واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

چرا باید از گوگل هراس داشت؟

چرا باید از گوگل هراس داشت؟ (از انسان شناسی و فرهنگ)

کریستین کردلان برگردان آریا نوری

google-puzzle.png

اخیراً در شهر سانفرانسیسکو، گروهی اقدام به تخریب اتوبوس‌های مخصوص شرکت گوگل کرده‌اند. ایشان چرخ‌های این اتوبوس‌ها را پنچر می‌کنند، مسیرهای آن‌ها را مسدود می‌کنند و ... ماشین‌های مخصوصی که شرکت گوگل به‌طور خاص برای جابه‌جایی کارکنان خود در سانفرانسیسکو استفاده می‌کند، به دشمن گروهی از مردم تبدیل‌شده چراکه نشان‌دهنده‌ی تسلط این ابر شرکت بر شهر هستند، شهری که مدت‌هاست اجاره‌بها در آن رشد چشمگیری داشته است.

در طول تنها ۱۵ سال، گوگل به قوی‌ترین شرکت جهان تبدیل‌شده و به‌تدریج تمامی صنعت‌های کلیدی قرن بیست و یکم را در دست خود می‌گیرد. در حال حاضر دلایل بسیاری را ذکر می‌کنند که به‌موجب آن‌ها باید از شرکت گوگل هراس داشت...

گوگل خود را یک قدرت متعالی می‌داند...

شرکت گوگل به دنبال تولید ابر انسان است و در این راستا سه بازار کلیدی را در دست خود گرفته است: در وهله‌ی اول جدال با مرگ (شاخه‌ی کالیکو[1]ی شرکت گوگل به‌تازگی اعلام کرده که تا سال ۲۰۱۵ میلادی متوسط طول عمر انسان را تا بیست سال افزایش خواهد داد)، در وهله‌ی دوم تولید و دست‌کاری DNA و درنهایت صنعت رباتیک (گوگل ۸ شرکت اصلی دنیا که در زمینه‌ی رباتیک فعالیت می‌کنند را خریداری کرده است).

همین حالا هم ماشین‌های هوشمند شرکت گوگل در خیابان‌های کالیفرنیا جولان می‌دهند. ری کورزوی[2]، سردمدار گذار از انسان باوری[3]، به‌تازگی به‌عنوان مدیر توسعه به شرکت گوگل پیوسته است. شرکت گوگل روزانه هزاران دلار صرف بخش توسعه‌ی خود می‌کند. لاری پیج[4]، رئیس این شرکت نیز به‌شدت به مکتب گذار از انسان باوری اعتقاد دارد. مسئولان گوگل دیگر به این مسئله که آیا تغییر در ساختار انسان ازنظر اخلاقی امری پذیرفته‌شدنی است یا خیر و یا اینکه تبدیل کردن انسان به موجوداتی شبه ربات در آینده موردقبول مردم است یا نه توجهی نشان نمی‌دهند.

 

گوگل می‌خواهد به‌جای مردم فکر کند...

شما از خواب بیدار شده‌اید، به تلفن هوشمند خود نگاه می‌کنید و از آن می‌پرسید: آیا باید الآن از تختم بیرون بیایم؟ تلفن نیز به شما پاسخ می‌دهد: خیر، شما می‌توانید ۱۵ دقیقه‌ی دیگر در تختتان بمانید، امروز در مسیر اداره ترافیک نیست! غروب موقع بازگشت به خانه، تلفن هوشمندتان به شما یادآوری می‌کند که باید سر راه پیتزا بخرید و درنهایت اگر کلید منزلتان را گم‌کرده باشید، آن را برای شما پیدا خواهد کرد. نسل جدید موتورهای جست‌وجو به‌زودی این امکان را پیدا خواهند کرد که به کاربر خود بگویند جه کاری را در چه زمانی باید انجام دهد، بدون آنکه نیازی باشد او به اینترنت متصل شود. گویا این موتورها فکر انسان را می‌خوانند!

گوگل مشتریان خود را به کالا تبدیل می‌کند...

قاعده‌ای کلی در دنیای فنّاوری می‌گوید: «اگر دیدید کالایی مجانی است، بدانید که کالا خود شما هستید!» شرکت گوگل با موتور جست‌وجوی معروف خود، در طی سال‌ها توانسته میلیون‌ها اطلاعات را در مورد هرکدام از ما ذخیره کند و بدون کوچک‌ترین احساس شرمی از آن استفاده می‌کند. هیچ‌کس جمله‌ی معروف اریک اشمیت[5]، یکی از موسسان شرکت گوگل را فراموش نمی‌کند: «اگر کاری هست که نمی‌خواهید دیگران از آن اطلاع پیدا کنند، بهتر است اصلاً آن را انجام ندهید.» در نظر اشمیت، تنها مجرمان هستند که به دنبال حفاظت از اطلاعات شخصی خود هستند! گوگل برخی از اطلاعاتی را که ذخیره می‌کند به فروش رسانده و بسیاری از آن‌ها نیز برای بهره‌وری در آینده ذخیره کرده و می‌کند.

گوگل برای کارکنان خود مسکن گروهی می‌سازد...

کارکنان شرکت گوگل در مراکز مختص به این شرکت کار می‌کنند. حتی تا به همین امروز هم کارکنان این شرکت آرایشگاه، بانک، جایگاه دوچرخه‌سواری و ... مخصوص به خود را دارند و پس از پایان ساعت کاری و در طول روز نیز در مراکز مخصوصی که توسط شرکت برای آن‌ها تعبیه‌شده زمان می‌گذرانند. مطابق پیش‌بینی‌ها، کلیه‌ی کارکنان این شرکت به‌زودی در کاشانه‌های مشترکی که در کنار محل کار ایشان ساخته خواهد شد و از بالاترین فناوری روز دنیا بهره می‌برد، مستقر خواهند شد.

گوگل خود را برتر از قانون فرض می‌کند...

مارگارت وستاژه،[6] کمیسر بخش رقابت اتحادیه‌ی اروپا به‌تازگی اعلام کرده که از شرکت گوگل به علت سو استفاده از جایگاه برتر خود شکایت خواهد کرد. در کنار تمامی فعالیت‌های این شرکت، گوگل به‌تازگی شروع به استفاده از سامانه‌ای کرده که به‌واسطه‌ی آن کاربر می‌تواند به مقایسه‌ی قیمت‌های مختلف توسط شرکت‌ها بپردازد، مسئله‌ای که برای بسیاری از شرکت‌های بزرگ و کوچک دردسرآفرین شده است.

گوگل نمی‌خواهد مالیات پرداخت کند...

گوگل هم درست مثل فیس‌بوک با توسل جستن به شیوه‌های خاصی تلاش می‌کند تا از پرداخت مالیات فرار کند، مسئله‌ای که غیراخلاقی به‌حساب می‌آید. متأسفانه کشورهای گوناگون هم به نظر نمی‌رسد که یارای مقابله با گوگل را داشته باشند و بعضاً ابراز ناتوانی می‌کنند! چه مسئله‌ای رخ خواهد داد اگر تمامی شرکت‌های دنیا بخواهند به این شیوه رفتار کنند؟

فناوری دنیا با سرعت بی‌نظیری جلو می‌رود. IBM پس از ۳۵ سال سلطنت بر بازار فناوری دنیا، جای خود را به شرکت مایکروسافت داد و حالا هم مایکروسافت جای خود را به گوگل داده است؛ اما آیا به‌راستی دیگرکسی یا شرکتی یارای برابری با گوگل را خواهد داشت؟ شرکتی که مسئولانش می‌خواهند در هرلحظه و در هر نقطه‌ای از دنیا حضورداشته باشند...

 

[1] Calico

[2] Ray Kurzweil

[3] Trasnshumanisme

[4] Larry Page

[5] Eric Schmidt

[6] Margareth Vestager

پرونده ی آریا نوری در انسان شناسی و فرهنگ: http://www.anthropology.ir/node/24940

۳ روش پیشنهادی وارن بافت برای بزرگ‌تر فکرکردن

۳ روش پیشنهادی وارن بافت برای بزرگ‌تر فکرکردن (از روزآفرین)

نسخه PDFنسخه PDF
3 روش پیشنهادی وارن بافت برای بزرگ‌تر فکرکردن

این مطلب مربوط به ماجرای کمک‌کردن وارن بافت مدیرعامل کمپانی Berkshire Hathaway به کارآفرینی است که توانست یک کسب و کار کوچک فروش لوازم‌جانبی موتورسیکلت را به شرکتی جهانی تبدیل کند.

کارآفرینانی که شانس شنیدن توصیه‌ها و نصایح وارن بافت درباره‌ی کسب و کار را داشته‌اند به‌خوبی می‌دانند که وقتی "پیشگوی اوماها" (لقبی که به‌دلیل پیش‌بینی‌های تجاری دقیق وارن بافت به او داده‌اند) صحبت می‌کند، باید به حرف‌های او دقت کرد؛ آدام خاویر یکی از این کارآفرینان است.

آدام خاویر، مدیرعامل و یکی‌ از بنیان‌گذاران شرکت ایمنی موتورسیکلت RoadLok است؛ کمپانی که محصول اصلی آن یک "سیستم ضدسرقت" است که چرخ‌ها را قفل می‌کند و دزدیدن موتور را برای سارقان دشوار می‌کند. این سیستم نسبت به دیگر سیستم‌های قفل چرخ، که اگر راننده فراموش کند آنها را غیرفعال کند حتی ممکن است باعث تصادف شوند، جایگزین مناسب‌تری است.

وقتی در سال ۲۰۰۵، خاویر در حال راه‌اندازی RoadLok بود، طرح کسب و کار خود را برای وارن بافت ارسال کرد. او امیدوار بود از وارن بافت، کارآفرین و مدیرعامل مشهور کمپانی Berkshire Hathaway، بازخوردی راجع به طرح کسب و کارش دریافت کند. حدود شش هفته بعد، وارن بافت طرح خاویر را به همراه توصیه‌هایی برای بهترشدن ایده و بزرگ‌تر فکرکردن او، با دست‌خط خودش برای او فرستاد. بافت پاسخ پیگیری تلفنی خاویر را نداده‌بود.

امروزه شرکت RoadLok، که در لس‌انجلس مستقر است، بیش از ۲۷،۰۰۰ واحد از محصول ثبت شده‌اش، با قیمتی بین ۲۴۰ تا ۳۰۰ دلار، را فروخته است. خاویر البته از اعلام درآمد سالانه‌ی کمپانی خود خودداری کرده‌است. شرکت او همچنین محصولاتش را به‌صورت جهانی و در نقاط مختلف دنیا توزیع می‌کند و با چندین کمپانی صاحب‌نام موتورسیکلت نیز قرارداد همکاری دارد.

این سه توصیه‌ی وارن بافت به موفقیت آدام خاویر و کمپانی RoadLok بسیار کمک کرد:

۱. تهدیدهای موجود را شناسایی کنید.

در طرح کسب و کاری که آدام خاویر برای وارن بافت فرستاده‌بود، نوشته‌بود که RoadLok در معرض هیچ تهدیدی نیست و علت آن ثبت تجاری محصول این کمپانی اعلام شده‌بود. حدس بزنید پاسخ وارن بافت چه بود؟

او نوشت: "هیچ سرمایه‌گذاری [با این طرح] موافقت نخواهدکرد". صرف اینکه شرکت شما ثبت تجاری دارد بدین معنی نیست که از سوی رقبا با چالش‌هایی مواجه نخواهیدشد؛ به‌خصوص وقتی کسب و کار شما به نقطه‌ای از رشد خود برسد که کارآفرینان دیگر آن حوزه شروع به دیدن شما بکنند. چه درسی از این بازخورد بافت می‌توان گرفت؟

به مشکلاتی فکر کنید که الان و در این لحظه با آن مواجه نیستید، ولی وقتی شروع به مقیاس‌دهی کسب و کارتان می‌کنید ممکن است با آن‌ها روبرو شوید.

۲. راهی برای کسب درآمد تکرارشونده پیدا کنید.

وقتی خاویر ایده و طرح کسب و کار شرکت خود را به وارن بافت ارائه کرد، مدل تجاری (مدل کسب و کار) او بدین‌شکل بود که مشتریان تنها یک‌بار برای محصول پرداخت می‌کردند. وارن بافت خاویر را تشویق کرد که به روش‌های مختلف و با بهره‌گیری از فرصت‌های بیمه و پیشنهادات دیگر از قبیل حق عضویت، وارد بازار بشود. اکنون کمپانی RoadLok علاوه بر محصول، بیمه‌ای ارائه می‌دهد که در صورت دزدیده شدن موتور علی‌رغم استفاده از RoadLok، تا ۵۵۰۰ دلار به مشتریان خسارت می‌دهد.

۳. شرکت خود را با یک نام‌تجاری بزرگ هم‌ردیف کنید.

وارن بافت بعد از خواندن طرح کسب و کار آدام خاویر به او توصیه کرد سراغ سازندگان اصلی قطعات برود تا شاید به‌دلیل اینکه قطعات تولیدی آن‌ها در محصولات Roadlok استفاده شده، قبول کنند و محصولات RoadLok را تحت نام و شهرت نام‌تجاری خودشان به‌فروش برسانند. در چند سال گذشته، RoadLok با نام‌های تجاری معروفی در صنعت موتورسیکلت‌سازی، مثل هارلی دیویدسون، کی‌تی‌ام و یاماها همراه شده است و با کمپانی دوکاتی (Ducati) نیز در حال مذاکره است. تمامی این شراکت‌های تجاری به کمپانی RoadLok کمک کرده است تا دامنه توزیع محصولات خود را وسیع‌تر کند.

وارن بافت علاوه بر کمک به خاویر در طرح کسب و کارش، او را به شرکت بیمه‌ی اتوموبیل GEICO معرفی کرد. این کمپانی بعداً در راستای یک طرح افزایش انگیزه با RoadLok شریک شد.

اگرچه آدام خاویر اعتراف می‌کند که در ماجرای دریافت‌کردن بازخورد وارن بافت، شانس نیز با او همراه بوده، ولی آقای بافت را هرگز تا به حال ملاقات نکرده‌است؛ خاویر می‌گوید برای موفقیت بلندمدت یک کارآفرین، نه شانس محض، که پافشاری و تلاش کلید موفقیت بلندمدت است.

آدام خاویر می‌گوید: "در کارآفرینی برای گرفتن یک جواب "آری" باید آمادگی شنیدن ۹۹ "نه" را داشته‌باشید."

منبع: Inc.‎ | ترجمه: روزآفرین

مرتبط:
 

چند نکته در طراحی وبسایت استارتاپ‌ها

۱۰ اشتباه مهلک در طراحی وبسایت استارتاپ‌ها (از روزآفرین)

نسخه PDFنسخه PDF
ده اشتباه مهلک در طراحی وبسایت استارتاپ‌ها

با توجه به این‌که یکی از مهم‌ترین (اگر نگوئیم مهم‌ترین!) ابزارهای فعالیت بنیان‌گذاران استارتاپ‌ها وب‌سایت کسب و کارشان است، موفقیت یا شکست آن‌ها با عملکرد وب‌سایتشان گره‌خورده است. سازندگان وب‌سایت‌ها در طراحی و توسعه‌ی آثار خود مرتکب گاف‌های زیادی می‌شوند؛ اما بیایید توجه‌مان را روی ۱۰ تا از مهلک‌ترین‌ اشتباه‌ها متمرکز کنیم! از این اشتباهات مهلک در طراحی وب‌سایت خود بپرهیزید؛ در این صورت وب‌سایت شما این شانس را دارد که از وب‌سایت رقبایتان به مراتب بهتر عمل کند:

۱. غیرفعال کردن دکمه‌ی بازگشت.
 طراحان بدجنس سال‌ها پیش یادگرفتند چگونه دکمه‌ی "بازگشت" (back) مرورگرها را دست‌کاری کنند تا هنگامی که کاربر برروی آن کلیک می‌کند به صفحه‌ای ناخواسته هدایت شود و یا با غیرفعال شدن دکمه "بازگشت" مرورگر ثابت بماند و زمان بیشتری در صفحه باقی بمانید (به‌منظور افزایش رتبه در موتورهای جستجو) یا پنجره‌ای جدید باز ‌شود و کل صفحه را بگیرد!

توصیه‌ی کارشناسان این است: هرگز این‌کار را نکنید! همه‌ی آن چیزی که به‌دست می‌آورید مخاطبانی به‌ستوه آمده هستند که دیگر به سایت شما بازنخواهند گشت.

۲. بازکردن پنجره‌ی جدید.
روزگاری استفاده از فریم‌های متعدد برای ارائه‌ی محتوا همراه با کلیک کردن کاربر در نقاط مختلف سایت یک چیز جدیدی در طراحی وب محسوب می‌شد. حالا این‌کار فقط مخاطبان را عصبی و رایانه یا گوشی همراه را کند و به‌طور کلی مخاطب را دچار یک تجربه‌ی پیچیده و نامطلوب می‌کند. البته که استفاده از این ابزار راحت است، اما از آن استفاده نکنید. با توجه به امکان بازکردن صفحه‌ی جدید در "تب"های مجزا در اکثر مرورگرها، انتخاب را به عهده‌ی کاربر بگذارید.

۳. کوتاهی در قراردادن شماره تلفن و آدرس در مکان‌هایی که به سادگی قابل دسترس باشند.
اگر هدفتان فروش است باید به بازدیدکننده‌ها راه‌های متعدد برای برقراری تماس را ارائه دهید. هوشمندانه‌ترین راه قراردادن پیوند "تماس با ما" است؛ شامل اطلاعات کامل آدرس پستی، تلفن، نمابر، آدرس شبکه‌های اجتماعی کسب و کار و البته ایمیل. این پیوند باید از تمامی صفحات وب‌سایت شما قابل دسترسی باشد. حتی اگر هیچ‌کس هیچ موقع با شما تماس نگیرد، صرف نمایش این اطلاعات به سایت شما مشروعیت و شفافیت دنیای واقعی اضافه می‌کند و خیال برخی از بازدیدکننده‌ها را راحت می‌کند.

۴. پیوندهای خراب.
 پیوندهای بد؛ هایپرلینک‌هایی که وقتی کلیک می‌شوند هیچ کاری نمی‌کنند یا به صفحات خطای ۴۰۴ می‌روند یکی دیگر از این اشتباهات مهلک است. سایت خود را به‌صورت هفتگی کنترل کنید تا مطمئن شوید همه‌ی پیوندها مطابق تنظیم پیشین کار می‌کنند. آدرس ایمیل "اینفو" یا یک پیوند "تماس با وب مستر" در پایین سایت خود قرار دهید تا کاربران بتوانند هر نوع خرابی پیوند یا اشتباهات دیگر موجود در سایت را به اطلاع برسانند و شما بتوانید فوراً آن خطاها را اصلاح کنید.

۵. سرورهای کند.
Load شدن کُند صفحات یک اشتباه مهلک و نابخشودنی برای تمامی وب‌سایت‌هاست؛ چیزی در مایه‌های دعوت به خروج و ترک آن وب‌سایت! منظور از "Load شدن کُند" چیست؟ یک تحقیق تازه ازAkamai Technologies ، که تحت نظارت Jupiter Research انجام گرفت، نشان داد که به‌طور متوسط خریداران آنلاین فقط چهار ثانیه برای Load شدن وب‌سایت پیش از ترک آن صبر می‌کنند. اگر سایت شما به‌طور قابل ملاحظه‌ای کندتر از این است به آن رژیم دهید! تصاویر یا فایل‌های فلش ممکن است خیلی بزرگ و حجیم باشند یا افزونه‌های خاص ممکن است سرعت را پایین آورده باشند.

۶. اطلاعات از رده خارج.
این مورد هم توجیه‌ناپذیر است! اما جالب است که بسیاری سایت‌ها هنوز محتوای قدیمی و از رده خارج دارند. برای کسب بهترین نتایج در موتورهای جستجو، سایت خود را تازه و به‌روز نگه‌دارید. از دست دادن اعتبار سایت نزد موتورهای جستجو هزینه‌ی سنگینی به بار می‌آورد. همچنین، مطمئن شوید محتوایی که ارائه می‌دهید دقیق است، و اگر حتی یک اشتباه پیدا کردید فوراً آن‌را تصحیح کنید.

۷. مسیریابی بد.
اینترنت به کاربران خود پویایی و توانایی حرکت سریع می‌دهد! اگر وب‌گردها نتوانند به سرعت متوجه شوند که الان باید به کدام سایت و صفحه بروند، خیلی راحت از وب‌سایت مذکور خارج و در وبسایت دیگری به جستجوی محتوای مورد نظر خود می‌گردند؛ وب‌سایت رقیب شما! دو تا سه صفحه عقب رفتن برای رسیدن به صفحه‌ی دیگری که کاربر چند دقیقه (ثانیه!) قبل در وب‌سایت شما دیده برای او کلافه‌کننده است و اتلاف وقت به شمار می‌رود. در هر صفحه باید نوار (یا ستون) مسیریابی باشد که بازدیدکنندگان را به جاهای دیگر وب‌سایت راهنمایی کند. نوار را در بالای صفحه یا در اطراف قراردهید تا همیشه و صرف نظر از کیفیت نمایش صفحه قابل دید باشد. یک نقشه‌ی سایت که به‌راحتی قابل دسترسی باشد هم به نوار مسیر یابی اصلی، یا بالا/پایین صفحه اضافه کنید تا تصویری در مقابل چشم بازدیدکنندگان از هر صفحه‌ فراهم باشد.

۸. سبک فونت و رنگ زیادی.
صفحات باید تصویری یگانه و بدون تناقض ارائه دهند، اما توسعه‌دهندگان تازه کار، که با صدها فونت و ده‌ها رنگ در سرانگشتانشان از خود بی‌خود شده‌اند، دائم صفحات را تبدیل به آش‌ شله‌قلمکار می‌کنند. حداکثر دو یا سه فونت و رنگ در هر صفحه استفاده کنید. هدف این است که به بیننده از ثبات و استواری خود اعتماد دهید، نه این‌که آنها را از "هنرمند" بودن خود قانع کنید. هم‌چنین، به یاد داشته باشید که رنگ و فونت وب‌سایت شما باید در همه‌ی ابزارها، از رایانه‌شخصی گرفته تا تبلت و گوشی‌های همراه، خوب به نظر برسد.

۹. صفحات یتیم!
این را در خاطر داشته باشید: هر صفحه در سایت شما باید با پیوندی قابل مشاهده به صفحه‌ی اصلی وصل باشد. چرا؟ گاهی کاربرانURL  سایت شما را برای دوستانشان می‌فرستند و آنها ممکن است به سایت بیایند و اطلاعات بیشتری بخواهند. اما اگر صفحه‌ای که گرفته‌اند بن‌بست باشد، بی‌خیال می‌شوند و می‌روند. همیشه یک پیوند به "خانه" یا "صفحه اصلی" بالای هر صفحه بگذارید، و لوگوی سایت را با پیوندی به خانه متصل کنید؛ این کار مشکل را سریع‌تر حل می‌کند.

۱۰. کوتاهی در پیوند زدن به شبکه‌های اجتماعی.
بیشتر کسب و کارها صفحه‌ای اختصاصی در فیسبوک دارند، بعضی از پینترست با صفحاتی پر از عکس استفاده می‌کنند، درحالیکه عده‌ای دیگر اخبار آخرین فعالیتهایشان را روی توییتر پخش می‌کنند. نکته این است که شبکه‌های اجتماعی آمده‌اند که بمانند و کسب و کارها از حضور در آنها نفع می‌برند. فراموش کردن پیوند زدن به بستر رسانه‌ای شبکه اجتماعی اشتباه مهلکی است. مردم باید بتوانند به راحتی از یکی سراغ دیگری بروند. استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای بازاریابی کسب و کار خود و کشاندن مشتریان به سایت شما تنها در صورتی کار می‌کند که شما حرکت از یکی به دیگری را برای کاربران آسان کنید. اگر این‌کار به خوبی انجام شود می‌توانید ترافیک خیلی بیشتری به سایت خود بیاورید.  

 

منبع | ترجمه: روزآفرین


خطر نرم افزاری تسهیل کننده باجگیری هکری برای غیر متخصصین کامپیوتر!

کشف ابزاری که هر کاربر عادی را تبدیل به یک هکر میکند (از تابناک)

یک موسسه تحقیقاتی اخیرا در گزارشی به افشای کشف یک ابزار پرداخته است که به واسطه آن گفته میشود هر کاربری قادر خواهد بود به یک هکر تبدیل شود. این ابزار که یک برنامه تحت وب است از طریق یک عملیات ساده رایانه سایرین را در اختیار کاربر قرار میدهد.

به گزارش «تابناک» این ابزار که نام آن Tox است به کاربران اجازه میدهد تا بد افزار Ransomware مخصوص به خود را طراحی کنند و آن را به سیستم قربانیان خود ارسال کنند.

بد افزارهای ransomware یا باج گیر گونه از بد افزارها هستند که خود را در سیستم قربانی تکثیر میکنند و اقدام به رمز گذاری داده ها و اطلاعات کاربر بر روی سیستم میکنند و تا زمانی که کاربر اقدام مورد درخواست هکر را صورت ندهد – معمولا واریز مبلغی مشخص به حساب هکر – این داده ها و اطلاعات باز پس داده نمیشوند و از حالت رمز گذاری خارج نمیشوند.

به شکل عادی طراحی یک چنین بد افزاری نیازمند حد زیادی از دانش و اطلاعات برنامه نویسی است. از این جهت Tox را باید یک ابزار بسیار خطرناک قلمداد کرد زیرا با استفاده از واسط کاربری ساده خود به هر کاربری اجازه میدهد تا اقدام به ساخت ویروس و بد افزار Ransomware کند و آن را در سطحی وسیع منتشر سازد.

بعد از آنکه بد افزارهای طراحی شده با این ابزار در سطح سیستم قربانی دانلود شده و فعال میشوند از طریق یک دستورالعمل از کاربر درخواست میکنند تا مبلغ مورد نظر را به شکل پول های مجازی Bitcoin به حسابی مشخص پرداخت کنند که بعد از آن این مبلغ بین طراحان Tox و کاربر استفاده کننده از آن تقسیم میشود.

استفاده از Tox برای هر کاربری رایگان است اما 30 درصد درآمد های حاصل از استفاده از این ابزار برای طراحان Tox ذخیره سازی میشود!

کشف ابزاری که هر کاربری را تبدیل به یک هکر میکند

نشریه بیزینس اینسایدر در این خصوص از قول جیم والتر مدیر تحقیقات پیشرفته تهدیدات سایبری در شرکت اینتل – که برای اولین بار در مورد این ابزار در وبلاگ McAfee نوشته است – بیان کرده که این ابزار تنها از طریق Dark Web یا بخشهای نا مشخص و ثبت نشده از اینترنت قابل دسترسی است. به این معنی که کاربران باید با استفاده از ابزار معروف tor به این نرم افزار دسترسی پیدا کنند.

نرم افزارهایی که به آماتورها و کاربران عادی اجازه طراحی و تولید بد افزارها را میدهند البته جدید نبوده و پیش از این نیز شاهد حضور آنها بوده ایم. والتر توضیح داده است که در حال حاضر پلتفرم های فراوانی برای ایجاد بد افزار در سطح وب وجود دارد. آنچه Tox را از سایرین متمایز میسازد این است که به شکل کامل تحت وب عمل میکند و استفاده از آن نیاز به هیچ گونه اطلاعات تخصصی ندارد.

در واقع استفاده از Tox شامل سه مرحله ساده است:

وارد کردن مبلغ باج گیری، وارد کردن توضیحاتی که میخواهید به قربانی نمایش داده شود و وارد کردن یک Captcha و به همین سادگی فایل بد افزار برای انتشار در اختیار شما قرار خواهد گرفت و شما تبدیل به یک هکر خواهید شد.

محققان با آزمون این نرم افزار تمامی اطلاعات فوق را در خصوص آن تایید کرده اند و البته تایید کرده اند که بد افزارهای تولید شده توسط این نرم افزار فاقد هر گونه پیچیدگی و کارایی سایر نرم افزارها و بد افزارهای پیچیده است.

برای خواندن متن کامل گزارش به اینجا مراجعه کنید.

دانشمندان عصب‌شناسی در حال ساختن مغز مصنوعی در Nara Logics

artificial-intelligence2 - nara

دانشمندان عصب‌شناسی در حال ساختن مغز مصنوعی برای همه مردم هستند (از 1pezeshk)

فرض کنید به تازگی وارد شهری شدید و هنوز با تمام رستوران‌های خوب و غذاهایی مناسب ذائقه‌تان آشنایی ندارید. نه تنها رستوران‌ها، بلکه از دیگر مراکز تفریحی این شهر مانند سالن‌های سینما و شهربازی‌ها هم هیچ اطلاعاتی ندارید. آخر هفته است و به شدت نیاز دارید که بدون آزمون و خطا یا گشت‌وگذار زیاد در اینترنت به رستورانی دل‌انگیز پا بگذارید و از شام خوردن در آن‌جا نهایت لذت را ببرید. بعد، برای تکمیل آخر هفته‌تان دوست دارید به سینما بروید و دو ساعتی به پرده نمایش خیره شده و روحیه‌تان را عوض کنید. در واقع، به چیزی یا الگوریتیمی نیاز دارید که دقیقاً افکار و روحیه و انتخاب‌های شما را بشناسد و براساس آن‌ها بگوید به سراغ کدام رستوران و سالن سینما بروید چون بهترین غذای مورد علاقه شما و فیلمی که می‌تواند برایتان هیجان‌انگیز باشد، آن‌جا یافت می‌شود.

خبر خوب اینکه این راهنما یا الگوریتم به نام Nara Logics در حال ساخته شدن است. ناتان ویلسون، سازنده این الگوریتم که موسس و مدیر فناوری اطلاعات شرکتی به همین نام هم هست؛ دانشمند و محققی در حوزه عصب‌شناسی است که دکترای خود را در زمینه مغز و علوم شناختی (Cognitive Science) از دانشگاه MIT اخذ و سال‌ها است زندگی و شغل حرفه‌ای خود را روی مطالعه شبکه‌های عصبی – نرم‌افزاری مقلد ذهن انسان صرف کرده است و به طور خاص دنبال این موضوع است که مغز انسان چگونه فکر می‌کند و ارتباطات و انتخاب‌های هر فرد را تشکیل می‌دهد. Nara Logics یک پلتفرم مشابه مغز بوده که از پنج سال پیش در حال توسعه است و محصولی برای همه نوع افراد و افکاری محسوب می‌شود.

Nara Logics یک پلتفرم هوش مصنوعی مشابه مغز انسان است که به شرکت‌ها کمک می‌کند تا از اطلاعات مشتریان به طور معنادارتری استفاده کنند.

شرکت توسعه‌دهنده این پلتفرم در کمبریج ماساچوست واقع شده و در هیئت مدیره‌اش اساتید و دانشمندان عصب‌شناسی معروف و برجسته‌ای مانند سباستین سونگ از پرینستون، مرگانکا سور از MIT و امیلی هیسک از مرکز مغز و علوم هاروارد عضو هستند. بنابراین به نظر می‌رسد همه آن چیزی که علم عصب‌شناسی برای حرکت در دنیای فناوری نیاز دارد، در این شرکت جمع شده است. در حالی که شرکت‌های غول اینترنتی از گوگل و فیس‌بوک گرفته تا مایکروسافت و Baidu دارند روی هوش مصنوعی فعالیت می‌کنند و تیم‌های بسیار قدرتمندی روی اینترنت تشکیل داده‌اند تا بتوانند سرویس‌های هوشمند آنلاین ارائه دهند، ویلسون اعتقاد دارد در حال انجام دادن کار متفاوتی است و می‌خواهد به طور موازی یک ذهن مصنوعی براساس مشاهداتش در آزمایشگاه‌ها بسازد تا برای هر انسانی در امور روزانه‌اش و حتا کارهای معمولی درون خانه‌اش مناسب و قابل استفاده باشد. ویلسون اعتقاد دارد محصولات و خدمات هوش مصنوعی موجود در بازار با چیزی که واقعاً نیاز مردم است فاصله زیادی دارند و می‌گوید: « نارا یک هوش مصنوعی برای تمام مردم است.»

ویلسون تنها فردی نیست که به دنبال فراگیر کردن هوش مصنوعی است. می‌توان فهرست بلند بالایی از شرکت‌ها و دانشمندان تهیه کرد که چنین رویایی دارند و در صدد توسعه و گسترش مزایای هوش مصنوعی در یک سطح بسیار بالا به کل جهان هستند. اما معمولاً این تلاش‌ها در همان اوایل یا اواسط کار و هنگامی که ممکن است منجر به موفقیت‌هایی شود، در خدمت همان غول‌های اینترنتی قرار می‌گیرد و تغییر مسیر می‌دهد و قابل تصور است که به محصول یا سرویسی برای درآمدزایی و کسب‌وکار تبدیل می‌گردد.

 ظاهراً پروژه نارا راه متفاوتی را در پیش گرفته و مشاهداتش و اطلاعات آزمایشگاهی مورد نیازش را از روی سایتی به نام Nara.me استفاده می‌کند. هر فردی می‌تواند در این سایت ثبت‌نام کرده و به طور هوشمندانه‌ای پیشنهاداتی درباره فیلم‌ها، رستوران‌ها و هتل‌ها براساس انتخاب‌ها و ترجیح‌هایش دریافت کند. در واقع، این سایت که فعالیت‌اش را از سال ۲۰۱۲ آغاز کرده و در چندین مرحله برای ادامه کار و توسعه از سرمایه‌گذاری‌های کلانی بهره برده است، براساس علایق و افکار هر شخص، سعی می‌کند بهترین پیشنهادات و انتخاب‌ها را در اختیارش قرار دهد و با حدس زدن تجربیات لذت‌بخش هر شخص، با هوش مصنوعی زندگی بهتری بسازد. اعضای سایت می‌توانند علاقه‌مندی و خلق و خوی خود را به سایت بدهند تا انتخاب‌ها و پیشنهادها بهتر و هیجان‌انگیزتر باشد و براساس انگیزه‌هایی که دارند؛ پیش‌فرض‌ها را تغییر دهند. مثلاً به جای رفتن به سراغ غذاهای معمولی، یک غذای چینی پیشنهاد داده شود یا در یک مورد خاص یک فیلم کمدی که زیاد معروف نیست را ببینند. یکی از مزایای سیستم هوشمند سایت نارا این است که پس از چند بار مراجعه به آن و دریافت برخی اطلاعات شخصی، می‌تواند پیشنهاداتی برای هر شهر یا مکانی که هستید، از سان‌فرانسیسکو تا نیویورک و نقاط دیگر جهان ارائه بدهد. این سایت یک برنامه موبایل نیز ارائه داده است که براساس مکانی که در آن لحظه حضور دارید، نزدیک‌ترین رستوران‌ها یا هتل‌ها و غیره را به شما پیشنهاد می‌دهد. پروژه نارا از بانک اطلاعاتی بسیار عظیم افراد واقعی روی این سایت بهره گرفته و سعی کرده است براساس نیازمندی‌های واقعی و تجربی افراد مختلف توسعه پیدا کند. اما درصدد ارائه یک محصول برای جذب مخاطب و مشتری بیشتر نیست. ویلسون و تیم همکارانش دوست دارند هوش مصنوعی را بهبود دهند و به دنبال یک کسب‌وکار از این رهگذر نیستند. سایت نارا برای خودش مشتری‌های کافی دارد ولی پروژه نارا به دنبال حل مشکلاتی است که بسیار با ارزش‌تر هستند.

ویلسون و تیم همکارانش دوست دارند هوش مصنوعی را بهبود دهند و دنبال حل مشکلاتی‌اند که بسیار با ارزش‌تر از کسب‌وکار صرف هستند.

پروژه نارا راه‌کارهای مختلف ارائه شده توسط شرکت‌های معروف حوزه هوش مصنوعی را جمع‌آوری و سفارشی‌سازی کرده است. این استارت‌آپ فاش نکرده از کدام راهکارها برای توسعه و بهبود پلتفرم هوش مصنوعی خود استفاده می‌کند ولی جانا اگرز، مدیرعامل نارا می‌گوید اخیراً تفاهم‌نامه همکاری با یک بانک جهانی امضاء کرده‌اند تا از فناوری‌های خودشان برای ارائه سرویس‌های بهتر به مشتریان بانک استفاده کنند. مثلاً سیستم امتیازدهی مشتریان را مدیریت و اولویت‌های مشتریان را سازمان‌دهی کنند. همچنین مصوبات وامی بانک را براساس تاریخ‌های دقیق مالی و اسناد معاملات بانکی مشتریان برای جلوگیری از تقلب بررسی کنند. در فهرست مشتریان نارا، یک شرکت ارائه‌دهنده خدمات درمانی و بهداشتی نیز دیده می‌شود. باز هم در این پروژه سعی می‌کنند براساس تاریخچه معاینات و بیماری‌های مراجعه‌کنندگان، اطلاعاتی را در اختیار پزشکان قرار دهند تا بتوانند سریع‌تر بیماری‌ها را تشخیص و درمان کنند و روی شرایط بیمارها تسلط بیشتری داشته باشند. یکی دیگر از کاربردهای سیستم هوش مصنوعی نارا در شرکت‌های هواپیمایی است. این سیستم صندلی‌های خالی پروازها را به مسافرینی که تجربه پرواز خوبی با آن خطوط هوایی داشتند، با قیمت‌های ویژه پیشنهاد می‌دهد و به این وسیله سعی می‌کند سوددهی شرکت هواپیمایی افزایش یابد. در واقع، یک جور بازاریابی بسیار هوشمند و مبتنی بر تجربیات مثبت قبلی مسافران است.

ویلسون می‌گوید کلید اصلی موفقیت پلتفرم نارا، شخصی‌سازی است. این پلتفرم از یک سیستم تقاضایابی برای فهمیدن و درک مجموعه‌ای از اطلاعات راجع به افراد و مکان‌ها و ارتباط‌دهی آن‌ها به کسب‌وکارها و موضوع‌های خاص استفاده می‌کند. در گام بعدی، با ترسیم یک گراف دانش گسترده که وزن هر لینک براساس افراد و تمایل‌های شخصی محاسبه می‌شود، سعی می‌کند بهترین پیشنهاد و انتخاب را پیدا کند. ریچارد سوچر، محقق سابق پردازش زبان طبیعی دانشگاه استنفورد و مدیر فناوری استارت‌آپ هوش مصنوعی MetaMind درباره سیستم نارا می‌گوید تحقیقات نشان می‌دهد این رویکرد جدید هوش مصنوعی برای موتورهای پیشنهاددهنده به خوبی کار می‌کند. رویکردهای سنتی به طور معمول براساس احتمالات و تاریخچه حساب کاربری کاربران تصمیم‌گیری می‌کنند. مثلاً اگر سه مشتری محصول A را انتخاب کردند و دو نفر از این مشتری‌ها محصول B را انتخاب کردند؛ پس احتمالاً نفر سوم هم از محصول B خوشش خواهد آمد و انتخابش می‌کند. اما پلتفرم نارا سعی می‌کند نودهای قوی‌تری بسازد و خیلی ساده به اطلاعات بیشتری در بیرون از حساب کاربری افراد دسترسی پیدا کند.

ویلسون و تیم‌اش اعتقاد دارند هوش مصنوعی یک بازی اعداد نیست که هر شرکتی توانست زودتر حدس بزند، برنده است. آن‌ها اعتقاد دارند هوش مصنوعی بیشتر برای بهبود کیفیت افکار مردم و به کارگیری فناوری برای بهتر اندیشیدن است.

منبع