واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

توصیه های کرونایی وزارت بهداشت درباره خرید نان

توصیه های کرونایی وزارت بهداشت درباره خرید نانسخنگوی وزارت بهداشت چند توصیه بهداشتی در زمینه خرید نان در شرایط شیوع کرونا را عنوان کرد.

به گزارش ایسنا، دکتر سیما سادات لاری درباره نحوه خرید نان از نانوایی در شرایط شیوع کرونا، گفت: لزوم رعایت پروتکل‌های بهداشتی در نانوایی‌ها به عنوان یکی از مراکز پرتردد خرید روزانه از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین توصیه ما این است که تا حد امکان فردی از خانواده نسبت به خرید نان اقدام کند که دارای بیماری زمینه‌ای مانند سرطان، فشار خون، دیابت و بیماری‌های قلبی و تنفسی نباشد.

وی افزود: همچنین ضروری است که از هرگونه خروج سالمندان از منزل به منظور خرید نان ممانعت شود. در عین حال از مردم می‌خواهیم که در صورت داشتن علائم سرماخوردگی به نانوایی نروند و در صورتی که کارکنان شاغل در نانوایی دارای علائم سرماخوردگی هستند، به او و مسئول نانوایی تذکر دهند.

لاری ادامه داد: در طول فرآیند خرید نان حتما ماسک زده و در صف نانوایی نسبت به رعایت اصول فاصله‌گذاری حاقل یک متری اقدام کنید. در عین حال قبل از هرگونه دست زدن به نان حتما از ضدعفونی کننده دست استفاده کنید. هرگز سفره یا پارچه نان را روی پیشخوان یا میز نانوایی قرار ندهید.

سخنگوی وزارت بهداشت تاکید کرد: توصیه می‌شود که نان را به صورت کاملا داغ در پارچه یا سفره قرار داده و ببندید و هرگز از چاقو، کاتر، برس و سایر وسایل مشترک در نانوایی استفاده نکنید. در هنگام مراجعه به نانوایی از پرداخت هرگونه وجه نقد خودداری کرده و سعی کنید پرداخت وجه به صورت آنلاین و یا از طریق دستگاه کارتخوان و صرفا توسط خودتان انجام شود.

لاری گفت: همچنین بعد از بازگشت به منزل ابتدا دست‌هایتان را با آب و صابون به مدت ۲۰ ثانیه بشویید و یا با مواد ضدعفونی کننده، ضدعفونی کنید و سپس نسبت به بسته‌بندی نان‌ها اقدام کنید. دقت کنید در طول فرآیند خرید، پشت سفره یا پارچه نان به نان برخورد نکند و ضروری است که بعد از هر بار خرید، سفره یا پارچه نان شسته شود.

وی همچنین اظهار کرد: لازم به یادآوری است که تنها راه اطمینان از آلوده نبودن نان به ویروس کرونا، حرارت دادن مجدد آن در منزل قبل از مصرف است.

آشنایی با خواص خوراکی کدوحلوایی

کدو حلوایی در عین کالری پایین، سرشار از ویتامین‌ها و موادمعدنی است و خواص تغذیه‌ای فراوانی برای بدن دارد.


به گزارش  باشگاه خبرنگاران جوان، کدو حلوایی یک گیاه علفی است که دارای ساقه‌های بلند و خزنده و برگ‌های پهن است. گل‌های این گیاه زرد و میوه آن شبیه خربزه و یا خیلی بزرگتر از آن است. قسمت‌های مورد استفاده کدو حلوایی میوه، پوست، تخم میوه است. گل کدو حلوایی را می‌توان پخته و در ترشی، مربا و … استفاده کرد.

کدو حلوایی طعم شیرین و بافت نرم و لطیفی دارد، اما بسیار کم کالری است به طوری که در هر ۱۰۰ گرم از این گیاه تنها ۲۰ کالری وجود دارد. کدو حلوایی یکی از نیروگاه‌های تولید ریزمغذی‌های حیات بخش در طبیعت است که با بیش از یکصد ماده مغذی و شفابخش بسته بندی شده و در عین حال برای حفظ زیبایی نیز بسیار مفید است.

این گیاه خوراکی حاوی اکسید‌های قدرتمند آنتی هیدروکسی است که یک اسید طبیعی در میوه است و سلول‌های مرده پوست را برطرف کرده و پوست را درخشان می‌کند. همچنین حاوی ویتامین A است که به تولید سلول‌های پوستی جدید و نرم‌تر و جوان‌تر شدن این بافت کمک می‌کند. کدو حلوایی با داشتن غنی‌ترین ریزمغذی ها، مجهز به سلاح‌هایی موثر برای مقابله با بیماری‌هاست. کدو حلوایی به دلیل داشتن مقادیر بالای کاروتنوئید ۳۰ درصد از بروز تمام انواع سرطان‌ها پیشگیری می‌کند.

علاوه بر این کدو حلوایی به دلیل دارا بودن مقادیر بالای بتاکاروتن که در میوه‌ها و سبزی‌های نارنجی رنگ مثل هویج و کدو به وفور یافت می‌شود، از پوست در برابر تشعشعات ماوراء بنفش محافظت می‌کند و مصرف عصاره آن به طور روزانه حتی تاثیر محافظتی کرم ضد آفتاب را افزایش می‌دهد. به علاوه عصاره کدو حلوایی لایه محافظتی روی پوست در برابر فاکتور‌های محیط زیستی دیگر مثل آلودگی هوا، استرس و دود سیگار ایجاد می‌کند.

تخمه‌های کدو حلوایی به دلیل این که منابع سرشار از عنصر روی و اسید‌های چرب امگا ـ ۳ هستند، مهارت و توان مغز را بالا برده و به شما کمک می‌کند بهتر و سریع‌تر فکر کنید، ذهن شما را تیزتر کرده و در عین حال سبب تقویت تراکم استخوان‌های سالم می‌شود.

هر فردی در سال یک بار مبتلا به سرماخوردگی می‌شود و برای چند روز، فعالیت‌های روزمره مبتلایان را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. کدوحلوایی یکی از دارو‌های مناسب برای نرم کردن سینه و خروج ترشّحات آن است. در دوره سرماخوردگی می‌توانید روزی یک تا دو بار، مقداری کدوحلوایی را بخارپز کرده به همراه عسل میل کنید.

برای سرماخوردگی‌های ساده در فصل سرد، کدو حلوایی یک درمان مناسب است که می‌تواند به صورت بخار پز به همراه کمی پودر نبات و دارچین مصرف شود. کدو حلوایی منبع مناسب ویتامین E، C و بتاکاروتن است که همه آن‌ها خاصیت آنتی اکسیدانی دارند.

من از این خیابان می‌ترسم

پسرم داشت با تلفن حرف می‌زد که دستش را گرفتند. موتور می‌رفت و پسرم روی زمین کشیده می‌شد. من صحنه را می‌دیدم. دیدم که پسرم چقدر ترسناک با یک طرف صورتش زمین خورد.

من از این خیابان می‌ترسم«صدای موتور که می‌شنود پنج متر از جا می‌پرد. کافی است خیابان کمی ‌تاریک باشد و صدای موتورسواری را از دور بشنود. گوش‌هایش را می‌گیرد و پا می‌گذارد به فرار. فقط مسأله موتورسوارها نیست. اگر در جای خلوتی باشد و چند نفر پشت سرش هم باشند همین احساس را دارد، دائم برمی‌گردد و پشت سرش را می‌پاید. گاهی رفتارهایش موجب تعجب دیگران می‌شود اما او خاطرات خوبی از زندگی در فضای این شهر ندارد. خودش می‌گوید دیگر از خیابان می‌ترسم.»

روزنامه ایران در ادامه نوشت: «اینها بخشی از ترس‌های سحر است که در یک سال گذشته دو بار از او سرقت شده. اولین دفعه در خیابان بهشتی قدم می‌زد که یک موتورسوار به او نزدیک شد و موبایلش را از دستش قاپید: «راستش موبایلم زنگ خورد. تا از کیفم درآوردم، روی هوا غیب شد. نگاهم تا چند ثانیه روی دست خالی‌ام بود. بعد دیدم موتور بسرعت وارد اتوبان شد. فقط نگاه کردم و اشک ریختم. یک سال است دیگر از آن خیابان که محل تردد همیشگی‌ام بود، عبور نمی‌کنم. راهم را دور می‌کنم اما حاضر نیستم از آنجا رد شوم.»

شش ماه بعد نزدیک خانه‌اش در شرق تهران برایش اتفاق مشابهی افتاد. کنار دیوار راه می‌رفت که موتور سواری پرتش کرد روی زمین و کیفش را زد: «زخمی ‌شدم. باور کن از آن روز به بعد کمتر از خانه بیرون می‌آیم حالا هم که بهانه کرونا دارم اما راستش را بخواهی مسأله‌ام کرونا نیست، من از خیابان‌ها می‌ترسم. فکر نمی‌کردم این اتفاق در یک سال دو بار برایم بیفتد و این طور اثر عمیقی رویم بگذارد. این روزها پیش مشاور می‌روم و امیدوارم دوباره روزی برسد که از خیابان‌های شهر نترسم.»

ممکن است خیلی از ما تجربه مشابهی داشته باشیم. اگر هم خودمان خوش‌شانس بوده‌ایم و این مسأله را تجربه نکرده‌ایم حتماً دوروبرمان کسی را می‌شناسیم که چنین تجربه دردناکی را از سر گذرانده است.

محسن مرتضوی قربانی اسیدپاشی است. به قول خودش بدترین تجربه ناامنی و خشونتی را که یک آدم می‌تواند در زندگی تجربه کند از سر گذرانده اما انگار احساس ناامنی در این شهر برایش پایانی ندارد. همین چند ماه پیش در خیابان قائم مقام توی ماشین منتظر بازگشت خانمش از محل کار بود که موتورسواری یک چاقو گذاشت بیخ گوشش و خواست موبایلش را تقدیم کند: «نوزده روز بود گوشی‌ام را خریده بودم اما موبایل نو که چه عرض کنم سوئیچ ماشین را هم می‌خواست تقدیم می‌کردم. حال دوباره بیمارستان رفتن را نداشتم.»

محسن به خاطر حادثه اسیدپاشی که چند سال قبل برایش اتفاق افتاده بارها و بارها در بیمارستان بستری شده است: «باورت نمی‌شود بعد از این که پریدند ترک موتور و رفتند خلاف جهت ماشین‌ها دنبالشان می‌کردم مثل فیلم‌ها چند بار نزدیک بود تصادف کنم. آخر یک سیلی به خودم زدم و گفتم حالا که موبایلت را بردند، چرا می‌خواهی خودت و دیگران را بکشی؟»

اما این حادثه برای محسن تبعات دیگری هم داشت و آن بازگشت دوباره کابوس اسیدپاشی شدنش به خواب‌های شبانه بود حتی وقتی درباره این ماجرا حرف می‌زند زبانش به لکنت می‌افتد: «دوباره هر شب خواب اسیدپاشم را می‌بینم؛ کسی که فکر می‌کردم بعد از سال‌ها فراموشش کرده‌ام. درباره آن خیابان هم که واقعاً حس بدی دارم اما چون محل کار خانمم آنجاست متأسفانه مجبورم هر بار به آنجا برگردم. هر بار که می‌آیم جای ماشینم را نگاه می‌کنم و قضیه را به یاد می‌آورم، عصبی می‌شوم و لکنت زبان می‌گیرم.»

محمد صادقی همین چند روز پیش تجربه موبایل قاپی از پسرش را از سر گذرانده: «تا پسرم از مغازه لوازم‌التحریری بیرون آمد یک موتور از این سرعتی‌ها نزدیکش شد. پسرم داشت با تلفن حرف می‌زد که دستش را گرفتند. موتور می‌رفت و پسرم روی زمین کشیده می‌شد. من صحنه را می‌دیدم. دیدم که پسرم چقدر ترسناک با یک طرف صورتش زمین خورد. آن لحظه نمی‌دانستم چطور رانندگی می‌کنم؛ لای مردم و ماشین‌ها دنبال موتور می‌رفتم. آخرش هم نتوانستم ماشین را کنترل کنم و خوردم به بلوک‌های بتنی بزرگ وسط بلوار. چند دنده سینه و دستم شکست. از آن طرف هم مردم پسرم را برده بودند بیمارستان. آرنجش شکسته بود و گوشش آسیب دیده بود. دائم می‌گویم یک گوشی سه - چهار میلیونی ارزش این همه عذاب برای دیگران را دارد؟ این که من و پسرم به این روز بیفتیم؟ یعنی این آدم ها یک لحظه فکر نمی‌کنند سر پسرم می‌خورد به جدول و بلایی سرش می‌آمد، چه می‌شد؟ واقعاً برایشان مهم نیست؟»

هنوز دست و پایش از به یاد آوردن این صحنه‌ها می‌لرزد: «واقعاً مثل یک کابوس بود. آن قدر همه این اتفاقات ترسناک و غیر واقعی بود که هنوز هم فکر می‌کنم خواب دیده‌ام. من فقط این را فهمیدم که دیگر در این جامعه هیچ احساس امنیتی موقع تردد در پیاده‌روها ندارم. ما آسیب دیدیم. ماشینی که با آن امرار معاش می‌کنم مچاله شد و نمی‌توانم درستش کنم. اینها هیچ وقت از یاد من نمی‌رود.»

سجاد هم که چند وقت پیش در یکی از کوچه‌های خیابان خرمشهر تهران خفت شده چنین احساسی دارد: «موبایل و نوت‌بوکم را گرفتند؛ یک چاقو روی شاهرگم گذاشتند و من هم چاره‌ای نداشتم جز این که هر چه می‌خواهند تقدیم کنم. تا چند وقت از آن کوچه رد نمی‌شدم تا چند ماه بعد از حادثه هم مدام فکر می‌کردم کسی از پشت سر تعقیبم می‌کند و مدام برمی‌گشتم و نگاه می‌کردم. با این که مدت زیادی از این حادثه گذشته ولی هنوز هم در خیابان با تلفن همراه صحبت نمی‌کنم.»

یعقوب موسوی، جامعه‌شناس شهری درباره احساس ناامنی که این اتفاقات می‌تواند ایجاد کند، می‌گوید: «موبایل یا هر وسیله دیگری که به سرقت می‌رود پیرامون خود یک فضای ناامن ایجاد می‌کند. بخشی از آن چه تحت عنوان فضای ناامن شهری تعریف می‌کنیم معلول همین خلاف‌ها و بزه‌هایی است که در محیط شهری رخ می‌دهد. این نوع اتفاقات در شهری مثل تهران مدام تکرار می‌شود و این محدود به یک منطقه نیست. این موضوع باعث تولید حس منفی نسبت به فضای شهری می‌شود، یعنی جرم تنها متوجه خساراتی نیست که به فرد قربانی وارد شده، بلکه حس ناامنی است که همه را درگیر می‌کند.»

به ‌گفته موسوی در گذشته در جاهایی از شهر که افراد شرور در آنها دست به خشونت‌های گروهی می‌زدند تا سال‌ها کابوس ساکنان آن محلات می‌شد و به‌ عنوان خاطراتی تلخ آنها را بازگو می‌کردند. کابوس جرم، چه بزرگ و چه کوچک، در ذهن افراد تا مدت‌ها باقی می‌ماند و برای قربانیان نوع خاصی از عارضه‌های عاطفی تولید می‌کند و موجب رنجش پنهان روان افراد می‌شود و خاطرات تلخ فضاها گاه تا پایان عمر با قربانی باقی می‌ماند.

مازیار طلایی، دیگر جامعه‌شناس هم از دو منظر به موضوع احساس ناامنی نگاه می‌کند؛ اول تأثیری که احساس ناامنی روی فرد می‌گذارد و دوم تأثیراتی که ناامنی بر نسل بعدی دارد: «ناامنی در فرد احساس ترس به وجود می‌آورد و ترس هم از حس بقا می‌آید و این که این ترس منجر به محافظه‌کاری می‌شود و فرد تا جایی که می‌تواند کمتر در فضای شهری حضور پیدا می‌کند. این ترس تعاملات اجتماعی را کمتر می کند و از فضای بیرون یک محیط ناامن می‌سازد که زمینه‌ساز اضطراب است و پیامدش هم ترس از تهاجم دائمی ‌است که در نهایت منجر به کاهش مشارکت اجتماعی و محدودیت‌های شغلی می‌شود. مجموعه اینها باعث کاهش رضایت از زندگی می‌شود چون امنیت با رضایت از زندگی ارتباط مستقیم دارد. وقتی امنیت نباشد رضایت از زندگی پایین می‌آید و سلامت اجتماعی افراد به خطر می‌افتد. همین طور این احساس عدم اعتماد به نهادهای اجتماعی را به همراه دارد.»

به عقیده این جامعه‌شناس، فردی که در نیازهای پایه‌ای خود دچار مشکل است در تأمین نیازهای مراتب بالاتر هم مشکل پیدا می‌کند؛ کسی که امنیت اشتغال و بقا ندارد بدیهی است به نیازهای بالاتر که به سازندگی جامعه می‌رسد هم توجهی نمی‌کند و جامعه‌ای که افرادی با احساس امنیت کمتری دارد جامعه‌ای پویا و سالم نخواهد بود. اما بعد دیگر این که افرادی که دچار احساس عدم امنیت می‌شوند این مسأله را به دیگران بخصوص فرزندان‌شان انتقال می‌دهند. کسی که محیط بیرون را ناامن می‌داند دیگران را هم کنترل می‌کند و سعی می‌کند نزدیکانش را از جامعه دور نگه دارد. این نگرش به پرورش فرد در یک محیط کلینیکی منجر و باعث می‌شود محرومیت و نارضایتی شدیدی برای نسل بعد به وجود بیاید و فضای ذهنی و جامعه‌پذیری او را تحت تأثیر قرار می دهد. مشکل تنها تأمین امنیت افراد در لحظه نیست، مسأله این است که اگر اکنون امنیت افراد تأمین شود نسل‌های بعد هم احساس امنیت خواهند کرد.»

رئیس نظام پزشکی: 20 درصد مبتلایان کرونا آزادانه در جامعه می‌چرخند/ این یعنی بمب ساعتی

شمار جان باختگان ما در زمرۀ آمارهای بالا در سطح جهان محسوب می شود... الان اگر در تهران یا شهرهای بزرگ بخواهید برای بیمار کرونایی پذیرش بگیرید بسیار کار سختی است.

ظفرقندیرییس سازمان نظام پزشکی با اعلام یا گله از این که خانوادۀ شهدای جامعۀ پزشکی هنوز مورد حمایت قرار نگرفته‌اند مشکل اساسی در کنترل ویروس کرونا را تصمیمات دیرهنگام و نداشتن یک برنامۀ از پیش تعیین‌شده و منسجم دانست.

به گزارش عصر ایران، دکتر ظفرقندی  که در برنامۀ تلویزیونی «طبیب» حاضر شده بود، با ابراز تأسف از آمار بالای مرگ‌ومیر شیوع بیماری کرونا  گفت: شمار جان باختگان ما در زمرۀ آمارهای بالا در سطح جهان محسوب می شود لذا باید به تجارب علمی و موفق جهان برگردیم و اینکه به موقع تصمیم بگیریم چراکه تصمیمات دیرهنگام در بسیاری از مواقع، کمکی نمی‌کند.

 وی افزود: طبق آمار دیروز 459 فوتی ثبت شده داشتیم حال آن که تعداد واقعی بیش از این است. اما نباید نگران نشان دادن امار بالای ابتلا باشیم و یکی از پیشنهادهای قطعی ما این است که تست بیشتری انجام دهیم چرا که یکی از راهکارهای علمی قطعی است. تعداد تست باید افزایش پیدا کند تا شناسایی بیماران و درمان زودتر انجام پذیرد و بار بیماران در بیمارستان‌ها کمتر شود. یک دلیل آمار بالای مرگ‌ومیر همین است که بیماران در شرایط نامناسب و پیشرفته به بیمارستان‌ها ارجاع می‌شوند.

وی با اشاره به اینکه بیمارستان‌ها دیگر برای پذیرش بیمار جا ندارند، گفت:  6200 تخت آی‌سی‌یو ما در کشور در اشغال بیماران مبتلاست، 220 مورد از اینها با دستگاه نفس می‌کشند و 90 درصد این افراد فوت می‌کنند و این آمار خوبی نیست. چرا این اتفاق می‌افتد؟ چون پیش‌گیری اتفاق نیفتاده، نباید بگذاریم کار به این مراحل برسد. متأسفانه 20 درصد افرادی که مبتلا هستند آزادانه در جامعه می‌چرخند یعنی مثل یک بمب ساعتی در جامعه آزاد هستند در حالیکه توصیه این است که برای شناسایی بیماران باید تست را بالا ببریم و در کشور ما این تعداد 25 هزار تست روزانه بوده و قرار است به 40 هزار برسد در حالیکه باید به 100 هزار برسد، این کف انتظار و استاندارد بین‌المللی است، قاعده جهانی در کشورهایی که موفق بودند این است.

این پزشک متخصص همچنین یادآور شد: درگیری بیماری در همه جای دنیا هست، اما مهم تعداد فوتی‌هاست لذا هرچه تست‌ها را بیشتر کنیم قاعدتا تعداد ابتلاها هم بیشتر مشخص می‌شود و اگر این را بفهمیم و افراد مبتلا و 10 نفر از افرادی که با او تماس داشتند پیدا کرده و قرنطینه کنیم بیماری کنترل می‌شود، این کاری است که در جهان انجام می‌شود اگر نکردیم می‌رسیم به این پیک که دیگر کنترلش با کنترل‌های معمولی به دست نمی‌آید.

ظفرقندی با تأکید بر اینکه واقعیت این است که تحریم‌ها ما را در حوزه بهداشت و درمان اذیت کرده، گفت: اما یک عزم ملی داخلی هم در کنترل بیماری نیاز است، وزارت بهداشت یک بخشی از کار است، همه دستگاه‌ها مسؤولند، یک مسئله دیگر هم تفکر اشتباه است اینکه فکر می‌کنیم اگر همین‌طور جلو برویم اقتصادمان کمتر آسیب می‌بیند در حالی که اگر این مسیر در مدت کوتاه‌تری کنترل شود آسیب اقتصادی به کشور کمتر خواهد شد، ممکن است در دو هفته آسیب‌هایی وارد شود اما در طولانی‌مدت شرایط بهتری خواهیم داشت. خوب است در این کارها به مبانی علمی رجوع کنیم چون این روش‌ها در دنیا تجربه پس داده، توصیه سازمان بهداشت جهانی این است که اگر به حدی از پیک بیماری رسیدید قاعده این است که دو هفته، سه هفته و حتی یک ماه همه فعالیت‌ها به جز صنوف خاص تعطیل شود، تا هم شدت و گسترش بیماری کاهش پیدا کند و هم بیمارستان‌ها بتوانند فضای پذیرش را بیشتر کرده و تنفسی پیدا کنند.

وی ادامه داد: الان اگر در تهران یا شهرهای بزرگ بخواهید برای بیمار کرونایی پذیرش بگیرید بسیار کار سختی است، حتی این زمان برای نفس تازه کردن کادر درمان لازم است الان یک روزنامه دستم بود عکس تعداد زیادی از شهدای کادر درمان را انداخته بود، حداقل چند صد برابر تعداد شهدا در جامعه پزشکی افراد مبتلا داریم که این تعداد از حوزه کار خارج می‌شوند.

در زمان جنگ یادم هست که بسیاری از مجروحان بعد از بهبودی مختصر هم که شده به جبهه باز می‌گشتند تا اینکه شیمیایی‌ها شروع شد و دیگر مجروحان شیمیایی توان برگشت را نداشتند، امروز هم با همین مسئله مواجهیم و متأسفانه کادری که مبتلا می‌شوند توان و پتانسیل ندارند، حالا چه حجمی مبتلا شده و طبیعتا زمین‌گیر شده و متأسفانه جبران هم نمی‌شوند و از آن طرف تسهیلات و مشوق‌های لازم هم در نظر گرفته نمی‌شود.

رئیس سازمان نظام پزشکی کشور در ادامه تأکید کرد: متأسفانه هنوز از خانواده‌های شهدای جامعه پزشکی حمایت نشده، پس انگیزه چه می‌شود؟ خانواده چطور باید زندگی‌اش بگذرد، می‌گویند بستگان و فامیل به ما کمک می‌کنند، ما حمایت لازم را نکردیم و این از چیزهایی است که نیازمند برنامه جامع است، هنوز دستوری که این افراد شهید محسوب شوند و کمکی باشد تا زندگی‌شان بگذرد هم دیده نشد، همه مسؤلند و اگر همه دست به دست هم دهند این کارها حل می‌شود، چون وقتی کادر درمان این چیزها را می‌بیند انگیزه‌اش را از دست می‌دهد، لذا باید خیلی احتیاط کنیم.

ظفرقندی با ابراز تأسف از نبود برنامه جامع و مدون در دوران کرونا گفت: استراتژی‌های برخورد با کرونا در کشورهای مختلف بسته به توان اقتصادی و اینکه تحریم دارند یا نه متفاوت است و تجربه به قدر کافی هست، در کشورهایی مثل چین، کره و ژاپن که از صاحبان مشاغل حمایت می‌کنند و با روش‌های سرکوب و دیسیپلین نظامی سفت کار را جلو می‌برند. کشورهایی که به لحاظ اقتصادی یا اجتماعی این امکان را ندارند می‌آیند پله پله برنامه تعریف می‌کنند، یک اشکالی که در ایران وجود دارد این است که ما برنامه مدون قطعی برای مقابله با کرونا نداریم، یعنی اینکه ما اگر به چه تعداد مرگ‌ومیر رسیدیدم برویم به فاز تعطیلی و چه مقدار شیب‌مان نزولی شد بازگشایی کنیم، ما نباید روز به روز برنامه بگذاریم، باید برنامه از پیش تعیین‌شده منسجم و استراتژی راهبردی مشخص داشته باشم که اگر به این تعداد رسیدیم باید این تعطیلی انجام شود و اگر اینجا شیب نزولی شد به سراغ آزاد کردن می‌رویم، این برنامه بسته به منحنی باید مدون باشد اما مشکل این است که این برنامه مدون را نداریم.

وی در پاسخ به این سؤال که پس در جلسات ستاد کرونا چه صحبت‌هایی مطرح می‌شود، یادآور شد: بالاخره در این ستاد در سطح بالای اقتصادی تصمیم‌گیری می‌شود که ما جزء آن نیستیم، چیزی که ما می‌گوئیم این است که صاحبان فرآیند و کسانی که با جامعه پزشکی سروکار دارند هم باید در این تصمیم‌گیری‌ها شرکت کرده و نظرات‌شان اعمال شود، در آن ستاد ملی کمیته امنیتی و اقتصادی حضور دارند که ما عضو نیستیم اما مرتب نظرات‌مان را منتقل می‌کنیم.

رئیس سازمان نظام پزشکی در پایان عنوان کرد: خواهش من این است که در این بحث دو نکته‌ای که اهمیت دارد این است که اولویت سلامت به طور واقع نگاه شود و حفظ جان مردم مهمترین قسمت است و اینکه کادر درمان و جامعه پزشکی برای ارائه خدمت نیاز به حمایت دارند، درباره تسهیلات و نیازها مرتب مکاتبه کردیم ولی هنوز نتیجه ملموس و عملیاتی حاصل نشده، لذا پیشنهادم این است که الان به ویژه در تهران و شهرهای بزرگ که آمار مرگ‌ومیر بالاست تصمیم جدی ولی مقطعی با توجه به شریط اقتصادی گرفته شود، پیشنهاد ستاد تهران و بررسی‌های علمی هم این است که یک تعطیلی کوتاه داشته باشیم که قابل تحمل و اقتصادی باشد تا بعد با شرایط بهتری بتوانیم ادامه دهیم.