واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

روزمرگی پایدار پیام خطرناک بودجه برای اقتصاد ایران/ شقاقی: بودجه‌ای نوشتیم که فقط حقوق و دستمزد پرداخت کنیم

پیام خطرناک بودجه برای اقتصاد ایران/ شقاقی: بودجه‌ای نوشتیم که فقط حقوق و دستمزد پرداخت کنیم
ما یک زمانی مالیات می‌گرفتیم که صرف هزینه‌های جاری و حقوق و دستمزد کنیم. بعد هزینه‌های ما فزاینده شد و پول کم آمد، بنابراین نفت را هم به آن اضافه کردیم. دوباره پول کم آوردیم، اوراق منتشر کردیم و الان دوباره کم آوردیم و در کنار مالیات، نفت و انتشار اوراق، فروش اموال را در دستور کار قرار دادیم.
یک اقتصاددان می‌گوید: بالا و پایین شدن اعداد بودجه، توفیری برای کشور ندارد، چراکه عملا تمام تلاش ما این است که بودجه ببندیم که حقوق و دستمزد پرداخت کنیم و چندین سال هم است که برای پروژه‌های عمرانی تخصیصی نداشتیم. ۱
 
به گزارش خبرآنلاین، پس از کش و قوس‌های فراوان و با ۳۶ روز تاخیر، بالاخره لایحه بودجه سال ۱۴۰۲ به مجلس رفت؛ بودجه‌ای که قرار بود همراهی برنامه هفتم توسعه را با خود داشته باشد، اما در نهایت دولت از مجلس خواست که رنامه ششم توسعه تا تصویب برنامه هفتم تمدید شود.
 
اعداد و ارقام بودجه نشان می‌دهد که در بودجه سال آینده افزایش ۴۶ درصدی هزینه‌های دولت، ۴۰ درصدی بودجه شرکت‌های دولتی، افزایش ۲۰ درصدی حقوق، افزایش ۵۹ درصدی درآمدهای مالیاتی و افزایش هزینه یارانه‌ها و دلار ۲۳ هزار تومانی پیش‌بینی شده است. اعداد و ارقامی که به باور کارشناسان، تغییر آن توفیری برای اقتصاد ایران نمی‌کند.
 
در همین خصوص وحید شقاقی‌شهری، اقتصاددان در گفت‌وگو با خبرگزاری خبرآنلاین می‌گوید: مساله اصلی تغییر اعداد بودجه نیست، مساله اصلی این است که ساختار بودجه‌ریزی کشور مثل سال گذشته است و انباشت تجربه و دانش در ۵۰ سال اخیر به ما نشان داده که این نحوه برنامه‌ریزی یک‌ساله و این نحوه بودجه‌ریزی، دردی را از ما دوا نمی‌کند.
 
وی می‌افزاید: مساله این است که ابرچالش‌ها و بحران‌های کشور به سرعت بیشتر می‌شود و بودجه‌های سنواتی نیز همان مسیر گذشته روزمره خود را طی می‌کنند و این دو با یکدیگر برخوردی ندارند. یعنی بحران‌ها و مسایل اقتصاد ایران و مسایل محیط‌زیستی ایران هر روز تشدید می‌شود، ولی بودجه‌ها و برنامه‌ریزی‌های سالانه ناظر بر حل این بحران‌ها و مسایل تنظیم نشده است.
 
این اقتصاددان تصریح می‌کند: از این نظر، این انتقطاع و از هم جدا شدن موجب می‌شود که همان مسیر روزمره خود را پیش برویم. شما به من می‌گویید که مالیات را کمی زیاد کردند، می‌خواهند اوراق منتشر کنند، اموال بفروشند و ۹۰ درصد هزینه‌های جاری است. عملا این نوع نظام بودجه‌ریزی ناظر بر ارتقای بهره‌وری، شایسته‌سالاری، شفافیت و حل بحران تنظیم نشده است. این درد اقتصاد ایران و کشور ماست که این نظامات بودجه‌ریزی صرفا برای امرار معاش کارمندان دولت و بازنشستگان تنظیم می‌شود و همان مسیر روزمرگی است.
 
شقاقی‌شهری عنوان می‌کند: ما یک زمانی مالیات می‌گرفتیم که صرف هزینه‌های جاری و حقوق و دستمزد کنیم. بعد هزینه‌های ما فزاینده شد و پول کم آمد، بنابراین نفت را هم به آن اضافه کردیم. دوباره پول کم آوردیم، اوراق منتشر کردیم و الان دوباره کم آوردیم و در کنار مالیات، نفت و انتشار اوراق، فروش اموال را در دستور کار قرار دادیم.
 
وی ادامه می‌دهد: عملا مسیری که در نظام بودجه‌ریزی طی می‌شود، هیچ‌گونه ارتباطی با حل مسایل کشور ندارد و هیچ‌کجای دنیا هم من سراغ ندارم که این همه کارمند رسمی داشته باشیم. ما فقط الان دنبال این هستیم که حقوق و دستمزد کارمندان دولت را پرداخت کنیم، ولی نکته این‌جاست که چقدر بهره‌وری در اقتصاد ایران وجود دارد.
 
حقوق می‌دهیم که بهره‌وری منفی داشته باشیم
 
این کارشناس اقتصادی با بیان این‌که من سالیان سال در دستگاه‌های اجرایی بوده‌ام و مشاهده کرده‌ام که چه ساختار اداری در کشور شکل گرفته و چه نهاد اداری‌ای داریم، می‌گوید: این نوع نظام اداری فقط بلعنده پول است و هر چقدر هم ما به این نظام اداری پول بدهیم، خروجی آن حل مسایل نخواهد بود.
 
شقاقی‌شهری می‌افزاید: ۲۰ سال پیش قرار بود بودجه‌ریزی را عملیاتی کنیم و بودجه‌ریزی هدفمند و برنامه‌محور باشد و در عین حال، ناظر بر حل چالش‌های کشور باشد. این شعاری بود که از ۲۰ سال پیش به آن رسیده بودیم و به این نتیجه رسیده بودیم که نظام بودجه‌ریزی کشور ناظر بر ارتقای بهره‌وری و حل بحران‌ها و چالش‌های کشور نیست.
 
وی عنوان می‌کند: در سال ۱۳۸۰ به خاطر دارم که سازمان برنامه و بودجه وقت همایشی برای بودجه‌ریزی عملیاتی گذاشته بود و مباحث این بود که این نظام بودجه‌ریزی جز اتلاف منابع، عایدی دیگری ندارد. الان ۲۱ سال گذشته و همان مسیر گذشته را ادامه می‌دهیم و بودجه‌ریزی، افزایشی و چانه‌زنی است. یکی از بدترین نظامات بودجه‌ریزی این است.
 
این اقتصاددان متذکر می‌شود: حتی رهبری ۴، ۵ سال قبل به رییس مجلس وقت برای اصلاح ساختار بودجه‌ریزی دستور دادند، ولی دیدیم که ما توان اصلاح ساختار بودجه را نداریم. آن مجلس و مجلس بعدی هم این اصلاحات را انجام نداد. آنچه که الان می‌بینیم، همان ساختار سال‌های قبل است؛ با تغییراتی در برخی از اعداد.
 
شقاقی‌شهری عنوان می‌کند: حالا بالا و پایین شدن این اعداد، توفیری برای کشور ندارد. یعنی عملا تمام تلاش ما این است که حقوق و دستمزد پرداخت کنیم و چندین سال است که برای پروژه‌های عمرانی نیز تخصیصی نداشتیم. یعنی عملا پولی نداشتیم که برای بودجه‌های عمرانی تخصیص دهیم و عمدتا تلاش دستگاه‌های اجرایی این است که حقوق و دستمزد کارمندان را پرداخت کنند؛ آن هم کارمندان دستگاه دولتی که وقتی نظام اداری را تحلیل می‌کنیم، رشد بهره‌وری منفی است.
 
وی تصریح می‌کند: عملا به نظام اداری پول می‌دهیم که بهره‌وری، شفافیت و شایسته‌سالاری ندارد و ناظر بر حل مسایل کشور نیست.
 
پیام خطرناک بودجه برای اقتصاد ایران/ شقاقی: بودجه‌ای نوشتیم که فقط حقوق و دستمزد پرداخت کنیم
 
بحران‌های کشور در حال تشدید شدن است
 
این اقتصاددان یادآور می‌شود: مدام هزینه‌ها در بودجه اضافه شده است؛ هم هزینه‌های دستگاه‌های دولتی و هم صندوق‌های بازنشستگی. دولت‌ها مجبور شده‌اند در کنار مالیات و نفت، شروع به آینده‌فروشی کنند، یعنی اوراق منتشر کنند. الان هم شروع کردند که اموال بفروشند. آخر سر کجای دنیا سراغ دارید که یک نفر بخواهد رستوران برود و بعد فرش زیر پای خود را بفروشد. اگر درآمد دارد، با مازاد درآمد باید رستوران برود.
 
شقاقی‌شهری می‌گوید: در دنیا هم وقتی اموال یا اوراق منتشر می‌کنند، برای توسعه زیرساخت‌ها است. ایراد ندارد که خودرو را بفروشیم که خانه بخریم، اما ماشین را نباید بفروشیم تا یک هفته به شمال برویم. اگر این اتفاق بیفتد، همه نسبت به عقلانیت این فرد تعجب می‌کنند.
 
وی عنوان می‌کند: ما الان گرفتار چنین ساختار معیوبی شدیم. در ۵ سال گذشته اوراق منتشر کردیم تا حقوق و دستمزد بدهیم و الان هم سقف اوراق زیاد شده و پاسخ‌گوی هزینه‌ها نیستیم. حالا هم یک جای دیگر را می‌خواهیم خراب کنیم و درصدد فروش اموال هستیم. اسم آن را مولدسازی دارایی‌های دولت گذاشتیم، اما مولدسازی با فروش اموال، دو بحث متفاوت است.
 
این کارشناس اقتصادی تصریح می‌کند: در مولدسازی، تبدیل دارایی با هدف ارزش افزوده بیشتر در آینده انجام می‌شود. یعنی تحت عنوان شکیل و زیبای مولدسازی دارایی‌های دولت، می‌خواهیم اموال را برای پرداخت حقوق و دستمزد بفروشیم تا در نهایت بهره‌وری منفی حاصل شود.
 
شقاقی‌شهری می‌افزاید: واقعا این زنجیره معیوب چه فایده دارد. مسایل کشور مدام تشدید می‌شود؛ از بحث عدم سرمایه‌گذاری‌ها، آب، محیط‌زیست، آلودگی هوا، فرونشست زمین، فرسودگی زیرساخت‌ها و ...
 
وی تاکید می‌کند: این بودجه سنواتی که برنامه یک‌ساله است، عملا با مسایل کشور باید متصل شود که در برنامه‌های میان‌مدت، مساله حل شود. یعنی برای مثال، بگوییم مساله آب را ظرف ۵ سال می‌خواهیم حل کنیم. این نوع بودجه‌ریزی ۵۰ سال است که اتفاق می‌افتد و حاصل آن، «هیچ» بوده است. ما که نباید با حاصل «هیچ» دوباره این مسیر را ادامه دهیم.
 
حاصل این بودجه «هیچ» است
 این کارشناس اقتصادی می‌گوید: حالا عدد دلار در بودجه بالا و پایین شود یا نفت را کم و زیاد بفروشیم، اما در نهایت، حاصل هیچ است و بودجه را می‌بندیم که حقوق و دستمزد بدهیم. این چالش‌های اقتصادی ایران سر جای خود است و روز به روز بدتر و بدتر می‌شود.
 
شقاقی‌شهری می‌افزاید: سوال این است که این نوع نظام بودجه‌ریزی چه فایده‌ای دارد. چرا این همه وقت و انرژی کشور را تلف می‌کنیم. اگر قرار است حقوق و دستمزد بدهیم، یعنی روزمرگی. این دیگر بودجه نمی‌خواهد و دولت خیلی راحت بگوید می‌خواهم زندگی روزانه کشور را بگذرانم.
 
وی یادآور می‌شود: بودجه باید ناظر بر حل مسایل کشور باشد و این نوع بودجه‌ریزی محکوم به شکست است و مسایل کشور هر روز بدتر و بدتر خواهد شد، چون برای حل مسایل کشور برنامه‌ریزی و بودجه‌ریزی نکردیم.
 
پیام بودجه برای اقتصاد ایران چیست؟
 
این کارشناس اقتصادی می‌گوید: به طور طبیعی این بودجه به دلیل این‌که ناظر بر ارتقای بهره‌وری و حل مسایل کشور نیست، حاصل آن کسری‌های بودجه، تورم حاصل از کسری‌های بودجه، عدم کمک به رشد اقتصادی ایران و حل مسایل اقتصادی ایران خواهد بود.
 
شقاقی‌شهری می‌افزاید: لایحه‌ای که من دیدم، به دلیل این‌که مثل گذشته تنظیم شده، کسری بودجه عیانی دارد. کسری بودجه عملیاتی بالایی هم دارد، چون باید اوراق و اموال بفروشیم. ما برای پرداخت حقوق و دستمزد داریم اموال می‌فروشیم و این یعنی اوج بی‌خردی در نظام بودجه‌ریزی. ما حق نداریم برای حقوق و دستمزد پایدار، اموال بفروشیم یا اوراق منتشر کنیم.
 
وی عنوان می‌کند: به نظر من نظام اداری ما نیازمند تغییرات اساسی است. این نظام اداری در جهت راحت‌طلبی است، یعنی حقوق می‌دهیم و بهره‌وری منفی است. این نظام اداری با این وضعیت ساختار سازمانی و استخدامی بهره‌وری ندارد. ما باید از دستگاه‌ها برنامه بخواهیم. ما نباید به کارمند پول دهیم، باید برای حل مساله پول دهیم. ساختار است که ایراد دارد و هر سال هم تکرار می‌شود و این همان روزمرگی است.

چرا جهان در سالهای آینده متفاوت است؟

چرا جهان در سال ۲۰۲۳ متفاوت است؟
گروه بین الملل: راوی آگراوال؛ سردبیر نشریه فارین پالسی در مقاله‌ای نوشت: معنادارترین روند در سیاست جهانی برای سال ۲۰۲۳ روندی است که به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. "جنوب جهانی" در هر عرصه‌ای قابل مشاهده‌تر و تاثیرگذارتر می‌شود. در نشست بزرگ آب و هوایی در سال گذشته توافق شد، صندوق "ضرر و زیان"  برای کمک به کشور‌های در حال توسعه ایجاد شود تا با آسیب‌های ناشی از تغییرات آب و هوایی مقابله کنند.
بزرگترین رویداد ورزشی سال ۲۰۲۲ میلادی جام جهانی فوتبال مردان که در قطر برگزار شد، خود جزء اولین‌ها محسوب می‌شد؛ چرا که نخستین باری بود که یک کشور عربی میزبان چنین رویداد مهم ورزشی بود و نخستین بار بود که یک تیم آفریقایی یعنی مراکش به مرحله نیمه نهایی صعود کرد. این مسابقات هم چنین برای تماشاگرانی از آفریقا، خاورمیانه و جنوب آسیا که برایشان سفر به رویداد‌های ورزشی در اروپا و آمریکای شمالی چالش برانگیز است، خاطره انگیز باقی خواهد ماند.
هم چنین، در نظر بگیرید که چگونه همزمان با آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین بسیاری از کشور‌های در حال توسعه از مشارکت در تحریم‌های علیه روسیه خودداری کردند. شایستگی اخلاقی چنین تصمیمی را می‌توان و باید مورد بحث قرار داد. با این وجود، با کنار گذاشتن مقوله جنجال برانگیز و پر مناقشه اخلاق در سیاست خارجی، رهبران کشور‌ها از هند تا نایروبی اعتماد به نفس فزاینده‌ای را در دفاع از منافع استراتژیک خود به جای دفاع از منافع غرب نشان دادند.
جهان غیر غربی یعنی جنوب جهانی که مدت‌ها نادیده گرفته شده بود یا اصطلاحا در استراحت به سر می‌برد اکنون صدای خود را به گوش سایرین می‌رساند. این بخش از سیاره زمین که در مقایسه با غرب جوان‌تر است و سریع‌تر رشد می‌کند در مقابل تغییرات آب و هوایی نیز آسیب پذیرتر است و  در حال تبدیل شدن به ذینفعی قدرتمند و قاطع‌تر در سیاست جهانی می‌شود. سیاستگذاران و صاحبان کسب و کار‌های تجاری در غرب باید خود را با شرایط جدید سازگار کنند.
زمانی که نمایندگان جهانی در نوامبر گذشته به شهر تفریحی ساحلی شرم الشیخ مصر پرواز کردند در اولین اجلاس آب و هوایی سازمان ملل متحد در خاک یک کشور واقع شده در آفریقا از سال ۲۰۱۶ میلادی به این سو شرکت کردند. منطقه جغرافیایی برگزاری آن نشست تا حدودی فوریت رسیدگی به این موضوع را نشان داد: سازمان ملل آفریقا را آسیب پذیرترین قاره می‌داند قاره‌ای که از کم‌ترین امکانات برای مقابله با تغییرات آب و هوایی برخوردار است.
برای چندین دهه مذاکرات آب و هوایی مسیری ثابت را دنبال کرده است. کشور‌های ثروتمند نیاز به کاهش انتشار جهانی آلاینده‌های کربنی را اعلام کرده اند. کشور‌های در حال توسعه اشاره می‌کنند که برای تغییر به سمت منابع انرژی پاک‌تر به کمک نیاز دارند. مقدار بسیار کمی از پول وعده داده شده در نهایت تحویل داده شده است.
با این وجود، به نظر می‌رسید در سال ۲۰۲۲ میلادی چیزی تغییر کرده است. شاید این واقعیت عیان شد که در سراسر جهان به ویژه در جنوب جهانی تغییرات آب و هوایی به شدت در حال خارج ساختن سیستم‌ها از تعادل هستند. بیش از ۱۷۰۰ نفر در پاکستان پس از ترکیب سمی خشکسالی، باران‌های موسمی بیش از حد و آب شدن برف هیمالیا جان خود را از دست دادند که منجر به غرق شدن یک سوم آن کشور در آب بر اثر وقوع سیل شد. در همین حال، شرق آفریقا بدترین خشکسالی خود را در دهه‌های اخیر تجربه می‌کند که ناشی از یک سال دیگر بارندگی ناکافی است. شاید پاندمی کووید به رهبران غربی آموخت که مشکلات در بخشی از سیاره زمین می‌تواند به سرعت بر کشور‌های آنان نیز تاثیر بگذارد.
هر آن چه رخ داد اکنون شاهد درکی در میان رهبران جهان هستیم مبنی بر آن که "شما نمی‌توانید چیزی را که از قبل در اینجا بوده متوقف سازید". تغییرات آب و هوایی در حال وقوع است. در نتیجه، جهان باید به کار بر روی کاهش انتشار گاز‌های گلخانه‌ای و ایجاد استراتژی‌های کاهش و انطباق مانند قبل ادامه دهد، اما اکنون باید به یک موضوع روشن و فعلی نیز رسیدگی کند. یعنی کمک به کشور‌های در حال توسعه برای رفع آسیب‌هایی که تغییرات اقلیمی بر مردم آن کشور‌ها وارد می‌سازد.
کشور‌های ثروتمند غربی در نهایت برای ارائه کمک و پرداخت ضرر و زیان در نشست آب و هوایی تسلیم خواسته کشور‌های جنوب جهانی شدند. اسکاتلند کشور میزبان اجلاس قبلی آب و هوایی در سال ۲۰۲۱ میلادی با وعده ۲.۲ میلیون دلاری برای پرداخت به تنهایی ایستاد. در نشست آب و هوا در مصر تعهد آن کشور به میزان ۵.۷ میلیون دلار افزایش داد. اتریش، بلژیک، دانمارک و آلمان با مبالغ مشابهی با اسکاتلند همصدا شدند. حتی ایالات متحده که مدت‌ها نگران بود که چنین صندوقی مانع تلاش برای کاهش انتشار کربن شود با اهداف صندوق بین المللی ضرر و زیان موافقت کرد.
مذاکره کنندگان آب و هوا بخش عمده سال ۲۰۲۳ میلادی را صرف بحث در مورد این خواهند کرد که هر کشور باید چه مقدار پول تخصیص دهد و این پول باید در کجا تخصیص یابد. مسلم است که قلک ناکافی خواهد بود. تحقیقات نشان می‌دهند که تا سال ۲۰۳۰ میلادی کشور‌های در حال توسعه ممکن است سالانه ۵۸۰ میلیارد دلار خسارت ناشی از تغییرات آب و هوایی متحمل شوند. کشور‌های فقیر بودجه لازم برای ترمیم زخم‌های اجتناب ناپذیر ناشی از تغییرات آب و هوایی را در اختیار ندارند. اکنون به نظر می‌رسد یک بحث بزرگ جهانی حل شده است: گروه کوچکی از کشور‌های ثروتمند که مسئول نیمی از انتشار کربن از سال ۱۸۵۰ میلادی به این سو بوده اند در نهایت اعتراف می‌کنند که باید برای محافظت از کشور‌های آفریقایی و آسیایی که در طول تاریخ نقش بسیار کمی در تغییرات آب و هوایی داشته اند اقدامات بیش تری انجام دهند. این تایید و اذعان به تنهایی می‌تواند لحن و ماهیت تمامی مذاکرات جهانی را که در پی خواهد آمد تغییر دهد.
اندکی پس از نشست آب و هوا توجه عمومی به قطر معطوف شد اولین کشور عربی که میزبان جام جهانی فوتبال بود. رسانه‌ها به درستی به نقض حقوق بشر و کار در کشوری اشاره کردند که طی یک نسل به قطبی گازی در جهان تبدیل شده است. انتقاداتی نیز به درستی به دوحه به دلیل حفظ قوانین واپسگرایانه در زمینه روابط اجتماعی و آزادی مطبوعات وارد شد. با این وجود، از نقطه نظر جنوب جهانی کشور‌هایی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین که ممکن است در زمینه حقوق بشر بیش‌تر با قطر همدل باشند تا با غرب جام جهانی اخیر را نشانه‌ای از لحظه‌ای نادر از دسترسی و برابری قلمداد کردند.
در نهایت، مردم شهر‌هایی مانند مومباسا و بمبئی می‌توانند هزینه سفر به مکانی مانند دوحه را تامین کرده و از تماشای بازی لیونل مسی آرژانتینی مقابل کیلیان امباپه فرانسوی لذت ببرند. راهیابی افسانه‌ای مراکش به نیمه نهایی توسط هزاران هوادار مراکشی مورد استقبال قرار گرفت هوادارانی که پیش‌تر به سختی می‌شد آنان را در مسابقات برگزار شده در نیویورک یا لندن مشاهده کرد (موضوع تنها فقدان هزینه سفر آنان به امریکا و بریتانیا نیست بلکه امریکا در صدور ویزا برای اتباع کشور‌های جنوب جهانی نیز به شکلی نابرابر و چالش برانگیز عمل می‌کند).
منتقدان قطر اشاره کردند که آن کشور از نفوذ ورزشی خود برای پوشاندن مشکلات اش و تقویت قدرت نرم خود بهره برداری کرده است. آن کشور نه تنها میزبان جام جهانی بود بلکه مالک پاری سن ژرمن برترین باشگاه فوتبال فرانسه است که دارای خط حمله‌ای متشکل از مسی، امباپه و نیمار برزیلی است. در حالی که جهان یکی از جذاب‌ترین فینال‌های جام جهانی را تماشا می‌کرد و در این فکر بود که فرانسه یا آرژانتین برنده خواهند شد یک موضوع واضح بود: قطر نمی‌توانست بازنده باشد. قطر تنها کشوری نیست که قدرت مالی جدید خود را در ورزش افزایش می‌دهد. تا پیش از تحریم‌های غرب علیه روسیه در سال گذشته "رومن آبراموویچ" الیگارش روس مالک باشگاه فوتبال انگلیس چلسی بود. استادیوم آرسنال به افتخار شرکت هواپیمایی امارات پرچمدار دبی نامگذاری شده است. صندوق سرمایه گذاری مستقل عربستان سعودی سهامدار عمده نیوکاسل یونایتد است.
"کریستیانو رونالدو" فوق ستاره پرتغالی ماه گذشته قراردادی به ارزش سالانه ۲۰۰ میلیون دلار برای بازی در یک باشگاه کمتر شناخته شده سعودی امضا کرد. نفوذ فزاینده جنوب جهانی چندین ورزش دیگر را در بر می‌گیرد. عربستان سعودی بر روی بازی گلف سرمایه گذاری می‌کند و چندین بازیکن برتر گلف جهان را جذب کرده است. چین مدت هاست که روی موفقیت ورزشی سرمایه گذاری کرده که در بازی‌های المپیک پکن در سال ۲۰۰۸ میلادی به اوج خود رسید.
پرسش این است که این قدرت‌های ورزشی نوظهور با نفوذ جدیدشان چه خواهند کرد. در مورد کریکت ورزشی که بیش‌تر در مستعمرات سابق بریتانیا انجام می‌شد هند اساسا تقویم جهانی بازی‌ها را برای تطبیق با لیگ خود تغییر داده است. مانند ورزش، سرگرمی نیز یکی از شاخص‌های اصلی نفوذ فزاینده جنوب جهانی است. در نظر بگیرید که چگونه فیلم‌های هالیوود در طول سه دهه گذشته تغییر کرده اند. برای مثال، در سال ۱۹۹۵ میلادی دو فیلم پرفروش جهان یعنی داستان اسباب بازی و آپولو ۱۳ بیش از سه چهارم فروش جهانی بلیت خود را در ایالات متحده داشتند. با این وجود، فیلم‌های Avatar: The Way of Water و Top Gun: Maverick در سال ۲۰۲۲ میلادی هر دو فروش بیش تری در خارج از امریکا داشتند. این تغییر در کشوری که درآمد حاصل می‌شود به طور پیوسته بر ماهیت محتوایی که ایجاد می‌شود تاثیر گذاشته است. اکنون بازار فیلم‌های چین و هند عملکرد خوبی دارند.
در نهایت، اندازه مهم است. اینجاست که وعده جنوب جهانی به عنوان یک نیروی رو به رشد روندی غیرقابل توقف به نظر می‌رسد. در تاریخ ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ میلادی زمانی که "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه به سربازان خود دستور حمله به اوکراین را داد رهبران جهان با آزمایش دشواری مواجه شدند. رهبران اروپایی شاهد بحرانی وجودی در مرز‌های خود بودند.
رهبران ایالات متحده جهانی را می‌دیدند که به اردوگاه‌های دموکراسی و خودکامگی تقسیم شده بود. با این وجود، رهبران در جنوب جهانی به تصویری مبهم نگاه می‌کردند. آنان به سادگی برداشتی واضح و سیاه و سفید از وضعیت نداشتند.
در هفته‌ها و ماه‌های پس از آن در حالی که واشنگتن لندن، برلین، پاریس و دیگر پایتخت‌های غربی برای پیوستن به تحریم‌های سخت گیرانه علیه مسکو گردهم آمدند بسیاری از کشور‌های دیگر جهان ترجیح دادند در حاشیه قرار گیرند. پیش از حمله روسیه به اوکراین، هند تنها ۰.۲ درصد از کل نفت خام خود را از روسیه وارد می‌کرد. تا پایان سال ۲۰۲۲ میلادی نفت روسیه که با تخفیف شدید بین ۲۰ تا ۳۰ دلار در هر بشکه خریداری می‌شد حدود ۲۳ درصد از کل خرید نفتی هندوستان را به خود اختصاص داد.
وزیر امور خارجه هند در ژوئن گذشته در مجمعی در اسلواکی گفت: "ما حق داریم منافع خود را بسنجیم و در نظر بگیریم". او به منتقدان غربی خود توصیه کرد که "از این ذهنیت بیرون بیایند که مشکلات اروپا مشکلات جهان است و مشکلات جهان مشکلات اروپا نیست".
دیپلمات‌ها از تایلند تا کنیا به من نوع دیگری از همین موضوع را گفتند: "غرب همواره انتظار دارد کشور‌ها به طرح‌هایی بپیوندند که می‌خواهد در آن سرمایه گذاری کند، اما به ندرت برای مشکلات دیگران اقدام موثری انجام می‌دهد". برای مثال، خروج ایالات متحده از افغانستان ممکن است در راستای منافع امریکا بوده باشد، اما امید‌های نیرو‌های طرفدار دموکراسی در منطقه را از بین برد. آنان می‌گفتند درگیری و بحران در جهان در حال توسعه کم‌تر از بحران در کشور‌های غربی توجه افکار عمومی جهان را به خود جلب می‌کند.
واکنش جنوب جهانی به جنگ اوکراین نشان دهنده تغییر بسیار بزرگ تری در نظم جهانی نسبت به آن چیزی است که اکثر تحلیلگران آمریکایی و اروپایی به آن اعتبار می‌دهند. این جنبش غیر متعهد قرن بیستم نیست بلکه مجموعه‌ای از قدرت‌های مهم هستند: هند، برزیل، آفریقای جنوبی، انجمن کشور‌های آسیای جنوب شرقی که می‌گویند: "این دیگر جنگ ما نیست و آن چه ما واقعا نگران آن هستیم درگیری‌های منطقه‌ای مان است".
البته این موضوع وجود دارد که آیا تحریم‌های تحت رهبری ایالات متحده از حمایت سازمان ملل برخوردار است یا خیر. در مورد تحریم مسکو، این امر به دلیل کرسی روسیه در شورای امنیت غیرممکن است. بسیاری از کشور‌ها مانند هند سیاستی را اتخاذ کرده اند که تنها به تحریم‌هایی بپیوندند که مشروعیت قطعنامه سازمان ملل را با خود به همراه دارند. موضع سیاست خارجی هند به طور خاص جالب است، زیرا می‌تواند پیش نمایشی باشد برای آن که دیگر قدرت‌های در حال ظهور چگونه ممکن است جهان را ببینند.
سیاست خارجی هند در دوران نخست وزیری نهرو اخلاقی‌تر بود و او از ایده عدم تعهد دفاع کرد. با این وجود، در سالیان اخیر "نارندرا مودی"نخست وزیر فعلی هند سیاست خارجی معامله گرایانه تری را اتخاذ کرده و بر روی روابط دو جانبه تمرکز کرده است. همان طور که هند به عنوان یک قدرت اقتصادی و سنگر بالقوه در برابر چین رشد می‌کند برای غرب به عنوان یک متحد بالقوه اهمیت فزاینده‌ای پیدا می‌کند. با درک این موضوع هند ممکن است هم چنان به دنبال بهترین معاملات برای خود در بازار جهانی برای نفت، تسلیحات، مواد معدنی، نیروی کار یا فناوری باشد.
در سال گذشته در جریان سفر‌هایی که از داووس تا دوحه و از نایروبی به دهلی نو داشتم صدا‌هایی تکراری از رهبران سیاسی و تجاری در کشور‌های در حال توسعه شنیدم. آنان احساس می‌کنند که غرب برای مدت زمانی طولانی بر روایت اقتصادی و ژئوپولیتیک جهانی تسلط داشته است. آنان احساس می‌کنند که دوران سلطه ایالات متحده به تدریج در حال پایان است و در جهانی که ایالات متحده به طور فزاینده‌ای با چین درگیر است آنان نمی‌خواهند مجبور به انتخاب یک طرف شوند.
آنان از خود می‌پرسند:"چرا باید مجبور باشیم تنها با یک شریک بزرگ تجارت کنیم؟ جرا باید اجازه دهیم غرب به تنهایی سیاست جهانی را شکل دهد در حالی که افزایش درآمد طبقات متوسط کشور‌های مان به ما اجازه می‌دهد صدای بلندتری داشته باشیم"؟
چه در عرصه ورزش چه تجارت یا دیپلماسی ما دیگر در یک دنیای روشن تک قطبی یا دو قطبی نیستیم. اکنون با جهانی چند قطبی مواجه هستیم که در آن تعداد فزاینده‌ای از کشور‌ها در تلاش هستند تا بخشی از تصویر باشند.

نظر بیل‌ گیتس درباره آینده هوش مصنوعی و متاورس

نظر بیل‌ گیتس درباره آینده هوش مصنوعی و متاورس
گیتس به سؤال متعاقب یکی از کاربران درباره اینکه چرا به نظرش web3 انقلابی نیست، پاسخ نداد. او صرفاً گفت هیجان زیادی برای هوش مصنوعی زایا دارد: «از نرخ پیشرفت‌های این هوش مصنوعی حیرت‌زده شده‌ام. فکر می‌کنم این فناوری تأثیر بزرگی بر جهان خواهد گذاشت.»
زومیت نوشت: بیل گیتس اخیراً اعلام کرده که به نظرش هوش مصنوعی درحال‌حاضر شبیه به اینترنت در حوالی سال 2000 است.
 
«بیل گیتس»، هم‌بنیان‌گذار مایکروسافت اخیراً درباره شماری از فناوری‌های جدید صحبت و آینده آن‌ها را پیش‌بینی کرده است. او می‌گوید هوش مصنوعی به‌واقع یک فناوری انقلابی است و نقشی شبیه به اینترنت در حوالی سال 2000 را دارد، اما web3 و متاورس به آن اندازه که گفته می‌شود، فناوری‌های انقلابی و بزرگی نیستند.
 
بیل گیتس اخیراً در یک جلسه پرسش‌وپاسخ در ردیت در جواب به این سؤال که آیا درحال‌حاضر هم فناوری بزرگی مثل اینترنت در سال 2000 وجود دارد یا خیر، گفت: «هوش مصنوعی فناوری بزرگ [حال حاضر] است. فکر نمی‌کنم web3 آن‌قدر بزرگ یا متاورس به‌تنهایی انقلابی باشد، اما هوش مصنوعی واقعاً یک فناوری بزرگ و انقلابی است»
 
گیتس به سؤال متعاقب یکی از کاربران درباره اینکه چرا به نظرش web3 انقلابی نیست، پاسخ نداد. او صرفاً گفت هیجان زیادی برای هوش مصنوعی زایا دارد: «از نرخ پیشرفت‌های این هوش مصنوعی حیرت‌زده شده‌ام. فکر می‌کنم این فناوری تأثیر بزرگی بر جهان خواهد گذاشت.»
 
بیل گیتس درباره هوش مصنوعی ChatGPT چه نظری دارد؟
 
هم‌بنیان‌گذار مایکروسافت در پاسخ به این سؤال که چه نظری درباره هوش مصنوعی ChatGPT دارد، نوشت: «این [چت‌بات] نیم‌نگاهی به آینده را برای ما فراهم کرده است. من از این شیوه عملکرد و سرعت نوآوری شگفت‌زده شده‌ام.»
 
با این همه، گیتس اعلام کرد که تمرکز خود را روی امور دیگری گذاشته است. او گفت درحال کار روی فناوری‌های مثل سونوگرافی است که می‌توانند به زنان باردار کمک کنند تا درصورت نیاز به حضور در بیمارستان، این موضوع به اطلاع آن‌ها برسد.
 
بیل گیتس در گذشته هم گفته بود که علاقه‌ای به حوزه رمزارزها ندارد. او در سال 2021 گفته بود کسانی که به‌اندازه ایلان ماسک پول ندارند، باید مراقب سرمایه‌گذاری در این حوزه باشند. هم‌مؤسس مایکروسافت باور داشت که این بازارها براساس نظریه «احمق بزرگ‌تر» پیش می‌روند. بااین‌حال، به‌نظر می‌رسد که دیدگاه او درباره متاورس خوش‌بینانه‌تر است، چرا که در سال 2021 جایگزینی تصاویر دوبعدی با سه‌بعدی در ملاقات‌های مجازی را پیش‌بینی کرده بود.

پیش‌بینی‌ کوچ اجباریِ میلیون‌ها نفر از خاورمیانه از برای خشکسالیها

پیش‌بینی‌ کوچ اجباریِ میلیون‌ها نفر از خاورمیانه

پیش‌بینی‌ کوچ اجباریِ میلیون‌ها نفر از خاورمیانه
گروه جامعه: میلیون‌ها نفر از ساکنان خاورمیانه با خطر جابجایی و کوچ اجباری به دلیل شرایط آب و هوایی مواجه هستند.به گزارش ایسنا، کاهش بارش‌ها، موج گرما و تشدید خشکسالی، خاورمیانه را به منطقه‌ای تبدیل کرده که به لحاظ منابع آبی با بیشترین فشار مواجه است. همچنین تغییرات آب و هوایی زندگی میلیون‌ها نفر را تهدید می‌کند.
 
"حسین ابو صدام"، رئیس سندیکای کشاورزان مصر که میزبان نشست آب و هوایی سازمان ملل موسوم به COP۲۷ در ماه نوامبر است، به خبرگزاری فرانسه گفت: در حال حاضر شاهد مهاجرت ناشی از شرایط آب و هوایی از روستاها هستیم. بخش کشاورزی در مصر که یکی از خشک‌ترین کشورهای جهان است به دلیل خطرات جدید مرتبط با شرایط اقلیمی سود کمتری داشته است. در این شرایط، جوانان روستایی برای کار در بخش صنعت به خارج از کشور یا شهرهای بزرگ مهاجرت می‌کنند.
بنابر اعلام آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد (UNHCR)، تقریبا ۹۰ درصد از پناهندگان از کشورهایی با بیشترین آسیب‌پذیری و کمترین آمادگی برای سازگاری با تاثیرات تغییرات آب و هوایی هستند.به گزارش فرانس ۲۴، امی پوپ (Amy Pope)، معاون سازمان بین‌المللی مهاجرت (IOM) گفت: اگر مردم نتوانند کشاورزی کنند، کار کنند یا غذا پیدا کنند، جایگزین‌های کمی برای جابه‌جایی و کوچ اجباری دارند. در سال ۲۰۲۱، بلایای طبیعی نزدیک به سه میلیون نفر در آفریقا و خاورمیانه را مجبور کرد تا خانه‌های خود را ترک کنند و این وضعیت تشدید خواهد شد.

آیا آخرالزمان هسته‌ای در شرف وقوع است؟

هشدار جو بایدن درباره حمله اتمی پوتین و آخرالزمان: او شوخی نمی‌کند
با این حال هنوز مشخص نیست که آیا بایدن به ارزیابی جدیدی از نیات روسیه اشاره می‌کند یا خیر. در همین هفته مقامات آمریکایی گفته‌اند که هیچ تغییری در نیروهای هسته‌ای روسیه که مستلزم تغییر وضعیت هوشیاری نیروهای هسته‌ای آمریکا است مشاهده نکرده‌اند.

جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا روز پنجشنبه هشت اکتبر (۱۵ مهر) گفت که جهان برای نخستین بار پس از جنگ سرد در معرض خطر «آرماگدون» (آخرالزمان) هسته‌ای قرار دارد.

به گزارش عصرایران به نقل از یورونیوز، بایدن در مراسم جمع آوری کمک‌های مالی حزب دموکرات در نیویورک با اشاره به دوران جان اف کندی، رئیس جمهوری اسبق آمریکا گفت: «از زمان کندی و بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ با چشم انداز آرماگدون مواجه نبودیم.»

بایدن گفت که پوتین وقتی تهدید می‌کند که از سلاح هسته‌ای تاکتیکی یا سلاح های بیولوژیکی یا شیمیایی برای ادامه تهاجم به اوکراین استفاده خواهد کرد، «شوخی نمی‌کند.»

وی این برآورد را دارد که تهدید پوتین واقعی است چرا که از نظر رئیس جمهوری آمریکا ارتش او به‌طور قابل توجهی ضعیف عمل می‌کند.»

کارشناسان معتقدند که اگر پوتین بخواهد از سلاح هسته‌ای استفاده کند احتمالا از سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی استفاده می‌کند که از نظر بار انفجاری کوچکتر از یک سلاح هسته‌ای استراتژیک است. اما واشنگتن بر این باور است که حتی یک حمله هسته‌ای تاکتیکی می‌تواند آتش‌سوزی گسترده‌تری ایجاد کند.

مقامات آمریکایی ماه‌ها درباره احتمال استفاده روسیه از سلاح‌های کشتار جمعی در اوکراین هشدار داده‌اند زیرا این کشور با یکسری شکست‌های استراتژیک در میدان نبرد مواجه شده‌ است. اظهارات بایدن شدیدترین هشداری بود که دولت ایالات متحده تاکنون درباره خطرات هسته‌ای بیان کرده است.

با این حال هنوز مشخص نیست که آیا بایدن به ارزیابی جدیدی از نیات روسیه اشاره می‌کند یا خیر. در همین هفته مقامات آمریکایی گفته‌اند که هیچ تغییری در نیروهای هسته‌ای روسیه که مستلزم تغییر وضعیت هوشیاری نیروهای هسته‌ای آمریکا است مشاهده نکرده‌اند.

کارین ژان پیر، سخنگوی کاخ سفید روز سه‌شنبه گفته بود «ما هیچ دلیل برای تعدیل موقعیت استراتژیک هسته‌ای خود ندیده‌ایم و همچنین نشانه‌ای نداریم که روسیه آماده استفاده قریب‌الوقوع از سلاح‌های هسته‌ای است.»

نیروهای اوکراینی از اوایل سپتامبر در تمامی جبهه‌ها در حال پیشروی بوده‌اند و بیشتر مناطق خارکیف در شمال شرق کشور و گره‌های لجستیکی مهم مانند ایزیوم، کوپیانسک و لیمان را پس گرفته‌اند.

ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهوری اوکراین شامگاه پنجشنبه گفت: «تنها از اکتبر و تنها در منطقه خرسون بیش از ۵۰۰ کیلومتر مربع از خاک اوکراین و ده‌ها منطقه آزاد شده است.»





ظهور دوقطبی سخت؛ بحران کوبا و اوکراین
آیا آخرالزمان هسته‌ای در شرف وقوع است؟
در بحران فعلی آنچه که بیش از همه چیز فضا را مخاطره آمیز کرده از بین رفتن ارزش بازدارندگی و یا با نگاهی خوش بینانه تر کاهش آن است.

آندری سوشنتسوف، مدیر برنامه کلوپ والدای در باره احتمال وقوع جنگ هسته ای در اثر گسترش حمله نظامی روسیه به اوکراین می نویسد*:

برخی کارشناسان روابط مسکو و کی یف را با روابط آمریکا و کوبا مقایسه می کنند. کوبا از یک طرف به دنبال این بود که در خط مقدم مبارزه با سرمایه داری جهانی قرار گیرد اما از طرفی دیگر در زندگی سیاسی ـ اجتماعی آمریکا تنیده شده بود. با این وجود، عواملی وجود دارد که تضادهای روسیه و اوکراین را بر خلاف روابط متخاصم واشنگتن و هاوانا نشان می دهد.

 در سه دهه گذشته، منطق روابط روسیه و غرب بر این فرض اساسی استوار بود که مسکو هرگونه اقدام ناتو برای تغییر موازنه قوا در اروپا را می پذیرد. در واقع، روسیه اغلب باید در حالت تدافعی قرار می گرفت، که به تدریج موقعیت استراتژیک خود را نه تنها در قاره، بلکه حتی در کمربند کشورهایی که در امتداد مرزهای نزدیک خود بود، بدتر کرد.

این موضوع تا لحظه ای که غرب روی پیوستن اوکراین به جامعه فراآتلانتیک قمار کرد صدق می کرد. زیرا دولت های کی یف برای سال های متمادی پروژه ملی خود را به عنوان دشمن روسیه ساخته بودند. در آن سو کوبایی وجود داشت که در استقرار تسلیحات اتمی شوروی برای مقابله با ایالات متحده کمک کرد، در حالی که فاقد توانایی های نظامی برای مبارزه با واشنگتن بود. با این همه، عواملی وجود دارند که تضادهای روسیه و اوکراین را بر خلاف روابط متخاصم واشنگتن و هاوانا نشان می دهند.


آخرالزمان هسته‌ای فرا می‌رسد؟

اول؛ بر خلاف کوبا، اوکراین شروع به نظامی سازی فشرده کرد و شروع به تبدیل شدن به یک بازیگر مهم نظامی در اروپای شرقی کرد. اتحاد جماهیر شوروی توانایی های نظامی قدرتمندی داشت و کی یف به یکی از بزرگترین وارثان پتانسیل نظامی شوروی تبدیل شد. بعدها، ناتو کمک کرد تا نیروهای مسلح اوکراین به یک ارتش کیفی بهتر تبدیل شوند. بر اساس منابع مختلف، تعداد این ارتش به ۲۵۰ هزار نفر رسیده است که تنها یک چهارم نیروهای مسلح روسیه است. اگر این رقم را به نیروهای ذخیره و کارمندان سایر سازمان های مجری قانون اوکراین اضافه کنید، این تعداد می تواند به یک میلیون نفر برسد که با اندازه ارتش روسیه قابل مقایسه است. امروز همه این قدرت در جبهه مستقر شده است.

دوم؛ در اوکراین یک تضاد اجتماعی ـ فرهنگی حل‌نشده بین افرادی با هویت طرفدار روسیه و کسانی که جهان بینی خود را با ایده ملی اوکراین غربی مرتبط می‌کنند وجود دارد. موقعیت این دومی درگیری مسلحانه داخلی با شرق کشور را از پیش تعیین کرده است. در هشت سال پس از سال ۲۰۱۴، منطقه دونباس به طور مداوم تحت فشار نظامی کی یف بوده است. این درگیری هم افراط‌گرایی مردم با هویت روسی در دونباس را از پیش تعیین کرده و هم مردمی با گرایش غرب‌گرا که روسیه را به‌عنوان یک تهدید وجودی ابدی درک می‌ کنند. دومی شروع به پیروزی بر روسیه به عنوان هدف سرنوشت خود کرد و معتقد بود که این به حل مناقشه داخلی در شرق کشور کمک می کند.

چنین مجموعه ای از تضادها با معضل هند و پاکستان قابل مقایسه است. این کشورها بیش از نیم قرن است که بر سر جامو و کشمیر در حال جنگ هستند. هر دو کشور همزمان با فروپاشی راج بریتانیا ظهور کردند. برای پاکستان، پیدایش دولت و استقلال، با مخالفت علیه هند ارتباط مستقیم دارد. هر دو کشور به طور همزمان نیروهای مسلح قابل توجهی را ایجاد کردند که اکنون شامل سلاح های هسته ای می شود. پاکستان شروع به برقراری روابط سیاست خارجی با کشورهای متخاصم هند کرد و سعی کرد تهدید ناشی از دهلی را متعادل کند.

مسکو اوکراین را به‌عنوان یک دشمن تلقی می‌کرد و متوجه شد که ظرف چند سال این کشور می‌تواند مجموعه قابل توجهی از تسلیحات را از کشورهای ناتو دریافت کند، که برای وارد کردن خسارت های عظیم به منطقه دونباس یا خود روسیه کافی است.

روسیه با یک چالش استراتژیک مضاعف روبرو بود: کاهش افق زمانی مذاکرات برای روسیه منجر به آن شد تا اوکراین در نهایت پتانسیل نظامی برای حل مسئله در شرق را به دست آورد، ضمن اینکه احساسات ضد روسی در خود اوکراین نیز به سرعت در حال رشد بود.

مجموعه این عوامل توضیح می دهد که چرا روسیه به تصمیم سوئد و فنلاند برای پیوستن به ناتو با آرامش واکنش نشان داد. اگر پتانسیل نظامی این کشورها را با هم مقایسه کنیم، آشکار می شود که آنها از این نظر به طور قابل توجهی از اوکراین پایین تر هستند. علاوه بر این، هیچ تناقض فرهنگی ـ اجتماعی بین روسیه و کشورهای شمال اروپا، همچون اوکراین، وجود ندارد، که بتواند بلافاصله منجر به تشدید درگیری نظامی شود.

علیرغم این واقعیت که این درگیری همچنان یک رویارویی مسلحانه بین دو کشور است، اما بر کل معماری نظم جهانی تأثیر می گذارد و خطوط استراتژی سیاست خارجی روسیه را تغییر می دهد. در اینجا فقط برخی از مجهولات معادله جدید جهانی آورده شده است. هنوز مشخص نیست که سرنوشت سازمان ملل چه خواهد شد و روسیه چه جایگاهی در آن خواهد داشت. اقتصاد جهانی و لجستیک چگونه عمل خواهد کرد؟ منابع انرژی روسیه چگونه و از کجا صادر می شود؟ آیا اتحادیه اروپا از نظر اقتصادی پایدار و بادوام باقی خواهد ماند؟

بدیهی است که روابط روسیه با غرب از نظر کیفی در حال تغییر است. قابل درک ترین مفهوم در این گونه از دگردیسی این است که روسیه و کشورهای ناتو اکنون همچون روح نیمه دوم دهه ۱۹۴۰ دشمن یکدیگر خواهند بود؛ یعنی زمان ظهور دوقطبی سخت. با این حال، خطوط تغییر رابطه بین ایالات متحده و اروپا نیز قابل مشاهده است.

اکنون اروپایی‌ها بین شرکای خود انتخابی نخواهند داشت و مجبور هستند فقط بر ایالات متحده تمرکز کنند. به دلیل فقدان تنوع استراتژیک، آنها مجبور به تسلیم شدن در قبال ناتو خواهند شد. از آنجایی که آنها قادر به همکاری با روسیه نیستند، مجبورند به حفاظت نظامی آمریکا تکیه کنند که هزینه بسیار بیشتری برای آنها خواهد داشت.

در این راستا، اروپا خودمختاری استراتژیک خود را از دست خواهد داد که احتمالاً یکی از پیامدهای اصلی بحران در حال گسترش است. به ویژه با اعلام الحاق چهار منطقه اوکراین یعنی زاپورژیا، خرسون، دونتسک و لوهانسک به خاک روسیه، معادلات و روند بازی ها به مراحل حساس تری رسیده و باید دید با وجود هزینه های بسیار بالا، حمله هسته ای می تواند به حالت توجیه پذیر خود برسد یا خیر. عدم آمادگی برای عقب نشینی از جانب هر یک از طرف ها موضوع مهمی بود که ناظران پیش تر هشدارهای مربوطه نسبت به آن را مطرح کرده بودند.

اگرچه جنگ لفظی در جریان مخاطرات دوره جنگ سرد بالا گرفت، اما جان اف کندی، رئیس جمهور وقت آمریکا و خروشچف توافق کردند که به محض وجود تهدید واقعی انجام یک حمله هسته‌ای، تنش‌ها را کاهش دهند. مساله ای که در نهایت به عقب نشینی از مواضع منجر شد.

اما در بحران فعلی آنچه که بیش از همه چیز فضا را مخاطره آمیز کرده از بین رفتن ارزش بازدارندگی و یا با نگاهی خوش بینانه تر کاهش آن است. مساله ای که زنگ خطر را در کاخ سفید نیز به صدا در آورده است، به گونه ای که بایدن نیز اعتراف می کند که برای نخستین بار از زمان بحران موشکی کوبا، تهدیدی مستقیم درباره استفاده از سلاح اتمی وجود دارد.

رئیس جمهور آمریکا معتقد است که تهدیدهای اخیر پوتین شوخی نیست و خطر آخرالزمان هسته ای به بالاترین حد خود در ۵۰ سال اخیر رسیده است. درست مانند ۷ ماه گذشته که به باور بسیاری تهاجم روسیه به خاک اوکراین تنها یک تهدید ارزیابی می شد، اما در نهایت صورت گرفت.

زمان و جهت گیری معادلات در آینده نه چندان دور مشخص خواهد کرد که آیا روسیه از تسلیحات اتمی استفاده خواهد کرد یا اینکه وعده ها در حد تهدید باقی خواهند ماند.

* ترجمه: ابوالفضل خدائی؛ خبر انلاین