بخش اول
اخلاق کسب و کار از منظر اسلام[1]
مقدمه ورود به تجارت:
اصبغ ابن نباطه میگوید: از علی(ع) شنیدم که فرمود: یا معشر التجار الفقه ثم امتجر، ای اهل تجارت اول با احکام شرعی تجارت آشنا شوید بعد وارد معامله گردید سه بار این جمله را تکرار کرد سپس حضرت ادامه داد فرمود: به خدا سوگند در بین مردم ربا پنهانتر از حرکت مورچگان در سنگ سخت است، یعنی چه بسیار معاملات ربوی صورت میگیرد در حالیکه افراد اصلاً متوجه آن نیستند.
1- راستگویی
در حدیثی پیامبر اکرم(ص) فرمود: یا مَعْشَرَ التُجّار اَنْتُمْ فُجّار اِلّا مَنِ اتَّقی وَ بَرَّ وَ صَدَقَ؛
ای گروه تجار همه شما (بهدلیل رعایت نکردن مسایل اخلاقی) فاجر هستید مگر کسانی که در معاملات از خدا بترسند و نیکی کنند و صداقت و راستی در معامله داشته باشند.
در روایت دیگر یکی از اصحاب به نام «عبدالرحمان انصاری» از پیامبر(ص) سؤال کرد چرا تاجران فاجرند؟ حضرت فرمود: برای اینکه در معامله دروغ میگویند قسم میخورند و تقلب و نیرنگ بهکار میبرند.
لازمه تجارت صدق می باشد و مقام و جایگاه تاجر راستگو در قیامت در حد مقام شهدا می باشد و جایگاهش زیر سایه عرش الهی است.
فواید:
صداقت و راستی در معامله اثرات مثبت فراوانی دارد که از جمله آنها میتوان به مواردی همچون صداقت و راستی سبب جلب اعتماد عمومی، برکت معامله و سود بیشتر خواهد شد، پایه و اساس هرگونه پیشرفت و رشد اقتصادی در جامعه از صداقت و راستی است، صداقت و راستی به انسان آبرو و شخصیت میدهد درمقابل دروغ و تقلب مایه رسوایی و بی آبرویی است، صداقت و راستی موجب نجات و رستگاری، صفا و صمیمیت است، اشاره کرد.
2- عنایت به خداوند
پیامبر خدا(ص) فرموده است: تاجرها چند دسته اند، دسته ای مشرک، دسته ای کافر، گروهی منافق و بعضی فاسق و برخی مومن هستند.کاسب مشرک کاسبی است که عامل روزی را خدا و کسب را خود می داند.کاسب منافق کاسبی است که روزی خود را از خدا می داند ولی تردید دارد که آیا روزی او می رسد یا خیر.کاسب کافر کاسبی است که روزی خود را از کسب می داند و کاسب فاسق کاسبی است که روزی را از خدا می داند ولی در معامله غش می کند و جنس معیوب و ناقص را به جای سالم و کامل می فروشد، کاسب مومن در این میان به کاسبی گویند که روزی خود را از خداوند دانسته و مال التجاره خود را سبب و وسیله روزی شمرده و طبق آیین اسلام و مسلمین در تجارت عمل می کند.
3- پرهیز از ربا
امام صادق(ع) می فرماید که ربا 70 جز دارد و ضعیف ترین آن همانند آن است که مرد با مادر خود در خانه خدا جمع شود (زنا کند). اسلام شدیداً تمامی مسلمانان را از خوردن ربا برحذر می دارد و تاکید فراوان بر این معصیت عظیم دارد.
4- دوری کردن از احتکار
پیامبراکرم(ص)فرمود: تاجر وکسی که برای رونق بازار کالاهای مورد نیاز را وارد می کند،کامیاب است; ولی احتکار کننده مورد لعن و نفرین است.
در روایتی دیگر فرمود: اگر بنده ای به عنوان دزد در پیشگاه خدا حاضر شود، بهتر است از این که طعامی را چهل روز احتکارکرده باشد.
آن حضرت همچنین فرمود: خوراکیها را جز گناهکار احتکارنمی کند.
امیرمومنان در نامه ای به مالک اشتر چنین نوشت: ای مالک! ازاحتکار جلوگیری کن; زیرا رسول خدا(ص)آن را منع فرمود. خرید وفروش باید طبق موازین عدالت رواج یابد، که به خریدار و فروشنده ستم نشود. بنابراین، اگر پس از نهی تو کسی مرتکب عمل زشت احتکار شد، از عفوش بپرهیز و به سختی مجازاتش کن تا مورد عبرت دیگران گردد.
5- پرهیز از غش
غش در معامله یعنی پنهان نمودن عیوب کالا یا بهای آن.
تقلب و غش در معامله مصادیق متعددی دارد مثل مخلوط کردن آب در شیر، فروش کالا در سایه و تاریکی یا نور زیاد مخلوط کردن جنس خوب با جنس بد، متفاوت بودن رو و زیر جنس، مخفی داشتن عیب جنس، جنس را به جنس دیگر وانمود دادن همه این موارد در اسلام نهی شده و تحصیل مال از این راهها ممنوع و حرام و معامله هم باطل است.
رسول خدا(ص)فرمود: از مانیست آن که به دیگران غش و خیانت کند.
آن حضرت همچنین فرمود: هرکس در خرید و فروش با مسلمانی غش کند، از ما نیست. و در روز قیامت با یهود محشور خواهد شد; زیرا یهودیان بیش از همه با مسلمانان نیرنگ می ورزند.
امام باقر(ع)فرمود: پیامبر خدا(ص) در بازار مدینه گندم فروشی را دید و به او فرمود: غذای خوبی می بینم.
آنگاه بهای آن را پرسید: در این هنگام، از طرف خداوند متعال چنان پیام رسید که دست در جنس فروبر. حضرت چنین کرد و گندمهای نامرغوب آشکار شد. پس به فروشنده فرمود: کار تو خیانت و فریب مسلمانان است.
6- عدم کم فروشی، عدم گرانفروشی و عدم آرزوی گرانی
قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ : مَنْ تَمَنّا عَلی اُمَّتِی الْغَلآءَ لَیْلَةً واحِدَةً اَحْبَطَ اللهُ عَمَلَهُ اَرْبَعینَ سَنَةً.«کنزالعمال، ج4، ص98»
رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: هر کس یک شب در آرزوی گرانی برای امت من باشد خداوند اعمال چهل سال او را تباه خواهد کرد.
وَیلُ لِلمُطَفِّفینَ : وای به حال کم فروشان ( المطففین آیه 1 )
7- رعایت عدل و انصاف
خدای متعال در قرآن بهصورت کلی بدان امر فرموده است که إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إیتاءِ ذِی الْقُرْبى وَ یَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْ؛ خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان میدهد و از فحشا و بلکه ظلم نهی میکند، لیکن این موضوع در معامله از اهمیت فوق العادهای برخوردار است در حدیثی امام علی(ع)فرمود: الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّ؛ عدل آن است انصاف را رعایت کنی و حق مردم را به آنها برسانی و احسان آن است که بر آن تفضل کنی سخت نگیری.
پیامبر اکرم(ص)فرمود: آن کسی که در زندگی انصاف را رعایت کند شبیهترین افراد از نظر اخلاق با من است، پس با مردم منصفانه رفتار کن تا برکت و آبادانی به شما روی آورد و از ظلم و ستم پرهیز کنید تا از خشم الهی در امان باشید.
پرهیز از گران فروشی و به حداقل سود بسنده کردن و ... .
در تاریخ آمده است یونس بن عبید لباس فروشی داشت یکی از لباسهای او دو نرخ داشت خودش به نماز رفت برادرزادهاش را در مغازه گذاشت، مرد بادیهنشینی آمد یک لباس را درخواست کرد و آن لباس چشمش را گرفت فروشنده آن لباسی را که قیمت ارزان داشت مثلاً دویست درهم بود به قیمت لباس گران به مبلغ چهارصد درهم فروخت، اعرابی پسندید و خرید و با خود برد در میان راه یونس بن عبید او را دید و لباس را شناخت، گفت: چند خریدی؟ گفت چهار صد درهم، گفت: بیشتر از دویست درهم نمیارزد، برگرد تا بقیه پولت را پس بگیری، او گفت: نه خوب خریدم در محل ما این لباس پانصد درهم میارزد و من راضیام، یونس گفت: برگرد، انصاف در معامله و خیر خواهی در راه دین بهتر از تمام موجودی دنیا است، او را برگرداند و دویست درهم به او پس داد و به برادرزادهاش گفت: آیا از خدا نترسیدی که به برادر مسلمانت ظلم کردی و رعایت عدل و انصاف در معامله را نکردی؟.
8- عدم قسم خوردن
قسم خوردن درمعاملات در هر صورت امری نامطلوب است اگر قسم دروغ باشد حرام و از گناهان کبیره است اگر قسم راست باشد مکروه و ناپسند است.
قرآن میفرماید: «وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُ؛ خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهید».
امام صادق(ع) با استناد به این آیه شریفه فرمود: وَ لاتَحْلِفُوا بِاللهِ صادِقینَ وَ لا کاذِبینَ؛ هیچگاه به خدا سوگند یاد نکنید چه راستگو باشید یا دروغگو.
پیامبراکرم(ص) فرمود: وای بر تاجران بهخاطر سوگند خوردنشان در معامله.
امام هفتم موسی بن جعفر(ع) فرمود: سه گروه از مردم در روز قیامت از توجه و لطف خدای متعال بیبهرهاند و خداوند به آنان نظر رحمت نمیکند اولین آنها کسی است که همواره با سوگند خوردن خرید و فروش میکند
از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: هر انسانی که با سوگند به خدا مال مسلمانی را صاحب شود خداوند بهشت را بر او حرام و جهنم را بر او واجب میگرداند، پرسیدند ای رسول خدا حتی اگر آن مال کم باشد؟ فرمود: اگر چه فقط یک چوب مسواک باشد.
مستحبات و مکروهات معامله[2]
امام خمینی(قدس سره) می فرماید:
«تجارت و کسب، آدابی دارد که بعضی از آنها مستحب است که بهتر است آنها را انجام دهد و بعضی مکروه است که بهتر است آنها را ترک کند».
امور مستحب در معامله
1- در معامله میانه رو باشد؛ یعنی از طرفی حریص نباشد و از طرف دیگر، سهل انگار و بی تفاوت و بی حال هم نباشد؛ به طوری که در تنگنا قرار گیرد.
2- اگر طرف معامله پشیمان شد، معامله را فسخ کند و سخت گیری نکند.
3- از نظر قیمت با همه خریداران یکسان برخورد کند و با یک قیمت بفروشد، نه اینکه به کسی که چانه می زند، ارزان تر بفروشد و به کسی که چانه نمی زند، گران تر بفروشد. به تعبیر دیگر، قیمت مقطوع داشته باشد تا در نتیجه نه خود را اذیت کند، نه دیگران را.
بعد امام اضافه می کند: «آری، مانعی ندارد که در مورد کسی که دارای تقوا و فضیلت اخلاقی است، فرق بگذارد و از او کمتر بگیرد».
4- هنگامی که جنس را تحویل می گیرد، کم بگیرد و موقعی که جنس را به کسی می دهد، بیشتر تحویل دهد و یا به تعبیر دیگر، جنس را کامل تر تحویل دهد.
امور مکروه در معامله
در معامله برخی امور هم مکروه است؛ یعنی بهتر است آنها را ترک کند که تعدادی از آنها از این قرار است:
1- فروشنده جنس خود را تعریف کند (البته بیش از آنچه هست).
2- مشتری «در معاملات کالا به کالا» از جنس خود (بیش از اندازه) تعریف کند.
3- قَسَم راست برای خرید و فروش بخورد. روشن است که قسم دروغ، حرام است و جایز نیست.
4- فروختن جنس در جایی که عیب جنس را پنهان می کند.
5- گرفتن سود از شخص مؤمن مگر به مقدار ضروری.
6- دریافت سود از کسی که به او وعده احسان داده است، مگر به مقدار ضروری.
7- عرضه کردن کالا بین طلوع فجر و طلوع آفتاب.
8- ورود به بازار قبل از همه و خروج از بازار بعد از همه.
9- معامله با افرادی که به حرف و وعده خود اهمیت نمی دهند.
10- تقاضای پایین آوردن قیمت بعد از قرارداد.
11- وارد شدن در معامله کسی که مشغول معامله است که بعضی آن را حرام دانسته اند.
12- رفتن به استقبال کاروان بازرگانان که کالای تجاری وارد می کنند و با شرایط خاص آن.
بخش دوم
رزق و روزی حلال
توازن نیازهای مادی و معنوی
اصل تعادل و توازن حکم می کند که در نیایش های خود هم به نعمت های دنیا توجه داشته باشیم و هم به آخرت و این براساس آموزه های قرآنی است:
1- «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ؛(نور؛37) مردانی که خرید و فروش آن ها را از یاد خدا باز نمی دارد».
2- امام صادق ـ علیه السّلام ـ این دعای دو جانبه را این چنین تعلیم داده اند:
«سَلوا اللهَ الغِنی فی الدُنیا و العافیةَ، و فی الآخرةِ المغفرةَ و الجَنَّةَ؛ از خدا در دنیا بی نیازی و عافیت را بخواهید و در آخرت آمرزش الهی و بهشت را».
رزق و روزی
«روزی» واژهای فارسی است که به معنای خوراک روزانه که روزبهروز به کسی داده میشود و قسمت او میگردد و نیز ضروریات زندگی، بهکار رفته است.
معادل کلمه روزی در زبان عربی واژه «رزق» است که بهمعنای خوراک روزانه، موهبت، نصیب و بهره بهکار رفته است.
از نظر علامه طباطبایی، رزق عطیه ای الهی است که بدون عوض و استحقاق عطا می شود. این واژه ابتدا فقط در خوراکی ها استعمال شده است و سپس در معنای آن توسعه داده شده و به تمام چیزهایی که مورد بهره برداری انسان قرار می گیرد؛ مانند مال، جاه، فامیل، علم و ... اطلاق شده است.[3]
رزق غیر دارایی است
رزق هر کس غیر از دارایی و ثروت اوست. چه بسا انسان ثروتمندی که به دلایل متعدد نتواند از دارایی خود استفاده کند، و چه بسا انسانی که از موهبت های فراوان بهره مند است، اما مالک آنها نیست. آن دارایی غیرقابل استفاده رزق ثروتمند نیست، اما این موهبت مورد استفاده، رزق انسان غیرمالک است. رزق هر کس، به میزان برخورداری های اوست و نه به میزان دارایی هایش. ملکیت، ثروت و دارایی اموری اعتباری و قراردادی اند، اما برخورداری و استفاده عملی از امکانات، امری واقعی و غیرقراردادی. فرزانگان به جای آنکه به امور اعتباری و میزان اسناد مالکیت خود دل خوش کنند، به امور واقعی و میزان برخورداری هایشان می اندیشند.
اقسام رزق:
1- رزق مضمون
خوردنی و نوشیدنی است که به اندازه مورد نیاز انسان از طرف خداوند ضمانت شده است.
2- رزق مقسوم
رزقی است که در ازل تقسیم شده و در لوح محفوظ نوشته شده است.
3- رزق مملوک
رزقی است که در ملکیت شخص درآمده است.
4- رزق موعود
رزق خاصی است که خداوند صالحان و عابدان را به آن وعده داده است.
تعریف رزق حلال
۱- رزق و روزی حلال رزقی است که از راههای مشروع و در چهارچوب قوانین شرع به دست آمده باشد؛ یعنی در ضمن معامله شرعی، تجارت، و یا از راه کار و تلاشی که حاصل دست رنج انسان باشد. قرآن کریم در اینباره میفرماید: «وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا»[4]؛ و خداوند معامله را حلال و ربا را حرام کرده است.
۲- رزق حلال درآمد مشروعی است که حقوق خدا که در آن مال است پرداخته شده باشد؛ مانند خمس، زکات و...: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّه...»[5]؛ بدانید هر گونه غنیمتى به دست آورید، خمس آن براى خدا، پیامبر، و... است.
۳- روزی حلال مال و سرمایهای است که حق الناسی در آن نباشد؛ یعنی مال حلالی که انسان از راه مشروع به دست آورده، اگر بدهکاری دارد، اعم از دیه، قرض و ... و توانایی پرداخت آنها را دارد، باید پرداخت کند.
تلاش برای کسب درآمد حلال
1- «أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً أَفْضَلُهَا طَلَبُ الْحَلَالِ»[6]؛ امام باقر(ع) از رسول خدا(ص) نقل میکند که عبادت هفتاد جزء دارد که بهترین بخش آن تلاش در راه کسب روزی حلال است.
2- در تاریخ آمده است: «وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) یَخْرُجُ فِی الْهَاجِرَةِ فِی الْحَاجَةِ قَدْ کُفِیَهَا یُرِیدُ أَنْ یَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَى یُتْعِبُ نَفْسَهُ فِی طَلَبِ الْحَلَالِ»[7]؛ علی(ع) در شدّت گرما به دنبال حاجتى بیرون مىشد که دیگران مىتوانستند انجام دهند، امّا مقصودش از اینکه خود اقدام کند و به دیگرى وانگذارد، این بود که خداوند شاهد باشد که براى روزى حلال خود را به زحمت انداخته و کار مىکند.
3- و نیز حضرتشان یکی از ویژگیهای انسانهای مؤمن و با تقوا را تلاش برای روزی حلال میداند: «...وَ طَلَباً فِی حَلَال»[8].
4- «کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ یَقُولُ: الْحَلَالُ هُوَ قُوتُ الْمُصْطَفَیْنَ»[9]؛ امام سجاد(ع) میفرمود روزی حلال از آن برگزیدگان است.
5- «فَقُلِ اللَّهُمَّ أَغْنِنِی بِحَلَالِکَ عَنْ حَرَامِک»[10]؛ امام صادق(ع) میفرماید: بگویید خدایا ما را از راه حلال از درآمد نامشروع بینیاز فرما.
6- حضرتش درجایی دیگر میفرماید: « ... فَبَکِّرُوا فِی طَلَبِ الرِّزْقِ وَ اطْلُبُوا الْحَلَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ سَیَرْزُقُکُمْ وَ یُعِینُکُمْ عَلَیْهِ»[11]؛ صبح زود برای به دست آوردن روزی اقدام کنید و روزی حلال را از خدا بخواهید که خداوند آنرا به شما خواهد داد و در به دست آوردنش یاریتان خواهد نمود.
7- امام صادق(ع) فرمود: «مُجَادَلَةُ السُّیُوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْحَلَال»[12]؛ نبرد با شمشیر از کسب روزی حلال راحتتر است. اینگونه است که پاداشی چون جهاد دارد.
آثار طلب حلال[13]
1- آمرزش گناهان
خدای متعال با اسباب مختلفی گناهان انسان را می بخشد که توبه، شفاعت، عبادات، ولایت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ ، خدمت به مردم و... از این اسباب هستند. یکی از این سبب ها طلب حلال است. رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود:
«مَن باتَ کالّاً مِن طَلَبِ الحلالِ باتَ مَغفوراً له؛ کسی که با خستگی به سبب تلاش روزانه برای کسب حلال، شب را به صبح برساند، آمرزیده می شود».
در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است:
«إنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لا یُکَفِّرُها صَلاةٌ وَ لا صَدَقَةٌ قِیلَ یا رسولَ اللهِ فَما یُکَفِّرُها قالَ الهُمُومُ فی طَلَبِ المَعِیشَةِ؛ بعضی از گناهان به وسیله نماز و صدقه هم آمرزیده نمی شوند. سؤال شد یا رسول الله! پس چه چیز موجب آمرزش آن است؟ فرمود: جدیت و تلاش در طلب معیشت».
2- رفاه خانواده
امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
«من لم یستحی مِن طلبِ المعاش خَفَّت مؤونَتُهُ وَرُخیَ باله و نُعِّمَ عِیالُهُ؛ کسی که از طلب حلال شرم نکند، بارش سبک، سختی هایش آسان و خانواده اش در رفاه قرار می گیرند».
در روایات اولیای گرامی اسلام تأکید شده است که افراد ثروت مند در زندگی خانواده سخت گیر نباشند و از تأمین رفاه و آسایش آنان خودداری نکنند.
امام رضا ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«صاحِبُ النِعمةِ یَجِبُ عَلَیه التَوسِعَةُ عَن عِیالِه؛ بر صاحبان نعمت واجب است که بر خانواده خود توسعه دهند و به زندگی آنان گشایش بخشند».
امام سجاد ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«لَأن أدخُلَ السوقَ و مَعی الدَراهمُ أبتاعُ بِه لِعِیالی لَحماً و قَد قَرِموا أحَبُّ إلَیَّ مِن أن اُعتِقَ نَسمَةً؛ اگر داخل بازار شوم و با من پول باشد و به وسیله آن برای خانواده خود گوشت تهیه کنم که به آن بسیار نیازمندند، در نزد من محبوب تر است از این که بنده ای را آزاد نمایم».
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود:
«لَیسَ مِنّا مَن وُسّعَ عَلَیه ثُمّ قَتَرَ عَلی عِیالِه؛ کسی که وسعت مالی دارد و دارای تمکّن است؛ ولی بر خانواده خود سخت بگیرد و آنان را از زندگی راحت محروم بدارد، از ما نیست!»
3- سربار نبودن
نتیجه بیکاری، نداشتن مهارت و دانش مفید و سودآور، کم کاری و تلف کردن وقت این است که انسان، خود و خانواده اش را سربار و نان خور دیگران کند و چنین کسی از رحمت خدا به دور است.
عن النبی ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ قال:
«ملعونٌ مَن ألقی کَلَّه عَلَی الناس مَلعونٌ مَلعونٌ مَن ضَیَّعَ مَن یَعول؛ رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرموده است: کسی که بار زندگی خود را بر دوش دیگران بیفکند (و بخواهد از دسترنج مردم زندگی خود را بگذراند) رانده و مطرود درگاه باری تعالی است و نیز کسی که حقوق خانواده خود را ضایع کند ملعون است».
اولیای گرامی اسلام، به قدری به کار کردن مسلمانان مُصِرّ بودند و می خواستند زندگانی آنان با عزت بگذرد که اگر در مواقعی افراد نقص عضوی داشتند باز هم به آنان تأکید می کردند که از عضو سالم خود استفاده نموده و به کار اشتغال یابند. در این باره از امام صادق ـ علیه السّلام ـ حدیثی نقل شده که می فرماید:
«أنّ رَجُلاً اتاهُ فقالَ: انّی لا أحسِنُ أن أعمَلَ عَمَلاً بِیَدی و لا اُحسِنُ أن أتجرؤ و أنا محارِفٌ محتاجٌ، فقالَ: اعمَل و احمِل عَلی رأسِکَ و استغنِ عَن الناس؛ مردی به حضور امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمد و گفت: یابن رسول الله من نمی توانم با دستم کار کنم ـ شاید دستش عیبی داشته که فاقد قدرت کار بوده است ـ و سرمایه ای هم ندارم که تجارت کنم و نیازمند هستم. حضرت ـ علیه السّلام ـ (دید که سر و گردن او سالم است) فرمود: کار کن و کالا را با سر خود حمل نما و از مردم بی نیاز باش».
سبب معنوی رزق حلال
رزق حلال نیز هم چون همه جنبه های دیگر زندگی نیازمند دعا، تضرع و مسألت از درگاه ربوبی است و سبب واقعی، خدای سبحان است. بنابراین تلاوت بعضی از سوره ها و آیات مبارک قرآن، دعاهای وارد شده از معصومین ـ علیهم السلام ـ و نیز ذکرهایی که برای توسعه رزق توصیه شده اند، باید همواره مورد توجه باشند. یکی از دعاها که پس از آخرین نماز یومیه خوانده می شود و محتوا و مضمون آن برای طلب رزق است، تعقیب نماز عشا است که مرحوم محدث قمی ـ رحمة الله علیه ـ آن را در کتاب مفاتیح الجنان از کتاب شریف مصباح المتهجّد نقل کرده است.
برخی از سورههایی که در روایات اسلامی برای زیاد شدن رزق و روزی توصیه شده عبارتند از:
1- سوره واقعه: امام صادق(علیه السلام) میفرماید: "کسی که هر شب سوره واقعه را بخواند... در دنیا سختی، فقر، نیازمندی و آفتی از آفات دنیا را نمیبیند و از دوستان حضرت علی(علیه السلام) میشود..."[14]
2- سوره همزه: امام صادق(علیه السلام) میفرماید: "هر کس سوره همزه را در نمازی واجب بخواند فقر از او دور میشود و روزی بر او روی میآورد..."[15]
3- سوره لیل: پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرماید: هر کس سوره لیل را بخواند خداوند آن قدر به او عطا میکند تا راضی شود و او را به سختی نیندازد و برایش آسان میگیرد."[16]
4- سوره مزمل: رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرماید: "هر کس سوره مزمل را بخواند در دنیا و آخرت سختی از او برداشته می شود".[17]
5- سوره ذاریات: امام صادق(علیه السلام) میفرماید: "هر کس سوره ذاریات را روز یا شب بخواند، خداوند وضع زندگی او را اصلاح میکند و روزی فراوانی برایش میدهد..."[18]
6- سوره ممتحنه: امام سجاد(علیه السلام) میفرماید: "هر کس سوره ممتحنه را در نمازهای واجب و مستحبی بخواند خداوند....فقر و دیوانگی را بر او و فرزندانش دور میکند".[19]
و همچنین سورههای نجم، ابراهیم و... برای توسعه در رزق توصیه شده است.
برخی از دعاهایی که در روایات اسلامی برای زیاد شدن رزق و روزی توصیه شده عبارتند از:
1- اللّهم انی اسئلک بحق محمّد و ال محمّدٍ علیک، صلّ علی محمّد و آل محمّد واجعل النور فی بصری و البصیرهْْ فی دینی ...
2- هم چنین دعای حضرت مهدی(علیه السلام): اللّهم ارزقنا توفیق الطاعهْْ و بعد المعصیه .... که قبل از مناجات خمسهْْ عشر در مفاتیح آمده است.
3- نیز در حواشی مفاتیح الجنان دعاهایی برای وسعت رزق ذکر شده که می توانید آن ها را حوالی زیارات امیرالمؤمنین یا از فهرست مفاتیح پیدا کنید.
[1] کنزالعمال. و غررالحکم. و بحار الانوار، ج 103. و وسایل الشیعه، ج 12.
[2] تحریرالوسیله، ج1، ص500، مسأله22.
[3] طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج3، ص 141.
[4] بقره، 275.
[5] انفال، 41.
[6] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 78، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[7] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 163، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[8] شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صالح، صبحی، ص 305، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[9] حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، متن، ص 380، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1413ق.
[10] علی بن موسی (امام هشتم)، الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام، ص 399، مشهد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1406ق.
[11] کافی، ج 5، ص 78- 79.
[12] همان، ص 162.
[13] نهج البلاغه؛ خطبه متقین. و اصول کافی. و مستدرک الوسائل، ج 13. و میزان الحکمه؛جلد 2 ؛محمد محمدی ری شهری.
[14] ر.ک: وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 6، ص 112، مؤسسه آل البیت، قم
[15] ر.ک: وسائل الشیعه، همان، ص 150
[16] ر.ک: مصباح الکفعمی، عاملی کفعمی، ص 444، انتشارات رضی، قم
[17] ر.ک: مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج 4، ص 354، مؤسسه آل البیت، قم
[18] ر.ک: اعلام الدین، دیلمی، ص 377، مؤسسه آل البیت، قم
[19] ر.ک: وسائل الشیعه، همان، ص 143 ثواب قرائت سورههای قرآن، رضا بزاز بنایی، انتشارات حضرت معصومه3