پژوهشگاه فیزیک خورشیدی و رصد فضایی آکادمی علوم روسیه از وقوع توفان مغناطیسی شدید خبر داد که از نظر شدت و بزرگی، در دو سال اخیر بی سابقه بوده است.
به گزارش ایرنا، پژوهشگاه فیزیک خورشیدی و رصد فضایی آکادمی علوم روسیه امروز (جمعه) در گزارشی اعلام کرد که دانشمندان این مرکز علمی، توفان مغناطیسی را در خورشید رصد کردند که تاثیرات آن همه کره زمین را در برگرفت.
این توفان مغناطیسی از نظر بزرگی و شدت تاثیرات آن از سال ۲۰۱۹ میلادی بی سابقه بوده و سراسر کره زمین را دربرگرفت.
طوفان مغناطیسی از عصر دیروز ۱۳ ماه می آغاز و بامداد امروز (جمعه) به اوج خود رسید و شدت توفان در نقطه اوج آن ۷ درجه (حداکثر توفان مغناطیسی ۹ درجه) بود.
مورد قبلی توفان مغناطیسی روز ۱۱ دسامبر سال ۲۰۲۱ (۲۱ آذر ماه سال ۱۳۹۹ شمسی) گزارش شده است که تاثیرات آن حدود یک هفته ادامه داشت.
سرعت توفان های خورشیدی ۸۰۰ کیلومتر در ثانیه است و بر اثر آن میدان مغناطیسی زمین بطور موقت پایداری خود را ازدست می دهد.
توفان های مغناطیسی می تواند موجب کاهش و افزایش فشارخون، میگرن و بی خوابی مردم زمین شود و تاثیرات ناخوشایندی بر زندگی مردم بگذارد.
دانشمندانی که در مورد تاثیر امواج مغناطیسی و توفان های خورشیدی بر انسان مطالعه می کنند، می گویند: جرقه های ناشی از طوفان های خورشیدی و امواج مغناطیسی سبب بروز اختلالات روانی در سطوح مختلف کم تا خطرناک می شود.
دراین تحقیقات دانشمندان به مطالعه تأثیرگذاری فضا بر انسان می
پردازند. از جمله تأثیر جرقه های خورشیدی و توفان های مغناطیسی که پس از آن
بروز می کند.
کوکلسکی مرکز این گونه تحقیقات درشهر آپاتیت در یک
منطقه مجاور قطب شمال است. دراین محل امواج مغناطیسی زمین به شکلی است که
خطوط نیروزا بر فراز قطب، قیفی درست می کنند.
براساس این گزارش،
ذرات خورشیدی و پرتوهای فضایی در این مرکز انوار نوری شمالی را در آسمان
ایجاد می کند که این امواج در بدن انسان باعث بروز اختلال می شوند.
سالخوردگان و نوجوانان نسبت به تأثیرات فضایی حساس هستند.
آلا
مارتینووا پژوهشگر مسائل بیولوژی مرکز علمی کولسکی در این باره گفت: عکس
العمل بچه ها در وضعیت های متفاوت، حساس تر است. آیا می توان چنین رفتاری
را دعوای بچه گانه نامید؟ یک چیزی بر ارگانیزم تأثیر می گذارد و کودک احساس
ناراحتی می کند و کم توجه می شود. درنتیجه کودک نمی خواهد درس بخواند.
شدت پرتوهای فضایی در شمال بیشتر است که تأثیر اضافی اشعه رادیو اکتیو و تغییرات را موجب می شود.
دانشمندان همچنین به تاثیر توفان های خورشیدی در اخلال در سیستم های انرژی و نیز فعالیت جهت یابی حیوانات و پرندگان هم پی برده اند که ممکن است کوچ فصلی پرندگان را مختل کند.
به گزارش ایسنا و به نقل از آی ای، فیزیکدانان شرکت مایکروسافت یک مقاله تحقیقاتی که در مرحله پیش از چاپ است، منتشر کردهاند که اساساً جهان را به عنوان رایانهای که یاد میگیرد، توصیف میکند. این تحقیق هنوز مورد بررسی قرار نگرفته اما هیجان انگیز است.
محققان نوشتند: ما رویکردی را در کیهان شناسی ارائه میدهیم که در آن جهان قوانین فیزیکی خاص خود را میآموزد. جهان این کار را با کاوش منظرهای از قوانین ممکن انجام میدهد که ما آنها را به عنوان یک کلاس خاص از مدلهای ماتریسی بیان میکنیم. ما نقشههایی را کشف میکنیم که هر یک از این مدلهای ماتریسی را در مطابقت با نظریه اندازهگیری/جاذبه و یک مدل ریاضی از یادگیری ماشین، مانند یک شبکه عصبی عمیق چرخهای و تکرار شونده قرار میدهد.
محققان توضیح میدهند که این امر بین هر راه حل نظریه فیزیکی و اجرای یک شبکه عصبی مطابقت ایجاد میکند. آنها در این رابطه مقالهای با عنوان "جهان اتودیداکتیک" منتشر کردهاند. بنابراین جهان ما طبق نظر این دانشمندان چگونه کار میکند؟
فیزیکدانان استدلال میکنند که از آنجا که ما قوانین فیزیک را هنگام مشاهده آنها درک میکنیم، بنابراین قوانین اصیل و بکر فیزیکی احتمالا قادر به یادگیری و حتی تکامل هستند. در حقیقت، ممکن است جهان حتی با انفجار بزرگ آغاز نشده باشد، بلکه با یک فعل و انفعال بین ذرات آغاز شده باشد.
محققان میگویند: یک مفهوم این است که اگر تکامل قوانین واقعی باشد، به احتمال زیاد یک جهته است، زیرا در غیر این صورت باید معمول میبود که قوانین فیزیکی به حالتهای قبلی خود بازگردند و شاید حتی یک حالت جدید پیدا کنند. یک حالت جدید تصادفی نیست، بلکه باید محدودیتهای خاصی را برآورده کند، در حالی که وضعیت گذشته در گذشته محدودیتهایی را برآورده کرده بوده است.
از آنجا که جهان دائماً در حال تغییر است، پس ممکن است این بدان معنا باشد که برای ما غیرممکن باشد که هرگز فیزیک را متحد و یکپارچه کنیم. پس گویا چارهای نداریم جز اینکه از خِرَد روزافزون جهان شگفتزده شویم و تمام تلاش خود را برای قدردانی از آن بکنیم.
تصاویر تازه از ماهوارههای ناسا، شیء ناشناس پرنده را نشان میدهد که اندازه آن ۱۰ برابر کره زمین برآورد شده و در حال رفت و آمد به خورشید است.
به گزارش ایرنا، اسپوتینک در مطلبی نوشت: «یک یوفو شناس ادعا کرد ماهواره ناسا یک سفینه مکعبی شکل فضایی که ۱۰ برابر بزرگتر از زمین بوده را عکس برداری کرده است .
این شی مرموز توسط رصدخانه خورشیدی و هور سپهری یا سوهو (SOHO) با همکاری آژانس فضایی اروپا رصد شده است.
مأموریت این رصدخانه که در سال ۱۹۹۶ آغاز شد، بررسی فضای داخلی و خارجی خورشید بود. در ۲۵ سال گذشته، سوهو همچنین بیش از سه هزار دنباله دار را کشف کرده است.
یک یوفولوژیست برجسته ادعا میکند که ماهوار سوهو ناسا تصاویری از "یک شی مکعبی شکل بیگانه ضبط کرده که ۱۰ برابر بزرگتر از زمین است. «اسکات وارینگ» یوفو شناس (شخصی که به مطالعه گزارشها، پروندههای بصری، شواهد فیزیکی و دیگر پدیدههای مرتبط با اشیاء ناشناس پرنده یا به اختصار یوفوها میپردازد) برجسته در پستی در وبلاگ خود که به یوفوها اختصاص دارد نوشته است: این فضاپیمای عظیم به منظور جمع آوری انرژی از خورشید میآید و میرود.
وارینگ در پست خود نوشت: عقیده بر این است که این شی مکعبی شکل، فضایی توخالی را در خورشید ایجاد کرده تا در آن زندگی کنند و از آن انرژی بگیرند یا ذرات خاصی وجود دارد که ما هنوز از وجود آن آگاه نیستیم و این فضاپیما در حال جمع آوری آن ذرات نادر است. در هر صورت این خورشید آنها است و از آن ما نیست و ما بهاندازه آنها کنترلی بر روی خورشید نداریم.
با این حال دانشمندان ناسا تردید دارند که این مکعب فضایی منشا فرازمینی داشته باشد. «جیمز اوبرگ» کارمند پیشین آژانس فضایی در این خصوص گفت: که بیشتر رؤیت یوفوها به اجسامی مربوط میشود که جلوی دوربینها شناور است.
اوبرگ به دیلی اکسپرس گفت: "من تجربه کافی با پرواز فضایی واقعی داشتهام که درک کنم آنچه که در بسیاری از فیلمها مشاهده میشود، چیزی غیر از هنجارهایی از پدیدههای کاملا دنیوی نیست که در تنظیمات عجیب و غریب دوربینها رخ میدهند.
عصرایران؛ مجله تصویری سلاح- تا تابستان سال 1940، نزدیک به یک سال می شد که جنگ جهانی دوم آرامش را از اروپای غربی ربوده بود. طی نبرد بریتانیا (از جمله نبردهای مهم در جریان جنگ جهانی دوم که در آن نیروی هوایی آلمان نازی با بمباران مراکز صنعتی و نظامی بریتانیا قصد داشت این کشور را به اشغال خود درآورد)، هواپیماهای نظامی آلمانی نقاط مختلفی از لندن به خصوص مراکز صنعتی را بمباران و همچنین بنادر را محاصره کرده بودند. در همین حال، آمریکایی ها تمام تلاش خود را می کردند تا از جنگ رخ داده دوری کنند.
در این میان فیزیکدانی به نام Edward George Bowen که اهل ولز بود، به همراه جمعی از دانشمندان و افسران نظامی انگلیس به واشینگتن سفر کردند. گفتنی است که یک جعبه فلزی مشکی حاوی اسرار فنی مربوط به واحد تحقیق و توسعه جنگی انگلستان در آن زمان به Bowen سپرده شده بود. هدف از این سفر که رسما تحت عنوان "ماموریت فنی و علمی بریتانیا" شناخته می شد، به اشتراک گذاری اسرار مذکور با آمریکا و کانادا در جهت طراحی و ساخت سلاح های قابل استفاده و سایر تجهیزات نظامی برای تغییر سرنوشت جنگ به شمار می رفت.
بین محتویات جعبه دستگاهی عجیب و غریب وجود داشت: وسیله ای دایره ای شکل با شیارهایی در قسمت لبه ها، لوله هایی نازک و سیم هایی که از بخش انتهایی آن امتداد داشتند. این گجت که اندازه حدودی آن معادل کف دست بود، در واقع یک حفره مگنترون محسوب می شد. حفره مگنترون نوعی لوله الکترونی است که می تواند امواج مایکروویو را تقویت و یا حتی آنها را تولید کند. این روند به واسطه جریان الکترون هایی که توسط یک میدان مغناطیسی خارجی کنترل می شوند، به راه می افتد. گفته می شود که دستگاه نام برده مهم ترین وسیله در میان دیگر اقلام موجود در جعبه بریتانیا بوده است. با توجه به این موضوع، Bowen در تمام طول مدت سفر توسط افرادی ساکت و در عین حال هوشیار همراهی می شد تا در صورت هرگونه حمله ای از جانب دشمنان، اسرار جعبه به سرعت از بین برده شوند.
اما چگونه چنین دستگاه منحصر به فردی راه خود را به جعبه فلزی باز کرده بود؟ داستان حفره مگنترون به کمی پیش تر از سفر مذکور باز می گردد. واژه مگنترون که ترکیبی از دو کلمه مستقل مغناطیس و الکترون است، در سال 1921 توسط فیزیکدان آمریکایی Albert W. Hull به زبان انگلیسی وارد شد. وی از این واژه در یکی از مطالعات خود با عنوان "تاثیر میدان مغناطیسی یکنواخت بر حرکت الکترون ها بین سیلندرهای هم محور" استفاده کرده بود. در نهایت مگنترون اسپلیت آند Hull در قالب تقویت کننده گیرنده های رادیویی و دستگاه های تولید کننده برق نوسانی کاربرد یافت. پس از آن محققان متعددی تحقیق و آزمایش در مورد این ابراز متمایز را آغاز کردند.
طبق تاریخچه تکنولوژی مایکروویو فیزیکدان آمریکایی John Harland Bryant، تا قبل از سال 1940 بیش از 200 مقاله در زمینه مگنترون های اسپلیت آند در سراسر دنیا به چاپ رسید. برخی از آنها نحوه استفاده از اختراع Hull را شرح داده بودند و شماری دیگر متدهای موثر در راستای بهینه سازی طراحی اولیه این دانشمند. این تلاش ها سبب شد تا در سپتامبر سال 1939، دو فیزیکدان برجسته بریتانیایی یعنی جان رندال و هری بوت نیز وارد عمل شوند. آنها به دنبال راهگشایی مسیر جدیدی در حوزه مطالعات مگنترون بودند و در این جهت با هدفی اساسی دست و پنجه نرم می کردند: با توجه به بمباران هواپیماهای آلمانی بر فراز انگلستان، هر موفقیتی در حیطه توانمندی های راداری کشور، بردی مهم محسوب می شد. در زمان آغاز جنگ، بریتانیا مجهز به زنجیره ای از ایستگاه های راداری بود که در طول موج 10 تا 13 متر فعالیت داشتند و همچنین در حال آزمایش رادارهای هوایی با طول موج 1.5 متر بودند. این در حالی است که فیزیکدان انگلیسی بر عملکرد رادارها در محدوده امواج مایکروویو با طول موج 10 سانتی متر یا کمتر و حداکثر قدرت 1 کیلووات جر و بحث می کردند. چنین سیستمی می توانست وضوح تصاویر راداری را بهبود ببخشد، بستر نصب تجهیزاتی سبک تر و همینطور کوچک تر را در هواپیماها فراهم سازد و تاثیر پذیری آنها از مداخله های زمینی را کاهش دهد. مگنترون تنها کلید این ایده بود.
طی دو ماه پس از کلید خوردن اولیه مطالعات، رندال و بوت طرحی ابتدایی برای حفره مگنترون خود ارائه دادند. این طرح متشکل از قطعه ی استوانه ای و فلزی بود که داخل آن یک کاتد از طریق سوراخی مرکزی کار می کرد. آند محیطی نیز دارای یک سری حفرات متقارن بود که به صورت دایره ای در اطراف سوراخ مرکزی آرایش یافته بودند. سطح مقطع این سیستم شباهت زیادی به خان یک هفت تیر کلت داشت که به نظر می رسد الگویی برای برخی از نمونه های اولیه رندال و بوت بوده است. اساس کار این دستگاه بدین ترتیب بوده است: زمانی که نیروی کاتد تامین و میدان مغناطیسی در اطراف دستگاه ایجاد شود، نوسان بارهای الکتریکی در اطراف حفرات منتج به تابش امواج الکترومغناطیسی می شود. هر حفره فرکانس رزونانس خود را می سازد.
تا فوریه سال 1940، رندال و بوت موفق به معرفی پروتوتایپی شدند که طول موج 9.8 سانتی متر در 400 وات را نشان می داد. آنها در آوریل همان سال برای تولید نمونه های با دوام تر که بتوانند آزمایش های کامل تری پشت سر بگذارند، با شرکت خوشه ای چند میلتی جنرال الکتریک قراردادی را منعقد کردند. بیشتر پروتوتایپ ها 6 حفره داشتند اما پروتوتایپ 12 ام مجهز به 8 حفره بود. دقیقا همین پروتوتایپ آخر توسط Bowen به آمریکالی شمالی برده شد.
دولت بریتانیا در لندن در خصوص توانایی راز نگه داری آمریکایی ها دچار شک و تردید شده بود. لازم به ذکر است که ماموریت علمی و فنی بریتانیا توسط هنری تیزارد رئیس هیئت مدیره کمیته مشورتی هوانوردی این کشور هدایت می شد. وی کاملا از دستاوردهای تکنولوژیک بریتانیا در عرصه نظامی آگاه بود اما در عین حال می دانست که امکان تولید صنعتی با توجه به شرایط جنگی حاکم بر کشور وجود ندارد و یا با چالش های بزرگی همراه خواهد بود. به همین دلیل تیزارد نیز با دو مشکل اساسی رو به رو بود: نخست آن که می بایست وینستون چرچیل (نخست وزیر بریتانیا بین سال های 1940 الی 1945 یعنی دوران جنگ جهانی دوم و بار دیگر بین سال های 1951 تا 1955) را متقاعد سازد تا فناوری نام برده را به آمریکایی ها ارائه دهد و در مرحله دوم کنگره آمریکا را در راستای همکاری با بریتانیایی ها راضی کند. از این رو چند هفته پیش از آن که Bowen و بقیه اعضای هیئت همراه به آمریکا سفر کنند، تیزارد به منظور فراهم سازی مقدمات همکاری در واشینگتن مستقر شده بود.
در ادامه مشخص شد که جلب نظر دانشمندان آمریکایی چندان کار سختی نیز نخواهد بود، زیرا آنها به شدت از مشاهده حفره مگنترون حیرت زده شده بودند. با این حال کمی طول کشید تا مذاکرات لازم با دولت های آمریکا و کانادا برای تعیین شرایط تحقیق، توسعه، تولید و تحویل دستگاه مذکور انجام شود. بدین ترتیب کمیته تحقیقات دفاعی ملی آمریکا به منظور تولید 30 نسخه از دستگاه حفره مگنترون با آزمایشگاه های بل (یکی از آزمایشگاه های علمی معروف در آمریکا که توسط الکساندر گراهام بل تاسیس شد) قرارداد بست.
چندی نگذشته بود که نیروهای آلمانی به عملیات سری انگلیسی ها پی بردند. این عملیات مربوط به فوریه سال 1943 می شود، زمانی که نیروهای بریتانیا در حال بررسی یک سیستم راداری با استفاده از حفره مگنترون بودند.
پس از اتمام جنگ تمام اسرار کنار گذاشته شد و راه برای استفاده تجاری صلح آمیز از این دستگاه باز شد. بدین ترتیب نه تنها حفره مگنترون تبدیل به استاندارد راداری در صنایع حمل و نقل هوایی غیر نظامی شد، بلکه به عنوان قلب اجاق های مایکروویو نیز در سراسر جهان فعالیت خود را آغاز کرد.
یکی از چالش های اساسی در خصوص ارائه تاریخچه فناوری هایی که برای اهداف نظامی توسعه می یابند، این است که تحقیقات اولیه اغلب به صورت پنهانی انجام می شوند. به همین دلیل معمولا اطلاعات دقیقی به خصوص در دوران جنگ به دست نخواهد آمد و دانسته های موجود بیشتر بر اساس احتمالات هستند تا واقعیت. از طرفی آنچه که به عنوان واقعیت به مردم خورانده می شود نیز وابسته به داستانی است که برای آنها تعریف خواهد شد. برای مثال اگر اولین پیش نویس داستان از جانب طرف برنده نوشته شده باشد، غرور ملی تلاش خواهد کرد جریان جنگ را به سود کشور خود تحریف کند و بدین ترتیب نمی توان با اطمینان کامل تاریخ را روایت کرد.
این موضوع در مورد حفره مگنترون نیز صدق می کند. زمانی که اعضای حاضر در ماموریت علمی و فنی بریتانیا این دستگاه را در سال 1940 به آمریکا بردند، به راستی با ارزش ترین محموله ممکن پا به خاک آن کشور گذاشته بود. با وجود آن که شواهد محکمی در راستای تایید این اختراع توسط رندال و بوت وجود دارد، اما به تازگی ادعاهای رقابتی مختلفی به دست آمده که نشان می دهند طی دهه های 1920 و 30 افراد زیادی در جهان طرح های متفاوتی از حفره مگنترون را آزمایش کرده اند. با توجه به اهمیت این مسئله در سال 2010 یک کنفرانس خبری اختصاصی با هدف بررسی منشا اصلی حفره مگنترون با تکیه بر مقالات دانشمندان و مهندسان اهل جمهوری چک، هلند، فرانسه، آلمان، روسیه و اوکراین برگزار شد.
با وجود آن که رندال و بوت تصور می کردند طرح آنها اولین نسخه از حفره مگنترون است، پژوهش های متعدد نشانگر این موضوع مهم هستند که تلاش های بیشماری در این حیطه صورت گرفته بود و اگر بخواهیم به اولین پیشگام آن اشاره کنیم، باید از آرتور لی سمیوئل (از رهبران هوش مصنوعی و عضو آزمایشگاه های بل) نام ببریم. وی موفق شد در سال 1934 مگنترون چهار حفره خود را ثبت اختراع کند. اما تنها مشکلی که با طرح وی وجود داشت، عدم برخورداری آن از ویژگی های عملیاتی مطلوب و مورد انتظار بود.
در ادامه تلاش های مذکور، دو دانشمند دیگر به نام های N.F. Alekseev و D.D. Malairov نیز در سال 1937 اقدام به ساخت مگنترون چند حفره ای کردند. اما این اتفاق تا سال 1940 در خارج از اتحاد جماهیر شوروی ناشناخته باقی ماند. مورد بعدی هم مربوط به دانشمندان ژاپنی و موفقیت آنها در طراحی مگنترون هشت حفره ای در سال 1939 می شود که البته به علت کمبود مواد اولیه تولید آن با مشکل رو به رو شد. در واقع حفره مگنترون نمونه ای کامل است که چگونگی پیوند دقیق تکنولوژی و دیپلماسی را نشان می دهد. علاوه بر این با مطالعه تاریخچه دستگاه مورد بحث می توان دریافت که در نهایت جزئیات هیچ سفری حتی فناوری های نظامی در تمامی دوران ها پنهان نخواهد ماند و روزی فاش خواهد شد. حفره مگنترون رندال و بوت نیز از این قاعده مستثنی نبود.
مطالب مجله تصویری سلاح را در این لینک دنبال کنید.
دانشمندان در تلاش هستند تا با استفاده از رایانههای کوانتومی و شبیهسازی سیاهچالهها، یک کرم چاله دورنورد ایجاد کنند.
به گزارش ایسنا و به نقل از آی ای، طبق گزارش مجله Quanta، یک گروه از فیزیکدانان نظری در حال استفاده از رایانههای کوانتومی و استفاده از مدار کوانتومی که از سیاهچالهها تقلید میکند، هستند تا به مدل سازی یک کرم چاله در زندگی واقعی بپردازند که راهی برای طی هر مسافتی در یک لحظه را ممکن میکند.
گرفتاری سیاهچاله
وقتی به سیاه چاله فکر میکنیم،
معمولا یک تاریکی مطلق شیطانی را تصور میکنیم که همه چیز را به سمت خود
میکشد و میخورد. اما تحقیقات جدید نشان میدهد اجرامی که به یک سیاهچاله
میافتند، با یک سیاهچاله دیگر درگیر میشوند و به زمانی در فضا، در جایی
در بینهایت در کیهان منتقل میشوند.
نام دیگر این فرآیند، انتقال یا دورنوردی کوانتومی است که یک عامل بهره برداری کلیدی برای مهندسان در ساخت رایانههای کوانتومی است. درک فیزیک این رخداد سنگین است، اما واقعیت حرکت از یک سیاه چاله به سیاه چاله دیگر در تئوری هیچ فرقی با انتقال اطلاعات رمزگذاری شده بین دستگاههای دیجیتالی مرتبط ندارد.
دورنوردی(Teleportation) مفهومی است که به جابهجایی ماده بین دو نقطه بدون پیمودن متداول فضای بین دو نقطه مورد نظر، اشاره دارد. به عبارت دیگر انتقال یک ماده از یک نقطه به نقطه دیگر بدون عبور از فضای فیزیکی ما بین آنها است. این فناوری شامل تبدیل ماده به داده-نور، انتقال به مقصد و تبدیل مجدد به ماده اولیه است.
سیاهچالهها در رایانههای کوانتومی
البته که مهندسی یک سیاهچاله فراتر از حد مهارت انسانی است، اما محققان دانشگاه مریلند به نامهای "برایان سوئینگل" و "کریستوفر مونرو" میگویند که میتوانند رایانههایی با مدار کوانتومی به عنوان جایگزین بسازند که مانند سیاه چالهها عمل میکنند.
به گفته آنها مدار کوانتومی میتواند درست مانند یک سیاه چاله کوچک عمل کند که اگر کار کند، این سیاه چاله مصنوعی هیچ تفاوتی با یک سیاه چاله واقعی نخواهد داشت.
در صورت موفقیت فیزیکدانان، آنها اطلاعات کوانتومی را لحظههایی قبل از اینکه همان اطلاعات وارد مدار دوم شوند به یک "مدار سیاه چالهای" ارسال میکنند که آن را میخورد و اطلاعات در مدار دوم به سرعت در لحظه جمعآوری و رمزگشایی میشوند.
این اتفاقی جدید است، زیرا اطلاعات منتقل شده به صورت رمزگذاری شده بیرون می آیند و وقت گیرنده را برای رمزگشایی میگیرد. در این حالت جدید، گیرنده یک رایانه کوانتومی است که دقت مطلوب را ارائه میدهد.
فناوری جدید دورنوردی
انتقال از راه دور بیشتر در
داستانهای علمی-تخیلی شایع است که از آن جمله میتوان به جنگ ستارگان
اشاره کرد. همچنین این مفهوم در باورهای عامیانه نوعی توانایی فرابشری
بهشمار میرفته است و داستانهای زیادی نیز در این زمینه بیان شده است.
تا پیش از کشف کوانتوم، دورنوردی از دیدگاه فیزیک غیرمنطقی و خرافی انگاشته میشد. با این حال سالها طول کشید تا پس از کشف فوتون و خاصیت دوگانه موجی - ذرهای نور الکترومغناطیس، وجود دورنوردی در ذرات بنیادین به اثبات برسد. این اکتشافات باعث آغاز پژوهشها در این زمینه شد. هماکنون در بسیاری از گروههای فیزیک کوانتوم و ذرات بنیادین در این زمینه تحقیق میشود.
پژوهشگران دانشگاه فناوری "دلفت" هلند در ماه مه ۲۰۱۴ برای نخستینبار موفق به دورنوردی اتمها بین دو نقطه در فاصله سه متری از یکدیگر شدند که میتواند به معنای امکانپذیر بودن دورنوردی انسان در آینده باشد.
در این پژوهش، اطلاعات رمزگذاری شده به ذرات زیراتمی را بین دو نقطه در فاصله سه متری از یکدیگر با دقت صد درصدی منتقل کردند. اطلاعات به راحتی از یک سمت به سمت دیگر منتقل شد و هیچ عاملی نتوانست این فرآیند را مختل کند. این دستاورد نخستین گام برای توسعه شبکههای شبهاینترنت بین رایانههای کوانتومی فوقسریع محسوب میشود.
"رونالد هنسون" سرپرست این تحقیقات گفت: آنچه ما دورنوردی میکنیم، حالتی از ذره است. اگر اعتقاد داشته باشیم که ما چیزی جز مجموعهای از اتمهای به هم متصل نیستیم، از نظر اصولی، میتوانیم خود را از یک نقطه به نقطه دیگر دورنوردی کنیم. اما این فرآیند نه تنها در عمل امری بسیار بعید به نظر میرسد بلکه انجام آن نیز بسیار خطرناک است. با این حال با توجه به اینکه هیچ قانون فیزیک بنیادی مانع از این فرآیند نیست، دورنوردی را نمیتوان منتفی دانست. اما زمان چنین کاری در آینده بسیار دور خواهد بود.
اکنون تحقیق فیزیکدانان دانشگاه مریلند در مورد گرفتاری و درهم تنیدگی سیاه چاله در بدترین حالت به پیشرفت فناوری محاسبات کوانتومی کمک خواهد کرد.
"نورمن یائو" دانشمند دانشگاه کالیفرنیا برکلی معتقد است کشاندن یک سیاه چاله به سمت سیاه چاله دیگر امکان دورنوردی را در سریع ترین زمان ممکن فراهم می کند.