عصر ایران - چند خبر بد و هشدار دهنده:
1- محاسبات
جدید اپیدومولوژیست ها نشان می دهد چنانچه شیوع کرونا کنترل نشود، در
پاییز امسال به روزانه 1600 کشته خواهیم رسید. یعنی هر 54 ثانیه یکی از ما
بر اثر کرونا خواهیم مرد.
معنای دیگر این سخن آن است که هر روز
32000 نفر به کرونا مبتلا می شوند که بسیار بالاتر از ظرفیت پذیرش
بیمارستانی ایران است و لذا بسیاری از بیماران، شانس بستری هم نخواهند
داشت.
2-
تعداد پزشکان و پرستارانی که در مواجهه با کرونا مبتلا یا فوت می شوند رو
به افزایش است. به عنوان مثال درصد ابتلای کادر پرستاری در بیمارستانهای
تابعه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با افزایش دو برابری، از 3.6 به 7.3
درصد رسیده است.
ادامه این وضعیت یعنی خالی شدن بیمارستان ها از کادر درمانی.
3-
بررسی الگوی مراجعین در مراکز درمانی استان تهران نشان میدهد که بیماران
با وضعیت وخیمتر به این مراکز مراجعه می کنند. احتمالاً در استان های دیگر
وضعیت مشابهی وجود دارد و یکی از دلایلش آن است که مردم کرونا را جدی نمی
گیرند و وقتی اوضاع شان بحرانی شد مراجعه می کنند.
4- قدرت سرایت و ابتلای این ویروس، بسیار افزایش یافته است و لذا با سرعت بیشتری مبتلا خواهیم شد.
5-
هر چند در اوایل شیوع کرونا، اکثر بیماران افراد مسن بوند ولی اخیراً شاهد
افزایش بستری گروه سنی ۲۰ تا ۲۹ سال هستیم. این نشان می دهد که کرونا
مرزهای سنی را در نوردیده و جوانترها و حتی کودکان را نیز مبتلا می کند و
می کشد.
6- هر چند ابتدا گفته می شود کرونا فقط افراد دارای بیماری زمینه ای را می کشد، اما در یکی دو ماه اخیر، افراد زیادی که بیماری زمینه ای هم نداشته اند بر اثر کرونا فوت کرده اند.
7-
هنوز واکسن یا دارویی برای کرونا کشف نشده است. خبرهای مرتبط با این موضوع
نیز هیچ کدام شان قطعیت ندارند. عدم کشف واکسن و دارو یعنی گسترش مرگ و
میرها، شبیه آنچه در سده 1300 میلادی در ایران رخ داد و یک سوم جمعیت کشور
بر اثر طاعون مردند.
شباهت
امروز و آن روزها در این است که 7 قرن پیش واکسن و دارویی برای طاعون وجود
نداشت و امروز هم برای کرونا وجود ندارد. پس واقعاً ممکن است شاهد قتل
عامی فجیع باشیم و همه خانواده ها عزیزان شان را از دست بدهند. وقتی دارو و
واکسن نباشد، طاعون قرن 13 و کرونای قرن 21 تفاوتی با هم ندارند.
چاره چیست؟
تفاوت ایران امروز و ایران طاعون زده 1300 میلادی این است که مردم آگاه تر شده اند و می دانند که رعایت اصول "فشم" می تواند تا حد زیادی جلوی فاجعه را بگیرد. "فشم" از حروف نخست "فاصله اجتماعی" ، "شست و شوی منظم دست ها" و "ماسک" درست شده است.
الف) حتماً
فاصله دو متری با دیگران را رعایت کنید و از حضور در اماکنی که چند نفر در
آن جمع هستند، خودداری کنید. اگر وارد فروشگاه شلوغی شدید، فورا از آن
خارج شوید.
ب) دست های خود را روزانه و بارها و بارها با آب و صابون بشویید و ضدعفونی کنید.
ج) و نهایتاً به سلاح کارآمد بشر در برابر کرونا مجهر شوید: ماسک.
کارشناسان می گویند واکسن ها به طور متوسط
قادر به جلوگیری 75 درصدی از بیماری هستند و احتمالا واکسن کرونا نیز همین
گونه خواهد بود، حال آن که ماسک می تواند تا 98.5 درصد مانع کرونا شود.
یعنی اگر دو فرد سالم و ناقل، ماسک بزنند و فاصله مناسب را با هم رعایت
کنند، تنها 1.5 درصد امکان انتقال بیماری وجود دارد که بسیار کارآمدتر از
واکسن است.
تجربه کشورهای موفق جهان در کنترل کرونا نیز حاکی از آن است که با عمومی شدن ماسک، کرونا مهار شده است.
بنابر این هم خودتان ماسک بزنید و هم به کسانی که ماسک نمی زنند تذکر دهید. خطرناک تر از کرونا، کسانی هستند که ماسک نمی زنند.
وزیر دفاع آمریکا در نشستی مجازی اعلام کرد این کشور نیرو و تجهیزات خود را در سراسر آسیا با هدف آمادگی برای درگیری احتمالی با چین مستقر میکند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، «مارک اسپر» امروز سهشنبه از آماده شدن آمریکا برای درگیری نظامی احتمالی با چین خبر داد.
وزیر دفاع آمریکا گفت که این کشور با هدف آمادگی برای درگیری احتمالی با چین، در حال تجهیز و مستقر کردن نیروهای خود در سراسر آسیاست.
روزنامه «والاستریت ژورنال» این اقدام را رونمایی آمریکا از مولفه نظامی دولت ترامپ در برابر چین توصیف کرده است.
اسپر در نشست مجازی اندیشکده بینالمللی مطالعات راهبردی انگلیس گفت: «آمریکا ارسال ناوهای جنگی به منطقه برای مقابله با سیاستهای توسعهطلبانه چین و فروش سلاح به تایوان را ادامه میدهد.»
از چند سال پیش روابط چین و آمریکا بر سر مسائل اقتصادی و موضوع تعرفهها پرتنش شده بود که این موضوع در پی شیوع ویروس کرونا ابعاد گستردهتری نیز یافته و مقامات آمریکا اتهامات بیاساس بسیاری را علیه چین مطرح کردهاند.
در روزهای ابتدایی تیرماه، فرشید پورحاجت، دبیر کانون انبوهسازان مسکن با اشاره به انتشار اخباری مبنی بر ایجاد پدیده “پشتبام خوابی” و اجاره پشتبام منازل برای شبخوابی از سوی کارگران و اقشار کمدرآمد، گفت: اینکه شخص به وضعیتی برسد که به دلیل نداشتن مسکن مناسب، برای خوابیدن در پشتبام خانه شخص دیگر هزینه پرداخت کند، یک فکاهی دردناک اما از بدیهیات حوزه مسکن کشور است.
به گزارش عصرایران به نقل از ایلنا، وضعیت کارگری را مجسم کنید که با هزار زحمت ماهی ۳ میلیون تومان درآمد دارد. این کارگر قرار است با این دستمزد ناچیزی که میگیرد، علاوه بر پرداخت هزینه خوراکیها، حمل و نقل، آموزش فرزندان و البته هزینههای سربه فلک کشیدهی درمان، یک سقف بالاسر هم برای خانواده خود فراهم کند. اما اگر بخواهد یک چهاردیواری ۵۰ یا ۶۰ متری در تهران اجاره کند، باید کل درآمد خود را هر ماه پای اجاره خانه بپردازد؛ حالا باید پرسید دولت چه کمکی در راستای اجرای اصل ۳۱ قانون اساسی (تامین مسکن شایسته برای همه شهروندان با اولویت کارگران و روستانشینان) به این کارگر کم درآمد میکند؟
یکی از اقدامات دولت، منع جابجایی و الزام به تمدید قراردادهای اجاره خانه (البته با صدور مجوز افزایش ۲۵ درصدی اجاره ) بوده است؛ کار دیگری که صورت دادهاند، اعطای وام به فرودستان برای ودیعه مسکن است؛ سوال اینجاست آیا کارگری که به زحمت ۳ میلیون تومان در ماه درآمد دارد، میتواند هم ماهی بیش از یک میلیون تومان اجاره خانه بپردازد و مشمول ۲۵ درصد افزایش سال ۹۹ شود و هم برای تامین ودیعه ۴۰ یا ۵۰ میلیون تومانی مسکن، وام بگیرد و از پس پرداخت اقساط ماهیانهی این وام بربیاید؟!
سی تیرماه، معاون مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی ضمن اعلام کاهش قیمت اجاره، از پرداخت وام ودیعه به مستاجران در مردادماه خبر داد و گفت: ۵٠ درصد قراردادهای اجاره تیرماه، هماهنگ با مصوبه ستادملی کرونا، تمدید شده است.
محمود محمودزاده درباره زمان اعطای وام گفت: تا چند روز آینده و در مردادماه امسال مستاجران میتوانند این وام را برای قرادادهای اجاره دریافت کنند.
به نظر میرسد به جز طرح های ناکارآمد و ناتمام برای به اصطلاح خانهدار کردن کارگران (ازجمله طرح مسکن کارگری وزارت کار) که تا امروز هیچ کدام به ثمر نرسیده و موجب خانهدار شدن هیچ کارگری نشده، همین دو اقدام ناکارآمد یعنی افزایش ۲۵ درصدی اجاره خانه در صورت تمدید قرارداد و اعطای وام ودیعه، تنها اقداماتی است که دولت برای تامین مسکن برای کارگران و فرودستان آنهم در این شرایط رکود کرونایی که بسیاری از کارگران بیکار شدهاند و حتی همان حقوق حداقلی کمتر از ۳ میلیون تومان را ندارند (اکنون ۹۰۰ هزار نفر در صف بیمه بیکاری کرونا ایستادهاند) صورت داده است؛ اقداماتی که هیچ کدام نمیتواند مشکل ناتوانی در پرداخت اجاره خانه را لااقل برای تعداد محدودی از کارگران حداقلبگیر مرتفع سازند.
این در حالیست که گاه و بیگاه مسئولان و نمایندگان مجلس از راهکارهای اصلاحی برای کم رنگ کردنِ «معضل مسکن» خبر میدهند برای نمونه اخذ مالیات بر خانههای خالی را که البته هنوز اجرایی نشده است به عنوان راهکاری برای جلوگیری از «احتکار مسکن» میدانند و ادعا می کنند اگر اجرایی شود، قیمت اجاره خانه تعدیل خواهد شد. بیست و نهم تیرماه، ابوالفضل ترابی (نماینده مجلس یازدهم) با بیان اینکه اخذ مالیات از خانههای خالی باعث تعدیل قیمت مسکن میشود، گفت: یکی از دلایل گرانی بازار اجاره، احتکار مسکن توسط عدهای است.
وی افزود: بر اساس آمار حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد مردم مستأجر هستند، حال در چند ماه اخیر گرانی بازار اجاره مسکن موجب شده که مردم برای تأمین مسکن با مشکل مواجه شوند. یکی از دلایل گرانی بازار اجاره، احتکار مسکن از سوی برخی افراد است، در بسیاری از کشورها با مقررات قانونی جلوی سوداگری و احتکار مسکن را میگیرند، اما متأسفانه در ایران با وجود تصویب قانون در سال ۹۴ تاکنون هیچ اقدامی صورت نگرفته است.
او ادامه داد: حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزار واحد مسکونی خالی در کشور وجود دارد، حال اگر این مساکن با وضع مالیات بر خانههای خالی به درستی ساماندهی شود، میتوان بازار پرتلاطم مسکن را مدیریت کرد.
در چنین شرایط دردناکی است که اخبار و اطلاعاتی از روشهای نامانوس و دردناکِ تامین سرپناه به گوش میرسد؛ از کرایه پشتبامها برای اسکان کم درآمدها گرفته تا زندگی به سبک کانتینری و حتی سکونت در حاشیهی آرامستانهای شهرهای بزرگ.
برای نمونه، براساس برخی گزارشهای منتشره در رسانهها، تعدادی از زوجها که با افزایش کرایه خانه دیگر امکان اجاره واحد مسکونی در تهران را ندارند، وسایل خود را در کانیتنرهای اجارهای در جنوب پایتخت گذاشتهاند و هر یک راهی خانه پدر و مادر خود شدهاند.
«پشت بام خوابی» پدیده ناگوار دیگری است که کارگران کم درآمد و بعضاً شهرستانی را در تهران و کلانشهرها درگیر کرده است؛ این پدیدهی دردناک، معلول ناتوانی در تامین مسکن همان کارگرانی است که براساس اصل ۳۱ قانون اساسی، دولت موظف به تامین مسکن برای آنهاست.
در روزهای ابتدایی تیرماه، فرشید پورحاجت، دبیر کانون انبوهسازان مسکن با اشاره به انتشار اخباری مبنی بر ایجاد پدیده “پشتبام خوابی” و اجاره پشتبام منازل برای شبخوابی از سوی کارگران و اقشار کمدرآمد، گفت: اینکه شخص به وضعیتی برسد که به دلیل نداشتن مسکن مناسب، برای خوابیدن در پشتبام خانه شخص دیگر هزینه پرداخت کند، یک فکاهی دردناک اما از بدیهیات حوزه مسکن کشور است.
در این اوضاع و احوال، پای درد دل کارگرانی نشستیم که روزها در تهران کار میکنند اما شبها را در ماشین میخوابند؛ کارگرانی که چون «خانه» ندارند و از پس قیمت اجاره خانه در تهران برنمیآیند، اتوموبیلهای شخصی با صندلیهای عقب رفته، حکم سرپناه خواب برای آنها پیدا کرده است و دور از خانوادههای خود در تهران، با کمرهای رگ به رگ شده و عضلات خواب رفته، شبها را به صبح و کارِ دوباره گره میزنند.
«رضا» یک کارگر بیکارشدهی آذربایجان شرقی است که بیش از یک سال است برای کار در تهران به پایتخت آمده است؛ او در تهران مسافرکشی می کند؛ البته میگوید هر کار شرافتمندانهای که درآمد داشته باشد را انجام میدهم. رضا همین الان دو هفته است که خانوادهاش را ندیده؛ همه این دو هفته را در تهران و در اتوموبیل پراید خود به سر برده است.
او در مورد وضعیت دشوارِ«خوابیدن در ماشین بدون هیچ امکاناتی» میگوید: صبحها که از خواب بیدار میشوم، خستهتر از شب قبل هستم؛ همه عضلات بدنم درد میگیرد؛ تازگیها کمردرد شدید دارم؛ خوابیدن در ماشین بدون امکانات خیلی سخت است؛ من نه دستشویی دارم؛ نه حمام و نه آشپزخانه؛ غذای ارزان بیرون را میخورم البته روزی یک وعده؛ ماشین را شبها کنار بوستانها پارک میکنم تا بتوانم از سرویس بهداشتی استفاده کنم و حمام رفتن هم که دیگر یک مصیبت است.
این کارگر بیکار و آواره در پایتختِ بیآسمان، دلیل ماندن بیسرپناه در تهران را بیکاری میداند و میگوید: نمیتوانم از پس اجارهخانه در تهران بربیایم؛ بنابراین خانوادهام همان شهرستان هستند؛ همسر و یک فرزند دارم که خانه پدر زنم اقامت دارند؛ اوایل سعی میکردم هفتهای یکبار به آنها سر بزنم؛ بعد دیدم هزینه بنزین خیلی سنگین است؛ حالا دوهفته یکبار و یا حتی ماهی یکبار میروم؛ دلم برای فرزندم تنگ میشود؛ دوست دارم من هم مثل باقی پدرها شبها برای پسر سه سالهام قصه بگویم تا خوابش ببرد؛ دلم برای پسرم تنگ است....
«فرشاد» هم دستفروشی دورهگرد در تهران است که تا زمان تمام شدن همه اجناس فروشیاش شامل نان محلی و کلوچه، به روستای محل سکونتش در استان همدان بازنمیگردد. او نیز چند شب در هفته در اتوموبیل پژو میخوابد؛ فرشاد آرزویش این است که بتواند کنار خانوادهاش باشد؛ در یک شهر باامکانات زندگی کند و دختر و پسرش را به مدرسه خوب بفرستد. او آرزو دارد روزی بتواند یک خانه نقلی در همین تهران رهن کند و خانوادهاش را بیاورد؛ چون میگوید: کار اینجا هست!
فرشاد میگوید: گاهی برای دو هفته هم به خانه بازنمیگردم؛ اینجا اجناسم را که فروختم، اگر مسافر باشد مسافرکشی میکنم؛ حتی یکبار وردست یک نقاش رفتم برای کارهای ساختمانی؛ حالا هم اگر کاری باشد همان اوستای نقاش خبرم میکند؛ خلاصه تا وقتی که در تهران کار باشد به روستا بازنمیگردم؛ همینجا در ماشین میخوابم.
برای فرشاد هم خوابیدن در ماشین دشوار است؛ اما میگوید دشوارتر این است که پول نداشته باشم برای خانه یک کیلو گوشت مرغ بخرم یا سالی یکبار لباس نو برای بچههایم فراهم کنم.
«مشکل مسکن» یک مشکل جدی است؛ نه تنها برای کارگرانی که گفته شده روی پشتبامها میخوابند یا آنها که مجبورند اتوموبیل را جای خانه و سرپناه، محل خواب و استراحت قرار دهند حتی مزدبگیرانی که تا امروز و امسال توان پرداخت اجاره خانه داشتهاند، نگران بعد از این هستند: آیا قادر به تمدید اجاره خانه و پرداخت اجارهخانههای بیشتر خواهند بود؟
در این اوضاع ناگوار، همه راهکارهای موجود ناکارآمد است و همه پیشبینیها و وعدههایی که برای فردا می دهند، امیدوارکننده نیست. سیزدهم تیرماه، نایب رئیس اتحادیه مشاوران املاک تهران با بیان اینکه قیمت مسکن نهایت رشد خود را در چهار ماهه نخست امسال داشته، گفت: با اجرای بستههای حمایتی دولت برای ساماندهی بازار مسکن و اجاره در نیمه دوم امسال با کاهش التهاب بازار و ثبات قیمتها مواجه خواهیم شد.
به گفته عقبایی، تسهیلانی که قرار است در قالب وام ودیعه به مستاجران داده شود و همچنین مصوبه تعیین نرخ اجاره بها، در صورت تداوم اجرا از جو روانی و التهاب بازار می کاهد و به همین دلیل همزمان با پیشبینی ثبات قیمتها در نیمه دوم امسال. امکان تعدیل نرخها نیز وجود خواهد داشت.
اما آیا واقعاً اینگونه خواهد بود؛ آیا کارگرانی که امروز سقفی بالای سر دارند، نباید نگران فردای بیسقفی باشند؟! به نظر میرسد تا زمانی که بیشتر فرودستان حتی میشود گفت بیش از ۷۰ درصد آنها «اجارهنشین» هستند، این نگرانیها وجود دارد. هیچ راهکاری هم برای خانهدارشدن آنها در دستور کار نیست؛ روشهایی که در حد وسع و توان کارگران حداقلبگیر باشد، تا امروز ارائه نشده است. حتی طرحِ «خانههای ۲۵ متری» هم که مدتی قبل رسانهای شد، اجرایی نشده است؛ گرچه خانه ۲۵ متری، نه آن مسکن شایستهی اصل ۳۱ قانون اساسی است و نه در شان خانوادههای زحمتکش کارگری است که بخواهند در آلونکهای بیکیفیت ۲۵ متری زندگی کنند!
نهم تیرماه، محمودزاده (معاون مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی) در پاسخ به پرسشی درباره موافقت دولت با ساخت خانههای ۲۵ تا ۳۰ متری اظهار داشت: ساخت خانههای ۲۵ متری پیشنهادی بود که شهرداری تهران ارائه کرده و این پیشنهاد هنوز رسماً به وزارت راه و شهرسازی ارائه نشده است. فلسفه اعلام این پیشنهاد از سوی شهرداری بر اساس برداشت آنها از موضوعی با نام «خانههای کوچک» در دنیا بوده است. پیشنهاد وزارت راه و شهرسازی در این خصوص، راهاندازی نظام اجارهداری حرفهای است که به زودی بسته مربوط به آن تدوین خواهد شد.
در این سازوکار، سطح سوم اجارهداری تهیه شده که چیزی شبیه راهاندازی پانسیونهای خصوصی است و افرادی که برای اشتغال یا تحصیل و درمان و امثال آن به صورت مجردی یا بدون خانواده به پایتخت کوچ میکنند، در آن مستقر میشوند و محلی برای سکونت آنهاست. چنین فردی توانایی مالی اجاره کردن واحد ۷۵ متری که متراژ الگوی مصرف مسکن در پایتخت محسوب میشود را ندارد؛ بنابراین، مجبور به سکونت در چنین واحدهایی خواهد بود.
در این چیدمان موجود، روز به روز بر تعداد کارگران کم درآمدی مانند رضا و فرشاد اضافه خواهد شد؛ فرودستانی که برایشان سرپناه راحت و باامکانات، دیگر یک «رویا» است؛ به نظر نمیرسد فرادستان هیچ برنامهای برای تحقق این رویا داشته باشند؛ زمانی که «حق قانونی» تبدیل به رویا میشود، یعنی خیلی چیزها دیگر از دست رفته است...!
--------------------------------------
بیشتر بخوانید:
*سقف تسهیلات ودیعه مسکن ۱۰۰ میلیون تومان شد*تصویب کلیات طرح مالیات بر خانههای خالی در مجلس*از ودیعه ۲۰۰ میلیونی نمایندگان تا حق مسکن ۳۰۰ هزار تومانی کارگران*وزیر راه: اجاره پشتبام و اسکان دو خانوار در یک مسکن صحت ندارد*جزییات وام دولت برای مستاجران*زندگی به سبک کانتینری در تهران
دبیر کل سازمان ملل روز شنبه در سخنانی گفت در حالی که تعداد زیادی از مردم جهان در نابرابری به سر میبرند 26 نفر نیمی از ثروتهای جهان را در اختیار دارند.
به گزارش فارس، «آنتونیو گوترش» دبیر کل سازمان ملل روز شنبه گفت که نصف ثروتهای جهان تنها در اختیار 26 نفر بوده این در حالی است که بخش عمدهای از مردم جهان در نابرابری به سر میبرند.
وی که در جریان بزرگداشتی درباره «نلسون ماندلا» صحبت میکرد، گفت: «نابرابری مشخصه دوران ماست. 70 درصد از مردم جهان تحت شرایط نابرابری در درآمد و ثروت به سر میبرند و 26 ثروتمند بر نیمی از ثروتهای جهان سیطره دارند.»
دبیر کل سازمان ملل اضافه کرد: «برای پر کردن این حفرهها و ایجاد توافق اجتماعی جدید، باید منشور جهانی جدیدی ایجاد شود که شامل توزیع وسیعتر و منصفانهتر قدرت، ثروت و فرصت در سطح جهانی باشد.»
گوترش گفت: «باید به نمونه جدید در اداره جهان دست یافت که مشارکتی کامل و فراگیر و برابر در کار موسسات جهانی باشد در غیر این صورت با میزان بیشتری از نابرابری و عدم همبستگی مواجه خواهیم شد که امروز نیز این گسستگی در مقابله جهانی با ویروس کرونا قابل مشاهده است.»
وی تاکید کرد که کشورهای توسعه یافته باید بیشتر در زمینه تصمیم سازی در عرصه جهانی فعالیت داشته باشند.
آنتونیو گوترش گفت همه گیری ویروس کرونا "استخوان بندی شکننده" جوامع را برملا کرد و البته شیوع این بیماری ممکن است ۱۰۰ میلیون نفر را درگیر فقر مطلق کند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ؛ آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل روز شنبه اعلام کرد همه گیری ویروس کرونا "استخوان بندی شکننده" جوامع را برملا کرد و این که شیوع این بیماری ممکن است ۱۰۰ میلیون نفر را درگیر فقر مطلق کند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه از ژوهانسبورگ، گوترش در سخنانی به مناسبت صد و دومین سالگرد تولد نلسون ماندلا (فقید) - نخستین رئیس جمهور سیاه پوست آفریقای جنوبی - اعلام کرد ویروس کرونا، بی عدالتی در جهان را در کانون توجه قرار داد.
وی گفت: "ما با یک ویروس بسیار کوچک به زانو در آمده ایم. این همه گیری، شکنندگی جهان ما را به نمایش گذاشته است".
گوترش در یک سخنرانی مجازی که توسط بنیاد نلسون ماندلا مستقر در ژوهانسبورگ سازماندهی شده است، هشدار داد: "کل مناطقی که در حال دستیابی به پیشرفت در زمینه ریشه کن کردن فقر و کاهش بی عدالتی بودند، ظرف چند ماه برای چندین سال به عقب باز گشتند".
وی خاطر نشان کرد تبعات اقتصادی این همه گیری، که بیش از ۱۴ میلیون نفر را مبتلا کرده و جان حدود ۶۰۰ هزار نفر را در سراسر جهان گرفته است، به طور نامتناسبی بین کارکنان غیررسمی، کسب و کارهای کوچک و زنان احساس میشود.
گوترش با اعلام این که "ما با عمیقترین رکود جهانی از زمان جنگ جهانی دوم رو به رو هستیم", افزود: "ممکن است صد میلیون نفر دیگر به ورطه فقر مطلق بیافتند. ممکن است ما شاهد قحطیهایی در ابعاد تاریخی باشیم".دبیر کل سازمان ملل: "بی عدالتی و تبعیضی که افراد را بر اساس رنگ پوستشان به عنوان جنایتکار قلمداد میکند", دیگر بس است, "نژادپرستی ساختاری" و "ظلم نظام مند" دیگر بس است.
وی گفت ویروس کرونا همچون "اشعه-ایکس" است که "شکستگیها را در استخوان بندی شکننده جوامعی که ما ایجاد کرده ایم", نمایان کرده است.
گوترش به نابرابری در ارائه خدمات درمانی، عدم پرداخت حقوق بابت فعالیتهای مراقبتی، نابرابری درآمدها و تغییرات آب و هوایی به عنوان برخی از دغدغهها اشاره کرد.
وی تصریح کرد ثروت ۲۶ نفر که متمولترین افراد در جهان هستند، به اندازه ثروت نیمی از جمعیت جهان است.
وی افزود: "ولی درآمد، حقوق و ثروت تنها معیارهای بی عدالتی نیستند".
گوترش اعلام کرد صبر مردم از تبعیض و نابرابریهای فاحش در همه جوامع در حال لبریز شدن است.
وی به جنبش جهانی ضد نژادپرستی در پی کشته شدن جرج فلوید سیاه پوست به دست یک مامور سفیدپوست پلیس آمریکا در ماه مه به عنوان "یک نشانه دیگر از این که طاقت مردم طاق شده است", اشاره کرد.
وی افزود "بی عدالتی و تبعیضی که افراد را بر اساس رنگ پوستشان به عنوان جنایتکار قلمداد میکند", دیگر بس است, "نژادپرستی ساختاری" و "ظلم نظام مند" دیگر بس است.
گوترش تاکید کرد شیوع ویروس کرونا همچنین فرصتی برای رهبران جهان به وجود آورده است تا "جهانی پایدارتر و عادلانه تر" ایجاد کنند.
رقابت قدرت بین 3 ضلع اصلی یعنی ایران، عربستان و ترکیه در منطقه غرب آسیا هر روز رو به پیچیده تر شدن می رود، به عنوان مثال ابوظبی به عنوان کشوری در بلوک سعودی ها هر روز به نوعی به ایران نزدیکتر میشوند. به نظر می رسد امارات متحده عربی می خواهد به اتحادیه میهنی کردستان، یک حزب مخالف کرد عراق که دارای روابط تنگاتنگ تاریخی با تهران است، روابط داشته باشد.
به گزارش "نواندیش"، وبگاه Responsible Statecraft با اشاره به شکل جدید رقابت ها در غرب آسیا و موضع آمریکا نسبت به آن می نویسد: به نظر می رسد کمکهای اخیر امارات به این حزب کرد برای کم کردن نفوذ ترکیه در کردستان عراق بوده باشد. بنا بر گزارشها، در اوایل ماه جاری دولت کردستان عراق با حمایت ترکیه نقل و انتقال پول از امارات را بدون تأیید ویژه ممنوع کرده بود.
این جنگ بر سر کردستان عراق بخشی از یک جنگ سرد گسترده تر بین ترکیه و بلوک پادشاهیهای تحت رهبری عربستان سعودی است، رقابت در غرب آسیا تا امروز غالبا تحت الشعاع جنگ سعودی و ایران با محوریت آمریکا قرار داشته است. سیاستگذاران و تحلیلگران آمریکایی متمرکز بر ایران، جنگ سرد سعودی و ترکیه را یک موضوع فرعی دانسته، یا سعی کردهاند آن را ذیل مبارزه با تهران ببینند.
اما رقابت عربستان و ترکیه امری جدا یا فرعی نیست. نیروهای تحت حمایت ترکیه در لیبی اخیراً نیروهای تحت حمایت امارات را در یک حمله نظامی خونین از بین بردند و رسانه های طرفدار ترکیه مدعی هستند که آنکارا باید توجه خود را به سمت یمن هم معطوف کند.
اگر این اختلافات عربستان و ترکیه جدی گرفته نشود، واشنگتن شاهد اتفاقات جدیدی در منطقه خواهد بود. ایران، ترکیه و بلوک طرفدار عربستان سعودی همه به شکل جداگانه مدعی تسلط بر منطقه هستند و هر سه آنها درگیریهای جدی با دیگران دارند که میتواند به جنگ و خونریزی منجر شود.
این رقابت سه جانبه می تواند از این لحاظ دشوار باشد چرا که ظاهراً ترکیه و بلوک طرفدار سعودی هر دو طرف آمریکا هستند.روابط نزدیک عربستان سعودی با واشنگتن بر کسی پوشیده نیست و همه میدانند که این کشور بزرگترین مشتری تسلیحات آمریکا است.
ترکیه همچنین به عنوان شرقی ترین متحد ناتو همواره نقش مهمی در معماری امنیتی تحت رهبری آمریکا در منطقه داشته است. فرودگاه نظامی در اینجرلیک، ترکیه از دهه 1960 میزبان سلاحهای بازدارنده هستهای آمریکا بوده و از ابتدای سال 1991 به یک قطب اصلی لجستیک برای عملیات آمریکا در عراق تبدیل شده است.
با این حال این بلوک طرفدار آمریکا در طول بهار عربی رفته رفته متلاشی شد. قطر و ترکیه در بسیاری از کشورها با نیروهای پوپولیستی اسلامگرا همراه شدند، در حالی که عربستان سعودی و امارات از استبداد مستقر حمایت می کردند. تنشها تا سال 2017 آرام گرفت، اما درست در همین سال عربستان سعودی قطر را محاصره کرد.
حمایت طولانی مدت آمریکا از هر دو طرف باعث شده که عدهای در واشنگتن رقابت عربستان با ترکیه و قطر را جدی نگرفته و تنها به تقابل با ایران فکر کنند.
مایکل دوران، همکار ارشد موسسه هادسون که به نظر میرسد دیدگاه وی بر عملکرد دولت ترامپ هم تأثیر داشته، گفته است که وظیفه آمریکا در خاورمیانه این است که اسرائیل، عربستان سعودی و ترکیه را حول محوری برای تضعیف ایران هماهنگ کند.به نظر میرسد این سیاست دولت ترامپ است که بارها و بارها سعی کرده ترکیه را به رویارویی با روسیه و ایران بر سر سوریه سوق دهد.
مقامات آمریکا نیز به همین ترتیب سعی کردهاند رقابت عربستان و قطر را کاهش داده و ریاض را تحت فشار قرار دهند تا به محاصره چند ساله قطر پایان دهد.
با این حال تنشهای اخیر آمریکا و ترکیه باعث شده که آنکارا دیگر به چشم یک شریک مطمئن دیده نشود. ترکیه چندی پیش اقدام به خرید فناوری حساس نظامی از روسیه کرد و سال گذشته به ائتلاف کردهای تحت حمایت آمریکا، در سوریه حمله کرد، این اقدامات باعث شد تا بسیاری در کنگره خواهان تحریم این کشور شوند.
در همین حال عربستان و امارات متحده عربی با همکاری روسیه و بشار اسد حاکم سوریه به دنبال خنثی کردن جاه طلبیهای ترکیه و قطر در لیبی هستند.
همانطور که وقایع اخیر در کردستان عراق نشان میدهد، سعودیها و اماراتیها مایلاند از جناحهای طرفدار ایران علیه یک تهدید مشترک به نام ترکیه حمایت کنند. نباید فراموش کرد که برای تهران نیز اگرچه ترکیه سومین شریک بزرگ صادراتیاش است اما امارات هم به لحاظ اهمیت دست کمی از آن ندارد.
قطر و ترکیه اکنون بلوک جداگانهای تشکیل دادهاند که چندان هم با منافع آمریکا در منطقه همخوانی ندارد. نگرانیهای این بلوک و مخالفان آن غالباً هیچ ارتباطی با مناقشه سعودی و ایران ندارند. به عبارت دیگر منطقه امروز درگیر رقابتی بین 3 ضلع یک مثلث شده است. در این بین استراتژی آمریکا در قبال آن باید ایجاد تعادل بین هر 3 پایه این رقابت باشد.