‌شناسی، امکان فعالیت‌های میدانی مناسب‌تری را برای محققان این مرکز پدید می‌آورند.

همیشه پای یک عامل انسانی در میان است

فرونشست چیست؟ برای این سوال دوکلمه‌ای، جواب مفصلی وجود دارد. در تعریف یونسکو، فرونشست عبارت است از فرو ریزش یا نشست سطح زمین؛ اتفاقی که به علت‌های مختلف و در مقیاس‌های گوناگون رخ می‌دهد. به‌طور معمول این اصطلاح به حرکت قائم رو به پایین سطح زمین گفته می‌شود.

به عبارت دیگر فرونشست پدیده‌ای است با عوامل فراوان، ‌ازجمله عملیات انسانی مانند معدنکاری یا برداشت آب‌های زیرزمینی و نفت، آب شدن یخ‌ها، حرکت آرام زمین و خروج گدازه. این پدیده طبیعی اما با فروچاله‌هایی که هرچند وقت یکبار در سطح شهرها ایجاد می‌شوند، متفاوت است. محمدجواد بلورچی، سخنگوی سازمان زمین‌‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور با تاکید بر این موضوع می‌گوید: حوادثی که در ماه‌های اخیر و در نقاط مختلف پایتخت رخ داد که شهرداری در این مناطق مشغول احداث تونل مترو بود، فرونشست نیست و فروچاله یا فرو ریزش شناخته می‌شود. فروچاله‌ها اما از دیدگاه علم زمین‌‌شناسی، ایجاد فرورفتگی در سطح زمین است، فرورفتگی‌هایی در اشکال بیضی و کروی با دیواره‌هایی با شیب تند در ابعاد سه تا 10 متر.

بلورچی با اشاره به این موضوع می‌گوید: عامل اصلی‌ای که باعث ایجاد فروچاله‌ها می‌شود، به وجود آمدن حفره‌های عمیق در زیر‌زمین است و از آنجا که در بیشتر موارد عامل انسانی باعث به وجود آمدن این حفره‌ها می‌شود، باید نهاد‌های مختلف در نظر داشته باشند که با دستکاری انسانی، این حفره‌ها را در زیر‌ زمین ایجاد نکنند.

تشدید خسارات زلزله با شیوع پدیده فرونشست

برای همه آنهایی که از زلزله و تکان‌های شدید زمین و ویرانی ساختمان‌ها می‌ترسند، فرونشست می‌تواند یک هشدار باشد؛ پدیده‌ای که باعث تشدید خسارت‌های احتمالی ناشی از زلزله می‌شود؛ این ارتباط را رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، بین این دو پدیده طبیعی برقرار می‌کند. اسماعیل نجار با اشاره به کاهش سطح آب‌های زیرزمینی و شیوع پدیده فرونشست در بخش‌هایی از کشور مخصوصا پایتخت می‌گوید: در سال‌های اخیر، تغییر اقلیم و کاهش بارندگی در سطح کلان و جهانی، همچنین نیاز به آب و منابع آبی در داخل شهر باعث شد میزان برداشت از سفره‌های زیرزمینی بیش‌از حد مجاز انجام شود.

رئیس سازمان مدیریت بحران کشور با اشاره به دو عامل تمرکز جمعیت و بافت شهری آثار و پیامد‌های فرونشست را در شهر تهران بیش از بقیه نقاط کشور می‌داند و می‌گوید: ما نشانه‌های فرونشست زمین را در نقاط مختلف کشور می‌بینیم، اما این پدیده طبیعی بیشتر در مناطق بیابانی و دشتی رخ می‌دهد که خالی از سکنه هستند و به همین علت چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد، درحالی که در تهران به دلیل تمرکز جمعیت زیادی که وجود دارد، می‌تواند شدیدا آسیب‌زا باشد. جمعیت بیش از 10 میلیون نفری تهران، موضوعی است که مورد توجه نجار قرار می‌گیرد؛ جمعیتی که نجات‌شان در مواقع بحرانی مانند زلزله کار سختی است. به همین دلیل می‌گوید: متاسفانه وضعیت ساخت و ساز بناها، خیابان‌ها، راه‌ها و حتی مکان گزینی برای ساخت و ساز بناهای مختلف در تهران در شرایط مناسبی قرار ندارد. در نتیجه با تشدید فرونشست زمین، خطرات بیشتری جان و مال مردم را تهدید می‌کند.

خسارات ویرانگر و جبران‌ناپذیر فرونشست

ردپای فرونشست را در نقاط مختلف کشور می‌توان دید؛ ردپایی که بیشتر از همه خودش را در دشت‌های اصفهان، قزوین، تبریز، رفسنجان، ورامین، کرج، شهریار و تهران نشان می‌دهد تا جایی که گزارش‌های رسمی سازمان زمین‌‌شناسی از فرونشست 36 سانتی‌متری برخی مناطق در طول یک سال خبر می‌دهند و از پدیده‌ای حکایت می‌کنند که می‌تواند هزینه‌های زیادی به بار بیاورد؛ موضوعی که مورد توجه مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن وزارت راه و شهرسازی هم قرار گرفته است، تا جایی که علی بیت‌اللهی آن را مساله‌ای ملی عنوان می‌کند و می‌گوید: نباید از مساله فرونشست زمین با بی‌اعتنایی گذر کنیم.

به گفته این کارشناس، فرونشست زمین در بیشتر دشت‌های کشور در حال رخ دادن است، اما آنچه باعث شده اخبارش در تهران رسانه‌ای‌تر شود، خسارت‌هایی است که به بار آورده است؛ خسارت‌هایی که آسیب‌های زیادی را به زیرساخت‌های آب، برق و گاز شهری زده‌اند. بیت‌اللهی با اشاره به همین موضوع می‌گوید: زیرساخت‌های شهری در پایتخت یعنی آب، برق و گاز در برابر فرونشست زمین آسیب‌پذیر هستند و اگر این پدیده در مناطقی رخ بدهد که شریان‌های اصلی آب و گاز از آنها عبور می‌کنند، خسارات زیادی برجا خواهند گذاشت.

خساراتی که مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان وزارت راه از آن نام می‌برد، تنها خسارات مادی نیست. به این فهرست می‌توان خسارات جانی زیادی را هم اضافه کرد؛ همان موضوعی که باعث نگرانی کارشناسان شده است. همین‌جاست که بیت‌اللهی از آسیب‌پذیر‌بودن خیابان‌ها، جاده‌ها، بناها و حتی خطوط مترو براثر فرونشست زمین خبر می‌دهد و می‌گوید: باید تا جایی که امکان دارد به ایمن‌سازی شریان‌های اصلی گاز، برق و آب بپردازیم که البته این موضوع، هزینه زیادی به دنبال دارد. ایمن‌سازی این شریان‌های اصلی، وقتی اهمیت پیدا می‌کند که مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان وزارت راه به فرسودگی شبکه انتقال آب اشاره می‌کند؛ مشکلی که تشدید‌کننده پدیده فرونشست است.

آسیب‌های فرونشست به همین‌جا خلاصه نمی‌شود. بیت‌اللهی نقش فرونشست زمین در آسیب‌زدن به شبکه ریلی کشور را کم تاثیر نمی‌داند و به همین دلیل می‌گوید: سامانه حمل و نقلی پایتخت، سامانه کوچکی نیست. چند مسیر اصلی مانند مسیر راه آهن تهران ـ اهواز، تهران ـ مشهد، تهران ـ جنوب و تهران ـ تبریز در این محدوده گسترده شده که با استمرار روند فرونشست‌ها به آنها آسیب وارد می‌شود. اما چه عاملی باعث تسریع روند فرونشست در پایتخت شده است؟ این سوال را اگر از بیت‌اللهی بپرسید، او در جواب می‌گوید: خشکسالی ناشی از کاهش حجم بارش، میزان برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی دشت تهران را افزایش داده و همین مساله در درازمدت، فرونشست زمین در پایتخت و اطراف آن را تشدید کرده است؛ پدیده‌ای که خطری فراتر از زلزله دارد.

مدیر بخش زلزله‌‌شناسی و خطرپذیری به فروچاله‌های ایجاد شده در سطح شهر تهران اشاره می‌کند و می‌گوید: در برخی نقاط تهران، نشست زمین به شکل فروچاله قابل مشاهده است؛ فروچاله‌هایی که دهان باز کردن ناگهانی‌شان، دل خیلی‌ها را به لرزه انداخته است.

منبع: روزنامه جام جم


درباره ترامپ، درباره دنیا

چگونه با یک بی‌شعور کار کنیم؟
آرون جیمز نوع و جنس «بی‌شعوری» دونالد ترامپ را نسب‌شناسی کرده و می‌نویسد:سؤال ما این نیست که آیا ترامپ واقعاً بی‌شعور است یا نه؟
عصر ایران؛ سیدجواد سیدپور - تصوری در جهان سیاست شکل‌گرفته که ترامپ تاکنون هر چیزی گفته برای رأی آوردن بوده و چون اکنون مسجل شده رئیس‌جمهور ایالات‌متحده است دیگر از آن‌جور حرف‌ها نخواهد زد و رئالیسم سیاسی او را مقید خواهد ساخت که در چارچوب خرد متداول سیاسی حرف بزند و هنجارها را نشکند. به‌بیان‌دیگر این عده که تعدادشان زیاد هم هست معتقدند «این حرف‌ها فقط برای رأی آوردن بوده» حالا اما وضعیت فرق کرده است.

 از باراک اوباما گرفته تا شخصیت‌های سیاسی وطنی مبلغ این دیدگاه هستند و باور دارند که ترامپ بعد از رأی آوردن نظراتی که در جریان انتخابات مطرح کرد را به کناری خواهد نهاد. عده‌ای دیگر هم هستند که این حرف را به زبان تکرار می‌کنند اما در دل‌نگران‌اند و آرزو می‌کنند که ای‌کاش ترامپ این‌گونه باشد و عوض شود.اما چرا این‌طوری است؟ چرا جهان از شخصیت واقعی ترامپ هراس دارد؟ او چگونه شخصیتی است و بخش آزاردهنده این کاراکتر برای جهان کجاست؟

تبیین نظریه بی شعوری 

دکتر«آرون جیمز» که مدرک دکترای فلسفه خود را از دانشگاه هاروارد گرفته و اکنون مدیر گروه فلسفه دانشگاه کالیفرنیا است به‌گونه‌ای غیرمستقیم اما بسیار مهم و اساسی به این پرسش‌ها پاسخ داده است. دکتر جیمز پس‌ازآنکه مشخص شد ترامپ گزینه نهایی جمهوری خواهان برای ریاست جمهوری امریکاست کتابی نوشت با عنوان «عوضی‌ها» او در این کتاب که به فارسی هم ترجمه‌شده رفتارهای ترامپ را تا آن زمان تحلیل و نتیجه گرفت:« ترامپ یک بی‌شعور ابر دلقک سرگرم‌کننده است»!
چگونه با یک بی‌شعور کار کنیم؟

آرون جیمزکه پیش از این اثری با عنوان«اربابان بی شعور:یک نظریه» در سال2012 نوشته، نوع و جنس «بی‌شعوری» دونالد ترامپ را نسب‌شناسی کرده و می‌نویسد:«سؤال ما این نیست که آیا ترامپ واقعاً بی‌شعور است یا نه؟

به نظر می‌رسد در این‌یک مورد اتفاق‌نظر گسترده‌ای وجود دارد (می‌توانید یک صفت تک –کلمه‌ای بهتر برای او پیدا کنید؟)درواقع ،برای بسیاری از طرفدارانش احتمالاً همین ویژگی دلیل اول محبوبیت اوست.

در عوض سؤال این است که کدام بی‌شعوری می‌تواند چنین شاهکاری را تا این حد و این‌قدر فوق‌العاده پیش ببرد که باید گفت این سؤال از سؤالات شاخه بی شعورشناسی است. در میان گونه‌های بسیار در اکوسیستم بی‌شعوری گونه ترامپ دقیقاً از چه نوعی است؟»

دلقک – ابله سبک متمایز ترامپ در میان شاخه بی‌شعوران 

آرون جیمز سپس نظریه بی‌شعوری خود درباره ترامپ را این‌گونه صورت‌بندی می‌کند:« ازآنجاکه بی‌شعور خود را از دیگران جدا می‌داند به‌راحتی و تقریباً مثل سبکی از زندگی قراردادهای پذیرفته‌شده اجتماعی را نقض می‌کند...اغلب دارای حسی قوی برای بزرگ‌نمایی اخلاقی خود است...حس استحقاق ترامپ با سبک بی‌شعوری جدیدتری دیده می‌شود که آزادانه اما بدون از دست دادن اعتمادبه‌نفس توجیهات بیهوده و آبکی ارائه می‌دهد...دلقک – ابله سبک متمایز ترامپ در میان شاخه بی‌شعوران است.

این مسئله نه‌تنها موفقیتش را توجیه می‌کند بلکه تغییر تدریجی او به یک قدرتمند را نشان می‌دهد که باعث ترویج خشونت است... او مردی است که تمام درخواست‌هایش باید اجرا شود تا دیدی که از خود به‌صورت «بزرگ»،«برنده» و «موفق بزرگ» دارد تأیید و تقویت شود...ترامپ واقعاً سرگرم‌کننده است و همه ما می‌توانیم با این حس بلاهت ارتباط برقرار کنیم...او اغلب چرت می‌گوید یعنی نظرات نامربوطی در مورد افراد می‌دهد یک توهین‌کننده پرکار و پر جنب‌وجوش است...سخنانش به‌هم‌ریخته و تصحیح‌نشده است...کسی است که بدون هیچ‌گونه توجه و احترامی به حقیقت سخن می‌گوید...اغلب برایش مهم نیست که چه چیزی درست است و چه چیزی درست نیست...ترامپ یک ابر دلقک سرگرم‌کننده است چراکه نسبت به تفاوت بین مزخرف‌گویی و صحبت کردن با دقت همراه با توجه دائمی به حقایق، بی‌اعتناست...واقعاً فکر می‌کند که معاملات بهتر، بسیاری از مشکلات را حل می‌کند...ترامپ ترکیب سمی از بارنوم و قلدری است اگر هدف خوبی باشید بهترین دوست شما می‌شود اما اگر او را حین کلاه‌برداری خفت کنید شروع به شفاف‌سازی می‌کند»

سبک ترامپ در دروغ‌گویی؛اصلاً مطلب را طور دیگری گفتم!

دکتر جیمز با تحلیل رفتار ترامپ و توانش در منحرف کردن افکار از موضوع اصلی می‌نویسد:«اگر از او یک سؤال بپرسید بدون معطلی دروغ می‌گوید. او را دروغ‌گو بنامید او خود را بیش‌ازحد راست‌گو می‌نامد او را با شواهد متناقض روبه‌رو کنید او شانه بالا می‌اندازد و دروغش را تکرار می‌کند.

شاید موضوع بحث را تغییر دهد اما هرگز دروغ را تغییر نمی‌دهد... وکلا انکار می‌کند که مطلب را طور دیگری گفته باشد و همه این کارها را در کمال اعتمادبه‌نفس انجام می‌دهد به‌طوری‌که باور و اعتمادبه‌نفس طرف مقابل را تضعیف می‌کند...نگرانی اصلی‌اش پاسخگویی به واقعیات نیست بلکه برنده شدن در نمایش است...ترامپ بدون شک قهرمان توهین کردن است...او یک‌بار در سخنرانی‌اش گفت:«افراد زیادی در طول این سال‌ها به من خندیدند اما الآن دیگر خیلی نمی‌خندند»...هرگز مردی نتوانسته چیزی که روسو«عشق شدید به خود» می‌نامد تا این حد عملی کند که درواقع نگرانی‌اش برای چگونه دیده شدن از دید دیگران و به‌خصوص نیازی بی‌امان برای عالی دیده شدن است»

دلقکی در سیرک سیاست ایالات‌متحده

دکتر جیمز در ادامه این کتاب کوچک اما مهم و متفاوتش به هراسی می‌پردازد که اکنون جهان به آن دچار شده او با اشاره به شخصیت ترامپ می‌گوید:« با دلقک بودن سیاست ایالات‌متحده را به‌صورت همان سیرکی که به آن بدل شده است نشان داد...ترامپ چیز مضحکی را که سیاست ایالات‌متحده به آن تبدیل‌شده است برای همه آشکار کرد اما خودش به‌هیچ‌وجه ناراحت نیست...آیا اگر یک رهبر خارجی به او توهین کند می‌تواند آرامش خود را حفظ کند؟مردی که می‌گوید سیاست خارجی‌اش از «صحبت کردن با خودم» نشأت می‌گیرد چون«مغز خیلی خوبی دارم» به سخنان یک مشاور خون سرد گوش می‌دهد؟ آیا مشاوران عاقل یا چاپلوسان تملق‌گو خواهد داشت؟ او سر از حقایق درنمی‌آورد.آیا ممکن است به‌طور ناگهانی به پیچیدگی فوق‌العاده روابط خارجی توجه نشان دهد؟یا ممکن است در خشم جریحه‌دار شده به خاطر توهینی ناعادلانه با توجیهی ضعیف قانع شود که نیروی بی‌تناسب و سریع موردنیاز است و باعث خون و خونریزی بیهوده شود؟»

ویژگی بی‌شعوری ترامپ که او را محبوب کرد و بالا برد

اما چگونه چنین فردی توانسته زمام امور قدرتمندترین کشور جهان را فرا چنگ آورد؟ کدام ویژگی او را یاری رسانده است؟ دکتر جیمز می‌گوید:« چند شخصیتی بودن او باعث موفقیت و عظمتش به‌عنوان یک بی‌شعور است...نمایش او از هنر بی‌شعوری به‌عنوان قلدر مدرسه، یا بوکسوری بی‌ادب بی‌نظیر است و نمایش باشکوه خودش را دارد.این خود دلیل جذاب بودنش برای خیلی‌هاست اما سؤال این است که چرا ما کاملاً از او متنفر نمی‌شویم؟ پاسخ این است که بیشتر ما درواقع از یک دلقک ابله خوشمان می‌آید...حامیانش خطاهای او را می‌بخشند یا از آن چشم‌پوشی می‌کنند.لذت ما از نمایش و سردرگمی‌مان در مورد نوع شخصیتش ما را گیج بین احساساتمان رها می‌کند و او را آزاد می‌گذارد تا هر آنچه دوست دارد انجام دهد...او برده احساسات خودبزرگ ساز خودش است نمونه کاملی از اسارت».

پاسخ دکتر جیمز به یک پرسش بی‌نهایت مهم

همه‌کسانی که معتقدند ترامپ پیش و پس از رأی‌گیری فرق دارد و فرق می‌کند دوست دارند یا مایل‌اند که باور کنند حتی اگر ترامپ تفاوت هم نکند ساختارها در ایالات‌متحده به‌گونه‌ای است که او را مدیریت خواهند کرد. آرون جیمز به این موضوع هم پاسخی صریح و سریع می‌دهد. او می‌گوید:« مدیریت یک بی‌شعور خصوصاً در جامعه‌های بزرگ‌تر چالش‌برانگیز است...چه کسی آن‌قدر احمق است که گمان کند او را می‌توان کنترل کرد؟...او می تواند چیزهای دیگری را هم نابود کند» 

 درواقع آرون جیمز خیلی روشن و مشخص دارد به‌کل جهان اعلام می‌کند تصور اینکه چنین شخصیتی بعد از رأی آوردن تغییر کند خطاست و اشتباه مهلک‌تر اینکه فکر کنیم می‌توان او را کنترل کرد.با فرض پذیرفتن یافته‌های دکتر جیمز، پرسش فرا روی سیاست‌مداران جهان باید این باشد که چگونه می‌توان با یک بی‌شعور کارکرد؟ این پرسش راهبردی همه جهان غیر از مردم ایالات‌متحده است. اما مشکل ایالات‌متحده بسی عمیق‌تر از این حرفاست.

ظهور یک مستبد نشانه‌ای از فروپاشی و سقوط جامعه است 

آرون جمیز ریشه ظهور و اوج‌گیری ترامپ را ناشی از نارسایی اقتصادی آمریکا می‌داند:« داستان باخت دمکراسی به استبداد به دلیل فروپاشی اقتصاد ماست.ظهور یک مستبد نشانه‌ای از فروپاشی و سقوط جامعه است.بنابراین بر طبق نظر روسو اگر امریکا هنوز هم عظمت خود را داشته باشدترامپ پیروز نخواهد شد(جیمز اثرش را پیش از رأی‌گیری منتشر کرده بود) و اگر پیروز شود نمی‌توانیم دوباره عظمت خود را بیابیم هرچند که ادعای او خلاف این باشد.»

جهان ترسناک دیوانه‌ها

از اوباما تا خود ترامپ خیلی تلاش کردند که به مردم امریکا و جهان بگویند« او بعد از رأی آوردن چیز دیگری شده» و آنچه تاکنون گفته‌شده به خاطر رأی آوردن بوده و او واقعاً اینقدرترسناک نیست. حتی خودش هم در واکنش به راهپیمایی‌ها و اعتراضات مردم کشورش گفت:« از من نترسید »! اما واقعیت این است که او ترسناک است! به توئیتش درباره واکنش چین پیرامون تماس تلفنی با رییس‌جمهور تایوان مراجعه کنید. ترامپ در هروله میان برلوسکونی و هیتلر قرار دارد. دنیا می‌تواند به برلوسکنی بخندد اما هیتلر قطعاً اشک جهان را درخواهد آورد. 

خانه ‌برآب نسازیم

تاکنون تاریخ نمونه‌ای نداشته که کسی بتواند بااین‌همه اختلال شخصیتی حاد تصمیم درستی درباره پیچیده‌ترین مسائل جهان بگیرد. او قطعاً تصمیم خواهد گرفت اما نه از نوع درستش .

به یاد داشته باشیم اظهارات غلوآمیز ترامپ درباره خودش، بی‌توجهی به حقوق دیگران، رفتارهای فریبکارانه علنی، برخوردهای قلدرمآبانه و فحاشی‌های آشکار به دیگران، تمرکز افراطی‌اش روی دریافت تأیید، آشفتگی غیرمعمول در برابر انتقادها، پرخاشگری و نشانه‌هایی از نداشتن احساس گناه و احساس ندامت از رفتارهای نادرست نشان از ناهنجاری و عدم سلامت روان ترامپ است و این‌ها با رأی آوردن ترامپ برطرف نخواهند شد بلکه برعکس تشدید خواهد گردید. همه‌کسانی که تصور می‌کنند او بعد از انداختن ردای ریاست تغییر خواهد کرد خانه بر آب می‌سازند و سرمایه بر باد خواهند داد . چه نیک گفت افلاطون در رساله فائدو که« وقتی انسان عاقل به رقابت با یک دیوانه وارد می‌شود هیچ جایگاهی ندارد»!

مطالعات تاریخی نشان می‌دهد همواره پیش از آغاز جنگ‌های جهانی رویکردهای مساوات طلبانه و احساسات ملی‌گرایانه تشدید شده‌اند؛ ظهور و بروز ترامپ در امریکا، جدا شدن انگلیس از اتحادیه اروپا و افزایش احساسات ناسیونالیستی درکشورهای مختلف مخصوصاً حوزه اروپا نشانه‌های خطرناکی از یک بحران جهانی بزرگ‌تر است.جهان وارد دوران بحران های بزرگ شده است.

مرتبط:- و اینک کم کم ترامپ
-
نوام چامسکی: انتخاب ترامپ برای بشریت تهدیدی بی‌سابقه است

-
چامسکی: اظهارات هسته‌ای ترامپ ترسناک است
-
مایکل مور: ترامپ ما را به کشتن می‌دهد
دنیا، برای ترامپ آماده ای؟
-
واشنگتن پست: ترامپ واقعا یک فاشیست است !

دنیا، برای ترامپ آماده ای؟

نیویورکر نوشت رئیس جمهور آمریکا به صورت مودبانه از رئیس جمهور منتخب این کشور خواست تا زمان برگزاری مراسم تحلیف، برای نابودی جهان صبر کند.

این نشریه آمریکایی در مطلبی نوشت باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، در ملاقاتی با دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب، در دفترش در کاخ سفید که مشاورانش آن را یک دیدار «دوستانه، اما تصنعی» توصیف کردند، مودبانه از وی خواست که صبر کند مراسم رسمی تحلیفش برگزار شود، سپس روند نابودسازی جهان را آغاز کند.

به گفته مشاوران اوباما، وی گفت درحالیکه درک می کند ترامپ مشتاق ایجاد بحرانهای دیپلماتیک در سراسر جهان است که می تواند به طور بالقوه فاجعه بار باشد، رسم حکم می کند او (ترامپ) صبر کند تا واقعا برای انجام چنین کاری در سمت رئیس جمهوری باشد.

در این مطلب آمده است: اوباما به مورد جرج بوش اشاره کرد که قبل از آنکه نابودی در مقیاس عظیم را آغاز کند، صبر کرد تا مراسم تحلیف ریاست جمهوری‌اش برگزار شود.

طبق گزارش‌ها، اوباما گفت: «فرصت‌های بسیاری برای چنین خرابکاری‌هایی در اختیار خواهید داشت.»

به گفته مشاوران کاخ سفید، طی این ملاقات، که تقریبا یک ساعت طول کشید، اوباما بارها از ترامپ پرسید: «آیا چیزهایی را که به او گفته می شود، درک می کند».

به نوشته نیویورکر، پس از آن دیدار، ترامپ صحبت کوتاهی با گزارشگران داشت، اما آن نشست را کوتاه کرد تا «فورا با کیم جونگ اون  (رهبر کره شمالی) تماس تلفنی داشته باشد.»

اوباما به پرسش‌های خبرنگاران پاسخ نداد، اما متعاقبا دیده شد که در حالی پشت میزش نشسته بود که سرش را در دست گرفته بود.

انعکاس معانی در آینه نامهای امام منتظر (عج)

انعکاس معانی در آینه نامها

چهارشنبه ۰۵ آبان ۱۳۹۵ 

زهرا حبیبیان
امامت گوهر فروزنده ای است که خداوند در میان بشر به ودیعه نهاده است. امام شاکله ای مانند مردمان و روحی فراتر از اندیشه هر انسان دارد از این رو، بر پیروان امامان است تا امام زمان خویش را بشناسند و در راه معرفت او بکوشند بدین ترتیب روح وجان را با آب زلال معرفت از هر چه پلیدی است پاک کنند .



اهمیت این مساله تا حدی است که گفته اند که اگر کسی بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد مرگش مانند مرگ جاهلیت است. در میان همه امامان امام زمان(ع) خصوصیات ویژه ای دارد چرا که سالهای سال است چون خورشیدی در پس ابر غیبت به هستی نور می بخشد . او به انتظار سالهایی نشسته که در زمین آشوب زده سفره عدالت پهن کند و خوان رحمت بگستراند.

نامهای امام زمان(ع) آینه انوار وجودی آن حضرت هستند. هر نام به نکته ای بدیع اشاره می کند و معنایی تازه به ارمغان می آورد و در صدف نامها معانی درخشنده و کمیاب به انتظار صیادانی نشسته اند که در قلب خویش به دنبال تصویری روشن از امام می گردند.
(دسته بندی شده برپایه حرف نخست ترجمۀ نام: )
الف) اباصالح (1) اثبات کننده حق (مُحَقِّق کل حق) (2) امام محفوظ از آسیب دشمن (الامام المامون) (3) انقلابی (الثائر) (4)

ب) بقیة الله (5) بهار مردم (ربیع الانام) (6) بیناکننده نابینایی (تجلی العمی) (7)

پ) پرچم برافراشته (العلم المنصوب) (8) پرچم هدایت (علم الهدی) (9)

ت) ترجمان کتاب خدا (ترجمان کتاب الله) (10) تلاوت کننده قرآن (تالی کتاب الله) (11)

ج) جانشین پیشینیان(خلف السلف) (12) جانشین پدران خود (خلیفة آبائه) (13) جانشین خدا (خلیفة الله) (14) جمع کننده سخنان مردم بر تقوی (جامع الکلمة علی التقوی) (15)

ح) حاکم و حافظ دین خدا (دیان دین الله) (16) حافظ اسرار پروردگار جهانیان (حافظ اسرار رب العالمین) (17) حجت خدا (حجة الله) (18) حجت معبود (حجة المعبود) (19) حجت آشکار خدا (حجة الله التی لاتخفی) (20) حجت خدا در آسمان و زمین (حجة الله علی من فی الارض و السماء) (21) حق ثابت (الحق الثابت) (22)

خ) خونخواه شهید کربلا (الطالب بدم المقتول بکربلاء) (23) خورشیدتاریکیها (شمس الظلام) (24)

د) درگاه خدا (باب الله) (25) دعوت کننده به حق (داعی الله) (26)

ذ) ذخیره شده برای احیای واجبات و مستحبات (المدخرلتجدیدالفرائض و السنن) (27) ذلیل کننده دشمنان (مذل الاعداء) (28)

ر) راه خداکه هر کس جز آن بپیماید هلاک می شود (سبیل الله الذی من سلک غیره هلک) ()29 ریشه کن کننده دشمنان، گمراهان و کافران (مستاصل اهل العناد والتضلیل والالحاد) (30) روی خدا (وجه الله) (31) روشنی بخش تاریکیها (مجلی الظلمة) (32)

ز) زنده ای که تا نابودی کفر و طاغوت نمی میرد (حی لایموت حتی یبطل الجبت والطاغوت) (33) زنده کننده معارف دین و اهل آن (محیی معالم الدین واهله) (34) زندگی بخش اهل ایمان (محیی المؤمنین) (35)

س) سخن پسندیده (کلمة المحمود) (36) سیاستمدار دین (دیان دینه) (37)

ش) شادی بخش روزگار(نضرة الایام) (38) شمشیرکشیده(السیف الشاهر) (39) شکاف دهنده فرق ظالمان (فلاق الهام) (40)

ص) صاحب زمان (صاحب الزمان) (41) صاحب روز پیروزی (صاحب یوم الفتح) (42) صاحب شمشیر قدرت (صاحب الصمصام) (43)

ع) عالمی که علمش را کرانه نیست (العالم الذی علمه لایبید) (44) عدل مشهور (العدل المشتهر) (45) عزت بخش دوستان (معز الاولیاء) (46)

ف) فرزند آیات (ابن الایات) (47) فرزند احمد (ابن احمد) (48) فرزند برهانهای واضح (ابن البراهین الواضحات) (49) فرزند دلیلهای آشکار (ابن الدلائل المشهودة) (50) فرزند پرچمهای برافراشته (ابن الاعلام اللائحه) (51) فرزند ماه درخشان (ابن البدر المنیرة) (52) فرزند چراغهای روشن (ابن السراج المضیئه) (53) فرزند عترت پاک (ابن العترة الطاهرة) (54) فرزند خبری بس بزرگ (ابن النباء العظیم) (55) فرزند معجزات (ابن المعجزات الموجودة) (56) فرزند جوانمردان و بزرگان (ابن الخضارمة المنتجبین) (57) فرزندمهتران (ابن الغطارفة الانجبین) (58) فرزند مردان پاک (ابن الاطائب المطهرین) (59) فرزند راه راست (ابن الصراط المستقیم) (60) فرزند نعمتهای فراوان (ابن النعم السابغات) (61) فرزند رؤسای باکرامت (ابن القماقمة الاکرمین) (62) فرزند یس و ذاریات (ابن یس والذاریات) (63) فرزند سنتهای مشهور (ابن السنن المشهورة) (64) فرزند ستارگان درخشان (ابن الانجم الزاهرة) (65) فرزند شهابهای نورانی آسمان (ابن الشهب الثاقبة) (66) فرزند دانشهای کامل (ابن العلوم الکاملة) (67) فرزندنشانه ها (ابن المعالم الماثورة) (68)

ق) قائم منتظر (قائم المنتظر) (69)

ک) کشتی نجات (سفینة النجاة) (70)

گ) گشاینده گره ها (فاتق کل رتق) (71) گنجینه علوم (خازن کل علم) (72) گوینده حکمت و راستی (الناطق بالحکمة والصدق) (73)

م) م ح م د (74) ماه تابان (القمرالزاهر) (75) ماه کامل ایمان (بدرالتمام) (76) مایه اتصال زمین و آسمان (السبب المتصل بین الارض و السماء) (77) محوکننده دشمنی و عناد در زمین (حاصد فروغ الغی و الشقاق) (78) مظهر آیات خدا (ربانی آیاته) (79) مشعل هدایت (علم الهدی) (80) مشاهده کننده درخت طوبی و سدره منتهی(ناظر شجره طوبی و سدرة المنتهی) (81) معدن علوم وحی و نبوت (معدن العلوم النبویة) (82) مولای پندآموز (الولی الناصح) (83) مهیا شده برای برکندن دنباله ظالمان و ستمکاران (المعد لقطع دابرالظلمة) (84) میثاق خداوند (میثاق الله) (85) مهدی (المهدی) (86)

ن) نابودکننده اندیشه های باطل و هواهای نفسانی (طامس آثارالزیغ و الاهواء) (87) نابودکننده اهل فسق (مبید اهل الفسوق) (88) نابودکننده سرکشان عالم (مبید القباة و المردة) (89) نور خاموش نشدنی (نورالله الذی لایطفی) (90) نور درخشان (النورالباهر) (91) نور دیدگان مردم (نور ابصار الوری) (92) نظام دین (نظام الدین) (93)

و) وارث انبیا (وارث الانبیاء) (94) وصی اوصیای پیشین (وصی الاوصیاءالماضیین) (95) وعده خداوند (وعدالله) (96) ولی خداوند (ولی الله) (97) ویران کننده سازمانهای شرک و نفاق (هادم ابنیة الشرک و النفاق) (98)

ه) هلاک کننده کافران ( مبیر الکافرین) (99)




پی نوشتها:
1. اباصالح
2. قمی ، حاج شیخ عباس، مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحب الامر7، ص 962
3. همان، ص 957
4. همان، ص 959
5. همان، ص 965
6. همان، ص 970
7. همان، ص 960
8. همان، ص 957
9. همان، ص 971
10. همان، ص 956
11. همان جا
12. همان، ص 969
13. همان، ص 961
14. همان جا
15. همان، دعای ندبه ، ص 981
16. همان، زیارت حضرت صاحب الامر7، ص 956
17. همان، ص 961
18. همان، ص 957
19. همان، ص 969
20. همان، ص 962
21. همان جا
22. همان جا
23. همان، دعای ندبه ، ص 981
24. همان، زیارت حضرت صاحب الامر7، ص 969
25. همان، ص 962
26. همان، ص 956
27. مفاتیح، دعای ندبه ، ص 981
28. مفاتیح، زیارت صاحب الامر7، ص 969
29. همان، ص 962
30. همان، ص 981
31. همان جا
32. همان، ص 959
33. همان، ص 966
34. همان، ص 981
35. همان جا
36. همان، زیارت صاحب الامر7 ، ص 969
37. همان، ص 956
38. همان، ص 970
39. همان، ص 981
40. همان، ص 970
41. همان، ص 974
42. همان، ص 981
43. همان، ص 970
44. همان، ص 969
45. همان جا
46. همان جا
47. همان، دعای ندبه ، ص 983
48. همان جا
49. همان جا
50. همان، ص 982
51. همان، ص 983
52. همان، ص 982
53. همان جا
54. همان، زیارت صاحب الامر7 ، ص 962
55. همان، دعای ندبه ، ص 982
56. همان جا
57. همان جا
58. همان جا
59. همان، ص 983
60. همان، ص 982
61. همان، ص 983
62. همان، ص 982
63. همان، ص 983
64. همان، ص 982
65. همان جا
66. همان جا
67. همان جا
68. همان جا
69. همان، ص 969
70. همان، زیارت حضرت صاحب الامر7، ص 960
71. همان، ص 962
72. همان، ص 963
73. همان، ص 960
74. م ح م د
75. همان، ص 969
76. همان جا
77. همان، دعای ندبه، ص 981
78. همان جا
79. ربانی آیاته
80. همان، زیارت حضرت صاحب الامر7، ص 971
81. همان، ص 962
82. همان جا
83. همان، ص 960
84. همان، دعای ندبه، ص 980
85. همان، ص 957
86. همان، ص 970
87. همان، ص 981
88. همان جا
89. همان جا
90.همان،زیارت حضرت صاحب الزمان(ع)، ص 962
91. همان، ص 960
92. همان جا
93. همان، ص 963
94. همان، ص 969
95. همان، ص 961
96. همان، 971
97. ولی الله
98. همان، دعای ندبه ، ص 981
99. همان، ص 969

8163323576

نقش مردم در نسبت با موعود آخرالزمان امام منتظر (عج)

نقش مردم در نسبت با موعود آخرالزمان و ظهور منجی آخرین

جمعه ۱۲ آذر ۱۳۹۵

در محضر آیت الله محمّدعلی گرامی
در شماره پیشین ، قسمت اول از گفتگو با «آیت الله محمدعلی گرامی » از استادان حوزه علمیه قم و از شاگردان حضرت امام خمینی قدس سره را که در برگیرنده موضوع «غیبت حضرت صاحب الزمان(ع)» و «جایگاه امام معصوم در نسبت با کل هستی » بود حضور خوانندگان موعود تقدیم کردیم.

 آنچه می خوانید بخش پایانی این گفتگو است:



موعود: نقش مردم در ایجاد زمینه غیبت حضرت ولی عصر (ع) چگونه است؟ به بیان دیگر آیا عدم حضور امام میان مردم ، معلول عدم آمادگی و شایستگی مردم است یا ریشه در مشیت الهی دارد؟

آیت الله گرامی: قطعا آمادگی مردم دخیل است . باید پیش از هر چیز یک پذیرش عمومی مهیا باشد. عدالت آن بزرگوار، چیزی نیست که حتی گروههایی از خواص مردم تحمل آن را داشته باشند. این ماجرا در تاریخ تکرار شده است. در زمان حکومت حضرت علی(ع) بسیاری از نزدیکان امام از عدالت آن حضرت به سمت معاویه فراری شدند. در روایت است که وقتی حضرت ظهور می کند، خداوند دست ایشان را بر سر مردم می گذارد و عقول آنها را به کمال می رساند.

«اذا قام قائمنا وضع الله یده علی روس العباد و جمع بها عقولهم و کملت به احلامهم » (1)

معلوم می شود که پیش از ظهور، اندیشه ها نارس و ناقص بوده اند.

این نارسایی در عقول برمی گردد به درک مردم از خدا، از هستی، از عدالت و خیلی چیزهای دیگر . معنای دیگری هم برای این حدیث می توان در نظر گرفت و آن اینکه که هنگام تولد حضرت و زمان شهادت پدر گرامی شان،امام حسن عسکری(ع)، زمانه به هیچ روی آمادگی پذیرش حضرت قائم(ع) را نداشت، هم مردم و هم حکومت صلاحیت درک امام را نداشتند. شاید به خاطر همین بود که بردن اسم حضرت ممنوع بود، برای اینکه اصلا کسی از حاکمان نفهمد که چنین شخصیتی میان شیعیان وجود دارد. اما اگر دلیل عدم ذکر نام ایشان از باب حرمت نهادن به وجود مقدسش باشد، شامل همه مردم از همان ابتدا تا حال می شود. ممکن است کسی بگوید اگر چنین دلیلی دارد، پس چرا ذکر نام پیامبر(ص) جایز است; چون احترام ایشان نیز از واجبات است؟ این برمی گردد به حکومت حضرت مهدی(ع) . حکومت حضرتش، غیراز حکومت پیامبر(ص) است. این یک حکومت دیگری است که به لحاظ شرایط زمانی خاص است.

به هر حال یکی از دلایل عدم جواز ذکر نام حضرت همان تقیه است . حکومت که مخالف بود; مردم هم همه شیعه نبودند ، شیعه ها هم گرفتار اختلافات سختی شده بودند. گروههای بسیاری در میان شیعیان بودند که عقاید انحرافی پیدا کرده بودند و فرقه محسوب می شدند. بسیاری از این انشعابات از امام هفتم به بعد بود. اینکه در میان ما رسم است که پس از سلام به سیدالشهداء (ع) به امام رضا(ع) و بعد از آن به امام زمان(ع) سلام می کنند، علتش همان اختلافاتی است که در مورد آنها پدید آمد و ما می خواهیم با چنین سلامهایی در واقع خطمشی عقیدتی - سیاسی خودمان را ترسیم کنیم ; یعنی در عین تولی به آن بزرگواران ، از مخالفان آنان تبری می کنیم و اعلام برائتی است از کسانی که در امامت این سه بزرگوار تردید دارند.

منتها بعدها اوضاع قدری بهتر شد، بخصوص با تشکیل حکومتهای شیعی مثل «آل بویه » و «صفویه »، تشیع پر و بال گرفت و بیش از پیش اظهار وجود کرد. این حکومتها نقش مؤثری در گستردگی و استحکام تشیع در ایران و در دنیا داشتند . البته اینها همه در حد اهتمام به ظواهر بود. چون اگر واقعا به احکام اسلام رعایت وعمل شود ، خیلی ها بریده می شوند . شما ببینید در میان احکام اسلامی ، دستوراتی است که واقعا عمل به آنها در حال حاضر سخت است، یعنی برای ما که تا حالا تن به آنها نداده ایم سخت است. مثلا اینکه اگر کسی از سوراخ دیوار به درون خانه ای نگاه کند ، صاحبخانه حق دارد چشم او را کور کند، درحال حاضر چقدر قابل پذیرش و عمل است. همانها که می گویند ما درد دین داریم، تا چه اندازه آمادگی عمل به این احکام را دارند. آن وقت می آییم و می گوییم که خیر، این احکام طور دیگری هستند و باید آنها را با زمانه وفق داد. آیا تکالیف ما این است؟ تفسیر دیگری دارند؟ یا ما از واقعیتهای دین خیلی فاصله گرفته ایم؟ مثلا هنوز کسانی هستند که باور ندارند جمع ثروت (فی حد ذاته) منعی ندارد، اینها ممکن است با تمسک به آیاتی مانند «... کی لایکون دولة بین الاغنیاء منکم » (2) و یا آیه «والذین یکنزون الذهب و الفضه و لاینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم » (3) (آیه کنز) بخواهند خط و مشی دیگری در جامعه ترسیم کنند. اما حقیقت دین چیز دیگری است و ما می خواهیم همه این حقایق را با حال و هوای خودمان مطابق کنیم.

در روایتی که هم نعمانی در کتاب «الغیبة » و هم شیخ صدوق در «اکمال الدین » آن را نقل کرده اند آمده است که: «خداوند پیش از ظهور حکومت را میان گروههای مختلف می گرداند تا کسی مدعی نشود که اگر حکومت و دولت دست ما بود بهتر عمل می کردیم ». (4) بنابر مفاد حدیث دیگری «هر قدر که امر نزدیک شود ، تقیه سخت و شدیدتر می شود»; «کلما قرب هذاالامر اشتدت التقیه »، حالا این امر ، ظهور است یا تولد حضرت، اختلاف است .

من پیش از اینها یک روایتی در ذهنم بود که هر چه می گردم ماخذ آن را پیدا نمی کنم. روایت این است: «سیاتی علی الناس زمان لا یستطیع احد ان یقول ربی الله »

زمانی بر مردم خواهد رسید که کسی نتواند بگوید پروردگار من خداست. مضمون این روایت آن نیست که وقتی خواهد آمد که کسی یارای استقامت در مسیرالله را ندارد، چون این «سیاتی » نمی خواهد، الان هم کمابیش این طور است . «زمانی خواهد آمد» یعنی وضعیت خاصی است که در برهه هایی از زمان مصداق دارد.

راجع به اینکه فساد و جور زمین را چنان می گیرد که از عدالت خبری نخواهد بود، روایت متواتری از سوی شیعه نقل شده است و گروهی از محدثان اهل تسنن هم در کتابهای خود نوشته اند; منظورم همان حدیث معروف است که می گوید: «فیملاءالارض به قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما» (5) زمانی که دنیا سرشار از ظلم و جور می شود، خداوند به نیرو و وجود مقدس مهدی(ع) ورق را برمی گرداند. معلوم می شود که در آن زمان ارتباط مردم با دین و خدا سست شده است و کسی آشکارا دعوی دیانت نمی کند. آنجا هم که فرمود: «لایستطیع احد ان یقول ربی الله » نه اینکه کسی در خانه خود چنین جراتی ندارد، خیر، یعنی کسی آشکارا و در حضور همگان چنین سخنی بر زبان نمی آورد.

موعود: در اول صحبتهایتان فرمودید خداوند به هنگام ظهور دست حضرت را بر سر مردم می گذارد و بدین وسیله عقلهای آنها کامل می شود، این به چه معناست؟

آیت الله گرامی: این دست ممکن است ، دست قدرت باشد. یعنی امام به مردم رشد فکری می دهد و آنها را برای ظهور آماده می کند و ممکن است ، خداوند شرایط اجتماعی را طوری کند که مردم خودشان بتدریج رشد فکری پیدا کنند.

موعود: اگر این طور باشد، پس همیشه برای ظهور وقت مناسبی است، چون خداوند می تواند هر وقت که بخواهد مردم را آماده کند.

آیت الله گرامی: خیر. این طور نیست . عنایت در عالم طبیعت مجرای طبیعی دارد. ارزش این کار به این است که مردم خودشان آماده بشوند. یعنی بعد از دیدن انواع و اقسام حکومتها و یاس از همه مدعیان عدالت ، چشم به ایشان بدوزند. خداوند که نمی خواهد معجزه کند. اگر بنا بر معجزه باشد، شکل قضایا خیلی فرق می کند. مردم باید بفهمند و آن چنان انتظار ظهور را بکشند که عاشق به انتظار معشوق می نشیند، والا انقلاب نخواهد بود فقط یک قدرت نمایی از سوی خداوند است.

موعود: در دو قرن و نیمی که امامت شیعه در میان مردم حضور داشت، نحوه ارتباط مردم با ایشان و چگونگی حضور امام در جامعه خیلی متفاوت است. یعنی ارتباط بتدریج کم و کمتر می شود. تا آنجا که «مسعودی » نقل می کند: حضرت هادی(ع) حتی با خواص یارانشان از «ورای حجاب » سخن می گفتند. (6) آیا این بدان معناست که هر چه جلوتر می آییم سزاواری مردم برای درک حضور و ملاقات با امام زمان خود کمتر می شده است؟

آیت الله گرامی: تاریخ ما از این جهت فراز و نشیبهای شگفت انگیزی دارد. مثلا در سالهایی که حضرت زین العابدین(ع)، امام بودند، شمار شیعیان خیلی اندک بود، به طوری که می توان آنهارا شمرد. به همین خاطر امام سعی می فرمودند خودشان بیرون بیایند، چون اصلا کسی سراغ ایشان نمی رفت. امام این وضعیت اسفبار را با حضور خود در میان مردم جبران می کردند. اینکه نوشته اند امام سجاد(ع) روزی از بازار عبور می کردند ، دیدند که قصابی سر گوسفندی را می برد; از او پرسیدند آیا به او آب داده بودی یا نه؟ و یا دیگر حکایتهای که از آن حضرت نقل شده است همه به خاطر این بوده که با گفتگو و حضور فعال در کوچه و بازار مردم را متوجه غفلت خودشان کنند. امام می خواست از طریق یادآوری ماجرای کربلا، مردم را بیدار کنند و بیشتر از این هم در آن زمان ممکن نبود . یک وقتهایی هم دعایی را به کسی تعلیم می دادند تا با زبان دعا معارف شیعی را زنده نگهدارند.

فقط در دوران امامت حضرت امام محمد باقر و امام صادق (ع) قدری گشایش بود. آن هم نه در همه سالهای حیات آن بزرگواران چون همه شنیده ایم که کسی می خواست در مورد مساله ای که برایش پیش آمده بود از امام استفسار کند، هر چه کرد نتوانست به امام صادق(ع) دست پیدا کند. آخر مجبور شد در هیأت خیارفروش به خانه امام بیاید و مشکل خود را با آن حضرت در میان بگذارد.

غیبت برای همه امامان ما بوده است ، به این معنا که آن بزرگواران همه در حصر و حبس بودند. بعضی کمتر، بعضی بیشتر. حتی امام رضا(ع) که بظاهر از همه آزادتر بودند، خیلی تقیه می کردند. وقتی به آن حضرت گفتند گروهی از شیعیان شما از قم آمده اند برای زیارت و ملاقات با شما، امام آنها را دو ماه منتظر نگاهداشت. بعد که خیلی برایشان پیغام دادند که شیعیان شما منتظرند. امام فرمود: این قدر نگویید شیعه ، شیعه ; «انما الشیعة من شایع علیا»; شیعه ، پیرو علی(ع) است . در واقع امام می خواست تحزب را بشکند و از ایجاد این تصور که شیعیان به عنوان یک حزب مشغول فعالیت هستند، جلوگیری کند. چرا که در غیر این صورت گرفتار اذیت و آزار مامون می شدند.

در زمان امام جواد ، امام هادی و امام عسکری: که همگی در زمان خود به ابن الرضا مشهور بودند اوضاع خیلی بدتر شد. اینها همه همان غیبت است .

وقتی هم که ماه مهدی(ع) به برج امامت رسید، امام با غیبت صغرا زمینه را برای غیبت طولانی خود آماده کردند. این غیبتهای پی در پی به علت بی ظرفیتی و نالایقی مردم بود.

موعود: اگر بپذیریم که حضور و غیبت امام(ع) در جامعه رابطه مستقیم با شایستگی های مردم دارد، برای آماده سازی و ایجاد زمینه مساعد جهت ظهور حضرت ، چه باید کرد؟

آیت الله گرامی: این مساله هم مثل هر مساله دیگر نیاز به دو نوع تمرین دارد: فکری و عملی . تمرین عملی ، با تبلیغ عدالت اسلامی و شناساندن حقیقت دین صورت می پذیرد. این تصور غلطی است که بعضی فکر کرده اند آمادگی برای ظهور یعنی آوردن چند سلاح گرم و سرد به خانه! تبلیغ و آمادگی برای ظهور، آراسته شدن به عدالت و دادگستری است. همه باید این نوع آمادگی را پیدا کنند; یعنی خودشان را به عدل و قسط بیارایند، از مردم عادی گرفته تا سران مملکت . اینکه می بینیم امام راحل بعد از رحلت فقط یک خانه کوچک در قم داشتند، معلوم می شود که ایشان خودشان را برای ظهور آماده کرده بودند. سرباز امام زمان بودن، سنخیت می خواهد ; سنخیت و هماهنگی با امام در عدالت و گرنه تهیه سلاح که از هر کسی ساخته است.

«سید قطب » در کتاب «عدالت اجتماعی در اسلام » نقل می کند که کسی امام علی(ع) را در یکی از مناطق ییلاقی کوفه دید که از سرما می لرزد. بعد به امام گفت: چرا لباس پشمی نمی پوشید؟ حضرت فرمود: ندارم . گفت: شما که رئیس مملکت پهناور اسلامی هستید و همه سرمایه های کشور در اختیار شماست. امام فرمود: در اختیار من هست ولی مال من نیست. امام در زمان ظهورشان از مردم توقع عدالت دارند. کسی فکر نکند که امام مثلا فقط از مردم می خواهد که میگساری نکنند. اینکه کار مهمی نیست. امام از همه می خواهند حلال و حرام را رعایت کنند، هر کسی به حق خود قانع باشد و....

یکی از دوستان ما می گفت که کسی در حضور یکی از مراجع گفت: خدا کند که امام زمان(ع) زودتر ظهور کند. آن مرجع بزرگوار گفت: آقا بیایند چه می شود؟ گفت: وضع ما بهتر از این می شود. فرمودند: از کجا معلوم که وضع تو بهتر می شود. تو خیال می کنی وقتی امام تشریف بیاورند، تو را می کنند مرجع و صاحب رساله و اعتبار؟ ممکن است به شما بگویند برو خیابانها را جارو کن!

به هر حال آنچه مسلم است این است که با تشریف فرمایی امام زمان(ع) هر کسی در مکان و جایگاه شایسته خود می نشیند و این برای خیلی ها سخت خواهد بود. به خاطر همین مهمترین فعالیت برای آماده سازی و ایجاد زمینه برای ظهور حضرتش ، عادت دادن عوام و خواص به عدل است. چون مردمی که به عدالت تن ندهند، تحمل حکومت مهدی(ع) بر آنها سخت خواهد بود.

مسلمانها یک بار امتحان خود را در زمان حکومت عدل علی(ع) ، پس داده اند. ما هنوز دقیقا نمی فهمیم که چرا علی(ع) آهن گداخته را به دست عقیل نزدیک کرد. حداقل من نمی فهمم . عقیل واقعا نیازمند بود، حضرت می توانست یک کاری برای او بکند، دست کم می گفت: برادر! مرا ببخش ، ندارم . چرا آهن گداخته را به رخ او کشید؟ چون اینها را نمی فهمیم می افتیم به جان سند روایات; یک جوری روایت را انکار می کنیم.

امیرالمؤمنین(ع) در عهدنامه مالک می فرماید: «مالک ! خواص را دور خودت جمع نکن. عوام را بگیر» (7) . اینها فرازهایی از تاریخ ما هستند که باید آینده را با آنها روشن کرد. عادل بودن و به مردم درس عدالت دادن کار هرکسی نیست . غیر از مراتب علمی است که هر کس با چند سال زحمت و مطالعه بدان دست بیابد. من از سالهایی که خدمت امام می رسیدم برای درس، خاطره ای دارم که به نظر من خیلی غیر عادی بود. خدا رحمت کند حضرت امام را ، ایشان در مسجد اعظم قم درس فقه می گفتند. گوشه مسجد چند تا طلبه هم با صدای بلند مباحثه می کردند. شاگردان امام دائما به آنها تذکر می دادند و گاهی هم اعتراض می کردند. امام بر آشفت و گفت: «به آنها چه کار دارید؟ اگر آنها از ما زودتر آمده باشند، ما نمی توانیم مانع مباحثه آنها بشویم ». این برای ما غیرمعمول بود. چون یک طرف امام بود و طرف دیگر چند تا طلبه ساده و بی اسم و رسم. منظور اینکه باید تمرین عملی داشت و تمرین عملی نزدیک شدن به عدل است.

یکی از کسانی که در این مقام خیلی آمادگی زیاد و وجود با برکتی داشت، مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری بود. ایشان خیلی موفق بود. من توفیق آن بزرگوار را در اخلاص و توسلش به اهل بیت(ع) می دانم. می گویند وقتی سامرا مشرف بودند، شبهای تاسوعا و عاشورا خودش طلبه ها را جمع می کرد، می رفت میان آنهاسینه می زد، و مثل هر شیعه ساده و بی پیرایه ای عزاداری می کرد. قم هم که بودند شبیه همین کارها را داشتند. در مورد آقای بروجردی من خودم یادم هست که ایشان از مدرسه فیضیه ، جلوی عزاداران به راه می افتادند و از طرف دارالشفا می آمدند داخل صحن آستانه. مرحوم حاج شیخ ، شهریه طلبه های ایرانی را از طرف مرحوم میرزای شیرازی می دادند. سرمایه زیادی بود. با این وجود در همه این مدت یک عبا برای خودشان نخریدند و همیشه با همان عبای پاره سر درس حاضر می شدند. این یعنی همان تمرین عملی که عرض می کردم.

اما تمرین فکری ، با خواندن زیارت نامه هایی مانند «جامعه کبیره » «دعای ندبه » و «عهدنامه » است. نباید میان جملات زیارات ، حرف دیگری زد ، تصنیف خواند و یا سخنرانی کرد. چون آن تمرین فکری لازم را بر هم می زند . سند این دعاها محتوای آنهاست. اینها از باب «قضایا فیاساتها معها» است ، یعنی نیازی به سند ندارند.

آفتاب آمد دلیل آفتاب                              گر دلیلت باید از وی رو متاب

انتظار فرج یک تمرین فکری است. اگر نگوییم متواتر ، دست کم مستفیض است که «افضل اعمال امتی، انتظار الفرج من الله عزوجل.» (8) در روایت دیگری که اهل سنت هم نقل کرده اند، مسلمانان صدر اسلام وقتی می خواستند از هم جدا بشوند، سوره «والعصر» را می خواندند. الان ما در چنین وقتی به یکدیگر می گوییم خداحافظ، بعضی می گویند «یا علی ». ممکن است گروهی بگویند: «به امید دیدار» و ... اما در زمان رسول الله مردم سوره والعصر را برای هم می خواندند;

«والعصر . ان الانسان لفی خسر. الاالذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر».

یعنی الان که از هم جدا می شویم یادمان باشد که مشکلات بسیار است، ما باید همدیگر را به صبر و عمل صالح سفارش کنیم، بی صبر و استقامت راه به جایی نخواهیم برد. انتظار فرج ، باید شعار شیعه باشد. یعنی همواره همدیگر را به انتظار و یادآوری فرج و ظهور امام دعوت کنیم.

چرا پیشینیان ما روزهای جمعه با اسب و سلاح از شهر خارج می شدند. این یک کار نمادین و تمثیلی بود. برای اینکه یادشان نرود که فرج و ظهوری در راه است . حرمت نهادن به مراجع ، همین فلسفه را دارد. ما به این بزرگان احترام می گذاریم ، تکریم می کنیم چون امام اینها را نواب خود خوانده است. حضرت مهدی(ع) خودشان فرموده اند که در حوادث به اینها مراجعه کنید. احترام به این نایبان ، زمینه ای است برای گردن نهادن در برابر حکومت مهدی(ع) . باید از همین جاها شروع کرد. اینها همان تمرینهای فکری و عملی است که می گفتم.

موعود: تحلیل شما از313 نفری که در رکاب امام هستند چیست؟

آیت الله گرامی: ممکن است منظور از این 313 نفر، سران باشند ، نه همه یاران حضرت ، خود ظهور همراه با اعجازهایی است . نه اینکه همه وسایل از غیب آماده می شود. اما ظهور حضرت با عجایب و غرایبی توام خواهدبود. غیر از ظهور خیلی چیزهای دیگر که مربوط به ایشان می شود، معجزه است. خود تولد حضرت همین طور بود. در کتاب «الکامل » ابن اثیر و «تاریخ عرب و روم » به قلم فضلیوف روسی که دکتر شعیره ترجمه کرده، آمده است که در سالهای 244 تا 248 ق جنگهایی بین سپاه اسلام و روم شرقی (بیزانس) در گرفت. در آن سالها امام عسکری(ع) شانزده ساله بودند. امام هادی(ع) ایشان را به خواهرشان ، حکیمه خاتون ، سپردند. امام زمان (روحی فداه) سال 255 تولد یافتند. این تاریخها کاملا با هم همخوانی دارند. هانری کربن هم در کتاب «امام المنتظر» اینها را می گوید، و از مادر حضرت «نرگس خاتون » به شاهزاده رومی یاد می کند، بعد هم همه قصه را همان طور که همه شنیده ایم می گوید. ببینید اینها قابل پیش بینی و تحلیل نیست. یک تقدیری در کار است که یک خانم از بیزانس بیاید عربستان ، آنجا با یکی از فرزندان رسول خدا7 ازدواج بکند و ... تقدیر چه بوده و چرا این طور شده است؟ ما نمی دانیم. منظورم این است که حیات ، غیبت و ظهور حضرت همه اش غیر عادی است و این ذخیره الهی کاملا از طرف خداوند اداره می شوند.

یکی از مراجع معاصر در سال 1343 یا 1344 به بنده فرمودند: امام به زودی ظهور می کنند.من عرض کردم: ولی بسیاری از علایم هنوز دیده نشده است. ایشان فرمودند: همه این علایم ممکن است ظرف دو سه ماه ظاهر شوند. یعنی این امکان و احتمال است که به طور جهشی همه علایم تحقق بیابد و یا ممکن است همان روال طبیعی و تدریجی خود را طی کند. به هر حال انسان کاملی که زندگی ، تولد و همه آنچه به ایشان مربوط است با اعجاز و خرق عادت توام بوده ، ظهورشان نیز ممکن است به همین منوال باشد.

موعود: در روایات علایم بسیاری برای ظهور ذکر شده ، اما تطبیق آنها همیشه مساله است. ما بسیاری از اتفاقات زمان خودمان را به علامت ظهور تفسیر می کنیم . اما باید ابتدا یک معیار و دستگاه معرفتی برای این تطبیق ها به وجود آورد.

آیت الله گرامی: در تطبیق علایم باید خیلی وسواس داشت. تعیین مصداق قطعی برای علایم کار آسانی نیست. خیلی از این تعیین مصداقها ، همراه با گرایشهای فکری، سیاسی است. همین روایت «رجل من اهل قم یدعواالناس الی الحق ...» (9) را تا به حال بر بسیاری از بزرگان تطبیق کرده اند. یک وقتی می گفتند منظور نواب صفوی است . گاهی با آقای بروجردی تطبیق می کردند و اخیرا هم آن را مرحوم امام تطبیق کرده اند. نمی توان در تعیین مصداق قاطعانه سخن گفت .

کسروی در کتاب خود که درباره مشروطه است می گوید: در تهران طرفداران استبداد و مشروطه خواهان میتینگهایی داشتند و هر کدام در آن گردهمایی ها از روایات و آیات برای استحکام و تبلیغ خود استفاده می کردند.

موعود: از وظایف شیعیان در عصر غیبت بگویید.

آیت الله گرامی: مهمترین وظیفه همان عمل به فرموده امام(ع) است: «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة احادیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم » (10)

در هر مساله ای باید رفت سراغ مراجع. احترام به آنان ، احترام به ولی عصر (ع) است.

امام در مکاتبه ای که با «اسحاق بن یعقوب » دارند، می فرمایند: در «حوادث واقعه » به ایشان (مراجع و روات احادیث) مراجعه کنید. بعضی گفته اند ، مراد امام از حوادث واقعه ، روابط سیاسی است. حوادث سیاسی ، جزیی از مسایل دینی ماست. اگر منظور از سیاست ، اداره کشور به نحو شرعی و دینی است، این سیاست، عین دیانت است ، سیاستی که ما آن را نفی می کنیم ، دغل بازیهای سیاستمداران بی دین است.

بنابراین اساسی ترین وظیفه مسلمانان در عصر غیبت ، ایجاد پیوند و ارتباط با نایبان حضرت است. حتی تکریم و احترام این بزرگان ، موجب بخشودگی گناهان می شود. چون احترام به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) چنین ارمغانی دارد. در سوره حجرات می خوانیم:

«ان الذین یغضون اصواتهم عند رسول الله اولئک الذین امتحن الله قلوبهم للتقوی لهم مغفرة و اجر عظیم » (11)

کسانی که پیش پیامبر خدا صدایشان را فرو می کشند، همان کسانی هستند که خدا دلهایشان را برای پرهیزگاری امتحان کرده است آنان را آمرزش و پاداشی بزرگ است.

این آیه در مورد احترام به پیغمبر(ص) است. احترام به مراجع هم به نوعی احترام و حرمت نهادن به پیامبر(ص) است. هر قدر که مراجعه به ایشان بیشتر باشد، در واقع امام زمان(ع) مرکزیت و محوریت بیشتری در جامعه پیدا می کنند.

یک وظیفه مهم دیگر ما، ذکر دائم تاریخ مربوط به حضرت است. این وضعیت خوبی نیست که مردم - حتی اهل علم - اطلاعات دقیق و گسترده ای راجع به ایشان ندارند. ما باید حتی از نواب ایشان هم کاملا آگاه باشیم . اسمهایشان ، سیره ، تاریخشان و ... هر چیزی که به نحوی با حضرت مربوط می شود باید مورد مطالعه و دقت قرار بگیرد. از علمای بزرگی که با دعای امام متولد شده اند ، مانند شیخ صدوق تا وقایع مربوط به مسجد جمکران . مثلا اینکه چرا شبهای چهارشنبه مردم به جمکران می روند؟ اینها همه یک ریشه هایی دارد که به اندیشه مهدویت کمک می کند. طریقه ارتباط با حضرت ، افرادی که به حضورشان شرفیاب شدند و عنایت خاصه ایشان به برخی از بزرگان در گذشته و حال ، همه باید مورد توجه قرار گیرند.

موعود: اگر کسی مدعی ملاقات با حضرت ولی عصر (ع) شد، وظیفه ما در رابطه با او چیست ؟ آیا اصلا ملاقات باحضرت در زمان غیبت ممکن است؟ اگر امکان دارد. شیعیان برای درک حضور ایشان چه باید بکنند؟

آیت الله گرامی: مساله ملاقات با حضرتشان مثل ماجرای احضار روح نیست که برخی معتقد به حرمت آن باشند و بعضی هم مانند حضرت امام قدس سره آن را سحر بدانند. یعنی این طور نیست که بشود با ورد و کلمات مخصوص حضور ایشان را درک کرد. حضرت بر همه اشراف دارند. در یکی از دعاها می خوانیم که «بیمنه رزق الوری » (12) به یمن وجود ایشان است که به موجودات روزی می رسد. «وراء» یعنی همه آفریدگان ، اختصاصی به موجودات طبیعت، مسلمانان و یا شیعیان ندارد «رزق » هم اعم از رزق مادی و معنوی است حتی جبرئیل هم روزی خوار ایشان است. و از برکت وجودایشان استفاده می کند . بنابراین ملاقات با حضرت به عنوان یک «رزق معنوی » با عنایت و توجه ایشان صورت می گیرد و صلحا، اولیا و وابستگان می توانند دیده به دیدار ایشان بگشایند. هر کسی به اندازه شایستگی خود به نوعی ایشان را می بیند. کسی ممکن است ایشان را ببیند اما نشناسد، کسی دیگر می بیند و می شناسد ، بعضی ها هم نمی توانند با چشم سر ببینند، باید چشمهایشان را روی هم بگذارند تا بتوانند، تمثال ایشان را نظاره کنند. بعضی ممکن است که ایشان را ببینند، اما فقط حس می کنند، که این شخص از اهل بیت است و نفهمند که خود آقاست . گاهی افراد بسیار معمولی و ساده محضر امام را درک می کنند . همه کم و بیش شنیده ایم که چه کسانی به شرف ملاقات با امام زمان نایل شده اند. بعضی از این ملاقات کنندگان ، خیلی انسانهای ساده و معمولی هستند.

من خودم در نوشته های مرحوم حاج عبدالحسین حائری دیدم که نوشته اند یک روز رفتم در مغازه عطاری بوی خوشی به مشامم خورد، خیلی بوی عجیبی بود. نگاهی به عطار کردم و پیش خودم گفتم که این بو نمی تواند طبیعی باشد. عطار به من اشاره کرد که ساکت باش و بمان . وقتی همه مشتریها رفتند، به من گفت امروز آقا اینجا تشریف داشتند.

باید لیاقت حضور داشت ، با ورد و الفاظ پی در پی نمی شود به چنین سعادتی نایل شد.

دیدن روی تو را دیده جان بین باید                   وین کجامرتبه چشم جهان بین من است

می گویند اویس قرنی هرگز پیغمبر را ندید اما چهره حضرت را بخوبی توصیف می کرد. اما روایتی که می گوید مدعیان ملاقات را تکذیب کنید، به نظر می رسد که منظور ترتیب اثر ندادن است. نه اینکه دروغ است ، نه، شما طوری عمل کنید که اگر دروغ بود، از عقیده شما سوء استفاده نشود، ما می بینیم و می دانیم که خیلی ها از این طریق دکان باز کردند و از مردم معتقد و علاقه مند به امام سوءاستفاده ها کردند. اما:


تا نباشد راست کی باشد دروغ؟                     آن دروغ از راست می گیرد فروغ

ما هیچ وقت نمی توانیم منکر ارتباط کسانی مانند سید بحرالعلوم با امام بشویم . روایت ناظر به این معناست که شما ترتیب اثر ندهید; اگر راست باشد ، فضیلتی است برای ملاقات کننده، و اگر دروغ باشد، وقتی شما اعتنا نکرده باشید، مفسده ای به بار نمی آورد.

موعود: بنابراین براحتی نمی توان هر ادعایی را در این رابطه پذیرفت. چون همانطور که فرمودید ملاقات موقوف به لیاقت است.

آیت الله گرامی: همین طور است . چنین ادعایی از کسی مانند شیخ مفید و یا بحرالعلوم پذیرفته است. اما نباید ساده لوحانه هر ادعایی را پذیرفت و گردن نهاد. ما می دانیم که آدمی مانند مثلا حاج شیخ عبدالکریم حائری آدمی نبود که بخواهد ریا کند یا دکان باز کند، اگر ایشان بگوید که من امام را ملاقات کرده ام، چه دلیلی برای انکار می ماند.

مرحوم حاج آقا بزرگ حائری از قول پدرشان (حاج شیخ) نقل می کنند که استاد ما مرحوم حاج سید محمد فشارکی در قضیه تنباکو خیلی به مرحوم میرزا فشار می آوردند، یعنی از ایشان می خواستند که هر چه زودتر فتوای تحریم را اعلام کنند. یک بار هم با کمال احترام از ایشان می خواهند که جدا از ارتباط استاد و شاگرد ، بتوانند حرفشان را بی پرده بزنند. بعد می گویند: من فکر می کنم شما از ناصرالدین شاه می ترسید که اقدامی نمی کنید. چون قضیه تنباکو مدتی طول کشید. ظاهرا مرحوم میرزا در فکر هماهنگی با همه علمای بلاد بودند، که یک وقت کسی خلاف نظر ایشان اقدامی نکند و فتوا نشکند. مرحوم میرزا به مرحوم فشارکی فرمودند: من از چیزی نمی ترسم. اما می خواستم با نظر مبارک امام عمل کنم، به خاطر همین سه روز روزه گرفتم و امروز رفتم در سرداب سامرا و این را آوردم. حالا معلوم نیست که منظورشان این بود که فتوا به دستخط امام بوده ، یا ایشان املا فرموده اند و میرزا نوشته است.

اینگونه عوالم است که طلبگی را مقدس و شیرین می کند و گرنه درس و بحث که ارزش این حرفها را ندارد. بی ارتباط و توجه به مقام مقدس حضرت مهدی(ع) از این همه درس و مباحثات، چیزی جز اتلاف عمر نصیب کسی نمی شود.

از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت              یک چند نیز خدمت معشوق و می کنم

خداوند همه ما را در غیبت و ظهور مهدی(ع) لایق سربازی و فداکاری در راه اهداف مقدسشان بگرداند.

موعود: از حضور عالمانه و صبورانه شما در این گفتگو کمال سپاس و امتنان را داریم.

آیت الله گرامی: برای شما و نشریه موعود آرزوی موفقیت می کنم.


پی نوشتها:

1. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، 1365، ج 1، ص 25 ، ح 21، دارالکتب الاسلامیة، تهران، الصدوق ، ابوجعفر محمدبن علی بن الحسین، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 675، دارالکتب الاسلامیة، تهران ، 1395 ق.

2. سوره حشر، آیه 7

3. سوره توبه ، آیه 34

4. متن روایت چنین است: «مایکون هذاالامرحتی لا یبقی صنف من الناس الا و قد ولوامن الناس، حتی لایقول قائل: انا لو ولینا لعدلنا، ثم یقوم القائم بالحق و العدل » ، النعمانی ، محمدبن ابراهیم، الغیبه، ص 274 ، ح 53، مکتبة الصدوق، تهران.

5. الصدوق ، ابوجعفرمحمدبن علی بن الحسین ، همان ، ج 1 ، ص 257.

6. ر.ک: المسعودی ، علی بن حسین، اثبات الوصیة، چاپ سنگی، ص 262.

7. ر. ک: ، فیض الاسلام ، سیدعلی نقی ، ترجمه و شرح نهج البلاغه ، نامه 53 ، ص 996.

8. المجلسی ، مولی محمدباقر، بحارالانوار، ج 52 ، ص 128، مؤسسه وفا، بیروت ،1403 ق .

9. المجلسی ، مولی محمدباقر، همان ، ج 60 ، ص 216 ، متن کامل روایت چنین است:

«رجل من اهل قم یدعواالناس الی الحق ، یجتمع معه قوم کزبرالحدید، لاتزلهم الریاح العواصف، و لایملون من الحرب ، و لا یجبنون، و علی الله یتوکلون، والعاقبة للمتقین.»

10.المجلسی ، مولی محمد باقر، همان ، ج 53 ، ص 181.

11. سوره حجرات ، آیه 3.

12. ر. ک: قمی ، شیخ عباس ، مفاتیح الجنان: دعای عدیله

سایر مطالب این مجموعه: « انقلاب دینی و انسان غربی