واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

اسکلت خارجی دوو امکان حمل بارهای سنگین را در اختیار افراد قرار می‌دهد

نویسنده: حسین خلیلی صفا سه شنبه, 14 مرداد 1393 ساعت 10:50 
اسکلت خارجی دوو
اسکلت خارجی دوو

علاوه بر ساخت یک روبات انسان‌نما، می‌توان یک روبات را با انسان ترکیب کرد که نتیجه‌ی آن استفاده از یک اسکلت فلزی خارجی با قابلیت کاربری توسط یک انسان است که توانایی‌هایی فراتر آنچه که یک فرد بالغ قادر به انجام آن است را در اختیار فرد قرار می‌دهد. تولید چنین روبات‌هایی کاری است که هم‌‌اکنون برخی کمپانی‌ها چون دارپا و کمپانی کره‌ای دوو در حال انجام آن هستند.

کمپانی دوو در حال آزمایش اسکلت‌خارجی است که خود توسعه داده است. این اسکلت خارجی امکان حمل بارهایی به وزن 30 کیلوگرم را در اختیار افراد قرار می‌دهد بدون اینکه وزن این بار توسط فردی که با پوشیدن اسکلت فلزی آن را حمل می‌کند، احساس شود. یکی از بهترین قابلیت‌های این اسکلت، عدم انتقال فشار و وزن حاصل از برداشتن قطعات سنگین به فردی است که آن را برداشته است، از این‌رو کاربر قادر است تا با چالاکی و بدون تحمل فشاری از جانب این اسکلت به کار خود ادامه دهد.

هنوز این اسکلت خارجی برای عرضه و تولید بصورت انبوه آماده نیست، چراکه با استفاده از این اسکلت نمی‌توان روی سطوح لغزنده حرکاتی سریع با قابلیت انعطاف‌پذیری بالا به انجام رساند که در کار عمر باتری ۳ ساعته‌ی این اسکلت، آن را به گزینه‌ی خوبی برای استفاده در محیط‌های صنعتی بدل نکرده است. در حال حاضر دوو در حال آزمایش این محصول بوده و در نظر دارد تا این اسکلت را برای حمل بارهایی تا ۱۰۰ کیلوگرم آماده کند. در صورتی که این روبات برای استفاده در صنایع با قابلیت‌های عنوان شده عرضه شود، روند انجام کارها بسیار سریع‌تر انجام خواهد شد.

عینک هوشمند Atheer یک تبلت مجازی را جلوی شما قرار می‌دهد

نویسنده: مسعود آموزگار دوشنبه, 13 مرداد 1393 ساعت 16:18Atheer One
Atheer One

از زمانی که گوگل گلس در سال 2012 رونمایی شد، شاهد بوجود آمدن تعدادی عینک هوشمند جاه‌طلبانه‌ی دیگر نیز بوده‌ایم که اغلب مدعی عملکردی صحیح‌تر و کامل‌تر از پروژه‌ی گوگل بوده‌اند. استارت آپ Atheer Labs نیز یکی از این موارد است که اخیرا به معرفی عینک هوشمند خود پرداخته است.

این شرکت اولین بار در سال 2013 زمانی که دستگاه One خود را در کنفرانس D11 به نمایش درآورد در خبرها ظاهر شد. در ادامه‌ی آن کنفرانس، Atheer Labs سرمایه‌ی مورد 100 هزار دلاری نیاز خود در Indiegogo را به بیش از دو برابر افزایش داد تا بودجه‌ی لازم برای One را در ابتدای 2014 تامین نماید. اگرچه این دستگاه قرار بود همانند Glass گوگل یک مدل مصرفی برای کاربران عادی باشد، اما این شرکت اخیرا تصمیم گرفته تغییر رویه دهد و زمینه‌ی سازمانی را هدف قرار دهد. سلیمان ایتانی، یکی از بنیان‌گذاران و نیز محقق ارشد Atheer Labs گفته است که دلیل این تغییر رویکرد، نیاز بیشتر به ابزارهای پوشیدنی در زمینه‌های سازمانی بوده است.

atheer smart glass

البته در چشم‌انداز هدف نهایی این شرکت، ارائه‌ی یک عینک هوشمند مصرفی نظیر One برای کاربران عادی نیز وجود دارد. ایتانی در ادامه برای روشن‌سازی این مساله که گاهی تکنولوژی ابتدا از مصارف سازمانی آغاز می‌شود و سپس راه خود را به بازار مصرفی باز می‌کنند می‌گوید:

دنیای PC از نیاز حسابداران آغاز شد و دنیای گوشی‌های بلک‌بری از نیاز مقام‌های اجرایی در سازمان‌ها که احتیاج به اشتراک‌گذاری ایمیل‌ها داشتند شکل گرفت.

ایتانی اعتقاد دارد که این مورد بطور قطع در خصوص نمایشگرهای پوشیدنی نیز صادق است و One و دیگر گجت‌های مشابه، انقلاب بزرگ بعدی کامپیوتر را رقم خواهند زد. نمایشگرهای پوشیدنی هم‌اکنون کاربردی بودن خود را در اتاق‌های فرمان به اثبات رسانده‌اند و برنامه‌ی شرکت Atheer این است که نمایشگر پوشیدنی خود را برای استفاده در بیمارستان‌ها، ساخت و ساز و حتی شاخه‌ی هوافضا بهینه‌سازی نماید. ایتانی می‌گوید که تصمیم به تغییر مسیر، بر اساس بازخوردهای دریافت شده از مشارکت‌کنندگان در Indiegogo گرفته شده است. او می‌گوید:

ما در ابتدا هنوز هیچ مسیر مشخصی انتخاب نکرده بودیم؛ چالش پیش روی ارائه‌ی محصول به مصرف‌کنندگان عادی، این است که این مصرف‌کنندگان ابزاری نیاز دارند که در همه‌ی شرایط کار کند.

شرایط در طرف مصرف‌کننده‌ی سازمانی متفاوت است. در محصولات سازمانی سازگار کردن دستگاه با نیازها ساده‌تر است و محصول بجای اینکه در انجام هر کاری دستی داشته باشد، بر روی انجام یک عملکرد واحد به بهترین نحو متمرکز می‌شود. زمانی که عینک هوشمند Atheer توسط کاربران سازمانی بخوبی مورد استفاده قرار گرفت، شرکت سازنده‌ی آن به اندازه‌ی کافی بازخورد دریافت کرده تا تشخیص دهد که چه ویژگی‌هایی با ارزش هستند و چه چیزهایی لازم است با تغییر مواجه شوند تا با نیازهای کاربران مصرفی سازگاری یابند.

atheer smart glass

نرم‌افزار مربوط به این دستگاه، بر اساس هر زمینه‌ای که قرار است در آن مورد استفاده قرار گیرد بصورت جداگانه آماده خواهد شد. بنابراین عینک هوشمند یک پزشک متفاوت از آنچه خواهد بود که یک مهندس برق از آن بهره خواهد برد. هدستی که در پیش‌نمایش ارائه شده مورد استفاده قرار گرفته بود از سیستم‌عامل اندروید بهره می‌برد و Atheer گفته است که این دستگاه توانایی اجرای تمام اپلیکیشن‌های اندروید را دارد.

بر خلاف گوگل گلس، تعامل با عینک هوشمند Atheer از طریق ژست‌های حرکتی صورت خواهد گرفت. این عینک هوشمند، یک تبلت مجازی را در مقابل صورت شما نمایش خواهد داد که شما قادر هستید دست خود را به سمت آن برده و از آن استفاده نمایید. در طول پیش‌نمایش، یک مجله بر روی تبلت باز شد و شخص قادر بود با حرکت دادن دست خود به صفحات قبلی یا بعدی دسترسی پیدا کند. نمایشگر این دستگاه بسیار بزرگ‌تر و روشن‌تر از گوگل گلس بوده و آنچه در این دستگاه دریافت می‌کنید شباهتی به تصویر ناخوانایی که در گوشه‌ای از چشمتان شناور باشد ندارد.

مورد جالب توجه دیگر در خصوص این دستگاه، قابلیت‌های سه‌بعدی آن است. به آزمایش‌کنندگان دستگاه دیاگرامی سه‌بعدی از ارگان‌های بدن انسان نمایش داده شده که کاربر در آن‌ها قادر است به قسمت‌های مختلف دسترسی پیدا کرده و در میان آن‌ها به گشت و گذار پرداخته و از زاویه های مختلف به آن نگاه کند. این حالت مثل این است که یک Leap Motion یا Kinect را بر روی صورت خود بسته باشید.

atheer smart glass

اگرچه تکنولوژی معرفی شده برای این ابزار پوشیدنی تاثیربرانگیز است، اما می‌تواند در استفاده‌ی طولانی مدت باعث مشکل شود. برای مثال دست کاربر پس از مدتی کار با دستگاه به دلیل تلاش برای تعامل با صفحه ی مجازی خسته می‌شود. در حال حاضر، هدست Atheer همچون دیگر دستگاه‌های هم رده‌ی خود، تا حدودی بزرگ و دست و پا گیر به نظر می‌رسد اما سازندگان آن فکر می‌کنند که این حالت برای مدت طولانی به این شکل باقی نخواهد ماند. پیش‌بینی می‌شود که طی ۳ تا ۴ سال آینده، عینک‌های هوشمند به سبکی و نازکی عینک‌های عادی باشند.

در حالی که روز به روز رقابت در تولید هدست‌های واقعیت مجازی داغ‌تر می‌شود، ورود رقیبی که ایده‌ها و هدف‌های دقیق و خوبی داشته باشد می‌تواند موجب جنب و جوش بیشتر این حوزه از تکنولوژی گردد. اخیرا مطلع شدیم که سامسونگ نیز با دستگاه Gear VR خود وارد عرصه شده است؛ اگرچه اغلب این دستگاه‌ها در هدف تفاوت اساسی با یکدیگر دارند، اما هر یک به نوبه‌ی خود موجب بلوغ نسل بعدی این مخلوقات جدید دنیای هوشمند خواهند شد. همانطور که گوگل گلس تفاوت‌های بنیادی با آکیولس VR داشته و سامسونگ نیز ایده‌های خاص خود را دارد، باید منتظر ارائه‌ی خصوصیات متفاوتی از این هدست نیز باشیم. در نهایت پس از گذشت چند سال مشخص خواهد شد که مسیر صحیح در چه سمتی بوده و کاربران چه انتظاری از یک عینک یا هدست هوشمند خواهند داشت. در این خصوص مطالعه‌ی مقاله‌ی «نبرد در دنیای واقعیت مجازی؛ سونی، سامسونگ، گوگل و آکیولس در میدان رقابت » که توسط حسین خیلیل صفا به رشته‌ی تحریر درآمده خالی از لطف نخواهد بود.

Cyc، جاه‌طلبانه‌ترین پروژه‌ی هوش مصنوعی در جهان که برای حدود ۳۰ سال در سکوت توسعه یافته است

نویسنده: مسعود آموزگار پنج شنبه, 02 مرداد 1393 ساعت 22:28 
Artificial Inteligencee

اگر تصور می‌کنید اوج تلاش‌های شکل‌گیری هوش‌ مصنوعی توسط کمپانی‌های مطرحی همچون اپل، گوگل و مایکروسافت انجام می‌شود باید بدانید که در اشتباه هستید. سیستم های ارائه شده توسط این شرکت‌ها سطحی‌ترین مرحله از هوشمندی را ارائه می‌کنند و کاملا تجاری هستند. با زومیت در ادامه همراه باشید تا شما را با نمونه‌ای واقعی از هوش مصنوعی که حدود سی سال بر روی آن کار شده، آشنا کنیم.

ظهور سیستم‌های هوشمندی نظیر واتسون که توسط IBM توسعه داده شده یا سیری اپل، موجی از درخواست برای یک سیستم هوش مصنوعی نظیر آنچه در مجموعه‌ی اِستار تِرِک وجود داشت را در جوامع بشری بوجود آورد. نوعی سیستم هوش مصنوعی که قادر باشد دستورالعمل‌ها را به زبان عامیانه‌ی انسان‌ها دریافت کند، استنتاج‌های مناسبی انجام داده و در نهایت بدون نیاز به میلیون‌ها واحد کدنویسی و فهماندن برنامه، عملیات مد نظر کاربر را انجام داده و پاسخگو باشد. 

به نظر می‌رسد کمپانی هوش مصنوعی Cycorp رویکرد متفاوتی پیش گرفته و تبدیل نمودن دانش و قوه‌ی ادراک بشری به کدهای قابل درک توسط رایانه را هدف کار خود قرار داده است تا کامپیوترها بتوانند به بهره گرفتن از آن بپردازند. توسعه‌دهندگان Cycorp زحمت ساختاردهی به میلیون‌ها قطعه از داده‌هایی که ما بعنوان انسان برای فهم جهان بر آن‌ها متکی هستیم و جهان‌بینی ما را شکل می‌دهند را به روشی قاعده‌مند درآورده‌اند تا ماشین‌ها را قادر سازند که از این دانش بعنوان منطق و دلیل استفاده نمایند. جالب است بدانید که به هیچ عنوان با یک استارت آپ تازه کار روبرو نیستیم و این کمپانی از سال ۱۹۸۴ تا کنون مشغول فعالیت بر روی این پروژه بوده و بزودی تولد ۳۰ سالگی خود را جشن خواهد گرفت! مدیرعامل Cycorp، داگ لینات می‌گوید:

ما روال کاری خود را بصورت عمدی بی سر و صدا پیش بردیم؛ بدون سرمایه‌گذاری خارجی، بدون قرض و بدهی. ما مقالات زیادی در خصوص کارهای خود ننوشتیم و در کنفرانس‌های چندانی نیز شرکت نکردیم. اما برای اولین بار پس از ۳۰ سال، به اندازه‌ی کافی به آنچه می‌خواستیم نزدیک شده‌ایم و پروژه‌ی خود را سرانجام در حدی می‌بینیم که بخواهیم در خصوص آن با شما صحبت کنیم. بسیاری از افرادی که در اینجا حاضر هستند از سی سال پیش تا کنون این پروژه را همراهی کرده‌اند. مری شپرد و من در آگوست سال 1984 شرکت Cycorp را تشکیل دادیم و هر دوی ما نیز همچنان در آن مشغول به کار هستیم. این مهم‌ترین پروژه‌ای است که هر کسی ممکن است بخواهد روی آن کار کند. این پروژه موجب تقویت هوش انسانی خواهد بود.

داگ لینات، مدیرعامل Cycorp

اگر به ساده‌ترین شکل ممکن قصد بیان فعالیت این پروژه را داشته باشیم، می‌توان گفت که Cycorp تلاش داشته بوسیله‌ی نرم‌افزار به خلق یک مغز بپردازد؛ آن هم کاملا از پایه.

هر بار که شما به هر نوعی از متن  یا سخنی که یک انسان برای انسان دیگر نوشته یا به زبان آورده در دنیای واقعی نگاه می‌کنید با اندکی تحلیل متوجه خواهید شد که این تکه‌ی متن سرشار است از شباهت‌ها، توجیه منطق، باور، توقع، ترس، مفاهیم کیفی، مقادیر بسیار متغیرها و معرف‌های کمی... در چنین مواقعی همگان به دنبال راهی هستند که بدون صرف هزینه به استفاده از این مسئله بپردازند. سیستم‌های متعددی که هیچ عمقی ندارند تلاش کرده‌اند جلایی از هوشمندی یا یادگیری آماری از مقادیر فراوان داده‌ها را به نمایش بگذارند و به کسب سود بپردازند. آمازون و نت‌فلیکس به شکل بسیار عالی به ارائه‌ی پیشنهاد در خصوص کتاب و فیلم‌های مورد نظر کاربر می‌پردازند بدون آنکه سیستم‌های آن‌ها هیچگونه درکی از فعالیتی که انجام می‌دهند یا اینکه چرا شخصی باید از چیزی خوشش بیاید داشته باشد. این همان تفاوت میان شخصی است که درک می‌کند چه فعالیتی را انجام می‌دهد و شخصی که تنها به انجام حرکات به اجرای آن‌ها می‌پردازد.

داگ لینات، مدیرعامل Cycorp

محصول توسعه یافته توسط Cycorp که Cyc نامیده شده بر اساس روال معمول "برنامه‌نویسی" نشده است. در حقیقت واژه‌ی برنامه‌نویسی برای این پروژه چندان صحیح نبوده و اگر بخواهیم بشکلی دقیق‌تر بیان خود را تصحیح کنیم، باید گفت که این پروژه به سیستم "آموخته" شده است. لینات می‌گوید که اغلب افراد برنامه‌های کامپیوتری را رویه‌های از پیش‌تعیین شده‌ای تصور می‌کنند که یک روند کاملا مشخص در دل خود دارد. اما ساختن Cyc برخلاف این حالت بوده و بسیار به آموزش دادن به یک کودک شباهت داشته است. او در ادامه می‌گوید:

ما از یک زبان یکپارچه و پایدار برای ساختن مدلی از دنیای واقعی استفاده می‌کنیم. این بدان معناست که Cyc قادر است در آنچه که افراد می‌خوانند یا برای یکدیگر می‌نویسند بجای دیدن فضای مشکی، فضای سفید را مشاهده کند.

یک نویسنده ممکن است به صراحت به انتخاب لغت‌ها و جملات مشخصی برای ارائه‌ی منظور در حین نوشتن بپردازد، اما در میان جملات، ممکن است خواننده نسبت به دریافت هرگونه استنباطی اقدام کند. Cyc نیز به‌گونه‌ای شکل گرفته که قادر به انجام اینگونه استنباط‌ها باشد. برای مثال این جمله را در نظر بگیرید: "جان اسمیت اولین بانک ملی را مورد سرقت قرار داد و در نتیجه‌ی آن به سی سال زندان محکوم شد". این جمله جزییات زیادی را فاش نمی‌کند و اطلاعاتی در خصوص نحوه‌ی دستگیر شدن جان اسمیت، بازداشت وی، محاکمه و گناهکار شناخته شدن بیان نمی‌کند. یک انسان هیچ‌گاه خود را درگیر فهم این موارد از جمله‌ی ارائه شده نمی‌کند چراکه مسلما بسیار حوصله سر بر، گیج‌کننده یا حتی گاهی توهین‌آمیز خواهد بود. شما هنگام ادای جملات به راحتی می‌توانید روی درکِ صحبت خود از سوی مخاطب حساب کنید. چنین مساله‌ای همانند استفاده از ضمیرها خواهد بود که شما با ادای هر یک در سخنان خود انتظار دارید شنونده به خوبی متوجه مرجع ضمیر مورد نظر شما بشود. حال باید بدانیم که متوجه شدن و اعمال برداشت صحیح چنین مواردی هرچند برای آدمی بسیار ساده است، اما برای یک کامپیوتر بسیار دشوار و دور از انتظار خواهد بود. با این حال پروژه‌ی Cyc قادر است به خوبی از پس انجام این موضوع برآید. لینات می‌گوید:

در صورتی که به کامپیوترها ماهیت انسانی داده شود، آن‌ها به یقین خود را به شکل موجوداتی متوهم، مبتلا به اسکیزوفرنی یا هر شکل دیگری از عدم پایداری به نمایش می‌گذاشتند. شما هیچ‌گاه نگهداری از یک کودک یا پختن غذا را به چنین شخصیتی واگذار نخواهید کرد چراکه از خطرات و غیرعاقلانه بودن این عمل آگاهی دارید. اما می‌بینیم که در دنیای امروز تلاش می‌کنند چنین فعالیت‌هایی را در افق توانایی‌های ربات‌های خانگی به نمایش بگذارند و به آن سو حرکت کنند. واگذاری اعمال مهم زندگی به چنین ربات‌هایی که هیچ فهم و درکی ندارند و همه چیز را به زبان خود صرفا پردازش می‌کنند درست مثل واگذار کردن مسائل به حیوانات خانگی خواهد بود!

اگر شما ربات‌های فعلی و ربات‌هایی که دنیا تصور می‌کند باید وجود داشته باشند را در نظر بگیرید متوجه خواهید شد که وجود آن‌ها به شدت وابسته به پروژه‌ای نظیر Cyc خواهد بود تا بتوانند به موجب آن درک صحیح‌تری از دنیای پیرامون خود داشته باشند. درست همانگونه که بر روی رایانه‌های خود به نصب سیستم‌عامل می‌پردازیم، ممکن است روزی Cyc را بر روی ربات‌های خانگی خود نصب کنیم تا دنیایی از دانش و فهم را از آن‌ها انتظار داشته باشیم. همچنین درست به همین دلیل که Cycorp پروژه‌ی خود را از صفر شروع کرده و تلاش نموده تقریبا دانش همه‌چیز را تحت پوشش خود قرار دهد، می‌توان انتظار کاربردهای فوق‌العاده گسترده‌ای را از آن متصور بود. این سیستم هم‌اکنون در آموزش ریاضیات به دانش‌آموزان کلاس ششم مورد استفاده قرار می‌گیرد! 

Cyc قادر است چنین وانمود کند که یک دانش آموز کلاس ششمی است که گیج شده و در این میان وظیفه‌ی کاربران این خواهد بود که به این هوش مصنوعی برای یادگیری ریاضیات ششم کمک کنند. در این میان نیاز به سرمایه‌گذاری احساسی و نیاز به تفکرات اساسی و... وجود دارد. برنامه‌ی ما مشخصا ریاضیات را درک می‌کند اما برخلاف نمونه‌های مشابه، به سادگی به صحبت‌های دانش آموزان گوش کرده و وجود ابهام در فهم آن‌ها را تشخیص می‌دهد. این برنامه قادر است رفتاری که موجب می‌شود بهترین یادگیری در اشخاص حاصل شود را تشخیص داده و به کار گیرد. یکی از مسائلی که ممکن است شاهد آن باشیم، ایجاد انقلابی در ریاضیات ششم است که البته سایر زمینه‌های علوم در رده‌های دیگر نیز می‌توانند از آن منتفع شوند. هیچ دلیلی برای عدم استفاده از این روش در پایه‌ی برنامه درسی وجود ندارد.

بیزینس اینسایدر در ادامه از لینات پرسیده که داگلاس هافستادر، نویسنده و متفکر مشهور ممکن است در خصوص Cyc چه نظری داشته باشد:

هافستادر ممکن است بداند برای هوشمند شدن سیستم‌ها چه کاری لازم است انجام شود، اما دست یافتن به این موضوع برای شخصی که متاسفانه من بوده‌ام دهه‌ها به طول انجامیده تا به گونه‌ای علمی و عملی به پیاده‌سازی این پروژه بپردازیم و طرحی عملی را ارائه نماییم. این پروژه با هیچ قصد و منظوری ایجاد نشده مگر آنکه کاربردی و مفید بوده باشد.

سیستمی چنین هوشمند، با برخورداری از جهان‌بینی و دانش، همان اندازه که می‌تواند بسیار مفید و پیشرفتی عظیم باشد؛ باعث رعب و ترس از این سطح هوشمندی خواهد بود. سیستم‌هایی که همچون انسان درک می‌کنند، تشخیص می‌دهند و با دانش خود پیشرفت خواهند کرد...

ایلان ماسک نگران است که هوش مصنوعی در نهایت منجر به ایجاد ترمیناتورهای واقعی شود!

نویسنده: مسعود آموزگار یکشنبه, 08 تیر 1393 ساعت 15:10 ایلان ماسک
ایلان ماسک

به نظر می‌رسد ایلان ماسک نسبت به نوآوری‌ها و ورود به زمینه‌های جدید در بخش‌های کلیدی فناوری اندکی نگران است. ایلان ماسک کسی است که در کمپانی تسلا تلاش دارد جنبش استفاده از خودروهای الکتریکی را پیشرفت دهد، در Space X در صدد بازاختراع حمل و نقل فضایی است و در SolarCity نیز می‌خواهد ایالات متحده را به قطب مرکزی انرژی خورشیدی بدل کند.

 با وجود این تلاش شدید برای پیشرفت دادن فناوری در حوزه‌های کلیدی، هنوز یک مساله موجب نگرانی ایلان ماسک است. این نگرانی چیزی نیست جز عطش سیری ناپذیر بشر برای بهبود و تقویت مداوم هوش مصنوعی و هوشمندتر ساختن آن در راستای افزایش قابلیت‌ها و توانایی‌هایش.

ایلان ماسک که در CNBC حاضر شده بود چنین توضیح داد که خود او سرمایه‌گذاری‌های بزرگی بر روی چندین کمپانی فعال در زمینه‌ی هوش مصنوعی انجام داده که البته نه به هدف بازدهی مالی نهایی، بلکه بیشتر برای بدست آوردن مزیت رقابتی و نقطه‌ی برتری در تکنولوژی‌ها و پیشرفت‌های نوین نسبت به این امر اقدام کرده است. او به میزبان خود، کلی اونس گفت:

من واقعا مایلم همیشه یک چشم خود را بر روی آنچه در زمینه‌ی هوش مصنوعی رخ می‌دهد نگه دارم. من حدس می‌زنم که پتانسیل یک پیامد خطرناک در این حیطه وجود دارد.

وقتی که اونس از او خواست که تفکرات خود در این خصوص را با تفصیل بیشتری بیان کند، ماسک در پاسخ به مجموعه‌ی کلاسیک سال 1984 جیمز کامرون یعنی مجموعه‌ی ترمیناتور بعنوان یک نوع از سناریو که بشریت باید از آن پیشگیری کند اشاره کرد:

منظورم این است که فیلم‌هایی هم در این زمینه ساخته شده است... برای نمونه ترمیناتور یکی از آن‌هاست. تصور نمی‌کنم که در فیلم ترمیناتور [بشر] هوش مصنوعی را برای ایجاد ترمیناتورها ساخته باشد؛ آن‌ها انتظارش را نداشتند، بلکه ترمیناتورها به نوعی پیامد ناخواسته‌ی این تکنولوژی بودند. این مساله چیزی مثل جریان Monty Python است. هیچ‌کس انتظار تفتیش عقاید اسپانیایی را نداشت... می‌دانید؟ ما مجبوریم محتاط باشیم.

ماسک بطور مشخص در طی این پرسش و پاسخ در حالت کاملا جدی قرار نداشت اما پیغام او که محققان باید در مسیر خود برای تحقق هوش مصنوعی احتیاط مضاعف به خرج دهند کاملا هوشمندانه به نظر می‌رسد.

پیامدهای ترسناکی می‌تواند وجود داشته باشد و ما به همین دلیل باید اطمینان حاصل کنیم که نتایج نهایی مطلوب باشند، نه بد. اونس در اشاره‌ای به برنامه‌های سفر به مریخ Space X پیشنهاد کرد که در چنین شرایطی که ربات‌ها کنترل زمین را بدست گیرند می‌توانیم به سادگی به مریخ فرار کنیم... اما ماسک چندان موافق نبود و در پاسخ گفت که چنین هوشی به سادگی می‌تواند ما را تا آنجا هم تعقیب کند.

نظر شما در خصوص تحقیقات و آینده‌ی هوش مصنوعی چیست؟ مسلما محققان این زمینه از علم با مسئولیت بزرگی روبرو هستند.

ایلان ماسک: هوش مصنوعی، از بمب اتم خطرناک‌تر است

نویسنده: مسعود آموزگار دوشنبه, 13 مرداد 1393 ساعت 19:05
Elon Musk
Elon Musk

اگر سرانجام روزی ربات‌ها به ما حمله کنند، حداقل ایلان ماسک می‌تواند بگوید که "به شما اخطار کرده بودم". این مخترع میلیاردر که علاقه خاصی به ممکن کردن غیرممکن‌ها دارد، عمیقا از هوش مصنوعی واهمه دارد. همین هفته نیز ایلان ماسک در توئیتر خود گفته که "ما باید در خصوص هوش مصنوعی بسیار محتاط باشیم؛ آن‌ها ممکن است از سلاح هسته‌ای هم خطرناک‌تر باشند".

 پیش‌تر نیز در خصوص نظر ایلان ماسک درباره‌ی هوش مصنوعی برای شما نوشته بودیم، اما به نظر می‌رسد مدیرعامل تسلا و اسپیس‌ایکس از موضع خود کوتاه نخواهد آمد. اگر همین موارد به اندازه‌ی کافی شما را نگران نمی‌کند، لازم است به چند اظهار نظر دیگری که در پی این توئیت ارسال کرده نیز توجه کنید. ماسک در توئیت دیگری گفته که "امیدوارم ما تنها بوت لودرهای ابرهوشمندی دیجیتال نباشیم. متاسفانه این احتمال رو به رشد است". منظور ایلان ماسک از بوت لودر، برنامه‌ای است که تنها به راه‌اندازی سیستم اصلی پرداخته و پس از آن هیچ کنترلی بر روی آن نخواهد داشت.

هر دوی این اظهار نظرها به اندازه کافی ترسناک هستند. مورد اول به مقایسه‌ی ربات‌هایی با قوه‌ی درک و شناخت با خطرناک‌ترین سلاح کشتاری روی زمین می‌پردازد و دیگری می‌گوید که ما تنها موجوداتی خواهیم بود که شرایط تسلط ربات‌ها را فراهم خواهیم کرد.

ایلان ماسک پیش‌تر نیز گفته بود که ما باید در خصوص توسعه‌ی هوش مصنوعی به شدت با احتیاط عمل کنیم و به حالت شوخی از ترمیناتور بعنوان یک رخداد محتمل که ممکن است در صورت به هم ریختن شرایط با آن مواجه باشیم سخن به میان آورده بود. تصور کردن روز نابودی انسان در این صورت چندان دشوار نیست... خصوصا با در نظر گرفتن تلاش‌های گوگل در بوستون داینامیکز که عجیب‌ترین و هولناک‌ترین ربات‌ها را تولید می‌کند و کافیست عنصر هوشمندی واقعی را به آن‌ها تزریق کرد که گوگل برای آن نیز چاره‌اندیشی کرده و DeepMind را به تصاحب خود درآورده است. ری کرزویل، متخصص و پیشرو تکنولوژی هوش مصنوعی که اتفاقا او نیز توسط گوگل به استخدام درآمده، بحثی متفاوت از آنچه ایلان ماسک مطرح می‌سازد را ارائه می‌کند. او معتقد است که: انسان‌های بیولوژیک توسط هوش مصنوعی از میدان به در نخواهند شد چرا که ما انسان‌ها از هوش مصنوعی برای بهتر کردن خودمان استفاده خواهیم کرد. کرزویل پیش‌تر در اوایل سال میلادی گفته بود که سناریوی تقابل ما با ماشین‌ها رخ نخواهد داد... بلکه به جای آن، ما به تقویت و بهبود ظرفیت‌های خود از طریق ترکیب با مخلوقات هوشمندمان خواهیم پرداخت.

به نظر می‌رسد ایلان ماسک نیز به کلی مخالف توسعه‌ی هوش مصنوعی نیست، بلکه تنها تلاش دارد که این توسعه با دقت هرچه تمام‌تر و در نظر گرفتن سناریوهای محتمل صورت پذیرد. هرچه باشد ایلان ماسک نیز هدف خودروهای هوشمند بدون نیاز به راننده را برای تسلای خود در ذهن می‌پروراند و به این هوش مصنوعی نیاز خواهد داشت.

چندی پیش در مقاله‌ای به تلاش‌های شرکت Cycorp پرداختیم که مدت ۳۰ سال تمام را به توسعه‌ی بی سر و صدای هوش مصنوعی خود پرداخته بود. این پروژه‌ی جاه‌طلبانه که Cyc نامیده می‌شود قادر است دانش بشری را درک کرده و جهان‌بینی داشته باشد. این سیستم قادر است از منظر دیگری هوشمندی را ارائه نماید که هرگز تا کنون به این سطح دست نیافته بود. علاوه بر این در خصوص ساخت تراشه‌های جدیدی نیز مطلبی ارائه کردیم که بر اساس آن، محققان موفق شده‌اند ساز و کار پردازشی مغز انسان را در تراشه‌های کامپیوتری پیاده‌سازی کرده و کارایی در همان سطح را برای آینده‌ای نه چندان دور ارائه نمایند. پس شاید لازم باشد به واقع توصیه‌های ایلان ماسک را آویزه‌ی گوش خود کنیم... البته اگر قصد بقا داشته باشیم!

نظر شما در این خصوص چیست؟ با ماسک هم‌ عقیده هستید یا همچون کرزویل تصور می‌کنید انسان‌ها هیچ‌گاه چنین کنترل اوضاع را از دست نخواهند داد؟