عصرایران؛ مجله تصویری سلاح- لباس های محیطی موجود در بازارهای نظامی سراسر دنیا که متناسب با شرایط جنگ شیمیایی و بیولوژیک طراحی شده اند، نقاط ضعف متعددی دارند. از جمله مهم ترین این معایب می توان به عدم استفاده آسان و همچنین فقدان یک سری از فاکتورهای محافظتی لازم اشاره کرد.
با توجه به ضرورت طراحی و توسعه لباس های محیطی با امکان حفاظت حداکثری از نیروهای نظامی، آژانس پروژه های پژوهشی پیشرفته دفاعی که یک بنگاه فناوری و پژوهشی وابسته به وزارت دفاع آمریکا است و به اختصار "دارپا" خوانده می شود، وارد عمل شده است.
این آژانس قصد دارد حجم هوای به دام افتاده در لباس های محیطی مخصوص جنگ های بیولوژیک و شیمیایی را تا جای ممکن کم کند تا آزادی حرکت بیشتری به فردی که لباس را به تن می کند، داده باشد. دارپا پوست کوسه را به عنوان یک راه حل احتمالی برای رفع مشکل ایمنی لباس های محیطی در برابر تسلیحات میکروسکوپی معرفی کرده است.
ممنوع؛ از خردل تا پتوی عفونی!(+تصاویر)
5 روبات نظامی برتر جهان (+تصاویر)
یکی از پناهگاه های متروکه دوران شوروی (+تصاویر)
زمانی که تیر هوایی شلیک می کنید، چه اتفاقی می افتد؟ (+فیلم)
بازوی تحقیقاتی پنتاگون به دنبال روشی است تا از طریق آن بتواند در درجه اول سلامت نیروهای نظامی آمریکا و پس از آن محققان را در مقابل حملات شیمیایی و بیولوژیک تضمین کند. هدف آنها تولید لباسی است که ضمن در اختیار داشتن حجم هوای داخلی حداقلی، عملکرد محافظتی بهتری نیز داشته باشد. حتی ممکن است در این مسیر از عناصر طبیعی مانند پوست کوسه ها در قالب منبع الهام استفاده شود.
لباس های محیطی فعلی فضای زیادی را اشغال می کنند. این مشکل به خصوص در سال 2014 و بار دیگر 2017 در جریان همه گیری بیماری ویروسی ابولا در غرب آفریقا خود را نشان داد. نیروهایی که از جانب دولت آمریکا برای کمک رسانی فرستاده شده بودند، میانگین 6 ساعت از زمان کاری 8 ساعت در روز را صرف پوشیدن، درآوردن و پاک سازی لباس های استفاده شده می کردند و این گزارش بدین معنا است که هر نیرو تنها 2 ساعت فرصت داشت تا به بیماران گرفتار ابولا رسیدگی کند!
اما هم اکنون محصولی مد نظر دارپا است که بتواند دو کار اصلی را انجام دهد. نخست آن که لباس محیطی تولیدی باید قادر به ممانعت از مواجهه مستقیم میان فردی که لباس را بر تن کرده است و همینطور آلودگی های میکروسکوپی باشد و در واقع درست مانند یک سد فیزیکی عمل کند.
فاکتور دوم نیز مربوط به قابلیت خنثی سازی عوامل نفوذ یافته از میان سد فیزیکی و جلوگیری از تاثیر گذاری آنها بر پوست، چشم ها، دهان و بینی فرد خواهد بود. عملیات خنثی سازی باید بتواند به طور همزمان حداقل 2 تهدید شیمیایی و یا 3 تهدید بیولوژیک را شامل شود. الزامات مذکور باعث شدند تا روند طراحی سمت و سویی طبیعی به خود بگیرد.
به گفته دارپا با شبیه سازی بافت پوست کوسه بر طیف متنوعی از مواد مورد استفاده برای کاربردهای ضد میکروبی، می توان به ویژگی ذاتی ضد آلودگی و رسوب پوست این حیوان دست یافت.
در بعد شیمیایی لباس باید قادر به محافظت اپراتور خود از گاز کلر، آمونیاک، گاز خردل، سموم ارگانوفسفره به خصوص سارین و وی ایکس (عامل اعصاب) باشد. دفاع باکتریایی شامل باسیلوس آنتراسیس و استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متیسیلین (MRSA) می شود و محافظت ویروسی نیز مواردی از جمله آنفلوانزا، راینو ویروس و تب خونریزی دهنده ویروسی مانند ابولا را پوشش می دهد. علاوه بر عوامل نام برده، محافظت در برابر سم رایسین، بوتولیسم و اپیوئیدهای مصنوعی نیز ضروری خواهد بود. طبق برنامه ریزی های انجام شده لیست اولیه از کارخانه هایی که برای تولید چنین لباسی اعلام آمادگی می کنند، در سال 2020 ارائه خواهد شد. پس از آن نیز برنده با همکاری آژانس تا سال 2025 اقدام به ساخت نمونه نهایی خواهد کرد.
مطالب مجله تصویری سلاح را در این لینک دنبال کنید.
In January of this year, DeepMind announced it had hit a milestone in its quest for artificial general intelligence. It had designed an AI system, called AlphaStar, that beat two professional players at StarCraft II, a popular video game about galactic warfare. This was quite a feat. StarCaft II is highly complex, with 1026 choices for every move. It’s also a game of imperfect information—and there are no definitive strategies for winning. The achievement marked a new level of machine intelligence.
Now DeepMind, an Alphabet subsidiary, is releasing an update. AlphaStar now outranks the vast majority of active StarCraft players, demonstrating a much more robust and repeatable ability to strategize on the fly than before. The results, published in Nature today, could have important implications for applications ranging from machine translation to digital assistants or even military planning.
StarCraft II is a real-time strategy game, most often played one on one. A player must choose one of three human or alien races—Protoss, Terran, or Zerg—and alternate between gathering resources, building infrastructure and weapons, and attacking the opponent to win the game. Every race has unique skill sets and limitations that affect the winning strategy, so players commonly pick and master playing with one.
AlphaStar used reinforcement learning, where an algorithm learns through trial and error, to master playing with all the races. “This is really important because it means that the same type of methods can in principle be applied to other domains,” said David Silver, DeepMind’s principal research scientist, on a press call. The AI also reached a rank above 99.8% of the active players in the official online league.
In order to attain such flexibility, the DeepMind team modified a commonly used technique known as self-play, in which a reinforcement-learning algorithm plays against itself to learn faster. DeepMind famously used this technique to train AlphaGo Zero, the program that taught itself without any human input to beat the best players in the ancient game of Go. The lab also used it in the preliminary version of AlphaStar.
Conventionally in self-play, both versions of the algorithm are programmed to maximize their chances of winning. But the researchers discovered that that didn’t necessarily result in the most robust algorithms. For such an open-ended game, it risked pigeon-holing the algorithm into specific strategies that would only work under certain conditions.
Taking inspiration from the way pro StarCraft II players train with one another, the researchers instead programmed one of the algorithms to expose the flaws of the other rather than maximize its own chance of winning. “That’s kind of [like] asking a friend to play against you,” said Oriol Vinyals, the lead researcher on the project, on the call. “These friends should show you what your weaknesses are, so then eventually you can become stronger.” The method produced much more generalizable algorithms that could adapt to a broader range of game scenarios.
The researchers believe AlphaStar’s strategy development and coordination skills could be applied to many other problems. “We chose StarCraft [...] because we felt it mirrored a lot of challenges that actually come up in real-world applications,” said Silver. These applications could include digital assistants, self-driving cars, or other machines that have to interact with humans, he said.
“The complexity [of StarCraft] is much more reminiscent of the scales that we’re seeing in the real world,” said Silver.
But AlphaStar demonstrates AI’s significant limitations, too. For example, it still needs orders of magnitude more training data than a human player to attain the same level of skill. Such learning software is also still a long way off from being translated into sophisticated robotics or real-world applications.عصرایران؛ مجله تصویری سلاح- HEMTT نام خانواده ای از کامیون های نظامی آمریکایی است که مجهز به موتور دیزلی و سامانه هشت چرخ متحرک (8×8) با قابلیت فرمان پذیری دو محور جلو هستند. خط تولید این محصولات تاکتیکی با وزن حدودی 9100 کیلوگرم از سال 1982 تاکنون فعال است و کامیون های ساخته شده به صورت گسترده در خدمت ارتش آمریکا و نیروهای مسلح این کشور قرار دارند.
گفتنی است که کامیون های نظامی HEMTT در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 میلادی به عنوان جایگزینی مناسب برای خودروهای چهار چرخ متحرک M520 گور شرکت کاترپیلار، پا به عرصه رقابت گذاشت.
M520 گور
هرچند چندین شرکت صنایع سنگین و خودروسازی مطرح از سراسر دنیا همچون کمپانی مهندسی مان و یا آ ام جنرال برای معرفی یک خودروی قوی به جای M520 گور اعلام آمادگی کرده بودند، اما نهایتا شرکت خودروسازی آمریکایی اوشکوش پیروز این رقابت شد. در ادامه اوشکوش متعهد به قراردادی 5 ساله به ارزش 251.13 میلیون دلار در ازای تولید 2140 کامیون شد.
از زمان انعقاد قرارداد اولیه تا اواسط سال 2019 طی پیمان هایی که بعدتر بسته شدند، حدود 35000 دستگاه HEMTT با پیکربندی های متنوع توسط کمپانی مذکور ساخته شده اند. از جمله اصلی ترین این پیکربندی ها می توان به نسخه 10 چرخ متحرک (10×10تحت عنوان LVSR) متعلق به سپاه تفنگداران دریایی آمریکا، مدل 8 چرخ متحرک HEMTT و همچنین نمونه 10 چرخ متحرک که به اختصار PLS نامیده می شود و هر دو نیز در اختیار ارتش این کشور قرار دارند اشاره کرد.
مدل LVSR
مدل PLS
HEMTT
اولین پروتوتایپ از سری کامیون های نظامی HEMTT در ماه دسامبر سال 1981 تکمیل شد و نمونه های پیش از تولید نهایی نیز طی مارس سال بعد آماده سازی شدند. نخستین کامیون های تولیدی نیز به ماه سپتامبر سال 1982 باز می گردند. همانطور که پیش تر نیز اشاره شد، HEMTT با قراردادهای متعدد طی مدت زمانی نسبتا طولانی مراحل پیشرفت در روند ساخت را پشت سر گذاشت. دومین قرارداد هم به آوریل سال 1987 مربوط می شود. بر اساس آن کمپانی ملزم به توسعه 1403 کامیون و در عین حال تعداد مازاد 1684 دستگاه دیگر شد.
در اواسط سال 1994 سومین قرارداد با سقف تولید 14000 دستگاه HEMTT و در سال 1995 نیز چهارمین مورد منعقد شد. اما هدف اصلی از تولید گسترده کامیون های این خانواده چه بوده است؟ این محصولات مجهز به قابلیت های مورد نیاز برای ایفای نقش ترابری سنگین به منظور تغذیه و تامین اختصاصی خودروهای جنگی و سیستم های تسلیحاتی هستند. در مقایسه با کامیون های 5 تنی ارتش آمریکا که نسلی نسبتا قدیمی محسوب می شوند، خانواده کامیون های HEMTT نه تنها ظرفیت بارگیری بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی قرار می دهند بلکه مانور پذیری بهتری هم دارند. علاوه بر این پیکربندی های مختلف HEMTT به انواع کامیون های تخریب گر، باربری و تانکر تقسیم بندی می شوند.
نسخه های تولیدی اولیه از کامیون های HEMTT با پسوند A0 و نسخه های جدید با پسوند A4 شناخته می شوند. پیشرانه مورد استفاده کامیون های A4 موتور دیزلی 6 سیلندر 15.2 لیتری با حداکثر قدرت 515 اسب بخار و ساخت شرکت صنایع سنگین آمریکایی کاترپیلار است. علاوه بر این مدل های فوق از حضور یک گیربکس 5 سرعته خودکار 4500SP شرکت آلیسون نیز بهره می برند. کامیون های امروزی HEMTT با ظرفیت سوخت 587 لیتری، 483 کیلومتر برد دارند.
M977: این مدل اولین محصول از سری HEMTT و همینطور نسخه پایه از تانک های این خانواده محسوب می شود که به عنوان یک کامیون نظامی مخصوص باربری معرفی شد. جدیدترین نمونه از این مدل نیز با نام M977A4 در حال تولید است. به غیر از مدل های A0، A2 و A4، نسخه ای دیگر تحت عنوان EPP هم موجود است که به حمل و نگه داری ژنراتورهای تولید کننده برق مورد نیاز سیستم دفاع هوایی موشکی پاتریوت اختصاص می یابد. قابل توجه است که مدل EPP برخلاف دیگر اعضای این دسته، فاقد جرثقیل سبک جا به جایی محموله خواهد بود.
M977 های ابتدایی
M977A4
M978: پیکربندی تانکر از خانواده کامیون های HEMTT با ظرفیت 9500 لیتر است. مدل A0 از این دسته به گونه ای طراحی شده است که بتوان از آن هم برای حمل آب و هم سوخت استفاده کرد. این در حالی است که مدل های A2 و A4 تنها قابلیت حمل سوخت را در اختیار دارند.
M983: از این مدل برای جا به جایی تریلر حامل سامانه دفاع موشکی پاتریوت استفاده می شود و منحصرا نیز برای همین هدف توسعه یافته است.
M984: این محصول مختص بازیابی خودروهای جنگی در شرایط بحرانی است و تنها مدلی به شمار می رود که مجهز به نسخه A1 است. این ویژگی همچنین باعث تغییرات چشمگیر در سیستم جرثقیل شده است.
M985: این مدل شباهت زیادی به M977 دارد و برای اهداف ترابری توسعه یافته است. البته گفتنی است که نقش اصلی این محصول پشتیبانی از سیستم چندگانه راه انداز راکت M270 گزارش شده است.
(M1120 (LHS: نسخه بعدی در قالب محصولی ارتقا یافته برای تکمیل مدل M977 روانه بازار شد و در آن محفظه بار به همراه جرثقیل تبدیل به یک سیستم جدید که به اختصار LHS گفته می شوند، شده بود.
(M1977 (CBT: نسخه ای ارتقا یافته از کامیون های M1120 LHS محسوب می شود که با توجه به ساختار و تجهیزات موجود می تواند در عملیات های پل گذاری موثر واقع شود.
(M1142 (TFFT: این مدل مجهز به امکانات آتش نشانی است که روی شاسی کامیون های نظامی M977A2 توسعه یافته است.
- نوع: کامیون تاکتیکی سنگین با سامانه هشت چرخ متحرک
- محل تولید: آمریکا
- مدت زمان خدمت: از سال 1982 تاکنون
- اپراتور اصلی: ارتش آمریکا
- طراح و تولیدکننده: کمپانی اوشکوش
- طراحی شده به سال: 1981
- تعداد ساخته شده: 35000 دستگاه
- طول: 10.4 متر
- عرض: 2.4 متر
- ارتفاع: 3 متر
- خدمه: 2 نفر
- پوشش زرهی: سازگار با استراتژی زرهی بلند مدت ارتش آمریکا (کیت a/ کیت b)
- سرعت: 100 کیلومتر بر ساعت
مطالب مجله تصویری سلاح را در این لینک دنبال کنید.
عصرایران؛ مجله تصویری سلاح- نیروی هوایی آمریکا برنامه ریزی های دقیقی را در راستای به کار گیری هواپیماهای جنگی "یکبار مصرف" دنبال می کند. این محصولات می توانند منتج به برتری هوایی قابل ملاحظه ای برای سیستم دفاعی یک کشور شوند.
مقامات نیروی هوایی آمریکا طی کنفرانس اخبار دفاعی سال 2019 اعلام کردند که یکی از تکنولوژی های اصلی در دست توسعه، به کار گیری هواپیماهای جنگی یکبار مصرف با هزینه تولید و نگه داری پایین است. بر اساس گزارش وب سایتی به نام "دنیای جت های جنگنده"، سخنگوی نیروی هوایی این کشور هنگام صحبت در مورد هواپیماهای بدون سرنشین از واژه هایی نظیر "قابل استفاده مجدد" و "یکبار مصرف" استفاده می کند.
البته هم اکنون نیز نیروی هوایی آمریکا ناوگانی بزرگ متشکل از هواپیماهای بدون سرنشین را در اختیار دارد که عمدتا برای مقاصد مختلفی همچون نظارت، شناسایی، جست و جو و بازیابی کارایی خود را ثابت کرده اند. از جمله مهم ترین این دسته پرنده های نظامی بدون سرنشین می توان به پهپاد جنرال اتمیکس MQ-9 ریپر و نورثروپ گرومن RQ-4 گلوبال هاوک اشاره کرد. ریپر همچنین مجهز به پتانسیل های نظامی از جمله موشک های ضد زره هوا به زمین هل فایر، بمب های هدایت شونده به وسیله GPS و بمب های هدایت شونده لیزری است.
پهپاد جنرال اتمیکس MQ-9 ریپر
نورثروپ گرومن RQ-4 گلوبال هاوک
با وجود موفقیت های به دست آمده در این زمینه، صنایع دفاعی همچنان در تلاش برای طراحی پرنده های جنگی یکبار مصرف با قابلیت اختقا و پرواز در مسافت های طولانی به منظور مقابله با تجهیزات مدرن دشمن هستند. پیشرفت های نظامی روس ها و چینی ها باعث شده که پنتاگون تمرکز خود را بر توسعه جنگ افزارهای قویتر افزایش دهد و به نوعی وارد روند بازسازی سیستم های دفاعی شود.
از طرفی دیگر بمب افکن ها، جنگنده ها و دیگر هواپیماهای مورد استفاده، هزینه زیادی را به صنایع نظامی هر کشوری تحمیل می کنند. برای مثال استفاده از جنگنده پیشرفته لاکهید مارتین F-35 لایتنینگ II هر سال حدود 89.5 میلیون دلار هزینه به دنبال خواهد داشت. به این مقدار باید 44000 دلار هزینه دیگر به ازای هر ساعت پرواز را نیز اضافه کنیم. بمب افکن سنگین و جدید نورثروپ گرومن B-21 ریدر نیز 640 میلیون دلار با شرایط اقتصادی کنونی دنیا هزینه خواهد داشت.
لاکهید مارتین F-35 لایتنینگ II
نورثروپ گرومن B-21 ریدر
هزینه هایی که بدان اشاره شد منتج به شکل گیری نخستین جرقه ها برای افزایش تولید هواپیماهای بدون سرنشین یکبار مصرف و بدین ترتیب ارائه راه حل قطعی خروج از مارپیچ مخارج شد. نیروی هوایی آمریکا اخیرا مشغول تخصیص بودجه و برنامه ریزی برای ساخت انبوه یک هواپیمای بدون سرنشین رادارگریز به نام Kratos XQ-58 Valkyrie است که 272 کیلوگرم ظرفیت حمل بمب و 2778 کیلومتر برد دارد.
با توجه به عدم نیاز این محصول نظامی به خلبان(انسان)، سیستم های الکترونیک هوانوردی پیشرفته و در اختیار داشتن دوام کافی برای 12000 ساعت پرواز، پیش بینی می شود که هزینه تمام شده برای پهپادی همچون Valkyrie تنها 3 میلیون دلار باشد. این موضوع نیروی هوایی را قادر می سازد تا بتواند با هزینه یک F-35 اقدام به خریداری 30 فروند Valkyrie کند که خود موفقیتی بزرگ در عرصه نظامی محسوب می شود!
Kratos XQ-58 Valkyrie
همچنین به نظر می رسد که روزی پهپادهای نظامی بتوانند هواپیماهای جنگی سرنشین دار همانند F-35A، F-22 رپتور و یا حتی بمب افکن نورثروپ گرومن B-21 ریدر را اسکورت کنند. با تحقق این هدف ضمن کاهش قابل توجه هزینه های عملیاتی و حفظ جان نیروهای انسانی، خلبانان پرنده های نظامی قادر به استفاده از هر پهپاد برای مقصودی مشخص خواهند بود. به عنوان نمونه هواپیماهای بدون سرنشینی که جنگنده های مدرن را همراهی کنند، توانایی جست و جو و شناسایی پرنده های جنگی سرنشین دار دشمن را نیز خواهند داشت. در ادامه امکان حمله به اهداف غیر خودی با به کار گیری موشک یا بمب های حمل شونده توسط پهپاد در اختیار خلبان جنگنده اصلی قرار می گیرد. آنهایی که برای اسکورت بمب افکن ها طراحی شوند، می توانند شبکه دفاع هوایی نیروهای دشمن را ردیابی و بدین ترتیب سیستم های راداری آنها را مختل کنند. همین فاکتور باعث خواهد شد که بمب افکن حمایت شده شانس بیشتری برای گریختن از شناسایی به دست آورد. در مجموع یک هواپیمای بدون سرنشین یکبار مصرف با فدا کردن خود، در قالب یک تله خطرناک برای پرنده های دشمن وارد عمل می شود.
اما همانطور که اشاره شد مهم ترین خصوصیت هواپیماهای یکبار مصرف، توانایی خرید تعداد بیشتری از آنها در مقایسه با نمونه های سرنشین دار مانند جنگنده ها و یا بمب افکن های امروزی خواهد بود. این محصولات متمایز می توانند تمامی وظایف مقرر شده برای یک هواپیمای نظامی عادی با هزینه های تولید و نگه داری گزاف را به دوش بکشند، تنها با این تفاوت که دیگر هیچ گاه به خانه باز نخواهند گشت.
مطالب مجله تصویری سلاح را در این لینک دنبال کنید.
تصاویر منتشر شده از نمایشگاه بالگرد چین نشان می دهد که این کشور موفق به ساخت یک بالگرد شبیه بشقاب پرنده تهاجمی شده است.
به گزارش ایرنا، روزنامه مردم ارگان حزب حاکم چین روز جمعه در گزارشی آورده است این بالگرد ماه جاری میلادی در نمایشگاه بالگردهای شهر تیان جین در شمال شرق شهر پکن پایتخت این کشور رونمایی شده است.
از این دستاورد جدید نظامی چین با عنوان بالگرد هجومی کوسه سفید (وایت شارک) پرقدرت یاد می شود که بر اساس این گزارش به طور آزمایشی در سال ۲۰۲۰ میلادی به پرواز درخواهد آمد.
گزارش حاکی است این بالگرد در مراحل آزمایشی قرار دارد و فعلا در خدمت ارتش قرار نخواهد گرفت اما ساخت آن یک دستاورد بزرگ و انقلابی در بالگردهای آینده محسوب می شود.
طول بالگرد ۷.۶ متر و پهنای آن دو متر و ۸۵ سانتیمتر است و به شکل دوار ساخته شده است و کابین خلبان در مرکز آن قرار دارد.
از تجهیزات محرکه ای برای بلند شدن بالگرد استفاده شده است که به آن امکان عمود پرواز می دهد و به دو موتور پرسرعت مجهز است که به آن سرعت بسیار بالایی می دهد و گنجایش دو خلبان دارد.
این بالگرد می تواند با حداکثر وزن ۶ هزار کیلوگرم پرواز کند و سرعت آن به ۶۵۰ کیلومتر در ساعت می رسد این بالگرد از جمله جنگ افزارهای کلیدی دیجیتالی نسل آینده به حساب می آید و در هر ثانیه می تواند ۱۶ و نیم متر اوج بگیرد.
تلویزیون چین پیش بینی کرده است این بالگرد بتواند در نمایشگاه هوایی جوهای در جنوب چین در نوامبر سال ۲۰۲۰ میلادی پرواز کند.
با این وصف هنوز نگرانی هایی از امنیت پروازی و باثبات بودن آن در آسمان وجود دارد.