واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering
واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار»     (HT-CSURE)

واحد مشترک کمکی پژوهش و مهندسی «هوش یار-تواندار» (HT-CSURE)

Hooshyar-Tavandar Common Subsidiary Unit for Research & Engineering

یکی از پنج مشکل فناورانه بزرگ دنیا را حل کنید و میلیاردر شوید!

فناوری در خدمت ثروتمند شدن
یکی از پنج مشکل بزرگ دنیا را حل کنید و میلیاردر شوید!
اگر تصور می‌کنید زندگی افرادی همچون مارک زاکربرگ یا بیل گیتس شیرین و راحت است، کافی است تلاش کنید تا یکی از پنج مشکل رایجی که جهان امروز با آن روبرو است را حل کرده و به این شکل میلیاردر شوید.

برای آن‌‌که بتوانیم میلیاردر شویم به چه چیزی نیاز داریم؟

زمانی که این سوال مطرح می‌شود، همواره راهکارها و استراتژ‌هایی مطرح می‌شوند که مسیر موفقیت و شکست را به ما نشان می‌دهند. هر چند برنامه‌ریزی برای رسیدن به یک هدف مهم است، اما اولین گام مشخص کردن نقطه شروع است و این‌که در نظر دارید چه مشکلی را که مردم با آن روبرو هستند حل کنید. دنیای امروزی ما با مشکلات عدیده‌ای روبرو است. اما به نظر می‌رسد پنج مشکلی که در ادامه با آن‌ها آشنا خواهید شد، بیش از سایر موارد ذهن دانشمندان و پژوهشگران را به خود مشغول کرده است. یک اصل کلی در این ارتباط وجود دارد، همواره سعی کنید وقت خود را صرف مشکلاتی کنید که ذهن مهندسان را بیش از یک دهه است که به خود مشغول کرده است. در ادامه پنج مشکلی را برای شما تشریح خواهیم کرد که در انتظار یک راه‌حل کلیدی و جامع هستند.


انرژی بی‌سیم و انتقال انرژی بی‌سیم

بهتر است فکر خود را درگیر باتری‌ها و این‌که چه باتری‌هایی از کارایی بهتری برخوردار هستند، نکنید. دنیای آینده به دنبال اسمارت‌فون‌ها، تبلت‌ها و دیگر تجهیزات الکترونیکی است که قادر باشند از انرژی بی‌سیم استفاده کنند. سعی کنید به دنبال کشف این موضوع باشید که چگونه می‌توانید تلویزیون یا شبکه کابلی خود را به یک منبع انرژی متصل کنید. برای شروع کار به این موضوع توجه داشته باشید که این فناوری بر مبنای امواج میکروویو و لیزر کار می‌کند.


اینترنت از راه دور ویژه مناطق روستایی


اینترنت منطقه‌ای هنوز هم به عنوان یک مشکل شناخته می‌شود. ارائه اینترنت به مناطق روستایی و همچنین کشورهای در حال توسعه هنوز هم به عنوان یک مشکل اساسی شناخته می‌شود. اما حل این مشکل یک چالش بزرگ به شمار می‌رود. گوگل و فیسبوک در تلاش هستند تا رهبری بازار در ارتباط با حل این مشکل را بر عهده بگیرند. بالون‌های گوگل و پهباد خورشیدی فیسبوک از جمله راه‌حل‌هایی هستند که برای حل این مشکل پیشنهاد شده‌اند. اگر بتوانید یک رویکرد سریع‌تر و ارزان‌تر را نسبت به راه‌حل گوگل ارائه کنید، بدون شک به یک میلیاردر تبدیل خواهید شد.

سلول‌های خورشیدی ارزانقیمت و گسترش‌پذیر


امروزه پانل‌ها و سلولهای خورشیدی در جای جای این کره خاکی مورد استفاده قرار می‌گیرند. چندی پیش گوگل اعلام کرد که در نظر دارد از انرژی‌های پاک استفاده کند. در حالی که دنیای صنعت به دنبال آن است تا بهترین استفاده را از این پانل‌ها داشته باشد، اما در مقیاس محدودتر و خانگی این پانل‌ها را ممکن است عمدتا در محله‌های مجلل مشاهده کنید. هنوز هم نصب این پانل‌ها گران است. همین موضوع باعث شده است تا به کارگیری آن‌ها در مقیاس‌های جزیی‌تر امکان‌پذیر نباشد و در نتیجه طبقه متوسط و اقشار ضعیف جامعه قادر به استفاده از آن‌ها نباشند. طراحی سلول‌های خورشیدی ارزان قیمت و بسیار کارآمد باعث می‌شود تا شما نیروی شگفت‌انگیز برق را در دستان خود داشته باشید.

تهیه آب شیرین و مقرون به صرفه


خشکسالی و کمبود آب یک مشکل بزرگ است. این مشکل مختص یک کشور خاص نیست و بسیاری از کشورهای جهان درگیر این معضل هستند. اما اگر بتوانیم آب اقیانوس‌ها را به آب شیرین تبدیل کنید، آن‌گاه همانند یک دستگاه آب سردکن که در تابستان آب خنکی را در اختیار ما قرار می‌دهد، این توانایی را به دست خواهیم آورد تا مشکل بی آبی را در سراسر جهان حل کنیم . تاکنون، هیچ انسانی موفق نشده است دستگاهی را طراحی کند تا به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه آب شیرین را در اختیار ما قرار دهد. شما می‌توانید اولین نفر در جهان باشید که این مشکل را حل خواهد کرد. در نتیجه مشکل عدیده بسیاری از مردم سراسر جهان را حل خواهید کرد.


بهبود عمده پیش‌بینی وضع هوا


همان‌گونه که اطلاع دارید، پیش‌بینی اوضاع جوی به سختی امکان‌پذیر است. اما حوادث بزرگی شبیه به زلزله، طوفان و گردباد هر ساله میلیاردها دلار خسارت وارد می‌کنند. در حالی که امروزه حسگرهایی برای پیش‌بینی رانش زمین طراحی شده و مورد استفاده قرار می‌گیرند، اما طراحی و توسعه مدلی که بتواند این پیش‌بینی‌ها را بهتر انجام دهد، به شما اجازه می‌دهد، به بسیاری از مردم جهان کمک کنید و در مقابل میلیاردها دلار را برای خود پس‌انداز کنید.

مواردی که در این مقاله به آن‌ها اشاره کردیم جزء اولویت‌های اساسی زندگی امروز بشری به شمار می‌روند. حال آن‌که مسائل دیگری در ارتباط با هوش مصنوعی، دستیابی به منابعی که در کرات دیگر وجود دارند، طراحی کاوشگرهای فضایی پیشرفته و بهبود فرآیند تولید مواد غذایی نیز از دیگر مسائلی هستند که طراحی یک را‌ه‌حل ابداعی برای آن‌ها زمینه‌ساز ثروتمند شدن شما می‌شوند.

فرصت زیادی تا پایان آب در ایران وجود ندارد، احتمالا ۱۵سال

فرصت زیادی تا پایان آب در ایران وجود ندارد، احتمالا ۱۵سال
اگر وقت بخریم،‌ آینده برایمان تاریک نیست

فرصت زیادی تا پایان آب در ایران وجود ندارد، احتمالا ۱۵سال

پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: یک استاد دانشگاه تهران معتقد است: فرصت زیادی تا پایان منابع آبی در ایران وجود ندارد و اگر به برنامه‌ای که برای بحران آب ریخته شده به درستی عمل شود، ممکن است ۱۵ تا ۲۰ سال طول بکشد تا ایران بتواند بحران را از سر بگذراند.

ایران کشوری با اقلیم عمدتاً گرم و خشک است. رشد سریع جمعیت مهمترین عامل کاهش سرانه آب تجدیدشونده کشور در قرن گذشته بوده است. جمعیت ایران در طی این هشت دهه، از حدود 8 میلیون نفر در سال 1300 به 80 میلیون نفر در سال 95 رسیده است. بر این اساس میزان سرانه آب تجدیدپذیر سالانه کشور از میزان حدود13000 متر مکعب در سال 1300 به حدود 1400 متر مکعب در سال 1392 تقلیل یافته است. براساس گزارشی که بانک جهانی به تازگی منتشر کرده، ایران در ‌سال 2014، حدود‌ هزار و ۶۴۴ مترمکعب آب شیرین تجدیدپذیر برای هر نفر داشته است؛ این در حالی‌ است که در ‌سال 1962 این مقدار حدود ۵ برابر یعنی پنج‌هزار و  500 مترمکعب بوده است؛ یعنی در حدود نیم‌قرن، حدود 4‌هزار مترمکعب از آب‌های تجدیدپذیر ایران کم شده است. همه این آمارها و ارقام نشان می‌دهد که در صورت ادامه این روند، وضعیت در آینده به مراتب بدتر خواهد شد و بحران بی‌آبی در ایران روز به روز شدت خواهد گرفت.

علاوه بر اینها تحلیل‌های هواشناسی انجام شده از سال 1347 تا 1383 در ایران نشان می‌دهد که ایران 10 دوره خشکسالی را پشت سر گذاشته است. سه مرحله خشکسالی و کاهش بارندگی 26 درصد در بین سال‌های 63-1347، سه مرحله خشکسالی و کاهش بارندگی 44 درصد در بین سال‌های 72-1363، دو مرحله خشکسالی و کاهش بارندگی 17.5 درصد در بین سال‌های 76-1372، یک دوره خشکسالی با 34 درصد کاهش بارندگی نسبت به میانگین سی ساله در بین سال‌های 80-1377. ادامه خشکسالی در بعضی مناطق کشور نظیر مناطق جنوب و جنوب شرقی و تا حدودی جنوب غرب ایران در بین سال‌های 83-1380، ایران را به کشوری آسیب پذیر با منابع محدود آبی تبدیل کرده که حالا سوء مدیریت نیز بر مشکلات آبی در ایران افزوده است.

بحران بی‌آبی در ایران تا کنون 33‌هزار روستا را خالی از سکنه کرده و 25‌هزار روستا را با جمعیتی کمتر از 20 خانوار مواجه کرده است و باعث شده 10‌میلیون هکتار از زمین‌های کشاورزی کشور بلاتکلیف بمانند.

اما آیا بحران بی‌آبی حقیقت دارد؟ این واقعیت تا چه‌اندازه ترسناک است؟ چقدر آب برای ما باقی مانده و چقدر زمان که بتوانیم زنده بمانیم؟ محمد کارآموز، استاد برنامه‌ریزی و مدیریت منابع آب دانشگاه تهران در گفت‌و‌گو با خبرآنلاین به این سوالات پاسخ داده است.

مشروح کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

آیا ایران با بحران آبی روبه‌رو است؟

ما از نظر فیزیکی کمبود آب داریم ولی نمی‌توانیم از آن غافل شویم که سال‌ها کوتاهی در مسائل مدیریت آب به خصوص در 12 سال گذشته این بحران را شدیدتر کرده است. طرح بزرگی به نام احیا و مدیریت آبخوانها که امروز در حال اجرا است به این خاطر به وجود آمده که سال‌ها در این رابطه کوتاهی شده است. تغییرات اقلیمی وجود دارد که در همه کشورها در جهان با آن مواجه هستند. در چنین مواقعی شما می‌توانید به آبهای زیر زمینی اتکا داشته باشید اما ما این اتکا را نیز از دست ‌داده‌ایم چرا که آبهای زیر زمینی را نابود کرده‌ایم و اکنون نیز سعی می‌کنیم تا این آبها را احیا کنیم ولی ظرفیت‌های لازم را نداریم. جامعه دانشگاهی به صورت عملیاتی همراه بخش اجرایی نیستند. خیلی خوب است که ما برای هر آبخوان و حوزه‌ای دانشگاه داشته باشیم ولی چه بهتر است که این را از حرف به عمل تبدیل کنیم و به معنی واقعی کلمه ظرفیت سازی کنیم. بسیاری از دانشجویان دکترای من تا همین چند وقت پیش درس آب زیر زمینی نداشته‌اند. چرا که براساس آیین نامه‌های درسی دانشجویان، درسی تحت عنوان منابع آبی برای آنها تدوین نشده بود. در نتیجه واقعا نیاز به یک نگاه جدید به مدیریت آب وجود دارد.

کمبود آب وجود دارد و سال به سال تغییر می‌کند ولی باید این مسائل را از قبل نیز پیش بینی کرد و با یک مدیریت جامع باید نیازها را در بخش کشاورزی کاهش داد. در بخش شرب و صنعت نیازهایمان بسیار بالا نیست و در بخش کشاورزی با راندمان بسیار پایینی کار می‌کنیم. با این حال زنگ خطرها به صدا درآمده اما در مقابل آن عملیات و واکنش‌های ما بسیار کند است. باید آستین‌هایمان را بالا بزنیم و همه را درگیر آب و مدیریت آب کنیم.

ما حدود 8 هزار نفر متخصص آب را در طول 20 سال گذشته تربیت کرده‌ایم اما این 8 هزار نفر کجا هستند؟ چگونه می‌توان از این افراد استفاده کرد؟ هر کشتی به گل نشسته‌‌ای با این تعداد نیروی انسانی از گل بیرون خواهد آمد اما نیروهای ما کجا هستند؟ بهترین دانشجویان ما بیکارند چرا که سیستم‌ استفاده از ظرفیت‌ها را در ایران نداریم.

از چه زمانی بحران آب کلید خورد؟

بحران از اواخر سال‌های 70 شروع شد و دلیل آن این بود که توسعه بخش‌های کشاورزی، صنعتی و شهری بدون برنامه ریزی‌های لازم شدت پیدا کرد. همزمان ما با دو سیکل کم آبی در کشور مواجه شدیم از طرفی مسائلی نیز باعث شده که ما نتوانیم از برخی آبها استفاده کنیم. این مسئله در 17 یا 18 سال گذشته تکرار شده و بخصوص به خاطر صدماتی که به آب‌های زیر زمینی وارد شده نمی‌تواند پشتوانه خوبی را که ما برای تامین آب در سال‌های کم آبی داریم، جبران کند و سیاست هایی که در دولت‌های قبلی درباره آب‌های زیرزمینی بوده خیلی از دشت‌های ایران را ممنوعه کرده و ما نمی‌توانیم از آنها استفاده کنیم.

قبل از نیمه دهه 70 ما با مشکلات آبی رو‌به‌رو بودیم اما مشکلاتمان طیف دیگری داشت و نیازهایمان به آب کمتر بود و این مسائل ترکیبی از ضعف مدیریت و وقایعی است که ما باید خود را آماده کنیم تا با آن مواجه شویم.

شما گفتید که کشاورزی راندمان زیاد ندارد. آب در ایران در کدام بخش  شرب، کشاورزی یا صنعت به بحران روبه‌رو است؟ آیا بحران آب عمومیت دارد یا فقط خاص کشاورزان یا صنعتگران است؟

شما نمی‌توانید بحران آب کشاورزان را از بقیه کشور جدا کنید. در شهرهای بزرگ برای تامین آب شرب مشکل داریم. اما اگر بخواهیم به مشکل بی‌آبی کلان و کلی نگاه کنیم، مشکل اصلی در کشاورزی است. چون مصرف کننده اصلی آب است. ما اگر بتوانیم 30 درصد مصرف آب را در بخش کشاورزی کاهش دهیم قطعا مشکلاتمان کمتر و کمتر خواهد شد. در بسیاری از مناطق کشور مصرف آب شرب و صنعت حدود 6 درصد است و 90 درصد آب در بخش کشاورزی استفاده می‌شود. ما هنوز از روش‌های قدیمی استفاده می‌کنیم. روش‌های جدیدی نیز که استفاده می‌کنیم براساس برنامه نیستند در نتیجه بسیاری از زمین‌هایمان بایر شده است. به همین خاطر است که در همه مسائل باید برخورد جامعی داشت.

آیا بحران آب عمومیت دارد؟ چقدر این واقعیت هولناک است؟

خبر خوب این است که به دلیل تغییرات اقلیم ما می‌توانیم انتظار داشته باشیم که سال‌های پر آب‌تری را در پیش رو داشته باشیم. اگر ما وارد سیکل سال‌های پرآب شویم و بعد بتوانیم وقت برای خودمان بخریم و آبخوان‌هایمان را بیشتر احیا کنیم قطعا آینده برایمان تاریک و مبهم نخواهد بود. همه این‌ها امکان پذیر خواهد بود در شرایطی که مردم و کشاورزان و صاحبان صنایع بخشی از سیستم تصمیم گیری شوند. با ایجاد سازگاری ما در همه زمینه‌های مرتبط با آب فعال شویم. فراموش نکنید که ما در برابر پرآبی نیز آسیب پذیر هستیم. بسیاری از شهرهای بزرگ ما نسبت به سیل آسیب پذیر هستند و ما آمادگی لازم را نداریم و فکر می‌کنیم اگر بارندگی زیاد باشد مشکلی نخواهد بود. دوره پرآبی می‌تواند خیلی از مناطق کشور را فلج کند. کما اینکه امسال دیدید که سیل‌ها چه تلفاتی مالی و جانی را در برخی از مناطق کشور در پی داشتند.


چقدر وقت داریم که منابع آبی را ترمیم کنیم؟ با توجه به اینکه برای احیای آب‌های زیر زمینی سال‌ها زمان لازم است، چقدر فرصت داریم تا کاری کنیم؟ عاقبت برای بحران آب چه باید کرد؟

فرصت زیادی نداریم. اگر به برنامه‌ای که برای بحران آب ریخته شده به درستی عمل شود، ممکن است 15 تا 20 سال طول بکشد تا بتوانیم بحران را از سر بگذرانیم. ولی در همین زمینه نیز با وجود اینکه طرح بزرگ احیای آبخانه‌ها را داریم ولی به باور من ما از تمام ظرفیت‌های خود برای پیدا کردن بهترین راه حل برای کاهش تنش‌هایی که در جامعه با نبود آب ایجاد می‌شود، استفاده نمی‌کنیم. وقتی که شما چاه‌هایی را می‌بندید واکنش‌هایی را به دنبال خواهد داشت که نیازمند برخوردی است که در درازمدت کشاورزان و مردم را با خود همراه کند. ما 2 سال است که با وزارت نیرو در تلاش هستیم تا دانشگاه تهران را درگیر کنیم تا این دانشگاه بتواند نقش راهبردی در بحران آب داشته باشد اما هر چه بیشتر سعی کردیم کمتر به نتیجه رسیدیم. با این وجود که مسئولان به این باور هستند که نیاز به متخصصین در زمینه بحران آب و تبعات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد، اما این باور محقق نمی‌شود.

پروژه‌های انتقال آب روش خوبی برای درمان درد بی آبی در ایران است، به خصوص اینکه تنها پیامدهای انتقال آب در ایران پیامدهای توسعه پایدار بوده است؟

اگر به صورت کلی بخواهیم درباره پروژه انتقال آب بحث کنیم باید بگوییم که آب یک کالای اقتصادی است. اگر جایی آب زیادی داشته باشد می‌توان به طریق مطلوبی در جای دیگر استفاده کرد به شرط اینکه بهای آن را بپردازید. به هر حال پروژه انتقال آب باید باعث رونق اقتصادی در جایی باشد که آن آب به آنجا منتقل می شود یعنی هم مبدا و هم مقصد باید از این آب استفاده لازم را ببرند که هر دو احساس کنند در این بازی برنده‌اند. اما بسیاری از تصمیمات در زمینه انتقال آب براساس مسائل سیاسی اتخاذ شده که سبب ایجاد مقاومت مردم محلی شده است. انتقال آب را به طور کلی نمی‌توان رد یا تایید کرد اما تصور من این است که پروژه‌های انتقال آب در ایران خارج از اصول بوده است.

تا چه اندازه مسئولان، امروز به این نتیجه رسیده‌اند که در رابطه با تصمیماتی که در رابطه با انتقال آب گرفته‌اند بازنگری کنند و انتقادات را بپزیرند ؟

ما مدیران خوبی داریم حداقل از نظر حسن نیت اما مشکل اصلی که ما با مدیران لایه‌های میانی است. مدیران لایه‌های میانی قدرت لازم برای سازندگی را ندارند ولی قدرت لازم برای خراب کردن کارها را دارند. وقتی وزیر یا معاونش دستوری را از روی حسن نیت می‌دهد این دستور در لایه‌های پایین‌تر و لایه‌های میانی دیگر، اثر بخشی لازم را ندارد. یکی از مشکلاتی که امروز جامعه دانشگاهی در خصوص آب با آن مواجه است، این است که جامعه دانشگاهی باید با مدیران میانی یا لایه‌های میانی مدیریت برخورد داشته باشند که متاسفانه‌ آنها قدرت اجرایی انجام کارها را ندارند.

منبع: خبر آنلاین

فرونشست و فروچاله‌ها: زلزله خاموش در کمین شهروندان

زلزله خاموش در کمین شهروندان

بررسی دلایل گسترش فرونشست و فروچاله‌ها:

زلزله خاموش در کمین شهروندان

پایگاه خبری تحلیلی آب ایران:

سیل، زلزله، توفان، بهمن و خشکسالی… فهرست مخاطرات طبیعی، فهرست بلندبالایی است؛ فهرستی هراس‌آور و هشداردهنده که از وقوع بحران‌هایی بزرگ خبر می‌دهد! از لحظه‌ای که مرگ روی سر جمعیت زیادی آوار می‌شود. سهم کشور ما از این فهرست، سهم کمی نیست و طبق آمارهای موجود، ایران با 32 مخاطره طبیعی در ردیف پرمخاطره‌ترین کشورها قرار گرفته است؛ بلایایی طبیعی که کسی از زمان وقوع‌شان خبر ندارد.

این اما همه ماجرا نیست. اگر در ماه‌های گذشته، خبرهای داغ رسانه‌های نوشتاری و دیجیتال را دنبال کرده باشید، حتما از فرونشست‌های متعدد زمین در گوشه گوشه کشور خبر دار شده‌اید؛ فرونشست‌هایی 3 تا 36 سانتی‌متری که وقتی در کنار فروچاله‌های چندمتری اخیر پایتخت قرار می‌گیرند، هراس جدیدی به دل شهروندان می‌اندازند. هراس از وقتی که زمین زیر پای آدم‌های از همه جا بی‌خبر، دهان باز کند و هرچیزی را که آن بالاست، ببلعد. خمیازه‌هایی ناگهانی که خیلی‌ها را نگران کرده و این اتفاق را در زمره مخاطرات جدید و بحران‌زای کشور ما قرار داده است؛ بهانه‌ای که باعث می‌شود با کارشناسان و مسئولان مختلف صحبت کنیم و از دلایل تکرار این حادثه در کشور بگوییم؛ اتفاقی که به زلزله خاموش تعبیر می‌شود و به گفته بسیاری از کارشناسان، خسارت‌های ناشی از زلزله را دوچندان می‌کند.


متهم ردیف اول؛ برداشت آب‌های زیرزمینی

برداشت بیش از اندازه آب‌های زیرزمینی؛ اگر برای فرونشست‌های سریالی زمین در نقاط مختلف کشور دنبال مقصرمی گردید، روی این عامل بیشتر از بقیه عوامل فکر کنید. این اعتقاد مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین‌شناسی، زیست‌محیطی و مهندسی سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور است؛ مسئولی که انگشت اتهامش را به سمت برداشت بیش از اندازه آب‌های زیر زمینی گرفته و معتقد است، مهم‌ترین عامل بروز این پدیده در همه استان‌های کشور همین موضوع است.

امیر شمشکی البته حرف‌های جالب‌تری هم دارد. او از توافقی بین سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی وقت و سازمان زمین‌‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور در سال 84 خبر می‌دهد. طبق این توافق باید طی دوره‌هایی پنج‌ساله، ابعاد مختلف فرونشست در هر کدام از استان‌های کشور مطالعه و بررسی می‌شد؛ مطالعه‌ای که در حال حاضر هم استان‌های تهران، کرمان، فارس، همدان و خراسان رضوی در حال انجام است.

نتایج این مطالعه وقتی اهمیت پیدا می‌کند که بدانیم براساس آمارها در دشت‌های بحرانی کشور سالانه به‌طور متوسط 15 سانتی‌متر فرونشست وجود دارد که در برخی دشت‌ها، میزان آن به 20 تا 35 و در برخی نقاط دیگر تا 50 سانتی‌متر نیز می‌رسد؛ پدیده‌ای که شیوعش با توجه به بافت و جنس خاک متفاوت است.

پیامدهای شیوع این پدیده اما دوست‌داشتنی نیست. شمشکی همین جا به بایر ماندن و غیرقابل استفاده شدن زمین‌های بسیاری در گوشه و کنار کشور اشاره می‌کند؛ اتفاقی که زیان‌های زیادی به دنبال دارد. آسیب به خطوط نفت، گاز و ریل کشور، تبعات منفی دیگری است که شمشکی به آن اشاره می‌کند؛ حادثه‌هایی که با گذشت زمان هرکدام به تنهایی می‌توانند بحرانی بزرگ و حادثه‌ای تلخ در ابعاد وسیع به وجود بیاورند؛ اتفاقی که پیشگیری از آن احتیاج به همکاری همه‌جانبه نهادهای مختلف دارد. مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین‌‌شناسی با اشاره به همین موضوع می‌گوید: در این زمینه، همه دستگاه‌هایی که در ارتباط با پدیده فرونشست فعالیت می‌کنند، با اشتراک اطلاعاتشان در سازمان زمین‌‌شناسی، امکان فعالیت‌های میدانی مناسب‌تری را برای محققان این مرکز پدید می‌آورند.

همیشه پای یک عامل انسانی در میان است

فرونشست چیست؟ برای این سوال دوکلمه‌ای، جواب مفصلی وجود دارد. در تعریف یونسکو، فرونشست عبارت است از فرو ریزش یا نشست سطح زمین؛ اتفاقی که به علت‌های مختلف و در مقیاس‌های گوناگون رخ می‌دهد. به‌طور معمول این اصطلاح به حرکت قائم رو به پایین سطح زمین گفته می‌شود.

به عبارت دیگر فرونشست پدیده‌ای است با عوامل فراوان، ‌ازجمله عملیات انسانی مانند معدنکاری یا برداشت آب‌های زیرزمینی و نفت، آب شدن یخ‌ها، حرکت آرام زمین و خروج گدازه. این پدیده طبیعی اما با فروچاله‌هایی که هرچند وقت یکبار در سطح شهرها ایجاد می‌شوند، متفاوت است. محمدجواد بلورچی، سخنگوی سازمان زمین‌‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور با تاکید بر این موضوع می‌گوید: حوادثی که در ماه‌های اخیر و در نقاط مختلف پایتخت رخ داد که شهرداری در این مناطق مشغول احداث تونل مترو بود، فرونشست نیست و فروچاله یا فرو ریزش شناخته می‌شود. فروچاله‌ها اما از دیدگاه علم زمین‌‌شناسی، ایجاد فرورفتگی در سطح زمین است، فرورفتگی‌هایی در اشکال بیضی و کروی با دیواره‌هایی با شیب تند در ابعاد سه تا 10 متر.

بلورچی با اشاره به این موضوع می‌گوید: عامل اصلی‌ای که باعث ایجاد فروچاله‌ها می‌شود، به وجود آمدن حفره‌های عمیق در زیر‌زمین است و از آنجا که در بیشتر موارد عامل انسانی باعث به وجود آمدن این حفره‌ها می‌شود، باید نهاد‌های مختلف در نظر داشته باشند که با دستکاری انسانی، این حفره‌ها را در زیر‌ زمین ایجاد نکنند.

تشدید خسارات زلزله با شیوع پدیده فرونشست

برای همه آنهایی که از زلزله و تکان‌های شدید زمین و ویرانی ساختمان‌ها می‌ترسند، فرونشست می‌تواند یک هشدار باشد؛ پدیده‌ای که باعث تشدید خسارت‌های احتمالی ناشی از زلزله می‌شود؛ این ارتباط را رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، بین این دو پدیده طبیعی برقرار می‌کند. اسماعیل نجار با اشاره به کاهش سطح آب‌های زیرزمینی و شیوع پدیده فرونشست در بخش‌هایی از کشور مخصوصا پایتخت می‌گوید: در سال‌های اخیر، تغییر اقلیم و کاهش بارندگی در سطح کلان و جهانی، همچنین نیاز به آب و منابع آبی در داخل شهر باعث شد میزان برداشت از سفره‌های زیرزمینی بیش‌از حد مجاز انجام شود.

رئیس سازمان مدیریت بحران کشور با اشاره به دو عامل تمرکز جمعیت و بافت شهری آثار و پیامد‌های فرونشست را در شهر تهران بیش از بقیه نقاط کشور می‌داند و می‌گوید: ما نشانه‌های فرونشست زمین را در نقاط مختلف کشور می‌بینیم، اما این پدیده طبیعی بیشتر در مناطق بیابانی و دشتی رخ می‌دهد که خالی از سکنه هستند و به همین علت چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد، درحالی که در تهران به دلیل تمرکز جمعیت زیادی که وجود دارد، می‌تواند شدیدا آسیب‌زا باشد. جمعیت بیش از 10 میلیون نفری تهران، موضوعی است که مورد توجه نجار قرار می‌گیرد؛ جمعیتی که نجات‌شان در مواقع بحرانی مانند زلزله کار سختی است. به همین دلیل می‌گوید: متاسفانه وضعیت ساخت و ساز بناها، خیابان‌ها، راه‌ها و حتی مکان گزینی برای ساخت و ساز بناهای مختلف در تهران در شرایط مناسبی قرار ندارد. در نتیجه با تشدید فرونشست زمین، خطرات بیشتری جان و مال مردم را تهدید می‌کند.

خسارات ویرانگر و جبران‌ناپذیر فرونشست

ردپای فرونشست را در نقاط مختلف کشور می‌توان دید؛ ردپایی که بیشتر از همه خودش را در دشت‌های اصفهان، قزوین، تبریز، رفسنجان، ورامین، کرج، شهریار و تهران نشان می‌دهد تا جایی که گزارش‌های رسمی سازمان زمین‌‌شناسی از فرونشست 36 سانتی‌متری برخی مناطق در طول یک سال خبر می‌دهند و از پدیده‌ای حکایت می‌کنند که می‌تواند هزینه‌های زیادی به بار بیاورد؛ موضوعی که مورد توجه مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن وزارت راه و شهرسازی هم قرار گرفته است، تا جایی که علی بیت‌اللهی آن را مساله‌ای ملی عنوان می‌کند و می‌گوید: نباید از مساله فرونشست زمین با بی‌اعتنایی گذر کنیم.

به گفته این کارشناس، فرونشست زمین در بیشتر دشت‌های کشور در حال رخ دادن است، اما آنچه باعث شده اخبارش در تهران رسانه‌ای‌تر شود، خسارت‌هایی است که به بار آورده است؛ خسارت‌هایی که آسیب‌های زیادی را به زیرساخت‌های آب، برق و گاز شهری زده‌اند. بیت‌اللهی با اشاره به همین موضوع می‌گوید: زیرساخت‌های شهری در پایتخت یعنی آب، برق و گاز در برابر فرونشست زمین آسیب‌پذیر هستند و اگر این پدیده در مناطقی رخ بدهد که شریان‌های اصلی آب و گاز از آنها عبور می‌کنند، خسارات زیادی برجا خواهند گذاشت.

خساراتی که مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان وزارت راه از آن نام می‌برد، تنها خسارات مادی نیست. به این فهرست می‌توان خسارات جانی زیادی را هم اضافه کرد؛ همان موضوعی که باعث نگرانی کارشناسان شده است. همین‌جاست که بیت‌اللهی از آسیب‌پذیر‌بودن خیابان‌ها، جاده‌ها، بناها و حتی خطوط مترو براثر فرونشست زمین خبر می‌دهد و می‌گوید: باید تا جایی که امکان دارد به ایمن‌سازی شریان‌های اصلی گاز، برق و آب بپردازیم که البته این موضوع، هزینه زیادی به دنبال دارد. ایمن‌سازی این شریان‌های اصلی، وقتی اهمیت پیدا می‌کند که مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات ساختمان وزارت راه به فرسودگی شبکه انتقال آب اشاره می‌کند؛ مشکلی که تشدید‌کننده پدیده فرونشست است.

آسیب‌های فرونشست به همین‌جا خلاصه نمی‌شود. بیت‌اللهی نقش فرونشست زمین در آسیب‌زدن به شبکه ریلی کشور را کم تاثیر نمی‌داند و به همین دلیل می‌گوید: سامانه حمل و نقلی پایتخت، سامانه کوچکی نیست. چند مسیر اصلی مانند مسیر راه آهن تهران ـ اهواز، تهران ـ مشهد، تهران ـ جنوب و تهران ـ تبریز در این محدوده گسترده شده که با استمرار روند فرونشست‌ها به آنها آسیب وارد می‌شود. اما چه عاملی باعث تسریع روند فرونشست در پایتخت شده است؟ این سوال را اگر از بیت‌اللهی بپرسید، او در جواب می‌گوید: خشکسالی ناشی از کاهش حجم بارش، میزان برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی دشت تهران را افزایش داده و همین مساله در درازمدت، فرونشست زمین در پایتخت و اطراف آن را تشدید کرده است؛ پدیده‌ای که خطری فراتر از زلزله دارد.

مدیر بخش زلزله‌‌شناسی و خطرپذیری به فروچاله‌های ایجاد شده در سطح شهر تهران اشاره می‌کند و می‌گوید: در برخی نقاط تهران، نشست زمین به شکل فروچاله قابل مشاهده است؛ فروچاله‌هایی که دهان باز کردن ناگهانی‌شان، دل خیلی‌ها را به لرزه انداخته است.

منبع: روزنامه جام جم


افزایش مهاجرت معکوس از شهر به روستا در ایران

به دنبال کاهش کیفیت زندگی شهری در ایران مهاجرت از شهر به روستا ۱۵ درصد کل مهاجرت‌های کشور را در بر گرفته و این در حالی است که مهاجرت از روستا به شهر ۱۳ درصد اعلام شده است.

به گزارش ایسنا، رشد فزاینده‌ زندگی شهری در ایران طی ۵۵ سال اخیر به گونه‌ای بوده که جمعیت شهری از ۳۴ درصد در سال ۱۹۶۰ به به ۷۳ درصد در حال حاضر رسیده است؛ این در حالی است که آمار جهانی از ۳۴ به ۵۴ درصد تغییر کرده و نشان می‌دهد جمعیت شهرنشین ایران بسیار بیشتر از میانگین جهانی است. 

پیامد این تحول، زیست پذیری پایین و نزول کیفیت زندگی در شهرها است که به دو چالش مهم نظام توسعه شهری ایران تبدیل شده است. بنا به گفته‌ی معاون وزیر راه و شهرسازی، این چالش‌ها در حوزه شهرسازی باعث ایجاد مشکلاتی همچون فقر شهری و قطبی شدن، گسترش آسیب‌های اجتماعی، بحران زیست محیطی، ایمنی و تاب‌آوری پایین شهرها در برابر بلایا، ناکارآمدی نظام جابه‌جایی و حمل‌و نقل و بحران هویت و بی‌توجهی به ارزش‌ها شده و در حوزه معماری نیز تبعاتی مانند کالایی شدن، بحران هویت و ضعف نظام آموزش معماری و  مهندسی ساختمان را همراه خواهد داشت.

یک اقتصاددان با بیان اینکه این ۳.۹ درصد جمعیت شهری در کشور ایران به صورت برابر در تمام شهرها رخ نداده است، عنوان کرد: بیشتر این اعداد و ارقام مرتبط با شهرهای بزرگ و کلانشهرها هستند همچنانکه میانگین رشد جمعیت شهرنشینی شهر تهران در این ۵۵ سال چهار درصد بوده است، اما این آمار نباید ما را فریب دهد چرا که در سال‌های گذشته با تعریف‌های خاص و سرریز کردن جمعیت اضافی در شهرک‌های اقماری این عدد را کوچک کرده‌ایم درحالی‌که بسیاری از شهرهای اطراف تهران تنها خوابگاه هستند و جمعیت روز و شب تهران کاملا متفاوت است. بنابراین نرخ چهار درصد که برای تهران در نظر گرفته‌اند نرخ قابل قبولی نیست و برای رسیدن به عدد واقعی محدوده شهری تهران را باید بازتعریف کرد.

ناصرذاکری به رشد جمعیت و شرایط کنونی شهر کرج اشاره و تصریح کرد: شهر کرج به عنوان شهری که به نوعی بلاگردان تهران بوده و بسیاری از مهاجران تهران را در خود جای داده است شناخته می‌شود. به آمار به دست آمده از این شهر نیز نمی‌توان اطمینان کرد اما همچنان عدد به دست آمده بسیار بالا است از سال ۱۳۳۵ تا به امروز سالانه ۸.۶ درصد رشد جمعیت داشته است. درست است که ما در مسئله مهاجرت به کلانشهر با مشکلات زیادی مواجه هستیم اما قسمتی از رشد شهری می تواند حاصل وقایع سالم باشد. به عنوان مثال؛ در روستا تکنولوژی و ماشین آلات جایگزین نیروی انسانی می شود و گروهی از روستاییان به شهرهای کوچک می آیند چراکه برای آن‌ها موقعیت شغلی مولدی ایجاد شده است. بنابراین درصدی از رشد جمعیت شهری را میتوان مثبت تلقی کرد و رشد جمعیت سالم دانست، کما اینکه در کشور آمریکا که کشوری مرفه است نیز شاهد وجود رشد جمعیت شهرنشین هستیم. اما در آمریکا این رشد همراه با افزایش رفاه و موقعیت شغلی بوده بنابراین در این کشور بحرانی ایجاد نشده است، اما بخش دیگری این افزایش نرخ مرتبط با مخرب است.

وی در ادامه افزود: از کل جمعیت آمریکا ۷.۵ درصد، در آلمان ۱۲.۵ درصد، در ایتالیا ۱۳ درصد، در لهستان ۱۴.۵ درصد و در ایران ۲۵ درصد مردم ساکن هشت شهربزرگ کشور هستند، بنابراین از هر چهار ایرانی یک نفر در این هشت کلانشهر زندگی می‌کنند. به این ترتیب در طول همه این سال‌ها با یک نوع محدودیت در عرضه زمین شهری مواجه بوده‌ایم و قرار بود پایه‌ای برای سکونت و ارائه خدمات باشد چراکه وضعیت زمین شهری می‌تواند شاخصی برای مدیریت شهری و وضعیت رفاه را باشد. حقیقت این است که خاک‌های حاصل‌خیز ما محدود هستند شهرهای ما از ابتدا برای روی بهترین و حاصل خیزترین خاک‌ها بنا شده‌اند، چون روستاها در ابتدا به دلیل حاصل خیزی زمین اطراف خاک حاصل خیز جمع شده‌اند و بعدها همان روستاها تبدیل به شهرهای امروزی شده‌اند.

هم‌چنین معاون وزیر راه و شهرسازی درباره پیامدهای رشد جمعیت شهرنشین در ایران گفته است: امروزه شهرهای ما با پایین‌ترین ضریب تاب‌آوری روبه‌رو بوده و ایمنی بسیار کمی دارند. این درحالی است که با وقوع یک بارندگی، طوفان و یا زلزله آسیب‌های بسیار جدی و مشکلات فراوانی در حوزه شهری ما به وجود خواهد امد.

محمدسعید ایزدی در تأکید کرد: با کاهش شاخص‌های زیست‌پذیری در کشور امنیت برای زندگی در فضاهای شهری کاهش یافته و در مقابل آسیب‌های اجتماعی به شدت افزایش می‌یابد. درحال حاضر بیش از ۲۰ آسیب اجتماعی در کشور وجود دارد که زندگی شهروندان را تهدید می‌کند.

وی افزود: در حال حاضر نزدیک به ۱۳۰ هکتار از شهرهای کشور با جمعیتی بالغ بر ۱۹ میلیون نفر تحت تأثیر این مشکلات بوده و از مناطق حاشیه‌نشین به شمار می‌روند. در بیش از ۹۱ شهر ایران بیش از ۱۱ میلیون حاشیه‌نشین زندگی می‌کنند که بدون شک برای ما یک فاجعه محسوب می‌شود تا یک مشکل.

مدیرعامل شرکت عمران و بهسازی شهری ایران بابیان این مطلب که بحران هویت یکی دیگر از آثار چالش‌های نظام توسعه شهری به شمار می‌رود گفت: ما امروز در حال از دست دادن میراث خود در شهرهای کشور هستیم. نه تنها میراث خود را نابود کرده‌ایم بلکه در آنچه جدید می‌سازیم نیز ارتباطی با گذشته و میراث خود نمی‌بینیم. باید در حفظ میراث طبیعی خود اعم از باغات، رودخانه‌ها و ... و همچنین میراث معنوی خود تلاش کرده و جلوی گسترش این بحران هویتی را بگیریم.

ایزدی درخصوص بروز بحران زیست‌محیطی و پایین آمدن تاب‌آوری شهرها نیز بیان کرد: بحران زیست محیطی و تخریب زیست‌بوم‌ها از دیگر چالش‌های موجود در نظام توسعه شهری به شمار می‌رود. براساس تحقیقات انجام شده در هر ثانیه ۳۶۰ متر مربع از سطح جنگل‌ها و مراتع کشور تخریب شده و در هر پنج سال یک میلیون هکتار از جنگل‌های ایران نابود می‌شود (یا سالانه یک و نیم درصد از جنگل‌های ایران از دست می‌رود).

به گفته وی اگر این روند ادامه یابد در ۶۰ سال آینده اثری از جنگل‌های امروزی ایران باقی نخواهد ماند.

ایزدی افزود: ایران یکی از ۱۰ کشور بلاخیز دنیا بوده و از ۴۱ نوع بلای طبیعی شناخته شده در جهان، ۳۱ نوع آن در ایران مشاهده شده است.

به گفته معاون وزیر راه و شهرسازی۹۰ درصد جمعیت کشور در معرض خطرات ناشی از حوادث طبیعی است و ایران از نظر آمار وقوع حوادث طبیعی در مقام ششم جهان قرار دارد.

مدیرعامل شرکت عمران و بهسازی شهری ایران با اشاره به این مطلب که طبق آسیب‌شناسی‌های انجام شده، ناکارآمدی طرح‌های توسعه شهری یکی از مشکلات بسیار با اهمیت در این حوزه به شمار می‌رود گفت: تا کنون نظام برنامه‌ریزی ما کمی، اقتدارگرا و تمرکزگرا بوده و شدیدا به تغییر و تحول نیاز دارد چراکه در غیر این صورت در سال‌های آتی شاهد بروز بحران‌ها و مشکلات بیشتر د رکشور خواهیم بود.

این مقام مسئول خاطرنشان کرد: طبق تحلیل‌های صورت‌گرفته در رابطه با طرح‌های جامع و تفصیلی، وجود نظام کمی در بحث برنامه‌ریزی باعث شده تا به کیفیت‌های مورد نیاز در زندگی شهری اعم از ایمنی، امنیت، هویت، مبادی ورودی شهرها، رودخانه‌ها، باغات، زیست‌بوم‌ها و ... توجهی نشود.

وی در ادامه سخنان خود با تأکید براینکه ما سعی کردیم برای رفع این مشکل تغییر رویکردی اساسی در دستور کار شهری داشته باشیم گفت: این دستورکار شهری جدید باید شهرنگر، همه‌جانبه و محله محور بوده و علاوه بر مسائل کالبدی باید به کیفیت زندگی شهرها، ارزش‌های ملموس و طبیعی توجه کند.

ایزدی همچنین اضافه کرد: براساس آنچه بیش از ۲۰ سال در دنیا تجربه شده است، سیاست بازآفرینی شهری می‌تواند راهکار بسیار خوبی برای رویارویی با این مشکلات به شمار رود. در حقیقت بازآفرینی شهری دربرگیرنده نگرش و اقداماتی جامع و یکپارچه برای هدایت روند رشد شهرها در جهت پاسخگویی به چالش‌های برآمده از تغییرات و نیازهای نسل جدید است، به‌گونه‌ای که در نهایت ضمن پیشگیری و حل مشکلات شهری به یک پیشرفت و بهبود پایدار اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و محیطی منجر شود.

معاون وزیر راه و شهرسازی درباره چگونگی حضور نهادهای مردمی در برنامه‌های توسعه شهری نیز بیان کرد: آن‌چه در رویکرد نوین توسعه شهری مورد توجه قرار گرفته است اهمیت به نقش همین نهادهای مردم نهاد است. ما در این راه ضمن توجه به ارتباط دولت و بخش خصوصی ایجاد سه نهاد توسعه‌گر، تسهیل‌گر و مردم‌نهاد را در برنامه‌های خود قرار دادیم تا در فرایند بازآفرینی، شکوفایی شهرها و ارتقای کیفیت زندگی به ما کمک کنند.

وی در این‌باره افزود: در این طرح توسعه‌گر به عنوان بخش خصوصی، تسهیل‌گر به عنوان رابط مردم و دولت و سمن‌ها (نهادهای مردمی) به عنوان بخش قابل اعتماد مردم نقش کلیدی در این عرصه را ایفا خواهند کرد.
منبع: ایسنا

هشدار نسبت به شیوع مالاریا و سالک در ایران در اثر تغییر اقلیم


هشدار نسبت به شیوع مالاریا و سالک در ایران در اثر تغییر اقلیم

هشدار نسبت به شیوع مالاریا و سالک در ایران در اثر تغییر اقلیم


پایگاه خبری تحلیلی آب ایران: کارشناس مرکز هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست، آسیب‌های تغییر اقلیم در ایران را تشریح کرد و گفت: طبق پیش‌بینی‌های صورت‌گرفته، در سال‌های آینده بیماری‌های مالاریا و سالک در اکثر نقاط ایران در اثر تغییر اقلیم شایع خواهد شد.

ماندانا مقصودی در کارگاه آموزشی تغییر اقلیم با اشاره به اینکه گرمایش جهانی از اثرات تغییر اقلیم است، گفت: این به این معناست که به خاطر تمرکز «CO2»، دمای متوسط کره‌زمین در حال افزایش است. طبق برآوردها تا سال 2100، دمای کره‌زمین حداقل به میزان پنج درجه افزایش خواهد یافت و اگر سناریوهایی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای تعریف کنیم، تا سال 2100 حدود سه درجه افزایش دما خواهیم داشت؛ بنابراین افزایش دما یک موضوع حتمی است اما با اجرای برنامه‌ها می‌توان آن را تا حدی کنترل کرد.

این کارشناس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه خشکسالی، افزایش سطح دریا، بالا‌رفتن شوری آب دریا و مشکلات اقتصادی از دیگر عوارض ناشی از تغییر اقلیم است، گفت: اگر طبق روند کنونی افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای را داشته باشیم، دمای متوسط جهان تا سال 2100، پنج تا هفت درجه و دمای قطب تا 9 درجه افزایش پیدا می‌کند. او با اشاره به تأثیرات تغییر اقلیم در ایران اظهار کرد: طی بررسی اثرات تغییر اقلیم بر سامانه بارشی و دمای کشور، می‌توانیم بگوییم که در سال 2020، 1,5درجه، سال 2035 حدود دو درجه و 2050 تا حدود 2,5 درجه افزایش دما خواهیم داشت؛ همچنین طی برآوردها و مقایسه اطلاعات دو بازه زمانی مربوط به 1976 تا 2005 و بازه زمانی 2010 تا 2039، مشخص شد که در برخی نقاط کشور ازجمله جنوب‌شرقی، مرکزی و شرق کاهش بارش خواهیم داشت.

مقصودی گفت: تغییر اقلیم باعث می‌شود که میزان بارش‌های کمتر از 10 میلی‌متر افزایش پیدا کند. این بارش‌ها منجر به این می‌شود که میزان آب‌های زیرزمینی کاهش داشته باشد. بالا‌آمدن سطح آب دریاها، کوچک‌شدن سواحل، زیرآب‌رفتن تجهیزات ساحلی و مناطق گردشگری، آسیب دیدن مزارع به علت شور‌شدن خاک، نفوذ آب شور در آب‌های شیرین، ساحلی و رودخانه‌ای و… از دیگر پیامدهای تغییر اقلیم در ایران است. مقصودی با اشاره به اینکه سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده که افزایش دو تا سه درجه‌ای دما، می‌تواند ابتلا به مالاریا را تا هفت درصد افزایش دهد، گفت: پیش‌بینی می‌شود طی سال‌های 2026 تا 2030 مالاریا در اکثر استان‌های کشور شایع شود. همچنین طبق این پیش‌بینی‌ها، بیماری سالک در همین بازه زمانی در شمال غرب و جنوب غربی ایران شیوع بیشتری خواهد داشت.

منبع: ایسنا